نام پژوهشگر: محمدرضا پورمحمدی
نادر زالی محمدرضا پورمحمدی
این تحقیق با بهره گیری از رویکردهای مدیریت استراتژیک و آینده پژوهی و با اتکا به مدلهای برنامه ریزی بر پایه سناریو، به بحث در خصوص توسعه آتی استان آذربایجان شرقی براساس سند چشم انداز ملی و نظریه پایه توسعه استان می پردازد. چارچوب نظری تحقیق، پارادایم هنجاری در برنامه ریزی با رویکرد وفادارانه به اسناد بالادستی است. روش های دلفی، تحلیل تاثیرات متقاطع، سناریونویسی و برنامه ریزی پابرجا، ترکیب بسیار جامع و انعطاف پذیری در ارائه روش جدید مطالعات آینده نگاری توسعه منطقه ای ارائه داده است. نرم افزارهای micmac و scenariowizard برای اولین بار در برنامه ریزی توسعه منطقه ای، در این رساله بکار گرفته شده و نتایج بسیار خوب و قابل اطمینانی نیز نشان داده است. در این تحقیق ابتدا 76 عامل موثر بر روند توسعه استان به روش دلفی شناسایی و در مرحله بعد اثرات این عوامل بر همدیگر توسط کارشناسان خبره مورد سنجش قرار گرفت که نتیجه آن شناسایی 14 عامل کلیدی بود. عوامل کلیدی فوق با محورهای 22 گانه نظریه پایه توسعه استان بعنوان سند بالادستی، تطبیق و عوامل مغفول که در نظریه پایه توسعه استان به آنها تاکید شده بود به مجموع عوامل اضافه شد که مجموعاً تعداد عوامل کلیدی به 18 عامل افزایش پیدا کرد. با توجه به ضرورت محدود کردن عوامل جهت سناریونویسی، با تلفیق عوامل با همدیگر، نهایتا 14 عامل نهایی که پوشش دهنده ابعاد مختلف نظریه پایه توسعه استان بودند استخراج گردید. برای عوامل فوق 45 وضعیت ممکن در آینده پیش روی استان تعریف گردید و با تشکیل ماتریس 54× 54 و بهره گیری از دانش کارشناسان توسعه و برنامه ریزی در ارزیابی میزان تاثیرات وقوع هر یک از وضعیت ها بر وقوع یا عدم وقوع وضعیت های دیگر استان، با استفاده از قابلیت های نرم افزار سناریوویزارد، 5 سناریوی با احتمال وقوع بسیار بالا، 19 سناریوی با احتمال وقوع متوسط به بالا و 291 سناریوی با احتمال وقوع پایین و ضعیف استخراج شد که مبنای عمل این رساله، تحلیل 5 سناریوی بسیار قوی و 19 سناریوی با احتمال وقوع متوسط به بالا قرار گرفت. براساس نتایج ارائه شده، در مجموع به نظر می رسد تحقق اهداف نظریه پایه توسعه و سند چشم انداز تا افق 1404 در استان ممکن نیست و در بهترین سناریوی ممکن که سناریوی دوم است، تنها بخشی از اهداف توسعه استان قابل تحقق می باشد و بخش دیگر امکان بروز نخواهد یافت. از مجموع سناریوهای 5 گانه و 19 گانه، تنها 2 سناریو که اتفاقا قوی تر از سایر سناریوها هستند وضعیت استان را در سالهای آتی مطلوب نشان می دهند و در بقیه سناریوها، تحلیل وضعیت ها حاکی از وجود بحران یا شرایط نامطلوب در استان است. نتایج رساله نشان میدهد مدیریت در سطح استان نیازمند آسیب شناسی جدی و ترمیم تفکرمدیریتی در موضوع توسعه و برنامه ریزی است. نگاه برنامه ریزی در حال حاضر نگاه مقطعی و کوتاه مدت است و چشم انداز روشنی در افق استان مورد هدف قرار نگرفته است. این رساله ضمن ارائه راهبردهای کلان و جهت گیریهای اساسی جهت تسهیل تحقق اهداف اسناد بالا دستی، مدیریت های کلیدی در استان را براساس محورهای نظریه پایه توسعه شناسایی و ساختار کلان مدیریتی جدید برای استان ارائه داده است.
رضا سلیمانی فیروز جمالی
سرزمین به معنای محیطی فیزیکی است که شامل اقلیم، پستی و بلندی، خاک، هیدرولوژی و پوشش گیاهی می شود که از مهمترین فاکتورهای تعیین کننده پتانسیل زمین برای کاربری های مختلف هستند.استفاده نادرست از زمین خسارات جبران ناپذیری را بر منابع زیست محیطی وارد می کند. برای استفاده در خور از سرزمین امروزه آمایش سرزمین مطرح می باشد که با ارزیابی تناسب زمین برای کاربری های معین، پتانسیل بالقوه زمین را کشف کرده و به کاربران پیشنهاد می کند. به واسطه تحلیل کاربری زمین ما می فهمیم که آیا یک قطعه از زمین برای فعالیت معین مناسب می باشد یا نه؟ همچنین ما پیامدهای فعالیت های انسانی واینکه آنها چشم اندازها را چگونه تغییر می دهد را می فهمیم. در این تحقیق از روش ارزیابی چند عامله برای تحلیل کاربری های صنعتی منطقه آزاد ارس استفاده شده است بدین معنی که در تحلیل تناسب زمین برای صنایع سنگین از معیارهای شیب، جهت شیب، باد، جنس سنگ بستر، مناطق مسکونی، زمین های کشاورزی، راههای اصلی، رودخانه دائمی، مناطق حفاظت شده، خطوط لوله گاز و خطوط راه آهن استفاده شده است. بررسی بر اساس دو روش همپوشانی وزن دار و فرایند تحلیل سلسله مراتبی صورت گرفته است.نتایج تحقیق نشان می دهد که کاربری های صنعتی منطقه آزاد ارس به طور مناسب مکان گزینی شده است. و به طور کلی بهترین مکان برای توسعه کاربری های صنعتی در سمت جنوب غربی منطقه مورد مطالعه موجود است و بهتر است صنایع جدید در این مکان مستقر شوند.
محمدجواد حیدری محمدرضا پورمحمدی
بخش مرکزی بسیاری از شهرهای کشور منطبق بر بافت کهن است؛ که واجد گنجینه ای عظیم از عناصر و ارزش های تاریخی و فرهنگی می باشند. اگرچه این بافت ها به روزگار خود از نظر سازمان فضایی و ساختار عملکردی متناسب با نیازهای زندگی و مقتضیّات اجتماعی و اقتصادی عصر خود بودند. ولی به دنبال تحوّلاتی که در نظام سکونتگاه های شهری – تحت تأثیر تحوّلات تکنولوژیک و تغییر در نیازهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی – به وقوع پیوست، دچار ضعف عملکردی شدند. این بافت ها که زمانی نماد حیات شهری و کانون ثروت و قدرت شهرها بودند، امروزه در تقابل با نواحی جدید و نوساز، به مکانی جمعیّت گریز تبدیل شده اند. پدیده ای که به فرسودگی بیش از پیش آن ها منجر شده است. در این پژوهش بافت کهن شهر زنجان به عنوان نمونه ی موردی، مورد مطالعه قرار گرفت که مهمترین نتایج حاصل از آن عبارت بودند از: • جدایی گزینی اکولوژیکی اقشار مرفّه و قدیمی و جایگزینی اقشار فقیر و کم درآمد به جای آن ها نقش عمده ای در فرسودگی بافت داشته است. • عدم رعایت عدالت در سرمایه گذاری های عمومی توسّط سازمان های مختلف شهری در فرسودگی کالبدی و فضایی بافت موثّر می باشد. • فرسودگی روبه تزاید بافت در دهه های اخیر موجب دورافتادن آن از صفحه ی اقتصادی شهر شده است.
مهدی مرادی اطمینان بهمن هادیلی
جامعه شهری مملو از کنش گران متعددی است که هر یک بنا به مصالح و منابع خود تدبیر می کنند،ترفند می زنند و به عمل می پردازند. کلان شهر تبریز به عنوان پایتخت مدرنیته ایرانی و دروازه گاه تمدن، اولین دانشگاه به سبک و سیاق مدرن را در ایران با عنوان دانشگاه رشدیه توسط ابن رشد راه اندازی کرد، که همین موضوع همبستگی فراوانی را با تغییرات فضایی و اشتغال را در همان دوره نشان می دهد. با بررسی و تحلیل سری های زمانی تحولات دانشگاهی در شهر تبیز به مرو دگرگونیهای اجتماعی _ اقتصادی و فضایی، نشان از اهمیت و وزن عمده این مراکز در توسعه فضایی شهر تبریز داشته است.در این تحقیق به بررسی نقش این مراکز در توسعه و تغییرات انجام گشته در فضای شهری تبریز خواهیم پرداخت.
محبوبه سلیما نزاده ینگی ارخ محمدرضا پورمحمدی
چکیده آمایش زمین توسط هر یک از گروههای اجتماعی یکی از کارکردهای اساسی شهرها و وجه تمایز آن از محیط پیرامونی است. و بالطبع یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان و مدیران شهری است. در تبیین گسترش کاربری های شهری نظریات مختلفی مطرح شده اند که اغلب مبتنی بر مکانیسم بازار در این روند تاکید می کنند. این تحقیق با هدف ارزیابی و تبیین پراکنش و تمرکزگرایی فضایی کاربری های تجاری-خدماتی تخصصی شهر تبریز صورت می گیرد. در این راستا پس از تعریف و تحدید موضوع، نظریات مختلف در مورد پراکنش کاربری های تجاری-خدماتی در شهر بررسی و نتایج حاصل از آن جمع بندی شده است. پس از معرفی خصوصیات منطقه مورد مطالعه ابتدا فعالیت های تجاری-خدماتی بر اساس خصوصیات ویژه مکانی تفکیک و مکان استقرار فعلی هر یک در شهر تبریز بررسی شده است. سپس با انتخاب سه فعالیت نمونه تخصص گرایی فضایی آنها با توجه به معیارهای انتخابی مکان بهینه بنگاههای اقتصادی و ارزیابی گردیده است. برای وزن دهی به عوامل موثر در مکان بنگاه اقتصادی به روش تحلیل سلسله مراتبی جدول مقایسه دودویی عوامل تشکیل و امتیاز نهای و وزن عوامل محاسبه و سپس بر اساس مقایسه میزان فعلی عامل نسبت به حداقل و حداکثر میزان عامل در شهر تبریز نمرات نهایی هر عامل و نمره کل بدست آمده است. نتایج حاصل نشان می دهد کاربریهای تجاری-خدماتی بر اساس شرایط ویژه خود در مناطق مختلفی گسترش یافته اند. فعالیت های آلودگی زا دور از مناطق مسکونی یا حداقل دور از مراکز جمعیتی مکان یابی شده اند. واحدهای تجاری-خدماتی روزانه، هفتگی یا ماهانه بر اساس میزان دسترسی و محدودیت آن در نواحی مختلف شهر و در جوار مناطق مسکونی استقرار یافته اند. برخی از فعالیت ها نیز در نزدیکترین فاصله ممکن با مشتریان ویژه یا فعالیت های مکمل خود توسعه یافته اند. در این میان در توسعه فعالیتهای تجاری-خدماتی که یا در راس سلسله مراتب به عنوان عمده فروشی عمل میکنند یا حالت تخصصی داشته و در سطح شهر یا حوزه نفوذ وسیعتر منحصر به فردند. اکثرا نوعی تخصص گرایی فضایی وجود دارد. از سه فعالیت نمونه انتخاب محل استقرار پزشکان متخصص شهر با معیارهای مکان یابی بنگاههای اقتصادی تطایق داشت. ولی مکان استقرار فروشندگان مبلمان منزل و البسه خارجی با این معیارها مطابقت نداشته اند. نتایج حاصل نشان می دهد که عوامل دیگری نیز غیر از عوامل حاصل از نظریات مکان یابی بنگاههای اقتصادی در تخصص یابی فضایی کاربری تجاری-خدماتی تاثیر گذارند. عواملی که چه ناشی از انتخاب تصادفی و نقش اینرسی سکون باشد یا ناشی از مسائل روان شناختی مانند روانشناسی محیطی و یا فرایند خرید نیازمند بررسی بیشتر در تحقیقات آینده است.
زهرا عبداللهی ترکمانی ملکه عزیزپور
با افزایش جمعیت شهری و بالارفتن میزان مطالبات شهروندان، دولت های تمرکزگرا عملا درپاسخگویی به نیازهای شهروندان دچار چالش شدند، پیچیدگی فزاینده مسائل و مشکلات شهری بخصوص در کلانشهرها نیازمند جامع نگری است. براین اساس دردهه های اخیربحث واحدها یا سلول های شهری درقالب محله ها و در نتیجه این بحث رویکردهای گوناگون توسعه ی محله ای مطرح شده است، در بیشتر این رویکردها مشارکت اجتماعی نقش بسیار مهمی داشته است در واقع میان دو مفهوم توسعه و مشارکت همه جا پیوندی ناگسستنی وجود دارد تا جایی که به زعم بسیاری از محققان، توسعه مترادف با مشارکت تعریف شده است. در واقع مفهوم مشارکت شهروندان محلی درتوسعه در بطن رویکرد توسعه ی محله - مبنا قرار دارد و به آن معنا می بخشد. فرایند مشارکت، مداخله وکنترل مردم، بیشتر به تعیین آنچه که ازدیدگاه خود مردم یک زندگی بهتر را تشکیل می دهد منجر خواهد شد در این صورت تصمیماتی در ارتباط با اینکه چه چیز یک زندگی بهتر را می سازد، پیش از آنکه با آنچه مردم مهم و مقدس می شمارند منافات داشته باشد، نظام ارزشی آنان را منعکس می کند(مخبر،1365:133). نظریه های گوناگون مشارکت توضیح می دهند که چرا بعضی گرایش بیشتری برای مشارکت از خود نشان می دهند وبعضی میل کمتری به این موضوع دارند بنابراین پرداختن به اصول ومعیارهای توسعه ی محله ای کارآمد هنوز نیازمند تحقیق و پزوهش فراوان است.بی تردید موثرترین و پایدارترین برنامه های توسعه ای، آنهایی هستند که مبتنی بر ویژگی ها و نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خانواده ها و جمعیت های محله ای با نیاز اقتصادی و اجتماعی مشابه طراحی، تدوین و ارائه گردد و این امر جز درسایه مشارکت شهروندان محله امکان پذیر نخواهد بود. این پژوهش در محله ی خطیب شهر تیریز انجام پذیرفته تا نشان دهد که آیا می توان با دیدگاهی خرد و با توجه به منابع، نگرشها، مشارکت های اجتماعی ساکنان محله مسیر توسعه محله ای و درپی آن توسعه ی شهری را هموار نمود؟ در مقیاس محلی استفاده از فرایندهای مشارکتی توسعه، بر اساس مشارکت بهینه عموم مردم محلی به عنوان سرمایه های اجتماعی امری ضروری است.
آرزو شفاعتی محمدرضا پورمحمدی
هر چند واژه توسعه و مصادیق آن از ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... تا حدودی شناخته شده است و همواره مد نظر مسئولان و مدیران و برنامه ریزان کشور بوده است، علی رغم کوشش های فراوان برای تعریف سطح توسعه مناسب و پایدار، آنچه در عمل دیده شده است نتایج معکوس و گاه مخرب برنامه های توسعه تجویز شده برای بخشهای مختلف بوده است. از آنجا که افزایش روز افزون جمعیت در شهرها و استقرار خدمات و تسهیلات مختلف در آنها، از چالش های اساسی روزگار کنونی است، لذا توجه به ابعاد مختلف توسعه شهری و طرح برنامه توسعه مناسب برای شهرهای امروز اهمیتی دوچندان یافته است. از دیدگاه لینچ، فضای شهری به عنوان یک فضای عمومی محل ظهور و حیات بخشی از اندیشه ها و خواسته های فردی و اجتماعی انسانهاست، یعنی مهمترین مرکز ادراکات اشتراکی آدمی ست و شاید به همین دلیل است که در توسعه انسانی جوامع نقش بسیار پر اهمیتی دارد. رشد شتابان و بی رویه جمعیت در شهرهای بزرگ و به تبع آن نیاز به مسکن در سطحی وسیع از یک سو و نیز جلوگیری از گسترش افقی شهرها از سوی دیگر، الگوی توسعه ای را می طلبد تا بتواند جمعیت بیشتری را در سطح شهر اسکان داده و از زمین آزاد برای تامین فضای باز عمومی و خدمات مورد نیاز و استفاده بهینه از تاسیسات زیربنایی شهر استفاده نماید. اگرچه افزایش جمعیت علت اولیه گسترش شهرها محسوب می شود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگ جوامع می گذارد. تلاش های زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده است که عمده ترین آنها راهبرد «رشد هوشمند» به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با «پراکندگی» توسعه شهری است که در واقع رشد هوشمند جایگزینی برای پراکندگی محسوب می شود. مفهوم توسعه شهری، گسترش آن به خارج و همزمان با نوسازی داخلی و همخوانی با بافت موجود آن می باشد. توسعه میان افزا یا لایه گذاری در زمین های بایر و دایر در محوطه های ساختمان شده رخ می دهد. الگوی توسعه میان افزا یکی از ابزارهای رشد هوشمند است و در صورت تحقق از مصادیق بارز توسعه پایدار می باشد. در کشور ما، توسعه شهری بیشتر در قالب تخریب و نوسازی یا گسترش شهر به سوی پیرامون و ایجاد شهرهای جدید مطرح بوده است و علی رغم اقبال عمومی کشورهای مختلف جهان به الگوی توسعه میان افزا، این موضوع در کشور ما چندان مورد توجه قرار نگرفته و فقط در برخی متون علمی اشاره ای گذرا به آن شده است. در این پژوهش ابتدا به بیان کلیات و طرح پژهش پرداخته شده است، سپس ادبیات موضوع و مفاهیم بنیادی آن مطرح و بستر موضوعی معرفی می شود و در نهایت ضمن ارائه یافته های تحقیق در قالب پیشنهاد الگوی توسعه میان بافتی برای بلوک شهری نمونه و بررسی مسائل متناظر با آن، فرضیات تحقیق مورد آزمون قرار خواهند گرفت.
