نام پژوهشگر: رضا وهاب کاشانی

مقایسه تاثیر اسپلینت پالمار و اسپلینت دورسال مچ دست برپارامترهای هدایت عصبی عصب مدین در افراد مبتلا به سندرم تونل کارپال خفیف و متوسط
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1388
  اعظم باقری   رضا وهاب کاشانی

چکیده هدف: مقایسه تاثیر اسپلینت پالمار و اسپلینت دورسال مچ دست برپارامترهای هدایت عصبی عصب مدین در افراد مبتلا به سندرم تونل کارپال خفیف و متوسط مقدمه: سندرم تونل کارپال یکی از شایع ترین نوروپاتیهای اندام تحتانی است که در اثر گیر افتادن عصب مدین در مچ ایجاد می شود. در این تحقیق به بررسی نوع جدیدی از اسپیلنت(اسپیلنت دورسال مچ دست) بوسیله مقایسه با نوع مرسوم (اسپیلنت پالمار) بر اساس پارامترهای الکترودیاگنوزیس پرداخته شده است. روش بررسی: به منظور انجام یک مطالعه نیمه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی قبل و بعد، 22 بیمار زن مبتلا به cts خفیف یا متوسط مورد ارزیابی قرار گرفتند.بیماران مبتلا به cts درمان نشده که با انجام تست های الکترو دیاگنوزتیک، مبتلا به نوع خفیف یا متوسط شناخته می شدند، به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه (12 نفر)، اسپیلنت دورسال مچ دست و گروه دیگر(10 نفر) اسپیلنت پالمار مچ دست( هر دو در وضعیت نوترال مچ) دریافت نمودند و یک بار قبل از مداخله درمانی و بار دیگر به فاصله زمانی 4 هفته پس از مداخله درمانی، مورد ارزیابی توسط تست های الکترودیاگنوزتیک قرار گرفتند. متغیرهای موردبررسی شامل (تأخیر هدایت حسی و حرکتی دیستال عصب مدین، آمپلیتود و سرعت هدایت حسی و حرکتی بود. به منظور آنالیز داده های مطالعه از آزمون های دقیق فیشر، کولمو گروف اسمیرونوف، t مستقل و زوج شده استفاده شد. اهم یافته ها : نتایج به دست آمده نشان می دهد که پارامترهای هدایت عصب حسی و حرکتی مدین در هر دو گروه پالمار و دورسال پس از مداخله 4 هفته ای تغییر قابل ملاحظه ای در جهت بهبود داشته است.(05/0 p<). همچنین مقایسه پارامترهای الکترودیاگنوزیس حسی بین دو گروه پس از 4 هفته اختلاف معناداری را نشان داد. (05/0 p<) ولی مقایسه میانگین پارامترهای الکترودیاگنوزتیک حرکتی بین دو گروه پس از 4 هفته تفاوت معناداری رانشان نداد(05/0 p<). بحث و نتیجه گیری : استفاده از اسپیلنت نوترال مچ دست در وضعیت پالمار یا دورسال بر بهبود هدایت عصب حسی و حرکتی مدین موثر است و به نظر می رسد تاثیر اسپیلنت دورسال مچ دست بر بهبود پارامترهای عصب حسی، نسبت به اسپیلنت پالمار بیشتر باشد. کلید واژه ها: سندرم تونل کارپال خفیف و متوسط، اسپیلنت دورسال مچ دست، الکترودیاگنوزتیک، هدایت عصبی

تاثیر ارتز وزنه دار کایفوز برروی خطر سقوط در زنان مبتلا به پوکی استخوان اولیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1388
  صفورا پورنجف   رضا وهاب کاشانی

موضوع: پوکی استخوان به عنوان شایعترین بیماری متابولیک استخوان،یکی از عوامل مهم ایجاد کایفوز پشتی ستون فقرات و افزایش احتمال خطر سقوط است. استفاده از ارتزها یکی از روش های درمانی است که در خصوص ارزشمندی آنها برای بهبود تعادل اتفاق نظر وجود ندارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر ارتز وزنه دار کایفوز بر میزان خطر سقوط در زنان مبتلا به پوکی استخوان اولیه بود. روش بررسی: طی یک مطالعه کارآزمائی بالینی 31 نفر خانم مبتلا به پوکی استخوان اولیه بصورت در دسترس مورد ارزیابی قرار گرفتند.20 نفردر گروه تمرین درمانی ،تمرینات تعادلی و نیز تقویتی عضلات اکستانسور پشت را بطور روزانه و بمدت 4 هفته انجام دادند و 11 نفر در گروه بریس علاوه بر انجام تمرینات فوق از ارتز وزنه دار کایفوز به مدت زمان 1 ساعتی در روز( صبح و عصر) استفاده کردند. تست های ارزیابی تعادل timed up and go(tug)،functional reach و unilateral stance(ust) قبل و بعد از مداخله مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج: پس از 4 هفته ،19 نفر در گروه کنترل و 9 نفر در گروه بریس مراجعه و مراحل پی گیری را کامل کردند.افراد مورد مطالعه در دو گروه در ابتدای بررسی از نظر متغیر های دموگرافیک و نیز تست های تعادلی مورد آزمون با یکدیگر تفاوتی نداشتند( 05/. ? p ). یافته ها نشان دادند که پس از مداخله در هر دو گروه بهبود واضحی در تست های tug و functional reach دیده شد. که این بهبود در گروه آزمون بیشتر بوده و تفاوت دو گروه معنی دار بود ( 05/.<p ). در نتایج تست ust تفاوت معنی داری دیده نشد( 05/. ? p ). نتیجه گیری: بکارگیری ارتز وزنه دار کایفوز در بهبود تست های تعادلی بالینی tug و functional reach موثر است و می توان از آن به عنوان درمان کمکی جهت کاهش خطر سقوط استفاده کرد. کلید واژه ها: پوکی استخوان،کایفوز،ارتز وزنه دار کایفوز،سقوط ، ورزش

