نام پژوهشگر: عبدالرسول حسینی زاده
محسن کریمی محمد جواد اسکندرلو
تناسب در لغت به معنای نزدیکی و هم شکلی است و در اصطلاح به معنای ربط دهنده بین آیات است. کلیه مناسبات را می توان به دو دسته داخلی (درون سوره ای) و خارجی (برون سوره ای) تقسیم کرد.
مصطفی احمدپور عبدالرضا زاهدی
این پژوهش در مورد سنت امداد در قرآن است و در آن، سنت امداد از جنبه های مختلف مورد پژوهش قرار می گیرد. سنت امداد یکی از سنت های فراگیر الهی است که شامل تمام موجودات می شود و جهان هستی به وسیله ی همین امداد و لطف الهی جریان می یابد انسان نیز به طور خاص از این امداد الهی بهره مند است. البته این امداد ابتدایی است که باید در وجود هر موجودی قرار داده شود تا وجودش تثبیت شده و قادر به ادامه ی هستی باشد. اما یک دسته از امدادهای الهی است که مقید بوده و شامل تمام موجودات (جانداران) می شود و موجودات بسته به اعمالی که انجام می دهند مورد لطف و امداد الهی واقع می شوند. امداد مقید به مراتب نسبت به انسانها شدید تر و مهم تر است. یک دسته از امدادهای الهی فقط مخصوص اهل حق و مومنان می شود و شرایطی برای جلب آنها وجود دارد که از آن جمله می توان به ایمان و عمل صالح ، تقوی ، توکل ، استغاثه و دعا به درگاه خداوند ، استغفار و طلب آمرزش ، یاری دین خدا ، جهاد ، صبر و شکیبایی ، استقامت ، مخلَص بودن ، انفاق کردن و صدقه دادن و تسبیح کردن خداوند متعال اشاره کرد. در مقابل ، هر کس که این شرایط را نداشته باشد و بر عکس آنچه را که خداوند متعال از آن نهی کرده ، انجام دهد، از امداد های الهی محروم خواهد شد از جمله ی این عوامل محرومیت می توان به ظلم کردن و پیروی از هوای نفس ، میل کردن و اعتماد به ظالمان ، اجتناب و استکبار از قبول حق ، استهزای آیات الهی و مغرور شدن ، گناه و عصیان ، بازیچه قرار دادن دین ، خوشگذرانی و مترف شدن ، شرک و کفر و گمراهی ، نفاق و مورد لعن خدا واقع شدن اشاره کرد.
علی فخاری عبدالرسول حسینی زاده
سنن الهی همان قوانین الهی است که در آنها تبدیل و تحویل و تغییرپذیری راه ندارد، سنتهای خداوند انواع مختلف دارد نظیر سنت امداد، امهال، استدراج، استیصال و ...، استیصال از باب استفعال و از اصل گرفته شده است، سنت استیصال به مجازاتهایی اطلاق می شود که اقوام سرکش غیرقابل اصلاح را ریشه کن می کند، واژه ی «استیصال» در قرآن بکار نرفته ولی واژه های دیگری در قرآن مانند: «هلاک»، «اخذ»، «حیق»، «تدمیر»، «رجز» و «قصم» که معنای هلاکت را دربردارند به معنای استیصال آمده اند. درقرآن برای سنت استیصال ویژگی-هایی نظیر اتمام حجت و امهال قبل از عذاب، بی فایدگی توبه در وقت عذاب، فلسفه، کیفیت و ابزار عذاب استیصال، تفاوت در عذاب، متناسب بودن آن با گناه و با عدل خدا بیان شده است. همچنین در قرآن به اسباب عذاب استیصال اشاره شده است که عبارتند از: هوای نفس، اسراف در گناه، غرور نعمت و رفاه طلبی، قدرت و توانائی، تکذیب حق، ظلم و ستم، گمان بد به خدا و فسق و فجور. در قرآن به راههای دفع عذاب استیصال نیز اشاره شده است. اقوام نوح?، عاد، ثمود، لوط?، شعیب?، فرعون، اصحاب رسّ و اصحاب قریه از عذاب شدگان با سنت استیصال هستند که در قرآن به آن پرداخته شده است.
