نام پژوهشگر: شهروز ابراهیمی

تاثیر جهانی شدن بر منطقه گرایی با تاکید بر سازمان همکاری شانگهای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1389
  یونس کمایی زاده   سعید وثوقی

چکیده هدف این پژوهش بررسی رابطه بین جهانی شدن و منطقه گرایی در نظام بین الملل خواهد بود و در این راستا به سازمان همکاری شانگهای به عنوان جدیدترین مجمع منطقه ای شکل گرفته پس از جنگ سرد پرداخته خواهد شد. منطقه گرایی و جهانی شدن، از اصطلاحات رایج در تبین روابط بین الملل در سالهای اخیر است که همواره مورد توجه نظریه پردازان نظام بین الملل بوده است. هر دو اصطلاح پس از جنگ سرد کاربرد گسترده تری یافتند. تحولات عمده و فراگیر سیاسی، اقتصادی و تکنولوژیکی بین الملل، تعاریف جدیدی از توسعه منافع اقتصادی و تجاری کشورها در گرایش به سمت منطقه ای کردن روابط اقتصادی خود مطرح ساخته است. از اهم این تحولات که تاثیرات مهمی در توجه به منطقه گرایی داشته است، می باید از جهانی شدن اقتصاد و گسترش وابستگی متقابل در سطح سیستم بین الملل، تغییرات مربوط به طبیعت رقابت های اقتصادی و بهره وری تولیدی بین المللی، پایان سیستم نظامی گری و استراتژیک دو قطبی، افول نسبی اقتدار و مشروعیت جهانی آمریکا، ظهور و توسعه سیستم تجاری و بین المللی سه قطبی که مراکز اصلی آن در اروپا، آسیای جنوب شرقی و قاره آمریکاست و بالاخره بازتاب حضور گسترده اقتصادی و سیاسی کشورهای جدید صنعتی، نام برد. منطقه گرایی، یکی از راه های نزدیکی ملت ها و دولت ها (به ویژه پس از دهه 80 میلادی) دانسته شده است. که در زمینه های گوناگون نظامی، سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی تجلی داشته است. منطقه گرایی با ملت گرایی و جهان گرایی همخوانی ندارد بلکه روش جدیدی است که می تواند راه را برای همگرایی جهانی هموار سازد. بسیاری از کشورهای جهان سوم، پیوستن به ترتیبات منطقه ای را راهی برای دگرگون سازی نظام جهانی می دانند، به گونه ای که بتوانند هر چه بهتر منافع اقتصادی آنها را تامین کند. در این راستا سازمان همکاری شانگهای جدیدترین منطقه گرایی پس از جنگ سرد محسوب می شود. سازمان همکاری شانگهای در مقایسه با دیگر سازمان های منطقه ای از جمله اتحادیه اروپا، آ سه آن و .... چهره متفاوتی دارد. این سازمان در فضای پس از جنگ سرد شکل گرفته فضایی که ما در آن تحول در موضوعات سنتی روابط بین الملل را شاهد هستیم، فضایی که جهانی شدن آن را دگرگون کرده و موضوعات جدیدی را به نظام بین الملل پس از جنگ سرد وارد کرده است که پیش از این تنها اسمی از آن ها بود. از قبیل تروریسم، جدایی طلبی، افراط گرایی و.... این سازمان همکاری های امنیتی، اقتصادی را با هم در دستور کار دارد. که این امر از ویژگی های منطقه گرایی نوین پس از جنگ سرد محسوب می شود.

تاثیر فناوری ارتباطات بر جنگ(مطالعه ی موردی جنگ سایبر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1398
  مصطفی محمدی   سعید وثوقی

یکی از تحولاتی که در دوران معاصر در عرصه نظام بین الملل رخ داد، انقلاب در اطلاعات و فناوری ارتباطات بود. که در دهه ی 1980 طلیعه ی این انقلاب، در بین متفکران و پژوهشگران نظامی دنیا مطرح شد. که در عصر اطلاعات و ارتباطات، از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی به عنوان جنگ افزارهای غیر هسته ای در جنگ استفاده کنند. اما اینکه چگونه می توان از این فناوری ها، در جنگ استفاده کرد؟ و تحت تاثیر این فناوری ها، جنگ چه تغییر و تحولاتی به خود دیده است؟ از جمله اهدافی است که پایان نامه حاضر، در صدد پاسخ دادن به آنهاست. بنابراین می توان گفت که امروزه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی، با توجه به نقش و تاثیری که در جنگ ها دارد. موجب تغییر ماهیت جنگ ها و ایجاد فضاهای جدیدی برای فعالیت انسانی شده است و همچنین تحت تاثیر انقلاب ارتباطاتی اشکال جدیدی از جنگ مانند جنگ سایبری به وجود آمده و یا اینکه شکل سنتی جنگ مانند، جنگ روانی متاثر از این انقلاب تغییر کرده اند. بنابراین انقلاب اطلاعات و فناوری ارتباطات، بر همه عرصه های زندگی بشری تاثیر گذاشته است و حوزه ای را نمی توان یافت که از این انقلاب متاثر نشده باشد. از جمله حوزه های که تحت تاثیر این انقلاب تحول شگرفی پیدا کرده است حوزه جنگ و خشونت می باشد. انقلاب اطلاعات و فناوری ارتباطات منجر به ظهور فضاهای جدیدی مانند فضای سایبر در عرصه نظامی گری شده است. جنگ در فضای سایبر با استفاده از رایانه و اینترنت انجام می شود که جنگ سایبری نامیده می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی– تحلیلی است.

