نام پژوهشگر: منصور توکلی
اسماعیل علی سلیمی منصور توکلی
هدف تحقیق حاضر بررسی این موضوع است که آیا سطوح مختلف "توجه" هیچگونه تاثیری بر فراگیری مشخصه های ترکیبی یک فعل دارد و آیادشواری قواعد ترکیبی و سطح دانش زبانی زبان آموزان هیچگونه تغییری در تاثیر "توجه" ایجاد می کند.بنابراین چهار سطح مختلف "توجه" به ترتیب زیر مورد مطالعه قرار گرفت:1. پردازش معناشناختی: زبان آموزان در این وضعیت متونی را می خوانند که در آن "هم نشین های" مورد تحقیق پررنگ نشده و همچنین توجه آنها به سوی جنبه های نامرتبط با مشخصه های ترکیبی مورد مطالعه هدایت می شود. 2. یادسپاری برای بازخونی مجدد: زبان آموزان در این وضعیت متونی را می خوانند که در بردارنده ترکیبات هم نشینی پررنگ شده می باشد و سپس خواسته می شود تا هم نشین های مورد مطالعه را برای بازخوانی مجدد از حفظ کنند. 3. قاعده دار: زبان آموزان در این وضعیت متونی را می خوانند که در بردارنده ترکیبات هم نشینی پررنگ شده می باشد و سپس قواعد ترکیبی هم نشین ها و چگونگی کاربرد آنها در ترکیبات موجود در متن به زبان آموزان تدریس می شود.4. قاعده دار بعلاوه شواهد منفی: زبان آموزان در این وضعیت متونی را می خوانند که در بردارنده ترکیبات هم نشینی پررنگ شده می باشد و سپس قواعد ترکیبی هم نشین ها و چگونگی کاربرد آنها در ترکیبات موجود در متن به زبان آموزان تدریس می شود. علاوه بر این، مثالهای نادرست زبانی یا شواهد منفی از افعال مورد بررسی به زبان آموزان ارائه میشود.حدود 101 دانشجو از رشته ههای متفاوت به غیر از رشته زبان انگلیسی و در دو سطح مبتدی و پیشرفته از دانشگاه مفید، جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل می دهد.عناصر زبانی مورد مطالعه تعداد چهار فعل نسبتا مصنویی می باشد.دانشجویان در هردو سطح مبتدی و پیشرفته به طور تصادفی به چهار گروه پردازش معناشناختی،یادسپاری برای بازخوانی مجدد،قاعده دار و قاعده دار به علاوه شواهدی منفی، تقسیم بندی شده و مطالب مورد مطالعه در طول سه روز به ایشان تدریس شد. آزمونی متشکل ار سه قسمت( معنی واژگانی افعال،نوشتن همنشین ها و قضاوت درستی یا نادرستی همنشین ها) در روز چهارم بعمل آمد. در تحقیق حاضر هیچ گونه تاثیر تعاملی بین توجه و دشواری هم نشین هامشاهده نشد ولی تاثیر تعاملی بین توجه و توانش زبانی دیده شد. نتایج حاکی از آن است که عملکرد زبان آموزان در دو گروه قاعده مدار در قسمتهای متفاوت آزمون بهتر از گروه های دیگر بوده است . یافته ها و نتایج این تحقیق کاربرد های بسیاری برای طراحان مواد درسی ، مدرسین زبان انگلیسی و طراحان سوالات امتحانی دارد.
برزو علی جانزاده زهره کساییان
چکیده اگر چه مهارتهای درک و تولید در کاربرد زبان ( جنگینر، 2000 ؛ درونیک 2003 )، توسعه ی زبان (الیس ، 1996 ؛ الیس ، 2006 ) و آموزش زبان ( سلس مورسیا و دیگران ، 1996 ؛ دالتون و سیدلهوفر ،1994 ؛ فرسر ، 2003 ) نقش اساسی دارد ، به آموزش تلفظ در کلاسهای زبان خارجی اهمیت لازم داده نشده و مواد آموزشی مشکلات خاصی را که بواسطه دخالت زبان اول به وجود می آید مورد توجه قرار نمی دهد ( سیلورا ، 2002 ) . برای پر کردن این خلاء و نشان دادن ضرورت تهیه مواد آموزشی و روشهای تدریس مرتبط با تفاوت تکیه گذاری روی اسمهای مرکب و توالیهای صفت و اسم انگلیسی و در عین حال در نظر داشتن این موضوع که فارسی زبانی آخر- تکیه است ، این تحقیق روش تدریس و مواد آموزشی جدیدی را معرفی و با استفاده از یافته های زبان شناسی مقابله ای ، تجزیه و تحلیل خطاها ، نحو و معنا شناسی تأثیر آموزش نحو محور و معنا محور را بر درک تکیه گذاری صحیح روی اسمهای مرکب و توالیهای صفت و اسم انگلیسی بررسی می کند . برای تهیه محتوای آزمون این تحقیق ابتدا مجموعه ای از اسمهای مرکب چپ تکیه از مدخل های فرهنگ لغت انگلیسی انتخاب شد . این مجموعه از نظر قابلیت ترجمه برای دانش آموزان و از نظر اعتبار توسط دبیران زبان آزمایش و از جهت نحوه نگارش و همخوانی با روابط معنایی بین عناصر اسمهای مرکب پیشنهادی توسط زپاکویچ ،1998 که درکیم و بالدواین ( 2007 ) آمده است آزمایش شده سپس 15 اسم مرکب منتخب به همراه 15 توالی صفت و اسم استخراج شده از یک آزمون ترجمه ی روی توالیهای صفت و اسم شکل نهایی مواد آزمون را تشکیل داد . علاوه بر آزمونهای ترجمه، این تحقیق شامل 3 مرحله دیگر یعنی ؛ پیش آزمون ، آموزش و پس آزمون بود . 90 دانش آموز پس از شرکت در پیش آزمون به مدت دو هفته آموزش کلی روش تکیه گذاری را در زبان انگلیسی فرا گرفتند . سپس در سه گروه آزمایش ،نحو و معنا به ترتیب تحت آموزش سنتی تمرین و تکرار ، نحوی ومعنایی قرار گرفتند . یافته های حاصل از داده ها تحت آزمون کای دو به قرار زیر است : در صورتیکه مواد آموزشی و روشهای این تحقیق مورد استفاده قرار گیرد ، آموزش نحوی در فراگیری تکیه روی توالیهای صفت و اسم و آموزش معنایی در فراگیری تکیه روی اسمهای مرکب انگلیسی موثر است . با این وجود روش معنا محور در آموزش موثرتر است به این معنی که آموزش معنا محور نه تنها در تشخیص اسمهای مرکب از توالیهای صفت واسم انگلیسی که شباهت ظاهری با هم دارند موثر و در تکیه گذاری روی اسمهای مرکب کمک می کند ، بلکه نسبت به آموزش نحو محور در شناخت محل تکیه روی توالیهای صفت و اسم هم در مقایسه با خود آموزش نحو محور موثرتر عمل می کند . کلید واژه ها: تکیه - اسمهای مرکب - توالیهای صفت واسم - آموزش نحو محور - آموزش معنا محور
مسعود سلیمانی غربی منصور توکلی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر احتمالی شکل گیری سواد آموزی زبان اول در مقطع ابتدایی بر روی مکانیک نوشتاری زبان دوم می باشد. همچنین در این تحقیق سعی شده است محدوده سنی مناسبی جهت شروع یادگیری نوشتاری زبان دوم پیشنهاد شود. بداین منظور تعداد 200 زبان آموز همسطح از نظر میزان دانش زبان دوم از دو جنس بطور مساوی از رده سنی 7 تا 12 سال توسط یک تست اولیه انتخاب و با توجه به مقطع تحصیلی شان در زبان اول به پنج مقطع ابتدایی از اول تا پنجم در 10 کلاس به تفکیک جنس قرار داده شدند. کتاب آموزشی لتسگو استارتر جهت تدریس مهارت نوشتاری الفبای انگلیسی انتخاب و ارائه شد. زبان آموزان به مدت یک ترم فشرده در کلاسها شرکت کردند. پس از اجرای تست هجایی در پایان ترم نتایج محاسبات آماری نشان داد که با بالا رفتن سطوح مقطع تحصیلی نمره های بدست آمده از تست نهایی نوشتاری زبان دوم نیز افزایش می یابد و زبان آموزانی که مقطع سوم ابتدایی بودند نسبت به اولی و دومی ها عملکرد بمراتب بهتری داشته اند و شایان ذکر است که کلاس سومی ها تفاوت چشمگیری با کلاس جهارمی و پنجمی ها نداشتند. بداین ترتیب نتایج نهایی بدست آمده بیانگر این واقعیت بود که هرچه زبان آموزان مراحل سواد آموزی زبان اول را پیشتر طی کرده باشند( تا سوم ابتدایی) بهتر می توانند از عهده یادگیری نوشتار زبان دوم برآیند. در ضمن سن پیشنهادی نیز 11 سالگی تعیین شد و در این رابطه تفاوت فابل توجهی بین دو جنس مشاهده نشد.
ادنا یگانی منصور توکلی
مطالعه حاضر تلاشی است برای بررسی تأثیرات به کارگیری فرهنگ لغات ، یکی از مهمترین ابزارهای یادگیری واژگان درفراگیری زبان خارجی، بر روی دانش لغوی. دراین تحقیق فرهنگ های الکترونیکی در قیاس با فرهنگ های چاپی مورد بررسی قرارگرفته اند که آیا این فرهنگ ها تاثیرقابل توجهی بر روی دوبعد کمی و کیفی دانش لغوی یعنی عمق و گستره لغات می گذارند. همچنین مشخص گردیده است که آیا تفاوت قابل ملاحظه ای میان عمق و گستره لغات درگروه کاربرها و همچنین غیرکاربرها وجود دارد. و نهایتاً این تحقیق برآن بوده است که نظرات زبان آموزان پیرامون ویژگی های مختلف فرهنگ های الکترونیکی و دلیل انتخاب و استفاده از آنها را جویا شود. شرکت کنندگان این تحقیق ابتدا 150 نفر از دانشجویان کارشناسی سال سوم و چهارم رشته مترجمی و ادبیات انگلیسی در دانشگاه اصفهان بودند که پرسشنامه ای به آنان داده شد تا مشخص شود چه تعدادی به عنوان کاربران فرهنگ های الکترونیکی و چه تعدادی به عنوان غیرکارها شناسایی می شوند. این پرسشنامه سوالات دیگری را نیز شامل می شد که شرکت کنندگان در این مرحله به آن ها پاسخ دادند. سپس ، به صورت تصادفی، 30 نفر به عنوان کاربر و 30 نفر به عنوان غیرکاربر انتخاب شدند. درمرحله بعدی ، برای جمع آوری داده های لازم، دو آزمون به منظور اندازه گیری دامنه و عمق لغوی برای دو گروه کاربر و غیرکاربر برگزارشد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که استفاده از فرهنگ های الکترونیکی تاثیر قابل ملاحظه ای بر روی گسترش دامنه لغات در زبان آموزان داردو آن را افزایش میدهد درحالی که این فرهنگ ها تاثیری بر روی عمق دانش لغوی ندارند. بعلاوه مشاهده شد که درهر دو گروه کاربرها و غیرکاربرها عمق و دامنه مقدارهای متفاوتی را نشان می دهند و در هر دو گروه دامنه دانش لغوی بیشترو گسترده تر ازعمق می باشد ولی این تفاوت درگروه کاربرها مشهودتر بود. براساس بررسی پاسخ های شرکت کنندگان به سوالات گوناگون پرسشنامه همچنین مشخص شد که تعداد زیادی از زبان آموزان فرهنگ های الکترونیکی را به دلیل سرعت بالای پیدا کردن کلمه، سهولت حمل و به همراه داشتن و در دسترس بودن به فرهنگ های چاپی ترجیح می دهند ولی بسیاری از آن معتقدند که فرهنگهای الکترونیکی اطلاعات کافی و لازم درمورد لغات را ارائه نمی دهند و زبان آموزان ناچاراً برای دریافت اطلاعات عمیق تر راجع به کلمه به فرهنگ های چاپی مراجعه می کنند.
محمدجواد احمدیان منصور توکلی
مطالعه گزارش شده در این پایان نامه کاربرد همزمان قالب سازی مفهومی و تکرار کار محوری را بر دقت و روانی در تولید شفاهی واژنحوی زبان آموزان مورد بررسی قرار می دهد.تاثیر چهار قالب سازی و شرایط کار (قالب سازی مفهومی بدون تکرار کار، تکرار کار در زمان محدود، تکرار کار با قالب سازی مفهومی و کار بدون قالب سازی و تکرار کار)را روی دقت و روانی در تولید شفاهی واژنحوی زبان آموزان مورد بررسی قرار گرفت. دانش آموزان زبان انگلیسی سطح ابتدایی (n=60) بصورت تصادفی انتخاب شدند و به چهار گروه آموزشی تقسیم شدند. شرکت کنندگان در تمام گروهها در یک کار بیان شفاهی شرکت می کردند، به این صورت که قسمت کوتاهی از یک فیلم صامت کلاسیک را تماشا می کردند و سپساز آنها درخواست می شد که فیلم را تحت شرایط تایین شده برای هر گروه، تعریف کنند. نتایج به دست آمده نشان داد که موقعیت شرکت همزمان در قالب سازی مفهومی و تکرار کار محوری دقت و روانی شرکت کنندگان را در مقایسه با سایر گروهها افزایش داد. نتایج این پایان نامه کاربردهایی را برای اساتید در بافت آموزش زبان انگلیسی دارد.
محمود چلمقانی سعید کتابی
دانش لغوی یکی از عوامل تعیین کننده در موفقیت کلی در یادگیری زبان دوم یا خارجه می باشد. با این وجود، تا مدت ها توجه خاصی به آموزش لغات نمی شد و فراگیری لغات به عنوان امری تلقی می شد که خود به خود و بدون نیاز به آموزش خاص محقق می شود. مطالعه ی حاضر با تأکید بر اهمیت آموزش لغات میزان تأثیر دو روش شناخته شده در یادگیری لغات، روش یادگیری ضمنی و روش آموزش صریح، بر فراگیری و یادآوری لغات را مورد بررسی قرار داده است. با جمع آوری داده های لازم از طریق یک پیش آزمون و دو پس آزمون و تجزیه و تحلیل آن ها به وسیله ی ابزار تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و تکراری، این نتیجه حاصل شد که روش آموزش صریح در فراگیری لغات در حافظه ی کوتاه مدت نتایج رضایت بخش تری به دست می دهد. از طرف دیگر روش یادگیری ضمنی در یادآوری لغات در حافظه ی بلند مدت منجر به نتایج بهتر می گردد.
