نام پژوهشگر: محمود محمدیان
سعید مححمدیان محمود محمدیان
با توجه به گستردگی و پراکندگی محصولات تقلبی در جامعه و همچنین فقدان تحقیقات مرتبط با این موضوع و بر اساس تحقیقات انجام شده درباره اثرات سوء محصولات و کالاهای تقلبی، انگیزه ای شد تا تحقیقی در ارتباط با محصولات تقلبی در ایران انجام شود تا بتوان به نتایج مفیدی در ارتباط با این پدیده رسید. این تحقیق در ارتباط با عوامل موثر بر تصمیم گیری خرید محصولات تقلبی ( عینک آفتابی) در شهر تهران می باشد، به این صورت که چه عواملی در خرید یک عینک آفتابی تقلبی اثر بیشتری دارند. این تحقیق از لحاظ گردآوری داده ها و اطلاعات یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی است، زیرا نتایج این تحقیق می تواند برای تولید کنندگان عینک آفتابی اصل مفید باشد تا بدین وسیله بتوانند به دلایل و تمایل خرید مصرف کنندگان از عینک آفتابی تقلبی پی ببرند. در این ارتباط، عواملی که می تواند بر تصمیم گیری خرید عینک آفتابی و نگرش مصرف کنندگان نسبت به محصولات تقلبی اثر داشته باشند، بر اساس یک مدل اراده شده از محققین دانشگاه برلینِ آلمان دسته بندی و مرتب شده است. جامعه آماری معرفی شده در این تحقیق کلیه افرادی هستند که در شهر تهران از عینک آفتابی تقلبی استفاده می کنند و تعداد انها نامحدود فرض شده است. در اجرای تحقیق، حدود 430 عدد پرسشنامه را بین افراد پاسخ دهنده توزیع نموده و با میزان برگشت مناسبی از پرسشنامه، یعنی 388 عدد، نمونه ما تشکیل شد. همچنین روش نمونه گیری استفاده در این پژوهش، نمونه گیری احتمالی از نوع خوشه ای می باشد که در آن شهر تهران به 6 منطقه تقسیم بندی شد. سوالات موجود در پرسشنامه، اطلاعات لازم را برای آزمون 9 فرضیه تحقیق جمع آوری کرده اند. در آزمون این فرضیه ها از فنون آمار توصیفی برای ارائه اطلاعات توصیفی تحقیق و از فنون آماری استنباطی از جمله آزمون کلموگروف ـ اسمیرینوف، آزمون همبستگی اسپیرمن و آزمون همبستگی پیرسون برای آزمودن فرضیات استفاده شده است. بطور کلی یک فرضیه اصلی و 9 فرضیه فرعی در ارتباط با اثرات متغییرهای مستقل، مانند؛ ویژگی های جمعیت شناختی و روانشناختی مصرف کننده، محصول، موقعیت خرید، محیط اجتماعی و فرهنگی و نگرش نسبت به محصولات تقلبی بر متغییرهای وابسته مانند؛ نگرش نسبت به محصولات تقلبی و تصمیم به خرید عینک آفتابی تقلبی می باشند. لازم به ذکر است که متغییرهای "نگرش نسبت به محصولات تقلبی" و "تصمیم به خرید عینک آفتابی تقلبی" نوعی متغییرهای تعدیلگر محسوب شده اند، چرا که این دو متغییر منجر به رفتار خرید می شوند که فرض مدل نظری تحقیق است. پس از گردآوری داده ها و اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه، فرضیه های موجود در تحقیق آزمون شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمام فرضیات به جزء یکی از فرضیه ها ( اثر موقعیت خرید بر نگرش نسبت به محصولات تقلبی) مورد پذیرش قرار گرفت. به عبارت دیگر می توان گفت که عوامل متعددی وجود دارند(ویژگی های جمعیت شناختی و روانشناختی مصرف کننده، محصول، موقعیت خرید، محیط اجتماعی و فرهنگی و نگرش نسبت به محصولات تقلبی) که بر تصمیمگیری خرید عینک آفتابی تقلبی اثر دارند.
علی سینا قدس قاسم انصاری رنانی
امروزه، بازاریابی خدمات توجه شایانی را به خود جلب کرده است. خدمات بر اقتصاد مدرن جهان حکمرانی می کند. یکی از صنعت های مهم خدماتی را سرویس دهندگان تلفن همراه تشکیل می دهند. در کشور ما، با این که آمار دقیقی در دست نیست، به نظر می رسد ظرف چند سال آینده تلفن همراه نیز مانند تلفن ثابت تقریباً همه گیر شود. حال، در این بازار رقابتی و رو به رشد و با در نظر گرفتن این که هزینه ی به دست آوردن مشتری جدید چندین برابر حفظ مشتریان قبلی است، یک سوال برای اُپراتورهای تلفن همراه مطرح می شود: عوامل موثر بر حفظ مشتری کدام است؟ در این تحقیق، برای رسیدن به پاسخ این پرسش، چارچوب نظری مناسب بررسی می شود و با انجام یک تحقیق پیمایشی تلاش می شود پاسخی درخور به آن داده شود. مدل مورد استفاده ی این تحقیق مدل ریچارم(2007) است. متغیرهای مدل مورد استفاده عبارتند از: رضایتمندی مشتری، موانع تغییر برند، اثر احساسی و حفظ مشتری که فرض بر آن است که سه عامل اول منجر به عامل آخر می شوند. روابط بین متغیرها تحت شش فرضیه ی اصلی آورده شده و با استفاده از متغیرهای میانجی مورد سنجش قرار گرفته و با آزمون های همبستگی و رگرسیون بررسی می شوند. نتایج به دست آمده از این تحقیق مبتنی بر پیمایشی است که با استفاده از ابزار پرسشنامه در اواخر تابستان و اوایل پاییز 1388 در مرکز خرید و فروش سیم کارت و تلفن همراه تهران انجام شده است. جامعه ی آماری شهروندان تهرانی و نمونه ی آماری آن دسته از افرادی اند که با نیّت خرید به این مرکز مراجعه می کنند و در این تحقیق 205 نفر می باشند. نتایجِ پژوهش نشان گرِ وجود رابطه ی معنادار و مثبت بینِ تمام متغیرها بود و پیشنهاد می شود از جزئیات نتایج به دست آمده برای تحلیل رفتار مصرف کننده و برنامه ریزی های بازاریابی مرتبط با این خدمت و یا در خدمات دیگر استفاده شود.
وحید نیک رنجبر محمود محمدیان
شرکت ها برای تعیین قیمت محصولات خود، با عوامل مختلفی در ارتباط هستند. این عوامل در هر صنعتی متفاوت و برای هر شرکتی در همان صنعت، نیز دارای درجه اهمیت متفاوتی می باشد. با شناخت از این عوامل و تعیین مهمترین آنها، می توان استراتژی های مناسب با این عوامل را برای سازمانها پیشنهاد نمود. شرکت هایی در زمینه قیمت گذاری موفق تر از رقبای خود عمل می کنند، که این عوامل را شناسایی و بر مبنای تغییرات آنها، استراتژی مناسب را اتخاذ نمایند. موضوع این تحقیق، شناسایی عوامل موثر در انتخاب استراتژی های قیمت گذاری در شرکت های مهندسی مشاور در گروه معماری است و هدف از این تحقیق شناسایی و رتبه بندی مهمترین استراتژی های قیمت گذاری و همچنین عوامل موثر در انتخاب آنها می باشد که در نهایت در صدد شناخت روابط بین استراتژی های قیمت گذاری و عوامل موثر نیز می باشیم. این عوامل با توجه به مدل نظری تحقیق، در سه حوزه ویژگی های خدمت، ویژگی های سازمانی و عوامل محیطی مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق 10 استراتژی از ادبیات بازاریابی انتخاب گردیدند و از سویی دیگر نیز 27 عامل که مورد تأیید نخبگان بودند، به عنوان عوامل موثر در اتخاذ استراتژی های قیمت گذاری شناسایی شدند. بدین منظور از 220 شرکت خدماتی مهندسی مشاور در گروه معماری، 90 شرکت به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و بوسیله پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. آزمون کولموگروف- اسمیرینف غیر نرمال بودن داده ها را اثبات نمود. بوسیله آزمون فریدمن به رتبه بندی استراتژی ها و عوامل پرداخته که در نهایت، قیمت گذاری مذاکره ای، قیمت گذاری ارزشی و قیمت گذاری جغرافیایی بیشترین روش های قیمت گذاری مورد استفاده، توسط شرکت های مهندسی مشاور شناخته شدند. و عوامل کارکنان متخصص، هزینه ها، تمایزسازی نسبت به رقبا، میزان قوانین و مقررات و اهداف سازمانی به عنوان مهم ترین عوامل موثر در اتخاذ استراتژی های قیمت گذاری، شناسایی گردیدند. همچنین به علت تعداد زیاد رابطه عوامل با استراتژی ها، محقق تنها به بررسی 15 رابطه از بین روابط موجود بین استراتژی ها و عوامل موثر، بوسیله ضریب همبستگی اسپیرمن پرداخته است. توجه و تمرکز صحیح به عوامل مهم تحقیق، و همچنین ارتباط آنها با استراتژی های قیمت گذاری اتخاذ شده می تواند یک مزیت رقابتی را برای شرکت های مهندسی مشاور، به طور اخص در ارتباط با بخش خصوصی فراهم آورد.
ترانه اوزی علیرضا شیرانی
تحقیق حاضر با هدف بررسی و اولویت بندی عوامل بازاریابی رابطه مند موثر بر میزان رضایت مشتریان کلیدی بانک سرمایه صورت گرفت. پس از بررسی ادبیات مرتبط با موضوع و تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور، فرضیات پژوهش بر مبنای مدل پروفسور اسپیس، به شرح ذیل تدوین گردید: 1- بین اهمیت عوامل شناسایی شده و میزان رضایت مشتریان کلیدی بانک سرمایه از همان عوامل، تفاوت وجود دارد. 2- فعالیتهای فروش در بانک سرمایه بر میزان رضایت مشتریان کلیدی این بانک موثر است. 3- فعالیتهای اجتماعی بر میزان رضایت مشتریان کلیدی بانک سرمایه تاثیر دارد. 4- تبادل اطلاعات، عامل موثری بر میزان رضایت مشتریان کلیدی بانک سرمایه است. 5- نظارت بر رابطه بر میزان رضایت مشتریان کلیدی بانک سرمایه موثر است. پژوهش حاضر براساس هدف تحقیق، از نوع کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی ـ پیمایشی است.در این تحقیق، برای بررسی میزان رضایت مشتریان کلیدی بانک سرمایه از عوامل بازاریابی رابطه مند، از روش servqual استفاده شده است بنابراین، جهت بررسی فرضیات پژوهش، پرسشنامه ای در دو قسمت الف و ب بر مبنای طیف 5 گزینه ای لیکرت تدوین گردید و پس از آزمون روایی و پایایی آن بین 397 نفر از مشتریان کلیدی بانک سرمایه (شعب شهر تهران) که بصورت تصادفی انتخاب شده بودند توزیع شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، روشهایی چون روش مقایسه زوجی یا آزمون فرضیه نمونه های جفت شده، آزمون مقایسه میانگین فریدمن و آزمون t استیودنت تک نمونه ای مورد استفاده قرار گرفت و کلیه فرضیات پژوهش تایید گردیدند.با توجه به نتایج حاصل از تحقیق، مشخص گردید که عوامل موثر بازاریابی رابطه مند بر میزان رضایت مشتریان کلیدی بانک سرمایه به ترتیب اولویت عبارتند از: فعالیتهای فروش، تبادل اطلاعات، فعالیتهای اجتماعی و نظارت بر رابطه. همچنین مشخص گردید که در برخی عناصر تشکیل دهنده هر کدام از این عوامل چهارگانه، تفاوت معناداری بین میزان اهمیت این عناصر (از نظر مشتری کلیدی) و میزان رضایتمندی مشتریان کلیدی از آنچه که هم اکنون در رویه های بانک (راجع این عوامل) موجود است، وجود دارد. بر مبنای ماتریس اهمیت / رضایت ترسیم شده برای هر یک از عوامل بازاریابی رابطه مند مورد بحث در این پژوهش، پیشنهاداتی ارائه گردید. برخی از کلیدی ترین پیشنهادات عبارتند از: ـ ارائه خدمات به مشتریان کلیدی با نرخ ویژه و ترجیحی نسبت به سایر مشتریان عادی؛ ـ ارائه اعتبارات موردی جهت جبران کسری موجودی چکهای صادره توسط مشتریان کلیدی با استفاده از عقود اسلامی؛ ـ واریز وجه چکهای بانکی سایر بانکها به حساب مشتریان کلیدی در همان روز؛ ـ تخصیص بودجه ای جهت ارائه هدایا به مشتریان کلیدی؛
جعفر اسدی پیام حنفی زاده
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر بر پذیرش و استفاده از بانکداری اینترنتی از طریق مدل توسعه یافته پذیرش فناوری ارائه شده است. طبق مدل، به کار بردن فناوری، به نیت رفتاری افراد بستگی دارد که به نوبه خود این عامل نیز تحت تاثیر عواملی چون ادراک مفید بودن، ادراک سهولت استفاده، ادراک خود کارآمدی و ادراک ریسک توسط کاربران، قرار می گیرد. در این پژوهش نمونه ای از مشتریان بانکداری اینترنتی بانک اقتصاد نوین مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ادراک مفید بودن، ادراک سهولت استفاده و ادارک خودکارآمدی، اثر مثبتی بر استفاده از بانکداری اینترنتی دارند. ضمنا عامل ادراک ریسک نیز علیرغم فرضیه رابطه مثبتی با نیت رفتاری دارد. همچنین قصد استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی تاثیر مثبتی بر استفاده از این خدمات دارد.
محمدرضا نیرومند الانکش محمود محمدیان
افزایش و تنوع نیازهای مالی افراد و شرکتها موجب دگرگونی و افزایش پیچیدگی بازارهای مالی شده است. سیستمهای مالی جدیدی همچون سیستم بانک-بیمه در کشورهای مختلف توانسته اند پاسخگوی بخشی از این نیازهای مالی باشند. با توجه به نوظهور بودن این سیستم در جهان(در حدود 20 سال) و نیز در ایران ( در حدود 4 سال) نیاز به بررسی شناسایی دقیقتر این سیستم احساس شد. در واقع این تحقیق پاسخی به این سوال می باشد که عوامل موثر بر موفقیت سیستمهای بانک-بیمه ای در ایران کدامند؟ جهت پاسخ به این سوال محقق ابتدا توسط مطالعات کتابخانه ای اقدام به تعیین شاخصهای موفقیت سیستمهای مالی نمود که پس از کسب راهنمایی از اساتید راهنما و مشاور از شاخص افزایش فروش به عنوان شاخص سنجش موفقیت استفاده نموده است. در ادامه محقق از مدل آمیخته بازاریابی خدمات جهت تعیین عوامل موثر بر موفقیت سیستم های بانک-بیمه ای استفاده نموده که پس از طراحی فرضیه های متناسب با آمیخته بازاریابی خدمات اقدام به طراحی پرسشنامه و سپس توزیع و تحلیل پاسخها نموده است. از آنجا که تعداد شرکتهای ارائه دهنده خدمات بانک-بیمه در ایران محدود بوده و نیز تنها شرکت بیمه سامان حاضر به همکاری بوده است، افراد جامعه مورد بررسی تمامی متصدیان و مدیران فروش حاضر در شعب بانک-بیمه سامان در شهر تهران بوده اند که تعداد آنها به 30 نفر می رسد و تمامی این جامعه مورد پرسش قرار گرفته اند و از روشهای نمونه گیری استفاده نشده است. پس از تحلیل های آماری انجام شده دو عامل ویژگیهای محصول و نحوه توزیع(مکان) از میان عوامل هفتگانه آمیخته بازاریابی بر موفقیت سیستم بانک-بیمه بدون تاثیر شناخته شدند. همچنین ترتیب اولویت تاثیر عوامل آمیخته بازاریابی بر روی موفقیت سیستم بانک-بیمه از دید کارشناسان به صورت زیر است: 1- قیمت،2- محصول،3- امکانات فیزیکی،4- فرآیندها، 5- آمیخته ترفیع و بازارافزایی،6- کارکنان، 7- نحوه توزیع.
حجت محسنی حقیقی محمدتقی تقوی فرد
موفقیت اقدامات تجارت الکترونیک به اشتیاق مشتریان برای استفاده از این گونه خدمات بستگی دارد. اگر مشتریان باور داشته باشند که در صورت استفاده از خدمات تجارت الکترونیک در مقایسه با کسب و کارهای متعارف، ارزش بیشتری را کسب می کنند، احتمال بیشتری دارد که به استفاده از از این گونه خدمات روی بیاورند. فهم این که مشتریان چگونه به خدمات تجارت الکترونیک ارزش می دهند در موفقیت این اقدامات نقشی حیاتی دارد. این مطالعه از دو مفهوم برگرفته از رشته تحلیل تصمیم گیری استفاده می کند. این مفاهیم عبارتند از زنجیره ی اهداف واسطه ای ـ نهایی و تفکر مبتنی بر ارزش. تحقیق پیش رو به توصیف مراحل بسط مدلی می پردازد که به واسطه ی آن به تعیین عواملی بپردازیم که قضاوت ارزشی مشتریان را تحت تاثیر قرار می دهد بر مبنای داده های برگرفته از 224 مشتری (با استفاده از نمونه گیری در دسترس) خدمات تجارت الکترونیک و انجام تحلیل عاملی، دو ابزار به دست آمد که ارزش ادراک شده تجارت الکترونیک را اندازه می گیرند. این ابزارها شامل اهداف واسطه ای و اهداف نهایی هستند. چیزهایی که برای کاربران تجارت الکترونیک مهم اندف اهداف نهایی هستند. اهداف واسطه ای کمک می کنند تا به اهداف نهایی برسیم. با در نظر گرفتن شرایط ابتدایی تجارت الکترونیک در کشورهای در حال توسعه که به پدیده ی شکاف الکترونیک منجر می شود، نتایج تحقیق نشانگر یک ابزار 6 عامله و 25 سوالی بود که اهداف واسطه ای را به ترتیب اولویت بر حسب اطمینان آنلاین، کمک به تصمیم گیری، پرداخت آنلاین، زیرساخت فنی، زیرساخت فرهنگی و زیرساخت حقوقی می سنجد. نتایج همچنین نشانگر یک ابزار 5 عامله و 18 سوالی بود که اهداف بنیادین را به ترتیب اولویت بر حسب آسودگی خرید، کاهش مشکلات خرید، توجه به محیط زیست، ارزش کالای اینترنتی، رابطه با مشتری اندازه می گرفت. پیشنهادات تحقیق با توجه به ماهیت اهداف در دو دسته ی پیشنهادات زیرساختی و پیشنهادات بازاریابی ارایه شدند.
محمد باقر روح اللهی محمود محمدیان
با توجه به اینکه شرکت های تولیدی با نیازها، روحیات و سلایق مصرف کنندگان آشنایی ندارند واین مسئله یعنی شناحت این عوامل برای بازارگرا بودن شرکت ها امری اساسی محسوب می شود، مباحث سبک زندگی و جمعیت شناختی به عنوان مسئله پژوهش انتخاب گردید.هدف اصلی از انجام این تحقیق نیز این بود تا با استفاده از روش سبک زندگی و نیز ویژگی های جمعیت شناختی بازار سنگ شهرک صنعتی محمودآباد اصفهان را بخش بندی کرده و از این طریق به اهداف فرعی و کاربردی دیگری دست یابیم.بر حسب روش تحقیق این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است.جامعه آماری این تحقیق مصرف کنندگان نهایی بازار سنگ شهرک صنعتی محمودآباد اصفهان می باشند. روش نمونه گیری نیز به این صورت است که در ابتدا بازار سنگ محمود آباد به صورت خوشه ای از بازارهای سنگ کشور انتخاب گردید و سپس چون فهرستی از مشتریان در دست محقق نبود از روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس یا سهل و راحت استفاده شد. حجم نمونه نیز نیز برابر384 انتخاب گردید.ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسشنامه ای شامل 35 سوال بود.برای گروه بندی مشتریان از روش خوشه ای سلسله مراتبی و برای آزمودن فرضیه ها از روش تحلیل واریانس( anova) استفاده گردید.در پایان مشتریان به سه دسته تقسیم شدند که هر یک ویژگی های جمعیت شناختی و سبک زندگی خاص خود را دارند.مهم ترین یافته این تحقیق نیز این بود که هر گروه از مصرف کنندگان دارای ترجیحات و ویژگی های خاص خود هستند و تولید کنندگان می بایست براساس آن ترجیحات و ویژگی ها محصولات خود را عرضه کنند.
