نام پژوهشگر: مهدی پورمهدی بروجنی
حدیث میرزابیگی علیرضا غدیری
توانایی تعیین حجم دقیق مایع داخل صفاقی در تحقیقات و نیز در موارد بالینی (ارزیابی بیماران قبل از درمان و پاسخ به اقدامات درمانی) سودمند میباشد. هدف از انجام این تحقیق ایجاد روشی برای تخمین حجم مایع داخل صفاقی به روش اولتراسونوگرافی در سگ و تعیین صحت این روش به وسیله مقایسه با حجم مشخص نرمال سالین تزریق شده در محوطه شکمی میباشد. به نظر میرسد که تا کنون مطالعهای در زمینه تعیین حجم مایع داخل صفاقی در سگ انجام نشده باشد. در این تحقیق تجربی حجم مایع داخل صفاقی در شش قلاده سگ سالم که به میزان 1000 و 2000 میلیلیتر با کمک کاتتر مخصوص دیالیز صفاقی و با هدایت اولتراسونوگرافی درون حفره صفاقی آنها تزریق شده بود، به کمک اولتراسونوگرافی اندازهگیری شد. یافتههای حاصل از مطالعه نشان داد که بهترین محل برای اندازهگیری حجم مایع در ناحیهی میانی شکم (ناف) میباشد. با اندازهگیری عمق مایع تجمع یافته در این ناحیه و با استفاده از فرمول هندسی حجم بخشی از یک کره میتوان حجم مایع را به دست آورد. حجم 10/4 درصد و مایع به دست آمده نسبت به حجمهای واقعی 1000 میلیلیتر و 2000 میلیلیتر به ترتیب 5/31 درصد کمتر تخمین زده شد. به کمک برآورد فاصلهای به ازای هر میلیمتر عمق مایع آسیت نیز، 14 تا 20 میلیلیتر مایع تجمع مییابد.
فروغ طلازاده مسعودرضا صیفی آباد شاپوری
هدف تحقیق، طراحی آزمایش الیزای اختصاصی براساس پروتئین ns1 ویروس آنفلوانزای تیپ aمی باشد تا بتوان پرندگان عفونی شده ی طبیعی با ویروس آنفلوانزا را از پرندگان ایمن شده با واکسن غیرفعال متمایز نمود. بدین منظور آزمایش الیزا با استفاده از پروتئین ns1 نوترکیب بدست آمده از یک جدایه ی بومی ویروس آنفلوانزای پرندگان تحت تیپ h9n2 و بیان شده در باکتری اکلای، طراحی گردید. سیصد و پانزده قطعه جوجه ی یک روزه گوشتی تهیه گردید و در سن 7 روزگی از 15 قطعه جوجه برای تعیین عیار پادتن مادری علیه بیماری آنفلوانزا خون گیری به عمل آمد. بقیه ی جوجه ها به طور تصادفی به 3 گروه مساوی تقسیم شدند. جوجه-های گروه 1، در سن 21 روزگی با واکسن کشته ی آنفلوانزا تحت تیپ h9n2به روش زیر پوست پشت گردن واکسینه شدند. جوجه های گروه 2 در سن 21 روزگی با 2/ 0 میلی لیتراز مایع آلانتوئیک عفونی شده با ویروس آنفلوانزا تحت تیپ h9n2و عاری از باکتری به روش تلقیح داخل بینی آلوده شدند. جوجه های گروه 3 به عنوان گروه شاهد، واکسن یا ویروس زنده را دریافت نکردند. در سن 42 روزگی از جوجه های تمام گروه ها از ورید بال خون گیری به عمل آمد. سرم های استحصال شده در سن 42 روزگی در طراحی آزمایش الیزا مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد، الیزای طراحی شده، پاسخ پادتن ضد ns1 را فقط در سرم پرندگانی که به طور تجربی با ویروس زنده ی آنفلوانزای پرندگان تحت تیپ h9n2آلوده شده بودند می تواند ردیابی نماید. همچنین آزمایش الیزای طراحی شده برای ردیابی پادتن ضد ns1 آنفلوانزا می تواند با ویژگی 100 % و حساسیت 3/93% پرندگان آلوده با ویروس آنفلوانزای پرندگان تحت تیپ h9n2را از پرندگان واکسینه در برابر واکسن آنفلوانزای پرندگان تحت تیپ h9n2تشخیص دهد.
هدی پارسا لطف اله خواجه پور
هیپوکامپ یکی از مراکز اصلی در فرآیند حافظه و یادگیری است . نقش سیستم اوپیوئیدی در فرآیند حافظه و یادگیری همواره مورد بررسی بوده و از طرفی گیرنده های مربوط به این سیستم ازجمله گیرنده های مو اوپیوئیدی در هیپوکامپ گسترده هستند . در این کار پژوهشی اثر تجویز نالوکسان به عنوان آنتاگونسیت گیرنده های مو اوپیوئید در حضور و عدم حضور کلسترول بر حافظه احترازی غیر فعال مو ش های صحرایی نر بالغ بر مدت زمان تاخیر در ورود به خانه تاریک و مدت زمان سپری شده در خانه تاریک 24 ساعت پس از آموزش با استفاده از دستگاه شاتل باکس مورد بررسی قرار گرفت . موش ها پس از بیهوشی کانول گذاری شدند و نالوکسان در مقادیر µg/rat 2و5/1، 1، 5/0به صورت درون هیپوکامپی پس از آموزش تزریق و کلسترول به صورت خوراکی همراه با جیره غذایی در مقادیر 5% و 10% تجویز شدند . نتایج حاصل نشان دادند که نالوکسان µg/rat 5/0 تاثیر معنی داری بر مدت زمان تاخیر در ورود به خانه تاریک و مدت زمان سپری شده در خانه تاریک نداشت (05/0< p ) و نالوکسان µg/rat5/1و 1موجب افزایش مدت زمان تاخیر در ورود به خانه تاریک و کاهش مدت زمان سپری شده در خانه تاریک (001/0> p) و نالوکسان µg/rat 2 موجب کاهش مدت زمان تاخیر در ورود به خانه تاریک و افزایش مدت زمان سپری شده در خانه تاریک شد(001/0> p). تجویز خوراکی کلسترول 5% بر حافظه بی اثر (05/0 <p ) و کلسترول 10% به صورت معنی داری موجب کاهش مدت زمان تاخیر در ورود به خانه تاریک و افزایش مدت زمان سپری شده در خانه تاریک می شود (001/0 >p). در تجویز توام نالوکسان و کلسترول مشاهده گردید که نالوکسان µg/rat5/0 به همراه کلسترول 10% و نالوکسان µg/rat 1 به همراه کلسترول 10% موجب افزایش مدت زمان تاخیر در ورود به خانه تاریک و افزایش مدت زمان سپری شده در خانه تاریک شد (001/0> p).افزایش مدت زمان تاخیر در ورود به خانه تاریک و کاهش مدت زمان سپری شده در خانه تاریک به معنی بهبود حافظه و یادگیری و کاهش مدت زمان تاخیر در ورود به خانه تاریک و افزایش مدت زمان سپری شده در خانه تاریک به معنی تخریب حافظه و یادگیری می باشد. لذا با توجه به نتایج بدست آمده، نالوکسان µg/rat5/1و1 موجب بهبودی حافظه و نالوکسان µg/rat 2 حافظه را تخریب نمود. تجویز خوراکی کلسترول 5% بر حافظه بی اثر و کلسترول 10% به صورت معنی داری حافظه را کاهش داد و تجویز توام نالوکسان µg/rat 5/0 به همراه کلسترول 10% و نالوکسان µg/rat 1 به همراه کلسترول 10% موجب بهبودی حافظه شد .با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که نالوکسان به صورت وابسته به مقدار حافظه و یادگیری را تحت تاثیر قرار داده و تجویز آن همراه با کلسترول موجب بهبود اثرات مضر کلسترول بر حافظه و یادگیری می گردد.
فروغ جافری مهدی پورمهدی بروجنی
چکیده: شمارش کلی بار میکروبی نمونه های فیله ی گوشت ماکیان به روش مرجع کشت سطحی و مطابقت نتایج حاصله با استانداردهای موجود از جمله کارهای آزمایشگاهی معمول است. از سوی دیگر سرعت دستیابی به نتایج در اسرع وقت از جمله نکات ویژه و مدّنظر به منظور اطمینان از کیفیت محصول تولیدی و در حال توزیع می باشد. لذا با تکیه بر این موضوع، بهره گیری از تکنیک امپدانس به عنوان روشی جدید در ارزیابی بار میکروبی محصولات غذایی مدّنظر واقع شد که با صرف وقت کمتر، دستیابی سریع تر به نتایج را میسر می سازد. همچنین در این مطالعه مطابقت نتایج حاصله از روش امپدانس با نتایج بدست آمده از روش مرجع پورپلیت و نیز میزان ازت فرّار مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی تعداد 100 نمونه فیله ی گوشت ماکیان (50 نمونه فصل سرد و 50 نمونه فصل گرم) تهیه شد و با استفاده از روش امپدانس و نیز روش مرجع پورپلیت از نظر شمارش کلی بار میکروبی مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین مقدار ازت فرار اندازه گیری شد. روش پورپلیت، و روش امپدانس بر اساس دستورالعمل های موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران انجام پذیرفت و سپس با استفاده از نتایج، منحنی های مربوط به انطباق سه روش با یکدیگر و معادله منحنی های مذکور با استفاده از روش های آماری و نرم افزار excel بدست آمد.بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، میزان تطابق روش امپدانس با روش مرجع پورپلیت در فیله ی گوشت ماکیان در کل داده ها، فصل سرد و گرم به ترتیب 4/97%، 1/98% و 3/97% بود. همچنین میزان تطابق روش امپدانس با مقدارازت فرار درکل داده ها، فصل سرد و گرم به ترتیب 5/82%، 5/81%و 4/85% و نیز میزان تطابق مقدار بار باکتریایی با مقدار ازت فرار به ترتیب در کل داده ها، فصل سرد و گرم 4/84%، 2/83% و8/86% بدست آمد.بنابر نتایج موجود، به لحاظ اهمیت دست یابی هر چه سریع تر نتایج در آزمون های کنترل کیفیت غذایی، بهره گیری از تکنیک های جدیدی همچون روش امپدانس در صنایع غذایی به عنوان جایگزینی برای روش های مرسوم قدیمی می تواند مورد استفاده قرار گیرد که در چند سال اخیر نیز در برخی کشورهای توسعه یافته به منظور کنترل کیفیت مواد غذایی مختلف بکار رفته است.
