نام پژوهشگر: ساسان طهماسبی
مجید رحیمی مهری ادریسی آریمی
در سال 33ـ24 هـ.ق، گرجستان توسط مسلمانان فتح شد پایداری گرجی ها سال ها ادامه یافت تا آنکه خاندان باگرات بر گرجستان مسلط شدند . موقعیت استراتژیکی و نظامی ، تجاری و اقتصادی و منابع انسانی گرجستان از علل توجه اقوام مجاور و صفوی ها به گرجستان بود . در دوره شاه اسماعیل اول گرجی ها خراجگذار ایران شدند. شاهان صفوی بویژه از دوره شاه طهماسب اول برای حفظ حاکمیت برگرجستان از شیوه های گوناگون بهره می بردند مانند: ترغیب گرجی ها در اسلام آوردن ، استفاده از آنان در امور نظامی ، ازدواج با زنان گرجی ، اسکان گرجی ها در ایران که گروهی از اعقاب آنان هم اکنون در فریدونشهر اصفهان زندگی می کنند . تلاش ناموفق حیدرمیرزای گرجی برای رسیدن به سلطنت و قتل وی نشان داد گرجی های پایتخت تا بالاترین سطوح قدرت پیش رفته اند . اقدام شاه عباس در سازماندهی گرجی ها و تشکیل نیروی سوم باعث روی کار آمدن اشرافیت جدید اما کاملاً مطیع شاه و سرکوب قدرت قزلباش ها گردید . شاه با تبدیل املاک ممالک به املاک خاصه مشکل پرداخت مواجب ارتش جدید را بطور موقت حل کرد . اختلاف و دسته بندی های شاهزادگان گرجی باعث پناه آوردن ودرخواست کمک از قدرتهای برتر می گردید . حکومت صفوی اولا به خاطر ترس از اتحاد گرجی ها با عثمانیها و ثانیا اهمیت نظامی و راهبردی گرجستان به آنان کمک می کرد. عده ای از گرجی ها مانند الله وردیخان و امامقلی خان با نشان دادن شایستگی به مناصب بالایی رسیدند . واژگان کلیدی : صفویه – گرجی ها – شاه عباس اول – نیروی سوم.
مهرداد فقیر رونقی هوشنگ خسروبیگی
از مسایل و موضوعات مهم تاریخ سلجوقیان ؛ مسأله چگونگی فرو پاشی این سلسله و شناخت بارزترین علل و عوامل موثر در آن می باشد . قبایل ترک سلجوقی که از صحرا گردی به امپراتوری رسیده بودند ، با ایجاد سپاه ثابت و ساختار دیوانی منظم و بهره گیری از دیوانسالاران ایرانی ، توانسته بودند ، حکومتی مقتدر در ایران و نواحی وسیعی چون ؛ گرجستان ، آسیای صغیر ، انطاکیه و در کل از کاشغر تا دریای مدیترانه را زیر سلطه امپراتوری خود در آورند . اما ، طولی نکشید که در پی بروز یک سلسله رویدادها و تحولات داخلی و خارجی به تدریج ، عظمت و اقتدار اولیه خود را از دست دادند و به سوی ، تجزیه و زوال رهنمون شدند . در فرو پاشی این سلسله مقتدر ، عوامل کوچک و بزرگ زیادی ، دخالت داشتند . این عوامل را می توان در سه دسته : 1) عوامل درون خاندانی 2) تبعات ناشی از سیاست های فرمانروایان سلجوقی 3) عوامل خارجی تقسیم بندی کرد . در پایان نامه حاضر ، با استناد منابع تاریخی ، نقش عوامل مذکور در سقوط سلجوقیان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .
روح الله نقی بیرانوند فروزان ادیب فر
چکیده رضا خان از همان ابتدای کار به فکر تصاحب قدرت در ایران افتاد او که در دولت کودتا سردار سپه و نخست وزیر شده بود به فکر تقویت و تجهیز ارتش افتاد ، به مرور پرسنل ارتش را افزایش داد درجه افسران را ارتقا و حقوق نظامیان را بالا برد سپس با استفاده از همین ارتش برای تمرکز قدرت و ازیاد نفوذ خود اقدام کرد .همچنین سعی در ایجاد امنیت و سرکوبی کردنکشان محلی نمود . ولایت لرستان در این زمان جزء نا امن ترین و آشوب زده ترین مناطق کشور بود ؛ دولتهای پس از مشروطیت با اعزام نیروی ژاندارمری و قزاق چندین بار برای ایجاد نظم و امنیت به لرستان اقدام نمودند ،اما هر بار با تلفات سنگین جانی و مالی مجبور به عقب نشینی شدند تا این که در سال 1302 ش قوای نظامی به فرماندهی امیر احمدی با کوشش فراوان توانستند پس از سالها وارد خرم آباد شوند و این آغاز حضور دولت پهلوی در لرستان و کوشش برای ایجاد نظم و امنیت در مناطق مختلف آن بود . مساله اصلی محقق در این تحقیق این است که ضمن بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی لرستان در دوره پهلوی اول، علت و چگونگی شروع نا امنی ها در این خطه و عوامل تشدید تنش ها میان عشایر با حکومت مرکزی بررسی شود . فرضیه محقق این است که اقدامات نسنجیده حکمرانان لرستان پس از کودتای 1299 ه.ش و متعاقب آن عدم برنامه ریزی حساب شده دولت و به خرج دادن خشونت زیاد توسط قوای نظامی باعث گسترش تنش در لرستان شد. محقق با روش تحقیق کتابخانه ای و استفاده از فیش برداری به انجام تحقیق و اثبات فرضیه خود پرداخت . دولت پهلوی توانست در طی چندین سال جنگ و تعقیب مداوم ، اعدام و سرکوب عشایر و با ایجاد پاسگاهها نظامی و ترمیم خط تلگراف و جاده سازی زمینه ارتباط مرکز با لرستان را فراهم ساخت و قدرت را خود را بر آنجا نیز اعمال کرد .