مصطفی تقی زاده قمی زهره دهدشتی شاهرخ
در تحقیق سعی شده است تا تاثیر عواملی همچون جنبه های طراحی وب سایت، سرعت تعامل و زمان پاسخ، مزایای اجتماعی حاصل از خرید اینترنتی، حفظ حریم خصوصی، نگرش نسبت به خرید اینترنتی و اعتماد به خرید اینترنتی بر خرید آنلاین بررسی گردد. روش انجام این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه علامه طباطبائی بودند که حداقل تجربه یکبار خرید اینترنتی را دارا بودند. برای جمع آوری اطلاعات اولیه از پرسشنامه و از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و تصادفی برای دسترسی به نمونه آماری استفاده شد. پس از جمع آوری 325 پرسشنامه قابل قبول و انجام تحلیل های آماری از قبیل رگرسیون، تحلیل واریانس، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر بر روی داده های جمع آوری شده، مشخص گردید که تمامی عوامل بیان شده در بالا به جز جنبه های طراحی وب سایت و مزایای اجتماعی بر روی نگرش نسبت به خریدهای اینترنتی و حصول اعتماد نسبت به خریدهای اینترنتی موثر هستند. در انتها نیز بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق پیشنهاداتی ارائه گردید.
آرش جلال زاده مقدم شهری محمود محمدیان
تحقیق حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که «عوامل موثر بر ارزش برند شرکت های اینترنتی در ایران کدامند؟». برای این منظور از روش تحقیق اکتشافی، آزمون فرضیه و توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. ابتدا عوامل مختلف موثر بر ارزش برند شناسایی شدند (جنبه اکتشافی تحقیق) و سپس با استفاده از تحلیل رگرسیون معناداری فرضیه ها مورد بررسی قرار گرفت (آزمون فرضیه) و سپس نتایج حاصل از جمع آوری داده ها که از طریق پیمایش بدست آمدند، توصیف شد (توصیفی از نوع پیمایشی). جامعه آماری تحقیق دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بودند که تاکنون حداقل یکبار از شرکت های اینترنتی خرید داشته اند. روش نمونه گیری نیز از نوع تصادفیِ طبقه ای نسبی بود، به این ترتیب که از میان دانشکده های مختلف با توجه به نسبت تعداد دانشجویان هر دانشکده، دانشجویانی که از شرکت های اینترنتی خرید اینترنتی نموده اند به طور تصادفی انتخاب شده و نمونه گیری به عمل آمد. برای این منظور از پرسش نامه دستی و اینترنتی استفاده شد. حجم نمونه ای که بر اساس آن کلیه تجزیه و تحلیل ها صورت پذیرفت 334 نفر بود که از این بین 166 نفر تاکنون خرید اینترنتی داشته اند. پس از تجزیه و تحلیل های آماری که شامل تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر بود، نتایج تحقیق بدست آمد که نشان می داد از میان عوامل موثر بر ارزش برند، کیفیت ادراک شده از برند و وفاداری برند از اولویت برخوردارند و به ترتیب ارتباطات بازاریابی، آگاهی برند و خدمات مشتری از عوامل بعدی اثرگذار بر ارزش برند به شمار می روند. با توجه به اینکه مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر ارزش برند شرکت های اینترنتی کیفیت ادراک شده از برند و وفاداری برند مشخص گردید و از آنجایی که کیفیت ادراکی و وفاداری ابعاد مختلفی دارد از این رو نمی توان صرفِ تکیه بر یکسری دستورالعمل مشخص کیفیت ادراکی و وفاداری مشتریان را نسبت به یک برند بالا برد ولی به طور کلی اگر یک شرکت اینترنتی بتواند به انتظارات مشتریان پاسخ درست دهد و اعتماد لازم را در بین مشتریانش ایجاد کند، می تواند کیفیت ادراک شده نسبت به برند خود را ارتقاء بخشد و وفاداری برند را در میان مشتریان افزایش دهد.
صالح رحیمی زهره دهدشتی
صنعت توزیع و پخش به عنوان یک صنعت خدماتی و واسطه ای، همواره در جستجوی راهی برای کاهش هزینه ها و افزایش کارآیی بوده است. ثابت بودن حاشیهً سود شرکت های توزیع دارو و تعیین آن توسط سازمان های دولتی، باعث می شود که شرکت ها برای افزایش سود خود، به روش های کاهش هزینه بیشتر توجه کنند. شناسایی عوامل موثر بر کارایی و انتخاب روش مناسب برای ارزیابی کارایی از اقدامات اساسی برای پایش کارایی و کاهش هزینه ها می باشند. هدف از انجام این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر کارایی مراکز پخش شرکت های توزیع کننده دارو است. در مرحلهً اول تحقیق، کلیه عوامل موثر بر نظام توزیع دارو شناسایی شدند و سپس با استفاده از نظر 41 نفر از کارشناسان توزیع دارو در شرکت توزیع داروپخش (شامل مدیران و معاونین هر مرکز) و با استفاده از آزمون فریدمن اولویت بندی گردیدند. در نتیجه، کامل بودن سبد توزیع کالا در مراکز، موثرترین عامل بر کارایی شناخته شد. پس از آن، عوامل فاصله زمانی اخذ درخواست تا تحویل به مشتری و تجربه نیروی کار در رتبه های بعدی قرار گرفتند. سپس با استفاده از این عوامل مدل تحقیق تبیین می کنیم. در مرحله دوم، کارایی مراکز پخش شرکت داروپخش با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها (dea) بررسی گردیده و تعداد چهار مرکز، کارا شناخته شدند که عبارت بودند از مرکز اهواز، تهران1، زاهدان و یزد.
غلامرضا درگی محمود محمدیان
مساله ای که این پژوهش به آن می پردازد به رابطه تبلیغات و اینترنت مربوط می شود. این پژوهش می خواهد به این پرسش پاسخ دهد که شرکتهای تجاری و تبلیغاتی برای افزایش توجه مخاطبان و برخورداری تبلیغ از مولفه های اثربخش و تاثیر گذار، از کدام پارامترهای تاثیرگذار در تبلیغات اینترنتی باید استفاده کنند؟ از این نظر، این پژوهش بدنبال شناسایی و سپس اولویت بندی پارامترهای موثر بر تبلیغات اینترنتی می باشد. توضیح آنکه آگهی های تبلیغاتی که زمانی موثرترین و کارآمدترین روش مارک سازی و نیز موتور نفوذ محصولات جدید بودند، این روزها بدلیل رشد و گسترش خود، در معرض تهدید قرار گرفته اند. چراکه هرچه گستره تبلیغات بیشتر شده، توجه مردم به آگهی های بازرگانی کمتر شده است. تبلیغات مکرر سبب کاهش توانایی و ظرفیت کسب فضایی در ذهن مشتریان می شود. مساله مهم برای شرکتها نیز این است که تبلیغ آنها از مولفه های اثر بخش و تاثیر گذار برخوردار باشد. بدین ترتیب این پژوهش راههای افزایش بهره وری تبلیغات را با شناسایی عوامل موثر و رتبه بندی آنها معرفی می نماید.
علی دادوند محمود محمدیان
چکیده تحقیق بازاریابان، برای ایجاد تمایز بین محصولات خود و رقبا از استراتژیها و روشهای گوناگونی استفاده می کنند. یکی از استراتژیهای که در زمان معرفی محصول جدید به بازار توسط بسیاری از شرکتها استفاده می گردد، استراتژی تعمیم نام تجاری است. استراتژی یک شرکت در قبال نام تجاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا تاثیر فراوانی در عملکرد مالی، کارایی و اثربخشی بازاریابی و توزیع وفروش کالا و همینطور ذهنیت مشتری دارد. یکی از مهمترین وظایف مدیران نامهای تجاری ایجاد تصور ذهنی مطلوب از آن نام تجاری و سپس کم کردن رابطه ذهنی با واقعیت کالا است. مدیران نامهای تجاری موفق از نامهای تجاری که تصویر مطلوبی در ذهن مصرف کنندگان دارند به عنوان سکوی پرشی برای ارائه محصولات جدید استفاده می کنند. تصویر ذهنی مشتریان ازشرکت مفهومی است حسی و جذاب که دارایی ارزشمند، برای شرکت می باشد که باید به درستی مدیریت شود هنگامی که شرکت از تصویر قابل قبولی برخوردار باشد می تواند میزان فروش خود را از طریق بالا بردن رضایت و وفاداری مشتری افزایش دهد البته سرمایه گذاران و کارمندان بیشتری را هم می تواند جذب کند. تحقیق پیش رو یک تحقیق توصیفی پیمایشی است که هدف آنبررسی تاثیر توسعه نام تجاری بر تصویر ذهنی مشتری از شرکت نیوآ می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر مبنای مدل پینا و مارتینز در سال 2006 ایجاد و در راستای مدل مذکور 7 فرضیه اصلی و 6 فرضیه فرعی طراحی شد. جامعه هدف تحقیق، مشتریان محصولات آرایشی و بهداشتی نیوآ می باشند و برای جمع آوری داده های اولیه از پرسشنامه استفاده شد، 384 نفر از مشتریان نیوآ ابتدا از طریق روش نمونه گیری خوشه ای و سپس روش نمونه گیری در دسترس یا راحت انتخاب و مورد پرسش واقع شدند. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون و از طریق تکنیک تحلیل مسیر که بر مبنای مدل رگرسیونی می باشد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در این تحقیق تصویر ذهنی اولیه مشتری از شرکت نیوآ به عنوان متغییر مستقل و کیفیت ادراک شده برند اصلی، کیفیت ادراک شده برند تعمیم یافته و تناسب ادراک شده بین برند اصلی و تعمیم یافته متغییر های مداخله گر بودند که تاثیر آنها بر تصویر ذهنی ثانویه شرکت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسیها نشان داد تصویر ذهنی اولیه شرکت در مجموع بیشترین تاثیر را بر تصویر ثانویه شرکت پس از تعمیم نام تجاری دارد و کیفیت ادراک شده برند تعمیم یافته بیشترین اثر مستقیم و تصویر اولیه شرکت بیشترین اثر غیر مستقیم را بر تصویر ذهنی ثانویه شرکت می گذارد. بر این اساس پیشنهاد شد شرکتها قبل از تعمیم نام تجاری خود جایگاه تصویر ذهنی شرکت خود را در اذهان مشتریان ارتقا ببخشند و تلاش نمایند از استراتژی تعمیم نام تحاری زمانی استفاده نمایند که برند تعمیم یافته از کیفیت مناسبی برخوردار باشد
زهرا دشتکی پور محمود محمدیان
صنعت بانکداری ایران در حال نزدیک شدن به تحولات گستردهای است. چشم انداز شدت گرفتن رقابت در این صنعت، حرکت به سوی آزادسازی اقتصادی و نزدیک شدن به بازارهای بین المللی در آینده نه چندان دور، شرایطی را پدید آورده است که در آن برنامه ریزی استراتژیک برای بانکها اهمیتی ویژه یافته است. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی وضعیت استراتژی الکترونیکی بانکداری نوین است که رابطه وضعیت موجود و مطلوب خدمات منتخب چهارگانه خودپردازها، پایانههای فروشگاهی، بانکداری تلفنی و بانکداری اینترنتی را در بانک ملّت به عنوان مطالعه موردی بررسی میکند. با تکیه بر نتایجی که از طریق این مقایسهها به دست میآید، وضعیت مطلوب و موردنظر بانک برای فعالیت در آینده ترسیم شده و پس از مقایسه با شرایط فعلی، در صورت لزوم تغییراتی اعمال میگردد. بر اساس مبانی نظری بهترین مدلی که میتواند اهداف تحقیق را برآورده سازد، مدل سه آر تشخیص داده شد. بر اساس مدل مذکور، دو پرسشنامه برای گردآوری نظرات مدیران ادارات مربوط در بانک و مشتریان طراحی و پس از تأئید طبق حجم نمونه مورد نظر در سطح وسیع توزیع و مورد پرسش قرار گرفت. حجم نمونه جامعه مدیران 50 و جامعه مشتریان 317 برآورد گردید. این تحقیق بر اساس زمانِ گردآوری، پیمایشی و از نوع مقطعی است و به لحاظ هدف انجام، از نوع کاربردی است. از منظر جمعآوری دادهها نیز از نوع توصیفی پیمایشی و همبستگی است. اطلاعات بدست آمده از نظرسنجی مدیران و مشتریان از طریق روشهای آماری نظیر ضریب علامتدار ویلکاکسون، ضریب همبستگی اسپیرمن وآزمون فریدمن و با کمک نرم افزار اسپیاساس نسخه 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مهمترین نتایج به دست آمده حاکی از این است در مورد شاخصهای سه گانه مدل سه آر اختلاف معنی داری میان وضعیت موجود و مطلوب خدمات چهارگانه مورد بررسی از دید مدیران و همچنین مشتریان بانک وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده و بررسیهای انجام گرفته توسط محقق پیرامون بانک ملّت و مشتریان آن عمدهترین پیشنهادی که برای از میان برداشتن شکاف موجود پیشنهاد شد، برای خودپردازها اتصال خدمات عمومی بیشتری به این دستگاهها؛ برای تلفنبانک گذاشتن قابلیت شخصیسازی بیشتر و امکان پرداختهایی نظیر پرداختهای مربوط به راهنمایی و رانندگی؛ در مورد بانکداری اینترنتی، قرار دادن لینک پرداختهایی نظیر دانشگاه آزاد، شارژ سیمکارت و اینترنت؛ و در نهایت برای پایانههای فروشگاهی، گذاشتن شرایط ویژه برای فروشندگان جهت ترغیب به استفاده از پایانههای ملّت در صورت وجود چندین انتخاب و شناساندن قابلیتهایی این دستگاه به مشتریان اشاره نمود.
سارا دادوند نادر مظلومی
این تحقیق به منظور شناسایی عواملی که می تواند به کسب مزیت رقابتی در شرکت های بیمه کمک کنند صورت گرفته است. علاوه بر این به منظور مشخص شدن اینکه کدام عوامل اولویت بیشتری برای کسب، توسط شرکت های بیمه دارند، به رتبه بندی آنها نیز پرداخته شده است. بدین منظور مولفه های کارایی، کیفیت، نوآوری، پاسخ گویی به مشتری که برحسب مدل هیل و جونزبر برکسب مزیت رقابتی موثرند مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور شناسایی شاخص های هر از ابعاد به مطالعه ادبیات تحقیق پرداخته شد که در نهایت با استفاده از نظر خبرگان صنعت، 13 شاخص به عنوان اثرگذارترین شاخص ها شناسایی شدند. در مرحله دوم با استفاده از نظر مدیران ارشد شرکت های بیمه، به رتبه بندی ابعاد و شاخص ها با استفاده از روش anp (از روش های تصمیم گیری چندمعیاره) پرداخته شده است. بر اساس نظر مدیران ارشد پاسخگویی به مشتری بالاترین اولویت، کیفیت ، کارایی و نوآوری به ترتیب اولویت های بعدی در کسب مزیت رقابتی هستند .
محمد شریعتی محمود محمدیان
با توجه به مطالعه ادبیات موضوع، چارچوب های نظری مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است که از میان آنها مدل نظری که توسط رنگان و کوگلن (2006) در مورد ترفیعات تجاری و قدرت کانال مطرح شده است، استفاده کردیم. با توجه به این مدل پرسشهایی شامل اینکه آیا متغیرهای تجربی تولید کننده و خرده فروش بر قدرت کانال تاثیر می گذارد؟ همچنین آیا نسبت قدرت کانال تولید کننده به خرده فروش بر بودجه ترفیعات تجاری و نحوه تخصیص آن تاثیر می گذارد؟، بیان شد. فرضیاتی که در این مورد مطرح شد این بود که متغیرهای تجربی تولید کننده و خرده فروش باعث افزایش قدرت کانال تولید کننده و خرده فروش می شود و بودجه ترفیعات تجاری با افزایش نسبت قدرت کانال تولید کننده به خرده فروش کاهش و با کاهش نسبت قدرت تولید کننده به خرده فروش کاهش می باشد. همچنین نسبت قدرت کانال تولید کننده به خرده فروش بر تخصیص بودجه تاثیر دارد. بر اساس مدل تحقیق دو پرسشنامه تهیه که یکی به مدیران و متخصصان در حوزه بودجه بندی و عرضه محصولات شوینده ارائه گردید و دیگری به خرده فروشان واقع در شهر تهران برای پاسخ تحویل گردید. حجم نمونه جامعه مدیران 40 نفر و حجم نمونه جامعه خرده فروشان 384 نفر برآورد گردید. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار spss طبقه بندی و فرضیات تحقیق با استفاده از آزمون دو جمله ای و همبستگی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این بررسی نشان داد که در صنعت خرده فروشی محصولات شوینده عوامل اعتبار خرده فروش، حجم کلی فروش خرده فروش و مدیریت مناسب داخل مغازه خرده فروش همگی قدرت کانال خرده فروش را بدرستی اندازه گیری می کنند. همچنین بازپرداخت بلند مدت پول، گردش بالای محصول و در دسترس بودن محصول نیز به درستی قدرت کانال تولید کننده (عرضه کننده) را اندازه گیری می کنند. نتایج نشان داد که در صنعت محصولات شوینده عرضه کننده بدون توجه به نسبت قدرت کانال تولید کننده به خرده فروشان اقدام به تعیین بودجه و تخصیص آن از طریق ابزارهای ترفیعاتی مختلف می نمایند. با توجه به نتایج بدست آمده، عرضه کنندگان محصولات شوینده می بایست با توجه سه عامل مطرح شده که ایجاد کننده قدرت کانال برای خود و خرده فروشان می باشد، اقدام به تعیین میزان قدرت کانال خود و قدرت کانال خرده فروشان کنند و براساس آن اقدام به تعیین میزان بودجه ترفیعات تجاری و تخصیص آن نمایند. بطوری که با افزایش نسبت قدرت کانال تولید کننده به خرده فروشان بودجه ترفیعات تجاری کاهش و با کاهش نسبت قدرت کانال تولید کننده به خرده فروشان بودجه ترفیعات تجاری افزایش یابد. همچنین با افزایش نسبت قدرت کانال تولیدکننده به خرده فرشان از ابزارهایی استفاده شود که عملکرد خرده فروشان را در نظر می گیرد و به نفع تولید کننده است و با کاهش نسبت قدرت کانال تولید کننده به خرده فروشان از ابزارهایی استفاده شود که به سادگی توسط خرده فروش قابل تصرف است و زحمت و تلاش بازاریابی خرده فروش را در نظر نمی گیرد. این روش مانع از به هدر رفتن بودجه ترفیعات تجاری تولید کننده می شود.