فاطمه یزدان مدد سید محمود طیب حسینی
چکیده در پژوهش حاضر پس از تبیین مسئله و طرح کلیا ت ضمن معرفی شخصیت آسیه از زمان موسی تا لحظه شهادت، در ادامه به جایگاه الگوئی آسیه، به عنوان یک زن نمونه پرداخته شده وشاخص ترین زمینه های الگوئی وی، برای زنان و مردان مومن معرفی شده است از قبیل:الگوی صبر واستقامت، الگوی بی اعتنایی به امور دنیوی وعدم فریفتگی به آن وغیره... همچنین به تفصیل فضایل وکرامات آسیه ونیز ویژگی ها وخصوصیات آن حضرت پرداخته شده است.از خصوصیات آسیه می توان به عدم تاثیرپذیریش از محیط اطراف و حجت قرار داده شدن وی، برای همهانسان ها، اشاره کرد. در تحلیل علل یاد آسیه، در سوره قصص می توان گفت، با توجه به اینکه نزول این سوره تقریبا نزدیک با سال وفات حضرت خدیجه (س) است به احتمال قوی، یاد وی در این سوره تعریضی است به حمایت ها و فداکاری های خدیجه(س) از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله. منشأ ایمان و کمال آسیه را می توان در علم و معرفت بالای وی، دعا وتضرع خالصانه اش به درگاه الهی و غیره ... دانست. با توجه به آن که نقش الگوئی آسیه، تنها به زنان محدود نبوده، بلکه مردان را نیز شامل می شود از این رو، مشاهده می شود قرآن در سوره تحریم ، در مقام معرفی وی به عنوان الگو، از تعابیر مذکر استفاده کرده است، چرا که این تعابیر هر دو گروه از انسان ها ،اعم از زن ومرد را، شامل می شود در حالی که تعابیر مونث ناظر به زنان بوده وفقط، به آنها اختصاص دارد . قرآن از آسیه در دو جا با عنوان( إمرأه فرعون ) یاد کرده، نه زوج فرعون، در تحلیل علّل این امر باید گفت، از آنجا که ایمان وعقاید توحیدی آسیه وکفر وطغیان فرعون، آیتِ زوجیت ، میا ن آنها را از بین برده بود، از این رو، تعبیر به إمرأه شده است نه زوج. در مورد نحوه یاد آسیه در قرآن، که وی را،در نقطه مقابل زنان لوط ونوح قرار داده است می توان اموری چون: نقش اختیار در سرنوشت انسان وعدم جبر او، مسئول بودن همه انسان ها وغیره ... استنباط کرد. واژه های کلیدی :الگو، آسیه ،اسوه ، زن فرعون
محمد علی بیات عبدالرضا زاهدی
چکیده : قرآن چشمه سار زلال هدایتی است که از سوی خداوند حکیم نازل شده تا بشر را به سر منزل کمال برساند. و در این راستا از شیوه های گوناگون بیانی خطابی و بلاغی استفاده کرده تا با فطرت زیبا طلب انسان درآمیزد و اورا مقهور خویش ساخته، به سوی کمالات سوق دهد.ازجمله جنبه های بارز اعجاز بیانی قرآن وجود فواصل در پایان آیات است که کار برد سجع و قافیه در کلام بشر شبیه آن است. برخی ازعلمای سلف تفاوت هایی بین سجع وفاصله بیان کرده اند. وبرخی گفته اند: سجع وفاصله یکسانند، جز این که فاصله وصف مقاطع آیات قرآن کریم است وسجع در مورد کلام منثورِ بلیغِ غیر قرآنی بکار می رود. علمای معاصر بین این دو صطلاح تفاوتی قائل نیستند. و هر دو را حروف یا کلماتی موزون در پایان آیات وعبارات می دانند که تابع معنا می باشند. دانشمندان فواصل را به سان سجع از لحاظ ادبی به اقسام ِ متوازی ، متوازن، مطرّف، متماثل ،متقارب، مرصع، تشریع والتزام تقسیم کرده اند که این تقسیم بر اساس نوع حروف فواصل انجام گرفته است. و یک تقسیم دیگر نیز از لحاظ رابطه ی فاصله با محتوای آیه دارند که عبارتند از: تمکین ،تصدیر ، ایغال، توشیح. مهمترین نوع فواصل که با محتوا رابطه ی بیشتری دارد و مورد تأکید این پایان نامه است، تمکین می باشد که بطور مفصل به آن پرداخته ایم . تکرار وفراوانی فواصل در سطح سور و ویژگیهای بلاغی سور شریفه، نیزمورد بررسی قرار گرفته است. یکی دیگر از موضوعات حکمت ها و فواید فواصل و اوصاف الهی در پایان آیات و رابطه ی آنها با معنا ومحتوای آیات است که درفصل های پایانی مطرح و مورد بررسی شده اند. کلید واژ ها:سجع،قافیه،فاصله،متوازی،تمکین
مرتضی ایزدی خالق ابادی عبدالرضا زاهدی