رقیه رجب زاده مهری ادریسی آریمی
ایلات و عشایر همواره نقشی مهم و تأثیر گذار در روند تاریخی کشور ما داشته اند لذا اغلب سلسله هایی که بعد از اسلام بر ایران مسلط شدند، منشأ ایلی داشته اند. ایلات نه تنها تکیه گاه اصلی این حکومت ها در زمینه نظامی و سیاسی محسوب می شدند بلکه رابطه آنها با دولت مرکزی عاملی تعیین کننده در سرنوشت حکومت ها، محسوب می شد. در دوره افشاریه با توجه به اینکه ایلات در شکل گیری و ساختار نظامی این دولت نقش موثری داشتند و از سوی دیگر دارای روحیه استقلال طلبی بودند، رابطه نادرشاه افشار و جانشینانش با ایلات از موضوعات شایان توجه می باشد. نادرشاه در وهله اول می خواست ایلاتی را که از زمان سقوط صفوی در حالت خودسری و استقلال به سر می بردند، مطیع کرده و از توان نظامی آنها برای دست یابی به اهداف خود استفاده کند لذا بخشی قابل توجهی از دوران او مصروف مطیع کردن ایلات در بخش های مختلف ایران شد. او در وهله دوم در پی آن بود که به شکل های مختلف، توان نظامی ایلات را از بین برده و مانع بروز شورش در میان آنها شود به همین دلیل او در فرصت های مقتضی بخش هایی از ایلات بزرگ کشور را از موطن اصلی خود به مناطق دیگر به ویژه خراسان، کوچ داد تا به راحتی آنها را تحت نظر داشته باشد. جانشینان نادر به علت درگیری های خود برای رسیدن به قدرت به این سیاست نپرداختند، بیشتر ایل هایی، هم که نادرشاه با صرف هزینه های زیاد کوچانده بود، بعد از مرگ او به سرزمین های خود بازگشتند.
اصغر اکرمی ساسان طهماسبی
نهاد وقف در تاریخ ایران از سابقه ای طولانی برخوردار است و قدیمی ترین نوع آن وقف املاک بر اماکن مذهبی و اعتقادی و امور عام المنفعه می باشدکه ریشه در تاریخ ایران باستان دارد. پس از ورود اسلام به ایران تا آغاز قرن دهم نیز سنت وقف املاک با دوره هایی از رشد و رکود تداوم یافت تا اینکه همزمان با تاسیس سلسله صفویه توسعه خود را آغاز نمود. با توجه به سیاست مذهبی صفویان و تلاش برای گسترش آیین تشیع در داخل و خارج از ایران، نهاد وقف بعنوان تامین کننده نیازهای مالی دستگاه مذهبی از جایگاه خاصی برخوردار گردید. پادشاهان صفویه به وقف املاک خود بر اماکن مذهبی داخل وخارج از قلمرو خویش پرداختند و برای اداره آن به تشکیلات اداری موجود که در راس آن صدر قرار داشت وسعت بخشیدند. به تبعیت از سلاطین صفوی خصوصا از عصر شاه عباس اول که اراضی وقفی با ایجاد موقوفات چهارده معصوم (ع) توسط وی به نهایت گسترش خود رسید ، گروه هایی از درباریان و دیوانسالاران و مردمان عادی هم به نوبه خود به وقف املاک خویش روی آوردند. گر چه انگیزه های آنان سوای مطالبی بود که در وقفنامها ویا کتب تاریخ این دوره ذکر گردیده است، اما تاثیرات وسیع سیاسی و اجتماعی و فرهنگی موقوفات این دوره نقطه قوت آن بشمار می رود. مقامات اداری دست اندرکار موقوفات نظیر صدردر دورهایی که پادشاه صفوی فردی ضعیف بود ،قدرت می یافتند ودر امور سیاسی نیز مداخله می نمودند که این دخالتها گاهی مزاحم روند اداری کشوربود و هر گاه شخصی قدرتمند به سلطنت می رسید قدرت صدر محدود شده و جنبه تشریفاتی می یافت. درآمد موقوفات در دوره صفویه موضوعی وسوسه برانگیز بود و باعث بر خورد های متعدد دست اندر کاران موقو فات و حتی رقابت دیگران برای کسب آن می شد که نتیجه اینگونه تلاشها بر سر موقوفات باعث بروز پاره ای آشفتگی ها در دهه های پایانی حکومت صفویان شد. با سقوط دولت صفویه ابتدا افغانها و سپس نادر بخش عمده املاک وقف رابه خود اختصاص دادند و تلاشهای جانشین نادر برای رونق بخشدن به وقف و بازگرداندن املاک وقفی بدست متولیان آن چندان موثر نبود و در واقع نوعی کسب شهرت بود.