جواد عالیپور سعید کتابی
این تحقیق به منظور سنجش میزان تا ثیر دو رزش ضمنی و آشکار fonf در یادگیری اصگلاحات توسط آموزنده گان فارسی زبان زبان انگلیسی صورت گرفت. ابتدا ، 80 دانشجوکه در سطح زبانی همسان بودند به چهار گروه تقسیم شدند، که سه گروه از آنها آزمایشی و یک گروه شاهد وجودداشت.یکی از گروههای آزمایشی در معرض آموزش آشکار fonf قرار گرفت. گروه آزمایشی دوم از طریق fonf ضمنی اصطلاحات را فرا گرفتند وگروه آزمایشی سوم از روش ترکیبی ضمنی و آشکار بهره بردند. چهار t-testموازی بهمراه یک anova یک طرفه مورد استفاده قرارگرفت. در نهایت، نتایج نشان داد که گروه ترکیبی بهترین عملکرد را داشته و پس از آن گروه fonf آشکار عملکرد بهتری را نشان دادند. گروه شاهد نیز تفاوت محسوسی را نشان ندادند. کلمات کلیدی: fonf آشکار، fonf ضمنی، اصطلاحات.
محمد امین مختاری منصور توکلی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین توان تحمل ابهام در زبان دوم(slta) و میزان بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان(lls) است. بعلاوه، این پژوهش بر آن است که تعامل احتمالی این دو مقوله را با دانش زبانی بررسی کند. شرکت کنندگان در این تحقیق مشتمل بر??? زبان آموز مرد بودند که در گروه سنی بین ?? تا ?? سال در یک موسسه ی زبان در شیراز در حال فراگیری زبان انگلیسی بودند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل آزمون تعیین سطح آکسفورد(opt) ، پرسشنامه ی اطلاعات فردی(ibq)، پرسشنامه ی راهکارهای یادگیری زبان (sill) و پرسشنامه ی سنجش توان تحمل ابهام در زبان دوم (slta) بود که زبان آموزان موظف به پاسخگویی به آنها بودند. پس از جمع آوری اطلاعات و به منظور تحلیل داده ها تعدادی آزمون از جمله pearson correlation ، manovaو anova اجرا شدند. تحلیل یافته ها نشان دهنده ی این است که بین توان تحمل ابهام در زبان دوم(slta) و میزان بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان(lls) رابطه ی معناداری وجود دارد و همچنین هر دوی این متغیرهای مورد مطالعه با سطح دانش زبانی در تعامل هستند. انتظار می رود که یافته های تحقیق برای مدرسان زبان انگلیسی، پژوهشگران حوزه ی زبان و تدوین کنندگان متون و کتاب های انگلیسی مورد استفاده قرار گیرند. کلید واژه ها: راهبردهای یادگیری زبان، توان تحمل ابهام، دانش زبانی
نجمه نصری زهره کساییان
the purpose of the present study was to investigate the effect of task-based instruction of vocabulary on the receptive and oral productive acquisition of english vocabulary and compare the results with those obtained from the traditional method. the method and procedure applied in this study was as follows: after the implementation of opt, a group of sixty female students were chosen. the students were divided into two groups of thirty. one of the groups received a task-based method for the instruction of thirty english vocabulary items and the other one received instruction through a traditional method for teaching vocabulary. the thirty vocabulary items were instructed in three sessions. afterwards, the students took a meaning recognition test and an oral production test. two weeks later, similar tests were taken in order to measure the students’ long-term retention of the target words. the results revealed that there is no significant difference between the performance of the participants in the two groups in the immediate recognition and oral production tests of the target words. however, in the delayed recognition and oral production tests, a significant difference was found between the scores of the students in the two groups in favor of the task-based group.
احمد علی بابایی منیژه یوحنایی
هدف مطالعه ی حاضر بررسی فراگیری خصوصیات نحوی پارامتر ضمیر انداز در زبان انگلیسی (سه نوع فاعل اجباری رجوعی، ساختگی و اشباعی، محدودیت ترتیب فعل- فاعل و محدودیت that-trace) و همچنین ضمیر انتزاعی pro توسط فارسی زبانان فراگیر زبان انگلیسی جهت یافتن یک الگو در فراگیری این پارامتر بود. هدف دیگر این مطالعه تست فرضیه ی "تحلیل اشتباه ساختارهای زبان دوم" از طریق آزمایش ادعاها و پیش بینی های آن بود. برای انجام این تحقیق 152 فراگیر زبان انگلیسی از دانشگاه اصفهان و دانشگاه شیخ بهایی انتخاب شدند. تمامی فراگیران در امتحان تعیین سطح (opt) شرکت کردند و از لحاظ دانش گرامر انگلیسی به سه دسته ی مبتدی،متوسط و پیشرفته دسته بندی شدند. فراگیران در دو تست "تشخیص صحت گرامری" و "ترجمه" نیز که در مطالعه ی حاضر طراحی شده و سپس روایی آن مورد سنجش قرار گرفته بود، شرکت کردند. در نهایت تعداد فراگیرانی که در هر سه تست شرکت کرده بودند به 33 نفر در سطح مبتدی، 36 نفر در سطح متوسط و 23 نفر در سطح پیشرفته رسیدند. علاوه بر این،6 نفرانگلیسی زبان نیز به عنوان گروه معیار در این مطالعه حاضر بودند. از آنجاییکه در این مطالعه 4 گروه شرکت کننده و یک متغییر مستقل وجود داشت، از فرمول آماری one-way anovaو tamhane t2 test جهت بررسی میزان تفاوت عملکرد گروهها استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد که میانگین عملکرد فراگیران پیشرفته و نه دو گروه دیگر در مورد فاعلهای اجباری در کل به میانگین عملکرد انگلیسی زبانان نزدیک است. این در حالیست که نتایج بررسی تک تک فاعلهای اجباری نشان داد که تفاوت عملکرد فراگیران پیشرفته در مورد فاعلهای اجباری رجوعی و اشباعی با عملکرد انگلیسی زبانان معنا دار نیست، اما تفاوت عملکرد فراگیران پیشرفته در مورد فاعل ساختگی با عملکرد انگلیسی زبانان معنا دار می باشد. تحلیل های آماری همچنین نشان داد که فقط عملکرد فراگیران پیشرفته در مورد محدودیت ترتیب فعل- فاعل در ساختارهای اشتباه به میانگین عملکرد انگلیسی زبانان نزدیک است و تفاوت عملکرد فراگیران مبتدی و متوسط با عملکرد انگلیسی زبانان معنا دار می باشد. درمورد ویژگی محدودیت that-trace حتی عملکرد فراگیران پیشرفته نیز تفاوت معناداری با عملکرد انگلیسی زبانان داشت. این در حالی است که درمورد ضمیر انتزاعیpro تفاوت عملکرد فراگیران پیشرفته با عملکرد انگلیسی زبانان معنا دار نبود. الگوی به دست آمده از عملکرد فراگیران روی خصوصیات نحوی پارامتر ضمیر انداز در زبان انگلیسی نشان دهنده ی ترتیب ذیل می باشد: فاعل اجباری رجوعی > فاعل اجباری اشباعی > ضمیر انتزاعی pro > محدودیت ترتیب فعل- فاعل > فاعل اجباری ساختگی > محدودیت that-trace. بر اساس تحلیلهای آماری انجام شده در این مطالعه فرضیه ی تحلیل اشتباه ساختارهای زبان دوم رد شد. به عبارت دیگر، فراگیران ضمیرهای فاعلی را به عنوان فاعلهای مستقل یاد گرفته بودند نه به عنوان پیشوند. در مجموع، نتایج مطالعه ی حاضر دسترسی غیر مستقیم به ugاز طریق زبان اول را تایید کردند. اما به علت پیشرفت قابل ملاحظه و معناداری که بین گروههای فراگیران مشاهده شد و عدم وجود توقف در پیشرفت فراگیران پیش بینی می شود تفاوت عملکرد فراگیران در سطوح بعدی (بسیار پیشرفته) باعملکرد انگلیسی زبانان معنادار نباشد.
فاطمه رحمانی منیژه یوحنایی
تحقیقات گذشته به روشنی نشان داده است که سیستم حروف تعریف انگلیسی زبان آموزان غیر بومی را شدیداَ به چالش می کشد. می توان در مطالعاتی که به پیچیدگی و ظرافت سیستم و یا مطالعاتی که به بررسی اشتباهات زبان آموزان در استفاده از حروف تعریف می پردازند شواهدی حاکی از این امر یافت . بر اساس نتایج بر گرفته از تدریس گرامر، برخی محققان پیشنهاد می کنند که تدریس صریح تنها زمانی تاثیر گذار است که ساختارها آسان هستند. در این مصداق ، سیستم حروف تعریف، با وجود پیچیدگی درونی آن، با روش متمرکز برفرم قابل تدریس نمی باشد. مطالعاتی هستند که مزیت روش مبتنی بر مکالمه را ،که بیشتر از آنی که بر روی فرم متمرکز باشند بر معنا تکیه می- کنند، را ثابت می کنند . بنابر این ، هدف تحقیق کنونی بررسی قابلیت تدریس سیستم حروف تعریف انگلیسی و سود مندی دو نوع تدریس، شیوه صریح در تقابل با شیوه ضمنی، و تاثیرات طولانی مدت هر یک بود. با در نظر کرفتن تا کید سال های اخیر بر روی آموزش بر مبنای کار- وظیفه به عنوان شیوه ای بسیار توصیه شده، تحقیق کنونی تاثیر گذاری کاربرد کار- وظیفه را در هر یک از دو شیوه بررسی کرد. این آزمایش با استفاده از 5 گروه از فراگیران زبان انگلیسی ایرانی ، که زبان مادری آنان فارسی است انجام شد. یکی از گروه ها به عنوان گروه شاهد و چهارگروه دیگر گروه های آزمایشی بودند. اولین گروه شیوه صریح آموزش گرامر را داشت و گروه دوم نیز علاوه بر این از کاربرد کار – وظیفه نیز سود برد. گروه سوم روش آموزشی ضمنی ( با گسترش کلیدهای بصری) را داشت و برای گروه چهارم از همین شیوه به همراه کاربرد کار- وظیفه استفا ده شد. این مطالعه طرح پیش تست - تدریس – تست پسین و تست موخر داشت و زبان آموزان با سه گونه تست ، 1) قضاوت مقبولیت فرم ، 2) تست جای خالی ، 3 ) تست نوشتن داستان ، محک زده شدند. یافته ها نشان دادند که هر یک از چهار روش تاثیرات متفاوتی بر روی عملکرد زبان آموزان بر روی پسین تست ها و تست های موخر داشته اند اما در حالیکه اکثر اوقات روش آموزش ضمنی همراه با گسترش کلید های بصری تاثیر شگرفی نداشته است، شیوه صریح آموزش فرم به طور قابل توجه ، مخصوصا در تست پسین سود مند بوده است. کاربرد کار- وظیفه هم در تست پسین و هم در تست موخر بسیار سود مند بوده، به طور کلی شیوه صریح آموزش گرامر و کاربرد کار- وظیفه برای یاد گیری و یاد آوری فرم های هدف بهترین ها شناخته شدند.
سمیرا عاطفی بروجنی منصور توکلی
چکیده در بسیاری از تحقیقات اخیر‚ارزشیابی تکوینی نظریه های متداول در مورد اموزش و ارزیابی را مورد اعتراض قرار داده و اینچنین استدلال می کند که اموزش و ارزیابی نباید دو فعالیت جداگانه در نظر گرفته شود بلکه ایندو باید کاملأ با هم ترکیب شوند. ارزشیابی بر اساس برنامه اموزشی نیز به عنوان یکی از روشهای ارزشیابی تکوینی‚ارزیابی و اموزش را به منظور سنجش پیشرفت دانش اموزان در طول زمان ترکیب می کند. این تحقیق‚جزو اولین تحقیقاتی است که تاثیر استفاده از ارزشیابی بر اساس برنامه اموزشی را بر روی پیشرفت خواندن و دستور زبان دانش اموزان در زمینه ی یادگیری زبان دوم بررسی کرده و علاوه بر ان این موضوع را مورد بررسی قرار می دهد که ایا نتایج بدست امده از ارزشیابی بر اساس برنامه اموزشی می تواند نتایج امتحان پایان ترم را پیش بینی کند؟ برای انجام این تحقیق دو کلاس که هر کدام شامل سی دانش اموز بودند‚ از بین کلاسهای اول موجود در یک منطقه روستایی انتخاب شد.قبل از انجام تدبیر‚همه ی دانش اموزان برای تشخیص تفاوت های اولیه در یک امتحان دستور زبان و خواندن شرکت کردند. ارزشیابی بر اساس برنامه اموزشی در یکی از کلاسها‚در یک دوره دوازده هفته ای‚ هر هفته اجرا شد تا پیشرفت دانش اموزان را در خواندن و دستور زبان ثبت کند. در پایان تدبیر‚تمام شرکت کنندگان در امتحان پیشرفت تحصیلی شرکت کردند. نتایج دو independent sample t-test نشان داد که ارزشیابی بر اساس برنامه اموزشی می تواند به نحو معنی داری خواندن و دستور زبان را در دانش اموزان تقویت کند.نتایج دو تحلیل رگرسیون نیز مشخص کرد که نتایج ارزشیابی بر اساس برنامه ی اموزشی در طول ترم به طرز معنی داری می تواند نتایج امتحان پایانی را پبش بینی کند. کلید واژه ها: ارزشیابی بر اساس برنامه اموزشی‚ ارزشیابی تکوینی‚ ارزشیابی پایانی‚ پیشرفت خواندن‚ پیشرفت دستور زبان.
مریم بحرانی منصور توکلی
تحقیق حاضر تلاشی است در جهت بررسی نقشی که آشنایی با سبک متن در عملکرد فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی بر روی دو نوع آزمون کلوز (cloze) و تک (c-test) ایفا می کند. این تحقیق همچنین سعی در روشن ساختن این موضوع دارد که آیا آزمون تک همانند آزمون کلوز توانایی زبان را مورد سنجش قرار می دهد. به عبارت دیگر، هدف این مطالعه بررسی این مساله است که آیا آزمون کلوزو آزمون تک به عنوان دو آزمون یکپارچه هر دو یک توانایی واحد را ارزیابی می کنند. شرکت کنندگان در این تحقیق را پنجاه و یک دانشجوی دختر و پسر سال آخر رشته ادبیات انگلیسی دانشگاه اصفهان شامل می شدند. داده های این تحقیق طی دو جلسه درسی جمع آوری شده است. در اولین جلسه، شرکت کنندگان دردو آزمون نو ساخته کلوز با ژانر آشنا (ادبی) و ناآشنا (سیاسی) که پایایی و روایی آنها در مر حله آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفته بودشرکت کردند.در جلسه دوم، شرکت کنندگان دو آزمون تک نو ساخته با ژانر آشنا (ادبی) و ناآشنا (سیاسی) را پشت سر گذاشتند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آشنایی با سبک متن بر روی عملکرد فراگیران در هر دو آزمون کلوز و تک تاثیر دارد. نتایج حاصله همچنین تعامل بین آزمون کلوز به عنوان آزمون سنجش توانایی زبان و آزمون تک با ژانر یکسان را آشکار ساخت. نتایج این تحقیق در زمینه آموزش زبان انگلیسی می تواند برای معلمین و آزمون سازان مفید و کارا باشد.
