نام پژوهشگر: فریبرز زارع نهندی
شبنم فخیم رضایی جعفر حاجی لو
میوه بندی مطلوب جهت دستیابی به عملکرد بالای محصول، به عنوان هدف نهایی تولیدکنندگان میوه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. میوه بندی به گرده افشانی موفق، رشد لوله گرده و توانایی تلقیح آن با سلول تخم، بستگی دارد. هرچند برخی ارقام سیب و گلابی قادر به تشکیل میوه بدون گرده-افشانی هستنند، تقریباً تمام درختان میوه مناطق معتدله جهت تشکیل بذر و تولید تجاری محصول نیاز به گرده افشانی دارند. به عبارت دیگر برای دستیابی به میوه بندی و درنتیجه عملکرد مطلوب، بایستی مرحل? تولید مثل جنسی با موفقیت سپری شود. بدین منظور پس از انتقال دانه گرده سازگار و فعال به سطح کلاله بایستی رشد لوله های گرده در طول خامه با موفقیت انجام شود تا در نهایت تخمک ها تلقیح گردند. فقدان گرده افشانها و شرایط آب و هوایی نامناسب در زمان گرده افشانی، از عواملی هستند که انتقال گرده به سطح کلاله را با مشکل مواجه می کنند. این شرایط در مورد ارقام خودناسازگار سیب، گلابی، بادام و گیلاس که به منظور تولید میوه به رقم گرده زای مناسب جهت انجام دگرگرده افشانی نیاز دارند، پیچیده تر می شود. بنابراین، تحت این شرایط گرده افشانی موفق نیازمند ارقام گرده زا و ناقلین گرده افشانی کافی و به موقع می باشد. لذا تعیین طول دوره گرده افشانی موثر در درختان میوه باتوجه به اهمیت آن در میوه بندی یک ضرورت به حساب می آید، تا با توجه به طول این دوره، تمهیدات لازم برای گرده افشانی موفق در باغ لحاظ شوند. یکی از عوامل دخیل در دوره گرده افشانی موثر، طول مدت پذیرایی کلاله است. از دیدگاه میوه کاری، پذیرایی کلاله می-تواند دور? گرده افشانی موثر و در نتیجه میوه بندی را محدود کند. از دیدگاه اکولوژیکی، تغییر در پذیرایی کلاله ممکن است لقاح را با کنترل غیر مستقیم از طریق تنظیم تعداد دانه گرده انباشته شده در سطح کلاله و زمان جوانه زنی، تحت تأثیر قرار دهد. بازه زمانی بین گرده افشانی تا لقاح، به طور قابل توجهی تحت تأثیر شرایط محیطی قرار می گیرد. بنابراین انجام مطالعات هدف دار در زمینه بیولوژی و فنولوژی گلدهی جهت تعیین طول دوره گرده افشانی موثر در ارتباط با پذیرایی کلاله در ارقام مختلف هلو، به منظور معرفی ارقام مناسب برای هرمنطقه، انتخاب محل مناسب برای کشت ارقام موجود و نیز تأمین حشرات گرده افشان در زمان مناسب می تواند در افزایش میوه بندی درختان هلو موثر باشد. به منظور ارزیابی طول دور? پذیرایی کلاله، در ارقام هلوی مخملی، انجیری تابستانه، انجیری مالکی، حاج کاظمی و زودرس گرده افشانی کنترل شده در آزمایشگاه و مزرعه انجام شد. قبل از انجام گرده افشانی وضعیت جوانه زنی دان? گرده در شرایط درون شیشه ای، مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام گرده افشانی کنترل شده از شاخه های حاوی 50 جوان? گل در هر رقم استفاده گردید. گرده افشانی دستی در روز اخته نمودن گل ها( روز صفر) و سپس هر دو روز(2، 4، 6 و 8 روز پس از اخته نمودن) با گرد? خودی انجام شد. مادگی های گرده افشانی شده 4 روز پس از گرده افشانی، جهت ردیابی نفوذ لول? گرده جمع آوری شده و در محلول فیکساتیو faa تثبیت شدند. مادگی ها پس از شستشو به منظور نرم شدن در محلول سولفیت سدیم 5% اتوکلاو شدند. پس از رنگ آمیزی با آنیلین بلو، وضعیت جوانه زنی در سطح کلاله و چگونگی رشد لوله های گرده ادام? چکیده در هر قسمت خامه( فوقانی، میانی و تحتانی) و همچنین داخل تخمدان بوسیل? میکروسکوپ فلورسنت شمارش شد. نتایج نشان داد که از لحاظ درصد جوانه زنی در شرایط درون شیشه ای و در سطح کلاله، اختلاف معنی داری بین ارقام وجود دارد. در مورد درصد لوله های گرد? موجود در تخمدان اختلاف معنی داری بین زمان های گرده افشانی مشاهده شد. در بین ارقام مورد مطالعه، رقم مخملی علیرغم اینکه بالاترین درصد جوانه زنی دان? گرده را به خود اختصاص داده بود، پائین ترین درصد لوله های گرد? نفوذی به تخمدان را به همراه داشت. با توجه به وجود لول? گرده در داخل تخمدان در تمام ارقام مورد مطالعه خودسازگاری آنها مشخص شد. رقم زودرس پائین ترین درصد جوانه زنی و پائینترین درصد لوله های گرد? موجود در تخمدان را به خود اختصاص داده است. در هر قسمت خامه( فوقانی، میانی و تحتانی) و همچنین داخل تخمدان بوسیل? میکروسکوپ فلورسنت شمارش شد. نتایج نشان داد که از لحاظ درصد جوانه زنی در شرایط درون شیشه ای و در سطح کلاله، اختلاف معنی داری بین ارقام وجود دارد. در مورد درصد لوله های گرد? موجود در تخمدان اختلاف معنی داری بین زمان های گرده افشانی مشاهده شد. در بین ارقام مورد مطالعه، رقم مخملی علیرغم اینکه بالاترین درصد جوانه زنی دان? گرده را به خود اختصاص داده بود، پائین ترین درصد لوله های گرد? نفوذی به تخمدان را به همراه داشت. با توجه به وجود لول? گرده در داخل تخمدان در تمام ارقام مورد مطالعه خودسازگاری آنها مشخص شد. رقم زودرس پائین ترین درصد جوانه زنی و پائینترین درصد لوله های گرد? موجود در تخمدان را به خود اختصاص داده است.
رقیه حاجی بابایی سعدالله علیزاده
چکیده: در این تحقیق اثر اکسین، سایتوکینین و اسید جیبرلیک بر مراحل پرآوری شاخه و ریشه زایی خیار گلخانه ای رقم سلطانی بررسی شد. بذور پس از ضدعفونی، در محیط کشت ms بدون هورمون کشت شدند. ریزنمونه های جوانه جانبی در آزمایش اول و جوانه انتهایی در آزمایش دوم و سوم در محیط های کشت پرآوری شاخه دارای دو غلظت naa (0 و 1/0 میلی گرم در لیتر) و دو غلظت bap (0 و 2/0 میلی گرم در لیتر) و سه غلظت ga3 (0، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر) کشت شدند و به مدت یک ماه تحت فتوپریود 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی نگه داری شدند. در آزمایش اول تجزی? واریانس نشان داد که حداکثر تعداد گره، طول شاخه و طول ریشه و حداقل قطر کالوس تحتانی در محیط کشت فاقد هورمون تولید شد. حداکثر تعداد ریشه در محیط کشت دارای naa و حداکثر وزن تر شاخساره در محیط کشت فاقد هورمون و دارای 5/0 میلی گرم در لیتر ga3 بدست آمد. در آزمایش دوم، حداکثر تعداد گره در محیط کشت فاقد ga3 با و بدون bap و همچنین محیط کشت دارای bap و 5/0 میلی گرم در لیتر ga3 حاصل شد. محیط کشت فاقد ga3 و دارای naa، با و بدون bap و محیط کشت دارای bap و naa و 5/0 میلی گرم در لیتر ga3 حداکثر تعداد شاخ? جانبی را تولید کرد. محیط کشت فاقد naa و bap صرف نظر از وجود یا عدم وجود ga3 محیط کشت بهتری برای بهبود طول شاخ? اصلی بود و محیط کشت فاقد ga3 و bap و دارای naa حداکثر طول شاخ? جانبی را بدست آورد. حداکثر تعداد ریشه در محیط کشت دارای naa، حداکثر طول ریشه در محیط کشت فاقد naa و حداکثر وزن تر شاخساره در محیط کشت دارای bap و naa بدست آمد. در محیط کشت دارای 1 میلی گرم در لیتر ga3، بدون bap و naa کالوسی تولید نشد. در آزمایش سوم، تعداد گره و تعداد شاخ? جانبی در هر شاخساره و طول شاخ? جانبی در غلظت های مختلفga3 ، bap و naa با هم برابر بودند. حداکثر طول شاخ? اصلی و وزن تر شاخساره و تعداد ریشه در محیط کشت دارای naa بدست آمد. حداکثر طول ریشه و حداقل قطر کالوس تحتانی در محیط کشت فاقد هورمون بدست آمد. جوانه های جانبی بدست آمده از آزمایش دوم در محیط کشت ms کامل و محیط کشت ms با نصف غلظت عناصر دارای سه غلظت ga3 (0، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر) و دارای دو غلظت naa (0 و 1 میلی گرم در لیتر) ریشه دار شدند. تمام صفات مورد مطالعه در غلظت های مختلف ga3 و اثر متقابل آن با naa با هم برابر بودند. حداکثر طول ریشه و حداقل قطر کالوس تحتانی در محیط کشت بدون هورمون و حداکثر وزن تر شاخساره در محیط کشت دارای naa بدست آمد. در محیط کشت ms با نصف غلظت عناصر، حداکثر تعداد گره، طول شاخه و وزن تر شاخساره در محیط کشت فاقد هورمون بدست آمد. تعداد ریشه در هر دو غلظت ga3 و naa با هم برابر بود و در محیط های کشت فاقد هورمون و دارای 5/0 میلی گرم در لیتر ga3 کالوسی تولید نشد.
راضیه صفرعلیزاده رواسجانی ناصر مهنا
اهمیت پایه های یکدست وهمگن و ایجاد باغات متراکم و منظم، استفاده از روشهای تکثیر رویشی و از بین آنها ازدیاد درون شیشه ای را که اقتصادی ترین و سالم ترین روش تکثیر رویشی است، ملزم می سازد. باززایی شاخه یک مرحله بحرانی برای انتقال ژن توسط اگروباکتریوم میباشد و در بسیاری از سیستم ها عدم کارایی باززایی، فاکتور محدود کننده توسعه تکنولوژی انتقال ژن در محصولات چند ساله می باشد. سیب از جمله محصولات مهم در ایران و جهان است و همین موضوع زمینه ای برای انجام تحقیقات وسیع جهت دستیابی به حداکثر عملکرد و کیفیت این میوه گردیده است. سیب گمی آلماسی یکی از درختان پاکوتاه بومی منطقه آذربایجان است که دارای میوه های نسبتا درشت میباشد. ویژگیهای این پایه بالقوه سیب، محققین متعددی را برای تحقیق روی آن ترغیب نموده است. برای ایجاد امکان دستکاری ژنتیکی این پایه وجود یک پروتوکول کارآمد باززایی ضروری و اجتناب ناپذیر است. لذا در این تحقیق، اثر دو نوع سایتوکینین bap و cppu بر میزان باززایی شاخساره از نمونههای برگی یک ماهه درونشیشهای یک ژنوتیپ گمی آلماسی مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام این کار غلظتهای مختلف bap و cppu (هر کدام چهار غلظت) در ترکیب با دو غلظت naa در محیط کشت ms در قالب طرح فاکتوریل بر پایه کاملا تصادفی با چهار تکرار و چهار نمونه در هر تکرار مورد استفاده قرار گرفت. همچنین کارایی روش tcl با قطعات کامل برگی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از این آزمایش به شرح زیر بود. نقش تنظیم کنندگی cppu به عنوان هورمون سیتوکینین ثابت شد و می توان گفت که گیرنده هایی در گیاه وجود دارد که ممکن است این گیرنده ها مشابه با گیرنده های bap یا کاملاً متفاوت با آن گیرنده ها باشد که سیگنالهای cppu را دریافت کرده و پاسخی مشابه به پاسخ سیتوکینین از خود نشان می دهند. حضور اکسین در محیط کشت باززایی در ترکیب با سیتوکینین ضروری بود. cppu در غلظتهای پایین تر شاخه زایی بیشتری نسبت به bap با غلظتهای بالاتر نشان داد. تعداد شاخه های نابجای تشکیل شده در آزمایش دوم ( تیمارcppu) نسبت به آزمایش اول ( تیمار bap ) بیشتر بود. درصد شاخه زایی نابجا در تیمار bap، 21% و در تیمار cppu 44% بود که میزان باززایی در آزمایش دوم بیشتر از دو برابر آزمایش اول بود.
