نام پژوهشگر: شفیعه موثقی
طیبه روغنی اروجه گیتی ترکمان
چکیده پدیده یائسگی به عنوان علت اصلی پوکی استخوان ناشی از یائسگی در نظر گرفته می شود. از عوارض الگوی زندگی کم تحرک در این دوران، افت توده استخوان، کاهش قدرت عضلات، کاهش تعادل و افزایش خطر افتادن می باشد. چون تمرین می تواند در کاهش یا پیش گیری از عوارض ناشی از یائسگی موثر باشد، بنابراین در این مطالعه تاثیرات دو نوع برنامه تمرین هوازی تحت بیشینه با و بدون اعمال نیروی خارجی را بر سطوح زیست شاخص های استخوانی، ntx, bsalp و تعادل در زنان یائسه مبتلا به پوکی استخوان بررسی کردیم. 27 زن یائسه سالم 65-45 سال به صورت تصادفی به سه گروه هوازی ساده ، هوازی همراه با جلیقه و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 18 جلسه تمرین پیاده روی تحت بیشینه روی تردمیل، هر جلسه 30 دقیقه، 3 بار در هفته بود.تفاوت بین دو گروه در اعمال نیروی خارجی بود، به این صورت که در گروه هوازی همراه با جلیقه، فرد قبل از شروع تمرین روی تردمیل جلیقه وزنه دار را می پوشید. از گروه کنترل خواسته شد،که در طی این 6 هفته الگوی فعالیت بدنی و غذایی خود را تغییر ندهند. قبل و بعد از 6 هفته، پارامتر های آنتروپومتریک، تعادل و زیست شاخص های استخوان در سه گروه و متغیر های قلبی- عروقی اندازه گیری شده در حین تمرین در دو گروه تمرینی، ارزیابی شد.بعد از 6 هفته، توده چربی و غیر چربی در گروه جلیقه دار به ترتیب کاهش و افزایش معنا دار نشان داد. ضربان قلب و فشار خون استراحت به ترتیب در گروه جلیقه دار و هوازی ساده کاهش یافت.تست nts در هر دو گروه تمرین و همه جهات تست se در گروه جلیقه دار افزایش معنا دار نشان داد. سطوح bsalp,ntx در دو گروه تمرین به ترتیب کاهش و افزایش یافت. بنابراین استفاده از جلیقه وزن دار در برنامه های تمرینی به منظور حفظ سلامت استخوان و بهبود پارامتر های آمادگی جسمانی و تعادل در زنان یائسه مبتلا به پوکی استخوان موثر است. واژگان کلیدی: پوکی استخوان، یائسگی، تمرین هوازی تحت بیشینه، جلیقه وزن دار، bsalp, ntx، تعادل.
ملیحه دربانی گیتی ترکمان
زمینه و هدف: تغییرات ایجاد شده در واحد عملکردی عضله-استخوان در زنان یائسه ی استئوپروتیک، تغییراتی را در استراتژی های کنترلی به همراه خواهد داشت. هدف مطالعه ی حاضر بررسی قدرت عضلات و شاخص های پایداری ایستا، پویا و عملکردی در زنان یائسه ی استئوپروتیک و مقایسه آن با زنان یائسه غیر استئوپروتیک (سالم و استئوپنیک) بود. روش کار: 71 زن یائسه ی داوطلب (48-65 سال) بر حسب score-t به سه گروه سالم، استئوپنیک و استئوپروتیک تقسیم شدند. قدرت عضلات با استفاده از دینامومتر دستی دیجیتال ارزیابی شد. تعادل ایستا در 5 وضعیت با چشمان باز و بسته، تعادل پویا و تعادل عملکردی به ترتیب با استفاده از صفحه ی نیرو، دستگاه بیودکس و آزمون های عملکردی (f8w) figure of 8 walking، star excursion (se) و (nts) near tandem stand ارزیابی شد. یافته ها: زنان استئوپروتیک نسبت به زنان غیر استئوپروتیک به طور معنی دار در تمامی گروه های عضلانی به جز اکستانسور زانو، قدرت کمتری داشتند. طول مسیر، سرعت متوسط و انحراف معیار سرعت و دامنه ی جا به جایی مرکز فشار در جهت قدامی-خلفی در وضعیت های ایستادن بر روی دو پا و رومبرگ با چشمان باز و بسته در گروه استئوپروتیک و استئوپنیک نسبت به گروه سالم به طور معنی دار بیشتر بود. افزایش دامنه ی جا به جایی مرکز فشار در راستای داخلی-خارجی در وضعیت near tandem و افزایش سرعت متوسط جا به جایی مرکز فشار در این جهت در وضعیت ایستادن بر روی دو پا در گروه استئوپروتیک به ترتیب نسبت به گروه سالم و گروه استئوپنیک معنی دار بود. گروه ها در تعادل پویا اختلاف معنی داری نشان ندادند. در گروه استئوپروتیک، مدت زمان f8w، بیشتر و سرعت آن کمتر از گروه سالم بود. قدرت عضلات مفصل هیپ با دامنه ی نوسان داخلی-خارجی در وضعیت near tandem رابطه منفی و با سرعت f8w رابطه ی مثبت معنی دار نشان داد. نتیجه گیری: در زنان استئوپروتیک نسبت به زنان مشابه سنی غیر استئوپروتیک، پایداری وضعیتی کاهش پیدا کرد که کاهش قدرت عضلات می تواند از عوامل موثر بر ناپایداری وضعیتی در این افراد باشد. به منظور پیشگیری و درمان عوارض عملکردی ناشی از استئوپروز، تقویت گروه های عضلانی به خصوص عضلات مفصل هیپ و انجام تمرینات تعادلی باید در برنامه ی توان بخشی این افراد گنجانده شود.