نام پژوهشگر: سیده خدیجه آرین
فروزان کرمی سیده خدیجه آرین
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش درمان شناختی رفتاری تصویر بدن بر کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان دختر دانشکده روان شناسی دانشگاه علامه طباطبایی انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دختر بوده است که مایل به شرکت در این گروه ها بوده اند. این 30 نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. سپس این دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه اضطراب اجتماعی پاسخ داده اند. آزمودنی های گروه آزمایش تحت آموزش درمان شناختی رفتاری تصویر بدن قرار گرفتند ولی گروه گواه این آموزش را دریافت نکردند. طرح پژوهشی مورد استفاده در این تحقیق، طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بوده است و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t انجام گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که درمان شناختی رفتاری تصویر بدن، به طور کلی، اضطراب اجتماعی آزمودنی های گروه آزمایش را در مقایسه با گروه گواه بهبود بخشیده است. از سوی دیگر، تحلیل داده های مربوط به خرده آزمون ها نشانگر تفاوت معنادار دو گروه آزمایش و کنترل در مورد ارزیابی هراس اجتماعی بوده، در حالی که در مورد خرده آزمون گذرهراسی، این تفاوت دیده نشده است. در نهایت می توان گفت که آموزش درمان شناختی رفتاری تصویر بدن توانسته است اضطراب اجتماعی نمونه ای از دختران دانشجو را کاهش دهد.
هانیه السادات باقری یزدی سیده خدیجه آرین
امروزه سرمایه اجتماعی، به عنوان بعد اجتماعی و معنوی سلامت، مورد توجه دانشمندان علوم انسانی واجتماعی زیادی قرار گرفته است. از نقطه نظر رفاه اجتماعی، سرمایه اجتماعی بعدی است که می تواند از طریق تشویق افراد مشارکت و همکاری در تعاملات اجتماعی، به حل معضلات و آسیب های اجتماعی و کاهش خطرپذیری در افراد جامعه کمک نماید. این پژوهش، با هدف بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و ابعاد آن با خطرپذیری در دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی تهران در سال 1389 انجام گرفته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر مطالعه میدانی و توصیفی از نوع همبستگی است. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه سرمایه اجتماعی (اونیکس و بولن، 2000)، و خطرپذیری نوجوانان ایرانی (زاده محمدی و احمدآبادی، 1387) استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه، 372 نفر از دانشجویان ساکن در خوابگاه های پسران و دختران دانشگاه علامه طباطبایی شهر تهران که بصورت تصادفی انتخاب گردیدند تشکیل دادند. داده های این پژوهش با استفاده از spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد که همبستگی معنی دار منفی بین سرمایه اجتماعی، ابعاد شناختی و ارتباطی سرمایه اجتماعی با خطرپذیری در افراد مورد مطالعه وجود دارد، لیکن بین بعد ساختاری سرمایه اجتماعی و خطرپذیری، ارتباط معنی دار مشاهده نگردید. همچنین بین ابعاد مواد مخدر، الکل، سیگار وخطرپذیری جنسی خطرپذیری با سرمایه اجتماعی در دانشجویان خوابگاهی مورد مطالعه، همبستگی معنی دار و منفی وجود دارد. میانگین نمرات دختران، افراد متاهل و شاغل در پرسشنامه سرمایه اجتماعی، بطور معنی داری بیش از سایر گروهها بوده، و برعکس میانگین نمره پسران، افراد مجرد و بیکار در پرسشنامه خطرپذیری بطور معنی داری بیش از گروه های دیگر بوده است(05/0p<). بحث و نتیجه گیری: بررسی روایی و پایایی بالای پرسشنامه های مورد استفاده در این مطالعه نشان داد که این ابزارها را می توان بطور موفقیت آمیزی در جامعه بکار برد. وجود ارتباط بین سرمایه اجتماعی و خطرپذیری، به متولیان سلامت جامعه و دانشگاهها کمک می کند تا بتوانند اقدامات پیشگیرانه و حمایتی موثر و مناسب را در جهت ارتقاء سطح سلامت اجتماعی و معنوی افراد جامعه و بویژه دانشجویان بردارند
فهیمه ابراهیمی سیده خدیجه آرین
این پژوهش با هدف اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد روان نمایشگری بر بهبود تعارض مادر و دختر بر روی دانش آموزان سال اول متوسطه شهرستان دلیجان انجام گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه تعارض با مادر است. جامعه آماری عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه که در سال تحصیلی 90 – 89 مشغول به تحصیل می باشند. برای انجام پژوهش، دبیرستان دخترانه پروین اعتصامی شهرستان دلیجان به صورت تصادفی انتخاب گردید و 30 نفر از دانش آموزان که بر اساس آزمون، بالاترین نمره تعارض را داشته اند به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایشی وگواه تقسیم شدند و گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان روان نمایشگری قرار گرفتند. بعد از پایان دوره از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و اطلاعات حاصل از انجام پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آمار توصیفی ( میانگین، انحراف استاندارد و واریانس ) و آمار استنباطی ( آزمون t برای گروه های مستقل ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از فرضیه تحقیق نشان داد، جلسات روان نمایشگری ، تعارض مادر و دختر را در سطح05/0 = p کاهش داده است، از این رو می توان این گونه نتیجه گیری کرد که شرکت در جلسات روان نمایشگری تفاوت معناداری رادر نمونه آماری به وجود آورده است و باعث افزایش میزان استفاده از راهبرد استدلال در رفع تعارض با مادر شده است و همین طور میزان استفاده از راهبردهای پرخاشگری کلامی و فیزیکی در رفع تعارض با مادر کاهش یافته است.