سیدحسین طاهری فریبرز زارع نهندی
کیوی یکی از میوههای مهم مناطق نیمهگرمسیری است که کشت و کار آن در شمال ایران گسترش مناسبی یافته است. با وجودی که رقم عمده شمال ایران مانند اکثر نقاط دنیا رقم هایوارد1 میباشد، میوههای کیوی ایران در بازار جهانی از لحاظ کیفیت در سایه محصول نیوزیلند و اروپا قرار میگیرد. یکی از موادی که امروزه برای افزایش کیفیت محصول کیوی بهطور وسیع و در سطوح تجاری استفاده میشود تنظیم کننده شبه سایتوکینینی cppu است. این ترکیب فنیل اورهای باعث افزایش چشمگیر اندازه و کیفیت محصول کیوی میشود. در مطالعه حاضر تأثیر سطوح مختلف cppu (10، 20 و 40 میلیگرم در لیتر) روی خصوصیات کیفی و کمی میوه کیوی ارزیابی خواهد شد. همچنین پس از نگهداری میوههای برداشت شده در سردخانه، خاصیت انبارمانی میوههای تیمار شده نیز مورد ارزیابیهای دقیق و علمی قرار خواهد گرفت.
حجت اله رستمی فریبرز زارع نهندی
سمیت بور از مهمترین اختلالاتی است که میتواند رشد گیاه را در خاکهای نواحی خشک و نیمهخشک در سراسر جهان محدود سازد. تجمع بور معمولاً در لایههای عمیقتر خاک به علت آبشویی آن اتفاق میافتد و اصلاح خاک در این شرایط مشکل میباشد، بنابراین، انتخاب محصولاتی با درجه تحمل بیشتر یک راه حل پیشنهادی عملی برای مسئله سمیت می باشد. جهت ارزیابی اثرات غلظتهای مختلف بور بر خصوصیات رویشی و فیزیولوژیکی زیتون آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش سطح بور (2/0، 10، 20، 30، 40 و50 میلی گرم بر لیتر) و دو رقم (کنسروالیا و آمیگدالولیا) همراه با چهار تکرار به مدت چهار ماه به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که با افزایش سطوح بور وزن تر و خشک برگ، ساقه و ریشه در مقایسه با شاهد در هر دو رقم کاهش یافت. رقم آمیگدالولیا در غلظتهای بالای بور کاهش چشمگیری در تولید برگ های جدید داشت اما رقم کنسروالیا در غلظت های بالا نیز رشد نمود، هر چند که رشد این رقم به مقدار زیادی کاهش پیدا نمود. کارایی فتوسنتز نیز در هر دو رقم با افزایش سطوح بور کاهش یافت، اما رقم آمیگدالولیا نسبت به کنسروالیا کاهش بیشتری نشان داد. سمیت بور باعث کاهش میزان نیتروژن، فسفر، پتاسیم و کلسیم گردید، اما بر میزان پرولین تأثیری نداشت. غلظت بور در همه قسمت های گیاه با افزایش مقدار بور در محلول غذایی افزایش یافت. رقم کنسروالیا مقاومت بهتری به افزایش بور نشان داد. مکانیسم مقاومت رقم کنسروالیا به افزایش بور در این است که این رقم با افزایش بور تا 30 میلی گرم در لیتر با تجمع بور در ریشه ها از انتقال آن به برگ های جوان جلوگیری می نماید و مانع از سوختگی برگ می شود. علائم ظاهری سمیت بور 45 روز بعد از شروع آزمایش در رقم آمیگدالولیا در غلظتهای (30، 40، 50 میلیگرم بر لیتر) اتفاق افتاد، ولی در رقم کنسروالیا 75 روز بعد از شروع آزمایش در غلظتهای (40، 50 میلیگرم بر لیتر) این علائم مشاهده گردید
اعظم خلیلی علی محمد خورشید دوست
چکیده امروزه محصول پرتقال به عنوان محصولی بسیار مهم و یکی از اقتصادی ترین تولیدات باغی جهان به شمار می-رود. در این تحقیق تأثیر عناصر اقلیمی روی میزان عملکرد و همچنین کیفیت محصول پرتقال با توجه به قابلیت-های استان مازندران مورد بررسی قرار گرفته است. داده های اقلیمی 6 ایستگاه (ساری، آمل، قراخیل، بابلسر، نوشهر و رامسر) شامل (دما، بارش، رطوبت نسبی، حداکثر سرعت باد ، ساعات آفتابی و تعداد روز های یخبندان) طی دوره آماری (1388-1372) از سازمان هواشناسی استان مازندران و داده های میزان عملکرد از سازمان جهاد کشاورزی استان دریافت شد. داده های کیفیت (وزن، حجم، اسیدیته، و غیره) در آزمایشگاه اندازه-گیری شد. داده های مذکور پس از جمع آوری، توسط نرم افزار هایexcel و spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس روند عناصر اقلیمی با استفاده از روش های (من-کندال، من-کندال گرافیکی، میانگین متحرک و sense estimator) مشخص شد. با افزایش دوره بازگشت و افزایش درصد احتمال وقوع، عناصر اقلیمی مورد بررسی در ایستگاه های مورد مطالعه نیز روند افزایشی تدریجی را نشان داد. با استفاده از مدل ahp در شناسایی مناطق مستعد برای تولید پرتقال و مقایسه آن با نتایج گزارش جهاد کشاورزی استان مازندران مشخص گردید که اراضی بسیار مساعد در غرب استان به دلیل دارا بودن شرایط اقلیمی مناسب در طول دوره رشد پرتقال دارای عملکرد خوبی هستند در حالی که اراضی ایستگاه های واقع در شرق استان با شرایط اقلیمی متوسط دارای عملکرد بالا بوده که این عامل می تواند تحت تأثیر ارقام پرتقال باشد به طوری که در غرب استان عمدتاً پرتقال-های محلی (مثل سیاورز و شهسواری) با پتانسیل محصول دهی کم ولی در شرق استان بیشتر از ارقام اصلاح شده و با پتانسیل محصول دهی بالا کشت شده که عامل اصلی عملکرد بالا در این محدوده می باشد. با این وجود شرایط مناسب و بسیار مناسب اقلیمی جهت تولید پرتقال در تمامی ایستگاه های استان فراهم می باشد که تا حد زیادی صحت مطالعه حاضر را در تعیین مناطق مستعد برای تولید پرتقال تأیید کرد. ضریب همبستگی خطی (پیرسون) بین صفت های مختلف مربوط به کیفیت میوه در ایستگاه های مورد مطالعه نشان داد که وزن با حجم، چگالی و عرض میوه در سطح احتمال یک در صد، مثبت و معنی دار است. در حالی که بقیه صفات با وزن میوه همبستگی معنی دار ندارند. اختلاف معنی داری بین ایستگاه های مورد مطالعه از نظر وزن، چگالی، ضخامت پوست، قطر و عرض میوه در سطح احتمال پنج درصد مشاهده شد. در بقیه صفات اختلاف معنی دار بین ایستگاه ها وجود ندارد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین برای عملکرد محصول پرتقال بر اساس گروه بندی پارامتر های اقلیمی با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن بین باغات ایستگاه های مورد مطالعه نشان داد که حداکثر عملکرد تحت تأثیر دما می باشد. برای صفات کیفیت میوه (حداقل وزن، چگالی، عرض و وزن قسمت خوراکی میوه) در پرتقال های تولیدی از ایستگاه قراخیل، (حداقل طول به عرض و قطر لب) در میوه های تولیدی از باغات ایستگاه آمل و باغات سایر ایستگاه ها از لحاظ صفات ذکر شده وضعیت مشابهی دارند. با استفاده از روش خوشه بندی وارد، ایستگاه های مورد مطالعه بر اساس پارامتر های اقلیمی طی دوره ی آماری (1388-1372) در دو گروه a و b جای گرفتند که تفاوت اساسی بین گروه ها در میزان عملکرد می باشد. نتایج روش خوشه-بندی وارد در ایستگاه های مورد مطالعه بر اساس صفات کیفیت میوه و پارامتر های اقلیمی نشان داد که صفات کیفیت اندازه گیری شده تحت تأثیر پارامتر های دما، رطوبت نسبی و تعداد روز های یخبندان قرار گرفتند. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که کیفیت محصول پرتقال تحت تأثیر عناصر اقلیمی قرار گرفت ولی کمیت محصول پرتقال تحت تأثیر عناصر اقلیمی قرار نگرفت.
بیتا فضلعلی زاده فریبرز زارع نهندی
چکیده : این آزمایش به منظور بررسی اثر اسانس های گیاهی آویشن شیرازی (zataria multiflora)، دارچین (cinnamomumzeylanicum)، مرزه (saturega hortensis) و میخک (zyzygium aromaticum) (هر کدام در دو غلظت 100 و 200 میلی گرم در لیترهمراه با ساکارز 2 درصد) و نانوذرات نقره (2، 4 و 6 میلی گرم در لیتر همراه با ساکارز 2 درصد) روی عمر گلجایی گل های بریده آلسترومریا رقم جاماییکا در آزمایشگاه فیزیولوژی پس از برداشت گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام شد. آب مقطر به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. گل های بریده از گلخانه تمام مکانیزه ورامین خریداری شدند. آزمایش در شرایط محیطی آزمایشگاه با دمای 2 ± 23 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 60 درصد و شدت نور 12 میکرومول در متر مربع در ثانیه (لامپ های مهتابی با نور سفید) تحت طول روز 12 ساعت اجرا شد. این تحقیق در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و سه شاخه گل در هر تکرار اجرا شد. صفات عمر گلجایی شامل تعداد روز تا اولین ریزش گلبرگ، طول عمر گل های اولیه و ثانویه، عمر گلجایی گل آذین و تعداد روز تا 50 درصد ریزش گلبرگ، وزن تر نسبی، مقدار جذب محلول و شاخص کلروفیل برگ مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تیمارهای نانوذرات نقره و اسانس های مورد آزمایش موجب حفظ وزن تر نسبی و مقدار جذب محلول (به جز اسانس میخک)در طول هشت روز از دوره گلجایی در مقایسه با نمونه های شاهد و ساکارز شدند. کلیه تیمارهای مورد آزمایش موجب افزایش طول عمر گل های اولیه و ثانویه و عمر گلجایی گل آذین نیز شدندو توانستند 50 درصد ریزش گلبرگ را به تأخیر بیندازند. همچنین تیمارهای اسانس مرزه و نانو ذرات نقره توانستند موجب تأخیر در اولین ریزش گلبرگ شوند و شاخص کلروفیل برگ را حفظ نمایند. اختلاف معنی داری بین اسانس های مورد بررسی از نظر صفات عمر گلجایی وجود نداشت. مقایسه اثر نانوذرات نقره و اسانس ها روی عمر گلجایی نشان داد که نانوذرات نقره نسبت به اسانس ها کارایی بیشتری داشتند. بین غلظت های مختلف نانوذرات نقره و هر یک از اسانس ها از نظر کلیه صفات مورد مطالعه اختلاف معنی داری وجود نداشت. محلول دو درصد ساکارز در افزایش عمر گلجایی موثر نبود.