چکیده انسان ها از لحاظ ذات و سرشت یکسانند و عوامل ترقی و انحراف از مسیر حق در هم? آنها وجود دارد. این امر با بازخوانی و دقت در برهه های تاریخی روشن می شود و برای جامع? انسانی عبرت آموز است. برخی از بیانات قرآن کریم و نهج البلاغه سرگذشت خواصی است که با وجود روشن بودن حق، از مسیر شایسته خود منحرف شدند. توجه دادن خواص در هر جامعه ای به رفتاری که آنها در پیش گرفته اند مانع از شکل گیری بسیاری از انحرافات خواهد بود، به همین منظور، این پژوهش به تبیین عوامل انحراف خواص، پیامدها و راهکارهای جلوگیری از آن، از دیدگاه قرآن کریم و نهج البلاغه پرداخته است. در قرآن- برخلاف نهج البلاغه- واژ? خواص به کار نرفته است؛ ولی مترادف های آن مانند: حواری، اولوالعلم، ملأ، مترفان، مستکبران، راهبان و احبار آمده است. خواص در نهج البلاغه دو نوع معنا دارد:1. برجستگان یا خبرگان جامعه ، که در مقابل عوام قرار دارند؛2. مقربان و رازداران حاکم. در علوم مختلف تعریف خاصی از واژه خواص ارائه شده است؛ ولی مقصود ما از آن، افراد و گروه های حامی حقّ اند؛ که در مقابل متاع های دنیوی شکست می خورند و نمی توانند بموقع از حقّ دفاع کنند. انحراف خواص از منظر قرآن کریم و نهج البلاغه متأثر از عوامل متعدد اخلاقی ای مانند: غفلت از یاد خدا، سیره و سنّت پیامبراکرم?، دنیاپرستی و...؛ و عوامل اعتقادی ای مانند: نداشتن ایمان واقعی، ولایت ناپذیری، جهل به قرآن و عدم رجوع به سنّت و...؛ و عوامل سیاسی ـ اجتماعی ای چون: ریاست-طلبی، بی بصیرتی، ملاحظات خویشاوندی و ... بوده است. انحراف خواص پیامدهای دنیوی و اخروی متعددی نیز دارد؛ پیامدهای دنیوی آن به پیامدهای فردی مانند: تکذیب حق، ارتداد، خواری و ذلت دنیوی، شکستن بیعت با امام زمان خویش و... و پیامدهای اجتماعی مانند: ولایت ستیزی، فاصله گرفتن از امام معصوم?، گمراه شدن مردم، ریخته شدن خون بی گناهان، و ... تقسیم می شود و پیامد اخروی انحراف خواص، جهنّم است. مهم ترین آموزه های دینی از قرآن کریم و نهج البلاغه به عنوان راهکارهای اساسی در پیش گیری از انحراف خواص در بعدهای اخلاقی مانند: ذکر و یاد خدا، ارزش -قائل نشدن به دنیا، محاسبه نفس، داشتن اخلاص، رعایت تقوای الهی و..؛ ، اعتقادی مانند: داشتن ایمان واقعی، تمسک به قرآن و عترت، اطاعت و تسلیم امام زمان خویش بودن، و...؛ و سیاسی ـ اجتماعی مانند: همراهی با امام معصوم?و رهبری جامعه، ارتقای بصیرت، شناخت حق و باطل توأم با درک سیاسی، استقامت در پیمودن راه حقّ، تصمیم گیری به موقع و... تبیین شده است. واژگان کلیدی: قرآن کریم، نهج البلاغه، انحراف خواص، عوامل انحراف خواص، پیامدهای انحراف خواص، راهکارهای جلوگیری از انحراف خواص
مهدی مهدوی عبدالرضا زاهدی
چکیده از آنجا که فتنه گران هر روز با شیوه های مختلف در جامعه فتنه به پا می کنند و در صدد گمراه کردن مردم اند، بررسی و شناخت عوامل و زمینه های وقوع فتنه ها از جوانب مختلف بسیار حائز اهمیت است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی «خاستگاه های فتنه های بشری از منظر قرآن کریم و روایات» می پردازد. فتنه که به معنای اختلال اضطراب آور است، در کاربرد قرآنی خود به کفر، شرک، عذاب و ... تعریف شده، که تعریف به لازم معناست نه معنای اصلی آن. ناشناخته بودن فتنه در آغاز امر، گسترش تدریجی آن و نمایاندن چهر? واقعی خود درآخر کار، ویژگی های مشترک اقسام فتنه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که درهر بعد تأثیر خود را بر جای می گذارد. فتنه که عواملی مانند بدعت در بُعد فکری، کبر و غرور در بعد اخلاقی و خودرأیی در برابر ولایت در بعد سیاسی از زمینه های آن است، پیامدهایی در حوزه های مختلف از جمله، فرهنگی و اجتماعی که باعث ایجاد تردید و شبهه در میان مردم و سردرگمی آنها؛ در حوزه ی دینی که آنها را از مسائل دینی دور و به دنیا گرایی و مسائل مادی می کشاند؛ در حوزه ی سیاسی که باعث آشفتگی اوضاع سیاسی می شود، را به دنبال دارد. مصادیق آن که عوامل انسانی چون ستمگران، منحرفان، جاسوسان و ... هستند هر کدام شیوه ی خاصی در فتنه گری دارند، و راه نجات از فتنه های بشری، تمسک به قرآن کریم و اهل بیت -علیهم السلام-، تقوا، صبر و ... است. کلید واژه ها: فتنه، ابتلاء، هوای نفس، انحرافات، نجات از فتنه.