عاطفه ابراهیمی علویکلایی داریوش نژادانصاری
یکی از مهمترین مسایل موجود در مطالعات ترجمه موضوع "ارزشیابی کیفیت ترجمه " بوده است. مفهوم "کیفیت" ماهیتی مبهم و بحث برانگیز دارد. تاکنون معیارهای متعددی برای کیفیت ترجمه برشمرده شده است اما اغلب فعالیتهای انجام شده در این زمینه نظری بوده اند. مطالعه حاضر رویکردی توصیفی و عملی نسبت به موضوع "ارزشیابی ترجمه" اتخاذ کرده و به ارائه معیارهایی برای ارزشیابی کیفیت ترجمه بر پایه نوع متن می پردازد. در مطالعه حاضر سه نوع متن مورد مطالعه قرار می گیرند که عبارتند از: متن مشعر، متن آموزنده یا توصیفی، متن عملگرا یا خطابی. این تحقیق از دو بخش تشکیل می شود. بخش اول، سوالات زیر را مورد خطاب قرار می دهد: 1- چه عواملی را باید در ارزیابی ترجمه متون مشعر، آموزنده و عملگرا درنظرگرفت؟ 2- چه عواملی بیشترین/ کمترین نقش را در مورد کیفیت ترجمه هر یک از سه نوع متن بالا دارند؟ 3- آیا باید عوامل متفاوتی را در ارزشیابی ترجمه های انواع گوناگون متون در نظر گرفت؟ بخش دوم این تحقیق مربوط به بررسی میزان آگاهی دانشجویان رشته مترجمی و ادبیات انگلیسی از معیارهایی که اساتیدشان با در نظر گرفتن آنها به ارزیابی کیفیت ترجمه دانشجویان می پردازند می باشد. سوالات تحقیق مربوط به این بخش عبارتند از: 4. آیا دانشجویان ایرانی مترجمی و ادبیات انگلیسی مقطع کارشناسی از معیارهایی که اساتیدشان در ارزشیابی ترجمه هایشان به کار می برد آگاهی دارند؟ 5. آیا در میزان ِآگاهی دانشجویان مترجمی انگلیسی و ادبیات انگلیسی از معیارهای به کار برده شده در ارزشیابی ترجمه هایشان در دانشگاه ها تفاوتی وجود دارد؟ در بخش اول مطالعه حاضر با شرکت چهارده استاد گروه انگلیسی و نیزچهل و شش دانشجوی مطالعات ترجمه در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه های اصفهان، شهید بهشتی و علامه طباطبایی پرسسنامه شماره 1 ساخته و پاسخ داده شد. نتایج به دست آمده از این پرسشنامه نشان داد که عوامل زیر در ارزشیابی ترجمه در نظر گرفته می شوند: دستور زبان، معادل واژگانی، سبک، یکپارچگی واژگان به کار برده شده در ترجمه، گرایش به متن مقصد، طرح بندی و صفحه آرایی متن ترجمه شده، انسجام متن ترجمه شده، واحد ترجمه، میزان آزادی مترجم در ترجمه، حفظ معنی ضمنی متن در مقابل معنای ظاهری، میزان توجه مترجم به خواننده متن مقصد، حفظ تاثیرات آوایی متن و ترجمه بازی با کلمات موجود در متن مبداء، میزان اهمیت مترجم به نویسنده متن مبداء. نتایج تحلیل های آماری روی عوامل فوق الذکر نشان داد که میزان اهمیت این عوامل در ارزشیابی ترجمه، بسته به نوع متن تغییر می کند. مهمترین عوامل موجود در ارزشیابی ترجمه متون مشعر، عملگرا و آموزنده به ترتیب عبارتند از: انسجام متن ترجمه شده، توجه به خواننده و معادل واژگانی. عواملی که کمترین میزان اهمیت در ارزشیابی ترجمه متون مشعر، عملگرا و آموزنده را دارند به ترتیب عبارتند از: توجه به زبان مقصد، تطابق طرح بندی ساختار متن ترجمه شده با متن مبداء، ترجمه وحفظ بازی با کلمات موجود در متن مبداء. در بخش دوم این مطالعه، پرسشنامه شماره 2 به چهاراستاد دروس مترجمی انگلیسی دانشگاه های اصفهان، شهید بهشتی و علامه طباطبایی و نیز به شاگردان آنها که متشکل از پنجاه و هفت دانشجوی ادبیات انگلیسی و هفتاد و هشت دانشجوی مترجمی انگلیسی مقطع کارشناسی بود داده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل آماری این بخش نشان داد که دانشجویان از معیارهای که اساتیدشان در ارزشیابی ترجمه آنها به کار می برند آگاهند. همچنین مشاهده شد که تفاوت قابل ملاحظه ای در میزان این آگاهی بین دانشجویان مترجمی انگلیسی و ادبیات انگلیسی وجود ندارد.
محسن رضازاده منصور توکلی
با هدف تعیین اثر برنامه ریزی پیش از انجام فعالیت زبانی بر نوشتار به زبان دوم، این مطالعه به بررسی دو نوع نگارش آموزشی و استدلالی تولید شده توسط فراگیران ایرانی زبان انگلیسی تحت تاثیر دو شرایط برنامه ریزی انفرادی و گروهی پرداخته است. این پژوهش رابطه بین وضعیت برنامه ریزی، نوع فعایت زبانی وسطح مهارت زبانی را با توجه به سه جنبه تولید زبان (روانی ، پیچیدگی و صحت) مورد بررسی قرار داده است. صد و هشتاد و شش دانشجوی زبان انگلیسی به دو گروه تقسیم شدند. در هر دو گروه 10 دقیقه وقت به دانشجویان داده شد تا با استفاده از کاغذهای از پیش تعیین شده به برنامه ریزی نگارش خود بپردازند. یک گروه به صورت انفرادی و گروه دیگر دو نفری برنامه ریزی را انجام داده و پس از آن، هر فرد در طول 30 دقیقه به نگارش آموزشی یا استدلالی مشغول شد. سپس کیفیت نگارش دانشجویان با توجه به سه جنبه روانی، پیچیدگی و صحت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. آزمون آنالیز واریانس نشان داد که برنامه ریزی مشارکتی باعث تولید متنی صحیح تر و برنامه ریزی انفرادی منجر به تولید متنی روان تر می شود، در حالی که هیچ نوع از برنامه ریزی ها تاثیری بر پیچیدگی نگارش ندارد. یافته ها در رابطه با نوع فعالیت زبانی نشان داد که بدون در نظر گرفتن شرایط برنامه ریزی، نوشتار آموزشی دانشجویان روان تر و نوشتار استدلالی آنها پیچیده تر است. از لحاظ صحت نوشتار، متون آموزشی نوشته شده به صورت انفرادی و متون استدلالی نوشته شده توسط جفت ها از کیفیت بالاتری برخوردار بودند. بعلاوه، نتایج نشان داد مهارت زبانی رابطه معناداری با روانی و صحت در نگارش دارد. همچنین، رابطه معناداری بین برنامه ریزی ونوع فعالیت زبانی و به همین ترتیب، بین برنامه ریزی و سطح مهارت زبانی مشاهده شد. یافته های این مطالعه می تواند در جهت درک بیشتر پردازش شناختی تولید زبان دوم و همچنین در تعلیم نگارش به زبان دوم مورد استفاده قرار گیرد.
سلو ی شیرین بخش عباس اسلامی راسخ
مطالعه حاضر با هدف مشارکت و سهم داشتن در افزایش دانش موجود کنونی در زمینه ی ارتباطات بین فرهنگی به بررسی طرحواره های قسمت و تقدیر در جوامع کانادا و ایران می پردازد. این مطالعه به طور اخص به بررسی بازتاب های زبانشناختی طرحواره های فرهنگی دست می یازد و به دنبال آن در صدد مقایسه و تشریح این دو طرحواره در جوامع زبانی این دو کشور است . به علاوه مطالعه حاضربه بررسی نقش عوامل اجتماعی سن وسطوح تحصیلی با ارایه و نمایش مثالهای عملی در مورد طرحواره های قسمت و تقدیرمی پردازد. شرکت کنندگان نمونه ای در مطالعه حاضر به طور تصادفی از میان جوامع ایرانی و کانادایی انتخاب شده اند . هر گروه متشکل از چهل شرکت کننده با سطوح متفاوت سن و تحصیلات بوده است . شرکت کنندگان از هر دو جنس زن و مرد در دو گروه عمده سنی 20 تا 30 ساله و 50 تا 60 ساله بوده اند که از نظر سطوح تحصیلی به گروه دارندگان تحصیلات دانشگاهی وگروه فاقد تحصیلات دانشگاهی تقسیم شده اند . داده های مطالعه به روش مثلث بندی ازطریق آزمون تکمیل گفتمان (دی .تی. سی ) مشاهده قوم نگاری سینما و وبلاگ نویسی فراهم آمده است . داده های گرد آوری شده از لحاظ کمی و کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند . برای تجزیه وتحلیل کمی ازبسامد یا فراوانی پاسخگویان دی.تی .سی های طرحواره های قسمت و تقدیر در انگلیسی و فارسی محاسبات لازم با توجه به دو عامل سن و سطوح تحصیلی زبان گویندگان صورت گرفته است . همچنین به منظور فهمیدن اینکه چه عواملی درنمایش وارایه ی مثالهای عملی این طرحواره ها موثر بوده اند آنالیز واریانس دو طرفه ای نیز انجام شده است . همچنین برای شناخت مضمونها یا درونمایه های بنیانی فعال سازی طرحواره ها تجزیه و تحلیل محتوا نیز صورت گرفته است . نتایج به دست آمده اهمیت دانش فرهنگی موجود را در ارتباطات بین فرهنگی اثبات می کند و به بحث و بررسی نقش های اجتماعی فرهنگی قسمت و تقدیر در طرحواره های فرهنگی جوامع زبانی می پردازد . در نهایت این مطالعه ملاحظات و نکاتی را در مورد برنامه ی زبان انگلیسی به عنوان یک زبان بین المللی (ای. آی. آل ) مطرح می سازد .
مسعود استکی منصور توکلی
در چند دهه اخیر، توجه محققین بسیاری به استراتژی های ارتباطی جلب شده است. تحققیقات دراین رابطه عمدتا بر تاثیر تدریس استراتژی های ارتباطی در کلاس های زبان دوم تمرکز داشته است. سوالی که نیاز به مداقه بیشتر دارد این است که آیا استراتژی های ارتباطی، همان طور که حامیان آنها ادعا می کنند، موفق عمل کرده اند یا نه. فعالیت ها نیز موضوعی جدانشدنی از آموزش زبان دوم هستند. با هدف تعیین اثر تدریس استراتژی ها و نوع فعالیت بر گفتار به زبان دوم، این مطالعه به بررسی تاثیر تدریس استراتژی های ارتباطی و نوع فعالیت بر کفتار فراگیران متوسط ایرانی با توجه به پیچیدگی، صحت، و روانی گفتار پرداخته است. فراگیران متوسط زبان انگلیسی در آموزشگاههای زبان اصفهان جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. پس از برگزاری امتحان تعیین سطح آکسفورد و مصاحبه، 40 نفر به عنوان شرکت کنندگان در این تحقیق انتخاب شدند. این فراگیران به صورت اتفاقی به دو گروه تقسیم شدند. در گروه آزمایشی 8 درس در رابطه با استراتژی ها تدریس شد، در حالی که فراگیران در گروه کنترل تحت آموزش خاصی در رابطه با استراتژی ها قرار نگرفتند. در هر گروه، 10 نفر فعالیت راهنمایی و 10 نفر فعالیت بازگویی را انجام دادند. نتایج به دست آمده از دو سری تی-تست و یک آنالیزواریانس دوسویه نشان داد که پیچیدگی، صحت، و روانی گفتار در اثر تدریس استراتژی ها بهبود یافته است ونوع فعالیت تاثیر قابل توجهی بر پیچیدگی و صحت گفتارداشته، در حالی که تاثیرآن بر روانی گفتاربسیار کم است. نتایج همچنین مشخص کردند که هیچ گونه رابطه ای بین تدریس استراتژی ها و نوع فعالیت وجود ندارد. یافته های این مطالعه موید معرفی و اجرای استراتژی های ارتباطی است و در بر گیرنده نکات آموزشی در رابطه با استفاده از فعالیت ها در کلاس های آموزش انگلیسی به عنوان زبان دوم می باشد.
راضیه فاطمی عباس اسلامی راسخ
مطالعات زیادی به بررسی عباراتی پرداخته اند که موضع محقق در مقالات تحقیقی را نشان می دهند. این مطالعات در رشته ها و زبانهای مختلفی انجام شده است ، تحقیق حاضر بر آن است که تفاوتهای بین فرهنگی بیان موضع را در رشته مهندسی الکترونیک بررسی کند . این اثر به بررسی 30 مقاله انگلیسی و فارسی رشته مهندسی الکترونیک پرداخته و با استفاده از مدل هایلند میزان، نوع و نقش موضع را در انها مورد بررسی قرار می دهد. همچنین تفا وتهای بین بخشهای مقدمه ،روش و نتیجه گیری در دو زبان را نیز لحاظ می کند. نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهدکه با وجود اینکه تفاوت چندانی در میزان بیان موضع در دو زبان وجود ندارد تفاوتهای اساسی در نوع و نقش موضع در زیر شاخه های بیان موضع وجود دارد . یافته دیگر این تحقیق آن است که گرچه بیان موضع در قسمت های مختلف مقالات متفاوت است، تفاوتی از این حیث در بین مقالات انگلیسی و فارسی وجود ندارد . این نتایج می تواند به مهندسان الکترونیک ایرانی کمک کند تا بتوانند در مقالات انگلیسی خود موضع مناسبی انتخاب کنند و عادات زبان مادری رابه انگلیسی منتقل نکنند .