نیلوفر محمدی سیلابی فریبرز زارع نهندی
به منظور مطالعه اثر تنظیم کننده رشد پاکلوبوترازول بر رشد رویشی، زایشی و ویژگی های کیفی و کمی کامکوات ناگامی، آزمایشی در سال 1389 در گلخانه ای واقع در مرکز تحقیقاتی خلعت پوشان به اجرا درآمد. کامکوات های ناگامی3 ساله پیوند شده بر روی پایه نارنج، حدود 50 روز قبل از شروع گلدهی تحت تیمار پاکلوبوترازول واقع شدند. این بررسی که در قالب دو آزمایش جداگانه تیمارهای خاکی و محلول پاشی اعمال گردید، تیمارهای محلول پاشی در سطوح 0(شاهد)، 500 و 1000 پی پی ام و تیمارهای خاکی در سطوح 0(شاهد)، 1/0 و 5/0 گرم ماده موثره از فرم تجاری پاکلوبوترازول با نام کولتار (حاوی 25 درصد ماده موثره از پاکلوبوترازول) به ازای هر گلدان اعمال شد. این آزمایش در 6 تکرار و در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که کلیه تیمارهای خاکی و محلول پاشی منجر به کاهش رشد رویشی، زودگلدهی و افزایش رشد زایشی کامکوات ناگامی می شود. از لحاظ خصوصیات کیفی میوه کاهش معنی داری در اسیدیته و ویتامین ث کلیه درختان تیمار شده ملاحظه گردید. همچنین در مقایسه با تیمار شاهد، میوه های درختان تیمار شده کروی تر بوده و طول کمتری داشتند.
سمیه حاجیان آرانی سعد ا... علیزاده اجیرلو
نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در آزمایش اول bap روی تعداد شاخساره با نوک نکروزه شده اثر معنی داری نداشت ولی سایر پارامترها را بهبود بخشید. غلظت 8/8 میکرومولار bap اثرات بهبوددهنده ی بیشتری نسبت به غلطت 2/2 میکرومولار bap داشت. در آزمایش اول، غلظت 2/2 میکرومولار pcib، اثرات مفیدی را روی درصد پرآوری، درصد زنده مانی شاخساره ها، متوسط تعداد برگ کلروز و نکروز شاخساره ها و متوسط قطر شاخساره های جانبی بر جای گذاشت. ولی غلظت 8/8 میکرومولار از این آنتی اکسین در برخی موارد اثرات مضری را به دنبال داشت. وجود pcib در محیط کشت به علت جلوگیری از ایفای نقش اکسین در تقسیم و انبساط سلولی، رشد شاخساره اصلی را کاهش داد. اثر pcib روی سایر پارامترها غیرمعنی دار بود. اثر متقابل bap و pcib فقط روی درصد پرآوری، متوسط تعداد برگ کلروز و نکروز شاخساره ها و متوسط قطر قاعده شاخساره های جانبی معنی دار بود. در آزمایش دوم، bap روی تعداد برگ سبز شاخساره ی اصلی و تعداد شاخساره های با نوک نکروزه شده اثر معنی داری نداشت ولی سایر پارامترهای اندازه گیری شده را بهبود بخشید. غلظت بالای tiba، تعداد شاخساره های با نوک نکروزه شده را به طور معنی داری افزایش داد. این آنتی اکسین روی وزن تر شاخساره ها اثر منفی داشت ولی سایر پارامترهای اندازه گیری شده را به طور معنی داری تحت تأثیر قرار نداد. نتایج بدست آمده در این بررسی نشان داد که آنتی اکسین pcib در پرآوری رز رقم فول هاوس بهتر از tiba عمل می نماید و غلظت 2/2 میکرومولار pcib مناسب تر از غلظت 8/8 میکرومولار آن است.
صبا شکراله فام فریبرز زارع نهندی
این تحقیق به منظور مطالعه اثر پوتریسین، کلرید کلسیم و اسید سالیسیلیک در کیفیت و انبارمانی دو رقم آلو "قطره طلا" و "شابلون" صورت گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در مرحله پس از برداشت با 7 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تیمارها شامل کلرید کلسیم در دو سطح ( 60 و 80 میلی مولار) ، پلی آمین پوتریسین در دو سطح ( 1و 2 میلی مولار) و سالیسیلیک اسید نیز در دو سطح (1 و 3 میلی مولار) و آب مقطر (تیمار شاهد) بودند. تیمار ها به صورت غوطه وری در محلول هایی با دمای 25 درجه سانتی گراد و به مدت 5 دقیقه اعمال شدند. پس از اعمال تیمار میوه ها در سردخانه ای با دمای 1-2 درجه سانتیگراد و رطوبت %80 به مدت 42 روز انبار شده و پارامترهای کیفی میوه هر هفته یکبار اندازه گیری شدند. درصد کاهش وزن میوه ها، سفتی بافت، مواد جامد محلول، ph ، اسیدیته قابل تیتراسیون و ویتامین ث خصوصیاتی بودند که در طول دوره انبارداری، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که اثر تیمار و زمان بر روی تمام صفات اندازه گیری شده در هر دو رقم در سطح آماری 1 درصد معنی دار شده است. به طوری که تیمارهای مورد نظر موجب حفظ کلیه ویژگی های کیفی میوه در طول دوره نگهداری گردید. با پیشرفت روند نگهداری میوه در سردخانه در هر دو رقم قطره طلا و شابلون از مقادیر سفتی بافت، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون و ویتامین ث میوه ها کاسته شده و میزان ph و درصد کاهش وزن تر میوه ها افزایش قابل توجهی نشان داد. اثر متقابل تیمار- زمان در رقم قطره طلا بر درصد کاهش وزن تر، ph عصاره بافت و ویتامین ث میوه ها در سطح آماری 1 درصد معنی دار بود. بیشترین سفتی در رقم قطره طلا در میوه های تیمار شده با پوتریسین 2 میلی مولار مشاهده شد و کمترین مقدار سفتی در شاهد ثبت گردید. بالاترین میزان مواد جامد محلول در اسید سالیسیلیک 1 و 3 میلی مولار و کلرید کلسیم 60 و 80 میلی مولار مشاهده شد. موثرترین تیمار در حفظ مقدار اسیدیته قابل تیتراسیون میوه ها پوتریسین 2 میلی مولار بود. در رقم شابلون نیز اثر متقابل تیمار-زمان در سه صفت درصد کاهش وزن تر میوه، سفتی و مقدار مواد جامد محلول تفاوت معنی داری نداشت. که بیانگر این است که اثرات تیمارهای انجام شده بر روی صفات فوق مستقل از زمان می باشد. در حالی که برهمکنش تیمار و زمان بر میزان اسیدیته و ویتامین ث میوه ها در سطح آماری 5 درصد و بر روی ph عصاره میوه ها در سطح آماری 1 درصد معنی دار شده است. در رقم شابلون موثرترین تیمار در جلوگیری از کاهش وزن تر میوه ها کلرید کلسیم 60 و 80 میلی مولار بوده است. در مورد حفظ ویتامین ث میوه های شابلون نیز کلرید کلسیم و پوتریسین بهتر از اسید سالیسیلیک عمل کرده است.
آزیتا بقال زاده کوچه باغی فریبرز زارع نهندی
به منظور مطالعه اثر تنظیم کننده های رشد cppu و ga3 روی کیفیت و کمیت انگور سلطانین، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی (فاکتور اول ga3 در سه سطح 0، 20 و 40 میلی گرم در لیتر و فاکتور دوم cppu در سه سطح 0، 7.5 و 15 میلی گرم در لیتر) با 4 تکرار به اجرا در آمد. هر واحد آزمایشی از 1 تاک و در هر تاک 5 خوشه انتخاب و علامت گذاری شد. در مرحله تمام گل 15 میلی گرم در لیتر ga3 به عنوان پیش تیمار برای تمام خوشه های انتخاب شده، به جز خوشه های مربوط به تیمار شاهد به کار رفت. سپس در مرحله میوه دهی محلول پاشی با استفاده از ga3 (0، 20 و40 میلی گرم در لیتر) و cppu (0، 7.5 و 15 میلی-گرم در لیتر) روی خوشه ها صورت گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که بیشترین طول، قطر و جرم حبه در تیمارهای 15 میلی گرم در لیتر cppu و 20 و 40 میلی گرم در لیتر ga3 و بالاترین جرم خوشه نیز در تیمارهای 15 و 7.5 میلی گرم در لیتر cppu و 20 و 40 میلی گرم در لیتر ga3 در مقایسه با شاهد بدست آمد. اثر تیمارهای ga3 (20 و 40 میلی گرم در لیتر) منجربه کشیده تر شدن حبه ها در مقایسه با حبه های تیمار شاهد شدند. اثر cppu و ga3 و اثر متقابل ga3 و cppu بر میزان حجم حبه و ویتامین ث میوه معنی دار شد و بیشترین میزان آن ها به ترتیب در تیمارهای (g2c2 ،g2c3 ، g3c2 و g3c3) و g1c3 حاصل شد. کمترین میزان جرم حجمی و بریکس نیز به ترتیب در میوه های تیمار شده با cppu و ga3در مقایسه با شاهد حاصل شد. هیچکدام از تیمار ها بر میزان ph و اسیدیته میوه ها اثر معنی داری نداشت. بیشترین درصد ماده خشک و رطوبت میوه نیز به ترتیب در تیمارهای (شاهد و 7.5 میلی گرم در لیتر cppu) و 15 میلی گرم در لیتر cppu حاصل شد. در تیمار ga3 نیز بیشترین درصد ماده خشک و رطوبت میوه به ترتیب در تیمار شاهد و (20 و 40) میلی گرم در لیتر از آن بدست آمد. در تیمارهای cppu و ga3 بیشترین ارزش رنگ قرمز میوه به ترتیب در تیمارهای 7.5 میلی گرم در لیتر و شاهد و کمترین آن به ترتیب در تیمارهای 15 و 40 میلی گرم در لیتر حاصل شد. همچنین در تیمارهای cppu و ga3 بیشترین مساحت حبه به ترتیب در تیمارهای 15 و (20 و 40) میلی گرم در لیتر و کمترین آن به ترتیب در تیمارهای 7.5 میلی گرم در لیتر و شاهد حاصل شد. در نهایت بیشترین میزان چروکیدگی حبه در تیمار 15 میلی گرم در لیتر cppu و 20 و 40 میلی گرم در لیتر ga3 و کمترین آن در تیمارهای شاهد و 7.5 میلی گرم در لیتر cppu ایجاد شد.
سلیم اجاق علیرضا مطلبی آذر
جایگاه گلابی در میوه کاری، موجب شده است که پژوهش های فراوانی بر روی کشت درون شیشه ای این گیاه، انجام پذیرد. همه یافته ها نشانگر وجود پیچیدگی های فراوان، در استقرار و زنده مانی ریزنمونه ها در جنس پیروس هستند. مهمترین عامل مرگ ریزنمونه های مریستمی و بافتی این جنس، پدیده فنلی شدن آنها است. در این آزمایش، نقش تیمار پلی وینیل پیرولیدون (پی وی پی) و اتیولاسیون بر روی زنده مانی مریستم گلابی گلابرا در کشت درون شیشه ای بررسی گردید. برای این منظور، مریستم شاخه های سبز و اتیوله شده در محیط آب دیونیزه و پی وی پی (با دو غلظت 100 و 200 پی پی ام)، سواسازی شده و پس از یک ماه استقرار در محیط کشت، میزان زنده مانی و اندام زایی آنها با بهره گیری از روش های میکروسکوپی نوری و فلورسنس (سنجش کانال طیف نوری) تعیین گردید. برای این منظور از فلورسئین دی استات و طیف 510 نانومتر در میکروسکوپی فلورسنس استفاده شد. نتایج نشان داد زنده مانی ریزنمونه های برداشت شده از شاخه های اتیوله شده به طور معنی داری از ریزنمونه هایی که از شاخه سبز برداشت شده بودند بالاتر بود. پیش تیمار ریزنمونه ها با pvp نه تنها زنده مانی ریزنمونه ها را بعد از 24 ساعت بلکه زنده مانی آنها را بعد از یک ماه از آغاز کشت نیز به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش داد. بعد از یک روز از کشت بیشترین میزان زیوایی مریستم ها در تیمار 200 میلی گرم در لیتر pvp بدست آمد. تیمار pvp بر روند برگ زایی و اندام زایی ریزنمونه ها معنی دار نبود. روند برگ زایی ریزنمونه های برداشت شده از هر دو نوع شاخه ابتدا پایین و با افزایش زمان افزایش پیدا کرد. ریزنمونه های بدست آمده از شاخه های اتیوله شده روند برگ زایی و اندام زایی بالاتر و پلاستوکرون کوتاه تری نسبت به ریزنمونه های بدست آمده از شاخه سبز داشتند.