حسین اسفندیاری محمود محمدیان
لذا با توجه به اهمیت موضوع انتقال دانش و نوآوری در بهبود عملکرد سازمانها، تحقیق حاضر به بررسی تاثیر انتقال دانش و عوامل موثر برآن(از قبیل فناوری اطلاعات، فرهنگ، یادگیری و غیره) بر نوآوری سازمانی در شرکت پایانه های نفتی ایران تدوین گردیده است. این تحقیق بر مبنای روش پژوهشی، توصیفی- پیمایشی طراحی شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات نیز از نظرات مدیران و کارشناسان در شرکت پایانه های نفتی ایران از طریق پرسشنامه بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهای آماری spss و lisrell استفاده گردیده است. نتایج حاصله از تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده گویای آن است که : • انتقال دانش سازمانی از طریق فن آوری اطلاعات بر قابلیت نوآوری در شرکت پایانه های نفتی ایران تأثیر مثبت و معنی داری دارد. • انتقال دانش سازمانی از طریق استراتژی یادگیری بر قابلیت نوآوری در شرکت پایانه های نفتی ایران تأثیر مثبت و معنی داری دارد. • انتقال دانش سازمانی از طریق فرهنگ اعتماد بر قابلیت نوآوری در شرکت پایانه های نفتی ایران تأثیر مثبت و معنی داری دارد. • انتقال دانش سازمانی از طریق ساختار منعطف بر قابلیت نوآوری در شرکت پایانه های نفتی ایران تأثیر مثبت و معنی داری دارد. • انتقال دانش سازمانی بر قابلیت نوآوری در فرآیند در شرکت پایانه های نفتی ایران تأثیر مثبت و معنی داری دارد. • انتقال دانش سازمانی بر قابلیت نوآوری درمحصول در شرکت پایانه های نفتی ایران تأثیر مثبت و معنی داری دارد. بطور کلی نیز این فرضیه به اثبات رسید که: انتقال دانش سازمانی بر قابلیت نوآوری در شرکت پایانه های نفتی ایران تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
سمانه خاکسار علیرضا شیرانی
پیاده سازی و استقرار صحیح ابزارهای الکترونیک در صنعت بانکداری به مشتریان این امکان را می دهد که در هر مکان و زمان با استفاده از این ابزار ها به راحتی به انجام امور بانکی بپردازند . شاید به جرات بتوان گفت که هیچ پدیده ای در عصر حاضر به اندازه کاربرد ابزارهای الکترونیکی در بانکداری ، نتوانسته زندگی انسان را تحت تاثیر قرار دهد و مهمترین جنبه پدیده حاضر ، جنبه مربوط به مشتریان و رضایت مندی آنها از منافع بانکداری الکترونیک است. در این تحقیق با استفاده از مدل شش بعدی پیکاراینن ، عوامل موثر در به کارگیری ابزارهای الکترونیکی را مورد بررسی قرار دادیم ، بعد از بیان ادبیات و پیشینه موضوع ، با ایستفاده از از دو روش تحلیل رگرسیون و آزمون همبستگی به بررسی فرضیه های تحقیق پرداخته شد و هر شش فرضیه تایید شدند ، و در آخر به این نتیجه رسیدیم که عواملی که در مدل مفهومی تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند ، روی استفاده بیشتر مشتریان از ابزارهای الکترونیکی موثر هستند. این پژوهش روی مشتریان بانک پاسارگاد در سطح شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است و با توجه به اینکه جامعه آماری مشتریان بانک خصوصی هستند ؛نتایج قابلیت تعمیم در بانک های دولتی را ندارد چراکه بانک های دولتی جز جامعه آماری مورد مطالعه قرار نداشتند.
محسن زارعی صالح آباد محمود محمدیان
تحقیق حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سوالات است که «آیا تبلیغات، حجم توزیع، حمایت مالی، تصویر فروشگاه، ترفیع فروش بر آگاهی برند شرکت های تولیدکننده باتری در ایران اثرگذارند؟». برای این منظور از روش تحقیق اکتشافی، آزمون فرضیه و توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. ابتدا عوامل مختلف موثر بر آگاهی از برند شناسایی شدند (جنبه اکتشافی تحقیق) و سپس با استفاده از آزمون همبستگی معناداری فرضیه ها مورد بررسی قرار گرفت (آزمون فرضیه) و سپس نتایج حاصل از جمع آوری داده ها که از طریق پیمایش بدست آمدند، توصیف شد (توصیفی از نوع پیمایشی). جامعه آماری تحقیق مصرف کنندگان باتری خودرو در سطح شهر تهران بودند. روش نمونه گیری نیز از نوع خوشه ای تصادفی بود، به این ترتیب که شهر تهران به 5 منطقه شمالی، جنوبی، شرقی، غربی و مرکزی تقسیم و در هر منطقه چند فروشگاه باتری خودرو انتخاب و سپس مشتریان مراجعه کننده به صورت اتفاقی انتخاب شدند. حجم نمونه ای که بر اساس آن کلیه تجزیه و تحلیل ها صورت پذیرفت 384 نفر بود. پس از تجزیه و تحلیل های آماری که شامل آزمون رگرسیون، و تحلیل عاملی تائیدی بود، نتایج تحقیق بدست آمد که نشان می داد از میان عوامل موثر بر آگاهی برند، حمایت مالی و توزیع از اولویت برخوردارند و به ترتیب تصویر فروشگاه، تبلیغات و ترفیعات فروش از عوامل بعدی اثرگذار بر آگاهی برند به شمار می روند. با توجه به اینکه مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر آگاهی برند شرکت های تولیدکننده باتری حمایت مالی و توزیع مشخص گردید، شرکت های تولید کننده باتری می توانند از طریق فراهم کردن منابع مالی و استفاده از فضای تبلیغاتی رویداد های مختلف و همچنین گسترش سیستم توزیع کارآمد و وجود ظاهر فروشگاه مناسب و مطلوب و افزایش ترفیعات قیمتی و غیر قیمتی بر میزان آگاهی از برند مشتریان خود بیافزایند.
محمد کوچک زاده محمود محمدیان
بخش بندی بازار، یکی از ضروریات اجرای برنامه بازاریابی موفق است. بخش بندی بازار به طرق گوناگون و بر پایه های مختلفی صورت می پذیرد. یکی از جدیدترین و موثرترین روش های بخش بندی بازار، بخش بندی براساس ویژگی های سبک زندگی است. نتایج بدست آمده از این روش بخش بندی، کاربرد های متعددی در تدوین و اجرای برنامه های تولید، فروش، توزیع و فعالیت های ترفیعی و تبلیغی دارد. با توجه به رقابت در بازار بستنی و نیاز تولید کنندگان به کسب دانش در خصوص ویژگی های سبک زندگی مصرف کنندگان محصولاتشان، اجرای چنین تحقیقی ضروری می نماید. در تحقیق پیش رو، پرسشنامه ای با استفاده از عناصر سبک زندگی مبتنی برaio (فعالیتها، علایق و نظرات) تدوین شده و در میان نمونه آماری توزیع گردید. پس از جمع آوری داده ها با انجام تحلیل آماری، 4 خوشه در نمونه آماری شناسایی شد که این خوشه ها هر کدام سبک زندگی متفاوتی داشتند و هر کدام نیز به مارک خاصی از بستنی علاقه نشان دادند.
الهام صفرزاده محمود محمدیان
تئوری ها و مطالعات در حوزه رفتار سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی را گروهی از رفتارهای مطلوب داوطلبانه می دانند که درنهایت منجر به اثربخشی سازمانی می گردند. همچنین عنوان می شودکه عدالت سازمانی نقش مهمی در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی دارد. دراین پژوهش به بررسی این موضوع پرداخته شد که ادراک کارکنان از عدالت در بروز رفتار شهروندی سازمانی اثر گذار است. همچنین این موضوع عنوان گردید که عدالت توزیعی، روشی و مراوده ای در بروز احساسات تاثیر دارند که در نهایت تاثیر احساسات مثبت و منفی در بروز رفتار شهروندی سازمانی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور در ابتدا تعاریف وادبیات نظری در حوزه های رفتار شهروندی سازمانی و عدالت سازمانی مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه با بررسی سابقه تحقیقات گذشته، یک مدل مفهومی جهت تاثیر گذاری عدالت بر رفتار شهروندی سازمانی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری پژوهش از روش خوشه ای چند مرحله ای از بین کارکنان بانک ملت در سطح شهر تهران انتخاب گردید. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و تایید پایایی و روایی سوالات، روابط علی بین متغیرها با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و روش رگرسیون توسط نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت پس از نتیجه گیری از یافته های آماری، به ارائه پیشنهادهای برای مدیران بانک ملت و همچنین پژوهشگران آتی پرداخته شد.
مریم ابراهیمی ابوالفضل تاج زاده
لزوم توجه به کلیه اصول بازاریابی در هر کسب و کاری بیش از پیش احساس می شود. یکی از گام های اساسی که نقشی بسیار حیاتی در این راستا ایفا می کند، توجه به اصول جایگاه یابی و بالاخص جایگاه یابی برند می باشد. در سالهای اخیر، افزایش انواع محصولات وارداتی در بازار لوازم خانگی از یک سو و سیاست های دولت جهت حمایت از محصولات مشابه ساخت داخل از سوی دیگر، باعث ایجاد فضای رقابتی جدیدی در این کسب و کار شده است. در این تحقیق، به منظور شناسایی جایگاه و موقعیت رقابتی برند لوازم خانگی(محصول ماشین لباسشویی ساخت ایران )،شرکت های ارج و آبسال انتخاب شده اند تا از دیدگاه مشتریان مورد ارزیابی قرار گیرند. همچنین، سعی شده است جایگاه برند محصول ماشین لباسشویی شرکت های مذکور با استفاده از تکنیک نقشه ادراکی ترسیم گردد. مدل به کار گرفته شده در این پژوهش نیز، این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات،توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه مشتریان مراجعه کننده به خرده فروشان شرکت های مذکور در سه منطقه شریعتی، امین حضور و خیابان جمهوری در مدت زمان عملیات میدانی تحقیق می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه است که جهت سنجش دیدگاه مشتریان به کار گرفته شده است . هدف از این پژوهش بطور مشخص عبارت است از بررسی مقایسه ای جایگاه دو برند ایرانی، در صنعت لوازم خانگی از دیدگاه مشتریان تهرانی با استفاده از تکنیک نقشه ادراکی(مطالعه موردی : برند محصول ماشین لباسشویی شرکت های ارج و آبسال)، از تکنیک نقشه ادراکی جهت ترسیم جایگاه برند محصول ماشین لباسشویی شرکت های ارج و آبسال از دیدگاه مشتریان و همچنین جهت پاسخ به سوال اصلی تحقیق استفاده شده است. که بر این اساس، شرکت آبسال از حیث هر چهار متغیر آمیخته بازاریابی(قیمت،محصول،توزیع و فعالیت های ترفیعی) در موقعیت و جایگاه بهتری نسبت به شرکت ارج قرار دارد.
احمد غلامی سعید صحت
امروزه در اقتصاد کشورهای پیشرو، موازنه میان دانش و سایر منابع، به نفع دانش تغییر یافته است، به گونه ای که دانش به عاملی تعیین کننده در زندگی حتی بیش از زمین، کار و سرمایه تبدیل شده است. با وجود اینکه دانش به عنوان منبع مهمی برای بقای سازمان ضروری است و شرط موفقیت سازمان ها دستیابی به یک دانش و فهم عمیق در تمامی سطوح است، اما باز هم بسیاری از سازمانها هنوز به مدیریت دانش به طور جدی توجه نکرده اند. هدف از این تحقیق این است که رابطه بین قابلیت شرکتهای بیمه در بکارگیری مدیریت دانش را با اثربخشی سازمانی مورد بررسی قرار دهد که اطلاعات مورد نظر با استفاده از روش کتابخانه ای و توزیع پرسشنامه بین جامعه آماری بدست آمده است. .این پژوهش توصیفی تلقی می شود واز نوع همبستگی می باشد.و برای بررسی رابطه متغیرهای مستقل ( قابلیت های فراساختاری و فرایندی مدیریت دانش ) و متغیر وابسته ( اثربخشی سازمانی ) از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است . نتایج این تحقیق نشان دهنده این است که استفاده و سرمایه گذاری درقابلیت های مورد نیاز شرکت های بیمه در مدیریت دانش رابطه معنی دار و مثبتی با اثربخشی سازمان ها دارد، بررسی فرضیه های فرعی تحقیق نشانگر این است که متغیرهای فراساختاری مدیریت دانش( فرهنگ، تکنولوژی و ساختار) و قابلیت های فرایندی مدیریت دانش( کسب، تبدیل، کاربرد و حفظ دانش) رابطه ای مثبت و معنادار با اثربخشی سازمانی دارند. کلمات کلیدی: قابلیت های فراساختاری دانش، قابلیت های فرایندی دانش، اثربخشی سازمانی
بیتا برادران جمیلی علی ربیعی
با آغاز عصر صنعتی، انسان ها با کالاها و خدماتی مواجه گشتند که شاید با بسیاری از آنها آشنایی نداشتند و یا اینکه بسیاری از آنها در زمینه کارکرد، مشابه یکدیگر بودند و تنها تفاوت آنها در مارک تجاری بود. در این زمان، شرکت ها و سازمان های تولید کننده و ارائه دهنده خدمات، فرصت را مغتنم شمرده و جهت شناساندن و معرفی کالاها و خدمات خود و اعلام وجه تمایز آن با کالاهای مشابه، به تبلیغات روی آورده و با به کارگیری رسانه های مختلف، سعی بر ارسال پیام های تاثیرگذار به منظور ترغیب مخاطبان به خرید کالا یا خدمات خود، داشتند. اما آنچه در بحث تبلیغات، حائز اهمیت می باشد، ارزیابی اثربخشی آن می باشد. این مطالعه تلاشی در جهت ارزیابی اثربخشی تبلیغات بانک پارسیان بر جذب مشتری بر اساس چگونگی طی مراحل مدل aida و تعیین مهمترین عامل بر افزایش اثربخشی آن می باشد. هدف از انجام این تحقیق پاسخ به دو سوال اصلی در این زمینه می باشد. نخست اینکه آیا تبلیغات بانک مذکور از طریق رسانه های مختلف، مراحل مدل aida را با موفقیت طی می کند و از اثربخشی برخوردار می باشد و دیگر اینکه مهمترین عامل در افزایش اثربخشی تبلیغات آن کدام است. یافته های این تحقیق که به روش مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی و با اتکا بر ابزار پرسشنامه حاصل گردیده، حاکی از آن است که تبلیغات بانک زمانی که از طریق تلویزیون یا روزنامه ارائه شده، مراحل مدل aida را با موفقیت طی کرده و از اثربخشی برخوردار بوده است. بررسی تطبیقی میزان اثربخشی تبلیغات رسانه های مورد بررسی در این تحقیق نشان داد که از نظر مشتریان بانک پارسیان، تلویزیون در مقایسه با سایر رسانه ها، اثربخش ترین رسانه در جذب مشتری بوده و بعد از آن، روزنامه قرار دارد. مشتریان، مهمترین عامل در افزایش اثربخشی تبلیغات بانک را صداقت موجود در پیام ها و واقعی بودن آنها و موثرترین عامل در انتخاب بانک را، برخورد خوب کارکنان و احترام به مشتریان عنوان نموده اند. مشتریان، از تلویزیون و سپس روزنامه به عنوان رسانه ای که بیشترین میزان دسترسی به تبلیغات آن را دارند و بیشترین زمان و وقت خود را به آن اختصاص می دهند و همچنین از تلویزیون و سپس از رادیو به عنوان با کیفیت ترین رسانه ها یاد کرده و جهت ارائه تبلیغات بعدی بانک نیز به ترتیب رسانه های تلویزیون و روزنامه را توصیه کرده اند. در پایان نیز پیشنهادات و راهکارهایی جهت ارائه هر چه بهتر تبلیغات این بانک به منظور جذب هر چه بیشتر مشتری ارائه شده است.
سمانه مبرهن زهره شاهرخ دهدشتی
امروزه کسب و کارها به سمت الکترونیکی شدن پیش می روند و هر کسب و کاری از جمله خرده فروشی های آنلاین برای جذب خریداران و نیز به منظور ادامه خرید آنها از وب سایت خود باید چاره اندیشی نمایند. زیرا تکرار خرید و تمایل به بازگشت دوباره به یک سایت خرده فروشی نقش مهمی در پیش بینی رفتار خرید مشتری ایفا می کند. لذا در تحقیق حاضر با استفاده از تئوری مسیر – هدف به عنوان یک چهارچوب کلی استفاده شده است تا نشان دهیم چگونه انگیزه های فردی مشتریان سبب می شود تا آنها منافع خاصی را در خرید خود دنبال کنند.از این رو در این تحقیق" عوامل انگیزش فردی موثر بر خرید الکترونیکی " را مورد سنجش قرار دهیم. بدین منظور 5 فرضیه فرضیه اصلی و 15 فرضیه فرعی طراحی شد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی، پیمایشی می باشد . منابع جمع آوری داده ها از دو نوع اولیه و ثانویه و با استفاده ازپرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق حاضر، دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بودند که در 3 ماه گذشته حداقل 1 بار خرید اینترنتی داشته اند. روش نمونه گیری تحقیق حاضر روش نمونه گیری طبقه بندی نسبی بود. حجم نمونه تحقیق حاضر،510 نفر بود که از این تعداد پرسشنامه 375 پرسشنامه قابل بررسی بود و نرخ بازگشتی معادل 0.73 بدست آمد. داده های بدست آمده از پرسشنامه، به وسیله آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت. در آمار توصیفی از جداول و نمودارها به منظور نشان دادن و تحلیل اطلاعات جمعیت شناختی استفاد شد. در آمار استنباطی نیز ابتدا به منظور سنجش نرمال یا غیر نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگرف- اسمیرنوف استفاده شد. سپس برای سنجش برازش متغیرها و نیز فرضیات تحقیق از تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار لیزرل کمک گرفتیم .در آخر هم از آزمون همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات استفاده کردیم ، که تمام فرضیات تأیید شدند. بر اساس تحلیل های آماری صورت گرفته ، با توجه به تفاوت های موجود در بین ارزش های فردی افراد، تحقیق حاضر،چهار جریان مجزا در تحلیل اطلاعات توسط مشتریان ، نشان می دهد. جریا ن اول، از "نیاز به خود شکوفایی" شروع می شودو به منافع کارکردی و در نهایت به تمایل به بازگشت به سایت می رسد. جریان دوم، دربرگیرنده ارتباط بین نیاز به خودشکوفایی، منافع لذت طلبانه و تمایل به بازگشت به سایت می شود. جریان سوم، در مسیر نیاز به برقراری روابط اجتماعی ومنافع کارکردی و تمایل به بازگشت به سایت می باشد. و مسیر چهارم هم از نیاز به برقراری روابط اجتماعی در فرد آغاز و به منافع لذن طلبانه می رسد و در نهایت به تمایل به بازگشت به سایت خاتمه میابد. این جریانها به وسیله تفاوتهای ثابتی که درارزش های فردی افراد وجود دارد شکل گرفته و هدایت می شوند. از سویی یافته های تحقیق حاضر نشان داد که مشتریان را از نظر ارزش های فردی به دو دسته مهم تقسیم می کند.دسته اول، "نیاز به خودشکوفایی" را به عنوان هدف خود در زندگی دنبال می کنند و دسته دوم ، نیاز به برقراری روابط اجتماعی"هدف اصلی در زندگی شان است. افرادیکه نیاز به برقراری روابط اجتماعی در آنها بالاتر است، به منافع به خصوص منافع لذتطلبانه، توجه بیشتری دارند. از سویی، بر اساس آمار بدست آمده، می توان به مدیران اینگونه فروشگاههای آن لاین پیشنهاد داد که حس لذت بردن از زندگی را در خریداران خود تقویت کنند. این مدیران، به منظور پاسخ گویی به نیاز برقراری روابط اجتماعی در افراد، در فروشگاههای ان لاین می توان امکانات چت و ..را فراهم آورند.
سعید رجبی جمشید صالحی صدقیانی
در این تحقیق ضرورت جایگاه یابی برند، به خصوص در صنعت مورد بررسی(صنعت نوشابه) و با ایده گرفتن از مدل ارائه شده برای جایگاه یابی از طرف آقای آکر در سال2003، چهار عامل : محصول، صاحبان برند(شرکتها)،شخصیت برند و نماد برند، به عنوان عوامل تاثیر گذار بر جایگاه یابی برند مورد تأکید قرارگرفته شد.پس از طرح فرضیه های مربوط به این عوامل که شامل تاثیر هریک از این عوامل برجایگاه یابی برند می باشد؛ با معرفی شهرتهران به عنوان جامعه آماری،با توجه ادبیات مربوط به موضوع جایگاه یابی برند، که جمع آوری شده، اقدام به طراحی پرسش نامه شد. پس از تأیید روایی پرسش نامه توسط اساتید محترم، با نمونه گیری خوشه ای و تصادفی در 5شعبه از فروشگاهه ها ی زنجیره ای شهروند، اقدام به جمع آوری اطلاعات از مشتریان شد.پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل آنان، با استفاده از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف(برای سنجش نرمال بودن فراوانی داده ها)، آزمون نسبت(دوجمله ای) برای آزمون داده ها و فراوانی ها و آزمون فریدمن برای رتبه بندی عوامل تاثیر گذار برجایگاه یابی برند و شاخص ها ی این عوامل استفاده شد. هر کدام از چهارفرضیه اشاره شده در تحقیق تایید گردیدند و به سوالات اصلی و فرعی تحقیق نیز پاسخ داده شد.لازم به ذکر است که برخی از شاخص های عوامل اشاره شده در فرضیات از قبیل: شاخص هزینه در فرضیه مربوط به ویژگی های محصول،برندهای ایرانی و برندهای خارجی در فرضیه مربوط به شخصیت برند، شاخص نام و نشان در فرضیه مربوط به سمبل برند پس از آزمون عوامل و شاخص های مدل مفهومی تحقیق امتیاز لازم را کسب نکردند و تاثیر آنها برجایگا ه یابی برند، مورد تایید قرار نگرفت. از سویی نیز پیشنهادهایی به صاحبان برندها (شرکت ها) و تحقیقات آتی در این زمینه ارائه گردید تا این گروه نیز از نتایج تحقیق بهره مند گردند؛که امید این می رود که مقبول باشند. در پایان نیز از برخی محدودیت های انجام تحقیق، نام برده شد.
