نام پژوهشگر: رضا پیشقدم
فهیمه آخوندپور منطقی رضا پیشقدم
در کشور ما ، ایران ، موفقیت در یادگیری زبان خارجی با توجه به توانش زبانی گویندگان اصلی زبان تعریف می شود. در حقیقت ، مفاهیم " بهترین " و " کاملترین " در سیستم آموزشی ما وجود داشته و ارزش محسوب می شوند. چنین تمایلات کمال گرایانه ای در میان زبان آموزان و معلمان زبان ممکن است اثرات سوئی بر موفقیت در یادگیری زبان خارجی داشته باشد. بنابراین نیاز به بررسی مسئله کمال گرایی در زمینه زبان آموزی ویادگیری آن در کشور ما وجود دارد. در این مطالعه ، نقش کمال گرایی زبان آموزان در موفقیت آنان در یادگیری زبان خارجی ، تحصیلات دانشگاهی و اضطراب زبان آموزان مورد بررسی قرار گرفت. یک نمونه 300 نفری از دانشجویان سال سوم و چهارم زبان انگلیسی در دانشگاههای مشهد به دو پرسشنامه کمال گرایی اهواز ( 1380 ) و اضطراب اشپیل برگر (1983) پاسخ دادند. نمرات چهار مهارت خواندن ، گفت و شنود ، و نوشتن آنان نیز از طریق پرسشنامه ها اخذ گردید. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که یک ارتباط معنادار منفی میان سه مهارت خواندن ، گفت و شنود ، معدل کل زبان آموزان و میزان کمال گرایی آنان وجود دارد . نتایج این تحقیق فرضیه پژوهشگر مبنی بر ارتباط میان سن ، جنس و کمال گرایی را تأیید نکرد. تجزیه و تحلیل بیشتر داده ها نیز انجام شد. بدین منظور دانشجویان براساس نمرات چهار مهارت زبان انگلیسی و معدل کل به دو گروه موفق و ناموفق تقسیم شدند. سپس میزان کمال گرایی گروه های موفق و ناموفق مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج این قسمت یافته های تحلیل همبستگی را ( بجز در مورد معدل کل ) تأیید نمود. در مجموع ، یافته های این پژوهش نشان داد که نوعی همبستگی میان تمایلات کمال گرایانه زبان آموزان و موفقیت پایین در تحصیلات دانشگاهی و همچنین چهار مهارت زبان انگلیسی وجود دارد. با توجه به این یافته ها به نتایج ضمنی ذیل برای سیستم آموزشی و برای زبان آموزان و معلمان زبان می توان اشاره کرد. سیستم آموزشی ما نیاز به نوعی رویکرد آموزشی ساخت گرایانه دارد که در آن تمایلات کمال گرایانه وجود ندارد. زبان آموزان ما باید بیاموزند که در یادگیری زبان خارجی اهداف واقعی برای خود تعیین کنند و از اهداف ایده آل گرایانه و دست نیافتنی بپرهیزند. در نهایت معلمان زبان باید نسبت به مسئله کمال گرایی به عنوان یک مشکل آموزشی حساس و آگاه شوند و از ایجاد چنین تمایلاتی در زبان آموزان خود بپرهیزند .
سمانه صاحب جمع رضا پیشقدم
این تحقیق به منظور پیدا کردن رابطه شخصیت و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی (خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و احساس کفایت شخصی) در بین معلمان زبان انگلیسی طراحی شده است. همچنین در این تحقیق سعی شد تا بهترین پیشگوهای فرسودگی شغلی توسط شخصیت و هوش هیجانی معلمان زبان انگلیسی شناخته شود. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه استفاده شد: پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش، پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن و پرسشنامه پنج عاملی نئو. در تحلیل داده ها دو روش آماری تحلیل همگنی و رگرسیون چند متغیره به کار برده شد. برای یافتن رابطه از تحلیل همگنی و برای پیدا کردن بهترین پیشگو از رگرسیون چند متغییره استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین شخصیت و هوش هیجانی با فرسودگی شغلی وجود دارد. همچنین بهترین پیشگوها برای خستگی هیجانی: روان نژندی یا عصبی بودن و برون گرایی، برای مسخ شخصیت: رابطه درون فردی و مسئولیت پذیری و برای احساس کفایت شخصی: رابطه درون فردی و مسئولیت پذیری بودند.
بتول محمدعلی نژاد محمدرضا پهلوان نژاد
بررسی های گوناگون در زمینه ی مهارت نوشتن در زبان دوم نشانگر ضعف زبان آموزان دراین مهارت است. زبان آموزان با وجود دانستن دستور و لغات از نوشتن انواع مختلف متون عاجز هستند. بررسی در زمینه ی بلاغت مقابله ای می تواند به زبان آموزان و مدرسان زبان دوم برای حل این مشکل اساسی کمک کند. همچنین فراگفتمان که از اصول و الگوهای بلاغی به شمار می رود و سبک های بلاغی نویسنده را نشان می دهد، نقش مهمی در پیشرفت و بهبود مهارت نوشتن ایفا می کند. تحقیق حاضر سعی دارد با استفاده از انگاره هایلند (2004) به بررسی نوع و بسامد فراگفتمان در 80 انشای توصیفی نوشته شده توسط فارسی زبانان و فارسی آموزان عرب بپردازد و مشخص کند که هر گروه، از کدام نوع فراگفتمان با چه بسامدی استفاده می کند. نتایج حاصل نشان داد که این دو گروه در انشاهای توصیفی خود از همه ی انواع فراگفتمان های تبادلی و تعاملی (به جز نقش نماهای درون متنی) استفاده کرده اند. فارسی زبانان به ترتیب از گذرها، نقش نماهای نگرشی، معناهای رمزگونه، تقویت کننده ها و خودبیانی ها بیشترین استفاده را کرده اند و این در حالیست که گذرها، تقویت کننده ها، نقش نماهای نگرشی، خودبیانی ها و معناهای رمزگونه به ترتیب بیشترین کاربرد را در انشاهای توصیفی فارسی آموزان عرب دارند. همچنین نتایج حاصل حاکی از آن است که تنوع انواع مختلف فراگفتمان در انشاهای توصیفی فارسی زبانان بیشتر است. از این رو، انشاهای توصیفی آنها منسجم تر، زیباتر و جذاب تر است و قابلیت درک و تأثیر گذاری آنها به دلیل استفاده از انواع مختلف فراگفتمان بالاتر است.
اشرف همتی ابراهیم خدادادی
در هر جامعه ای، افراد بر اساس ایدئولوژیهای مشترک خود تشکیل گروههای اجتماعی میدهند. ایدئولوژی بنا به تعریف ون دایک (1997) زنجیره ای از فاکتورها است که بر اساس آنها گرو ههای اجتماعی عواملی مانند هویت، جایگاه اجتماعی، ارزشها و منابع دسترسی اجتماعی (مانند رسانه) را به دیگر گروههای اجتماعی معرفی می کنند. هر فرد در یک گروه اجتماعی ، کار گزار اجتماعی خوانده می شود. یک گروه اجتماعی ، برای به دست آوردن قدرت و برخورداری از امتیازات خاص سعی میکند گرو ههای دیگر را، با استفاده از ابزار و منابع گوناگونی که در دسترسش قرار دارد، به چالش کشیده و به سیاه نمایی آنها در منظر جامعه بپردازد. یکی از این ابزار، زبان است. یک گروه اجتماعی، به عنوان "ما"، با استفاده از سیاست زبانشناسی ذره ای (انتخاب نوع واژگان، دستور زبان، تن کلام، زبان بدن ...) و سیاست زبانشناسی کلی ( ساخت طرح واره ها، ترتیب پاراگرافها و ...) پیوسته در تلاش است تا بر سایر گروههای اجتماعی که "دیگری" یا "غیر خودی" این گروه را تشکیل می دهند ، سلطه یابد. برای این کار "ما" سعی میکنیم اعمال بد "آنها" را با کمک زبان تشدید کرده و اعمال خوب "آنها " را بی اهمیت جلوه دهیم. در عوض، "ما" اعمال خوبمان را با کمک استراتژی های زبانی بسیار مهمتر از آنچه در واقعیت هستند، جلوه میدهیم و رد پای "خود" را در اعمال بدمان محو می کنیم تا از خود در منظر جامعه یک "ما"ی موجه بسازیم. ون دایک (1997) از این استرتژیهای زبانی جهت کم رنگ یا پر رنگ نمودن اعمال اجتماعی ، تحت عنوان "مربع ایئولوژک" یاد نموده است. یکی از استراتژیهای زبانی که طی آن "ما" سعی میکنیم بر "آنها" تسلط پیدا کنیم، تکنیک بازنمایی کارگزاران اجتماعی در گفتمان است. این تحقیق سعی دارد با استفاده از فن تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی نحوه ی بازنمایی کارگزاران اجتماعی در سه مورد از سخنرانیهای پرزیدنت اوباما در خصوص جنگ عراق بپردازد.
الیاس برابادی رضا پیشقدم
هدف اصلی از انجام این تحقیق ایجاد یک تست کامپیوتری پویای خواندن یا cdrt می باشد. تستی که در عین حال که ویژگی های سایکومتریک تست (پویایی و روائی) را دارا باشد بتواند مهارت خواندن دانشجویان را به صورت پویا (dynamic) ارزشیابی کند. ارزشیابی پویا(dynamic assessment) که ریشه در تئوری «منطقه تقریبی رشد» یا zpd ویگوتسکی دارد دو هدف اصلی که در ارزشیابی ایستا یا سنتی (static or non-dynamic)توجهی به آن نمی شود دنبال می کند: 1- پیش برد توانایی های یادگیرندگان مثل مهارت خواندن در حین ارزشیابی از طریق ترکیب کردن ارزشیابی و آموزش 2- بدست آوردن اطلاعات در خصوص پتانسیل یادگیرندگان برای یادگیری های بعدی. در این تحقیق، نسخه کامپیوتری ارزشیابی پویا(computerized dynamic assessment) به عنوان راه حلی برای از بین بردن محدودیت اصلی ارزشیابی پویا که همان به کارگیری آن با افراد زیاد می باشد مطرح شده است. 77 دانشجوی زبان انگلیسی که اکثراً در سطح کارشناسی ارشد زبان بودند در این تحقیق شرکت کردند. هنگامی که دانشجویان به سوالی جواب اشتباه بدهند نرم افزار به صورت خودکار 5 تا کمک یا hintارائه می نماید. ابتدا غیر مستقیم ترین کمک و اگر این کارساز نبود کمک واضح تری، طوری که در کمک پنجم نرم افزار جواب درست را ارائه می دهد. علاوه بر این در پایان تست نرم افزار گزارشی از عملکرد دانشجویان ارائه می دهد که حاوی دو نمره می باشد: 1- نمره غیر پویا که بر اساس اولین پاسخ آنها به هر سوال می باشد و2- نمره پویا که بر اساس مقدار کمکی است که آنها دریافت کرده اند. نتایج تحقیق نشان داد در حالیکه این تست کامپیوتری استانداردهای سایکومتریک تست را رعایت می کند قادر است به دو هدف ارزشیابی پویا یعنی پیش برد توانایی دانشجویان و دادن اطلاعاتی در مورد پتانسیل توانایی هایشان نائل گردد. توصیه می شود که معلمان، ارزشیابی پویا را در کنار ارزشیابی سنتی استفاده کنند. در این صورت آنها می توانند شناخت کامل تری از توانایی های دانش آموزان خود داشته باشند و همچنین می توانند آموزش موثرتری برای آنها فراهم نمایند.
ملیحه تابعی علی یوسفی
مرگ همواره یکی از نخستین دغدغه های انسان بوده است. مرگ وضعیت نبودنِ انسان است که در مجموعه ای از روابط اجتماعی شکاف ایجاد می کند. هدف از این تحقیق، کشف معنای اجتماعی مرگ با توجه به ساخته ها و نظام های عینیت -یافته اجتماعی، و سنخ شناسی معانی مرگ بین زنان مشهد است. جامعه شناسی مرگ و مردن مطالعه راههایی ست که ارزش ها، عقاید، رفتارها و تمهیدات نهادی در خصوص مرگ به وسیله محیط ها و زمینه های اجتماعی ساختار می یابد. اگرچه مرگ یک تجربه انسانی جهانی است، اما پاسخ های اجتماعی به مرگ براساس نگرش های فرهنگی به مرگ صورت می گیرد. مسأله ای برای تحقیق پدیدارشناسانه مناسب است که به دنبال فهم تجربیات مشترک افراد از پدیده مورد مطالعه باشد و از آنجایی که هدف محقق، رسیدن به معنای مرگ از طریق فهم تجربیات نمونه هاست؛ روش پدیدارشناسی برای رسیدن به این هدف مناسب ترین روش است. به طور کلی معنایی که از مرگ وجود دارد به قرار زیر است: همه افراد جامعه به وجود خداوند و جهان بعد از مرگ اعتقاد دارند، تاحدی مرگ را پذیرفته و از آن می ترسند. همه به مرگ فکر می کنند، و عموماً آن را به عنوان گذاری به دنیایی بهتر می دانند. همه افراد مایلند تعداد سالهای زیادی را در این دنیا بگذرانند. خانواده- و به تبع آن مذهبی و غیرمذهبی بودن- عنصر اساسی شکل دهنده تصویر مرگ است و رسانه ها و مدرسه هیچ اثری بر تصویر مرگ ندارند.