حامد نقش فریبرز زارع نهندی
ایران یکی از کشورهای مهم تولیدکننده مرکبات به شمار می آید که شناسایی، عرضه و معرفی ارقام جدید نقش مهمی در توسعه پایدار صنعت مرکبات در کشور می تواند داشته باشد. یکی از چالش-ها در شناسایی ارقام جدید، بهره گیری از مارکرهای مولکولی می باشد که به نوبه خود مستلزم صرف هزینه و آزمایشگاه مناسب است. بر این اساس روش های مبتنی بر نشانگرهای مورفولوژیکی می تواند در صورت گونه-اختصاصی بودن آنها، مفید باشند. در مرکبات، شکل بذر و ویژگی های ریخت شناختی آن می تواند به عنوان صفتی ارزشمند در شناسایی ارقام مورد استفاده واقع گردد. در این پژوهش از 9 گونه و رقم مرکبات استفاده شد که عبارتند بودند از: 1- گریپ فروت 2- سیتروملو 3- کامکووات 4- لیمو شیرین 5- لیمو ترش 6- نارنگی انشو 7- نارنگی یونسی 8- نارنج سه برگ 9- پرتقال سیاورز. از هر گونه و رقم تعداد 30 عدد بذر تهیه گردید، که این بذور در طی 2 مرحله عکس برداری شدند. عکس برداری یک بار با انتگومان بیرونی و یک بار با انتگومان درونی (پس از حذف لایه بیرونی بذر) انجام گرفت. شناسایی لبه تصاویر برداشت شده با نرم افزارهای آنالیز تصویر انجام گردید و ویژگی های شکل هر تصویر بر پایه تبدیل فوریه ، تجزیه و تحلیل شد. با نتایج بدست آمده از مورفومتری پیرامون همه 30 بذر برداشت شده به ازای هر رقم، شکل شاخص بذر با پوسته بیرونی و درونی تهیه شد. مقایسه آماری شکل های شاخص 9 رقم با بهره گیری از روش الپتیکال فوریه، نشان دهنده تفاوت و یا تشابه بین آنها بود. باوجود 20% تفاوت در مورفومتری بذر، می توان از آن به عنوان یک مارکر مورفولوژیکی در شناسایی ارقام استفاده کرد. نتایج حاصل از آنالیز تشخیص کانونی شکل بذر مرکبات همراه با انتگومان بیرونی نشان داد که 89.6 % گروه ها بطور صحیح تفکیک شدند. همچنین، نتایج حاصل از آنالیز تشخیص کانونی شکل بذر مرکبات همراه با انتگومان درونی نشان داد که 84.4 % گروه ها بطور صحیح تفکیک گردیدند. در نهایت آنالیز تشخیص کانونی شکل بذور مرکبات همراه با انتگومان بیرونی با 89.6% تفکیک بهتر از انتگومان درونی با 84.4% تفکیک بود.
مصطفی فاضلی منصور مطلوبی
پاکلوبوترازول تنظیم کننده ی رشدی است که برای کنترل رشد و کاهش تعداد دفعات چمن زنی در انواع گیاهان چمنی به کار می رود. این ماده همچنین ارتفاع و کیفیت گونه های مختلف چمن را تحت تاثیر قرار می دهد. برای تعیین تاثیر پاکلوبوترازول در ارتفاع و دیگر خصوصیات بصری قابل اندازه گیری چمن از قبیل تراکم، عملکرد (وزن تر)، شاخص کلروفیل برگ، طول و عرض پهنک برگ، دو گیاه چمنی پوآ و فستوکا با این ماده تیمار شدند. گیاهان چمنی با غلظت های صفر (شاهد)، 15، 30 و 45 میلی گرم در لیتر پاکلوبوترازول به صورت اسپری برگی در 4 تکرار از هر تیمار، مورد آزمایش قرار گرفتند. این پژوهش به صورت اسپلیت پلات و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید، به طوری که نوع چمن به عنوان فاکتور اصلی در 2 سطح و پاکلوبوترازول به عنوان فاکتور فرعی در 4 سطح لحاظ شد. نتایج نشان داد که پاکلوبوترازول سبب ایجاد تغییر در تمام صفات مورد ارزیابی در هر دو جنس گیاه چمنی مورد آزمایش گردیده است. صفات ارتفاع، عملکرد، طول و عرض پهنک برگ، پس از تیمار پاکلوبوترازول کاهش و صفات تراکم و شاخص کلروفیل برگ افزایش یافتند. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که موثرترین و اقتصادی ترین غلظت پاکلوبوترازول، 30 میلی گرم در لیتر می باشد.
روناک قیسوندی منصور مطلوبی
به منظور مطالعه اثر تنظیم کننده ی رشد cppu بر روی نمو جوانه های رز رقم آوالانش، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی (فاکتور اول غلظت cppu در چهار سطح 0، 25، 50 و 100میلی گرم در لیتر و فاکتور دوم مکان کاربرد cppu (1- روی جوانه، 2- بالای جوانه همراه با برش سطحی یک سانتی متری بالای پوست شاخه) با 4 تکرار به اجرا در آمد. هر واحد آزمایشی از 2 گلدان و در هر گلدان 2 شاخه انتخاب و علامت گذاری شد. جوانه های دوم از پایین شاخه برای اعمال تیمار انتخاب شدند. در طول آزمایش، صفات کیفی شامل زمان رویش جوانه پس از اعمال تیمار، زمان رسیدن به مرحله ی گلدهی، تعداد شاخه های کور، طول شاخه ی گلدهنده، قطر شاخه ی گلدهنده، قطر گل، وزن تر و خشک شاخه ی گلدهنده، سطح برگ، سطح ویژه برگ، تعداد جوانه های جانبی روی شاخه ی گلدهنده و شاخص کلروفیل، تعداد میانگره مورد بررسی قرار گرفتند. بیشترین رویش جوانه در تیمار 50 میلی گرم بر لیتر cppu بدست آمد. نتایج نشان داد که اثر متقابل غلظت cppu و مکان کاربرد تیمار بر زمان رویش جوانه ها معنی دار شد. بیشترین طول، قطر شاخه و گل، وزن تر و خشک شاخه، سطح ویژه برگ در تیمار 50 میلی گرم در لیتر cppu در مقایسه با سایر تیمارها بدست آمد. . اگرچه هیچکدام از تیمارها تأثیر معنی داری بر روی تعداد شاخه های کور و شاخه های جانبی نداشتند. اندازه گیری شاخص کلروفیل در لایه های مختلف تاج پوشه نشان داد که میزان کلروفیل با افزایش غلظت cppu تا غلظت 50 میلی گرم بر لیتر افزایش یافته و از یک الگوی مشخص پیروی می کند.
فاطمه زاهدزاده ناصر مهنا
کشت سلول های گیاهی درون شیشه ای یک روش ایده آل برای تولید مقادیر زیاد چندین متابولیت ثانویه ی مهم به صورت تجارتی است. سیب ماکامیک یکی از سیب های وحشی بومی آسیای مرکزی و سیبری می باشد که توانایی تولید آنتوسیانین را در بیشتر بافت های خود داراست و این ترکیبات مانند فلاونوئیدها و پلی فنول ها دارای فعالیت آنتی اکسیدانی هستند. آنتوسیانین ها باعث کاهش سطوح تری گلیسیرید و اسیدهای چرب آزاد شده و بازدارنده ی تومور های سرطانی می باشند و برای سلامتی انسان مفید هستند. تولید آنتوسیانین به دلیل تغییرات فصلی و تجزیه رنگدانه ها محدود شده است. این موارد باعث شده است که تحقیقاتی در زمینه بهینه سازی فرایند های استخراج و تولید آنتوسیانین انجام گردد. در این پژوهش به منظور تعیین بهترین منبع کربوهیدرات و بهینه کردن غلظت های مختلف ساکارز، گلوکز، فروکتوز، مالتوز، مانیتول، جهت تولید درون شیشه ای آنتوسیانین از سیب ماکامیک، ابتدا از ریز نمونه های برگ گیاهچه های درون شیشه ای جهت تولید کالوس استفاده گردید و پس از بدست آوردن کالوس به مقدار مورد نیاز، تیمارها در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار و چهار نمونه در هر تکرار اعمال گردید. نتایج نشان داد که از میان غلظت های مختلف مانیتول جهت تولید آنتوسیانین، غلظت 3 درصد آن به همراه ساکارز 3 درصد بیشترین تاثیر را داشت. با افزایش غلظت مانیتول بیشتر از 3 درصد، بر اساس منحنی رگرسیون میزان تولید آنتوسیانین روند کاهشی داشت. با افزایش غلظت مانیتول، میزان شاخص رشد کالوس و وزن تر کالوس کاهش و وزن خشک کالوس افزایش یافت. هم چنین بین تیمار های ساکارز بیشترین میزان تولید آنتوسیانین و کمترین میزان شاخص رشد در غلظت 6 درصد مشاهده گردید. تیمارهای گلوکز، فروکتوز و مالتوز تاثیر ضعیف تری بر تولید آنتوسیانین داشتند. در نهایت، از میان غلظت ها و منابع کربوهیدرات مورد استفاده در این پژوهش بیشترین میزان تولید آنتوسیانین در مانیتول 2، 3 و 4 درصد+ ساکارز3 درصد و ساکارز 6 درصد مشاهده گردید. در کل، بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش، برای تولید آنتوسیانین درون شیشه ای از کشت کالوس درون شیشه ای سیب ماکامیک استفاده توام از مانیتول و ساکارز مفید به نظر می رسد.
اسدالله حاتمی علیرضا مطلبی آذر
در گیاه سیب زمینی (solanum tuberosum l.) مشکلات مربوط به تجمع انواع آلودگی های ویروسی باعث گردیده است که تولید ریزغده های عاری از ویروس در شرایط درون شیشه ای از اهمیت به سزایی برخوردار شود. به همین جهت بهینه سازی شرایط کشت به منظور به حداکثر رساندن سرعت و درصد ریزغده زایی امری ضروری است. از این رو در این پژوهش اثر مقادیر مختلف ph و غلظت های متفاوت آگار و اثرات متقابل آنها بر مراحل ریزغده زایی مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور جوانه های جانبی سیب زمینی رقم آگریا عاری از ویروس در محیط کشت پایه ی ms با 80 گرم در لیتر ساکارز و با غلظت های 6، 8 و 10 گرم در لیتر آگار در phهای 4، 5، 6، 7 و 8 کشت شد و تحت شرایط تاریکی مداوم و در دمای 17 درجه ی سانتی گراد قرار گرفت. پس از گذشت 2 ماه درصد زنده مانی ریزنمونه ها، درصد تولید ریزغده، اندازه و وزن ریزغده ها و دورمانسی ریزغده های تولیدی اندازه گیری شد. طبق نتایج به دست آماده اثر مقدار ph و غلظت آگار بر زنده مانی ریزنمونه ها معنی دار بود. بیشترین زنده مانی ریزنمونه در phهای 5 و 6 و کمترین مقدار آن در ph 8 بود. 10 گرم بر لیتر آگار نیز به طور معنی داری باعث کاهش زنده مانی ریزنمونه گردید. بیشترین درصد ریزغده زایی در ph 6 و غلظت 8 گرم در لیتر آگار دیده شد و با تغییر در این شرایط از تولید ریزغده کاسته شد. اندازه ی ریزغده های تولیدی در phهای 6 و 7 و وزن آنها نیز در ph 6 به طورمعنی داری بیشتر از سایر تیمارها بود. در کل می توان گفت ph 6 و غلظت آگار 8 گرم بر لیتر برای دست یافتن به بیشترین تعداد ریزغده و نیز اندازه ی درشت تر ریزغده ها مناسب بود.
علی اکبر حسن پور فریبرز زارع نهندی
به منظور مطالعه اثر تنظیم کننده رشد پاکلوبوترازول، بر خصوصیات مینی تیوبرهای تولید شده، آزمایشی در سال 1390 در گلخانه های هیدروپونیک مرکز آموزش فنی و حرفه ای شهرستان بناب، به اجرا درآمد. حدودا یک ماه پس از جوانه زدن میکروتیوبرها، تیمارها اعمال شد. تیمارهای مورد استفاده عبارت بودند از: غلظت های 0، 50، 100، 150، 200و 250 میلی گرم بر لیتر پاکلوبوترازول، که به صورت محلول پاشی استفاده گردید. این آزمایش در 5 تکرار، و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. نتایج به دست آمده نشان داد، که کلیه تیمارها منجر به کاهش رشد رویشی، افزایش عملکرد و تعداد مینی تیوبر و نیز شاخص کلروفیل شد. همچنین درصد ماده خشک در گیاهان تیمار شده، افزایش یافت و تعداد استولون نیز افزایش نشان داد.