سید جمال رییسی سیده خدیجه آرین
الف: موضوع و طرح مسئله: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مولفه های رویکرد تصمیم گیری مجدد بر افزایش سازگاری (اجتماعی، درخانه، عاطفی و تندرستی) و انصراف از طلاق زنان متقاضی طلاق می باشد. با عنایت به اینکه رویکرد تصمیم گیری مجدد، یکی از راه های کمک به افراد برای خلق یک زندگی جدید است، این رویکرد به اعضای گروه کمک می کند که تنگناهایشان را با موضوعی که آنها در آن احساس گیر افتادن می کنند را تجربه کنند. آنها سابقه ای را که در آن تصمیمات اخیر را گرفته اند، که بعضی از آنها کارکردی نبوده، دوباره تجربه می کنند و تصمیمات جدیدی می گیرند که کارکردی باشد. ب: مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها: آموزش مولفه های رویکرد تصمیم گیری مجدد بر افزایش سازگاری وانصراف از طلاق زنان متقاضی طلاق موثر است. رویکرد تصمیم گیری مجدد که توسط مری و رابرت گلدینگ (1979)، ارائه شده است، شکلی از تحلیل تبادلی است که برای درک نحو? گسترش یادگیری دوران کودکی به بزرگسالی، چارچوب مفیدی ارائه می کند. این رویکرد بر این فرض استوار است که بزرگسالان بر اساس فرض های گذشت? خود که زمانی برای ارضای نیازهای حیاتی آنها مناسب بود، اما دیگر ارزشمند نیست، تصمیم گیری می کنند. این رویکرد بر ظرفیت تغییر دادن تصمیم های اولیه تأکید می کند و به سوی افزایش آگاهی فردی با هدف توانا ساختن مراجعان برای تغییر دادن دور? زندگی شان جهت گیری شده است. زهرا کار (1383) به بررسی رابط? جنبه های مختلف سازگاری ( سازگاری تندرستی، خانوادگی، اجتماعی، هیجانی، تحصیلی) و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی استان لرستان پرداخته است. نتایج تحقیق بیانگر وجود همبستگی منفی بین کلی? جنبه های سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان کاسته می شود و بالعکس. عزیزی (1386)، در پژوهش خود با عنوان اثر بخشی درمان گروهی زنان با رویکرد تحلیل رفتار متقابل بر تعارضات زناشویی به این نتیجه رسید که درمان ta اثر بخشی مثبتی بر تعارضات زناشویی داشته است. بر اساس پژوهش گاردنر (2006)، بین توانایی در ادراک هیجان های دیگران و سازگاری اجتماعی ضعیف رابط? معنا داری وجود دارد و نشان داد افرادی که در مدیریت حالت های هیجانی خود و دیگران ناتوان هستند مهارت های اجتماعی و حمایتی کمتری دارند (محمدی، 1387). پ: روش تحقیق شامل تعریف مفاهیم، روش تحقیق، جامعه مورد تحقیق، نمونه گیری و روشهای نمونه گیری، ابزار اندازه گیری، نحو? اجرای آن، شیو? گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها: طرح پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. بدین منظور تعداد 16 نفر بطور تصادفی انتخاب شده و از بین این 16 نفر به طور تصادفی 8 نفر در گروه آزمایش و 8 نفر دیگر در گروه کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه قبل از آموزش مولفه های رویکرد تصمیم گیری مجدد با استفاده از پرسشنام? سازگاری بل مورد سنجش قرار گرفتند.برنامه مشاور? گروهی برای گروه آزمایش، آموزش مولفه های رویکرد تصمیم گیری مجدد می باشد که طی 10 جلس? 90 دقیقه ای اجرا گردید و پس از اتمام جلسات، هر دو گروه مجدداً توسط پرسشنام? بل سنجش شدند که در این تحقیق پنج فرضیه مورد بررسی قرار گرفت. ت: یافته های تحقیق: نتایج بدست آمده از آمار توصیفی و استنباطی – آزمون واریانس چند متغیره به همراه تصحیح بنفرونی– و همچنین مصاحبه در خصوص تصمیم به انصراف از طلاق، نشان دهند? تأیید چهار فرضی? اول و رد فرضی? پنجم بود. ث: نتیجه گیری و پیشنهادات: استفاده از رویکرد تصمیم گیری مجدد در مشاوره با زنان ناسازگار موثر و مفید است و می تواند سازگاری اجتماعی، تندرستی، عاطفی و در خان? آنان را افزایش دهد. برای انصراف از طلاق ممکن است این روش مفید باشد اما باید حتماً زوجین در جلس? مشاوره شرکت داشته باشند و مشاوره با یکی از آنان موثر نبوده است.