حمید شریفی علیزضا البرزی
استروس اویس (مگس بینی گوسفند) یکی از انگل های مهم و عامل میاز بینی و سینوس های نشخوار کنندگان کوچک اهلی می باشد این انگل زئونوز محسوب شده در انسان نیز باعث ضایعاتی در چشم، بینی،گوش و حلق می شود. هدف از این مطالعه بررسی شیوع سرمی آلودگی استروس اویس در گوسفندان در جنوب غرب ایران (استان ایلام و استان خوزستان (اهواز)) به روش الایزای غیر مستقیم بود. طی مدت یک سال(از آبان ماه88 تا آذر 89) تعداد 1800 نمونه خون بطور تصادفی از گوسفندان نر و ماده بالای 6 ماه سن، از هر دو ناحیه (هر استان 900 نمونه) جمع آوری و پس از جداسازی سرم آنها، سرمها با استفاده از آنتی ژن های سوماتیک لارو مرحله دوم به روش الایزای غیر مستقیم مورد آزمایش قرار گرفت. مجموعه سرم های جمع آوری شده (900 نمونه از هر استان)به منطور سنجش حضور آنتی بادی با استفاده از آنتی ژن های سوماتیک لارو مرحله دوم استروس اویس و با روش الایزا مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج آزمون الایزا روی سرم گوسفندان مورد مطالعه نشان داد که شیوع آلودگی سرمی به استروس اویس در گوسفندان ایلام و خوزستان، به ترتیب تعداد 427 نمونه از900 نمونه سرم(4/47درصد)، و از تعداد 398 نمونه از 900 سرم (2/44درصد) می باشد. میانگین شیوع آلودگی سرمی در گوسفندان جنوب غرب ایران 825 نمونه از 1800 نمونه سرم (8/45 درصد) تعیین گردید. میزان شیوع آلودگی به استروس اویس در فصول مختلف از نظر آماری معنی دار می باشد(p<0.001) که بیشترین میزان شیوع آلودگی در بهار و پائیز و کمترین آن در زمستان و تابستان بدست آمد. نتایج این مطالعه به روشنی نشان می دهد که آلودگی به این انگل در گوسفندان جنوب غرب ایران شیوع قابل توجهی داشته و می بایستی در جهت کنترل و پیشگیری از آن اقدامات مناسب اتخاذ گردد.
هدیه آصفی حسین حمیدی نجات
نئوسپورا کانینوم تک یاخته ای از شاخه آپی کمپلکسا و یک عامل مهم سقط در گاو است که موجب بروز خسارات اقتصادی قابل توجهی در تمام دنیا می شود. گاومیش میزبان طبیعی مهم برای نئوسپورا کانینوم است. در این تحقیق با مراجعه تدریجی به کشتارگاه اهواز طی سال های 1389 و 1390 ، نمونه ی سرم 188 رأس گاومیش کشتار شده در کشتارگاه اهواز جمع آوری گردید و ارزیابی توسط دو کیت الایزای تجاری (idexx و id vet) و روش nat انجام گرفت. شیوع سرمی در کیت الایزای تجاریidexx و id vetو روش nat به ترتیب 9/55، 5/66 و 9/56 درصد بود که اختلاف آماری معنی داری داشتند (05/0>p) و کیت الایزای id vet با کیت الایزای idexx و روش nat تفاوت معنی داری داشت، اما تفاوت معنی داری میان کیت idexx و روش nat مشاهده نگردید. توافق کیت الایزای id vet با کیت الایزای idexx و روش nat ضعیف بود و مقدار آماره کاپا به ترتیب 36/0 و 26/0 بود اما توافق کیت idexx با روش nat متوسط بود و مقدار آماره کاپا 59/0 بود. حساسیت و ویژگی کیت الایزای id vet نسبت به کیت الایزای idexx به ترتیب 82 و 53 درصد بود اما حساسیت و ویژگی روش nat نسبت به کیت الایزا idexx به ترتیب 83 و 76 درصد بود. شیوع سرمی نئوسپورا بر اساس کیت الایزای idexx در گاومیش های نر و ماده به ترتیب %7/53 و %7/59 و در گاومیش های با سن 2سال و کمتر %3/57 و در گاومیش-های بالای 2 سال %1/53 بود که ارتباط معنی داری بین جنس و سن و آلودگی وجود نداشت (05/0<p).
سارا معماری داریوش غریبی
نام خانوادگی :معماری نام: سارا شماره دانشجویی: 855839 عنوان پایان نامه: بررسی اپیدمیولوژی آلودگی به تایلورلا اکوئی جنیتالیس در اسب عرب استان خوزستان اساتیدراهنما: دکترمهدی پورمهدی بروجنی دکتر داریوش غریبی استاد مشاور: دکتر سعد گورانی نژاد درجه تحصیلی:دکترای عمومی رشته: دامپزشکی گرایش :دامپزشکی دانشگاه: شهید چمران اهواز دانشکده: دامپزشکی گروه: بهداشت مواد غذایی تاریخ فراغت از تحصیل:18/7/1391 تعداد صفحه: 74 کلید واژه ها: اسب ، تایلورلا اکوئی جنیتالیس، کشت، متریت واگیر اسب، pcr چکیده: متریت واگیر اسب بیماری مقاربتی و غیر سیستمیک اسب می باشد. عامل این بیماری باکتری گرم منفی، کوکوباسیل و غیر متحرک، تایلورلا اکوئی جنیتالیس است که منجر به ناباروری موقت و گذرا در مادیان می شود. شناسایی این باکتری بر مبنای کشت نیمه هوازی می-باشد، اما ضعف این باکتری در رشد نسبت به باکتری های ثانویه و همزیست موجب شده است که امروزه از تکنیک pcr به عنوان یکی از حساس ترین و سریع ترین روش ها در شناسایی آن استفاده گردد. در این تحقیق به منظور ردیابی و تعیین شیوع تایلورلا اکوئی جنیتالیس در اسب-های عرب استان خوزستان، از ناحیه ی گودی و سینوس کلیتوریس و پیشابراهی 76 رأس مادیان و پوست قضیب و یا گودی پیشابراهی 4 رأس نریان نمونه برداری صورت گرفت. بررسی نمونه ها به روش کشت نیمه هوازی بر روی محیط آگار شکلاتی و نیز روش pcr با استفاده از کیت تشخیصی genekom (ساخت کشور آلمان) نشان داد که مورد مثبتی از نظر تایلورلا اکوئی جنیتالیس وجود ندارد. بررسی های بیشتر بر روی سایر باکتری های رشد کرده منجر به شناسایی باکتری های دیگری نظیر اشرشیا کولای، کلبسیلا، استافیلوکوکوس و استرپتوکوکوس گردید. نتایج این بررسی نشان داد که تایلورلا اکوئی جنیتالیس به عنوان عامل ناباروری در اسب-های عرب استان خوزستان مطرح نمی باشد و برای جلوگیری از ورود آن بایستی مسوولین بهداشتی استان اقدامات کنترلی و تشخیصی را روی اسب های ورودی از سایر استان های کشور مد نظر داشته باشند.
مرضیه زینوند لرستانی علیرضا قدردان مشهدی
ویروس نیل غربی از عوامل عفونی منتقل شونده توسط ناقل است که در چرخه ی انتقالی موجود میان پرندگان و حشرات حفظ می شود. بیماری ایجاد شده توسط این عامل در انسان و اسب سانان، معمولا بدون علامت و یا به صورت بیماری با تب خفیف می باشد. با این حال مننگو آنسفالیت و یا آنسفالیت کشنده نیز ممکن است دیده شود. هدف از این مطالعه مشخص ساختن حضور سرمی آلودگی wnv و همچنین ارتباط این عامل با تعیین کننده های محیطی و میزبانی موجود در اسبان استان خوزستان می باشد. طی سال های 1390-1389 نمونه های سرمی به صورت تصادفی از 155 رأس اسب از 7 بخش از استان خوزستان جمع آوری گردید و بوسیله آزمون الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون مربع کای ، آزمون فیشر و رگرسیون لوجستیک تحلیل گردیدند. حضور سرمی آلودگی 3/70 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد5/77-1/63) بود. بررسی آماری نشان دهنده این مطلب می باشد که سن، منطقه، وجود آبگیر، نوع بستر، بیرون ماندن از اصطبل در زمان تاریکی هوا و روش کنترل حشرات به طور معنی داری با آلودگی به این ویروس مرتبط است. اما نژاد، جنس، تعداد اسبان دسته، وجود رودخانه و دارا بودن سابقه ابتلاء به بیماری های دیگر ارتباط آماری معنی داری با حضور آلودگی به این ویروس نداشتند. مطالعه حاضر نشان دهنده حضور wnv در استان خوزستان می باشد. با توجه به وضعیت آب و هوایی منطقه و سهولت انتقال بیماری های ایجاد شده بواسطه ناقلین، مد نظر قرار دادن اقدامات کنترلی و پیشگیرانه توسط مسئولین الزامی است
نگار دیده بان رضا آویزه
در مطالعه ی حاضر وضعیت بهداشتی و ناهنجاری های رفتاری و عوامل موثر بر آن ها در 401 قلاده سگ ارجاعی به بیمارستان دامپزشکی اهواز بررسی گردید. تحلیل داده ها با آزمون مربع کای و آزمون دقیق فیشر انجام گرفت. فراوانی نسبی انجام شستشو، شانه کردن، کوتاه نمودن ناخن، نظافت گوش و چشم، مسواک زدن، جرمگیری دندان و تخلیه کیسه های مقعدی به ترتیب 3/97، 6/69، 4/43، 1/40، 1/54، 2/8، 5 و 2/29 درصد بود. فراوانی نسبی ریزش غیر طبیعی مو، خارش غیر طبیعی، وجود انگل خارجی، ترشح از گوش، التهاب گوش، وجود آبریزش غیر طبیعی چشم، ترشحات غیر طبیعی و التهاب چشم، جرم دندانی، شکستگی دندان، پوسیدگی دندان، دندان افتاده، ترشح زیاد از حد بزاق، بوی بد دهان و لیسیدن پشت به ترتیب 4/41، 2/18، 2/3، 7/3، 7/1، 5،7/9 و 5/8، 7/8، 5/2، 2/0، 5/1، 2/6، 8 و 2/19 درصد بود. 86 درصد از سگ های ارجاعی به بیمارستان دامپزشکی اهواز، حداقل دچار یکی از مشکلات رفتاری بودند. شایع ترین مشکلات رفتاری در سگ-های مورد مطالعه، جنب و جوش و فعالیت بیش از حد (7/38 درصد)، ترسیدن و ترسو بودن (9/27 درصد)، خراب کاری (2/27)، پرخاش گری، حمله و تهاجم به غریبه ها (7/23 درصد) و تمایل به ولگردی (2/22 درصد) بود. در این مطالعه سن با پرخاش گری، حمله و تهاجم به غریبه ها،آشنایان و سگ های دیگر، ادرار و مدفوع کردن در محل نامناسب، گوشه گیری و افسردگی، حرکات نامناسب و دور از ادب جنسی و محل زندگی با پرخاش گری، حمله و تهاجم به غریبه ها و سگ های دیگر، گوشه گیری و افسردگی، حرکات نامناسب و دور از ادب جنسی ارتباط داشت. همچنین پرخاش گری، حمله و تهاجم به غریبه ها،آشنایان و سگ های دیگر،ادرار و مدفوع کردن در محل نامناسب، گوشه گیری و افسردگی و پارس کردن بیش از حد با مدت نگهداری ارتباط داشت. بررسی حاضر نشان داد با وجود این که بسیاری از صاحبان سگ ها از تحصیلات دانشگاهی برخوردار بودند، اما اطلاعات کافی در زمینه ی چگونگی نگهداری از سگ را نداشتند لذا ضرورت اطلاع رسانی در این زمینه از سوی دامپزشکان مشخص می شود تا سبب کاهش مشکلات رفتاری و بهبود وضعیت سلامتی سگ ها و کاهش موارد رهاسازی وآسان کشی آن ها گردد.
