نام پژوهشگر: داریوش مرادی

به کارگیری سازوکارهای مشارکت شهروندان در فرآیند تهیه برنامه بازنگری طرح تفصیلی (نمونه موردی : منطقه 6 شهر اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1388
  مهسا کیانی   محمد مسعود

چکیده : پارادایم جدید مدیریت شهری در بسیاری از شهرهای کشورهای توسعه یافته و یا در حالتوسعه، بر مبنای توسعه ای مبتنی بر مشارکت شهروندان پایه گذاری شده است. به گونه ای که پایه ی اصلی فرآیندهای تهیه و اجرای برنامه های توسعه شهر با مشارکت همه جانبه ی شهروندان، گروه ها و سازمان های شهری همراه شده است و از شهروندان به عنوان ثروت واقعی هر شهر یاد می شود. در این پژوهش با استفاده از روش های تحلیلی و توصیفی و پس از شناخت مفهوم ، روش ها و الگوهای مشارکت و مراحل مختلف فرآیند تولید برنامه ی بازنگری طرح تفصیلی منطقه ی شش اصفهان، امکان پذیری به کارگیری الگوهای مختلف مشارکت شهروندان در تهیه این برنامه مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این راستا دو گونه ی متفاوت پرسشنامه ، یکی ویژه مسئولین و دست اندرکاران تهیه برنامه های توسعه شهری اصفهان و دیگری ویژه ی شهروندان منطقه شش شهر اصفهان تنظیم و در جامعه ی آماری مورد نظر این پژوهش توزیع گردید. پس از گردآوری و تجزیه و تحلیل نتایج پرسش نامه ها مشخص شد، از میان پرسش شوندگان (در جامعه آماری شهروندان) 78 درصد به ضرورت مشارکت شهروندان در تهیه طرح های توسعه شهری اشاره داشتند. همچنین 48 درصد از جامعه آماری اعتقاد دارند که شهروندان توانایی مشارکت در مراحل مختلف تهیه برنامه های توسعه ی شهری را دارا می باشند. از بین پاسخ دهندگان (در جامه آماری مسئولین شهری) 64 درصد به ضرورت اصلاح فرآیند تهیه ی طرح بازنگری و انطباق آن با فرآیند عمومی برنامه ریزی در راستای به کارگیری مشارکت شهروندان، پاسخ مثبت داده اند. همچنین نتایج ارزیابی ها نشان می دهند که از بین مراحل مختلف فرایند تولید برنامه، مرحله ی بررسی های پایه وضع موجود و بررسی های مشروح و تفصیلی مناطق و محلات، نخستین اولویت برای به کارگیری مشارکت شهروندان است و برای تحقق آن روش هایی چون نشست های همگانی و مشارکت رایانه ای مورد توجه بیشتری قرار گرفته اند. در اولویت های بعدی به ترتیب مراحل تدوین اهداف کلان با روش چشم اندازسازی و استنتاج، تجزیه و تحلیل و ارائه پیشنهادها، با روش های هم شنودی و نشست های همگانی قرار دارند. بنابراین استفاده از مشارکت شهروندان در فرآیند تولید برنامه های توسعه ی شهری در سطح منطقه 6 اصفهان پیش از هر اقدام دیگر مستلزم فراهم ساختن زمینه های لازم برای آشنایی بیشتر شهروندان با حقوق شهروندی و چگونگی امکان مشارکت آنها در تولید و اجرای برنامه های توسعه ی شهری است. این کار از روش های مختلفی امکان پذیر است که مهم ترین آنها ایجاد فرهنگ مشارکت ، اعتماد سازی ، شفاف سازی و اصلاح ساختارهای نظام برنامه ریزی شهری برای تقویت نقش شهروندان در مراحل مختلف تولید ، اجرا و بازنگری برنامه های توسعه ی شهری هستند.