شیرین کاظمی مقدم رضا پیشقدم
در این پایان نامه دو روش اصلاح اشتباهات نوشتاری زبان آموزان بزرگسال ایرانی در سطح متوسط مورد بررسی قرار می گیرد. در روش اول (explicit) اشتباهات بطور مستقیم و در روش دوم (implicit) اشتباهات بصورت غیر مستقیم اصلاح می شود. برای انجام این تحقیق از دو گروه 15 نفری استفاده شده است. به زبان آموزان در هر جلسه یک موضوع انشا داده شده است. این کار در 15 هفته (15 جلسه) تکرار شده است. مقایسه نتایج این آزمونها بصورت آماری و به روش تی تست محاسبه شده است و مبین برتری روش تصحیح اشتباهات بصورت غیر مستقیم است.
بی بی خدیجه طاطار آذر حسینی فاطمی
هدف اصلی این تحقیق بررسی درک معلمان زبان انگلیسی مقطع راهنمایی مدارس دولتی ایران از دوره های حضوری ضمن خدمت و تحلیل نیازهای شغلی آنان و نیز انتظارات آنان از این دوره ها بود.همچنین تلاش شد تآثیر احتمالی سطح تحصیلات، سابقه ی خدمت و جنسیت بر روی این درک بررسی شود. در این تحقیق نقش شرایط محیط کار در ارتقا حرفه ای معلمان به طور خاص مورد توجه قرار گرفته است؛ اینکه چگونه عوامل موجود در محیط کار می تواند نقش تسهیل کننده یا بازدارنده در ارتقا حرفه ای معلمان داشته باشد. به منظور دستیابی به اهداف یادشده پرسشنامه ای طراحی و در میان 140 نفر از معلمان زبان مقطع راهنمایی استان گلستان (73 نفر مرد و 67 نفر زن) توزیع شد. پرسشنامه 4 بخش داشت و شامل سوالات چهارگزینه ای، تشریحی و لیکرت اسکیل بود. کلیه ی تحلیل های آماری بر روی بخش اصلی پرسشنامه (شامل 59 سوال)، که مربوط به درک معلمان از این دوره ها بود، انجام گرفت. اعتبار این بخش با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی سنجیده شد. نتایج انووای یک طرفه نشان داد که سابقه ی تدریس و سطح تحصیلات تاثیری در درک معلمان از این دوره ها نداشته است. در حالی که نتایج آزمون تی نشان داد که معلمان زن بیشتر از مردها از دوره ها رضایت داشته اند. یافته های تحقیق از طرف دیگر نشان داد که این معلمان با چالشهایی در محیط کاری خود روبرو هستند که عبارتند از: ارتقا سطح مهارت زبان انگلیسی خود، بی انگیزگی دانش آموزان، کتاب های درسی قدیمی، سیستم آموزشی نمره-محور و آزمون-محور، وجود تبصره های آموزشی نامناسب، کمبود امکانات واهمیت ندادن والدین به آموزش فرزندان. نتایج بررسی های کیفی نشان داد که معلمان شرکت کننده در این تحقیق به گستره ی بیشتری از دانش و مهارت حرفه ای نیاز دارند. در کنار کلاسهای مکالمه و دوره برای بالا بردن سطح مهارت زبان انگلیسی خود، این معلمان به کلاسهای عملی تری در حیطه ی روشهای نوین تدریس نیاز دارند. علاوه بر این، آنها خواهان یادگیری روشهای استفاده از کامپیوتر برای تدریس نیز هستند و دوست دارند یاد بگیرند چگونه می توانند در ارتباطات مجازی شرکت نمایند. آنها همچنین دوست دارند این دوره ها از مدرسان کارآمد تری استفاده نمایند و می خواهند در طراحی و اجرای این دوره ها مشارکت بیشتری داشته باشند.
زهرا حیدریان آذر حسینی فاطمی
فرهنگهای متفاوت الگوهای ارزشی متفاوتی را نهادینه می کنند. نهادینه کردن این الگوها و انتقال آنها به افراد جامعه از طریق فرآیند جامعه پذیری صورت میگیرد. نقش پذیری جنسیتی، باور فرد نسبت به تساوی جنسیتها و حتی علایق و نوع فعالیتهای هر فرد نتیجه فرآیند جامعه پذیری است. اگرچه در جامعه ایران، تغییرات شگرفی در خصوص مشارکت زنان روی داده است و در پی آن، زنان به تخصص های علمی و مناسب مهم دولتی راه یافته اند، لیکن این تغییرات در کلیشه های شغلی و حرفه ای نمود و بازتاب چندانی در کتابهای درسی نداشته است.در نتیجه مطالعه حاضر به بررسی کتابهای درسی زبان انگلیسی دوره دبیرستان و پیش دانشگاهی در ایران پرداخته و مسئله تساوی جنسیتی و چگونگی باز نمایی آن را در این کتابها به چالش می گیرد . از آنجایی که این مطالعه با رویکردی فمنیستی صورت گرفته مختصرا تاریحچه پیدایش فمنیسم شرح داده میشود. تاریخچه جنبش فمنیسم مدرن به سه دسته تقسیم میشود: موج اول که به جنبش قرن 19 تا 20 مربوط میشود عمدتا مربوط به حق رای زنان و شرکت در انتخابات میشد،: موج سیاسی دوم واکنشی به موج فردی اول بود وعمدتامرتبط با نابرابری قوانین، اختلاف فرهنگی، مشارکت زنان در جامعه و حق رای بود. پسا فمنیسم ،( دهه 80 تا کنون) که در واقع پاسخی به شکست متصور موج دوم بود. امواج مختلفی که فمنیسم را تحت تاثیر قرار داده اند سبب تکامل و تغییردیدگاه آن در جهت قبول تفاوت بین زنان و مردان شده اند. تکامل فمنیسم و توسعه آن سبب راه یافتن این جنبش در حوزه های متفاوتی از جمله ادبیات، فلسفه، دین، فیلم، فرهنگ و زبان شده است. در این مطالعه دیدگاههای فمنیستی در زبان و تاثیر آنها در کلاس و یادگیری نیز مورد بحث قرار میگیرد. هدف عمده در مطالعه حاضر تحلیل لغوی و محتوایی متن کتابهای تدریس زبان انگلیسی دبیرستان و پیش دانشگاهی با رویکردی ضابطه مند و به استناد معیار های تعیین شده توسط ریفکین ( 1998) میباشد . سوالاتی که در این مطالعه مورد بررسی قرار میگیرد: 1. آیا نسبت حضور زنان به مردان در بخش تصویری کتابها یکسان است؟ 2. آیا نسبت حضور زنان به مردان در بخش لغوی کتابها یکسان است؟ 3. چه ویژگیهایی به آنان نسبت داده شده؟ 4. چه تفاوتی میان به تصویر کشیدن زنان و مردان است؟ در این مطالعه فرض بر آن است که زنان و مردان با نسبتهای مساوی در دو بخش تصویری و لغوی نشان داده شده اند. به منظور غنی سازی یافته ها ، محقق از هر دو رویکرد کمی و کیفی بهره گرفته است .برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استدلالی استفاده شد ، و مربع خی برای هر چهار مورد محاسبه گردید .یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل کمی دلالت بر وجود نابرابری و تبعیض جنسیتی در کلیه کتابهای بررسی شده داشته اند . نتایج تحلیل محتوایی کتابها نیز حاکی از رویکردی سنتی و کلیشه ای بوده و تصویر ارائه شده از زنان نه با واقعیت های فعلی جامعه ایرانی و نه با جامعه غربی مطابقت داشت . نقش و حضور پررنگ مردان و نگاه نابرابر و تبعیض آمیز به زنان چه از لحاظ کمی و چه کیفی کاملا ملموس بوده و عدم حضور و یا حضور کمرنگ زنان بر واقعیتی فرهنگی اجتماعی مبتنی بر باورهای سنتی صحه گذاشت که در آن مرد جنس برتر و زن جایگاهی پایین تر و به عنوان جنس دوم دارد . در پایان پیشنهاد میشود که قسمتهای دیگر این کتابها و تمامی کتب دوره دبیرستان و پیش دانشگاهی از لحاظ نمود جنسیتی مورد بررسی قرار گیرد.
جاسم علی فتح آبادی ابراهیم خدادادی
دراین تحقیق دوهدف دنبال شده است: هدف اول مشخص ساختن راههایی است که زبان آموزان ایرانی سطح متوسط و پیشرفته برای اصلاح گفتارخویش بکار می برند و هدف دوم مشخص ساختن این فرضیه است که آیا تمایل بیشتری برای تصحیح گفتار توسط خود زبان آموز در این دوگروه ذکرشده وجود دارد یا نه میباشد. برای رسیدن به این اهداف 60 زبان آموز ایرانی (30 پسر و 30 دختر) که در یکی از موسسات زبان آموزی در مشهد به یادگیری زبان انگلیسی می پرداختند در این تحقیق شرکت کردند. آنها به 4 کلاس مختلط (2 کلاس سطح متوسط و 2 کلاس سطح پیشرفته) تقسیم شدند و جلسات سوم و هفدهم هر کلاس در طول یک ترم ظبط گردید. این فایلهای ضبط شده به دقت بررسی و مواردی که در آنها زبان آموزان به اصلاح گفتار خود در مکالماتشان با معلم می پرداختند انتخاب گردید. موارد اصلاح گفتار بر دو اساس محل شروع و نوع تکمیل اصلاح (خود اصلاحی یا اصلاح معلم) تقسیم بندی شدند. نتایج حاکی از آن بود که هر دو گروه راههای تقریبا مشابهی را برای اصلاح گفتارشان در 5 محل مختلف در طول مکالملتشان بکار بردند اما تفاوتهایی نیز در تعداد بکارگیری هر روش و بعضی استراتژی های بکار گرفته شده وجود داشت. بر اساس این تحقیق بیش از 87? موارد در میان زبان آموزان سطح پیشرفته و بیش از 66? موارد در سطح متوسطاصلاح گفتار توسط خود زبان آموزان صورت گرفت. قابلیت خود اصلاحی از نشانه های پیشرفت است و معلمان می توانند زبان آموزان را در رسیدن به این توانایی یاری کنند. معلمان بهتر است در مواردی که نیاز است تنها به شروع اصلاح گفتار بسنده کنند و تکمیل آن را بر عهده خود دانش آموزان بگذارند
پریا نوروز کرمانشاهی رضا پیشقدم
در این تحقیق هدف اصلی بررسی کنش گفتار تصحیح کردن معلمان و زبان آموزان ایرانی در شرایط مختلف است. دو پرسشنامه ی تکمیلی بر اساس راهبردهای پیشنهادی توسطtakahashi & beebe (1993) طراحی شده اند. در بخش اول 180 زبان آموز به سوالاتی پاسخ داده اند که مربوط به سه موقعیت متفاوت می باشند: تصحیح کردن معلم، تصحیح کردن سایر زبان آموزان و تصحیح کردن خود. در بخش دوم 180 معلم به سوالاتی در مورد تصحیح کردن زبان آموزان، همکاران و خودشان پاسخ دادند. موارد انتخاب شده توسط پاسخ دهندگان به صورت جداولی طراحی شدند که نمایشگر فراوانی و درصد پاسخ به هر مورد بودند. با در نظر گرفتن متغیرهای سن، جنسیت و مهارت زبانی برای زبان آموزان و جنسیت و سابقه ی تدریس برای معلمان جداول طراحی شده مورد بررسی قرار گرفتند. در پایان معلمان و زبان آموزان در شرایط طبیعی مورد مشاهده قرار گرفته و عملکرد آنان با معلمان و زبان آموزان آمریکایی مقایسه شد تا تفاوت های اجتماعی-فرهنگی موثر بر کنش گفتار تصحیح کردن معین گردند.
پریسا رسولی رضا پیشقدم
این تحقیق در نظر داردتا با شناسایی تفاوتهای معنا شناسی و اختلافات فرهنگی در به کارگیری زبان فارسی و انگلیسی به ارتقاء سطح ارتباطات کلامی بین این دو زبان بپردازد. در این راستا مطالعات در مورد کنشهای گفتاری دیدگاه روشنی را در زمینه نحوه برقراری ارتباط موثر و مناسب با مخاطب ارائه می کند.این تحقیق به بررسی تفاوتهای بین زبان فارسی و انگلیسی در مورد کنش گفتاری تشویق و ترغیب می پردازد.شرکت کنندگان این تحقیق دانشجویان بومی فارسی و انگلیسی و زبان آموزان رشته انگلیسی هستند.اطلاعات این تحقیق توسط تست dct جمع آوری شده است که شامل 6 موقعیت مشابه در زندگی روزمره می باشد.در نهایت پاسخهای به دست آمده از دانشجویان رشته زبان انگلیسی باپاسخهای گرد آوری شده از بومی زبانان فارسی و انگلیسی مقایسه می شود.نتایج ابن تحقیق نشان می دهد که شباهتهای زیادی درالگوهای به کار گرفته شده در مورد کنش گفتاری تشویق و ترغیب در بین سه گروه شرکت کنندگان وجوددارد اما تفاونهای فرهنگی در محتوا و میزان به کارگیری این الگوهانیزقابل اهمیت است.علاوه بر این نتایج ابن تحقیق نشان می دهدکه جنسیت در انتخاب این الگوها نقش مهمی دارد.درپایان نتایج این تحقیق در زمینه آموزش و یادگیری زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفته و برخی راه کارهای آموزشی در این خصوص ارائه گردیده است.