تاثیر تسلیحات هسته‏ای پاکستان بر روابط اسلام آباد- واشنگتن (2009- 1998)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1391
  مهراب محمدی   نوذر شفیعی

روابط هسته ای آمریکا- پاکستان بر اساس برداشت های آمریکا از منافع ملی مد نظرش و نیز برداشت پاکستان از تصور تهدید برای امنیت ملی خود و منطق موازنه قوا در ارتباط با هند دچار فراز و نشیب بوده است. آنچه که بر این فراز و نشیب بیشتر از هر چیزی تأثیر گذار بوده شرایط ساختاری حاکم بر نظام بین الملل می باشد. همین مسئله، رفتار آمریکا در زمینه مقابله با برنامه هسته ای پاکستان را تحت الشعاع اهداف مهمتر این کشور یعنی (مهار نفوذ شوروی در عصر جنگ سرد و مبارزه با تروریسم پس از حوادث 11 سپتامبر) قرار داده است. فرضی که در این رساله مطرح است این است که تسلیحات هسته ای پاکستان، این کشور را برای ایالات متحده از جایگاه یک متحد استراتژیک در عصر جنگ سرد به یک شریک غیر قابل اعتماد در عصر پس از جنگ سرد تغییر داده است. در این راستا نتایج این پژوهش نشان داد که: 1- سه مولفه تاثیرگذار در سطوح بین المللی، منطقه ای و داخلی در تحریک پاکستان برای انجام آزمایشات هسته‏ای و دست یابی به تسلیحات هسته‏ای موثر بوده اند. 2- اهمیت موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک پاکستان برای آمریکا نقش تعیین کننده ای در جریان نحوه رفتار این کشور با برنامه هسته‏ای اسلام آباد داشته است. 3- آمریکا اصلاحیه های متعددی را در رابطه با برنامه ی هسته ای پاکستان وضع نموده که مواردی چون اصلاحیه گلن و اصلاحیه پرسلر از اهمیت بالایی در این زمینه برخوردارند. 4- با توجه به حجم تبلیغاتی آمریکا در مورد همکاری-های هسته‏ای پاکستان و طالبان و خطر دست یابی تروریسم به تسلیحات هسته‏ای این کشور، احتمال می رود که آمریکا اهداف گسترده تری از جمله خلع سلاح هسته‏ای پاکستان در سر داشته و این جاروجنجال های تبلیغاتی در واقع به منظور زمینه سازی برای اقدامات بعدی صورت می گیرد. 5- با وجود این که بوش پسر پس ازحوادث 11 سپتامبر، پاکستان را به عنوان متحد اصلی غیر ناتو برای آمریکا خوانده است، اماباید گفت که تهدیداتی که به واسطه تسلیحات هسته ای پاکستان برای امنیت و منافع ملی آمریکا در منطقه شکل گرفته، باعث شده است پاکستان برای ایالات متحده از جایگاه یک متحد استراتژیک در دوره جنگ سرد به یک شریک غیر قابل اعتماد درعصر پس از جنگ سرد تبدیل شود، ازاین رو حمایتی که آمریکا از پاکستان به عمل می آورد، حمایتی استراتژیک نمی باشد. پژوهش حاضر با هدف تشریح علل انجام آزمایشات هسته‏ای پاکستان و تاثیر تسلیحات هسته‏ای این کشور بر روابط واشنگتن- اسلام آباد طی سال های 2009- 1998انجام گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. واژه های کلیدی: تسلیحات هسته ای، دکترین هسته ای پاکستان، امنیت هسته ای، اصلاحیه پرسلر، اصلاحیه گلن، ژئوپلیتیک.