رعنا معاضدی محمد طاهر حلاجیان
گلابی آسیایی pyrus pyrifolia nakai از شرق آسیا منشأ گرفته است و عمدتاً در کشورهای جنوب شرقی آسیا کشت و کار می شود. گلابی های آسیایی دارای ویژگی های مهم از جمله میوه شیرین، ترد، آبدار، بافت کمتر سنگی و ماندگاری بالا در انبار نسبت به انواع گلابی اروپایی هستند. همچنین این ارقام از پتانسیل بالایی برای تولید میوه برخوردار هستند و امروزه مورد توجه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان در سراسر دنیا قرار گرفته است. از جنگل های شرق گیلان (چابکسر) ژنوتیپ هایی یافت شده است که از نظر خصوصیات مورفولوژیک بسیار شبیه به گلابی آسیایی هستند. به علاوه در این ژنوتیپ ها صفات مهم و با ارزش زراعی از جمله اندازه ی درشت و کیفیت بالای میوه ملاحظه می شود. در این پژوهش برای ارزیابی روابط خویشاوندی این ژنوتیپ ها با ارقام تجارتی گلابی آسیایی (ks6, ks7, ks8, ks9, ks10, ks11, ks12, ks13, ks14)، از 11 نشانگر ریزماهواره استفاده شد. این نشانگرها در 19 ژنوتیپ مورد مطالعه جمعاً 56 آلل تولید کردند که به طور میانگین برای هر مکان ریزماهواره 5 آلل به دست آمد. کمترین و بیشترین تعداد آلل مشاهده شده به ترتیب 2 و 10 عدد بود. تجزیه خوشه ای به روش upgma، 19 ژنوتیپ مورد مطالعه را در سه گروه قرار داد. گروه اول شامل ژنوتیپ های 111 چابکسر، 24 چابکسر، قاسم نژاد، حاجی صادقی، حاجی مرادی، حاجی علیپور، حاجی بابایی، گروه دوم شامل ارقام تجارتی ks و گروه سوم شامل ژنوتیپ های سبز، آبی و ریز بود. بر اساس نمودار درختی ترسیم شده، گروه اول و دوم به عنوان گلابی های آسیایی و گروه سوم به عنوان هیبریدی از گلابی آسیایی و اروپایی شناخته شدند. نتایج حاصل از تحقیق حاضر می تواند تا حدودی نشان دهنده حضور گلابی آسیایی و یا خویشاوندان بسیار نزدیک آن در شمال ایران باشد و با توجه به یافته های حاصل لازم است اقدامات جدی برای حفاظت و ثبت ذخایر ژنتیکی با ارزش گلابی شمال ایران صورت گیرد.
مریم زارع گلمغانی فریبرز زارع نهندی
آسیب های فیزیولوژیک در گیاهان تحت تنش را می توان ناشی از تولید رادیکال های فعال و مخرب اکسیژن دانست. پاکلوبوترازول در سطح بیوشیمیایی با افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی به طور موثری باعث غیر فعال کردن رادیکال های آزاد می شود و به گیاه کمک می کند تا در مواجه با شرایط نامساعد محیطی بهتر عمل کند. بنابراین پژوهشی در جهت فعالیت آنزیم های دارای خاصیت آنتی اکسیدانی در برگ های انگور رقم سلطانی در سال 1391-1390 انجام شد. این آزمایش در گلخانه مرکز تحقیقاتی خلعت پوشان روی درختچه های یکساله انگور رقم سلطانی کاشته شده در گلدان های پلاستیکی محتوی پرلایت انجام شد و تیمار پاکلوبوترازول در غلظت های 0 ، 50، 100، 150، 200، 250 و 300 میلی گرم بر لیتر استفاده شد و قالب طرح به صورت بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار بود. پس از یک ماه از اعمال تیمارها نمونه های برگی از گیاهان تهیه شد و نمونه های آنزیم از آن استخراج گردید و برای ارزیابی عملکرد آنزیم های دخیل در سیستم آنتی اکسیدانی گیاهان، فعالیت ویژه آنزیم های پراکسیداز، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون ردکتاز و پلی فنل اکسیداز بررسی شد و نتایج تجزیه واریانس نشان داد که پاکلوبوترازول تاثیر معنی داری بر فعالیت آنزیم های مورد بررسی داشت. بررسی آنزیم آسکوربات پراکسیداز نشان داد که با افزایش غلظت پاکلوبوترازول فعالیت آنزیم مذبور نیز آفزایش می یابد ولی در آنزیم گلوتاتیون-ردوکتاز استفاده از غلظت های بالاتر از 150 میلی گرم بر لیتر افزایش فعالیت نشان داد. در آنزیم کاتالاز در دو غلظت 250 و 300 میلی گرم بر لیتر افزایش فعالیت مشاهده شد . در آنزیم پراکسیداز غلظت های 200 و 250 میلی گرم بر لیتر افزایش فعالیت داشتند ولی در غلظت 300 میلی گرم بر لیتر کاهش یافتند. در مورد آنزیم سوپراکسید دیسموتاز غلظت های 150 و 200 میلی گرم بر لیتر افزایش فعالیت داشتند ولی غلظت 250 میلی گرم بر لیتر کاهش فعالیت را نشان داد و در آنزیم پلی فنل اکسیداز فقط در غلظت 300 میلی گرم بر لیتر افزایش فعالیت دیده شد.
صمد خرسندی علیرضا مطلبی آذر
این آزمایش به منظور بررسی اثر غلظت های مختلف bap (0، 1 و 2 میلی گرم در لیتر) و پوتریسین (0، 20، 40، 80 و 160 میلی گرم در لیتر) به همراه 8 درصد ساکارز بر ریزغده زایی درون شیشه ای سیب زمینی در آزمایشگاه کشت بافت گیاهی گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریز اجرا شد. جوانه های جانبی حاصل از شاخساره های درون شیشه ای بعنوان ریز نمونه و تحت شرایط استریل روی محیط کشت ms با غلظت های مذکور bap و پوتریسین به منظور بررسی روند ریزغده زایی کشت شدند و کشت ها در تاریکی مداوم و دمای2±17 درجه سانتیگراد در ژرمیناتور نگه-داری شدند. این تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. طی ماه اول کشت سرعت ریزغده زایی و پس از آن طی سه ماه و به صورت ماهانه صفاتی مانند درصد ریزغده زایی، طول، عرض و تعداد ریزغده، درصد ریزغده های فاقد دورمانسی، وزن ریزغده، تعداد و طول شاخساره رشد یافته از روی ریزغده، طول شاخساره های رشد یافته از محل گره ها و وزن شاخساره ها اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس داده-ها نشان داد که هیچ یک از صفات مورد بررسی به غیر از وزن شاخساره تحت تأثیر غلظت های مختلف پوتریسین نبودند. همچنین اثر متقابل put×bap تنها در مورد درصد ریزغده زایی و تعداد ریزغده طی ماه سوم و همچنین وزن شاخساره معنی دار بود. این در حالی است که اثر سطوح مختلف bap در رابطه با اکثر صفات ریزغده زایی معنی دار بود. ریزغده زایی کامل در ریزنمونه های کشت شده در محیط کشت ms با یک میلی گرم در لیتر bap و 40 میلی گرم در لیتر پوتریسین در هفته سوم پس از کشت مشاهده شد. بعد از یک ماه، محیط های کشت حاوی 40میلی گرم در لیتر پوتریسین به همراه یک میلی گرم در لیتر bap بیشترین تعداد ریزغده را به خود اختصاص دادند. در این آزمایش بهترین غلظت bap برای صفات ریزغده زایی یک میلی گرم در لیتر بود و هیچ اختلاف معنی داری با غلظت 2 میلی گرم در لیتر نداشت. هم چنین مناسب ترین غلظت پوتریسین برای افزایش تعداد و درصد ریزغده زایی و نیز افزایش وزن شاخساره در محیط های کشت فاقد bap، 80 میلی گرم در لیتر بود، هر چند که در مورد وزن شاخساره ها غلظت 40 میلی گرم در لیتر پوتریسین نیز نتیجه بهتری داشت ولی اختلاف معنی داری با 80 میلی گرم در لیتر آن نداشت.
پری منصوری فریبرز زارع نهندی
اسید سالیسیلیک یکی از هورمون های گیاهی مهم با محدوده وسیعی از فعالیت های زیستی در گیاهان است. یکی از مهمترین این موارد نقش این هورمون در تعدیل اثر تنش های زیستی و غیر زیستی است. اسید سالیسیلیک در بسیاری از گیاهان باعث افزایش چشمگیر عملکرد سیستم آنتی اکسیدانی آنزیمی و غیر آنزیمی گیاهان شده است، بنابراین پژوهشی در جهت اندازه گیری فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در برگ های انگور رقم سلطانی انجام شد. این آزمایش در گلخانه مرکز تحقیقاتی خلعت پوشان روی گیاهان یکساله انگور مورد آزمایش کاشته شده در گلدان های پلاستیکی محتوی خاک رس انجام شد و تیمار سالیسیلیک اسید در غلظت های 0 ، 5/0 ، 1 و 2 میلی مولار استفاده شد. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار اجرا شد. پس از یک ماه بدنبال اعمال تیمارها نمونه های برگ از گیاهان تهیه شد و نمونه های آنزیم از آن استخراج گردید و برای ارزیابی عملکرد آنزیم های دخیل در سیستم آنتی اکسیدانی گیاهان، فعالیت ویژه آنزیم های پراکسیداز، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون ردکتاز و پلی فنل اکسیداز بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اسید سالیسیلیک تاثیر معنی داری بر فعالیت تمام آنزیم های مورد بررسی داشت. بررسی آنزیم های گلوتاتیون ردکتاز، پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز نشان داد که با افزایش غلظت اسید سالیسیلیک فعالیت آنزیم های مذبورنسبت به نمونه شاهد افزایش می یابد تاحدی که در غلظت بالاتر، 5 برابر و بیشتر افزایش فعالیت دیده شد. ولی در آنزیم آسکوربات پراکسیداز استفاده از غلظت های بالاتر از 5/0 میلی مولار افزایش فعالیت 2 برابر نسبت به نمونه شاهد نشان داد و در آنزیم کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز فقط در غلظت 2 میلی مولار افزایش فعالیت5 برابر و3 برابر نسبت به نمونه شاهد مشاهده شد.
رقیه کاظم زاده محمد رضا دادپور
به منظور مطالعه اثر تنظیم کننده رشد پاکلوبوترازول برکارایی سیستم آنتی اکسیدانی کامکوات ناگامی، آزمایشی در دو سال1389و1390 در گلخانه ای واقع در مرکز تحقیقات کشاورزی خلعت پوشان به اجرا درآمد. کامکوات های ناگامی3 ساله پیوند شده برپایه نارنج، حدود 50 روز قبل از شروع گلدهی تحت تیمار پاکلوبوترازول واقع شدند. این بررسی کهدر قالب آزمایش تیمارهای خاکی اعمال گردید، تیمارهای خاکی در سطوح 0(شاهد)، 1/0 و 5/0 گرم ماده موثره از فرم تجاری پاکلوبوترازول با نام کولتار (حاوی 25 درصد ماده موثره از پاکلوبوترازول) به ازای هر گلدان اعمال شد. آزمایش در سه تیمار و6 تکرار در سال جاریوسه تیمارو6 تکرار در سال قبل در قالب طرح کامل تصادفیاجرا گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که آنزیم های سوپر اکسید دیسموتاز ، پرکسیداز ، کاتالاز ، آسکوربات پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز در تیمار خاکیسال جاری به میزان 5/0 گرم بیشترین افزایش فعالیترا در مقایسه با تیمار شاهد داشت.مقایسه تیمارهای سال جاری با تیمارهای سال قبل نشان داد تاثیر تیمارهای خاکی سال قبل برگیاهان کمتر شده وتقریبا هم سطح تیمار شاهد قرارگرفته است که بیانگر کاهش تاثیر پاکلوبوترازول در گذر زمان می باشد. بهترین تیمار خاکی پیشنهادی تیمار 1/0 گرم در سال جاری می باشد که پایین ترین غلظت را دارد و از لحاظ اقتصادی با صرفه است همچنین پایداری مواد تریازولی با گذشت زمان در این تیمار کمتر می شود. باکاربرد پاکلوبوترازول تاثیری روی فعالیتآنزیم گلوتاتیون ردوکتاز مشاهده نشد.