مهیا غلامپور ابراهیم خدادادی
سطوح بالای تفکروتاثیر ان بر روی یادگیری و اموزش زبان دوم یک رویکرد تحقیقی است که توجه زیادی به سمت ان معطوف شده است. این تحقیق به بررسی میان سطوح بالای رده بندی پروسه های تفکر و حوزه های خاص زبان دوم از جمله درک مطلب, دانش لغتیو همچنین مهارت های تفکر انتقادی میپردازد. هدف اصلی بررسی تاثیر سطوح بالا و پایین تفکر بر عملکرد زبان اموزان در اثر استفاده از کارهای کلاسی مبتنی بر سطوح بالای تفکر بود. فرضیه تحقیق تاثیر یکسان سطوح بالا و پایین تفکر بوده است. بیست وهشت نفر در قالب تحقیقی تجربی در این مطالعه شرکت داشتند. در گروه ازمایش در تدریس مطالب درسی تاکید بر سطوح بالای رده بندی پروسه های تفکر همچون انالیز, ترکیب,توضیح,ارزیلبی و استنباط بود در حالیکه در گروه کنترل اولویت با سطوح پایین تفکر مانند به یاد اوردن, بیان به شیوه دیگر,تفسیر, دسته بندی و کاربردی کردن بوده است.در نتایج این مطالعه تفاوت معناداری میان گروه ازمایش وکنترل مشاهده نشد که این نشان دهنده عدم تاثیر سطوح بالای تفکر بر درک مطلب, یادگیری لغت,و تفکر انتقادی در زبان دوم بود. محدودیت های این مطالعه ممکن است در نتایج تاثیر گذار بوده باشد. بنابراین تحقیقات اینده باید در سطحی وسیعتر انجام شود تا نتایج دقیقتری بدست اید.
مهرزاد صادقی اردوبادی رضا پیشقدم
: در تحقیقی که پیش روی دارید ابتدا سعی شده است که نقش میزان بهره مندی مدرسان زبان انگلیسی از سرمایه های فرهنگی و اجتماعی در چارچوب نظریه بوردیو(1986) بر میزان وابستگی آن ها به فرهنگ خودی بررسی شود. لذا دو پرسشنامه به طورهمزمان بین 342 مدرس زبان انگلیسی در بیش از 25 موسسه ی خصوصی زبان انگلیسی در سطح شهر مشهد توزیع شد. رابطه ی بین میزان دسترسی به سرمایه فرهنگی و اجتماعی و وابستگی به فرهنگ خودی از طریق آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و آزمون پست هاک بررسی شد. نتایج این بخش از تحقیق نشان داد که از میان 2 مولفه ی سرمایه فرهنگی، "توانش فرهنگی" (cultural competence)، رابطه ای منفی با فرهنگ خودی دارد و پیش بینی کننده مناسبی برای میزان وابستگی به فرهنگ بیگانه قلمداد می شود ولی مولفه ی دوم آن یعنی "سواد و مطالعه" (literacy) نقشی در میزان وابستگی به فرهنگ خودی ندارد. از سه مولفه ی سرمایه اجتماعی، توانش اجتماعی (social competence) و همبستگی اجتماعی (social solidarity) رابطه ی معنا داری با وابستگی به فرهنگ خودی دارند، ولی مولفه ی سوم آن برونگرایی(extraversion) نقشی در میزان وابستگی به فرهنگ خودی ندارد. در قسمت دوم مرحله کمی تحقیق، ابتدا براساس منحنی توزیع نرمال میزان وابستگی به فرهنگ خودی، نتیجه گرفته شد که اکثر مدرسان زبان انگلیسی فقط در حد متوسطی به فرهنگ خودی وابسته اند و سپس رابطه ی بین وابستگی به فرهنگ خودی و هر یک از ده ویژگی جمعیتی از طریق آزمون همبستگی پیرسون، آزمون تی و تحلیل واریانس بررسی شد. در فاز کیفی این تحقیق، 14 مدرس تمام وقت زبان انگلیسی از 6 موسسه ی خصوصی زبان انگلیسی در شهر مشهد هر یک جداگانه در مصاحبه ای جهت بیان شرح حال خود از شروع زبان آموزی تا دوران تدریس زبان شرکت کردند. مجموع 14 ساعت و 38 دقیقه طول مدت مصاحبه ها با اطلاع ایشان ضبط شد، متن آن ها با دقت پیاده شد و توسط دو متخصص مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روند تغییر هویت شرکت کنندگان در مصاحبه با توجه به نظریه هویت و زبان آموزی نورتون (norton, 1997) و نیز الگوهای تغییر هویت گایو (gao , 2010) مورد بررسی قرار گرفت و 15 مفهوم مشترک از آن ها استخراج شد. در پایان این گونه نتیجه گیری شد که مدرسان زبان انگلیسی غالباً دچار تغییر هویت از نوع جانشینی فرهنگ و زبان بیگانه به جای فرهنگ و زبان خودی شده اند و هویت غربی بیش از سایر هویتهایشان پررنگ شده است. در میان آن ها طرز تفکر انتقادی به ویژه به چالش کشیدن بدیهیات فرهنگی و اجتماعی کاملاً شایع بوده است. هویت مذهبی آنان بیشترازهویتهای ملی و فرهنگیشان تضعیف شده است.کم تجربه ترها و زنان از فرهنگ خودی بیشترفاصله گرفته اند. در بحث نهایی، گزیده هایی از سرگذشت مدرسان گنجانیده شده است تا گواهی باشد بر این که چگونه هویت ذهنی آنان (imagined identity) تأمین کننده سرمایه گذاری (investment) آنان در امر زبان آموزی و نهایتاً تدریس زبان ایشان بوده است و این که آیا و چگونه مدرسان زبان در مورد انتخاب بین هویتهای مطرح شده در سیر زندگی خود اعمال نظرو اراده (agency) داشته اند.
زهرا شاهی سوسن مرندی
هدف اصلی این تحقیق بررسی نقش هوش هیجانی و بسندگی زبان انگلیسی بر فرهنگ زدایی در میان زبان اموزان ایرانی است. شرکت کنندگان در این تحقیق 190 دانشجو از چهار دانشگاه بودند. از انها خواسته شد به امتحان تافل، و پرسشنامه های هوش هیجانی بار-ان و وابستگی به فرهنگ پاسخ دهند. نتایج نشان داد که بسندگی زبان انگلیسی، هوش هیجانی و زیر مجموعه های آن به جز تطبیق رابطه ای با فرهنگ زدایی زبان آموزان ایرانی ندارند.نتایج رگراسیون نشان داد که بسندگی زبان انگلیسی، هوش هیجانی و زیر مجموعه های نمی توانند به خوبی فرهنگ زدایی زبان آموزان ایرانی را پیش بینی کنند.
سارا شیرمحمدی رضا پیشقدم
در هر برنامه آموزشی، تاثیر گزارترین عاملی که سطح موفقیت دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد استاد است(راما, 2011). درواقع، استادان چنان نقش مهمی دارند که هرگونه نقصی در نقش آن ها یادگیری دانشجویان را شدیدا تحت تاثیر منفی قرار می دهد (فاره و سعید، 2011). هدف این تحقیق این است که نقش اساتید دوره ارشد آموزش زبان را بر اساس نظریه گافمن بررسی کند. بر اساس نظریه گافمن(1981) نقش یک گوینده به سه دسته انیماتور-اوسر-پرینسیپال تقسیم می شود. انیماتور کسی است که از روی متن می خواند؛ اوسر کسی است که مفاهیم را با عبارات متفاوت بیان می کند و پرینسیپال کسی است که عقاید خودش را بیان می کند. برای به دست آوردن اهداف خود، محقق این تحقیق را در دو بخش کیفی و کمی اجرا کرده است. در مرحله کمی،به 218 دانشجو و فارغ التحصیل رشته آموزش زبان انگلیسی یک چک لیست استعاره داده شد و از آنها خواسته شد که از بین 21 استعارهی که نقش اساتید را به عنوان انیماتور-اوسر-پرینسیپال نشان می دهند آنهایی را که به بهترین شکل اساتید را در وضعیت فعلی و ایده آل به تصویر می کشند انتخاب کنند. تحلیل نتایج نشان داد که درحالی که اساتید در وضعیت فعلی نقش انیماتور دارند، دانشجویان استادی را ترجیح می دهند که نقش پرینسیپال داشته باشد. در مرحله کیفی، 10 جلسه از کلاس های آموزش زبان دوره ارشد ضبط گردید. داده های ضبط شده به حالت نوشتار درآورده شد و تغییرات فوتینگ مورد بررسی قرار گرفت.نتایج بررسی نشان می دهد که نقش غالب اساتید نقش اوسر است.بر اساس نتایج، پیشنهاداتی در زمینه آموزش در دوره ارشد ارائه شده است.
نرگس بکاییان ابراهیم خدادادی
در هر برنامه آموزشی، مهم ترین فاکتور موثر بر موفقیت دانش آموزان کتاب درسی است (مک دونو و شاو 2003). در حقیقت ، کتاب قلب آموزش زبان انگلیسی است( شلدن 1988). به دلیل اهمیت والای کتاب به عنوان عنصر ضروری کلاس های آموزش زبان ، کتب باید به دقت ارزیابی و انتخاب شده تا از هرگونه تاثیر منفی بر دانش آموزان جلوگیری شود( لیتز). این تحقیق با طراحی پرسش نامه ارزیابی کتاب که فرصت ارزیابی معتبر را به اساتید دانشگاه می دهدتلاش بر بررسی فاکتورهای مورد نظر اساتید در انتخاب کتاب خواندن و رابطه این فاکتورها با موفقیت دانشجویان دارد. جهت تحقق این اهداف، محقق تحقیق کیفی را صورت داده است. پرسشنامه به 80 استاد درس خواندن ودرک مفاهیم 2 داده شده و از آنها خواسته شد تا از میان فاکتورهایی که در تحقیق اولیه بدست آمده بود فاکتورهای موردنظر خود را انتخاب کنند. سپس از داده های بدست آمده فراوانی گرفته شده تا 10 کتاب عمده مورد استفاده شده در درس خواندن و درک مفاهیم 2 استخراج شده و تستی از این کتب طراحی گردد. تست طراحی شده خواندن اسکیما توسط 150 دانشجوی خواندن ایرانی که مشغول مطالعه یکی از 10 کتب اصلی در کلاس خواندن 2 بودند انجام شد. با اجرای آمار کمی با نرم افزار spss و آنالیز فاکتوری 13 فاکتور زیر بدست آمد: نقاط ضعف کتاب، ارتقای خود سامانی دانشجویان، وسایل آموزشی برای فعالیت های نوآورانه ی فردی یا دونفره و یا گروهی، متون اصلی و محرک برای طرح مسایل فراآموزشی، سطح آموزشی متن، کاربرپسند بودن، انطباق فعالیت های موجود در کتاب با زمان تخصیص داده شده، اهداف درسی ، تغییر پذیری کتلب ، تفکر انتقادی و کتاب معلم علاوه بر این ، یافته ها نشانگر این است که پرسشنامه ارزیابی کتاب و فاکتورهای استخراج شده به طور معناداری با موفقیت دانشجویان مرتبط نیستند. پیشنهاداتی جهت تدریس در دانشگاه ارائه شده است.
آرزو اصغری آذر حسینی فاطمی
هدف از این تحقیق یافتن ارتباط بین نحوه نگرش زبان آموزان به موفقیت و شکستشان و نوع شخصیت آنها است. 216 زبان آموز، 111 پسر و 105 دختر، در سطح متوسط که در آموزشگاه زبان انگلیسی شکوه مشغول به تحصیل بودند در این پژوهش شرکت کرده اند. شرکت کننده ها دو پرسشنامه neo-ffi و atfll را تکمیل کرده اند. نتیجه نشان داد که: احساسات با توافق پذیری و وظیفه شناسی ارتباط مثبت و با روان نژندی ارتباط منفی دارد. تصور از خود با همه ی انواع شخصیت، به جز اشتیاق به تجارب تازه ارتباط دارد. انگیزه درونی با برون گرایی، توافق پذیری و وظیفه شناسی ارتباط مثبت دارد. سیاست زبانی با برون گرایی و وظیفه شناسی رابطه دارد. نتایج آنالیز regression نشان داد که: روان نژندی و وظیفه شناسی می توانند احساسات را پیش بینی کنند. روان نژندی، برون گرایی و وظیفه شناسی می توانند تصور از خود را پیش بینی کنند. وظیفه شناسی می تواند بهترین پیش بینی کننده برای انگیزه درونی باشد و برون گرایی می تواند سیاست زبانی را پیش بینی کند. نتایج حاکی از آن بود که توافق پذیری و اشتیاق به تجارب تازه نمی توانند نوع نگرش زبان آموزان را پیش بینی کنند. نتایج t-test نشان داد که تفاوت معناداری بین دختران و پسران در نحوه نگرش به موفقیت و شکستشان وجود ندارد اما در این دو گروه تفاوت در توافق پذیری و وظیفه شناسی معنادار است.