مرضیه ابراهیم زاده منصور میاحی
ر این مطالعه مقطعی وضعیت بهداشتی، تجهیزات و ساختمان 50 واحد مرغداری در استان خوزستان بررسی گردید. فراوانی نسبی سیستم نیمه باز، استفاده از فن جت بعنوان سیستم گرم کننده، وجود ترموستات، به ترتیب 74،50 و84 درصد بود. فراوانی نسبی وجود آسیاب میکسر، انبار موادغذایی، لاشه سوز و چاله دفن لاشه طیور، حوضچه ضدعفونی وسایل نقلیه و حصار به ترتیب 84، 98، 30، 44، 88، و90 درصدبود. فراوانی نسبی دان-خوری غیراتوماتیک استوانه ای، دان خوری اتوماتیک لوله ای بشقابی، آب خوری غیراتوماتیک کله قندی و آب-خوری اتوماتیک پستانکی به ترتیب 60، 55، 100 و 2/43 درصد بود. فراوانی نسبی استفاده از داروی ضد کوکسیدیوز و آنتی بیوتیک به ترتیب 72 و 98 درصد بود. فراوانی نسبی استفاده از فرمالین و پرمنگنات 84 درصد بود. فراوانی نسبی تمایل به استفاده از واکسن و انجام تیتر قبل از واکسیناسیون به ترتیب 66 و 74 درصد بود. فراوانی نسبی مصرف واکسن نیوکاسل، گامبورو و برونشیت به ترتیب 100، 96 و70 درصد بود. میانگین وزن گله در پایان دوره 2 کیلوگرم و متوسط دان مصرفی برای هر جوجه 2/4 کیلوگرم بود. متوسط ضریب تبدیل و تلفات به ترتیب 11/2 و 62/11 درصد بود. بیشترین بیماری مشاهده شده در منطقه، نیوکاسل بود. سطح تحصیلات، وجود حوضچه ضدعفونی وسایل نقلیه و استفاده از گاز فرمالدئید با میانگین تلفات رابطه ی معکوس و وجود آسیاب میکسر با متوسط تلفات رابطه ی مستقیم داشت. بررسی حاضر نشان داد که پیشرفت در سطوح مختلف تشکیلات مرغداری نظیر استفاده از تجهیزات مدرن و افزایش آگاهی از اصول صحیح مراقبت، کنترل و پیشگیری بیماری ها می تواند به بهبود وضعیت تولید مرغ گوشتی استان خوزستان یاری رساند.
سیدعلی جزایری مهدی پورمهدی بروجنی
توانایی باکتری ها در تحمل phهای پایین از جمله خصوصیات مهمی است که به زنده مانی باکتری در محیط های مختلف کمک می نماید. مرگانلا مرگانی که مهمترین باکتری تولید کننده هیستامین در ماهی و مواد غذایی دریایی می باشد، توانایی زیادی در زنده مانی در محیط های اسیدی دارد. در مطالعه حاضر توانایی اتانول و edta جهت حساس کردن مرگانلا مرگانی به phهای پایین و اسیدهای آلی مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور سلول های فاز لگاریتمی و سکون باکتری در محیط tsb با ph برابر با 5 ایجاد شده به وسیله اسیدهای کلریدریک، استیک، لاکتیک، سیتریک و تارتاریک و در حضور اتانول (5 درصد) یا 7.5 میلی مولار edta یا هر دو به مدت یک ساعت رو به رو گردید. درصد زنده مانی با تقسیم تعداد سلول های زنده باقیمانده بر تعداد اولیه باکتری ها بدست آمد. بر اساس نتایج این تحقیق غلظت 5 درصد اتانول باعث حساس شدن سلول های فاز لگاریتمی و سکون رشد مرگانلا مرگانی نسبت به شرایط اسیدی گردید (05/0 >p). نتایج مشابهی در مورد غلظت 5/7 میلی مولار edta بدست آمد. استفاده همزمان اتانول و edta اثرات قوی تری را بر مقاومت اسیدی این باکتری نشان داد (05/0 >p) به طوری که در حضور همزمان این دو عامل، کمترین میزان زنده مانی سلول های فاز لگاریتمی و سکون رشد مرگانلا مرگانی مشاهده گردید. بنابراین اتانول و edta، به تنهایی یا توأم، می تواند میزان غیر فعال شدن مرگانلا مرگانی در مواجهه با ph پایین و اسیدهای آلی را افزایش دهد.
نگار بیگی بروجنی محمد رحیم حاجی حاجیکلایی
مدی- ویزنا بیماری ویروسی در گوسفند است که توسط یک لنتی ویروس ایجاد شده و با علائمی همچون پنومونی بینابینی و مننگوانسفالیت همراه می باشد. از دیگر نشانه های بیماری می-توان به آرتریت، کاهش وزن و ورم پستان اشاره نمود. این بیماری به آرامی پیشرفت کرده اما در بدن باقی می ماند. هدف از این مطالعه تعیین شیوع سرمی مدی- ویزنا در گوسفندان استان خوزستان و همچنین ارتباط آن با فاکتورهای محیطی و میزبانی می باشد. در این تحقیق نمونه-های سرمی به طور تصادفی از 368 رأس گوسفند از شهرهای اهواز، هندیجان، باغملک، گتوند، مسجد سلیمان، سوسنگرد و دزفول جمع آوری گردید و بوسیله آزمایش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. شیوع سرمی مدی ویزنا 7/30 درصد (فاصله اطمینان 95% 4/35-6/25) بود. رگرسیون لاجستیک نشان داد شانس آلودگی با افزایش سن بالا می رود ( نسبت شانس 09/1 و فاصله اطمینان 95% 23/1- 96/0) (05/0<p). فراوانی نسبی عفونت در گوسفندان نر و ماده 3/33 و 5/30 بود (05/0<p) و شانس آلودگی جنس نر 2/1 برابر جنس ماده (فاصله اطمینان 95% 77/2- 52/0) بود. شیوع در گوسفندان دارای سابقه سقط و بدون آن به ترتیب 9/38 و 6/30 درصد بود (05/0<p) و شانس آلودگی گوسفندان دارای سابقه سقط 35/1 برابر (فاصله اطمینان 95% 58/3- 51/0) گوسفندان بدون چنین سابقه ای تعیین گردید. فراوانی نسبی عفونت در شهرهای اهواز، هندیجان، دزفول، باغملک، مسجد سلیمان، سوسنگرد و گتوند به ترتیب 5/39، 5/20، 48، 36، 9/35، 8/8، 4/21 درصد بود (001/0>p) و موقعیت جغرافیایی 2/11 درصد از نوسانات آلودگی را توجیه می کند. مطالعه حاضر نشان می دهد که ویروس مدی- ویزنا دراستان خوزستان وجود دارد. بنابراین باید اقدامات کنترلی و پیشگیرانه مدنظر سیاست گذاران بهداشتی دام قرار گیرد.
امیر پویا بهمن ابادی مهدی پورمهدی بروجنی
هدف از این مطالعه بررسی عوامل موثر بر طول دوره ی آبستنی در اسب نژاد عرب استان خوزستان می باشد. با استفاده از فرم مطالعه ی تهیه شده (شامل سن، تعداد زایش، تاریخ دقیق آخرین کشش و زایمان و ...) مجموعأ 154 مورد زایش مستند به ثبت رسید. متوسط دوره ی آبستنی 01/12 ± 74/333 روز بدست آمد. میانگین طول دوره ی آبستنی در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب 53/10 ± 68/334، 85/5 ± 91/324، 96/13 ± 94/331 و 59/14 ± 6/336 روز بدست آمد. تغییرات به دست آمده معنی دار بوده وطول دوره آبستنی در جفت گیری انجام گرفته در تابستان نسبت به بهار و زمستان به طور معنی دار کمتر می باشد (05/0>p). با افزایش سن مادیان طول دوره ی آبستنی نیز افزایش یافت. متوسط طول دوره ی آبستنی در دامنه-ی سنی 24-15 (58/13 ± 44/335) و 15-10 (33/12 ± 21/336) بیشتر از دامنه ی سنی 10-5 (34/12 ± 57/332) و 5-3 (18/9 ± 25/331) بود. سن مادر به طور معنی داری بر طول دوره ی آبستنی تأثیر داشت (p<05/0). تعداد زایش، فصل زایش، رنگ کره و آب و هوا تأثیر معنی داری بر طول دوره ی آبستنی نداشتند. متوسط طول دوره ی آبستنی در زایمان های منجر به تولد کره های نر و ماده به ترتیب 83/11 ± 01/335 و 13/12 ± 59/332 روز بدست آمد که این اختلاف معنی دار نبود (p>05/0). نتایج این مطالعه با مطالعات دیگر در زمینه ی نژاد عرب و سایر نژادهای اسب یکسان می باشد.