محمد شهرام روزبهانی مقدم ساسان طهماسبی
هر چند مغول ها با وحشی گری خود بسیاری از شهر ها و روستاها،مراکز علمس،کتابخانه های وابسته تاریخی را به کام نابودی کشاندند.اما به لحاظ روحیه تسامح مذهبی قالب مغولان راه را برای رشت و توسعه ی فرقه هایی که بیش از آن تحت فشار بودند باز کرد و این بهترین زمان برای علما و بزرگان شیعه امامیه بود که از این فرصت به دست آمده نهایت بهره را برده و با نزدیکی به دربار ایلخانی مغول،راه را برای گسترش تشیع بیش از پیش آماده سازند.علاوه بر آنسقوط خلافت عباسی توسط هلاکوخان مغول به روند گسترش شیعیان امامیه کمک بارز و آشکار می کرد و سپس از آن بود که شیعیان راحت توانست به گسترش مذهب خود بپردازند.خواجه نصیر الدین طوسی ، سید تاجدالدین ساوجی و سایر بزرگان دیگر چنان خود را به ایلخانان نزدیک نمودند که زمینه را برای گرایش برخی از این خانان ، از جمله غازان خان و الجایتو را به تشیع امامیه فراهم نمودند . درک رسمی شدن تشیع امامیه در دوران کوتاهی ، سلطان محمد خدابنده ( الجایتو ) عملی شده ، اما نتیجه همین زمان کوتاه به قدری عظیم و در خور توجه بود که راه را به عالمان شیعی نشان داد و پس از آن بود که آن ها با انگیزه ی بیشتری به نشر عقاید شیعی پرداخته ، و با نوشتن کتب متعدد نتوانست به مبانی فکری تشیع سر وسامان دهد.
زینب حاجیان محمدرضا نصیری
چکیده کشف تأثیرگذاری رجال تاریخی و چگونگی نقش آنها در ساختن تاریخ هر دوره یکی از راه های مهم مطالعه در تاریخ است. این تحقیق با پیش فرض شناسایی و معرفی رجل تاریخی که در کتاب احسن التواریخ حسن بیگ روملو از آنها نام برده شده شروع می شود. با این پیش فرض و در چهارچوب انتخاب این رجل با عنوان رجال صفوی که حرف اول نام آنها با یکی از حروف الف تا چ آغاز می شود و همچنین رجال غیرصفوی که در آن دوره می زیسته اند و نقشی در رقم خوردن تاریخ صفوی داشته اند، اثر حاضر نگارش شده است. پس از انتخاب رجل بر اساس معیار ذکر شده، و جستجوی زندگی نامه آنها و کشف تمام مطالبی که درباره آنها در هشت منبع اصلی و انتخابی از دوره صفوی وجود داشت، ذیل عنوان نام هر رجل زندگی نامه او در بطن وقایع تاریخی که در آن حضور داشته آورده شده است. آشنایی با تاریخ صفویه از طریق این زندگی نامه ها ما را با جزئیات مفیدی آشنا می کند که معمولاً در تاریخ نگاری های سیاسی نادیده گرفته می شوند. جزئیاتی مانند، ارزش ها و تفاخرهای اجتماعی، نحوه پوشش، نوع غذاها، معماری، تفریحات، پزشکی، نگرش های فکری رایج حتی مضرات اجتماعی یا احیاناً انحطاط های فکری در بین جامعه مورد مطالعه از طریق شناخت و آگاهی از زندگی افراد آن جامعه و نوع روابط انسان ها با یکدیگر از این دست به شمارند. واژگان کلیدی: رجال سیاسی ـ رجال نظامی- دوره صفویه- احسن التواریخ
مایده نیک سرشت ساسان طهماسبی
