نام پژوهشگر: ابراهیم موحدی
نظام بهرامی کمیل محمد عبداللهی
چکیده: عنوان طرح: گونه شناسی رویکرد های روشنفکران ایرانی به مدرنیته (از عصر مشروطه تا امروز) طرح مسئله: مباحث روشنفکری از عصر مشروطه تا امروز با همان شدت درحال طرح است و آزمون و خطاهای گذشته تاثیر کمی در پیش بردن این مباحث داشته است و در نتیجه برخی به این باور رسیده اند که مباحث روشنفکری در ایران با بن بست روبرو شده است. همچنین پیوستگی لازم بین عرصه فکر و عمل (روشنفکری و سیاست) وجود ندارد و امکان پیش بینی پیامدهای سیاسی و اجتماعی یک گونه روشنفکری چندان مشخص نیست. اهداف اصلی تحقیق: الف- اهداف نظری 1- نقد و بررسی مبانی نظری و معیارهای ارایه شده برای تقسیم بندی روشنفکران ایرانی 2- ارایه چارچوب نظری و الگویی جدید برای تقسیم بندی روشنفکران ایرانی ب- اهداف توصیفی 1- توصیف ابعاد و ویژگی های مختلف مفاهیم «روشنفکری»، «مدرنیته» و «مدرنیزاسیون» و نشان دادن نسبت آن ها با هم 2- پی گیری رویکرد به مدرنیته در آثار و نوشته های روشنفکران ایرانی یا به عبارت دیگر، بازخوانی، توصیف و مقایسه افکار و اندیشه های روشنفکران ایرانی براساس مدل نظری ارایه شده پرسش های تحقیق: الف- روشنفکران ایرانی چه رویکردهایی به مدرنیته داشته اند؟ ب- ویژگی های مهم رویکردهای مختلف به مدرنیته کدامند؟ پ- براساس رویکردها به مدرنیته، گونه های عمده روشنفکران ایرانی کدامند و مشخصات اصلی هرگونه چیست؟ روش شناسی: این تحقیق از نوع تحقیقات تاریخی است که موضوع مدرنیته را در آثار روشنفکران ایرانی بررسی می کند. جامعه آماری این تحقیق شامل روشنفکران ایرانی در یکصد سال اخیر (از عصر مشروطه تاکنون) است. در این تحقیقات از روش نمونه گیری نظری استفاده می شود. در نمونه گیری نظری محقق برای دست یابی به مقولات عینی که مبین نظریه باشند به انتخاب نمونه هایی دست می زند، ملاک پایان یافتن نمونه گیری در این پژوهش اشباع نظری مقولات است. تعریف مفاهیم - ذات گرایی یا ذات باوری دیدگاهی فلسفی است که اعلام می کند همه هستندگان دارای ویژگی یا ویژگی های بنیادی و اساسی خود هستند. ویژگی یا بنیاد هر چیز سبب می شود که آن چیز همان که هست باشد. در این دیدگاه هیچ چیز خاصی بدون ویژگی ذاتی خود نمی تواند وجود داشته باشد. ذاتگرایان فرض می کنند که لغات و پدیده ها، معنا و هویت ثابتی دارند. - غیرذات گرایی رویکردی است که بر اساس آن، مفاهیم، اشیاء، افراد، ارزش ها و گزاره ها، هستی عام و ثابتی ندارند. از این منظر، زبان، فرهنگ و گفتمان های مختلف، هویت و معنای متفاوت و سیالی را برای مفاهیم، ارزش ها و پدیده ها ایجاد می کنند. به عبارت دیگر، هیچ واقعیت عینی یعنی فرا انسانی و فرا اجتماعی ای وجود ندارد و واقعیت ها برساخته ذهن افراد و جامعه هستند. غیرذاتگرایی به این معنا است که حقیقت های عام و جهان شمول وجود ندارد، زیرا حقیقت محصول فرهنگ است و در زمان و مکان های مشخص ساخته می شود. - روشنفکر روشنفکر کسی است که با معیار قرار دادن «عقل نقاد» موضع گیری اش(مثبت یا منفی) را نسبت به مدرنیته و پیامدهای آن بیان می کند. به عبارت دیگر ایرانی هایی که همزمان با ورود گسترده دستاوردهای فکری و مادی غرب در اواخر دوران قاجار، به این رویارویی و پیامدهای مثبت یا منفی آن اندیشیده و اندیشه های خود را در جامعه اشاعه داده اند؛ روشنفکر محسوب