نام پژوهشگر: داوود بخشی

مطالعه تغییرات فصلی در رنگ گیری و کیفیت ماندگاری گلهای شاخه بریده برخی از ارقام آلسترومریا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1388
  سمیه قاسمی عمران   عبدالله حاتم زاده

کیفیت و ماندگاری گل های بریده تحت تاثیر عوامل محیطی قبل از برداشت است. در این پ‍ژوهش، تغییرات در ماندگاری و رنگیری گل های سه رقم آلسترومریا، ’سوکاری‘، ’بوردوکس‘ و ’مودنا‘ در طول ماه های تابستان و پاییز و ارتباط آن با میزان آنتوسیانین، ظرفیت آنتی اکسیدانی، میزان پروتئین، پراکسیده شدن لیپیدهای غشاء، فعالیت آنزیم های پراکسیداز، فنیل آلانین آمونیالیاز (pal) و لیپوکسی ژناز (lox) بررسی گردید. نتایج نشان داد که بالا رفتن دما باعث کاهش کیفیت و ماندگاری گل ها گردیده است. برعکس، خنک شدن دمای داخل گلخانه سنتز آنتوسیانین و رنگیری گل ها را بهبود بخشید. همچنین معلوم گردید که حساسیت ارقام مختلف نسبت به دمای بالای فصل تابستان تفاوت معنی داری با یکدیگر داشته است. افزایش دما معمولا با افزایش فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز (pal) همراه بوده، لذا این آنزیم نمی تواند آنزیم کلیدی سنتز آنتوسیانین در گلبرگ های آلسترومریا باشد. دمای بالای داخل گلخانه علی رغم کاهش فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز (lox) و پراکسیده شدن لیپیدها، ماندگاری گلها را نیز کاهش داده است. بنابراین، نتایج نشان می دهد که پیری گل های آلسترمریا مستقل از آنزیم لیپوکسی ژناز (lox) می باشد.

اثر اسید سالیسیلیک بر عمر پس از برداشت و برخی شاخص های کیفی انگور، ارقام بیدانه سفید و بیدانه قرمز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  احسان رنجبران   حسن ساری خانی

انگور (vitis vinifera l.) یکی از مهم ترین محصولات باغبانی در دنیا به شمار می آید. بخش عمده انگور تولیدشده در ایران به مصرف تازه خوری می رسد. اما مشکلاتی مانند نرم شدن بافت، ریزش حبه، قهوه ای شدن چوب خوشه، اتلاف آب و پوسیدگی های قارچی از عوامل محدود کننده نگهداری انگور هستند. اسید سالیسیلیک یک ترکیب فنلی ساده است که به دلیل اثرات متعدد روی بسیاری از فرایندهای رشدی و فیزیولوژیکی، به عنوان یک تنظیم کننده رشد گیاهی در نظر گرفته می شود. در پژوهش حاضر تیمار پس از برداشت اسید سالیسیلیک به صورت غوطه وری خوشه های انگور ارقام بیدانه سفید و بیدانه قرمز در چهار غلظت (صفر، 1، 2 و 4 میلی مولار) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. سپس خوشه ها به صورت مجزا بسته بندی شده و در انبار سرد در دمای c°5/0 ±0 نگهداری شدند. اندازه گیری ها بلافاصله پس از برداشت و سپس در روزهای 15، 30 و 45 طی انبارداری و به دنبال آن پس از 2 روز عمر قفسه ای در دمای اتاق (20 درجه سانتی گراد) انجام گرفت. اندازه گیری ویژگی های کیفی در هر دوره شامل مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، پی اچ آب میوه، درصد اتلاف آب، درصد ریزش حبه، سفتی بافت میوه، میزان آلودگی های قارچی، میزان قهوه ای شدن چوب خوشه، وضعیت ظاهری حبه ها و همچنین ویژگی های فیتوشیمیایی شامل میزان فنل کل، آنتوسیانین کل و فعالیت آنتی اکسیدانی پوست حبه بود. در ارزیابی صفات کیفی از هر واحد آزمایشی 10 حبه به طور تصادفی از قسمت های مختلف خوشه ها انتخاب و مورد آزمایش قرار گرفت. همچنین برای تعیین میزان فنل کل، آنتوسیانین کل و فعالیت آنتی اکسیدانی از پوست 20 حبه که از قسمت های مختلف خوشه از هر واحد آزمایشی انتخاب شده بودند استفاده گردید. تیمار اسید سالیسیلیک اثر معنی داری بر میزان مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون و پی اچ آب میوه نداشت. همچنین اثر اسید سالیسیلیک بر میزان سفتی بافت و درصد اتلاف آب معنی دار نبود. غلظت 4 میلی مولار اسید سالیسیلیک به طور موثری باعث کاهش درصد ریزش حبه و نیز حفظ وضعیت ظاهری آن ها در پایان مدت انبار و عمر قفسه ای شد. تیمار اسید سالیسیلیک به خوبی از ایجاد و گسترش آلودگی های قارچی طی انبارداری جلوگیری کرد. همچنین اسید سالیسیلیک در روندی وابسته به غلظت از قهوه ای شدن چوب خوشه ها جلوگیری کرد، به طوری که در پایان دوره نگهداری، چوب خوشه های تیمار شده با غلظت 4 میلی مولار اسید سالیسیلیک با داشتن کم ترین شاخص امتیاز (5/1)، وضعیت مطلوبی داشته و رنگ سبز خود را همچنان حفظ کردند. اسید سالیسیلیک در پایان عمر قفسه ای بر میزان فنل کل اثرگذار بود، اما تاثیری بر میزان آنتوسیانین و فعالیت آنتی اکسیدانی نداشت. به طور کلی اسید سالیسیلیک با کنترل آلودگی های قارچی، جلوگیری از ریزش و حفظ وضعیت ظاهری حبه ها و همچنین جلوگیری از قهوه ای شدن چوب خوشه منجر به افزایش عمر پس از برداشت میوه انگور شد.