کتاب تشریح الابدان یکی از قدیمی ترین کتاب هایی است که در زمینه علم تشریح در تاریخ پزشکی ایران به زبان فارسی نگاشته شده است. با توجه به نسخه های خطی فراوانی که از کتاب باقی مانده است می توان دایره نفوذ و اهمیت آن را در میان پزشکان بعد از ابن الیاس مشاهده کرد. قبل از ابن الیاس کسانی مانند رازی و ابن سینا و... به تشریح و وظایف اعضاء پرداخته بودند اما به زبان عربی بود. ابن الیاس با نوشتن این کتاب به زبان فارسی کمک زیادی به گسترش زبان فارسی و علم تشریح کرد.در این پژوهش شناسایی واژگان تخصصی دانش تشریح در تمدن اسلامی کتاب تشریح الابدان منصور بن محمد بن احمد بن یوسف است که کتاب مجموعه کاملی از واژگان تخصصی تشریح می باشد و این واژگان به صورت فرهنگ اصطلاحات پزشکی تنظیم شدند. اهداف این پژوهش شناسایی و استخراج واژگان تخصصی دانش تشریح درتمدن اسلامی ،تبیین روابط معنایی واژگان و بررسی آماری واژگان کتاب تشریح الابدان ،شناسایی جایگاه کتاب تشریح الابدان در دانش پزشکی در تمدن اسلامی ، شناسایی یکی از دانشمندان علوم پزشکی در تمدن اسلامی می باشدکه این واژگان به صورت اصطلاح نامه پزشکی تنظیم شده اند. واژگان کلیدی: ابن الیاس؛ پزشکی دوره اسلامی؛ تشریح؛ تشریح الابدان؛ علم تشریح
سید عسکری رضوی کنتی ساسان طهماسبی
مازندران رامی توان یکی از پایگاه های مهم تشیع در تاریخ ایران دانست. علمای مازندران به ویژه سیدحیدرآملی سهم عمده ای درتکوین مبانی فکری تشیع در ایران داشته اند. با ظهور دولت هایی هم چون دولت آل بویه و مرعشیان در این منطقه ،تشیع مقطع مهمی از دوران حیات سیاسی وفرهنگی خودرا با موفقیت طی نموده وبعدها توانست زمین? ساز مناسبی برای گسترش ورسمیت یافتن مذهب شیع? امامیّه در سراسر حکومت های مستقلی هم چون صفویان باشد. یکی از مقاطعی که فرصت مناسب برای توسعه شیعه به دست آمد مقطع پس ازحمله مغول می باشد و اندیشمندانی درتکوین مبانی فکری وکشف مشترکات صوفیانه وفقیهانه درحیات مذهبی شیعه ی امامیّه ظهور نموده ودر تعمیق فرهنگ تشیع تلاش داشته اند. نکته دیگری که در این پژوهش مورد توجه قرارگرفته است ، پرداختن به علل گرایش های صوفیانه و نقش ایلخانان مغول در قرن هشتم هجری می باشد. پژوهش حاضرضمن بررسی پیشین? جغرافیای تاریخی طبرستان(مازندران) به زمینه های ورود اسلام به ایران ونفوذ مذهب شیعه وحضور اوّلین گروه علویان در ایران وتاریخچه تشیع تاقرن هشتم هجری قمری وبا تمرکز بر نقش واهمّیت تشیع مازندران در این دوره و نقش علما بویژه سید حیدر آملی و هم چنین وضعیت ایران در قرن هشتم هجری قمری و حضور مغولان در آن پرداخته است.
ابراهیم سعیدیان مهری ادریسی آریمی
در نتیجه ی انحطاط سریع حکومت صفویه در دوران حکومت سلطان حسین صفوی، طایفه ی غلجایی ساکن قندهار به علّت سیاست های سوء حکمرانان صفوی، سر به طغیان برداشته، اصفهان، پایتخت صفویان را به تصرف خود درآوردند. ناتوانی افغانان سنّی در اداره کشور، فقدان مشروعیت سیاسی و مذهبی و عدم توفیق در تصرّف همه ی ایالات کشور موجب بروز اختلالات وسیعی در کلیه ی امور داخلی ایران گردید. دامنه ی بحران با سوء استفاده کشورهای همسایه، روسیه و عثمانی، از اوضاع آشفته داخلی ایران و حمله به ایالات مرزی ایران در جهات شمال و شمال غربی و غرب، وسیع تر گردید. وضعیت توده ی مردم چه در ایالاتی که به تصرّف افغان ها در آمده بودند و چه در سایر ایالات که باز به نوعی تحت اختیار خوانین محلّی و یا سران ایلات قرار داشت، بحرانی بود. ناامنی سیاسی و راهها و اموال از یک سو و اتّخاذ سیاست چپاول گری به وسیله ی افغان ها از سوی دیگر موجب رکود اقتصادی و گریز سرمایه های خارجی از ایران گردید. کلید واژگان: صفویه، غلجا یی ها، ایران، پیامدهای اجتماعی و سیاسی ، تشیّع، تسنّن،اصفهان.