فاطمه خلیلی بهمن مصلی نژاد
هدف از انجام این تحقیق امکان تخمین حجم مایع داخل صفاقی به روش اولتراسونوگرافی در گربه پس از ایجاد آسیت تجربی می باشد که به نظر نمی رسد تا کنون مورد بررسی قرار گرفته باشد. 200 تا 600 میلی لیتر محلول سدیم کلراید 9/0 درصد با آنژیوکت داخل صفاق تزریق شد. اولتراسونوگرافی در چهار حالت خوابیده به پشت، خوابیده به جانب، به حالت نشسته و به حالت آویزان انجام گرفت. اندازه گیری مقدار مایع با قرار دادن ترانسدیوسر به صورت سهمی در خط وسط شکم در قدام شکم، ناحیه ناف، خلف ناف و خلف شکم (جهت ارسال فراصوت شکمی پشتی) و در سمت چپ محوطه شکمی (جهت ارسال فراصوت جانب به جانب، چپ به راست) بود. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل همبستگی و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده گردید. میزان همبستگی بین مقدار مایع بر حسب میلی متر در اولتراسونوگرافی با مقدار تزریق شده در جهت جانبی چپ به راست بیشتر بود و بهترین محل برای تخمین مایع در محوطه شکمی می باشد. بعد از آن، بهترین محل در ناحیه ناف می باشد. بهترین حالت گماری نیز خوابیده به پشت و پس از آن، جانبی راست بود. تخمین حجم براساس برآورد نقطه ای نشان داد که به ازای هر 10 میلی متر اندازه گیری در حالت خوابیده به پشت در اولتراسونوگرافی جانبی چپ به راست و شکمی پشتی (ناف) به ترتیب 3/47 و 0/53 میلی لیتر و در حالت خوابیده به جانب به ترتیب 9/63 و 6/51 میلی لیتر مایع در شکم تجمع یافته است. بر اساس یافته های این تحقیق از اولتراسونوگرافی می توان برای تخمین میزان مایع تجمع یافته در محوطه شکمی گربه استفاده کرد.
ساناز رویشدزاده مهدی پورمهدی بروجنی
بیماری یون یا پاراتوبرکلوزیس که در اثر مایکوباکتریوم اوویوم پاراتوبرکلوزیس ایجاد می شود یک آنتریت گرانولوماتوزی در نشخوارکنندگان اهلی و وحشی است و معمول ترین نشانه بالینی آن در گوسفند لاغری و ریزش پشم می باشد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع سرمی مایکوباکتریوم اوویوم پاراتوبرکلوزیس در گوسفندان استان خوزستان و همچنین ارتباط آن با فاکتورهای محیطی و میزبانی می باشد. در این تحقیق نمونه-های سرمی از 568 رأس گوسفند انتخاب شده به طور تصادفی از شهرهای اهواز، هندیجان، باغملک، سوسنگرد، گتوند، مسجدسلیمان و دزفول جمع آوری گردید و بوسیله آزمایش الیزا مورد ارزیابی قرار گرفت. شیوع سرمی مایکوباکتریوم اوویوم پاراتوبرکلوزیس 9/6 درصد (فاصله اطمینان 95% 87/8-87/4) بود. رگرسیون لاجستیک نشان داد شانس عفونت با افزایش سن پایین می آید (نسبت شانس 96/0 و فاصله اطمینان 95% 18/1- 78/0). فراوانی نسبی عفونت در گوسفندان ماده بیشتر از نر بوده (05/0<p ) و شانس عفونت گوسفندان ماده نسبت به نر 49/3 (فاصله اطمینان 95% 04/26- 47/0) می باشد. شیوع در گوسفندان دارای سابقه سقط و بدون آن به ترتیب 7/9 و 9/6 درصد بوده(05/0<p ) و شانس عفونت در گوسفندان دارای سابقه سقط نسبت به سایر گوسفندان ماده دارای سابقه زایش 52/1 (فاصله اطمینان 95% 78/3- 61/0) می-باشد. شیوع در اهواز، هندیجان، باغملک، سوسنگرد، مسجدسلیمان، گتوند و دزفول به ترتیب 9/19، 2/16، 3/14، 6/10، 8/14، 9/12 و 4/11 درصد می باشد(001/0>p) و موقعیت جغرافیایی 9/2 درصد از نوسانات بیماری را توجیه می کند.
زهرا کشاورز مهدی پورمهدی بروجنی
کیتوزان، یک پلیمر غیرسمی است که از داستیلاسیون کیتین به دست می آید، به دلیل استفاده های تجاری فراوانی که در صنایع غذایی دارد توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در تحقیق حاضر توانایی کیتوزان و نانوذرات کیتوزان در حساس کردن لیستریا مونوسیتوژنز به phهای پایین مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور سلول های لیستریا مونوسیتوژنز در محیط tsb با ph برابر با 4 و 5 ایجاد شده به وسیله اسیدهای کلریدریک و استیک با غلظت های صفر، 05/0، 1/0 و 2/0 درصد کیتوزان و نانوکیتوزان به مدت یک ساعت مواجه گردید. کیتوزان اثر ضدمیکروبی مشخصی را در ph برابر 5 نشان نداد اما نانوکیتوزان در غلظت 2/0 درصد سلول های لیستریا مونوسیتوژنز را به این ph حساس تر کرد. اثر ضدمیکروبی کیتوزان و نانوکیتوزان با کاهش ph به 4 افزایش یافت به گونه ای که در این ph، کیتوزان در غلظت 2/0 درصد و نانوکیتوزان در غلظت های 1/0 و 2/0 درصد اثرات ضدمیکروبی قابل توجهی را علیه لیستریا مونوسیتوژنز نشان دادند. به طورکلی اثرات ضدمیکروبی بیشتر نانوکیتوزان نسبت به کیتوزان احتمالاً به دلیل افزایش سطح آن و در نتیجه افزایش تمایل آن نسبت به سلول های باکتری می باشد. نتایج رنگ آمیزی فلورسانس نشان داد که کیتوزان و نانوکیتوزان اثرات ضدمیکروبی خود را با اختلال در عملکرد غشاء سلولی باکتری ایجاد می کنند.
حسین گله دار مسعود قربانپور نجف آبادی
فاسیولوز یکی از بیماری های مهم نشخوارکنندگان در ایران و سایر نقاط دنیا بوده که خسارات بهداشتی و اقتصادی فراوانی به جوامع انسانی و دامی وارد می نماید. یکی از مسائل مهم در مورد این بیماری تعیین میزان شیوع بیماری با استفاده از روش های حساس و قابل اطمینان می باشد. در این مطالعه طی مراجعه تدریجی به دامداری های مناطق مختلف استان خوزستان 500 نمونه خون از گوسفندان جمع آوری و سرم آن ها در آزمایشگاه جدا گردید. نمونه های سرم با استفاده از روش الایزا از نظر وجود آنتی بادی ضد آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا هپاتیکا مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصله از این بررسی نشان داد که میزان شیوع آلودگی در گوسفندان 2/15 درصد، در گوسفندان ماده با شیوع 3/14 ودر گوسفندان نر 25 درصد می باشد. میزان شیوع در گروه سنی 5-4 سال از سایر گروه ها بیشتر و در گروه سنی 3-2 سال از سایر گرو ه ها کمتر بود و میزان شیوع در منطقه باغملک از سایر مناطق استان بیشتر نشان داده شد. با توجه به نتایج بدست آمده و اهمیت این بیماری و شیوع سرمی نسبتا بالای آن لزوم بکارگیری راهکارهای مناسب جهت کنترل، پیشگیری و درمان آن در نشخوارکنندگان منطقه بویژه گوسفند احساس می شود.
محمدمهدی سیمرونی حمید رجبی معماری
بیماری لکه سفید یکی از چهار پاتوژن خطرناک خانواده پنائیده می¬باشد، که سالانه خسارات اقتصادی زیادی به صنعت میگوپروری در سطح دنیا و ایران وارد می¬سازد. هدف از مطالعه حاضر ردیابی ویروس در منابع آلوده به ویروس بیماری لکه سفید و تعیین ژنوتیپ آن¬ها بر اساس موقعیت جغرافیایی در استان¬های بوشهر و خوزستان بود. جامعه هدف در این تحقیق مراکز تکثیر و پرورش استان بوشهر و خوزستان در بازه زمانی 1391 تا 1392 بود. به¬همین منظور با انجام آزمایش غربال¬گری به روش nestedpcr توسط کیت تشخیصی iq2000 از کلیه مراکز تکثیر و پرورش در استان بوشهر و خوزستان و کلیه منابع احتمالی مانند مولد، پست لارو، غذای زنده، میگوی منابع وحشی، میگوی پرورشی وخرچنگ¬های منابع وحشی نمونه¬برداری صورت گرفت. نتیجه غربال¬گری، ردیابی11 جدایه ویروس بود. به¬منظور ژنوتیپ ویروس¬های ردیابی شده سه ناحیه مختلف orf75، orf94 وorf125 از جدایه¬های ویروس توسط پرایمرهای اختصاصی، تکثیر و سکانس گردید. کلیه توالی-های سکانس شده به تعداد 30 ژن در بانک ژنی (ncbi) ثبت گردید. توالی¬های سکانس شده در هر یک از orf75،orf94 و orf125 از نظر توالی¬های تکرار¬پذیر مورد ارزیابی قرار گرفت. در orf94 توالی¬های تکرار¬پذیرbp54، در orf125 توالی¬های تکرار¬پذیر bp69 و در orf75 توالی¬های تکرارپذیر bp102 و bp45 بررسی شد. تعداد توالی¬های تکرار¬پذیر یافت شده bp 102 و bp45 در orf75 در کلیه جدایه¬های ویروس به ترتیب 4-1 تکرار و 12-2 تکرار مشاهده گردید. در orf94، 12-3 تکرار از توالی bp54 مشاهده و در orf125 توالی تکرار¬پذیر bp69، 5-3 تکرار مشاهده گردید. هم¬چنین orf94 از نظر snp مورد ارزیابی قرار گرفت که در موقعیت 48 بازی در جدایه¬های ویروس، نوکلئوتیدهای گوانین و تیمین مشاهده گردید. علاوه بر آن دو نمونه جداگانه از سایت گواتر چابهار مربوط به سال¬های 1391 و 1392 بررسی گردید. نمونه¬های مثبت مربوط به پست لارو، غذای لاروی و میگوی پرورشی بود. نتایج به¬دست آمده بر اساس تاریخچه وقوع بیماری و ژنوتیپ ویروس تفسیر گردید و مشخص شد که ویروس¬های ردیابی شده در استان¬های بوشهر، خوزستان و سیستان و بلوچستان در سال¬های 1391 و 1392 با هم متفاوتند. در استان خوزستان در سال 1391 منشاء آلودگی از پست لارو و در استان بوشهر منشاء آلودگی غذای پست لاروی بوده است. منشاء آلودگی در استان سیستان و بلوچستان مشخص نشد. اقدامات و تمهیدات سریع صورت گرفته از سوی سازمان دامپزشکی در دو استان بوشهر و خوزستان موجب گردید که بیماری در هر دو استان منتشر نشده و دوره پرورشی در هر دو استان با موفقیت به پایان برسد.