بررسی مقایسه ای تأثیر کوتاه مدت کرست لومبوساکرال بر پارامترهای زمانی و فضایی راه رفتن در سرعتهای مختلف در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی و افراد سالم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1388
  سمیه یوسفی نورالدینی وند   مهیار صلواتی

مقدمه عبارت "کمردرد" بیانگر درد و یا هر گونه ناراحتی است که می تواند در ناحیه ای بین دنده دوازدهم تا زیر چین گلوتئال وجود داشته باشد. این درد ممکن است همراه با درد اندام تحتانی و یا بدون آن باشد . کمردرد در اکثر موارد، غیر اختصاصی می باشد ولی در10 درصد موارد نیز کمر درد اختصاصی دیده می شود. علل کمردرد اختصاصی شامل برخی تغییرات تخریبی، التهابی، عفونی، دردهایی با منشأ روانی، ضربه و اختلالات مادرزادی می باشد. کمردرد غیراختصاصی نیز شامل دردی است که منشأ پاتولوژیک مشخصی نداشته باشد(1). درمان بطور کلی در این بیماران شامل درمان دارویی، استراحت، فیزیوتراپی، تمرینات ورزشی و استفاده از ارتزها می باشد(2). شواهد بسیاری وجود دارند که نشان می دهند ترس از درد یک مکانیسم اساسی در افراد مبتلا به کمردرد است. این افراد معمولاً معتقدند فعالیت بدنی یا کار کردن سبب افزایش درد و یا ایجاد آسیب در آنها می گردد. واکنس اکثر افراد به کمردرد به طور خودکار اجتناب از آنچه به نظر می رسد که عامل درد باشد، است و در نتیجه از هرگونه فعالیت و یا حرکتی خودداری می کنند.(3) یکی از روشهای درمانی در افراد مبتلا به کمردرد استفاده از ارتزها می باشد. از ارتزها در افراد دارای کمردرد به منظور محدودیت در حرکات ستون فقرات کمری و تسکین درد و جلوگیری از بروز خستگی عضلانی که خود می تواند منجر به درد گردد همچنین جهت افزایش ثبات استفاده می شود.(4) شواهد نشان می دهد که ارتزهای کمری بصورت غیر فعال سفتی تنه را افزایش می دهند و از این طریق در افزایش ثبات ستون مهره های کمری موثرند. میزان معینی از انقباض همزمان عضله آنتاگونیست تنه برای تأمین سفتی ستون مهره های کمری و همچنین جهت حفظ ثبات ضروری می باشد. از آنجاییکه میزان 2 درصد از حداکثر فعالیت ارادی عضلات تنه می تواند برای ثبات ستون مهره ها در وضعیت خنثی در حالت ایستاده مستقیم کافی باشد حتی مقدار کمی سفتی اضافه که توسط ارتز لومبوساکرال ایجاد می شود ثبات ستون مهره ها را به میزان چشمگیری افزایش می دهد و می تواند نیاز به انقباض همزمان عضله آنتاگونیست و در نتیجه درد را کاهش دهد(4) و باعث می شود افراد دارای کمردرد با استفاده از ارتز، فعالیتهای بدنی مختلف از جمله راه رفتن را با اطمینان بیشتری انجام دهند(5) استفاده از کرستها در افراد دارای کمردرد، بخصوص در هنگام کار و فعالیت به فرد احساس اطمینان بیشتری می دهد و شخص احساس راحتی بیشتری دارد. با این حال شواهد علمی دقیقی در مورد استفاده از ارتزها در دست نمی باشد. به طور کلی منطق استفاده از حمایت کننده های خارجی در افراد دچار کمردرد مزمن، بر این مبنا است که در اثر استفاده از این ارتزها فشار داخل شکمی افزایش یافته و از میزان بار روی مهره های کمری کاسته می شود. .عملکردهای متعددی در بیماران مبتلا به کمردرد مورد مطالعه قرار گرفته است. یکی از مهمترین این عملکردها توانایی مناسب در راه رفتن است. راه رفتن توانایی طبیعی بدن برای حرکت از مکانی به مکان دیگر می باشد(6) تحقیقات انجام شده نشان می دهند که بسیاری از افراد دارای کمردرد مشکلاتی در راه رفتن خود دارند. این افراد در مقایسه با افراد سالم هماهنگی کمتری بین تنه و لگن دارند که اغلب همراه با اختلال فعالیت عضلات مجموعه کمری لگنی می باشد.این مسئله یکی از دلایلی است که سبب می شود در این افراد سرعت راه رفتن کمتر ازافراد سالم باشد. کاهش سرعت راه رفتن از ویژگیهای افرادی است که راه رفتن آنها دچار اختلال است و همچنین نشان دهنده کنترل حرکتی نامطلوب می باشد. کنترل حرکتی در افراد دارای کمردرد دچار اختلال است به همین دلیل در این افراد عدم توانایی در تطابق الگوهای راه رفتن در سرعتهای مختلف می تواند ثبات کلی را در حین راه رفتن کاهش دهد(7). همچنین کاهش سرعت راه رفتن سبب کاهش فعالیت بدنی روزانه فرد می گردد(8) مشکلاتی که این افراد در هماهنگی تنه دارند علاوه بر کاهش سرعت راه رفتن، زمان مرحله swing و طول گام را نیز کاهش می دهد(9) کاهش سرعت و طول گام نسبت به حالت طبیعی برای هر فرد سبب افزایش احتمال لغزش و سر خوردن در حین راه رفتن وافزایش میزان مصرف انرژی می شود (10و11) به این ترتیب به دلیل ایجاد چنین اختلالاتی در راه رفتن افراد دارای کمردرد تصحیح راه رفتن در آنها ضروری به نظر می رسد و در بررسی آثار روشهای درمانی کمردرد می بایست به مطالعه راه رفتن این افراد نیز پرداخته شود. همچنین با توجه به اینکه استفاده از ارتزها یکی از روشهای درمانی ذکر شده برای کمردرد می باشد با این وجود تاکنون مطالعه ای که تأثیر ارتز را بر راه رفتن بیماران دارای کمردرد بررسی کند وجود نداشته و با توجه به محدود بودن مطالعات در زمینه اثر ارتزهای کمری بر الگوهای راه رفتن، پرداختن به آن ضروری به نظر می رسد . روش بررسی پانزده زن مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی و نیز 15 زن سالم که از نظر سن، قد و وزن با افراد مبتلا جور شده بودند پس از پر کردن پرسشنامه ای حاوی معیارهای ورود و خروج به مطالعه و نیز اخذ موافقتنامه وارد مطالعه شدند و در دو گروه سالم و بیمار قرار گرفتند. افراد مبتلا دارای سابقه کمردرد در طول 12 ماه گذشته بدون درد تیر کشنده به اندام تحتانی، سابقه هرگونه بیماری و جراحی ستون فقرات، ضربه شدید نیازمند درمان، مشکلات تعادلی، تنفسی و هرگونه ناهنجاری ساختاری و شکستگی در اندام تحتانی بودند و همگی توانایی راه رفتن بدون کمک را دارا بودند. گروه سالم شامل افراد بدون سابقه کمردرد و نیز موارد ذکر شده برای گروه مبتلا بودند. کلیه افراد سن بین 18 تا 35 سال داشتند(3) در این مطالعه از دستگاه تجزیه و تحلیل حرکات vicon 460 ساخت انگلستان استفاده شد. این دستگاه دارای 4 دوربین مادون قرمز و دارای فرکانس 100 هرتز می باشد. برای ثبت حرکات در حین راه رفتن، 3 عدد مارکر منعکس کننده پرتو مادون قرمز به قطر 14 میلی متر بر روی قوزک خارجی، خلف استخوان پاشنه و بین سر متاتارسهای دوم و سوم هر اندام تحتانی قرار گرفت (12). ارتز مورد استفاده در این مطالعه کرست لومبو ساکرال نیمه سخت بود که نوع رایج مورد استفاده در کمردرد مزمن غیر اختصاصی می باشد.(13) برای اجرای این مطالعه در ابتدا افراد برای آشنایی با راه رفتن روی ترد میل بمدت 2 تا 3 دقیقه با سرعتهای آهسته (3 کیلومتر در ساعت) و تند (4 کیلومتر در ساعت) راه رفتند. حالتهای مختلف اجرای این آزمون شامل راه رفتن در سرعت آهسته بدون ارتز، آهسته با ارتز، تند بدون ارتز و تند با ارتز بود که هر یک از این حالتها سه بار تکرار می شد. هر فرد در هر یک از حالتهای مذکور به مدت 2 دقیقه راه می رفت و بین آزمونها نیز 5 دقیقه استراحت در نظر گرفته شده بود. پارامترهای زمانی و فضایی مورد مطالعه شامل طول step و stride ، زمان step و stride و نیز cadence بود. یافته ها نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط 2*2*2 (2 گروه*2 سرعت*2 حالت با و بدون ارتز) برای بررسی اثر خالص و متقابل متغیرهای مستقل گروه، سرعت و ارتز بر پارامترهای زمانی و فضایی راه رفتن به این ترتیب بود: اثر خالص سرعت بر متغیرهای مورد مطالعه معنی دار بوده و افزایش سرعت سبب کاهش زمان step و stride، افزایش طول step و stride و افزایش cadence در هردوگروه سالم و مبتلا شد. همچنین اثر خالص ارتز بر همه پارامترها بجز طول stride معنی دار بود و استفاده از ارتز سبب افزایش طول و زمان step و stride و کاهش cadence در سرعت آهسته گردید. اثر متقابل سرعت در گروه بر همه پارامترها بجز طول و زمان stride معنی دار بود بدین ترتیب که گروه مبتلا در سرعت آهسته طول و زمان گام بیشتر و cadence کمتری نسبت به گروه سالم داشتند در سرعت تند تفاوت آماری معنی داری در متغیرهای مذکور بین گروه سام و مبتلا مشاهده نشد. همچنین اثر متقابل سرعت در ارتز بر همه پارامترها بجز میانگین طول step معنی دار بود به نحوی که استفاده از ارتز افزایش طول و زمان گام و کاهش cadence در هر دو گروه را در پی داشت حال آنکه در سرعت تند تفاوت آماری معنی داری در متغیرهای مذکور در اثر استفاده از ارتز مشاهده نگردید. بحث و نتیجه گیری تفاوت پارامترهای راه رفتن در هر دو گروه در اثر افزایش سرعت یافته های حاصل از این تحقیق بیانگر تغییر در پارامترهای مورد مطالعه در اثر افزایش سرعت می باشد. بدین ترتیب که در اثر تغییر سرعت راه رفتن از حالت آهسته به تند، شاهد افزایش طول گام، کاهش زمان گام و افزایش تعداد گام در هر دو گروه سالم و مبتلا هستیم. این تغییرات بر این اساس قابل توجیه است که افراد برای تطابق با سرعت بالا، طول گام خود را افزایش داده و با کوتاه تر کردن زمان گام، تعداد گام را نیز افزایش می دهند. این نتایج در راستای نتایج حاصل از مطالعه taylor و همکاران در سال 2003 می باشد که بر مبنای یافته های آن افراد سالم و افراد مبتلا به کمردرد حاد در اثر افزایش سرعت، طول و نیز تعداد گام خود را افزایش دادند(14). همچنین در نتایج حاصل از مطالعه wong و همکارانش در سال 2008 نیز مشخص شد که افزایش سرعت در افراد سالم سبب افزایش طول گام می گردد(15). latt و همکاران، 2007 در مطالعه خود دریافتند که افزایش سرعت سبب افزایش cadence و نیز طول گام در افراد سالم می گردد که یافته های این تحقیق موید آن است(11). بر پایه نتایج این تحقیق که به بررسی ثبات پیشروی سر و لگن در طول و تعداد گام در سرعتهای مختلف پرداخته بود افراد بیشترین میزان ثبات در صفحه داخلی-خارجی را به هنگام افزایش سرعت با طول گامهای بلندتر نسبت به طول گامهای کوتاه تر نشان دادند که نتایج مطالعه حاضر و نیز مطالعات پیشین نیز بر این اساس قابل توجیه می باشد. تفاوت پارامترهای راه رفتن بین گروه سالم و مبتلا در سرعت آهسته مطالعات متعدد نشان دهنده تفاوتهایی است که افراد سالم و مبتلایان به کمردرد مزمن غیر اختصاصی در الگوی چرخش تنه-لگن و فعالیت عضلات ستون فقرات دارند