چالش های سیاسی - امنیتی بین ایران و شورای همکاری خلیج فارس با تاکید بر نقش عربستان پس از 11سپتامبر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1390
  محسن سهیلی زاده   شهروز ابراهیمی

ایران و شورای همکاری خلیج فارس دو بازیگر مهم منطقه خلیج فارس محسوب می شوند. شورای همکاری خلیج فارس از بدو تاسیس چالش های و تضاد های اساسی با جمهوری اسلامی ایران داشت. اساسا یکی از دلایل تشکیل شورا همکاری خلیج فارس، مقابله با ایران و اندیشه انقلابی آن بوده است. لذا با توجه به این مساله، هدف نگارنده از این پژوهش بررسی چالش های سیاسی– امنیتی بین ایران و شورای همکاری خلیج فارس می باشد و به دلیلی اهمیت عربستان در بین این کشورها، تاکید بیشتری روی عربستان می شود. از سوی دیگر نقش قدرت های بزرگ در این چالشها نیز مورد بررسی قرار می گیرد. سئوال اصلی این پژوهش این است که مهمترین چالشهای بین ایران و شورای همکاری خلیج فارس کدامند؟ فرضیه ارائه شده بدین ترتیب است که مهترین چالش های بین ایران و شورای همکاری خلیج فارس، مسئله جزایر سه گانه، بحث هسته ای ایران، مسئله شیعه و سنی و سیاست های منطقه ای متفاوت می باشد. یافته هایاین پژوهش نشان می دهد که وجود تضادهای بنیادین بین طرفین مانند مساله شیعه و سنی، عرب و عجم و پیشینه تاریخی دو طرف باعث ایجاد ذهنیت منفی نسبت به یکدیگر گردیده است که رفع این ذهنیت نیاز به یک دوره طولانی تنش زدایی میان طرفین دارد. از سوی دیگر به دلیل اهمیت خلیج فارس برای قدرت های بزرگ، این منطقه همواره شاهد حضور نیروهای بیگانه در منطقه بوده است که تاثیر زیادی بر روابط کشورهای منطقه داشته است و نمونه آن را پس از حادثه 11 سپتامبر و حضور مستقیم نیروهای نظامی آمریکا در منطقه شاهد هستیم. لذا به نظر می رسد هر نوع سیستم امنیتی در منطقه به نوعی باید به منافع قدرت های بزرگ نیز توجه داشته باشد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که مهمترین چالش های بین ایران و شورای همکاری عبارتند از مساله جزایر سه گانه، بحث هسته ای ایران، مسابقه تسلیحاتی، مساله شیعه و سنی، بحث بازار انرژی و سیاست های متفاوت منطقه ای.

چالشهای ترکیه و اسرائیل در دوره حزب عدالت و توسعه(2003_2010)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1390
  جواد فراصت   شهروز ابراهیمی

تنش در روابط ترکیه و اسرائیل سابقه ای چند ساله دارد و روابط این دو کشور همواره با نوسان مواجه بوده است. اما این تنش ها و چالش ها هیچ گاه به قطع رابطه منجر نشده است.با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه ، روابط دو کشور به سردی گرائیده و به نظر میرسد که در دوره حزب عدالت و توسعه چالشهای دوکشور حالت جدی تری به خود گرفته است.این پژوهش با استفاده از چارچوب نظری ژئوپلیتیک و بهره گرفتن از روش تحلیلی توصیفی و با اهداف، تبیین چالشهای ترکیه و اسرائیل در دوره حزب عدالت و توسعه، تبیین نقش حزب عدالت و توسعه در شکل گیری، ادامه و یا مهار چالشهای میان دو کشور و همچنین تبیین چگونگی تاثیر چالشهای ترکیه و اسرائیل بر منطقه در دوره حزب عدالت و توسعه، این نتیجه را بدست داد که چالشهای ترکیه و اسرائیل در دوره حزب عدالت و توسعه هیچگاه به قطع روابط منجر نخواهد شد و به دلیل نیازهای متقابلی که هر یک از دوکشور به یکدیگردارند، قطع رابطه به سود آنها نخواهد بود.

تبیین تطبیقی توسعه سیاسی و اقتصادی ترکیه و مالزی براساس نظریه موج سوم دمکراسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1390
  علیرضا شبان   علی امیدی