سید رسول بابایی ساسان طهماسبی
گسترش مناسبات ایران و اروپا در دوره صفویه باعث شد تا ایرانیان با چهره جدید اروپای بعد از رنسانس روبرو شوند. چهره ای که نقاط برجسته آن از یک سو گسترش علوم و فنون و از سوی دیگر فعالیت های استعماری و تبلیغات دین مسیحی در خارج از اروپا بود، ایرانیان عصر صفوی به انحای گوناگون با این گونه واقعیت های مرتبط با اروپا در تماس بودند، این تماس ها می توانست باعث شناخت ایرانیان از اروپا گردد. همچنین آشنایی با اروپاییان، این امکان را به ایرانیان می داد تا از دستاوردهای مادی و معنوی مردمان آن قاره به ویژه دستاوردهای جدید اروپا در عصر رنسانس بهره برند. اما حاصل تماس ها و برخوردها برای ایرانیان نه شناخت دقیق اروپا و اروپاییان بود و نه بهره برداری اصولی از پیشرفت های علمی و فنی مردمان آن قاره؛ شناختی که ایرانیان در این دوره درباره اروپا کسب کردند شناختی نیم بند و ناقص و اغلب توام با تصورهای ذهنی غلط و افسانه مانند نسبت به آن سرزمین و مردمانش بود. در زمینه استفاده از علوم و فنون نیز ایرانیان روزگار صفویه تنها توانستند در برخی از فنون مانند بکارگیری سلاح آتشین، از فن آوری های اروپاییان بهره برداری نمایند، اما از پیشرفت های علمی و معرفتی اروپاییان غافل ماندند. آن هم بخاطر نیاز به جنگ با عثمانی بعد از چالدران بود. در دیگر موارد هیچ وقت کنجکاوی عمومی برای فراگیری علوم غربی یا شناخت از اروپا و تحولات آن صورت نگرفت
عباس رایان پور ساسان طهماسبی
تحقیق جامع و دقیق در منابع مذهبی و غیر مذهبی اهل سنت وسایر منابع فرق اسلامی به لحاظ تاریخی،رجالی،روایی وتفسیری به روشنی نشان می دهد، حسین حلاج فرزند منصور بن محمد حلاج یک شخصیت فلسفی و در عین حال یک صوفی بزرگ است.حسین در یک خانواده ایرانی در تور از توابع بیضاء شیراز به دنیا آمد و در اوان به همراه پدر در واسط رحل اقامت افکند. همزمان با ظهور جوانه های دین باوری در ذهنش به تصوف گرایش یافت،در میان متصوفه،در جستجوی خدای الحق و اتحاد الهی شهر به شهر کوچ نمود وسرانجام دریافت که آفتاب روشنایی بخش قلب واندیشه او در مکه طلوع خواهد کرد.درمکه بیش ازیکسال به عزلس نشست وبدلیل شخصیت استثنایی وجذابش مریدان بیشماری به گردش فرازآمدند، در جنگ بصیریانودربارخلافت عباسی نقش مهمی را ایفا می کند. پس از کناره گیری از اخوان صوفی پیشین خود دربرابر تصورات وتفکرات روزگار خویش از یکسوی جهت بسط عدالت اجتماعی واز سوی دیگر جهت تبلیغ الهامات بلاواسطه الهی بر ضمیر جانش به موعظه پرداخت، اهواز وتستر مصداق روشن گرایشات عموم ومریدان وی از طراز نخستین جامعه خودش می باشد، جذابیت های ابناالدنیا او را نفریفت و همواره دوستدار وراهنمای مردم بود از اینرو محسود حاسدان صوفی و غیر صوفی خود قرار گرفت و در عین حال گروه های بسیاری او را به عنوان پیشوای معنوی حلاجیه بر گزیدند. ازاینرو توسط خصمان خود ملقب به قائدالزنج یا پیشوای دیوانه گردید، لقبی که بر رهبر جنبش زنجیان جنوب عراق به اشتباه در منابع آورده شد، جنبشی که از خوارج و زنجیان سیاه فاصله های اعتقادی و نژادی بسیاری داشت و در واقع قیامی برخاسته از سوی علویان آن روزگار بود. کلید واژگان سلمان فارسی، غلات شیعه، عرفان،قائدالزنج، حسین بن منصور حلاج
علی اصغر هادی زاده هوشنگ خسرو بیگی
در ابتدای قرن چهارم هجری امرای شیعی مذهب آل بویه که به تازگی موفق به تشکیل حکومت شده بودند ، توانستند با حرکت به سمت بغداد از اوضاع آشفته موجود در مقر خلافت عباسی استفاده کرده و کنترل دستگاه خلافت را بدست بگیرند . اداره سرزمین وسیعی که اینک تحت کنترل آنان قرار داشت کار آسانی نبود . امرای آل بویه به ناچار از سیستم اداری موجود استفاده می کردند . اما نظام اداری دستگاه خلافت که از همان ابتدا بر مبنای الگوی ایرانی بازمانده از سلسله ساسانیان پی ریزی شده بود ، اینک دچار آشفتگی های فراوانی شد . حضور فرمانروایان مختلف که در پی کسب منافع خود بودند و ضعف مفرط خلفای عباسی اگرچه زمینه ساز موفقیت امرای آل بویه شد ، اما نظام اداری بسیار پراکنده و از هم گسیخته ای را برای امرای آل بویه بر جای گذاشت . آنان در طول حکومت خود بر اساس ضرورت ، تغییرات فراوانی را در این سیستم بوجود آوردند . اگر چه از سوی تنی چند از نویسندگان ، کارهای پراکنده ای در خصوص نظام اداری دستگاه خلافت صورت گرفته است ، اما سهم آل بویه در این مطالعات نادیده گرفته شده و یا بسیار گذرا از کنار موضوع رد شده اند . حال آنکه تغییرات صورت گرفته از سوی امرای آل بویه در این نظام بر اساس شرایط زمان بسیار چشم گیر بود و خود زمینه ساز نظام های منسجم بعدی شد . پژوهش حاضر در پی روشن شدن اوضاع اداری آل بویه و منابع موثر در این نظام است و تا حد امکان سعی شده بر اساس منابع دوره آل بویه و نیز منابع سلسله های مرتبط با آل بویه ، مناصب موجود در این نظام نیز مورد بررسی قرار گیرد .
