نام پژوهشگر: رضا هویدا

بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با میزان رضایت شغلی در میان اعضای هیات علمی دانشگاه قم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1388
  مهناز غفارپور   قربانعلی سلیمی

هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه بین انواع فرهنگ سازمانی با میزان رضایت شغلی اعضای هیات علمی دانشگاه قم در سال 88-1387 بوده است. روش مورد استفاده جهت انجام این پژوهش توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت دانشگاه قم در سال تحصیلی 88-1387 و به تعداد 177 نفر بود که از این تعداد 140 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه محقق ساخته، فرهنگ سازمانی بر مبنای الگوی کویین و رضایت شغلی بر اساس نظریه های مربوط به رضایت شغلی مانند نظریه انگیزش- بهداشت هرزبرگ تدوین شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و محتوایی و ضریب پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب (87/0)و (84/0)بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی(توزیع فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی،تحلیل واریانس تک متغیره و چند متغیره) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان دادکه بین فرهنگ مشارکتی،فرهنگ عقلانی، فرهنگ ایدئولوژیکی با رضایت شغلی هر کدام به ترتیب با ضریب همبستگی(85/0)و(81/0)و(46/0)در سطح 05/0p≤ رابطه مثبت و معنادار ی وجود دارد. و بین فرهنگ سلسله مراتبی با رضایت شغلی با ضریب همبستگی(17/0-) رابطه معنادار ی مشاهده نشد. ضمنا بین ادراکات اعضای هیات علمی از فرهنگ سازمانی دانشگاه بر اساس متغیرهای سن، سابقه کار، وضعیت تاهل، مرتبه علمی تفاوت معناداری مشاهده شده است. و در بین رضایت شغلی آنان فقط بر اساس متغیرهای سن و سابقه کار تفاوت معنادار مشاهده شد.

تعیین رابطه بین استراتژیهای خود رهبری و خلاقیت اعضای هیأت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  راضیه آقا بابایی   رضا هویدا

چکیده هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه استراتژیهای خود رهبری و خلاقیت اعضای هیات علمی دانشگاه علم و صنعت بوده است. در این پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علم و صنعت در سال تحصیلی 88-1387 بود که بالغ بر345 نفربودندو از این تعداد، 119 نفر استاد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه استاندارد خود رهبری با 31 سوال بسته پاسخ بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت با ضریب پایایی 81% و پرسشنامه خلاقیت رندسیپ با 48 سوال بسته پاسخ بر اساس مفیاس درجه بندی لیکرت با ضریب پایایی87% بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی درصد،فراوانی تراکمی، میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون،ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس چندگانه) صورت گرفت.یافته های یژوهش نشان داد که بین استراتژیهای خود رهبری و خلاقیت اعضای هیات علمی دانشگاه علم و صنعت رابطه مثبت وجود دارد (05/0 p<) و نیز ازبین استراتژی های خودرهبری، استراتژی تفکر سازنده دارای اهمیت بیشتری در پیش بینی خلاقیت است. کلید واژه: استراتژیهای خود رهبری، خلاقیت، اعضای هیئت علمی abstract the main purpose of this research was to study the relation between self leadership strategies and creativity among faculty members at science and technology university of iran. research method was descriptive correlative and statistical population of research included all faculty members at science and technology university of iran in 2009- 2010 academic year who were 345. statistical sample was 119 who were selected by random stratified sampling method. to gather data, two questionnaires were used: self- leadership questionnaire and radnsip questionnaire. the reliability coefficients of questionnaires were obtained through cronbach alpha as 0.81 and 0.87. collected data was analyzed at two levels of descriptive statistics (frequency, percentage, mean, and standard deviation) and inferential statistics (correlation coefficient, multivariate variance and regression). result of study showed that there is a significant and positive relation between the self- leadership behavioral- focused strategies, natural reward strategies, constructive thought strategies and creativity and among self- leadership strategies, constructive thought strategies have significant proportion in anticipating creativity. keywords: self-leadership strategies, creativity, faculty members

بررسی رابطه بین شایسته سالاری و عدالت سازمانی مدیران دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 88-1387
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  معصومه بابادی   سید علی سیادت

چکیده هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین شایسته سالاری و عدالت سازمانی مدیران دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بود که در قالب 5 فرضیه با در نظر گرفتن ابعاد شایسته سالاری و عدالت سازمانی مدیران دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه اعضای هیأت علمی و مدیران گروه در دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان به ترتیب 104- 645 – 33- 468 نفر در سال تحصیلی 1388- 1387 بود. که از این تعداد 250 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه بندی متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه بود شامل، پرسشنامه محقق ساخته شایسته سالاری که دارای دو بعد کلی وظایف و مهارتها و حاوی 48 سوال بسته پاسخ بر اساس مقیاس درج بندی لیکرت با ضریب پایائی 96/. و پرسشنامه عدالت سازمانی ینهوف و مورمن دارای 21 سوال بسته پاسخ بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت با ضریب پایائی 95/. بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، در صد فراوانی تراکمی، میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی (رگرسیون چند گانه و تحلیل واریانس چند گانه، آزمون f) صورت گرفت. یافته ها نشان داد: 1) عدالت توزیعی با مولفه های وظایف نظارتی، وظایف رهبری، مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی شایسته سالاری رابطه دارد. 2)عدالت تعاملی با مولفه وظایف رهبری رابطه دارد و مولفه های وظایف نظارتی، وظایف رهبری و مهارت های ادراکی تحت رابطه عدالت رویه ای بود. کلید واژه ها: شایسته سالاری، عدالت سازمانی، مدیران، دانشگاه. abstract the purpose of this research was to study the relationship between meritocracy and organizational justice at university of isfahan and istahan medical sciences university which was carried out through five hypotheses with regard to meritocracy and organizational justice dimensions. research method was descriptive-correlative. statistical population included all faculty members and departments sciences university who were 468, 33,645, and 104 respectively in academic year 1388- 89. statistical sample was 250 that were selected randomly. research instruments were two questionnaires: a self - made meritocracy questionnaire with 48 items consists of two general dimensions of functions and skills with r=0.96, and niehoff and moorman organizational justice questionnaire consists of 21 items and r=0.95 collected data were analysed through descriptive statistics (frequency, percentage, average, standard, deviation) and inferential statistics (manova and f test). findings showed that: 1) distributive justice affects meritocracy on supervision and leadership functions, and on technical, human, and conceptual skills. 2) organizational justice affects leadership function while procedural justice affects supervision and leadership functions, and conceptual skill. keywords: meritocracy, organizational justice, executives, university.

بررسی الزامات استقرار نظام مدیریت کیفیت در حوزه پژوهشی دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  محبوبه جمشیدی کوهساری   رضا هویدا

چکیده هدف اصلی این پژوهش شناسایی الزامات نظام مدیریت کیفیت فراگیر در حوزه پژوهشی دانشگاه اصفهان بود. سوالهای پژوهش با توجه به مولفه های مدیریت کیفیت (تعهد مدیران، بهبود مستمر فرایندها ، مشتری محوری ، منابع انسانی ، مدیریت اطلاعات ، زیرساختهای کیفیت ، استفاده از نتایج ، انعطاف پذیری، مشارکت در فعالیتهای پژوهشی، ایجاد فرهنگ کیفیت و تناسب ساختارهای سازمانی) که بر اساس مطالعه استانداردهای بین المللی مدیریت کیفیت و پیشینه نظری مدیریت کیفیت تدوین شد. روش پژوهش ، توصیفی و از نوع پیمایشی بود . جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی (571 نفر) ودانشجویان تحصیلات تکمیلی(3648 نفر) دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 88_1387 است که از میان آنها یک نمونه 165 نفری از اعضای هیات علمی و 239 نفر دانشجویان تحصیلات تکمیلی با استفاده از شیوه طبقه بندی متناسب با حجم انتخاب گردیدند . ابزارگردآوری داده ها یک پرسشنامه 51 سوالی محقق ساخته بود که با توجه به 11 مولفه ذکر شده و بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت تهیه شده بود. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 88/0 تایید گردید و روایی پرشسنامه نیز از طریق روایی محتوایی مورد تایید قرار گرفت . جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمونهای t تک متغیره و تحلیل واریانس استفاده گردید. نتایج با توجه به میانگینهای حاصله نشان داد تمامی مولفه ها به طور معناداری از سطح متوسط (3) کوچکتر بود. میانگین نمرات اعضای هیات علمی در دانشکده های مختلف متفاوت بود ولی تفاوت قابل توجهی بین نمرات دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشکده های مختلف مشاهده نگردید. بررسی میانگین ها نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین نظرات اعضای هیأت علمی بر اساس رتبه علمی در خصوص مولفه های الزامات نظام مدیریت کیفیت وجود نداشت و نیز تفاوت قابل ملاحظه ای بین میانگین نظرات دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری مشاهده نگردید. همچنین با توجه به میانگین های بدست آمده بین نمرات اعضای هیات علمی و نمرات دانشجویان تحصیلات تکمیلی در تمامی مولفه ها تفاوت قابل توجهی مشاهده نگردید. کلید واژه ها: نظام مدیریت کیفیت ،حوزه پژوهشی، دانشگاه. abstract the main objective of the present study was to identify the requirements of establishing quality management system in research field of isfahan university. the study questions with regards to quality management factors (managers obligations, continuous improvement of processes, customer orientation, human resource, information management, quality substructures, using results flexibility, cooperation in research activities, creating quality culture and the coordination of organizational structures) were arranged by studying international standards of quality management and the theoretical record of quality management. the study method was descriptive and survey type. the statistical society of the study included faculty members (571 individuals) and m.s degree and ph.d students (3648 individuals) of isfahan university in college year of 1387- 1388 (2008-2009) from which a sample of 165 individuals and 239 individuals was selected from faculty members and m.s degree and ph.d students by categorical sampling method in proportion of volume. the data gathering tool was one researcher – made questionnaire prepared with regard to 11 announced factors and based in likert grading scale. the stability coefficient of questionnaire has been confirmed of questionnaire has been confirmed by using crunbach alpha in questionnaire as (0.88) and its fluency was confirmed by content fluency. t tests and variance analysis were used for statistical analysis. finding showed that all factors were significantly smaller than medium level. the mean score co scientific board members in different universities were different but there was not a considerable difference between the scores of m. s degree and ph.d students in different universities. the verification of means showed that there was not a significant difference between the scientific board members views based on scientific level with regard to factors of requirements of quality management system and no considerable difference was observed between the opinions of m. s degree and ph.d students. also considering the enhanced means no difference was observed between the scores of scientific faculty members and m.s degree and ph.d students in all factors. keywords: quality management system, research field, university.

بررسی رابطه بین هویت سازمانی و تعهد سازمانی در بین مدرسان مراکز تربیت معلم استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  مهدی صادقیان سورکی   رضا هویدا

هدف از انجام این پژوهش، تعیین رابطه ی بین هویت سازمانی با تعهد سازمانی در بین مدرسان مراکز تربیت معلم استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری بوده است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی مدرسان مراکز تربیت معلم این دو استان بود که در سال 1388 مشغول به تدریس بودند و از این تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری طبقه بندی متناسب با حجم انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بوده است. برای جمع آوری اطلاعات پژوهش، از پرسشنامه های هویت سازمانی چنی(1982) با ضریب آلفای کرونباخ 84/0 و تعهد سازمانی آلن و مایر(1991) با ضریب آلفای کرونباخ 83/0استفاده شده است. داده های حاصل با استفاده از روش های آماری تحلیل مانوای تک گروهی و تحلیل رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در نهایت نتایج ذیل به دست آمد: 83 درصد تغییرات و واریانس نمرات مربوط به تعهد سازمانی به وسیله ترکیبی از متغیرهای پیش بین یعنی شباهت، عضویت و وفاداری قابل توضیح و تبیین می باشد. در معادله رگرسیون همزمان ، هر سه متغیر با ضرایب استاندارد بتا 135/0برای مولفه عضویت، 386/0 برای مولفه وفاداری و 571/0برای مولفه شباهت دارای توان پیش بین معناداری برای تعهد سازمانی هستند. 22 درصد تغییرات و واریانس نمرات مربوط به تعهد عاطفی به وسیله ترکیبی از متغیرهای پیش بین یعنی شباهت، عضویت و وفاداری قابل توضیح و تبیین می باشد. در معادله رگرسیون همزمان، متغیر شباهت با ضریب استاندارد بتا 44/0دارای توان پیش بین معناداری برای تعهد عاطفی بوده است. 45 درصد تغییرات و واریانس نمرات مربوط به تعهد هنجاری به وسیله ترکیبی از متغیرهای پیش بین یعنی شباهت، عضویت و وفاداری قابل توضیح و تبیین می باشد. در معادله رگرسیون همزمان، متغیر شباهت با ضریب استاندارد بتا 74/0 دارای توان پیش بین معناداری برای تعهد هنجاری بوده است. 98درصد تغییرات و واریانس نمرات مربوط به تعهد پایدار به وسیله ترکیبی از متغیرهای پیش بین یعنی شباهت، عضویت و وفاداری قابل توضیح و تبیین می باشد. در معادله رگرسیون همزمان، متغیر وفاداری با ضریب استاندارد بتا 96/0دارای توان پیش بین معناداری برای تعهد پایدار بوده است. بین میزان هویت سازمانی و تعهد سازمانی در بین مدرسین مراکز تربیت معلم اصفهان و چهارمحال و بختیاری با توجه به متغیر جنسیت و استان محل خدمت تفاوت معنادار وجود ندارد (05/0?<). اما بین گروه های سه گانه سابقه و سن ، در متغیرهای هویت سازمانی و تعهد سازمانی تفاوت معنادار وجود دارد(05/0?<).