به ویژه اینکه این اختلالات در این افراد سبب ناتوانی آنها در کنترل حرکتی در سرعتهای بالا در حین راه رفتن می گردد. در مطالعه حاضر تغییر پارامترهای مورد مطالعه بین دو گروه سالم و بیمار تنها در سرعت آهسته معنی دار بود. بدین ترتیب که افراد مبتلا به کمردرد، در سرعت آهسته cadence کمتری نسبت به افراد سالم داشتند. این افراد برای کاهش cadence ، گامهای بلندتر و با زمان بیشتر برمی داشتند. این نتایج با یافته های حاصل از مطالعه (taylor و همکاران،2003) همسو می باشد. که در آن تغییرات پارامترهای راه رفتن در سرعت تند بین دو گروه سالم و مبتلا به کمردرد تفاوت معنی داری را نشان نداد. همانطور که پیش تر ذکر شد در مطالعات انجام گرفته، نتایج حاکی از کاهش طول گام افراد مبتلا نسبت به افراد سالم بود. بلندتر بودن طول گام در افراد مبتلا نسبت به افراد سالم در تحقیق حاضر را می توان چنین توضیح داد که در مطالعات مذکور، افراد با سرعتهای انتخابی خود روی سطح زمین راه می رفتند. در حالیکه در این تحقیق، افراد بر روی تردمیل و در دو سرعت ثابت و از پیش تعیین شده راه رفتند. در نتیجه افراد مبتلا برای پایین آوردن آهنگ راه رفتن از طریق کاهش تعداد گام، طول گام خود را افزایش دادند. نکته قابل تأمل این است که این استراتژی جبرانی در تغییر تعداد، طول و زمان گام در افراد مبتلا، تنها در سرعت آهسته دیده می شود و در سرعت تند، افراد قادر به ایجاد این تغییرات نبوده اند(16). افزایش طول گام و کاهش cadence در افراد مبتلا به کمردرد مزمن در مطالعه حاضر را با توجه به نتایج مطالعه (olson ،2010) چنین می توان توضیح داد که به نظر می رسد این افراد با افزایش طول و کاهش تعداد گام سعی در کاهش نیروهای وارده در اثر هر بار برخورد پاشنه با زمین دارند. در مطالعه مذکور چنین نتیجه گیری شده است که عضلات لومبار همراه با برخورد پاشنه به زمین برای افزایش سفتی و ثبات ستون فقرات فعال می شوند تا نیروی عکس العمل زمین را خنثی کنند(17). همچنین در مطالعه (wong،2008) مشخص شده که کاهش cadence سبب کاهش نیروهای برشی در مفاصل اندام تحتانی و نیز کاهش گشتاورهای آن مفاصل می گردد(15). بنابراین به نظر می رسد که افراد مبتلا به کمردرد با کاهش تعداد گام سعی می کنند نیروهای وارد به مفاصل اندام تحتانی خود را کاهش دهند و بدین وسیله از انتقال آن به مفاصل بالاتر نیز جلوگیری نمایند. راه رفتن در سرعت پایین سبب می شود افراد فرصت بیشتری برای حس کردن اختلالات و محرکها و ایجاد نیروهای لازم برای جبران آنها داشته باشند(10). بنابراین به نظر می رسد به این دلیل و به دلیل مشکلاتی که افراد مبتلا به کمردرد در الگوهای فعالیت عضلات و چرخش تنه لگن در سرعتهای بالا دارند قادر به بکارگیری استراتژی مفید جبرانی در الگوهای راه رفتن در سرعتهای بالا نیستند. تغییر پارامترها در اثر استفاده از ارتز در سرعت آهسته با توجه به یافته های مطالعه حاضر، استفاده از ارتز در سرعت آهسته سبب افزایش طول گام در هر دو گروه سالم و مبتلا شده است. که این افزایش طول گام، همراه با افزایش زمان گام نیز بوده است و باعث کاهش تعداد گام در افراد شده است (18). اثر کوتاه مدت استفاده از یک ارتز لومبوساکرال سخت ستون فقرات را بر پارامترهای فضایی و زمانی راه رفتن و نیز کینماتیک اندام تحتانی بررسی کردند. نتایج نشان دهنده کاهش طول گام در اثر محدودیت دامنه حرکتی مفاصل هیپ و نیز افزایش cadence بود که بدلیل تفاوت در نوع ارتز مورد استفاده و شدت محدودیت ایجاد شده توسط آن، با نتایج حاصل از مطالعه حاضر مغایرت دارد. همانطور که پیشتر نیز ذکر شد عضلات ارکتور اسپاین با هر بار برخورد پاشنه با زمین برای کاهش نیروی عکس العمل زمین فعال می شوند(17). افراد مبتلا به کمردرد با کاهش تعداد گام تعداد برخورد پاشنه با زمین و انقباض عضلات تنه خود را کاهش می دهند. این افراد همچنین با کاهش طول گام، میزان نیروهای وارد بر ستون فقرات در اثر برخورد پاشنه با زمین را کاهش می دهند(14). از سوی دیگر از آنجا که این افراد قادر به راه رفتن با طول گام بلندتر نیز می باشند به نظر می رسد تأمین احساس اطمینان و امنیت که بعنوان یکی از دلایل عمده تغییر در پارامترهای زمانی و فضایی راه رفتن در آنها ذکر شده و در مطالعه حاضر با استفاده از ارتز فراهم شده است، سبب افزایش طول گام در این افراد گردیده است(14و5). این مسئله را از نگاه دیگر و با توجه به نقش دیگری که برای کرستهای لومبوساکرال در کاهش فعالیت عضلات تنه قائل می شوند می توان چنین توضیح داد: فعالیت عضله لومبار ارکتور اسپاین در فاز swing بیش از مرحله double stance است که این فعالیت به دلیل سعی در حفظ ثبات ستون فقرات با افزایش سفتی آن است(7). به بیان دیگر انقباض این عضله و نیاز به حفظ ثبات ستون فقرات در این مرحله که در زمان برداشتن گام می باشد، بیشتر است. با توجه به مطالعات گذشته که نشانگر کوتاه تر بودن طول گام در افراد مبتلا به کمردرد بوده است به نظر می رسد استفاده از ارتز مورد مطالعه با افزایش سفتی ستون فقرات در افزایش طول گام در افراد موثر بوده است(16و7).