بی بی مریم ضیایی آذر حسینی فاطمی
هدف از اجرای این پروژه بررسی تاثیر مداخله موثر مدرس بر تغییر نگرش زبان آموزان نسبت به موفقیت و شکستشان و رابطه آن با فراگیری زبان انگلیسی در مقطع دبیرستان میباشد. برای رسیدن به این هدف, محقق در آغاز برای بررسی وضعیت ابتدایی زبان آموزان از دو آزمون اولیه یکی با هدف سنجش سطح یادگیری زبان انگلیسی و دیگری پرسشنامه ای (atfll questionnaire) جهت بررسی نگرش زبان آموزان نسبت به موفقیت و شکستشان استفاده کرد. سپس طی 2 ماه محقق که همان مدرس بود به مداخله به منظور تغییر نگرشهای منفی پایدار به نگرشهای مثبت ناپایدار پرداخت. در این مرحله برای سنجش میزان تاثیر این مداخله بر یاگیری زبان آموزان از یک آزمون ثانویه و متعاقبا از پرسشنامه مذکور برای بار دوم استفاده کرد. نتایج حاصل از طریق آزمون t همبسته و غیر همبسته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مشخص کرد که عملکرد گروه تجربی نسبت به گروه کنترل در آزمون دوم سنجش یادگیری بهتر بوده است و علاوه بر این در گروه تجربی به واسطه ی مداخله ی موثر مدرس، در حوزه های احساسات، انگیزه درونی و تصور از خود نگرش بهتری مشاهده شد.
سیما زارعی رضا پیشقدم
از آنجایی که هر فرهنگ در قوانین گفتار متفاوت است، یادگرفتن دانش فرهنگی برای ارتباط با دیگران الزامی میباشد. بخاطر توجه کم به کنش گفتار تشکر کردن در مقایسه با دیگر کنش های گفتار،این تحقیق تلاش میکند با مقایسه زبان فارسی و انگلیسی الگوی تشکر کردن و تاثیر معنایی زبان اول را بر یادگیری زبان دوم بررسی کند تا درک بهتری از روشهای مناسب برای ابراز تشکر در زبان انگلیسی برای زبان آموزان ایجاد کند.این تحقیق بر روی 180 زبان آموز مرد و زن دراستفاده از کنش گفتار های تشکر انجام شد. برای جمع آوری داده از dct و srq که از تحقیق ایزنستین و بودمن (1993) گرفته شده شامل 14 سناریواستفاده شده است. ازطریق تحلیل داده های مدل چنگ (2005) تست chi-square و manova برای پیدا کردن تفاوت ها و شباهت ها در استفاده از کنش گفتار های تشکر میان زبان اموزان ایرانی بکار رفته است. نتایج نشان میدهد گرچه تفاوت هایی میان دو زبان وجود دارد، اما تشکر کردن بیشترین کاربرد را در دو زبان داشته است. زنان نیز بیشتر از مردان تشکر خود را ابراز میکنند. همچنین تشکر کردن با احساس دین رابطه مستقیم دارد.
محمدعلی شمس اسمعیلی رضا پیشقدم
هدف این پژوهش، بررسی نقش هوش داستانی، هوش زبانی، دانش دستور زبان، عمق و وسعت دانش واژگان فراگیران ایرانی تبار زبان انگلیسی در عملکرد گفتاری و نوشتاری آن ها در زبان انگلیسی بوده است. بدین منظور 347 فراگیر زبان انگلیسی از چهار شهر ایران (مشهد، تهران، کاشان، و لاهیجان) در این پژوهش حاشر شدند و در 7 آزمون مربوط به متغیرهای بالا شرکت کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل رگرسیون، تحلیل تابع تفکیک، و مدلسازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت تا جایگاه هر یک از متغیرهای زبانی و هوشی مشخص شود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که در مجموع هوش داستانی بهترین پیش بینی کننده عملکرد فراگیران زبان دوم در مهارت های تولیدی است. نتایج تحلیل تابع تفکیک نشان داد که از میان متغیرهای زبانی، دانش دستور زبان و وسعت دانش واژگان مهارت گفتاری را بهتر پیش بینی می کنند در حالیکه بهترین پیش بینی کننده مهارت نوشتاری، عمق وسعت دانش واژگان است. همچنین مشخص شد که از میان زیرتوانایی های هوش داستانی، پیرنگ پردازی می تواند مهارت های تولیدی زبان دوم را بهتر پیش بینی کند. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری هم نشان داد که مدل های دربرگیرنده عوامل زبانی و هوشی بهتر از مدل هایی که تنها شامل عوامل زبانی هستند با داده های واقعی تناسب دارند. یافته های این پژوهش کاربردهای متعددی دارند که در حوزه های تهیه مطالب درسی، روش تدریس و همچنین اصلاح معیارهای مورد استفاده برای ارزیابی مهارت های تولیدی در زبان دوم قابل بررسی می باشند.
شقایق شایسته صدفیان رضا پیشقدم
مطالعه حاضر شامل دو بخش است: 1) روایی سازه و 2) روایی پیش بینی. هدف اصلی این مطالعه ساخت یک مقیاس جهت ستجش خلاقیت معلمان زبان انگلیسی (elt-cs) و استفاده از مدل رش به منظور بررسی روایی سازه آن به طور خاص است. با این هدف، پرسشنامه پیش رو با بهره گیری از عوامل تاثیر گذار برخلاقیت طراحی شد. در مجموع 343 زبان آموز، 24 معلم زبان انگلیسی خود را به وسیله elt-cs مورد ارزیابی قرار دادند. سپس نرم افزار winstepsبرای انجام محاسبات مدل رش استفاده شد. با توجه به این واقعیت که داده ها با مدل تطابق نداشتند، اصل تک بعدی رد شد. در نتیجه، "رویکرد متوالی" با هدف بررسی هر یک از مقیاس ها به طور جداگانه مورد استفاده قرار گرفت. پس از حذف آیتم های 12 و 39 زیرگروه ها با مدل رش جفت شدند. علاوه بر این، به دلیل نامناسب بودن 5 گزینه، پس از بررسی های متعدد، الگو به 3 گزینه تغییر پیدا کرد. هدف دوم این مطالعه بررسی روایی پیش بینی است. بدین منظور elt-c همراه با پرسشنامه "ویژگی های معلمان زبان انگلیسی موفق" اجرا و تجزیه و تحلیل همبستگی انجام شد. در نهایت، نتایج آماری، مورد بحث قرار گرفت و مفاهیمی در زمینه آموزش زبان انگلیسی ارائه شد.
نازنین سریزدی آذر حسینی فاطمی
می توان گفت واقعیت چند لایه ا ی کلاس های زبان انگلیسی بسیار حائز اهمیت است، زیرا عواطف و بینش های زبان آموزان تحت تاثیر قرار می گیرد. در پژوهش پیش رو، گفته می شود که دبیران با در پیش گرفتن رویکرد فرا-انسانگرایی ، قادرند در زندگی دانش آموزانشان نقش مهمی را ایفا سازند. بر اساس گفته ی ویلیامز و بردن (2000)، برای کرل راجرز، یکی از بنیان گذاران رویکرد انسانگرایی ، یادگیری بر مبنای تجربه، نوعی از یادگیری است که از خود فرد آغاز شده و احساسات و ادراک را همزمان در فرد درگیر می کند. راجرز باور دارد که دبیران بایستی دانش آموزان خود را به عنوان ارباب رجوع ، با یک سری نیازها در نظر گرفته و در پی رفع آن نیازها باشند. یک چنین رابطه ای ، گرما و یکدلی به ارمغان می آورد. در رویکرد فرا-انسان گرایی، رابطه شاگرد- دبیری جای خود را به رابطه روان درمان- درمان جو می دهد، که در آن دبیر رابطه ای مبتنی بر اعتماد می سازد که بر اساس آن خواهد توانست بر دانش آموزان تاثیر گذاشته ، به آنان نفوذ کند. بدین ترتیب ، این باور وجود دارد که دبیر قادر است درمان یک سری اختلالات روانی را تسهیل کند و یا الگوی فکری افراد را تحت تاثیر قرار دهد و باعث تغییر در بینش و رفتار آنان شود. می توان گفت به دلیل یک سری پتانسیل های خاص در کلاس های زبان، فرصت های متعددی به جهت تغییر روحیه، طرز فکر و رفتار، پیش روی زبان آموزان قرار دارد. به طور خاص می توان گفت این فرصت ها می توانند عاملی باشند برای تغییر در چگونگی تفسیر افراد از رفتار اجتماعی دیگران. این پژوهش سعی در این دارد تا تاثیر شرکت در کلاس های زبان را بر میزان افسردگی زبان آموزان خانم ایرانی و بر میزان پیچیدگی ذهنی آنان در تفسیر علل رفتارهای اجتماعی دیگران بسنجد. همچنین این پژوهش تفاوت میان زبان آموزان انتخاب شده را با توجه به تجربه ی آنها از روان- درمانی، در میزان افسردگیشان مورد بررسی قرار می دهد. پژوهش پیش رو تفاوت میان زبان آموزان نمونه در میزان پیچیدگی ذهنی آنها در تفسیر علل رفتار اجتماعی دیگران، با توجه به درکشان از کمکی که شرکت در کلاس زبان به آنها می کند را می سنجد. بنابراین 33 زبان آموز خانم ایرانی و 33 غیر زبان آموزخانم ایرانی در این پژوهش شرکت نمودند. نتایج نشان داد که میزان افسردگی زبان آموزان به طرز قابل توجهی پس از پایان دوره ترم کاهش یافته است. اما در میزان پیچیدگی ذهنی آنها در تفسیر علل رفتار اجتماعی دیگران تغییر معناداری صورت نپذیرفت. بنابراین باییستی بستری فراهم شود تا دبیران با این مفهوم بیشتر آشنا شوند وهمچنین در پی آن باشند تا پتانسیل های کلاسی را تحقق بخشند. در پی سنجش اهداف ثانوی این پژوهش، که تجربه روان درمانی و درک شخصی افراد از کمک کلاس زبان به آنها در آنها دخیل بود، تفاوتی میان کسانی که اخیرا روان- درمانی را تجربه کرده بودند، آنهایی که بسیار از تجربه شان گذشته بود و آنهایی که هیچ گونه تجربه ای از آن نداشتند،در میزان افسردگی آنها تفاوتی یافت نشد. همچنین میان کسانی که تصور می کردند کلاس زبان به جنبه های اجتمای شخصیتی شان، و جنبه های روانشناختی، و یا از جنبه های شخصی دیگری به آنها کمک می کند، در میزان پیچیدگی ذهنی آنها در تفسیر علل رفتار اجتماعی دیگران تفاوت معناداری دیده نشد. بنابراین در پایان دوره این دو فاکتورتاثیر گذار در نمونه زبان آموزان خانم ایرانی این پژوهش کنترل شد.