بررسی رابطه بین ابعاد جو سازمانی و رفتار اخلاقی کارکنان دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  مهدی کریمی   سعید رجایی پور

هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین ابعاد جو سازمانی و رفتار اخلاقی کارکنان ستادی دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی در سال تحصیلی 1389بود.روش پژوهش توصیفی(همبستگی) بوده و جامعه مورد مطالعه شامل 2067 نفر از کارکنان ستادی دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعداد 129 نفر از آنان انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، شامل پرسشنامه جو سازمانی لیتوین و استرینجر(1968) با 50 سوال و پرسشنامه رفتار اخلاقی لوزیر(2000) دارای 13سوال با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود و ضریب پایایی آنها به ترتیب 78/. و 91/. به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از شاخص های میانگین، ،انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون ،رگرسیون، آزمون tمستقل، تحلیل واریانس یک راهه و چند گانه استفاده شد.یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که از میان ابعادجو سازمانی، مسئولیت،استاندارد و تضاد رابطه معناداری را با رفتار اخلاقی دارند(05/0>p). بین ابعاد دیگر جو سازمانی یعنی حمایت، ریسک پذیری، پاداش، هویت، ساختار،صمیمیت و جو کلی سازمان با رفتار اخلاقی کارکنان رابطه معنا داری مشاهده نشد(05/0p>). متغیرهای دموگرافیک(جنسیت، دانشگاه محل خدمت، میزان تحصیلات )تفاوت معناداری را از نظر رفتار اخلاقی نشان ندادند(05/0p>). همچنین متغیرهای دموگرافیک( سابقه خدمت، سن) تفاوت معناداری را از نظر جو سازمانی نشان دادند(05/0>p). با توجه به اینکه میانگین نمرات ابعاد جو سازمانی و رفتار اخلاقی در هر دو دانشگاه در سطح پایینی قرار داشت، لذا به مدیران دانشگاه پیشنهاد می شود که با توسعه و بهبود ارتباطات، مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری ها، دادن اختیار و آزادی عمل به کارکنان ، استفاده از سیستم های پاداش و حمایت زمینه بهبود رفتار اخلاقی کارکنان را فراهم نمایند

بررسی رابطه بین مولفه های عارضه یابی سازمانی مبتنی بر مدل شش وجهی ویزبورد با ابعاد سیستم اجتماعی پارسونز در دبیرستان های شهر ممسنی (استان فارس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  علی قهرمانی فرد   سید علی سیادت

هدف پژوهش حاضر بررسی میزان همبستگی بین مولفه های عارضه یابی سازمانی مبتنی بر مدل شش وجهی ویزبورد (رهبری، ساختار، ارتباطات، پاداش، هدف و مکانیسمهای کمک کننده) با ابعاد سیستم اجتماعی پارسونز (سازگاری، دستیابی به هدف، یگانگی و حفظ الگو) در دبیرستانهای شهر ممسنی از توابع استان فارس بود. فرضیات پژوهش با در نظر گرفتن شاخص های عارضه یابی سازمانی مبتنی بر الگوی ویزبورد و ابعاد سیستم اجتماعی پارسونز و با توجه به متغییر های دموگرافیگ همچون سن، جنس، میزان تحصیلات و سابقه خدمت مطرح و مورد آزمون قرار گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل 794 نفر از دبیران دبیرستانهای شهر ممسنی می باشد که از این تعداد 85 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، دو پرسشنامه عارضه یابی سازمانی و سیستم اجتماعی بود که با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی این پرسشنامه ها برابر با 92/0= ? و 81/0 = ? می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و واریانس) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن، رگرسیون خطی ساده و رگرسیون چند گانه) صورت گرفت. یافته ها نشان داد که: 1) بین مولفه های پاداش و هدف با بعد سازگاری رابطه معنادار وجود ندارد (05/ > p ). 2) بین مولفه پاداش با بعد دستیابی به هدف رابطه معنادار وجود ندارد (05/0 >p ). 3) بین مولفه های عارضه یابی با بعد یگانگی رابطه معنادار وجود دارد (05/0 >p ).4) بین مولفه های عارضه یابی با بعد حفظ الگو رابطه معنادار وجود دارد (05/0 >p ). 5) بین نظرات دبیران نسبت به مولفه پاداش بر حسب متغیر جنس تفاوت وجود دارد (05/0 > p ). 6) بین نظرات دبیران نسبت به ابعاد سیستم اجتماعی بر حسب متغیرهای دموگرافیک تفاوتی وجود ندارد (05/0 > p ). کلید واژه ها: عارضه یابی سازمانی، رهبری، ساختار، ارتباطات، پاداش، هدف ، مکانیسمهای کمک کننده و سیستم اجتماعی.

بررسی نقش عوامل مدیریتی، آموزشگاهی، فردی و خانوادگی در ترک تحصیل دانش آموزان عشایری استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  محمد انصاری   سعید رجایی پور

این پژوهش با هدف بررسی نقش عوامل مدیریتی، آموزشگاهی، فردی و خانوادگی در ترک تحصیل دانش آموزان عشایری استان فارس از نظرمدیران و معلمان انجام شد. با توجه به اینکه ترک تحصیل یکی از معضلات مهم خانواده ها و دست اندرکاران تعلیم و تربیت عشایری است، این پژوهش بر آن بود تا به تبیین و تشریح این موضوع بپردازد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شا مل کلیه ی مدیران و معلمان مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی در آموزش و پرورش عشایرسیار استان فارس به تعداد 784 نفر و در سال تحصیلی 1389-1388 بود که با توجه به گسترده بودن جامعه ی آماری از بین آنها111نفر به عنوان نمونه و با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته با 41 سئوال بسته پاسخ بر حسب طیف پنج درجه ای لیکرت بود که روایی آن به صورت صوری و محتوایی مورد تأیید اساتید و متخصص در زمینه علوم تربیتی و مدیریت آموزشی قرار گرفت و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ 79/. بر آورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین وانحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره، tمستقل،2 tهتلینگ، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی) با استفاده از نرم افزارآماری spss صورت گرفت. یافته های این تحقیق نشان دادکه: عوامل خانوادگی، آموزشگاهی و فردی بیش از سطح متوسط و عوامل مدیریتی کمتر از سطح متوسط در ترک تحصیل دانش آموزان عشایری موثر بوده اند، در این میان عوامل خانوادگی بیشترین تأثیر و عوامل مدیریتی کمترین تأثیر را داشته اند. همچنین نتایج نشان داد که بین نظرات مدیران و معلمان بر حسب سمت در مورد عوامل آموزشگاهی و فردی و بین نظرات آنان بر حسب جنسیت در عوامل خانوادگی و فردی تفاوت معنا دار وجود دارد، اما بین نظرات نمونه ی آماری بر حسب تحصیلات و سابقه ی کار تفاوت معناداری مشاهده نشد. کلیدواژه ها: ترک تحصیل، عوامل مدیریتی، عوامل آموزشگاهی، عوامل فردی، عوامل خانوادگی، دانش آموزان عشایری.

بررسی رابطه بین میزان کاربست مولفه های مدیریت دانش با سبکهای رهبری چندگانه مدل برنارد باس در دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1386
  اکرم نیک بخت   سید علی سیادت

هدف تحقیق حاضر بررسی میزان همبستگی بین مولفه های مدیریت دانش (ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش) با مولفه های سبک رهبری چندگانه (تحولی، تبادلی و عدم مداخله گر) در دانشگاه اصفهان بود. سئوالات پژوهش با در نظر گرفتن شاخصهای مدیریت دانش و سبکهای رهیری چندگانه و با توجه به ماهیت پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری 456 نفر اعضای هیئت علمی بود که از این تعداد 105 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، دو پرسشنامه مدیریت دانش و سبکهای رهبری چندگانه بود که پرسشنامه مدیریت دانش با ضریب اعتبار 89/0 و سبکهای رهیری چندگانه با ضریب اعتبار 92/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگ.....

بـررسی رابطه آرزوهای شغلی و عوامل استرس زا در دبیران دبیرستانهای دخترانه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  زهرا امیری   رضا هویدا

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین آرزوهای شغلی با عوامل استرس زا در دبیران دبیرستان های دخترانه اصفهان بود. آرزو می تواند یک متغیر مهم در درک خودپنداره افراد، رفتار مرتبط با شغل، درک اجبارهای اجتماعی در فرصت های در دسترس و انتخاب و دستیابی مرتبط با شغل و تحصیل آینده باشد؛ در دستیابی به آن وجود دغدغه و عواملی استرس زا بی-تاثیر نخواهد بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است که جامعه آماری آن کلیه دبیران زن دبیرستان های شهر اصفهان در سال تحصیلی 1389-1388 شامل 1535 نفر که تعداد 310 نفر این جامعه آماری به عنوان نمونه با روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته (1389) آرزوهای شغلی دارای 42 سوال برای عنوان شغل های (هیئت علمی دانشگاه، پزشکی، مشاغل آزاد، معلمی، مشاغل ورزشی و مشاغل سازمانی) و برای استرس معلمان از پرسشنامه میزان، منابع و استرس معلمان کی ریاکو و ساتکلیف (1978) استفاده شده است. هر دوپرسشنامه از لحاظ روایی دارای روایی محتوایی و صوری بوده و پایایی پرسشنامه ها؛ پرسشنامه آرزوهای شغلی به وسیله کودر – ریچاردسون مورد محاسبه قرار گرفت که ضریب 87/. به دست آمد و برای پرسشنامه استرس از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب 83/. بدست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها در دوسطح توصیفی(فراوانی، میانگین، انحراف معیار و واریانس) و استنباطی (همبستگی پیرسون، رگرسیون، تحلیل واریانس چندگانه-انوا ) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین آرزوهای شغلی با عوامل استرس زا در دبیران دبیرستان های دخترانه در سطح خطای 05/0 p رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین عنوان شغل ها؛ شغل سازمانی با عامل وضعیت اقتصادی و اجتماعی از عوامل استرس زای در سطح خطای 05/0 p رابطه معنی داری وجود دارد ونیز بین آرزوهای شغلی هیئت علمی دانشگاه، پزشکی، مشاغل آزاد، معلمی، مشاغل ورزشی با عوامل استرس زا رابطه معنی داری وجود نداشت.