سنجش ارزش های محیطی فضاهای عمومی شهری با استفاده از روش های انتخاب تجربی وارزیابی مشروط(مورد مطالعه: مجموعه پارک کوهستانی صفه شهر اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1389
  نرگس سلطانی   رسول بیدرام

رشد سریع شهر ها و توسعه کالبدی آن موجبات بروز بحران های مختلف در زندگی شهری نظیر مشکلات محیطی و نزول کیفیت محیط را حاصل می آورد. به دنبال این امر لزوم توجه به مفهوم کیفیت و ارتقاء آن در محیط های شهری در کنار توجه به مسائل کمّی بیشتر احساس گردید. در سال های اخیردر ادبیات شهرسازی و به ویژه در الگو های شهری بحث کیفیت محیط شهری مورد توجه قرار گرفته است ولی در اغلب برنامه ریزی فضا های شهری فقدان آن احساس می شود. توجه به ارزش های فرهنگی، اجتماعی، معیشتی و هویتی شهروندان و معیار های زیبا شناختی شهری که اصلی ترین معیار ها برای بالا بردن کیفیت یک محیط شهری به خصوص فضا های شهری که، هسته های اصلی و هویتی شهر هستند و توجه به منافع مشترک شهروندان، علاوه بر نتایج مثبت روانی که به دنبال دارد، رضایتمندی شهروندان از فضای شهری و حضور بیشتر در فضا را تشویق می کند. بنابراین یکی از مسایل مهم در برنامه ریزی توجه به ارزش های کیفیت محیط از دید شهروندان است. پارک صفه اصفهان از جمله فضا های شهری شهر اصفهان است که در سال های گذشته مورد توجه بسیاری از شهروندان به عنوان یک فضای عمومی کارآمد درآمده است. این درحالی است که به نظر می رسد این فضا به علت ویژگی های کالبدی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، تفریحی و خدماتی پتانسیل های زیادی را دارد که به عنوان یک فضای شهری با کیفیت شهری بالا ارتقاء پیدا کند. بدین منظور هدف از این پایان نامه سنجش میزان کیفیت محیط، نحوه رتبه بندی و میزان تمایل به پرداخت افراد مراجعه کننده جهت ارتقاء سطح کیفی هریک از ارزش های محیطی است تا زمینه مناسبی را در جهت ارتقاء کیفیت محیط از دید افراد مراجعه کننده به صفه فراهم کند. روش انجام این تحقیق بر مبنای روش های انتخاب تجربی (cem) و ارزیابی مشروط (cvm) است. در این روش ها بر مبنای بررسی متون نظری ارزش های کیفیت محیط مربوطه انتخاب گردید و در قالب پرسشنامه و بر اساس میزان تمایل به پرداخت، رضایتمندی و الویت بندی برای تمایل به پرداخت هریک از ارزش های محیطی توسط استفاده کنندگان از فضای شهری مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل های تحقیق نشان داد که کیفیت محیط در پارک صفه در آستانه پایین (3>83/1>1) و نسبتا رضایت بخش بوده است.نتایج حاصل از روش انتخاب تجربی نشان داد که همه متغیرهای ارزشی رابطه بالایی را در نظر افراد برای انتخاب فضای شهری خود داشته اند. (05/0>p) متغییر دسترسی بالاترین ارزش را از دید افراد مخاطب (با عدد52/1) داشت و همچنین نتایج حاصل از روش ارزیابی مشروط نشان داد افراد برای ورودی پارک صفه تمایل دارند مبلغ 150 تومان بپردازند و هیچ یک از ویژگی های اجتماعی- اقتصادی افراد بر این تمایل به پرداخت تاثیر گذار نیست.

کاربردنانوکاتالیزگر مغناطیسی سیلیکاسولفوریک اسید درتهیه سولفوکسیدهاواستیل استرها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده علوم 1392
  داریوش مرادی   امین رستمی

