نام پژوهشگر: محمد مدرسی
مهیار امیدی رضا مامقانی
به منظور بررسی اثر گرما بر خصوصیات فیزیولوژیک و سیتوژنتیک دانه گرده و هم چنین عملکرد و صفات مربوط به عملکرد گندم، آزمایشی در سال زراعی 90-1389 در دو شرایط نرمال (تاریخ کاشت نرمال) و تنش (تاریخ کاشت تاخیری) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در هر شرایط، بر روی 11 رقم گندم، در شرایط آب و هوایی اهواز اجرا شد. در این مطالعه صفات فیزیولوژیک شامل هدایت روزنه ای، محتوای کلروفیل و پایداری غشای سلولی، صفات مورفولوژیک شامل ارتفاع بوته، طول پدانکل، طول سنبله (با ریشک و بدون ریشک)، عملکرد بیولوژیک، صفات فنولوژیک شامل تعداد روز تا خوشه دهی و تعداد روز تا رسیدگی، عملکرد و اجزای عملکرد، صفات مرتبط با فیزیولوژی دانه گرده شامل جوانه زنی دانه گرده، طول لوله گرده و مورفولوژی دانه گرده (با استفاده از میکروسکوپ الکترنی نگاره (sem))، خصوصیات سیتوژنتیکی مرتبط با تقسیمات میوزی میکروسپورهای مادری دانه گرده و هم-چنین شاخص های sti، hm، mp، gmp، ssi و tol، yi و ysi براساس عملکرد دانه مورد بررسی قرار گرفتند. در این آزمایش محیط بهینه کشت دانه گرده در گندم، محیط مایع حاوی 18% ساکارز، 9% پلی اتیلن گلیکول، 2 گرم در لیتر نیترات کلسیم و 60 میلی گرم در لیتر اسید بوریک تعیین گردید. نتایج تفاوت معنیداری (01/0?p) در بین ارقام برای تمامی صفات نشان دادند. در شرایط تنش گرما کلیه صفات مورفولوژیک، فنولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد در مقایسه با شرایط نرمال به طور معنیداری کاهش یافتند. افزایش معنی دار (01/0?p) هدایت روزنه ای تحت تأثیر گرما نشان دهنده اهمیت این صفت در سازگاری ارقام به تنش گرما بود. علیرغم وجود تفاوت معنی دار (01/0?p) برای پایداری غشاء سلولی، این صفت در ارزیابی تحمل به گرما ارقام مناسب تشخیص داده نشد. تفاوت معنی داری از نظر محتوای کلروفیل بین دو شرایط نرمال و تنش مشاهده نگردید. نتایج بررسی تاثیر تنش گرما در شرایط دمایی 25 (شاهد)، 30، 35، 40 و 50 درجه سانتیگراد بر جوانهزنی و طول لوله گرده حاکی از واکنش های متفاوت ژنوتیپ ها در پاسخ به دماهای بالا بود. به طوری که ارقام کاز، چمران، الوند و یاواروس بالاترین درصد جوانه زنی و طول لوله گرده را در شرایط استرس گرمایی نشان دادند. نتایج بررسی مورفولوژی دانه گرده نشان داد که در شرایط دمایی بالا بسیاری از دانه های گرده در مقایسه با شرایط نرمال ساختار منظم خود را از دست داده و چروکیده شدند، به طوری که روزنه ی جوانه زنی لوله گرده در دماهای بالای 40 درجه سانتیگراد در سطح دانه های گرده تخریب شد. همچنین نتایج نشان داد که در شرایط کشت تاخیری به دلیل مصادف شدن مرحله گلدهی ارقام با دمای بالا میزان ناهنجاری در تقسیمات میوزی به طور معنیداری (01/0?p) افزایش یافت. ناهنجاری های میوزی از قبیل کروموزوم های پیشتاز، کروموزوم های تنبل، ریزهسته، سیتوکینز غیرنرمال، عدم همزمانی تقسیم میوز ii و عدم وجود صفحه متافازی و در نتیجه کروموزوم-های پراکنده شده در سیتوپلاسم در سلولهای مادری گرده ژنوتیپهای مورد مطالعه مشاهده شدند. لازم به ذکر است که ارقام مختلف از نظر درصد این ناهنجاری ها اختلاف معنیداری (05/0?p) در شرایط نرمال و تنش گرما با یکدیگر داشتند. در نهایت ارقام کاز، چمران و الوند توانستند با اتخاذ راهکارهای مناسب، تحمل بالایی نسبت به تنش گرما داشته و در نتیجه عملکرد خود را در مواجه با تنش گرما در حد مطلوبی حفظ کنند. هم چنین این ارقام جزو ژنوتیپهای برتر از طریق شاخص های sti، mp، gmp و hm تشخیص داده شدند. این ارقام مناسب برای کشت در مناطق گرم و بکارگیری در برنامه های اصلاحی می باشند.