اباذر طلوعی ساسان طهماسبی
مغولان هر چند با کشت و کشتار و بی رحمی های فراوان بسیاری از شهرها و روستاهای ایران را به کام نابودی کشاندند، اما نسبت به پیروان مذاهب مختلف نوعی تسامح و مدارا نشان می دادند و یکی از علل این موضوع، عدم پایبندی آنان به عقاید و فرقه ای خاص بوده، هدف آنان کشور گشایی بود و دراین راه از هر وسیله ای برای هموار کردن راه و سریع تر رسیدن به مقصود و تشکیل حکومت جهانی استقبال می کردند. برای آنان مسلمان یا غیر مسلمان و شیعه و سنی به گفته مورخان فرقی نمی کرد. این رویه در دوره های بعد و در میان بازماندگان مغول، یعنی تیموریان نیز کماکان ادامه پیدا کرد و شخص تیمور در رابطه با مذهب و اصول مذهبی رویه ای خاصی در پیش نگرفت و نسبت به شیعیان و سنیان بنابر مقتضیات شیوهای متفاوتی در پیش میگرفت، این نگرش بعدها در دوره بازماندگان او نیز تعدیل گردید و حرکتهایی موافق با جریان رو به رشد تشیع انجام گرفت که اقدامات شاهرخ تیموری و حسین میرزا بایقرا برجسته تر بنظر می رسید. در دوره شاهرخ تیموری با مساعدت همسر شاهرخ که خود از خاندان سادات بود تشیع با فراغ بال گسترش پیدا کرد و در زمان سلطان حسین بایقرا وضع شیعیان رونق بیشتری یافت او خود تمایلات شیعی داشت و شیعیان در زمان او مشاغل مختلف وزرارت و صدارت و قضاوت و تدریس را بر عهده داشتند، و حتی او تصمیم گرفت تا شیعه را به عنوان مذهب رسمی در کشور بنابه گفته مورخان رسمی اعلام کند ولی گفته معاندان مانع از این امر شد به هر ترتیب در این دوران گسترش چنین حرکتهایی نه تنها در میان تیموریان چه بسا در میان ترکمانان قراقویونلو نیز ادامه پیدا کرد و اقدامات اسپند میرزا و جهانشاه قراقویونلو که با داشتن تمایلات، باورها و اعتقادات شیعی زمینه باروری و ظهور تشیع را به منزله مذهب رسمی حکومت صفویه فراهم ساختند. آثار و ابنیه ای که از این دوران در اختیار است مویّد این مطلب می باشد
آرمین دخت امین هوشنگ خسرو بیگی
محور اصلی این پژوهش، بررسی ساختار اداری تیموریان و چگونگی کارکرد و عوامل موثر بر آن می باشد. تیمور از یک سو خود را جانشین چنگیز تلقی می نمود و از سوی دیگر در خود مشروعیت لازم برای فرمانروایی را نمی یافت. بنابر این وی برای ایجاد این مشروعیت، به اقداماتی از قبیل نشاندن خان جغتایی از احفاد چنگیز به تخت سلطنت ، ازدواج با شاهزاده خانم های مغول و رساندن نسب خود به چنگیز و مباهات به آن، مبادرت می نمود. دربار تیمور از شکوه یک دریار واقعی برخوردار بود که در آن رسوم و آیین های ویژه ای به اجرا گذارده می شد. در این دربار باشکوه ،مأمورانی با وظایفی چون خدمات و تشریفات ، انتظامات و ندیمان و همنشینان سلطان حضور داشتند. در سازمان اداری تیموریان ، امیر یا سلطان در رأس قرار داشت. اداره قلمرو تیموری در اختیار سه دیوان به نام های دیوان اعلی ، دیوان جغتایی و دیوان یارغو بود. نخستین دیوان ، دیوان اعلی نام داشت . این دیوان، دیوانی جهت اداره امور مالی بود که کار بدستان تاجیک یا غیر ترک در آن به فعالیت می پرداختند. دیوان اعلی از زیر مجموعه هایی چون دیوان انشا، دیوان اشراف ، دیوان استیفا و ...تشکیل می گردید. دیوان دیگر،دیوان جغتایی باکارمندانی جغتایی تبار بود که رسیدگی به امور نظامی از قبیل تشکیل قوریلتا ها ، روابط با سفرای کشور های بیگانه ، حفظ و حراست از ارزش های حکومت تیموری وبرگزاری محکمه نظامی امرای جغتایی در آن صورت می پذیرفت.با این حال امرای جغتایی گاه در امور دیوان اعلی نیز دخالت می جستند. رسیدگی به جرایم شرعی و عرفی نیز در دیوان یارغو یا تواچی صورت می پذیرفت. سازمان اداری مرکز برای اداره امور خود و ایفای وظایف و نیز کسب در آمد های مالی همچون گذشته ،حیطه عملکرد خود را در ایالات با استفاده از مأموران ایالتی خود گسترش داده بود.این مأموران در دو دسته مأموران سیاسی، نظامی و انتظامی و مأموران شرعی و عرفی به ایفای وظایف خویش می پرداختند.