بهزاد احمدی تکانتپه فریبرز زارع نهندی
پرتقال از لحاظ تجاری مهمترین گونه مرکبات و جزو سه میوه پرمصرف در جهان است. یکی از ارقام مهم و تجاری آن پرتقال والنسیا (valencia)می باشد.ازدیاد پرتقال از طریق پیوند روی پایه-های بذری انجام می گیرد. جوانه زنی بذر و رشد گیاهچه تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد. یکی از مهمترین عوامل موثر بر فرآیند جوانه زنی بذر و رشد گیاهچه، پدیده آللوپاتی می باشد. به منظور بررسی اثرات آللوپاتیک عصاره آبی برگ گردو، چای، فیتولاکا و پوست میوه لیمو ترش، در غلظت های صفر (شاهد)، 5/2، 5 و 10 درصد بر روی برخی ویژگی های فیزیولوژیک بذر پرتقال والنسیا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام شد. در این راستا بذرهای پرتقال والنسیا پس از گندزدائی، در پتری دیش هایی به قطر 9 سانتی متر کشت شدند. از عصاره های آبی برگ گردو، چای، فیتولاکا و پوست میوه لیمو ترشدر غلظت های مورد نظر برای عصاره دهی نمونه ها استفاده شد. پس از عصاره دهی پتری دیش ها به ژرمیناتوری با دمای 30 و شرایط تاریکی منتقل شدند. پس از ظهور دو برگچه اولیه، صفاتی از قبیل شاخص-های جوانه زنی (شامل درصد جوانه زنی، درصد بازدارندگی جوانه زنی و متوسط جوانه زنی روزانه) و خصوصیات رشدی گیاهچه (شامل طول ریشه چه و ساقه چه، وزن تر ریشه چه و ساقه چه و وزن خشک ریشه چه و ساقه چه) اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر عصاره ها اندام های گیاهی، غلظت های مختلف عصاره ها و اثر متقابل عصاره ها با غلظت های مختلف، بر روی تمام صفات مورد بررسی به جز وزن خشک ریشه چه و ساقه چه، در سطح احتمال 1? معنی دار بودند. بیشترین اثرات آللوپاتیک مربوط به عصاره آبی برگ فیتولاکا و کمترین اثرات مربوط به عصاره آبی برگ گردو بود. عصاره های 10 درصد برگ چای و فیتولاکا به طور کامل از جوانه زنی بذرها جلوگیری کردند.
راضیه پوردربانی میرهادی سیدعربی
خرما یکی از محصولات عمده صادراتی غیرنفتی کشور محسوب می شود که صادرات آن دارای قدمت طولانی است ولی صادرات آن در طی سنوات گذشته همواره در نوسان و در اکثر سال ها دارای رشد منفی بوده است. رسیدگی غیریکنواخت خرما روی درخت و برداشت محصول به صورت غیر انتخابی و درهم، این نیاز را پیش می آورد که خرماها بر اساس سطح رسیدگی جداسازی و درجه بندی شوند. از این رو در این تحقیق، درجه بندی خرما بر اساس سطوح مختلف رسیدگی یعنی سه سطح خلال، رطب و تمر، که هر کدام دارای ذائقه پسندی متفاوت و در نتیجه بازار هدف متفاوت هستند، انجام گرفت. خرمای رقم برحی، از بین ارقام تجاری ایران انتخاب شد. پس از مطالعه روی ویژگی های فیزیکی و مکانیکی خرما، اقدام به طراحی و ساخت سیستم درجه بندی شد. سپس خرماها توسط نوار نقاله از داخل محفظه نوردهی عبور داده شدند و ضمن عبور، از آنها تصویر برداری شد و تصاویر حاصل به محیط کاری متلب ارسال گردید. الگوریتم شناسایی، شامل بخشبندی تصویر و حذف زمینه، انتخاب خرماها، استخراج ویژگی ها و دسته بندی آن ها بود. خرماها پس از شناسایی، بر اساس مرحله رسیدگی و درجه مشخص به سمت کاراندازها هدایت شدند. استپ موتورها توسط کارت گیرنده سیگنال تحریک شده و کاراندازها را به حرکت در آورده و خرماها را به خروجی مورد نظر هدایت کردند. به منظور مقایسه عملکرد بینایی ماشین با بینایی انسان، یکبار دیگر همان نمونه ها توسط افراد مختلف درجه بندی شدند، نتایج با استفاده از برنامه آماری spss مقایسه شدند. مقایسات توسط آزمون t انجام شد. دقت درجه بندی سیستم بینایی ماشین برای خرماهای تمر، رطب در آستانه تمر، رطب و خلال به ترتیب 100%، 66/56%، 97% و 66/99%، و دقت درجه بندی انسان برای خرماهای تمر، رطب در آستانه تمر، رطب و خلال به ترتیب 99%، 33/65، 100% و 100% بود. اختلاف بین بینایی انسان و بینایی ماشین برای شناسایی خرماهای خلال، تمر و رطب در آستانه تمر معنی دار نبود اما برای خرماهای رطب معنی دار بود. ظرفیت جداسازی و درجه بندی دستگاه 45/15 کیلوگرم در ساعت بود.
مژگان عزیزی جابر پناهنده
سیب زمینی با نام علمی solanum tubersum l. از خانواده solanaceae می باشد. به دلیل تکثیر غیرجنسی سیب زمینی, آلودگی غده های بذری و انتقال امراض یکی از مشکلات اساسی تولید این محصول می باشد. به همین دلیل در برخی مناطق عملکرد سیب زمینی بستگی به وارد کردن غده های بذری سالم و گواهی شده دارد که خود سبب بروز مشکلات دیگری در ارتباط با سازگاری ارقام وارداتی و سن فیزیولوژیکی غده ها است. برخی از این مشکلات را می توان با استفاده از بذر حقیقی سیب زمینی مرتفع نمود که در این خصوص چندین سیستم زراعی بر اساس بذر حقیقی رواج یافته و از میان آن ها تولید غده های نشائی از بذر حقیقی و کاشت آن ها به صورت غده بذری, از روش های امید بخش برای رفع مشکلات مربوط به تهیه بذر سالم می باشد. در این آزمایش به منظور ارزیابی امکان تولید محصول و غده های نشایی از بذر حقیقی و نیز ایجاد جمعیت متنوع جهت انتخاب کلون های امید بخش از میان آنها شش خانواده از بذور حقیقی سیب زمینی شامل آزادگرده افشان های فانتا، آندیژنا گزینش شده، کایزر × اگریا، سبلان × اگریا، بک کراس اول هیبریدهای tbr×sto با والد زراعی و تلاقی های برادر و خواهر ناتنی هیبریدهایtbr×sto مورد مقایسه قرار خواهند گرفت. از هر خانواده نشاء هایی انتخاب و در ردیف هایی به طول سه متر کشت خواهند شد و به مدت یک فصل زراعی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام خواهد گرفت. پس از کشت نشاءها در مزرعه و مراقبت های زراعی آن ها درطی دوره فصل رشد صفاتی از قبیل : تعداد ساقه اصلی، زمان آغاز گلدهی و طول دوره گلدهی، ارتفاع بوته، سطح برگ، اندازه گیری عملکرد، اندازه گیری وزن تر و خشک غده ها، درصد ماده خشک ، تعیین قدرت باروری دانه های گرده، اندازه گیری فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز هر یک از خانواده ها، مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.
محمد سلطان زاده فریبرز زارع نهندی
آسیب¬ های فیزیولوژیک در گیاهان تحت تنش را می توان ناشی از تولید رادیکال¬های مخرب اکسیژن دانست. snp در سطح بیوشیمیایی با افزایش فعالیت سیستم آنتی اکسیدانی به طور موثری باعث غیر فعال کردن رادیکال های آزاد می¬شود و به گیاه کمک می کند تا در مواجهه با شرایط نا مساعد محیطی بهتر عمل کند. بنابراین پژوهشی در جهت بررسی فعالیت سیستم آنتی اکسیدانی انگور رقم سلطانی در سال 1392-1393 انجام شد. این ازمایش در گلخانه مرکز تحقیقاتی روی درختچه های دوساله انگور سلطانی کاشته شده در گلدان¬های پلاستیکی حاوی پرلایت و کوکوپیت انجام شد و تیمار سدیم نیترو پروساید در غلظت های 0، 100، 200 و 1000 میلی گرم بر لیتر استفاده شد و قالب طرح به¬صورت کاملا تصادفی با 4 تکرار بود. پس از یک هفته از زمان تیمار اولین نمونه برداری انجام شد و همچنین بعد از دو هفته از زمان تیمار دومین نمونه های برگی از گیاهان تهیه شد و نمونه هایی از آنها برای ارزیابی فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز، سوپر اکسید دیسموتاز، پلی فنل اکسیداز، فنل کل، فلاونوئید کل و آنتی اکسیدان کل (dpph) بررسی شد. نتایج نشان داد که میزان فنل کل در هر دو برداشت به ترتیب در غلظت¬های 1000و 200 ماکرومولار snp نسبت به شاهد افزایش یافت. میزان آنتی اکسیدان کل در برداشت اول در غلظت 200 و در برداشت دوم در غلظت¬های 200 و 1000 میکرومولار snp به طور یکسان نسبت به شاهد افرایش یافت. میران فلاونوئید در برداشت اول در غلظت¬های 200 و 1000 و در برداشت دوم تنها در غلظت 1000 میکرومولار snp نسبت به شاهد افزایش پیدا کرد. میزان فعالیت آنزیم apx در هر دو برداشت تنها در غلظت 1000 میکرومولار snp نسبت به شاهد افزایش یافت. فعالیت آنزیم sod در برداشت اول به ترتیب در غلظت¬های 200 و 100 و در برداشت دوم به ترتیب در غلظت¬های 200 و 1000 میکرومولار snp نسبت به شاهد برتر بود. فعالیت آنریم ppo در هر دو برداشت در غلظت¬های مختلف snp تفاوت معنی¬داری با شاهد نداشت.
پریسا قدیمی گرکرودی علیرضا مطلبی آذر
این مطالعه به منظور بررسی صفات مربوط به ریز غده زایی درون شیشه ای در سیب زمینی رقم آگریا در واکنش به استفاده از دو آنتی جیبرلین تریازولی، پاکلوبوترازول و یونی کونازول انجام شد. این تحقیق در دو آزمایش مجزا با پنج تیمار صفر، 08/0، 16/0، 32/0 و 64/0 میلی گرم بر لیتر پاکلوبوترازول و یونی کونازول و با چهار تکرار و در قالب طرح کاملأ تصادفی به اجرا درآمد. پس از کشت، شیشه های حاوی ریز نمونه ها در شرایط تاریکی و در دمای 17 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. پس از چهار ماه میزان تأثیرگذاری این مواد بر ریز غده زایی و سایر صفات، مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از جوانه ها ی تک گره و جانبی استفاده شد. در این آزمایش صفات درصد ریزغدهزایی، طول و قطر ریزغده ها، وزن تر ریزغده ها و شاخساره، تعداد و طول جوانه های روی ریز غده، تعداد و طول جوانه های روی گره، طول میانگره، تعداد گره و برگ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که بیشتر صفات مورد بررسی به تیمار با آنتی جیبرلین ها پاسخ داده اند. درصد ریز غدهزایی، طول، قطر و وزن تر ریز غده ها با افزایش مقدار تریازول مصرفی افزایش پیدا کرد. طول جوانه های روی ریز غده و گره با افزایش میزان تریازولها کاهش یافت که ناشی از کاهش چشمگیر طول میانگره میباشد، در حالی که به نظر می رسد این ترکیبات روی تعداد شاخساره ها تأثیر چندانی نداشته اند. تعداد گره ها و برگها نیز با افزایش غلظت آنتی جیبرلین به شکلی قابل توجه افزایش پیدا کرد. همان طور که اشاره شد در شاخصهای مربوط به ریزغدهزایی گیاهان تیمار شده با غلظت های بالاتر از عملکرد بهتری نسبت به گیاهان شاهد و تیمار ها ی با غلظت پایین برخوردار بودند که این امر می تواند نشان دهنده ی موثر بودن این مواد در ریزغدهزایی باشد. به علاوه بین غلظت های پایین پاکلوبوترازول و یونی کونازول و تیمار شاهد تفاوتی در ریز غده زایی مشاهده نشد، که این امر میتواند بیانگر نیاز به یک میزان آستانه برای بهبود غده زایی باشد. با توجه به یافته های اخیر به نظر می رسد استفاده از پاکلوبوترازول و یونیکونازول در افزایش ریز غده زایی و اندازه ی ریزغده ها و کاهش رشد رویشی شاخساره در سیبزمینی رقم آگریا موثر باشد. همچنین تیمار 32/0 میلی گرم در لیتر یونی کونازول با 100 درصد ریز غده زایی به عنوان تیمار برتر در این تحقیق شناخته شد.
