نام پژوهشگر: مهدی پوررضاییان

بررسی و تحلیل تقویمهای ایرانی از دوره ایلام تا قبل از انقلاب اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1389
  حسین عابددوست   حبیب الله آیت اللهی

تقویم ایرانی علاوه بر بنیان های محکم علمی ، از بی نظیر ترین صورت های هنری نیز برخوردار است. بازتاب این تصویر گری را درگستره هنر ایران در آثار مختلف، می توان دید. تحلیل حاضر به بررسی تغییر و تحول تقویم (گاه شمار ) و نمود های تقویمی در هنر ایران، از کهن ترین ایام تا عصر حاضر پرداخته است . روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی - تطبیقی و از طریق مطالعه ی کتابخانه ای و به روش فیش برداری است. همین طور از طریق میدانی به بررسی نمونه های تقویمی موجود در کتابخانه ها و موزه ها پرداخته است. بر این اساس نمودهای تقویمی از دوره ی پیش از ایلام تا دوره ی ساسانی ، به خوبی درآثار هنری ظاهر شده اند، این صورت ها در دوره ی اسلامی بر روی آثار هنری ،تقویم ها و متون نجومی دیده می شود. تقویم های رقومی دوره ی اسلامی ، همان ساختار زیج های کهن را دارند ، که از دوره ی هخامنشی شناخته شده بودند . از همین دوران (دوره ی هخامنشی) تأثیرات طالع بینی را در رواج گاه شماری نباید نا دیده گرفت ، عنصری که به شکل ویژه ای در تقویم های دوره ی اسلامی آمده است.

تراژدی های چهارگانه ی شاهنامه وتبیین جنبه های سینمای آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1389
  حمید دهقانپور   مهدی پوررضاییان

چکیده ندارد.

مطالعه تحلیلی جنبه های دراماتیک در قصه های قرآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1391
  علی حسین فرخی   حبیب الله آیت اللهی

مطالع? تحلیلی یکی از روش های علمی و هدفمند پژوهش و تحقیق دربار? پدیده هاست. مطالعه درباره قصه های قرآن و بررسی تحلیلی جنبه های دراماتیک آنها امکانی فراهم می آورد تا از قابلیت های گسترد? دینی، فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی قصه ها در راستای انسان سازی که هدف نهایی تعلیم و تربیت الهی است استفاده شود. روش این تحقیق پژوهشی، توصیفی- تحلیلی بوده و با بررسی اسناد و مدارک موجود از طریق کتابخانه ای و بر مبنای تحقیق کیفی و تحلیل متون انجام یافته است. مطالع? تحلیلی جنبه های دراماتیک در قصه های قرآن از سه بخش تشکیل شده است:1. مطالع? تحلیلی به عنوان ابزار و روش کار. 2.ساختار دراماتیک بعنوان عناصر تکنیکی و فنی پژوهش. 3. قصه های قرآن بعنوان منبع مورد تحقیق که باید پرسش های اساسی پژوهش یعنی قابلیت تبدیل شدن قصه ها به نمایشنامه با توجه به داشتن عناصر درام، وجوه شخصیت پردازی، گفتگو و فضای صحنه ای را پاسخگو باشد. مهمترین نتایج حاصل از بررسی و مطالعه عناصر دراماتیک و انطباق آن با قصه های قرآنی عبارتند از: 1. قصه های قرآن با توجه به ظرفیت های دراماتیک موجود در آن قابلیت تبدیل شدن به نمایشنامه را در کامل ترین شکل خود داراست. 2. عناصر موجود در قصه های قرآن مثل شخصیت پردازی، گفتگو(دیالوگ)، فضا سازی و صحنه سازی و عناصر دراماتیک امکان اجرایی در تئاتر را دارند. 3. قصه هایی چون یوسف، ابراهیم، آدم و حوا، اصحاب کهف و ... قابلیت بیشتری برای تبدیل شدن به نمایشنامه را دارند. 4. شخصیت پردازی، گفتگو، پیرنگ داستانی، تعلیق، گره گشایی وفضای نمایشی در قصه های قرآنی به وضوح دیده می شود. با بازگشت به فرهنگ قرآن و با پژوهشهای اساسی و بنیادین در حوز? ادبیات نمایشی و کارکردهای این هنر در قصه های قرآن و سایر منابع دینی، ملی و تاریخی در جهان درام دارای نشانه و جایگاهی در خور تحسین خواهیم بود.در بررسی و تحلیل 34 قص? قرآنی کم و بیش با وجوه ساختاری این قصه ها و کارکردهای دراماتیک آن ها آشنا شدیم. شخصیت و شخصیت پردازی، کنش، قهرمان پروری، گفتگوی نمایشی، تحول شخصیت ها، کشمکش، فضای نمایشی، گره افکنی، بحران و تعلیق را در قصه های مورد نظر بررسی کرده و به این نتیجه رسیدیم که قصه های قرآن از جنبه های دراماتیکی برخوردار هستند. این وجوه نمایشی در بعضی از قصه ها از درصد بالایی برخوردار است و در بعضی قصه های دیگر کمرنگ تر به نظر می رسد.