محسن وفایی سالارپور علیرضا قدردان مشهدی
تیلریوز اسب یک بیماری عفونی عمدتاً ناشی از ¬تیلریا اکوئی است که توسط کنه انتقال می¬یابد. ویژگی¬های بیماری سبب شده است تا آن را تهدیدی جدی برای صنعت اسبداری و جابجایی¬های بین المللی اسب به حساب آورند. هدف از مطالعه حاضر، تعیین حضور dna انگل در جمعیت اسبان استان خوزستان، بوده است. در مجموع 165 نمونه خون از اسبان به ظاهر سالم 24 اصطبل مختلف در هفت شهرستان استان خوزستان، از نظر وجود آلودگی به تیلریا اکوئی با استفاده از 2 روش انگل شناسی و مولکولی مورد ارزیابی قرار گرفتند. از 165 نمونه، با روش انگل شناسی، عفونت تیلریا اکوئی در هیچ موردی تشخیص داده نشد، در حالی که در روش pcr ، 47 نمونه مثبت (48/28%) بدست آمد. در این مطالعه سن، جنس، نوع فعالیت و تماس با سایر دامها به عنوان عوامل خطر عفونت تیلریا اکوئی شناخته نشد. در عین حال تفاوت آلودگی در مکان های جغرافیایی مختلف از نظر آماری معنی¬دار بود. این مطالعه نشان داد که تیلریا اکوئی در اسبان جنوب غربی ایران وجود دارد. با وجود ظاهر سالم اسب¬ها، دامهای حامل می¬توانند این انگل¬ را به کنه¬ها انتقال داده و منبع مستمر بالقوه برای حفظ و اشاعه انگل در جمعیت اسبان باشند.
دنیا اسکندری علی شهریاری
کلسترول یک استروئید 27 کربنه است که در تمامی بافت¬های حیوانی به عنوان یک جزء ساختاری اصلی در غشاء سلولی می¬باشد. توجه عمومی به کلسترول به دنبال آگاهی از ارتباط بین میزان کلسترول رژیم غذایی، پلاسمای خون و ریسک بیماریهای قلبی افزایش یافته است. به¬دلیل نگرانی عمومی در مورد میزان کلسترول موجود در مواد غذایی مختلف، روش¬های متنوعی جهت اندازه¬گیری میزان کلسترول در مواد غذایی ابداع شده است. هدف از انجام تحقیق حاضر ارزیابی تآثیر استخراج چربی و تازگی نمونه بر اندازه¬گیری کلسترول در زرده تخم مرغ، گوشت و شیر به روش آنزیمی می¬باشد. میزان کلسترول موجود در نمونه¬ها پس از انجام مرحله صابونی کردن مستقیم به¬وسیله محلول متانولی هیدروکسید پتاسیم یا بدون انجام این مرحله اندازه¬گیری گردید. همچنین تأثیر تازگی نمونه بر میزان کلسترول اندازه¬گیری شده در طی مدت زمان 5 روز نگهداری در دمای 4 درجه سانتی¬گراد مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، صابونی کردن مستقیم به¬وسیله محلول متانولی هیدروکسید پتاسیم یک مرحله ضروری در اندازه¬گیری کلسترول در نمونه¬های زرده تخم مرغ، گوشت و شیر است. علاوه بر این نگهداری نمونه¬ها به مدت 5 روز، هیچ¬گونه تأثیری بر نتایج اندازه¬گیری کلسترول به روش آنریمی ندارد. بنابراین اندازه¬گیری کلسترول به روش آنزیمی پس از انجام مرحله صابونی کردن مستقیم به¬وسیله محلول متانولی هیدروکسید پتاسیم یک روش دقیق، ارزان و نسبتاً سریع جهت اندازه¬گیری کلسترول در نمونه¬های زرده تخم مرغ، شیر و گوشت است.
طاهره کریمی مهدی پورمهدی بروجنی
گوشت سینه ماکیان (فیله) در سرتاسر جهان مورد استقبال مصرف کنندگان بوده اما مستعد فساد سریع می باشد. از این رو، صنایع امروزه درصدد یافتن فناوری جدید برای افزایش مدت ماندگاری آن هستند. بعلاوه، تقاضای مشتریان برای مواد غذایی سالم تر (فاقد نگهدارنده های شیمیایی مرسوم) در دهه ی اخیر افزایش پیدا کرده است. کیتین، پلی ساکاریدی است که در پوشش خارجی خرچنگ ها و میگوها و دیواره سلولی قارچ ها یافت می شود. کیتوزان یا فرم داستیله کیتین دارای ویژگی غیر سمی، زیست تخریب پذیری و زیست سازگاری می باشد. اسانس ها از گیاهان استخراج شده وطی دهه ها به خاطر داشتن فعالیت های بیولوژیکی شامل خواص آنتی اکسیدانی، ضد سرطانی و ضد میکروبی شناخته شده هستند. مطالعه حاضر جهت ارزیابی تأثیر پوشش خوراکی کیتوزان 2% حاوی اسانس 1% رزماری بر روی ماندگاری و حفظ کیفیت گوشت سینه مرغ در دمای یخچال انجام گرفته است. نمونه ها به 3 گروه بدون پوشش (کنترل)، تیمار شده با اسید استیک 1% و غوطه ور شده در محلول کیتوزان حاوی اسانس رزماری تقسیم شدند. نمونه ها سپس در دمای یخچال (1±4 درجه سانتی گراد) به مدت 15 روز نگهداری شدند و در فواصل معین زمانی (روزهای 0، 3، 6، 9 ، 12 و 15) جهت آزمایش های میکروبیولوژیکی (شمارش باکتری های مزوفیل و سایکروفیل)، شیمیایی (tvn ,tba ,ph) وحسی (شکل ظاهری، میزان الاستیسیته عضلات، بو و رنگ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بررسی باکتریایی دلالت بر این داشت که پوشش دهی اثر معناداری ( p<0/05) بر کاهش تعداد باکتری های مزوفیل و سایکروفیل با حداقل 15 روز نگهداری را داشته است. همچنین نمونه های غوطه ور شده در کیتوزان حاوی اسانس رزماری میزان tvn, tba وph کمتری از دو گروه دیگر در طول نگهداری نشان دادند و از نظر فاکتورهای حسی نیز نسبت به دو گروه دیگر باعث حفظ فاکتورهای حسی در سطح قابل قبول به مدت 15 روز گردیده است.
علی رضائی داریوش غریبی
تب کیو بیماری زئونوزی است که عامل آن کوکسیلا بورنتی می¬باشد. مخازن اصلی کوکسیلا بورنتی حیوانات مزرعه و حیوانات خانگی می¬باشد و عفونت عمدتاً از طریق استنشاق آئروسل¬ها ناشی¬ از ترشحات زایمانی یا گرد و غبار آلوده به کوکسیلا بورنتی از حیوانات آلوده به انسان منتقل می¬شود. لایم بورلیوز یکی از مهم ترین بیماری¬های زئونوز منتقله به¬وسیله¬ی کنه در نیمکره ی شمالی می¬باشد و عامل ایجادکننده ی آن بورلیا بورگدورفری می¬باشد و انتقال اصلی آن از طریق کنه¬های سخت جنس ایکسودس می¬باشد. لایم بورلیوز در انسان ممکن است منجر به عوارض شدید در سیستم عصبی، پوست، قلب و مفاصل گردد. سگ¬ها ممکن است علائم بالینی متفاوتی از جمله تب، بی حالی، بزرگی غدد لنفاوی، اختلالات کلیوی و قلبی و پلی¬آرتریت را نشان دهند که پلی¬آرتریت مهم ترین اختلال در حیوانات سرم مثبت نسبت به این بیماری می¬باشد. هدف از مطالعه¬ی حاضر بررسی شیوع سرمی کوکسیلا بورنتی و بورلیا بورگدورفری در سگ¬های ارجاعی به بیمارستان دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه¬های سرمی از 182 قلاده سگ ارجاعی به بیمارستان جمع آوری شد و با روش الایزا از نظر کوکسیلا بورنتی و بورلیا بورگدورفری ارزیابی شدند. شیوع سرمی هر دو بیماری تب¬کیو و لایم 55/0 درصد (فاصله اطمینان 95% 7/2 – 0 درصد) بود. بررسی حاضر نشان داد شیوع سرمی تب کیو و بیماری لایم در سگ¬های ارجاعی به بیمارستان دامپزشکی اهواز ناچیز است و این حیوان در اپیدمیولوژی این دو بیماری زئونوز نقش بارزی ندارد و بایستی به منظور روشن شدن وضعیت اپیدمیولوژیک بیماری حیوانات دیگر منطقه مد نظر قرار بگیرند.
امیرحسین محمدی داریوش غریبی
استرانگل بوسیله استرپتوکوکوس اکوئی تحت گونه اکوئی ایجاد می¬شود. باکتری بطور بارز قسمت فوقانی دستگاه تنفس و غدد لنفی سر و گردن تک سمیان را در گیر می¬کند. در این تحقیق نمونه¬های سرمی 184 رأس اسب به طور تصادفی از شهرهای اهواز، شوشتر، باغملک، شوش، آبادان، رامهرمز و دزفول جمع¬آوری گردید و بوسیله آزمایش الایزا از نظر پادتن ضد پروتئین m استرپتوکوکوس اکوئی تحت گونه اکوئی مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین 85 سوآب بینی ، به طور تصادفی از اسبان جمع آوری شد و از نظر استرپتوکوکوس اکوئی تحت گونه اکوئی به وسیله روش¬های باکتریولوژیک ارزیابی گردید. شیوع سرمی استرانگل 5/37 درصد (فاصله اطمینان 95% 5/44-5/30) بود. رگرسیون لاجستیک نشان داد شانس آلودگی بین سن بر حسب سال و بیماری 1/1 (فاصله اطمینان 95% 17/1- 04/1) است (001/0>p) و با افزایش 1 سال شانس آلودگی 10% افزایش می¬یابد. فراوانی نسبی عفونت در اسبان نرو ماده 73/32 و 53/39 (05/0<p ) بود و شانس آلودگی جنس ماده 34/1 برابر جنس نر (فاصله اطمینان 95% 61/2- 69/0) بود. شیوع در اسبان دارای سابقه بیماری تنفسی و بدون آن به ترتیب 1/94 و 74/31 درصد بود (001/0>p) و شانس آلودگی اسبان دارای سابقه بیماری تنفسی 42/34 برابر (فاصله اطمینان 95% 37/266- 45/4) اسبان بدون سابقه بیماری تنفسی می¬باشد. شیوع در اهواز، شوشتر، باغملک، شوش، آبادان، رامهرمز و دزفول به ترتیب 3/33، 62/34، 26/5، 23/69، 04/13، 22/22، 75 درصد (001/0>p) بود و موقعیت جغرافیایی 6/29 درصد از نوسانات بیماری را توجیه می¬کند. استرپتوکوکوس اکوئی تحت گونه اکوئی در کشت باکتریایی سوآب¬های بینی جدا نشد. مطالعه حاضر نشان داد که شیوع سرمی استرانگل در استان خوزستان بالا است و باید اقدامات کنترلی و پیشگیرانه مدنظر سیاست گذاران بهداشتی قرار گیرد.