بهروز قورچایی منصور توکلی
this study was conducted to investigate the impact of portfolio assessment as a process-oriented assessment mechanism on iranian efl students’ english writing and its subskills of focus, elaboration, organization, conventions, and vocabulary. out of ninety juniors majoring in english literature and translation at the university of isfahan, sixty one of them who were at the same level of writing ability were chosen as the participants in the main phase of the study. they were divided into two groups. the experimental group received the treatment i.e. portfolio assessment, while the control group underwent the traditional assessment. the results of data analysis revealed that the students in the portfolio assessment group outperformed the students in the control group in their overall writing ability and in the subskills of focus, elaboration, organization, and vocabulary. to triangulate the quantitative data, students views and reflections about portfolio assessment were elicited via portfolio contribution questionnaire and individual semi-structured interviews. the results of analysis of qualitative data showed that students perceived improvement in overall writing and its subskills; however, there were contradictory views about which subskill they improved most which might suggest the room the participants found in the experimental group to individualize learning. additionally, the qualitative data underwent thematic analysis and the major extracted themes i.e. writing achievement, use of reflection, and awareness of writing were discussed in detail. in sum, the findings suggest that portfolio assessment empowers students learning of english writing, hence emphasizing the formative potential of portfolio assessment in efl classes. the results have some implications for curriculum development and teaching and assessment of l2 writing.
علیرضا محمدزاده محمدآبادی عزیز الله دباغی
مطالعه گزارش شده در این پایان نامه تأثیر همزمان پیچیدگی تکلیف در زمانه های گذشته و حال همراه با مدت زمان برنامه ریزی بر روی دقت ، روانی و پیچیدگی نگارش را مورد برررسی قرار می دهد . بالاخص ، تأثیر مدت زمان برنامه ریزی شده به همراه زمانهای گذشته و حال(حالت برنامه ریزی شده اکنونی ، حالت برنامه ریزی شده گذشته ، حالت غیر برنامه ریزی شده اکنونی ،حالت غیر برنامه ریزی گذشته ) بر روی دقت ، روانی و پیچیدگی نگارش زبان آموزان ایرانی را مورد بررسی قرار می دهد. سی نفر دانشپذیران ایرانی با سطح زبان متوسط که در سنین گروهی 26-18 بودند انتخاب شدند . در هر چهار حالت آزمایشی ذکر شده در بالا ، دانشپذیران در شرایطی قرار داده شدند که در آن چهار تصویر بدون کلام و متفاوت از همدیگر را باید توصیف می کردند . این تصاویر جهت جمع آوری اطلاعات و همچنین به منظور جلوگیری از تأثیر تمرین مجدد انتخاب شدند. نتایج بدست آمده از آنالیز واریانس نشان داد که در رابطه با دقت نگارش ، حضور مدت زمان برنامه ریزی شده در هر دو حالت گذشته و حال نتایج بهتری را نسبت به عدم حضور مدت زمان برنامه ریزی در گذشته و حال نشان می دهد. همچنین نقش زمانهای گذشته و حال از لحاظ آماری تأثیر چندانی نداشته است .یافته ها در رابطه با روانی کلام بیانگر این واقعیت بود که تفاوت آماری بین چهار حالت ذکر شده وجود نداشت . در پایان ، نتایج بدست آمده در رابطه با پیچیدگی نشان داد که تفاوت آماری بین چهار حالت وجود نداشت . بعلاوه ، نتایج این پایان نامه می تواند کاربردهایی را برای اساتید در بافت آموزش زبان انگلیسی داشته باشد.
لیلا بهرامی منصور توکلی
تحقیق حاضر با هدف تجزیه و تحلیل دقیق و عمیق از کسب نشانه های تعاملی فراگفتمان در دوره ای مبتنی بر نگارش چند مرحله ای و با استفاده از روش های کیفی واکتشافی انجام شد. کاربرد این نشانه ها از لحاظ فراوانی ، تناسب ، و تنوع در مراحل تدوین ، اصلاح ، و ویرایش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. علاوه بر این ، نظرات زبان آموزان مورد مطالعه قرار گرفت تا مشخص شود درجه ی اطمینان آنها هنگام نوشتن و بازنویسی چگونه تغییر می کند. بر اساس نتایج تست تعیین سطح آکسفورد، ?? زبان آموزان سطح متوسط برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند.در طول یک ترم ،زبان آموزان در مورد موضوعات استدلالی انشا می نوشتند. هرزبان آموز سه نوشته در مورد یک موضوع تحویل می داد یعنی : اولین نوشته، نوشته بعد از تجدید نظر و نوشته بعد از ویرایش. شمارش تعداد کل کلمات ومحاسبه فراوانی نشانه های تعاملی فراگفتمان در هر نوشته ، یک افزایش تدریجی از پیش نویس تا تجدید نظرو از تجدید نظر تا ویرایش نشان داد. تجزیه و تحلیل کارشناسان در مورد تناسب کاربرد بهبودی واضح در استفاده ی مناسب از نشانه های تعاملی در نوشته های زبان آموزان از نوشته های اولیه تا نوشته های پایانی نشان داد. اگر چه تجزیه و تحلیل کارشناسان از تنوع استفاده ،هیچ تغییر قابل توجهی در استفاده از گروه های مختلف نشانه های تعاملی از تهیه پیش نویس تا ویرایش نشان نداد، در مجموع ?? مورد جدید به نشانه های مورد استفاده شرکت کنندگان افزوده شد. بررسی داده ها ی مصاحبه ها نشان داد که بسیاری از مصاحبه شوندگان نظرات مثبت نسبت به این نوع از نوشتن داشتند. آنها همچنین معتقد بودند که درجه ی اطمینان آنها به تدریج طی مراحل افزایش یافت ودر اواخر ترم احساس اطمینان بیشتری در استفاده از نشانه های تعاملی فراگفتمان داشتند. نتایج این مطالعه می تواند برای مدرسان و محققان این رشته و همچنین در کلاس های نگارش مفید واقع شود.
مومنه قدیری عباس اسلامی راسخ
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تنوع گونه بر تشخیص مرجع و انتخاب اصطلاحات ارجاعی مناسب می باشد. همچنین این مطالعه سعی بر آن دارد که عملکرد دانشجویان در رابطه با تشخیص مرجع و انتخاب اصطلاحات ارجاعی مناسب را در زبان اول و دوم مقایسه کند. بدین منظور، مجموع 35 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد دختر هم سطح زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه جهت شرکت در مطالعه انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق ارسال ایمیل جمع آوری گردید. دو کلوزتست منطقی یکی با متن روایی و دیگری با متن توضیحی برای تمامی شرکت کنندگان از طریق ایمیل ارسال گردید. به دانشجویان زمان کافی داده شد تا ابتدا متون را به دقت بخوانند و سپس جاهای خالی را پس از تشخیص مرجع با اصطلاحات ارجاعی مناسب پر کنند. متعاقباً، ترجمه ی فارسی همان کلوز تست ها با همان جاهای خالی گروه های اسمی? برای دانشجویان ارسال گردید. برای دومین بار، زمان کافی به دانشجویان داده شد تا ابتدا ترجمه ها را به دقت بخوانند? و سپس جاهای خالی را پس از تشخیص مرجع با اصطلاحات ارجاعی مناسب پر کنند. نتایج تحلیل کیفی داده ها نشان داد: آ) در پاره ای از موارد، قطع نظر از فاصله ی ارجاعی کوتاه، تعیین اصطلاحات ارجاعی دشوار است؛ ب) گروه های اسمی ممکن است وجود داشته باشند که در آنها بسیاری از شرکت کنندگان نظر متفاوتی نسبت به نویسنده در تعیین مرجع داشته باشند؛ ج) گاهی اوقات محدودیت گرامری ملزم می نماید که تمامی افراد گروه اسمی کامل را انتخاب نمایند؛ د) اخیر تر بودن اشاره قبلی به مرجع تا حدی زیادی تعیین کننده عملکرد افراد در انتخاب اصطلاحات می باشد؛ ه) گروه اسمی ممکن است به مرجعی اشاره داشته باشد که یاد کردن آن کاملاً اختیاری است؛ ی) فاصله ی ارجاعی بلند در حدود 5 تا 20 گروه اسمی میان ذکر مرجع و اشاره بعدی به آن ممکن است هیج تاثیری بر دشواری تعیین مرجع نداشته باشد؛ و) هیچ الگوی یکسانی از ارجاع در تمامی موارد انتخاب گروه های اسمی یافت نشد. در کل، در ارتباط با تعیین مرجع، نتایج نشان داد که ارتباط معناداری میان گونه توضیحی و روایی در انگلیسی (p=.003 0.05) و همچنین گونه توضیحی انگلیسی و ترجمه فارسی آن(p=.044 0.05) وجود دارد، اگر چه که تفاوت میانگین ها بالا نبود. این در حالی است که هیچ تفاوت معناداری میان گونه روایی و ترجمه فارسی آن(p=.588 0.05) یافت نشد. در ارتباط با انتخاب عبارات ارجاعی، نتایج حاکی از تفاوت معنادار میان گونه توضیحی و روایی در انتخاب گروه اسمی (p=.003 0.05)و ضمیر (p=.000 0.05) بود. لیکن، هیچ تفاوت معناداری میان گونه توضیحی انگلیسی و ترجمه فارسی آن در انتخاب گروه اسمی (p=.160 0.05) و ضمیر (p=.324 0.05) یافت نشد. هیچ تفاوت معناداری میان گونه روایی و ترجمه فارسی آن در انتخاب گروه اسمی(p=.083 0.05) و ضمیر(p=.324 0.05) نیز یافت نشد. کاربرد نتایج این پژوهش برای مدرسین زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه حاکی از آن است که مدرسین بایستی از نقش مهم تنوع گونه متن در پردازش صحیح اطلاعات آگاه باشند. نتایج تحقیقات ( ر.ک. ولف و مینکو، 2007) نشان می دهد که یکی از عواملی که می تواند بر پردازش اطلاعات و در نتیجه به خاطر سپردن و استفاده از اطلاعات متن به عنوان مثال در تشخیص مرجع و انتخاب اصطلاحات ارجاعی مناسب موثر باشد گونه ای است که محتوای متن در غالب آن ارائه شده است.
میترا سزاوار دخت فاروقی منصور توکلی
از گذشته تا کنون، تحقیقات بسیاری صورت گرفته است که همگی به گونه ای بر مثمر ثمر بودن استفاده از استراتژی های یادگیری لغت در یک زبان بیگانه اذعان داشته اند. این تحقیق به بررسی تاثیر دو روش مختلف آموزش واژگان انگلیسی (کلیدی و بافتی) بر تلفظ و دانش لغوی فراگیران ایرانی زیر متوسط زبان انگلیسی و بر ماندگاری آن در حافظه می پردازد. به این منظور، تعداد شصت نفر از زبان آموزان ایرانی هشت تا چهارده ساله با سطح زبانی متوسط به پایین انتخاب و با استفاده از جدول عددهای تصادفی به سه گروه بیست نفره تقسیم شدند. هر کدا م از این گروه ها توسط یک شیوه ی آموزشی متفاوت تحت آموزش قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از این تحقیق مانند بسیاری از تحقیق های دیگر موثر بودن شیوه ی کلیدی در یادگیری لغت (دریافتی و تولیدی) و همچنین ماندگاری بیشتر در حافظه را مورد تایید قرار داد. به علاوه، بر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که استفاده از این شیوه در تلفظ بهتر و صحیح تر واژگان هم موثر خواهد بود.
محمد علی ایت الهی عباس اسلامی راسخ
هدف از این پژوهش بررسی این بود که آیا و چگونه اعتقادات دانشجویان رشته زبان انگلیسی در مورد ماهیت دانش یعنی باورهای معرفت شناختی انها بر قدرت درک مطلب انها از متون اکادمیک به زبان انگلیسی به طور مستقیم و /یا غیر مستقیم از طریق راهبردهای یادگیری خود تنظیم اثر می گزارد. باورهای معرفت شناختی شامل باورهای دانشجویان درباره ساده بودن دانش، قطعیت دانش، ذاتی تلقی کردن توانایی یادگیری و سریع دانستن فرایند یادگیری است. لذا، به منظور گردآوری داده ها درباره باور کلی دانشجویان در زمینه ماهیت علم و یادگیری در یک مقطع از زمان از روش پیمایشی استفاده شده است. دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل در رشته زبان انگلیسی در چند واحد دانشگاهی جامعه آماری مورد نظر را تشکیل داده اند. حجم نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 196 نفر می باشند. به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه باورهای معرفت شناختی ، پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودنظم ده و ازمون تافل استفاده شده است.از مدلسازی معادله ساختاری برای تعیین تاثیر عوامل مختلف بر توانایی درک مطلب انها از متون اکادمیک به زبان انگلیسی استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده نشان می دهدکه باورهای معرفت شناختی دانشجویان بر کاربرد راهبردهای یادگیری و قدرت درک مطلب دانشجویان از متون اکادمیک به زبان انگلیسی تاثیر دارد. در عین حال تاثیر نتایج نشان داد که باورهای معرفت شناختی دانشجویان بر قدرت درک مطلب دانشجویان از متون اکادمیک به زبان انگلیسی فقط به صورت غیر مستقیم از طریق راهبردهای یادگیری خودنظم ده اعمال میشود.
سمیرا حیاتی سامیان منصور توکلی
the purpose of this study was to investigate iranian efl learners’ beliefs about the role of rote learning (rl) in vocabulary learning strategies; besides, the study examined if english proficiency would influence learners’ vocabulary learning strategy use. this study addresses the need for a clear understanding of the role of rl in efl vocabulary learning by looking at iranian efl learners’ own beliefs. the participants of the study consisted of 25 freshmen and 25 senior in the english department of the university of isfahan. three instruments were used to collect the needed data, i.e., a vocabulary learning strategy questionnaire, a vocabulary test, and think aloud protocol. after taking the vocabulary learning questionnaire, out of each proficiency group, three participants were randomly asked to take part in think-aloud sessions. the results indicated that iranian efl learners used rote learning strategies more frequently than other categories of memory strategy and applying images and sound the least frequently. however, quantitative data and think-aloud revealed that there were some differences between high-proficient and low-proficient learners regarding the order of other categories of memory strategy and the way they used these strategies. the triangulation of the data showed no relationship between the learners’ beliefs about rote learning and their achievement in vocabulary test. overall, the findings of this study imply the need for classroom pedagogy to explicitly integrate strategy instruction and some changes for vocabulary testing.