چگونگی طراحی لباس نمایش بر اساس مبانی هنر های تجسمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1391
  مجید اسدی فارسانی   مهدی پوررضاییان

به دلیل آن که قصل اول و دوم پژوهش حاضر به کلیات تحقیق و پیشینه پژوهش مربوط است، لذا فهرست یافته ها از فصل سوم آغاز می گردد. یافته های فصل سوم: 3-1یک تعریف مقدماتی از نمایش احتمالاً می تواند عبارت باشد از« ارائه یک الگو یا توالی رویدادهایی که در نظر تماشاکنندگان آن قابل توجه است به وسیله عمل 3-2 لباس ویژگی خاص و فردیت ایجاد می کند چون همگام با شخصیت آفرینی بازیگر پیش می رود. به دلیل آنکه انتخاب شخصی لباس بازتاب مناسب خصوصیت فردی است، بنابراین در رابطه با لباس، کارگردان طراح همیشه باید در جستجوی ایده های خاص باشد، نه ایده های عام. 3-3 طراحی صحنه در کنار طراحی لباس مناسب باعث می شود مخاطب اطلاعات کافی در مورد شخصیت ها مانند: شغل، جایگاه اجتماعی و مقام و مرتبه، جنسیت، سن و همچنین حتی احوال درونی شخصیت ها و یا گرایش احساسی آنها به هر سمت و سو را در اختیار داشته باشد. 3-4 طراح لباس تئاتر برای طراحی صحیح لباس هنرپیشه باید دقیقا ویژگی ها و خصوصیات مد هر دوره ای را که نمایش در آن اتفاق می افتد بداند. 3-5 لباس از ویژگیهای سبک نمایش است و بالاخره آنکه به نمودارسازی سایر عناصر نمایش کمک می کند لباس می تواند ملیت قهرمان، حرفه و سن او را نشان دهد. 3-6 لباس نمایش بیانگر مسائل گوناگونی است. فرم لباس می تواند بیانگر حالت و سلیقه، جنس لباس بیانگر وضع اقتصادی و مدل لباس بیانگر ملیت شخص است. از ترکیب مناسب این ویژگیها، شخصیت و اعتبار پدیدار می شود. 3-7یکی از ویژگی های طراحی لباس، سلطه مد بر روی آن است است. اما، خواه مدهای امروزی نمایانگر اوج ذوق هنرمندانه در این عرصه باشند و خواه بیانگر حضیض، لازم است طراح با آنها سر و کار داشته باشد، زیرا چه خوب و چه بد، بخشی از سیر تکامل حرفه طراح را تشکیل می دهند. 3-8 اولین و پیچیده ترین تاثیر در تئاتر، نمایشی و بصری ست. بنابراین ویژگی های ظاهری باید به قدری دقیق باشند که تماشاچی تا حدودی از روی لباس فرد به خصوصیات او قبل از آنکه حرف بزند و حرکتی کند پی ببرد 3-9 لباس نمایش بیانگر مسائل گوناگونی است. رنگ لباس می تواند بیانگر حالت و سلیقه، جنس لباس بیانگر وضع اقتصادی و مدل لباس بیانگر ملیت شخص است. از ترکیب مناسب این ویژگیها، شخصیت و اعتبار پدیدار می شود. 3-10 نتایج به دست آمده از جلسه مشورتی کارگردان با طراح باید به گونه ای باشد که طراح لباس بر اساس آن بتواند شیوه کلی و جزء به جزء برخورد با نمایش نامه را مشخص کند. 3-11 بحث در اطراف نقش استعاری لباس دشوارتر است، زیرا این نقش غالباً ظرافت و دقت بیش تری دارد. طراح صحنه اصولاً از نماد رنگ، شکل، بافت و مانند آن کمک می گیرد تا کمک به انتقال معنا یا حالت نمایش کند. از میان عناصر بصری خط و رنگ به دلیل قدرتمند ایشان پر اهمیت تر هستند. 3-13 امروزه واژه طراحی در معنایی وسیع تر از ترسیم به کار برده می شود و بر روند سازمان دهی عناصری چون خط، شکل، رنگ، بافت و فضا با تکیه بر اصول طراحی دلالت دارد. این اصول بر حسب ویژگی های هر یک از قالب های هنری کما بیش تغییر می کنند. با این حال تعادل، ریتم، تناسب و هماهنگی را عام ترین اصول طرح می دانند. نکته قابل توجه آنکه وحدت شرطی اساسی هر طرح محسوب می شود. به این ترتیب، طرح در معنای امروزی با ترکیب بندی مترادف است.» طراحان صحنه و لباس با طراحی لباس و همچنین ملزومات برای هر کاراکتر به او نمایی می بخشند که در توصیف خصوصیات آن شخصیت تأثیر بسیار زیادی دارد. 3-14 تئاتر به معنای کنونی در تمدن غرب را در یونانیان باستان باید جستجو کرد. آنچه ما امروز صحنه می نامیم در تئاتر یونانی کاربرد واقعاً اساسی نداشته است، بعنوان صف? نمایش، این یک زائد? دیر رس است. در تئاتر باستان چنین چیزی وجود نداشت: فضای صحنه ای حجیم بود و در آن تشابه و اشتراک تجربه بین «بیرون» نمایش و «بیرون» تماشاگر وجود داشت 3-15در عهد کلاسیک ، نمایش یونانی شامل چهارگون? (genres ) اساسی بود : دیتیرامب ، درام ساتیریک، تراژدی و کمدی . 