بررسی تاثیر ارتز ucbl با 5 درجه گوه داخلی بر شاخص های پاسچر پا و ظرفیت عملکردی راه رفتن در کودکان دبستانی مبتلا به صافی کف پ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - پژوهشکده علوم بهزیستی 1389
  شهلا مهاجری   رضا وهاب کاشانی

هدف: به گفته بسیاری از محققین، کودکان مبتلا به صافی کف پا بعد از مدتی فعالیت، بخصوص در هنگام خواب در ناحیه کف پا، مچ و یا ساق دچار درد میشوند و نسبت به دیگر کودکان ، فعالیت های ورزشی را ضعیف تر انجام داده و آرام تر راه می روند. ولی از آنجا که در تحقیقات بررسی شده، هیچ اشاره ای به تاثیر کفی ها بر تغییر پاسچر پا به سمت نرمال و ظرفیت عملکردی کودکان ، بعد از شش سالگی که ساختار پا ثابت شده، نگردیده است. این مطالعه با هدف تاثیرکفی ucbl با پنج درجه گوه داخلی، برشاخص های پاسچر پا و ظرفیت عملکردی راه رفتن در کودکان دبستانی انجام شد. روش بررسی: در اینمطالعه مداخله ای نیمه تجربی، قبل و بعد، 407 نفر از افراد یک مدرسه پسرانه با 650 نفر جمعیت، مورد آزمون تست شاخص های پاسچر پا قرار گرفتند که از این تعداد 122 نفر از آنها مبتلا به صافی کف پا بودند. سپس به روش نمونه گیری غیر احتمالی، تعداد 48 نفر از آنها، مورد آزمون های شاخص های پاسچر پا و تست شش دقیقه راه رفتن، قبل و بعد از استفاده از کفی به مدت دو هفته، قرار گرفتند. اطلاعات بدست آمده از این دو سری آزمون ، وارد فایل spss16 گردید. تغییرات شاخص های پاسچر پا و درصد فراوانی آنها، در دو وضعیت با و بدون ارتز، و تساوی نسبتهای آنها مورد آزمون قرار گرفت. همچنین میانگین های مسافت طی شده در مدت 6 دقیقه در دو مرحله با و بدون ارتز با هم مقایسه شدند. یافته ها : آزمون همگنی حاشیه ای برای مقایسه تک به تک شاخص های پاسچر پا، بجزفاکتور برجستگی زیر مفصل تالو ناویکولار که به دلیل بالا آمدن لبه داخلی کفی تا حد فوقانی این مفصل، این ناحیه قابل رویت با کفی نبود، قبل و بعد از استفاده از ارتز صورت گرفت. و با توجه به اینکه (p-value ) در تمامی این شاخص ها کمتر از 05/0 شده بود، در نتیجه ارتز به طور معنا داری توانسته بود باعث بهبود شاخص های پاسچر پا به سمت پای نرمال گردد. همچنین این کودکان توانستند با ارتز به طور متوسط، حدود 22 متر بیشتر از حالت بدون ارتز راه بروند. که این یک تفاوت معنا دار با حالت بدون ارتز داشت (000/0 = p ). نتیجه گیری: به نظر میرسد که ارتز ucbl با 5درجه گوه داخلی به طرز معنا داری باعث بهبود وضعیت پاسچرپای کودکان مبتلا به صافی کف پا ، و بالا رفتن ظرفیت عملکردی آنها می گردد. کلید واژه ها: صافی کف پا / ارتز ucbl / شاخص های پاسچر پا / تست شش دقیقه راه رفتن

بررسی متغیرهای موثر بر عملکرد بریس تحمل کننده وزن از تاندون پتلا (ptb)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1390
  فرناز علیمرزالو   رضا وهاب کاشانی

هدف: این تحقیق با هدف بررسی متغیرهای موثر بر عملکرد بریس تحمل کننده وزن از تاندون پتلا صورت گرفت. روش بررسی: در این مطالعه شبه تجربی، 9 دانشجوی سالم پسر به روش ساده از نمونه های در دسترس انتخاب شده و با استفاده از دستگاه اندازه گیری فشار پدار، فشارهای کف پا در سه منطقه آناتومیکی در پنج وضعیت اندازه گیری شد: 1)ارتز ptb با مفصل مچ قفل و 1 سانتی متر فاصله پاشنه از سطح ارتز،2)ارتز ptb با مفصل مچ قفل و 2 سانتی متر فاصله پاشنه،3)ارتز ptb با مفصل مچ متحرک و 1 سانتی متر فاصله پاشنه، 4)ارتز ptb با مفصل مچ متحرک و 2 سانتی متر فاصله پاشنه و 5)کفش معمولی. داده های حاصل با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک متغیری و بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میزان حداکثر فشارها و سطح تماس در نواحی پاشنه و میانی کف پا در هر چهار حالت اندازه گیری ارتز نسبت به کفش معمولی به طور معناداری کاهش یافت (p< 0.05) ولی بین چهار حالت ارتز اختلاف معنادار مشاهده نشد (p> 0.05)، و حداکثر فشارها در ناحیه جلویی کف پا در هر چهار حالت اندازه گیری ارتز نسبت به کفش معمولی به طور معناداری افزایش یافت (p< 0.05). در حالت چهارم، بیشترین فشار در ناحیه جلویی کف پا و همچنین بیشترین میزان کاهش در کل کف پا مشاهده شد. نتیجه گیری: باتوجه به افزایش فشارهای جلویی کف پا و کاهش فشارهای پاشنه در هر چهار حالت این ارتز، بنظر می رسد که ارتزی که در این تحقیق استفاده شد برای شکستگی و درد پاشنه موثر بوده و برای شکستگی های تیبیا بریس دیگری استفاده شود و در نهایت بریس ptb با مفصل مچ متحرک و 1سانتی متر فاصله در هنگام نصب ارتز در این تحقیق بهترین روش برای کاهش فشار از ناحیه پاشنه و توزیع مناسب تر فشار در سایر نواحی بوده است.

بررسی تاثیر دو روش قالبگیری در ساخت کفی بر روی سینماتیک مچ پا در افراد مبتلا به صافی انعطاف پذیر کف پا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1390
  حمید رضاپور کوردلو   رضا وهاب کاشانی

اهداف :در این مطالعه خواص و تاثیرات سینماتیکی دو روش قالبگیری در ساخت کفی طبی بر روی مفصل مچ پا مورد بررسی قرار گرفته است . هدف از این مطالعه مشخص نمودن روش سودمندتر از لحاظ خواص سینماتیکی در ساخت کفی برای افراد مبتلا به صافی کف پای انعطاف پذیر است . روش ها : در این تحقیق 10 شرکت کننده مرد با محدوده سنی 19 الی 27 سال ، با شاخص توده بدنی نرمال و دارای الگوی راه رفتن طبیعی که همگی کف پای صاف منعطف داشتند شرکت نمودند.هر فرد با پوشیدن کفش های مخصوص آزمون در سه وضعیت : بدون کفی ، با کفی اسلیپر کست وکفی روش پیچشی قدم برداشته و در هر وضعیت یک سیکل راه رفتن را کامل نمود. برای هر فرد داده های سینتیکی و سینماتیکی تحت سه وضعیت توسط سیستم آنالیز حرکت وایکان و دو صفحه نیروی کیستلر اندازه گیری و جمع آوری شدند. نتایج : نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که استفاده از دو روش قالبگیری ذکر شده، هیچ کدام تاثیر آنی چندانی بر کاهش میانگین حداکثر زاویه اورژن در مچ پا نداشتند. حداکثر سرعت اورژن در مچ پا تحت تاثیر هیچ یک از کفی های روش های قالبگیری مورد مطالعه قرار نگرفت و تغییر معناداری در آن مشاهده نشد. در مقایسه با وضعیت بدون کفی کفی های قالبگیری اسلیپر کست و کفی پیچشی باعث تغییر اندکی در دامنه اورژن شدند. مقایسه آماری این پارامتر بدست آمده از طریق دستگاه آنالیز حرکت نشانگر عدم تفاوت معنی دار این متغیر در دونوع روش قالبگیری بود. نتیجه گیری نهایی : نتایج تحقیق حاضر در مجموع گویای آن است که هر دو روش قاالبگیری می تواند روشی معقول و منطقی برای ساخت ارتز های سفارشی پا باشد ، ولی چون مداخله در این مطالعه بصورت آنی صورت پذیرفته ، پیشنهاد می شود برای بررسی تاثیرات بالقوه ناشی از استفاده دراز مدت ، مداخله ای مدت دار صورت پذیرد .

مقایسه توضیع فشاز کف پادر افراد مبتلا به صافی کف پای برگشت پذیربا استفاده از دو نوع کفی طبی سفارشی و کفی طبی ساخته شده به وسیله سیستم cad-cam
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1390
  احمد گودرزی   رضا وهاب کاشانی

هدف: این تحقیق با هدف مقایسه توزیع فشار کف پادر افراد مبتلا به صافی کف پای برگشت پذیربا استفاده از دو نوع کفی طبی سفارشی و کفی طبی ساخته شده به وسیله سیستم cad-cam صورت گرفت. روش بررسی: در این مطالعه شبه تجربی، 8 دانشجوی با صافی کف پای انعطاف پذیربه روش ساده از نمونه های در دسترس انتخاب شده و با استفاده از دستگاه اندازه گیری فشار پدار، فشار کف پا در سه سه منطقه آناتومیکی(پاشنه، ناحیه میانی و ناحیه جلویی پا) در سه وضعیت اندازه گیری شد. 1- راه رفتن با کفش بدون استفاده از کفی طبی 2- راه رفتن با کفی طبی سفارشی با قالب گیری 3- راه رفتن با کفی طبی ساخته شده با سیستم cad-cam . داده های حاصل با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک متغیری و بونفرونی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میزان حداکثر فشار پاشنه با استفاده از کفی cad-cam به طور معنی داری نسبت به دو وضعیت دیگر کاهش یافت. همچنین میزان حداکثر فشار ناحیه میانی پا با استفاده از کفی cad-cam به طور معنی داری نسبت به دو وضعیت دیگر بیشتر افزایش یافت. تغییرات فشار در ناحیه جلویی پا معنی دار نبود. همچنین سطح تماس با استفاده از کفی سفارشی قالب گیری و کفی cad-cam به طور معنی داری در ناحیه میانی پا افزایش یافت. نتیجه گیری: با توجه به کاهش فشار پاشنه و افزایش فشار در ناحیه میانی پا با استفاده از دو نوع کفی سفارشی به وسیله قالب گیری و کفی cad-cam به نظر می رسدکه این دو نوع کفی طبی جهت کاهش عوارض صافی کف پا نظیر فشار در قسمت پاشنه و پرونیشن پا موثر بوده و کفی طبی به وسیله cad-cam کفی مناسب تری جهت کاهش فشار پاشنه و کاهش پرونیشن می باشد. کلید واژه ها: صافی کف پای انعطاف پذیر، کفی طبی، فشار کف پا، پدار، cad-cam

مقایسه تاثیر دو کفی فانکشنال و ucbl بر درد، فعالیتهای روزانه وکیفیت زندگی در بیماران مبتلا به صافی کف پای انعطاف پذیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1391
  مه زاد روستایی حسین ابادی   رضا وهاب کاشانی

زمینه وهدف: درد پا یک مشکل شایع اندام تحتانی است.یکی از عوامل عمده ای که بر دردپا تاثیر گذار است، دفورمیتی صافی کف پاست. بسیاری از مطالعات تاثیر ارتز ucbl و فانکشنال را بر فاکتورهای بیومکانیکی اندام تحتانی در بیماران مبتلا به صافی کف پای انعطاف پذیر بررسی نموده اند.اما تاثیر این کفی ها بر درد ، فعالیتهای روزانه و کیفیت زندگی این بیماران نامشخص است. هدف این مطالعه این که آیا ارتز ucbl و ارتز فانکشنال تاثیر یکسانی بر درد،فعالیتهای روزانه و کیفیت زندگی افراد مبتلا به صافی کف پای انعطاف پذیر دارد یا خیر، بود. مواد و روشها: 36 بیمارمبتلا به صافی انعطاف پذیرکف پا (12 مرد و 24 زن) در محدوده سنی 18-35 سال ،با درجه پروناسیون 10-12 بر اساس درجه بندی شاخص (fpi) در این مطالعه شرکت نمودند.شرکت کنندگان بطورتصادفی به دو گروه کفی فانکشنال و کفی(ucbl) تقسیم شدند.هر دو گروه باید کفی را در کفشهای مشابه ورزشی و تقریباً به مدت 7-10 ساعت در روز برای مدت سه ماه، استفاده میکردند.از شرکت کنندگان خواسته شدتا سوالات نسخه فارسی پرسشنامه (faos) رایک بار قبل از استفاده از کفی و یک بار در سه ماه بعد از استفاده از کفی، تکمیل نمایند. یافته ها:در مرحله قبل از مداخله تفاوتی در میزان درد، علائم، فعالیت های روزانه، فعالیت های تفریحی- ورزشی و کیفیت زندگی بیماران در دو گروه وجود نداشت و دو گروه همگن بودند.پس از سه ماه، در هر دو گروه نسبت به قبل از مداخله اختلاف معناداری در زیر مقیاسهای پرسشنامه (faos) به غیر از کیفیت زندگی دیده شد(p<0/05). در مقایسه بین دو گروه، بین نمره علایم، درد، فعالیتهای روزانه، فعالیتهای ورزشی و کیفیت زندگی، تفاوت معناداری مشاهده نشد. (p>0/05 نتیجه گیری: نتایج این مطالعه پیشنهاد می دهد که هر دو ارتز نیمه سفارشی فانکشنال و ucbl میتوانند بر بهبود علایم، درد، فعالیتهای روزانه و فعالیتهای ورزشی بیماران مبتلا به صافی انعطاف پذیر کف پا، موثر باشند. اما تاثیرقابل ملاحظه ای بر کیفیت زندگی ندارند.و همچنین بین تأثیر آنها بر متغیرهای فوق الذکر تفاوتی وجود ندارد.

بررسی تاثیر بریس بوستن بر تعادل ایستای نوجوانان دختر مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1392
  مینو خانعلی   حیدر صادقی

هدف:هدف از انجام این مطالعه تاثیر بریس بوستون بر تعادل ایستای نوجوانان دختر مبتلا به اسکولیوز ایدیوپایتک می باشد. مواد و روش: 8 نفر ازبیماران دختر 10 تا 18 ساله مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک با زاویه انحراف بین 25 تا 35 درجه و دارای الگوی قوس در ناحیه لومبار و توراکولومبار که مهره راس انحراف به بالاتر از مهره هشت پشتی نمی رسید و معیارهای ورود را داشتند، وبه روش نمونه گیری در دسترس انخاب شدند(109). سپس بر اساس سن، قد و وزن، افرادی مشابه از جامعه سالم با آنها جور می شدند. به این ترتیب هشت فرد سالم نیز انتخاب شدند. طراحی مطالعه به گونه ای بود که در یک بازه زمانی چهار ماهه انجام گردید. در روز صفر شاخصهای تعادل ایستای ( موقعیت مرکز فشار در جهت داخلی – خارجی و قدامی – خلفی و طول مسیر جابجایی مرکز فشار در جهت محور x ) افراد سالم و بیماران بدون بریس و سپس با بریس، یک ماه بعد با و بدون بریس، چهار ماه بعد با و بدون بریس، در حالتهای باچشم باز و بسته، ایستاده روی یک و دو پا، اختلال در سیستم حس عمقی با استفاده از صفحه نیرو ثبت می گردید. یافته ها: میانگین شاخصهای تعادل ایستای مورد ارزیابی در بیماران اسکولیوزی در تمامی حالات نسبت به افراد سالم تغییراتی یافته بودند. این تغییرات در بعضی از حالتها در جهت افزایش و در بعضی از حالتها در جهت کاهش نوسانات مرکز فشار بودند. نتیجه گیری:به طور کلی اسکولیوز باعث بر هم زدن تعادل بیماران می شود. بیماران با اتخاذ حرکت بیشتر تنه سعی در حفظ تعادل مجدد می کنند. هنگامی که بریس جهت اصلاح انحراف به بیمار داده می شود این تعادل دوباره دستخوش تغییر می گردد. در این مطالعه نشان داده شد که بریس در بیشتر موارد باعث تغییر شاخصهای تعادل ایستا گردید.