می شوند. گونه های روشنفکران ایرانی براساس رویکرد (درک) آنها از مدرنیته ذات گرایان الف. مخالفان ذات گرای مدرنیته 1. رویکرد سنتی 2. رویکرد فلسفی (فردید، نصر، داوری، شایگان متقدم) ب. موافقان ذات گرای مدرنیته 1. راست ها (لیبرال ها، آخوندزاده، تقی زاده، آدمیت، ملکیان، آقاخان کرمانی، سروش متأخر) 2. چپ ها (حزب کمونیست ایران، حزب توده، سوسیال دمکرات، رسول زاده، احسان طبری، کیانوری، چپ های اروپایی) غیرذات گریان الف. پارادایم اسلامی 1. اسلام راست: (اسدآبادی، نایینی، طالقانی، بازرگان، ابراهیم یزدی ، سروش متقدم، کدیور) 2. اسلام چپ: (شریعتی) 3. اسلام فقهی: (علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید بهشتی، امام خمینی) ب. پارادایم بومی گرا (شادمان، جلال، نراقی، ملی ـ مذهبی ها، عزت الله سحابی) پ. پارادایم چپ بومی (چپ های راه سومی مانند خلیل ملکی و جلال) نتیجه گیری: در رویکرد ذات گرایانه به مدرنیته؛ بعد عینی ذات گرایانه، همان ابزارهای عام و جهانشمول است که برای تغییر و کنترل جهان ضروری است. این بعد همان نوسازی یا مدرنیزاسیون است که شامل فرایندها، مکانیسم ها، ابزار و لوازم عینی عمل در جامعه است. اما بعد ذهنی ذات گرایانه مدرنیته، همان مولفه های ذهنی- فلسفی جهانشمولی است که در بین تمام انسان ها مشترک است. به عبارت دیگر، این بعد مدرنیته شامل اهداف و ارزش های عام ذهنی است؛ که عقل بشری قادر به درک و پذیرش آن است. بعد ارزشی مدرنیته با شاخص هایی همچون عقلانیت، فردگرایی، انسان محوری، دموکراسی، سکولاریسم و انواع آزادی ها شناخته می شود. ب- رویکرد غیرذات گرایانه به مدرنیته نیز شامل دو بعد عینی و ذهنی می شود؛ با این تفاوت که این ابعاد، کلی و جهانشمول نبوده و براساس شرایط تاریخی و فرهنگی شکل می گیرند. برای مثال در بعد عینی غیرذات گرایانه ما با نوعی نوسازی مواجه هستیم که در هر کشور بر اساس ظرفیت ها و قابلیت های فرهنگی، اولویت های سیاسی، شرایط بین المللی و فرصت های تاریخی اجرا می شود. اما بعد ذهنی مدرنیته غیرذات گرا، موضوعات و پدیده هایی مانند اخلاق، حقوق، عدالت، آزادی و دموکراسی را کاملاً محلی و خاص می دانند. امتیازات گونه شناسی پیشنهادی: 1. جامع بودن 2. مانع بودن 3. تمرکز بر اندیشه بجای اندیشمند 4. امکان استفاده از تجربیات تاریخی و نشان دادن نسبت اندیشه ها بایکدیگر 5. امکان بررسی نسبت گونه های روشنفکری با سیاست 6. فراهم آوردن امکان بازخوانی تمام آثار روشنفکران ایرانی
حسین دبیریان تهرانی محمد عبدالهی
یافته های این تحقیق بیانگر این موضوع است که در میان والدین و فرزندان هر سه نوع هویت جمعی وجود دارد اما آنچه که در میان والدین و فرزندان تفاوت معناداری دارد اینست که در میان والدین هویت جمعی غالب، خاص گرایانه، می باشد و برای فرزندان هویت جمعی غالب عام گرایانه تر (فراملی) می باشد و آنچه که بین هر دو گروه شباهت دارد ضعف هویت ملی است. این مطلب در وهله اول بیانگر ضعف هویت ملی (فرزندان – والدین) می باشد. به طوری که برای فرزندان پس از گذار از جامعه ساده به پیچیده به جای جذب در هویت ملی به سمت هویت جهان وطن گرایش می یابد و در میان والدین نیز این فرآیند جذب و ایجاد همبستگی با هویت ملی صورت نمی گیرد و آنچه که برجستگی بیشتری می یابد قویتر بودن گرایش های قومی، طایفه ای، قبیله ای و... می باشد.