3-16 یکی از عواملی که نقش و اهمیت بازیگران در نمایش ها را مشخص می کند، نوع لباس است. در درام ساتیریک، گروه همسرایان از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند. آن ها لباس مخصوص می پوشند و ماسک می زنند.» دردرام ساتیریک، نمایش دو جنبه داشته است که از طرفی رقص ها که با جهش های متفاوت انجام می شدند و از طرفی دیگر تغییر لباس دادن در ساتیر ها که این کار را همراه با ماسک زدن انجام می دادند. 3-17 نحو? لباس پوشیدن بازیگران رومی ، توسط سمبولیسمی که معادلات وسیع تئاتری آنرا ضروری ساخته، سفارش شده است: در پالیاتا (palliate ) لباس یونانی است (نیم تنه و بالاپوش – پالیوم – برای مردها یا نیم تنه پشمی ظریف و پالتوی بلند برای زنها)، برای دیگر نمایشنامه های رومی: لباس بلند و گشاد برای مردان آزاد، نیم تنه برای برده ها، بالاپوش برای مسافران، و نیم تنه و پیراهن و مانتو برای زنها. 3-18 در تئاتر دوران بیزانس، لباسها بسیار مجلل بوده است . 3-19 یکی از اشکال نمایشی که در دوره رنسانس در ایتالیا پا به عرصه وجود می نهد، اپرا، نمایش اپرا می باشد. 3-20 تأثیری که ملکه الیزابت در این دوره بر ادبیات و هنر انگلیس گذاشته چندان عمیق است که نمایش انگلیس در این دوره بسیاری از محققان نمایش الیزابتین می خوانند. در این دوره به دنبال سنت گروه های نمایشی دوره گرد قرون وسطی همچنان گروه های نمایشی سیاری وجود داشت که به اجرای نماییش های اخلاقی، مضحک و عامیانه می پرداختند. 3-21 از قرن هفدهم به بعد است که دیگر تئاتر در کلیسا اجرا نمی شود، عصر طلایی نمایش در فرانسه را نمایش های مولیر از یک سو و ظهور تراژدی نویس بزرگی چون "پیر کورنی" از سوی دیگر رقم می زنند. 3-22 نمایشنام? معروف ترنس دوک ها، با یکصد و سی و دو مینیاتور خود، یکی از مهمترین منابع ما برای تاریخ لباس و صحنه پردازی در تئاتر است. 3-23 در بررسی لباس نمایشهای زمان نهضت رمانتیک با توجه به ورود افسانه ها و طنز های کمدی به ساختار نمایش نامه نویسی لباس ها هم متأثر شده و با توجه به نوع نمایش لباس ها متفاوت می شدند. در حالی که «در قرون 17 و 18 میلادی نمایش های تاریخی با لباس های مد معاصر اجرا می شدند: به عنوان مثال ژوپیتر با کلاه گیس و پودر، و فدر پادشاه یونان باستان – با لباس کمر کرستی.» 3-25 لباس در تئاتر قرن 19 نیز در اکثر موارد با حقایق تاریخی فاصله زیادی داشت. وظیفه اصلی لباس، زیبا نشان دادن هنرپیشه بود. 3-26 نقش و اهمیت تصویر(طراحی صحنه، لباس، نور) در تئاتر مدرن بیش از پیش اهمیت پیدا می کند، زیرا امروزه در اغلب نمایش های مدرن، نقش کلام کمتر از عناصر دیگر صحنه مورد تأکید نمایشنامه نویسان و کارگر دانان معاصر قرار می گیرد. 3-27 لباسی که بازیگران در نمایشنامه های رئالیستی مدرن به تن می کنند معمولاً تاریخی است، چون بازسازی یا استفاده از پوشاک واقعی یکی از راههای دستیابی به واقعی نمایی است. 3-28 لباس عصر مدرن، به دلیل آنکه گزینش لباس برای این دوره بیش از دوره های دیگر به ظرافت و باریک اندیشی نیاز دارد، از جمله مشکل ترین طراحی های لباس است که می توان بدان دست یافت. 3-29 در تئاتر یونان، قرون وسطی، عصر الیزابت و در تئاتر سنتی ژاپن عصر حاضر، بازیگران مرد در تمام نقش های زنانه ظاهر می شدند. چهره آرایی و لباس می تواند نقش بسزایی در ایجاد این توهم که مردی را در واقع یک زن ببینیم داشته باشد. 3-30 پست مدرنیسم از پس تحولات دوره مدرنیسم در دهه 70.م. در قرن بیستم، سر بیرون می آورد و نظام ها و ساختارهای دوره مدرنیسم را در هم می شکند. پست مدرنیسم بر خلاف مدرنیسم که دارای تعاریف و مرزها و قالب ها بود از هر نوع مرزبندی و تعریف گریزان است. 3-31در این دوره عناصری چون نور، صدا، رنگ، طراحی صحنه، لباس و موسیقی برجسته و دارای اهمیت ویژ ه ای می شوند. تماشاگران منفعل دوره مدرنیسم در این دوره دارای نقشی فعال و موثر در پیشبرد اجرا هستند. طرح داستانی در دوره پست مدرن کمرنگ می شود. کاراکتر و شخصیت پردازی نیز نفی می گردد. 3-32 در پرفورمنس تاکید اصلی بر بدن اجرا گر است و تئاتر محیطی رویکردی آیینی به تئاتر دارد و هر دو پیشتاز در امر ساختار شکنی وکسب تجربه های نو و خلاق می باشند. 