نام پژوهشگر: سید حسین فلاح زاده

حیات علمی وفرهنگی شیعیان در دوره معاصر افغانستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1389
  علیجان سعیدی   سید حسین فلاح زاده

رساله حاضر حول محور فعالیت شیعیان در دوران معاصر افغانستان وتاثیر آنها در فرایند تحولات علمی وفرهنگی آن کشور تدوین یافته است . آنچه که از واکاوی وبررسی تحولات صد سال اخیر وتجزیه وتحلیل رویدادها وحوادث بدست می آید ، نشانگر ظلم تاریخی وتبعیض آشکار وپنهان دستگاه قدرت بر علیه اقلیت شیعه می باشد . درتمام ادوار این دوره، دشمنی وتبعیض دربار وبه تبع آن اعضای هیئت دولت وعناصر حاکمیت ، در عر صه های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی وفرهنگی ،باعث فشار شدید بر شیعیان گردید وآنها را در انزوای اجتماعی قرار داد . تجرید شیعیان در بخش علمی وفرهنگی و موانع به وجود آمده ، فرصت برابر رشد وترقی را از آنان سلب کرد و از حیث منزلت، به قعر جدول هرم اجتماعی سقوط کردند و عملا تبدیل به شهروندان درجه دوم گردیدند. با وجود تمام این تنگناها وفضای اختناق وشیعه ستیزی ، شیعیان در عرصه فعالیت های علمی و فرهنگی رشد خوبی داشتند وبه پیشرفت های چشم گیری دست یافتند. در علوم پزشکی وطب جدید جوانان تحصیل کرده شیعه در کلیه مراکز درمانی وبهداشتی حضور داشتند ودر یک مقطع زمانی بیش از چهار هزار پزشک فقط از شیعیان قزلباش مشغول طبابت بودند وحتی اطبای دربار وپزشک مخصوص شاه ، از میان شیعیان انتخاب می شدند. در رشته حقوق علی رغم ممنوعیت تحصیل فرزندان شیعه در این رشته ، حقوق دانان برجسته ظهور کردند. شیعیان همچنین در رشته های تاریخ ، اقتصاد ، ادبیات فارسی وعربی وعلوم پایه به پیشرفت های برجسته دست یافتند وآثاری خوبی نیز خلق کردند.از حیث فرهنگی وآداب ورسوم ، شیعیان دارای عنعنات ورسومات خاص خود می باشند . در حال که بعضی از این سنت ها رسوب یافته دوران کهن و ریشه در دوران باستان دارند ، بسیاری از آنها از ملل دیگر وفرهنگ وسنت های دیگر خصوصا فرهنگ اسلام اخذ شده اند .حیات علمی وفرهنگی، آداب ، سنتها ، رسوم ، شخصیت ها ورجال مطرح در موضوعات فوق وفراز و نشیب تحولات شیعیان در صد سال اخیر به صورت خلاصه در این نوشته، بررسی شده است . روش مطالعاتی در این رساله ، کتابخانه ای بوده ، نگارنده از منظر تجزیه وتحلیل مواد، روش توصیفی وتاریخی را اعمال کرده است وگاه بر حسب نیاز از تحقیقات میدانی نیز استفاده شده است . از آنجا که رساله حاضر اولین کار در باب بررسی حیات علمی وفرهنگی شیعیان افغانستان می باشد، خالی از نقض وکمبود نخواهد بود ، پیشنهاد می شود نویسندگان وپژوهشگران کشور در این باب طرحی جدیدی بیندازند وهر مقطع تاریخی را بصورت جداگانه ومفصل از جهت تحلیل داده های کیفی مورد تمرکز قرار دهند . در این میان دوران عبدالرحمن که خسارات فرهنگی عظیمی را بر شیعیان تحمیل کرد ، کمتر مورد کنکاش تاریخی قرار گرفته از این رو جا دارد که به صورت علمی وروشمند این خسارات مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته وتاثیر بازدارندگی آن در رشد شیعیان بررسی شود.

امام خمینی و احیای تمدن اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  یحیی زینالی   علی رضا واسعی

این نوشتار درپی بررسی این مسأله است که دیدگاه امام خمینی در باره تمدّن اسلامی چه بوده است و از نظر ایشان چگونه می توان تمدّن اسلامی را احیا کرد؟ یکی از عرصه های به شدت مغفول در خصوص امام خمینی، جنب? تمدّن ساز اندیشه های اوست. از دیدگاه امام مسلمانان با طی چهار مرحله به سعادت و عظمت پیشین خود در صدر اسلام، خواهند رسید: اوّل شناخت علل و عوامل انحطاط جهان اسلام، ازقبیل، به فراموشی سپردن آموزه های تمدّن ساز دینی و اشرافی گری، اختلاف امّت، خود باختگی در برابر بیگانگان. دوّم، شناخت و کاربست عوامل نجات جهان اسلام از این رکود و سراشیبی: از قبیل بیداری از خواب غفلت و فراموشی، شناخت خویشتن، خودباوری و اتکا به خود، بهره گیری از آموزه های دینی و مبارزه با استکبار. سوّم کنارگذاشتن خرافات باوحدت وهمدلی و تربیت خویشتن با بهره گیری از آموزه های اسلام ناب، و رهانیدن خود از قید بندهای درونی وبیرونی با زدودن آثار استکبار. چهارم، احیای تمدن اسلامی با تشکیل جمهوریهای آزاد و باشعار نه شرقی ونه غربی. برای رسیدن به این هدف والا و ارزشمند امام خمینی حکومت جمهوری اسلامی ایران را بعنوان نمونه به جهان اسلام ارائه نمود. از دیدگاه امام مشکلات جامعه بشریّت تنها از طریق بازگشت به اسلام ناب محقق خواهد شد. آموزه های ناب اسلامی استرات‍ژیها، اصول سیاست داخلی، خارجی، فرهنگ، اقتصاد، مدیریت تمدّن اسلامی را تشکیل می دهد. امام خمینی ره، در عمل با تأسیس تمدن اسلامی بر اساس آموزه های شیعی در جمهوری اسلامی و عرضه آن به دنیا، زمینه های ظهور منجی موعود عج و فرا رسیدن پایان خوش تاریخ بشریت را زمینه سازی کرد. امام تمام ملّت های مظلوم را دعوت به عدالت خواهی و باز پس گیری حقوق خود از ستمگران می کند. صدور انقلاب به معنی القای تفکّر عدالت خواهی و حق طلبی به ملّت ها است.