در این پروژه، سیلیکا سولفوریک اسید تثبیت شده بر روی نانوذرات مغناطیسی fe3o4 (mnps-ssa) سنتز شد و ساختار آن با تکنیک های xrd، ft-ir، sem و tga شناسایی شد. نانوکاتالیزگر مغناطیسی mnps-ssa دارای مزایایی از جمله غیر سمی بودن، پایدار بودن در حلال ها و شرایط سخت، سنتز آسان، فعالیت بالا، جداسازی آسان توسط یک آهنربای خارجی از مخلوط واکنش و قابلیت استفاده مجدد می باشد. در مجاورت نانوکاتالیزگر مغناطیسی mnps-ssa واکنش های آلی زیر انجام شدند: 1. اکسایش سولفید ها به سولفوکسید ها با استفاده از هیدروژن پراکسید به عنوان اکسید کننده در حلال آب و در دمای اتاق با بازده های خوب تا عالی 2. محافظت کردن گروه های هیدروکسی به صورت استیل اسـتر به وسیله اسـتیک انیدرید با بازده های خوب تا عالی در شرایط بدون حلال و در دمای اتاق

تأثیر روش اصلاح کاتالیزور hzsm-5 برای تولید الفین های سبک در حضور نیتروژن و بخار آب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مهندسی شیمی 1392
  داریوش مرادی   رامین کریم زاده

بخش اعظم نیاز صنایع پتروشیمی به الفین¬های سبک به وسیله فرایند شکست حرارتی تامین می¬شود. با توجه به محدودیت¬های فرایند شکست حرارتی نظیر دمای بالا و مصرف زیاد انرژی، عدم کنترل بر روی نسبت پروپیلن به اتیلن تولید شده، محدودیت در انتخاب خوراک و مشکلات محیط زیستی، به نظر می¬رسد در آینده فرایند شکست حرارتی پاسخ¬گوی تمام نیاز¬های صنعت پتروشیمی نخواهد بود. فرایند¬های بسیاری برای جبران این کمبود¬ها در حال توسعه¬ هستند که یکی از کارآمدترین¬ آن¬ها، فرایند شکست کاتالیزوری در مجاورت زئولیت¬¬ mfi اصلاح ¬شده می-باشد. یکی از موضوعاتی که در این فرایند کمتر به آن پرداخته ¬شده است، تاثیر روش اصلاح کاتالیزور در عملکرد آن می¬باشد. در این پژوهش، کاتالیزور mfi با استفاده از کاتیون¬های لانتان و فسفر به روش¬های تبادل یونی، تلقیح خشک و مرطوب و ترکیب فیزیکی اصلاح شد و عملکرد آن در شکست کاتالیزوری lpg در شرایط مختلف عملیاتی مورد بررسی قرار گرفت. خواص کاتالیزور¬های اصلاح¬ شده به کمک آزمون¬های تعیین مشخصات معین گردید. نتایج نشان داد که روش اصلاح علاوه بر خواص فیزیکی- شیمیایی، بر عملکرد کاتالیزوری هم تاثیرگذار است. مشخص شد برای هر دو گروه کاتالیزور¬های لانتانی و فسفری، روش تلقیح مرطوب مناسب¬ترین شیوه¬ی بارگذاری می¬باشد. در دمای واکنش cͦ650 در مجاورت نمونه بهینه¬¬ی 10la1pwimpmfi در حضور نیتروژن، بازده جرمی و گزینش¬پذیری مجموع الفین¬های سبک، به ترتیب برابر 51% و 62% وزنی حاصل شد. هم¬چنین در همین شرایط عملیاتی در حضور بخار آب به عنوان رقیق¬کننده، بازده جرمی اتیلن، متان و میزان تبدیل افزایش یافت اما گزینش¬پذیری نسبت به پروپیلن و مجموع الفین¬های سبک کاهش یافت.

بهینه سازی چندهدفه کاربری زمین با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری (نمونه موردی: محله بابلدشت اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  علیرضا صاحبقرانی   مهین نسترن