3-33 «آنتونن آرتو» را پدر، بنیانگذار و خالق نظریه پست مدرنیسم در تئاتر می دانند. «آنتونن آرتو»، در پی اقتدار زدایی از تئاتر متکی بر متن بود. او کلیه قواعد و چارچوب های سنت تئاتر غربی، از زمان «آشیل» تا «برشت» را نابود کرد. در تئاتر «آرتو»، تماشاگر، مداخله گر و شریک و سهیم در بازی است و تئاتر با وی وحدت می یابد و منقلبش می کند. 3-34ایرانیان صاحب درام و هنر نمایشی و ادبیاتی درامی اند و این چیزی است که ممکن است خاورشناسان را به شگفت آورد . 3-35 مجموعه روایات درام ایرانی که تکرار می شوند ، شامل تعزیه و مضحکه یا کمدی است . مضحکه یا کمدی را عوام ناس که لوطی نام دارند ، بازی می کنند. 3-36 کلام تعزیه از لحاظ صورت ، همان قالب و تناسبات کلام کلاسیک را دارد و به بیان در تئاتر یونانی یا رومی ، شبیه است . هیچ چیز از شیوه بیان و تعبیر این مصنفات مذهبی علی الاطلاق ، وزین تر و شایسته تر نیست . 3-37 کمدی ایران در حقیقت اولین موسسه نمایشی است که با اصول و مقدمات صحیح شروع به کار کرد و رفته رفته ذوق فهم تئاتر جدید را در مردم بیدار ساخت یافته های فصل چهارم: 4-1 مبانی هنرهای تجسمی را می توان به الفبا و قواعد درک زبان و ابداع در هنرهای تجسمی و بصری تعبیر کرد و استفاده از مبانی هنرهای تجسمی در لباس نمایش به میزان زیادی می تواند به بالا بردن کیفیت بصری لباس نمایش یاری رساند. 4-2 تأثیر و کاربرد نقطه در لباس نمایش ، می تواند شامل نقوش پارچه و محل تلاقی برش ها، همچنین عناصری مانند انواع مهره، دکمه، سنگ های تزئینی و تقاطع خطوط با یکدیگر باشند که مفاهیم مورد نظر از جمله ریتم، تجمع و تفرق و تعادل را در لباس نمایش به صورت تزئینی و نمادین نمایش دهند. 4-3 نقطه تقاطع خط های عمودی، افقی و شکسته در لباس باعث جلب توجه بیننده به محل قرارگیری خودش می شود. یکی از کاربردهای این ویژگی آن است که طراح لباس نمایش می تواند برای دور کردن نظر بیننده از ناحیه ای در بدن، از ترفند تأکید بر نقاط تقاطع عمودی و افقی در ناحیه ای دیگر استفاده کند و یا بالعکس در محل مورد نظر قرار دهد تا آنجا را بیشتر جلوه دهد. 4-4 با قرار دادن عناصر نقطه ای و تزئینی در محل هایی در لباس نمایش و متعلقات آن می توان تأکید را به آن سمت هدایت نمود. و شخصیت پردازی را قوی تر و بیان آن را بهتر به مخاطب رساند. 4-5 تزئینات نقطه ای گاه می تواند در پارچه های طرح دار یا گلدار و یا بوته دار در لباس نمایش نمود یابد. اگر طرحها بزرگ و دارای رنگهای روشن داشته باشد تاثیر چاق کنندگی بسیار زیادی دارد. 4-6 خطوط از تنوع بسیار بالایی برخوردار هستند که از آن جمله نوع رنگ، شدت رنگ، ارتفاع، ضخامت، نرمی و خشکی، نحوه کاربرد آن در لباس را مثال زد که می توان از برش ها، چاپ، بافت و انواع دیگر آن استفاده کرد. 4-7 ایجاد یک برش در طرح لباس نمایش کار مهم و حساسی است، چرا که کوچک ترین بی دقتی در ایجاد برش یا به کار بردن برش نامناسب از زیبایی لباس می کاهد وخصوصیات شخصیت نمایشی را دگر گون می نماید. 4-8 از تکرار ریتمیک خطوط روی انواع پارچه ها ی لباس نمایش می توانیم نقوش تزئینی متفاوتی با تأثیرات روانی ویژه ایجاد کنیم؛ مانند نقوش راه راه عمودی، راه راه افقی، راه راه مایل، نقوش جناغی و چهارخانه. 