چکیده دو کشور مالزی و ترکیه هر دو جزو جوامعی هستند که پس از استقلال مسیر توسعه خود را آغاز کردند. مقوله توسعه در کشورهای کمتر پیشرفته به یکی از مهمترین مباحث تئوریک و عملی در چند دهه اخیر تبدیل شده است و از آنجا که مقوله فرهنگ ودین در کشورهای مسلمان جهان سوم یکی از پایه های اساسی لازم برای توسعه است لذا نگارنده علاقه مند است به تبیین توسعه در کشورهای اسلامی ترکیه و مالزی با توجه به فرهنگ اسلامی آنها در کنار دیگر عوامل بپردازد. در بین کشورهای اسلامی که به سطوح قابل توجهی از رشد وتوسعه نائل آمده اندتنها از مالزی و ترکیه می توان نام برد. لذا سوال اصلی در این رساله عوامل مشترک و متفاوت موثر بر توسعه دو کشور مالزی و ترکیه است. نگارنده در این رساله به عوامل داخلی و خارجی موثر بر توسعه آنها در قالب نظریه موج سوم دمکراسی پرداخته است. اصلاحات داخلی در ابعاد گوناگون بخصوص اصلاحات فرهنگی، تاثیر شخصیتهای مهم بر توسعه در درون دستگاه دولت، سازواری با ساختار نظام بین الملل برای عوامل داخلی و جهانی شدن و نقش سازمانهای بین المللی نیز برای عوامل خارجی موثر بر توسعه در نطر گرفته شده اند. وجوه اشتراک آنها در زمینه عوامل داخلی موثر بر توسعه و وجوه افتراق آنها عوامل خارجی موثر برتوسعه بوده است... تجربه آنان در زمینه توسعه می تواند راهگشای بسیاری دیگر از کشورهای در حال توسعه باشد واژگان کلیدی: توسعه، دمکراسی، موج سوم دمکراسی، اصلاحات داخلی، سازواری با ساختار نظام بین الملل.

تبیین تطبیقی سیاست منطقه ای ایالات متحده آمریکا و روسیه در خاورمیانه پس از11 سپتامبر(2008- 2001)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  علی پوراسمعیل   احمد جالینوسی

چکیده خاورمیانه با داشتن منابع غنی انرژی از یک سو و موقعیت خاص ژئوپولیتیک ازسوی دیگر، حوزه ی منفعتی غیرقابل اغماض، برای قدرت های بزرگ محسوب می شود. در دوران دو قطبی سطح روابط و چگونگی پیوند آمریکا واتحاد جماهیر شوروی با کشورهای خاورمیانه تابعی از روابط آن دو کشور و شرایط بین المللی بود .سیاست خارجی آمریکادر دوران پس از 11 سپتامبر برای کسب هژمونی جهانی تنظیم وبه مرحله اجرا گذاشته شده است .در حالیکه در دوران نظام دو قطبی ایالات متحده درصدد تثبیت حوزه نفوذ شوروی وبی ثبات حوزه نفوذ شوروی قرار گرفته بود ،در دوران پس از حادثه 11 آمریکا در خاورمیانه بدنبال شکل دهی یک خاورمیانه جدید است که در آن منافع آمریکا واسرائیل تامین شود و آمریکا در مسائل منطقه ای دخالت ونظارت کامل داشته باشد از سوی دیگر پایان جنگ سرد، فرصتی را برای مسکو فراهم آورد تا به باز اندیشی سیاست های خود در قبال منطقه خاورمیانه دست زند. اما علی رغم پدیدآمدن چنین فضایی، مشکلات داخلی گسترده و شرایط نابسامان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دوران گذار در طی دهه 1990 مانع از تعریف و اتخاذ یک دیپلماسی پویا در قبال منطقه خاورمیانه گردید. اما با انتخاب ولادیمیر پوتین به ریاست جمهوری فدراسیون روسیه در سال 2000 و افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی چشمگیر این کشور که در پرتو مدیریت اقتدارگرایانه پوتین صورت پذیرفت، کرملین فرصت یافت با اتخاذ یک سیاست انبساطی، حوزه های گسترده تری را در عرصه سیاست خارجی تعریف نماید. بر این اساس مسکو دیپلماسی فعالی را در مناطق مختلف جهان از جمله خاورمیانه در پیش گرفت.این پژوهش در جستجوی ریشه ها و دلایل و اهداف سیاست خارجی خاورمیانه ای ایالات متحده آمریکا و روسیه پس از حادثه 11 سپتامبر با تاکید بر دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش و ولادیمیر پوتین است. شرایط بوجود آمده در عرصه بین الملل بعد از پایان جنگ سرد و بالخص حوادث 11 سپتامبر، تغییراتی که در نظام حکومتی آمریکا و روسیه بوجود آورد وساختار فرهنگی،اقتصادی،سیاسی و ژئوپلیتیکی خاورمیانه، در این پژوهش به عنوان عوامل تاثیر گذار بر سیاست خارجی دو کشور مشخص گردیده وبررسی و تبیین استراتژی ها وسیاست های اتخاذ شده از سوی ایالات متحده و روسیه در قبال منطقه خاورمیانه در پرتو این عوامل انجام گردیده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی سیاستهای ایالات متحده آمریکا و روسیه در منطقه خاور میانه است در عین حال فرضیه اصلی این پژوهش که بیان می کند اهداف سیاست خارجی آمریکا درمنطقه خاورمیانه را می توان در موارد حفظ امنیت اسرائیل،حفظ جریان نفت و دسترسی به بازار مصرفی منطقه بیان داشت. واهداف روسیه را در موارد رویارویی با یکجانبه گرایی آمریکا،دستیابی به نقش بین المللی به عنوان قدرت جهانی ،فروش تسلیحات و یافتن بازارهای استراتژیک برای خود و احیاء عنوان ابر قدرت شرق دانست.