مسائل موجود در برنامه¬ریزی شهری به طور کلی، و مسائل مطرح در حیطه¬ی برنامه¬ریزی کاربری زمین به طور خاص چند وجهی بوده و با اهداف متعددی درگیر است. برنامه¬ریزی کاربری زمین به دنبال تخصیص بهینه¬ی کاربری¬های مختلف به منبع ارزشمند و محدود زمین بوده که با استفاده¬ی حداکثری از آن بیش¬ترین مطلوبیت را برآورده کرده و اهداف برنامه ریزی کاربری زمین را تا بالاترین میزان محقق سازد. با توجه به تعدد اهداف مطرح در تخصیص کاربری زمین، لازم است تا نوعی سازش میان این اهداف به وجود آمده به گونه¬ای که هر یک از اهداف متناسب با اولویت خود تا حد مشخصی تحقق یابند. بهینه سازی چندهدفه ابزاری است که امکان حل چنین مسائلی را فراهم می¬آورد. به دلیل پیچیدگی بسیار بالای مسئله¬ی بهینه¬سازی کاربری زمین، چه از نظر تعداد اهداف و چه از نظر اندازه و زمان حل مسئله، حل مسئله¬ی تخصیص کاربری زمین بر الگوریتم های فراابتکاری تکیه دارد. روش تحقیق این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحلیل توصیفی می¬باشد. روش گردآوری داده¬ها اَسنادی بوده و به منظور تحلیل ان از روش-های کمّی استفاده شده است. در پژوهش حاضر، سه الگوریتم هیبرید فراابتکاری مبتنی بر الگوریتم¬های حریصانه، جست و¬جوی ممنوعه، شبیه¬سازی تبریدی و ژنتیک مرتب¬سازی نامغلوب برای حل مسئله¬ی تخصیص بهینه¬ی کاربری زمین توسعه یافته است. اهداف بهینه سازی از تلفیق اهداف پی¬گیری شده توسط ذینفعان دخیل در امر برنامه¬ریزی کاربری زمین، برنامه¬ریزان، تجارب موجود، و اهداف پایه¬ی کاربری زمین، به دست آمده، که مجموعا" ده هدفِ: بیشینه¬سازی سازگاری، بیشینه¬سازی تراکم ساختمانی، بیشینه¬سازی اختلاط کاربری¬ها، بیشینه¬سازی سطح کاربری فضای سبز، بیشینه¬سازی سطح کاربری تجاری، کمینه¬سازی تبدیل اراضی، کمینه¬سازی جریان ترافیک، بیشینه¬سازی فشردگی، بیشینه¬سازی قیمت اراضی در کل محدوده مورد مطالعه، و بیشینه سازی قیمت زمین هر قطعه زمین را در بر می¬گیرد. قابلیت الگوریتم¬های طراحی شده در تخصیص بهینه¬ی هفت گونه¬ی کاربری، در محله¬ی بابلدشت شهر اصفهان که از محلات ناپایدار شهر اصفهان به شمار رفته و از کمبود و عدم بهینگی کاربری¬های شهری رنج می¬برد، با امکان اختلاط کاربری تجاری و مسکونی مورد آزمون قرار گرفته، و نتایج آن با الگوریتم منفرد ژنتیک مرتب¬سازی نامغلوب نسخه¬ی دو که در تحقیقات گذشته توسعه یافته است، مقایسه گردید. مقایسه¬ی انجام شده نشان می¬دهد که الگوریتم¬های هیبرید طراحی شده در این مطالعه، هر سه از کارآیی و کیفیت بالاتری نسبت به الگوریتم منفرد ژنتیک مرتب¬سازی نامغلوب برخوردارند. هم¬چنین، از میان سه الگوریتم تلفیقی، الگوریتم تلفیقیِ سطح پایین حریصانه-ژنتیک مرتب¬سازی نامغلوب نسخه دو-جست¬و¬جوی ممنوعه¬یِ گروهی، الگوریتم شبیه¬سازی تبریدی موازی، و الگوریتم سطح بالای حریصانه-ژنتیک مرتب سازی نامغلوب نسخه دو-جست¬و¬جوی ممنوعه¬یِ گروهی به ترتیب از کارآیی و کیفیت بالاتری برخوردارند. نتایج نشان می¬دهد که با به کارگیری الگوریتم پیشنهادی، میزان مطلوبیت کل در گزینه¬ی بهینه 66 درصد بالاتر از وضع موجود کاربری¬ها در نمونه موردی می¬باشد.