مجید اسدپور زهره دهدشتی شاهرخ
پژوهش حاضر به منظور شناسایی عوامل تاثیر گذار کیفیت خدمات بر ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتریان در هتل های تهران به انجام رسیده است.در این پژوهش هدف اصلی بررسی میزان تاثیر کیفیت خدمات بر ارزش ویژه برند هتل می باشد.به منظور دستیابی به اهداف پژوهش متغیر های زیر در غالب 17 فرضیه مطرح گردیدند: کیفیت خدمات(موارد ملموس,پاسخگویی,اعتبار,اطمینان,همدردی),وفاداری به برند,تصویر برند,آگاهی از برند. این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از نظر جمع آوری اطلاعات,توصیفی و از نوع پیمایشی است.جامعه آماری مشتریان هتل های 4 و 5 ستاره تهران هستند ,همچنین نمونه گیری از مسافرین ترکیبی از روشهای احتمالی طبقه ای نسبی وغیر احتمالی در دسترس است.حجم نمونه این پژوهش 227 نفر بود که برای رسیدن به آن 404 توزیع شدکه در نهایت اطلاعات 242 پرسشنامه قابل قبول و نتایج آن از طریق انجام معادلات ساختاری با نرم افزار smartpls به صورت زیر به دست آمد: متغیر موارد ملموس رابطه معنی دار مثبت با روی وفاداری و آگاهی از برند دارد و رابطه معنی داری با تصویر برند ندارد.متغیر پاسخگویی با متغیرهای وفاداری به برند,تصویر برند و آگاهی از برند رابطه معنی داری ندارد.متغیر اعتبار رابطه مثبت با وفاداری به برند و آگاهی از برند دارد و رابطه معنی داری با تصویر برند ندارد.متغیر اطمینان رابطه معنی دار مثبت با وفاداری به برند ,آگاهی از برند و تصویر برند دارد.همدردی رابطه مثبت با وفاداری به برند و تصویر برند دارد ولی رابطه معنی داری با آگاهی از برند ندارد.وفاداری به برند رابطه معنی داری با تصویر برند دارد و آگاهی از برند نیز رابطه معنی دارمثبت با وفاداری به برند دارد. همچنین مقدار ضریب تعیین چندگانه ( r2 ) کیفیت خدمات برای وفاداری 91/0 برای تصویر برند 755/0 و برای آگاهی از برند 9/0 است که نشان دهنده تاثیر بالای کیفیت خدمات بر عناصر وفاداری,تصویر برند و آگاهی از برند و در نتیجه بر ارزش ویژه برند هتل های تهران دارد. بر اساس این نتایج به مدیران هتلهای 4 و 5 ستاره توصیه می شود که از کارکنان مرتب تر با ظاهری آراسته اتفاده نمایند.به نظر بهتر است که هنگام استخدام به ویژگی های ظاهری کارکنان بیشتر توجه نمایند و شاخص های ظاهری را نیز هنگام انتخاب اعمال نمایند به هیچ وجه از انجام به تعهدات قصور ننمایند.اگر درخواستی از مشتری جهت حل مشکل شد همان بار اول آن را انجام دهند زیرا از نظر مشتریان مهم است. از کارکنان با دانش و هوش بالا استفاده نمایند. به کارکنان آموزش دهند که تمامی تلاش خود را برای ایجاد بهترین تجربه مشتریان در هتل انجام دهند و این خواسته خود را صادقانه به مشتریان انتقال دهند. توجه ویژه به هر مشتری به صورت جداگانه نشان دهند تا مشتری احساس غریبگی در هتل نکند. با ایجاد بخش روابط عمومی قوی برای هتل جهت ایجاد روابط قوی با ارگانها و سازمانهای مختلف سعی در جذب مشتریان سازمانی داشته باشند تا از این طریق هتل خود را به مشتریان معرفی نمایند. همچنین تبلیغات رسانه ای ,محیطی ,اینترنتی یا مجلات نیز می تواند به آگاهی مشتریان از برند هتل کمک نماید تا در شرایط مختلف از جمله هنگام انتخاب هتل اولین برندی که به ذهن آنان خطور میکند نام این هتل باشد.
سارا شمس الهی سید حمید خداداد حسینی
کارآفرینی با قدرت هرچه تمامتر به عنوان منبع اصلی ایجاد ثروت، توسعه تکنولوژیکی، رشد اقتصادی و پیشرفت اجتماعی به حساب آمده است. در گذشته، مردم کارآفرینان موفق را کسانی می پنداشتند که قهرمان انجام تغییرات اساسی، ابداعات و خطرات است. در دهه های اخیر، استراتژی ها، ساختار و هدایت خلاقانه که سازمان ها دنبال می کنند، به عنوان پدیده کارآفرینی مشروع و مهم تلقی می شود. در این تحقیق سعی در بررسی ارتباط میان مولفه های نیت استراتژیک، گرایش کارآفرینانه و اقدام کارآفرینانه شده است. ادبیات تحقیق با تعریف کارآفرینی آغاز شده و با بررسی ابعاد نیت استراتژیک پایان می یابد. در این مسیر کارآفرینی سازمانی و گرایش کارآفرینانه به عنوان دو مبحث مهم کارآفرینی شرح و بسط داده شده و مزیت های پیاده سازی آنها در سازمان بیان می شود. همچنین چهار بعد گرایش کارآفرینانه که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند، یعنی نوآوری، ابتکار عمل، ریسک پذیری و رقابت تهاجمی نیز بررسی می شوند. ابعاد نیت استراتژیک که مشتمل بر سه بعد نیت فرصت طلبی، نیت آینده طلبی و نیت رشد طلبی است نیز، از دیدگاه محققین مختلف بررسی می شود. اقدام کارآفرینانه هم که با دو سازه ورود به بازارهای جدید و معرفی محصول جدید مفهوم دهی شده است، تعریف می شود. برای تحلیل داده ها در این تحقیق از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد نیت استراتژیک بر گرایش کارآفرینانه تاثیری مثبت و قوی دارد و می تواند تا 64 درصد از تغییرات واریانس گرایش کارآفرینانه را تبیین کند. همچنین گرایش کارآفرینانه بر اقدام کارآفرینانه تاثیر داشته و می تواند تا 36 درصد از واریانس اقدام کارآفرینانه را پیش بینی و تبیین نماید. اما نتایج برای تاثیر نیت استراتژیک بر اقدام کارآفرینانه فاقد معنی داری بوده و نتیجتا نیت استراتژیک بر اقدام کارآفرینانه تاثیری ندارد.
پریماه رضامند نهرخلجی وحید ناصحی فر
تحقیق در زمینه عوامل موثر بر تصمیم گیری خرید خودرو بوده که به دلیل واردات بسیار زیاد خودروها و افزایش رقابت در صنعت خودرو در ایران، هر شرکت برای حفظ و بقای خود نیازمند آن بوده که خودروها و خدماتی با کیفیت برتر و متناسب با انتظارات مشتریان ارائه نموده و بنابراین می بایست توجه کافی به این عوامل نماید. تحقیق حاضر، با توجه به این اهمیت به بررسی و اولویت بندی عوامل موثر بر خرید خودروهای به صورت موردی گروه پارس خودرو پرداخته است. ابتدا بر اساس مدل به کارگرفته شده به شناسایی عوامل موثر بر خرید و سپس زیر عواملی که بر آنها اثر گذاشته پرداخته و در پایان نیز به ارزیابی میزان تأثیر هر یک بر فرایند خرید اقدام گردید و به این منظور نمونه آماری متشکل از 350 نفر از متقاضیان و مالکان خودروهای گروه پارس خودرو در 5 ناحیه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز شهر تهران انتخاب شد. نتایج از حاصل تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف ، میانگین، همبستگی و فریدمن نشان داد که 4 عامل اعتماد مصرف کننده، ریسک درک شده و منفعت درک شده بر قصد خرید و سرانجام نیز قصد خرید بر خرید اثر گذاشته اند. در اولویت بندی این عوامل اعتماد در رتبه نخست، سپس ریسک درک شده و قصد خرید و در نهایت نیز منفعت درک شده در جایگاه کم اهمیت ترین عامل قرار گرفته است. همچنین اعتماد مصرف کننده و ریسک درک شده تأثیر قابل توجهی بر یکدیگر نداشته و گروه پارس خودرو نباید به منظور افزایش اعتماد بر کاهش ریسک تمرکز کرد و باید به هر یک به طور جداگانه پرداخته شود. نتایج می تواند شرکت پارس خودرو را در مدیریت برنامه های بازاریابی،منابع مالی و انسانی و زمان خود یاری نموده و موجب کسب هرچه بیشتر موفقیت و افزایش فروش آن گردد.
غدیر شکیباجمال آباد میرعلی سید نقوی
وفاداری الکترونیکی به موضوع حمایت ثابت و پایدار مشتریان الکترونیکی اشاره داشته و سعی در پرداختن به موضوع وفاداری در محیط های الکترونیکی دارد. این واژه نتیجه ترکیب دو حوزه فناوری اطلاعات در فضای اینترنت و مفهوم وفاداری در مباحث رفتاری بوده که پرداختن به آن مستلزم توجه همزمان به هر دو حوزه می باشد. هدف این تحقیق ارائه مدلی کاربردی در جهت شناسایی عوامل تاثیر گذار بر فرآیند شکل گیری وفاداری الکترونیکی مشتریان فروشگاههای الکترونیکی می باشد. در این تحقیق با توجه به مبانی نظری تحقیق و نظر اساتید و کارشناسان مدیریت ارتباط با مشتری، مدلی ارائه گردیده است که فرآیند وفاداری الکرونیکی را به سه فاز شناخت، اثرگذاری و عمل تقسیم کرده است. در این پژوهش که به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه بر روی نمونه ای به حجم 276 نفر برگرفته از جامعه آماری شامل مشتریان فروشگاههای الکترونیکی فعال در زمینه کسب و کار رایانه و ملزومات آن انجام شده است، مدل تحقیق مورد برازش قرار گرفته و پس از برازش مدل پژوهش با استفاده از نرم افزار لیزرل، بررسی سوال های پژوهش در دستور کار قرار گرفت و در نهایت عوامل رضایت الکترونیکی، اعتماد الکترونیکی و کیفیت فروشگاههای الکترونیکی به عنوان شاخص های تاثیر گذار بر وفاداری الکترونیکی شناسایی گردیدند.
سید محسن حسینی محمود محمدیان
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل تاثیر گذار بر قصد حضور تماشاگران ورزشی در استادیوم ها در لیگ فوتبال حرفه ای ایران شکل گرفته است. به این منظور از روش تحقیق توصیفی، پیمایشی استفاده شده است. این پژوهش دارای 4 متغیر مستقل، یک متغیر میانجی و یک متغیر وابسته می باشد که عبارتند از ترویج، جذابیت، برنامه ریزی، اقتصاد، تمایل به حضور و قصد حضور که با 21 گویه مورد سنجش قرار می گیرند. به این منظور پس از تعیین حجم نمونه، پرسشنامه با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس بین 500 نفر از تماشاگران در 6 بازی در زمان های مختلف توزیع گشت که 422 عدد آن دارای معیارهای مناسب جهت تجزیه و تحلیل بود که مد نظر قرار گرفت. جهت بررسی روایی پرسشنامه از دو روش استفاده گردید که روایی محتوایی پرسشنامه زیر نظر اساتید و صاحب نظران ارزیابی گردید و روایی سازه نیز توسط تحلیل عاملی اکتشافی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ (0.86) بدست آمد. برای تست مدل از معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید و همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، رگرسیون چند متغیره و از آزمون فریدمن جهت رتبه بندی عوامل استفاده گردید.
بهرام احمدی نادر مظلومی
رشد روزافزون تکنولوژی باعث دگرگونی شکل تجارت شده است. روش های سنتی تجارت جای خود را به روش های تازه و نو داده اند. این قابلیت در صنعت بیمه، به شکل بیمه الکترونیک خود را برای شرکت های بیمه ای نمایان می کند. بیمه الکترونیک باعث کسب مزیت رقابتی از طریق دسترسی آن لاین، برقراری ارتباط با تعداد زیادی از مشتریان و کاهش هرینه های اداری و پرسنلی می شود. این پدیده هم مانند هر پدیده نوظهوری باید مورد استقبال و اعتماد مشتریان قرار گیرد. پژوهشگران و محققان حوزه فناوری یکی از چالش های عمده بر سر راه این فناوری را اعتماد یا اطمینان مشتریان می دانند. از این رو در این مدل سعی شده ابتدا رابطه کیفیت ادراکی وب سایت های ارائه دهنده بیمه الکترونیک با اعتماد بررسی و سپس رابطه بین اعتماد ادراک شده و قصد(تصمیم) خرید مشتریان بررسی شود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری در این پژوهش بیمه گذارانی از شرکت های بیمه البرز، پارسیان، ملت و سامان در سطح شهر تهران هستند که تجربه مراجعه به وب سایت شرکت را داشته اند . برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است، و از شعب 4 شرکت فوق توسط روش قرعی کشی نمونه گیری به عمل آمد و سپس پرسشنامه بین مشتریان در دسترس شعب که تجربه کار با وب سایت شرکت را داشته اند توزیع گردید. تعداد نمونه 196 نفر با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد و ابزار مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود، که برای تجزیه و تحلیل این اطلاعات از آمار توصیفی و از آزمون های همبستگی اسپیرمن و کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که اعتماد مشتریان رابطه مثبت و معناداری با قصد خرید مشتریان در بیمه اینترنتی دارد. در بین ابعاد اعتماد، اعتماد به شرکت با ضریب همبستگی 378. بیشترین ارتباط و اعتماد به خدمت با ضریب همبستگی292. کمترین ارتباط را با قصد خرید بیمه اینترنتی دارند. بنابراین نتیجه می گیریم که اعتماد مشتریان به خدمات و محصولات بیمه اینترنتی نقشی اساسی با قصد خرید آنان دارد.
سمانه بیات سرمدی محمود محمدیان
ارتباط دهان به دهان ابزار قدرتمندی برای ارتباط بازاریابی است. از آنجایی که بسیاری از افراد تصور می کنند که ارتباطات دهان به دهان خارج از کنترل بازاریابان است، آن را ابزاری معتبر برای جمع آوری اطلاعات درباره محصولات و خدمات به خصوص خدمات مبتنی بر اعتماد، می دانند. هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل تأثیرگذار بر ارتباط دهان به دهان و اولویت بندی آن ها می باشد. علی رغم سابقه زیاد مرکز آموزش بازرگانی در امر آموزش بازرگانی نفرساعت آموزشی این مرکز در دو سال اخیر کاهش یافته است. با توجه به آمار موجود ارتباطات دهان به دهان موثرترین عامل جذب دانشجویان در این مرکز است. در این تحقیق بررسی آسیب شناسانه ای در خصوص ارتباط دهان به دهان به عمل آمده است و راهکارهایی برای اثربخش تر کردن ارتباطات دهان به دهان ارائه شده است. در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. جامعه آماری کلیه دانشجویان مرکز آموزش بازرگانی در تهران می باشد. تعداد 174 پرسشنامه توزیع شد و 170 پرسشنامه موثر جمع آوری شد. نرخ پاسخ موثر 7/97 درصد می باشد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون های پارامتری t-استیودنت و ناپارامتری نسبت استفاده شد. همچنین از آزمون فریدمن برای اولویت بندی متغیرها استفاده گردید. از میان 5 فرضیه تحقیق، که به طور خلاصه عبارت بود از: (1) کیفیت محتوای پیام ارتباط دهان به دهان بر اثربخشی آن تأثیر دارد، (2) نوع رویکرد ارسال اطلاعات بر اثربخشی انتشار ارتباط دهان به دهان تأثیر دارد، (3) نگرش ارسال کنندگان ارتباط دهان به دهان بر اثربخشی آن تأثیر دارد، (4) شدت تماس ها بر اثربخشی انتشار ارتباط دهان به دهان تأثیر دارد، (5) تعداد تماس ها بر اثربخشی انتشار ارتباط دهان به دهان تأثیر دارد؛ 4 فرضیه اول تأیید گردید. متغیرهای موثر بر ارتباط دهان به دهان به ترتیب اولویت عبارت است از شدت تماس ها، نگرش ارسال کنندگان ارتباط، رویکرد تعاملی ارسال اطلاعات، کیفیت محتوای پیام ارتباط دهان به دهان. در این تحقیق با در نظر گرفتن این اولویت ها پیشنهاداتی برای ایجاد و هدایت کردن تبلیغات دهان به دهان مثبت ارائه شده است. که از جمله آن ها می توان به استفاده از اینفوتین به عنوان ابزاری جدید برای تبلیغات و ارائه دادن خدمات با کیفیت و فراتر از سطح انتظار مشتریان است.
الهام سزاوار حبیبی محمود محمدیان
ایران یکی از معدود کشورهایی است که از سالیان دور دارای چرخه کامل فعالیت های سینمایی بوده است. با توجه به نقش مهم فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فیلم و سینما، اهمیت قرار گرفتن در رده کشورهای صاحب صنعت سینما بر کسی پوشیده نیست. اما متاسفانه با وجود تعداد بسیار بالای فیلم های سینمایی ایرانی، تعداد سالن های سینما، تعداد مخاطبین و میزان فروش فیلم ها بسیار پایین می باشد. در این تحقیق، تلاش بر این است تا عوامل موثر بر جذب افراد به سینما از دید تماشاگران شناسایی شود. از آنجا که نمایش فیلم در سینما، تقریبا دارای تمام ویژگی های یک خدمت می باشد، محقق نمایش فیلم در سینما را به مثابه ارائه یک خدمت در نظر گرفته است و برای هر یک از عناصر 7گانه آمیخته بازاریابی خدمت نمایش فیلم(7p’s) ، شاخص هایی را معرفی کرده است و سپس مدل نظری تحقیق توسط محقق ارائه شده است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از شهروندان تهرانی است که در زمان انجام تحقیق به سینماهای شهر تهران مراجعه و فیلم های سینمایی ایرانی را دیده اند. حجم نمونه مورد نظر با استفاده از فرمول ککران 385 نفر تعیین شده است. برای انجام این تحقیق ابتدا 5 سینما، در 5 منطقه جغرافیایی تهران (مرکز، شمال، جنوب، شرق و غرب) انتخاب و سپس پاسخ دهندگان به طور تصادفی انتخاب شده اند. در هریک از این سینماها 100 پرسشنامه توزیع شد، و نهایتا 455 پرسشنامه تکمیل شده بدست آمد.برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از این پرسشنامه ها، از آزمون های کولموگروف – اسمیرنوف، دوجمله ای یا نسبت، t-استیودنت و فریدمن استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که از مجموعه 455 نفری پاسخ دهندگان، 55.6% درصد آنان زن و مابقی مرد بوده اند و بیشترین تعداد پاسخ دهندگان در گروه سنی 26 تا سال قرار گرفته اند. نتایج نشان داد که تمامی متغیرهای آمیخته بازاریابی به جز "قیمت" و " کارکنان" بر جذب تماشاگر موثر بوده اند و اکثریت پاسخ دهندگان معتقد بوده اند که قیمت بلیت متوسط یا ارزان است. اولویت بندی متغیرهای 7گانه تحقیق از منظر تاثیر گذاری آن ها بر جذب تماشاگر نشان داد که متغیرهای "مکان" و "فرآیند" دارای بالاترین اولویت بوده اند. مهم ترین شاخص های متغیر محصول، "ژانر فیلم" و " کارگردان" بوده است. و ژانرهای مورد علاقه پاسخ دهندگان، دارم و رمانتیک است. تاثیرگذارترین شاخص های متغیر " ترفیع" به ترتیب عبارتند از: توصیه دوستان و آشنایان، اخبار پخش شده در مورد فیلم و نقدهای فیلم. از بین شاخص های متغیر " شواهد فیزیکی"، شاخص های مربوط به ویژگی های فنی سینما ( مانند کیفیت صدا و اندازه و کیفیت پرده سینما) از اولویت بیشتری نسبت به سایر شاخص ها، مانند "وجود پارکینگ" و " کیفیت غذای بوفه و رستوران" برخوردار است. در انتها محقق، دلایل اصلی سینما رفتن و همینطور مهم ترین عوامل بازدارنده افراد از سینما را مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق نشان داد که " تفریح و سرگرمی" و " پیگیری کار یک کارگردان" مهم ترین دلایل افراد برای سینما رفتن بوده است. پراهمیت ترین عواملی که افراد را از سینما رفتن باز می دارند به ترتیب "سوژه های تکراری" و " کیفیت پایین فیلم های ایرانی" می باشند.