حسن قراری علی بابالو سعید امانپور
عقیده بر اینست که روشهای متعددی جهت دستیابی به توسعه پایدار در یک شهر وجود دارد. یکی از این روشها ، برنامه ریزی کاربری زمین (یعنی هسته اصلی و عملی برنامه ریزی شهری) می باشد که ارتباط نزدیکی با مبانی توسعه پایدار شهری دارد. بر این اساس، تحقیق حاضر درصدد است تا با ارزیابی و تحلیل کاربری زمین نشان دهد که چگونه برنامه ریزی کاربری زمین می تواند به تحقق توسعه پایدار شهری در شهر موردمطالعه کمک کند. تا اولا نابسامانی های کاربری اراضی ناشی از رشد شتابان شهرنشینی در شهر اردبیل را نظم بخشد و ثانیا اهداف غایی یک برنامه ریزی خوب و ایده آل (یعنی دستیابی به رفاه و آسایش شهروندان) را فراهم سازد. در این راستا مشکلات و نارسایی های تک تک کاربری ها به طور کمی و کیفیی مورد بررسیقرار گرفته است و با توجه به شرایط جغرافیایی و اقتصادی و کالبدی شهر اردبیل و با درنظرگرفتن شاخص های توسعه پایدار شهری و با دیدی انتقادی به بحث سرانه ها و استانداردهای رایج درشهرسازی و با رویکردی جغرافیایی به تجزیه و تحلیل کاربری ها پرداخته شده است .تحقیق حاضر از نوع «بنیادی ـ کاربردی»، و روش بررسی آن «توصیفی ـ تحلیلی» است.نتایج بررسی های انجام شده به صورت ارائه وضع مطلوب برای هریک از کاربری ها وهمچنین پیشنهادات و رهنمودهای کلی تدوین گردید. و در پایان این نتایج حاصل گردید کهتوسعه شهری فعلی در اردبیل ناپایدار است و استناد به رقم سرانه و استاندارد مشکلات شهروندان را حل نمی نماید بلکه آنچه که میتواند در دستیابی به توسعه پایدار شهر اردبیل کمک نماید ودر مرتفع نمودن مشکلات موثر باشد: تنوع کاربری ها, کیفیت عملکردی کاربری ها،دسترسی مناسب به آنها و توزیع خدمات در حوزه های وابسته به شهر می باشد.
فاطمه رنج آزمای مایل محمدرضا پورمحمدی
نام خانوادگی: رنج آزمای مایل نام: فاطمه کلید واژه ها: زلزله، آسیب پذیری شهری، شاخص های آسیب پذیری، برنامه ریزی شهری، تحلیل آسیب پذیری چکیده : فاکتور زلزله یکی از عواملی است که در برنامه ریزی شهری ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است، البته با توجه به شرایط بحرانی کشورمان و آسیب پذیری بالقوه ایران در برابر زلزله یکی از اساسی ترین عوامل تخریبی طبیعی باید به حساب آید.در واقع زلزله به عنوان یک پدیده طبیعی به خودی خود نتایج نامطلوبی در پی ندارد آنچه از این پدیده یک فاجعه می سازد عدم پیشگیری از تأثیر آن و عدم آمادگی جهت مقابله با عواقب آن است. غالباً تحقیقات به عمل آمده در رابطه با کاهش خسارات ناشی از زلزله حول محور روشهای ساخت و ساز واحدهای ساختمانی جهت افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. لیکن در این تحقیق اعتقاد بر این است که با کاربرد روش های برنامه ریزی شهری بویژه کاربری زمین می توان از آسیب پذیری مناطق شهری در برابر خطرات زلزله کاست.در تحقیق حاضر به بررسی عوامل موثر در آسیب پذیری شهری و میزان آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله وبررسی راه های کاهش آسیب پذیری منطقه 8 ( محور تاریخی ـ فرهنگی) شهر تبریز پرداخته شده است. برای آغاز بررسی و دستیابی به روش های کاهش آسیب پذیری محدوده مورد مطالعه نسبت به تشکیل پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری arc gis اقدام و سپس برای تحلیل میزان آسیب پذیری متغیرهایی انتخاب و بدواً به تفکیک هر متغیر و نهایتاً با توجه به شرایط محدوده مورد مطالعه با اختصاص ضرایبی به هر متغیر (ترکیب عوامل ) مدلی جهت تحلیل ارائه گردیده است.در ادامه با توجه به تحلیل های انجام شده راه های کاهش آسیب پذیری بررسی و نتایج بررسی ها به صورت گزارش ارائه شده است.این تحقیق خواستار نشان دادن رابطه بین فاکتورها و عواملی مانند، همجواری و سازگاری کاربری ها و شدت و تراکم توسعه و فضاهای باز و دسترسی-های فراهم شده و مساحت قطعات تفکیکی و تراکم جمعیت و کیفیت ابنیه و تعداد طبقات و نزدیکی به گسل و میزان آسیب پذیری در برابر زلزله در مناطق توسعه یافته می باشد. در نهایت تجزیه و تحلیل ها می توان گفت که وسعت و کاربری های محدوده های دارای آسیب پذیری زیاد و قابل توجه از محدوده های دارای آسیب پذیری کم و متوسط بیشتر بوده و در کل بیانگر آسیب پذیری بالای محدوده با توجه به کلیه عوامل در برابر زلزله می باشند. بطوریکه حدود 54 درصد وسعت محدوده و حدود 60 درصد کاربری ها در ناحیه دارای آسیب پذیری زیاد و قابل توجه قرار گرفته اند.
یوسف پورکریم بهمن هادیلی
بین آن چه جامعه و ساکنین بافتهای فرسوده شهری از مراجع اصلی مداخله کننده انتظار دارند و آن چه مراجع اصلی مداخله کننده در حال حاضر انجام می دهند فاصله ای وجود دارد که به آن «شکاف انتظارات» می گویند. هدف از این پژوهش بررسی شکاف انتظارات بین ساکنین بافتهای فرسوده شهری و مراجع اصلی مداخله کننده در مورد عوامل موثر بر بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری و ارائه راهکارهایی برای کاهش این شکاف بوده است. جامعه آماری این پژوهش، مراجع اصلی مداخله کننده (شرکت عمران و بهسازی شهری، شهرداری و میراث فرهنگی و گردشگری) و ساکنین بافتهای فرسوده شهری محلات (راسته کوچه و سرخاب) بوده که اطلاعات مورد نیاز از طریق ارسال پرسشنامه (لیکرت، 1939) جمع آوری گردیده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون کروسکال والیس (kruskal-wallis)، آزمون مقایسه میانگین چند جامعه (anova) و آزمون پس از تجربه توکی (tukey) استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داده اند که بین نگرش ساکنین بافتهای فرسوده محلات (راسته کوچه و سرخاب) و مراجع اصلی مداخله کننده در مورد عوامل موثر بر بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری، شکاف معنی داری وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، بین نگرش سه مرجع شکاف معنی داری وجود ندارد و همچنین در بین نگرش ساکنین محلات راسته کوچه و سرخاب نیز شکاف معنی داری وجود ندارد..
قهرمان کرد بهمن هادیلی
با رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی، یکی از مهم ترین موضوعاتی که در کنار مسائل و مشکلاتی چون ترافیک، انواع آلودگی ها، زاغه نشینی و مانند آن مدیران شهری را به خود مشغول ساخته است، مدیریت بهینه ی پسماندهای تولیدی می باشد. امروزه با توسعه ی شهرها، افزایش سطح درآمد و رفاه جامعه و رشد شتابان اقتصادی و اجتماعی در کشورها، علاوه بر افزایش روزافزون تولید پسماند، تغییر الگوی مصرف نیز منجر به تغییر در کیفیت پسماندهای جامد شده است. نظام مدیریت پسماند شامل هشت عنصر موظف کاهش در مبدأ، تولید، ذخیره و پردازش و اداره در محل، جمع آوری، حمل و نقل، پردازش و بازیافت، دفع و مراقبت های بعد از دفع می باشد که دفع این مواد به عنوان یکی از عناصر مدیریت امروزه شدیدا مورد توجه قرار گرفته است، زیرا نحوه ی برخورد با عناصر تولید، ذخیره، جمع آوری، حمل و نقل، پردازش و بازیافت به نوع روش دفع وابسته است. شهر نوشهر از جمله مناطقی است که با واقع شدن در نوار شمالی ایران و محصور شدن در میان سواحل دریای خزر در قسمت شمال و کوه پایه های جنگلی رشته کوه های البرز در قسمت جنوبی، دارای محدودیت ها و مسائل فراوان بوده و با توجه به حساسیت های بوم شناختی منطقه ساحلی در رابطه با دفع و امحاء پسماند با مشکل اساسی مواجه است. از این رو، در این پژوهش سعی شده است علاوه بر انتخاب شیوه های مناسب دفع پسماند، مکان-های بهینه نیز برای دفع این مواد در شهر نوشهر معرفی گردد؛ لذا برای نیل به این اهداف، از آنالیز پسماندها برای انتخاب شیوه های مناسب دفع و اعمال نمودن معیارهای موثر در مکان یابی دفع پسماند با استفاده از مدل-های ahp,wlc و عملگرهای فازی در محیط نرم افزارهای gis صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که روش های مناسب دفع با توجه به آنالیز پسماندهای تولیدی، به ترتیب بازیافت و بازیابی، کود آلی، زباله سوزی و دفن می باشد. از آن جایی که برای مکان یابی از روش-های مذکور استفاده گردید، اما با توجه به محدودیت و حساسیت های منطقه، مکان های مناسبی برای دفع مواد زاید یافت نشده است و تنها با اعمال تمهیدات لازم می توان از آن بهره جست.
احد بدلی محمدرضا پورمحمدی
باورود به عصرجدید شهرنشینی درجهان واردمرحله جدیدی گردیده است وتراکم وتمرکزبالای جمعیت شهرنشین دنیا، اهمیت شهرها به عنوان اصلی ترین سکونتگاه بشری دوچندان ساخته است. اما یکی ازمسائلی که تمام شهرهای دنیا باآن روبرو می باشند بلایای طبیعی می باشد که بسته به شرایط هرکدام انواع بلایای طبیعی مانند سیل ، زلزله، لغزندگی وسایر بلایای طبیعی می تواند موجودیت واهمیت شهرها رازیرسوال ببرد . یکی ازاین بلایا زلزله می باشد که می تواند تلفات وخسارات جبران ناپذیری رابرشهرها تحمیل نماید. کشوریران ازکشورهای زلزله خیز جهان می باشد که تابحال زلزله های مخربی سبب انواع ویرانی گردیده است. شهرتبریز یکی ازشهرهای پرجمعیت ایران می باشد که بلحاظ خطرزلزله دروضعیت آسیب پذیری بالا می باشد. این شهر مانند سایرشهرهای بزرگ دارای جمعیت حاشیه نشین می باشد که درکنار گسل فعال استقراریافته وبلحاظ ساخت وساز و برنامه ریزی شهری(برنامه ریزی کاربری اراضی) دروضعیت نامناسبی قرارداردودرصورت وقوع زلزله می تواند فاجعه انسانی باتوجه به تراکم بالای جمعیتی وسایر پارامترهای موثردرافزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله دراین محدوده اتفاق بیفتدولذا مدیریت بحران یا همان پیشگیری وکاهش خسارات ناشی از زلزله ازطریق برنامه ریزی کاربری اراضی وتحلیل شرایط با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی gis می تواند درکاهش میزان خسارات ناشی از زلزله دراین مناطق موثر واقع گردد. در این نحقیق که مناطق 1و5 شهرتبریز محدوده مورد مطالعه می باشد براساس مدل تحلیلی وبادرنظرگیری عواملی مانند تراکم جمعیت، عمربنا، نزدیکی به گسل و...به ارزیابی نقش برنامه ریزی کاربری اراضی در محدوده پرداخته شدودرنهایت میزان آسیب پذیری محدوده براساس ترکیب لایه های حاصل ازمتغیرها به مساحت ودرصد بدست آمد
ذکیه نصرالله زاده محمدرضا پورمحمدی
روستاهای ایران بر پایه مساعدت عوامل طبیعی در دوره ای طولانی در مکان هایی خاص استقرار یافته اند.تعامل میان کالبد و بستر محیط طبیعی موجد ساخت ارگانیک و خود یافته این آبادی ها شده است.معماری روستایی با ساختی ارگانیک برای کسانی که با روستا و مسائل آن آشنا هستند یادآور هنر است و ظرافت.هنری که آفریده دست مردمانی است که به دلیل پیوند نزدیک با طبیعت آن را ارج نهاده و با الهام از طبیعت کالبدی ساده، در عین حال پیچیده، با حداکثر کارآیی و زیبایی برای زندگی خود خلق نموده اند.معماری روستایی ایران بر خلاف معماری غربی از بینش و فرهنگ خاصی الهام گرفته است.در این میان معماری منحصر به فرد صخره ای با به خدمت گرفتن صخره های طبیعی که صحنه ای از جدال بین انسان و طبیعت را خلق کرده بسیار پراهمیت تر از معماری معمولی است. روستای صخره ای کندوان با قدمتی نامشخص که به دلیل اختلاف نظر بین محققان هنوز در پرده ای از ابهام باقی مانده در 22 کیلومتری جنوب شرقی اسکو و 62 کیلومتری تبریز قرار گرفته است.این روستا تنها روستای صخره ای زنده جهان است که با وجود چندین قرن از شکل گیری این روستا زندگی طبیعی مردم در آن جریان دارد چرا که در دیگر روستاها و شهرهای صخره ای جهان کسی زندگی نمی کند.با این وجود کندوان هنوز در انزوا و عقب ماندگی به سر می برد.بنابراین لزوم توجه جدی به این روستا که از لحاظ علمی گمنام مانده احساس می شود. در معماری صخره ای فضای موردنظر در درون توده سنگها هویدا می گردد و سنگ طبیعی مانند کالبد بناها قشری مستحکم در اطراف این فضا ایجاد می کند.علاوه بر جنبه های فرهنگی، طبیعت و زمین شناسی منطقه نقش مهمی در شکل گیری این نوع سکونتگاه ها دارد.این نوع سکونتگاه ها بدون برنامه ریزی شکل گرفته اند و یاد آور ساختارهای ارگانیک هستند.زیستگاه های صخره ای ابزار ارزشمندی برای تشخیص و نظارت بر تنوع زیستی چشم انداز و تغییرات فرهنگی هستند.در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی های میدانی عواملی که در شکل گیری معماری صخره ای کندوان موثر هستند مورد بررسی قرار گرفته اند.