نسیم محمدی ساسان راستگو
محدودیت ازدیاد نخل خرما از طریق پاجوش بخصوص در مورد ارقام مرغوب مانند برحی، مانعی جدی در برنامه توسعه کشت نخل خرما است. امروزه تکنیک کشت بافت گیاهی به عنوان یک روش تجاری ازدیاد، مواد گیاهی مورد نیاز تعدادی از ارقام را تأمین می نماید. با وجود این، یک مشکل اصلی ازدیاد با این تکنیک، ظهور ناهنجاری های فنوتیپی مانند سطوح پایین میوه نشینی و تشکیل میوه های چند برچه ای است. سطوح پایین میوه نشینی طبیعی به واسطه تولید زیاد میوه های سه برچه ای و ریزش زیاد میوه چه ها بویژه در گیاهان کشت بافتی رقم برحی و تعدادی ارقام مستعد دیگر معمول است که منجر به زیان اقتصادی می شود. این ناهنجاری ممکن است به گرده افشانی غیر موثر و یا گرده ناسازگار با گل های ماده نسبت داده شود. از این رو به منظور بهبود میوه نشینی طبیعی، عملکرد و کیفیت میوه، اثر پنج منبع گرده مختلف (بریم، فرد4، جارویس، زاهدی و شاهانی) در دو زمان متفاوت گرده افشانی (زمان باز شدن طبیعی اسپات و دو روز پس از باز شدن طبیعی اسپات) روی پایه های 12 ساله کشت بافتی رقم برحی در شرایط منطقه دشتستان بررسی گردید. این پژوهش به صورت طرح کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار طرح ریزی و اجرا شد. پنج هفته پس از گرده افشانی صفات میوه نشینی، در مرحله خلال صفات فیزیکی میوه و بذر، و در مرحله پس از برداشت، ویژگی های شیمیایی میوه اندازه گیری شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که گرده افشانی با گرده زاهدی در مقایسه با سایر منابع گرده موجب افزایش معنی داری در میانگین میوه نشینی طبیعی شد، در حالی که میانگین وزن و اندازه میوه در سطح قابل قبولی باقی ماند. گرده شاهانی حداکثر اندازه و وزن میوه را سبب شد در حالی که درصد میوه نشینی طبیعی و درصد رسیدگی خوشه را کاهش داد. گرده جارویس منتج به بهترین صفات کیفی میوه یعنی بیش ترین درصد مواد جامد محلول tss))، قندهای احیاکننده و قند کل، حداکثر درصد رطوبت میوه و نسبت وزنی گوشت به بذر شد ضمن اینکه یکی از تیمارهای برتر این پژوهش از لحاظ میوه نشینی طبیعی بود. گرده افشانی با گرده جارویس، درصد میوه های رسیده خوشه را به طور قابل توجهی افزایش داد در حالی که از لحاظ اندازه و وزن میوه تفاوت معنی داری با گرده شاهانی نداشت. اثر زمان گرده افشانی بر همه صفات اندازه گیری شده به استثنای اسیدیته قابل تیتراسیون، tss، ph عصاره میوه، نسبت طول به قطر میوه و نسبت وزنی گوشت به بذر معنی دار بود. به طورکلی، گرده زاهدی بهترین انتخاب برای افزایش میوه نشینی و عملکرد اقتصادی، گرده جارویس مناسب ترین برای بهره گیری از اثرات متازنیایی و گرده افشانی در زمان باز شدن طبیعی اسپات به عنوان بهترین زمان گرده افشانی نتیجه گیری شدند.