مهدی سهرابی ساسان طهماسبی
با اسلام پذیری اهالی ماوراء النهر مذهب نقش و جایگاه ویژه ای در این منطقه یا فت و تیمور پس از اینکه وارد منازعات قدرت شد، با بهره گیری از این موضوع مذهب را یکی از وسایل اصلی خود، برای کسب قدرت قرار داد. اوهنگامی که به حکومت رسید برای اجرای اهداف توسعه طلبانه اش از مذهب هم در کنار دیگر عوامل، استفاده کاربردی بیشتری کرد. تیمور در مواجه با سربداران و مرعشیان، به پادشاهی سنی و متعصب و مخالف تشیع تبدیل می شد و در مقابله با اهالی شام و مصر به حاکمی دوستدار اهل بیت و حامی شیعیان بدل می گردید، و در رویارویی با هندیان و گرجیان و دیگر کسانی که به بی دینی و کفر متهم بودند، به پادشاه اسلام و مروج دین و شریعت تبدیل می شد. در سیاست داخلی نیز تیمور به مذهب توجه ویژه ای داشت کارهایی نظیر احترام به سادات، علماء و مشایخ، میارزه با مفاسد و منکرات، سازماندهی امور اوقاف، ایجاد اماکن مذهبی متعدد نظیر مساجد و مدارس و دارالساده و ... از اقدامات بارز تیمور برای کسب وجهه مذهبی بود. در این دوره به علت آمیزش طریقت با شریعت، اهل تصوف از اهمیت بالایی برخوردار بودند و خانقاهای آنان نیز آباد و پررونق بود. سیاست مذهبی تیمور را جانشینانش هم تا حد زیادی ادامه دادند. در این پژوهش چگونگی قدرت گیری تیموریان و سیاست داخلی و خارجی ایشان با تکیه بر امر مذهب، بررسی و تحلیل می گردد.
محمدرضا سلطانی کاظمی داریوش رحمانیان
ایل بختیاری از ایل های پر اهمیت و تأثیر گذار در تاریخ ایران بوده است، که در صورت داشتن همدلی و بهره مندی از رهبری لایق، به قدرتی بلامنازع تبدیل می شد. با این حال مردان تاریخ سازی در تاریخ ایل بختیاری به ایفای نقش پرداخته اند که از جمله ی آنها می توان به نجفقلی خان صمصام السلطنه اشاره کرد.صمصام السلطنه با وجود احراز مقام ایلخانی گری ایل بختیاری و دو دوره رئیس الوزرایی دولت مشروطه، به صورت کامل و شایسته مورد معرفی قرار نگرفته است. با توجه به اهمیت موضوع سعی شد تا به موضوعات مهم در زندگی این شخصیت تاریخی پرداخته شود. از جمله ی این موضوعات، دلایل همراهی صمصام السلطنه با مشروطه خواهان بود، که دستیابی به قدرت از دست رفته و تشویق های سردار اسعد از جمله ی مهمترین دلایل این اقدام استنباط شد. در مورد نحوه ی تعامل صمصام السلطنه با خوانین بختیاری نیز باید گفت که این روابط، بسته به شخص ایلخان و معادلات قدرت در بازه های زمانی مختلف، متفاوت بود. با توجه به قتل حسینقلی خان ایلخانی، پدر صمصام السلطنه به دستور دولت قاجاریه، اتخاذ رابطه ی خصمانه توسط خاندان ایلخانی و از جمله صمصام السلطنه مورد انتظار است، اما نظر به ملاحظات سیاسی، این موضوع در برهه ی زمانی فتح تهران و قدرت گیری بختیاری ها مسکوت ماند. در مورد خدمات صمصام السلطنه در مقام رئیس الوزرایی باید گفت که وی خدمات شایان ذکری به کشور عرضه داشت.
فرزانه شریفی سده مهری ادریسی
بررسی وضعیت زنان در طول تاریخ ایران امری دشوار و طاقت فرسا است. زیرا در تاریخنگاری ایرانی زنان هویت و نقش کمرنگی داشتند و مورخان به ندرت از آنان یاد کرده اند. اما منابع خارجی از جمله سفرنامه ها به موقعیت و نقش زنان در جامعه ایرانی در برخی از ادوار تاریخ ایران توجه نشان داده اند وابعاد گوناگونی از زندگی زنان ایرانی را برای محققین روشن کرده اند.پایان نامه حاضر به بررسی وضعیت زنان در دوره صفوی به استناد سفرنامه ها پرداخته است و تلاش دارد تا مشخص کند آیا زنان عصر صفوی در عرصه های سیاسی،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی نقش داشتند و مشارکت آنان در این عرصه ها تا چه اندازه بوده است.همچنین گروهبندیهای زنان در این دوره بر اساس چه معیاری بوده است؟ سفرنامه های دوره صفوی مبنای اصلی کار پایان نامه بوده ،پژوهش به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته و نتایج آن به شرح زیر آمده است: از قشر زنان عصر صفوی،فقط زنان درباری در عرصه سیاسی حضور چشمگیر داشتند.در عرصه اجتماعی اغلب زنان برای حضور در جامعه با محدودیتهای بسیاری رو به رو بودند و به ندرت در فعالیتهای اجتماعی امکان حضور می یافتند. در عرصه اقتصادی زنان شهری به ندرت،ولی زنان روستایی و عشایری نقشهای کلیدی را بر عهده داشتند.همچنین در زمینه فرهنگی ،اکثراً در امر وقف و نیز علوم دینی و غیر دینی بیشتر زنان شهری آثاری از خود بر جای نهادند.