حمزه اباذری بهمن هادیلی
نقش عامل دسترسی و ترابری شهری به عنوان اسکلت برنامه ریزی شهری و شبکه اتصال مکان ها و محل ها در شهر به شمار می آید. فضاها و عناصر گوناگون یک محله یا شهر توسط شبکه راه ها به یکدیگر متصل شده و شهروندان از طریق مسیرهای ارتباطی به شهر تحرک و جنب وجوش می بخشند. بدین ترتیب سازمان فضایی هر محله یا شهر را می توان براساس نوع و میزان روابط آنها تحلیل کرده و نظم بخشید. دسترسی های شهری خصوصاً در بخش های مرکزی شهرها، خلاف فلسفه ی وجودی شان که در سنت شهرسازی دارای منزلت اجتماعی و فرهنگی بوده و در تسهیل تماس ها و حضور و برقراری کنش های متقابل اجتماعی نقش داشتند، به محل نمایش اقتدار موتور(به عبارتی دود و صدا و آهن و بیماری) تبدیل شده است. عمومیت یافتن اتومبیل، تردد را در فضای شهری و به ویژه در متراکم ترین بخش ها و مشخصاً مراکز به شکلی ریشه ای دگرگون ساخته است به عبارتی، آن تعادلی که باید بر اساس فلسفه ی وجودی مراکز شهری از نظر حرکت سواره و پیاده نقش ایفا می کرد، به نفع حرکت سواره ( و تجهیزات و فضای به گروگان گرفته توسط اتومبیل) و به ضرر عابر پیاده ( و فضای ارزشی و فرهنگی-تاریخی)، به هم خورده است. شهرسازی اسلامی(ارزش- بنیاد) در تمامی وجوه خود به دنبال تامین خواسته های واقعی انسان است در این رویکرد باید هر گونه امحاء و زشتی از چهره شهر برچیده شده و صفات شهر اسلامی با ارائه ترکیب و نمودی متعالی زمینه تعالی انسان و سیر او را به سوی هدف اعلای حیاتش تامین نماید. در این اثنا ساماندهی و اصلاح سیستم حمل ونقل نیز نه تنها می تواند به بهبود و تامین یکی از مهمترین نیازهای وی(دسترسی) کمک نماید بلکه می تواند نقش مهمی در ایجاد تعادل و شکل دهی به کل عناصر شهری داشته باشد. نهایتاً این رساله با بهره گیری از مدل swot به تحلیل اطلاعات جهت تعیین تکلیف فرضیات پرداخته و به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات می پردازد.
عیسی پیری محمدرضا پورمحمدی
گفتمان پیشرفت در عصر روشنگری، محتوای کنشهای اجتماعی را بیشتر بر بنیان خِرد ابزاری روشنگری و فاعلیت مندی سود مدارِ اقتصادی قرار داده است. شهر مدرن به عنوان بستر "گسیختن بنیادینِ" مدرنیته و اقتصاد بازار رشد کرده است و از این رهگذر سازمان فضایی شهر شکل مالکیت خصوصی به خود گرفته است. این واقعیت بنیادین در تمامی صور شهرنشینی ایران و از جمله نظام شهری استان آذربایجان شرقی هویداست. این رساله به دنبال نظریه پردازی درباره مفهوم کارایی ارتباطی شهر و پارادیم شهرنشینی ارتباطی بر بنیان دو مفهوم( متغیر) عملیاتی سرمایه اجتماعی و حکمروایی مطلوب شهری است. رو ش بازنمایی چارچوب نظری و معرفت شناختی رساله دیالکتیکی است. به این صورت که ابتدا تز شهرنشینی سرمایه داریِ سازمان نیافته و اقتصاد نئوکلاسیک و سپسی آنتی تز آن مطرح شده و در فصل سوم از رهگذر تقابل این دو، سنتز رساله بر بنیان نظریه خرد ارتباطی و گفتمان ایده آل کلامی هابرماس به دست آمده است. این سنتز حاکی از رهیافتی ساختار شکنانه به برنامه ریزی و مدیریت شهری و ایجاد فضای عمومی موثر و ارتباطی برای تمامی کنشگران بازی برنامه ریزی شهری است. روش شناسی رساله کثرت گرایی روش شناختی است و از رهگذر فصل مشترک الگوهای روش شناختی سه پارادیم کلی علوم انسانی( اثبات گرایی، هرمنوتیک و انتقادی) پیش می رود. نتایج انکشاف نظری و تحقیق تجربی انضمامی حاکی از آن است که فرم ویژه کارایی ارتباطی شهر( شهرنشینی ارتباطی) تابعی از فرایندهای حکمروایی مطلوب و سرمایه اجتماعی است و همچنین آزمون t-value حاکی از آن است که بین انواع سرمایه اجتماعی و اندازه شهر در نظام شهری استان آذربایجان شرقی و همچنین بین برقراری حکمروایی مطلوب و سرمایه اجتماعی شهروندان رابطه برقرار است
سیروس جمالی محمدرضا پورمحمدی
این رساله بر آن است تا نقش گونه شناسی کاربری های مسکونی را بر مورفولوژی شهر بسنجد. مسائل مطرح در مقوله ی گونه شناسی بناهای شهری از یک سو و پیچیدگی های فرآیند شکل یابی شهرها و ریخت شناسی بافت های شهری در این راستا مورد مطالعه و ارزیابی قرارمی گیرند. عوامل تأثیرگذار بر هر دو حوزه متعدد است و علاوه بر شناخت هر یک به تنهایی، تأثیر آن ها بر همدیگر نیز باید به دقت مورد کنکاش قرار گیرد. پس از بررسی پیشینه و مبانی فکری و فلسفی در حوزه ی گونه شناسی و ریخت شناسی شهری و درپی آن، پرداختن به رویکرد گونه- ریخت شناسی شهری، که شامل مطالعه ی شکل شهر بر مبنای شناخت گونه های بناهاست، به ارتباط این مباحث با حوزه های برنامه ریزی و طراحی شهری اشاره می گردد. همچنین در این پژوهش ضمن مروری بر گونه شناسی مسکن و بافتهای شهری، تقسیم بندی گونه های مسکن و بافت و انواع و معیارهای آن مورد بررسی قرار گرفته و شیوه های مطالعه و تحلیل بافتهای شهری مطرح می گردد. بخشی از رساله نیز به بررسی جایگاه رویکرد شکلی به بافت های شهری در طرح های توسعه ی شهری ایران، با تأکید بر تبریز می پردازد. برای تحلیل نمونه های موردی که ازبافت های مختلف شهری تبریز برگزیده شده اند از یک روش کمّی، مرتبط با تراکم فیزیکی ساختمان ها، موسوم به نمودار «spacemate» بهره برده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که گونه های مختلف مسکن در تعیین و شکل دهی حوزه های مورفولوژیک سطح شهر نقشی موثر داشته و انتظام فضایی بافت های شهری را تحت تاثیر قرار می دهند، به طوری که با تغییر گونه های بناهای مسکونی (در کنار سایر عناصر از جمله شبکه ی معابر و فضاهای باز شهری) ، شکل بافت های شهری دچار دگرگونی می شود و در صورتی که نحوه ی این تأثیر مورد توجه قرار گیرد، شکل محیط مصنوع تا حدود زیادی قابل کنترل و هدایت خواهد بود. همچنین بررسی طرحهای توسعه ی شهری ایران، به ویژه تبریز، گویای این است که نگرش گونه- ریخت شناسانه به بافتهای شهری و ارائه ی برنامه بر مبنای آن در این طرحها چندان مورد توجه نبوده است.
محمدرضا کرمی محمدرضا پورمحمدی
چکیده: زلزله یکی از هولناک ترین بلایای طبیعی در طول تاریخ بشر است. قدرت تخریب بالا و کشتار بی رحمانه در زمان اندک از خصوصیات بارز این پدیده طبیعی است. تفاوت دیگر این بلای طبیعی با سایر بلایا آن است که ماهیت زلزله کشنده نیست بلکه تخریب و آوار ساختمان ها و سازه ها موجب مرگ و میر و جراحت افراد می شود. بنابراین به نظر می رسد که بین تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی با میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله ارتباطی منطقی وجود دارد. حال این پرسش اساسی مطرح می گردد که در کشورهای پیشرفته همانند آمریکا، ژاپن و ... با داشتن تراکم های بالای جمعیتی و ساختمانی و نیز لرزه خیز بودن این مناطق چرا میزان تخریب و مرگ ومیر در این مناطق بسیار پایین تر از مناطق کشورهای در حال توسعه است؟. پیش بینی زمان زلزله تقریباً غیر ممکن است و عدم قطعیت رفتارهای انسانی به خصوص در مناطق شهری برآورد میزان آسیب پذیری را با مشکل مواجه ساخته است. عوامل و متغیرهای مختلفی بر میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله دخیل هستند. این فاکتورها را می توان از لحاظ کالبدی، طبیعی، اجتماعی و اقتصادی تقسیم بندی نمود. ایران کشوری زلزله خیز است و از این میان شهر تبریز به دلیل وجود گسلی بزرگ و فعال در شمال این شهر در شرایطی بحرانی قرار دارد. موانع طبیعی گسترش افقی شهر را عملاً غیرممکن ساخته است. از طرفی دیگر وجود بافت های متراکم شهری، بافت های تاریخی اسکان غیررسمی و ازدحام بیش از حد جمعیت و توزیع فضایی نامناسب آن به همراه تراکم مسکونی بالا، این شهر را در برابر فاجعه زلزله آسیب پذیر ساخته است. برای استخراج میزان آسیب پذیری (جمعیت و ساختمان) از مدل های ارزیابی چند معیاره(mce)، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، مدل منطق فازی (fuzzy logic) و ترکیب مدل منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (fuzzy-ahp) استفاده گردید. این مدل ها علاوه بر آن که به منطق انسانی (عدم قطعیت) نزدیک هستند، ماهیتی تصمیم گیرنده نیز دارند. بر اساس نتایج به دست آمده از مدل-های مذکور با استفاده از تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) پهنه های آسیب پذیری شهر تبریز به تفکیک مناطق و جمعیت استخراج گردید. بدون استفاده از gis انجام این رساله تقریباً غیر ممکن بود. بیشترین میزان انطباق هر چهار مدل در منطقه یک و پنج شهر تبریز می باشد. لیکن در میان این 4 مدل به ترتیب مدل fuzzy ، fuzzy-ahp ، ahp و در نهایت مدل mce بیشترین انطباق را با واقعیت موجود دارند. بر اساس مطالعات انجام شده در این رساله بین آسیب پذیری و تراکم جمعیت و تراکم ساختمانی رابطه ای مستقیم وجود دارد. در نهایت بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاداتی ارائه گردید.
مسعود حسن نژاد امجدی محمدرضا پورمحمدی
موضوع تأمین ایمنی شهرها و شهروندان در برابر مخاطرات طبیعی به خصوص زلزله یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی و مدیریت شهری است و پژوهش در خصوص آسیب پذیری این مناطق و شناخت نحوه مقابله با آن و به تعبیری مدیریت بحران زلزله بسیار لازم و ضروری است. با توجه به این مهم و به منظور مدیریت ریسک و خطر پذیری کلان شهر تبریز در برابر زلزله و شناسایی تهدیدها، فرصت ها، نقاط ضعف و قوت این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش سعی گردید مبانی، تئوری ها، نظریه ها، قوانین و سیستم های به کار گرفته شده در سایر کشورها مطالعه شده و بر اساس آخرین یافته ها و نوآوری های موجود در مدیریت بحران، راهکارهای عملی برای بهینه نمودن و ارتقاء سیستم فعلی موجود مدیریت بحران کلان شهر تبریز ارائه گردد. همچنین بر اساس اطلاعات و داده های جمع آوری شده از منطقه مورد مطالعه( کلان شهر تبریز) به تحلیل جامعی از وضعیت خطر زلزله پرداخته شد و جهت تحلیل و آزمون فرضیات، پرسشنامه ای با 34 سوال تهیه گردید و نظرات کارشناسان امر بر اساس این پرسشنامه در زمینه های گوناگون با استفاده از طیف لیکرت و swot و نرم افزار spss و minitabe تحلیل گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد که بر اساس رای اکثریت آراء و نیز تجارب کارشناسی و مهندسی فرضیات تحقیق رد یت قبول می شود و یا به عبارتی به علت نیاز گسترده به منابع و اعتبار، امکانات سخت افزاری و نرم افزاری و نیز مکان های اسکان موقت، کلان شهر تبریز هنوز یا به استاندارد های لازم نرسیده است یا در صورت تأمین کافی نمی باشد و نقاط ضعف عمده ای بخصوص در بحث بودجه و منابع دارد و باید در آینده برنامه های کاهش اثرات سوانح طبیعی به خصوص زلزله در برنامه ریزی و مدیریت شهری به طور گسترده لحاظ گردد.
پروین ده ده زاده سیلابی محمدرضا پورمحمدی
در مطالعه کلان (ماکرو) از شهرنشینی در جهان سوم لازم است که تحلیل عمیق سیستم های شهری با توجه به سیستم سلسله-مراتبی و وابستگی های بین المللی صورت گیرد. در این صورت شهر و پدیده های حاصل از آن (از جمله حاشیه نشینی) را باید به عنوان فرم های فضایی ناشی از فرایند های بین المللی و ملی مورد مطالعه قرار داد. سکونتگاه هایغیر-رسمیحاصلشهرنشینیسریعومشکلاتاقتصادیکشور هاوبخصوصکشور هایدرحالتوسعهمی-باشد.کشورایراننیزپسازاصلاحاتارضیبااینپدیدهآشناگردید.رشدچنینسکونتگاه هایی مشکلاتزیادی رادرابعاداقتصادی – اجتماعیوکالبدیشهر هابههمراهداشتهاست. مسکن غیر متعارف یکیازمشکلاتودر حقیقتنماداسکانغیر-رسمیاست.دراغلبمواردنوعمسکنیکی ازنشانگر هایکلیدیبرایآسیب هایفضاییشهرمحسوبمی شود. کلانشهر تبریز نیز با دارا بودن حدود 400هزار نفر حاشیه نشین، تعداد 70هزار واحد مسکونی را به این بخش از شهروندان ناخوانده خود اختصاص داده است که در مقام مقایسه با جمعیت کل شهر حدود 30% شهروندان را شامل می شوند. بررسی این آمار و ارقام غیر رسمی حکایت از این مهم دارد که صرف نظر از ساخت و ساز های غیر قانونی در این مناطق، با توجه به حجم قابل توجه مهاجرت به شهر، این مناطق نقش محوری را در تأمین مسکن اقشار کم درآمد و عمدتاً مهاجر به شهر را تأمین می کنند.هدفازبررسیحاضر شناختو تحلیل سیستمی ابعاد کمی و کیفی مسکنغیر رسمیبودهتابتوانازطریقبررسیدقیقآن،پتانسیل هایاسکانغیر رسمیدرتأمینمسکنکهازاساسی تریننیاز هایجوامعانسانیاست، شناساییو زمینه هایکاهشآسیب هایکالبدی -اجتماعیمشخصگردد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی؛ جامعه آماری، کلانشهر تبریز؛ نمونه آماری، محلات حاشیه نشین شمال و جنوب این کلانشهر و تکنیک جمع آوری اطلاعات نیز مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. در نهایت نیز اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار های spssوexcel مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که نگرش بخشی در طرح های توسعه شهری، انتزاعی بودن و ضعف رویکرد سیستمی در این طرح ها به طور قابل چشمگیری باعث ایجاد و گسترش سکونتگاه های غیر رسمی در کلانشهر های کشور و از آن جمله کلانشهر تبریز شده است لذا پیشنهادات تحقیق به گونه ای ارائه شده است تا گامیموثردرراستای انتظام بخشی وکاهشمشکلاتمسکن در سکونت گاه های غیر رسمی برداشته شود.
سجاد رجبی محمدرضا پورمحمدی
امروزه، با توجه به گسترش شهرها در اثر افزایش جمعیت ارزیابی بهینه و برنامه ریزی جهت استفاده موثرتر از منابع موجود اهمیت روزافزون تری پیدا کرده است. مکانیابی مطلوب تسهیلات عمومی شهری، یکی از مهمترین اهداف برنامه ریزی شهری است. برنامه ریزان از طریق اختصاص زمینهای شهری به کاربری های ضروری و مختلف و تامین تسهیلات مورد نیاز شهروندان با ملاحظاتی چون دسترسی مناسب، تامین آسایش و استانداردهای سلامت و ایمنی به افزایش رفاه شهروندان کمک می کند. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی مکانیابی پایانه های برون شهری شهر تبریز با توجه به معیارهای کمی و کیفی می باشد که با استفاده از نرم افزار arc gis و مدل های ahp و شاخص همپوشانی (overlay index) پایانه های موجود با 6 معیار در دو طبقه سازگاری و مطلوبیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد که در مکانیابی پایانه های موجود و مطلوبیت مکانی و سازگاری فعالیتها به نحو مقتضی مورد توجه قرار نگرفته است در خاتمه پیشنهاداتی جهت رفع مشکلات موجود و اصلاح الگوهای مکانیابی پیشنهاد گردیده است.