هاجر سلیمانی بروجنی عزیزا... دباغی
در این تحقیق دانش زبانشناسی و کاربردشناسی زبان آموزان ایرانی در سطح بالای متوسط مقایسه شد. 50 دانش آموز با سابقه آموزشی مشابه از شش آموزشگاه زبان مختلف در دو آزمون دانش زبانشناسی و آزمون دانش گفتار شناسی زبان انگلیسی شرکت کردند که سوالات هر دو تست توسط محقق تهیه شده بود. همچنین در این تحقیق کارایی کتابهای آموزشی زبان در فراهم آوردن درون داد کافی برای زبان آموزان ایرانی به عنوان هدف جانبی تحقیق ارزیابی کلی شد. دو آزمون پیشرفت دانش زبانشناسی و آزمون تکمیل گفتمان شفاهی با هدف ارزیابی دانش کاربردشناسی زبان آموزان ابزارهای عمده این تحقیق را تشکیل دادند. نتایج آمارهای توصیفی وتحلیلی از جمله ضریب همبستگی، آزمون پارامتری نمونه های جفت شده، 5% trimmed mean و ضریب اطمینان حاکی از آن بودند که با وجودیکه بین نتایج دو آزمون رابطه همبستگی وجود داشت، شرکت کننده گان در آزمون پیشرفت دانش زبانشناسی بهتر عمل کردند و پراکندگی نمرات در آزمون تکمیل گفتمان شفاهی نسبتاً قابل ملاحظه بود. همچنین یافته های این تحقیق حاکی از آن بود که سری کتاب های نیو اینترچنج در تامین درون داد کافی برای زبان آموزان ایرانی به منظور تامین نیازهای ارتباطی ایشان موفق بودند. بودنتایج این تحقیق به لحاظ آموزشی تاکید بر آموزش دانش کاربردشناسی به زبان آموزان انگلیسی دارد و لزوم برقراری معیارهای صحیح تر ارزیابی دانش کاربردشناسی زبان در آموزشگاه های زبان ایرانی را برجسته می کند. همچنین یافته های این تحقیق به لحاظ نظری با تحقیق های پیشین که پراکند گی دانش کاربردشناسی زبان آموزان انگلیسی به عنوان زبان خارجی را دریافته بودند مطابقت دارد.
فرزاد وفاجو عباس اسلامی راسخ
رابطه ی بین دانش قبلی و علاقه به موضوع یک رابطه ی پیچیده ای است. اگر چه دانش و علاقه ممکن است دست به دست یکدیگر بدهند، اما لزوما مکمل یکدیگر نیستند. هدف این مطالعه تحقیق و بررسی بر تاثیر دانش قبلی و علاقه به موضوع بر عملکرد بیانی زبان خارجه است. شرکت کنندگان در این مطالعه بیست فراگیر زبان انگیسی در آموزشگاه زبان های خارجی کیش وی می باشند. بر اساس آزمون دانش قبلی و علاقه به موضوع فراگیران به چهار گروه علاقه ی زیاد و علاقه ی کم و شناخت زیاد و کم تقسیم شده اند. نتیجه ی تاثیر دانش قبلی و علاقه به موضوع به نتیجه ی قابل توجهی نریسده شاید به خاطر تعامل چشمگیر این دو متغیر می باشد.
سیما صادقی سعید کتابی
در سالهای اخیر، آزمونهای مهم جهانی تبدیل به صنعتی بزرگ و سودآور شده اند. بخشی از این صنعت، دوره های آمادگی مربوط به این آزمونها است. با توجه به اهمیت روزافزون آزمونهای مهم جهانی و با در نظرگرفتن تقاضای در حال افزایش تعداد داوطلبان شرکت در کلاسهای آمادگی این آزمونها، تحقیق فوق دو هدف عمده را دنبال نموده است: هدف اول دربرگیرنده بررسی دقیق دورههای آمادگی پیش از آزمون به منظور شناخت ماهیت وعملکرد این کلاسهاست. بدین منظور تاثیرات آزمونهای مهم جهانی مانند تافل و آیلتس بر روی فرآیند این کلاسها مورد برسی قرار گرفت. بخش دوم این تحقیق به بررسی عکس العمل حرفه ای مدرسان به موارد لازم الاجرایی آزمونهای مورد نظر پرداخت. هدف از این بخش ارائه مدلی بومی و کلان-استراتژیک برای مدرسان دوره های آمادگی پیش از آزمون میباشد. چهارچوبهای نظری مورد استفاده در این تحقیق شامل "تئوری ساختارگرایی" و "تئوری تاثیر تست" میباشد. این تحقیق به بررسی چهار کلاس تافل و آیلتس در مرکز زبان آموزی دانشگاه اصفهان پرداخته است. تحقیق حاضر در سه مرحله عمده انجام شده است. مرحله اول با استفاده از شیوه"قوم نگاری فردی"، که شامل جمع آوری داده های میدانی و مشاهدات منظم میباشد، به بررسی ماهیت دقیق تاثیر تست بر روی شیوه تدریس و برنامه درسی مدرسان مورد نظر پرداخته است. ابزارهای مورد استفاده در این مرحله شامل دو طرح مشاهده منظم و ساختار یافته به نامهای colt و ucos بوده است. مرحله دوم به بررسی تاثیرات آزمونهای مختلف برروی دیدگاه ها، احساسات و نگرش مدرسان مزبور پرداخته است. بدین منظور پرسشنامه ای در سه بخش طراحی گردیده و پس از اطمینان در مورد روایی و پایایی، به مدرسین مزبور داده شده است. مرحله سوم این تحقیق شهودی و اکتشافی بوده است. به این منظور روش تئوری زمینه ای (بنیادی) مورد استفاده قرار گرفته است. شیوه کدگزاری باز، محوری، انتخابی و مقایسه پیوسته به محقق این امکان را داد که بتواند چهارچوبی تئوری مبتنی بر داده های میدانی را ارائه دهد که دربرگیرنده رابطه ای دوسویه بین عملکرد حرفه ای مدرس و آزمونهای مزبور است. این مدل مبتنی بر واقیعات کلاسهای آمادگی پیش از آزمون است و نشان میدهد که تاثیر تست یک فرایند یک سویه نیست که در طی آن "آزمون" شیوه تدریس و انتخاب مطالب را در مدرس تعیین یا تحمیل کند، بلکه مدرس نیز به نوبه خود با استفاده از فاکتورهای موجود مرتبط با خود تلاش میکند که با استفاده از مجموعه استراتژیهای موجودش توازنی بین تدریس منحصرا مبتنی بر آزمون و تدریس زبان آموز محور ایجاد نماید.
راضیه ربانی یکتا منصور توکلی
تحقیق حاضر با هدف بررسی برخی از مسائل مربوط به هدف، ساخت و نمره گذاری آزمون های پربسامد زبان انگلیسی با اهداف ویژه، یا به عبارت دقیق تر، آزمون های ورودی مقطع کارشناسی ارشد برای رشته های غیر زبان، صورت گرفت. اولین هدف این رساله توجیه ساختار ابعادی آزمون های فوق الذکر بود. در این آزمون ها مقرر شده است که پیشرفت زبانی داوطلبان در هر دو حوزه زبان عمومی و تخصصی سنجیده شود. تحقیق نشان داد که آزمون های فوق از هر دو جنبه روانشناختی و روانسنجی تک بعدی نیستند و در نتیجه اعلام یک نمره کل (رویه فعلی در ایران) نمی تواند عامل تعیین کننده ای در تصمیم گیری در مورد پیشرفت زبانی داوطلبان منطبق با اهداف مشخص شده در طول دوره تحصیلی آنها باشد. هدف دوم پیدا کردن چارچوبی برای بهسازی این آزمون ها با لحاظ کردن چند منظوره بودن آنها بود. این چارچوب باید به گونه ای طراحی می شد که آزمون های ارتقایافته بر اساس آن، از یک طرف، از محدودیت های روانسنجی موجود در نسخه های فعلی ناشی از کوتاه بودن طول ریز مقیاس ها یا نقض فرضیات مدل های تک بعدی رهایی می یافت و از طرف دیگر، با مقتضیات عملی وضع حاضر (30 سوال چهار گزینه ای چند منظوره که باید در طی تنها یک جلسه امتحانی پاسخ داده شود) منطبق می شد. برای دستیابی به این اهداف، تحقیقی انجام گرفت که در آن به روش شبیه سازی تاثیرات ممکن چهار مدل پیکره بندی سه بعدی مختلف از سوالات آزمون بر ارزیابی توانی های زبانی امتحان دهندگان بررسی شد. از بین این چهار مدل، در سه مدل اول سوالات بر اساس الگوهایی همگذاری شدند که پیش تر متخصصان مهندسی معکوس آزمون برای الحاق توانایی های نهادی تحلیل شده در عرض یکدیگر پیشنهاد داده بودند. در مدل آخر همگذاری سوالات با اقتباس از ساختار نوعی از مدل های دو فاکتوره با عنوان مدل rasch sub-dimension صورت گرفت و در آخر مشخص شد که مدل آخر بهترین الگو برای ارزیابی توانایی داوطلبان شبیه سازی شده در سه بعد دانش محتوایی تخصصی، انگلیسی برای اهداف عمومی آکادمیک و انگلیسی برای اهداف تخصصی آکادمیک می باشد. به دنبال این یافته، شرایط غیر آماری که این مدل بر اساس آن تعریف شده است ، به عنوان چارچوبی برای همگذاری سوالات در نسخه ارتقایافته استفاده شد. آخرین هدف این تحقیق، به کار بستن مدل ارتقا یافته برای داده های واقعی، نه شبیه سازی شده، و پیدا کردن بهترین شیوه اعلام جزء- نمره ها است. بعد از اجرای آزمایشی آزمون ارتقایافته در بین گروهی از دانشجویان احتمالی مقطع کارشناسی ارشد، پایایی و روایی آن بر اساس معیار های rasch ارزیابی شد وبا پیشنهاداتی جزئی در مورد متعادل نمودن سطح دشواری سوالات و عوض کردن تعداد معدودی از آنها، بررسی ثابت کرد که چارچوب به کار رفته در این تحقیق می تواند مدل دقیقی برای ارزیابی توانایی های نهادی انگلیسی با اهداف عمومی – تخصصی آکادمیک به صورت تواٌم باشد. در ضمن کارآیی rasch برای نمونه برداری پارامترهای توانایی از روی نمودار توزیع خلفی مشترک امکان افزون سازی جزء-نمرات را فراهم آورد. ناگفته نماند که در تحقیق حاضر نشان داده شد که این جزء نمرات نسبت به نمره کل ارزش افزوده دارند.
انا میرزاییان حسین وحید دستجردی
هدف از مطالعه حاضر تعیین رابطه میان عوامل فراکلامی و بهبود مهارت خواندن در زبان آموزان ایرانی بو د. به طور دقیق تر این مطالعه سعی بر نشان دادن تاثیر خاص از حضور عوامل فراکلامی بر دو سطح توانایی زبان آموزان بو د: سطح پیشرفته و متوس ط. همچنین این مطالعه تاثیر این عوامل را بر مهارت خواندن و تاثیر ویژه آن را در دو گروه زبان آموزان مذکر و مونث زبان انگلیسی بررسی کر د. رابط میان نمرات به دست آمده و استفاده از عوامل فراکلامی در مهارت صحبت کردن هم مورد مطالعه قرار گرفت. در اولین مرحله از این مطالعه آزمون تعیین سطح اکسفورد به تعداد دویست نفر از زبان آموزان سطوح پیشرفته و متوسط کانون زبان ایران، شعبه اصفهان ،بخش بزرگسالان داده ش د. نمره میانگین، . انحراف معیار این تست برای دو گروه از شرکت کنندگان دختر و پسر که نمره بالاتر از ??? ( بر اساس جدول ازمو ن) گرفته اند محا سبه ش د. برای اینکه از یکدست بودن شرکت کنندگان اطمینان حاصل شود نمره میانگین محاسبه شد و کسانی که به اندازه یک واحد انحراف معیار بالاتر و پایین تر نمره میانگین بودند در این مطالعه شرکت کردن د. با انتخاب این شرکت کنندگان یک آزمون درک مطلب به فاصله ? هفته دوباره برگزار شد. نسخه اولیه آزمون برگزار شد و پس از دو هفته همان متن که به آن عوامل فراکلامی افزوده شده بود به همان زبان آموزان داده شد . در نهایت همه شرکت کنندگان در مورد میزان سختی متن و عواملی که به آنها در پاسخ دادن کمک کرده بود مورد مصاحبه قرار گرفتند . نمرات حاصله از متون درک مطلب (بار اول و دو م) وارد نرم افزار اماری ا س. پی. اس. اس. شد. دو آزمون جفتی تی و یک آزمون رابطه برای تحلیل نتایج انجام ش د. نتایج نشان دادند که عوامل فراکلامی به طور چشم گیری نمرات درک مطلب زبان آموزان سطح متوسط را بهبود می دهند در حالی که زبان آموزان سطح پیشرفته چندان بهرهای از این عوامل نبردند. میان نمرات حاصله از زبان اموزان دختر و پسر تفاوت چشمگیری دیده نش د. نتایج همچنین نشان داد که زبان اموزان با نمرات درک مطلب بیشتر در مهارت صحبت کردن نیز از سایر زبان آموزان پیشی می گیرند.