بررسی تطبیقی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران وایالات متحده آمریکا در امنیت افغانستان(11سپتامبر2001-2010)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  سجاد حسینی قیری   احمد جالینوسی

چکیده این پژوهش به بررسی تطبیقی اقدامات و عملکرد دو کشور ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران در افغانستان پس از حادثه 11سپتامبر می پردازد.از آنجا که حادثه 11سپتامبر2001 سرآغاز فصل جدیدی از تحولات و تغییرات را در عرصه جهانی به طوراعم و در منطقه خاورمیانه به طوراخص کشورافغانستان را در بر داشته است طبعاً پیامدهایی را برای امنیت ومنافع ملی دوکشور ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران داشته است. حادثه 11سپتامبر سبب شد منافع« مرکزی ترین »و«پیرامونی ترین» کشورهای جهان به هم پیوند بخورد. افغانستان که طی تاریخ جایگاه نه چندان مهمی در سیاست خارجی ایالات متحده داشت،اکنون در مرکز ثقل نهادها و سازمان های سیاستگذاری کاخ سفیدوکانون های قدرت جهانی قرارگرفته است. بااشغال نظامی افغانستان توسط قوای نظامی ایالات متحده پس از حوادث 11سپتامبر2001 که با هدف مبارزه با تروریسم وتلاش برای آزادسازی افغانستان از تسلط تروریسم بر این کشور و تبدیل افغانستان به یک محیط امن و باثبات جایگاه ویژه ای در دستگاه سیاست خارجی آمریکا پیداکرد.کشور جمهوری اسلامی ایران به دلیل مجاورت و همسایگی با افغانستان و همچنین به دلیل مشترکات دینی،مذهبی وفرهنگی با افغانستان نقش فعالی را به عنوان یک بازیگر در عرصه این کشور ایفا کرده است،به طوری که امنیت ومنافع ملی خود را در گرو یک افغاانستان باثبات و امن می بیند . از همین رو تا کنون سعی داشته در عرصه های مختلفی از قبیل اقتصادی،عمرانی،خدماتی و همچنین سیاسی و فرهنگی اقداماتی درخورد ستایش را در کشورافغانستان به عنوان یک یک کشور مسلمان و برادر خود انجام دهد. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از تئوری نئورئالیسن به عنوان چارچوب نظری دیدگاه حاکم نومحافظه کاری دردستگاه سیاست خارجی ایالات متحده پس از حادثه 11 سپتامبر2001 را مورد تبیین وتشریح قراردهیم. سوال اصلی این تحقیق این است که روند مناسبات و اقدامات ایران وآمریکا در عرصه افغانستان چه تاثیری بر وضعیت امنیتی و ایجاد صلح وثبات و همچنین روند بازسازی افغانستان داشته است که پژوهشگرطی چندین فصل به طور جداگانه به مطالعه اقدامات هردو کشور خواهد پرداخت . تاکنون کنفرانس های متعددی راجع به امربازسازی و ایجادیک ائتلاف توسط دوکشور منعقدگردیده است واز آنجا که در این تحقیق دو دوره دولت جورج دبلیوبوش و دولت اوباما مورد بررسی قرارگرفته است، به اقدامات دوکشور جمهوری اسلامی ایران و آمریکا درمسئله ایجاد یک افغانستان امن و باثبات پرداخته خواهد شد .فرضیه اصلی تحقیق این است که نقش دو کشورآمریکا و ایران در روندبازسازی افغانستان و اهداف و عملکرد هردو کشور چیست؟ و پژوهشگر از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده نموده است . کلیدواژه: استراتژی ،امنیت، تروریسم ،سیاست خارجی ، منافع ملی، نئورئالیسم، یازده سپتامبر

فرصت ها و چالش های سیاسی - امنیتی عراق نوین برای جمهوری اسلامی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1391
  لیلا سعیدی ابواسحقی   شهروز ابراهیمی