علیرضا محمدی کوچه باغ میر ستار صدر موسوی
بهبود شرایط دوچرخه سواری برای دوچرخه سواران شهر نیازمند برنامه حمایتی و سیاست طراحی شهری و توانایی های فنی است. برای استفاده از حقوق گذرهای موجود برای تردد وسایل حمل و نقل غیر موتوری و پیاده ها، ادعاهای در حال رقابت فراوانی وجود دارد، محدوده ای که گسترش آن در نواحی شهری دشوار است. دوچرخه سواران شهری دائما با محدودیتهایی روبرو میشوند که سفرهای آنها را دشوارتر و خطرناکتر میسازد. پس توجه به برخی اصول و عملکردهای طراحی شهری که ایمنی حرکت با دوچرخه را بالا میبرد و محدودیت ها را کاهش میدهد لازم و ضروری است. هدف از این پژوهش معرفی دوچرخه به عنوان یکی از شیوه های موفق حمل و نقل در دنیای امروزی و معرفی آن به جامعه میباشد. در صورت افزایش فرهنگ دوچرخه سواری شاهد کاهش تردد خودروهای موتوری خواهیم بود. این روند به تدریج باعث کاهش آلودگی هوا ناشی از سوخت فسیلی شده و در نتیجه شاهد هوای پاک، و حفظ محیط زیست و در کنار آن صرفه جویی های اقتصادی در کلانشهرها خواهیم بود. شهر تبریز هر روز بیشتر در آلودگی ناشی از دود حاصل از اگزوز اتومبیل ها فرو میرود و در کلاف سردرگم ترافیک گم میشود. با توجه به توپوگرافی و موقعیت جغرافیایی شهر تبریز میتوان با ایجاد مسیرهای دوچرخه سواری، شاهد افزایش ترددهای درون شهری با دوچرخه بود. در این تحقیق با پرسش از نمونه آماری در مسیرهای دوچرخه سواری مورد پژوهش و سپس آنالیز این داده ها توسط نرم افزار spss معلوم گردید که ایجاد مسیرهای دوچرخه سواری استاندارد باعث افزایش استفاده مردم از این وسیله شده و در کنار آن با ایجاد بستر فرهنگی مناسب، برای استفاده تمام اقشار جامعه، شاهد استفاده از این شیوه حمل و نقل، در میان تمامی افراد خواهیم بود.
پیام علی بخش زاده بهمن هادیلی
رشد روزافزون جمعیت شهری، توسعه فیزیکی شتابان شهرها بالاخص کلانشهرها را سبب شده است. یکی از تبعات این موضوع، گسترش کالبد شهر و الحاق سکونتگاه های بلافصل محدوده شهری (با بافت غیرشهری) به شهر مادر می باشد که بالطبع در همپوشانی این سکونتگاه ها به فضاهای شهری، مشکلات خاصی بروز می نماید. موقعیت جغرافیایی محله آخماقیه، پتانسیل الحاق این روستا به کلانشهر تبریز را بوجود آورده است. هدف پژوهش بررسی و تحلیل میزان تحقق پذیری الگوهای ارایه شده به محله آخماقیه (در قالب طرح تفضیلی) می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(gis) می باشد. جهت بررسی میزان تحقق طرح تفصیلی از ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین تغییرات کاربری اراضی مربوط به تغییرات اراضی بایر به مسکونی می باشد و کمترین تغییرات در کاربری های فضای سبز و تجاری(میدان تره بار) صورت گرفته است. همچنین میزان تحقق پذیری طرح تفصیلی نسبت به سال پایه بسیار ناچیز و در حدود 1/0می باشد.
علی رشتبران بهمن هادیلی
در این تحقیق به بررسی تغییرات کاربری اراضی شهری شهرداری منطقه سه تبریز (مقایسه طرح تفصیلی جدید و قدیم) پرداخته شده است. جامعه آماری را شهرداری منطقه سه کلانشهر تبریز تشکیل می دهد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می گردد وجهت جمع آوری مبانی نظری ، گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و ازاسناد ومدارک شهرداری منطقه سه بهره گرفته شده است. همچنین در پاسخ به سوالات تحقیق از آزمون های آماری توصیفی استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد که بیشترین تغییرات کاربری در بخش مسکونی و کمترین تغییرات در کاربری تجهیزات شهری– خدماتی می باشد.
علیرضا فرشاهین محمدرضا پورمحمدی
رساله ی حاضر تلاش دارد با استفاده از خصلت بنیادی اسلام و با الهام از ارزش های متعالی آن به شهر و شهرسازی اصالت بخشیده وآن ها را هر چه بهتر در مسیر شکوفایی خود قرار دهد. چرا که اسلام دین ارزش ها بوده و در سراسر عمر پربار خود دغدغه ی اصلی اش این بوده که این قافله ی هستی را با استفاده از انقلاب ارزش ها بر سر منزل خود برساند. شهرها نیز به عنوان بستر این انقلاب جهان شمول وظیفه ی مهمی بر عهده دارند. تحویل سیستم ارزشی به فرم شهری و طراحی، پاره های پراکنده ی شخصیت انسانی را به همدیگر پیوند می زند. بهترین اقتصاد شهری نیز همین توجه به انسان و نیازهای اوست.
غلامرضا فرشاهین میرستار صدرموسوی
فضا و سیمای شهری در مفهومی عام، ارتباط متقابل میان روابط و رفتارهاست. یعنی ضمن آنکه محل همجواری هویت های فردی است، در یک زندگی شهری خود به مثابه مهم ترین عامل احراز هویت بوده و بر رفتارها و روابط انسانی تأثیر می گذارد. بنابراین عناصر و اجزای سیمای شهر به عنوان واژه ها یا ملودی هایی عمل می کنند که بر افکار، رفتار و نهایتاً عادت های شهروندان تاثیر می گذارند. سیما و فضای فعلی اکثر شهرهای امروزی خصوصاً در ایران خلاف فلسفه وجودی شان که باید به عنوان محلی برای آموزش،عبادت، آرامش و فعالیت عمل می کردند واژهای ناهنجاری چون بی نظمی، بی اعتقادی، ساختارهای عاری از هر گونه منطق را برای شهروندان معنی می کنند.
اصغر رستم میدان رسول قربانی
: پیاده روی ، قدیمی ترین شکل جابجایی انسان در فضا ست و پیشینه ای به اندازه تاریخ بشریت دارد شهر های ما از دیر باز بر اساس حرکت پیاده بنا شده اند ولی با رشد شهرنشینی ،گسترش شهرها و ظهور اتومبیل و در نتیجه سرسپردگی بیش از حد شهرسازی معاصر به نیازهای حرکت سواره و غفلت از ساماندهی فضاهای پیاده منجر به افول کیفیت فضاهای شهری و بروز مشکلات عدیده ای همچون آلودگی های زیست محیطی ، ازدحام ، تلفات انسانی ، گسست بافت های محله ای ، از بین رفتن فضاهای انسانی و تضعیف مفهوم وهویت فضاهای تاریخی و قدیمی شهرها گردیده است با عنایت به اینکه محله 6 از بافت تاریخی تبریز دارای قابلیت های تاریخی و معماری مطلوبی بوده و بخشی از شناسنامه هویتی کلانشهر تبریز می باشد که دارای اهمیت فراوانی بوده لذا توجه به نیازها و ساماندهی و ارتقاء بافت محله هدف اصلی این تحقیق بوده است که با استفاده از روش تحقیق تحلیلی – توصیفی راهکارهایی را ارائه نمودیم .با توجه به اینکه محله مذکور دارای پتانسیل های پیاده مداری و جمعیت پذیری بالایی همچون عناصر تاریخی با ارزش ، بدنه ها و جداره های با ارزش معماری وبصری ، سینماها و مراکز فرهنگی و هنری ، مراکز اقامتی متعدد و نیز همجواری با بازار بزرگ تبریز به عنوان شاخص ترین عنصر تاریخی شهر تبریز می باشد تعدادی از معابر داخل محله جهت تبدیل به مسیر پیاده پیشنهاد گردیده است .
سمیه آهنی محمدرضا پورمحمدی
فناوری اطلاعات و ارتباطات از طریق خدمات مختلف نظیر دورکاری، خرید الکترونیک، ارتباط الکترونیک، تفریح الکترونیک، بانکداری الکترونیک، خدمات الکترونیک، آموزش الکترونیک و ... بر شهرها تاثیر می گذارد که این تاثیر شامل بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، فرهنگی، کالبدی و ... می شود. با توجه به اینکه خدمات مختلف در شهر توسط کاربری زمین، تامین می گردند می توان گفت که شهر الکترونیک تاثیر بسزایی بر کاربری زمین در شهرها دارد و می تواند بسیاری از نیاز به کاربری ها را در فضای مجازی تامین نماید. شهر تبریز نیز از این مقوله مستثنی نبوده و نتایج بررسی ها نشانگر آن است که هر یک از مناطق در هر یک از ارکان و اجزای شهر الکترونیک دارای پتانسیل می باشد. هدف این پژوهش تعیین پتانسیل هر یک از مناطق در زمینه های مختلف شهر الکترونیک می باشد و پیش فرض اولیه آن است که شهر الکترونیک باعث عدالت در دسترسی به امکانات و کاربری های مختلف می گردد. نظرسنجی کارشناسان و تحلیل آن ها با روش ahp، نشانگر تاثیر بیشتر دورکاری و خدمات الکترونیک نسبت به سایر ارکان شهر الکترونیک در شهر تبریز می باشد. همچنین، بررسی نظر مردم در باب میزان استفاده از شهر الکترونیک با استفاده از روش topsis و اعمال ضرایب ahp نشانگر آن است که منطقه یک دارای بیشترین تاثیر پذیری از شهر الکترونیک و منطقه نه دارای کمترین تاثیرپذیری بوده است و به طور کلی تفاوت پتانسیل مناطق نسبت به شهر الکترونیک زیاد نبوده و بین 35 تا 50 درصد متغیر است که نشان از این موضوع دارد که شهر الکترونیک به سمت عدالت اجتماعی در شهرها پیش می رود. همچنین در انتها پیشنهاداتی در باب میزان صرفه جویی فضا و اولویت تخصیص کاربری ها ارائه گردید. واژگان کلیدی : شهر الکترونیک- کاربری اراضی- روش ahp-topsis - شهر تبریز
امیر بخشی زاده محمدرضا پورمحمدی
همزمان با تحولات اساسی و بنیادین در امور اقتصادی ? اجتماعی ? سیاسی و فرهنگی ? نقش شبکه راهها بویژه جاده ها به عنوان یکی از بخشهای مهم زیربنایی در رشد و توسعه پایدار اهمیت بیشتری می یابد و ضمن تاثیر حیاتی بر سایر فعالیت باعث باروری و پویایی آنها و سرعت و پیشرفت طرحها می گردد . و از طرفی توسعه اقتصادی و اجتماعی ، بالا رفتن درآمدها ? پیشرفت ارتباطات ? گسترش مراکز علمی و دانشگاهی در شهرهای مختلف?ایجاد راههای حمل ونقلی و به ویژه جوان بودن هرم جمعیتی در کشور باعث شده است که مسافرت بصورت یکی از پایه- های استوار سیستم اقتصادی درآید . در حال حاضر مسافرت دیگر مختص خانواده های مرفه و ثروتمند نیست بلکه به یکی از اجزای لاینفک زندگی عموم مردم تبدیل شده است و در صورت حذف آن ? جامعه بشری از یکی از اندام های اساسی و حیاتی خود محروم می شود . با توجه به افزایش سفرها ? هر ساله بروز حوادث متعدد رانندگی در جاده های کشور عده زیادی را به کام مرگ می کشاند و هزاران نفر را مصدوم و خانواده های زیادی را دچار عوارض روحی ? جسمی و مشکلات عدیده مالی می کند و متاسفانه آمار متوفیان ناشی از تصادفات رانندگی در ایران بسیار بالاست بطوری که طبق آمار سال 89 حدود 14 هزار نفر در جاده های ایران کشته شده و میلیاردها ریال خسارت برجای مانده است . هر چند تحت هیچ شرایطی نمی توان حوادث رانندگی را به صفر رساند اما با یک برنامه ریزی صحیح می توان آن را به حداقل رساند بطوری که با برنامه ریزی مناسب و با گسترش حمل و نقل عمومی و در نظر گرفتن سایر پارامترها و اختصاص تجهیزات لازم برای امداد رسانی و کاهش مدت زمان امداد رسانی وایجاد پایگاهای اورژانس و مراکز درمانی سرپایی در کنار تاسیسات حاشیه راهها و رفع خستگی رانندگان می توان گام موثری برای کاهش تلفات رانندگی جادها بر داشت . اقلیم متفاوت در پهنه جغرافیایی وسیع ایران به گونه ای است که در آن حمل ونقل جاده ای از جایگاه ویژه ای برخوردار است طوری که بیش از 90? حمل ونقل و سفرها توسط جاده انجام می گیرد . بنابر این با عنایت به موارد فوق و توسعه صنعت حمل ونقل جاده ای و گسترش فناوری ساخت وسایل نقلیه ای و احداث و توسعه انواع راهها ی ارتباطی و افزایش تعداد سفرها ? موضوع ارائه خدمات در طول راهها به مسافران و رانندگان دچار دگرگونی اساسی شده و خدمات مورد نیاز آنان از نظر تنوع کمیت و کیفت نیز تغییر نموده است . در کشور ما گسترش احداث مجتمع های خدماتی – رفاهی به منزله یک اقدام زیربنایی محسوب می شود و با احداث آنها رانندگان ترانزیت و مسافران می توانند از امکانات رفاهی موجود در مجتمع ها از قبیل سوختگیری – سرویس های تعمیراتی – بهداشتی – درمانی – رستوران – نمازخانه – استراحتگاه جهت رفع خستگی – کارهای بانکی – خرید و سایر خدمات رفاهی و اداری استفاده نمایند . این موضوع تامین امنیت و رفاه رانندگان ? موجب ایجاد رغبت برای ترانزیت کالا از جاده های کشور خواهد شد . وجود این مجتمع ها با ارائه خدمات متعدد ارزشمند و ساختار زیبا و مدرن ? علاوه بر اینکه چشم اندازی خوبی برای مسافران در راههای کشور خواهد بود در کاهش تصادفات موثر بوده و به علت داشتن امکانات درمانی با به هنگام رساندن مصدومین تصادفات از مرگ بسیاری از آنها جلوگیری خواهد شد. در استان آذربایجان شرقی با دارا بودن 13133کیلومتر انواع جاده ها ( آزاد راه – بزرگراه – راه اصلی – راه فرعی و روستایی ) فقط 6 مجتمع خدماتی – رفاهی بین راهی در سطح استان وجود دارد وتعداد معدودی نیز در آزاد راه تبریز – زنجان در حال ساخت می باشند.