مجتبی قاسمی محمد مدرسی
بابونه با نام علمی (matricaria chamomilla l.) در بیش تر فارماکوپه های معتبر جهان به عنوان یک گیاه دارویی مهم با خواص درمانی متعدد معرفی شده است. این آزمایش به منظور بررسی تأثیر شرایط تنش گرما و سطوح مختلف هورمون سالیسیلیک اسید بر کمیّت و کیفیت متابولیت های ثانویه بابونه آلمانی و همچنین نقش هورمون سالیسیلیک اسید در کاهش و تعدیل اثرات نامطلوب تنش گرما بر بابونه آلمانی طراحی و اجرا گردید. در این راستا آزمایش مقایسه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 15 تیمار (پنج سطح سالیسیلیک اسید شامل 0 (شاهد)، 1، 10، 25 و 100 و سه رقم بابونه آلمانی شامل جمعیت بابونه برازجان، رقم بونا و بودگولد) در سه تکرار و در دو شرایط محیطی طبیعی و تنش گرما در سال زراعی 91-1390 در مزرعه پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی برازجان انجام گردید. صفات مورفولوژیک و بیوشیمیایی مورد اندازه گیری به-ترتیب شامل ارتفاع گیاه، قطر کاپیتول، وزن تر و خشک گل، وزن هزار دانه، درصد ماده خشک گل، مقدار کلروفیل کل، پرولین آزاد برگ و بازده اسانس بود. ترکیبات فیتوشیمیایی مهم در اسانس بابونه مانند کامازولن و آلفا بیسابولول برای هر دو شرایط طبیعی و تنش گرما توسط دستگاه gc-ms شناسایی و اندازه گیری گردید. نتایج تجزیه واریانس مرکب داده ها نشان داد که صفات مورفولوژیک در شرایط طبیعی نسبت به شرایط تنش گرما برتری داشت. از نظر بازده اسانس رقم بودگولد در شرایط طبیعی به طور میانگین تحت تیمار سالیسیلیک اسید با 37/0 درصد بیش ترین بازده اسانس و اکوتیپ برازجان با 23/0 درصد کم ترین بازده اسانس را داشتند. در حالی که تحت تنش گرما و تیمار سالیسیلیک اسید به طور متوسط اکوتیپ برازجان با 27/0 درصد بیش ترین و رقم بودگولد با 22/0 درصد کم ترین بازده اسانس را داشتند. در شرایط تنش گرما نسبت به شرایط طبیعی تحت تیمار سالیسیلیک-اسید، رقم بودگولد و اکوتیپ برازجان افزایشی قابل توجه در مقدار کامازولن نشان دادند اما درصد این ترکیب در رقم بونا تحت تنش گرما کاهش یافت. درصد ترکیب آلفابیسابولول به طور میانگین در اکوتیپ برازجان تحت شرایط طبیعی و تنش گرما یکسان بود. در حالی که رقم بود گولد تحت تنش گرما نسبت به شرایط طبیعی افزایش دو برابری را نشان داد اما رقم بونا تحت تنش گرما در مقایسه با شرایط طبیعی کاهش شدید نشان داد. این بررسی نشان می دهد که سالیسیلیک اسید نقش موثری در تعدیل تنش گرما داشته و همچنین کاربرد خارجی آن همراه با تنش گرما باعث افزایش متابولیت های ثانویه مهم بابونه آلمانی می شود.
زینب باوی محمود نفیسی بهابادی
در این مطالعه اثرات استفاده از اسانس گل میخک (eugenia caryophyllata) در زمان حمل و نقل بچه ماهیان سی باس (lates calcalifer) تغذیه شده با محرک ایمنی ماکروگارد بر بازماندگی، شاخص های رشد، شاخص های خونی ایمنی (تعداد گلبول سفید و شمارش افتراقی آن) و تنش (گلوکز و کورتیزول) بررسی شد. ماهی ها با میانگین وزن 4/5± 34 گرم در مخازن 300 لیتری به صورت کاملاً تصادفی ذخیره سازی شدند و به مدت 30 روز با غذای اکسترود حاوی ماکروگارد با سه تیمار 0، 1% و 2% مورد تغذیه قرار گرفتند. پیش از ذخیره سازی و در بازه های زمانی صفر، روز پانزدهم و سی ام پس از تغذیه با ماگروگارد، ماهی ها زیست سنجی شده و بعد از این مدت شبیه سازی شرایط حمل نقل با سه تیمار 0، 4 و6 میلی گرم در لیتر اسانس میخک به مدت 24 ساعت انجام شد. بازماندگی، شاخص¬های خونی ایمنی (گلبول سفید) و تنش (هورمون کورتیزول، گلوکز خون) در زمان های مشخص مورد سنجش قرار گرفت. شاخص¬های رشد افزایش معنی داری در تیمارهای ماکروگارد نسبت به گروه شاهد نشان داد (p<0/05). در بخش دوم آزمایش سنجش شاخص های تنش (هورمون کورتیزول، گلوکز خون) و ایمنی (گلبول سفید و شمارش افتراقی آن ها) در بازه های 00/00 و 24/00 ساعت پس از شروع حمل و نقل انجام شد. در تیمارهای اسانس گل میخک اختلاف معنی داری در ارتباط با شاخص های تنش مشاهده شد (0/05>p). نتایج حاصل تفاوت معنی داری را در میزان هورمون کورتیزول و گلوکز خون در زمان 24/00 ساعت نشان داد (p<0/05)، در حالی که تیمار شاهد با بیش ترین میزان هورمون کورتیزول و گلوکز، با سایر تیمارها اختلاف معنی دار داشت (0/05>p). نتایج نشان داد که استفاده از اسانس گل میخک در زمان حمل و نقل دراز مدت (بیش از 12 ساعت) ماهی سی باس، باعث کاهش هورمون کورتیزول و گلوکز خون می شود. با بررسی پارامتر¬های هماتولوژی، افزایش معنی داری در میزان لنفوسیت ها در تیمار¬های حاوی ماکروگارد نسبت گروه شاهد مشاهده شد (p<0/05). همچنین میزان مونوسیت ها، نوتروفیل ها و ائوزینوفیل ها در شمارش افتراقی گلبول های سفید در تیمارهای حاوی ماکروگارد تفاوت معنی داری نسبت به گروه شاهد نشان نداد (p>0/05).