اثر اسید سالسیلیک روی برخی شاخص های کیفی میوه سیب (malus domestica)ارقام گلاب کهنز و رد دلیشز طی انبارداری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  مرضیه هادیان دلجو   حسن ساری خانی

سیب (malus domestica) یکی از مهمترین محصولات باغبانی و چهارمین میوه مهم در جهان به شمار می آید. بخش عمده سیب تولیدی در ایران به مصرف تازه خوری می رسد، اما مشکلاتی مانند نرم و آردی شدن بافت میوه در اواخر دوره انبارداری، قهو ه ای میوه در اثر ضربات وارده در جریان حمل و نقل، اتلاف آب در اثر تنفس بالای میوه پس از برداشت و نابسامانی های فیزیولوژیکی از جمله لکه تلخ، واترکور، اسکالد و قهوه ای شدن داخلی از عوامل محدودکننده عمر پس از برداشت هستند. اسید سالیسیلیک یک ترکیب فنولیکی ساده و طبیعی است که به عنوان هورمون گیاهی شناخته شده است. این ترکیب دارای اثرات متعددی در افزایش عمر انباری و حفظ کیفیت میوه ها می باشد. در پژوهش حاضر تاثیر اسید سالیسیلیک روی برخی شاخص های کیفی میوه دو رقم سیب گلاب کهنز و رد دلیشز طی انبارداری به صورت دو آزمایش مجزا مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش اول در مرداد ماه 1388، روی میوه سیب رقم گلاب کهنز انجام شد. تیمار پس از برداشت اسید سالیسیلیک به صورت غوطه وری میوه ها در چهار غلظت (صفر(شاهد)، 1، 2 و 4 میلی مولار) در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. سپس میوه ها در دمای اتاق (1±25 درجه سانتی گراد) خشک شدند و تعداد 5 عدد سیب در ظروف 1 لیتری پلاستیکی بسته بندی و در انبار با دمای صفر با تغییرات 5/0 ± درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی حدود 90 درصد نگهداری شدند. اندازه گیری ها در زمان های صفر (قبل از تیمار)، 6، 10، 15، 21، 28 و 43 روز پس از شروع انبارداری شامل مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، پی اچ آب میوه، سفتی بافت میوه، درصد کاهش وزن یا تلفات آب، میزان آلودگی های قارچی، میزان قهوه ای شدن سطح میوه و میزان کل ترکیبات فنلی بودند. آزمایش دوم از شهریور ماه 1388 شروع شد و روی درختان و میوه رقم رد دلیشز به صورت آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار غلظت (صفر(شاهد)، 1، 2 و 4 میلی مولار) و در دو مرحله زمانی یعنی زمان تغییر رنگ سطح پوست میوه از سبز به قرمز و بلافاصله پس از برداشت انجام گرفت. در مرحله اول تیمارها به صورت محلول پاشی روی میوه ها و شاخساره ها، و در مرحله دوم میوه ها براساس شاخص بلوغ برداشت، و همانند آزمایش اول در محلول های اسید سالیسیلیک غوطه ور، خشک، بسته بندی و نگهداری شدند. در زمان های صفر، 30، 60، 90، 120، 157 و 193 روز پس از شروع انبارداری، صفات فوق به علاوه محتوی آنتوسیانین کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی کل اندازه گیری شدند. در ارزیابی صفات، از هر واحد آزمایشی 1 میوه به صورت تصادفی انتخاب و مورد آزمایش قرار گرفت. در سیب گلاب کهنز کاربرد پس از برداشت اسید سالیسیلیک بر کلیه صفات مورد اندازه گیری به غیر از اسیدیته قابل تیتراسیون و پی اچ میوه اثر معنی داری را نشان داد. میزان مواد جامد محلول در ابتدای انبارداری مقدار اندکی روند افزایشی داشت و پس از آن روند کاهشی را نشان داد. همچنین اسید سالیسیلیک سرعت نرم شدن بافت و میزان اتلاف آب میوه های تیمار شده را طی دوره انبارداری کاهش داد به طوری که بیشترین درصد تلفات آب در میوه های شاهد دیده شد. میزان کل ترکیبات فنلی در انتهای انبارداری در میوه های تیمار شده در مقایسه با میوه های شاهد بالاتر بود. در آزمایشات مربوط به سیب رد دلیشز میزان مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون و سفتی بافت میوه تحت تاثیر کاربرد اسید سالیسیلیک قرار نگرفتند اما در مقابل کاربرد اسید سالیسیلیک سبب حفظ فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی گردید. بیشترین درصد تلفات آب در زمان کاربرد اسید سالیسیلیک در پس از برداشت دیده شد. همچنین کاربرد پس از برداشت و غلظت 2 میلی مولار سبب تجمع بالاتر ترکیبات فنلی شد. در روزهای ابتدای انبارداری بیشترین ظرفیت آنتی ا کسیدانی مربوط به غلظت 2 میلی مولار و سپس غلظت های 1 و 4 میلی مولار بود و کمترین ظرفیت آنتی ا کسیدانی هم در تیمار شاهد دیده شد اما در انتهای انبارداری غلظت 1 میلی مولار بالاترین ظرفیت آنتی اکسیدانی را به خود اختصاص داد. به طور کلی اسید سالیسیلیک سبب حفظ صفات کیفی و افزایش عمر پس از برداشت سیب گلاب کهنز و حفظ ارزش غذایی در سیب رد دلیشز گردید.

