نام پژوهشگر: عبدالعلی توجهی
محمد امین ثابت سروستانی رجبعلی گلدوست جویباری
چکیده : از واژه شهروند سه مفهوم قابل استنباط است.اول مفهومی که مترادف با تابعیت می باشد،دوم مفهومی مشابه با آنچه که به آن سکونت یا اقامت در معنای عرفی کلمه می گویند و در نهایت معنایی که انسان یا نوع بشر را القا می کندورعایت حقوق وی را به خاطر این که اویک انسان است،الزامی می کند. با ملاحظه محتوای حقوق تضمین شده متهم در قانون حقوق شهروندی و با استمداد از سایر قوانین جزایی می توان گفت که معنای اخیر از شهروند در این قانون مد نظر بوده است. توجه به کرامت انسانی و اصل برائت به عنوان اصول پذیرفته شده حقوقی در تمام نظامهای امروز دنیا که خود یک سری اصول وقواعد کلی دیگررا ایجاد کرده است، ایجاب می کند متهمی که هنوز در مورد او جرم اثبات نشده ازحقوق خاصی در فرایند دادرسی کیفری برخوردار باشد. این حقوق در یک طبقه بندی به دو دسته تقسیم می شوند:حقوقی که به طور مستقیم ناظر به دفاع از اتهام انتسابی اند و حقوقی که در یک فرایند دادرسی تامین کننده آزادی وامنیت وی در جهت اعمال حق دفاع می باشند. همانگونه که رعایت اصل برائت ایجاب می کند تا زمانی که جرم انتسابی به یک شهروند در یک محکمه صالح اثبات نشده، با او مانند یک فرد بی گناه برخورد شود و کلیه ابزار لازم برای دفاع از متهم از جمله حق داشتن وکیل ،حق سکوت ،حق علنی بودن محاکمه و محاکمه در یک دادگاه بیطرف برای او لحاظ شود، به همین اندازه نیز لازم است حقوق مربوط که آزادی وامنیت وی شامل حق حفظ حرمت و حیثیت اجتماعی، حق معاینه پزشکی حق داشتن حریم خصوصی ،ممنوعیت شکنجه و محدودیت موارد سلب آزادی جسمی وی در طول یک فرآیند دادرسی تأمین گردد.