محمد عطایی میرستار صدرموسوی
بررسی وضعیت موجود مجتمع های ورزشی در مناطق3-4-5 کلان شهر تبریز نشان می دهد که برخی از این مجتمع ها با تراکم بالای افراد مراجعه کننده روبرو هستند و در مقابل در بسیاری از نقاط تعداد زیادی از افراد دسترسی به امکانات ورزشی در این مجتمع ها را ندارند و ناگزیرند جهت استفاده از این امکانات مسافت طولانی را طی نمایند و این مسئله تبعات مختلفی از جمل طه افزایش ترافیک، آلودگی هوا و صرف هزینه بالای اقتصادی و از همه مهمتر نارضایتی شهروندان را به دنبال دارد. لذا مکانیابی مناسب زیرساخت های شهری از جمله مجتمع های ورزشی با در نظر گرفتن کلیه معیارها و شاخص ها از جمله شاخص های: 1- توسعه ای2- حریم ها 3- شبکه ارتباطی و راه ها 4- اقلیمی5- محیطی 6- اقتصادی و اجتماعی از جمله نیازها و عوامل موثر در مدیریت پایدار و مهم شهری به شمار می روند. لذا در این پایان نامه با استفاده از این شاخص ها و در نظر گرفتن سایر عوامل و با استفاده از نرم افزار 10 arc map در سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis ) ، الگوی مکانیابی مجتمع های ورزشی در محدوده مورد مطالعه بررسی و تحلیل گردید. ضمنا جهت ارزیابی شرایط موجود با تهیه پرسشنامه و نظر خواهی از شهروندان و کارشناسان متخصص و انجام تحلیل های آماری مناسب با استفاده از نرم افزار 16mini tab مطالعات و ارزیابی لازم انجام گردید. نتایج بدست آمده نشان می دهد در مکانیابی مجتمع های ورزشی در محدوده مورد از معیارهای مهمی از جمله 1- دسترسی سریع افراد 2- توزیع متوازن در سطح منطقه 3- در نظر گرفتن حداکثر پوشش 4- رعایت استانداردهای لازم 5- سازگاری با کاربری های همجوار و غیره انجام نگرفته است. همچنین بررسی محدود مورد مطالعه بیان می دارد اگر چه تعداد مجتمع های ورزشی در منطقه 3 نسبت به مناطق 4 و 5 بیشتر می باشد اما به علت تمرکز این مجتمع ها در دو محل و عدم در نظر گرفتن مدل های استاندارد در این منطقه، وضعیت مناسبی از لحاظ توزیع مکانی مجتمع های ورزشی وجود ندارد. همچنین منطقه 4 به علت تراکم بالای جمعیت در مقایسه با مناطق 3 و 5 دارای کمترین مجتمع های ورزشی می باشد و منطقه 5 نیز نسبت به جمعیت و مساحت تحت پوشش دارای مجتمع های ورزشی بسیار کمی می باشد که در این خصوص باید سرمایه گذاری های بیشتری انجام پذیرد
حبیب داداش زاده بایقوت رسول قربانی
اهمیت مراکز درمانی از آنجاست که سلامت هر فرد و جامعه در گرو این مراکز است و در شهرها عدم تخصیص متناسب فضا و جایابی بهینه عناصر خدماتی و کالبدی شهر بویژه مراکز درمانی، افزایش روز افزون مشکلات شهروندان را به دنبال داشته است. روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی بوده و با استفاده از معیارهای مکانی (سازگاری، مطلوبیت و ظرفیت)، و اجتماعی (شاخص تراکم جمعیت) و همچنین تحلیل های سیستم های اطلاعات جغرافیایی (gis) همچون تحلیل های مکانی، بافر و... به تحلیل کاربری درمانی در شهر بناب پرداخته شده است. هدف تحقیق حاضر اینست که ضمن بررسی چگونگی توزیع مراکز درمانی، میزان تناسب این کاربری با کاربری های همجوار مشخص شود. در این راستا، نحوه استقرار فضایی مراکز درمانی، میزان سطوح اختصاص یافته به مراکز درمانی موجود، میزان سازگاری کاربری درمانی با کاربری های همجوار و نحوه دسترسی شهروندان به مراکز درمانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که سرانه کاربری درمانی در شهر بناب 0.86 متر مربع بوده و از استاندارد سرانه شهرهای میانه اندام کمتر است، پراکنش فضایی مراکز درمانی متناسب نمی باشد. همچنین مراکز درمانی موجود در شهر بناب از لحاظ استاندارد سطح اشغال و فضای باز با استانداردهای مربوطه نسبتاً نامتناسب اند و از لحاظ مساحت فضای سبز و پارکینگ کاملاً در سطح خیلی پایینی از استانداردهای مربوطه قرار دارند. مساحت کاربری بیمارستان و پایگاههای بهداشتی کاملاً مطلوب و مساحت درمانگاهها و بقیه مراکز درمانی موجود در شهر کمتر از استانداردهای مربوطه است. در انتها راهکارهایی از جمله انتقال کاربری های ناسازگار، توزیع متناسب مراکز درمانی با در نظر گرفتن جهت توسعه شهر و تراکم جمعیتی و پیشنهاد ساخت مراکز درمانی جدید ارائه شده است.
اکبر رحیمی میرستار صدر موسوی
زمین، اساسی ترین عامل توسعه و نحوه استفاده از آن، از مهم ترین مباحث برنامه ریزی شهری است. افزایش جمعیت و توسعه و گسترش شهرنشینی، فشار فزاینده ای را بر زمین شهری و نتیجتا تخریب زمینهای پیرامون شهرها را موجب شده است. بطوریکه توسعه پراکنده شهری و تغییرات کاربری اراضی پیرامونی شهرها، از چالشهای اساسی در برنامه ریزی شهری در دهه های اخیر بوده است. سیاست توسعه میان افزایی از اشکال رشد هوشمند، توسعه پایدار و نوین در شهرسازی، توجه اساسی به این موضوع داشته و با رویکرد توسعه از درون سعی در حفظ آن اراضی پیرامونی شهرها و انتظام بخشی به بافتهای موجود دارد. نتایج بررسی تصاویر ماهواره ای 1368 تا 1384 در تبریز، نشانگر آن است که توسعه شهری در دوره 16 ساله باعث تخریب بیش از 1100 هکتار از فضای سبز و بیش از 3700 هکتار زمین زراعی شده است. نتایج حاصل از مدل هلدرن نیز در این دوره نشانگر آنست که 40 درصد رشد فیزیکی شهر مربوط به افزایش جمعیت شهر و 60 درصد آن مر بوط به رشد افقی و اسپرال شهر تبریز بوده است. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی توسعه در تبریز، نمایانگر توسعه لجام گسیخته شهر به پیرامون در دهه های گذشته و عدم توجه به پتانسیلهای درونی شهری بوده است. بررسی پتانسیلهای توسعه میان افزا، شامل کاربریهای ناسازگار، اراضی خالی و رها شده، قطعات با تراکم ساختمانی پایین (یک طبقه) و بافتهای تخریبی شهر نشانگر وجود حدود 4974 هکتار از این بافتها جهت توسعه آتی می باشد. در این پژوهش، مدل تحول زمین، بمنظور بررسی توسعه شهری آتی تبریز، بر پایه شبکه های عصبی مصنوعی و سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد استفاده قرار گرفت که نتایج حاصل از مدل بر اساس ادامه روند توسعه گذشته، بیشترین توسعه شهر را در قسمتهای شمالغربی، شرق و جنوب شرق پیش بینی کرده است که این روند تخریب فضاهای سبز، اراضی کشاورزی پیرامون و تهدید محیط زیست شهری را به بار خواهد آورد. براین اساس و با ادامه روند کنونی، 8437 هکتار از فضاهای سبز و اراضی پیرامون شهر تبریز به زیر ساخت و ساز خواهد رفت. این در حالیست که با پیش بینی توسعه احتمالی توسعه شهر برپایه رویکرد توسعه میان افزا، فشار توسعه به پیرامون بطور چشمگیری کاهش می یابد. نتایج این نوع مدلسازی، نشانگر اختصاص بیشترین توسعه شهر در اراضی رها شده و بایر در بافت موجود، بافتهای فرسوده و کاربریهای نامناسب بوده است. بطوریکه در مقایسه با توسعه برپایه ادامه توسعه گذشته، 3279 هکتار از اراضی کشاورزی و 1367 هکتار از فضاهای سبز موجود در توسعه احتمالی حفظ می گردد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که با اعمال سیاست توسعه میان افزای شهری در توسعه آتی تبریز، نه تنها از تخریب اراضی زراعی و باغات پیرامون شهر کاسته خواهد شد، بلکه کاهش هزینه های اقتصادی همچون هزینه های آماده سازی اراضی شهری، هزینه توسعه زیرساختهای شهری به پیرامون را به دنبال خواهد داشت و انتظام فضایی شهری از طریق خروج کاربریهای ناسازگار و بهسازی و نوسازی بافتهای قدیمی و غیر رسمی شکل خواهد گرفت.
افشار حاتمی میرستار صدرموسوی
برنامه ریزان صنعت گردشگری در زمینه ظرفیت تحمل مقصد معتقدند جامعه میزبان برای رشد و توسعه گردشگری ظرفیت معینی دارد و رشد فراتر از حد ظرفیت آن منجر به بروز پیامدهای اجتماعی و زیست محیطی نامطلوب خواهد شد. در این مطالعه هدف سنجش و ارتقا ظرفیت پذیرش گردشگری شهر سرعین در راستای توسعه پایدار گردشگری بوده و ظرفیت پذیرش این مقصد با در نظر گرفتن دو رویکرد مقصد محور و رویکرد مبتنی بر تئوری چرخه عمر گردشگری در ابعاد مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی سنجیده شد. در این راستا جهت بررسی ظرفیت پذیرش انسانی مقصد و رضایتمندی از محصول گردشگری داده های مورد نیاز تحقیق از طریق مطالعه میدانی و تکیمل پرسشنامه جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. به این منظور ابتدا با استفاده از ادبیات موجود، شاخص های موثر در برآورد ظرفیت پذیرش انسانی(روانی) تعیین شد. از آزمون کراسکال والیس، ضریب همبستگی و رگرسیون برای آزمون فرضیات استفاده شد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه مستقیم و معناداری بین امکانات گردشگری و تعداد گردشگران و نیز رابطه مستقیم و معناداری بین تعداد گردشگران و رضایتمندی از محصول گردشگری وجود دارد. در مقابل تفاوت معناداری بین دیدگاه گروههای سه گانه در رابطه با روند توسعه گردشگری مشاهده نگردید. در نهایت پیشنهاداتی برای ارتقای ظرفیت پذیرش شهر سرعین ارایه شده است.
ناهیده عبدی قروچای محمدرضا پورمحمدی
چکیده: افزایش سریع جمعیت در قرن اخیر توسعه فیزیکی شهرها را به همراه داشته و کشور ایران نیز از آن بی بهره نبوده است، بطوریکه بر اساس نتایج آخرین سرشماری عمومی نفوس ومسکن کشور در سال 1390جمعیت شهرنشین بیش از 1/74 درصد جامعه را تشکیل می دهد. با افزایش جمعیت شهرنشین، شهر ها به سرعت تغییرات و دگرگونیهایی را پذیرفتند یکی از این دگرگونیها رشد فیزیکی شهر ها به صورتی نامتعادل و ناهماهنگ بوده است، یکی از پیامدهای گسترش فیزیکی شهر افزایش شاخکهای خزنده شهری بر اراضی پیراشهری که باعث مشکلاتی همچون: حاشیه نشینی، عدم پاسخگویی برخی خدمات و کاربری ها در شهر ها، ازبین رفتن اراضی کشاورزی، افزایش جمعیت شهرها، توزیع نامتناسب و ناسازگاری کاربری ها، گسترش شهر به جانب نواحی خطرناک و...خواهد بود. شهر سنندج نیز از این قاعده مستثنی نیست. این شهر به علت موقعیت مکانی ویژه از حوزه نفوذ وسیعی برخوردار است و به سبب مرکزیت اداری، سیاسی، اقتصادی، دانشگاهی تمرکز فعالیت ها و خدمات نقش مهمی در میان شهرهای استان را ایفا می کند. به همین سبب به طور مداوم بر گستره فضایی آن افزوده می شود وطی ده های اخیر رشدی شتابان و لجام گسیخته داشته و تحولات کالبدی و جمعیتی سریعی را تجربه کرده است. هدف این پژوهش پاسخ به عوامل موثر در رشد و توسعه فیزیکی- کالبدی شهر سنندج می باشد. بدین منظور عوامل موثر در رشد و توسعه شهر رادر قالب عوامل مختلف و طی دوره زمانی1390-1335مورد بررسی قرارگرفت تا مهمترین عامل در این گسترش را شناسایی همچنین پیشنهاداتی در راستای توسعه فیزیکی پایدار شهر ارائه می شود. روش تحقیق درپژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده و با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به تحلیل چگونگی گسترش شهر پرداخته شده و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزارarc gis استفاده شده است. نتایج به دست آمده از مدل آنتروپی شانون نشان می دهد که طی چند دهه اخیر گسترش فیزیکی شهر همچنان ادامه داشته و به صورت پراکنده و غیر متراکم بوده است. به کارگیری مدل هلدرن درمورد شهر سنندج نشان می دهد که در فاصله سال های 1386-1334 حدود 66درصد از رشد فیزیکی، مربوط به رشد جمعیت و34 درصد دیگر مربوط به رشد افقی شهر بوده است که به کاهش تراکم ناخالص جمعیت و افزایش سرانه ناخالص زمین شهری منجرشده است. به همین دلیل باتوجه به موانع و محدودیتهای شهرسنندج در جهات مختلف، الگوی توسعه عمودی (با درنظرگیری ملاحظات اصولی در ساخت وسازها) به عنوان الگوی توسعه آتی شهرپیشنهاد شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که طرحهای توسعه شهری درایران درمجموع نتوانسته اند درجهت توسعه موزون و متوازن شهرها گام بردارند. بنابراین در روند تهیه این طرحها باید بازنگری صورت گیرد به نحوی که درعین توجه به اهداف کالبدی، اهداف اقتصادی و اجتماعی نیز مورد تأکید واقع شود. همچنین ازطریق توسعه درون بافتی شهر، کاهش عوامل مهاجر برانگیز( بویژه مهاجرت های روستا- شهری)، افزایش تراکم با حفظ اندازه معقولی از فشردگی می توان از گسترش و توسعه بی رویه شهرها جلوگیری نمود.
بابک غلام زاده محمدرضا پورمحمدی
درپی تقسیم بین المللی کار و تحولات داخلی پس از جنگ جهانی دوم، جاذبه های شهری افزایش یافته و مهاجرت به آنها شدت گرفت. به دنبال رشد روزافزون مادر شهرها و اعمال محدودیت و موانع توسعه در داخل محدوده ی آنها، فعالیت و جمعیت در خارج از محدوده ی آنها مستقر گردید. این روند باعث رشد و توسعه ی سکونتگاههای اطراف گردیده که حاصل آن شکل گیری پدیده ی جدیدی به نام مجموعه ی شهری بود. با توجه به روند شکل گیری و انسجام کالبدی- فضایی مجموعه های شهری، ارتباط آنها با اموراقتصادی و تولید و نیاز اجتماعی و ضرورت اقتصادی برای ایجاد و استفاده ی مشترک از تأسیسات زیربنایی و خدمات عمومی در آنها، اتخاذ رویکردهای ذهنی و عینی کل نگر، یکپارچه در برنامه ریزی و مدیریت فضایی- کالبدی مجموعه های شهری الزامی می نماید. تفرقهای کالبدی- فضایی و مدیریتی مهمترین خصیصه های حاکم بر مجموعه های شهری به شمار می آیند که مسبب عدم تدوین سیاستها و راهبردها و تهیه ی برنامه ها و طرحهای کل نگر بوده و مشکلات عدیده ای را در ابعاد اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی مجموعه ی شهری موجب می شوند. در این مطالعه هدف، بررسی و ارزیابی نارساییهای کالبدی- فضایی، اقتصادی– اجتماعی و زیست محیطی مجموعه ی شهری تبریز از منظر مدیریت فضا و ارایه ی پیشنهاداتی جهت بهبود و رفع آنها است. روش استفاده در این تحقیق، توصیفی– تحلیلی است. به این منظور ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه داده های تحقیق گردآوری شده و با استفاده از مدلهای swot و anp به ارزیابی مجموعه ی شهری تبریز و ارایه ی بهترین تصمیمات جهت کاهش و رفع نارساییها پرداخته شد. در این راستا «ایجاد مدیریت واحد و یکپارچه» بهترین تصمیم جهت کاهش و رفع نارساییها شناخته شد. همچنین از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی برای آزمون فرضیات استفاده شد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه ی مستقیم و معناداری بین مدیریت در وضع موجود و نارساییهای اسکان جمعیت و فعالیت، نارساییهای اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی و همچنین کل نگری و یکپارچگی وجود دارد.
معصومه قاسمی خویی محمدرضا پورمحمدی
جنبش نوشهرگرایی واکنشی است نسبت به گسترش افقی در حومه شهرها و هزینه های غیر پایدار آن. این رهیافت که از دهه 80 و 90 قرن 20 شروع به شکل گیری کرده است، آمیزه ای است از سبک های معماری، رشد هوشمند(smart growth )، مخالفت با توسعه ی پراکنده (sprawl)و شهرسازی پایدار مبتنی بر حمل و نقل عمومی است که یکی از مهمترین رویکردهای برنامه ریزی شهری در این قرن محسوب می شود. هدف اصلی این پژوهش تدوین اصول نوشهرگرایی(new urbanism ) و ارزیابی نکات مثبت و منفی آن و بررسی میزان انطباق بافت های مختلف شهر تبریز با اصول نوشهرگرایی است. روش کار در این مطالعه مبتنی بر استفاده از توابع تحلیلی gis و روش های ریاضی و آماری جهت تحلیل داده ها وبررسی میزان انطباق است. در ابتدا به تشریح اصول کلی نوشهرگرایی در مقیاس محله پرداخته شده و در ادامه با انتخاب محله هایی به عنوان نمونه از هر یک از بافت های مختلف شهر تبریز میزان انطباق هر یک از محلات با اصول کالبدی، شاخص های ترافیکی و حمل و نقل، مسکن و بافت شهری و مشارکت بررسی شد است. به دلیل نبود استاندارهای کمی مشخص برای کلیه اصول مورد بررسی، جهت بررسی میزان انطباق در این تحقیق با توجه به شرایط خاص جامعه ایران و شرایط و سبک های سنتی شهرسازی استاندارهایی منطبق بر این اصول تدوین شد که این استاندارها اساس مطالعه تطبیقی قرار گرفت و در انتها با استفاده از امتیاز بندی در 4 سطح میزان این انطباق بیان شده است. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت به دلیل موخر بودن تفکر نوشهرگرایی و نظام برنامه ریزی خاص این مکتب بافت های جدید و طراحی شده و منظم بیشتر با اصول این مکتب سازگار هستند که در این تحقیق نیز محله زعفرانیه 4، محله نمونه از (بافت منظم)، بیشترین سازگاری را از نظر اصول منشور نوشهرگرایی در مقیاس محله نشان می دهد. بعد از این محله، محله مقصودیه (نمونه ای از بافت سنتی) با امتیاز 26.75 در مرتبه دوم سازگاری، محله شهناز (نمونه ای از بافت تاریخی) با امتیاز 23.5 در مرتبه سوم سازگاری و محله رضوانشهر 3 (بافت حاشیه ای) با امتیاز 14.5، کم ترین سازگاری را با اصول این تفکر دارد.