تعیین روابط چندگانه میان مراحل فرایند مدیریت استراتژیک و فرایند تبدیل دانش با مولفه های سرمایه فکری در دانشگاه های دولتی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  پیمان یارمحمدزاده   رضا هویدا

هدف تحقیق حاضر، بررسی روابط چندگانه میان فرایند مدیریت استراتژیک و فرایند تبدیل دانش با مولفه های سرمایه فکری از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی اصفهان بوده است. سوال های پژوهش با توجه به سه مرحله فرایند مدیریت استراتژیک،(تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژی) و چهار مرحله فرایند تبدیل دانش(اجتماعی سازی، برونی سازی، ترکیب و درونی سازی دانش) و سه مولفه سرمایه فکری(سرمایه انسانی، ساختاری و مشتری) تدوین شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی تمام وقت دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی اصفهان و صنعتی اصفهان (1472 نفر) در سال تحصیلی 89-1388 بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، 237 نفر به عنوان نمونه ی آماری انتخاب گردیده و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه ی فرایند مدیریت استراتژیک با 60 گویه، فرایند تبدیل دانش با26 گویه و مولفه های سرمایه فکری با 35 گویه بوده که بر اساس مقیاس پنج درجه ای لیکرت تدوین شده بودند. روایی محتوایی پرسشنامه ها با تأیید متخصصان علوم تربیتی و مدیریت تعیین شده و ضرایب پایایی آنها به ترتیب 85/0، 96/0 و 93/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری spss و amos graphic و در دو سطح توصیفی- استنباطی صورت گرفت که در سطح توصیفی از آماره های فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از تحلیل رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس چندمتغیره و مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته-های پژوهش حاکی از آن است که بین مراحل فرایند مدیریت استراتژیک(تدوین، کاربرد و ارزیابی استراتژی) با هر سه مولفه سرمایه فکری (انسانی، ساختاری و مشتری) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. از لحاظ روابط پیش بینی متغیرها، بین مراحل تدوین استراتژی و ارزیابی استراتژی با سرمایه انسانی، بین مراحل تدوین استراتژی و ارزیابی استراتژی با سرمایه ساختاری، و بین مراحل تدوین استراتژی با سرمایه مشتری رابطه پیش بینی کننده وجود دارد. بین مراحل فرایند تبدیل دانش(اجتماعی سازی، برونی سازی، ترکیب و درونی سازی دانش) با هر سه مولفه سرمایه فکری (انسانی، ساختاری و مشتری) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. از لحاظ روابط پیش بینی متغیرها، مراحل ترکیب و درونی سازی دانش با سرمایه انسانی، مرحله درونی سازی دانش با سرمایه ساختاری، و مرحله درونی سازی دانش با سرمایه مشتری رابطه پیش-بینی کننده داشته و در سایر متغیرها این روابط معنادار نبوده است.

بررسی عوامل اجتماعی - فرهنگی موثر بر عدم موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی ( مورد مطالعه شهرستان دلفان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  سعید چراغی یوسف آباد   مهدی ادیبی سده

چکیده: یکی از بحرانهای بزرگ نظام آموزشی که هر ساله منابع انسانی و مادی زیادی از جوامع را به هدر داده و به دنبال خود اثرات ناگواری بر پیکر اجتماع وارد می سازد، مساله ی عدم موفقیت تحصیلی دانش آموزان است. بدون شک ریشه اصلی این پدیده ها به عوامل اجتماعی – فرهنگی موجود در جامعه بر می گردد. آنچه که در این تحقیق بیان می شود بررسی عوامل اجتماعی – فرهنگی موثر بر عدم موفقیت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان دلفان در سال تحصیلی89-88 می باشد. روش تحقیق مطالعه حاضر از نوع پیمایش بوده، داده ها با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری چند مرحله ای بدست آمده است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان دلفان که تعداد آنها 3825 می باشد. تعداد نمونه 349 نفر که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده-ها و آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل واریانس، رگرسیون چند متغیره و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین ابعاد، پایگاه اجتماعی – اقتصادی ( سواد والدین ، شغل پدر و بعد خانوار)، وضعیت خانوادگی ( بی تفاوتی خانواده، ازدواج زودرس، تقدیر گرایی و عدم آینده نگری والدین ) و نابرابری اجتماعی ( فقر، نابرابری جنسی و نابرابری آموزشی) رابطه ی معنا داری وجود دارد. اما بین عوامل مدرسه ای و عدم موفقیت تحصیلی رابطه ی معنا داری وجود ندارد. در بین عوامل تاثیر گذار، وجود نابرابری جنسیتی، بی تفاوتی خانواده، تحصیلات پدر و ازدواج در سن پایین، بیشترین تاثیرات را بر عدم موفقیت تحصیلی دانش آموزان داشته اند . کلید واژه ها: دانش آموز، فرهنگ، دلفان، نابرابری آموزشی، کلیشه های جنسیتی، شکاف نسلی.

بررسی میزان کاربست مولفه های الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  نسرین هاشم بیک   سید علی سیادت

هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان کاربست مولفه های الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود که در قالب 8 سوال با در نظر گرفتن مولفه های الگوی سایبرنتیک (نظارت و کنترل، پیوندهای سست و سخت، تعاملات، تصمیم گیری، سلسله مراتب، رهبری، توازن در مدیریت) انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کلیه اساتید (1109= n) دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1389– 1388 بود که از این تعداد 354 نفر هیات علمی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته الگوی سایبرنتیک با 50 سوال بسته پاسخ بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت با ضریب پایایی 90/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره، تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون f و آزمون لوین) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در میزان استفاده از الگوی سایبرنتیک در سازماندهی فعالیت های خود، از جایگاه مناسبی برخوردارند و این وضعیت در زمینه مولفه نظارت (با میانگین 47/3)، پیوندهای سست و سخت (با میانگین 32/3)، تعاملات (با میانگین 49/3)، تصمیم گیری (با میانگین 24/3)، رهبری (با میانگین 35/3)، سلسله مراتب (با میانگین 66/3)، توازن در مدیریت (با میانگین 38/3) صادق است. همچنین نتایج حاکی از آن است که دو دانشگاه مذکور، گرایش به این الگو دارند و بیشترین گرایش در پیوند با مولفه سلسله مراتب با میانگین 66/3 بوده است.

آسیب شناسی سازمانی دانشگاه های منتخب دولتی شهر اصفهان و ارتباط آن با سلامت سازمانی و کیفیت محیط کار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  حمید رحیمی   رضا هویدا

چکیده هدف این تحقیق تحلیل آسیب شناسی سازمانی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بر اساس مدل شش جعبه ویزبورد و ارتباط آن با سلامت سازمانی و کیفیت محیط کار بود. سوالات تحقیق با در نظر گرفتن آسیب های سازمانی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بر اساس مدل شش جعبه و ارتباط آن با سلامت سازمانی و کیفیت محیط کار بر حسب ویژگی های دموگرافیک (جنسیت، رشته تحصیلی، وضعیت استخدامی، سنوات خدمت، مرتبه علمی و دانشگاه محل خدمت) طراحی شد. نوع تحقیق از نظر هدف توسعه ای و از نظر روش، توصیفی - همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 90- 1389 به تعداد 1544 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 218 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. در این پژوهش از سه پرسشنامه محقق ساخته آسیب شناسی سازمانی دارای 77 سوال بسته پاسخ، پرسشنامه کیفیت محیط کار شامل25 سوال و پرسشنامه سلامت سازمان شامل 26سوال با مقیاس ده درجه ای استفاده شد. روایی پرسشنامه ها بصورت محتوایی، صوری و سازه مورد تایید قرار گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه آسیب شناسی با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 94/0درصد، ضریب پایایی پرسشنامه کیفیت محیط کار91/0 درصد و پرسشنامه سلامت سازمان93/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری در دو سطح توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t، آزمون تحلیل واریانس، رگرسیون، تحلیل مسیر و آزمون بونفرونی)صورت گرفت. یافته ها نشان داد میانگین آسیب های سازمانی در مولفه رهبری، ارتباطات و پاداش کمی بالاتر از حد متوسط بوده و در مولفه های مقاصد، ساختار و مکانیزم های یاری رسان پایین تر از حد متوسط می باشد. بیشترین آسیب ها در حوزه انگیزش و پاداش و کمترین آسیب ها مربوط به حوزه مکانیزم های یاری رسان می باشد. همچنین رابطه منفی و غیرمعناداری بین هر یک از مولفه های مقاصد، رهبری، ارتباطات، انگیزش و مکانیزم های یاری رسان با کیفیت محیط کار وجود دارد. بین مولفه های ساختار، انگیزش و مکانیزم های یاری رسان با سلامت سازمانی رابطه مثبت و غیرمعنادار وجود داشته و بین مولفه های مقاصد، رهبری و ارتباطات با سلامت سازمان رابطه منفی و غیرمعنادار وجود دارد. تفاوت معناداری بین میانگین دیدگاه اعضای هیئت علمی در خصوص آسیب های موجود در دانشگاههای دولتی اصفهان بر حسب جنسیت، سابقه خدمت، رشته تحصیلی، مرتبه علمی، وضعیت استخدامی و دانشگاه محل خدمت وجود ندارد. تفاوت معناداری بین میانگین دیدگاه اعضای هیئت علمی در خصوص سلامت سازمانی دانشگاههای دولتی اصفهان بر حسب جنسیت، رشته تحصیلی و وضعیت استخدامی وجود ندارد. تفاوت معناداری بین میانگین دیدگاه اعضای هیئت علمی در خصوص کیفیت محیط کار دانشگاههای دولتی اصفهان بر حسب جنسیت، وضعیت استخدامی و دانشگاه محل خدمت وجود دارد. واژگان کلیدی: آسیب شناسی سازمانی- مدل شش جعبه ویزبورد- کیفیت محیط کار - سلامت سازمانی- دانشگاه.

بررسی رابطه بین سرمایه روان شناختی با کارآفرینی سازمانی اعضای هیئت علمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  محمد فروهر   رضا هویدا

چکیده هدف از انجام این پژوهش، تعیین رابطه ی بین سرمایه روان شناختی و کارآفرینی اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان بوده است. جامعهی آماری پژوهش حاضر، کلیهی اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان بود که در سال 1389 مشغول به کار بوده اند و از این تعداد، 165 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. روش پژوهش استفاده شده، توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه های سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران( 2007) و پرسشنامه محقق ساخته کارآفرینی سازمانی با 25 سوال استفاده گردیده است. داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و واریانس) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون دوگانه، آزمون تی، و آنوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین سرمایه روان شناختی و کارآفرینی سازمانی اعضای هیئت علمی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ( 05/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون دوگانه نشان داد هیچ یک از مولفه های سرمایه روان شناختی به تنهایی برآورد کننده میزان کارآفرینی سازمانی اعضای هیئت علمی دانشگاه نبودند. همچنین نتایج نشان داد که چهار مولفه سرمایه روان شناختی یعنی خودکارآمدی/ اعتماد به نفس، امیدواری، خوش بینی و انعطاف پذیری در سطح ( 05/0p<) رابطه معناداری با کارآفرینی سازمانی دارند. در نهایت نتایج نشان داد که در تحلیل میزان سرمایه روان شناختی و متغیر های دموگرافیک، از لحاظ جنسیت و سابقه اجرایی بین گروها تفاوت معنا داری وجود ندارد اما از لحاظ مرتبه علمی و سابقه خدمت بین گروها تفاوت وجود دارد. در کارآفرینی سازمانی، بین گروها از نظر جنسیت تفاوت وجود ندارد اما از لحاظ، مرتبه علمی، سن، سابقه اجرایی و سابقه خدمت تفاوت وجود دارد.