4-9 خط افقی، زمانی که در لباس نمایش قرار می گیرد، آرامش و لطف خاصی را به همراه دارد و می تواند با بیان خود مفاهیم را به صورت نمادین بیان نماید. همچنین خط افق می تواند القاع کننده و تغییر دهنده اندازه قد و عرض بدن باشد. 4-10 در لباس نمایش شخصیتی که قد کوتاهی دارد با استفاده از برش عمودی می توان بر بلندی آن افزود و با توجه به لاغری و چاقی اندام بازیگر می توان با استفاده از مقدار پهنای آنها و محل قرار گیری در روی لباس این خاصیت را تقویت نمود. 4-11 وجود خطوط مورب در لباس، اندام ها را باریک و بلند نشان می دهد. درجه شیب یک خط مورب موجب می شود تا به خط عمودی یا افقی نزدیک شود علاوه بر ویژگی های خود تا اندازه ای تأثیر بصری و روانی خطوط افقی یا عمودی را بروز دهد. 4-12 برش های منحنی و با نقوش و خطوط مدور در لباس، جوانی و هیجان بصری و گردی را به اندام می افزایند. برش منحنی ملایم گذرا و موزون و زنانه است. تشابه خطوط طبیعی بدن با این خط ظرافت و نرمی آن را القاء می کند. قسمتی از اندام که در فضای داخلی انحنا قرار می گیرد بیش تر جلب توجه می کند و چاق تر و درشت تر نشان می دهد. 4-13 ایجاد ریتم متضاد و متفاوت خطوط، رنگ، سایه روشن، برش ها، شکل ها و بافت ها، همچنین ترکیب و تکرار پارچه ها و نقوش و طرح های مختلف در طراحی لباس های نمایش انرژی و زندگی بیش تری به طرح می بخشند و علاوه بر القاء نظم و ترتیب، نوعی تنوع بصری را در برابر یکنواختی ایجاد می کند. 4-14 شکل لباس حاصل جمع خطوط موجود در یک لباس است؛ و بنابراین بنیادی ترین وجه طراحی محسوب می شود. 4-15 هماهنگی و تضاد وقتی در کنار یکدیگر قرار می گیرند اثر هنری را فعال تر و موثرتر می سازند. اصول تضاد دارای انرژی و نیرویی است که وقتی در برابر هماهنگی صف آرایی می کند ضمن ایجاد هیجان بصری باعث به وجود آمدن تعادل می شود. 4-16 تناسب عبارت است از رابطه نسبی و قیاسی بین اجزای مختلف و تمامی یک عنصر در یک ترکیب بندی که در طراحی و پرداخت لباسی که بیانگر شخصیت نمایشی است. 4-17 بافت ویژگی خاص یک سطح است که به ماده و ساختار آن مربوط می شود و بیانگر نرمی یا سختی نسبی و گویای کیفیت ظاهری مواد به کار رفته در ساخت آن (جنسیت مواد) است. به طور کلی بافت بر دو نوع است : بافت لمسی و بافت بصری. جنسیت در لباس نمایش، تاثیر شگرفی در لباس ایجاد می کند که از این طریق می تواند مفاهیمی را بیان کند. 4-18 استفاده نمادین از رنگ در فرهنگ ها و موقعیت های جغرافیایی متفاوت است و باید قبل از هر چیز برای طراحی لباس نمایش اول نوع نمایش و دوره تاریخی و سپس شخصیت های آن باید مورد بررسی قرار گیرند و سپس برآن اساس رنگ لباس را مشخص نمود. برای طراح لباس، طرح کلی رنگ آمیزی به مراتب مهم تر است و هم چنین اهمیت تاثیر عاطفی رنگ لباس بر تماشاچیان بسیار قابل تامل است. 4-19 کنتراست در لباس نمایش می تواند مفاهیم بسیاری را شامل شود. در برخی از شخصیت های نمایش مانند خون آشام استفاده از کنتراست می تواند القای بهتری را ایجاد کند. 4-20 تعادل در لباس نمایش ملزم به رعایت اصول خاصی است که حتی عدم تعادل لباس نمایش می تواند مفاهیم تازه ای را خلق نماید نتیجه: یکی از علل جدی گرفتن مبانی هنر های تجسمی در طراحی لباس نمایش آن است که هیچ هنری را نمی تواند بدون شناخت اصول مبانی هنر های تجسمی به صورت شایسته ای به منصه ظهور برسد. بنابراین شناخت اصول هنر های تجسمی در تمامی هنرهای تجسمی و نمایشی امری است ضروری. لباس نمایش، نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برای اینکه طراح لباس نمایش بتواند همچون هنرمندان خلاق در عرصه نمایش کار خود را انجام دهند باید بتواند با عناصر بصری به گونه ای برخورد نمایند تا در بر انگیخته کردن واکنش حسی تأثیر جدی بگذارند. پژوهش حاضر نه تنها می تواند بیان گر نقاط قوت و ضعف هایی در خصوص طراحی لباس نمایش مطرح سازد بلکه می تواند اصولی از مبانی هنر های تجسمی را در عرصه هنرهای نمایشی و به ویژه لباس نمایش مطرح سازد که بتوان از آن نتیجه کاربردی حاصل کرد. نتایج بررسی ها نشان می دهد شناخت این مبانی، رهنمونی است برای دستیابی به مفاهیم نهفته ای که می توان از طریق عناصر بصری آن ها را در لباس نمایش ایجاد نمود و به تأثیر برانگیختن احساسات تماشاگر کمک نمود. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به سلطه مد در لباس نمایش در دوران حاضر اشاره کرد که می توان به وسیله استفاده از اصول و مبانی هنر های تجسمی تاًثیر کیفیت طراحی لباس نمایش را به میزان زیادی افزایش داد.