علی زینلی محمدرضا پورمحمدی
حریم شهر یکی مهمترین عوامل در برنامه ریزی شهری و توسعه فیزیکی آن محسوب می شود. حریم نه تنها به عنوان ذخیره زمین، بلکه به عنوان عاملی به منظور جلوگیری از گسترش بی برنامه و بدون ضابطه شهری نقش مهمی را در مدیریت شهری ایفا می کند. شهر سقز به عنوان دومین شهر مهم استان کردستان از نظر توسعه شهری روندی سریعی را تجربه کرده و در طول نیم قرن اخیر همواره محلی برای جذب جمعیت و کانونی برای مهاجران بلاخص روستائیان بوده است. لیکن به دلیل عدم برنامه ریزی و کنترل کاربری اراضی رشدی به صورت توسعه افقی داشته به طوری که موجب تغییرات کاربری اراضی و ادغام روستاهای واقع در حریم شهر شده است. آنچه که در این باره اهمیت پیدا می کند نقش دولت، طرح های توسعه شهری و عناصر برنامه ریزی شهری در موفقیت و یا عدم موفقیت این روند است. پایان نامه حاضر تلاش دارد ضمن بررسی مباحث تئوریک و معرفی ابعاد موضوع، شرایط موجود شهر سقز را با تاکید بر بررسی تاریخی شهر (50 سال اخیر) بر پایه اسناد، مدارک و نقشه های شهری با استفاده از تحلیل های مکانی در gis و تحلیل های آماری مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. حاصل بررسی ها نشان می دهد که شهر به طور کلی هم از نظر جمعیتی و هم از نظر فیزیکی روند رو به رشدی داشته است. در این میان توسعه فیزیکی شهر در طول نیم قرن بیش از 27 برابر و رشد جمعیت بیش از 10 برابر بوده است. گسترش شهری عموما بدون برنامه ریزی و بیشتر بر منافع شخصی و مبتنی بر تخلفات صورت پذیرفته است. بررسی ها نشان داد که علیرغم ارائه طرح های توسعه شهری و نیز برنامه های از پیش تعیین شده همچنان توسعه شهر سقز به صورت افقی بوده و در کنار آن نیز گاها طرح های شهری (همانند مسکن مهر ) بر روند این گسترش افزوده است. به طور کلی مشکل حریم شهر سقز را باید در دو سطح اساسی مورد بررسی قرار داد که البته نتایج نیز بر همین مبنا ارائه شدند: 1- سطح کلان : در این سطح تغییرات در شیوه و سبک طرح های شهری و نگاه مدیریت کلان جامعه به مباحث شهر و مسکن شهری است 2- سطح خرد: در این سطح مطابق با شرایط خاص انسانی – طبیعی (جغرافیایی) محل می بایستی طرح و برنامه های محلی و نیز تعیین حریم و شیوه های محافظت از آن ارائه گردد.
شبنم محمود زاده میرستار صدرموسوی
بررسی های تاریخی نشان می دهد که مناطق وسیعی از کشورمان توسط این حادثه طبیعی متحمل آسیب های جانی و مالی گردیده است، و به سبب این که شهرها مکان تجمع جمعیت و افزایش بارگذاری های محیطی و اقتصادی هستند، بنابراین مسأله مهم ضرورت کاهش آسیب پذیری در برابر زلزله مطرح می شود. با توجه به رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی وقوع حوادث طبیعی مثل زلزله می تواند خسارات و تلفات سنگینی را ایجاد نموده و توسعه شهرها و کشور را دچار وقفه نماید. ضرورت کاهش آسیبپذیری شهرها در برابر این پدیده، به عنوان یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی کالبدی محسوب می شود، در این راستا اولین گام شناسایی میزان آسیب پذیری اجزا و عناصر شهری و تحلیل و ارزیابی آن با استفاده از مدل های موجود در این زمینه می باشد که بتوان مناطق و بافت های آسیب پذیر شهری را با استفاده از مدلها مورد شناسایی قرار داده و با ریز پهنه بندی این مناطق به ارائه راهکارهای علمی و عملی در ارتباط با کاهش اثرات زلزله پرداخت. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش ، منطقه 5 به وسعت 3230 هکتارکه در حدود6/14 درصد از کل وسعت شهر تبریز را شامل شده است و منطقه 8 به وسعت 386هکتار که در حدود 5/1 درصد از کل وسعت شهر تبریز را شامل می شود و کوچک ترین منطقه شهری تبریز است که در قسمت های میانی و مرکزی شهر و تقریباً منطبق بر هسته مرکزی و بافت تاریخی آن است، می باشد. تحقیق حاضر را می توان از حیث ماهیت و روش تحقیق، جزء تحقیق های توصیفی و تحلیلی دانست و روش جمع آوری اطلاعات در مرحله اول به صورت اسنادی و کتابخانه ای و بررسی متون مختلف با موضوع زمین لرزه و آسیب های ناشی از آن در مناطق شهری است. در مرحله بعدی به صورت جمع آوری اطلاعات منطقه 5 و 8 ،و استفاده از آمار نامه های و اطلاعات مهندسین مشاور و سازمان های مرتبط با موضوع، و در نهایت تبدیل اطلاعات به نقشه هاست. پس از جمع آوری داده ها در نهایت با استفاده از 9 شاخص( فاصله از گسل، نوع سازه، کیفیت ابنیه، عمر بنا، تراکم جمعیتی و ...) به بررسی وضعیت آسیب پذیری مناطق مورد مطالعه پرداخته و در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج می شوند و سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و idresi به وزن دهی شاخص های مربوطه پرداخته می شود و با استفاده از نرم افزار gis، نقشه ریزپهنه بندی آسیب پذیری منطقه 5 به عنوان بافت جدید و منطقه 8 به عنوان بافت قدیم با منطقfuzzy ارائه می گردد و در نهایت به مقایسه هر دو بافت به لحاظ آسیب پذیری در برابر زلزله پرداخته و نتیجه حاکی از آن است که هر دو منطقه با وجود متفاوت بودن بافت آن در برابر زلزله آسیب پذیری تقریباً یکسانی دارند(میزان آسیب پذیری منطقه 8 حدود 12.97 درصد و آسیب پذیری منطقه 5 حدود 12.61 درصد می باشد).
احمد اسدی محمدرضا پورمحمدی
با توجه به توسعه ناپایدار شهرها، راهبرد توسعه میان افزا از مهمترین راهبردهای توسعه شهری است که می تواند توسعه شهری را مطابق با توسعه پایدار هدایت نماید. هدف این مطالعه ارزیابی راهبرد توسعه میان افزا در تامین مسکن و ظرفیت پذیری بافت های فرسوده می باشد. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، از نوع روش های اسنادی- تحلیلی است اطلاعات مورد نظر به صورت مشاهده، تهیه نقشه های ضروری و تکمیل پرسشنامه جمع آوری شده و برای تحلیل آنها از نرم افزار spss و تکنیک gis استفاده شده است. حجم نمونه 382 عدد پرسشنامه می باشد که از جامعه آماری بافت فرسوده شهر زنجان با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد محدوده مورد مطالعه استعداد¬های بالایی در راستای توسعه میان¬افزا دارد و در صورت توجه به این پتانسیل¬ها، بافت فرسوده می¬تواند نقش موثر در کاهش رشد بی ر¬ویه شهر داشته باشد و به افزایش قابلیت-ها جهت تامین مسکن کمک نماید که در این صورت شاهد شکل گیری شهر پایدار و سالم خواهیم بود. همچنین طرح ها و اقدامات مربوط به بافت های فرسوده نتواسته بافت فرسوده را در سطح رضایت بخشی از بعد توسعه میان افزا قرار دهد. یافته¬های تحقیق نشان می دهد که توسعه میان افزا تاثیر مثبتی در ارتقاء سرزندگی، مطلوبیت اجتماعی و مسکن گزینی در بافت¬های فرسوده دارد. و بین توسعه میان افزا با متغیرهای سرزندگی، مطلوبیت اجتماعی و مسکن گزینی ارتباط معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان گفت که سرزندگی، مطلوبیت اجتماعی و مسکن گزینی به تفکیک توسعه میان افزا (کمتر، متوسط، بالا) دارای تفاوت معنی داری می باشد.
علی اکبر تقی پور رسول قربانی
مسکن به عنوان یکی از عناصر مهم در برآورده کردن نیازهای زیستی، اقتصادی و نیازهای اجتماعی هر خانوار محسوب می¬شود. رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها، مهاجرت از روستا به شهر، استهلاک ساختمان های قدیمی و تخریب آنان، کوچک شدن بعد خانوارها و مسائلی از این قبیل تامین مسکن را به یکی از مشکلات اکثر شهرها، بخصوص در کشورهای جهان سوم تبدیل نموده است. از طرف دیگر با گسترش و تحولات عظیم در فن آوریهای جدید ارتباطی و اطلاعاتی، تغییر شرایط اجتماعی و نوع نگرش نسل-های فعلی مسکن پیش از پیش اهمیت یافته و نوع کارکرد آن نیز دچار تحول گردیده است. به دلیل همین تحولات عمده و چند بعدی بودن مسکن، متقاضیان مسکن در انتخاب¬های خود هر کدام به یک یا چند عنصر از مشخصات مسکن توجه می نمایند. از مهمترین اقدمات برای اجرای موفقیت آمیز پروژه¬های مسکن را می¬توان شناخت خصوصیات مسکن و بازار مسکن، از نقطه نظر تقاضای مسکن دانست. ارزیابی میزان و اهمیت هر کدام از این ویژگی¬ها که به نسبتی در قیمت واحدهای مسکونی تاثیر گذار می¬باشد، امری مهم و ضروری است که در به موفقیت رسیدن سیاست ها و طرح های شهری و مسکن سهم زیادی دارند. اصطلاح هدانیک از ریشه یونانی هدانیکوس به معنی لذت جویی است. در متن¬های اقتصاد رفاه، واژه هدانیک به معنی مطلوبیت یا رضایت کسب شده به وسیله مصرف کننده از مصرف کالا یا خدمات است. در الگوی هدانیک، مسکن یک کالای چند بعدی قلمداد شده و سعی می¬شود تا به تخمین تاثیر هر یک از ویژگی¬های آن بر قیمت و همچنین تخمین توابع تقاضا برای هر یک از مشخصه¬های آن پرداخته شود. در روش¬های معمول برای برآورد داده¬های مکانمد، به دلیل در نظر نگرفتن وابستگی فضایی و ناهمسانی فضایی میزان خطا زیاد بوده می¬باشد. امروزه برای بر طرف کردن این مشکل و کم کردن خطا استفاده از مدل¬ها و رهیافت¬های جدید، که عامل مکان را در برآورد در نظر می¬گیرند، رواج بسیاری یافته است. از پرکاربردترین این روش¬ها رگرسیون وزنی جغرافیایی می¬باشد. منطق ساده بکارگیری مدل¬های مکانی و فضایی و همچنین روش رگرسیون وزنی جغرافیایی در واقع پیروی از قانون اول جغرافیاست که بیان می¬کند، هر عاملی مانند نیروهای جاذبه جمعیت، نیروی کار، نیروی سرمایه و... به متغیر دیگری مربوط است ولی مشاهدات نزدیکتر از مشاهدات دورتر بیشتر به یکدیگر مربوط می¬شوند. این روش توسط براندسون، فودرینگهام و کارلتون (1996) به عنوان یکی از روشهای نوین رگرسیونی مطرح شده است. در این روش ضرایب متغیرهای توضیحی با استفاده از ماتریس وزنی برآورد می¬شود. وزن هر یک از متغیرها در این روش بر اساس فاصله هر یک از مشاهدات با موقعیت برآورد شده متغیرها تعیین می¬شود. با توجه به این مطالب برای برآورد قیمت مسکن و تعیین میزان تاثیرگذاری هر یک از متغیرها بر قیمت مسکن در شهر تبریز، از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی در این پژوهش استفاده شد. برآورد برای واحدهای مسکونی آپارتمانی و ویلایی نتایج زیر را نشان می¬دهد: نتایج استفاده از روش gwr نشان می¬دهد که متغیرهای مساحت زمین، فاصله از پارک، آلودگی هوا متغیرهای معنادار بوده و اثر کاهشی بر قیمت آپارتمان ها دارد. متغیرهای بر ساختمان، تعداد اتاق، تعداد طبقات ساختمان، فاصله از محل کار، میزان تحصیلات سرپرست خانوار معنی¬دار شده و اثر افزایشی بر قیمت آپارتمان ها دارند و بقیه متغیرها معنی¬دار نبوده و قابل تفسیر هم نیستند. در واحدهای مسکونی ویلایی بکارگیری روش gwr بیان کننده این می¬باشد که متغیرهای معنادار و دارای اثر کاهشی بر قیمت عبارتند از: مساحت زمین، نوع سند، فاصله از مراکز شهری، آلودگی هوا و آلودگی صوتی. متغیرهای افزایشی قیمت نیز عبارتند از: بر ساختمان، فاصله از پارک، فاصله از ایستگاه اتوبوس، رضایت از واحد مسکونی، میزان تحصیلات سرپرست خانوار و مجموع درآمد خانوار. در برآورد زمین با gwr متغیرهای معنی¬دار کاهشی نوع سند، فاصله از محل کار و پارک و مراکز شهری، آلودگی هوا بوده¬اند. متغیرهای افزایشی عبارت از فاصله از بهداشتی، ایستگاه اتوبوس و مسجد، رضایت، میزان تحصیلات و درآمد خانوارها بوده¬اند. با برآورد مدل با روش¬های ols و gwr،آزمون¬های برتری مدل¬ها برای مشخص کردن روش بهتر و دارای خطای کمتر انجام شد. برای این کار از آزمون¬های anova و مقدار آماره¬های aicc و r2 استفاده شد. نتایج این آزمون¬ها نشان داد که در هر دو برآورد آپارتمان¬ها و مساکن ویلایی روش gwrدارای برتری نسبت به روش olsمی¬باشد. نتایج کلی پژوهش نشان می¬دهد برخلاف نظریات کلاسیک که فاصله از محل کار و مساحت زمین را عامل مهم در قیمت مسکن و زمین می¬دانستند، تسهیلات واحد مسکونی بیشترین عوامل تاثیرگذار در قیمت در شهر تبریز بوده¬اند.