مسعود کریمی علی فضل آرا
دوغ یک نوشیدنی سنتی ایرانی است که معمولاً با رقیق سازی ماست کم چرب به وسیله آب و ادامه-ی تخمیر تا ایجاد طعم و اسیدیته¬ی مناسب به دست می¬آید. به نظر می¬رسد که ph پایین و فعالیت باکتری-های مولد اسید لاکتیک در طی تخمیر باعث مهار باکتری¬های بیماری¬زای غذایی در محصولات لبنی تخمیری نظیر دوغ گردد. اما محققین متعددی نشان داده¬اند که اشریشیا کلای o157:h7 و لیستریا مونوسیتوژنز می-توانند برای چندین روز یا هفته در محصولات لبنی تخمیری نظیر ماست و پنیر زنده بمانند. بنابراین هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی رفتار اشریشیا کلای o157:h7 و لیستریا مونوسیتوژنز در دوغ¬های سنتی ایران در طی نگه¬داری در دماهای مختلف بود. برای رسیدن به این هدف، نمونه¬های دوغ با اسیدیته¬ی کم و اسیدیته¬ی زیاد با تعداد حدود 4 و 6 لگاریتم واحد تشکیل دهنده¬ی کلنی در میلی¬لیتر از هر کدام از دو پاتوژن مذکور تلقیح و در دو دمای 4 و 25 درجه¬ی سانتی¬گراد انکوبه شدند. در زمان¬های متوالی اقدام به نمونه¬برداری و شمارش باکتری¬های اشریشیا کلای o157:h7 و لیستریا مونوسیتوژنز و همچنین اندازه¬گیری اسیدیته¬ی دوغ گردید. نتایج نشان داد که اگرچه که توانایی زنده¬مانی اشریشیا کلای o157:h7 در نمونه¬های دوغ کمی بیشتر از لیستریا مونوسیتوژنز بود، هر دوی آن¬ها در دوغ¬های با اسیدیته¬ی کم نگه¬داری شده در دمای 4 درجه¬ی سانتی-گراد برای مدت بیشتر از یک هفته قابل تشخیص بودند. اما این دو پاتوژن در دوغ¬های با اسیدیته¬ی کم نگه-داری شده در دمای 25 درجه¬ی سانتی¬گراد بیشتر از 2 روز قابل تشخیص نبودند. در مقابل در دوغ¬های با اسیدیته¬ی زیاد تعداد باکتری¬های زنده اشریشیا کلای o157:h7 و لیستریا مونوسیتوژنز در هر دو دمای 4 و 25 درجه¬ی سانتی¬گراد خیلی سریع¬تر کاهش و به سطح غیرقابل تشخیص رسید. بنابراین دوغ¬های سنتی ایرانی به خصوص انواع با اسیدیته¬ی کم که در دمای یخچال نگه¬داری می¬شوند، بایستی از نظر پتانسیل انتقال اشریشیا کلای o157:h7 و لیستریا مونوسیتوژنز مورد توجه قرار گیرند.
امیرعلی فولادگر مهدی پورمهدی بروجنی
انتقال باکتری لیستریا مونوسیتوژنز به انسان از طریق مواد غذایی از سال 1981 مورد توجه قرار گرفت. این پاتوژن توانایی رشد و تکثیر در انواع مواد غذایی در یخچال را دارد. گوشت خام تازه و منجمد و همچنین فرآورده¬های گوشتی مثل انواع همبرگر از جمله مواد غذایی هستند که می¬توانند به این پاتوژن آلوده شده و در انتقال باکتری به مصرف¬کنندگان نقش داشته باشند. در این مطالعه 150 نمونه برگر منجمد از فروشگاه¬های سطح شهر اهواز تهیه شده و طبق روش fda از نظر حضور باکتری لیستریا مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدا 10 گرم از هر نمونه تحت شرایط استریل در 90 میلی لیتر محیط leb مخلوط گردید و انکوبه شد. 48 ساعت بعد به منظور جداسازی باکتری، 100 میکرولیتر از این کشت مایع بر روی محیط اختصاصی oxford agar به صورت چمنی کشت داده شد و 48 ساعت انکوبه شد. سپس کلنی¬های مشکوک توسط تست¬های بیوشیمیایی بررسی و گونه آن¬ها مشخص گردید. نتایج نشان داد که فقط یکی از نمونه¬ها از نظر لیستریا اینوکوا مثبت می¬باشد، درحالی¬که لیستریا مونوسیتوژنز از هیچ نمونه¬ای جدا نشد. اگر چه لیستریا اینوکوا بیماری¬زا نیست ولی حضور این باکتری شاهدی بر توانایی جنس لیستریا برای ایجاد آلودگی در همبرگرهای کارخانه¬ای می¬باشد. در مقایسه با مطالعات انجام شده در دیگر کشورها، نتایج این مطالعه حاکی از آلودگی نسبتاً پایین این ماده غذایی به جنس لیستریا می¬باشد، ولی بررسی-های بیشتری در این خصوص ضروری به نظر می¬رسد.
امید قزوانچاهی بهمن مصلی نژاد
اسهال پاروویروسی در سگ سانان (پاروویروس تحت تیپ-2)، یک بیماری مهم، با شیوع نسبت بالا در ایران هست (به ویژه در توله¬سگهای زیر 6 ماه). در مطالعه حاضر، یافته¬های اولتراسونوگرافی و رادیوگرافی دستگاه گوارش سگ¬های مبتلا به اسهال خونی و غیر خونی مشخص گردید. 30 قلاده سگ بین 2 تا 11 ماه (میانگین 5/43 ماه) که انتریت پاروویروسی با روش ایمونوکروماتوگرافی اسی (ica) در آن ها تأیید شده بود در سه گروه مورد بررسی قرار گرفتند. سگ¬های مورد مطالعه به 3 گروه تقسیم¬بندی شده بودند: گروه a (سگ¬های مبتلا به اسهال خونی پاروویروسی)، b (سگ¬های مبتلا به اسهال خونی غیر پاروویروس) و c (سگ¬های مبتلا به اسهال غیر خونی). هر گروه به دو زیر گروه 1 (کمتر از 6 ماه) و 2 (بالای 6 ماه) تقسیم بندی شدند. یافته¬های اولتراسونوگرافی شامل پر بودن روده کوچک از مایعات و پر بودن معده و قولون از مایعاتبه ترتیب در 26/67 درصد،10 و صفر درصد از موارد بود. آتونی سرتاسری (توقف حرکات دستگاه گوارش) در 7 مورد (23/32 درصد) مشاهده گردید. امواج (حرکات) دستگاه گوارش در 23 مورد (76/67 درصد) دیده شدند. میانگین ضخامت دیواره معده، روده باریک و قولون، به ترتیب برای گروه a1 1/38، 2/14، 0/9 و برای گروه a2 1/5، 1/96 و 0/84 میلی¬متر بودند. پارامترهای فوق برای گروه¬های b1، b2، c1 و c2 به ترتیب 1/52، 2/16، 0/86؛ 1/36، 2/06، 0/88؛ 1/46، 1/86، 0/88 و 1/54، 2/18، 0/94 به دست آمدند. یک مقدار متوسط مایع آزاد در محوطه صفاقی (بصورن ان¬اکوئیک) در 2 مورد (67/6 درصد) از سگ¬های گروه a مشاهده گردید. میانگین انقباضات پریستالتیک در روده باریک گروه¬های مختلف a1، a2، b1، b2، c1 و c2 به ترتیب 6/1، 1/4، 2/18، 5/1، 2/1 و 2/4 تعیین شدند. آنالیز آماری، تفاوت معنی¬داری را بین گروه¬های a و b با c نشان داد (0/05>p)، اما تفاوت بین گروه¬های a با b معنی¬دار نبود (0/05<p). نتایج بدست آمده نشان داد که اسهال خونی (پاروویروس و غیر پاروویروس) می¬توانند تعداد انقباضات پریستالتیک روده باریک را کاهش دهند. تغییر در اکوژنیسیته به صورت هیپراکوئیک (6 تا از 30 مورد؛ 20 درصد) و هیپواکوئیک (5 تا از 30 مورد؛ 16/67 درصد) مشاهده گردید و موارد باقیمانده (19 تا از 30 مورد؛ 33/63 درصد) به صورت طبیعی بودند. آسیت در رادیوگرافی و اولتراسونوگرافی، تنها در 2 مورد (6/67 درصد) مشخص شده بودند که احتمالاً ناشی از کاهش پروتئین تام است. کلینیسین¬ها می¬بایست توجه داشته باشند که تجویز داروهای آنتی¬کولینرژیک، در موارد اسهال خونی ممنوع است. اگرچه هیچکدام از تغییرات فوق، برای تشخیص انتریت ناشی از پاروویروس در سگ¬ها، اختصاصی نیستند، اما یافته¬های فوق در کنار دیگر علائم، می¬تواند تا حد زیادی در روند درمان کمک¬کننده باشد.