مریم نجفیان گرجی مهران آوخ کیسمی
پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثرات ضد میکروبی هفت گونه سیانوباکتری nostoc sp. isc 101 ،anabaena sp. isc 55 ، cyanobacterium ihb.، geitleronama sp.، .oscillatoria sp، phormidium sp. و. calotrix sp. به منظور کنترل بیولوژیک دو قارچ بیماری¬زای گیاهیfusarium oxysporum f.sp lycopersici و rhizoctonia solani و سه گونه باکتری بیماری¬زای انسانی ,escherichia coli klebsiella pneumoniaeو staphylococcus aureus در پژوهشکده خلیج فارس (بوشهر) در طی مهرماه 1391 تا خرداد 1392 انجام گردید. دو گونه از هفت سیانوباکتری مورد مطالعه از نمونه آب دریا جداسازی و خالص سازی گردیدند. شناسایی مولکولی جدایه¬های سیانوباکتری بدست آمده از نمونه آب دریا به روش توالی یابی 16srrna انجام گرفت. در بررسی جدایه¬های سیانوباکتری¬های مورد آزمون، nostoc sp. با ایجاد 53/94و 73/59 درصد کاهش رشد در غلظت 100% عصاره متانولی و در روز پنجم و همینطور با ایجاد 77/65 و 47/67 درصد کاهش وزن خشک در غلظت 100% عصاره، بهترین اثرات ضد قارچی را به ترتیب علیه r. solani وf. oxysporum f.sp lycopersici نشان داد. بهینه¬سازی محیط کشت سیانوباکتری cyanobacterium ihb به منظور افزایش اثرات ضدقارچی، با تغییر در مقدار دو عامل از محیط کشت bg11، شامل منابع نیتروژن ( (nano3و فسفات (k2hpo4) مورد بررسی قرار گرفت. در این بررسی بهترین اثرات ضدقارچی بر روی r. solaniوf. oxysporum f.sp lycopersici در مقدار سه گرم nano3 و 02/0 گرم k2hpo4با 17/89 و 00/87 درصد کاهش رشد بدست آمد. دربررسی ضد باکتریایی جدایه¬های سیانوباکتری نیز جدایه¬ی nostoc sp با ایجاد هاله¬ عدم رشد 43/19، 26/18 و 90/21 سانتی¬متری به ترتیب در غلظت-های 50، 100 و 150 میکرولیتر بیشترین اثر ضدباکتریایی روی k. pneumoniae،s.aureus و e. coli را از خود نشان داد.
صبا آقاگلی عبداللطیف هاشمی فرد
در این تحقیق عملکرد غشاء نانوفیلتر ne4040-90 برای حذف کلروفرم به عنوان ترکیب شاخص تری¬هالومتان¬ها و برموفرم از آب آشامیدنی مطالعه شده است. تغییرات درصد حذف این ترکیبات و فلاکس (flux) آب تصفیه شده با فشار و غلظت خوراک مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان دهنده¬ی افزایش فلاکس آب تصفیه شده با افزایش فشار بوده است. همچنین درصد حذف این ترکیبات با افزایش فشار کاهش یافته است. علاوه بر این با افزایش غلظت خوراک، میزان درصد حذف کلروفرم و برموفرم نیز افزایش یافته است. مشاهده شده است که غلظت خوراک، تأثیری بر فلاکس آب تصفیه نداشته است. به نظر می¬رسد این مطلب به دلیل ماهیت آزمایشات که حذف غلظت¬های بسیار کم این ترکیبات از آب را بررسی می¬کند، باشد. در فصل چهارم نتایج آزمایش با استفاده از دو مدل نفوذ- جابجایی و مدل ترکیبی نرنست- پلانک و تئوری فیلم مدلسازی شده است. که در مدلسازی با استفاده از مدل نفوذ- جابجایی میزان خطای بدست آمده کم¬تر است.