افشین ملکی عبدالرضا زاهدی
چکیده: فقر از مهمترین معضلات بشری است که از جایگاه ویژه ای در بین سایر مسائل اجتماعی برخوردار است، از سوی دیگر فساد و انحرافات اخلاقی نیز به عنوان یکی از مشکلات اصلی جامعه، کیان زندگی اجتماعی و خانوادگی افراد را تهدید می کند. نظر به اینکه در بروز انحرافات اخلاقی عوامل مختلفی از جمله، فقر دخیل هستند این پژوهش به نوبه خود تلاشی است در این راستا که رابطه فقر و انحرافات اخلاقی را صرفاً از دیدگاه قرآن و روایات بررسی کند. فقر که به معنای شکاف و فاصله ای است که در چیزها پدید می آید، از دیدگاه اسلام پدیده ی مطلوب و خوشایندی نبوده و دارای خاستگاههای فردی و اجتماعی مختلفی نظیر: تنبلی، خیانت، ربا، احتکار و.....است که از لحاظ اقتصادی وابستگی و عقب ماندگی ،از لحاظ روانی انزوا و پریشانی و از لحاظ فرهنگی ضعف بنیه علمی را به دنبال دارد. انحرافات اخلاقی نیز که مانع از رسیدن به کمال لایق و واقعی انسان می باشد و انسان را از درک معارف الهی و نسیم های روح بخش قدسی، محروم مینماید؛ و معیار آن از دیدگاه اسلام خروج از مرز اعتدال و میانه روی و جدا شدن از اصول اخلاقی می باشد. عوامل فردی و درونی چون هوی و هوس، وراثت و جهل و از بیرون و اجتماع نیز عواملی چون محیط آلوده، دوست، فقر و..... آن را تحت الشعاع قرار می دهند. تأثیر فقر، به گونهای است که مانع رشد و تعالی انسان میشود و در بروز انحرافات اخلاقی نقش عمیقی دارد، به عبارتی فقر، بستر مناسب گذر از معیارهای اخلاقی را برای افراد، مهیّاتر می کند. با وجود فقر انسان با انحرافات اخلاقی ارتباط نزدیکی برقرار ساخته و به سادگی دروغ، فحشا، کینه و........را در خود تقویت می کند. که این امر مورد تأیید آیات و روایات اسلامی قرار گرفته است. راه نجات از فقر انفاق، کار و تلاش و ....... و در پیشگیری و درمان انحرافات اخلاقی، تقویت اندیشه دینی، تقوا، تربیت صحیح و ... نقش اساسی دارد. کلید واژه ها: ، فقر، انحرافات، اخلاق
زهرا عمومی عبدالرسول حسینی زاده
چکیده دانش مفردات، دانشی است که درباره تک واژه های قرآن از نظر ریشه شناسی، اشتقاق لغوی، دلالت بر معنی یا معانی و نیز کاربرد آنها در قرآن بحث می کند. یکی از مجاری مهم فهم قرآن، شناخت مفردات و الفاظ قرآن کریم است و هر کس بخواهد از دریای بیکران قرآن بهره برد و بر عجائب آن مطلع گردد، به ناچار باید آشنا بر الفاظ و مفردات آن باشد. شناخت واژه های قرآن از زمان پیامبر? وجود داشته است ، تاریخ نشان می دهد، مسلمانان عرب از پیامبر ? و نیز اهل بیت آن حضرت? در مورد واژه های قرآن پرسش میکردند و آن ها معنای واژه را توضیح میدادند، این کار در عصر صحابه و تابعین نیز رواج داشته است. در عصر اهل بیت ?نخستین کتاب در مورد «غریب القرآن» توسط محمد بن سایب کلبی کوفی از اصحاب امام باقر و امام صادق ? نوشته شده، سپس این شیوه رونق گرفت و گونههای متعدد پیدا کرد و در تفاسیر قرآن وارد شد و تفاسیر ادبی و لغوی شکل گرفت، از جمله این تفاسیر، تفسیر مجمع البیان طبرسی است، وی بخشی از تفسیر خود را به بحثهای اعراب و لغت اختصاص داده است. طبرسی در مجمع البیان پیش از ورود به تفسیر هر آیه، بخش مستقلی را به معنا شناسی واژه های قرآن در همان آیه با عنوان «اللغه» اختصاص داده است. از دیگر تفاسیر، تفسیر کشاف زمخشری است، وی نیز در بسیاری از موارد برای شرح و تفسیر آیات به بیان مفردات الفاظ قرآن پرداخته است. ارزش مباحث لغوی در این دو تفسیر به حدّی است که موقعیت بسیار رفیعی را در تاریخ علوم قرآنی کسب نموده اند. با توجه به اهمیت بحث مفردات از یک سو و اهمیت این دو تفسیر از سوی دیگر، بررسی نظرات این دو مفسر و مقایسه دیدگاهشان و استفاده از دیدگاه دیگر لغویان و مفسران ما را در رسیدن به معنای بهتر واژگان یاری می دهد. از نتایجی که در این تحقیق در ضمن بیان دیدگاه دو مفسر به دست آمده این است که طبرسی بیشتر معنای لغوی واژگان را بیان نموده ولی زمخشری به معنای واژه با توجه به سیاق پرداخته است. البته این بدان معنی نیست که طبرسی به سیاق آیه توجه نداشته، بلکه در بخش «المعنی» سیاق را نیز مورد توجه قرار داده است.