محمد جواد احمدیان منصور توکلی
هدف این مطالعه بررسی تاثیر قالب سازی مفهومی همزمان در بیان شفاهی زبان آموزان است. به بیان دقیق تر، در این مطالعه مکانیسم های شناختی ، تفاوت های فردی، و نوع تکلیف آموزشی در سه فاز پژوهشی مجزا اما مرتبط مورد توجه قرار گرفته اند. در فاز اول این پژوهش، مفهوم قالب سازی از دیدگاه شناختی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. در این راستا، با استفاده از روش های تحقیق کمّی و کیفی فرایند های شناختی بررسی شدند. در فاز دوم، نحوه? تعامل میزان دشواری تکلیف آموزشی با قالب سازی مفهومی همزمان بررسی شد. در فاز سوم، نحوه? ارتباط قالب سازی مفهومی همزمان با میزان بسندگی زبان دوم، اضطراب در کلاس، و تمایل به ایجاد ارتباط که از مهمترین تفاوت های فردی در روانشناسی به شمار میروند مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل های کمّی و کیفی انجام شده نشان داد که: (?) زبان آموزان از فرصت قالب سازی مفهومی همزمان برای اصلاح زبانی از لحاظ گرامر و واژگان استفاده میکنند؛ (?) قالب سازی مفهومی همزمان بر پیچیدگی و دقت کلام تاثیر مثبت دارد؛ (?) میزان دشواری تکالیف آموزشی با نحوه قالب سازی مفهومی همزمان ارتباط دارد و تکالیفی که از درجه دشواری کمتری برخوردارند به افزایش روانی کلام بیشتر کمک میکنند؛ (?) میزان بسندگی زبان، اضطراب در کلاس، و تمایل به ایجاد ارتباط با نحو قالب سازی مفهومی همزمان ارتباط معنا دار دارند. بر اساس نتایج این تحقیق فرضیه ای جدید در خصوص قالب سازی مفهومی همزمان و تولید شفاهی زبان دوم با عنوان "extended trade-off hypothesis " پیشنهاد میشود که میتواند در پیشرفت پژوهشی در این زمینه مهم و تاثیر گذار باشد
حسین محمدی فارسانی احمد معین زاده
یادگیری معنای دقیق و چگونگی کاربرد افعال چند قسمتی انگلیسی می تواند برای زبان آموز خارجی مشکل آفرین باشد. این بخصوص به این دلیل است که این دسته افعال می توانند معانی استعاری و غیر لغوی بخود بگیرند و یا با کاربرد حروف اضافه مختلف معانی متفاوتی از خود نشان دهند. این برای فرد بومی زبان منبع مشکل نیست از ان جهت که وی این معانی را در محیطی همبسته با فرهنگ بومی و آمیخته با معانی اجتماعی و کاربردی در ذهن تداعی و به گستره مفاهیم ذهنی دیگر می افزاید. این درحالی است که زبان آموز خارجی در محیطی جدا و متفاوت از فرهنگ و اجتماع بومی این مفاهیم را دریافت می کند و یا حتی بسته به مفاهیم فرهنگی خود آن مفاهیم را متفاوت یا اشتباه درک می کند. تحقیق حاضر کوششی است در جهت استفاده از تصویرسازی, مبحث روز مورد توجه در زمینه نظریه زبانشناسی شناختی, برای تداعی تصاویر ذهنی که به فرد بومی یک زبان کمک می کند تا بین معانی ظاهری و معانی استعاری یک فعل چند قسمتی ارتباط معنایی ایجاد نموده و به درک آن نایل گردد. بدین جهت, 36 زبان آموز کودک و 56 زبان آموز نوجوان از طریق گذراندن یک آزمون تعیین سطح انتخاب شده و هرکدام در دو گروه آزمایشی و کنترل 42 فعل چند قسمتی انگلیسی را از نظر معانی تحت اللفظی و استعاری از طریق روشهای آموزشی خاص درنظر گرفته برای هرگروه یادگرفتند. مقایسه نتایج بدست آمده از تمامی گروههای مورد مطالعه برتری آموزش از طریق تصاویر مرتبط و مشترک برای هر دسته از این افعال مورد مطالعه را بخصوص در ارتباط با درک بهتر معانی استعاری با مراجعه به تصاویر مرتبط نشان می دهد. این نتایج مثبت بخصوص از گروه نوجوانان همچنین بیانگر توانایی بهتر آنان در ایجاد ارتباط میان تصاویر نشان دهنده معانی سطحی و تصاویر نمایانگر معانی استعاری است. این مطالعه می تواند راهگشای برخورد و رویکردی نوین و کارآمد در آموزش و یادگیری افعال چند قسمتی دارای ابعاد معنایی استعاری باشد و وظایف تصویری مورد استفاده در آن می توانند گام اول جهت طراحی وظایف مشابه در روش بروز وظیفه محور زبان باشند.
شروین بقایی نایینی حسین وحید دستجردی
این پژوهش تلاشی جهت تعیین میزان پذیرفتگی در ترجمه ی معانی منظوری در آثار ادبی مکتوب از انگلیسی به فارسی از دیدگاه مفاد (نگرش زبانی) می باشد. تحقیق مذکور بر پایه ی طبقه بندی شش دسته ای منابه (1984) و مدل بازبینی شده ی ارزیابی کیفیت ترجمه هاوس (1997)، به عنوان چارچوب های نظری تحقیق به انجام رسید. برای تحقق بخشیدن به هدف این تحقیق، مجموعه ای از داستان های کوتاه تحت عنوان "مترجم دردها" نوشته لاهیری (1999) و چهار ترجمه ی فارسی آن توسط صفار محمدی (1382)، اسلامیه (1383)، دقیقی (1385) و حقیقت (1388) انتخاب شدند. این منابع به دقت خوانده شدند و جملاتی که دارای توانش های غیربیانی یا همان معانی منظوری بودند استخراج گردیدند. با استفاده از مدل بازبینی شده ی ارزیابی کیفیت ترجمه هاوس (1997) یک تحلیل توصیفی و مقایسه ای بر روی کنش های گفتاری و ترجمه های آن ها به منظور تعیین میزان پذیرفتگی ترجمه ی توانش های غیربیانی (معانی منظوری) از دیدگاه مفاد کلام صورت گرفت. نتایج نشان داد که مترجمان فارسی زبان در انتقال معانی منظوری در آثار ادبی در جایی که فرانقش میان فردی کلام حائز اهمیت است بسیار توانمند هستند. به بیانی دقیق تر، مترجمان قادر بودند تا معانی منظوری را با پذیرفتگی 28/81 الی 91/89 درصد کل موارد در متون مقصد از انگلیسی به فارسی ترجمه کنند.
نجمه فرشی منصور توکلی
هدف از مطالعه پیش رو بررسی تاثیر انگیختگی شنیداری و نوشتاری تحت شرایط متفاوت برنامه ریزی همزمان، همراه با ساخت طرحواره ذهنی، بر توانایی نوشتن زبان آموزان در شرایط آزمون با معیارهای پیچیدگی، صحت و روانی است. از این رو تاثیر انگیختگی شفاهی و نوشتاری، از طریق دو روش برنامه ریزی همزمان ( تحت فشار بدون ساختن طرحواره ذهنی و آزاد همراه با ساخت طرحواره ذهنی)، بر صحت، روانی و پیچیدگی متون نوشته شده توسط دانشجویان زبان انگلیسی در شرایط آزمون مورد بررسی قرار گرفت. چهل دانشجوی زبان انگلیسی با سطح متوسط، به دو گروه انگیختگی شفاهی و انگیختگی نوشتاری تقسیم شدند. این دو گروه خود به دو گروه جداگانه، تحت برنامه ریزی همزمان تحت فشار و برنامه ریزی آزاد، تقسیم شدند. نتایج به دست امده از آزمونهای t-test و anovaی دو طرفه نشان داد که ساختن طرحواره ذهنی در زمان برنامه ریزی همزمان آزاد و در شرایط آزمون، در مقایسه با برنامه ریزی همزمان تحت فشار که در آن ساخت طرحواره ذهنی صورت نگرفته است، تاثیر معکوسی بر روانی و پیچیدگی متون تولید شده توسط دانش آموزان دارد. همچنین، نتایج نشان داد که به طور کلی اشخاصی که در شرایط آزمون انگیختگی نوشتاری دریافت کرده بودند، بهتر از کسانی که انگیختگی شفاهی دریافت کرده بودند از زمان برنامه ریزی خویش در راستای تولید متون روان استفاده کردند. اما ساخت طرحواره ذهنی، با دریافت چه انگیختگی شفاهی و چه انگیختگی نوشتاری، بر پیچیدگی و صحت متون تولید شده تاثبر معنا داری نداشت. در آخر، تاثیر متقابل برنامه ریزی همزمان تحت فشار و انگیختگی نوشتاری، تفاوت معنا داری برتولید صفت اسمی به عنوان یکی از شاخص های پیچیدگی متنی ، در مقایسه با تاثیر متقابل برنامه ریزی همزمان آزاد و انگیختگی نوشتاری ایجاد کرد. همچنین، تاثیر متقابل برنامه ریزی همزمان تحت فشار و انگیختگی نوشتاری در مقایسه با تاثیر متقابل برنامه ریزی همزمان تحت فشار و انگیختگی شفاهی، تاثیر معناداری بر تولید صفت اسمی به عنوان یکی از شاخص های پیچیدگی متنی ایجاد کرد. تاثیر متقابل شرایط برنامه ریزی همزمان و انگیختگی های شنیداری و نوشتاری به طور کلی در صحت و روانی متون ایجاد شده در شرایط آزمون تغییری ایجاد نکرد.
سعیده کاوشیان سعید کتابی
هدف کلی این مطالعه که پاسخی به کمی تحقیقات در زمینه ی به کارگیری ضبط فیلم به عنوان روشی برای تدریس بازخوردی می باشد، سه گانه است: 1. این مطالعه در صدد بررسی محتوای تدریس بازخوردی با استفاده از ضبط فیلم بر آمدکه بیانگر دیدگاه های معلمین در مورد جنبه های مختلف تدریس مانند الگوهای ارتباطی در کلاس درس، جو عاطفی کلاس، تصحیح اشتباه و غیره است 2. این تحقیق به بررسی تفکرات معلمین و همکارانشان در مورد فرآیند تدریس پس از تماشای فیلم تدریس پرداخت 3. این مطالعه همچنین به بررسی تأثیر تدریس بازخوردی با استفاده از ضبط فیلم بر پیشرفت حرفه ای معلمین پرداخت. داده های مطالعه ی حاضر از چهار منبع اصلی جمع آوری شد. در ابتدا، ضبط فیلم از جلسات تدریس و تحلیل انتقادی محتوای فیلم های ضبط شده، صورت گرفت. منبع دوم و سوم جمع آوری داده ها مربوظ به برگه های ارزیابی تکمیل شده توسط معلمین، همکارانشان و ناظر بود. گام نهایی جمع آوری داده ها با استفاده از انجام مصاحبه در پایان ترم انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده های موجود بیانگر این بود که: 1. محتوای تدریس باز خوردی یا برخی موضوعات بررسی شده توسط معلمین ایرانی شامل الگوهای ارتباطی در کلاس درس، جو عاطفی کلاس، مدیریت کلاس، تصحیح اشتباه، وضعیت ظاهری معلم، روش ها و تکنیک های تدریس، پیشرفت حرفه ای معلم و تسلط معلم بر زبان انگلیسی است 2. تفاوت های معناداری بین نظرات معلمین، همکارانشان و ناظر، در آغاز و پایان ترم وجود داشت 3. محتوای تدریس بازخوردی معلمین مرد و زن با هم متفاوت بود 4. همچنین تفاوت های معناداری بین نظرات و امتیازهای معلمین با تجربه و کم تجربه وجود داشت 5. تدریس بازخوردی با استفاده از ضبط فیلم به پیشرفت حرفه ای معلمین کمک کرد، زیرا آگاهی معلمین را نسبت به اشتباهاتشان، نقاط ضعف و قوت خود و همچنین رفتار دانش آموزان و مشارکت آنها، افزایش داد. دانش، مهارت و آگاهی معلمین با شکوفایی ویژگی هایی مانند دید باز، مسئولیت پذیری و صمیمیت گسترش یافت. معانی ضمنی مطالعه ی حاضر برای طراحان مواد درسی و برنامه های آموزشی جالب توجه است. مطالعات بیشتری لازم است تا موید نتایج به دست آمده از این تحقیق و مطالعات مشابه باشد. چنین دیدگاهی مسلمأ راه های مطالعات جدید را می گشاید.
معصومه سخنگو منصور توکلی
بر اساس دیدگاه انگیزشی در پیشرفت مهارت خواندن انگلیسی, تحقیق حاضر سعی دارد تأثیر روش تدریس خواندن مفهوم- محور را بر درک مطلب و انگیزه زبان آموزان فارس بررسی کند. در این روش 5 اصل انگیزشی با 6 استراتژی ذهنی برای تدریس خواندن ترکیب شده اند. همچنین در این تحقیق سعی کردیم روش تدریس مفهوم- محور را با روش تدریس استراتژی که اصول انگیزشی ندارد مقایسه کنیم. علاوه بر این, یک گروه کنترل (شاهد) هم در نظر گرفته شد گه در این گروه از روش های تدریس سنتی استفاده می شد. تحلیل نتایج نشان داد که زبان آموزان در کلاس مفهوم- محور در مقایسه با کلاس تدریس استراتژی و کلاس روش سنتی در متغییرهای درک مطلب و انگیزه عملکرد بهتری داشتند.
مهین کوچکی زیردهی عباس اسلامی راسخ
این پژوهش فعلهای بکاربرده شده در اسناد انگلیسی و فارسی را از سه جنبه بررسی می کند: (1) اجزای معنایی، (2) گروه های فعلی که این فعل ها به آنها تعلق دارند و (3) پراکندگی شان در دو جمله واره ای که متنهای حقوقی را در سیطره ی خود دارند یعنی جمله واره ی داده های مربوط به کار حقوقی و شخص/اشخاص حقوقی و جمله واره ی شرط و شروط موقعیتهای حقوقی. همچنین راهکارهای بکار برده شده در ترجمه ی فارسی آنها، پراکندگی فعلهای جایگزین شده در ترجمه در دو جمله واره ی بیان شده و گروههای فعلی بکار برده شده در ترجمه موشکافی میشوند. فعلهای وجهی نیز که همراه جدایی ناپذیر فعل های اصلی در اسناد حقوقی هستند و بر اجزای معنایی فعلها از حیث باید، نباید، توانستن و نتوانستن می افزایند یا از آن می کاهند نیز کنکاش میشوند. این بررسی از سه جنبه صورت میگیرد: (1) اجزای معنایی، (2)گروهی از فعل وجهی که در آن دسته بندی شده اند و (3) پراکندگی شان در جمله واره های بیان شده. افزون بر این، راهکارهای بکار گرفته شده در ترجمه ی آنها بررسی میشود. برای نیل به هدف های پژوهش، فعلهای اصلی و فعلهای وجهی به ترتیب براساس دسته بندی برتن رابرتز (1997) و پالمر (1986) در داده ها شناسایی شدند. اجزای معنایی و پراکندگی شان در دو جمله واره ی نامبرده شده در جدولهای جداگانه جای گرفتند. در گام بعد، راهکارهای بکارگرفته شده در ترجمه آنها بررسی شد. در پایان، فعلهایی که در ترجمه فارسی بکار گرفته شدند از دو حیث موشکافی شدند: (1) گروههای فعلی که به آنها تعلق دارند و (2) پراکندگی شان در دو جمله واره ی نامبرده شده. یافته ها نشان داد که در جمله واره ی شرط و شروط موقعیتهای حقوقی ، فعلهای تک مفعولی و در جایگاه بعدی فعلهای دارای مفعول و عبارت حرف اضافه بیشترین تناوب را داشتند. پر بسامدترین راهکار ترجمه نیز ترجمه واژه به واژه بود. در مواردی هم فعلها و فعلهای وجهی با مقوله هایی دیگری ترجمه شدند. مواردی هم روی داد که فعلها با افزایشهای واژگانی برگردان شدند.