محمودرضا کوه کن علی بیگدلی
چکیده اندیشه سیاسی ایران شهری بازتاب دهنده ی آرای ایرانیان در حوزه ی سیاست، فرمان روایی و ملک داری می باشد. این نظام فکری که از مبادی اسطوره ای نشأت می گرفت، با تأثیر پذیری از آموزه های مزدایی، در دوران تاریخی نمونه ای خاص از نظام سیاسی را ارائه کرد که برای سده ها به عنوان الگوی مطلوب در اداره سرزمین ایران شناخته می شد. باور به حاکمیت الهی، همزاد پنداری دین و دولت و تدوین الگوی نهاد شاهی محورهای اصلی این نظریه سیاسی را تشکیل می دادند. با فروپاشی امپراتوری ساسانی بسیاری از مبانی اندیشه سیاسی ایران شهری در تقابل با آموزه های اعراب مهاجم،در معرض خطر نابودی قرار گرفت، اما به نظر می رسد که دیرینگی و انسجام نظری آن مانع از این امر شد. در آینده ای نزدیکالزام اداره سرزمین های جدید که از حیث گستردگی و تکثر اقوام و ملل بسیار توسعه یافته بود، اعراب را که از هیچ گونه سرمشق سیاسی برخوردار نبودند به نمونه های ایرانی رهنمون ساخته و در اندک زمانی دستگاه خلافت اسلامی از سنت های ایرانی متأثر گشت.فهم چگونگی تداوم و تحول این نظام فکری در دوره اسلامی و تأثیری که بر ساختار سیاسی این عصر برجای گذاشت، از جمله اهدافی است که در این رساله مورد بررسی و پژوهش قرار خواهد گرفت. به نظر می رسد که سرزمین های شرقی، فارس و کرانه های جنوبی دریای مازندران کانون هایی بودند که بیشترین ظرفیت را برای حفظ پیوند با گذشته باستانی داشتند و از همین رو زمانی که دستگاه خلافت دچار ضعف سیاسی شد و در ارائه نظریه سیاسی فراگیربه منظور حفظ یکپارچگی قلمرو اسلامی ناکام ماند، دولت های مستقل و نیمه مستقل از خلافت از همین نواحی سر برآوردند. زعمای این دولت ها به جهت پیوند فکری و فرهنگی با ایران باستان و نیز خواست عمومی مردم ایران تلاش های بی وقفه را در راستای احیای مولفه های اندیشه سیاسی ایران شهری و الگوهای حاکمیتی در ایران پیش از اسلام انجام دادند. روش پژوهش در این رساله به صورت توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای می باشد. کلید واژه: ایران شهر، اندیشه سیاسی، اندیشه ایران شهری، شاه، خلیفه، سلطان
ساسان طهماسبی سهراب یزدانی
بعد از برپایی نظام مشروطه کشور دچار هرج و مرج شد و تشکیلات قراسوران قادر نبود به این اوضاع آشفته خاتمه دهد دو کشور روس و انگلیس که در ایران صاحب منافع زیادی بودند مدام به دولت ایران اعتراض می کردند و می خواستند با این ناامنی خامته داده شود ولی سازمانهای تامینی که دولت بوجود آورده بود مانند امینه دولتی ، ژاندارم پلیس و ژاندارمری مالتا هیچ کدام موفق نبودند. در سال 1329 دولت مورگان شوستر را برای اصلاح مالیه و یالمارسن را برای تشکیل ژاندارمری استخدام کرد، شوستر در مدت فعالیت خود ژاندارمری خزانه را که نسبتا کارآمد بود تاسیس کرد ولی به علت مخالفت روسها شوستر از ایران اخراج شد. ولی یالمارسن به کار خود ادامه داد و در سال 1330 ژاندارمری رسما کار خود را آغاز کرد و افواج آن در سراسر کشور مستقر شدند و تلاش زیادی برای خاتمه دادن به ناامنی انجام داد که موفقیت آمیز بود.با شروع جنگ جهانی در سال 1332 ژاندارمری از آلمانیها حمایت کرد و به نفع انها وارد جنگ شد و از تهران به غرب کشور مهاجرت کرد و با کمک عثمانی با روسها به جنگهای متعددی پرداخت. بعد از جنگ دوباره ژاندارمری درگیر مسائل سیاسی شد. در سوم اسفند 1299 رضاخان فرمانده آتریادقزاق ساکن قزوین و سید ضیاالدین کودتا کردند، تعدادی از افسران ژاندارم در کنار کودتاچیان بودند و ژاندارمهای مقیم تهران هیچ مقاومتی در مقابل کودتاچیان انجام ندادند. بعد از کودتا تعدادی از افسران ژاندارمری بهع مناصب نظامی منصوب شدند ولی در این زمان رقابت آنها با قزاق ها آغاز شد ، سید ضیا الدین سعی کرد از ژاندارمری در مقابل قزاق استفاده کند ولی موفق نشد و سقوط کرد بعد از او قوام السلطنه این کار را ادامه داد ولی رضاخان مانع او شد و فرمان تشکیل ارتش متحدالشکل را صادر کرد.