کبری قادری سیده خدیجه آرین
چکیده با توجه به اهمیت سلامت روان و مقوله افسردگی که یکی از مسائل حائز اهمیت در زمینه سلامت روان می باشد این پژوهش در راستای بررسی اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت که یکی از رویکردهای پست مدرن در مشاوره است بر کاهش افسردگی انجام شده است. جامعه این پژوهش شامل زنان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی کاشان بودند. نمونه این پژوهش، شامل 30 نفر از زنان افسرده مراجعه کننده به مرکز مشاوره تحت سازمان بهزیستی بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه درمانی راه حل مدار کوتاه مدت با هدایت پژوهشگر شرکت کردند در حالی که گروه گواه برنامه عادی خود را دنبال نمودند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه افسردگی بک بود که شامل 21 پرسش مرتبط با نشانه های مختلف افسردگی است. برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد شرکت در جلسات درمانی راه حل مدار کوتاه مدت به طور معنا دار بر کاهش افسردگی زنان موثر بوده است. بنابراین درمان راه حل مدار کوتاه مدت می تواند، کاربرد موثری در جهت کاهش افسردگی بیماران مبتلا به در مراکز درمانی و مشاوره ای داشته باشد. کلید واژه: درمان راه حل مدار کوتاه مدت، افسردگی
مهدیه ترصفی سیده خدیجه آرین
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مولفه های رویکرد تصمیم گیری مجدد بر افزایش تاب آوری دانش آموزان بوده است. روش این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده است. جامعه پژوهش حاضر عبارتند از کلیه دانش آموزان دختر سال سوم مقطع دبیرستان منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند. از میان مدارس دخترانه دوره دبیرستان منطقه 8 آموزش و پرورش شهر تهران از طریق نمونه گیری خوشه ای یک مدرسه انتخاب و با اجرای پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون بر روی دانش آموزان سال سوم، 20 نفر از آنها را که نمره پایینی در این آزمون گرفتند بصورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. مولف های رویکرد تصمیم گیری مجدد در مورد گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتیجه: برای تحلیل آماری داده های پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی(تحلیل کوواریانس) تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از کوواریانس نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد و فرضیه پژوهش تأیید می گردد(01/0p<). یافته ها: آموزش مولفه های رویکرد تصمیم گیری مجدد بر افزایش تاب آوری دانش آموزان موثر است. کلید واژه: تاب آوری، تصمیم گیری مجدد،تحلیل ارتباط متقابل، گشتالت درمانی، دانش آموزان
حمیده آزاد سیده خدیجه آرین
این پژوهش به منظور بررسی رابطه شیوه فرزندپروری مادران با قلدری دانش آموزان دختر صورت گرفته است. بدین منظور ابتدا 360 دانش آموز از بین 3 مدرسه راهنمایی و 4 دبیرستان دخترانه شهر یزد به صورت خوشه ای انتخاب شدند، و پرسشنامه قلدری بین آنها توزیع و پس از پاسخگویی به محقق تحویل داده شدند. پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند هم به مادران این دانش آموزان داده شد تا تکمیل کنند. پس از تکمیل پرسشنامه ها، با استفاده از تحلیل واریانس بین گروهی به بررسی رابطه بین دو متغیر قلدری و فرزندپروری پرداخته شد، و با استفاده از آزمون دانت نیز گروهها با هم مقایسه شدند. نتایج بدست آمده نشان دادند که از لحاظ آماری تفاوت معناداری بین شیوه فرزندپروری مادران و میزان قلدری دانش آموزان وجود دارد. یافته ها نشان دادند که بین شیوه فرزندپروری و اعمال قلدرانه رابطه وجود دارد و شیوه فرزندپروری مستبد در مادران دانش آموزان قلدر غالب است. همچنین مشاهده شد که از لحاظ آماری تفاوت معناداری بین میزان قلدری دانش آموزان در پایه های مختلف تحصیلی وجود دارد و بیشترین میزان میانگین قلدری مربوط به دانش آموزان سال دوم دبیرستان و پایین ترین میزان میانگین قلدری مربوط به دانش آموزان سال اول راهنمایی است.
سرگل کریمی سیده خدیجه آرین
بررسی اثربخشی رویکرد شناختی اجتماعی بندورا بر افزایش باورهای خودکارآمدی جانبازان می باشد. ابزاری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است مقیاس خودکارآمدی عمومی(gse)که توسط شرر و همکاران تدوین شده است. پایایی آن از روش دو نیمه کردن و روایی آن از طریق روایی سازه گزارش شده است. جامعه اماری پژوهش جانبازانی هستند که به باشگاه ورزشی شهید مهرانی تهران مراجعه میکنند که از بین آنها 24 نفر انتخاب شدند و به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند .