نام پژوهشگر: جواد رضا زاده
وهاب بشیری حمید حقیقت
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه میان انعطاف پذیری مالی و ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است. انعطاف پذیری مالی از طریق مراحل چرخه حیات سازمان (تولد، رشد و بلوغ) تعریف عملیاتی شده است. شرکت ها در مرحله تولد، رشد و بلوغ به ترتیب از کمترین تا بیشترین درجه انعطاف پذیری مالی برخوردارند. جهت شناسایی وضعیت شرکت ها در هر کدام از مراحل چرخه حیات، از پنج شاخص یا ویژگی استفاده شده است که عبارتند از سود انباشته، جریان های نقدی عملیاتی، سود سهام پرداختی، دارایی های پولی و اندازه شرکت. ساختار سرمایه شرکت ها نیز از طریق نسبت های اهرمی یعنی نسبت کل بدهی ها و بدهی های بلندمدت هم به ارزش دفتری و هم به ارزش بازار کل دارایی ها اندازه گیری شده است. نتایج آزمون های تجربی با استفاده از اطلاعات مربوط به کل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1378 الی 1386 حاکی از وجود رابطه غیر خطی میان شرکت ها در مراحل چرخه حیات (تولد، رشد و بلوغ) و نسبت های اهرمی است. به علاوه نتایج تحقیق نشان می دهد، شرکت هایی که در مرحله تولد هستند با ویژگی سود انباشته پایین یا منفی، عدم پرداخت سود سهام و اندازه کوچک، نسبت های اهرمی متعادلی دارند، شرکت هایی که در مرحله رشد هستند با ویژگی سود انباشته و جریان های نقدی عملیاتی متعادل، سود سهام پرداختی پایین و اندازه متوسط، نسبت های اهرمی بالایی دارند و شرکت هایی که در مرحله بلوغ هستند با ویژگی سود انباشته و جریان های نقدی عملیاتی بالا، سود سهام پرداختی بالا و اندازه بزرگ، اساساً به تأمین مالی درون سازمانی متکی بوده و نسبت های اهرمی پایینی را نگهداری می نمایند.
محمد جواد صدیق اصطهباناتی جواد رضا زاده
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه کیفیت حسابرسی، تغییر حسابرس و سهم بازار صاحبکار با مدیریت سود در گزارشگری مالی است. انتظار می رود با افزایش کیفیت حسابرسی، تغییر دیرهنگام حسابرس و کاهش سهم بازار شرکت، حجم مدیریت سود اعمال شده در صورت های مالی کاهش یابد. مدیریت سود، اعتبار اطلاعات ارائه شده توسط مدیریت را زیر سوال می برد. از این رو وجود آن نشان از انحراف از معیارهای استفاده کنندگان صورت های مالی در فرآیند گزارشگری مالی است. در این پژوهش از اندازه موسسه حسابرسی به عنوان معیاری برای اندازه گیری کیفیت استفاده می شود. برای تعیین مدیریت سود نیز به اندازه گیری اقلام تعهدی اختیاری با استفاده از مدل تعدیل شده جونز می پردازیم. نتایج آمار توصیفی، آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیونی در مورد نمونه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران حاکی از وجود رابطه ای منفی و معنی دار بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود و رابطه منفی و با معنی بین تغییر حسابرس و سطح مدیریت سود اعمال شده در صورت های مالی است. علاوه بر این نتایج تحقیق نشان می دهد که بر خلاف برخی پژوهش های مشابه هیچ گونه ارتباطی بین سهم بازار با سطح اقلام سود مدیریت شده در صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد. نتایج مزبور بیانگر آن است که حسابرسی با کیفیت، با احتمال بیشتری رفتار فرصت طلبانه مدیریت سود را کشف می کند. همچنین با حفظ حسابرس در موقعیت حسابرسی یک شرکت طی سنوات متمادی ضمن انجام موثرتر عملیات حسابرسی، زمینه فعالیت های مدیریت سود ناخوشایند به حداقل می رسد. بنابراین نقش حسابرسی به عنوان یکی از مبانی ارزیابی کیفیت صورت های مالی مورد تائید قرار می گیرد.
مریم نظری محمد حسین قایمی
به موقع بودن گزارش های مالی از ویژگی های مهم اطلاعات حسابداری به شمار می رود.بنابراین گزارش های سود باید دارای زمان بندی مناسب در انتشار باشند.در این پژوهش که به بررسی عوامل موثر بر زمان بندی افشای گزارش سود فصلی پرداخته شده است. فرضیه ها در دوره های 9،6،3و12ماهه با استفاده از تحلیل همبستگی دو متغیره و مدل رگرسیون خطی چندگانه آزمون شده است.همچنین فاصله زمانی افشای سود فصلی در یازده طبقه از صنایع نیز مورد آزمون قرار گرفته است.جامعه آماری تحقیق کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و مطالعه بر روی نمونه به دست آمده با اعمال محدودیت ها شامل 246 شرکت در دوره زمانی 1387-1380 با استفاده از داده های ترکیبی انجام شده است. نتایج بیانگر این است که بین متغیرهای مستقل و فاصله زمانی گزارش سود فصلی دوره های 3و6 ماهه رابطه معنی داری وجود ندارد.ضریب منفی و معنی دار حجم معاملات در دوره های 9و12 ماهه نشان می دهد که هرچه حجم سهام مبادله شده بیشتر باشد، فاصله زمانی در افشای سود کمتر خواهد بود.همچنین در دوره 9 ماهه رابطه نوع موسسه حسابرسی و فاصله زمانی مثبت و معنی دار است. در دوره 12 ماهه نیز ضریب مثبت و معنادار نشان می دهد که ساختار تلفیقی شرکت منجر به افزایش فاصله زمانی افشای سود می شود.
یوسف محمدامینی جواد رضا زاده
محافظه کاری مشروط می تواند برای سهامدارانی که با زیان مواجه هستند و در باره اخبار بد قریب الوقوع نا آگاه هستند ، مفید باشد . اخبار بد افشا نشده در هر صورت سر انجام باید افشا شوند زیرا مخفی نگه داشتن اخبار بد بسیار پر هزینه یا مشکل است و لذا باید افشا شود .با توجه به اینکه شرکت های با سطح محافظه کاری بالا تر، هم اخبار بد جاری و هم اخبار بد گذشته را کاملا آشکار کرده اند بنابراین انتظار می رود محافظه کاری مشروط با احتمال کمتر اخبار بد آتی در ارتباط باشد و درنتیجه سهامداران را در آینده با اعلام اخبار بد شوکه نخواهند کرد، لذا انتظار می رود سهامداران به اخبار خوب و بد اعلان شده با توجه به سطح محافظه کاری اعمال شده در تهیه صورت های مالی واکنش متفاوتی نشان دهند فرضیه های تحقیق با استفاده از داده های صورت های مالی 123 شرکت انتخابی به صورت نمونه از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با استفاده از دو مدل رگرسیونی متفاوت آزمون شدند. همچنین برای محاسبه سطح محافظه کاری از سه معیار باسو (1997)، مدل اول ودوم بال و شیواکومار(2008) و از دو معیار، کاهش سود قبل از اقلام غیرمترقبه وسود نقدی سهام سال جاری نسبت به سال قبل به عنوان اخبار نامطلوب استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد در حالتی که در مدل لاجیت از معیار محافظه کاری محاسبه شده به روش باسو استفاده می شود ،فرض وجود رابطه بین احتمال اخبار نامطلوب آتی و سطح محافظه کاری حسابداری شرکت ها رد و در حالتی که برای محافظه کاری از مدل های اول و دوم بال و شیواکومار (2008) استفاده می گردد، پذیرفته می شود. همچنین پیش بینی رابطه بین واکنش بازار سهام به اخبار شرکت های با سطح محافظه کاری مشروط بالاتر، در حالتی که برای محاسبه محافظه کاری از مدل اول بال و شیواکومار استفاده می گردد، پذیرفته می شود اما در صورت محاسبه محافظه کاری با استفاده از مدل دوم بال و شیواکومار برای اخبار خوب رد و برای اخبار بد پذیرفته می شود.
شریف ظاهری جواد رضا زاده
چکیده آزادی عمل مدیران در انتخاب رویه های حسابداری به آنها این امکان را می دهد که در فرآیند گزارشگری مالی و در ساختار معاملات دخالت کنند. آنها درباره عملکرد اقتصادی شرکت اطلاعات خصوصی دارند و از طریق گزارشگری مالی به سهامداران انتقال می دهند. در این فرآیند ممکن است تلاش کننده نتایج مربوط به سود گزارش شده را تحت تاثیر قرار دهد. این تحقیق درصدد است شواهدی درباره محتوای اطلاعاتی اقلام تعهدی اختیاری در بازار سرمایه ایران فراهم سازد و ادبیات اقلام تعهدی اختیاری در بازار سرمایه را تقویت نماید. در این راستا نمونه ای شامل (79) شرکت در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های (1379- 1388) مطالعه شده است. یافته-های تحقیق بیانگر این است که قیمت سهام توانایی پیش بینی سودآوری آتی در شرکت های ایران را ندارد، چرا که در هنگام پیش بینی سودآوری آتی، روند سودآوری جاری دارای اطلاعات افزایشی در رابطه با قیمت سهام است. اقلام تعهدی اختیاری نیز در هنگام پیش بینی سودآوری آتی، حاوی محتوای اطلاعاتی افزایشی نسبت به سودآوری فعلی و قیمت سهام هستند. اقلام تعهدی اختیاری با سطحی از ریسک سیستماتیک و با سطحی از ریسک ورشکستگی در ارتباط هستند.