احسان جلالی محمود محمدیان
امروزه در اقتصاد جهانی، تولید و صادرات نقش بسزا و مهمی را در چارچوب هر اقتصاد سالمی ایفا می کند. تقریبا تمامی کشورهای برخوردار از اقتصاد موفق می کوشند تا خود را در زمینه ای از صادرات که در آن مزیت نسبی دارند تقویت نمایند.از طرفی در جهان امروز چالش های جدیدی مثل افزایش روزافزون رقابت، پیشرفت بسیار سریع تکنولوژی، تغییر در سلایق و خواسته های مشتریان پیش روی شرکتها قرار دارند. تحقیق حاضر بدنبال عدم موفقیت مورد انتظار شرکتهای صادرکننده مواد غذایی در سطح بین الملل، بدنبال ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود عملکرد صادراتی این شرکتها از طریق شناسایی و معرفی عوامل تأثیرگذار بر استراتژی های بازاریابی صادراتی آن شرکتها می باشد. زیرا از یک طرف عمده محصولات تولیدی صنعت مواد غذایی در ایران از کیفیت بالا و قابل قبولی برخوردار می باشند، و از طرف دیگر با وجود این کیفیت بالا در سطح بین الملل موفقیت های چندانی در مقایسه با رقبای خارجی کسب ننموده اند. این مسأله ناشی از دلایل عمده ای می تواند باشد. از جمله ناآگاهی مدیران شرکتها از نیازهای مشتریان و ویژگی های سایر محصولات رقیب، یا نداشتن دانش و آگاهی کافی در زمینه امور بازاریابی بین الملل، و بطورکلی عدم طراحی و اجرای یک استراتژی مناسب آمیخته بازارایابی صادراتی متناسب با بازارهای صادراتی می باشد. که با توجه به نتایج بدست آمده از این تحقیق، شرکتهای صادرکننده می توانند با برنامه ریزی و اجرای استراتژی های مناسب آمیخته بازاریابی صادراتی منطبق با نیازها و سلایق مشتریان بازارهای مختلف، ضمن پاسخگویی به نیازهای آن ها، از طریق منطبق سازی آمیخته محصول صادراتی شان به عملکرد بالایی در سطح بین الملل دست یابند. بدین منظور تعداد 70 شرکت صادرکننده مواد غذایی انتخاب شده و با در نظر گرفتن احتمال عدم همکاری برخی از شرکت ها تعداد 72 پرسشنامه میان مدیران ارشد شرکتهای مذکور توزیع گردید. این تحقیق از نظر نوع تحقیق از تحقیقات کاربردی می باشد؛ زیرا بدنبال تبیین رابطه بین استراتژی منطبق سازی آمیخته بازاریابی و عملکرد صادراتی است. از طرف دیگر از نظر روش های جمع آوری داده ها از نوع پیمایشی، توصیفی و همبستگی می باشد؛ چرا که بدنبال تبیین رابطه میان متغیرهای تحقیق نیز است. در نتیجه تحلیل داده های بدست آمده از پرسشنامه، تمامی چهار فرضیه تحقیق مورد تأیید قرار گرفتند. بعبارت دیگر رابطه بین استراتژی آمیخته بازاریابی صادراتی با عملکرد صادرات شرکت های صادرکننده مواد غذایی تأیید و تأثیر مستقیم این عوامل بر عملکرد صادرات به اثبات رسید. در این تحقیق علاوه بر آمار توصیفی (محاسبه میانگین، واریانس، انحراف معیار و ...) برای آزمون مدل های تحقیق و تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها از آزمون های آلفای کرونباخ، t-student، آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون کای مربع و فریدمن بعنوان ابزارهای آمار ناپارامتریک و آزمون رتبه بندی فریدمن برای رتبه بندی متغیرهای تحقیق استفاده شده است.
نگار رحیمی پور محمود محمدیان
امروزه حمایت مالی به سبب ناکارایی روش های سنتی تبلیغات و سایر آمیخته های ترویج بازاریابی،مورد توجه بسیاری از بازاریابان می باشد،تا در این دنیای پررقابت امروزه بتوانند با بیشترین کارایی خود و نام تجاری خود را در اذهان مصرف کنندگان قرار دهند و به نحوی خود را از رقبایشان متمایز سازند.در ایران نیز حمایت مالی ورزشی روند رو به رشدی را تجربه می کند و بسیاری از شرکت های موفق به حمایت از تیم های پر هوادار می پردازند.بنابراین در این بین لازم است که مدیران به منظور اخذ تصمیمات درست به منظور تخصیص بهینه منابع و سرمایه از اثربخش بودن فعالیت های حمایت مالی خود آگاه شوند.هواداران تیم فوتبال به عنوان یک مشتری می توانند مزایایی را برای تیم و شرکت حامی به همراه داشته باشند.در این تحقیق تاثیر حمایت مالی بر تصویر ذهنی مشتریان از شرکت (مورد مطالعه شرکت همراه اول) با در نظر گرفتن متغیر های درگیری ذهنی جذابیت ،درگیری ذهنی محوریت ،علاقه مندی به تیم و تصویر ذهنی از حامی مالی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق، هواداران تیم تراکتورسازی در دو شهر تهران و تبریز می باشند،با استفاده از روش نمونه گیری،خوشه بندی تصادفی ساده،پرسشنامه در میان هواداران تیم تراکتورسازی در دوکلوپ تهران و تبریز، استادیوم و به صورت اینترنتی تکمیل گردیده.تعداد 500 پرسشنامه در میان هواداران تیم توزیع گردید، که این افراد به56 سوال اصلی پرسشنامه پاسخ دادند برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و تحلیل معادلات ساختاری و آزمون همبستگی اسپیرمن،آزمون دو جمله ای و آزمون کلموگروف اسمیزنوف استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که از مجموع434 پرسشنامه سالم بدست آمده، 92.6درصد پاسخ دهندگان مرد و 6.7 درصد پاسخ دهندگان زن بوده اندو گروه ستی 25-18 سال بیشترین فراوانی را درمیان پاسخ دهندگان(48.4درصد)داشته است، همچنین رابطه مستقیمی میان حمایت مالی و علاقه مندی به تیم تائید شده است،این نتیجه به آن معناست که هواداران بسیار علاقه مند، تصویر ذهنی مثبتی از حامی مالی تیم خود (شرکت همراه اول)دارند،همچنین میان درگیری ذهنی محوریت و علاقه مندی به تیم رابطه بسیار قوی و مثبتی وجود دارد،به این معنا که افرادی که ورزش فوتبال نقش محوری در زندگی آنان ایفا می کند،به تیم خاصی علاقه مند می شوند،اما نتایج تحقیق تائید کننده روابط میان درگیری ذهنی جذابیت و علاقه مندی به تیم نبوده است و این فرضیه رد شد.همچنین با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن رابطه دو متغیر درگیری ذهنی-محوریت و جذابیت بررسی گردید که میان این دو متغیر نیز رابطه مستقیم و قوی وجود دارد.
فاطمه خدابخش محمود محمدیان
هنگامی که شرکتها به دنبال یافتن راههای بهبود در ارائه خدمات به مشتریان خود هستند معمولاً سعی میکنند امکانات بیشتری دراختیار مشتریان قرار دهند و نیازهای آنان را سریعاً برطرف سازند. اما سازمانهای هوشمند و آینده نگر قبل از هر اقدامی در نحوه رفتار و ارتباط با کارکنان خود تجدیدنظر می کنند و درگام اول آنان را راضی نگه می دارند. مطالعات نشان می دهد رضایت مشتریان از رضایت کارکنان بدست می آید. کارکنان خرسند تعهد بیشتری نسبت به سازمان و مشتریان دارند. آنان برای رسیدن به موفقیت، تلاش و جدیّت بیشتری به خرج می دهند و سعی می کنند سطح کیفیت خدمت رسانی به مشتری را ارتقاء دهند. فلسفه رابطه و پیمان مشترک بین مشتریان و کارکنان (مشتریان داخلی) سازمان، در بازاریابی داخلی نمود پیدا می کند بنابراین در این پژوهش به بررسی رابطه بین بازاریابی داخلی و رضایت مشتریان در شعب شرکت بیمه ایران در سطح شهر تهران پرداخته ایم. متغیرهای این تحقیق شامل انگیزش کارکنان، رضایت شغلی، توانمندسازی، هماهنگی و انسجام بین وظایف کارکنان، کیفیت خدمات، مشتری مداری و رضایت مشتری می باشند. در راستای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان شعب شرکت بیمه ایران در سطح شهر تهران تشکیل داده اند. پژوهش حاضر بر اساس نوع هدف تحقیق، کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها ، توصیفی – پیمایشی می باشد. در این تحقیق ، جهت بررسی فرضیه تحقیق که عبارت است از تأثیر بازاریابی داخلی بر رضایت مشتریان شرکت بیمه ایران، پرسشنامه ای متشکل از 30 سئوال بر مبنای طیف 5 گزینه ای لیکرت تدوین گردید و پس از آزمون روایی و پایایی آن، بین 250 نفر از کارکنان شعب بیمه ایران در سطح شهر تهران که به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند توزیع گردید و از آن میان 167 پرسشنامه بازگشت داده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، روشهایی چون آزمون آلفای کرونباخ، آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و ویلکاکسون تک نمونه ای و همچنین آزمون رتبه بندی فریدمن مورد استفاده قرار گرفت . در جهت رد یا تائید فرضیه تحقیق پرسشنامه ها جمع آوری و تجزیه تحلیل شدند که با توجه به خروجی آن ها، فرضیه تحقیق مورد تائید قرار گرفت. پس از آزمون فرضیه تحقیق نتیجه بدست آمده حاکی از این بود که میان عناصر بازاریابی داخلی و سطح بالای رضایت مشتریان شرکت های بیمه، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد نتیجه حاصله از آزمون فرضیه تحقیق قابل تعمیم به کل جامعه است.
حمیدرضا عسگری ده آبادی محمود محمدیان
امروزه آفرینش نام و نشان تجاری یکی از مهم ترین بخش هایتجارت است. این تجارت در هر زمینه ای که باشد، در نهایت نام و نشان تجاری آن حرفه است که گویای موفقیت یا شکست آن خواهد بود. با توجه به سطح بالای رقابت در بازار، یک نام و نشان تجاری قوی به شرکت کمک می کند تا خود را در بازار متمایز سازد و بیان کند که چرا محصولات یا خدماتش توانایی ارضای نیازهای مشتریان را به صورت منحصر به فرد دارد. نام و نشان های تجاری برتر قادرند هیجانات و عواطف مصرف کنندگان خود را برانگیزند. مصرف کنندگان به این نام ها اعتماد داشته و بیش از سایر نام و نشان های تجاری از آنها انتظار خلق ایده های برتر و نوآوری در محصولاتشان را دارند.یکی از مهم ترین استراتژی های مدیریت نام و نشان تجاری، توسعه نام تجاری می باشد.سیاست توسعه نام تجاری، منجر به صرفه جویی در هزینه تبلیغات اسامی تجاری جدید برای تولیدکننده می شود. پیروی از این خط مشی، امکان شناسایی فوری کالای جدید را نیز فراهم می کند. تحقیق پیش رو، یک تحقیق پیمایشی است که هدف آن «رتبه بندی عوامل موثر بر موفقیت توسعه نام تجاری در صنایع غذایی ایران» می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر مبنای تعدادی از مدل های موجود در زمینه توسعه نام تجاری طراحی شده است. در راستای مدل مذکور، 4 فرضیه طراحی گردید. جامعه آماری تحقیق، مدیران و خبرگان صنعت غذایی ایران می باشد و برای جمع آوری داده های اولیه از پرسشنامه استفاده شد. با بهره گیری از فرمول های مربوطه، حجم نمونه آماری 384 تعیین شد و محقق اقدام به توزیع 400 پرسشنامه نمود. نمونه آماری پژوهش از بین مدیران و معاونان واحدهای مختلف شرکت های صنایع غذایی حاضر در بورس اوراق بهادار تهران و نیز، اساتید و صاحب نظران حوزه بازاریابی و نام و نشان تجاری انتخاب گردید. در بین اساتید بازاریابی، تعداد 53 پرسشنامه (یعنی به تعداد اساتید رشته مدیریت بازرگانی در دسترس در دانشگاه های شهر تهران) و سپس، در بین مدیران شرکت های غذایی نیز تعداد 347 پرسشنامه توزیع گردید. پس از جمع آوری داده ها، فرضیه های پژوهش با استفاده از آزمون t و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سپس نتایج حاصل از رتبه بندی این عوامل با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره ارائه گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که نگرش و ویژگی های مشتریان، آمادگی و توانایی شرکت، کیفیت نام و نشان تجاری اصلی، و میزان تجانس موجود در توسعه نام تجاری؛ به ترتیب دارای بیشترین اثر بر موفقیت توسعه نام تجاری بودند. بر این اساس پیشنهاد شد که شرکت ها در وهله اول، قبل از توسعه نام تجاری خود بیشترین توجه را به نگرش های مشتریان و تصویر ذهنی آنها از نام و نشان تجاری فعلی داشته باشند.
فرشته غلامی وحید ناصحی فر
روند سریع جهانی شدن کسب و کار در دهه های اخیر، تعداد فزاینده ای از شرکت ها را بر آن داشته است تا استراتژی های خود را به منظور ورود به بازارهایی خارجی توسعه دهند. پیاده ساختن استراتژی بین المللی شامل انتخاب شیوه ورود به بازار خارجی می باشد. از آنجا که انتخاب یک شیوه مناسب، شرکت را قادر می سازد تا به مزیت رقابتی دست یابد، شرکت ها می بایست تمام توان و دقت خود را در انتخاب شیوه ورود بهینه و شناسایی عوامل موثر بر آن از جمله ریسک بین المللی به کار گیرند. از سوی دیگر، صنعت خودرو در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به عنوان لوکوموتیو صنعت می تواند نقش مهم و سازنده ای در توسعه کشور ایفا نماید. در این تحقیق چارچوبی جامع از ریسک های بین المللی بر اساس مدل احمد و همکاران (2002) در شرکت ایران خودرو به کار گرفته شده است. مطالعه میدانی از طریق پرسشنامه در جامعه مدیران و کارشناسان حوزه صادرات و امور بین الملل در شرکت ایران خودرو مشتمل بر 80 نفر انجام شد که بر اساس حجم نمونه پیشنهادی بر اساس جدول مورگان (66 نفر)، نمونه 68 نفری انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از روش های آماری نظیر؛ تحلیل مسیر، آنالیز واریانس، آزمون فریدمن، آزمون های رابطه و رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد، از دو بعد تشکیل دهنده ریسک بین المللی، فقط بعد ریسک کنترل به طور معناداری بر انتخاب شیوه ورود در شرکت ایران خودرو تأثیر داشته و رابطه مستقیم و مثبت بین یازده مولفه تشکیل دهنده ابعاد ریسک بین المللی تأیید شده، در حالی که ایران خودرو به عنوان یکی از صادرکنندگان برتر، از بین این 11 مولفه ریسک، تنها به سه مورد (تجربه مدیریت، فاصله فرهنگی و ریسک مالکیت) توجه نموده است که تجربه مدیریت بیشترین اهمیت را داشته است. بین تجربه مدیریت و فاصله فرهنگی به طور معناداری با شیوه ورود رابطه معکوس دارد. این رابطه معکوس بین بعد کنترل ریسک جامع و همچنین ریسک جامع بین المللی نیز مشاهده می شود که بدین معناست که با افزایش هر یک از آنها که نشان دهنده افزایش ریسک است، تصمیم شیوه ورود به سمت صادرات و در جهت کاهش کنترل و الزام منابع سوق می یابد. همچنین، تابع تشخیصی با 59/7? دقت برای پیش بینی انتخاب شیوه ورود بر اساس سه مولفه ریسک مورد توجه شرکت ایران خودرو نیز حاصل شده است. از دیگر نتایج پژوهش می توان عنوان نمود که شیوه صادرات و همکاری مشترک در اولویت انتخاب شرکت ایران خودرو قرار دارند و سرمایه گذاری مستقیم خارجی شیوه مناسبی برای ورود به بازارهای خارجی آن نخواهد بود.
سعید خزایی زهره دهدشتی شاهرخ
فعالیت های حامی گری بعنوان یکی از انواع ارتباطات بازاریابی برای رسیدن به مشتریان هدف بسرعت در حال رشد است. امروزه استفاده از فعالیت های حامی گری بعنوان ابزاری ارزشمند در جهت دستیابی به اهداف بازاریابی شرکتها مطرح شده است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیری است که فعالیت حامیگری می تواند بر تعهد و قصد خرید مصرف کننده از محصولات شرکت حامیگر داشته باشد. این تحقیق از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و جامعه موردنظر برای انجام این تحقیق تمامی مردان هوادار فوتبال در استان تهران می باشند. روش نمونه گیری بصورت غیراحتمالی و از نوع قضاوتی می باشد, به این صورت که از بین ورزشگاه های استان تهران, ورزشگاه هایی که مسابقات فوتبال لیگ برتر کشور در آنها انجام می شود ورزشگاه آزادی را بعنوان نمونه مورد نظر جهت پیمایش انتخاب کرده و تعداد 400 پرسشنامه ها در میان تماشاگران بصورت در دسترس توزیع گردیده است. فرضیه هایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند عبارت بودند از: بین دانش مصرف کننده از محصولات شرکت ایرانسل و تصویر اجتماعی شرکت ایرانسل رابطه معناداری وجود دارد, بین دانش مصرف کننده از محصولات شرکت ایرانسل و تعهد او به شرکت ایرانسل رابطه معنی داری وجود دارد, بین دانش مصرف کننده از محصولات شرکت ایرانسل و قصد خرید او از محصولات شرکت ایرانسل رابطه معنی داری وجود دارد, بین ادراک مصرف کننده از تصویر اجتماعی شرکت ایرانسل و تعهد او نسبت به شرکت ایرانسل رابطه معنی داری وجود دارد, بین ادراک مصرف کننده از تصویر اجتماعی شرکت ایرانسل و قصد خرید او از محصولات شرکت ایرانسل رابطه معنی داری وجود دارد, بین تعهد مصرف کننده نسبت به شرکت حامیگر ایرانسل و قصد خرید او از محصولات شرکت ایرانسل رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج بدست آمده از تحقیق هر شش فرضیه مورد بررسی را تائید می کند.