نقش پوترسین خارجی در به تاخیر انداختن پیری و حفظ کیفیت گلچه های کلم بروکلی در سردخانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  فاطمه جعفرپور بیجاربنه   داوود بخشی

پیر شدن سریع گلچه ها، مهم ترین عامل محدود کننده عمر پس از برداشت کلم بروکلی می باشد. در این پژوهش، اثر غلظت های مختلف پوترسین (put) در به تاخیر انداختن پیری گلچه های دو رقم کلم بروکلی، ’جنرال‘ و ’لیبرتی‘ در ضمن نگهداری طولانی مدت در سردخانه بررسی گردید. گلچه ها با غلظت های 5/0، 1 و 5/1 میلی مولار پوترسین تیمار شدند و از آب مقطر به عنوان شاهد استفاده گردید. پس از تیمار، گلچه ها به سرد خانه با دمای صفر درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 90 درصد منتقل گردیدند. صفاتی چون کیفیت ظاهری، کاهش وزن، میزان کلروفیل و کارتنوئید کل، فنل کل، فلاونوئید کل، نوع فلاونوئید ها (کوئرسیتین کل، کاتچین و کلروژنیک اسید)، ظرفیت آنتی-اکسیدانی، غلظت پروتئین، پراکسیده شدن لیپید ها، فعالیت آنزیم های لیپوکسی ژناز (lox)، سوپراکسید دیسموتاز (sod) و پراکسیداز (pod) در پایان 40 روز نگهداری در سردخانه و نیز دو روز اضافی تر در دمای اتاق اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که تیمار با 5/1 میلی مولار put با به تاخیر انداختن تخریب کلروفیل و پیری، کیفیت ظاهری گلچه های بروکلی را در هر دو رقم ’جنرال‘ و ’لیبرتی‘ بهبود بخشیده است. میزان فنل کل و فلاونوئید کل در پایان انبارداری و نیز دو روز اضافی تر در دمای بالا کاهش یافته است، اما تیمار با put مانع کاهش شدید آنها گردیده است. در پایان نگهداری طولانی مدت در سردخانه و زمانی که گلچه ها به دمای بالا منتقل شدند، میزان کوئرسیتین، کاتچین و کلروژنیک اسید کاهش پیدا کرد، اما تیمار با 5/1 میلی مولار put باعث افزایش معنی دار آن در مقایسه با شاهد گردیده است. میزان پروتئین گلچه های بروکلی در طی پیری کاهش یافت، ولی تیمار با put کاهش بیشتر پروتئین را به تاخیر انداخت. کاربرد put مانع افزایش شدید پراکسیده شدن لیپید های غشاء در ضمن نگهداری طولانی مدت در انبار گردیده است. بعلاوه، مانع از افزایش فعالیت آنزیم های pod و lox و حفظ فعالیت بالای آنزیم sod از آغاز پیری زود هنگام گلچه های کلم بروکلی در طی نگهداری طولانی مدت در سردخانه گردیده است.

تأثیر تنش رطوبتی بر رشد و نمو و میزان ماد? موثره گیاه ماریتیغال (silybum marianum)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  فاطمه اعلم   فریبا امینی