محمد موسی رضایی (محسنی) احمد میرخلیلی
این رساله تحت عنوان مثل در قرآن کریم، ضمن بررسی آیات امثال و هدف از این آیات، به فوائد و ثمرات آن پرداخته است که دارای سه بخش و هر بخشی سه تا فصل که مجموعا نه تا فصل می شود تنظیم شده است. بخش اول مثل و جایگاه آن: فصل اول، کلیات و طرح تحقیق که در این فصل به بیان مسئله ضرورت تحقیق، هدف تحقیق، سوال اصلی و فرعی تحقیق، پیشینه تحقیق و تعاریف مفاهیم مثل همچون معنای لغوی و اصطلاحی مثل و اقسام مثل و مشتقات مثل پرداخته است. فصل دوم، به اهمیت مثل به طور اختصار پرداخته است. فصل سوم به فوائد مثل که مثل چه نقش و فائده دارد پرداخته است. بخش دوم : مثل در قرآن کریم. فصل اول، به اهمیت مثل در قرآن پرداخته است. فصل دوم، به ویژگیهای مثل های قرآنی پرداخته که مثلهای قرآن چه ویژگیهایی دارد؟ فصل سوم، به انواع اقسام مثلهای قرآنی پرداخته که مثلهای قرآنی چند نوع و دارای چه اقسامی می باشد؟ بخش سوم: مثل در نظام تربیتی قرآن کریم فصل اول: به اهداف تربیتی تمثیلاتی پرداخته که هدف از مثلهای قرآنی چیست؟ و چه اهدافی را دنبال می کند؟ در فصل دوم به نمونه های کاربردی و عنی تربیتی تمثیلات قرآنی پرداخته به مثل های که به طور عینی در قرآن آمده و جنبه های تربیتی فراوانی دارد به طور مفصل پرداخته است. فصل سوم به آثار تربیتی مثل های قرآنی و چگونگی تاثیر آن بر روی فرد و جامعه و کارایی آن در عرصه های زندگی بشری پرداخته است. در خاتمه: به طور گذرا جمع بندی و نتیجه گیری نهایی امثال قرآنی آمده است. و در پایان هر فصل مطالب آن به طور خلاصه ارائه شده است.
حبیب الله شریفی عبدالرسول حسینی زاده
تربیت که به معنای شکوفا نمودن استعدادهای انسان به سمت کمال و ارزش ها، برای رسیدن به قرب الهی می باشد، یکی از اهداف اصلی انبیای الهی است. آیات قرآن کریم هم با توجه به نیاز انسان، اهتمام جدی در پرورش سالم و تربیت او دارد. عوامل تربیت، نقش پیش گیرانه، بازدارنده و هدایت گرانه دارند، و با توجه به جنبه های زیستی، اجتماعی، روانی و طبیعی انسان ها و هدف های او، نقش خود را ایفا می کنند. انسان واجد دو دسته از ویژگی ها می باشد؛ از یک سو، ماهیت دوگانه ای دارد که متشکل از روح و جسم است، و همچنین برخوردار از آزادی و اختیار، ظرفیت یادگیری و فطرت الهی می باشد که می تواند در سایه آن ها به مقام خلافت الهی برسد؛ و از سوی دیگر، واجد برخی از خصوصیات غیرارزشی مثل ضعیف بودن، ستمگری، نادانی، ناسپاسی، مال دوستی، حرص، طغیانگری، غفلت، ناامیدی، تنگ نظری، فخرفروشی و نفس اماره می باشد. با توجه به این ویژگی های دوگانه، انسان اختیار دارد تا به سمت کمال یا شقاوت حرکت کند. یکی از عوامل تربیتی انسان، محیط زندگی اوست، که متشکل از خانواده، دوستان و الگوهای مختلف می باشد. معاشرت با آنان بیشتر در دوران کودکی و نوجوانی به طور مستقیم اثرگذار خواهد بود. ایمان نیز به معنای اعتقاد و باور درونی، با ایجاد هدف، آرامش خاطر و بهبود روابط اجتماعی، موجب هدایت و تربیت انسان می شود. یکی از مظاهر ایمان، عبادت خدا است که آثار تربیتی بسیاری همچون پرهیز از خودخواهی، مصونیت از گناه، تقویت روح و اراده و ایمان برای مواجهه با مشکلات را به همراه دارد. بشارت و انذار نیز عامل دیگری برای تربیت انسان است، که آمادگی بیشتر برای پیمودن راه، و جلوگیری از خطاها و اشتباهات را به همراه دارد. همچنین امتحان و ابتلا، از دیگر عوامل تربیتی است که با رشد و شکوفایی استعدادها، بازگشت به فطرت الهی، جداسازی مومن و کافر، تعقل و تفکر، خداشناسی، سنجش و کنترل امور به تربیت انسان کمک می کند.