شیما قهاری رضا پیشقدم
نظریه آموزش مهارتهای زندگی که از چندین دهه پیش در شاخه های مختلف علوم تربیتی و روانشناسی مطرح شده به همراه نظریه نوین آموزش زبان کاربردی و نیز نظریه هوش هیجانی-اجتماعی خمیر مایه اصلی این تحقیق را تشکیل می دهد. در این تحقیق ابتدا به ارزیابی برنامه های درسی زبانی از دیدگاه برنامه های زندگی-محور پرداخته شده و نقش آنها در ارتقا توانایی های هیجانی-اجتماعی زبان آموزان مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این منظور، با استفاده از نظریه ها و مدلهای هوش هیجانی ارائه شده توسط میر-کارسو- سالووی (1999)، گلمن (2001)، و بار-آن (1997) یک آزمون با چهل و چهار گزینه طراحی و توسط نرم افزارهای وینستپس (مدلسازی رش)، اس پی اس اس (تجزیه و تحلیل عاملی)، و آموس (مدلسازی معادلات ساختاری) اعتبارسنجی شد. نتیجه آن آزمونی تحت عنوان "آزمون سنجش تواناییهای هیجانی-اجتماعی مطالب آموزش زبان" مشتمل بر هفت زیر سازه و به شکل لیکرت شش گزینه ای بود که به تعدادی از زبان آموزان و مدرسان زبان در سراسر کشور ارائه گردید. انجام محاسبات تحلیل واریانس دوطرفه و رگراسیون چندگانه نشان داد،بر خلاف معلمان، به عقیده زبان آموزان محتویات برنامه های درسی آموزش زبان قابلیت افزایش توانمندی های هیجانی-اجتماعی افراد را ندارد. در مرحله بعد برنامه ای تحت عنوان "مطالب درسی زبانی با محوریت هوش هیجانی" (eils) در پنج فصل با موضوعات مدیریت استرس، همدردی، خودباوری (اعتماد به نفس)، شادی، و تصمیم گیری (حل مشکل) تهیه و تدوین شد. برای ساخت این برنامه مجموعه ای شامل الف) برنامه ها و کارگاههای افزایش هوش هیجانی نظیر meip، ectp، و cldp، ب) اصل پنج-پ (مشتمل بر پتانسیل نامحدود، مثبت اندیشی، پیشرفت، هدفمندی، و بردباری)، پ) تمرین ها و تکنیک های روان درمانی برای افزایش هوش هیجانی، ت) ساختار و محتویات کتابهای آموزش زبان، و نهایتا ث) ویژگی های منحصر به فرد کلاسهای زبان مورد استفاده قرار گرفت. بررسی کارآمدی و اعتبارسنجی این برنامه در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول با روش نمونه گیری خوشه ای تعدادی زبان آموز به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم و به مدت یک ترم آموزشی (معادل سه ماه) به ترتیب به گروه کنترل هشت فصل از کتاب فایل های انگلیسی آمریکایی و به گروه آزمایش شش فصل از همین کتاب به همراه پنج فصل از eils آموزش داده شد. بر اساس نتایج تی-تست، در حالیکه تفاوت معناداری میان سطح زبانی دو گروه مشاهده نشد، eils در افزایش پارامتر هوش هیجانی و سه زیر مجموعه روابط اجتماعی (میان فردی)، انطباق پذیری، و حالات روحی در گروه آزمایش موثر واقع شد اما در افزایش سطح مدیریت استرس و توانایی های فردی آنها بی تاثیر بود. در مرحله بعد، کارآمدی eils به روش کیفی و از طریق مقایسه سطح خودباوری، هدف سازی، و مثبت اندیشی دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی ها نشان داد در حالیکه گروه آزمایش بر فاکتورهایی نظیر سخت کوشی، تعیین هدف، و برنامه ریزی تکیه و تاکید داشتند به عقیده گروه کنترل موفقیت بیش از هر چیز مبتنی بر فرصتهای ایجاد شده و تصادفی بود. از سوی دیگر گروه آزمایش از سطح مثبت اندیشی، انگیزه، و امیدواری بالاتری نسبت به گروه دیگر برخوردار بود و چشم انداز روشنتری از آینده خود ارائه کرد، که این مطلب تاییدی برای نقش مطالب درسی تهیه شده در افزایش توانایی های هیجانی-اجتماعی زبان آموزان می باشد. در پایان اهمیت و کاربردهای آموزشی و تحقیقاتی این پژوهش در تدریس و یادگیری زبان، نقش معلمان، جهت گیری کلاسهای زبان، و طراحی و تدوین مطالب درسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته شده است.
الهه بذری رضا پیشقدم
پژوهش حاضر شامل دو مرحله ی کمی و کیفی می باشد. بخش اول مرحله ی کمی به منظور تعیین کردن سازه های پرسشنامه ی وابستگی به فرهنگ خودی و تأیید کردن این سازه ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری، اجرا شده است. برای پیش برد این اهداف، پرسشنامه ی وابستگی به فرهنگ خودی در میان 374 زبان آموز در موسسات خصوصی آموزش زبان در مشهد توزیع شد. برای بررسی روایی سازه ای این پرسشنامه، تحلیل عاملی اکتشافی اجرا شد. نتایج تحلیل نشان داد که این پرسشنامه دارای پنج سازه است. سپس مدل سازی معادلات ساختاری برای پیدا کردن مدل تعامل بین سازه ها و تأیید آنان اجرا شد. نتایج تحلیل وجود پنج سازه در پرسشنامه را تأیید کرد. در دومین بخش مرحله ی کمی، ارتباط میان دستاورد زبان آموزان، وابستگی به فرهنگ خودی و سازه های آن بررسی شده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که فقط وابستگی به فرهنگ غربی با دستاورد زبان آموزان ارتباط دارد. نتایج رگراسیون نشان داد که وابستگی به فرهنگ غربی و ایرانی می تواند دستاورد زبان آموزان را پیش بینی کند. به علاوه، نتایج آزمون تی نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه زبان آموزان با در نظر گرفتن وابستگی غربی وجود دارد. در مرحله ی کیفی، مهم ترین هدف بررسی تغییرات ایجاد شده در هویت زبان آموزان در نتیجه ی یادگیری زبان انگلیسی در موسسات خصوصی آموزش زبان و یافتن نوع این تغییرات در پرتوی رویکرد پست مدرنیسم به هویت است. بدین منظور با 11 زبان آموزسطح پیشرفته در موسسات خصوصی آموزش زبان مصاحبه انجام شد. پس از بررسی متن مصاحبه ها، شانزده مفهوم مشترک پیدا شد که از میان آنان دوازده مفهوم به عنوان تغییرات فزاینده ی هویت و چهار مفهوم به عنوان تغییرات کاهنده ی هویت دسته بندی شدند. سپس، تغییرات فزاینده ی هویت به سه بخش: تغییرات اجتماعی، تغییرات روانشناسی و تغییرات در زندگی تقسیم شدند. به علاوه، تغییرات کاهنده ی هویت به عنوان تغییرات اجتماعی معرفی شدند. در پایان، یافته های پژوهش بحث شده و کاربردهای آن برای آموزش زبان انگلیسی ارائه شده است.
الهه کیانیان محمدرضا هاشمی
like any other learning activity, translation is a problem solving activity which involves executing parallel cognitive processes. the ability to think about these higher processes, plan, organize, monitor and evaluate the most influential executive cognitive processes is what flavell (1975) called “metacognition” which encompasses raising awareness of mental processes as well as using effective strategies during the task. it goes without saying that improving these two aspects of metacognition can affect the quality of any learning activity like translation. however, translation and metacognition are both fuzzy concepts and it is only through research that some light can be reflected upon these fuzzy areas. this research is an attempt to study translation metacognitive strategies since this special domain of translation has not been extensively discussed in the literature. the purpose of this study is to investigate whether there is any significant relationship between metacognitive strategies and success of non-literary translation, and what type of metacognitive strategies is the best predictor in success of non-literary translation. the researcher approached this matter in a quantitative and qualitative phase. first, after designing the translation metacognitive strategies questionnaire, the researcher administered the questionnaire to 101 participants in order to validate the questionnaire using exploratory factor analysis and then investigate the role of metacognitive strategies in the quality of translation. the participants were also given one english text, to translate from english to persian. their translations were later evaluated by three raters, who were m.a. graduates of translation studies. then the responses of participants in questionnaire on their application of the four subcategories of metacognitive strategy were considered as the independent variables against their non-literary translation scores serving as the dependent variables. finally, the remaining four questions of the study were answered by the results of correlational and regression analyses of these variables. the results of the study indicate that only two subtypes of the metacognitive strategies were correlatedwith non-literary translation ability. monitoring strategies and orchestration of cognitive strategies were the only metacognitive strategies that correlated positively with the participants’ non-literary translation abilities. regression analysis was also run to see whether any of the metacognitive strategies could predict performance on non-literary translation. the obtained results indicate that non-literary translation ability can be predicted by monitoring strategies and orchestration of cognitive strategies. considering non-literary translation ability, the study did not find any significant relationship between planning and evaluation strategies and this ability. thus, neither planning strategies nor evaluation strategies were the best predictors among metacognitive strategies in the success of non-literary translation. in the qualitative phase,the present study incorporates retrospective think-aloud interviews as the data elicitation technique to probe the metacognitive strategies employed by 10 senior b.a. and m.a. students of english translation while translating a text from english to persian. this phase was done to confirm the findings of the qualitative phase. as this study aims at bridging two fields of inquiry – metacognitive strategies and translation strategies, the results could be directly applied to translation classrooms. the findings of such an interdisciplinary study is promising in the sense that they could be a starting point for further research into devising and the application of different forms of strategic-based instruction and material to translation classrooms, the development of a translation strategies inventory, and the improvement of translation training programs and materials. furthermore, educational systems can use the result of this study in their attempt to improve translation teaching, learning, evaluation, material preparation and to help students develop their translation competence.
الهه گودرزی بهزاد قنسولی
مطالعه حاضر به بررسی روابط میان ویژگی های شناختی منتخب آزمون دهنده های ایرانی شامل خودکارامدی، آگاهی فراشناختی ، استفاده از استراتژی های آزمون ، و عملکرد آنها در آزمون زبان انگلیسی می پردازد. بدین منظور، مدلی بر اساس مطالعات تجربی ارائه و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری ارزیابی شد. سه پرسشنامه بین 200 زبان آموز ایرانی در دو مرکز آموزش زبان انگلیسی در مشهد ، ایران، توزیع گردید. به منظور بررسی کیفی محتوای این پرسشنامه ها و شناسایی دلایل آگاهی فراشناختی و خودکارآمدی بالا و یا پایین زبان آموزان، مصاحبه هایی نیمه ساختاری از آنها به عمل آمد. نتایج این مطالعه نشان داد که زبان آموزان ایرانی از استراتژی های آزمون استفاده می کردند و خود را افرادی خودکارامد می دانستند. آنها همچنین از فرایند یادگیری خود آگاهی داشتند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که آگاهی فراشناختی از نظر آماری با استراتژی های آزمون، خودکارآمدی و عملکرد آزمون در ارتباط است. نتایج همچنین نشان داد که بین خود کارآمدی و استراتژی های آزمون، از نظر آماری، ارتباط معناداری وجود دارد. خودکارآمدی با عملکرد در آزمون زبان خارجی نیز به طور قابل توجهی مرتبط بود. ارزیابی مدل ساختاری ارائه شده نشان داد که این مدل برای داده های مطالعه حاضر مناسب است. نتایج حاصل از مدل ساختاری نشان داد که خودکارآمدی تاثیر مستقیمی بر عملکرد آزمون دارد. بعلاوه، آگاهی فراشناختی به طور مستقیم خودکارآمدی زبان آموزان را تحت تاثیر قرار می داد. این ویژگی همچنین تاثیری غیرمستقیم بر عملکرد آزمون زبان آموزان از طریق تاثیرگذاری بر خودکارآمدی آنها داشت.
زهره قلاسی فخرآبادی آذر حسینی فاطمی
پژوهش حاضر دارای دو هدف است: ابتدا، وجود رابطه ی میزان تحمل ابهام با یادگیری زبان و مهارت های زبانی بررسی شد. سپس، الگوی هویت فرهنگی زبان آموزان ایرانی با استفاده از ابزارهای کمّی و کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. رابطه ی میزان وابستگی زبان آموزان به فرهنگ انگلیسی و ایرانی با دستاورد زبانی شان نیز مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، از 253 دانشجو خواسته شد به پرسشنامه های "سنجش میزان تحمل ابهام در یادگیری زبان انگلیسی" و "نگرش نسبت به ایران و غرب" پاسخ دهند. به منظور بررسی روایی سازه ای پرسشنامه ی "نگرش نسبت به غرب و ایران"، آنالیز عاملی تأییدی انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که مدل ارائه شده با داده ها تناسب خوبی دارد. علاوه بر این، نتایج همبستگی، وجود رابطه ی احتمالی بین میزان تحمل ابهام با یادگیری زبان انگلیسی و مهارت های زبانی را نشان داد. همچنین، نتایج آزمون مدلسازی معادلات ساختاری حاکی از آن بود که، مدل پیشنهادی تحمل ابهام با داده ها تناسب خوبی دارد که نمایانگر وجود رابطه ی بین میزان تحمل ابهام و مهارت های زبانی می باشد. نتایج نشان داد که جنسیت عاملی موثر در میزان تحمل ابهام نیست. به علاوه، نتایج یافته های مربوط به هویت فرهنگی نمایانگر این مطلب است که بیشتر زبان آموزان ایرانی دارای هویت فرهنگی assimilation می باشند. هرچند که از نظر یادگیری زبان میان این گروه و سایر گروه ها تفاوتی مشاهده نشد بدین معنا که assimilation به فرهنگ انگلیسی هیچ رابطه ی معنا داری با میزان موفقیت زبانی ندارد. جنسیت، عامل موثری در هویت فرهنگی زبان آموزان بدست نیامد. نتایج مصاحبه نیز این مطلب را تأیید می کند که قرار گرفتن در معرض زبان و فرهنگ انگلیسی، نقش چشمگیری در جدایی فرهنگی زبان آموزان ایرانی دارد. در پایان نتایج مورد بررسی قرار گرفت و پیشنهادهایی به مولفان، مدرسان و زبان آموزان ارائه شده است.