پریسا قدیمی گرکرودی علیرضا مطلبی آذر
این مطالعه به منظور بررسی صفات مربوط به ریز غده زایی درون شیشه ای در سیب زمینی رقم آگریا در واکنش به استفاده از دو آنتی جیبرلین تریازولی، پاکلوبوترازول و یونی کونازول انجام شد. این تحقیق در دو آزمایش مجزا با پنج تیمار صفر، 08/0، 16/0، 32/0 و 64/0 میلی گرم بر لیتر پاکلوبوترازول و یونی¬کونازول و با چهار تکرار و در قالب طرح کاملأ تصادفی به اجرا درآمد. پس از کشت، شیشه¬های حاوی ریز¬نمونه¬ها در شرایط تاریکی و در دمای 17 درجه سانتی¬گراد نگهداری شدند. پس از چهار ماه میزان تأثیرگذاری این مواد بر ریز¬غده¬زایی و سایر صفات، مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا از جوانه¬ها¬ی تک گره و جانبی استفاده شد. در این آزمایش صفات درصد ریزغدهزایی، طول و قطر ریزغده ها، وزن تر ریزغده ها و شاخساره، تعداد و طول جوانه های روی ریز غده، تعداد و طول جوانه¬های روی گره، طول میانگره، تعداد گره و برگ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از این آزمایش نشان داد که بیشتر صفات مورد بررسی به تیمار با آنتی¬جیبرلین¬ها پاسخ داده¬اند. درصد ریز غدهزایی، طول، قطر و وزن تر ریز غده ها با افزایش مقدار تریازول مصرفی افزایش پیدا کرد. طول جوانه های روی ریز غده و گره با افزایش میزان تریازولها کاهش یافت که ناشی از کاهش چشمگیر طول میانگره میباشد، در¬حالی¬که به نظر می¬رسد این ترکیبات روی تعداد شاخساره¬ها تأثیر چندانی نداشته¬اند. تعداد گره ها و برگها نیز با افزایش غلظت آنتی¬جیبرلین به شکلی قابل توجه افزایش پیدا کرد. همان¬طور که اشاره شد در شاخصهای مربوط به ریزغدهزایی گیاهان تیمار شده با غلظت های بالاتر از عملکرد بهتری نسبت به گیاهان شاهد و تیمار¬ها¬ی با غلظت پایین برخوردار بودند که این امر می تواند نشان دهنده ی موثر بودن این مواد در ریزغدهزایی باشد. به علاوه بین غلظت های پایین پاکلوبوترازول و یونی کونازول و تیمار شاهد تفاوتی در ریز غده زایی مشاهده نشد، که این امر میتواند بیانگر نیاز به یک میزان آستانه برای بهبود غده زایی باشد. با توجه به یافته های اخیر به نظر می رسد استفاده از پاکلوبوترازول و یونیکونازول در افزایش ریز غده زایی و اندازه ی ریزغده ها و کاهش رشد رویشی شاخساره در سیبزمینی رقم آگریا موثر باشد. همچنین تیمار 32/0 میلی¬گرم در لیتر یونی¬کونازول با 100 درصد ریز¬غده¬زایی به عنوان تیمار برتر در این تحقیق شناخته شد.
رضا حسن زاده فریبرز زارع نهندی
انگور با نام علمی(vitis vinifera l) یکی از میوه های مناطق معتدله است که کشت و پرورش آن در قسمت های مختلف ایران انجام می شود. . کشت انگور از ارمنستان نزدیک دریای خزر منشا گرفته است و به نظر می رسد از آنجا به اروپا در سمت غرب و ایران و افغانستان در سمت شرق پراکنده شده است. کشور ایرن به علت واقع شدن در نواحی خشک و نیمه خشک یکی از مناطقی از جهان می باشد که درختان میوه در آن در معرض تنش شوری قرار دارند. در این پژوهش تاثیر سدیم نیتروپروساید بر تعدیل تنش شوری 0 و 100 میلی مولار بر انگور رقم سلطانی ارزیابی شد. مرحله اول آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی به چهار سطح snp (0 ، 100 ، 200 و 1000 مایکرومولار ) با شش تکرار و مرحله دوم آزمایش با همین سطوح snp با سه تکرار و دو سطح شوری (0 و 100 میلی مولار) به سه تکرار در قالب آزمایش فاکتوریل بر مبنای طرح کاملا تصادفی در ایستگاه تحقیقاتی خلعت پوشان دانشگاه تبریز انجام شد.نقش این مده در بسیاری از پارامترهای مورد ارزیابی مثبت ارزیابی می شود.
موسی ترابی گیگلو ابوالقاسم محمدی
سیب زمینی یکی از مهمترین محصولات غذایی دنیا است، اما هنوز شرح و تفسیر ساختار خزانه ژنی آن مورد بحث باقی مانده است. اطلاع از سطح تنوع ژنتیکی و روابط ژنوتیپها برای تولید ارقام جدید با عملکرد کمی و کیفی بالا و مقاوم به تنش های زیستی و غیر زیستی ضروری است. در این پژوهش، تنوع ژنتیکی و روابط خویشاوندی 45 نمونه سیب زمینی، شامل گونه های دیپلوئید، تتراپلوئید و هگزاپلوئید متعلق به 16 گونه از سیب زمینی های زراعی و خویشاوندان وحشی واجد ژنوم های a و b و سه دای هاپلوئید زراعی و پنج هیبرید بین گونه ای یا بین ارقام تجاری به همراه دو رقم تجاری ، با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره و ویژگی های مورفولوژیکی بررسی شد. تعداد 31 صفت و نسبت مورفولوژیکی در شرایط مزرعه ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با پنج تکرار ، مورد ارزیابی قرار گرفت. برای ارزیابی مولکولی از 12 جفت آغازگر ssr سیب زمینی زراعی، 6 جفت آغازگر ssr گوجه فرنگی و 12 آغازگر issr استفاده شد. متوسط اطلاعات چند شکلی برای نشانگرهای ssr و issr به ترتیب 0/27 و 0/67بود. از تجزیه واریانس مولکولی برای تفکیک تنوع بین سطوح پلوئیدی و گونه های زراعی و وحشی، استفاده شد. گروه بندی ژنوتیپ ها، با استفاده از داده های مورفولوژیکی و مولکولی، بر اساس تجزیه خوشه ای و تجزیه به مولفه های اصلی انجام شد. گروهبندی جمعیت-ها با استفاده از دادههای ssr و issr و براساس ضریب فاصله نی، آنها را به 6 گروه تقسیم کرد. تجزیه به مولفه های اصلی بهعنوان روش مکمل تجزیه خوشهای انجام گردید. با استفاده از دادههای هر دو نشانگر، دو بردار اول درصد بیشتری از واریانس مولکولی بین ژنوتیپها را تببین کردند. آغازگرهای ssr اختصاصی گوجه فرنگی به منظور بررسی قابلیت انتقال بین گونه ای نشانگرهای مربوطه، استفاده شد. از 10 جفت پرایمر اولیه اسفاده شده، 6 جفت پرایمر تولید باند نموده و در سیب زمینی قابلیت انتقال پذیری و کاربرد مطلوب نشان دادند. از بین آغازگرهای اختصاصی گوجه فرنگی دارای قابلیت انتقال پذیری در سیب زمینی، 4 آغازگر ssr578، ssr350، leta018 و leta024 به خوبی برای بررسی ویژگیها و تنوع ژنتیکی سیب زمینی استفاده و معرفی گردید.
سپیده طهماسبی منصور مطلوبی
علم پردازش تصویر، از علوم پرکاربرد و مفید در فنون مهندسی می¬باشد و از دیرباز مطالعات و تحقیقات گسترده¬ای در این زمینه صورت گرفته و پیشرفت¬های فراوانی حاصل شده است. این پردازش برای افزایش کیفیت داده¬ها و تفسیر¬های چشمی انجام می¬گیرد. همچنین می¬توان اطلاعات به خصوصی را از تصویر به دست آورد که همگی به صورت خودکار توسط کامپیوتر انجام می¬گیرد. از آنجاییکه محصولات در دنیا بصورت گلخانه¬ای هم کشت می¬شوند روش¬های کنترل خودکار در عملیات کشاورزی و گلخانه¬ای به منظور افزایش بهره¬ وری و کاهش هزینه نیروی کار استفاده می¬شود. در این تحقیق کاربرد روش آنالیز تصویری در شناسایی و تشخیص برخی ویژگی¬های ظاهری رشده در چهار رقم رز گلخانه ¬ای full house ,caribia,polar star,cherry brandi بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ارتباط بالایی بین میزان رنگ برنز برگ¬ها و طول ساقه وجود دارد. و می¬توان با به دست آوردن میزان درصد رنگ برنز برگ¬ها و جایگذاری آن در فرمول¬های ارائه شده در این پژوهش میزان طول ساقه را به دست آورد. همچنین روند تغییرات رنگ برنز وسبز و میزان کلروفیل و کارتنوئید برگ در ارقام مختلف با استفاده از روش آنالیز تصویری بررسی شد. روند تغییرات قطر وطول ساقه و نیز برخی از صفات مورفومتریک مهم برگ با روش آنالیز تصویری محاسبه و ارتباط بین این صفات بررسی گردید.
بهنام الهامی فریبرز زارع نهندی
کمبود آب یکی از مهمترین عوامل محیطی محدود کننده فرایند رشد و نمو در زیتون می باشد. به منظور ارزیابی تاثیر نیتروسدیم پروساید (snp) به عنوان تعدیل کننده تنش کمبود آب در زیتون رقم کنسروالیا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در گلخانه دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی مغان (وابسته به دانشگاه محقق اردبیلی) واقع در شهرستان پارس آباد انجام شد. در این تحقیق، سطوح آبیاری (در دو سطح، 100d1: و 40d2: درصد ظرفیت زراعی) به عنوان فاکتور اول و تیمار محلول پاشی با نیتروسدیم پروساید (snp) ( در چهار سطح 0n1:، 1/0n2:، 5/0n3: و 1n4: میلی مولار) به عنوان فاکتور دوم گنجانده شد و تمام پارامترها، در طی سه مرحله (ده، بیست و سی روز بعد از اعمال تیمارها) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تنش کمبود آب (d2) به طور معنی داری باعث کاهش پارامترهای fv/fm، ?psii، qp، etr، هدایت روزنه ای (gs)، محتوی رطوبت نسبی برگ ((rwc و افزایش پارامترهای npq، فعالیت آنتی رادیکالی dpph، نشت الکترولیت، مالون دی آلدئید (mda)، ترکیبات فنلی کل، فلاونوئیدها، پرولین و فعالیت ویژه آنزیم های پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز گردید. با وجود این، کاربرد نیتروسدیم پروساید منجر به بهبود پارامترهای fv/fm، ?psii، qp، etr، محتوی رطوبت نسبی برگ ((rwc، فعالیت آنتی رادیکالی dpph، ترکیبات فنلی کل، فلاونوئیدها، پرولین و فعالیت ویژه آنزیم های پراکسیداز و پلی فنل اکسیداز شد. همچنین تیمار نیتروسدیم پروساید پارامترهای npq، هدایت روزنه ای (gs)، نشت الکترولیت و مالون دی آلدئید (mda) را کاهش داد. در بین سطوح مختلف نیتروسدیم پروساید نیز، تیمار سطح سوم (n3) بر روی پارامترهای fv/fm، ?psii، qp، etr، npq، آنزیم پلی فنل اکسیداز، ترکیبات فنلی کل و فلاونوئیدها و تیمار سطح چهارم (n4) بر روی پارامترهای هدایت روزنه ای، محتوی رطوبت نسبی برگ، فعالیت آنتی رادیکالی dpph، نشت الکترولیت، میزان مالون دی آلدئید، پرولین و آنزیم پراکسیداز تاثیر مثبتی داشتند. بنابراین نتایج ما نشان داد که کاربرد نیتروسدیم پروساید می تواند اثرات منفی تنش کمبود آب را در زیتون کاهش دهد. همچنین غلظت مورد استفاده تیمار نیتروسدیم پروساید یکی از مهمترین فاکتورها در کاربرد این ماده به عنوان یک تعدیل کننده تنش کمبود آب می باشد.