محمدعلی کریمی نگری لطف الله خراسانی
آنچه در این رساله مورد بحث و بررسی قرار می گیرد هدف بعثت انبیاء در قرآن است که در طی پنج فصل به بخش مهمی از اهداف و مطالب و مباحث که رابطه نزدیک با هداف انبیاء دارد پرداخته شده است. در فصل اول تعریف لغوی و اصطلاحی واژه های کلیدی بحث و کلیات آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم بحث از انسان و نیازهای معنوی است که مشتمل بر مباحثی همچون 1-هدف از خلقت انسان 2-ارتباط بین بعثت انبیاء و هدف از خلقت انسان 3-برای هدایت انسانها در مسیر حق تنها هدایت تکوینی و فطری کافی نیست 4-نقش دین در زندگی انسانها 5-نیاز جوامع انسانی به قوانین آسمانی 6-انسان قانون گذاری دقیق نیست و برای وضع قانون به آمدن پیامبران نیاز است. در فصل سوم که مهمترین بخش این رساله است هدف بعثت انبیاء که نتیجه آن هدایت و تکامل انسانهاست مورد بررسی قرار گرفته است که آن اهداف عبارتند: 1-توحید 2-تعلیم 3-تربیت 4-اقامه قسط و عدل 5-آزادی انسانها 6-نجات از ظلمات 7-بشارت و اندرز 8-اتمام حجت 9-رفع اختلاف 10-تذکر و یادآوری 11-دعوت به حیات و زندگی انسانی. فصل چهارم که عنوان آن اصول کلی دعوت انبیاء است مشتمل بر مباحث ذیل است: 1-همه پیامبران در یک مسیرند 2-مبانی وحدت و همبستگی ادیان الهی 3-آیا هدف بعثت انبیاء تنها جنبه اخروی دارد یا دنیا را نیز شامل می شود 4-زندگی بشر به این دنیا منحصر نیست. و در فصل پنجم به بخشی از شبهات منکران بعثت پاسخ داده شده و در پایان نتیجه ای از کل مطالب فصلهای پنجگانه ارائه شده است.
صادق واحدی عبدالرسول حسینی زاده
چکیده : امت اسلام پس از پیامبر اکرم 6 ، با گذشت اندک زمانی به فرقه ها و گروه های زیادی منشعب شده و هر گروه نیز دارای افکار و اندیشه های خاصی گردیدند و دانشمندانی در میان خود پرورش دادند. اگر چه همه این فرقه ها اصول توحید ، نبوت و معاد را پذیرفتند؛ لیکن در برخی از مسائل کلامی مانند مساله جبر و اختیار چند دسته شدند و هر گروه راهی و مسلکی را برگزیدند و گاهی در مسایلِ اختلافی کار را به جایی رساندند که رو در روی یکدیگر ایستاده و به جنگ با یکدیگر پرداختند. هر چند که اکنون از اکثر آن فرقه ها، جز نامی باقی نمانده، لیکن از میان آن فرقه ها دو گروه شاخص و شناخته شده تر بوده و پیروان خود را تا این زمان نیز حفظ کرده اند و آن دو گروه عبارتند از : 1.شیعیان که خود چند فرقه شدند که مهمترین آنها شیعه امامیه یا همان شیعه دوازده امامی می باشند که ولایت و امامت امام علی ابن ابیطالب 7و یازده امام پس از او را پذیرفتند . 2.اهل سنت که خود به چند دسته معتزله، اشاعره و... تقسیم شدند. از میان مذاهب اهل سنت، معتزله قائل به اختیار مطلق بوده و معتقد بودند انسان مالک اعمال خود بوده و غیر از این اعتقاد را مخالف عدل خداوند می دانستند. در مقابل اشاعره دقیقا نظری مخالف گروه اول داشته و به جبر مطلق اعتقاد داشته و معتقد بودند چون خداوند قادر مطلق می باشد پس همه افعال انسان، لاجَرم با اراده و اختیار مطلق او انجام می شود و انسان واسطه ای بی اختیار بیش نیست. معتزلیان تا قرون ششم و هفتم نیز پیروانی داشتند اما پس از آن، دیگر جز نامی از آنها در کتابهای تاریخ باقی نماند و تقریبا تمامی اهل سنت مکتب اشعری را به عنوان مذهب رسمی خود انتخاب کردند. آنچه اکنون در عصر حاضر در میان تفاسیر معاصر اهل سنت مشاهده می شود این است که هر چند ایشان اسماّ معتقد به مکتب اشعری هستند؛ لیکن در مساله جبر و اختیار همانند شیعه قائل به اختیار نسبی( امربین الامرین)گشته اند.هدف ما در این تحقیق، اثبات ادعای خود بوسیله مقایسه تفسیر آیات مربوطه در تفسیر کبیر فخر رازی و برخی تفاسیرِ معاصرِ کلامی اهل سنت(التحریر و التنویر،فی ظلال القران،المنار و محاسن التاویل) می باشد. واژگان کلیدی: جبر و تفویض، امربین الامرین، علم الهی، قضا و قدر، امام فخر رازی
محمد اخلاقی عبدالرسول حسینی زاده