زکیه اولادی بهزاد قنسولی
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین میزان تمایل به ارنباط برقرار کردن با دیگران به زبان انگلیسی و روشهای یادگیری زبان و استانه تحمل افراد در بین فراگیران زبان انگلیسی می باشد.بدین منظور پرسش نامه های میزان تمایل به ارتباط برقرار کردن با دیگران و روشهای یادگیری زبان و استانه تحمل به 164 دانشجوی ایرانی که در حال یادگیری زبان انگلیسی بودند داده شد.آمار توصیفی نشان داد که فراگیران زبان انگلیسی در مورد میزان تمایل به ارتباط برقرار کردن با دیگران و همچنین استانه تحمل در سطحی متوسط هستند.تحلیل های همبستگی نشان داد که بین آستانه تحمل و میزان تمایل به ارتباط برقرار کردن رابطه مثبتی وجود دارد و همچنین بین میزان ارتباط برقرار کردن با دیگران و روشهای ذهنی شناختی فراشناختی اجتماعی و عاطفی رابطه مثبتی وجود دارد اما هیچ گونه رابطه ای با روشهای جبرانی دیده نشد.نتایج تحلیلات رگراسیون نشان داد که بین شش روش یادگیری زبان و آستانه تحمل که به عنوان پیش بینی کننده های میزان تمایل به ارتباط برقرار کردن با دیگران در نظر گرفته شده بودند تنها دو متغیر شناختی و اجتماعی این میزان تمایل به ارتباط را پیش بینی میکند.به منظوربررسی بیشتر یافته ها تحلیلات واریانس نیز انجام شد تا مشخص شود که ایا دانشجویانی که تمایل بیشتری به ارتباط برقرار کردن دارند روشهای یادگیری بشتری در کلاس استفاده می کنندیا نه و نتایج این فرضیه را ثابت کرد.
الهه رضوانی محمدرضا هاشمی
در سال های اخیر ارزشیابی پویا در حوزه های مختلف آموزشی کاربرد زیادی پیدا کرده است. ارزشیابی پویا که ریشه در نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی دارد آموزش و ارزشیابی را دو فعالیت مجزا و یا حتی مکمل نمی داند بلکه این دو را فعالیتی واحد می انگارد که هدف آن شناخت توانایی های افراد از طریق رشد آن توانایی هاست. مطالعه حاضر در نظر دارد با پیاده کردن اصول ارزشیابی پویا در کلاس های ترجمه پیشنهادهایی برای اصلاح برخی از ناکارآمدی های شیوه های رایج آموزش و ارزشیابی ترجمه ارائه دهد. در این ارتباط مطالعه حاضر به بررسی این موضوعات می پردازد: 1) مقایسه کارآمدی تدریس ترجمه از طریق پیاده کردن اصول ارزشیابی پویا با کارآمدی تدریس ترجمه به شیوه انتقالی؛ 2) ارائه طبقه بندی از انواع واسطه هایی که مدرسان ترجمه می توانند برای بهبود عملکرد فراگیران در کلاس های ترجمه بکاربرند؛ و 3) چگونهگی درک بهتر پیشرفت فراگیران ترجمه از طریق ارزشیابی پویا. یک گروه همگون شده 10 نفره از دانشجویان رشته مترجمی زبان انگلیسی در نظر گرفته شد و این 10 فراگیر به دو گروه پنج نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. سپس هر کدام از فراگیران در شش جلسه خصوصی ترجمه با محقق شرکت کردند. در کلاس های گروه آزمایش ترجمه بر اساس اصول ارزشیابی پویا و و در کلاس های گروه گواه ترجمه به شیوه انتقالی تدریس می شد. همه فراگیران قبل و بعد از شروع دوره کلاس در دو امتحان ترجمه پیش آزمون و پس آزمون شرکت کردند که نتیجه آن ها توسط آزمون های من ویتنی و ویلکاکسون مقایسه شد تا کارآمدی هرکدام از شیوه های تدریس بصورت مستقل و نیز در ارتباط با هم بررسی شود. بر اساس نتایج بدست آمده فراگیران گروه آزمایش توانسته بودند ظرف مدت نسبتا کوتاهی توانایی ترجمه خود را بصورت معناداری ارتقا بخشند. گفت و گو های میان میانجی و فراگیران در جلسات گروه آزمایش ضبط و نوشته شد. با بررسی دقیق این گفت و گوها انواع مختلف واسطه هایی که مدرس ترجمه در کلاس های گروه آزمایش بکار برده بود شناسایی گردید. به علاوه، انواع واسطه ها و بسامد استفاده از آن ها در جلسات اول و آخر فراگیران گروه آزمایش با هم مقایسه شد تا میزان پیشرفت هر یک از فراگیران بررسی شود. این روش می تواند تصویر دقیق تری از رشد توانایی ترجمه فراگیران فراهم آورد.
حمید خسروانی فرد رضا پیشقدم
چکیده رساله/پایان نامه : طراحی برنامه درسی بخشی جدایی ناپذیر از آموزش زبان انگلیسی است??تعدادی برنامه های درسی توسط دانشمندان مختلف از زمان ظهور آموزش زبان انگلیسی ارائه شده است، که آخرین آن توسط?پیشقدم (2011) به نام "برنامه درسی زندگی محور" ارائه شده است که در آن مسائل مربوط به زندگی بجای زبان در کلاس های آموزش زبان انگلیسی مورد اولویت قرار می گیرد. با توجه به ظهور اخیر این برنامه درسی و کاستی پژوهش در مورد اثربخشی آن، این مطالعه با هدف روشن کردن موضوع مورد نظرانجام شد. هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط بین موفقیت مدرسان زبان انگلیسی و اعتقاد به آموزش زبان زندگی محور??lrltb??در زمینه زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی،در ایران بود?? برای این منظور، 200 نفر مدرس-100نفر از بخش مدارس خصوصی و نفر100 از بخش مدارس ملی و 1771 نفر از دانش آموزان آنها به عنوان شرکت کنندگان دراین مطالعه پژوهشی انتخاب شدند?? در مرحله اول مطالعه به مدرسان "پرسشنامه باورهای آموزش زبان زندگی پاسخگو" وبه دانش آموزان آنها " پرسشنامه ویژگی های مدرسان موفق زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی" ?داده شد??نتایج مطالعه همبستگی نشان داد که همبستگی بالایی بین موفقیت مدرس و lrltb??و همچنین خرده مقیاس های دو متغیر وجود دارد??مقایسه مدرسان مرد و زن در مورد همبستگی بین متغیرها هیچ تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد???اما مقایسه مدرسان مدارس غیر دولتی آموزش زبان انگلیسی و دولتی از نظر ارتباط بین متغیرها نشان داد که رابطه به شدت قویتری برای گروه دوم دارند.?نتایج حاصل از معادلات رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که?lrltb??کل پیش بینی کننده قوی از موفقیت مدرس بود و همچنین خرده مقیاس های آن در ساخت یک پیش بینی قوی موفق بودند?? مقایسه قدرت پیش بینی متغیرهای مستقل با توجه به جنسیت هیچ تفاوت معنی داری نشان نمی دهد?? مقایسه قدرت پیش بینی متغیرهای مستقل تفاوت معناداری بین مدرسان مشغول به آموزش در مدارس غیر دولتی آموزش زبان و مدارس ملی نشان می دهد?? متغیر های پیش بینی کننده در مورد نمرات موفقیت مدرسان در مورد مدرسان مدارس دولتی به طورقابل توجهی قوی تر بودند???برای تجزیه و تحلیل بیشتر داده های جمع آوری شده ، تجزیه و تحلیل یک تابع تشخیص سه گروهی به منظور تعیین نمرات موفقیت مدرسان با استفاده از lrltb? و خرده مقیاس های آن از جمله توانمند سازی زندگی محور، افزایش سازگاری، ارتقای اجتماعی گرا، و ارجعیت مسایل زندگی به مسایل زبانی?در این مطالعه بررسی شد. صحت برآورد این?مدل ازموفقیت مدرس یا عضویت در گروه با متوسط دقت هفتاد و یک درصد تخمین زده شد اما هیچ یک از متغیرهای تفکیک نتوانستند بسیاری از واریانس در موفقیت کل راتوضیح دهند. در مرحله دوم مطالعه، فاز کیفی، پژوهشگر تلاش کرد تا برای کشف کردن تفاوت های بین مدرسان با بالاترین و پایین ترین سطح از lrltb?با مد نظر قرار دادن روش تدریس ، استراتژی های مورد استفاده، تکنیک های مدیریت کلاس درس، و انواع سوالاتی که ازدانش آموزان میپرسند به مشاهده 10 کلاس از مدرسان از این دو گروه?بپردازد.?جمع آوری داده ها با استفاده از "یادداشت های میدانی" و "چک لیست مشاهده کلاس درس" انجام شد??نتایج تفاوت معنی داری بین آنها از نظر روش آموزش و نحوه ی برخورد با دانش آموزان را در کلاس درس نشان داد?مقایسه قدرت پیش بینی متغیرهای مستقل تفاوت معناداری بین مدرسان مشغول به آموزش در مدارس غیر دولتی آموزش زبان و مدارس ملی نشان می دهد??متغیر های پیش بینی کننده در مورد نمرات موفقیت مدرسان در مورد مدرسان مدارس دولتی به طورقابل توجهی قوی تر بودند??برای تجزیه و تحلیل بیشتر داده های جمع آوری شده ، تجزیه و تحلیل یک تابع تشخیص سه گروهی به منظور تعیین نمرات موفقیت مدرسان با استفاده از lrltb?و خرده مقیاس های آن از جمله توانمند سازی زندگی محور، افزایش سازگاری، ارتقای اجتماعی گرا، و ارجعیت مسایل زندگی به مسایل زبانی?در این مطالعه بررسی شد.صحت برآورد این?مدل ازموفقیت مدرس یا عضویت در گروه با متوسط دقت هفتاد و یک درصد تخمین زده شد اما هیچ یک از متغیرهای تفکیک نتوانستند بسیاری از واریانس در موفقیت کل راتوضیح دهند. در مرحله دوم مطالعه، فاز کیفی، پژوهشگر تلاش کرد تا برای کشف کردن تفاوت های بین مدرسان با بالاترین و پایین ترین سطح ازlrltb? با مد نظر قرار دادن روش تدریس ، استراتژی های مورد استفاده، تکنیک های مدیریت کلاس درس، و انواع سوالاتی که ازدانش آموزان میپرسند به مشاهده 10 کلاس از مدرسان از این دو گروه?بپردازد.?جمع آوری داده ها با استفاده از "یادداشت های میدانی" و "چک لیست مشاهده کلاس درس" انجام شد?? نتایج تفاوت معنی داری بین آنها از نظر روش آموزش و نحوه ی برخورد با دانش آموزان را در کلاس درس نشان داد?
شورانگیز قوی اندام رضا پیشقدم
هدف اصلی پژوهش حاضر تهیه و بررسی روایی سازه ای "پرسشنامه ی کمال گرایی معلم های زبان" و "پرسشنامه ی ریسک پذیری زبان آموزان" در موسسات آموزش زبان به علاوه ی تعیین کردن سازه های دو پرسشنامه می باشد. برای پیشبرد این هدف، دو پرسشنامه طراحی شده و سپس به همراه پرسشنامه ی تمایل به برقراری ارتباط در زبان خارجی در میان 525 زبان آموز در موسسات آموزش زبان در مشهد توزیع شد. برای بررسی روایی سازه ای دو پرسشنامه ی طراحی شده از مدل آماری رش استفاده شد که نشان داد چهار مورد سوالی در پرسشنامه ی ریسک پذیری زبان آموزان باید حذف شود. سپس، به منظور تعیین سازه های دو پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد که شش سازه برای پرسشنامه ی کمال گرایی معلم های زبان تعیین گردید و برای پرسشنامه ی ریسک پذیری زبان آموزان نیز پس از حذف دو مورد سوالی چهار سازه مشخص شد که هر کدام نام گذاری شد. به علاوه، مدل سازی معادلات ساختاری برای پیدا کردن مدل تعامل بین سازه های هر پرسشنامه و تایید آنها اجرا شد. نتایج این تحلیل وجود شش سازه در پرسشنامه ی کمال گرایی معلم های زبان و چهار سازه در پرسشنامه ی ریسک پذیری زبان آموزان را تایید کرد. در مرحله ی دوم این پژوهش، محقق رابطه های بین کمال گرایی معلم های زبان، ریسک پذیری زبان آموزان و تمایل زبان آموزان به برقراری ارتباط را مورد بررسی قرار داد. در راستای این هدف، ابتدا تحلیل همبستگی برای تحلیل تعامل بین سازه های سه پرسشنامه به کار برده شد که نتایج آن چندین رابطه ی معنادار بین سازه های مختلف را نشان داد. سپس، از تحلیل واریانس استفاده شد که تفاوت معناداری بین تاثیر معلم های زبان با کمال گرایی بالا و معلم های زبان با کمال گرایی پایین بر روی ریسک پذیری زبان آموزان و تمایل به برقراری ارتباط زبان آموزان را نشان داد. در پایان، یافته های پژوهش بحث شده و کاربردهای آن برای آموزش زبان انگلیسی ارائه شده است.