معصومه وکیلی قرطاول ناصر مهنا
سیب (malus spp.) یکی از رایج ترین درختان میوه و مهمترین درخت کشت شده در مناطق معتدله است. از نظر رنگ گوشت میوه، سیب دارای گوشت سفید تا قرمز است. سیب های گوشت قرمز اغلب بصورت وحشی و با فراوانی کم وجود دارند. وجود آنتوسیانین زیاد باعث قرمز بودن رنگ گوشت برخی از این سیب ها می باشد. تجمع آنتوسیانین اغلب به دلیل بیان بالای ژن mdmyb10 در بسیاری از بافت ها از جمله گوشت میوه سیب است. در مواردی نیز یک مکان ژنی پیوسته با آلل s3-rnase مسئول قرمزی رنگ گوشت میوه در بعضی از ژنوتیپ ها بوده است. برای تعیین مکانیسم قرمز بودن رنگ گوشت میوه در برخی ژنوتیپ های محلی و استفاده کاربردی از این اطلاعات در تحقیقات بعدی، این پژوهش با هدف تعیین آللوتیپ ژن s-rnase و ناحیه پروموتری فاکتور رونویسی ژن mdmyb10 در این ژنوتیپ ها انجام شده است. بدین منظور نمونه¬های برگی از ژنوتیپ های محلی سیب گوشت قرمز تهیه شد و پس از استخراج dna، آللوتیپ آنها از نظر ناحیه پروموتری ژن mdmyb10 و نیز وجود آلل s3-rnase با استفاده از تکنیک pcr و پرایمرهای اختصاصی نواحی ژنومی مورد نظر و نهایتا الکتروفورز قطعات تکثیر شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که رقم bud9، نمونه ورزقان، نمونه خلعت پوشان و نمونه میاندوآب در ناحیه پروموتری ژن myb10 ژنوتیپ r1r6 داشتند و از نظر ژنوتیب مکان ژنی خودناسازگاری s، دارای آلل s3-rnase بودند. بنابراین، می توان نمونه های مذکور را هیبریدی از ‘niedzwetzkyana’ دانست. ولی در نمونه کشت بافتی موجود در آزمایشگاه که دارای شاخه و برگ قرمز بوده ولی ژنوتیپ r1r1 را از خود نشان داد درحالی¬که واجد آلل s3-rnase بود، به نظر می رسد قرمز بودن این نمونه مربوط به مکان ژنی پیوسته با آلل s3 باشد. نمونه ایوند نیز دارای آلل s3-rnase بوده ولی از نظر ژنوتیپ ناحیه ی پروموتری mdmyb10 باند متفاوتی نشان داد.
آیتک پویان اصغر محمودی
درجه ¬بندی میوه ها و سبزی ها یک راهکار مهم در راستای ارزیابی، بازاریابی و فرآوری محصول می باشد. ارزش غذایی و دارویی قارچ ها از اغلب محصولات کشاورزی بالاتر می¬باشد. لذا امروزه به عنوان یکی از باصرفه¬ترین و اقتصادی¬ترین محصولات کشاورزی محسوب می¬شوند. ایران در سال 2010 در تولید قارچ خوراکی مقام شانزدهم جهانی را به خود اختصاص داده است (فائو،٢٠١٢). یکی از انواع مهم قارچ¬های خوراکی، قارچ دکمه ای سفید می-باشد که از نظر تغذیه¬ای و درمانی با سایر قارچ¬های خوراکی تفاوت چندانی ندارد، اما آنچه این قارچ را از سایر قارچ¬ها متمایز ساخته است، گسترش جهانی تولید و فروش آن است. در ایران نیز این قارچ خوراکی، 85 درصد سطح زیر کشت را به خود اختصاص داده است در مطالعه ی حاضر از پردازش تصویر برای استخراج خصوصیات هندسی و مؤلفه های رنگی قارچ دکمه ای سفید در 4 فضای رنگی rgb، lab، hsv و hsi استفاده شد. بر اساس این ویژگی ها، طبقه بندی مبتنی بر شبکه های عصبی مصنوعی و آنالیز تشخیصی انجام و نتایج این دستگاه ها با یکدیگر مقایسه گردید. در طبقه بندی بر اساس اندازه، قارچ ها بر اساس استاندارد ایالات متحده آمریکا به سه گروه کوچک، متوسط و بزرگ تقسیم گردید. میانگین درصد طبقه بندی صحیح در روش آنالیز تشخیصی 4/93 درصد به دست آمد و درصد طبقه بندی صحیح بر اساس شبکه ی عصبی مصنوعی در حالتی که ورودی سیستم شامل تمامی ویژگی های استخراج شده از پردازش تصویر بود، 44/94 درصد حاصل شد. برای حالتی که ورودی سیستم ویژگی های منتخب آنالیز تشخیصی بود درصد طبقه بندی صحیح 92/92 درصد به دست آمد. در طبقه بندی بر اساس پشت باز یا پشت بسته بودن قارچ ها میانگین درصد طبقه بندی صحیح برای روش آنالیز تشخیصی 5/98 درصد به دست آمد. درصد طبقه بندی صحیح بر اساس شبکه ی عصبی مصنوعی در هر دو حالت 100 درصد به دست آمد.
غلامرضا گوهری محمد رضا دادپور
سرنوشت¬ساز بودن نمو زایشی موجب شده است که گیاه، سازوکارهای پیچیده¬ای در راستای انجام و تنظیم آن برگزیند. مریستم شاخه، پیام¬هایی که برای چنین پدیده¬ای مورد نیاز هستند، دریافت می¬کند و گل¬انگیزی را پیش می¬برد. هنوز، در شناسایی نخستین نشانه¬های ریخت-شناختی و بیوشیمیایی در اپکس سیب (malus domestica borkh.)، به¬هنگام گل¬آغازی، اتفاق نظری بین پژوهشگران بوجود نیامده است. لذا در این پژوهش، الگوهای نموی (ریخت¬شناسی مریستم در ارتباط با مرحله گذر، میزان تقسیمات سلولی، اندام¬زایی و پلاستوکرون) در جوانه¬های زایشی و نیز تغییرات بیوشیمایی و آنزیمی در طی مرحله گذر مریستم به حالت زایشی در طول فصل رشدی بررسی گردید. در این آزمایش از جوانه¬ها و برگ¬های اسپور سه رقم گلدن دلیشیس، رد دلیشیس و گرانی¬اسمیت از درختان با¬میوه و بی¬میوه از 45 تا 105روز پس از اوج شکوفایی نمونه¬برداری انجام پذیرفت. به¬منظور انجام مطالعات ریخت¬شناختی در سطح میکروسکوپی و نیز تعیین پلاستوکرون، از فنون سه¬بعدی و فلورسنس و سیستم فرآوری لایه¬های تصویری که امکان مطالعه سلول¬های پروتودرمی مریستم را می¬دهند، بهره¬گیری شد. با نگاهی به گزارش¬های گوناگونی که نشان¬دهنده تاثیرپذیری گلدهی از تنش می¬باشد، در این پژوهش تلاش ¬شد که نقش برخی از آنزیم¬های درگیر در سامانه آنتی¬آکسیدانی که بهنگام بروز تنش فعال می¬شوند، ارزیابی شود و ارتباط این آنزیم¬ها با اندام¬زایی و ریخت¬زایی مریستم مشخص گردد. بدین منظور فعالیت سه آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز، آسکوربات پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز مورد سنجش قرار گرفت. مطالعه فرایند اندام¬زایی مریستم نشان داد که تعداد آغازنده¬های برگی تشکیل شده در طول فصل در اسپور بی¬میوه بیشتر از با¬میوه بود. بررسی تغییرات پلاستوکرون نشان داد که در تاریخ¬های نخست نمونه¬برداری، پلاستوکرون کوتاه بوده و به¬تدریج افزایش یافت و با ادامه یافتن نمو جوانه، پلاستوکرون دوباره روندی افزایشی پیدا کرده و در پایان نمونه¬برداری، به بیشترین مقدار خود رسید. مطالعه فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانت در هر سه رقم سیب نشان داد که میزان فعالیت این آنزیم¬ها در مرحله گذر از فاز رویشی به زایشی، افزایش معنی¬داری نسبت به سایر تاریخ¬های نمونه¬برداری داشت. همچنین در این مرحله و در جوانه¬های اسپور بدون¬میوه میزان فعالیت آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانت بیشتر از اسپور با¬میوه بود. لازم به ذکر است که این اختلاف در رقم گلدن¬دلیشیس که دچار پدیده تناوب باردهی است بیشتر از سایر ارقام مشاهده گردید. با توجه به نتایج به¬دست آمده در این پژوهش و گزارشات سایر محققان، چنین به¬نظر می¬رسد که ترکیبات آنتی¬اکسیدانت به عنوان یکی از شاخص¬های مهم در مرحله گذر از فاز رویشی به زایشی ایفای نقش می¬کنند.
سیما پناهی راد رحیم نقشی بند حسنی
. برای اجرای پژوهش حاضر، دو آزمایش جداگانه در شرایط سردخانه و عمر قفسه ای هر کدام با چهار غلظت کربوکسی متیل سلولز (محلول های 0، 5/0، 1 و 5/1 درصد) و چهار غلظت پکتین (محلول های0، 5/0، 1 و 5/1 درصد) بعنوان پوشش روی میوه آلو رقم قطره طلا به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. جهت نگهداری میوه ها از سردخانه ای با دمای چهار درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 80 تا 90% به مدت شش هفته و همچنین، برای عمر قفسه-ای، اتاقی با دمای 19 درجه سانتیگراد و رطوبت 60 تا 70% بمدت هشت روز استفاده شد. میوه های نگهداری شده در سردخانه، در هر مرحله از نمونه برداری با فاصله 7 روز از سردخانه خارج و پس از رسیدن به دمای اتاق، برای ارزیابی فاکتورهای مختلفی نظیر مواد جامد محلول کل، اسیدیته کل، سفتی بافت گوشت، کاهش وزن، ویتامین ث، ph، فنل کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، آنتی اکسیدان کل و فعالیت آنزیم های پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و پلی گالاکتوروناز مورد استفاده قرار گرفت. در مورد نمونه های نگهداری شده در شرایط عمر قفسه ای نیز، همین فاکتورها هر 2 روز یکبار مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصله از تحقیق حاضر نشان داد که پوشش های کربوکسی متیل سلولز و پکتین بطور معنی داری روی تمامی صفات اندازه گیری شده بجز کاهش وزن موثر بودند. تمامی اثرات متقابل نیز تقریبا همین روند را روی صفات نشان دادند. بطور کلی، پوشش کربوکسی متیل سلولز در هر دو شرایط انبار سرد و ماندگاری در غلظت 1% و پوشش پکتین در غلظت 5/1% دارای عملکرد بهینه بودند. نتایج حاصله نشان داد که با توجه به اثر مطلوب پوشش ها بر خصوصیات کیفی و بیوشیمیایی میوه آلو می توان از پوشش های نامبرده بعنوان روشی کار آمد، آسان، کم هزینه جهت نگهداری میوه آلو استفاده نمود.
فریبرز زارع نهندی ذبیح اله زمانی
چکیده ندارد.