این پژوهش که عنوانش نقش ایمان در زندگی انسان از منظر قرآن وروایات است شامل پنج فصل ویک خاتمه می باشد؛ که فصل اول شامل مباحث همچون بیان وتعریف مسأله، واژگان کلیدی، سوال اصلی وسوالات فرعی، پیشینه وضرورت انجام تحقیق، فرضیه تحقیق، هدف تحقیق، نو آوری تحقیق، روش ومراحل تحقیق، معنای لغوی واصطلاحی ایمان بوده ودر فصل دوم به بررسی حقیقت ایمان ورابطه آن با اسلام، عمل صالح، علم ودرجات وارکان ایمان که مهمترین آن توحید، نبوت، عدل، امامت ومعاد است و... پرداخته ایم، ودر فصل سوم به آثار فردی ایمان پرداخته شده است؛ که آرامش وآسایش وسعادت، آمرزش گناه، اطاعت خدا ورضایتش، ایجاد محبت، مصونیت از فساد ومعصیت، عدم تجاوز به حقوق دیگران، ترک گناه وعدم تکرار آن، بینش وبصیرت، هدایت و... از آثار فردی ایمان دانسته شده است، ودر فصل چهارم آثار اجتماعی ایمان مورد بحث قرار گرفته است ومسولیت پذیری، توان مبارزه وجهاد، صلح جهانی ونظم اجتماعی، امنیت، ارتباطات صحیح انسانی ومعنوی، پیشرفت اقتصاد وسلامت آن فضیلت یادگیری صنعت و... مطرح گردیده است، ودر فصل پنجم از تکبر، صفات متکبرین، جهل وتقلید کوکورانه، بینش اشرافی، حسد وهواپرستی به عنوان آفات وموانع ایمان یاد شده است ودر خاتمه نتیجه گیری به عمل آمده است. در ضمن تبیین زوایای مختلف ایمان، آثار وبرکات ونقش ارزنده آن هدف این تحقیق می باشد تا بتوان با درک وفهم عمیق ایمان، ارکان، آثار، برکات ونقش ارزنده آن زمینه آرامش، آسایش، آمرزش گناه، اطاعت خداوند، پیروی از دستورات دین، اجتناب از فساد وخود سری و... را فر روی بشر قرار داد؛ چون نقش ایمان در زندگی انسان به شکل عملی وکاربردی آن در سرنوشت انسان بسیار موثر بوده وسعادت او را تأمین می کند که این مهم کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
کاظم احمدزاده اروج محمود طیب حسینی
چکیده: مبانی تفسیر همان زیر ساخت ها و اصول بنیادین است که هر مفسری تفسیر خود را بر پایه آنها بنا می نهد. تأثیر مبانی در تفسیر قرآن آن چنان است که هر نوع موضع گیری در خصوص آنها موجودیت تفسیر و یا روش و قواعد تفسیر را تحت تأثیر قرار می دهد، و در نهایت، رویکردها و مکتب های مختلف تفسیری رااز هم متمایز می نماید.امامان معصوم(ع) به عنوان مفسران حقیقی قرآن در بیان تفسیر قرآن، به مبانی خاصی تکیه کرده و به تفسیر قرآن کریم می پرداختند. با توجه به بروز و گسترش فرقه هاو نحله های مختلف فکری و عقیدتی از جمله باطنیه واشاعره و پیدایی قرائت های مختلف قرآن در عصرامام صادق؛ برضرورت بررسی، شناخت و معرفی مبانی تفسیری،آن امام همام افزوده می شود.مبانی تفسیر،از یک منظر به مبانی صدوری و مبانی دلالی بخش پذیر است. مبانی صدوری،از صدور قرآن موجود از ناحیهی ذات اقدس حق تعالی و وحی آن به پیامبر(ص) و ابلاغ آن توسط پیامبر به مردم بحث می کند،مثل وحیانیت الفاظ. مبانی دلالی،آن است که فرآیند فهم مراد خداوند از متن را سامان میدهد،مثل فهم پذیری قرآن. مبانی مورد بحث در این نوشتار که به روش استقراء، از روایات امام صادق (ع) به دست آمده است،عبارت انداز: وحیانی بودن الفاظ، فهم پذیری قرآن، ذو بطون بودن قرآن، اشتمال قرآن بر آیات محکم و متشابه، آگاهی راسخان در علم از تأویل آیات متشابه، تفسیر قرآن بر اساس قرائت واحد واقعی، جامعیت قرآن، جاودانگی و جهانی بودن قرآن، عدم تحریف قرآن. واژگان کلیدی: مبانی تفسیر، امام صادق(ع)، علوم تفسیر، مبانی تفسیر اهل بیت
احمد آرخ عبدالرسول حسینی زاده
چکیده: تردیدی در این نیست که هر کسی بخواهد قرآن کریم را تفسیر کند و به مراد واقعی خداوند از آیات کریمه دست یابد. نیازمند آن است که اصول و قواعدی را در نظر بگیرد و روش تفسیر خود را بر آن بنا نماید، این قواعد و اصول که به قواعد تفسیر مشهورمی باشند، عبارتند از مجموعه ای از ضوابط و قوانین کلی برخاسته از مبانی عقلی، عقلایی و نقلی که وسیله استنباط معانی قرآن قرار می گیرند و رعایت آنها، مفسر را از گرفتار شدن در دام تفسیر به رای و اشتباه نجات می دهد. یکی از تفاسیری که آیات قرآن را تا حدود زیادی بر اساس قواعد تفسیری تبیین و تفسیر کرده است، تفسیر احسن الحدیث اثر سید علی اکبر قرشی است. در این نوشتار، تفسیر مذکور از