بررسی رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی در مدارس متوسطه شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  حجت اله مختاری فر   قربانعلی سلیمی

چکیده هدف از انجام این پژوهش، تعیین رابطه ی بین جامعه پذیری سازمانی با تعهد سازمانی دبیران مدارس متوسطه بوده است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیه ی دبیران مدارس متوسطه شهر همدان بود که در سال 1389 مشغول به کار بودند و از این تعداد، 143 نفر به صورت خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش استفاده شده، توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه های جامعه پذیری سازمانی کلاین و همکاران(2006)، و تعهد سازمانی آلن و مایر(1991) استفاده گردیده است. داده های حاصل با استفاده از روش های توصیفی، آزمون تی و تحلیل رگرسیون همزمان ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که فرضیه اصلی پژوهش مورد تائید قرار گرفته بنابراین، بین جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد( 05/0p<). از بین مولفه های جامعه پذیری، دو بعد وظیفه و همکاران دارای توان پیش بین معنا داری برای تعهد سازمانی بوده اند . تحلیل رگرسیون همچنین نشان می دهد بین ابعاد جامعه پذیری سازمانی در کل و تعهد عاطفی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد که از این ابعاد، وظیفه، اهداف و ارزش ها و تاریخچه رابطه معناداری با تعهد عاطفی نشان می دهند. همچنین بین ابعاد شش گانه جامعه پذیری سازمانی و تعهد مستمر رابطه مثبت و معنادار مشاهده شد که ابعاد زبان، سیاست و همکاران در سطح ( 05/0p<) دارای رابطه معناداری با تعهد مستمر می باشند. همچنین نتایج نشان داد که ارتباط بین شش بعد جامعه پذیری در کل و تعهد هنجاری مثبت بوده و ابعاد وظیفه و سیاست در سطح ( 05/0p<) رابطه معناداری با تعهد هنجاری دارند. در نهایت نتایج نشان داد که در تحلیل میزان جامعه پذیری و تعهد سازمانی از لحاظ متغیر های دموگرافیک، در متغیر جامعه پذیری، نمرات پاسخ دهندگان از از نظر تحصیلات و سن دارای تفاوت معناداری می باشد. همچنین بین نمرات تعهد سازمانی پاسخ دهندگان از نظر متغیر سابقه در سطح( 05/0p<) تفاوت معناداری مشاهده گردید. کلیدواژه ها: جامعه پذیری سازمانی، تعهد سازمانی.

تحلیل مقایسه ای ارزیابی شایسشگی های مدیران گروه های آموزشی دانشگاه سیستان وبلوچستان ودانشگاه علوم پزشکی زاهدان بر اساس الگوی 360 درجه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  عزیزالله اربابی سرجو   رضا هویدا

هدف:هدف از این پژوهش ارزیابی شایستگی های مدیران گروه های آموزشی بر اساس الگوی بازخورد 360 درجه در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه روسا/معاونین دانشکده ها(18نفر)، اعضای هیات دانشگاه علوم پزشکی( 265 نفر) و مدیران گروه های آموزشی (56 نفر)، کارشناسان آموزشی گروه ها(80نفر) و دانشجویان( 2850 نفر) در سال تحصیلی 90-1389 بود. برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم استفاده گردید که تعداد627 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پژوهشگر ساخته ارزیابی شایستگی های مدیران گروه های آموزشی به روش باز خورد 360 درجه بود که برای تعیین روایی آن از نظرات متخصصین بهره گرفته شده و پایایی آن با استفاده از فرمول ضریب آلفای کرونباخ 93/0 بدست آمد. یافته ها: یافته ها نشان داد که از دیدگاه360 درجه ایی (روسا/معاونین، مدیران گروه های آموزسی،اعضای هیئت علمی کارشناسان آموزشی و دانشجویان) مدیران گروه در حد مطلوب و حتی بالاتر بود. بیشترین امتیاز مدیر گروه ها ار دیدگاه خودشان(خودارزیابی) در شایستگی رهبری و تصمیم گیری، از دیدگاه روسا/معاونین در شایستگی ارتباطات وکارتیمی، از دیدگاه اعضای هیئت علمی در شایستگی کار تیمی و از دیدگاه دانشجویان در شایستگی برنامه ریزی و از دیدگاه کارشناسان آموزشی در شایستگی رهبری وتصمیم گیری بود. وا‍ژگان کلیدی: شایستگی، مدیران گروه آموزشی، باز خورد 360 درجه

بررسی رابطه مولفه های فرهنگ سازمانی، سرمایه اجتماعی و تعامل اجتماعی با فرایند دانش آفرینی در دانشگاه های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  لیلا مقتدایی خوراسگانی   رضا هویدا

چکیده در دهه اخیر یکی از عوامل موثر بر موفقیت سازمانها، دانش آفرینی بوده که اندیشمندان مختلفی مخصوصا در حوزه مدیریت به آن پرداخته اند. بر این اساس در پژوهش حاضر تلاش شده است ضمن بررسی میزان دانش آفرینی در دانشگاههای اصفهان و علوم پزشکی اصفهان، تاثیر عواملی چون فرهنگ سازمانی، سرمایه اجتماعی و تعامل اجتماعی، بر میزان دانش آفرینی تحلیل گردد. روش تحقیق، توصیفی ـ همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیات علمی دو دانشگاه به تعداد 1136 نفر در سال 90- 1389 بوده که از این تعداد، 288 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گشته اند. ابزار جمع آوری اطلاعات چهار پرسشنامه فرایند دانش آفرینی با 17 گویه، فرهنگ سازمانی با 18 گویه، سرمایه اجتماعی با 20 گویه و تعامل اجتماعی با 14 گویه بوده است. با استفاده از آلفا کرونباخ ضرایب پایایی آنها به ترتیب 85/0، 83/0، 63/0 و 78/0 محاسبه گردید. روش های آماری مورد استفاده، شامل آزمونهایt ، f و تحلیل مسیر بوده است. کلیه آمارها و اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه ، از طریق نرم افزار spss17 و لیرزل صورت پذیرفته است. در مجموع، نتایج بدست آمده نشان داد که اولا در دانشگاه اصفهان، میانگین دانش آفرینی بیشتر از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است و ثانیا؛ بر اساس نتایج تحلیل مسیر صورت گرفته و با در نظر گرفتن اثرات مستقیم، غیر مستقیم و کل متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته، میزان دانش آفرینی در دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان به ترتیب، از متغیر های تعامل اجتماعی و سرمایه اجتماعی بیشترین تاثیر را پذیرفته است. با این توضیح که متغیرهای یاد شده توانسته اند در ارتباط دانش آفرینی در دانشگاه اصفهان، 42 درصد تغییرات مرتبط با متغیر« دانش آفرینی» و در ارتباط با دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، 36 درصد تغییرات مرتبط با متغیر« دانش آفرینی» را تبیین نمایند. جهان امروز جهان سازمان هاست و اگر سازمان ها می خواهند همچنان پایدار بوده و بقای خود را تضمین نمایند، به یک کاتالیزور برای بقا نیازمندند. خلق دانش نوین و به عبارتی دانش آفرینی سازمان یکی از مواردی است که می تواند دوام سازمانی را تضمین نماید. اطلاعات و دانش کلیدی تولید شده در سازمانی چون دانشگاه بایستی بین همکارانی که برای انجام بهتر وظایف کاری خود به این دانش نیاز دارند تبادل و تسهیم شود تا سازمان بتواند به پویایی لازم دست پیدا کند. کلید واژگان: دانش آفرینی، فرهنگ سازمانی، سرمایه اجتماعی، تعامل اجتماعی ، دانشگاه

بررسی رابطه بین مولفه های رهبری معنوی و انگیزش شغلی اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  آذر ذاکری   رضا هویدا

هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ابعاد رهبری معنوی و انگیزش شغلی اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری 522 نفر از اعضای هیأت علمی در سال 1389 بود که از این تعداد 217 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه ی انگیزش شغلی نئو و دیگران(1990)، با 26 سوال و پرسشنامه اصلاح شده رهبری معنوی از فرای? و دیگران (2005)، با 30 سوال بود. پایایی ابزار از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 83/0 و 78/0 محاسبه گردید. ?داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از روش های آماری آنوا، رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t برای دو گروه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نهایت نتایج زیر به دست آمد: تمامی ابعاد رهبری معنوی(چشم انداز سازمانی، عشق به نوع دوستی، ایمان به کار، معناداری در کار، عضویت سازمانی و ایمان دینی)رابطه معناداری با انگیزش شغلی دارند (05/0p<)? ابعاد رهبری معنوی در تعامل با یکدیگر در مجموع 24 درصد از واریانس انگیزش شغلی را تبیین می کنند. در معادله رگرسیون چندگانه، ضرایب بتا بین معناداری در کار و انگیزش شغلی 31/0،?بین ایمان دینی و انگیزش شغلی 27/0و بین عشق به نوع دوستی و انگیزش شغلی 19/0 می باشد.? بین انگیزش شغلی اعضای هیأت علمی با توجه به متغیرهای جنسیت، مرتبه علمی و دانشکده محل خدمت تفاوت معنادار وجود ندارد، اما بین ادراکات اعضای هیأت علمی درباره ابعاد رهبری معنوی با توجه به متغیرهای جنسیت، سابقه خدمت، مرتبه علمی و دانشکده محل خدمت تفاوت معنادار وجود دارد.

بررسی وضعیت تولیدات علمی - فنی شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان در قالب طرحهای تحقیقاتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - مرکز آموزش الکترونیکی 1390
  نسرین دادخواه تهرانی   عاصفه عاصمی

این پژوهش به بررسی تولیدات علمی- فنی شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان در قالب طرحهای تحقیقاتی پرداخته است. در این تحقیق از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. در این تحقیق کلیه طرحهای تحقیقاتی تکمیل شده، در حال اجرا و در حال مبادله در شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان مورد مطالعه قرار گرفته است و نیازی به نمونه گیری نبود. اطلاعات مربوط به طرحها در دو مرحله به دست آمد. در مرحله اول با جستجو در سایت شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان کلیه طرحها شناسایی و سپس با مراجعه به آرشیو اسناد در مرکز پژوهش، اطلاعات این طرحها در جدولهایی که بر اساس این اسناد تهیه شده بود، جمع آوری شد. داده ها پس از مرتب و دسته بندی شدن، همچنین موضوع دهی بر اساس سرعنوان های موضوعی فارسی، کدگذاری و وارد برنامه صفحه گسترده اکسل شدند و با نرم افزار spss ویرایش 17 تحلیل نهایی صورت گرفت. این تحقیق نشان داد که بیشترین فراوانی موضوعی با 8/39 درصد مربوط به موضوع مطالعات و آموزش بوده است. دانشگاه صنعتی اصفهان به همراه شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان با داشتن 6/14 درصد رتبه اول در میان مجریان طرحها را داشتند. بخش مدیریت امور فنی و بهره برداری با 9/26 درصد بیشترین همکاری را از میان بخشهای مختلف شرکت مذکور در اجرای طرحهای تحقیقاتی داشته است. از میان مجریان طرحهای تحقیقاتی 6/45 درصد دارای مدرک دکتری و 4/54 درصد دارای مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد بودند. همچنین 8/98 درصد از مجریان طرح های تحقیقاتی مرد بودند. 7/22 درصد از طرحهای تحقیقاتی تکمیل شده دارای مقاله هستند. بیشترین طرح تحقیقاتی نیز در سال 1389 انجام پذیرفته است.

ارزیابی امکان ایجاد بسترهای اشتراک دانش از دیدگاه متخصصین در شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده آموزشهای الکترونیکی 1390
  نرگس نصری نصرآبادی   عاصفه عاصمی

پژوهش حاضر با هدف تعیین امکان ایجاد بسترهای اشتراک دانش در شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان بر اساس الگوی نوناکو و تاکه اوچی انجام شد. روش پژوهش توصیفی – پیمایشی است و جامعه ی پژوهش از 430 نفر از مدیران و سرپرستان شرکت تشکیل شده است، که ازاین تعداد جامعه ی نمونه از طریق جدول کرجسی مورگان به تعداد 205 نفر انتخاب شدند. اطلاعات از طریق یک پرسشنامه محقق ساخته استخراج شد که روایی آن با نظر 6 نفر از متخصصین این حوزه تأیید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 87/0 محاسبه شد. ازتعداد 205 پرسشنامه ی توزیع شده، 140 پاسخنامه جمع آوری و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، دیدگاه مدیران در ارزیابی امکان ایجاد بسترهای اشتراک دانش در بسترهای مربوط به اجتماعی سازی، برونی سازی و بسترهای ترکیبی با میانگین بیشتر از 3، مثبت بود و در بررسی امکان ایجاد بسترهای درونی سازی منفی وبامیانگین کمتر از 3 بدست آمد. از این رو پیشنهاد شد که مدیران، اجتماعات دانش را رهبری و اشتراک دانش را ترغیب نمایند، همچنین سازمانها با ایجاد شرایط امنیت شغلی در جهت فعالیت های اشتراک دانش، بسترهای پیاده سازی آن را فراهم سازند.