تنش رطوبتی یکی از مهمترین تنش های محیطی است که تأثیر عمده ای بر تولیدات کشاورزی در سرتاسر جهان دارد. به منظور بررسی تأثیر تنش رطوبتی بر رشد، نمو و میزان مواد موثره گیاه ماریتیغال، پژوهشی به صورت گلدانی و مزرعه ای در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. آزمایش بخش اول در قالب طرح کامل تصادفی با 4 سطح تنش رطوبتی (پتانسیل آب خاک 33/0-، 4-، 8- و 12- بار) انجام شد و برای هر تیمار چهار تکرار و برای هر تکرار چهار گلدان (16 گلدان برای هر تیمار) و برای هر گلدان دو گیاه در نظر گرفته شد. بخش دوم به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 5 تیمار تنش رطوبتی (پتانسیل آب خاک 33/0-، 4-، 8- و 12- و15- بار) و هر یک شامل 4 کرت اجرا گردید. بر اساس نتایج این آزمایش تحت تأثیر تنش رطوبتی ارتفاع، تعداد برگ ساقه اصلی، وزن تر و خشک اندام هوایی، تعداد کاپیتول فرعی، قطر کاپیتول فرعی، وزن بذر کاپیتول اصلی و فرعی، تعداد بذر شاخه اصلی و فرعی و وزن هزار دانه در هر دو آزمایش گلدانی و مزرعه ای کاهش معنی دار نشان داد. اندازه گیری وزن تر و خشک، قطر و طول ریشه در آزمایش گلدانی نیز حاکی از کاهش معنی دار تحت تأثیر تنش رطوبتی بود. تنش رطوبتی بر قطر کاپیتول اصلی در آزمایش گلدانی و مزرعه ای تأثیر معنی دار نداشت. همچنین نتایج نشان داد بیشترین میزان سیلی بین a، b و کل در آزمایش گلدانی و مزرعه ای به ترتیب مربوط به تیمار پتانسیل آب خاک 4- و 12- بار بود. بیشترین میزان سیلی مارین در هر دو آزمایش مربوط به تیمار پتانسیل آب خاک 4- بار بود. نتایج حاصل از آزمایش گلدانی نشان داد بین تیمارهای اعمال شده از نظر فعالیت آنتی اکسیدانی تفاوت معنی دار وجود نداشت. در آزمایش مزرعه ای بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی در تیمار پتانسیل آب خاک 12- بار مشاهده شد. اثر تنش رطوبتی بر درصد روغن دانه در آزمایش گلدانی و مزرعه ای بیانگر بیشترین درصد روغن در تیمار پتانسیل آب خاک 4- بار بود. نتایج آزمایش گلدانی و مزرعه ای نشان داد که افزایش سطح تنش و زمان سبب کاهش میزان کلروفیل و شاخص فلورسانس کلروفیل (fv/fm) شد. بطوریکه در آزمایش گلدانی بیشترین کلروفیل نسبی و شاخص فلورسانس کلروفیل (fv/fm) بترتیب مربوط به تیمار شاهد در 2 هفته بعد از اعمال تنش و تیمار شاهد در 6 هفته بعد از اعمال تنش بود. در آزمایش مزرعه ای بیشترین کلروفیل نسبی مربوط به تیمار پتانسیل آب خاک 8- بار در 2 هفته بعد از اعمال تنش بود که با تیمار شاهد در اندازه گیری 2، 4 و 6 هفته بعد از اعمال تنش رطوبتی تفاوت معنی دار نداشت و بیشترین میزان شاخص فلورسانس کلروفیل (fv/fm) مربوط به تیمار شاهد در اندازه گیری 2 هفته بعد از اعمال تنش بود. در هر دو آزمایش کمترین میزان کلروفیل نسبی و شاخص فلورسانس کلروفیل (fv/fm) مربوط به تیمار 12- در 6 و 8 هفته بعد از اعمال تنش بود. به طور کلی تنش رطوبتی ملایم سبب افزایش متابولیت های ثانویه در گیاه ماریتیغال شد و می توان عنوان کرد این گیاه در مرحله گلدهی نسبتاً مقاوم به تنش رطوبتی است. همچنین با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان بیان کرد گیاه ماریتیغال در شرایط مزرعه نسبت به شرایط گلدانی مقاومت بیشتری نشان داده است.

تاثیر اسید جیبرلیک و متیل جاسمونات بر بیوسنتز رنگیزه ها در گل همیشه بهار calendula officinalis .l
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  راضیه غمگسار   عبدالله حاتم زاده

پژوهش حاضر، به منظور بررسی اثرات جیبرلیک اسید (ga3) و متیل جاسمونات (mj) از تنظیم کننده های رشد گیاهی بر بیوسنتز رنگیزه های دو رقم گل همیشه بهار (‘little ball orange’, ‘little ball yellow’) در دانشگاه گیلان در سال 1389 انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که ارتفاع گیاه، وزن تر گل ها، تعداد گل، قطر گل، و قطر ساقه گل، درصد ماده خشک، ظرفیت آنتی اکسیدانی، میزان کاروتنوئید کل، میزان فلاونوئید (کاتچین و کوئرستین) بین تیمارها با تیمار شاهد تفاوت معنی داری وجود دارد. بیش ترین ظرفیت آنتی اکسیدانی در تیمار جیبرلیک اسید (0.6 mm) رقم زرد در ماه سوم 47/59 % و کم ترین آن در همان تیمار با 04/22 % در ماه اول مشاهده شد. بیش ترین درصد ماده خشک در ترکیب تیماری (0.6 mm ga3+ 0.4 mm mj)، رقم نارنجی 77/18% و کم ترین آن در تیمار شاهد، رقم زرد 77/12% بود. بیش ترین وزن تر گل در تیمار متیل جاسمونات (0.4 mm mj) رقم زرد 1/2 گرم، کم ترین وزن تر گل در تیمار شاهد، رقم نارنجی 36/1 گرم بود. بیش ترین میزان کاروتنوئید کل در ترکیب تیماری (0.3 mm ga3+ 0.4 mm mj) رقم زرد در ماه سوم 96/2 (میلی گرم بر گرم وزن تر) و کم ترین میزان کاروتنوئید کل در تیمار شاهد رقم نارنجی 87/1 (میلی گرم بر گرم وزن تر) مشاهده شد. بیش ترین میزان کاتچین در ترکیب تیماری (0.6 mm ga3+ 0.2 mm mj) رقم نارنجی در ماه اول 57/0 (میلی گرم بر گرم وزن تر) و کم ترین میزان کاتچین در تیمار متیل جاسمونات (0.4 mm mj) در رقم زرد در ماه اول 01/0 (میلی گرم بر گرم وزن تر) بود. بیش ترین میزان کوئرستین در تیمار متیل جاسمونات (0.2 mm mj) رقم زرد در ماه سوم 14/3 (میلی گرم بر گرم وزن تر) و کم ترین میزان کوئرستین در ترکیب تیماری (0.3 mm ga3+ 0.2 mm mj) رقم نارنجی در ماه اول 02/0 (میلی گرم بر گرم وزن تر) مشاهده شد.

بررسی اثرات کود دامی و تراکم بوته بر عملکرد و مواد موثره گیاه بادرنجبویه(melissa officinalis l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  محمدرضا ظاهری جویباری   یوسف حمیداوغلی

در سال های اخیر، کشت و تولید گیاه دارویی بادرنجبویه (melissa officinalis) به دلیل خواص درمانی و ترکیب شیمیایی آن، بسیار مورد توجه بوده است. بدین منظور آزمایشی طی سال های 1390 الی 1391 در استان مازندران به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی با 3 تکرار اجرا شد، که کرت های اصلی شامل دو فاصله کشت (35 و 55 سانتی متر روی ردیف) و کرت های فرعی شامل چهار سطح کودی: شاهد، کود دامی (دو سطح کود گاوی شامل: 20 و 40 تن در هکتار) و یک سطح کود شیمیایی بود. برداشت قبل از گلدهی انجام شد. صفات اندازه گیری شده شامل ارتفاع بوته، وزن تر و خشک برگ، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید، فنل کل، آنتی اکسیدان و کافئیک اسید بود. نتایج نشان داد که تیمار کود دامی تأثیر معنی داری بر کلرفیل a، کلروفیل کل، کارتنوئید، فنل کل، آنتی اکسیدان و کافئیک اسید داشت و در اکثر موارد بیشترین مقدار در کود دامی 40 تن در هکتار نسبت به سایر تیمار ها مشاهده شد. همچنین تیمار کودی تأثیر معنی داری بر ارتفاع بوته، وزن تر و خشک برگ و کلروفیل b نداشت. فاصله کشت در کلیه صفات بی تاثیر بود. با توجه به نتایج آزمایش حاضر، استفاده از کود های دامی (مثل کود گاوی) می تواند جایگزین مناسبی برای کود های شیمیایی و راهی برای دستیابی به کشاورزی ارگانیک باشند.

بررسی تنوع ژنتیکی جمعیت های بومادران (achillea ssp.)ایرانی با استفاده از نشانگرهای مولکولی و ارزیابی مواد موثره آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  سولماز کیوان پژوه   علیرضا علی اکبر

بومادران یکی از گیاهان مهم با خواص دارویی فراوان می باشد. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی یازده جمعیت بومادران جمع آوری شده از مناطق مختلف استان گیلان به همراه نه جمعیت دیگر از مناطق مختلف کشور با استفاده از صفات مرفولوژیک، شیمیایی و مولکولی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برآورد ضرایب همبستگی بین 24 صفت مرفولوژیک، وجود همبستگی های معنی دار را بین برخی از صفات نشان داد. نتایج تجزیه به عامل ها نشان داد که 4 عامل اصلی و مستقل با مقادیر ویژه بزرگتر از یک در مجموع 35/77 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کردند. براساس نتایج تجزیه خوشه ای 11 جمعیت بومی استان گیلان در 3 گروه مستقل تقسیم بندی شدند. در مطالعات شیمیایی، اجزای تشکیل دهنده اسانس سرشاخه های هوایی 11 جمعیت بومادران رویش یافته در استان گیلان اندازه گیری و سپس با استفاده از دستگاه gc/ms آنالیز گردید. جمعیت لوشان با 48/0% و جمعیت منجیل با 38/1% به ترتیب کمترین و بیشترین بازده اسانس را داشتند. در مجموع 63 ترکیب در اسانس جمعیت ها شناسایی شد که میزان آن ها از 78/75 تا 100 درصد متغیر بود. خصوصیات بارز تمام اسانس ها حضور بالای ترکیبات مونوترپنی اکسیژن دار (24/94-07/59 درصد) بود. براساس نتایج تجزیه خوشه-ای، یازده جمعیت مورد مطالعه در 5 گروه شیموتایپی با ویژگی های منحصربه فرد قرار گرفتند. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین لینالول و آلفا-ترپینئول (788/0) مشاهده شد. در مطالعات مولکولی با استفاده از نشانگرهای aflp، ترکیب آغازگرهای ecori-msei در مجموع 701 باند چندشکل (45/98%) و ترکیب آغازگرهای psti-msei در مجموع 668 باند چندشکل (56/95%) نشان دادند. نتایج تجزیه خوشه ای، 20 جمعیت بومادران مورد مطالعه را براساس آغازگرهای ecori-msei در 3 گروه عمده و براساس آغازگرهای psti-mseiدر 4 گروه عمده قرار گرفتند. نتایج تجزیه به مختصات اصلی نیز نشان داد که آغازگرهای مورد استفاده توزیع نسبتا مناسب و یکنواختی در ژنوم جمعیت های مربوطه داشته و می توان نتایج حاصل از این آغازگرها را تا حدود زیادی همانند تنوع موجود در کل ژنوم قلمداد نمود. نتایج این پژوهش نشان داد که تنوع مرفولوژیک، شیمیایی و مولکولی زیادی بین جمعیت های بومادران کشور و به-خصوص جمعیت های گیلان وجود دارد و تا حدود زیادی می توان این تنوع ژنتیکی را به تنوع جغرافیایی نمونه ها نسبت داد.