جهت رعایت پانزده قاعده اساسی در تفسیر یعنی: قاعده توجه به قرائت صحیح، قاعده توجه به ادبیات عرب، قاعده در نظر گرفتن قرائن، قاعده مبنا بودن علم و علمی، قاعده توجه به ظاهر و باطن در قرآن، قاعده احتراز از اسرائیلیات، قاعده جری و تطبیق و ... مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در تفسیر احسن الحدیث، با اینکه متن آیات بر اساس قرائت حفص از عاصم آمده است، اما قرشی در تفسیر آیات، قرائتهای دیگر را نیز بیان کرده بدون اینکه اظهار نظری کرده باشد یا قرائتی را بر قرائتی ترجیح دهد. همچنین در پرداختن به مباحث ادبی و بلاغی با توجه به اینکه تفسیر وی تفسیری اجتماعی- هدایتی و تربیتی است اما به این مقوله نیز کم و بیش توجه نموده است. توجه به بهره گیری از قرائن مختلف که مفسر را در فهم صحیح آیات کمک می کند مانند توجه به فرهنگ عصر نزول، شان نزول و آیات دیگر قرآن، روایات و... در تفسیر احسن الحدیث جلوه آشکاری دارد، همچنین باید گفت با اینکه مستندات تفسیر احسن الحدیث در موارد زیادی علم و علمی می باشد، اما وی در تفسیر برخی آیات به این قاعده پایبند نبوده است، و در برخی موارد به امور ضعیف و تحقیق نشده استناد کرده است. مفسر در بحث توجه به ظاهر و باطن آیات قرآن، قائل به وجود باطن برای آیات بر اساس معیاری صحیح است و برای بیان معنای باطنی آیه از روایات اهل بیت?کمک گرفته و در تفسیر آیات به ظاهر آیات نیز توجه دارد. همچنین ایشان در رابطه با آیات متشابه که برخی در تفسیر آن ها به بیراه رفته اند معتقد است که راه حل این آیات ارجاع آن ها به محکمات قرآن است. واژگان کلیدی: قرآن کریم، قرشی، تفسیر احسن الحدیث، قواعد تفسیر.
محبوبه قاسمی تلمی عبدالرسول حسینی زاده
دست یابی به مُفاد استعمالی آیه ها و کشف مراد الهی آن ها ، نیازمند رعایت کردن قواعد و ضوابطی است که بر هر مفسر لازم است قبل از پرداختن به تفسیر، آن ها را در نظر بگیرد و بر اساس آن ها به تفسیر بپردازد تا کمترین خطا و انحراف را در تفسیر داشته باشد . تفسیر الفرقان آیت الله صادقی تهرانی از آن دسته تفاسیر می باشد که مفسر در تفسیر آیات قرآن به قواعد تفسیری توجه داشته است . اما در پاره ای از مواقع به یک قاعده توجه بیشتری داشته و در مواقعی هم به قاعده ای کمتر اشاره کرده است . علامه صادقی از میان قرائات تنها قرائت متواتر ( حفص از عاصم ) را به جهت مطابق بودن آن با قرائت متواتر و رایج بودن آن در میان مسلمانان در تمام زمان ها قابل قبول می داند و از پرداختن به دیگر قرائت ها خودداری کرده است . ایشان در واژه شناسی معانی واژه ها را به کتاب های لغت و لغویون کمتر استناد می کند و به ندرت به منابع لغوی ارجاع می دهد و در معنای واژگان دقت زیادی نموده و در مفهوم واژگان توسعه ی معنایی در نظر می گیرد . هم چنین کم و بیش از مباحث نحوی و ادبی نیز بهره گرفته است . آیت الله صادقی در تفسیرش از آیات و روایات زیادی استفاده کرده است . مفسر، تفسیر قرآن به قرآن را راهی برای دست یابی به معانی و مفاهیم قرآنی در چارچوب دلالت مطابقی آیه می داند و از روایات به عنوان وسیله و ابزار، جهت ارائه ی نمونه ها و معانی پنهان آیات و بیان مصادیق استفاده می کند. این روایات تفسیری در صدد نشان دادن نمونه ها و معانی پنهان آیات است . از نگاه ایشان ، روایات تفسیری به معانی ژرف تر کلام وحی نظر دارد . وی از سیاق به ندرت بهره برده است و به روایات شأن نزول نیز کمتر اعتماد دارد . هم چنین ایشان از دیگر قرائن نیز بهره برده است . ایشان تلاش نموده تا در تفسیرش از مستندات قطعی یا اطمینان آور استفاده نماید . لذا به قاعده ی علم و علمی توجه داشته است . وی با این که به نام مصطلح دلالت ها تصریحی ندارد ، اما عملا از انواع دلالت ها در تفسیر خویش استفاده کرده است . ایشان قرآن را دارای باطن و دسترسی به باطن آن را با تدبرممکن می داند، اما تأویل قرآن را مختص معصومان می داند .
یعقوب فتح الهی محسن قاسم پور
چکیده ندارد.
صالح سعیدی ابواسحاقی مجید حیدری فر
چکیده ندارد.
مهرزاد صنعتی علینقی فقیهی
چکیده ندارد.