الهام آسیابانی پور محمدرضا پورمحمدی
بزرگترین مشکل زیست محیطی شهر تبریز مسأله آلودگی های زیست محیطی بوده که عوامل طبیعی و انسانی در ایجادآن دخالت دارند. عوامل طبیعی موثر در ایجاد این حالت شامل احاطه شدن شهر بوسیله کوهها، عدم وجود بادهای مداوم با سرعت مناسب و بارش کم می باشد از عوامل انسانی، وجودساخت وسازهای بیش از حد و بدون برنامه، طراحی فضاهای شهری بدون توجه به اصول توسعه پایدار شهری ، ازبین بردن پوشش گیاهی ،تعداد زیاد خودروهای فرسوده و پرمصرف، ورود بیش از ظرفیت خودروهای جدید به چرخه تردد شهری، ناکافی بودن یا عدم تمایل به استفاده از سیستمهای حمل و نقل عمومی را می توان نام برد. غلظت آلاینده های شهر تبریز در بسیاری از موارد چندین برابر حد مجاز بوده که اثرات سوء کوتاه و دراز مدت را بدنبال دارد. نخستین قدم برای کنترل مشکل زیست محیطی شهر تبریز شناسایی منابع موثرتولید کربن که منبع اصلی آلاینده ها درشهرمیباشد و تلاش برای کاهش تولید آلودگی با برنامه ریزی وطراحی فضاهای شهری با رویکردکربن صفراز طریق شناسایی سازو کارهایی که تولید کربن را در شهر به طرف صفر میل دهد از جمله این سازو کارها شناسایی مصالح و تکنولوژی ها با کمترین انتشار آلودگی در مرحله گسترش و ساخت ، ساخت شهر با تکنولوژی های سبز میباشد.منابع آلودگی شامل منابع ثابت (واحدهای با کاربری های مختلف شامل واحدهای مسکونی، کارخانجات و کارگاه های صنعتی، نیروگاه ها و پالایشگاه) و منابع متحرک (شامل انواع خودروهای سبک و سنگین عمومی و شخصی) می گردد. هر چند اشکال مختلف آلودگی محیط زیست وابسته و قابل تبدیل به یکدیگرند اما آنچه اهمیت مشکل زیست محیطی شهررا بیشتر میسازد، نقش سیستم شهربه عنوان حیاتی ترین سیستم برای ادامه زندگی انسان و محدود بودن توانایی بشر برای کاهش و کنترل آلودگیهای زیست محیطی است منابع تولید آلاینده های کربن دار متنوع و متغیرند؛ ولی می توان آنها را در چهار گروه اصلی طبقه بندی کردکه شامل حمل و نقل متحرک، احتراق ساکن، فرایندهای صنعتی و دفع مواد زائد جامدمیباشد. در پژوهش حاضر با توجه به معرفی این شاخص وفاکتور های دخیل در آن به بررسی وضعیت این شاخص در قاره های مختلف پرداخته ودر نهایت نیز برخی فاکتورهای این شاخص در کلانشهر تبریز در مقایسه با میانگین شهرهای آسیایی اراِیه می گردد. در این پژوهش، 14 فاکتور کمی وکیفی از 8 طبقه شاخص کربن صفر، برای شهرتبریز جمع آوری گردیده است. همچنین میانگین این 14 فاکتور کمی برای شهرهای آسیا که توسط e iu گزارش شده است تهیه شده است. فاکتورهای کمی این شاخص در شهر تبریز با میانگین آنها در شهرهای آسیا مقایسه شده است. وفاکتورهای کیفی این شاخص برای کلانشهر تبریز بررسی شده است. به طور کلی از نظر فاکتورهای کمی شاخص کربن صفر، مصرف سرانه آب ومیزان انتشار دی اکسید نیتروژن در شهرتبریز از مقادیر گزارش شده برای میانگین شهرهای آسیا پایینتر بوده ودر وضعیت خوب تا نسبتا خوبی قرار دارد ولی سایر فاکتور ها از وضعیت نامطلوبی برخوردار است که از میان این فاکتورها نیز فاکتورهای سرانه انتشار دی اکسید کربن، تصفیه فاضلاب، میزان ذرات معلق،تراکم جمعیت وسرانه فضای سبزاز وضعیت کاملا نامطلوب برخوردار می باشند و لازم است که برنامه هایی برای توسعه این بخشها در نظر گرفته شود. از نظر فاکتورهای کیفی ،فاکتور تلاش شهر برای کاهش دی اکسید کربن وفاکتور نظارت زیست محیطی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند که برای توسعه این بخشها نیز لازم است برنامه هایی اتخاذ شود.
علی عارف حسینی محمدرضا پورمحمدی
کشور ایران از کشورهای زلزله خیز جهان است. در پهنه بندی نسبی خطر زمین لرزه در ایران، شهر تبریز تنها شهر مهم ایران است که در جایگاه پهنه بندی با خطر نسبی بسیار بالا قرار دارد. شمار زیادی از سازه های موجود که در مناطق زلزله خیز واقع شده اند بر اساس آیین نامه های اصلی طراحی لرزه ای قدیمی که دیگر اعتباری ندارند، ساخته شده اند. علاوه بر آن شماری از زلزله های اصلی که در طول سالهای اخیر اتفاق افتاده اند بر اهمیت سبک شدن برای کاهش خطر لرزه ای تاکید می کنند اهمیت نوسازی ساختمان های شهر نکته ای است که تمامی کارشناسان آن را پذیرفته و بر لزوم اجرای آن تاکید می کنند. در سالهای اخیر با افزایش نظارت بر نحوه ساخت و ساز در شهر ها ، ساختمان های بهتری از نظر استحکام و مقاومت در برابر زلزله ساخته شده است. با این حال شهرهای بزرگ هنوز از ناحیه بافت فرسوده آسیب پذیر است. مقاوم سازی لرزه ای سازه های موجود یکی از موثرترین روش ها برای کاهش این خطر است. در این پژوهش ابتدا با کمک مدل تحلیلی شاخص ها وویژگیهای بافت فرسوده ،بافت فرسوده بازار تبریز وپروژه عتیق بررسی شده وسپس باکمک مدل تحلیلی روشهای مقاوم ساز ی به تجزیه وتحلیل هزینه روشهای مقاوم سازی در این بافتهاپرداخته شده است. براساس بررسی های صورت گرفته بازار تبریز بافت فرسوده وپروژه عتیق نوسازی شده شناسایی شدند.باتوجه به تجزیه وتحلیل هزینه های مقاوم سازی نتیجه گیری شد که طرح اتاق امن کم هزینه ترین وکاربردی ترین روش مقاوم سازی بافت فرسوده میباشد.
شیرین بدری اصل محمدرضا پورمحمدی
انتخاب مکان مناسب پایانه ها ی مترو برای حمل و نقل عمومی در سطح یک شهر ، به خصوص کلان شهری مانند تبریز از اهمیت بالایی برخوردار است. مطالعه بر روی عوامل این انتخاب و ارزیابی مکانیابی پایانه ها یکی از مسائل مهم و ضروری در بافت شهری عصر حاضر می باشد. اهمیت و اعتبار هر شهر بستگی به خدمات شهری آن شهر دارد. هر چه این خدمات و تاسیسات در سطح ایده آل قرار داشته باشد دارای شرایط راحت تری برای زندگی شهروندان می باشد و باعث افزایش رضایت شهروندان می شود که یکی از مهمترین خدمات شهری حمل و نقل عمومی ، خصوصا مترو شهری می باشد. بنابراین تحقیق و پژوهش در ارزیابی مکانیابی ایستگاههای مترو از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. اهمیت این تحقیق از جهت تاثیر این مکان یابی در مسائل مربوط به امور اجتماعی قابل بررسی می باشد. همچنین اهمیت این تحقیق از لحاظ تاثیر این مکان یابی در محیط زیست و ایجاد انواع آلودگی ها در محیط زیست و بررسی تردد و ترافیک انسانی و ماشین آلات می باشد. همچنین اهمیت این تحقیق از نظر اقتصادی در این موضوع است که بررسی مکان یابی ایستگاهها می تواند راه و روش های جدیدی در رونق منطقه اطراف ایستگاهها را در پی داشته باشد.
حسن محمودزاده رسول قربانی
در سه دهه گذشته، توسعه کلانشهر تبریز به سوی پیرامون باعث تخریب اراضی زراعی و باغی و منابع زیست محیطی آن گردیده و مشکلاتی همچون به هم خوردن تعادل اکولوژیکی، افزایش هزینه های خدمات رسانی، ساخت و ساز روی اراضی نامناسب، تشدید آلودگی هوا، عدم توجه به بافتهای موجود جهت بهسازی و نوسازی و ... شده که ادامه توسعه با روند ذکر شده باعث تشدید مسائل زیست محیطی خواهد شد. با در نظر گرفتن جنبه های کالبدی، کیفیت هوا و منابع آبی به عنوان مهمترین ارکان توسعه شهری، اهمیت مدل سازی توسعه از دید اکولوژیکی در جهت حفظ ذخایر اکولوژیک کلانشهر تبریز بیش از پیش مشخص می شود. بنابراین پیشگیری از پراکنش افقی کلانشهر و توسعه شهر بدون از بین بردن اراضی مرغوب کشاورزی، کاهش آثار منفی زیست محیطی آلودگی هوا و هدایت گسترش فیزیکی کلانشهر تبریز در پهنه های مناسب و به دور از مخاطرات طبیعی مانند زلزله هدف این مطالعه می باشد که با تقسیم بندی تحقیق به دو مقطع گذشته و آینده با استفاده از تصاویر ماهواره ای و روشهای احتمالاتی رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی مصنوعی روند تغییرات در قالب سه سناریو بررسی شد. با استفاده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای لندست طی سالهای 1363تا 1390 روند توسعه پراکنده شهری و غیراکولوژیک از بعد کالبدی بررسی و مشخص شد بر اساس اطلاعات مرکز آمار ایران و تحلیل تصاویر ماهواره ای طی دوره 27 ساله1390-1363، جمعیت کلانشهر تبریز از 1007992 نفر به 1740695 افزایش و مساحت شهرها و روستاها از 11/6642 هکتار به 60/20986 هکتار افزایش پیدا کرده که عدم تناسب توسعه بین جمعیت و مساحت از محاسبه مدل هلدرن و تخریب 9/4734 هکتار از اراضی کشاورزی و باغی مشخص می شود، بطوریکه 45 درصد توسعه شهر تبریز در این مدت ناشی از توسعه پراکنده می باشد. با استفاده از نقشه های تراکم آلاینده ها و گلباد ماهانه تاثیرات کاهش اراضی کشاورزی و باغی فوق الذکر به مثابه ریه های تنفسی و تصفیه کننده هوا مشخص می شود. تشدید آلودگی هوا طی 27 سال در اثر آلاینده های صنعتی و افزایش وسایط نقلیه، در تمامی ایستگاهها از غرب به مرکز تبریز در فصلهای پاییز و زمستان به مراتب بیشتر بوده به طوریکه در این فصول آلاینده ها به بیش از دو برابر مجاز می رسد. با مقایسه میزان تولید و مصرف آب در کلانشهر تبریز مشخص شد سرانه مصرفی بالا فقط در سال 90، باعث هدر رفتن m3 38470051 یا 2/37 درصد از آب تصفیه شده به فاضلاب شده و تهدید منابع آبی زیرزمینی در اثر افزایش مصرف آب در بخش کشاورزی نیز از معضلات توسعه غیراکولوژیک کلانشهر تبریز می باشد. برای پیش بینی توسعه شهری کلانشهر تبریز با پیش بینی جمعیت و استفاده از مدل رگرسیون لجستیک و ltm با تعریف سه سناریو راهبردهایی که به توسعه اکولوژیک کلانشهر تبریز با تاکید بر عوامل زیست محیطی کمک می کند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در سناریوی تاریخی تجمعی با پیش بینی توسعه شهری بر اساس مدل های رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی تغییر زمین در افق 1410، مشخص شد اراضی باغی و زراعی در توسعه آتی شهرهای سردرود، خسروشهر، اسکو، ایلخچی به عنوان بازوی جنوب غرب و باسمنج به عنوان بازوی جنوب شرق تبریز به شدت تخریب خواهد شد. همچنین مجاورت شهرها با باغات اطرف موجودیت ذخایر اکولوژیک را به مخاطره انداخته و روند توسعه شهرها و مناطق روستایی اطراف به علت عطش استفاده از زیرساختهای شهری و بالارفتن قیمت اراضی بیشترین تخریب را با رقم 56/4599 هکتار متوجه باغات و اراضی کلانشهر خواهد نمود. در سناریوی برنامه ریزی شده با ادغام شهرهای باسمنج و سردرود در محورهای جنوب غرب و جنوب شرق و انضمام اراضی حدفاصل شهرهای یاد شده به تبریز باعث رواج الگوی ساخت باغ - ویلایی و اضمحلال پتانسیلهای زیست محیطی و افزایش قطبی شدن شهر تبریز و تخریب 69/3265 هکتار از اراضی زراعی و باغی خواهد شد. در سناریوی اکولوژیک به عنوان یک آلترناتیو توسعه در مقابل گسترش افقی و پیوسته شهر تبریز، در صورت استفاده از پتانسیل های درونی شهر تبریز با عنایت به برخورداری از پتانسیل زیرساخت قبلی در درون شهر به همراه الگوی اقتصادی حفظ اراضی باغی و کشاورزی با کمربندها و کمان های سبز، میزان تخریب اراضی زراعی و باغی نسبت به سناریوی تاریخی به نصف کاهش خواهد یافت که علاوه بر اصلاح و پالایش درونی شهر تبریز با کاهش قطب گرایی شهر، میزان غلظت آلاینده ها نیز کاهش خواهد یافت و با حفظ اراضی باغی و کشاورزی با کمربندهای سبز پیشنهادی ذخایر اکولوژیک جنوب باسمنج و سردرود در کنار دره اسکو با جلوگیری از اتصال شهرهای اسکو و سردرود توسط روستاهای حومه ای آنها روند توسعه اکولوژیک در آنها حفظ خواهد شد. بنابراین با به کار گرفتن نتایج رساله و اعمال پیشنهادات آن در تدوین طرح جامع جدید تبریز می توان پایه های توسعه اکولوژیکی را در منطقه کلانشهری تبریز پایه گذاری نمود و به تلفیق تئوری های اکولوژی شهری با سناریوهای احتمالاتی توسعه در حوزه ی دانش کاربردی برنامه ریزی شهری نائل آمد.
مهدیه طاهونی رسول قربانی
پژوهش حاضر تأثیرات کلان شهر تبریز را بر شهرهای پیرامونی مورد ارزیابی قرارمی دهد. محدوده ی موردمطالعه در این پژوهش شهر سردرود هست که افزایش جمعیت و افزایش صنایع در شهر سردرود منجر به ساخت وسازهای بدون برنامه و تغییرات زیاد ساختار فضایی - کالبدی شهر و از بین رفتن زمینهای کشاورزی شده است که موجب مشکلات متعدد کالبدی - فضایی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی در شهر سردرود شده است؛ و این امر از آسایش و رفاه شهروندان خدمات دهی به آن ها کاسته است. لذا جهت مقابله با مشکلات موجود این تحقیق به ارزیابی اثرات کلانشهر تبریز بر ساختار فضایی – کالبدی شهر تبریز پرداخته و راهبردها و تمهیدات لازم جهت بهینه سازی فرم فضایی - کالبدی شهر سردرود با در نظر گرفتن پارامترهای افزایش جمعیت، افزایش صنایع و از بین رفتن باغات و اراضی کشاورزی ارائه می دهد. نوع تحقیق کاربردی – توسعه ای و روش تحقیق تحلیلی – تطبیقی است که داده ها و اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و میدانی تهیه گردیده است. در این تحقیق که باهدف ارزیابی تأثیرات کلانشهر تبریز بر ساختار فضایی – کالبدی شهر سردرود در دوره های مختلف هست، از مدل های کمی گیبز- مارتین و دیاگرام بوژوگارنیه جهت تعیین نقش و عملکرد شهر و از مدل تغییر سهم و مدل ایزارد جهت مقایسه جایگاه بخش های مختلف اقتصادی شهر سردرود نسبت به استان آذربایجان شرقی و از ضریب جینی، آنتروپی نسبی، درجه تجمع (موران و گری) در جهت نشان دادن رشد و گسترش شهر و تحول فرم فضایی –کالبدی شهر در دوره های مختلف تاریخی شهر استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد بیشترین درصد مهاجران به شهر سردرود از کلانشهر تبریز بوده است. (حدود 26 درصد) این شهر مورد استقبال کسانی واقع شده است که قادر به خرید یا اجاره واحد مسکونی در شهر تبریز نبوده و سردرود را برای سکونت ترجیح داده اند. بر اساس دیاگرام بوژوگارنیه نقش شهر سردرود در سال 1375 صنعتی بوده است که به عبارتی دیگر مرکز صنایع کارگاهی هست درحالی که در سال 1390-1385 نقش بازرگانی را برعهده گرفته است. با مقایسه جایگاه بخش های مختلف اقتصادی شهر سردرود نسبت به استان آذربایجان شرقی با استفاده از مدل تغییر سهم، نرخ رشد کل اقتصاد مرجع برای سالهای 1385-1375 برابر 6/1 هست وساختار اقتصادی استان در طی دوره مذکور همواره منفی و دارای روند نزولی بوده است و ضریب اشتغال در بخش های کشاورزی برابر 12/0-، صنعت 04/0- وخدمات معادل 1/1 هست؛ و با بررسی تغییرات بخش های اقتصادی شهر سردرود بر اساس مدل ایزارد تنها بخش خدمات در سطح شهر در مقایسه با ضریب مشابه آن در سطح استان بالاتر 6/252 در مقابل 3/137 درصد است؛ و نتایج به دست آمده از اندازه گیری مدل های فضایی – کالبدی نشان دهنده این است که فرم شهر الگوی تجمع تصادفی تک قطبی بوده که به سمت پراکنش شهری پیش رفته و می رود و مقادیر شاخص ها در سال 1378 و 1390 به ترتیب بدین صورت است: (آنتروپی نسبی =85/0، جینی= 35/0، موران =03/0، گری =05/0) و (آنتروپی نسبی =91/0، جینی= 36/0، موران =01/0، گری =99/1). در کل، این مقادیر نشان می دهد که شهر به سمت الگوی پراکندگی پیش رفته است و موجب از بین رفتن زمین های کشاورزی و باغات شده است به طوری که در شهر سردرود در سال 1378 سهم باغات و اراضی کشاورزی 2/65 درصد از کاربری ها بوده درحالی که در سال 1390 به 35/26 درصد رسیده است و به تبع آن ساختار فضایی و کالبدی شهر در طول زمان تغییریافته است.