مهدی امیدی ابراهیم موحدی
از میان رفتن قیود اجتماعی گذشته که سبب تحول فرایند فردگرایی شده است ، سبک زندگی را در مرکز فرایند هویت یابی افرادی قرار داده است که اکنون باید خود سازنده شخصیت و هویت خویشتن باشند . در این راستا مصارف نمایشی مرتبط با بدن به یکی از تکیه گاه های اساسی این فرایند بدل شده است . در این میان به ویژه جراحی های زیبایی به واسطه حجم و کیفیت تغییری که میتوانند در ظاهر فیزیکی افراد ایجاد کنند از اهمیت بسزایی برخوردارند . خاصه در ایران ، افزایش شمار چنین اعمالی پژوهشگران علوم اجتماعی را وامیدارد که دست به تحقیقات وسیعتری در این خصوص بزنند . البته متاسفانه تاکنون تحقیقات اندکی در این خصوص صورت گرفته است . با توجه به این موضوع، تحقیق حاضر بر آن است که در پی دستیابی به پاره ای از عوامل اجتماعی این نوع عمل های جراحی تا حدی شکاف نظری در این حوزه را بپوشاند . جامعه آماری تحقیق حاضر تمام کسانی را شامل میشود که در زمان اجرای این تحقیق ( از 15بهمن تا 25 اسفند سال 1390) در شهر اصفهان به یکی از مراکز عمل جراحی مراجعه کرده اند . در نهایت با در کنار هم قرار دادن 180 نفر از کسانی که در طول این مدت به عمل جراحی زیبایی مبادرت نموده اند و 70 نفر از افرادی که سابقه عمل جراحی زیبایی نداشته اند به بررسی فرضیات تحقیق پرداختیم . لازم به ذکر است که گروه کنترل با کنترل متغیر های سن ، جنس و وضع تاهل با توجه به داده های بدست آمده از گروه آزمایش ایجاد شد . آنچه را به عنوان نتایج تحقیق میتوان مطرح نمود این است که میان میزان دینداری مناسکی و وضع عمل جراحی رابطه معناداری وجود دارد و این در حالی است که این رابطه در میان سایر ابعاد دینداری به تایید نرسیده است . همینطور میان میزان عرفگرایی ، پایگاه اجتماعی-اقتصادی ، میزان نارضایتی از بدن ، میزان توجه به سلامتی و ظاهر و میزان مصرف رسانه های داخلی و خارجی با وضع عمل جراحی زیبایی رابطه معناداری وجود دارد در حالیکه این رابطه مابین میزان فردگرایی و وضعیت عمل جراحی مشاهده نشده است .