مصطفی اله وردی محمود محمدیان
می شد بر سه عامل مشتری مداری،رقیب گرایی و خلق و تبادل اطلاعات بین واحدهای مختلف سازمان تاکید می شود. در نهایت آنکه موفقیت یک سازمان در بازارگرایی به توانایی آن در عمل به این سه بعد مربوط می شود. امروزه صادارت به عنوان مهمترین شاخص در توسعه جهانی شرکتها و همچنین کشورها محسوب می شود. و توجه به بازارگرایی صادارت و مزیت رقابتی برای افزایش عملکرد صادرات حائز اهمیت است. براین اساس هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر بالقوه ی بازارگرایی صادرکنندگان و مزیت رقابتی بر روی عملکرد صادرات است. جامعه در نظر گرفته شده برای این تحقیق صادرکنندگان نمونه کشوری در سال 1390 می باشد که هر ساله به مناسبت روز ملی صادرات(29 مهرماه) از طریق وزارت صنعت، معدن و تجارت، سازمان توسعه تجارت معرفی می شوند. حجم کل جامعه از طریق اطلاعات مستند سازمان توسعه تجارت بدست آمد که تعداد آنها 48 صادر کننده بود. بدلیل پایین بودن اندازه جامعه از روش تمام شماری استفاده شده است و کل جامعه مورد نظر برای انجام این پژوهش درنظر گرفته شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است که برای تعیین روائی پرسشنامه از شیوه توافق داوران استفاده شد. همچنین برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه توزیع شده در حد قابل قبولی قرار گرفت. در این تحقیق برای آزمون مدل تحقیق وتجزیه وتحلیل روابط بین متغیرها هم از آمار توصیفی استفاده شد و هم از آمار استنباطی. همچنین برای تأیید مدل از ابزار تحلیل عاملی تأییدی و جهت پاسخ به فرضیات پژوهش از ابزار تحلیل عامل تأییدی و روش مدل یابی معادلات ساختاری به روش کمترین توان دوم جزیی(pls ) استفاده شد. پس از گردآوری داده ها، تمام عملیات فوق با نرم افزارهای آماری spss,smart pls محاسبه و تحلیل گردید. بر این اساس تجزیه و تحلیل داده ها فرضیه های این تحقیق مورد تأیید قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بازارگرایی صادرات بر عملکرد صادرات و مزیت رقابتی تأثیر دارد. همچنین مزیت رقابتی که در مدل تحقیق بعنوان متغیر میانجی بازارگرایی صادرات و عملکرد صادرات نیز می باشد بر عملکرد صادراتی تأثیر مثبت دارد. واژه های کلیدی: بازارگرایی ، بازارگرایی صادرات ، صادرات ، عملکرد صادرات ، مزیت رقابتی
محبوبه کشکولی محمود محمدیان
امروزه با توجه به رشد فضای رقابتی و ارائه کالاهای مشابه در یک رنج قیمتی ، شناسایی و درک اهمیت عوامل محیطی موثر بر خرید مشتریان در فروشگاه های زنجیره ای به منظور ایجاد فضای جذابتر، ابزار قدرتمندی است که می توان به وسیله آن، خود را از رقبا متمایز نموده و مشتریان را جلب نمود. لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر عوامل محیطی موثر بر رفتار خرید آنی مشتریان است. جامعه آماری مورد بررسی این پژوهش مشتریان فروشگاه زنجیره ای رفاه در سطح شهر تهران می باشد. در این پژوهش با توجه به اینکه چارچوب جامعه آماری را در دست نداریم، از روش نمونه گیری خوشه ای و سپس، روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده گردیده است. همچنین با توجه به نداشتن عدد n و با خطای 0.05 حجم نمونه پژوهش 384 نفر تعیین گردید. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق، روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات مربوط به مبانی نظری و سوابق تحقیق، تدوین مدل تحلیل و تنظیم فرضیات تحقیق و پرسشنامه برای آزمون فرضیات تحقیق که بدین منظور پرسشنامه ای حاوی 38 سوال طرح شد. متغیرهای مستقل پژوهش عبارتند از: محرک های محیطی فروشگاه، بازار پردازی بصری، تبلیغات و ترفیعات فروش، تست محصول، زمان و پولی که مشتریان در اختیار دارند و شلوغی ادراک شده، متغیر تعدیل کننده در این پژوهش رفتارهای کارکنان، متغیر میانجی تمایل به خرید آنی و متغیر وابسته در این پژوهش "رفتار خرید آنی" می باشد. برای ارتقای روایی تحقیق، شاخص های تحقیق از پرسشنامه های معتبری که در زمینه خرید آنی در خارج کشور اجرا شده بود، استخراج گردید و با بررسی نظرات اساتید راهنما و مشاور اصلاح گردید. پایایی تحقیق نیز از طریق محاسبه ی مقدار آلفای کرونباخ سنجیده شد و پایایی آنها تایید گردید. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمعیت شناختی از آمار توصیفی و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون t-student و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار pls استفاده شده است. نتایج برآمده از فرضیات تحقیق نشان می دهد که هر 3 متغیر محرک های محیطی فروشگاه، بازارپردازی بصری و ترفیعات فروش و تبلیغات به طور غیر مستقیم و از طریق متغیر میانجی تمایل به خرید آنی بر رفتار خرید آنی تاثیر دارند و اولویت تاثیرگذاری آنها به ترتیب زیر است: 1- محرک های محیطی فروشگاه 2- ترفیعات فروش و تبلیغات 3- بازارپردازی بصری. از میان 4 متغیر دیگر یعنی تست محصول، زمان، پول و شلوغی ادراک شده، که تاثیر آنها بر رفتار خرید آنی به صورت مستقیم در نظر گرفته شده است، تنها تاثیر شلوغی ادراک شده بر رفتار خرید آنی مشتریان تایید شده است و متغیر رفتار کارکنان نیز نتوانسته است نقش یه متغیر تعدیلگر را ایفا کند.
یاسر لایق تر زهره دهدشتی شاهرخ
بازارهای مدرن امروز نیازمند روشهای نوین بازاریابی جهت نفوذ و توسعه سهم بازار هستند. بسیاری از شرکتها سعی دارند تا از کوچکترین روزنه های موجود برای تمایز در توزیع، کیفیت پاسخگوئی به مشتری و ... بهره ببرند اما شرکتهای هوشمند سعی دارند تا روشهای جدیدی برای تمایز ابداع و بکار بگیرند. این تمایزها می تواند در کیفیت محصولات باشد که این امر نیازمند هزینه های بسیار زیادی در تحقیق و توسعه، حتی ایجاد خط تولید جدید، آموزش پرسنل وموارد دیگر است که بسیاری از شرکتها توان پرداخت چنین هزینه هائی را ندارند. از طرفی توسعه بازارها و افزایش شدت رقابت نیازمند تولید محصولات و حتی برندها، بصورت سفارشی است. مانند صنعت کامپیوتر یا صنعت مبلمان که می توان تولید کاملا سفارشی را در آن به وضوح مشاهده نمود. بعلاوه؛ با توجه به حرکت شرکتها به سمت یکسان شدن محصولات از نظر کیفی و حتی شباهت در شبکه توزیع و قیمت گذاری، ایجاد مزیتهای رقابتی برای شرکتهائی که استراتژیهای تهاجمی دارند، بسیار دشوار تر از قبل شده است. به عبارت دیگر؛ تمایز محصولات و برندها بر اساس کیفیت و ویژگیهای فیزیکی و کارکردی مجصول دشوارتر از قبل شده است. بر این اساس بسیاری از شرکتها مجبور هستند تا از نظر روانی از دیگر رقبا متمایز شوند و بدون شک بهترین راه، استفاده از ویژگیهای شخصیتی مشتریان بازار هدف است. به گفته آکر و بیال (1993) هر برندی با هر شخصیتی که در بازار دارد، تنها می تواند مشتریانی با ویژگیهای شخصیتی بخصوصی را بهتر از دیگر برندها جذب نماید و شرکتها می توانند از شخصیت برند برای ایجاد و حفظ ارتباط خوب با بازار هدف بهره ببرند (یی لین ،2010) همچنین افزیش هزینه های فعالیتهای بازاریابی و ترفیعی شرکتها بالاتر از قبل است و لزوم هدفمند شدن تمام فعالیتهای بازاریابی شرکت جهت کاهش هزینه های بازاریابی و جذب مشتریان به خوبی احساس می شود. شرکتهای هوشمند سعی در استفاده منطقی از کمترین میزان هزینه ها جهت تبلیغات و ترفیعات را دارند و این امر نیازمند مشخص نمودن استراتژیهای شرکت است. تلاش شرکتهای امروزی برای افزایش اثربخشی فعالیتهای بازاریابی بخوبی احساس می شود.
امیر موسوی سعید صحت
تأثیر پاسخ های آگاهانه و احساسی به تبلیغات اینترنتی بر نگرش به وب سایت، برند و قصد خرید از موضوعات اصلی مورد بررسی در این تحقیق می باشند. مسأله اصلی این تحقیق آن است که تبلیغات مناسب اینترنتی چه واکنشی در کاربران ایجاد می کند. این واکنش ها که به دو نوع آگاهانه و احساسی تقسیم بندی می شوند چه تأثیری در شکل گیری نگرش مشتریان نسبت به آن وب سایت، برند تبلیغ شده و قصد خرید مشتریان خواهند داشت. جامعه آماری این تحقیق، مشتریان کالاهای الکترونیکی در مجتمع تجاری پایتخت می باشند. تحقیق حاضر استنتاجی از نوع توصیفی بوده که بصورت مقطعی صورت گرفته است. روش نمونه گیری بکار گرفته شده در این تحقیق، روش نمونه گیری چند مرحله ای است که در مرحله اول از نمونه گیری خوشه ای (احتمالی) استفاده شده است، اما در مرحله دوم از نمونه گیری در دسترس (غیر احتمالی) استفاده شده است. حجم نمونه با توجه به نا محدود بودن جامعه، با استفاده از فرمول کوکران، 384 نفر بدست آمده است. تعداد 435 عدد پرسشنامه در بین افراد جامعه توزیع شد که تعداد 388 پرسشنامه قابل قبول بود. مقیاس مورد استفاده در پرسشنامه، طیف 5 گزینه ای لیکرت است که عدد 1، بسیار مخالف و عدد 5 بسیار موافق را نشان می دهد. پس از جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به بررسی پایایی مدل تحقیق پرداختیم. سپس آزمون ks را برای سنجش نرمال بودن جامعه بکار بردیم. آزمون ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن برای سنجش رابطه بین متغیرها مورد استفاده قرار گرفت. در پایان نیز با استفاده از آزمون رگرسیون به بررسی تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته پرداختیم. یافته ها نشان می دهند که پاسخ های آگاهانه و احساسی بر نگرش به وب سایت موثر هستند. پاسخ آگاهانه بر نگرش به برند موثر است. پاسخ احساسی بر قصد خرید اثرگذار است و در نهایت نگرش به برند بر قصد خرید موثر است. بنابر این پیشنهاد می شود که شرکت هایی که در عرصه تبلیغات اینترنتی فعالیت می نمایند، بررسی بیشتری بر روی واکنش های کاربران به تبلیغات اینترنتی داشته باشند و با تحلیل پاسخ های آنها به دنبال تقویت نگرش به برند و قصد خرید در مشتریان باشند. هم چنین با استفاده از برنامه ریزی بازاریابی به دنبال تقویت برند خود باشند و با ایجاد نگرش مثبت در مشتریان نسبت به برندشان، قصد خرید آنها را تقویت نمایند.
محسن میجانی حسن قاسمی
چکیده همراه با رشد سریع تعداد مشترکین تلفن همراه، تبلیغات از طریق تلفن همراه به عنوان یک کانال ارتباطی مهم ظهور کرده است. از این رو در این تحقیق ابتدا نگرش مشترکین تلفن همراه شرکت همراه اول را نسبت به تبلیغات از طریق تلفن همراه مورد سنجش قرار دادیم و سپس تأثیر ویژگی های یک پیام تبلیغاتی بر نگرش مشترکین و نهایتاً پذیرش و یا رد آن ها توسط این مشترکین را مورد بررسی قرار دادیم. مطالعه حاضر از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده های تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. در این تحقیق ترکیبی از روش های احتمالی خوشه ای و غیر احتمالی در دسترس، با حجم نمونه ای برابر با 377 شهروند تهرانی که از تلفن همراه استفاده می نمایند، بکار گرفته شده است. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در مجموع نگرش مشتریان نسبت به تبلیغات از طریق تلفن همراه مثبت است. همچنین یافته ها نشان می دهد که ویژگی های پیام تبلیغاتی نظیر شخصی سازی، حاوی اطلاعات بودن، کسب اجازه و معتبر بودن پیام بر نگرش مشترکین تلفن همراه نسبت به تبلیغات از طریق تلفن همراه تأثیر دارد ولی آزاردهنده بودن و سرگرم کننده بودن پیام بر نگرش نسبت به تبلیغات از طریق تلفن همراه تأثیر ندارد.
فهیمه محمد زمانی محمود محمدیان
در این تحقیق اولویت بندی عوامل تأثیر گذار بر انتخاب شریک، در برند سازی مشترک و با ایده گرفتن از مدل ارائه شده، از طرف آقای چنگ در سال2009، برگرفته شده از مدل خانم اکر با پنج عامل: خلوص، هیجان، صلاحیت، پیچیدگی و قدرت ( به عنوان عوامل تاثیر گذار بر شخصیت برند) برای انتخاب یک شریک مناسب و ایده ال مورد تأکید قرارگرفته است. پس از طرح فرضیه های مربوط به این عوامل که شامل تاثیر هریک از این عوامل بر انتخاب شریک برند می باشد ، با توجه به ادبیات و اطلاعات جمع اوری شده ی مربوط به موضوع برند سازی مشترک، اقدام به طراحی پرسش نامه شد. پس از تأیید روایی پرسش نامه توسط اساتید محترم، با نمونه گیری تصادفی ساده در شرکت های و صنایع فعال در حوزه تلفن همراه درتهران، اقدام به جمع آوری اطلاعات از مدیران و بازار یابان مربوط به این صنعت شد. حجم نمونه تقریباً برابر است با 132 نفر برآورد شده است، جهت دستیابی به این حجم نمونه، 150 نمونه از شماره 1 تا 200 انتخاب شد و پس از پیگیری های بسیار 132 پرسشنامه جمع آوری گردید پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل آنان، با استفاده از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف(برای سنجش نرمال بودن فراوانی داده ها)، آزمون نسبت(دوجمله ای) و ازمون t-s برای آزمون داده ها و فراوانی ها و آزمون فریدمن برای رتبه بندی عوامل تاثیر گذار برانتخاب برند شریک و شاخص ها ی این عوامل استفاده شد. هر کدام از پنج فرضیه اشاره شده در تحقیق تایید گردیدند که شامل : 1)خلوص شریک در انتخاب ان تأثیر دارد، 2) هیجان شریک در انتخاب ان تأثیر دارد، 3) صلاحیت شریک در انتخاب ان تأثیر دارد، 4)پیچیدگی شریک در انتخاب ان تأثیر دارد، 5) قدرت شریک در انتخاب ان تأثیر دارد و به سوالات اصلی تحقیق نیز پاسخ داده شد. محدودیت هایی از جمله نااشنا بودن مدیران و بازاریابان صنعت با اصطلاح برندسازی مشترک، و عدم همکاری ان ها در اجرای پروژه وجود داشت.از سویی نیز پیشنهادهایی به صاحبان شرکت ها و تحقیقات آتی در این زمینه ارائه گردید از جمله مهمترین ان ها می توان به انتخاب شریک با در نظرگرفتن اولویت بندی متغیرها به ترتیب خلوص،هیجان، صلاحیت، پیچیدگی و همچنین تاثیر قوی تر دو متغیر اول بر انتخاب برند شریک اشاره کرد؛ امید این می رود که مقبول باشند.
مهتاب صالحی عبدالحمید ابراهیمی
ماهیت خدمات وقوع قصور در خدمت را در آن اجتناب ناپذیر می نماید. بسیاری از ارائه دهندگان خدمات به منظور کاهش اثرات مخرب قصور در خدمت به ارائه بازیافت خدمت برای مشتریان خود می پردازند؛ ولی بیش تر استراتژی های بازیافت خدمت پس از وقوع عدم رضایت و شاید زمانی که دیگر برای از بین بردن آسیب های وارد شده به ادراک مشتری دیر شده باشد آغاز می گردد. با توجه به این استدلال شاید ایجاد یک پیش فرض مثبت در اذهان مشتریان موثرتر از بازیافت خدمت باشد. تحقیق حاضر به بررسی تاثیر عوامل رابطه ای یعنی تصویر شرکت و اعتماد بر ممانعت از عواقب منفی قصور در خدمت بر فرآیند ارزش-وفاداری پرداخت تا مشخص گردد که روابط مشتری- شرکت به میانگیری یا درشت نمایی قصور در خدمت می پردازد. جامعه ی آماری این تحقیق مشتریان بانک های صادرات، تجارت و ملی در شهر تهران است. نمونه گیری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای با رویکرد چند مرحله ای انجام شد. به این صورت که تهران به پنج منطقه تقسیم شد و در هر منطقه بطور تصادفی 2 شعبه از هریک از بانک های مذکور انتخاب گردید و با مراجعه به این شعب، پرسشنامه به صورت در دسترس در میان مراجعه کنندگان توزیع گردید که نتیجه 385 پرسشنامه سالم بود. برای تحلیل آماری داده-های بدست آمده نیز آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تاییدی و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان داد روابط در آن واحد مسبب درشت نمایی و میانگیری قصور در خدمت در اذهان مشتریان هستند. وقوع قصور در خدمت به علت ایجاد ناهماهنگی میان تعهدات شرکت با خدمات ارائه شده، تصویر شرکت را در نظر مشتریان مخدوش می کند. علاوه بر این قصور در خدمت به عنوان تعهد زیرپا گذاشته شده باعث تنزل اعتماد به شرکت می شود. در عین حال تصویر شرکت و اعتماد به شرکت یک لایه ی حفاظتی ایجاد کرده و با اطمینان دادن به مشتری در مورد برند انتخابی و کاهش ریسک ادراک شده، مانع از کاهش ارزش ادراک شده می گردد و وفاداری مشتری را نسبت به شرکت حفظ می نمایند. یافته ها حاکی از آن است که تصویر شرکت مفیدترین دارایی آن است و می تواند نماینده تاثیری باشد که قصور در خدمت بر شرکت خواهد گذاشت. همچنین اعتماد به شرکت با این که در شرایط عادی نقش چندانی ندارد، لیکن با افزایش ارزش ادراک شده مشتری هنگام مواجه با قصور در خدمت رسانی نقش یک پناهگاه را بازی می نماید. با توجه به نتایج به دست آمده به مدیران توصیه می شود که به رابطه سازی و مدیریت روابط با مشتری بپردازند، چرا که روابط موجب حفظ ارزش و وفاداری مشتری به شرکت حتی در شرایط وقوع قصور در خدمت می-گردند.
نسیم تقوی فرد میراحمد امیرشاهی
برند عاملی برای ایجاد تمایز است. ایجاد این تمایز کار ساده ای نیست. کیفیت که در گذشته یک مزیت و تمایز محسوب می شد تبدیل به یک امر بدیهی شده است. محصولات مشابه فراوانی با برندهای متفاوت کاری یکسان برای مصرف کننده انجام می دهند؛ بنابراین، مصرف کننده در میان انبوهی از برندها به دنبال نشانه ای می گردد که او را به انتخاب تشویق کند. یافته های تحقیقات متعدد نشان می دهد که این نشانه متمایز، ویژگی های کارکردی نیست بلکه ویژگی های احساسی و نمادین برند است و اینکه سعی در برقراری رابطه ای صمیمانه و تأثیرگذار با مشتریان می تواند چنین تمایزی را ایجاد کند. برقراری ارتباطی بلند مدت و مستحکم با مصرف کننده شرایطی را فراهم می کند که مصرف کننده نسبت به برند احساس پیدا کند و آن را جزئی از زندگی اش بداند. یکی از انواع روابطی که مصرف کنندگان با برند برقرار می کنند احساس عشق نسبت به برند است، با ایجاد چنین رابطه ای با برند منبع پایدار و غیر قابل تقلیدی از مزیت رقابتی برای آن برند خاص بوجود می آید. این تحقیق با هدف ارائه مدلی جهت شناسایی و تعیین عوامل موثر بر عشق به برند و پیامدهای آن طراحی و اجرا شده است. تحقیق حاضر از حیث هدف یک تحقیق کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده از نوع تحقیقات پیمایشی- همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد تحقیق را کاربران اینترنتی عضو در شبکه های اجتماعی تشکیل می دهند. برای آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) با کمک نرم افزار spss و pls visual استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عامل تجربی مصرف کننده مانند "لذت مصرف"، عوامل غیر تجربی مصرف کننده مانند "تناسب برند با مصرف کننده و نام کشور سازنده" و عوامل مرتبط با محصول مانند "رضایت از برند و صرفه اقتصادی" دارای تأثیر مثبت بر ایجاد عشق به برند هستند و "وفاداری به برند"، "التزام فعالانه" و "تعهد به برند" از پیامدهای حاصل از عشق به برند محسوب می شوند. بر اساس نتایج تحقیق، "رضایت از برند" به عنوان مهمترین عامل موثر بر عشق به برند و "وفاداری به برند" مهمترین پیامد حاصل از عشق به برند شناخته شده است.