رابطه یادگیری سازمانی ،خودکارآمدی عمومی ومسیر شغلی با اشتیاق کاری مدیران در شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  اشرف میرحیدری   رضا هویدا

هدف از این پژوهش بررسی رابطه یادگیری سازمانی و خودکارآمدی عمومی و مسیرشغلی با اشتیاق کاری مدیران در شرکت سهامیذوب آهن اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش مدیران شرکت سهامیذوب آهن اصفهان درسال 1390 بوده که از بین آنها تعداد 62 نفر حجم نمونه را تشکیل دادهاند. دادهها به وسیله پرسشنامه یادگیری سازمانی گومژ و همکاران (2005) شامل 14 سوال که مولفههای تعهد مدیریت، دید سیستمی، فضای باز و آزمایشگری، انتقال و یکپارچه سازی دانش را مورد سنجش قرار داد، پرسشنامه اشتیاق کاری شوفلی و همکاران (2006) شامل 17 سوال که مولفههای انرژی حرفه ای، شیفتگی حرفه ای و فداکاری حرفه ای را مورد سنجش قرار داد، پرسشنامه خود کارآمدی عمومیبندورا(2001) شامل 16 سوال که شیوههای مورد نیاز فرد برای رسیدن به موقعیتهای مورد انتظار را مورد سنجش قرار داد و پرسشنامه خود کارآمدی مسیرشغلی بتز (2004) شامل 60 سوال که عقیده و باور فرد در مورد توانایی اش برای داشتن تجارب شغلی موفق را مورد سنجش قرار داد، جمع آوری گردیده است. روایی محتوایی پرسشنامهها مورد تایید متخصصین قرار گرفت. پایایی پرسشنامهها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. پایایی سوالات مربوط به یادگیری سازمانی 79/.، اشتیاق کاری 95/.، خودکارآمدی عمومی77/. و خود کارآمدی مسیر شغلی 93/. بود. در این پژوهش از آزمونهای همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطهها، رگرسیون گام به گام به منظور پیش بینی متغیر ملاک از روی متغیر پیش بین و تحلیل واریانس چندگانه به منظور بررسی تفاوت گروهها از نظر وجود چند متغیر همزمان و آزمون lsd و مدل سازی معادلات ساختاری با کمک نرم افزارlisrel استفاده شده است. بر اساس یافتههای پژوهش رابطه ی معنی داری بین یادگیری سازمانی(32/0= r) و اشتیاق کاری مدیران وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که اشتیاق کاری مستقیما تحت تاثیر یادگیری سازمانی(68/0=?) است.بین یادگیری سازمانی با خود کارآمدی مسیر شغلی رابطه ی معنی داری (36/0=r) دیده شده است.بین خودکارآمدی عمومی با اشتیاق کاری مدیران رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین رابطه چندگانه ای بین ابعاد یادگیری سازمانی، خودکارآمدی عمومی و مسیر شغلی با اشتیاق کاری مدیران مشاهده شد. رابطه بین خود کارآمدی مسیر شغلی با سابقه خدمت مدیران معنی دار بوده و همچنین رابطه بین اشتیاق کاری مدیران با سن آنها معنی دار بوده است. با توجه به نتایح حاصل از پژوهش شرکت سهامیذوب آهن اصفهان میتواند حرکتی سریعتر به سمت رشد، توسعه، یادگیری بهتر سازمانی، ایجاد تغییر و افزایش اشتیاق کارکنان خود داشته باشد.

بررسی میزان کاربست مولفه های الگوی معماری منابع انسانی در دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  راضیه یوسف بروجردی   سید علی سیادت

هدف اصلی از این پژوهش بررسی میزان کاربست مولفه های الگوی معماری منابع انسانی در دانشگاه اصفهان بود. که در قالب 5 سوال با در نظر گرفتن مولفه های الگوی معماری منابع انسانی(شایستگی های منابع انسانی، فعالیت های مدیریت منابع انسانی، سیستم منابع انسانی، دستاورد های منابع انسانی) انجام گردید. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بوده وجامعه ی آماری آن کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان به تعداد561نفر در سال تحصیلی1391-1390 بود که تعداد231 نفرعضو هیأت علمی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد.جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته الگوی معماری منابع انسانی با 50 سوال بسته پاسخ، بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت ، باضریب پایایی 90/0 استفاده گردید.روایی پرسش نامه نیز از طریق نظرات هفت نفراز متخصصان مدیریت وعلوم تربیتی بررسی ومورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین وانحراف معیار) و آمار استنباطی(آزمون t تک متغیره، 2 tهتلینگ، تحلیل واریانس دوطرفه، آزمون تعقیبی lsd، لوین وکروسکال والیس) صورت گرفت.یافته های پژوهش نشان داد که t مشاهده شده از مقدار بحرانی جدول در سطح خطای 5 درصد کوچکتر می باشد. بنابراین از نظر اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان، این دانشگاه در میزان استفاده از الگوی معماری منابع انسانی در سازمان دهی فعالیت های خود از جایگاه مناسبی برخوردار نیست. هم چنین نتایج حاکی از آن است که بیشترین میزان کاربست مولفه های الگوی معماری منابع انسانی در دانشگاه اصفهان مربوط به مولفه فعالیت های منابع انسانی با میانگین(90/2) و کم ترین میزان کاربست مولفه های الگوی معماری منابع انسانی در دانشگاه اصفهان مربوط به مولفه شایستگی های منابع انسانی با میانگین(62/2) می باشد.

بررسی رابطه بین خودکارآمدی و از خودبیگانگی مدیران مدارس شهرستان خمینی شهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  عفت سلیمانی   رضا هویدا

هدف از انجام این پژوهش ،بررسی رابطه ی بین خودکارآمدی و از خودبیگانگی مدیران مدارس شهرستان خمینی شهر بود. جامعه ی آماری پژوهش ، کلیه ی مدیران مدارس مقاطع سه گانه ی شهرستان خمینی شهر در سال تحصیلی 91-1390 بود که تعداد آنان 196 نفر بوده و از این تعداد بر اساس جدول کرجسی و مورگان(1970) ??? نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم طبقات به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه ی محقق ساخته ی خودکارآمدی شامل 24 سوال و پرسشنامه 24 سوالی از خودبیگانگی دین (1961) استفاده گردیده است. ضریب پایایی هر دو پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 75/0 و 8/0 بدست آمد. روایی پرسشنامه ها توسط اساتید علوم تربیتی و مدیریت آموزشی مورد تایید قرار گرفت. داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. فرضیه ی اصلی پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین خودکارآمدی و از خود بیگانگی مدیران مدارس مورد تایید قرار گرفت و یافته ها رابطه معکوس و معناداری را نشان داد (05/0>p). نتایج نشان داد که چهار مولفه خودکارآمدی یعنی تلاش، پشتکار، خلاقیت و ابتکار و خودتنظیمی در سطح (05/0>p)رابطه معکوس و معناداری با از خودبیگانگی دارند و از بین مولفه های خودکارآمدی, پشتکار بیشترین اثر و خودتنظیمی کمترین اثر معکوس را بر از خودبیگانگی دارند. با توجه به نتایج آزمون میانگین عامل ها در سطح معناداری (05/0>p)میانگین متغیر خودکارآمدی و مولفه هایش بالاتر از سطح متوسط و میانگین از خودبیگانگی کمتر از حد متوسط به دست آمد. در مقایسه ویژگی های دموگرافیک بین خودکارآمدی و مقطع کاری مدیران راهنمایی با سایر مقاطع تفاوت معنادار مشاهده شد.

بررسی رابطه ی انواع فرهنگ سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه کابل و دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  سید مرتضی رضوانی   رضا هویدا

این پژوهش به دنبال بررسی رابطه بین انواع فرهنگ سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در میان اعضای هیأت علمی در دو دانشگاه کابل و دانشگاه اصفهان بود. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش نیز شامل کلیه اعضای هیأت علمی در دانشگاه اصفهان و دانشگاه کابل در سال تحصیلی 90-1389 بود، که به ترتیب بالغ بر 502 و 693 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم تعداد 319 نفر انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها برای فرهنگ سازمانی پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس مدل دنیسون و اسپریتزر (1991) تهیه شد و پرسشنامه ی استاندارد رفتار شهروندی سازمانی نتمیر (1997) برای بررسی رفتار شهروندی سازمانی مورد استفاده قرار گرفت. میزان پایایی پرسشنامه ی فرهنگ سازمانی در دانشگاه های کابل و اصفهان به ترتیب برابر با 96/0 و 94/0 و پایایی پرسشنامه ی رفتار شهروندی سازمانی نیز به ترتیب برابر با 83/0 و 77/0 برآورد شد. در این پژوهش از آمار توصیفی و آمار استنباطی (رگرسیون گام به گام، آزمون t برای دو نمونه ی مستقل، آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس، آزمون واریانس تک عاملی آنوا و آزمون توکی) جهت بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین تمامی انواع مختلف فرهنگ سازمانی با ابعاد مختلفی از رفتار شهروندی سازمانی در هر دو دانشگاه اصفهان و کابل رابطه ی معنی داری وجود دارد (05/0>p). میانگین نمره های فرهنگ سازمانی دانشگاه کابل و دانشگاه اصفهان تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/<p). ، اما در مورد رفتار شهروندی سازمانی میانگین نمره های رفتار شهروندی سازمانی دانشگاه کابل تفاوت معنی داری با نمرات رفتار شهروندی سازمانی دانشگاه اصفهان داشته و میانگین رفتار شهروندی اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان بالاتر از میانگین آن در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه کابل می باشد (05/0>p). تنها متغیر دموگرافیک دانشکده ی محل تدریس در دو دانشگاه کابل و اصفهان تفاوت معنی داری را از نظر فرهنگ سازمانی نشان داد (05/0>p) و در مورد رفتار شهروندی سازمانی متغیرهای دانشکده و محل اخذ آخرین مدرک تحصیلی تفاوت معنی داری را در هر دو دانشگاه اصفهان و کابل نشان دادند (05/0>p).

بررسی رابطه بین ابعاد استراتژی مدیریت استعداد با کارآفرینی سازمانی از نظر کارکنان ستادی شرکت توزیع برق شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  سید باقر رشید   رضا هویدا

منابع انسانی به عنوان سرمایه سازمان ها و عامل بقا در محیط رقابتی هستند. بنابر این سازمان ها برای موفقیت و دستیابی سریع به اهداف سازمانی نیازمند نیروهای خلاق و با استعداد هستند تا بتوانند از رقبای خود پیشی گرفته و ایده های خلاق کارکنان خود را به ثمر رسانند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین استراتژی مدیریت استعداد و کارآفرینی سازمانی از نظر کارکنان ستادی شرکت توزیع برق شهر اصفهان بود. بدین منظور با استفاده از یک مدل, به بررسی رابطه استراتژی مدیریت استعداد و کارآفرینی سازمانی پرداخته شد.پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ همبستگی بوده و از حیث هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان ستادی دیپلم به بالا در شرکت توزیع برق شهر اصفهان در سال 1391 بوده که تعداد 116 نفر به روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از جدول مورگان در سطح خطای 0.05 انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات دو روش میدانی(توزیع پرسشنامه) و کتابخانه ای(مطالعه کتب، مجلات، پایان نامه ها، مقالات فارسی و انگلیسی) بود جهت سنجش ابعاد استراتژی مدیریت استعداد از پرسشنامه رینگو و همکاران(2008) و برای سنجش کارآفرینی سازمانی از پرسشنامه رودریگز(2010) استفاده شده است. همچنین به منظور تعیین پایایی پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ و برای تغیین روایی آنها از روایی صوری و روایی سازه استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss17 و amos18 استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش نیز از آزمون های t تک نمونه ای, t مستقل, ضریب همبستگی پیرسون, تحلیل واریانس(anova) و مدل سازی معادلات ساختاری(amos) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بین ابعاد استراتژی مدیریت استعداد و کارآفرینی سازمانی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد که مقدار آن برابر با 0.86 می باشد. همچنین نتایج نشان داد که از بین ابعاد استراتژی مدیریت استعداد, بعد تحول و پایداری دارای بیشترین همبستگی با کارآفرینی سازمانی می باشد. کلید واژه ها: مدیریت استعداد, کارآفرینی سازمانی, جذب و نگهداری, استراتژی توسعه, فرهنگ سازمانی