جاوید اسفندیاری محمد مدرسی
فلزات سنگین ماهیتی سمی و غیر قابل تجزیه دارند و راه یافتن آنها به منابع آبی در جریان فعالیتهای صنعتی، همواره به عنوان یک تهدید و معضل زیست محیطی مطرح بوده است. یکی از راه های موثر حذف این آلودگی، استفاده از روش های زیستی است و جلبک ها با قابلیت های ویژه خود می توانند به عنوان کاندیدای مناسبی برای این منظور قلمداد شوند. استفاده از تکنولوژی و ابزارهای مهندسی ژنتیک برای ارتقای قابلیت جلبک ها در این زمینه بسیار مفید به نظر می رسد. با هدف ارتقای قابلیت جلبک کلرلا در جذب فلزات سنگین، ژن سنتتیک متالوتیونین، که محصول آن پپتیدی با قابلیت جذب فلزات سنگین است، در وکتور گیاهی pbi121 کلون گردید و با استفاده از روش الکتروپوریشن به این جلبک انتقال داده شد. پس از تایید انتقال و بیان این ژن با روش های pcr و , rt-pcr به بررسی مقاومت این جلبک در محیط های آلوده به کادمیم پرداخته شد. نتایج نشان داد جلبک تراریخته می تواند در محیط های کشت جامد f/2(شوری 25 درصد) غلظت g/mlµ 600 از ترکیب (cd2o12s3.8h2o) حاوی فلز سنگین کادمیم را تحمل کند که این مقدار g/mlµ 100 بیش از توانایی جلبک غیر تراریخته است. همچنین بررسی ها نشان داد بیان این پپتید در جلبک کلرلا باعث جذب فلز سنگین کادمیم از یک محیط مایع آلوده بهcd+2 ppm67 به میزان ppm 49 و تقلیل آن به ppm18در طی یک دوره رشد 21 روزه می گردد، در صورتی که در همان شرایط،جلبک غیر تراریخته تنها توانایی جذب ppm 12 از کادمیم را دارا بود.
محمود رستمی خواه ناصر عالم زاده انصاری
گوجه فرنگی (lycopersicum esculentum l.) یکی از سبزی های مهم به شمار می رود. بر اساس آمار ارائه شده توسط سازمان فائو، میزان تولید گوجه فرنگی در کل دنیا در سال 2010 بیش از 130 میلیون تن بوده است. به منظور بررسی اثر تنش دمای بالا بر برخی خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی 15 رقم گوجه فرنگی آزمایشی در سال زراعی 90-1389 در دو شرایط نرمال (شرایط عادی گلخانه درمای روزانه 25 و شب 20 درجه سانتی گراد) و شرایط تنش دمایی (دمای روزانه 40 و شب 30 درجه سانتی گراد) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 5 تکرار در هر شرایط، در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی انجام شد. در این آزمایش صفات مورد مطالعه شامل: ph عصاره میوه، اسیدیته قابل تیتر (ta) سطح اولین برگ، سطح کل برگ، رنگ گیری، وزن میوه، ارتفاع نشاء، گل ریخته شده، تعداد گل در خوشه، تعداد برگ تا خوشه، تعداد برچه، ظهور اولین گل، میوه بندی، بازشدن اولین گل، تعداد خوشه در بوته، طول دمبرگ، تعداد برگچه، وزن ریشه و اندام هوایی بود. بررسی نتایج خصوصیات مرفولوژیک و فیزیولوژیک میوه نشان داد که سطح تک برگ و سطح کل برگ تحت تاثیر رقم قرار گرفت. بیشترین سطح برگ مربوط به رقم 11، وزن اولین میوه مربوط به رقم 5، ارتفاع نشا مربوط به رقم 6، تعداد برگچه و گل ریخته شده مربوط به رقم 15، ظهور اولین گل مربوط به رقم 1، طول دمبرگ مربوط به رقم 6 و 15، طول خوشه مربوط به رقم 13 و وزن ریشه مربوط به رقم 3 بود. شرایط تنش موجب افزایش ph عصاره میوه شد. نتایج تفوت معنی داری در سطح 1 درصد در بین ارقام برای همه صفات بجز پایداری غشای سلولی نشان داد. در شرایط تنش گرما بیشترین صفات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی در مقایسه با شرایط نرمال به طور معنی داری کاهش یافت. از لحاظ محتوای کلروفیل بین شرایط نرمال و تنش تفاوت معنی داری مشاهده شد. در نهایت ارقام شماره 6و همچنین 2 و 3 توانستند با اخذ راهکارهای مناسب، تحمل دمای بالا نسبت به گرما داشته و در نتیجه عملکرد خود را در مواجه با تنش گرما در حد مطلوبی حفظ کنند. این ارقام مناسب برای کش در مناطق گرم و بکارگیری در برنامه های اصلاحی می باشند.