سارا خجسته پور آذر حسینی فاطمی
هدف از اجرای این پروژه بررسی نقش هوش معنوی و هوش فرهنگی دانشجویان زبان ایرانی در موفقیت تحصیلی آنها می باشد و همچنین یافتن اینکه کدام هوش ، معنوی یا فرهنگی، نقش پیش بینی کننده در موفقیت زبانی دانشجویان زبان انگلیسی ایرانی را دارد و نیز قدرت پیش بینی کننده زیر مجموعه های هوش فرهنگی بر هوش معنوی تجزیه و تحلیل شد. علاوه بر موارد فوق تفاوت گرایش های تحصیلی زبان انگلیسی، آموزش- ادبیات- ترجمه، در ارتباط با هوش معنوی و فرهنگی بررسی شد و نیز هوش معنوی و فرهنگی با توجه به تفاوتهای جنسیتی ، مرد و زن ، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. برای رسیدن به اهداف فوق، 270 دانشجوی زبان دختر و پسر که در دانشگاههای مشهد و بجنورد در حال تحصیل بودند،انتخاب شدند. دو پرسشنامه، هوش معنوی و هوش فرهنگی، و معدل دانشجویان که از اداره آموزش دانشگاه درخواست شده بود، در جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها،روشهای آماری ضریب هم بستگی گشتاوری پیرسون، آزمون رگرسیون،آزمون تحلیل واریانس و آزمون t مستقل استفاده گردید. نتایج مشخص کرد که هوش فرهنگی در مقایسه با هوش معنوی نقش معنا دارتری در موفقیت زبانی دانشجویان ایرانی دارد. علاوه بر این در میان زیر گروههای هوش فرهنگی، هوش فرهنگی فراشناختی و انگیزه ای پیش بینی کننده هوش معنوی بودند و همچنین گرایش تحصیلی زبان انگلیسی هیچ گونه تفاوت معناداری را در هوش معنوی و فرهنگی سبب نشد. نهایتا" مشخص شد که دانشجویان پسر در مقایسه با دانشجویان دختر از هوش فرهنگی بالاتری برخوردار می باشند. در خاتمه کاربردها این دستاورد مورد بحث قرار گرفت و پیشنهادات برای تحقیقات آینده مطرح شد.
حمیدرضا عسگریان یزدی رضا پیشقدم
تهیه و سنجش روایی و پایایی پرسشنامه معلمین موفق زبان انگلیسی در مدارس دولتی در ایران و یافتن ذهنیت های مدیران، معلمین و دانش آموزان در این باره از اهداف اصلی این تحقیق است. سوالات پرسشنامه از میان ایده ها و نظرات حاصل از مصاحبه با پنج مدیر، پنج دبیر زبان انگلیسی و پنج دانش آموز دبیرستانی در مشهد استخراج شده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی پرسشنامه وجود پنج فاکتور زیر را نشان داد : "روش تدریس"، "ابعاد روانشناختی"، "دانش"، "ابعاد فرهنگی و زبانی"، و "شخصیت". این روند بخش کیفی کار را تشکیل داد. در بخش کمی پرسشنامه حاصله بعد از اجرای آزمایشی، ویرایش نهایی و تایید اساتید به بیست و شش دبیر زبان انگلیسی و ششصد و ده دانش آموز آنها داده شد که همگی داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. تجزیه و تحلیل آمارهای توصیفی و تحلیلی نشان داد که تفاوت قابل ملاحظه ای بین نظرات معلمین و دانش آموزان درباره ی یک معلم موفق وجود دارد. این تفاوت بین نظرات داوطلبان مرد و زن نیز مشهود بود. متخصصین و افراد عادی (دبیران و دانش آموزان) نیز باهم در این رابطه اختلاف عقیده معناداری داشتند. امید می رود مباحث، نتایج کاربردی ارائه شده و پیشنهادات این تحقیق بتواند تا حدی این شکاف عقیده را پر کند و پلی باشد میان معلمین، مسئولین و دانش آموزان. تحقیق همچنین نشان داد که معلمین و دانش آموزان آنها به فاکتور شخصیت بهای زیادی میدهند، مخصوصا سوالات مربوط به "منظم بودن" و "دلسوز بودن" بیشترین میانگین را به خود اختصاص دادند. تفاوت این تحقیق با مطالعات دیگر در آن بود که افراد مورد تحقیق به علم و توانایی و مهارت دبیران هم تاکید زیادی داشتند.
صابر اندرگانی تبریز رضا پیشقدم
هدف اصلی در این مطالعه تعیین میزان شباهت مفهوم معلم زبان انگلیسی موفق در ذهن مدرسین زبان انگلیسی و زبان آموزان از معلم زبان انگلیسی موفق در آموزشگاه های خصوصی زبان مشهد می باشذ. در راستای این هدف، پرسشنامه معلم زبان انگلیسی موفق(fltss) طراحی و روایی و پایایی آن سنجیده شد در این پژوهش 68 مدرس و 650 زبان آموز شرکت کردند. نتایج حاصله از تحلیل عاملی تاکید (cfa) هفت عامل را آشکار ساخت: "شخصیت"، "روش"، "ظاهر"، "جنبه زبانشناسی"، "جنبه فرهنگی"، "دانش" و "جنبه روانشناختی". نتایج حاصل از تی تست مستقل نشان داد که هر دو جنسیت نظر مشابهی نسبت به معلم زبان موفق از نظر "شخصیت"، "روش"، "ظاهر"، "جنبه زبانشناسی"، و "جنبه فرهنگی" داشتند، اما تفاوت معناداری با در نظر گرفتن جنبه "روان شناسی" و جنبه "زبان شناسی" بین آقایان و خانوم ها به چشم میخورد. به عبارت دیگر خانوم های شرکت کننده "جنبه روانشناسی" و "جنبه زبانشناسی" را مهم تر از آقایان می دانستند. از لحاظ وضعیت شرکت کنندگان (مدرس-زبان آموز) تفاوت معناداری در عامل های "شخصیت"، "روش کار"، "جنبه روانشناختی"، "ظاهر" و "جنبه فرهنگی" وجود نداشت. در حالیکه در عامل های "دانش"و "جنبه روانشناسی" تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده شد، به این مفهوم که زبان آموزان در مقایسه با مدرسین به "دانش" و "جنبه زبانشناسی" وزن بیشتری میدادند.
امیر حسین حسینی بهزاد قنسولی
"آسیب ویژه ء نحوی زبان"، اختلالی درحوزه صرفی و از نوع نحوی/لغوی می باشد. عارضهء فوق که از زیر مجموعه های" آسیب ویژهء زبان" می باشد، نخست توسط پروفسور وندرللی (1994) معرفی شد. پروفسور وندرللی (1994) اختلال فوق را بر پایه ء مشاهدات خویش از عملکرد کودکان در تولید/درک جملات مجهول انگلیسی بنا نهاد. ایشان متعاقبا در توجیح این نظریه، با تکیه بر نظریه زبانی کمینه گرائی (1995)، تئوری دیگری تحت عنوان" نقص نمایشی در روابط پیوسطه" را ارائه داد. تحقیق حاضر، با تکیه بر نطریه گانشو وا سپارکس (1991) با نام " تفاوت در رمز گشائی زبانشناختی"، به بررسی "آسیب ویژه ء نحوی زبان" در حوزهء " یادگیری زبان دوم" پرداخته است. در این رابطه دو مجموعه سوال تحت عناوین "عبارات مجهول و معلوم در فارسی" و "عبارات مجهول و معلوم در انگلیسی" توسط محقق پایاننامهء در دست تنظیم شد تا بدین وسیله نشانه های "آسیب ویژه ء نحوی زبان" در بین گروهی از نوجوانان فارسی زبان که به یادگیری زبان انگلیسی مشغولند جستجو شوند. با تکیه بر نطریه " تفاوت در رمز گشائی زبانشناختی" تحقیق حاضر، از نقطه نظری خاص، به غریب بودن سازه ای نظری با نام "ناتوانی خاص در یادگیری زبان دوم" پرداخته است. "ناتوانی خاص در یادگیری زبان دوم" معتقد است که محیط " یادگیری زبان دوم" استقلال ایجاد اختلالی منحصر به این محیط خاص را دارد. با تکیه بر نظریه زبانی کمینه گرائی (1995) و "جهانی بودن سازهء مجهول"، تحقیق حاضرتفاوت در دو زبان حاضر را کاهش داده است. ساختار منفعل بنابراین، با تشکیل پایهء فرضی و ابزار اصلی اندازه گیری، فاصله زبانی بین دو زبان فارسی و انگلیسی را کاهش داده است. از سوی دیگر، منفعل فارسی دارای یک محل بحث برانگیز شده در دستور گشتاری فارسی( دبیرمقدم، 1982a، معین، 1974) میباشد. نتایج این مطالعه، بنابراین، قادر خواهد بود تفسیری از ساختار منفعل فارسی داشته باشد. در این مطالعه، یک گروه ایرانی صد وشصت نفری از زبان آموزان بالای سطح متوسط زبانی، جمعیت مطالعه را تشکیل دادند. شرکت کنندگان مرد و زن، با متوسط سن 16 سالگی، با آزمون زبان ساختار منفعل فارسی/ انگلیسی که توسط پژوهشگر حاضر طراحی شده است، آزمایش شدند. پس ازاجرای آزمون منفعل انگلیسی در دو تکرار، جمعیت اصلی به بیست و یک عضو است، که در زیر نمرهء متوسط قرار گرفتند، کاهش یافت. آزمون ساختار منفعل فارسی، که مانند آزمون زبان انگلیسی در توجه به محتوای آن مورد تایید قرار گرفته بود، به بیست و یک شرکت کننده داده شد. دو شرکت کننده، با گرفتن نمره زیر متوسط در آزمون منفعل فارسی، شناسایی شدند. با حساسیت روانسنجی ثابت شده در دو آزمون منفعل انگلیسی و فارسی، مطالعه در شناسایی دو زبان آموزان خارجی که با نقص نحوی در هر دو زبان خود مواجه هستند، تحقیق حاضرموفقیت اولیهء خود را کسب کرد.
متین برادران خاکسار بهزاد قنسولی
حوزه تدریس درک مطلب و استراتژی های خواندن از طریق برون فکنی اندیشه و الگو سازی حوزه ی نسبتا جدیدی است که به عنوان یک روش آموزشی مفید تلقی میشود. این تحقیق تاثیر تدریس استراتژی خواندن از طریق روش برون فکنی اندیشه به عنوان یک روش آموزشی و درک مطلب دانش آموزان بررس میکند. محقق همچنین در تلاش است که تاثیر موفقیت دانش آموزان که در نتیجه تدریس استراتژی های خواندن است را بر خود کارآمدی دانش آموزان در مهارت خواندن بررسی کند. به این منظور 47 دانش آموز سوم راهنمایی از 3 کلاس در 2 مدرسه راهنمایی در منطقه کوهسرخ به عنوان شرکت کنندگان در تحقیق انتخاب شده اند. قبل از شروع جلسه ی آزمایش برای اطمینان از یک سطح بودن دانش آموزان در مهارت خواندن یک آزمون درک مطلب به عنوان پیش آزمون به دانش آموزان داده شد. همچنین قبل از شروع یک پرسش نامه خود کارآمدی همراه با پیش ازمون جهت ارزشیابی سطح خود کارامدی دانش اموزان در مهارت خواندن به آنها داده شد. در این آزمایش سه گروه حضور داشتند. گروه کتنرل که که جز برگزاری امتحان ریدینگ به همان روش قبلی تدریس می شد و دو گروه آزمایش که در این گروه ها استراتژی های خواندن به وسیله معلم دانش آموزان معرفی و الگو سازی میشد. دومین کروه آزمایش غیر از توضیح و تدریس استراتژی ها آموزش یکسانی با کروه اول داشته اند. در پایان آزمایش دانش آموزان برای بار دوم یک آزمون درک مطلب از کتاب خط سفید به عنوان پس آزمون دریافت کردند هم چنین به منظور سنجش خود کار آمدی دانش آموزان در پایان آزمایش یک پرسشنامه خود کارامدی برای بار دوم به دانش آموزان داده شد. نتایج آزمایش نشان داد که دانش آموزان در گروه آزمایش که در زمینه استفاده از استراتژی های ریدینگ آموزش دیده اند نمرات بهتری در آزمون درک مطلب ریدینگ دریافت کرده اند. بنابراین نتایج نشان داد که تدریس استراتژی های درک مطلب خواندن به طور چشم گیری موفقیت علمی دانش آمزان سوم راهنمایی را در حوزه درک مطلب خواندن بهبود می بخشد. بعلاوه این تحقیق شواهدی مبنی بر تاثیر مثبت موفقیت در درک مطلب به واسطه ی تدریس استراتژی بر خودکارآمدی دانش آموزان در مهارت خواندن را نشان میدهد.