رضوان معلمیان مهدی پورمهدی بروجنی
انتقال باکتری لیستریا مونوسیتوژنز از طریق مواد غذایی، از سال 1981 مورد توجه قرار گرفت. این باکتری قادر است در بسیاری از مواد غذایی در دما های یخچالی رشد کند. این ارگانیسم از گوشت خام، منجمد و فرآوری شده جدا شده است. لیستریا مونوسیتوژنز می تواند منجر به لیستریوز و عوارض شدید در افراد دچار نقص در سیستم ایمنی، کودکان، زنان باردار و افراد مسن شود. ردیابی و جداسازی لیستریا مونوسیتوژنز در نمونه های مواد غذایی مثل گوشت چرخ شده، به منظور شناسایی مواد غذایی که سلامت جامعه را تهدید می کند، ضروری است. در این مطالعه، 150 نمونه گوشت چرخ شده گوساله به صورت تصادفی از قصابی های شهر اهواز جمع-آوری گردید و برای حضور لیستریا مونوسیتوژنز مورد بررسی قرار گرفت. روش کار شامل یک مرحله غنی-سازی در محیط مایع غنی سازی لیستریا (leb) و به دنبال آن کشت در محیط آکسفورد آگار بود. پس از آن کلنی های مشکوک با استفاده از آزمون های بیوشیمیایی و سپس انجام pcr شناسایی شدند. مشخص شد که باکتری لیستریا در 7/2% از نمونه ها حضور داشت و فقط یک نمونه (7/0%) آلوده به لیستریا مونوسیتوژنز بود. باکتری جدا شده از نظر حساسیت به آنتی بیوتیک های آمپی سیلین، آمیکاسین، اریترومایسین، استرپتومایسین، پنی-سیلین، تتراسایکلین، جنتامایسین، کلرامفنیکل، کوتریموکسازول و ونکومایسین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که این باکتری به استرپتومایسین مقاوم بوده و همچنین به تتراسایکلین و پنی سیلین مقاومت متوسطی را نشان داد. باکتری به سایر آنتی بیوتیک های مورد آزمایش حساس بود. یافته های ما نشان داد که وقوع این باکتری در گوشت های چرخ شده در اهواز پایین است اما نشان دهنده خطر بالقوه مصرف گوشت چرخ شده نیمه پخته می باشد
فخرالدین احمدیان حسین نجف زاده ورزی
پانزده قلاده سگ بالغ سالم نژاد بومی و از جنس نر به 3 گروه مساوی ویتامین c، گلیسرول فرمال و کورکومین تقسیم شدند. پانزده روز پس از نفرکتومی راست، شریان های کلیه چپ به مدت 45 دقیقه برای ایجاد ایسکمی- رپرفیوژن مسدود شدند. ویتامین c (mg/kg100، vit c)، گلیسرول فرمال (gf) و کورکومین (mg/kg10، cur) ده دقیقه پیش از انسداد عروقی در گروه های مورد مطالعه به صورت داخل وریدی تزریق شد. در پایان 45 دقیقه عروق کلیه باز شده و پس از 48 ساعت حیوان آسان کشی شده و نفرکتومی بلافاصله انجام گردید. مقادیر کراتینین، bun، کاتالاز (cat)، مالون دی آلدهید (mda)، تیول پروتئین (thiol)، لیپوکالین متصل به ژلاتیناز نوتروفیلی (ngal) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم قبل از عمل و در ساعت های 3، 6، 12، 24 و 48 پس از رپرفیوژن اندازه گیری شد. از نمونه های بافتی کلیه برای اندازه گیری شاخص های اکسیداتیو cat، thiol و mda استفاده شده و همچنین از بافت کلیه مقاطع میکروسکوپی تهیه و مورد بررسی هیستوپاتولوژی قرار گرفت. میزان کراتینین سرم در گروه gf افزایش معنی داری را نسبت به سایر گروه ها نشان داد (05/0p<) ولی تفاوت معنی داری در میزان bunو mda سرم بین گروه ها مشاهده نشد (05/0p>). میزان سرمی تیول در گروه gf در 48 ساعت و در گروه ویتامین c در 3، 6 و 12 ساعت پس از رپرفیوژن نسبت به سایر گروه ها کاهش یافت (05/0p<). میزان ngal سرم در گروه های مورد مطالعه تفاوت معنی داری را نسبت به زمان قبل از عمل نشان نداد (05/0p>). ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم در گروه vit c 3 و 6 ساعت پس از رپرفیوژن افزایش معنی داری را نسبت به دو گروه دیگر نشان داد و سپس کاهش یافت (05/0p<). درصد نکروز لوله ای در گروه های vit c، gf و cur به ترتیب 86/1±12/7، 26/2±35/8 و 28/2±62/4 بوده و تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0p>). درصد قالب های ادراری در گروه های vit c، gf و cur به ترتیب 73/1±7/3، 02/4±13/13 و 52/1±86/4 و در گروه gf به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود (05/0p<). فعالیت آنزیم کاتالاز و میزان mda بافتی به ترتیب در گروه vit c و gf به طور معنی داری بیشتر از دو گروه دیگر بود (05/0p<). همچنین میزان تیول بافتی تفاوت معنی داری را بین گروه های مورد مطالعه نشان نداد (05/0p>). این مطالعه بیان گر آن است که کورکومین دارای اثرات محافظتی محدودی در مقابل آسیب ایسکمی- رپرفیوژن کلیوی است.
الهام بیات علی شهریاری
ویتامین a یکی از ضروری ترین اجزاء جیره ی غذایی است که به واسطه ی داشتن نقش های متفاوت در بدن، کمبود آن نشانه های بالینی متنوعی را سبب می گردد. تأیید آزمایشگاهی کمبود ویتامین a وابسته به تخمین غلظت این ویتامین در خون و کبد است. در مطالعه ی حاضر تغییرات فصلی بتاکاروتن و ویتامینa سرم و کبد بزهای کشتار شده در کشتارگاه اهواز مورد بررسی قرار گرفت. در فاصله آبان ماه سال 1392 لغایت تیر ماه سال 1393، در مجموع 360 رأس بز نمونه گیری شدند. برای اندازه گیری فاکتورهای فوق از روش اسپکتروفتومتری استفاده گردید. تحلیل آماری داده ها با بهره گیری از آنالیز واریانس سه طرفه و آزمون t صورت گرفت. میانگین و خطای معیارمقادیر ویتامین a و بتاکاروتن سرم و کبد بزهای تحت بررسی به ترتیب 8/0±96( میکروگرم در دسی لیتر)، 4/2±1/220(میکروگرم در دسی-لیتر)، 9/0±2/41 ( میکروگرم در گرم) و 3/0±1/20( میکروگرم در گرم) تعیین گردید. اگرچهانجام آزمون های آماری مشخص ساخت که سن و جنس تأثیری معنی دار بر میزان این دو ماده در سرم و کبد ندارد( 05/0p>) اما میزان ویتامینa سرم و کبد در فصل گرم به طرز معناداری بیشتر از فصل معتدل بود( 05/0p<). با مقایسه بررسی حاضر با سایر مطالعات مشخص می شود که شباهت های قابل توجهی در مقادیر ویتامین a و بتاکاروتن سرم و کبد گوسفندان و بزهای منطقه وجود دارد.
لیلا نیک روان مهدی زارعی
توانایی باکتری ها در تحمل phهای پایین از جمله خصوصیات مهمی است که به زنده مانی باکتری در محیط های مختلف کمک می نماید. لیستریا مونوسیتوژنز و اشریشیا کلای o157:h7 توانایی زیادی در زنده مانی در محیط های اسیدی دارد. در مطالعه حاضر توانایی هسپریدین و عصاره پوست پرتقال جهت حساس کردن لیستریا مونوسیتوژنز و اشریشیا کلای o157:h7 به شرایط اسیدی مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور سلول های لیستریا مونوسیتوژنز و اشریشیا کلای o157:h7 (با تعداد تقریبی 105 واحد تشکیل دهنده کلنی در میلی لیتر) به محیط tsb با ph برابر با 4 یا 5 ایجاد شده به وسیله اسیدهای استیک یا لاکتیک و حاوی غلظت های 05/0 و 1/0 درصد از هسپریدین یا غلظت های 5/0 و 1 درصد از عصاره پوست پرتقال تلقیح شدند. تعداد باکتری های زنده قبل و پس از 6 ساعت مواجهه با محیط به روش کشت سطحی بر روی محیط tsa شمارش گردید. بر اساس نتایج این تحقیق غلظت 05/0 درصد هسپریدین و 5/0 درصد عصاره پوست پرتقال تأثیری بر میزان زنده مانی باکتری های لیستریا مونوسیتوژنز و اشریشیا کلای o157:h7 در شرایط اسیدی مورد آزمایش نداشتند (05/0<p)، اما غلظت های 1/0 درصد هسپریدین و 1 درصد عصاره پوست پرتقال توانستند سلول های لیستریا مونوسیتوژنز را به phهای 4 و 5 ایجاد شده توسط اسید لاکتیک و اسید استیک حساس تر کنند (05/0>p). نتایج مشابهی در مورد اشریشیا کلای o157:h7 به دست آمد. بنابراین غلظت های 1/0 درصد هسپریدین و 1 درصد عصاره پوست پرتقال می توانند میزان غیرفعال شدن باکتری های لیستریا مونوسیتوژنز و اشریشیا کلای o157:h7 طی مواجهه با phهای پایین و اسیدهای آلی را افزایش دهند.
مریم معاضدی منصور سیدنژاد
امروزه درمان های متداول اختلالات روده ای معدی به سمت مهار انقباضات عضلات صاف معطوف شده و استفاده از گیاهان دارویی در طب سنتی به جهت خواص ضداسپاسمی و شل کنندگی شان به خوبی شناخته شده است و جستجوی گیاهان داروی جدید با چنین خواصی، هنوز شاخه مهمی از تحقیقات محسوب می گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر دو ترکیب آلفا پاینئین و بتا پاینئین اسانس بذر جعفری ) petroselinum crispum l. ) بر انقباض ایلئوم موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار بوده که انقباض توسط kcl 1 میلی مولار ایجاد شده. اسانس بذر جعفری به روش تقطیر تهیه شد. اسانس بذر جعفری توسط gc-ms آنالیز شد و نشان داد که آلفا پینن و بتا پینن بیشترین حضور را در اسانس بذر جعفری دارند. یک قطعه ایلئوم جدا گردید و در یک حمام بافت ایزوله محتوی محلول تایرود ) ph=7/4 ، ᵒc 37 ( با حباب های هوا قرار گرفت. جهت ثبت انقباضات ایلئوم از 3 گرم کشش اولیه، ترانسدیوسر ایزوتونیک و اوسیلوگراف دانشگاه هاروارد، پس از اعمال کلرید پتاسیم استفاده شد. غلظت های مختلف اسانس ) 4،4،30،12،04،324 nl/ml ( به حمام بافت اضافه شد. همین غلظت های 5 گروه به عنوان آلفا پینن، بتا پینن، مخلوط آلفا پینن و بتا پینن، مخلوط آلفا پینن و اسانس، و مخلوط بتا پینن و اسانس به حمام های دیگری اضافه شدند. این کار تحقیقاتی نشان داد که، اسانس به طور معنی داری ( n=7,p˂0.001 ( انقباض ایلئوم ناشی از kcl 1 میلی مولار را به صورت وابسته به غلظت کاهش می دهد. همچنین آلفا پینن انقباض ایلئوم را به صورت وابسته به غلظت کاهش می دهد) n=7, p˂0.05, p˂0.01, p˂0.001 (. بتا پینن انقباض ایلئوم را کاهش می دهد ) n=7, p˂0.05, p˂0.01, p˂0.001 (. مخلوط آلفا پینن و بتا پینن انقباض ایلئوم را کاهش می دهد ) n=7, p˂0.05, p˂0.01, p˂0.001 ( اما، در غلظت 4 نانولیتر بر میلی لیتر انقباض ایلئوم را کاهش نمی دهد. مخلوط آلفا پینن و اسانس انقباض ایلئوم را کاهش می دهد ) n=7, p˂0.001 ) . مخلوط بتا پینن و اسانس انقباض ایلئوم را به صورت وابسته به غلظت کاهش می دهد ) n=7,p˂0.01, p˂0.001 (. بنابراین، در تمام غلظت ها، اسانس بذر جعفری انقباض ایلئوم ناشی از kcl 1 میلی مولار را بیشتر از سایر گروه ها کاهش می دهد. بتا پینن انقباض ایلئوم را بیشتر از آلفا پینن کاهش می دهد، احتمالا، به دلیل ساختار متفاوت آلفا و بتا پینن است. همچنین، مخلوط آلفا پینن و بتا پینن انقباض ایلئوم را کمتر از آلفا پینن یا بتا پینن به تنهایی کاهش می دهد، به نظر می رسد، انانتیومر ها می توانند فعالیت آنتاگونیستی نسبت به هم ایجاد کنند.