بررسی رابطه حرفه گرایی ومهارتهای مدیران درشرکت پلی اکریل ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی 1391
  مرضیه قنبری مبارکه   رضا هویدا

چکیده هدف از این پژوهش، بررسی رابطه حرفه گرایی و مهارتهای مدیران (فنی، ا نسانی و ادراکی) در مدیران شرکت پلی اکریل ایران بود. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر اجرا توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان شرکت در سال 1391 بوده که تعداد آنها 240 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 144 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه محقق ساخته مهارتهای مدیران با 22 سوال و ضریب پایایی 96/0 و پرسش نامه حرفه گرایی با 28 سوال و ضریب پایایی 95/0 بود. روایی پایان نامه پرسش نامه توسط اساتید و متخصصان مدیریت بررسی و تأیید گشت. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و ارائه جداول و نمودارها) و استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون f) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند بین مهارتهای مدیران و حرفه گرایی مدیران شرکت پلی اکریل ایران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بیین مولفه های دانش، شایستگی، حرفه ای بودن، پاسخگویی، حمایت، تشریک مساعی، تعهد و استقلال با مهارتهای مدیران رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. به علاوه نتایج نشان داد بین نظرات پاسخگویان در خصوص حرفه گرایی و مهارتهایی مدییران بر اساس ویژگی های دموگرافیک (سن و سابقه) تفاوت معناداری وجود ندارد. واژگان کلیدی: حرفه گرایی، مهارت، دانش، حرفه ای بودن

بررسی رابطه دینداری با فرهنگ مشارکتی در بین کارکنان دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  رحمان طالش بهرامی   رضا هویدا

هدف این پژوهش بررسی رابطه دینداری با فرهنگ مشارکتی بین کارکنان دانشگاه اصفهان بود. دینداری یک نظام عملی مبتنی بر اعتقادات است که در قلمرو ابعاد فردی و اجتماعی از جانب پروردگار برای هدایت انسانها در مسیر رشد و کمال الهی ارسال گردیده و شامل عقاید،باورها،نگرش ها و رفتارهاست که با هم پیوند دارند و یک احساس جامعیت را برای فرد تدارک می بیند.و دارای چهار بعد اعتقادی،عاطفی،پیامدی و مناسکی می باشد. فرهنگ مشارکتی نوعی از فرهنگ سازمانی که کارکنان را به در گیری،ایجاد حس مالکیت و مسئولیت تشویق می کند و سه شاخص توانمند سازی،تیم مداری و توسعه توانایی را در بر می گیرد.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی92-1391 بوده که تعداد آنها 501نفر می باشد. از این تعداد 218 نفر از کارکنان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه آماری، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه دینداری سراج زاده(1377) بر اساس مدل گلاک و استارک با27 سوال ونیز پرسشنامه فرهنگ مشارکتی مدل دنیسون (2006) با15 سوال در طیف 5 درجه ای لیکرت می باشد. ضریب پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هرکدام از پرسشنامه ها به ترتیب 82/0 و 83/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصله نیز از شاخص های آمار توصیفی( جدول توزیع فراوانی،میانگین، درصد،و...) و شاخص های آمار استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون ، آزمون tتک نمونه ای ، آزمونtمستقل و تحلیل واریانس یک راهه(آنوا)) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین دینداری با فرهنگ مشارکتی رابطه مثبت وجود دارد) 05/0(p<. بین بعد اعتقادی دینداری با فرهنگ مشارکتی کارکنان رابطه معنی داری(05/0 >p) وجود دارد. بین بعد پیامدی دینداری با فرهنگ مشارکتی کارکنان رابطه معنی داری وجود ندارد(05/0<p). بین بعد عاطفی دینداری با فرهنگ مشارکتی کارکنان رابطه معنی داری وجود ندارد(05/0<p). بین بعد مناسکی دینداری با فرهنگ مشارکتی کارکنان رابطه معنی داری در سطح (05/0 >p) وجود دارد. از بین دینداری کارکنان بر اساس ویژگی های دموگرافیک(سن،جنس،تححصیلات)فقط بین دینداری بر اساس سن و تحصیلات تفاوت وجود دارد.بین ادراکات کارکنان از فرهنگ مشارکتی بر اساس ویژگی های موگرافیک(سن،جنس، تحصیلات)تفاوت وجود دارد.

بررسی رابطه نگرش مذهبی با توانمندی روانشناختی در بین کارکنان دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  علی رضایی   رضا هویدا

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه نگرش مذهبی با توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه اصفهان بود. نگرش مذهبی از جمله مفاهیمی است که بررسی آن در حیطه سازمان ها و نیز دانشگاه به عنوان یک نهاد اجتماعی می تواند حائز اهمیت باشد و از جمله مسائلی است که آشنایی با مفهوم آن برای کارکنان می تواند علاوه بر شکل گیری این توانایی، باعث رشد نگرش مذهبی در آنان نیز شود. نگرش مذهبی، نگرشی است که موجب توجه به قدرت معنوی گشته و به سبب آن مشکلات روحی حل و احراز و تقویت آن موجب یگانگی، ثبات، استمرار و پایداری فردی در جامعه می شود توانمندی روانشناختی نیز از جمله مفاهیمی است که می تواند باعث ارتقاء و افزایش کارایی کارکنان سازمان ها شود. توانمندسازی روانشناختی عبارت است از شغل فزاینده ای که در چهار احساس شایستگی، تاثیر، احساس معنی داری و احساس خودمختاری آشکار می شود که جهت گیری های فرد را نسبت به وظایفش منعکس می کند توانمندسازی دارای ابعادی است که شامل احساس شایستگی، احساس تاثیر، احساس خودمختاری و احساس موثر بودن می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 501 نفراز کارکنان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی92-1391 بوده که از این تعداد141 نفر از کارکنان با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل دو پرسشنامه استاندارد نگرش مذهبی (براهنی، 1353) با 25 سوال و پرسشنامه توانمندی روانشناختی (اسپریتزر، 1995) با 12 سوال می باشد. ضریب پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای هرکدام از پرسشنامه ها به ترتیب 88/0 و 91/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصله نیز از شاخص های آمار توصیفی( جدول توزیع فراوانی،میانگین، درصد،و...) و شاخص های آمار استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون ، آزمون tتک نمونه ای ، آزمونtمستقل و تحلیل واریانس یک راهه(آنوا) استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین نگرش مذهبی با توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه رابطه معناداری وجود دارد) 001/0(p<. بین نگرش مذهبی با احساس شایستگی کارکنان دانشگاه رابطه معناداری وجود دارد) 003/0(p<. بین نگرش مذهبی و احساس تاثیر کارکنان دانشگاه رابطه معناداری وجود دارد) 001/0(p<. بین نگرش مذهبی و احساس معنی داری بودن کارکنان دانشگاه رابطه معناداری وجود دارد) 001/0(p<. بین نگرش مذهبی و احساس خودمختاری کارکنان دانشگاه رابطه معناداری وجود دارد) 001/0(p<. بین نگرش مذهبی کارکنان با ویژگی های دموگرافیک آنان(سن، جنسیت، سابقه کار و نوع مدرک تحصیلی)، در سابقه کار و جنسیت رابطه معناداری وجود داشت. همچنین بررسی رابطه بین توانمندی روانشناختی کارکنان با ویژگی های دموگرافیک آنان(سن، جنسیت، سابقه کار و نوع مدرک تحصیلی) نشان داد که فقط در ویژگی نوع مدرک تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.

بررسی روابط چندگانه میان یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیتهای چابکی سازمانی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  مرضیه حیدری   رضا هویدا

چکیده یکی از راهکارهای واکنش به تغییر و تحولات سریع محیط و پاسخ گویی به نیازهای مشتریان در دانشگاه چابکی می باشد. با توجه به ابعاد گسترده ی چابکی در دانشگاه و نقش بسزایی که یادگیری و تعالی سازمانی در ایجاد و توسعه ی چابکی دارند هدف از این پژوهش تعیین روابط چندگانه میان یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیتهای چابکی سازمانی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل 1745 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1392- 1391 بود که از این جامعه تعداد 291 نفر به عنوان نمونه با روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم انتخاب گردیده و مورد مطالعه قرار گرفتند. دادهها به وسیلهی سه پرسش نامه جمع آوری گردید، پرسشنامهی یادگیری سازمانی گومژ و همکاران (2005) مشتمل بر 16 سوال که مولفههای تعهد مدیریت، دید سیستمی، فضای باز و آزمایشگری، انتقال و یکپارچگی دانش را مورد سنجش قرار داد، پرسشنامهی توانمندسازهای تعالی سازمانی بر اساس مدل efqm (2010) مشتمل بر 25 سوال که مولفههای رهبری، استراتژی، کارکنان، شرکاء و منابع، فرایندها، محصولات و خدمات را مورد سنجش قرار داد و پرسشنامهی قابلیتهای چابکی سازمانی بر اساس مدل چابکی سازمانی ژانگ و شریفی (2000) مشتمل بر 25 سوال که مولفههای پاسخگویی، شایستگی، انعطافپذیری و سرعت را مورد سنجش قرار داد. روایی پرسشنامهها به صورت محتوایی و سازه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامهها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. پایایی پرسشنامهی یادگیری سازمانی 89/0، توانمندسازهای تعالی سازمانی 93/0، قابلیتهای چابکی سازمانی 92/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss و amos و در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت که در سطح توصیفی از آماره های فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه(همزمان)، تحلیل واریانس و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافتههای پژوهش نشان داد رابطهی مثبت و معنیداری بین یادگیری سازمانی و قابلیتهای چابکی سازمانی و بین یادگیری سازمانی و توانمندسازهای تعالی سازمانی وجود دارد(05/0p?). همچنین بین توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیتهای چابکی سازمانی رابطهی مثبت و معنیداری مشاهده شد(05/0 p?). براساس نتایج تحلیل رگرسیون بین ابعاد یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی و قابلیتهای چابکی سازمانی رابطهی چندگانهای مشاهده گردید. تفاوت بین میانگین نظرات اعضای هیأت علمی در خصوص یادگیری سازمانی با رشته تخصصی، وضعیت استخدامی و دانشگاه محل خدمت معنیدار بوده(05/0p?)، همچنین بین میانگین نظرات اعضای هیأت علمی در خصوص توانمندسازهای تعالی سازمانی با جنسیت و وضعیت استخدامی و قابلیتهای چابکی سازمانی با جنسیت، رشته تخصصی و وضعیت استخدامی تفاوت معنیدار بوده است. نتایج برازش مدل پژوهش نیز نشان داد که دادههای پژوهش با مدل مفهومی پژوهش برازش دارد و مدل تأیید میشود. با توجه به نتایج پژوهش چابکی برای دانشگاه ها از اهمیت شایانی برخوردار است و مدیران دانشگاه های دولتی شهر اصفهان می توانند با ایجاد و تقویت فضای یادگیری و توجه به توانمندسازهای تعالی و بهبود کیفیت در دانشگاه به سمت چابکی گام بر دارند. واژگان کلیدی: یادگیری سازمانی، توانمندسازهای تعالی سازمانی، قابلیتهای چابکی سازمانی، اعضای هیات علمی دانشگاه

بررسی رابطه بین مولفه های رهبری تحولی مدیران و خلاقیت دبیران در مدارس متوسطه دولتی قم در سال تحصیلی 92-1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  محدثه دشتکی   قربانعلی سلیمی