سید حمیدرضا موسویان خلیل آباد غلامرضا کردستانی
بررسی تاثیر محیط اطلاعاتی بر هزینه سرمایه موضوعی با اهمیت در تحقیقات حسابداری و مالی به شمار می رود. ادبیات حسابداری و مالی نشان می دهد که در یک سطح مشخص از عدم تقارن اطلاعاتی، میزان سوء استفاده از اطلاعات محرمانه توسط مبادله گران آگاه با افزایش رقابت اطلاعاتی بین این مبادله گران، کاهش می یابد. در این پژوهش با تکیه بر ادبیات موجود، تاثیر رقابت اطلاعاتی بین سرمایه گذاران آگاه بر قیمت گذاری عدم تقارن اطلاعاتی مورد مطالعه قرار گرفت. با در نظر گرفتن مالکان نهادی به عنوان سرمایه گذاران آگاه، برای اندازه گیری رقابت اطلاعاتی بین آن ها از دو معیار تعداد و تمرکز مالکیت نهادی استفاده شد. جهت برآورد بازده مورد انتظار سهامداران به عنوان متغیر وابسته، از دو معیار بازده اضافی آتی و بازده مورد انتظار بر اساس مدل سه عاملی فاما و فرنچ استفاده شد. برای این منظور از اطلاعات 89 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 الی 1390 استفاده شد و فرضیه های تحقیق با استفاده از مدل های رگرسیون خطی چندگانه بر اساس داده های مقطعی مورد آزمون قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد، با افزایش تعداد مالکان نهادی به عنوان معیار رقابت اطلاعاتی و با در نظر گرفتن بازده اضافی آتی به عنوان بازده مورد انتظار، قیمت گذاری عدم تقارن اطلاعاتی کاهش می یابد. بر اساس نتایج تحقیق، با در نظر گرفتن بازده مورد انتظار طبق مدل سه عاملی فاما و فرنچ، رابطه معکوس بین تعداد مالکان نهادی به عنوان شاخص رقابت اطلاعاتی و قیمت گذاری عدم تقارن اطلاعاتی تایید نمی شود. نتایج تحقیق تاثیر تمرکز مالکیت نهادی، به عنوان دیگر شاخص رقابت اطلاعاتی در این تحقیق، بر قیمت گذاری عدم تقارن اطلاعاتی را تایید نمی کند.
رضا شریفی آقابابایی غلامرضا کردستانی
چکیده هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین هزینه سرمایه و سیاست افشای پیش بینی سود است .افزایش افشا توسط مدیران موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران شده و کاهش عدم تقارن اطلاعاتی با اثر گذاری بر بازار سرمایه ، موجب کاهش بازده مورد انتظار سرمایه گذاران یا همان هزینه سرمایه سهام عادی می شود . انتظار می رود بین هزینه سرمایه و کیفیت پیش بینی سود رابطه منفی وجود داشته باشد. و هزینه افشا باعث تقویت این رابطه شود . این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع همبستگی است . جامعه آماری ، شرکت های پذیرفته شده در بورس و نمونه آماری 126شرکت تولیدی (756 سال – شرکت ) است و داده ها از نوع ترکیبی بوده که برای سال های 1383 تا 1390 جمع آوری شده و برای آزمون فرضیه ها ، مبنای برآورد، مدل های رگرسیون چند متغیره قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که بین هزینه سرمایه و کیفیت افشای پیش بینی سود رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین هزینه افشا بر این رابطه تاثیر دارد. در نتیجه شرکت هایی که هزینه افشای بالاتری دارند از کیفیت افشا بالاتری برخوردار هستند و در نهایت هزینه سرمایه کمتری خواهند داشت . کلمات کلیدی: هزینه سرمایه،کیفیت پیش بینی سود، هزینه افشا