لیلا صادقی تبار ابراهیم موحدی
در مطالعه ی حاضر، سیر تحولات حوزه ی عمومی در بستر وقایع تاریخی صد ساله ی اخیر، از آغاز مشروطیت تا کنون مورد بررسی قرار گرفته است. تحولات حوزه ی عمومی با در نظر گرفتن ارتباط آن با رویدادهای تاریخی، در پنج دوره تاریخی تفکیک شده است. تفکیک دوره ها بر اساس چهار واقعه ی مهم در جنبش دموکراسی طلبانه ی مردم ایران است. روش مورد استفاده در این مطالعه، روش توصیفی-تاریخی است. در هر دوره وضعیت عناصر تاثیرگذار بر شکل-گیری حوزه ی عمومی و به ویژه ارتباط فضای سیاسی با حوزه ی عمومی مورد بررسی قرار گرفته است.در این بازه ی زمانی با توجه به فضای سیاسی خاص هر دوره، با تناوبی ازگشایش و انسداد فضای سیاسی و تاثیر آن بر فعالیت گروه های سیاسی، احزاب، مطبوعات و هم چنین جریان های روشنفکری روبه-رو هستیم. انقباض و انبساط پی درپی در تاریخ صدساله ی اخیر موجب تزلزل و تضعیف روند شکل گیری حوزه ی عمومی در ایران شده است، به طوریکه امروز نیز با این پرسش روبه رو هستیم:آیا می توان گفت حوزه ی عمومی به معنای واقعی آن و با کارکردهای تعریف شده برای آن در ایران وجود دارد یا خیر؟
مرجان منشی ابراهیم موحدی
این پژوهش با دغدغه عوامل هویت ساز برای زنان ایرانی، به بررسی تاثیر مشارکت در سازمان های غیر دولتی بر بازتعریف هویت اجتماعی زنان خانه دار پرداخته است. بدین منظور چارچوب نظری با توجه به نظریات گیدنز ، کاستلز و برگر و همچنین نظریات فمینینستی در مورد مردسالاری مورد توجه قرار گرفته است. مفاهیم نظریه تجدد گیدنز، برای وضعیت رو به گذار ایران و تاثیر آن روی هویت افرادی که چنین تجربه ای را در جامعه از سر می گذرانند، قابل توجه است. نظریات برگر و کاستلز نیز در زمینه بازتعریف هویت اجتماعی قابل توجه و استفاده است. علت انتخاب زنان خانه دار ، به عنوان آزمودنی های این تحقیق، این بوده است که این قشر از زنان از فرصت هایی که اشتغال برای بازتعریف هویت اجتماعی ایجاد می کند بی بهره اند و از سوی دیگر زمان بیشتری برای اختصتص به فعالیت های اجتماعی از قبیل مشارکت در سازمان های غیر دولتی دارند. به دلیل محدودیت این تحقیق جامعه آماری، به زنان خانه دار شهر تهران محدود شده است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. همچنین از آنجا که روش این تحقیق علی – مقایسه ای است، دو گروه از زنان خانه دار با هم مقایسه شده اند: زنانی که در سازمان های غیر دولتی عضویت دارند و زنانی که عضویت ندارند. طبق فرمول نمونه گیری کوکران برای یک جامعه 1400 نفری از زنان خانه دار، نمونه ای برابر با 400 نفر به دست آمد که در هر گروه 200 نفر با استفاده از تکنیک پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی گاما و آزمون کا اسکوئر مورد تحلیل قرار گرفته اند و طبق نتایج به دست آمده نتایج آماری به دست آمده حاکی از آن است که به واقع بین مشارکت اجتماعی زنان که در قالب عضویت آنها در سازمان-های غیردولتی بررسی شده است و نوع هویت آنها ارتباط معنا داری وجود دارد. بدین معنا که زنان خانه داری که در چنین سازمان هایی فعالند در مقایسه با همتایان غیر فعال خود, بیشتر به بازتعریف هویت اجتماعی خود دست زده و از هویت مدرن تری برخوردارند.
رحمان عزتی ابراهیم موحدی
چکیده ندارد.