چکیده هدف این پژوهش بررسی همبستگی بین مولفه های رهبری تحولی مدیران و خلاقیت دبیران در مدارس متوسطه دولتی قم در سال تحصیلی 92-1391 بود. در این تحقیق از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده گردید. سوالات تحقیق با در نظر گرفتن چهار بعد رهبری تحولی مدیران شامل نفوذ آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهام، ملاحظات فردی و خلاقیت دبیران و با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی دبیران و مدیران شامل جنسیت،سابقه خدمت، مدرک تحصیلی تدوین و مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس و کلیه دبیران مدارس متوسطه دولتی شهر قم به تعداد 131 مدیر و 2047 دبیر در سال تحصیلی 92-1391 بود که با استفاده از روش نمونه گیری نظام دار تصادفی متناسب با 97 مدیر و 322 دبیر انتخاب شد. ابزار اندازه گیری استفاده شده در این تحقیق شامل دو پرسشنامه بود: 1)پرسشنامه رهبری تحولی که برای مدیران مدارس توسط فریبرزی طراحی شده است.2)پرسشنامه خلاقیت با استفاده از دو پرسشنامه خلاقیت رندسیپ و انجمن خلاق آمریکا(1990) تهیه گردید. پرسشنامه ها قبل از اجرای نهایی روی یک نمونه 30 نفری مدیر و یک نمونه 30 نفری دبیر اعتبار سنجی شد و ضریب پایایی 73% برای پرسشنامه رهبری تحولی و 84% برای پرسشنامه خلاقیت بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. در سطح توصیفی با استفاده از مشخصه های آماری مانند فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد و در سطح استنباطی با توجه به نرمال بودن توزیع نمرات، از ضریب همبستگی، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین مولفه های رهبری تحولی مدیران و خلاقیت دبیران در مدارس متوسطه دولتی قم رابطه وجود دارد.علاوه بر این بین مولفه های رهبری تحولی مدیران بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی آنان یعنی جنسیت، مدرک تحصیلی و سابقه مدیریت تفاوت وجود ندارد. اما بین میزان خلاقیت دبیران زن و مرد تفاوت معناداری وجود دارد و مقایسه میانگین دو گروه نشان داد که میزان خلاقیت دبیران مرد بیشتر از دبیران زن می باشد. در سایر موارد تفاوت معناداری مشاهده نگردید.یعنی از لحاظ سطح تحصیلات و سابقه تدریس در خلاقیت تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. در نهایت می توان نتیجه گرفت که رهبرانی که مسائل مهم را مدنظر قرار می دهند، احساس رسالت و مأموریت را به دبیران منتقل می کنند، فضای آموزش دهنده یا آموزش گیرنده را فراهم می نمایند؛ دبیران را به تفکر در شیوه های جدید تشویق کرده و بر حل مسأله، که یک عامل بسیار مهم در خلاقیت محیط کار است تأکید می کنند.

بررسی رابطه عدالت سازمانی با چابکی سازمانی در شرکت آب منطقه ای استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  نیلوفر صادقی فر   رضا هویدا

هدف از این پژوهش بررسی رابطه عدالت سازمانی و چابکی سازمانی در شرکت آب منطقه ای استان اصفهان بود. این پژوهش از نظر روش توصیفی – همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993) و پرسشنامه محقق ساخته چابکی سازمانی استفاده شد که هر دو پرسشنامه دارای روایی صوری و سازه بودند. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ در پرسشنامه عدالت سازمانی 84/0 و در پرسشنامه چابکی سازمانی 89/0 محاسبه شد. جامعه آماری پژوهش شامل 130 نفر ازکارکنان، معاونان، مدیران و کارشناسان شرکت آب منطقه ای استان اصفهان در سال 1391-1392 بود. در این پژوهش جهت نمونه گیری از شیوه ی سرشماری استفاده شد و 90 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. در این بررسی از روش های موجود در آمار توصیفی نظیر شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی (شامل میانگین و انحراف معیار)، و در شاخص های آمار استنباطی از آزمون کولموگوروف – اسمیرنوف، آزمون tتک نمونه ای، t دو نمونه ای و تحلیل واریانس (آنووا)، ضریب همبستگی پیرسون، معادلات ساختاری، رگرسیون همزمان و سلسله مراتبی استفاده شد. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که با اطمینان 95/0 % بین عدالت سازمانی و چابکی سازمانی در این شرکت رابطه معناداری وجود دارد (01/0 ). بین عدالت توزیعی و چابکی سازمانی، و بین عدالت رویه ای و چابکی سازمانی و همچنین بین عدالت تعاملی و چابکی سازمانی در این شرکت رابطه معناداری وجود دارد (01/0 ). بنابراین با عنایت به نتایج پژوهش لازم است که در این شرکت مدیران زمینه لازم را برای عدالت سازمانی ایجاد نمایند تا از این طریق بتوانند به پیشبرد شرکت به سمت چابکی کمک کنند.

رابطه راهبرد های دانش، توانمندسازها و فرآیندهای مدیریت دانش با عملکرد دانشگاه های منتخب استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  سیما فتاحیان کلیشادرخی   سید علی سیادت

هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین راهبردهای دانش، توانمندسازها و فرآیندهای مدیریت دانش با عملکرد دانشگاه های منتخب استان اصفهان (دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی اصفهان، صنعتی اصفهان،کاشان و علوم پزشکی کاشان) بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه های منتخب استان اصفهان در سال تحصیلی 1391-1390 بودند که از میان آنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه- ای متناسب با حجم تعداد 220 نفر انتخاب گردید. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه راهبردهای دانش بر اساس الگوی بیرلی و چاکرابارتی(1996)، پرسشنامه توانمندسازهای مدیریت دانش بر اساس الگوی لی و چویی(2003)، پرسشنامه فرآیندهای مدیریت دانش بر اساس الگوی پارک(2006) و پرسشنامه ارزیابی عملکرد دانشگاه ها بر اساس الگوی کارت امتیازی متوازن کاپلان و نورتون (2001) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها مورد تائید متخصصان قرار گرفت. روایی سازه آن ها به روش تحلیل عاملی اکتشافی تائید گردید. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه راهبردهای دانش 88/0، توانمندسازهای مدیریت دانش 91/0، فرآیندهای مدیریت دانش 90/0 و عملکرد دانشگاه ها 89/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس و الگوسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند: الف)از بین راهبردهای دانش، راهبرد بهره برداران و راهبرد نوآوران ارتباط مثبت و معناداری با فرآیندهای مدیریت دانش، توانمندسازهای مدیریت دانش و عملکرد دانشگاه های منتخب داشتند(01/0p?)، ب)فناوری و ساختار سازمانی از توانمندسازهای مدیریت دانش ارتباط مثبت و معناداری با فرآیندهای مدیریت دانش و عملکرد دانشگاه های منتخب داشتند(01/0p?)، ج) مولفه عدم تمرکز از توانمندسازهای مدیریت دانش ارتباط معکوسی با فرآیندهای مدیریت دانش و عملکرد دانشگاه های منتخب داشت(01/0p?)، د) بین راهبردهای دانش، توانمندسازهای مدیریت دانش، فرآیندهای مدیریت دانش و عملکرد دانشگاه های منتخب رابطه چندگانه وجود داشت(099/0p?) ، و ه) از متغیرهای جمعیت شناختی تنها سن و دانشگاه محل خدمت ارتباط مثبت و معناداری با راهبردهای دانش و فرآیندهای مدیریت دانش داشتند(05/0p?). از نظر کاربردی، نتایج این پژوهش نه تنها برای بهبود عملکرد دانشگاه های منتخب مورد بررسی و سایر دانشگاه های ایران می تواند به کار گرفته شود بلکه در توسعه الگوی کارت امتیازی متوازن در بخش دانشگاهی نیز موثر است.

بررسی رابطه اشتیاق شغلی با رفتار تسهیم دانش اعضای هیأت علمی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  حمیده میرزادارانی   رضا هویدا

چکیده هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه ی بین اشتیاق شغلی و رفتار تسهیم دانش اعضای هیأت علمی بود. این پژوهش از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از تحاظ ماهیت و روش جزء تحقیقات توصیفی _ پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش ، کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود که تعداد آنان 309 نفر بوده و از این تعداد بر اساس جدول کرجسی و مورگان 169 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم طبقات به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه ی اصلاح شده اشتیاق شغلی بر اساس پرسشنامه کاپولا(2008)که شامل 15 سوال بود و پرسشنامه ی محقق ساخته ی رفتار تسهیم دانش بر اساس پرسشنامه چناماننی(2006)که شامل 12 سوال بود ،استفاده گردیده است. ضریب پایایی هر دو پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0 و 84/0 بدست آمد. روایی پرسشنامه ها توسط اساتید علوم تربیتی و مدیریت آموزشی مورد تأیید قرار گرفت. داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از مدل سازی معادلات ساختاری نیز جهت تحلیل داده ها استفاده شد. فرضیه ی اصلی پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین اشتیاق شغلی و رفتار تسهیم دانش مورد تأیید قرار گرفت و یافته ها رابطه مثبت و معناداری را نشان داد (05/0p<). نتایج نشان داد که سه مولفه اشتیاق شغلی یعنی شور و شوق در کار،غرق شدن در کار و پشتکار در کار، در سطح (05/0p<) رابطه مثبت و معناداری با رفتار تسهیم دانش دارند. و از بین مولفه های اشتیاق شغلی , شور و شوق در کار بیش ترین اثر و غرق شدن در کار کمترین اثر را بر رفتار تسهیم دانش دارند. با توجه به نتایج آزمون میانگین عامل ها در سطح معناداری (05/0p<) میانگین متغیر اشتیاق شغلی و مولفه هایش و نیز میانگین رفتار تسهیم دانش بالاتر از سطح متوسط به دست آمد. در مقایسه ویژگی های دموگرافیک بین اشتیاق شغلی و دانشکده ی محل خدمت در دو دانشکده ادبیات و تربیت بدنی تفاوت معنادار مشاهده شد.همچنین بین رفتار تسهیم دانش و سن و سابقه خدمت تفاوت معنادار مشاهده شد.

بررسی رابطه بین بالندگی سازمانی و سبکهای رهبری چندگانه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه قم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  مریم بهرام زاده   رضا هویدا

هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین بالندگی سازمانی و سبک های رهبری چندگانه مدیران گروه های آموزشی دانشگاه قم بود. در این پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل 239نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه قم در سال تحصیلی 92-1391 بوده که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای144 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش شامل دو پرسشنامه است. پرسشنامه بالندگی سازمانی با 25 گویه و با ضریب پایایی 0/88 و پرسشنامه استانداردmlq سبک های رهبری چندگانه برنارد باس (1995) که شامل 21 گویه که ضریب پایایی آن 0/87 بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی، آزمون t دو نمونه مستقل، تحلیل واریانس تک متغیره، رگرسیون چندگانه و آزمون توکی) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین بالندگی سازمانی و هر سه سبک-های رهبری (در سطح0/01) رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد بین مولفه های بالندگی سازمانی و مولفه های سبک رهبری تحولی (در سطح0/01) همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. فرضیه دوم نشان داد بین مولفه های بالندگی سازمانی و مولفه های سبک رهبری تبادلی رابطه معناداری وجود ندارد. فرضیه سوم نشان داد بین مولفه های بالندگی سازمانی و سبک رهبری عدم مداخله گر رابطه منفی و معناداری وجود دارد. فرضیه چهارم پژوهش نشان داد از نظر مردان میزان کاربست مولفه های بالندگی سازمانی از الویت بیشتری برخوردار است. فرضیه پنجم پژوهش نشان داد اعضای هیئت علمی مرد بیشتر از اعضای هیئت علمی زن سبک رهبری مدیران گروه های آموزشی خود را تحولی شناسایی کرده اند

بررسی مدل ساختاری رابطه اعتماد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با سرمایه فکری در دانشگاه های دولتی غرب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  وحید کیانفر   علی سیادت