بررسی سیر تاریخی نگاه مورخان اهل سنت به حضرت فاطمه (س) از آغاز تا قرن هفتم هجری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1389
  بی بی فاطمه موسوی   سید حسین فلاح زاده

چکیده موضوع این پژوهش «بررسی سیر تاریخی نگاه مورخان اهل سنت به حضرت فاطمه(س) از آغاز تا قرن هفتم هجری» است. در این رساله کوشش شده است تا با جستجو در منابع به پرسش اصلی پژوهش که «سیر تاریخی نگاه مورخان برجسته اهل سنت به حضرت زهرا(س) از آغاز تا قرن هفتم هجری چگونه بوده است؟» پاسخ دهد. از آن جا که تاریخ نگاری اسلامی مانند بسیاری از علوم انسانی متأثر از شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بوده است لذا نگارنده در این پژوهش با توجه به نکته فوق، با این مفروض که «مورخان اهل سنت به جهت گرایشات سیاسی و دینی و تعصب نسبت به خلفای سه گانه در ذکر اخبار مربوط به فاطمه(س) به سانسور و تحریف روی آوردند» به تحقیق می پردازد. با بررسی های انجام شده در این پژوهش، مولف به این نتیجه می رسد که با توجه به عواملی چون، خلافت و حکومت مرکزی، ممنوعیت نقل حدیث، ممنوعیت سفر و مهاجرت صحابه، جعل حدیث، اسرائیلیات و پدیده قصه خوانی که بر جریان تاریخ نگاری اسلامی تأثیر-گذار بوده اند در طول زمان بسیاری از وقایع و حقایق تاریخی دست خوش تغییر قرار گرفته و یا مجال نقل در کتب تاریخی را نیافته اند.از طرفی اهل سنت دارای مبانی اعتقادی خاصی می باشند که بر کتابت حدیث و تاریخ از سوی آنان تأثیر بسیاری داشته و دارد و با توجه به آن مبانی، مورخ اهل سنت به هنگام تألیف سیره فاطمه(س) در صورت تضاد آن اخبار با اصول فکریش و با توجه به میزان تعصبش به پنج روش که عبارتند از انکار، سانسور، تحریف، جعل و توجیه عمل نموده است. کلمات کلیدی: حضرت فاطمه(س)، مورخان اهل سنت، انکار، سانسور، تحریف، جعل، توجیه.

وضعیت سیاسی و اجتماعی شیعیان عراق در دوران حزب بعث 2003-1968م/1347-1382هـ ش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1389
  ابرار حیدری   سید حسین فلاح زاده

پس از کودتاهای متعدد در عراق و نقشی که شیعیان در انقلاب 1920 در برابر تجاوز انگلیس داشتند و بالاخره بوجود آمدن دولتهای مستقل در عراق، در سال 1968 حزب بعث زمام امور را در عراق بدست می گیرد. حزب بعث پیش از آن در اوایل دهه 50 میلادی متولد شد. اندیشه های بیطار و عفلق شالوده اصلی تفکرات و اندیشه حزب بعث را که بشدت قوم گرا و پان عربیسم بود را تشکیل می دهد. ضعف دولتهای عراق و وجود احزاب و جریانات متعدد قوم گرا و کمونیست در عراق به حزب بعث اجازه صعود به قدرت را با دو کودتا فراهم نمود. پیش از آن شیعیان وبدلیل محرومیتهای مداوم ناشی از سیاستهای وضع شده از دوران اشغال عراق، که از صحنه سیاسی عراق دور بودند؛ بتدریج و متأثر از جریانات متعدد، دوره جدیدی را آغاز کردند. تهدیدی که کمونیست و انتشار آن در عراق داشت علما و نخبگان را به تحرک و مقابله واداشت. اندیشه سیاسی در این دوره در میان طلبه های جوان حوزه و دانشجویان متدین، رشد کرد. تأسیس "حزب الدعوه الاسلامیه" در اوایل دهه 60 میلادی برمبنای اندیشه حکومت دینی و نقشی که علمای جوان و اندیشمند و نخبگان جامعه در پیشبرد آن داشتند، نمونه ای از ظهور تفکرات سیاسی – مذهبی در آن دوره است. شیعیان عراق که اغلب درمناطق وسیع و حاصلخیز فرات میانی وجنوب سکونت دارند تاریخ و سابقه تشیعشان متفاوت است. تشیع جنوب و فرات میانی، ریشه ای بسیار کهن دارد و اساسا اسلام شیعی از آغاز ارتباطی تنگاتنگ با عراق داشت. وقایع آغازین در تاریخ تشیع، اغلب در عراق روی می دهد ومنهای یک نسل اقلیت اصحاب پیامبر مانند ابوذر و سلمان و عمار و مقداد، مکه و مدینه شیعه ای نداشت وتشیع در کوفه از زمان امام علی(ع) خود را آشکار ساخت. از این روی قبایل بسیاری مانند عبدقیس و خزاعه، بجیله و همچنین بنی اسد تشیعشان دیر پاست. با این وجود برخی بلکه بسیاری در قرنهای 18 و 19 و بدلایل متعددی به تشیع گرویدند و یکجانشینی و زراعت را پیشه کردند. یکجا نشینی عشایر و اسکان دایمی آنها اگرچه گاها بدلایل سیاسی، توسط عثمانیها برای تضعیف شالوده عشایری صورت پذیرفت؛ ولی سبب گردید تا قبایل در جریان ارتباط با قبایل شیعه و سکونت در مناطق حاصلخیز نهر هندیه در کربلا، به تشیع گرایش نمایند. وجود عتبات مقدس در عراق و ورود مداوم زائران عتبات از جنوب عراق نیز یکی از دلایل عمده تشیع قبایل مناطق جنوبی عراق گردید. حوزه علمیه در نجف نقش قابل ملاحظه ای در تکوین جامعه شیعی عراق ایفا نمود ومبلغان نیز در این دوره سهمی البته باشدت و ضعف، در تشیع قبایل داشتند. دولت جدید بعث، پس از اندک زمانی توانست قدرت خود را با تصفیه بی سابقه رقیبان و مخالفانش و با ایجاد رعب و وحشت در روشهای تصفیه افراد، تحکیم بخشد. شیعیان و بدلایل فراوانی رقیب و مخالف تلقی شدند. تفکر سیاسی شیعی که در میان متفکران و نخبگان شیعه عراق انتشار یافته بود اساسا شالوده حکومت بعث که مبنایی سکولار داشت را هدف قرار می داد. بهمین جهت اندیشه های سیاسی و بتدریج اندیشه و مذهب تشیع دشمن و رقیب حکومت تلقی شد. رژیم بعث با ابزارهای گوناگون و در سه جهت سعی کرد تا جامعه شیعی عراق را که اغلبیت جامعه عربی و مذهبی را در عراق تشکیل می دهند، نابود بلکه استیصال نماید. ابتدا با مطرح کردن مسأله شعوبی و احیای آن و خطری که نسبت به جامعه عربی دارد، آن را به شیعیان نسبت داد و آنان را ضد عرب معرفی کرد. اگرچه گستردگی حرکت قوم گرا در کشورهای عربی بحثهای شعوبی گری را زنده کرد ولی با شتاب فراوان، انقلاب اسلامی در ایران حرکتی مجوسی فارسی بر مبنای شعوبی گری تحلیل شد و سپس میان تشیع و عجم پیوند داده شد. و بدین ترتیب ریشه های عربی شیعیان عراق مورد تردید و بالاخره نفی شد. شیعیان عراق که بسیاری از قبایل اصیل عربی بودند، فارس و اجنبی خوانده شدند و بالاخره وابسته و ستوان پنجم دشمن معرفی شدند. این بحثها زمینه ساز اخراج هزاران بلکه چند میلیون عراقی شیعه و اسقاط تابعیت آنان گردید. مسأله آوارگان و اخراج بی دلیل شیعیان از عراق بی شک در پی استیصال شیعه در عراق قابل ارزیابی است. محدودیتهای اعمال شده بر شیعیان توسط رژیم برای تضعیف پایه های اقتصادی و فکری و فرهنگی آنان بود. تاجران و سرمایه گذاران و ملاکان شیعه، ابتدا با وضع قوانین دست وپاگیر و بالاخره با اخراج و تصفیه بنا بر اسناد و مدارک فراوان، از صحنه حذف شدند. تا آن زمان شیعیان بدلیل دور بودن از موقعیت های سیاسی و پست های دولتی به کارهای اقتصادی و تجاری روی آورده بودند و اتاق بازرگانی بغداد تا آن زمان در اختیار غالبیت شیعه بود. اندیشه و تفکرات شیعی با محدودیتهای اعمال شده بر علیه حوزه ، دستگیری و تعقیب امامان جماعت و وکلای مراجع، جمع آوری کتابهای شیعی و ممنوعیت چاپ و حتی نگهداری کتابهای شیعی و مجازاتهای سنگین اعمال شده در نگهداری این تالیفات و بالاخره انتشار کتابهای موهن و تحقیر مذهب و تغییر تاریخ دور و نزدیک تشبع مانند انقلاب 1920، در کتابهای رسمی رفته رفته تضغیف شد. نابودی حوزه های علمیه بنا بر شواهد و مدارک هدف نهایی رژیم بود. رژیم بصورت بی سابقه ای خود را در مسائل مربوط به حوزه علمیه وارد نمود. بر روند تدریس و دروس ارائه شده نظارت کردو طلبه ها را بشدت محدود و کنترل نمود و بالاخره طلبه ها را که از سربازی معاف بودند به خدمت فرا خواند. مساجد شیعی تعطیل و یا ائمه جماعت توسط رژیم تعیین می شد. عناصری وابسته را به کسوت روحانیت درآورد تا بتوانند علاوه بر کنترل حوزه از درون به اختلافات درون حوزه دامن زده و یا تنش و اختلاف ایجاد نمایند. همچنین از رسیدن وجوهات شرعی به مراجع جلوگیری شد و علما از اظهار نظر در مسائل اجتماعی منع شدند. بنابر آمار و ارقام تعداد طلبه های حوزه علمیه نجف در سال 1991 یعنی 23 سال پس از روی کار آمدن بعث به 800 طلبه تنزل پیدا کرد؛ این در حالی است که تعداد طلبه ها با روی کار آمدن بعث 20 هزار طبه بر آورد می شد. بی تردید با جدا شدن جامعه شیعی از حوزه علمیه و تضعیف آن و مسدود شدن راههای ارتباطی با اندیشه های مذهبی، اندیشه شیعی در عراق نه در گرایش مذهبی صرف بلکه در عمق معرفتی آن بشدت ضعیف گردید. به نابودی کشاندن فرهنگ شیعی اگرچه با تضعیف مراکز قدرت آن مانند حوزه علمیه و اندیشه و منابع تغذیه فکری آن دنبال می شد ولی به موازات آن عشایر شیعه که شالوده نظام اجتماعی و بخش اعظم جامعه عراق را تشکیل می دادند، مورد هدف قرار گرفتند. آداب و رسوم عشایری در عراق ریشه ای کهن دارد و بدلیل ضعف حکومتهای مرکزی، گاه عرف عشایری جایگزین قوانین می شد. رژیم بعث با ایجاد اختلاف و تنش میان عشایر و تقویت برخی عشایر در برابر دیگری، اگرچه عشایر را به عنوان یک گروه ابقا نمود ولی اصول اولیه عشایری مانند اخوت و حمیت و جوانمردی را، هدف قرار داد و انان را در حقیقت وسیله ای برای پیشبرد اهداف رژیم حفظ نمود. مبارزه با شعایر حسینی چه با مبارزه منفی و چه با شیوه های تحقیر و خرافه جلوه دادن شعایر، برگزاری جشنها و تشویق ازدواجها در روزهای عزاداری شیعیان، راهکار دیگر رژیم در مبارزه با فرهنگ تشیع بود. وبالاخره تلاش رژیم برای بی هویت نمودن شیعیان و در تنگنا قرار دادن آنان برای تن دادن به کارهایی که با تفکرات و اندیشه انان نا سازگار و مخالف است. ازجمله عضویت در حزب بعث، مشارکت در جنگ علیه ایران و ارائه گزارشهایی بر علیه همکاران، آشنایان و یا هسایگان برای نجات خویش، مواردی است که به گگسستگی و بی هویتی یک جامعه می انجامد. راهکار سوم رژیم در مبارزه با شیعیان، تصفیه، اعدام و اخراج شیعیان بود. اگرچه غیر از شیعیان مانند کردها و یا در اوایل کمونیستها نیز با همین روشها تصفیه می شدند ولی بنای مبارزه با هریک از این گروهها و یا احزاب مخالفت بود، مسأله ای که در مورد شیعیان هرگز صدق نمی کرد و یا از زاویه ای دیگر رژیم، اساسا تشیع را همردیف مخالفت با خویش قلمداد می کرد. شکنجه ها، اعدامهای دست جمعی و نابودی مناطق مسکونی و بسیاری از دهکده های شیعی، با اسناد و مدارک فراوانی به اثبات رسیده است. می توان سرلوحه این جهت گیری رژیم را در اعدام آیت الله صدر، مرجع و اندیشمند حوزه دانست که در جریان مخالفت با رژیم طی مقدماتی دستگیر و سپس تصفیه شد. این مبارزه همه جانبه رژیم برای نابودی شیعیان عراق با سه رویکرد و عملکرد متفاوت از سوی شیعیان مواجه شد. این سه رویکرد، گاه به موازات همدیگر در حال جریان و شکل گیری بود و هریک اندیشه و راهبرانی داشت. اصلاح وضع موجود ویا رویکرد اصلاحی شیعیان عراق در پی ان بود تا بتواند توسط عناصر معتدل رژیم دست به اصلاحاتی در احقاق برخی حقوق شیعیان نماید. این رویکرد که توسط آیت الله محسن حکیم مرجعیت وقت شیعه دنبال می شد، نمونه های فراوان تاریخی دارد. نامه های مکرر ایشان به بکر و سعی در عدم درگیری با دولت، از نشانه های این تحرک است. رویکرد دیگر،مبارزه و رویارویی با رژیم بشمار می رود. این رویکرد شیعیان از چند منظر قابل ارزیابی است. دشمنی ومبارزه رژیم با تشیع و شیعیان و تعقیب و ترور و شکنجه آنان، راهی جز مبارزه فراروی شیعیان قرار نمی داد. علاوه بر آن اندیشه نوپای حکومت دینی که از اوایل دهه 60 میلادی در میان نخبگان شیعی درحال رشد و نمو بود به صورتی طبیعی شیعیان را در برابر رژیم قرار می داد. و بالاخره پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تأثیرات عمیق آن بر جامعه شیعی عراق چه به لحاظ الگوبرداری از شیوه و روش مبارزه وچه ایمان به اصل مبارزه و براندازی، قابل ارزیابی است. علاوه بر حمایتهای آن از شیعیان عراق در پذیرش و پرورش معارضین. حزب الدعوه سمبل یک جنبش اسلامی شیعی برای براندازی رژیم بعث بود و آیت الله صدر در حوزه نجف نیز نماد این تفکر و راهبرد آن بشمار می آمد. با شهادت زود هنگام ایشان و تا انتفاضه سال 1991م، این رویکرد هیچگاه حالت مردمی و انقلابی بخود نگرفت و توسط چریکیهای نظامی احزاب معارض عراقی دنبال می شد. از آن پس آنچه که در جامعه شیعی عراق دنبال می شد، "تلاش باری حفظ بقا" است. رویکرد سوم شیعیان که به آن پرداخته شده است. اظهار مسالمت، عدم مخالفت و ریارویی مستقیم با رژیم و همراهی با آن نه تنها در میان اقشار جامعه شیعی بلکه در حوزه علمیه نجف با روی آوردن به درس و بحث و عدم دخالت در کلیه مسائل سیاسی و اجتماعی، دنبال شد. اگرچه باتسلیم بظاهر کلیت جامعه شیعی داخل ، هیچکاه این احساس بیگانگی و دشمنی متقابل رژیم و شیعیان از میان نرفت و با اظهار مسالمت انان، رژیم شیعیان را دشمنی خفته می دید؛ وقایع سال 1991صحت گمان رژیم را به اثبات رساند. پس از اقدام نظامی عراق برای اشغال کویت و شکست دولت عراق در تحقق این هدف در پی عکس العمل شدید مجامع بین المللی و محاصره آن و اقدام نظامی علیه عراق که منجر به نابودی زیرساختهای اقتصادی و نظامی عراق گردید؛ شیعیان طی تحرکی وسیع سعی نمودند دولت را ساقط نمایند. این قیام سراسری که به انتفاضه شعبانیه شناخته می شود با انتشار در مناطق کرد نشین 18 استان را ساقط و عملا تنها یک گام تا پیروزی نهایی داشت. ولی این قیام بدلایل گوناگون ناکام ماند. تشتت و ضعف رهبری شیعیان که این حرکت را رهبری و به سرانجام برساند، حمایت قدرتها و کشورهای عربی از رژیم برای سرکوبی این قیام- بگونه ای که ممنوعیت پرواز لغو و اجازه داده شد تا بالگردها برای بمباران مناطق انتفاضه به پرواز در ایند- و بالاخره وحشیگری رژیم در سرکوبی و مواجهه با این قیام ؛ برخی از مهمترین دلایل ناکامی شیعیان در انتفاضه شعبانیه است. این ناکامی عواقب و پیامدهایی را بدنبال داشت که در بیان وضعیت سیاسی و اجتماعی شیعیان در این دوره و تا سقوط رژیم به آن پرداخته شده است. اظهار وافشای دشمنی رژیم نسبت به شیعیان یکی از این پیامدها است. رژیم علنا و در روزنامه های رسمی وابسته به دولت و همچنین سخنان مقامات رده بالای دولتی از جمله شخص صدام حسین، شیعیان را دشمن خویش معرفی کرد. بهمین جهت اگرچه کل جامعه عراق به دلیل محاصره اقتصادی اعمال شده نسبت به عراق، دچار مضیقه بودند ولی شیعیان سهم بالایی را داشتند. منافذ حیات اقتصادی پس از تخریب کامل بنیه های اقتصادی شیعیان مانند تخریب مناطق زراعی و قطع میلیونها نخل، در اختیار رژیم قرار داشت. شهرهای شیعه نشین بویژه نجف و کربلا کاملا جنگزده و تخریب می شد و مساجد، حسینیه ها و کتابخانه ها به آتش کشیده می شد. این اقدامات تا جاییی پیش رفت که رژیم برای مهار مبارزات شیعی دست به خشکاندن منطقه وسیع هور جنوب، زد. رژیم با بنای سدهای متعدد و انحراف مسیر فرات، منطقه مسکونی 850 هزار از ساکنان شیعه هور جنوب را به نابودی کشاند. به موازات این اقدامات پس از انتفاضه، موج غیر قابل تصوری از اسلام خواهی، شیعیان عراق را در بر گرفت. زیارت مراقد بصورت عجیبی با حضور میلیونی زائران مواجه گردید که البته این تغییرات ریشه ها و دلایلی دارد که در رساله به آن پرداخته شده است. شکسته شدن هیبت و ترس از رژیم در میان شیعیان، تمایل رژیم به اظهار و تقویت مظاهر اسلامی برای جذب ملتهای اسلامی و ترس از قیامی دیگر توسط شیعیان عراق و بالاخره ظهور ایت الله محمد صدر و اقامه نماز جمعه از جمله این دلایل است. اقامه نماز جمعه در عراق از زوایای متعدد قابل ارزیابی است. حضور چشمگیر نمازگزاران و توجه به مسائل اجتماعی در خطبه های نماز از جمله پیامدهای آنست. با این وجود این حضور در جامعه عراق وحدت و هماهنگی نداشت و باعث تشتت و اختلاف در جامعه شیعی گردید. حمایت رژیم از اقدامات آیت الله محمد صدر، انتقاد وی از مراجع نجف و اتهام ایشان به همدستی با رژیم از سوی مخالفان به این اختلافات دامن می زد. در این سوی معارضین و پس از شکست انتفاضه به صراحت عجز و ناتوانی خود را در اسقاط رژیم اعلام می داشتند. احزاب معارض یکی از دلایل عمده سرنگونی رژیم را ترس کشورهای غربی و عربی از بنیادگران شیعی قلمداد کردند. از این روی آنان سعی کردند تا با هرچه نزدیک شدن به آنها، مقدمات اسقاط رژیم را فراهم سازند. در پی اقدام ایلات متحده برای اسقاط رژیم بعث شیعیان فتوایی در نبرد با اشغال عراق، همانند 1920 نداشتند و یا حداقل مردم را برای دفاع از عراق بسیج نکردند و شیعیان معارض وصف "خیانت" و "همکاری با اشغالگران بلاد اسلامی" را در میان ملتهای مسلمان در برابر بقای رژیم بعث بر سر قدرت بجان خریدند. حکایت ضعف و تشتت شیعیان عراق که بطور عمده ناشی از سیاستهای رژیم بعث بود، با سقوط رژیم بعث پایان نپذیرفت و آثار آن در حیات سیاسی و اجتماعی شیعیان قابل پی گیری است. شاید مقایسه ای میان وضعیت شیعیان در دهه 60 میلادی با دهه 2000 میلادی حقایق شگفتی را در برابر محققان روشن سازد. علاوه بر بررسی تاثیرات اجتماعی سیاستهای رژیم بر جامعه شیعی عراق نیز بحثی است که کمتر به آن پرداخته شده است اگرچه بسیاری از وقایع این دوره مانند مساله هور و انتفاضه و نماز جمعه جای موشکافی و بحثهای تخصصی دارد. ولی آنچه که هدف این رساله بود بیانی روشن از وضعیت سیاسی و اجتماعی شیعیان این دوره و اثبات این فرضیه است که پایه های فکری، فرهنگی و سیاسی شیعیان در پی اقدامات رژیم برای نابودی و استیصال آنان، بشدت آسیب دیده و تضعیف شد.

اندیشه تاریخی علامه محمد حسین طباطبایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1389
  حسن احمدیان دلاویز   محسن الویری

چکیده عنوان رساله حاضر اندیشه تاریخی علامه محمد حسین طباطبایی است، ایش ان در تفسیر شریف المیزان از منابع متعدد و تاریخی در بخشهای مختلف، استفاده کرده است . مرحوم علامه تاریخ را دارای اهمیت و ضرروت دانسته است گرچه در ضمن توضیحاتی برای تاریخ عوامل فساد نیز قائل شده اند. مباحث مربوط به اهمیت و ضرورت تاریخ در تفسیر شریف المیزان به چهار قسم تقسیم می شود: - استشهاد به تاریخ برای اثبات ادعای خویش - استشهاد به تاریخ برای رد نظرات دیگران - برخی وقایع تاریخی را از مسلمات تاریخی دانستن - اطلاع از تاریخ برای آگاهی از احوال گذشتگان علامه (ره) در تفسیر شریف المیزان از منابع متنوعی بهره برده است منابع مورد استفاده علامه در مطالب تاریخی به چند دسته تقسیم می شود: منابع تفسیری همچون تقسیر قمی، الدر المنثور، عیاشی، مجمع البیان. منابع روایی از قبیل، اصول کافی، بحار، سنن، ابی داوود، صحیح بخاری. منابع تاریخی مانند سیره ابن اسحاق، المغازی النبویه زهری، سیره ابن هشام تراجم عمومی همانند اخبار العلما باخبار الحکما، الاستیعاب فی معرفه الاصحاب و منابعی دیگر از قبیل رسایل اخوان الصفا با ملاحظه و بررسی منابع مورد استفاده ایشان در تفسیر بر معتبر بودن آن ها صحه گذاشته می شود ایشان در چگونگی سنجش داده های تاریخی چهار روش مقایسه داده ها و روایات تاریخی، نقد متنی، نقد عقلی و نقد رجالی را در پیش می گیرد و همچنین در شیوه تاریخ نگاری شیوه های مختلف را بکار می بندد که عبارت اند از: نقل روایت به همان شکل که در منابع مورد مراجعه آمده، مباحث تاریخی ارائه شده بدون ذکر سند، اخذ مشترکات، به شهادت گرفتن آگاهی مخاطب، بیان آیات عهدین برای مقایسه آن ها با آیات قرآن یا رد کردن آ نها ... همین طور به سنن الهی، تاریخی بصورت مفصل تری اشاره نموده و با بیان تعداد زیادی از آنها، پاسخ بسیاری از سوالات و شبهات در این زمینه را ارائه داده است که در این بین، سنتهای زیادی را مانند استدراج، ابتلاء و امتحان، سنت هدایت، حق و باطل، سنت تغییر، اوضاع اقوام، سنت الهی درباره افراد متقی و اسباب و مسببات و ... مورد بررسی قرار می دهد. ایشان برای سنن الهی، سه ویژگی در نظر می گیرد: 1. عدم اختصاص به گروه خاص 2. جاری بودن سنت براساس علم 3. عدم تغییر و تحول پذیری. ایشان با توجه به برخی آیات برای تاریخ، غایت و حیات قائل است و پای ان حیات بشری را مصادف با ظهور حضرت مهدی و تشکیل یک جامعه ایده آل و آرمان گرا می داند و معتقد است یگانه دین و آیینی که بر گیتی سایه می افکند اسلام خواهد بود.

فرقه شناسی غلو تا نیمه قرن دوم هجری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  مجید احمدی کچایی   نعمت الله صفری فروشانی

چکیده این پژوهش به پدیده غلو خواهد پرداخت. این جریان همراه با ورود افکار گوناگون به جهان اسلام و همراه شدن آن با دنیاطلبی عده ای فرصت طلب در جهان اسلام شکل گرفت. محدوده این پژوهش به شهر کوفه از سال تأسیس آن (17هـ) تا نیمه قرن دوم هجری (150هـ) باز می گردد. به طور یقین بسیاری از جریان‏های غالیانه در طی همین سالها و در این شهر شکل گرفت و گسترش پیدا کرد. و بعد از مدتی کوتاه توانست به دیگر بلاد اسلامی رخنه کند. این پژوهش بدان جهت ضرورت دارد که عده ای درصدد پیوند بین جریان‏های غالیانه با مکتب تشیع بوده اند و این دو را یکی دانسته اند. یا حداقل غلو را محصول اندیشه های شیعی برشمرده اند.به همین دلیل لازم دیده شد تا پژوهشی مستقل در این زمینه انجام بپذیرد تا غیرعلمی بودن این گمانه زنی ها ثابت شود. به طوری که در این تحقیق خواهد آمد، بیشترین درگیری با جریان غلو توسط ائمه هدی? و اصحاب ایشان سازماندهی شده است. گرچه غالیان به هر نحو ممکن درصدد سوء استفاده از محبوبیت اهل بیت پیامبر اکرم? در جهت فریب احساسات مردم بوده اند، اما ائمه? با ردّ هرگونه انتساب ایشان به خود و پرهیز اصحاب از هم نشینی با ایشان، موجبات طرد غالیان را فراهم کردند. ایده اصلی ما در این تحقیق تفکیک اندیشه شیعی از گرایش های غالیانه می باشد، که اولی نتیجه آموزه های مکتب اهل بیت? ودومی بازخورد اندیشه های وارداتی و دنیاطلبی عده ای فرصت طلب بوده است همچنین بعد از مفهوم شناسی به جریان‏های شیعی کوفه پرداخته خواهد شد، تا حدود و ثغور آن با جریان‏های غالیانه تبیین شود. همچنین به چگونگی تأثیر و تأثر و زایش این گروه ها توجه شده است. حاصل بحث ما در این پژوهش چنین خواهد بود که بین اندیشه های تشیع و گمانه زنی های غالیان تفاوتی بنیادین وجود دارد. و به هیچ وجه میان این دو پیوندی نمی باشد. کلید واژه ها: غلو – غالیان – اهل بیت? - کوفه – جریان شناسی

تاثیر فرهنگ ایرانی و آموزه های شیعی در مراسم و مواسم آل بویه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  احمد فلاح زا ده   محسن الویری

چکیده آل بویه سلسله ای شیعی بود که ما بین سالهای 321 تا 447 قمری بخش عمده ای از قلمروی عباسیان را به زیر فرمان خود در آورد. این سلسله با توجه به خاستگاه و نیز شوقی که به برپایی شکوه ساسانی از خود نشان می دادند، می رفتند تا آیین های ایرانی را در سراسر حیطه حکمرانی خود، احیاء کرده و حتی المقدور حکومت خود را به فرمانروایی ایران باستان شبیه سازند. علاوه بر آیین های ایرانی، بنی بویه از آنجا که خود شیعه مذهب بوده و در سایه حکومتی شیعی (علویان طبرستان) رشد یافته بودند، با تسلط بر پایتخت عباسیان و برای نشر تشیع و نیز مبارزه فرهنگی با دستگاه خلافت سنی عباسی، اقدام به برپایی آیین های شیعی نیز نمودند. بدین سان این رساله بر آن است، تا تأثیر فرهنگ ایرانی و آموزه های شیعی را در آیین های آل بویه بررسی کند. گفتنی است روش این مطالعه، تحقیقی، تاریخی - تطبیقی و مبتنی بر تحلیل محتوی است. و از کلید واژگان، مراسم، مواسم، شیعه، فرهنگ، و آل بویه سود می جوید. در این پایان نامه از قاعده ای به نام هژمونی استفاده شده است تا پیوندی بین فرهنگ و دین و آیین ها برقرار نماید. . در این رساله، عواملی چون نمادهای تمدنی، جامعه اثر گذار ایرانی و سلطه آل بویه عوامل تأثیر گذار فرهنگ ایرانی و سلطه این خاندان شیعه مذهب و قدرت اقناع تشیع نیز عوامل شیعی موثر در آیین های آل بویه دانسته شده اند. در این نوشتار کوشیده شده مناسبت فرهنگ ایرانی و آموزه های شیعی، در مراسم و مواسم آل بویه را به دست دهد.

سیاست های خلافت اموی در برگزاری حج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  احمد عالمی فرد   سید حسین فلاح زاده

پژوهش حاضر، با ارائه چهار فصل، در صدد پاسخ به چگونگی رویکرد و سیاست دولتمردان اموی در مواجهه با حج می باشد که در فصل اول اهمیت حج به عنوان یکی از شعائر الهی در ادوار تاریخی، عصر نبوی(ص) و خلفا، از سه منظر قرآن، روایت و تاریخ مطرح و مشخص شد که حج علاوه بر اهمیت و جایگاه رفیعش، از ارکان دین، جامع اَعمال عبادی و مظهر اصول اعتقادی است که از جمله رسالت مهمه اش، زعامت امت به رهبری ولایت می باشد. در فصل دوم، رساله حاضر در صدد معرفی امویان، از بُعد تشکیلاتی و سیاست های کلی نظام، با تکیه بر مذهب اعتقادی ایشان و چگونگی تسرّی و اشاعه آن در برخورد با مفاهیم و ارزش های دینی و شعائر بلند اسلامی از جمله حج می باشد. فصل سوم نیز، با بازگویی گزارش های تاریخی از رخدادها و حوادث داخلی و خارجی که از لوازم و اقتضائات حاکم بر هر حکومت می باشد، در مقام بیان توجهات خاص حکام اموی به مقوله حج و استمرار حضور در این فضای سراسر عبادی و سیاسی، در راستای هویت و مشروعیت بخشی به حکومت، می باشد. فصل چهارم با اتکاء بر نظریه ماکس وبر، با بیان دو مرحله قبل و بعد از دستیابی به قدرت، به اهمیت حج و نحوه تأثیر گذاری آن، در ثبات و تحکیم قدرت حاکم پرداخته و در ادامه به این نتیجه می رسد که امویان با بهره مندی از مذهب عثمانی و ترویج آن، از طریق عقیده به جبر در مرحله ثبوت، و با استفاده از مفاهیم دینی و تلقّی ابزار انگارانه از آن و همچنین اِعمال سیاست های مزورانه در بُعد اصلاح، توسعه و عمران، به ویژه در امکنه مقدسه مربوط به حج، در مرحله اثبات؛ به تثبیت و تحکیم قدرت در لوای مشروعیت، دست یازیدند که این مشروعیت حاصله، با تهی شدن مفاهیم اسلامی از اسلامیت و بروز نارضایتی عمومی، دچار بحران گردید. تحقیق حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر تحقیق کتابخانه ای و استفاده از منابع اصیل تاریخی صورت گرفته است.

بررسی سیره آموزشی پیامبر اسلام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  سید یوسفعلی موسوی   سید حسین فلاح زاده

چکیده آموزش عمری به درازای عمر جامعه بشری دارد و انسان ها برای انتقال تجربیات و اندوخته های معرفتی خود به دیگران نیاز به آموزش داشته اند، به همین دلیل، با روش های اشاره، نقاشی، گفتار و نوشتار به آموزش می پرداخته اند، جوامع و دولت های متمدن دارای روش های آموزشی مخصوص خود بوده اند که تقریباً از سیستم یکسانی برخوردار بوده اند. در میان جوامع بشری، پیامبران به ویژه پیامبر اسلام به عنوان آموزگاران الهی دارای اهمیت خاصی هستند. به همین دلیل، بررسی سیره و روش آموزشی ایشان مفید و ضروری می نماید. موضوع این اصلی این پژوهش «بررسی سیره آموزشی پیامبر اسلام(ص)» می باشد. سوال اصلی که در این باره مطرح شده این است که آموزش در سیر رسول خدا(ص) چه جایگاهی داشته و سیره آموزشی آن حضرت دارای چه ویژگی های است؟ فرضیه پیشنهادی ما این است که حضرت محمد(ص) به عنوان پیامبر الهی و خاتم آنان اهتمام گسترده به امور آموزش داشته و سیره آموزشی ایشان دارای اهداف، شیوه و قلمرو ویژه بوده است. برای پاسخ به این پرسش؛ پژوهش حاضر در چهار فصل به بحث پرداخته است: فصل اول: جایگاه و تاریخچه آموزش در تمدن ها و ادیان گذشته. در این فصل آموزش در تمدن های چین، هند، ایران، یونان، روم، مصر و عربستان عصر جاهلی و در ادیان (زرتشت، یهود، مسیحیت و قرآن) پرداخته است. در فصل دوم جایگاه علم، معلم و متعلم و نیز اهداف آموزشی پیامبر(ص) بررسی گردیده است. در فصل سوم روش ها و قالب های آموزشی در سیره پیامبر(ص) مطرح گردیده است و در نهایت در فصل چهارم گستره و قلمرو آموزش پیامبر(ص) و تجهیزات آموزشی ایشان مورد بحث قرار گرفته است. و در پایان چنین استنباط می گردد که پیامبر(ص) دارای سیره آموزشی خاصی بوده ضمن اهمیت دادن به آموزش از اهداف، روش و چارچوب برخوردار بوده است و آموزش های او دارای گستره وسیع بوده و از تجهیزات آموزشی نیز بهره برده اند. واژگان کلیدی: سیره، پیامبر اسلام، آموزش، تمدن، روش ، مخاطبان، تاریخچه آموزش و...

مراسم حج در دوره اول عباسیان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  عباس موحدی نیا   سید حسین فلاح زاده

مراسم حج از جمله مراسمی است که در اسلام اهمیت بسیاری دارد، اسلام آنرا سازماندهی نهایی نمود و احکام و دستورات ویژه ای برای آن در مقام اجرا قرار داده است. مسلمانان چه در زمان رسول خدا (صلی الله علیه آله) و چه پس از آن اهتمام ویژه ای به آن داشته اند.تاکید امامان معصوم در طول تاریخ به این بوده که از عظمت حج کاسته نشود. و بر این اساس حج در دوره خلفا هم همواره مورد توجه بوده است.همین طور در دوره عباسیان توجه و عنایت وی‍ژه ای به این امر بوده است .لذا خلفای عباسی خودشان بارها به سفر آمده بودند و از نزدیک شاهد حج گزاری مردم و مشکلات حجاج بودند و سعی بر رفع آنها داشتند. و همچنین عباسیان به تحول و توسعه و تعمیر راههای مواصلاتی، تامین شرب حجاج و وسعت ابنیه و مساجد و مکه و تعیین امیر الحاج مبادرت می ورزیدند. موضوع این رساله مراسم حج در دوره اول عباسیان است سئوال اصلی این پژوهش چنین است: « سیاست عباسیان نسبت به برگزاری مراسم حج در دوره ی اول چگونه بوده است؟ در پاسخ آن این فرضیه مطرح شده است: « خلفای بنی عباس نهایت تلاش خود را جهت بهره گیری از حج در راستای تحکیم خلافت داشته اند» جهت بررسی این سئوال و فرضیه فصولی چند در نظر گرفته شده است.» این رساله شامل کلیات (طرح تحقیق) و سه فصل است. فصل اول آن به جایگاه حج در دوره پیش از خلافت عباسیان می پردازد. فصل دوم آن به کارگزاران و امیرالحاج ها و خدمات آنها و سیاست عباسیان در مراسم حج در دوره اول عباسی اختصاص دارد فصل سوم وضعیت شیعیان و خوارج را نسبت به حج در عصر اول عباسی مورد بررسی قرار داده است.

نقش عبدالله بن عباس در تحولات عصر خلفا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1392
  حسین حمزه   سید حسین فلاح زاده

چکیده عنوان پایان نامه حاضر نقش عبدالله بن عباس در دوران خلفا وامیر المومنین علی علیه السلام بوده است . جهت بررسی موضوع، سوال اصلی این رساله به این شرح می باشد : موضعگیری عبدالله بن عباس در دوران خلفای نخستین و امیرالمومنین(ع) چگونه بوده است؟ فرضیه: عبدالله بن عباس در تمامی دوران حیاتش و حوادث روزگار در راه پشتیبانی و حمایت از ولایت امیرالمونین (ع) از هیچ کوششی فرو گذاری نکرده است. جهت بررسی فرضیه ، فصول زیر درنظر گرفته شد: فصل اول: عبدالله بن عباس در عصر رسول خدا(ص) وجایگاه او در روایات شیعه و اهل تسنن.فصل دوم: عبدالله بن عباس در دوران سه خلیفه نخستین.فصل سوم: عبدالله بن عباس در دوران خلافت امیرالمومنین(ع). فصل چهارم: عبدالله بن عباس بعداز امیرالمومنین(ع) تا پایان حیات. لازم به ذکر است که آوردن این فصل در رساله برای اثبات فرضیه ضروری بوده و نیاز به بررسی میباشد هر چند عنوان رساله آن را شامل نمی شود. از مجموع مباحث مطرح شده درفصول مختلف می توان به این نتیجه گیری رسیدکه عبدالله بن عباس که از زمره یاران رسول خدا بوده و در علوم گوناگون بخصوص علوم قرآن و تفسیر از سرآمدان اصحاب رسول خدا بشمار می آمده است، به گونه ای که شیعه و سنی بر بزرگی و عظمت وی اقرار دارند و در طول زندگانی خود مرجع و مآوی فکری مسلمانان بوده و در تمامی وقایع زمان خلفاء و امیرالمومنین علیه السلام با آنها به مشورت نشسته و خلفای سه گانه نخستین را در مواقع حساس یاری میداده ، اما این بدین معنا نیست که از نظر فکری به خلفای سه گانه نزدیک بوده و آنها را تائید کرده باشد بلکه در جاهای مختلف از حمایت کردن از ولایت امیرالمومنین علیه السلام کوتاهی ننموده و تا پایان عمر از نظریه ولایت طرفداری نموده و تعامل نمودن او با خلفا ، صرفا در جهت مصلحت و حفظ مصالح مسلمین می باشد. واژگان کلیدی: عبدالله بن عباس،رسول خدا(ص) ، خلفا، امیرالمومنین(ع)، مصلحت اندیشی

تاریخ اجتماعی شیعیان در دوره تیموریان با تأکید بر آداب و رسوم ، ادبیات و مشاغل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1390
  مهدی یکه خانی   محسن الویری

تاریخ اجتماعی به عنوان شاخه ای نو از مطالعات تاریخی و نوعی فهم از تاریخ در مقام تحلیل و تبیین حوادث به گرایش های فکری، ویژگیهای اخلاقی، سبک و سیاق زندگی عامه، شهرنشینی، تمدن، خانواده، اقشار مختلف اجتماعی، مشاغل و حرف، ارتباطات و تعاملات فرهنگی- اجتماعی -اقتصادی، سیاحت و بازرگانی، کشاورزی، کوچ نشینی و ... به عنوان عوامل اثر گذار بر روند حوادث تکیه می کند. این پایان نامه با تکیه بر سه محور آداب و رسوم ، ادبیات و مشاغل بر آن است تا با ارائه گزارش از زندگی اجتماعی شیعیان در قلمرو تیموریان که از جهت مکانی شامل تمامی مناطقی که تیموریان بر آن تسلط داشتند و از جهت زمانی در قرن نهم و کمی قبل و بعد از آن می باشد نقش شیعیان را در تحولات تاریخی مهمی همچون روی کار آمدن صفویه و رسمی شدن مذهب تشیع در سرتاسر ایران از آن جهت که نیازمند بستر مناسب اجتماعی در ایران می باشد نشان دهد. بنابر این پرسش اصلی این تحقیق عبارت است از این که وضعیت اجتماعی شیعیان در دوره تیموریان چگونه بوده است؟ برای دست یافتن به پاسخ این پرسش از روش سندپژوهی بهره گرفته شده است و با استفاده از تکنیکهای متعارف تاریخ پژوهی و استخراج داده ها و سنجش آنها بهره گرفته شد. نتایج این پایان نامه حکایت گر آن است که شیعیان در این دوره با جمعیتی قابل ملاحظه درسرتاسر ایران در قالب گروه های متنوع و تأثیرگذاری مانند حاکمان، عالمان، اقشار فرودست اجتماعی مانند دزدان، گدایان و فواحش و دسته های فکری و سیاسی مانند سادات، دراویش و جوانمردان در حیات ونشاط اجتماعی تشیع نقش دارند. اجرای آزادانه آداب و رسوم اجتماعی و مذهبی توسط شیعیان و گسترش نمادهای تشیع در دوره تیموریان حکایت از پویایی و قدرت اجتماعی شیعیان در ایران دارد .ازسوی دیگر ادبیات مذهبی شیعیان در این دوره به طور قابل ملاحظه ای رشد کرد به گونه ای که ادیبان و شاعران پارسی گوی شیعی مذهب و حتّی غیر شیعی در گسترش مضامین شیعی نقش ایفا نمودند و سرانجام حضور شیعیان در دوره تیموریان در مشاغل گوناگون همچون مشاغل کشاورزی ، صنعتی ، تجاری ، دولتی و اداری ، هنری و غیره علاوه بر وضعیت اقتصادی ایشان ، جایگاه و ظرفیت اجتماعی ایشان را آشکار می نماید.

نقش زنان در جنگهای صدر اسلام تا آغاز امویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1391
  بتول مدنی دهخوارقانی   سید حسین فلاح زاده

موضوع این رساله بررسی نقش زنان مسلمان در جنگهای صدر اسلام است. جهت بررسی این موضوع سوال اصلی به این شکل طرح گردید: نقش زنان در جنگهای صدر اسلام تا آغاز امویان چه بوده است؟ جهت بررسی سوال اصلی، فصولی چند در نظر گرفته شد. از آنجایی که بررسی موضوع رساله نیازمند نگاهی اجمالی به جایگاه و موقعیت زنان در جاهلیت، جایگاه و منزلت زن در اندیشه ی اسلامی می باشد، در آغاز به این مهم پرداخته، سپس نقش زنان مسلمان در جنگهای زمان پیامبر?، در سه بخش اساسی رزمی، غیر رزمی و بعد از جنگ، مورد بررسی قرار گرفته است. حضور زنان در جنگهای عصر نبوی در زمینه-هایی چون رزم، تهیه و آماده سازی آلات رزم، درمان مجروحان، آب رسانی، تهیه ی آذوقه، حمل مجروحان و شهدا، کمک نقدی، اطلاع رسانی، صبر وبردباری، هم دردی با پیامبر? و ...، مورد بررسی قرار گرفته است. عصر ابوبکر شاهد نقش مثبت زنی چون آزاد در قتل اسود و نقش منفی زنی چون سجّاح در ادعای نبوت و جان بازی زنی چون ام عماره در قتل مسیلمه ی کذاب و ... است. نقش زنان مسلمان در بعد رزمی، سیاهی لشگر، درمان مجروحان و خاک سپاری شهدا، از مباحث مهم عصر عمر می باشد. عصر عثمان شاهد نقش زن عثمان در توصیه به مشورت با علی?، سعی وی در پیش گیری از قتل عثمان و نقش عایشه در تحریک مردم بر قتل عثمان است. مهمترین مباحث عصر امیرالمومنین ?، نقش عایشه در جنگ افروزی، نقش ام سلمه در بازداشتن عایشه از جنگ، خطابه های آتشین زنانی چون ام الخیربارقیه، بکاره ی هلالیه و ...،شهادت و اسارت تنی چند از زنان شیعه است. در انتها نتیجه ای که گرفته شد، گویای حضور و نقش آفرینی همه جانبه بانوان مسلمان صدر اسلام در بسیاری از صحنه های جنگ و بعد از جنگ در سنین مختلف و در همه زمینه های مورد نیاز می باشد.

نگرش به مهدویت در عصر صفویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1391
  محمد جواد صداقت   سید حسین فلاح زاده

یکی از آموزه های اساسی در مذهب تشیع آموزه مهدویت می باشد که با توجه به رسمی شدن مذهب تشیع در عصر صفوی تأثیر و تأثرات مختلفی را در جامعه شیعی عصر صفوی باعث گردیده است. بررسی مسائل مختلف درباره مهدویت مبنای پژوهش حاضر گردیده است تا مشخص کند طبقات مختلف جامعه اعمّ از پادشاهان، عالمان دینی و مردم در عصر صفویه چه نگرشی نسبت به مسأله مهدویت موجود در تشیع داشته اند. در این پژوهش پس از معرفی دوران صفویه، آموزه مهدویت در تشیع و مسائل مرتبط با آن مورد تحقیق قرار گرفته است. نگرش پادشاهان صفوی و استفاده آنها از مسأله مهدویت، نگرش عالمان شیعی مذهب و تحقیقات علمی آنها در زمینه مهدویت و در نهایت نگرش مردم جامعه عصر صفوی نسبت به آموزه مهدویت از مسائل اصلی مورد بررسی این تحقیق می باشد. پادشاهان صفوی در طول حکومت خود سعی می کردند با استفاده از مفهوم نیابت که سابقه زیادی در تشیع داشته است بخشی از مشروعیت خود را به این موضوع مرتبط کرده و در مقاطع مختلف ارتباط خود با امام عصر(عج) را به انواع مختلفی گوشزد می کنند. در این دوران علما نیز با گسترده تر کردن محدوده نیابت مسائلی همچون برپایی نماز جمعه، پرداخت خراج، اجرای حدود و... را جزء مسئولیت های اصلی فقیه قلمداد کرده و کتب مختلفی را نیز در این زمینه به نگارش درآوردند که مبنای تفکرات بعدی در بین عالمان و عقاید شیعیان گردید، از طرفی اکثریت مردم ایران نیز با پذیرش مذهب رسمی تشیع تأثیرات مختلفی را از نوع عقاید موجود در جامعه که توسط دو نهاد حکومت و مذهب ارائه می گشت پذیرا شدند

حج در دوره صفویه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1392
  معصومه کامگار   حسن زندیه

چکیده منشأ بسیاری از تحولات مهم در جامعه اسلامی از صدر اسلام، دین و ارکان آن بوده است. یکی از این ارکان در اسلام فریضه حج است که هدف آن، توحید، اتحاد و وحدت مسلمانان بوده و توانسته بر جامعه و مسائل آن تأثیر بگذارد و همچنین از آن تأثیر بپذیرد. حج گزاری ایرانیان شیعی مذهب در دوره صفوی و دشواری ها و موانع حجاج ایرانی در پرتو مناسبات بین دو دولت صفوی- عثمانی، با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی، مورد بررسی این پژوهش است. در این رساله پژوهشگر می کوشد درباره حج گزاری در دوره صفویه به پرسشهای زیر پاسخ دهد: 1. با عنایت به استقرار حرمین شریفین در قلمرو حکومتی سنی مذهب عثمانی، حج گزاری ایرانیان شیعی در دوره صفوی، با چه موانع و مشکلاتی همراه بوده وچگونه برگزار می شد؟ 2. مناسبات دوستانه و خصمانه ایران و عثمانی، چه تأثیری بر حج گزاری ایرانیان داشت؟ 3. فراز و فرود حکومت صفویان، در مراحل تکوین، تحکیم و اضمحلال، چه پیوندی با موضوع حج و حج گزاری ایرانیان داشت؟ 4. بررسی کم و کیف فریضه حج، در پرتو مناسبات ایران و عثمانی و اینکه آیا مناقشات فی مابین دو دولت اسلامی بر موضوع حج تأثیرگذار بوده یا اساساً فریضه حج ورای کشمکش های سیاسی و مذهبی لحاظ می شده است؟ در دوره صفویه، سرزمین مکه تحت سیطره عثمانیان سنی مذهب بود و ایرانیان شیعی برآن تسلطی نداشتند؛ ایرانیان هر ساله برای رفتن به حجاز و انجام این فریضه دینی، می بایست از خاک عثمانی عبور کرده، تا به سرزمین مکه برسند؛ با توجه به مسائل سیاسی، فرهنگی- مذهبی، امنیتی و اقتصادی، که بین دولت عثمانی و صفوی بود؛ انجام حج توسط ایرانیان شیعی، همواره با دشواریهایی مواجه بوده و در گرو روابط سیاسی دو کشور رقم می خورد. هرگاه، حسن روابط بین دولتین بود؛ سفرحج و برگزاری آن، نسبتاً خوب و با دشواری های کمتری همراه بود؛ اما با بحرانی شدن روابط و به تبع آن، سفر حج ایرانیان با خطرها و دشواری های بسیاری روبرو می شد. گاهی نیز از سوی دولتین، حج ایرانیان از مسیر بصره ممنوع شده و سالها به تأخیر می افتاد. بخشی از مشکلات حج این دوره به اعراب بدوی و راهزنان طول مسیر برمی گشت؛ آنان مشکلات و دشواری های فراوانی را برای حجاج ایجاد می کردند؛ وجود این قبایل بدوی در مسیر بصره، مهمترین دغدغه ایرانیان بود.

سیره اقتصادی امیرالمومنین علی علیه السلام در تولید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  مصطفی کریمی   سید حسین فلاح زاده

مسئله تولید از مسائل بسیار مهم اقتصادی است که در سخنان و سیره عملی امام علیعلیه السلام به آن توجه شده است. در این پایان نامه سعی شده با تحقیقی بین رشته ای (تاریخ واقتصاد) ، موضوع تولید با توجه به مولفه های اقتصادی آن ، در سخن و سیره اقتصادی امام علیعلیه السلام مورد بررسی قرار گیرد و با تحلیلی مناسب، به اصول ، روش و سیره اقتصادی آن حضرت در تولید دست یافته و این بخش از نظام اقتصادی اسلام را به صورت شفاف تر بیان نمود. مهمترین مولفه های تولید که در سخنان امام علیعلیه السلام مورد بررسی قرار گرفته عبارتند از : انگیزه و هدف از تولید ، عوامل تولید (منابع طبیعی ، منابع انسانی و کار ، سرمایه ، مدیریت )، روش های تولید ، انواع تولید ، جایگاه تولید در مبانی اعتقادی واخلاقی و وظایف حکومت اسلامی نسبت به بخش تولید. همچنین اقدامات و فعالیت های عملی آن حضرت در کار و تولید اقتصادی ، ذیل دو بحث مورد بررسی قرار گرفته است : الف) بخش تولید کالا که به شغل هایی چون کشاورزی ، باغبانی ، احداث منابع آبی ، ریسندگی و صنعت ، پرداخته شده است. ب)بخش تولیدخدمات که شغل هایی چون کارگری و کمک در خانه ، خدمات اجتماعی ، خدمات حقوقی ، خدمات نظامی و ... بیان شده است . در میان ویژگی های فراوان کار و تولید در سیره حضرت ، ارائه الگوی عملی کار و تولید در جنبه های مختلف آن ، به تمامی مردم و خصوص پیروان مکتب تشیع ، از مهمترین ویژگی ها به شمار می رود.