راحله مروی لطف الله فروزنده
چکیده: در سال های اخیر، بحث و بررسی در خصوص برند جایگاه ویژه ای در محافل علمی و دانشگاهی و همچنین در حوزه کسب و کار یافته است. از جمله مباحث مهم و کلیدی در زمینه برند، برند سوئچینگ می باشد که با وجود گرایش زیاد به بازاریابی خدماتی، تاکنون تحقیقات محدودی در این حوزه صورت پذیرفته است. بر این اساس هدف از مطالعه حاضر، بررسی عوامل درونی و بیرونی تاثیر گذار بر برند سوئیچینگ(تغییر برند)در صنعت خدمات بیمه شهر تهران می باشد که ضمن مطالعه مدل محقق ساخته بر این مسئله متمرکز شده است که شاخص های این مدل که در برگیرنده عوامل درونی شامل: عدم رضایت مشتری از کیفیت خدمات ارائه شده، عدم رضایت مشتری از نحوه برخورد با وی ، مناسب نبودن فضای داخلی دفاتر بیمه، نداشتن شبکه فروش حرفه ای ، مناسب نبودن یا عدم ترفیعات فروش، بالابودن نرخ حق بیمه، مناسب نبودن نحوه پرداخت خسارت و بهنگام نبودن خدمات، و نیز عوامل بیرونی شامل دسترسی ، تبلیغات رقبا ، شخصیت برند رقبا و پائین بودن هزینه های جانشینی ادراک شده می باشند؛ تا چه حد بر میزان تصمیم مشتریان به سوئیچ کردن ارائه کنندگان بیمه و تغییر برند مورد استفاده ایشان تاثیر می گذاشته اند یا بعبارت دیگر این عوامل تا چه حد منجر به بروز رفتار تغییربرند در برند سوئیچرها یا تعویض گران مارک گردیده است. این پژوهش از نوع مطالعات پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق را مشتریان خدمات بیمه شهر تهران که حداقل یک بار برند بیمه خود را تغییر داده اند، می باشد. داده های مورد نیاز از 150 پرسشنامه جمع آوری شده از تعویض گران برندهای بیمه ای؛ که سئوالات آن بر اساس فرضیات مدل تدوین شده بود؛ استخراج گردید و با استفاده از نرم افزار spss فرضیات مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تست عملی با توجه به میانگین رتبه نشان میدهد که مناسب نبودن نحوه پرداخت خسارت, پایئن بودن هزینه های جانشینی ادارک شده, بالابودن نرخ حق بیمه, مناسب نبودن یا عدم ترفیعات فروش جزو عوامل موثر، عدم رضایت مشتریان از کیفیت خدمات ارائه شده, تبلیغات رقبا و مناسب نبودن سبک آرایش دفاتر بیمه و تاخیر در خدمات بهنگام، فاکتورهایی با تاثیرمتوسط و شاخصهای شخصیت برند رقبا, عدم رضایت مشتریان از نحوه برخورد با مشتری, دسترسی و نداشتن شبکه فروش حرفه ای، کم اثرترین فاکتورها می باشند. واژگان کلیدی: تغییر برند، بیمه، کیفیت ادراک شده، ترفیعات فروش، پرداخت خسارت.
امید مرادی محمود محمدیان
تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بوده است و به منظور جمع اوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است و به منظور دستیابی به اهداف تحقیق نمونه گیری شده است و 107نفر از مشتریان خرده فروش شرکت توزیع کننده استیل اروین در شهر تهران از 150 مشتری فعال این شرکت انتخاب شده است و از طریق پرسشنامه 7متغیر مستقل بررسی شده اند ه از این 7 متغیر تنها متغیر خط محصول مورد تایید واقع نشده است و بقیه 6متغیر مورد تایید قرار گرفته است.
محسن مستاجران محمود محمدیان
اهمیت توجه به ریسک و به خصوص ریسک های سیاسی برای ورود به بازار های بین المللی بر کسی پوشیده نیست ولی از همان ابتدا که توجه به این نوع ریسک با بروز مشکل برای سرمایه گذارای مستقیم( fdi) شرکت های بزرگ آمریکایی شروع شد، تاثیر این ریسک بر سایر شیوه های ورود، مورد بی توجهی قرار گرفته است. از آنجا که ریسک سیاسی می تواند صورت های مختلفی داشته باشد، جنبه های مختلف ریسک سیاسی نیازمند ارزیابی اند، که بسته به نوع مشارکت و مرحله بین المللی شدن شرکت متفاوت است. بنابر این پرسش اصلی در این تحقیق شناسایی ریسک های سیاسی تاثیر گذار بر صادرات غیر نفتی ایران می باشد. ما در این پایان نامه تلاش کرده ایم تا به یکی از رایج ترین روش های ورود به بازار های بین المللی یعنی صادرات، با تمرکز بر صادرات غیر نفتی ایران بپردازیم، و عوامل سیاسی تاثیر گذار را با توجه به اهمیت و اولویت آن ها، رتبه بندی کنیم، زیرا تمرکز بر روی عوامل بی اهمیت ریسک سیاسی ممکن است منجر به تصمیم گیری های ضعیف شود. در این تحقیق برای بیان ریسک های سیاسی از مدل دل لا توره و نیکار استفاده شده است که خود فرضیه اصلی تحقیق را شامل می شود. مطالعات میدانی از طریق پرسشنامه در جامعه مدیران و کارشناسان حوزه صادرات و بین الملل در شرکت های نمونه صادراتی 5 سال اخیر مشتمل بر 160 شرکت انجام شد که با استفاده از روش های تخمین حجم نمونه، نمونه 84 نفری انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از روش های آماری نظیر: آزمون فریدمن، تحلیل مسیر، آزمون t، همبستگی و تحلیل عاملی تاییدی استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد، مدل طراحی شده برای نشان دادن تاثیر ریسک های سیاسی بر صادرات غیر نفتی تایید می-شود و از برازش مناسبی برخوردار است و بین تمام مولفه های ریسک های سیاسی به جز یک مورد رابطه خطی مثبت مشاهده شد و نیز از بین 10 مولفه ریسک های سیاسی کشور میزبان، محدودیت خروج سرمایه، بی ثباتی نرخ ارز، سطح حمایت از تولیدات داخلی و سطح بروکراسی به ترتیب، بیشترین تاثیر را بر صادرات غیر نفتی ایران دارند و نیز از بین 40 ریز متغیر پرسشنامه، به ترتیب تعرفه های سنگین بر واردات، تحریم های بانکی کشور میزبان توسط سیستم بانکی بین الملل و بروز جنگ یا حالت جنگ بالاترین رتبه و انقلاب در کشور همسایه، تصفیه احزاب و ملی کردن پایین ترین رتبه را در تاثیر گذاری بر صادرات غیر نفتی ایران کسب نمودند.
سید جواد پورحسینی زهره دهدشتی شاهرخ
به منظور ارائه الگویی برای تدوین استراتژی فروش و تاثیر آن بر عملکرد، پس از بررسی ادبیات نظری پراکنده و اندک موجود در این حوزه، دو دیدگاه مشاهده شد. در اولین دیدگاه استراتژی فروش در سطح فردی (نیروی فروش) دیده شده است و در دیدگاه دوم استراتژی فروش در سطح شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. گرچه تحقیقاتی که در ارتباط با دیدگاه اول است، در ادبیات تجربی غالب می باشند، تحقیقات اخیر، استراتژی فروش را از یک عنصر صرفاً تاکتیکی در آمیخته ترویجی شرکت به سطح یک عنصر استراتژیک با تاثیراتی بر عملکرد شرکت ها، ارتقاء داده اند. در این پژوهش نیز نگاه پژوهشگر به مفهوم استراتژی فروش از منظر دیدگاه دوم بوده و کارویژه فروش با یک دید استراتژیک مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر استراتژی فروش بر عملکرد در صنایع غذایی است. در این رابطه نقش متغیرهای تعدیل کننده ای مانند رهبری تحول آفرین، عدم اطمینان تقاضا، شدت رقابت و تلاطم تکنولوژیک و همچنین پیش زمینه استراتژی فروش (استراتژی بازاریابی) نیز در نظر گرفته شده است. این پژوهش دارای 7 فرضیه اساسی می باشد که اصلی ترین فرضیه تحقیق از این قرار است: استراتژی فروش بر عملکرد نیروی فروش/ مالی سازمان، تاثیر مثبت و معناداری دارد. پژوهش حاضر، اکتشافی، توصیفی و توسعه ای می باشد. به عبارت دیگر این تحقیق دارای استراتژی تلفیقی (کمّی و کیفی) از نوع روش اکتشافی می باشد. جامعه تحقیق متشکل از مدیران مرتبط با فروش در شرکت های صنایع غذایی عضو بورس اوراق بهادار می باشد. در مطالعه کیفی از 26 نفر از مدیران شرکت های مذکور و در مطالعه کمّی نیز از میان 22 شرکت، از 66 نفر از مدیران مرتبط، داده ها جمع آوری شد. در این پژوهش، از روش های کیفی و کمّی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. برای تحلیل کیفی از روش تحلیل محتوا و برای تحلیل کمّی و به منظور آزمون فرضیات از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. در مطالعه کیفی با استفاده از روش مصاحبه عمیق، سوالاتی باز پرسیده شد و در نهایت جمعاً با 26 نفر مصاحبه عمیق انجام گرفت. نتیجه مطالعه کیفی، احصاء 120 ملاک ارزشیابی برای مضمون ها و مقوله های پژوهش بود. از نتایج این مطالعه در تدوین الگوی نهایی تحقیق، استخراج شاخص ها و تهیه پرسشنامه استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، تمامی فرضیه های تحقیق به جز فرضیه پنجم تایید شدند. در واقع عدم اطمینان تقاضا در جامعه مورد بررسی به طور معناداری رابطه استراتژی فروش و عملکرد نیروی فروش/ مالی سازمان را تعدیل نمی کند. همچنین سازه استراتژی فروش به عنوان یک مفهوم جدید در ادبیات بازاریابی، به طور کامل تببین گردید و مدل ارائه شده توسط پژوهشگر نیز با اطمینان بالا تایید شد. مهم ترین پیشنهاد این تحقیق این است که مدیران، فروش را صرفاً یک عملیات اجرایی و در سطح خرد در نظر نگیرند، بلکه نگاه مدیران به فروش، باید علاوه بر نگاه عملیاتی، یک نگاه استراتژیک نیز باشد. همچنین در تدوین استراتژی های فروش، مدل ارایه شده توسط محقق و هر چهار بعد آن در نظر گرفته شود.
منانه دقیق وحید ناصحی فر
در این تحقیق سعی شده رابطه چهار مولفه از هفت آمیخته بازاریابی، به صورت سیستماتیک بر رضایت و وفاداری مشتریان تکراری و جدید سنجیده شود و در آخر رابطه رضایت مشتری بر وفاداری او روشن گردد. نمونه گیری از دفاتر به صورت طبقه بندی تصادفی و از مشتریان به صورت تصادفی ساده انجام شده است. تعداد 385 نفر از مشتریان بیمه سینا به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسش نامه توزیع و جمع آوری گردید. برای طرح پرسشنامه در ادبیات و تحقیقات معتبر مشابه مشخصه هایی که بیانگر هر کدام از این آمیخته ها باشد را جستجو کردیم به این ترتیب که به طور خلاصه برای درک رابطه آمیخته شواهد فیزیکی با رضایت و وفاداری، پرسش هایی پیرامون وضعیت مشخصه هایی چون تابلوها، نمادها و علایم، کارت ویزیت، طراحی داخلی و خارجی، اثاثیه، چیدمان، پارکینگ، محوطه و چشم انداز مطرح گردید. برای درک رابطه آمیخته گیرایی با رضایت و وفاداری پرسش های مطرح شده درباره جذابیت و شیک بودن، بزرگی، نظم، تهویه هوا، پاکیزگی و صداها بودند. برای درک رابطه آمیخته کارکنان با رضایت و وفاداری مشخصه های بیانگر این آمیخته جنسیت کارکنان، تعداد و ظاهرشان، پوشش، رفتار و مهارتشان بود و به طور مشابه برای آمیخته مکان، مشخصه های دسترسی، موقعیت جغرافیایی، در رویت بودن و موقعیت طبقاتی در نظر گرفته شدند. در آخر نیز برای روشن شدن نوع رابطه رضایت بر وفاداری از مدل هایی در این زمینه استفاده شد.
معصومه خواجه دهدشتی محمود محمدیان
مفاهیمی که امروزه از علم روانشناسی وارد علم مدیریت و بازاریابی شده است، نشان می دهد که باید با دید دیگری به مصرف کنندگان و مشتریان نگاه کرد و آن دید، همان دید انسانی است. انسان موجودی احساساتی است و از این طریق است که خرده فروشان می توانند او را به عنوان یک مشتری وفادار برای خود حفظ کنند. در سال های اخیر، توجه به بازاریابی رابطه ای و اهمیت آن، بیشتر نمود پیدا کرده و احساس نیاز به ایجاد دلبستگی در مصرف کننده برای حفظ او، اهمیت آن را برای فروشندگان و بازاریابان آشکار ساخته است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر دلبستگی احساسی بین مصرف کننده و خرده فروشی بر قصد خرید مصرف کنندگان صورت گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی این پژوهش مشتریان فروشگاه هایپراستار می باشند و با استفاده از جدول مورگان، نمونه ای معادل 384 نفر جهت مطالعه انتخاب شد. این پژوهش از نوع مطالعات پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تأیید مدل نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نتایج برآمده از فرضیات تحقیق نشان می دهد که دلبستگی احساسی بر قصد خرید مصرف کنندگان تأثیر مثبت دارد. همچنین سه متغیر تصویر فروشگاه خرده فروشی، ارزش معاملاتی ادراک شده، و اعتماد مصرف کنندگان به فروشگاه بر دلبستگی احساسی تأثیر مثبت دارند . همچنین مشخص شد که متغیر عوامل مرتبط با مسئولیت اجتماعی شرکت تأثیر معناداری بر دلبستگی احساسی ندارد.
ثنا اسدیان وحید ناصحی فر
بازاریابی در قرن بیست و یکم، مشابه دهه های 1960 و 1970 میلادی نیست. اکنون برای تأمین هر نیازی، محصولی وجود دارد. خواسته ها و نیازهای مشتریان، بیش از حد برآورده می شود. تمامی شرکت ها به روش جدیدی از تفکر درباره ایجاد و خلق محصولات هدفمند برای بازارهای خود نیاز دارند. ایده ما، استفاده از تفکر خلاق و تطبیق سازمان با شرایط محیطی و بهره گیری از شیوه های بازاریابی خلاق می باشد. در شرایط رقابتی در بازار شرکت های ارائه دهنده سرویس های اینترنت ، سازمان هایی موفق هستند که آنچه را مشتریان می خواهند و نیاز دارند، شناسایی کنند و خود را با خواسته های ایشان وفق دهند. شرکت ها می بایست خود را با شرایط محیطی تطبیق دهند، این بدان معناست که باید محیط را تحلیل کرده و بشناسند و آن گاه متناسب با شناخت به دست آمده عمل کنند. اینکه یک سازمان بتواند خود را با تغییرات محیطی همراه سازد و از رفتار خود در محیط رقابتی درس بگیرد، الزامی است که عدم التزام به آن فرجامی جز خروج از گردونه رقابت نخواهد داشت. به همین دلیل در این پژوهش سعی شده است که با توجه به عوامل محیطی شناسایی شده مرتبط با بازاریابی خلاق ، آن ها را اولویت بندی نماییم. منظور از عوامل محیطی در تحقیق حاضر عوامل محیط کلان (سیاسی و اقتصادی) و عوامل محیط خرد (مشتریان و رقبا) می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل مدیران عالی، مدیران میانی، کارشناسان و یا سایر افراد مرتبط با بازاریابی شرکت های ارائه دهنده سرویس های اینترنت در ایران (دارنده پروانه isp) می باشد. این تحقیق از نظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد که تعداد 120 پرسشنامه جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی تأییدی برای تست اعتبار مدل، آزمون صوری برای سنجش روایی پرسشنامه، آزمون آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی پرسشنامه، آزمون k-s برای سنجش همگن بودن پاسخ ها، آزمون همبستگی پیرسون برای سنجش رابطه متغیرها، آزمون معادلات ساختاری برای اولویت بندی عوامل استفاده گردیده است. یافته ها با توجه به نتایج بدست آمده، نشان دهنده ی این است که هر 4 فرضیه مورد تأیید می باشد و عوامل محیطی در نظر گرفته شده (عوامل اقتصادی، رقبا، مشتریان، عوامل سیاسی) با بازاریابی خلاق رابطه ی معناداری دارند و همچنین اولویت بندی عوامل به ترتیب عبارتند از: عوامل اقتصادی، رقبا، مشتریان و در آخر عوامل سیاسی.
صبا عبدیان مهدی ابراهیمی
امروزه ساخت و مدیریت موفق برندهای قدرتمند یکی از محرک های اصلی موفقیت در صنعت هتلداری محسوب می شود. با توجه به سطح بالای رقابت در بازار، یک نام و نشان تجاری قوی به شرکت کمک می کند تا خود را در بازار متمایز سازد و بیان کند که چرا محصولات یا خدماتش توانایی ارضای نیازهای مشتریان را به صورت منحصر به فرد دارد. یکی از مهم ترین استراتژی های مدیریت برند، تعمیم نام تجاری می باشد.سیاست تعمیم نام تجاری، منجر به صرفه جویی در هزینه تبلیغات اسامی تجاری جدید برای تولیدکننده می شود. پیروی از این خط مشی، امکان شناسایی فوری کالای جدید را نیز فراهم می کند. تحقیق پیش رو، یک تحقیق پیمایشی است که هدف آن بررسی« عوامل موثر بر نگرش به تعمیم برند در صنعت هتلداری » می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر مبنای تعدادی از مدل های موجود در زمینه تعمیم نام تجاری طراحی شده است. در راستای مدل مذکور، 7 فرضیه طراحی گردید. جامعه آماری تحقیق، مشتریان هتل های 4 و 5 ستاره پارسیان در تهران می باشند و برای جمع آوری داده های اولیه از پرسشنامه استفاده شد. با بهره گیری از فرمول های مربوطه، حجم نمونه آماری 242 تعیین شد و محقق اقدام به توزیع 300 پرسشنامه نمود و در بین مشتریان هتل های 4 و 5 ستاره شهر تهران با برند پارسیان توزیع گشت.در این تحقیق به بررسی تاثیر متغیرهای «آگاهی از برند»، «تصویر برند»، «وفاداری به برند»، «تناسب دریافت شده» و« نوآورپذیر بودن مشتری» بر روی «نگرش مصرف کننده به تعمیم برند» پرداخته می شود. لذا، عکس العمل و نگرش مصرف کنندگان نسبت به یک خدمت جدید فرضی(رستوران های زنجیره ای پارسیان) که از برند واقعی و جا افتاده پارسیان در بازار استفاده کرده است ارزیابی می شود. در بررسی و تحلیل نتایج این تحقیق از روش معادلات ساختاریsem استفاده شده است و نشان می دهد که مشتریان نسبت به تعمیم برند پارسیان نگرشی مطلوب دارند و همچنین تمامی فرضیات محقق در مورد عوامل موثر بر نگرش مشتریان به تعمیم برند مورد تایید قرار گرفت.
راضیه شکیباراد محمود محمدیان
: موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف): با وجود اهمیت تحقیق و بررسی در حوزه دارایی برند وعوامل موثر بر آن، لزوم انجام این تحقیق برای شرکت های تولید کننده داخلی به منظور ارزیابی دارایی برندهای ایرانی در مقایسه با برندهای خارجی بین مصرف کنندگان تحصیلکرده محصولات آرایشی و بهداشتی(خمیردندان)و نیز شناسایی عوامل موَثر بر شکل گیری نگرش آن ها،بیش از پیش احساس می شود.به نظر می رسد نتایج حاصل از این تحقیق بتواند تولیدکنندگان و مدیران این صنعت را در امر بررسی و شناسایی هرچه بیشتر خواسته ها وترجیحات واقعی مصرف کنندگان یاری رساند تا بتوانند آمیخته بازاریابی موَثری را برای انطباق با نیازهای بازار ارائه کرده و ضمن حفظ مشتریان فعلی،مشتریان جدید را به سوی خود جذب نمایند.در این تحقیق درصدد هستیم تمایلات مصرف کننده را بشناسیم،میزان کیفیت درک شده از برند، ارزش ویژه ی برند، تداعی های مرتبط با برند و وفاداری آنها را به برند ایرانی(در مقایسه با نمونه خارجی)بدانیم. مشتریان اغلب بر پایه مفاهیم و علائمی که از یک نام تجاری در ذهن دارند اقدام به خرید می کنند؛نام های تجاری قدرتمند میزان خرید و تکرار خرید مشتریان قبلی را افزایش داده ومشتریان جدیدی را جذب می نمایند. مدیران و پژوهشگران، دنیای آینده بازاریابی را جهان مدیریت برند و فعالیت های پیرامون برندسازی نام نهاده اند.شاید هیچ سرمایه ای بیش از یک نام قدرتمند، معتبر و ارزش آفرین برای سازمانها کارآمد نباشد.هر چند یک برند قدرتمند و شناخته شده برای مشتریکه قدرت برند شکل می گیرد. ارزیابی ارزش برند به مدیران عالی در سازمان ها این امکان را می دهد که قدرت برند هایشان را در مجموعه رقابتی مقایسه کنند و از نتایج آن برای کسب ارزش برند در طی زمان و به منظور فرموله کردن استراتژی های بازاریابی استفاده کنند.یافته های حاصل از این پژوهش رابطه بین 4فاکتور مهم و تأثیر آن را بر دارایی برند مورد بررسی قرار می دهد.در این مدل متغیر مستقل عبارتند از:کیفیت درک شده از برند، ارزش ویژه ی برند، وفاداری به برند، تداعی های مرتبط با برند و سایر ویژگی های مرتبط با برند و متغیر وابسته: دارایی های برند از دیدگاه مشتری می باشد. مدل نظری تحقیق 1.کیفیت درک شده از برند ارزیابی مصرف کنندگان از کیفیت نام تجاری بر اساس انتظارات و خواسته های خود از آن 2. ارزش ویژه برند آشنایی مشتریان با نام تجاری، به مفهوم آگاهی آنها از نام تجاری است. 3. وفاداری به برند نزدیکی احساسی نام تجاری به مشتریان؛به نحوی که این رابطه نزدیک منجر به تکرار خرید آن ها گردد. 4. تداعی به عنوان تعهدی برای رضایت آتی وی محسوب نمی شود، ولی می تواند باعث افزایش اعتماد در خرید شود.محققان بر این باورندکه ارزش برند قدرتمند تر، تعداد زیادی مشتری دارای ادراک مطلوب و نگرشی مثبت نسبت به برند دارد و برهمین اساس است های ذهنی مرتبط با برند تصاویر، خاطرات و ایده هایی که با نام تجاری در ذهن مشتری آمیخته گردیده است واین همان نام تجاری در نزد مشتری است.