هدف از این پژوهش بررسی مدل ساختاری رابطه اعتماد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی با سرمایه فکری در دانشگاه های دولتی غرب ایران بود . روش پژوهش توصیفی و از نوع رابطه ای بود . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت دانشگاههای دولتی غیر پزشکی و پزشکی غرب ایران ( لرستان ، ایلام ، کرمانشاه و همدان) در سال تحصیلی 92-1391 است . حجم جامعه آماری برابر1972 نفر بوده که تعداد آن 327 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. داده ها بوسیله پرسشنامه اعتماد سازمانی مبتنی بر الگوی مایر و داویز (1999) شامل 48 سوال که مولفه های اعتماد بین کارکنان ، اعتماد کارکنان به مدیر ( قابلیت اطمینان ، صلاحیت و خیرخواهی) و اعتماد موسسه ای (هنجار موقعیتی- بینش ، استراتژی، ارتباطات- خیرخواهی ، اطمینان و صلاحیت - و اطمینان ساختاری) را مورد سنجش قرار می داد ، پرسشنامه محقق ساخته رفتار شهروندی سازمانی مبتنی برالگوی هفت عاملی پودساکف و همکاران (2000) که مولفه های رفتارهای کمکی ،فضیلت مدنی ،وفاداری سازمانی ، اطاعت سازمانی ، خودبالندگی ، جوانمردی و ابتکار فردی را مورد سنجش قرار می داد و پرسشنامه سرمایه فکری مبتنی بر الگوی بنتیس (2000) که مولفه های سرمایه انسانی ، ساختاری و مشتری (رابطه ای) را می سنجد، گردآوری شده است . پایایی پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید . پایایی سوالات اعتماد سازمانی86/. ، رفتار شهروندی سازمانی 84/. و سرمایه فکری 88/. بود . در این پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون (برای سنجش رابطه بین مولفه های اعتماد سازمانی با مولفه های رفتار شهروندی سازمانی و مولفه های سرمایه فکری)، ضریب رگرسیون ((برای تحلیل روابط بین متغیرهای ملاک و پیش بین)، تحلیل واریانس چند متغیره (برای سنجش تفاوت یعنی نظرات اعضای هیأت علمی در زمینه متغیرهای مورد مطالعه بر اساس ویژگیهای جمعیت شناختی) و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار amos (جهت مدل سازی متغیرهای مورد مطالعه) استفاده گردید. بر اساس یافته های پژوهش ، بین اعتماد سازمانی و سرمایه فکری(001/0 ، 75/. r=) رفتارشهروندی سازمانی و سرمایه فکری(001/0 ، 60/. r=) و اعتماد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی (001/0 ، 52/. r=) همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد . نتایج مربوط به آزمون مدل ساختاری رابطه بین متغیرهای پژوهش نشان داد که مدل پژوهش با داده ها برازش داشته و مجذور همبستگی چندگانه برای سرمایه فکری 42% است. به عبارت دیگر 42% از واریانس سرمایه فکری در مدل پیشنهادی این پژوهش قابل تبیین است . نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در صورتی که دانشگاه های دولتی غرب ایران نسبت به تقویت اعتماد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در سطوح مختلف اهتمام کنند موجبات رشد مولفه های سرمایه فکری را فراهم می آورند .

بررسی روابط چندگانه راهبردهای رهبری مثبت گرا و راهبردهای خودرهبری با میزان کاربست مؤلفه های سازمان کوانتومی در دانشگاه اصفهان و دانشگاه تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  راضیه آقابابایی   سعید رجایی پور

هدف این پژوهش بررسی روابط چندگانه بین راهبردهای رهبری مثبت گرا (جو مثبت، ارتباطات مثبت، روابط مثبت، معناداری مثبت) و راهبردهای خودرهبری (رفتارمحور، پاداش طبیعی، تفکر سازنده) و میزان کاربست مولفه های سازمان کوانتومی (اعتماد، یادگیری، تفکر باهم، ارزش ها، گفتگو، معنویت) در دانشگاه اصفهان و دانشگاه تهران بود. فرضیه ها و سوال های پژوهش با در نظر گرفتن مولفه های خودرهبری، رهبری مثبت گرا و سازمان کوانتومی طراحی شد. طرح پژوهش، ترکیبی همزمان بود. در قسمت کمی، نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی - همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان و دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1392-1391 به تعداد 1899 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 237 نفر به عنوان نمونه بخش کمی و از طریق نمونه گیری هدفمند 30 نفر به عنوان نمونه بخش کیفی انتخاب گردید. در قسمت کمی پژوهش از سه پرسشنامه خودرهبری(هافتون، نک و مانز، 2004) با 28 سوال بسته پاسخ، پرسشنامه محقق ساخته رهبری مثبت گرا با 17 سوال، پرسشنامه محقق ساخته سازمان کوانتومی با 27سوال با مقیاس پنج درجه ای و در قسمت کیفی نیز از پرسشنامه بازپاسخ استفاده شد. روایی پرسشنامه ها بصورت محتوایی و سازه مورد تأیید قرار گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه خودرهبری با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ 91/0، ضریب پایایی پرسشنامه رهبری مثبت گرا 93/0 و پرسشنامه سازمان کوانتومی 91/0 برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در قسمت کمی پژوهش، با استفاده از نرم افزارهای آماری در دو سطح توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در سطح استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t، آزمون تحلیل واریانس، رگرسیون، تحلیل مسیر و آزمون تعقیبی) صورت گرفت و در قسمت کیفی پژوهش از تحلیل محتوا استفاده شد. یافته های قسمت کمی پژوهش نشان داد که راهبردهای خودرهبری و راهبردهای رهبری مثبت گرا با مولفه های سازمان کوانتومی بالاتر از حد متوسط است، بین راهبردهای خودرهبری و راهبردهای رهبری مثبت گرا با مولفه های سازمان کوانتومی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (05/0p<) و الگوی مفهومی رابطه راهبردهای رهبری مثبت گرا و راهبردهای خودرهبری با میزان کاربست مولفه های سازمان کوانتومی بر اساس داده ها برازش دارد. نتایج پژوهش در بخش کیفی نیز نشان داد که علاوه بر متغیرهای بخش کمی، عواملی مانند ارتباط دانشگاه و صنعت و دانشگاه و جامعه نیز می توانند مولفه های مورد نیاز آموزش عالی را افزایش دهند.

تبیین فرایند مدیریت دانش در آموزه های اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  فاطمه یاوری   رضا هویدا

هدف از انجام این پژوهش تبیین فرایندهای مدیریت دانش درآموزه های اسلامی بود چراکه علوم انسانی تکوّن یافته در غرب از جمله مدیریت دانش نمی تواند بدون بازنگری در جوامع اسلامی به دلیل آنکه جهان بینی اسلامی با جهان بینی غرب و فرهنگ جامعه اسلامی و مسلمانان با فرهنگ اجتماعی جوامع غرب تفاوتهای چشمگیری داردکارایی لازم را داشته باشد.این پژوهش که تحقیق کیفی به شمار می رود با استفاده از روش اسنادی – تحلیلی انجام پذیرفت. جمع آوری داده ها نیز با استفاده از روش کتابخانه ای صورت پذیرفت.نتایج پژوهش نشان داد که اساساً هدف،ماهیت، اصول و فرایند مدیریت دانش درآموزه های اسلامی با آنچه که در مدیریت غربی مطرح می شود باهم تفاوت دارند که این امر از تمایز نظام فکری مدیریت اسلامی و مدیریت رایج در غرب ناشی می شود.در بینش اسلامی؛ اساساً دانش در دو مفهوم بکار می رود یکی ظاهر و پوسته دانش و دیگری جوهر وحقیقت دانش. درآموزه های اسلامی آنچه که مایه کمال و سعادت آدمی است همان جوهر و حقیقت دانش است. دانش دراین معناست که مایه شکل گیری شخصیت آدمی می گردد و او را از یک انسان طبیعی به یک انسان الهی تبدیل می کند.

بررسی تاثیر ادراک رهبری اصیل بر رفتار شهروندی سازمانی از طریق سرمایه روان شناختی در میان اعضای هیات علمی دانشگاه های خرم آباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  ایرج نیک پی   رضا هویدا

رهبران نقش برجسته ای در تداوم حیات،بالندگی و حتی زوال سازمان ها دارند. آنها با حمایت از رفتارهای سازنده و نیز سرمایه گذاری های مطلوب، بالندگی و پویایی سازمان را تداوم خواهند بخشید. همچنین این باور وجود دارد که رفتارهای فرانقش و شهروندی سازمانی به لحاظ حمایت از افراد و سازمان و سرمایه روان شناختی به دلیل مزیت رقابتی خود عملکرد سازمانی را اثربخش تر نمایند. در این میان رهبران اصیل بواسطه ویژگی های منحصر به فردشان تاثیر به سزایی بر سرمایه گذاری های رقابتی و ترویج رفتارهای فرانقش خواهند داشت. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ادراک رهبری اصیل بر رفتارشهروندی سازمانی از طریق سرمایه روان شناختی در میان اعضای هیات علمی دانشگاه های خرم آباد انجام شد . روش پژوهش همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی شاغل در دانشگاه های خرم آباد به تعداد 560 نفر بود، که از این تعداد 270 نفر متناسب با حجم جامعه به عنوان نمونه پژوهش به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. به منظور اندازه گیری سازه رهبری اصیل از پرسشنامه 16 سوالی وولمبوا و همکاران ( 2008) استفاده شد. از پرسشنامه 24 سوالی سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007) برای سنجش سرمایه روان شناختی استفاده گردید. به منظور آزمون رفتار شهروندی سازمانی از پرسشنامه 16 سوالی خود اظهاری رفتار شهروندی سازمانی لی و آلن (2002)استفاده شد. پس از بومی سازی ابزار، روایی محتوایی هر پرسشنامه به تائید متخصصین رسید و با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ پایایی پرسشنامه ها مورد سنجش قرار گرفت که به ترتیب ضریب پایایی پرسشنامه رهبری اصیل 95/0 ، ضریب پایایی پرسشنامه سرمایه روان شناختی 88/0 و ضریب پایایی پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی در هردو بعد 84/0 به دست آمد. سرانجام به کمک نرم افزارهای spss و amos داده ها تجزیه و تحلیل و نتایج زیر حاصل گردید: رهبری اصیل به طور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتارهای شهروندی سازمانی تاثیر گذار است، البته تاثیر غیر مستقیم رهبری اصیل بر هر دو بعد رفتار شهروندی سازمانی بیشتر از تاثیر مستقیم آن بر ابعاد رفتار شهروندی سازمانی معطوف به افراد با ضریب تاثیر 13/0 و رفتار شهروندی سازمانی معطوف به سازمان با ضریب تاثیر 20/0 است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد ادراک رهبری اصیل زنان و مردان متفاوت نیست اما میزان سرمایه روان شناختی و رفتار شهروندی سازمانی مردان بیشتر از زنان می باشد. سطح ادراک رهبری اصیل، میزان سرمایه روان شناختی و رفتار شهروندی سازمانی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی لرستان در بین دانشگاه های مورد مطالعه پائین تر است. در نهایت مشاهده گردید مرتبه علمی اعضای هیات علمی در ادراک رهبری اصیل، میزان سرمایه روان شناختی و رفتار شهروندی سازمانی آنان تاثیر گذار نمی باشد. در نتیجه می توان گفت رفتار شهروندی دانشگاهی برایند تاثیر مستقیم و غیر مستقیم ادراک رهبری اصیل بوده و آثار غیر مستقیم آن از طریق میانجی گری سرمایه روان شناختی بارزتر است. بدین ترتیب می توان نقش رهبری اصیل را هم در تولید سرمایه روان شناختی و هم در بروز رفتارهای شهروندی مطعوف به همکاران و دانشگاه مشاهده نمود. لذا نتایج پژوهش حاضر می تواند پیشنهادی جهت کاربست رویکردهای مثبت گرا در رهبری و گرایش به سمت سرمایه های غیرملموس در جامعه مورد مطالعه و سایر دانشگاه های کشور باشد تا در این راستا رفتار شهروندی دانشگاهی گسترش یابد.

بررسی رابطه تسهیم دانش و قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های منتخب شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  عباس رجائی آذرخوارانی   سعید رجائی پور

در این پایان نامه به سه مبحث تسهیم دانش ، قابلیت جذب دانش و بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در سه دانشگاه اصفهان ، علوم پزشکی اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان پرداخته شده است . نتیجه این پایان نامه نشان دهنده این است که تسهیم دانش زیربنایی برای استقرار قابلیت جذی دانش و هر دو آنها زیربنایی برای استقرار بهبود کیفیت علمی در دانشگاه هستند .

بررسی رابطه بین منافع قدرت مدیران گروههای آموزشی و سلامت سازمانی در دانشگاههای دولتی شهرستان اصفهان در سال تحصیلی 87-1386
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  نرگس موید   علی سیادت

چکیده ندارد.

بررسی رابطه بین مولفه های سلامت سازمانی و اعتماد سازمانی در میان دبیران دبیرستان های دخترانه شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  الهام صراف فرد   علی سیادت

چکیده ندارد.