مریم موسوی عوری سودابه جهانبخش
ماریتیغال یا خارمریم گیاهی است یک یا دوساله از خانواده کاسنی که در درمان بیماری های قلبی عروقی، کبدی، کیسه صفرا، دیابت و چربی خون موثر است. مجموعه مواد موثره این گیاه به سیلیمارین معروف است که به صورت ماده زرد رنگی در دانه های آن ذخیره می شود. تنش های محیطی از جمله گرما، خشکی و شوری سبب تغییراتی در عملکرد کمی، کیفی و خاصیت دارویی گیاهان دارویی می شود. کاربرد مواد تنظیم کننده گیاهی را می توان به عنوان یکی راهکارهای حفظ عملکرد و حتی افزایش ترکیبات موثره این گیاهان تحت شرایط تنش دانست. از مهمترین تنظیم کننده-های رشد گیاهی می توان به اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک اشاره نمود. از اینرو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر این دو هورمون بر خصوصیات کمی گیاه دارویی ماریتیغال تحت شرایط تنش گرمای طبیعی استان بوشهر طراحی و اجرا گردید. آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورها شامل هورمون سالیسیلیک اسید در 5 سطح ( 0، 5/12، 25، 50 و 100 میلی گرم بر لیتر) و جاسمونیک اسید در سه سطح (0، 1 و 2 میلی گرم بر لیتر) بود. صفات مورد ارزیابی شامل ارتفاع گیاه، قطر گل، تعداد شاخه جانبی، تعداد دانه در گل، وزن هزار دانه، عملکرد دانه ، درصد روغن دانه و بازده عصاره تام بود. نتایج حاصله نشان داد که اثر شرایط محیطی بر تمام صفات مورد مطالعه در سطح آماری یک درصد معنی دار بود. اثر متقابل شرایط محیطی در هورمون سالسیلیک اسید و اثر متقابل شرایط محیطی در هورمون جاسمونیک اسید وهمچنین اثرات متقابل سه گانه برای شرایط محیطی در هر دو هومون سالسیلیک اسید و جاسمونیک اسید برای صفات تعداد دانه در گل، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، درصد روغن دانه و بازده عصاره تام معنی دار بود.در مجموع با توجه به نتایج حاصله بنظر می رسد کاربرد هورمون های سالسیلیک اسید و جاسمونیک اسید می تواند سبب بهبود خصوصیات کمی وکیفی مورد اندازه گیری گیاه دارویی ماریتیغال تحت شرایط تنش گرما گردد اما استعمال این دو هورمون باید متناسب با نیاز گیاه بوده زیرا غلظت های بیش از آن به دلیل تداخل در سایر امور مرتبط با تولید صفات کمی سبب کاهش عملکرد و کاهش کارایی روش می گردد.
حسن سلمانیه محمد مدرسی
آزمایشی به منظور بررسی qtl های مربوط به جوانه زنی و طول لوله گرده گندم در شرایط نرمال و تنش گرما، در سال زراعی 92-1391 بر روی 143 رگه درون زاد نوترکیب حاصل از تلاقی کاز (والد متحمل) و مانتنا (والد حساس به گرما) به همراه دو والد و تعدادی از ارقام تجاری در قالب طرح لاتیس مستطیل 13×12 در دو تکرار با دو تاریخ کاشت طبیعی (15 آبان) و تاریخ کشت تاخیری (تنش گرما،15 بهمن)، در شرایط آب و هوایی اهواز اجرا شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها اختلاف معنی داری (01/0p?) بین ژنوتیپ ها و همچنین بین شرایط محیطی نرمال و