نفیسه هیبتی آذر حسینی فاطمی
این پایان نامه جهت بررسی رابطه بین فرهنگ و تحمل ناشناخته ها و تاثیر ان بر رشد توانایی زبان دوم انجام شده است .این بررسی تلاش دارد رابطه ی بین تحمل ناشناخته ها و از خود بیگانگی فرهنگی را بیابد. برای رسیدن به این مهم د و متغیر اندازه گیری شد و تاثیر انها بر یکدیگر بررسی شد.شرکت کنندگان در این پژوهش 60 دانشجوی زبان انگلیسی و 60 دانشجوی زبان عربی بودند که در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل می کردند.دانش اموزان هر گروه براساس میزان تماسشان با زبان خارجی تقسیم شدند.یعنی 30 دانشجو سال اول عربی و 30 دانشجوی سال سوم عربی بودند.از طرف دیگر 30 دانشجوی سال اول انگلیسی و 30 دانشجوی سال سوم انگلیسی در پژوهش شرکت کردند.از این جهت دانشجویان از لحاظ زبان و سالهای تماس با زبان خارجی با هم مقایسه شدند.چون تعداد دانشجویان دختر و پسر قابل مقایسه نبود دانشجویان از لحاظ جنسیت با هم مقایسه نشدند. دو ازمون t-test و میزان هبستگی انجام شد.نتایج ازمون همبستگی نشان داد که مدت زمان تماس با زبان خارجی تاثیری در میزان تحمل ناشناخته ها یا از خود بیگانگی فرهنگی ندارد.نتایج ازمون t-test نشان داد که زبان بر میزان ازخود بیگانگی فرهنگی و تحمل ناشناخته ها تاثیر دارد.در پایان داده ها بررسی شد و نتایج عنوان شد
حمیده یزدان پور رضا پیشقدم
هدف از نگارش این پایان نامه ابتدا طراحی و پایا کردن مقیاسی برای اندازه یری میزان توجه دریافتی یک معلم و سپس یافتن رابطه ی بین این اندازه و میزان فرسودی شغلی معلمان مشغول بکار در موسسات زبان بود. به این منظوراز فرآیندهای آماری متعددی استفاده شد.آمار بیانگر این بود که توجه دریافتی یک معلم از پنج منبع متفاوت تامین میشود. این منابع شامل توجه دریافتی از دولت و مردم توجه دریافتی ازمسوولین موسسه توجه دریافتی از همکاران و کادر دفتر آموزشگاه توجه دریافتی از والدین زبان آموزان و توجه دریافتی از زبان آموزان است.
فهیمه صبوری رضا پیشقدم
این تحقیق در ساختار چهار مرحله ای خود هشت هدف را دنبال کرد: در مرحله اول، تنها هدف طراحی و معتبر سازی پرسشنامه ای بومی بر اساس مدل فرهنگی شش بعدی هافستد (2010) بود. این کار با استفاده از داده های جمع شده از 370 نفر و توسط روش آماری sem انجام شد. مرحله دوم که با استفاده از داده های جمع شده از 170 معلم زبان انگلیسی انجام شد دارای دو هدف بود: هدف اول، بررسی فرسایش کاری معلمان زبان از دید ابعاد فرهنگی، که توسط روش آماری mca تحقق یافت، و هدف دوم، بررسی قدرت پیش بینی فرسایش کاری معلمان توسط ابعاد فرهنگی، که با استفاده از روش آماری mra صورت گرفت. مرحله سوم که با استفاده از داده های جمع شده از 362 دانشجو انجام شد نیز دو هدف داشت: هدف اول، بررسی اجزای هویت ایرانی از دید ابعاد فرهنگی، که توسط روش آماری mca تحقق یافت، و هدف دوم، بررسی قدرت پیش بینی اجزای هویت ایرانی توسط ابعاد فرهنگی، که با استفاده از روش آماری mra صورت گرفت. و اما مرحله ی آخر که بر روی جمعیتی 1000 نفره از اعضای فرهنگ خراسان رضوی انجام شد سه هدف را دنبال کرد: ابتدا، بررسی فرهنگ خراسان رضوی در چارچوب مدل فرهنگی هافستد و بدست آوردن حد میانگین (هنجار) هر یک از شش بعد برای این فرهنگ که توسط روش آماری multivariate tests تحقق یافت؛ دوم، بررسی رابطه میان جنسیت و ابعاد فرهنگی با استفاده از t-test؛ و سوم، بررسی رابطه میان سن و ابعاد فرهنگی با استفاده از.manova در پایان، نتایج بدست آمده و کاربردهای آنها مورد بحث قرار گرفت.
سعیده بهروزنیا رضا پیشقدم
هدف تحقیق حاضر که شامل دو فاز کیفی و کمی بوده، دارای سه جنبه بوده است: اول، طراحی و معتبر ساختن مقیاس بومی انگاره های ذهنی ایرانیان از ادب/بی ادبی زبانی به شیوه پسامدرن، دوم، طراحی و معتبر ساختن مقیاس بومی اولویتهای جمع آوری داده ی ایرانیان و سوم، بررسی ارتباط بین این دو مقیاس به منظور مشخص ساختن روایی روش تحقیق در ایران از طریق پرسشنامه. فاز کیفی شامل تعدادی سوال در رابطه با انگاره های ذهنی ادب/بی ادبی زبانی در ایران و نیز مقایسه زبان فارسی و انگلیسی در رابطه با مقوله ادب/بی ادبی بود. مصاحبه به روش غیرمستقیم به عنوان روش جمع آوری داده انجام شد. تعداد 60 نفر از سه نسل مختلف – زیر 25 سال، بین 25 تا 50 سال و بالای 50 سال – در مصاحبه شرکت کردند. از این تعداد، از 13 نفر که مدرس زبان انگلیسی بودند، خواسته شد که در مورد تفاوتها و شباهتهای موجود در مورد ادب/بی ادبی در زبان فارسی و انگلیسی توضیح دهند. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار nvivo مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اگرچه تفاوتهایی در زمینه انگاره های ذهنی از ادب/بی ادبی در بین سه نسل وجود دارد، اما خلأ نسلی موجود نمی باشد. و نیز اینکه تفاوتهای فرهنگی بین زبان فارسی و انگلیسی در رابطه با مقوله انگاره های ذهنی از ادب/بی ادبی زبانی وجود دارد. فاز کمی تحقیق با طراحی مقیاس های انگار های ذهنی ایرانیان از ادب/بی ادبی زبانی و اولویتهای جمع آوری داده ی ایرانیان آغاز شد. طراحی مقیاس انگاره های ذهنی ایرانیان از ادب/بی ادبی زبانی براساس یافته های فاز کیفی و نیز در قالب الگوی اسکالن و اسکالن (1995) که شامل سیستم ادب احترام آمیز(dps) ، سیستم ادب دوستانه (sps) و سیستم ادب سلسله مراتبی (hps)بود، صورت گرفت. مقیاس اولویتهای جمع آوری داده ی ایرانیان شامل آیتمهایی در مورد روشهای جمع آوری داده به شیوه مستقیم و غیرمستقیم بود. تعداد 502 شرکت کننده، مقیاس انگاره های ذهنی ایرانیان از ادب/بی ادبی زبانی را تکمیل کردند و از این گروه، تعداد 199 نفر به مقیاس سنجش اولویتهای جمع آوری داده ی ایرانیان پاسخ دادند. از 18 spss برای واردکردن داده ها، محاسبه آمار توصیفی، anova، t-test و تجزیه و تحلیل post-hoc tuckey استفاده شد. علاوه براین، amos 20 برای تعیین روایی ساختاری مقیاسها با استفاده از (cfa) confirmatory factor analysis به کار برده شد. روایی مقیاسها از طریق آلفای کرنباخ تأیید شد. نتایج cfa دو مقیاس انگاره های ذهنی ایرانیان از ادب/بی ادبی زبانی و اولویتهای جمع آوری داده ی ایرانیان را به عنوان ابزارهای معتبر تأیید کرد. نتایج مقیاس انگاره های ذهنی ایرانیان از ادب/بی ادبی زبانی نشان داد که ایرانیان تمایل به استفاده از dps بیشتر از sps و hps دارند، تفاوت معناداری بین سه نسل در رابطه با hps وجود نداشت، گروه زیر 25 سال از sps و dps بیشتر از گروه بین 50-25 سال استفاده کردند، تفاوت معناداری بین زنان و مردان در ارتباط با dps وجود نداشت، مردان تمایل بیشتری در استفاده از sps و hps نسبت به زنان داشتند و رشته های غیرزبان انگلیسی تمایل بیشتری در استفاده از hps، dps و sps نسبت به رشته های زبان انگلیسی داشتند. نتایج مقیاس اولویتهای جمع آوری داده ی ایرانیان حاکی از آن بود که هرچقدر انگاره های ذهنی ایرانیان از ادب/بی ادبی زبانی مودبانه تر می شد، ایرانیان تمایل بیشتری به پاسخگویی به سوالات غیرمستقیم در تحقیق داشتند. علاوه بر این بررسی ارتباط بین تک تک آیتم های زیرمجموعه های مستقیم و غیرمستقیم مقیاس اولویتهای جمع آوری داده ی ایرانیان با مقیاس انگاره های ذهنی ایرانیان از ادب/بی ادبی زبانی نشان داد که هیچ ارتباط معناداری بین آیتم های مستقیم مقیاس اولویتهای جمع آوری داده ی ایرانیان و مقیاس انگاره های ذهنی ایرانیان از ادب/بی ادبی زبانی وجود نداشته، درحالیکه ارتباط معناداری بین مشاهده غیرمستقیم با hps، آیتم استعاری با sps و مصاحبه غیرمستقیم با dps وجود داشت. در خاتمه نتایج و کاربرد مقیاسها در ارتباط با جامعه ایرانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.
سیما ضیایی شیروان علی خزاعی فر
در این پایان نامه قصد بر این بوده تا بر اساس مدل گیرتسن2003تمرین هایی ارایه شود تا درس خواندن متون انگلیسی عمومی را تبدیل به وسیله ای برای تدریس تفکر انتقادی کند. بدین منظور، در ابتدا سه درس از یکی از کتب انگلیسی عمومی مورد تحلیل فرار گرفت و پس از اثبات عدم تمرین های مناسب، محقق تمرین های مورد نظر خود را ارایه داد. گیرتسن 2003دو مدل را در اختیار محقق قرار داد. یکی از آن ها رده بندی سطوح فکری بود که بر اساس تعاریف ارایه شد آن برای هر سطح فکری، می توان تمرین ها و سوالات را دسته بندی کرد. از آن جا که تفکر انتقادی، جزء سطوح بالای فکری است، می توان نتیجه گرفت که اگر سوالی تفکر را در سطوح پایین برانگیزد، اصولا نمی تواند موجب تفکر انتقادی شود. مدل دیگر، جدولی بود که در آن، تفکر انتقادی و تفکر انعکاسی از هم تمیز داده شده بودند. این جدول از آن جهت مفید بود که به محقق کمک می کرد تا بتواند نوع فعالیتی را که منجر به تفکر انتقادی می شود تععین کند. بر اساس مدل اول، محقق ثابت کرد که تقریبا تمام تمرین های سه درس انتخاب شده از کتاب انگلیسی عمومی در سطوح پایین تفکر انتقادی جای داشتند و در نتیجه توانایی تدریس تفکر انتقادی را نداشتند. سپس با استفاده از دو مدل ارائه شده، تمرین های جدید ارائه شدند. کار گروهی، مشورت، مهارتهای زبانی به صورت مرتبط، بحث، دلیل آوری، متقاعد سازی و همچنین گفتار و نوشتار از خصوصیات تمرین های جدید هستند.
فهیمه صبوری رضا پیشقدم
هدف این تحقیق، بررسی آموزش و یادگیری زبان انگلیسی در موسسات زبان ایران، از هر دو دیدگاه توصیفی و تحلیلی، در پرتو تئوری "انگلیسی های دنیا "است. بدین منظور در این تحقیق، هم از داده های کمی وهم از کیفی استفاده شده است. داده های کمی متشکل از 165 پرسشنامه در مورد گرایش (نگرش) به 4 لهجه انگلیسی – بریتانیایی، آمریکایی، فارسی و عربی –میباشد که توسط زبان آموزان از طریق تکنیک matched guise پر شده است. داده های کیفی نیز شامل مصاحبه با 25 نفر به مدت 182 دقیقه و مشاهده 7 کلاس 100 دقیقه ای میباشد. بر اساس نتایج بدست آمده، زبان آموزان لهجه آمریکایی را لهجه استاندارد و بر تر از دیگر لهجه ها به حساب می آورند. این نتایج همچنین نشان داد که دیدگاه ها واعمال بیشتر معلمان و زبان آموزان برخلاف مفاهیم کلیدی و شعارهای تئوری "انگلیسی های دنیا" است. علاوه بر این، نتایج حاصل از این تحقیق مهر تاییدی بود بر ادعای مبنی بر بسر بردن آموزش زبان انگلیسی در ایران در دوره مدرنیسم با باور در "یک انگلیسی دنیا" بجای "انگلیسی های دنیا" .