سمیرا حسینی محمود محمدیان
در فضای کسب و کار امروزی، با افزایش جهانی شدن بازارها و ارتباط اقتصاد ها استراتژی های جهانی شدن بسیار مهم شده اند. حتی آن دسته از شرکت هایی که منحصراً تولید در کشور خود را انتخاب می کنند با چالش های رقابتی بین المللی مواجه خواهند شد. در این بین، صادرات استراتژی اساسی جهت اطمینان از بقا و رشد شرکت ها می باشد. هدف این تحقیق ارائه مدل جامعی از تعیین کننده های عملکرد صادراتی صنعت مواد غذایی است. بدین منظور، تأثیرات توأم عوامل داخلی( ویژگی های بنگاهی و مدیریتی ) و عوامل خارجی( ویژگی های محیطی) و همچنین استراتژی بازاریابی بین الملل بر عملکرد صادراتی بررسی شده است. حجم جامعه شامل 120 شرکت صادر کننده مواد غذایی مستقر دراستان تهران می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و جهت تعیین روایی پرسشنامه از شیوه توافق داوران استفاده شد. با بهره گیری از روش آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه در حد قابل قبولی می باشد. در این پژوهش برای آزمون مدل تحقیق و تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها هم از آمار توصیفی و هم از آمار استنباطی استفاده شده است. علاوه بر آن، برای تأیید مدل از ابزار تحلیل عاملی تأییدی و به منظور پاسخگویی به فرضیات پژوهش از ابزار تحلیل عامل تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی(pls) استفاده شده است. پس از گردآوری داده ها، تمام عملیات فوق با نرم افزارهای spss وpls محاسبه و تحلیل گردیدند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ویژگی های بنگاهی و مدیریتی و تعهد به توسعه استراتژی بازاریابی بین المللی بر عملکرد صادراتی تأثیر گذار بوده اند. همچنین ویژگی های بنگاهی نیز به نوبه ی خود بر تعهد به توسعه استراتژی بازاریابی بین المللی تأثیرگذار بوده ، درحالیکه تأثیر ویژگی های محیطی بر عملکرد صادراتی تأیید نگردید.
قاسم زارعی قرکانلو اصغر مشبکی
این تحقیق به مطالعه استراتژی تبلیغات در شرکت های صنایع غذایی می پردازد. انتخاب استراتژی تبلیغات، یکی از تصمیمات مهم در سازمان ها محسوب می گردند. با توجه به خلا موجود در مبانی نظری و نیاز سازمان های ایرانی از جمله شرکت های صنایع غذایی، هدف اصلی این تحقیق طراحی مدل انتخاب استراتژی تبلیغات در شرکت های صنایع غذایی است. برای طراحی مدل با بررسی مبانی نظری، از چهار متغیر اصلی تاثیرگذار در استراتژی تبلیغات در ادبیات تحقیق یعنی ویژگی های سازمان، ویژگی های صنعت، عوامل روانشناختی رفتار مصرف کننده و عوامل فرهنگی رفتار مصرف کننده استفاده شده است. برای این کار ابتدا مبانی نظری مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس با مروری انتقادی بر مبانی نظری، مدل مفهومی اولیه تحقیق مشخص و فرضیه های تحقیق تعیین شده است. پس از آن پروتکل مصاحبه طراحی شده در قالب مصاحبه های کیفی پیاده سازی شده است. مصاحبه ها با سه گروه مختلف که شامل شرکت های صنایع غذایی، آژانس های تبلیغاتی و نخبگان بوده است تا رسیدن به سطح اشباع انجام گرفته است. پس از آن با توجه به نتایج مصاحبه، مدل برگرفته از مصاحبه های کیفی برای آزمون نهایی مشخص گردید. پرسشنامه نهایی بر اساس این مدل طراحی و توزیع شد. نتایج در نرم افزارهای spss و آموس مورد آزمون قرار گرفت و مدل نهایی تحقیق مشخص گردید. با توجه به آزمون های آماری، فرضیه های تحقیق تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نهایی مدل و آزمون فرضیه های تحقیق، تاثیر عوامل روانشناختی رفتار مصرف کننده، عوامل فرهنگی رفتار مصرف کننده، ویژگی های سازمان و ویژگی های صنعت بر استراتژی تبلیغات را در مدل تایید نمود. در نهایت با توجه به خروجی تحقیق پیشنهاداتی کاربردی برای شرکت های صنایع غذایی و نیز پیشنهاداتی برای تحقیقات آتیارائه شده است.
میثم شفیعی رودپشتی سید حمید خدادادحسینی
امروزه دو مفهوم توسعه پایدار و یکپارچه سازی فرآیندها، فضای کسب و کار را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. بازاریابی نیز به عنوان یکی از شاخه های علوم کسب و کار و صنعت خودرو به عنوان صنعت مادر و یکی از قطب های تولیدی از این تحولات بی تاثیر نبوده اند. در این راستا این رساله با هدف طراحی مدل یکپارچه تحقق بازاریابی پایدار صنعت خودرو ایران به رشته تحریر درآمده است. لذا در فاز کمی اولیه ابتدا ادبیات تحقیق مورد تحلیل قرار گرفته و چارچوب اولیه تحقق بازاریابی پایدار طراحی گردید. در این مرحله با استناد به ادبیات بازاریابی درونی و بازاریابی فرهنگی یکپارچه به عنوان مدل های موثر بر تحقق بازاریابی پایدار شناسایی شدند. سپس با استفاده از راهبرد آمیخته روش شناسی کیفی و کمی مدل مناسب بازاریابی پایدار صنعت خودرو ایران طراحی و اعتبارسنجی گردید. در این راستا در فاز روش شناسی کیفی با استفاده از ابزارهایی چون پرسشنامه باز و مصاحبه عمیق با 11 نفر از خبرگان آشنا با موضوع مدل اولیه توسعه پیدا کرده و مدل جامع تحقق بازاریابی پایدار پیشنهاد گردید. در همین مرحله مجدداً از طریق برگزاری جلسات(2 جلسه 6 نفره) گروه-های هم اندیشی مدل اصلاح شده و مدل مفهومی نهایی تحقق بازاریابی پایدار طراحی گردید. در نتیجه این فرآیند از 24 مدل بازاریابی پیشنهادی به عنوان مدل موثر بر تحقق بازاریابی پایدار طی مراحل مختلف روش شناسی کیفی از نگاه خبرگان در کنار دو مدل بازاریابی درونی و فرهنگی مدل هایی چون بازاریابی ناب، بازرایابی نوع دوستانه، بازاریابی اخلاق گرا، بازاریابی سبز، بازاریابی اجتماعی، بازاریابی استراتژی محور و بازاریابی نوآورانه به عنوان مدل های موثر بر تحقق بازاریابی پایدار شناسایی و معرفی شدند. در ادامه و در آخرین گام مدل از طریق پیمایش میدانی در صنعت خودرو ایران مورد آزمون و اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند در میان مدل های مستخرج از فاز کیفی تحت یک رویکرد یکپارچه و در قالب دستگاه معادلات ساختاری و یک مدل مسیری، بازاریابی درونی بر بازاریابی فرهنگی، بازاریابی اجتماعی، بازاریابی استراتژی محور، بازاریابی اخلاق گرا و بازاریابی نوع دوستانه تاثیرگذار بوده و این مدل ها بر تحقق بازاریابی پایدار صنعت خودرو ایران تاثیرگذار هستند.
مریم منحصری محمود محمدیان
هر نوآوری برای بازاریابی فرصتهایی را خلق می نماید. تبلیغات در طی سالیان، به دلیل تغییرات تکنولوژیکی، تغییرات بنیادی داشته است. از جمله آن تغییرات تکنولوژیکی می توان به موبایل اشاره نمود که جدیدا به یک کانال مهم تبلیغاتی تبدیل شده است. هدف این تحقیق بررسی عوامل تاثیر گذار بر اهداف مدیریتی در استفاده از تبلیغات پیامکی از طریق موبایل توسط شرکتها می باشد. در این راستا فرضیات تحقیق عبارتند از: • بین قصد شرکتها در استفاده تبلیغات موبایل و نگرش آنها نسبت به توانایی تبلیغات موبایل در ایجاد نام تجاری رابطه مثبت و معنی داری دارد. • بین قصد شرکتها در استفاده تبلیغات از طریق موبایل و درک آنها از توانایی رسانه برای اجرای بازاریابی بر مبنای مکان رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد. • قصد شرکتها در استفاده تبلیغات موبایل با درک آنها نسبت به نگرانی های حریم خصوصی رابطه منفی دارد. • قصد شرکتها در استفاده از تبلیغات از طریق موبایل با ادراک آنها از قابلیت های تکنولوژیکی محیط رابطه مثبت و معنی داری دارد. جامعه آماری این پژوهش شهر تهران بوده ولی از آنجا که بررسی و پژوهش بر روی این حجم جامعه آماری بسیار بزرگ می باشد. لذا به نمونه گیری تصادفی از جامعه آماری اقدام گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که فرضیه چهارم رد تایید نشده و عبارت صریح تر ادراک از قابلیتهای تکنولوژیکی محیط تاثیر چندانی ندارد. از طرفی دیگر فرضیه ها تایید گردید. به عبارت دیگر توانایی ایجاد نام تجاری و توانایی بازاریابی بر مبنای مکان توسط پیام کوتاه موبایل باعث افزایش پذیرش این استراتژی به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی توسط مدیران می شود و از طرفی با رعایت حریم خصوصی و حفظ امنیت اطلاعاتی مشتریان که بزرگترین نگرانی مدیران در پذیرش این استراتژی است، می توان به نتایج بالاتری دست یافت. واژه های کلیدی: تبلیغات از طریق موبایل، تبلیغات مبتنی بر اجازه، حریم خصوصی، بازاریابی بر مبنای مکان، قابلیت-های تکنولوژیک، تبلیغات پیامکی، sms
مهسا قنبر محمود محمدیان
نبود اعتماد در بین مشتریان، یکی از عوامل مهمی است که خرده فروشان اینترنتی را با مشکلاتی مواجه ساخته است. بنابراین نیاز فزاینده ای به درک این موضوع وجود دارد که چگونه خرده فروشان اینترنتی می توانند اعتماد مصرف کنندگان را در محیط وب به دست آورند. هدف از انجام این تحقیق شناسایی عوامل موثر در ایجاد اعتماد به برند آنلاین می باشد. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل افرادی است که حداقل یک بار تجربه خرید اینترنتی بلیت قطار شرکت رجاء را در شش ماه گذشته دارا بوده اند. در این تحقیق از مدل ها (2004)، روپارلیا، وایت و هیوز (2010) و همچنین مدل علم و مهد یاسین (2010) استفاده شده است. متغیرهای مستقل این تحقیق عبارتند ازامنیت، حریم خصوصی، کیفیت اطلاعات، تجربه گذشته، نام برند، طراحی وب سایت و مسیر آن، ریسک ادراک شده و ارتباطات دهان به دهان که در این تحقیق، تأثیر آنها بر ایجاد اعتماد به برند در محیط وب مورد بررسی قرار گرفته است. آزمون کولمرگروف- اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی و مدلسازی معادلات ساختاری نیز برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار گرفته شده است. نتایج این تحقیق بیانگر آن است که همه متغیرهای مستقل تحقیق به استثنای ریسک ادراک شده، بر روی ایجاد اعتماد به برند در محیط وب اثرگذار هستند.
یاسمن کریم پور محمود محمدیان
شیفتگی به برند مفهومی جدید و در عین حال با اهمیت در حوزه بازاریابی و برندینگ است. این مفهوم از ایده ارتباطات مصرف کننده-برند ناشی شده و به شرح روابط دوسویه میان مصرف کنندگان و برندهای مورد علاقه آنها همراه با نوعی حس اشتیاق، شیفتگی و وابستگی احساسی شدید می پردازد. این پژوهش به شناسایی عوامل موثر بر شیفتگی به برند پرداخته و مفاهیمی جدید را در این حوزه به متخصصان بازاریابی ارائه می نماید. مفاهیمی که کاربرد آنها می تواند برای بازاریابان دستیابی به اهدافی چون فروش و سود بیشتر و مشتریان وفادارتر را به همراه داشته باشد.
زهره طاهری محمود محمدیان
با توجه به اهمیت و جایگاه تئاتر و هم چنین تاثیر غیرقابل انکار تئاتر بر مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، بازاریابی تئاتر به منظور افزایش رضایت و وفاداری تماشاگران تئاتر بسیار مهم و ضروری می باشد. متاسفانه، تعداد مخاطبان و میزان فروش تئاتر در کشور ما بسیار پایین می باشد. در این تحقیق، به منظور بهبود و موفقیت سالن های تئاتر، تلاش شده است تا با در نظر گرفتن عناصر 7 گانه آمیخته بازاریابی خدمات، عوامل موثر بر بازاریابی سالن های تئاتر از دید تماشاگران، شناسایی و اولویت بندی شوند.
محمد مهدی احمدی زهره÷ دهدشتی شاهرخ
ژوهش حاضر به بررسی رابطه بین عوامل موثر بر نگرش مصرف کنندگان برند لوکس آدیداس و تأثیر این عوامل بر قصد خرید این محصولات پرداخته است. عوامل موثر بر نگرش در این پژوهش شامل عوامل اجتماعی، عوامل شخصیتی و عوامل مربوط به برند می شود. متغیر دیگر این پژوهش کیفیت ادراک شده است که با توجه به ادبیات موجود در زمینه نگرش، نقش میانجی گری را برای رابطه بین نگرش و عوامل مربوط به برند ایفا می کنم. دلیل انتخاب این پژوهش این بود که در ادبیات موضوع نگرش تأثیر همزمان 3 عامل اجتماعی، شخصیتی و برند بر روی نگرش کمتر سنجیده شده است که محقق در این پژوهش به بررسی تأثیر همزمان این سه عامل بر روی نگرش مصرف کنندگان می پردازد. مدل ساخته شده در این پژوهش ترکیبی از پژوهش های پیشین صورت گرفته توسط فاو و تیا (2009)، ژانگ و کیم (2012) و لوو و لمب (2000) می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر نوع روش پژوهش، توصیفی - پیمایشی می باشد.
امیر غفوریان شاگردی محمود محمدیان
ابزارهای ارتباطی بازاریابی نقش مهمی در دستیابی به اهداف یک شرکت از جمله ایجاد و ارتقا ارزش ویژه برند آن بازی می کند. همپیوندی (یکپارچگی) ابزارهای ارتباطی، استراتژی ترفیع و نوع کانال توزیع از مهمترین عواملی است که می تواند در نیل این هدف نقش آفرین باشند. این تحقیق با رویکرد ترکیبی( کیفی – کمی) طی سال 1392 و 1393 و با هدف ارائه ی الگوی از ابزارهای ارتباطی همپیوند (یکپارچه) به منظور ارتقا ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتری در صنعت مواد غذایی انجام شد. بر این اساس در بخش کیفی براساس مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق مدل اولیه تحقیق ارائه شد. سپس مصاحبه های ساختار یافته ای با نخبگان علمی و تجربی صورت گرفت. با استفاده از روش تحلیل محتوا مصاحبه ها مورد تحلیل قرار گرفت و در نهایت مدل اولیه تحقیق اصلاح شد . سپس مدل اصلاح شده در بخش تحقیق کمی و با استفاده از پرسشنامه در شرکتهای صنعت مواد غذایی بازار بورس تهران و مصرف کنندگان برندهای اصلی آنها مورد سنجش قرار گرفت.
عاطفه یزدان پرست اردستانی محمود محمدیان
چکیده ندارد.
فاطمه تیزمغز زهره دهدشتی شاهرخ
چکیده ندارد.
امیر ختایی محمود محمدیان
چکیده ندارد.
محمد صدری نیا محمود محمدیان
چکیده ندارد.
محمدحسن یوسفی دستجردی محمود محمدیان
چکیده ندارد.
نازیلا نیاکان لاهیجی زهره دهدشتی شاهرخ
چکیده ندارد.
جواد پورحسینی محمود محمدیان
چکیده ندارد.
سمیرا آهنگری محمود محمدیان
چکیده ندارد.
رضا مرتعی قره بلاغ ابوالفضل تاج زاده
بدون شک رشد سودآوری در بازار یکی از اهداف اصلی موسسات و بنگاههای اقتصادی است و یکی از عوامل مهم در ارزیابی میزان رشد و سودآوری این موسسات نیز میزان فروش آنها می باشد. به منظور دستیابی به سودآوری بالا داشتن نیروهای فروش ماهر امری مهم می باشد، بنابراین نقش فروشنده به عنوان اولین عامل ارتباط مشتری با شرکت در عملکرد فروش انکار ناپذیر می باشد. در این پژوهش رابطه رفتارهایی که فروشنده در تعامل با مشتری از خود نشان می دهد برعملکرد فروشنده مورد بررسی قرار گرفته شده است. در این پژوهش رابطه رفتارهای اثرگذار آرمانی، انگیزش الهامی، تحریک عقلائی، ملاحظات انفرادی و رفتار هوشمند فروشنده را با عملکرد فروشنده درباره فروش محصولات صوتی وتصویری بررسی کرده ایم. جامعه آماری در این پژوهش خریداران محصولات صوتی وتصویری می باشد. در این پژوهش نمونه ای به تعداد 270 نفر از جامعه آماری گرفته شده و نتایج حاصل به کل جامعه آماری تعمیم داده شده است. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پژوهشهای پیمایشی است. فرضیه اصلی در این تحقیق رابطه تعامل فروشنده ومشتری با عملکرد فروشنده در صنعت لوازم صوتی و تصویری می باشد و از 5 فرضیه فرعی که در آنها رابطه رفتار اثرگذار آرمانی فروشنده، رفتار انگیزش الهامی،رفتار تحریک عقلائی، رفتار ملاحظات انفرادی و رفتار فروش هوشمند فروشنده با عملکرد فروشنده مورد بررسی قرار گرفته استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده در این پژوهش پرسشنامه می باشد. پس از تجزیه وتحلیل دادها از 5 فرضیه بیان شده 4 فرضیه ی رابطه رفتار اثرگذار آرمانی فروشنده، رفتار انگیزش الهامی، رفتار ملاحظات انفرادی و رفتار فروش هوشمند فروشنده با عملکرد فروشنده مورد پذیرش قرار گرفته و فرضیه رابطه رفتار تحریک عقلائی فروشنده با عملکرد فروشنده مورد پذیرش قرار نگرفته است. در نتیجه گیری کلی مشخص شد که بین رفتار فروشنده در تعامل با مشتری و عملکرد فروشنده در صنعت لوازم صوتی وتصویری ارتباط معنادار و مستقیمی وجود دارد.