تاثیر زمان گرده افشانی بر میوه نشینی و صفات کیفی میوه سه رقم پسته در منطقه قزوین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1392
  مسعود شریف خواه توتکله   داوود بخشی

این تحقیق به منظور بررسی تاثیر زمان گرده افشانی گل ماده بر کیفیت مغز پسته انجام شد. به این منظور در مراحل مختلف فنولوژیکی نمو گل ماده در 5 مرحله گرده افشانی کنترل شده بر سه رقم بومی قزوین شامل: کال خندان، قرمزپسته و کله بزی در یک باغ تجاری در منطقه بوئین زهرا صورت گرفت. نتایج در مورد هر سه رقم نشان داد، بیشترین فنل کل برای هر سه رقم متعلق به خوشه هایی بود که در زمان گرده افشانی گلچه های پایینی باز بودند و خوشه سبز بوده است وکمترین فنل کل برای هر سه رقم مربوط به خوشه هایی بود که در زمان گرده افشانی کلاله ی گلچه های پایینی و میانی به رنگ صورتی بودند. قرمز پسته بیشترین و کال خندان کمترین ترکیبات فنلی را دارا بودند. کاتچین و گالیک اسید در هر سه رقم مشاهده شد ولی کوئرستین به مقدار بسیار کم در ’قرمزپسته‘ و’کله بزی‘ مشاهده شد. میزان فعالیت فلاونوئید کل موجود در مغز پسته ی تیمارهای مختلف تفاوت معنی داری را در سطح احتمال یک درصد نشان دادند. همچنین فلاونوئید کل بین ارقام مختلف نیز تفاوت معنی داری در سطح احتمال یک درصد داشت. بیشترین فلاونوئید کل مربوط به خوشه هایی بود که در زمان گرده افشانی گلچه های پایینی باز بودند و خوشه سبز بوده است وکمترین فلاونوئید کل مربوط به خوشه هایی بود که در زمان گرده افشانی کلاله ی گلچه های پایینی و میانی به رنگ صورتی بودند. بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی متعلق به خوشه هایی بود که در زمان گرده افشانی گلچه های پایینی باز بودند و خوشه سبز بوده است وکمترین فعالیت آنتی اکسیدانی مربوط به خوشه هایی بود که در زمان گرده افشانی کلاله-ی گلچه های پایینی و میانی به رنگ صورتی بودند. در رقم قرمز پسته بیشترین عملکرد مربوط به خوشه هایی بود که گلچه های پایینی و میانی آنها باز و خوشه سبز رنگ بوده است. در رقم کال خندان نیز بیشترین عملکرد مربوط به خوشه هایی بود که تمام گلچه ها باز و خوشه به رنگ سبز روشن بوده است. در رقم کله بزی بیشترین عملکرد مربوط به خوشه هایی بود که تمام گلچه ها باز و خوشه به رنگ سبز روشن بوده است. از لحاظ درصد روغن بین تیمارها تفاوت معنی داری وجود نداشت ولی بین ارقام تفاوت معنی داری از نظر درصد روغن وجود داشت و رقم کال خندان بیشترین و رقم کله بزی کمترین درصد روغن را داشتند. بطور کلی، انجام گرده افشانی در زمان مناسب منجر به افزایش کمی و بهبود کیفی میوه پسته می شود.

تاثیر جیبرلیک اسید و متیل جاسمونات بر بیوسنتز رنگیزه ها در مینا چمنی (bellis perenis l )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  لادن یعقوبی   عبدالله حاتم زاده