تنش در مورد کلیه صفات اندازه گیری شده نشان داد. نتایج بررسی تاثیر تنش گرما بر جوانه زنی و طول لوله گرده حاکی از تفاوت معنی دار (01/0p?) بین ارقام، شرایط دمایی و اثر متقابل رقم در دما در خصوص این صفات بود. افزایش دما باعث کاهش معنی دار جوانه زنی و طول لوله گرده شد که نشان دهنده حساسیت گندم به دمای بالا می باشد. در این تحقیق وجود ده qtl پایدار عملکرد و اجزای عملکرد در بیش از یک محیط مورد تائید قرار گرفتند و می توان از آنها در گزینش به کمک نشانگر ها به منظور افزایش عملکرد استفاده کرد
زینب باقری کاهکش محمد مدرسی
سالیسیلیک اسید و جاسمونیک اسید به طور مستقیم و غیر مستقیم آنزیم های آنتی اکسیدان را فعال می-کنند که می توانند به عنوان یک سوبسترای دهنده الکترون برای کاتالاز و پراکسیداز عمل نمایند و در کاهش تنش به وجود آمده نقش بازی می کنند. با توجه به نقش تعدیل کنندگی تنش گرما توسط هورمون های گیاهی؛ در این تحقیق اثر سالیسیلیک اسید و جاسمونیک اسید بر خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی گیاه بابونه آلمانی (رقم بونا) در شرایط طبیعی و تنش گرمای طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار، اجرا شده است. تیمارهای آزمایش شامل چهار سطح سالیسیلیک اسید (0، 5/12 ، 25 و50 میلی گرم در لیتر) و چهار سطح جاسمونیک اسید (0 ،1، 5/1و 2میلی گرم در لیتر) استفاده شد. گیاه بابونه در دو تاریخ کاشت معمول و تأخیری، در مواجه با تنش گرمایی قرار گیرد. صفات مورفولوژیک شامل وزن خشک گل ، وزن تر گل، ماده خشک گل، قطر گل، ارتفاع گیاه و صفات بیوشیمیایی شامل درصد اسانس و درصد کامازولن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر متقابل تنظیم کننده های رشد سالیسیلیک اسید و جاسمونیک اسید بر وزن تر گل ، وزن خشک گل، میزان ماده خشک گل، درصد اسانس و درصد کامازولن معنی دار بود. نتایج اثرات ساده سالیسیلیک اسید و جاسمونیک اسید بر درصد کامازولن و درصد اسانس نشان داد بیشترین درصد کامازولن در سطح 5/12 میلی گرم بر لیتر سالیسیلیک اسید (19/7 درصد) و 1 میلی گرم بر لیتر جاسمونیک اسید (22/7 درصد) و بیشترین درصد اسانس در سطح 50 میلی گرم بر لیتر سالیسیلیک اسید (49/0 درصد) و 5/1 میلی گرم بر لیتر جاسمونیک اسید (51/0 درصد) مشاهده شد. هم چنین اثر متقابل سالیسیلیک اسید و جاسمونیک اسید بر صفت کامازولن نشان داد سطح 5/12 میلی گرم بر لیتر سالیسیلیک اسید و 1 میلی گرم بر لیتر جاسمونیک اسید بیشترین میزان کامازولن (93/8 درصد) را دارا بود. هم چنین سالیسیلیک اسید و جاسمونیک اسید باعث افزایش تحمل گرما در گیاه بابونه شد و در نتیجه تعداد چین های برداشت (سه چین) در شرایط تنش گرما افزایش یافت و عملکرد گل بالاتر (5/1475 کیلوگرم بر هکتار) در شرایط تنش گرما حاصل شد. بنابراین یافته های ما نشان داد که سالیسیک اسید و جاسمونیک اسید بر متابولیت ثانویه کامازولن در شرایط تنش گرمایی اثر داشته است.