هدف از این پژوهش تحلیل رویکردهای سیاسی – امنیتی ایران در قبال تحولات عراق نوین می باشد و با بررسی فرصت ها و چالش های سیاسی- امنیتی ایران در این کشور، سعی در ارایه رویکردهای بهینه استراتژیک در قبال تحولات عراق نوین در جهت افزایش و کارایی امنیت ملی ایران دارد. فرصت ها و چالش های سیاسی امنیتی عراق نوین برای جمهوری اسلامی ایران موضوع این پایان نامه می باشد فرضیه های پایان نامه، 1- عراق جدید موجد فرصت های بیشتر و چالش های کمتری برای جمهوری اسلامی می باشد، 2- امکان همکاری و همگرایی بین ایران و عراق در دوره جدید بیشتر از پیش می باشد، هستند و یک سوال اصلی: فرصت ها چالش های سیاسی - امنیتی عراق نوین برای جمهوری اسلامی ایران چیست؟، می باشد که با استفاده از نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای باری بوزان به عنوان چارچوب نظری، به روش توصیفی و تحلیلی به آن پرداخته شده است. با بررسی فرصت ها و چالش های سیاسی امنیتی در عراق نوین نتیجه می گیریم که با توجه به تغییرات اساسی در ساختارهای قدرت در عراق جدید، این کشور نه تنها دیگر یک تهدید خارجی برای ایران محسوب نمی شود بلکه یکی از دروازه های اصلی ایران به سوی جهان عرب به شمار می رود و با توجه به اوضاع سیاسی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس که موجب جذب نیروهای خارجی و اختلاف میان کشورهای منطقه، موضوع امنیت و ثبات منطقه اهمیت خود را آشکار و ایجاد سیستمی را می طلبد که عملا تامین کننده امنیت برای کلیه کشورهای منطقه باشد.

آمریکا و سازمان ملل متحد در عراق 2011-2003
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1391
  سعید توتونچی   شهروز ابراهیمی

چکیده ندارد.

تأثیر فضای سایبری بر روابط سیاسی و امنیتی ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین(1390- 1380)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1391
  طیبه قنواتی   شهروز ابراهیمی

تأثیر فضای سایبر بر روابط سیاسی و امنیتی ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین موضوع این پایان نامه می باشد. سوال اصلی این پژوهش این است که: تبیین نقش و تأثیر فضای سایبر بر روابط سیاسی و امنیتی ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین چگونه است؟ در پاسخ به سوال اصلی این فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است که، فضای سایبر و اینترنت با گسترش فضای عمومی و باز نمودن راهی جدید در عرصه های مختلف، به عنوان متغییری موثر در تحولات و روابط سیاسی و امنیتی بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین تأثیرگذار است، که با استفاده از نظریه ی قدرت نرم جوزف نای و فضای سایبری به عنوان چارچوب نظری به روش پژوهش توصیفی- تحلیلی به آن پرداخته شده است . با بررسی تأثیر فضای سایبری در هر دو کشور نتیجه می گیریم که این فضا توانسته نقش عمده ای در تحولات اخیر در عرصه ی سیاسی و فضای واقعی بین دو کشور و جامعه ی بین المللی ایفا نماید تا جایی که از جنگ سرد سایبری بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین نام برده می شود. هر دو کشور علی رغم تهدیداتی که علیه یکدیگر در این عرصه انجام می دهند اما خواستار از بین رفتن این تهدیدات و رفتن به سمت همکاری های بیشتر می باشند.

نقش آمریکا در سیستم جدید امنیت در خلیج فارس و پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی 1387
  شهروز ابراهیمی   عبدالعلی قوام

سیستم امنیت منطقه خلیج فارس مبتنی بر مهار دوجانبه با حمله نیروهای ایتلاف به رهبری آمریکا به عراق و سرنگونی صدام در مارس 2003 فروپاشید. رساله حاضر با تبیین نقش مداخله گرایی آمریکا در منطقه در راستای تاسیس ساختار جدید امنیت منطقه و نحوه تعامل و تقابل بازیگران منطقه با آمریکا می پردازد. نگارنده ضمن تبیین روندهای دوره گذار کنونی به ارزیابی مولفه ها و عوامل تاثیرگذار کنونی بر سیستم جدید در حال شکل گیری و نیز به چالشها و موانع آن پرداخته و سناریوهای مختلف سیستم جدید امنیت منطقه را طرح ریزی می نماید. این ایده در رساله پردازش شده که ایالات متحده برای برقراری سیستم جدید امنیت در منطقه از ابزارهای نرم افزاری (همچون طرح خاورمیانه بزرگ و دولت سازی و ملت سازی در عراق) و نیز ابزارهای نظامی و یکجانبه گرایی و سخت افزاری بهره برداری می نماید. در این راستا با استفاده از تعریف جدید تهدید و منافع خود در منطقه و با تغییرات تاکتیکی در سیاست خارجی خود از همان استراتژی قبلی و دیرپای خود که همان دسترسی امن به انرژی و حضور نظامی در منطقه می باشد پیروی می نماید و در واقع اهداف نرم افزاری آن هم به مثابه پوششی در جهت همان اهداف سخت افزاری بکار برده می شود.