پژوهش حاضر، به منظور بررسی اثرات جیبرلیک اسید (ga3) و متیل جاسمونات (mj) بر بیوسنتز رنگیزه های دو رقم مینا چمنی ( roughe, roughe &creme) در دانشگاه گیلان در سال 1391 انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که ارتفاع ساقه گل دهنده، وزن تر گل ها، تعداد گل، قطر گل، و قطر ساقه گل، درصد ماده خشک، ظرفیت آنتی اکسیدانی، آنتوسیانین کل، میزان فلاونوئید کل بین تیمارها با تیمار شاهد تفاوت معنی داری وجود دارد. بیش ترین تعداد گل در تیمار جیبرلیک اسید (0.6 mm) رقم قرمز در ماه دوم (33/27 عدد) و کم ترین آن در تیمار متیل جاسمونات (0.2 mm) رقم سفید در ماه اول ( 66/3 عدد) مشاهده شد. بیش ترین ظرفیت آنتی اکسیدانی در تیمار جیبرلیک اسید (0.6 mm) رقم قرمز در ماه دوم 75/78 % و کمترین آن در همان زمان در تیمار شاهد رقم سفید 89/30 % مشاهده شد. بیش ترین درصد ماده خشک در تیمار متیل جاسمونات (0.4 mm)، رقم قرمز 05/17 % و کم ترین آن در تیمار شاهد رقم سفید 96/12 % بود. بیش ترین وزن تر گل در تیمار متیل جاسمونات (0.4mm) رقم سفید در ماه اول با 97/0 گرم، و کمترین آن در تیمار شاهد رقم سفید در ماه دوم با 25/0 گرم بود. بیش ترن میزان آنتوسیانین کل در تیمار جیبرلیک اسید (0.6 mm) رقم قرمز در ماه دوم 73/58 (میلی گرم بر گرم وزن تر) و کم ترین آن در همان زمان و در تیمار شاهد رقم سفید 03/1 (میلی گرم بر گرم وزن تر) مشاهده شد. بیش ترین میزان فلاونوئید کل در تیمار ترکیبی (0.3 mm ga3+ 0.2 mm mj) رقم قرمز در ماه اول (43/2 میلی گرم بر گرم وزن تر) و کم ترین آن در تیمار شاهد رقم سفید در ماه دوم (44/0 میلی گرم بر گرم وزن تر) بود.

بررسی تنوع ژنتیکی و مقدار مواد موثره در جمعیت های مختلف گلپر (heracleum ssp)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  الهه نادی پور بروجنی   بابک ربیعی

گلپر ایرانی یکی از گیاهان دارویی و از خانواده چتریان apiaceae می باشد که به دلیل داشتن ترکیبات ترپنی خاص از قبیل برگاپتن و پیم پینلین که اثرات درمانی آن ها به اثبات رسیده است به صورت دارو مصرف می شود.در این پژوهش تنوع ژنتیکی 19 جمعیت گلپر با استفاده از نشانگرهای مولکولی aflp و ترکیبات موثره آن ها بررسی شد.در این مطالعه پس از هضم dna زنومی نمونه های مورد مطالعه به کمک آنزیم های ecor1 و mse1 از 10 ترکیب آغازگری برای تکثیر و انگشت نگاری نمونه ها استفاده شد.در کل 290 نوار تکثیر شد که 276 نوار (94/13 درصد) چند شکل بودند.بر اساس نتایج حاصل از تنوع ژنی نی (h) و شاخص شانون (i)، بیش ترین تنوع ژنتیکی در ترکیب آغازگری e35m39 مشاهده شد که میزان آن برای تنوع ژنی نی 37/0 و برای شاخص شانون 54/0 بود. هم چنین ترکیب آغازگری e41m60 کم ترین تنوع ژنتیکی را نشان داد، به طوری که میزان تنوع ژنی نی و شاخص شانون آن به ترتیب 23/0 و 38/0 بود. میانگین محتوای اطلاعات چندشکل (pic) برای تمامی نشانگرها در حدود 36/0 تعیین شد. برای تعیین میزان تشابه بین جمعیت ها از ضریب تشابه جاکارد استفاده شد و سپس از تجزیه خوشه ای به روش upgma به منظور گروه بندی نمونه ها استفاده گردید. بر اساس خط برش رسم شده، 19 جمعیت مورد مطالعه به پنج گروه تقسیم شدند و توانست جمعیت ها را به خوبی جدا کند. نتایج تجزیه به مختصات اصلی حاکی از آن بود که آغازگرهای مورد استفاده توزیع نسبتأ مناسب و یکنواختی را در کل ژنوم جمعیت های مورد مطالعه داشتند. در مطالعات شیمیایی، اجزای تشکیل دهنده اسانس موجود در ریشه های 6 جمعیت رویش یافته در استان گیلان اندازه گیری و سپس با استفاده از دستگاه gc/ms آنالیز گردید و جمعیت اسالم بیش-ترین بازده اسانس را نشان داد. سپس تجزیه خوشه ای بر اساس ترکیبات شیمیایی مشاهده شده در 6 جمعیت رسم گردید و آن ها را در 3 گروه مجزا قرار داد. نتایج این پژوهش نشان داد که تنوع مولکولی و شیمیایی زیادی بین جمعیت های گلپر کشور و گیلان وجود دارد و می توان این تنوع را تا حدودی به تنوع جغرافیایی آن ها نسبت داد.