فاطمه چهارلنگ مجتبی علیشاهی
مکمل های پروبیوتیکی می توانند در بهبود فلور میکروبی روده ی ماهی و عملکرد رشد تاثیر بسزایی-داشته باشند. این پژوهش جهت ارزیابی تاثیر مکمل های غذایی شامل لاکتوباسیلوس پلانتاروم، لاکتوباسیلوس بولگاریکوس و لاکتوباسیلوس کازئی بر روی عملکرد رشد و فلور میکروبی روده کپور معمولی صورت گرفته است. به این منظور480 قطعه بچه ماهی کپور معمولی (با میانگین وزن6 ±40 گرم) به طور تصادفی در 4 گروه مساوی (با سه تکرار) تقسیم شدند و تغذیه با جیره ی محتویcfu g_1) ) 107× 5 لاکتوباسیلوس پلانتاروم (گروه (a، لاکتوباسیلوس بولگاریکوس(گروه b)، -لاکتوباسیلوس کازئی (گروه (cو جیره ی فاقد مکمل پروبیوتیکی (گروه d) برای 60 روز صورت گرفت. جهت ارزیابی میزان حضور باکتری و تاثیر روی فلور میکروبی سیستم گوارش، تغذیه از روز -60 تا 75 با جیره ی فاقد پروبیوتیک صورت گرفت. نتایج نشان داد که مقدار لاکتوباسیلوس های -روده در روز 30 و60 آزمایش بطور معنی داری در مقایسه با گروه شاهد افزایش پیدا کرد (05/0p<). در روز 30 آزمایش گروه b و c بیشترین مقدار لاکتوباسیلوس در مقایسه با گروه شاهد نشان دادند (05/0p<). کل باکتری های روده در روز 30 آزمایش بطور معنی داری در گروه a و b با گروه c و گروه شاهد تغییر کرد (05/0p<). در روز 75 آزمایش ضریب رشد ویژه ماهی تغذیه شده با جیره ی حاوی لاکتوباسیلوس بولگاریکوس بطور معنی داری در مقایسه با گروه شاهد افزایش یافت (05/0p<). در روز 60 و75 آزمایش ضریب تبدیل غذایی ماهی -تغذیه شده با جیره ی حاوی لاکتوباسیلوس کازئی بطور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (05/0p<). میزان بازدهی پروتئین ماهی تغذیه شده با جیره ی حاوی -لاکتوباسیلوس کازئی در روز 30 آزمایش بطور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش یافت-(05/0p<). افزایش رشد نسبی ماهی تغذیه شده با جیره ی حاوی لاکتوباسیلوس کازئی در روز30 و75 آزمایش بطور معنی داری نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (05/0p<). در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد افزودن باکتری لاکتوباسیلوس بولگاریکوس در جیره ی ماهی کپور معمولی باعث افزایش جمعیت باکتریهای سودمند فلور میکروبی روده گردیده و از طریق عملکرد رشد این ماهی را بهبود می بخشد. از این رو این باکتری می تواند به عنوان یک گونه پروبیوتیکی در تغذیه ماهی کپور معمولی محسوب شود .
محمد مدرسی
چکیده ندارد.
محمد مدرسی محمد تقی آساد
از آنجا که عملکرد صفتی کمی و پلی ژنیک میباشد و از روش انتخاب مستقیم پیشرفت چندانی روی آن حاصل نمی شود ناگزیربه انتخاب غیر مستقیم خواهیم بود.یکی از روشهای موثر انتخاب غیر مستقیم استفاده از شاخصهای انتخاب است.بر این اسا س 1379 - 1378 پژوهشی مزرعه ای در دو منطقه در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی کوشکک و باجگاه انجام گرفت . دراین تحقیق 13 هیبرید ذرت در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار کشت گردید و در طی 5 مرحله نمونه برداری نهایتا 35 صفت اندازه گیری شد و مورد محاسبه قرار گرفت.نمونه برداری در مراحل طویل شدن ساقه ، ظهور کامل گل تاجی ، شیری شدن دانه ، خمیری سخت و رسیدگی فیزیوبوژیک انجام شد.صفاتی که تفاوت معنی داری نشان دادند از نظر وراثت پذیری ، همبستگی ژنوتیپی باعملکرد ، ضرایب تغییرات ژنوتیپی و فنوتیپی و پیشرفت ژنتیکی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این مرحله 17 صفت جهت انجام تجزیه علیت انتخاب شد و نهایتا پس از انجام تجزیه علیت 12 صفت عملکرد دانه (تن در هکتار) cgr4، طول بلال ، nar2, nar3, lai2, lai4، تعداد ردیف در بلال طول میانگره در مرحله سوم ، تعداد گره در مرحله سوم ، ارتفاع گیاه در مرحله سوم و وزن بلال با پوشش در مرحله آخر نمونه برداری جهت تشکیل شاخصهای انتخاب مورد گزینش قرار گرفتند.اولین نوع شاخص از روش رابینسون تشکیل گردید که شاخص شامل صفات عملکرد دانه nar2,lai2 تعداد ردیف در بلال و تعداد گره درمرحله سوم برترین شاخص از این نوع بود.شاخص سود ژنتیکی ، شاخص نوع دوم بود که در این شاخص ، شاخص شامل صفات lai4 و تعداد گره در مرحله سوم برترین شاخص بود.شاخص نوع سوم و چهارم از نوع شاخص اپتیمم بود که در نوع سوم وراثت پذیری صفات با علامتهای یکسان به عنوان ارزشهای اقتصادی صفات در نظر گرفته شد که برترین شاخص از این نوع شامل صفات عملکرد دانه و nar2بود و در شاخص نوع چهارم با توجه به علامت همبستگی ژنوتیپی صفات با عمکرد به این ارزشهای اقتصادی علامت متناسب داده شد که نهایتا برترین شاخص از این نوع نیز شامل صفات عملکرد دانه و nar2بود.
محمد مدرسی
چکیده ندارد.