تبیین هویت فرهنگی در تصاویر کتابهای درسی مقطع ابتدایی در ایران ازسال 1340-1388.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1391
  محسن حسن پور   علی اصغر شیرازی

با توجه به تهاجم فرهنگی همه جانبه ی جوامع غربی به سوی کشورهای در حال پیشرفت و از جمله ایران و مورد هدف قرار دادن نسل جوان و ایجاد حس خود باختگی در برابر فرهنگ پرزرق و برق غرب , با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و انقلاب فرهنگی متولیان آموزشی در وزارت آموزش و پرورش , با توجه به ضرورت مبارزه با این جنگ نرم بر آن شدند تا با فرهنگ غنی ایرانی ـ اسلامی و افزودن مواد درسی برگرفته از این فرهنگ در کتاب های درسی مقطع ابتدایی بتوانند دانش آموزان را در برابر این تهاجم همه جانبه آماده نمایند. از آن جائی که حفظ هویت فرهنگی برای مسئولین نظام فرهنگی ایران از اهمیت بالایی برخوردار است , برای این منظور کتاب های درسی تاریخ , جغرافیا , تعلیمات اجتماعی, تعلیمات دینی , فارسی , هنر و تصاویر آن ها مورد بررسی قرار گرفت . در انتها مشخص گردید که در دوران انقلاب اسلامی ایران , توجه به عوامل هویتی مذهبی ـ ملی به مراتب بیش تر از دوران قبل از انقلاب است . هم چنین تأثیرگذارترین آن کتاب ها از لحاظ هویت فرهنگی , کتاب های فارسی , تعلیمات دینی , تعلیمات اجتماعی و هنر می باشند و تصاویر کتاب درسی فارسی بیش ترین تأثیر را بر دانش آموزان داشته است. برای دست یافتن به این منظور از روش توصیفی ـ تحلیلی و ابزار گرد آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، و برای روش تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کیفی با مشاهده ی محتوا و تصاویر کتاب های درسی بهره گرفته شده است .