ارزیابی فرآیند تخصیص منابع در مدیریت شهری در شهر اصفهان با تاکید بر ویژگی شهر دانش پایه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  سحر چراغیان   محمود محمدی

شهر به عنوان سیستمی به هم پیوسته از عناصر انسانی و طبیعی ،موثرترین ارائه دهنده امکانات و خدمات زیستی به اجتماعات انسانی هست. یک انسان شهرنشین به همان میزان که در مورد زبان و فرهنگ نیاز به آموزش دارد،در شهر و نحوه اداره و توسعه آن نیز نیازمند آموزش و آموختن است . لذا ،مشخصات شهر علاوه بر در اختیار قرار دادن امکانات و الزامات زندگی می یابد،با آموزش جدای از آموزش ،شهروند را برای بر عهده گرفتن نقش مناسب و مثبت در صحنه حیات شهری ،آماده می نماید. چنین شهری در نظریات مدیریت شهری و توسعه دانایی محور،که در اسناد مختلف توسعه در کشور مورد تاکید است،شهر دانش پایه معرفی می گردد. شهر دانش پایه از مفاهیم جدید در حوزه مدیریت شهری است که با توجه به مسائل و مشکلات روزافزون شهرها و لزوم مدیریت این سیستم بر مبنای "دانش "مطرح گردیده است. اصطلاح "دانش" برداشتی است که از طریق تجربه ،استدلال ،شهود و یادگیری به دست می آید . برخی از ویژگی های شهر دانش پایه عبارت اند از : اصلاح ساختار اداری ،تغییر در نگرش ها و افکار بخشی دستگاه ها ، گسترش و تقویت شبکه های فناوری اطلاعات ،دستیابی به نسبت بالای دانشجویان و دانشگاهیان ،ارائه خدمات آموزشی بهتر ،ارتقاء کیفیت زندگی ،لزوم همگرایی و تعاملات و هم اندیشی های مختلف ،تغییر در نحوه برنامه ریزی شهرها ،تبادل دانش و سرمایه ها و کالاهای فکری و ارتقای ظرفیت انسانی. دستیابی به این ویژگی ها در یک شهر می تواند اثرات مستقیم بر نحوه اداره امور آن شهر و ساختار مدیریت شهری آن داشته باشد. که هدف این گونه شهرها توسعه دانش پایه از طریق تشویق به خلق، تسهیم، ارزیابی، تجدید و به روز رسانی مداوم دانش است. این امر نیز از طریق تعامل مداوم شهر با شهروندان خود و همزمان با شهروندان سایر شهرها محقق می شود. فرهنگ تسهیم دانش شهروندان به همراه طراحی شهری مناسب، شبکه های آتی و زیرساخت های پشتیبان این تعاملات از جمله دیگر ملزومات برای تحقق این امر هستند. این پژوهش که از نظر هدف بنیادی- کاربردی است و از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بهره برده است با هدف بررسی کاستی های فرایند تخصیص منابع در مدیریت شهری اصفهان و اولویت بندی معیارهای تخصیص منابع صورت گرفته است. نتایج تحقیق کاستی ها و اولویت بندی تخصیص منابع را معرفی میکند که بنابراین مهمترین کاستی های شناخته شده در فرآیند تخصیص منابع در شهرداری اصفهان عدم ثبات پایداری در منابع،عدم تخصیص عادلانه منابع و نداشتن توجه به بخش خصوصی است. که بر این اساس معیارهای تخصیص منابع در اصفهان بر اساس ویژگی های شهر دانش بنیان اینگونه اولویت بندی شده است: 1)یکپارچگی در تخصیص منابع؛ 2)تخیص منابع دانش پایه جهت دست یابی به رفاه اجتماعی. کلمات کلیدی:فرآیند تخصیص منابع،شهرداری اصفهان،شهر دانش پایه و مدیریت شهری.