محمد امیریوسفی حسین وحیددستجردی
چکیده این تحقیق با هدف بررسی تاثیر پنج گروه از یادیارها بر یادگیری و یادآوری لغات ، خواندن و درک مفاهیم و چگونگی استفاده از استراتژیهای خواندن و درک مفاهیم دانشجویان درس زبان عمومی در ایران طراحی و انجام گردید. بدین منظور در ابتدا 6 گروه از دانشجویان رشته فنی و مهندسی که دارای شرایط و سطح تقریباً یکسانی بودند انتخاب شدند،سپس توانش زبانی آنها براساس opt بررسی و کنترل گردید. سپس یک آزمون خواندن و درک مفاهیم که شامل 4 متن مستخرج از کتابهای مورد استفاده در اینگونه کلاسها بود تهیه گردید.85 لغت جدید از متنهای مذکور مستخرج و جدید بودن آنها دو هفته قبل از شروع تحقیق بررسی شد. لغات مورد نظر 7.5 درصد از کل لغات موجود درمتنهای مورد استفاده در آزمون خواندن ودرک مفاهیم را تشکیل دادند. پرسشنامه ای نیز برای بررسی انواع استراتژیهای خواندن و درک مفاهیم مورد استفاده توسط این دانشجویان طراحی شد. در ابتدا آزمون خواندن و درک مفاهیم و پرسشنامه مربوطه به دانشجویان داده شد تا خواندن ودرک مفاهیم و استراتژیهای مورد استفاده توسط آنان قبل از تحقیق و زمانیکه لغات مورد نظر برای آنها ناآشنا هستند بررسی شود. سپس در هر یک از گروهها با استفاده از یکی از یادیارها لغات مورد نظر تدریس شده و در گروه کنترل هیچ یادیاری استفاده نشد. دو آزمون یکی فوراً پس از تدریس و دیگری دو هفته بعد از آن به دانشجویان داده شد تا یاد گیری و یادآوری لغات با استفاده از یادیار مورد نظر بررسی گردد. در پایان تحقیق، مجدداً آزمون خواندن و درک مفاهیم و پرسشنامه مربوطه به دانشجویان داده شدتا خواندن ودرک مفاهیم و استراتژیهای مورد استفاده توسط آنان بعد از تحقیق و زمانیکه لغات مورد نظر برای آنها آشنا هستند بررسی شود. بررسی داده های تحقیق نشان داد که گروههای که در آنها از یادیارها برای تدریس لغات استفاده شده بود در یادگیری و یادآوری لغات به طور معنا داری بهتر از گروه کنترل عمل نمودند. همچنین دانشجویان از یادیارهای مورد استفاده ابراز رضایت نموده و تمایل خود را جهت استفاده مجدد آنها ابراز نمودند. همچنین در بررسی به عمل آمده از استراژیهای مورد استفاده توسط این دانشجویان مشخص گردید که قبل و بعد از تدریس لغات هر دو گروه استراتژیهایbottom-up و top-down مورد استفاده قرار گرفتند ولی در نوبت اول استراتژیهای بیشتری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج هچنین نشان داد که رابطه مثبتی بین دانش لغوی و خواندن و درک مفاهیم دانشجویان وجود دارد.همچنین این دانشجویان در پاسخ به سئوالی که بدین منظور طراحی گردیده بود عواملی مانند دانش لغوی، آگاهی نسبت به موضوع متن، استراتژیها خواندن و درک مفاهیم و گرامر را از عوامل مو ثر در خواندن و درک مفاهیم برشمردند. کلید واژه ها:مدلهای خواندن و درک مفاهیم، افزایش دانش لغوی، به یادآوری لغات ، یادیارها ،خواندن و درک مفاهیم، استراتژیهای خواندن و درک مفاهیم
غلامرضا روحانی سعید کتابی
نظر به اهمیت اصطلاحات در زبان دوم و مشکلاتی که زبان آموزان در یادگیری آنها مواجه میشوند یافتن راهی برای بهبود این فرایند یادگیری از اهمیت خاصی برخوردار است. مطالعه حاضر به بررسی اثر نوع متن بر چگونگی پردازش اصطلاحات نا آشنا توسط زبان آموزان ایرانی میپردازد. بعلاوه این مطالعه سعی دارد تاثیر نوع متن را برمیزان یادآوری نشان دهد. لازم به ذکر است قبل از شروع دو بخش فوق دیدگاههای زبان آموزان در خصوص اصطلاحات مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه حاصله مویدآگاهی زبان آموزان به اهمیت یادگیری اصطلاحات، اهمیت نوع متن وهمچنین راهکارهای مناسب یادگیری اصطلاحات بود. به منظور بررسی راهکارهای دخیل در درک اصطلاحات ده زبان آموز ایرانی با توانایی سطح متوسط به طور تصادفی در دو گروه قرار داده شدند.پنج نفر حاضر در گروه اول از طریق متن نوشتاری در معرض محتوای داستان" سمفونی به زبان عامیانه" قرار گرفتند. داستان مزبور شامل بیست و سه اصطلاح معمول و جدید انگلیسی بود که با رجوع به دیکشنری های آکسفورد و کولینز کوبیلد انتخاب شدند. افراد گروه دوم نیز در معرض همان محتوا ولی درمتنی صوتی و تصویری قرار گرفتند. از افراد دو گروه خواسته شد تا فرآیند فکری خود را در زمان پردازش اصطلاحات نا آشنا بر زبان بیاورند. اطلاعات حاصله هشت راهکرد اصلی را معرفی کرد که از این راهکارها در تهیه یک پرسشنامه برای اجرا در گروه های بزرگ تر استفاده شد. هر یک از دو گروه جدید شامل سی عضو بود که مانند مورد بلند فکر کردن در معرض دو نوع متن قبلی قرار گرفتند. به افراد دوگروه پرسشنامه ای داده شد که بایستی راهکار اصلی مورد استفاده در پردازش هر یک از اصطلاحات را در آن مشخص میکردند. نتیجه مطالعه نشان دهنده تفاوتهای بین گروهی و نیز درون گروهی در خصوص راهکارهای مورد استفاده در دو گروه بود.جهت بررسی تاثیر نوع متن بر یادآوری اصطلاحات دو گروه مشابه از زبان آموزان سطح متوسط به طور تصادفی در معرض محتوای داستان " سمفونی به زبان عامیانه" در قالب دو نوع متن نوشتاری و صوتی- تصویری قرار گرفتند.محتوای داستان مزبور شامل بیست و سه اصطلاح نا آشنا بود و جهت اطمینان از درستی درک اصطلاحات به افراد هر دو گروه برگه ای شامل معنی هر اصطلاح به ترتیب موجود در متن داده شد.سپس یادآوری کوتاه مدت و دراز مدت آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه ارزیابی نشان داد دو گروه در زمینه یادآوری کوتاه مدت تفاوتی نداشتند ولی گروهی که در معرض متن صوتی- تصویری قرار گرفته بود در زمینه یادآوریدراز مدت از گروه دیگر پیشی گرفت.
سیدمحمود کاظمی ورزنه منصور توکلی
هدف این مطالعه بررسی اثرات تدریس مستقیم خواندن تکنیکی بر روی عملکرد درک مطلب و همچنین آگاهی فراشناختی دانش آموزان پایه ی چهارم دبیرستان در سطوح متفاوت مهارت خواندن در بافت ایران بود. شصت و چهار دانش آموز از دبیرستان معرفت در اصفهان، ایران، در این مطالعه شرکت کردند. تحلیل داده ها شامل آمار توصیفی، آزمون تی، و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر بود. همچنین، پاسخ های دانش آموزان به پرسشنامه ی نگرش، به منظور درک برداشت های آن ها از تدریس خواندن تکنیکی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که تفاوت معناداری بین تدریس خواندن تکنیکی و روش های مرسوم تدریس خواندن از لحاظ ارتقای توانایی درک مطلب دانش آموزان وجود ندارد. همچنین مشخص شد که خواندن تکنیکی در توانمند ساختن دانش آموزان با مهارت بیشتر و دانش آموزان با مهارت کمتر در زمینه ی خواندن عملکرد متفاوتی نداشت. اما نتایج نشان داد که آموزش خواندن تکنیکی قادر بود تفاوت های قابل ملاحظه و معناداری در آگاهی فراشناختی دانش آموزان از تکنیک های خواندن ایجاد کند، هر چند در این رابطه نیز سطح مهارت خواندن دانش آموزان تأثیرگذار نبود. علاوه بر این، آموزش خواندن تکنیکی در فراهم آوردن تجارب جالب و جدید در زمینه ی خواندن انگلیسی موفق بود و توانست علاقه ی زیادی به کلاس های انگلیسی در دانش آموزان به وجود بیاورد و همچنین انگیزه ی بهتری در دانش آموزان ایجاد کند تا در آینده وقت و انرژی بیشتری برای خواندن متون انگلیسی و فارسی صرف کنند. بنابراین، اگرچه نمی توان ادعای زیادی در مورد تعمیم بخشی یافته های پژوهش حاضر داشت، می توان نتیجه گرفت که آموزش خواندن تکنیکی گزینه ی بهتری نسبت به آموزش مرسوم خواندن در کلاس های انگلیسی می باشد.
سمیرا قنبران منصور توکلی
معرفی لغت از طریق بازی فرصتی را برای جلب زبان آموزان به منظور گسترش و یادآوری لغات فراهم می کند. تکنولوژی های جدید تسهیلات آموزشی متنوعی را معرفی می کند تا امر آموزش لذت بخش تر گردد. از جمله این تسهیلات بازی های چندرسانه ای را می توتن نام برد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تفاوت های میان یادگیری ضمنی و تعمدی از نظر بررسی تاثیر بازی های چند رسانه ای می باشد. در مرحله ی نخست 30 شرکت کننده سطح مبتدی انتخاب شدند جهت مشخص نمودن لغات نامعلوم از شرکت کنندگان پیش آزمون گرفته شد. سپس شرکت کنندگان به دو گروه یادگیری ضمنی (بازی چندرسانه ای)و یادگیری تعمدی (لیست لغات با معنی) تقسیم شدند. گروه یادگیری ضمنی تنها توجه شان به انجام بازی بوده و از آزمون پس از آنن اطلاعی نخواهند داشت در حالی که گروه یادگیری تعمدی لغات مربوطه را در یک فهرست دو زبانه به خاطر می سپارد. تحلیل داده ها شامل آزمون تی و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر بود. همچنین پاسخ های دانش آموزان به پرسشنامه نگرش به منظور درک برداشت و بازخورد آن ها از یادگیری چند رسانه ای مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعه ی حاضر نشان داد که تفاوت معناداری بین دو شیوه ( ضمنی و تعمدی) از لحاظ فراگیری لغت وجود دارد.و یادگیری ضمنی منجر به نتایج رضایت بخشی در فراگیری کوتاه مدت می شود. همچنین مشخص شد که یادگیری ضمنی در یادسپاری عملکرد متفاوتی نداشته است و تفاوت های قابل ملاحضه و معناداری میان یادگیری ضمنی و تعمدی در به خاطرسپاری وجود ندارد. علاوه بر این زبان آموزان نگرش مثبت نسبت به اینگونه یادگیری داشته اند. در پایان می توان نتیجه گرفت که یادگیری از طریق بازی چند رسانه ای گزینه ی بهتری نسبت به حفظ فهرست واژگان تنها و البته در فراگیری کوتاه مدت می باشد.
زهرا قنادی سعید کتابی
یکی از زمینه های تحقیقاتی در حال پیشرفت، هوش عاطفی است که دارای پتانسیل بالایی برای به کار گیری در سیستم آموزشی می باشد که اخیرامرکز توجه تحقیقات روانشناسی آموزشی قرار گرفته است. این مطالعه تلاش می کند تا به بررسی ارتباط بین هوش عاطفی ، تمایل به برقراری ارتباط در کلاس درس و نگرش زبان آموزان نسبت به یادگیری زبان بپردازد. به منظور رسیدن به این هدف تعداد138 زبان آموز به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس پرسشنامه هایی شامل هوش عاطفی خصیصه ای ،تمایل به برقراری ارتباط در کلاس و نگرش زبان آموزان نسبت به یادگیری زبان بین زبان آموزان نسبت به یادگیری زبان توزیع شد. همچنین مصاحبه ای با 10 نفر از شرکت کنندگان که در مرحله قبل اقدام به تکمیل پرسشنامه کرده بودند به طور تصادفی صورت گرفت. به منظور تحلیل داده ها ، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی اجرا شد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که هوش عاطفی ارتباط قابل توجهی با تمایل به برقراری ارتباط در کلاس و نگرش زبان آموزان نسبت به یادگیری زبان دارد. همچنین هوش عاطفی می تواند تمایل به برقراری ارتباط در کلاس درس را پیش بینی کند. نتایج این مطالعه آموزش دهندگان زبان را به درک عمیقتری از تاثیر هوش عاطفی بر نگرش زبان آموزان و هدف آنان از آنان از تمایل به برقراری ارتباط در کلاس فراهم می کند.
پریسا عبدالرضاپور منصور توکلی
هدف از انجام این تحقیق فراهم سازی یک چارچوب نظری-علمی برای مرتبط ساختن فعالیت های هوش هیجانی با روندهای ارزیابی پویاست. یک تحقیق تجربی با دو محور نظری طراحی شد: نظریه هوش هیجانی و نظریه حیطه تقریبی گسترش ویگاتسکی. این مطالعه شامل دو مرحله مرتبط با هم می شود: در مرحله اول تاثیر ارزیابی پویای هیجانی روی درک مطلب و هوش هیجانی مورد بررسی قرار گرفت. این مرحله سه هدف را دنبال می کرد: در ابتدا تلاش بر این بود که امکان افزایش توانایی خواندن مطلب توسط دانش آموزان از طریق ارزیابی پویا مورد سنجش قرار گیرد. سپس تاثیر ترکیب فعالیت های هیجانی و روندهای ارزیابی پویا روی درک مطلب افراد مورد بررسی قرار گرفت.در مرحله پایانی، تاثیر روندهای ارزیابی پویا روی هوش هیجانی دانش آموزان و نمره پتانسیل یادگیری آنها سنجیده شد. نتایج حاصل شده در مرحله اول به عنوان ورودی در مرحله دوم مورد تحلیل کیفی قرار گرفت. در مرحله دوم دو هدف دنبال شد: در ابتدا تلاش کردیم که اطلاعاتب در مورد توانایی های دانش آموزان به دست آوریم و آن نمونه هایی از میانجیگری در دو نوع مداخله، که گسترش درک مطلب را به دنبال داشتند، را پیدا کنیم. سپس جواب های زبان آموزان به میانجیگری در طی مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر روی 50 زبان آموز با استفاده از این طرح انجام گرفت: یک گروه شاهد که تحت روندهای نرمال موسسه آموزش داده شدند، یک گروه مقایسه که مورد ارزیابی پویا قرار گرفتند و یک گروه تجربی که ارزیابی پویای هیجانی را، در فرم یک مداخله با تمرکز بر خصیصه های چارچوب هوش هیجانی با هدف آشنا کردن آنها با هیجانات، دریافت کردند. به طور کلی نتایج تحلیل های کمی و کیفی نشان داد که: الف) به کارگیری روند ارزیابی پویای هیجانی در تمرینات سنجش درک مطلب تفاوتی در سطح عملکرد دانش آموزان در مقایسه با کسانی که تنها تحت ارزیابی پویا قرار گرفتند ایجاد کرد. ب)این تحقیق به پتانسیل ارزیابی پویای هیجانی در افزایش هوش هیجانی افراد اشاره کرد و حاوی راهنمایی های عملی برای مدرسان زبان جهت به کارگیری هوش هیجانی در روندهای ارزیابی است.ج) نتایج تحقیق به پتانسیل ارزیابی پویای هیجانی برای فراهم سازی اطلاعات در مورد پتانسیل یادگیری دانش آموزان بیشتر از آنچه که در ارزیابی پویا و ارزیابی معمول (که برای گروه شاهد فراهم شده بود) اشاره کرد. و د) روندهای ارزیابی پویا (خواه پویای محض یا پویای هیجانی) اطلاعاتی به میانجیگر در مورد حیطه های خاصی که دانش آموزان با مشکل مواجه شدند و فراهم می آورد و با اینکار اجازه برای به کارگیری استراتژی های مناسب برای کمک به دانش آموزان جهت فائق آمدن بر چنین مسائلی را می دهد.نتایج این تحقیق حاوی کاربردهای عملی و نظری برای محققان و صاحب نظران در سه حوزه علمی است: تحقیق ارزیابی پویا در زبان دوم، تحقیق در هوش هیجانی و درک مطلب زبان دوم و به طور کلی تر در تدریس زبان دوم. ارزش آموزشی ارزیابی پویای هیجانی در این استوار است که نتایج آن برای جداسازی یادگیری بر اساس ویژگی های افراد و گسترش برنامه ریزی منفرد هماهنگ با نیازهای آموزندگان قابل استفاده است.
رضا ذبیحی سعید کتابی
هدف از پژوهش حاضر بررسی برخی از دغدغه های پیش روی انسانی سازی محتوای آموزشی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی می باشد. بحث کلی این پایان نامه آن است که محیط های آموزشی زبان دوم بایستی به عنوان فضای مناسبی برای تلفیق برنامه آموزشی شادکامی محور تلقی گردند. اگرچه تلاش هایی هر چند محدود توسط محققان آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در دهه اخیر مبنی بر ایجاد ارتباط میان آموزش زبان انگلیسی و علم شادکامی از طریق طراحی فعالیت هایی در جهت تلفیق شادکامی با اهداف زبانیِ ظاهرا مشخص صورت گرفته است، به نظر می رسد که این مطالعات از پشتوانه نظری و تجربی کافی برخوردار نیستند. به طور خاص، آن چه در این مطالعات فقدان آن حس می شود از یک سو مبنای نظری مستدلی است که بتوان محتوای آموزش زبان انگلیسی را بر آن منطبق نمود و از سوی دیگر توجیه تجربی کافی مبنی بر اثربخشی پیوند مطالعات در زمینه شادکامی با محتوای آموزشی زبان دوم است. از این رو، این مطالعه بر آن است که این شکاف را در نظریه و اجرا پُر کند. در مرحله اول، برنامه آموزشی شادکامی محور در آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی، با در نظر گرفتن هر چه بیشتر مقبولیت نظری و امکان پذیری طرح درس تدوین شده، پیشنهاد گردید و در نهایت مسیر مفهومی جهت دست یافتن و آموزش شادکامی در آموزش زبان انگلیسی معرفی شد. در فاز دوم مطالعه، با اقتباس از طرح ترکیبی متوالی توضیحی در جمع آوری و تحلیل داده، نظر و درک معلمان آموزش زبان دوم نسبت به تلفیق مولفه های شادکامی با محتوای آموزشی زبان دوم بررسی گردید. در نیل به این امر، به طراحی پرسشنامه بررسی درک معلمان از تدریس شادکامی (htpi) و محاسبه سازگاری درونی و ساختار عاملی اصلی آن از طریق تحلیل عاملی اکتشافی (efa) و انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدرسان بود. ترکیب یافته های کمی و کیفی بررسی ها نشان داد که معلمان زبان انگلیسی با کلیت تدریس شادکامی در کلاس های زبان موافق هستند. لیکن مصاحبه های عمیقِ بیشتر محدودیت هایی را از سوی معلمان بیان داشت که می تواند به اجرا در آوردن آموزش شادکامی در زبان دوم را به خصوص در بافت ایران زیر سوال برد،. در مرحله سوم، با بهره گیری از مدل سه مولفه ای شادکامی اصیل، که تجربه احساسات مثبت، درگیر شدن در فعالیت های روزمره زندگی، و حصول به حس معنا یا هدف در زندگی را در کنار هم قرار می دهد، تلاش گردید تا برنامه ای مداخله ای در قالب محتوای آموزشی شادکامی محور برای زبان آموزان پیشرفته آموزشگاهی زبان انگلیسی تدوین گردد و به دنبال آن تکالیفی آموزشی مربوط به هر یک از سه مولفه فوق الذکر طراحی شود. در فاز چهارم مطالعه، بررسیِ نیمه تجربی از اثربخشی پیاده سازی برنامه مداخله ای شادکامی محور تازه تدوین شده در افزایش سطح شادکامی اصیل زبان آموزانِ مورد مطالعه، در عین حال فراگیری زبان انگلیسی، صورت پذیرفت. یافته های این مرحله که با طراحی میان گروهی از نوع گروه شاهد به همراه پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت، و از طریق دو آزمون تی زوجی محاسبه شد حاکی از تفاوت معنادار میان نمره شادکامی گروه آزمایش در پس آزمون در قیاس با پیش آزمون بود، حال آن که در گروه شاهد این تفاوت معنادار مشاهده نگردید. علاوه بر این، در مقایسه با پیش آزمون زبانی، هر دو گروه، به صورت برابر، تفاوت معناداری در پس آزمون زبانی خود با اندازه اثر 0.9 نشان دادند. در مرحله پنجم، بازخورد شرکت کنندگان گروه مداخله از اثربخشی برنامه تازه تدوین شده گرفته شد. بدین منظور، مصاحبه ای نیمه ساختار یافته با زبان آموزان صورت پذیرفت و تجربیات زبان آموزان از تلفیق فراگیری زبان با تکالیف شادکامی نگر جمع آوری گردید. در پایان مدل مداخله شادکامی (him) در آموزشی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی پیشنهاد گردید.
خاطره بهزادیان منصور توکلی
افعال ترکیبی عموما در گفتار انگلیسی بیشتر استفاده می شوند اما یادگیری آنها برای زبان آموزان بسیار دشوار است. این دشواری عمدتا به این دلیل است که افعال ترکیبی با قیود یا حروف اضافه مختلفی ترکیب می شوند و اغلب معانی مجازی که برای زبان آموزان کاملا واضح نیست را در بر دارند. به علت مشکلاتی که زبان آموزان در یادگیری این افعال با آنها مواجه شده اند، این تحقیق به بررسی تاثیر روش های خواندن و درک مفاهیم همراه با تقویت مواد آموزشی و مواد درسی بسامد نگاری شده روی یادگیری و یادسپاری افعال ترکیبی در 60 زبان آموز ایرانی پرداخته است. برای این منظور، سه کلاس بکر به سه گروه: 1) خواندن و درک مفاهیم همراه با تقویت مواد آموزشی 2) مواد درسی بسامد نگاری شده و 3) گروه کنترل اختصاص داده شدند. تعداد شرکت کنندگان در این کلاس ها مساوی بود و قبل از اجرای روش های آموزشی از شرکت کنندگان یک پیش آزمون به منظور اطمینان از عدم آشنایی آنها با افعال ترکیبی هدف، گرفته شد. پس از 10 جلسه آموزش، تولید و یادسپاری این افعال از طریق یک پس آزمون و یک پس آزمون با تاخیر بررسی شد. نتایج بدست آمده از آزمون آنالیز واریانس نشانگر برتری روش خواندن و درک مفاهیم همراه با تقویت مواد آموزشی هم در یادگیری و هم در یادسپاری افعال ترکیبی نسبت به روش مواد درسی بسامد نگاری شده، بود. همچنین نتایج بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که دانش افعال ترکیبی ارتباطی مستقیم با آزمون خواندن و درک مفاهیم به صورت (cloze) دارد. این تحقیق در پایان به برخی نکات اموزشی پرداخته است.
سید محمد مهدی لطیفی رستمی منصور توکلی
تاثیر آموزش مهارت خود محوری بر روی ارتقاء مهارت شنیداری زبان آموزان هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر در ارتقا مهارت شنیداری زبان آموزان ایرانی بود. در مرحله اول این تحقیق پژوهشگر پس از انجام مصاحبه نود زبان آموز را با استفاده از تست ایلتس انتخاب شدند. برای بررسی عوامل عوامل موثر در ارتقا مهارت شنیداری زبان آموزان ایرانی از دو نوع فیلم ویرایش شده و ویرایش نشده استفاده گردید.برای انجام تحقیق 5 گروه تشکیل شدند: 1 .گروه زبان آموزان ماهر که با فیلم ویرایش نشده آموزش می دیدند. 2. گروه زبان آموزان متوسط که با فیلم ویرایش نشده آموزش می دیدند 3.گروه زبان آموزان ماهر که با فیلم ویرایش شده آموزش می دیدند4. گروه زبان آموزان متوسط که با فیلم ویرایش شده آموزش می دیدند و گروه کنترل. نتایج تحلیل اکتشافی در مرحله اول نشان داد که آموزش خود محوری و فرا شناختی نقش بسیار زیادی در ارتقاء مهارت شنیداری زبان آموزان ایرانی داشته و قدرت فرا شناختی آنان را بالا برده است. همچنین استفاده از فیلم های ویرایش نشده نقش پر رنگی در بالا بردن خود باوری زبان آموزان ایرانی دارد .
بهاره استکی منصور توکلی
هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه ی دانش خودآگاه و دانش ناخودآگاه گرامر دانشجویان سال اول و آخر دانشگاه و تفاوتهای فردی آنها مثل: دانش زبانی، انگیزه و اضطراب بود. به علاوه تفاوت دانشجویان سال اول و آخر از نظر دانش خودآگاه و ناخودآگاه، دانش زبانی، انگیزه و اضطراب بررسی شد. به این منظور نتایج نشان داد که رابطه ا ی مثبت بین دانش زبانی و دانش خود آگاه و ناخود آگاه و رابطه ا ی منفی بین دانش ناخود آگاه واضطراب وجود دارد. . بعلاوه دانشجویان سال اول در مقایسه با دانشجویان سال آخر از انگیزه ی انسجامی بیشتری برخوردار بودند و این در حالی است که تفاوتی بین بقیه ی متغیر ها پیدا نشد. نتایج همچنان نشان داد که هر دو گروه دانش خود آگاه بیشتری داشتند ولی دانش ناخود آگاه آنها از دانش فرا زبانی بیشتر بود این تحقیق نتایجی با کاربرد های آموزشی برای معلمان و تدوین گران برنامه های آموزشی دارد.
رضا قلندری عباس اسلامی راسخ
ترجمه ی استعاره ها همواره یکی از مشکلات عمده در ترجمه بوده است. نظرات متفاوتی درباره ی اینکه چه بخشی از استعاره باید در ترجمه حفظ و منتقل شود ارایه شده است . همیشه صاحب نظران عرصه ی ترجمه بر سر اینکه تصویرسازی استعاره یا معنی آنست که باید در ترجمه حفظ شود اختلاف نظر داشته اند. یکی از موضوعات اصلی عرصه ی ترجمه نیز ترجمه ی استعاره ها بوده است(ریس، 1997 : دبریزنسکا 1998: نیومارک 1988 ). مطالعات تجویزی و توصیفی ترجمه به مشکل استعاره در ترجمه پرداخته اند. برخی صاحب نظران عرصه مطالعات ترجمه راهکارهای متفاوتی برای مشکل استعاره در ترجمه ارایه داده اند. این راهکارها رویکردهای متفاوتی در قبال ترجمه استعاره ها در پیش می گیرند. برخی گونه شناسی و طبقه بندی استعاره را در ترجمه مهم می شمارند و برای انواع مختلف ترجمه رویکردهای متفاوت ارایه داده اند. تحقیق کنونی که مطالعه ای توصیفی درباره ی ترجمه ی استعاره ها می باشد دو هدف عمده دنبال می کند. نخست استعاره بصورت علمی تعریف می شود و سپس به انواع مختلف ترجمه استعاره ها پرداخته می شود و در نهایت چگونگی معادل یابی کاربردی برای استعاره ها مورد بررسی قرار می گیرد. برای محقق کردن هدف اول مدل هنسن (2010) برای خطایابی در ترجمه مورد استفاده قرار می گیردو به خطای ترجمه از منظر نظریه ارتباط نگاهی نو انداخته می شود. در مطالعه ی کنونی خطای ترجمه ی به تلاش شناختی اطلاق می شود که بلامورد است و بی جا برای خواننده یا شنونده تلاش شناختی ایجاد کرده و نتیجه ی خاصی در عوض تلاش شناختی ندارد. در ادامه این تحقیق نحوه ی دستیابی به معدل کاربردی استعاره در تحقیق شرح داده شده است. داده های این مطالعه شامل 903 استعاره می باشد که از ترجمه به انگلیسی کتاب یکی بود یکی نبود اثر محمد علی جمال زاده استخراج شده است. نتایج این تحقیق چگونگی دستیابی به معادل کاربردی برای استعاره ها و نیز درصد خطاها با توجه به مدل خطایابی هنسن (2010) ارایه داده می شود.
پریسا صنعتی کوپایی احمد معین زاده
چکیده ندارد.
احسان رضوانی منوچهر توانگر
چکیده ندارد.
الهام گرامی منصور توکلی
چکیده ندارد.
زهرا سادات محمدزاده سعید کتابی
چکیده ندارد.
شیلا خیرزاده زهره کساییان
چکیده ندارد.
راضیه ربانی یکتا سعید کتابی
چکیده ندارد.
پریسا عبدالرضاپور عباس اسلامی راسخ
چکیده ندارد.
حسین حسین بک جاجرمی سعید کتابی
چکیده ندارد.
سروناز حاتمی منصور توکلی
چکیده ندارد.
امیرحسین حاتم احمد معین زاده
چکیده ندارد.
سارا هاشمی شهرکی منصور توکلی
چکیده ندارد.
علی جهانگرد احمد معین زاده
چکیده ندارد.
امیر روح الامین منوچهر توانگر
چکیده ندارد.
حسن سودمند افشار سعید کتابی
چکیده ندارد.
عباس حداد احمد معین زاده
چکیده ندارد.
سودابه سهیلی منصور توکلی
چکیده ندارد.
شهلا جانقربان سعید کتابی
چکیده ندارد.
رضا عبدی منوچهر تونگر ریزی
چکیده ندارد.
مصطفی مرتضوی منصور توکلی
چکیده ندارد.
حمیده مرزبان زهره کساییان
چکیده ندارد.