تحلیل آثار تجسمی هنرمندان عضو انجمن هنرمندان خودآموخته ی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1394
  ارزو تقی پور   مهدی پوررضاییان

هنر خوداموخته، درتعریف لغوی آن ناظر بر رعایت مفاهیمی چون؛ سادگی، عدم قاعده مندی، تعلق نداشتن به سبک و سیاق خاص و غیرحرفه ای بودن در تولید آثار هنری در شکل جهانی آن است. هنرمندان خودآموخته ی ایران، مانند بسیاری از هنرمندان حرفه ای، آثار ارزشمندی آفریده اند که پیرامون ویژگی این آثار، اطلاعات و مدارک مستند و مکفی، وجود ندارد از این رو در کنار معرفی تعدادی از این هنرمندان و گشودن بابی در زمینه ی پژوهش درباره ی این هنر، هدف اصلی تحقیق دنبال می شود. تحلیل ویژگی های بصری و محتوایی آثارهنری تجسمی متعلق به هنرمندان خودآموخته ، عضو انجمن هنرمندان خودآموخته ی ایران، هدف پژوهش حاضراست.

مطالعه تحلیلی هنردرمانی با تاکید بر نقاشی درمانی عنوان پروژه عملی: روزمرگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1387
  جعفر رضی پور   مهدی پوررضاییان

چکیده ندارد.

مطالعه رنگ در فرش ایران با تاکید بر منطقه اصفهان در سده معاصر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1387
  جواد آقاجانی کشتلی   مهدی پوررضاییان

چکیده ندارد.