ارزیـــابی اثرات اجتـماعی یک برنامه شهری، نمونه موردی: برنامه ارگ جهان نــمای اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  مولود صالحی نجف آبادی   محمود محمدی

برنامه ریزان به منظور دستیابی به هدف «توسعه و ارتقا شرایط اجتماعی» و با انجام فرآیند مشکل گشایی در برنامه ریزی راهبردی، به تولید و اجرای برنامه های شهری می پردازند. اما سنجش میزان موفقیت، حصول هدف و تعیین اثرات اجرای برنامه برای برنامه ریزان، تنها در صورت ارزیابی محصول فرآیند برنامه ریزی، یعنی ارزیابی اثر برنامه های شهری امکان پذیر خواهد شد. با وجود درک اهمیت انجام ارزیابی در برنامه ریزی شهری، انجام ارزیابی اثرات اجتماعی برنامه های شهری به سبب ماهیت جامعه شناسانه اش، نامحسوس بودن نحوه به کارگیری آن و برخورداری از منابع مالی و زمانی افزون، انجام آن نادیده گرفته می شود. از این رو عدم انجام ارزیابی اثرات اجتماعی برنامه های شهری منجر به شکاف هایی در اجرا و عدم دستیابی به اجرای موفق برنامه های شهری شده است. در این راستا در این پایان نامه به برقراری ارتباط علمی و عملی برنامه های شهری و ارزیابی اثرات اجتماعی پرداخته شده است و بر اساس آن فرآیند ارزیابی اثرات اجتماعی برنامه های شهری طراحی شده، برنامه ارگ جهان نما بر اساس آن مورد ارزیابی قرار گرفته است.

مطالعه به کارگیری رهیافت برنامه ریزی ارتباطی در بازآفرینی شهری (نمونه موردی: محله همت آباد اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  منصوره مهره کش   محمود محمدی

بافت های فرسوده شهری که بخش اعظمی از مساحت کشور را به خود اختصاص داده اند (حدود 65 هزار هکتار)، طی تحولات دوران شهرنشینی و گسترش شتاب آلود آن طی دهه های میانی قرن حاضر دچار بی مکانی و بی زمانی گشته و در احاطه بافت های جدید شهری نتوانسته اند نیازهای روز شهروندان را تأمین نمایند. از سوی دیگر، طرح ها و برنامه های تهیه شده برای احیای این بافت ها نیز به دلیل آنکه در چارچوب رهیافت های عقلانی _ جامع برنامه ریزی تهیه شده است، به تمام جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و ... توجه نکرده و بدین ترتیب نتوانسته در مدت زمان پیش بینی شده اجرا شود و به اهداف خود نایل گردد. نادیده انگاشتن نقش مردم و مشارکت ایشان در تهیه طرح ها و برنامه های تهیه شده برای بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده، نیز موجب عدم اطمینان مردم و ساکنین محلی به این طرح ها شده است. بنابراین رهیافت بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی جامع و یکپارچه که به دنبال بهبود وضعیت نواحی دچار افت و نزول شهری در جنبه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، کالبدی و ... است، از دهه 1990 در ادبیات مرمت شهری مطرح شد. یکی از مهم ترین ویژگی های این رهیافت تاکید بر بسیج تلاش های جمعی و همکاری نیروهای محلی با بخش خصوصی و دولتی است که منجر به ایجاد همبستگی و یکپارچگی میان کلیه ذینفعان می شود. آنچه موجب می شود تا عمل بازآفرینی در اجرا دچار مشکل شود و نتواند به اهداف خود دست یابد، نبود نظریه ای معتبر و موثق است که آن را پشتیبانی کند. بنابراین برنامه ریزی ارتباطی به عنوان یک نظریه نوین مطرح می شود که هدف اصلی آن درگیر کردن تمامی ذینفعان در فرایند برای ایجاد همرایی میان ایشان و دست یابی به بروندادهای مورد توافق طرفین است. بدین ترتیب هدف این پژوهش مطالعه به کارگیری رهیافت برنامه ریزی ارتباطی در بازآفرینی شهری و تدوین فرایند بازآفرینی بافت های فرسوده شهری مبتنی بر برنامه ریزی ارتباطی است که بر این اساس محله همت آباد به عنوان نمونه موردی انتخاب می شود و در طی پژوهش فرایند بازآفرینی محله همت آباد مبتنی بر برنامه ریزی ارتباطی (فرایند به کارگیری رهیافت برنامه ریزی ارتباطی در بازآفرینی محله همت آباد) تعریف می گردد و به منظور پاسخگویی به پرسش های پژوهش و دست یابی به اهداف آن، به کارگیری این فرایند در محله همت آباد بررسی می گردد.