تببین نقش روسیهدر بحران سوریه با تاکید بر رئالیسم نوکلاسیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1392
  منوچهر کشتمند   شهروز ابراهیمی

چکیده این پایان نامه با هدف تبیین و توضیح بحران سوریه و چرایی رفتار روسیه در قبال بحران سوریه و موضع حمایت آمیز این کشور از نظام سیاسی حاکم بر سوریه تدوین شده است. در این پژوهش با استفاده از نظریه رئالیسم نوکلاسیک تلاش شده است سیاست خارجی روسیه در بحران و جنگ داخلی سوریه توضیح داده شود. سوأل اصلی این است که دلایل اصلی حمایت روسیه از سوریه چیست؟ منافع استراتژیک روسیه در سوریه چیست؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که روسیه برای حفظ نفوذ سنتی در خاورمیانه و ارتقای جایگاه روسیه در نظام بین الملل است. فرضیه فرعی نیز تلاش روسیه برای جلوگیری از قدرت گیری جریانات اسلام گرا و تقویت نفوذ آنها در آسیای مرکزی و قفقاز است. این پایان نامه در شش فصل تدوین شده است و نتایج تحقیق نشان می دهد چهارجوب تئوریک به کار گرفته در این پژوهش ظرفیت نظری لازم را برای تحلیل رفتار روسیه دارا است، چراکه با تآکید بر سطوح گوناگون تحلیل در فهم سیاست خارجی کشورهای بر عوامل داخلی و منطقه و متغیرهای ساختاری نیز تأکید می کند. این تحقیق نشان می دهد عوامل داخلی نظیر شخصیت و روحیات رهبران به ویژه شخص پوتین، گفتمان های حاکم بر سیاست خارجی روسیه، کانون-ها و نهادهای قدرت در اتخاذ چنین سیاستی از سوی روسیه موثر است و همچنین متغیرهای منطقه ای نظیر نگرانی از گسترش رادیکالیسم اسلامی در خارج نزدیک روسیه و گسترش نفوذ و قدرت ترکیه و ناتو در این مناطق از عوامل موثر در جهت گیری سیاست خارجی روسیه است، علاوه بر این متغیرهای ساختار نظیر تلاش برای مقابله با هژمونی آمریکا و ارتقای جایگاه روسیه در نظام بین الملل در فهم سیاست خارجی روسیه نقش اساسی را دارا است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات انجام گرفته است. واژگان کلیدی: بهار عربی، بحران سوریه، طرح خاورمیانه بزرگ، نظام منطقه ای، رئالیسم نوکلاسیک

تجزیه و تحلیل رابطه روسیه و ارمنستان و تاثیر آن بر آینده سیاسی – امنیتی قفقاز بعد از حادثه 11 سپتامبر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده اقتصاد 1392
  امیرحسین رستمی   سعید وثوقی

رساله حاضر تجزیه و تحلیل رابطه روسیه و ارمنستان و تاثیر آن بر آینده سیاسی – امنیتی قفقاز بعد از حادثه 11 سپتامبر را به بحث می گذارد. در این رساله با ارائه مفاهیم امنیت دسته جمعی، امنیت منطقه ای، ژئوپلتیک قفقاز، تاثیرات وقایع یازدهم سپتامبر ، مداخله قدرت های فرامنطقه ای در حوزه ی ژئوپلتیکی قفقاز سطوحی برای تحلیل تاثیرات رابطه روسیه و ارمنستان بر قفقاز استخراج شد. فرضیه اصلی این است که روسیه پس از حادثه 11 سپتامبر با قرار دادن ارمنستان به عنوان نقطه ی استراتژیک به دنبال سیطره پیدا کردن بر فضای امنیتی قفقاز در مقابل آمریکا می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که مجموعه ای از شرایط و مناقشات منطقه ای سبب شده است که رژیم امنیتی منطقه ای قفقاز بعد از وقایع یازدهم سپتامبر دستخوش تغییرات شود. روابط روسیه و ارمنستان فرصت ها و چالش هایی را برای طرفین در نظام منطقه ای ایجاد کرده است. با این وجود فرصت های این روابط بر چالش ها فزونی داشته است. نتایج نشان داد که این روابط در طی این سالها مستحکم تر شده و منجر به نتایج و پیامدهایی چون تقویت پیمان امنیت دسته جمعی کشورهای مستقل مشترک المنافع، انزوای اتحادیه گوام، مدیریت منابع انرژی منطقه، امنیت سازی برای ژئوپلیتیک قومی، مقابله با تنش های ایجاد شده در قفقاز شمالی، تضعیف الگوی انقلاب های رنگی در قفقاز، جلوگیری از ایجاد محور ضد روسی در قفقاز، جلوگیری از کسب نفوذ قدرت های فرامنطقه ای در قفقاز، مقابله با تک جانبه گرایی آمریکا در قفقاز شده است. هر چند نمی توان همه این عوامل را به رابطه تک علتی روسیه و ارمنستان نسبت داد ولی بایستی اشاره کرد که رابطه روسیه و ایروان یکی از عوامل اصلی در منتج به این پیامدها بوده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی _ تحلیلی و چارچوب نظری تحقیق نظریه موازنه قوا است. هدف این تحقیق آن است تا تاثیرات رابطه روسیه و ارمنستان بر منطقه قفقاز مورد مطالعه قرار بگیرد. و با گردآوری اطلاعات و داده ها، نقش محوری منطقه قفقاز را در سیاست منطقه ای ایران، در پی تحولات جدید منطقه ای و بین المللی مورد تحلیل قرار گیرد.