بررسی خسارت ناشی از سرمازدگی محصولات باغی در جلگه شوقان و راه های مقابله با آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  میترا نجفی   زهرا امیری

کشاورزی در جامعه روستائی مهمترین رکن زندگی است و مسائل مربوط به آن به عنوان اساسی ترین نیاز های مردم محسوب می گردد. کشاورزی علیرغم فعالیت های تجاری در یک جو بی ثباتی و عدم اطمینان ناشی از مواجه با طیف وسیعی از خطرات طبیعی به حیات خود ادامه می دهد. یخبندان از جمله پدیده های جوی است که هر ساله خسارت های جبران ناپذیری بر بخش های مختلف و بالاخص بخش کشاورزی وارد می سازد که افزون بر تحت تاثیر قرار دادن تولید و ساختار آن، موجب ایجاد نوسانات درآمدی در سطح خرد (مزرعه) و در نتیجه کاهش رفاه تولیدکنندگان می شود. اهمیت موارد فوق در قالب هدف اصلی پژوهش که بررسی خسارت ناشی از سرمازدگی در جلگه شوقان و راه های مقابله با آن می باشد، گنجانده شده است. این پژوهش به روش توصیفی-پیمایشی است. ابزار اصلی در گردآوری اطلاعات پرسشنامه می¬باشد که روائی پرسشنامه به تأئید اساتید و متخصصان موضوع رسید. ارزیابی پایائی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ معادل 0/82 درصد بدست آمد. جامعه آماری باغداران 12 روستای جلگه شوقان تشکیل می دهد که 230 نفر از باغداران به عنوان نمونه آماری از طریق روش کوکران انتخاب گردید. از آمار توصیفی، ضریب همبستگی اسپیرمن و روش تی تک نمونه ای جهت توصیف و پردازش داده ها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد میزان اطلاعات باغداران از روش های حفاظت باغ در حد ضعیف می باشد علاوه بر اینکه روش هائی که برای حفاظت از باغ به کار می برند غیرعلمی و بی تأثیر می باشد و از جهت اینکه تاکنون تأثیری از روش ها دریافت نکرده اند به همین دلیل صرف هزینه برای روش های مقابله با سرمازدگی را قابل توجیه نمی دانند. هم چنین در مراکز جهاد کشاورزی منطقه نیز با توجه به تکرار و وسعت خسارتی که هر ساله در پی دارد، آموزش و یا اقدام موثری صورت نگرفته است. اکثریت باغداران منطقه باسواد و از نظر سنی آموزش پذیر (50-41سال) هستند، که نقطه قوت باغداران در حل مسأله می باشد، در این خصوص باغداران به تنهائی قادر به مقابله با سرمازدگی نیستند به همین دلیل نیاز است مراکز جهاد کشاورزی با کوشش باغداران همراه شود.

اثر سطوح مختلف ورمی کمپوست بر خصوصیات کمی و کیفی دو ژنوتیپ گیاه بابونه (matricaria reticuta l.) در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  شراره پژگل   معظم حسن پور اصیل

مدیریت موثر حاصلخیزی خاک، کلید کشاورزی پایدار است. شناسایی راهکارهای موثر در کاهش مصرف کودهای شیمیایی و بهره گیری بیشتر از کودهای آلی جهت تأمین نیازهای تغذیه ای گیاهان در راستای سلامت تولیدات کشاورزی و بهبود خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و زیستی خاک ضروری به نظر می رسد. این تحقیق به منظور بررسی اثر سطوح مختلف ورمی کمپوست بر خصوصیات کمی و کیفی دو ژنوتیپ بابونه آلمانی طی سال زراعی 1393-1392 در محوطه گلخانه گروه علوم باغبانی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان با هدف تعیین سطح کودی مناسب و ژنوتیپ برتر جهت دستیابی به حداکثر عملکرد انجام شد. آزمایش در قالب فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و در شرایط آب و هوایی گیلان صورت پذیرفت. تیمارها شامل چهار سطح ورمی کمپوست (صفر، 14، 16 و 18 تن در هکتار) و ژنوتیپ های مورد بررسی شامل تهرانی و اصفهانی بودند. نتایج نشان داد که افزایش سطوح ورمی کمپوست بر صفات اندازه گیری شده در سطح آماری 1 درصد معنی دار بود. بطوریکه تیمار 18 تن در هکتار ورمی کمپوست اختلاف معنی داری را نسبت به شاهد نشان داد. با توجه به نتایج اثر ژنوتیپ بر صفات ارتفاع بوته، تعداد ساقه اصلی، وزن خشک گل، فنل کل، درصد نیتروژن و فسفر موجود در بافت شاخساره در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. همچنین ژنوتیپ در سطح احتمال 1 درصد بر صفات تعداد کل گل، تعداد گل در بوته از یک برداشت، وزن تر گل و درصد پتاسیم معنی دار بود. ژنوتیپ بر میزان فلاونوئید کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی گل تأثیر نداشت. نتایج حاکی از تأثیر ترکیبات تیماری بر صفات قطر گل و ارتفاع نهنج در سطح پنج در صد بود. در مجموع ژنوتیپ تهرانی به همراه 18 تن در هکتار ورمی کمپوست بهترین نتایج را در صفات اندازه گیری شده داشت.

اثر اسید جبیرلیک و بنزیل آدنین بر رشد و گلدهی سوسن lilium longiflorum
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  حسین امامی   عبدالله حاتم زاده

چکیده ندارد.