بررسی تاثیر کفی با قوس طولی و عرضی بر توزیع فشار کف پا در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1393
  مریم پرتوی فر   رضا وهاب کاشانی

چکیده هدف: آرتریت روماتوئید یک بیماری التهابی مزمن است که سبب تغییرات ساختاری و عملکردی در مفاصل پا شده و منجر به تغییر توزیع فشار کف پا می گردد. بنابراین هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر آنی کفی دارای حمایت قوس طولی-داخلی و پد متاتارس بر توزیع فشار کف پایی در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید بوده است. روش بررسی: در این مطالعه شبه تجربی، پانزده داوطلب مبتلا به آرتریت روماتوئید با استفاده از روش غیر احتمالی ساده انتخاب شدند. فشار کف پا با استفاده از دستگاه پدار و در چهار منطقه آناتومیکی در دو حالت با کفی و بدون کفی اندازه گیری شد و میانگین حداکثر فشار (کیلوپاسکال) در این نواحی در دو حالت تاثیر آنی و یک ماهه مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: کفی دارای حمایت قوس طولی-داخلی و پد متاتارس سبب کاهش معنادار میانگین حداکثر فشار در نواحی پاشنه (015/0 p<) و سر متاتارس ها (03/0 p<) و افزایش معنادار فشار در ناحیه میانی پا (00/0 p<) نسبت به حالت بدون کفی شد. در ناحیه انگشتان نیز تفاوت معناداری بین میانگین حداکثر فشار در دو حالت ارزیابی مشاهده نگردید. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که کفی دارای حمایت قوس طولی-داخلی و پد متاتارس با اصلاح الگوی فشار بر پاشنه و سر متاتارس ها در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید، سبب افزایش فشار در ناحیه میانی پا و کاهش فشار در نواحی پاشنه و سر متاتارس ها شده است. در نتیجه این کفی به عنوان یک مداخله درمانی در این بیماری جهت توزیع طبیعی تر فشار کف پا پیشنهاد می گردد. کلید واژه ها: آرتریت روماتوئید، فشار کف پا، کفی دارای حمایت قوس طولی-داخلی، پد متاتارس، پدار

بررسی تاثیر ارتوز جدید با مفصل هیپ داخلی پیشبرنده بر استقلال عملکردی و پارامترهای راه رفتن افراد مبتلا به آسیب نخاعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1394
  منیره احمدی بنی   فرزام فرهمند

چکیده: هدف: ارتوزهای مکانیکی، ساده ترین و رایج ترین روش برای کمک به ایستادن و راه رفتن بیماران آسیب نخاعی می باشد. از سال 1960 تا کنون تلاش های زیادی جهت ساخت ارتوز مناسب برای این بیماران انجام شده است. ارتوزهای مکانیکی ساخته شده را می توان در 3 دسته ارتوزهای سنتی، ارتوزهای رسیپروکال و ارتوزهای مدیال لینکیج قرار داد. اگرچه در مقایسه با ارتوزهای سنتی، ارتوزهای رسیپروکال باعث بهبود راه رفتن می شوند، اما ارتوزها مدیال لینکیج از مقبولیت بیشتری برخوردارند زیرا وزن و حجم کمتری دارند و بیماران قادرند بصورت مستقل آن را بپوشند و دربیاورند. در این مطالعه با استفاده از ترکیب مزایای مفاصل مدیال لینکیج و رسیپروکال به ساخت مفصل جدیدی پرداختیم و پارامترهای راه رفتن و استقلال عملکردی را با ارتوز مرسوم ایزوسنتریک مقایسه نمودیم. مواد و روش: در ابتدا مفصل جدید در نرم افزار سالیدورکز طراحی و سپس در محیط واقعی ساخته شد. قبل از انجام تست بر روی بیماران، مفصل جدید بر روی ابزار شبیه ساز فلج اندام تحتانی نصب شده و پارامترهای فضایی-مکانی و گشتاور تولیدی توسط سیتم ارزیابی شد. سپس ارتوز ساخته شده و پارامترهای راه رفتن و استقلال عملکردی با استفاده از سیستم آنالیز حرکت و پرسشنامه استقلال بین ارتوز جدید و ارتوز مرسوم رسیپروکال مقایسه گردید. یافته ها: میزان گشتاور تولیدی توسط این سیستم 09/0 نیوتن بر کیلوگرم محاسبه شد که از موارد مشابه بیشتر بود. در ارزیابی ارتوز بر روی بیماران آسیب نخاعی، طول گام و سرعت راه رفتن با ارتوز جدید نسبت به ارتوز مرسوم ایزوسنتریک رسیپروکال به ترتیب 57/28 و 9/40 درصد افزایش یافت. همچنین مدت زمان پوشیدن و درآوردن و استقلال عملکردی هنگام استفاده از ارتوز جدید بهبود یافت. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد بیماران با استفاده از ارتوز جدید در مقایسه با ارتوز مرسوم رسیپروکال با طول گام طبیعی تر و سریعتر راه می روند و استقلال بیشتری دارند.

بررسی مقایسه ای تعادل ایستا و حس عمقی در دواندام بیماران مبتلا به پارگی کانل لیگامان متقاطع قدامی قبل و بعد از جراحی با استفاده از بریس عملکردی زانو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1386
  روشنک بقایی رودسر   مهیار صلواتی

چکیده ندارد.

مقایسه تاثیر کمربند لومبوساکرال متداول با کمربند لومبوساکرال اصلاح شده بر میزان درد کمر و تاثیر بر قابلیت انجام فعالیت های روزمره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1387
  سارا سلیمی   مرضیه فریمانی

چکیده ندارد.