تبیین تهدیدات امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از سوی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (1380-1390)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - پژوهشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1392
  فاطمه خانی   شهروز ابراهیمی

شورای همکاری خلیج فارس، یک سازمان امنیتی در منطقه خلیج فارس است که در فوریه 1981، درست هشت ماه بعد از شروع جنگ ایران و عراق تاسیس شد. هدف اصلی این سازمان مقابله با تهدیداتی بود که از سوی جمهوری اسلامی ایران توسط کشورهای این منطقه درک می شد. در طول ادوار تاریخی موضع این شورا تغییراتی نسبت به جمهوری اسلامی ایران داشته است؛ اما مواضع این شورا در قبال جمهوری اسلامی ایران پس از حادثه یازده سپتامبر 2001 تا کنون و اینکه آیا تهدیداتی از سوی این شورا از این تاریخ به بعد امنیت ملی ما را با چالش مواجه کرده است؟ سئوال اصلی این پژوهش می باشد و در پاسخ به آن این فرضیه مطرح شده است، که به نظر می رسد تهدیدات از این تاریخ علیه امنیت ملی ما در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ارضی و مرزی بوده است. در این تحقیق برآنیم به بررسی تهدیدات علیه امنیت ملی و منافع جمهوری اسلامی ایران، راه کارهای مقابله با آن، بررسی راه کارهای قبلی و نتایج حاصل از آن ها و فراهم کردن زمینه ای برای تدوین یک دکترین امنیت ملی به تحقیق و تفحص بدازیم و در نهایت همکاری با کشورهای شورا در زمینه امور غیر سیاسی، توجه به پیشرفت و ترقی کشور و رعایت سیکل فرهنگ، اقتصاد و سیاست همراه با حفظ و افزایش توان بازدارندگی را به عنوان بهترین و قابل اجرایی ترین استراتژی می دانیم. تهدید، امنیت ملی، شورای همکاری خلیج فارس.

تحدید حاکمیت ملی دولت ها با مداخله گرایی سازمان ملل: بعد از جنگ سرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم 1376
  شهروز ابراهیمی   عبدالعلی قوام

موضوع حاکمیت ملی برای دولتها از آنچنان اهمیتی برخوردار است که معمولا دولتها نسبت به حفظن حساسیت ویژه ای نشان می دهند. این امر مخصوصا برای کشورهای جنوب و به اصطلاح جهان سومی که بیش از چند دهه از استقلال و کسب حاکمیتشان نمی گذرد، اهمیت فراوانی دارد. بررسی حاضر ضمن ارائه مفاهیم حاکمیت ، چگونگی تحدید حاکمیت ملی دولت ها را بعد از جنگ سرد بوسیله مداخله گرایی سازمان ملل مورد شرح و بسط قرار می دهد. بطور کلی رهیافت سیاسی و روش توصیفی - توضیحی پدیده حاکمتی را در درون سه نظم - نظم امپراطوری تمرکزگرا (قرون باستان و وسطی)، نظم تمرکز گریز وستفالیا (از 1648 تا 1990) و نظم در حال شکل گیری (از 1990 به بعد) مورد مطالعه قرار می دهد که تمرکز ویژه آن مربوط به نظم آخری می باشد. این بررسی سیر تاریخی روشن می کند که تحدید حاکمیت یک خط مستقیمی را طی نموده، بطوریکه بتدریج حاکمیت مورد تحدید واقع شده و موجهای تحدید حاکمیت موجهای برگشت مخالف را در خود مستحیل ساخته است . این مطالعه همچنین نشان می دهد که موج سوم تحدید حاکمیت یعنی از خاتمه جنگ سرد به بعد نسبت به موجهای قبل گسترده بوده و سازمان ملل متحد بعد از 45 سال از فشار و محدودیت های جنگ سرد و رقابت دو ابرقدرت خارج شده و وظایف و اختیارات خود را توسعه بخشیده است . این توسعه وظایف و اختیارات براساس تفسیر موسع از منشور ملل متحد که با اوضاع فعلی روابط بین المللی منطبق بوده باشد، صلاحیت ملی دولت ها را به نفع صلاحیت بین المللی تنگ تر کرده و سیستم های نظارتی و مکانیسم های مداخله گرایانه سازمان ملل را موثر و افزایش نموده است . نتیجتا ارزش ها بین المللی فشار بیشتری را به ارزشهای ملی نسبت به سابق تحمیل می نمایند.