آتنا منافعیان مهدی پورمهدی بروجنی
آنزیم فسفاتاز قلیایی یکی از آنزیم های طبیعی شیر و احتمالاً مهم ترین آنزیم طبیعی شیر از نظر تکنولوژیکی می باشد. این آنزیم در پاستوریزاسیون متداول شیر به طور کامل غیر فعال می شود، بنابراین از اندازه گیری فعالیت این آنزیم جهت تشخیص صحت عمل پاستوریزاسیون استفاده می گردد. از آنجایی که شیر ناقل بسیاری از باکتری های پاتوژن می باشد، آزمایش فسفاتاز قلیایی به عنوان ابزاری جهت تشخیص صحت فرایند حرارتی به کار رفته و یا مخلوط شدن شیر خام با محصول حرارت دیده، از نظر بهداشت عمومی حائز اهمیت فراوانی است. هدف از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی میزان فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی در تعدادی از نمونه-های ماست، پنیر و بستنی سنتی و صنعتی و نیز شیر خام و پاستوریزه موجود در فروشگاه های اهواز بود.
بهاره سلیمانی رضا فاطمی طباطبایی
تغییر در عوامل موثر بر فشارخون (شامل برون¬ده قلبی و مقاومت عروقی)گرچه به جز انسان در سایر پستانداران نیز امکان¬پذیر بوده و اندازه¬گیری این معیار سلامت در اسب قدمتی بیش از 100 سال دارد، اما برخلاف طب انسانی، در دامپزشکی اندازه¬گیری فشارخون روشی متداول در معاینه دام¬ها به حساب نمی¬آید. در تحقیق حاضر تلاش گردید تا میزان طبیعی این علامت حیاتی و برخی عوامل موثر بر آن در اسب عرب ایرانی تعیین گردد. این مطالعه روی 50 رأس اسب عرب با سن بیش از 6 ماه و نگهداری شده در سطح یازده واحد اسب داری موجود در شهرستان اهواز صورت گرفت. جهت انجام بررسی پس از حضور در محل اسب داری و قرار دادن اسب در داخل تراوا، به ترتیب مراحل مختلف شامل اخذ سابقه، ثبت علائم حیاتی، اندازه¬¬¬¬گیری ارتفاع جدوگاه و محیط دم، اخذ الکتروکاردیوگرام و ثبت فشارخون انجام می¬گرفت. جهت ثبت فشار خون از روش غیرمستقیم سمعی با بهره بردن از گوشی پزشکی استفاده شد. اندازه¬گیری فشارخون دو بار و به فاصله حداقل دو دقیقه تکرار گردیده و میانگین اعداد به دست آمده به عنوان فشار سیستولیک و دیاستولیک ثبت می¬شد. میانگین و خطای معیار مقدار فشار سیستولیک و دیاستولیک دام¬های مورد بررسی به ترتیب 8/1±123 و 7/1±6/69 میلی¬متر جیوه تعیین گردید. انجام آزمون¬های آماری نشان داد که فشارخون سیستولیک و دیاستولیک با سن، جنسیت، وضعیت آبستنی، تعداد ضربان قلب و شاخص¬های الکتروکاردیوگرام ارتباط معناداری ندارد(05/0p>). در عین حال ارتباط بین ارتفاع جدوگاه و فشار سیستولیک غیر معنی¬دار(05/0p>) و با فشاردیاستولیک مستقیم معنی دار(05/0< p) تشخیص داده شد. با توجه به نتایج حاصل از این بررسی به نظر می-رسد که بتوان اندازه¬گیری فشارخون را در جایگاهی مشابه با ثبت سایر علائم حیاتی در ارزیابی سلامت اسبان، قرارداد.
فاطمه اشرف مدرس رضا آویزه
هلیکوباکتر پیلوری یکی از شایع ترین عفونت های میکروبی در انسان است که با زخم معده و دوازدهه، التهاب معده و سرطان معده ارتباط دارد. هلیکوباکتر پیلوری از طریق آب و غذا و راه مدفوعی- دهانی و دهانی- دهانی منتقل می شود و در معده و روده انسان و چند گونه حیوانی از جمله سگ و گربه کلونیزه می شود و بنابراین احتمال انتقال این عفونت از حیوانات به انسان نیز وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع سرمی آلودگی به هلیکوباکتر پیلوری در افراد مرتبط و غیر مرتبط با سگ و گربه در اهواز و همچنین ارتباط آن با فاکتورهای میزبانی و محیطی بود. نمونه های سرمی از 356 نفر، شامل 147 نفر افراد مرتبط و 209 نفر افراد غیر مرتبط با سگ و گربه جمع آوری گردید و به روش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. شیوع سرمی هلیکوباکتر پیلوری در افراد تحت بررسی بطور کلی 4/58% ( فاصله اطمینان 95% 5/63-3/53 درصد) بود. شیوع در افراد در تماس با سگ و گربه 1/72% ( فاصله اطمینان 95% 4/79-8/64 درصد) و در افراد بدون تماس 8/48% ( فاصله اطمینان 95% 6/55-42 درصد) بود (001/0>p). رگرسیون لاجستیک نشان داد شانس آلودگی در افراد در تماس با سگ و گربه 71/2 برابر افراد بدون تماس (فاصله اطمینان 95% 26/4- 73/1 ) است (001/0>p). این بررسی نشان داد که تماس با سگ و گربه، تحصیلات، سابقه زخم معده و اختلالات گوارشی و وضعیت تأهل ارتباط معنی داری با آلودگی دارد. مطالعه حاضر نشان داد که تماس با سگ و گربه فاکتور خطر برای آلودگی انسان به هلیکوباکتر پیلوری می باشد و باید اقدامات کنترلی و پیشگیرانه مد نظر سیاست گذاران بهداشتی قرار گیرد
راضیه هاشمیان مهدی پورمهدی بروجنی
امروزه روش های مختلفی برای شناسایی وجود آلودگی به کلی فرم ها و اشریشیا کلی در آب وجود دارند که هرکدام دارای مزایا و معایبی نسبت به یکدیگر می باشد. در این میان روش چند لوله ای در مورد آب به-عنوان روش مرجع در ایران مورد تأیید می باشد (استانداردهای ملی ایران به شماره های 3759 و 7225). از مهم ترین معایب روش مرجع چند لوله ای نیاز به صرف وقت زیاد و انجام حجم عملیات بالای آزمایشگاهی است. به دلیل بالا رفتن نیاز به تأمین سریع و کافی آب سالم، روش های سریع با حساسیت بالا برای کنترل کیفیت و تأمین آب موردنیاز، از ضروریات صنایع تصفیه آب می باشد. از روش های جدید کنترل کیفی می توان به تکنیک های امپدانس و بهره گیری از محیط کشت فلوروژنیک اشاره نمود. از مزایای آن ها نسبت به روش مرجع، عدم نیازمندی به عملیات آزمایشگاهی با حجم بالا و سرعت نسبتاً زیاد آن ها در حصول نتایج می باشد. لذا با توجه به این موضوع، ارزیابی مقایسه ای نتایج حاصل از به کارگیری محیط های امپدانس، فلوروژن و مرجع در کنترل کیفیت کلی فرمی و اشرشیا کلی در آب مدنظر قرار گرفت. بدین منظور در طی تحقیق حاضر بر روی 100 نمونه آب جمع آوری شده از مراکز مختلف شامل دامداری، مرغداری، کارخانه های صنایع غذایی و مراکز کشت و صنعت که آب مصرفی آن ها از شبکه آب رسانی شهری تأمین نمی شد، ارزیابی آلودگی به کلی فرم و اشرشیا کلی با استفاده از سه روش مرجع، امپدانس و فلوروژنیک انجام گرفت. بر اساس نتایج حاصله به ترتیب 65، 69 و 63 نمونه آب با استفاده از روش های مرجع، امپدانس و فلوروژنیک آلوده به کلی فرم تشخیص داده شدند. همچنین با استفاده از سه روش مذکور، آلودگی به اشرشیا کلی به ترتیب 36، 64 و 56 مورد در 100 نمونه آب موردبررسی بود. بررسی آماری با استفاده از نرم افزارspss 16 انجام گرفت. آزمون کوکران نشان داد که تفاوتی بین سه روش در تشخیص کلی فرم وجود ندارد (05/0< p). اما سه روش مورداستفاده در تشخیص اشرشیا کلی عملکرد یکسانی نداشته (001/0p<)، به طوری که روش امپدانس و فلوروژن با روش مرجع اختلاف معناداری دارند (001/0p<)، ولی هیچ اختلافی بین روش های امپدانس و فلوروژن وجود ندارد (05/0<p). با توجه به آنالیز آماری مطالعه صورت گرفته می توان از روش امپدانس و فلوروژنیک به جای روش مرجع برای شناسایی کلی فرم استفاده نمود اما برای شناسایی اشرشیا کلی نمیتوان استفاده کرد.