سعید قوجالی رسول قربانی
امروزه مشتریان ، بیشتر تمایل دارند تا خریدهای متفاوت خود را به صورت یکجا انجام دهند. به علاوه تغییر نگرش ها ، ارزش ها و سایر عوامل اقتصادی و فرهنگی باعث شده است تا فرآیند خرید به یک فعالیت اجتماعی و یک اقدام سرگرم کننده که جنبه های لذت بخش هم دارد ، تبدیل شود. این عوامل باعث شده است تا مشتریان بیشتر به مراکزخرید نوین گرایش پیدا کنند. با توجه به افزایش روزافزون مراکز خرید در ایران شناسایی عوامل مؤثر بر جذابیت مراکز خرید و به طبع آن رضایتمندی مشتریان برای مالکان و مدیران این مجموعه ها از اهمیت ویژه ای برخورداراست. تحقیق حاضر ازنظر هدف،کاربردی و ازنظر روش توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق 332 نفر از شهروندان مراجعه کننده به این مرکز تجاری بوده ، که با استفاده از روش تصادفی ساده و به وسیله ابزار پرسشنامه اطلاعات موردنیاز جمع آوری و با به کارگیری نرم افزار و آزمون های آماری همچون ضریب همبستگی و رگرسیون اقدام به تحلیل روابط بین متغیرهای تحقیق شده است. در این پژوهش 6متغیر تأثیرگذار(پارکینگ ، دسترسی ، مدیریت مناسب ، خدمات رفاهی ، کاربری ترکیبی و تخصصی شدن خرید) بر روی رضایت مشتریان مراجعه کننده به این مرکز موردبررسی قرارگرفته است. نتایج حاصله نشان داده که مشتریان پارکینگ ، دسترسی ، مدیریت مناسب و تخصصی شدن خرید رضایت دارند ولی از خدمات رفاهی ، کاربری ترکیبی رضایت کافی ندارند.
ابوالفضل جلیلی میر ستار صدر موسوی
گردشگری به عنوان بزرگترین وپیچیده ترین صنعت دنیا به شمار می رود. تنوع ابعاد وپیچیدگی های صنعت گردشگری متناسب با مناطق جغرافیایی،الزامات ویژه ای برای برنامه ریزی ومدیریت گردشگری می طلبد.در مناطقی که پتانسیل های فراوانی برای توسعه صنعت گردشگری دارند، اما روند مطلوبی را طی ننموده اند،باید به دنبال عوامل و عناصری گشت،که می تواند حرکت کند و جریان گردشگری را سرعت بخشد. هر چند توسعه گردشگری در مناطق مختلف راه حل کلی برای همه مسائل نیست، اماراهبردهای نوینی پیش روی برنامه ریزان و تصمیم گیران می گذارد، که برای توسعه پایدار وکاهش محرومیت مناطق می تواند موثر باشد. بر این اساس ، هدف این تحقیق ، بررسی وتحلیل قابلیت ها وموانع توسعه گردشگری در منطقه ارسباران می باشد . این منطقه از چهار بعد: قابلیت های اقتصادی، قابلیت های اجتماعی، قابلیت های زیست محیطی و قابلیت های نهادی با استفاده از روش توصیفی وپیمایشی مورد بررسی وپایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفته است. که نتایج با 818/0 دهم از پایایی مناسب برخوردار بودکه با توجه به معیارهای مورد مطالعه ، شاخص زیست محیطی جزو قابلیتها و شاخص نهادی جزو موانع توسعه گردشگری در منطقه ارسباران می باشد .
ویدا حسین پورشاد محمدرضا پورمحمدی
گسترش شهر و شهر نشینی و افزایش تدریجی تعداد شهرهای بزرگ در جهان به خصوص در کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران، از یک طرف و رشد شهرها ، تمرکز و تجمع جمعیت و افزایش بارگذاریها ی محیطی و اقتصادی بر بستر آنها که مهمترین نمود عینی آنها ساختمانها و برجهای بلند مرتبه واقع در شهر های بزرگ میباشد. از موضوعات مهمی شهرهای بزرگ و ساختمانهای بلند مرتبه با آن روبرو هستنند موضوع حوادث طبیعی است. با توجه به ماهیت غیر مترقبه بودن این حوادث، لزوم برنامه ریزی قبل و در حین وقوع این مخاطرات ضروری مینماید. در این بین با بکارگیری اصول و ضوابط شهرسازی و تبیین مفاهیم موجود در این دانش مانند رعایت حریم عوامل مخاطره آفرین، کاربری اراضی شهری، شبکه های ارتباطی و زیر ساختهای شهری تا حد زیادی اثرات و تبعات ناشی از حوادث طبیعی را کاهش داد. شهر تبریز به عنوان پنجمین شهر بزرگ کشور و دومین شهر دارای ساختمانهای بلند مرتبه در یک منطقه کوهستانی واقع شده و عوامل محیط طبیعی در این شهر بر محیط شهری تاثیر به سزای دارند، بنابراین جانمایی مناسب ساختمانهای بلند مرتبه نسبت به عوامل مخاطره آفرین در این شهر ضروری میباشد. بنابراین در پژوهش حاضر در جهت ارزیابی موقعیت ساختمانهای بلند مرتبه شهر تبریز ابتدا با توجه به 6 عامل محیط طبیعی در مدل تحلیل سلسله مراتبی (ahp) به ارزیابی محدوده شهر تبریز در راستای پهنه بندی و شناسایی اراضی شهری که بیشترین قابلیت برای جانمایی مجتمعهای بلند مرتبه را دارا میباشند اقدام شد و در ادامه با استفاده از مدل topsis به ارزیابی محیطی و کالبدی مجتمعهای بلند مرتبه اقدام شد که نتایج نشان داد که بیش از 60 درصد ساختمانهای بلند مرتبه مورد بررسی در اراضی واقع شده اند که در حریم عوامل مخاطره آفرین طبیعی از جمله گسل، مسیل ها، شیب نامناسب و ... واقع شده اند. همچنین نتایج حاکی از آن است که عوامل اقتصادی و ارزش اقتصادی زمین تاثیر بیشتری از عوامل محیط طبیعی و ضوابط شهر سازی در جانمایی مجتمعهای بلند مرتبه دارند. از موارد بسیار مهم که میتوان به آن اشاره نمود، جانمایی مجتمعهای مسکونی در مناطقی شکل گرفته است، که دسترسی بیشتری به خدمات شهری (فضای سبز، مجتمعها و مراکز تجاری، دسترسی به مراکز اداری و ..) دارند.
سونیا کرمی شهریور روستایی
مسکن مهم ترین و اساسی ترین احتیاج انسانی را تشکیل می دهد. این احتیاج به مسکن باعث شده است تا این کالا به بزرگترین سرمایه خانواده ها به خصوص در کشورهای جهان سوم تبدیل شود. از آنجایی که هر منبع اقتصادی با خود قدرت اجتماعی و سیاسی را به همراه می آورد، داشتن مسکن و مالکیت آن نیز به تبع مزایای زیادی را با خود به همراه دارد. این مزایا زمانی پررنگ تر می شود که به گروهی از افراد جامعه تعلق بگیرد که زمانی از آن مزایا بی بهره بوده اند و این گروه همان زنان هستند که درصد مالکیت مسکن برای آن ها نرخ بسیار پایینی را به نسبت مردان نشان می دهد. در واقع، داشتن مالکیت مسکن، نه تنها قدرت اقتصادی را به همراه دارد، بلکه این قدرت اقتصادی با خود قدرت اجتماعی و سیاسی را به هماره می آورد که از نمودهای بارز داشتن قدرت سیاسی و اجتماعی حضور هرچه بیشتر زنان برای مشارکت در جامعه و استقلال تصمیم گیری آن ها می باشد. با توجه به اهمیت این موضوع برای زنان، سعی کرده ایم که در این پایان نامه تأثیر مالکیت مسکن بروی توان مشارکت زنان شهری را بررسی کنیم. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که با استفاده از روش همبستگی به مطالعه در مورد موضوع موردنظر پرداخته خواهد شد. همچنین ماهیت پژوهش نیز از نوع بنیادی کاربردی می باشد. روش جمع آوری داده در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای و همینطور تحقیقات میدانی (استفاده از پرسش نامه) می باشد. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان سنندجی می باشد که قبلا مالکیت مسکن نداشته اند و در چند سال اخیر مالکیت مسکن را به دست آورده اند، همچنین برای انتخاب نمونه از روش تصادفی استفاده شده و حجم نمونه با استفاده از مدل کوکران تعیین می شود. در پایان برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آمار استنباطی بویژه همبستگی و رگرسیون و آزمون t-test و کندال استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مالکیت مسکن برای زنان و توان مشارکت آنان در عرصه های شهری رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد، به طوری که با افزایش مالکیت مسکن توان مشارکت زنان در عرصه های شهری افزایش می یابد.
آرزو کریمی رهنما محمدرضا پورمحمدی
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر در توسعه فضاهای زیرزمینی در شهر تبریز و نیز مقایسه آن با توسعه های ارتفاعی صورت گرفته در این شهر می باشد.روش پژوهش از نوع کتابخانه ای و میدانی و جامعه آماری آن مناطقی از شهر تبریز که در آن توسعه زیرزمینی صورت گرفته است می باشد.نمونه های موردی شامل پنج نمونه از توسعه هایی می باشد که در آن رو و زیر سطح زمین هماهنگ و منسجم طراحی شده و مورد بهره برداری قرار گرفته اند.در این مطالعه سعی شده است که نمونه های منتخب از تمامی سطح شهر تبریز و در تمامی مناطق شهرداری ها ی این شهر انتخاب گردند. ابزار سنجش در این پژوهش شامل 150 پرسشنامه ی تهیه شده و تحلیل آن ها به وسیله تحلیل همبستگی کندال و نیز رگرسیون خطی می باشد.نتایج پژوهش نشان داد که بلند مرتبه سازی و توسعه ارتفاعی ما بین مطالعات طرح های جامع 1374 ,1390 با رشد چشم گیری رو به رو بوده است و این در حالی است که توسعه زیر زمینی در این شهر با توجه به بررسی مساحت های متعلق به خطوط مترو و نیز پارکینگ های زیرزمینی مساحت ناچیزی از شهر تبریز را شامل می شود,این خود نشان دهنده این واقعیت است که توسعه این فضاها در مقایسه با توسعه ارتفاعی با اقبال کمتری مواجه شده است. پس از اتمام مراحل و تحلیل نتایج حاصله با نرم افزار spss مشخص گردید که تمامی چهار معیار روانشناختی و فیزیولوژیکی , انرژی, مکان و کاربری زمین و هزینه های بهره برداری و نگهداری دارای رابطه ای مستقیم و معنادار هستند و تغییر در میزان هر کدام بر سایر عوامل نیز تاثیر گذار خواهد بود. در آخر به این نتیجه می رسیم راه حل هایی مانند ساخت و ساز به صورت زیرزمینی می تواند به عنوان راه حل دومی در برابر توسعه رو زمینی متداول (الترناتیو)مورد توجه قرار گیرند تا مصرف انرژی کاهش پیدا کند و همچنین هنگام طراحی فضاهای زیرزمینی توجه به نکات مورد بحث می تواند تاثیر به سزایی در طراحی مناسب فضاهای زیرزمینی ونیز تشویق افراد به استفاده از این فضاها داشته باشد.
طهورا شفاعت قراملکی رسول قربانی
خیابان اصلی شهر یک فضای شهری است که علاوه بر تأمین نیازهای مردم شهر معرف فرهنگ یک شهر نیز می باشد. خیابان امام خمینی به عنوان خیابان اصلی شهر تبریز این وظیفه را به عهده دارد ولی با گذشت زمان دچار آشفتگی فضایی و کالبدی شده است. هدف از این تحقیق تحلیل کالبدی خیابان امام خمینی می باشد که برای رسیدن به این هدف کالبد خیابان را در سه غالب بدنه ، کف و مبلمان بررسی نموده ایم تا بتوانیم ضمن بررسی این عناصر به شناسایی مشکلات این خیابان پرداخته و راهکارهایی را جهت حل این مشکلات ارایه نماییم. برای رسیدن به این هدف ابتدا با بررسی منابع کتابخانه ای به شناخت موضوع و منطقه ی مورد نظر نایل آمدیم و برای شناخت دقیق محدوده ی مورد مطالعه از روش میدانی و مشاهده ی مستقیم استفاده نموده ایم. در انتها با توجه به اصول به دست آمده از مبانی نظری به تحلیل محدوده پرداخته و ضمن شناخت نقاط قوت و ضعف محدوده راهکارهایی به منظور حل مشکلات محدوده ارائه شده است. در تحلیل محدوده به این مهم دست یافته ایم که اولا با وجود نقاط قوت در بحث کف که باید از این نقاط درس گرفت عناصر تشکیل دهنده ی کف در بیشتر قسمت ها دارای انتظام لازم نبوده و جوابگوی عملکرد این خیابان نمی باشد که می توان با انتظام بخشی به آن باعث غنای این خیابان گردید.ثانیا می توان به این نکته اشاره نمود که در بعد بدنه میدان ساعت در محدوده ی مورد مطالعه نسبت به بقیه ی قسمت ها سامان یافته تر می باشد ولی در بیشتر قسمت های محدوده عناصر بدنه ها باعث آشفتگی بدنه می باشد که جوابگوی زیبایی و نیازهای یک فضای شهری نمی باشد و برای رسیدن به یک فضای شهری مطلوب لازم است ساماندهی گردد. و اما در آخر که مبلمان محدوده در بیشتر قسمت ها به خوبی مکان یابی نگردیده است و با محیط اطراف همخوانی لازم را ندارد که این امر موجب آشفتگی فضایی در محدوده شده است که اصلاحات لازم به خود را می طلبد.
فاطمه نعمتی محمدرضا پورمحمدی
در این پژوهش ضمن معرفی ساختار فراکتال که دارای اصولی مانند خرد مقیاسی و نظم مداری و ... می باشد، از اصول و ویژگی های این ساختار در راستای مطالعه و مقایسه تطبیقی دو بافت طراحی شده و سنتی کلانشهرتبریز استفاده کردیم. هدف اصلی این پژوهش تدوین اصول ساختار فراکتال و ارزیابی نکات مثبت و منفی آن و بررسی میزان انطباق بافت های طراحی شده و سنتی کلانشهر تبریز با اصول ساختار فراکتال است.
ثمانه صادقیان شارفی محمدرضا پورمحمدی
شهر سالم شهری است که کلیه شهروندان بتوانند از خدمات آن جامعه بهره مند شوند. این محیط شهری باید ارائه دهنده خدمات بیشتر به اقشار آسیب پذیر باشد تا این گروه از صحنه جامعه محو نگشته و به دست فراموشی سپرده نشوند. در یکی دو دهه ی اخیر تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه سبب شده که اشخاص معلول به میزان قابل توجهی جذب جامعه شوند؛ اما وجود برخی موانع به ویژه موانع عرصه ی برنامه ریزی شهری و شهرسازی باعث شده که بسیاری از فضاهای شهری فاقد شرایط لازم برای حضور این قشر در جامعه باشد. یکی از مهمترین مشکلات فضاهای شهری کشور، نامناسب بودن فضاهای آنها در ارتباط با اشخاص معلول میباشد. این مهم هم در حوزه ی کالبدی و هم در حوزه ی رفتاری قابل ملاحظه است. اولی ناشی از نتایج برنامه ریزی شهری غیر صحیح و اقدامات عملی شهرسازانه و دومی پیامد رفتار اجتماعی _ فرهنگی ناشی از آن است
کیومرث نعیمی محمدرضا پورمحمدی
تحول و تغییر، یکی از پدیده های عادی در جامعه شده است و روندی پیوسته و طولانی دارد. دگرگونی در هم? زمینه ها، از گذشته تا حال و آینده امتداد داشته و خواهد داشت. آینده ای که هم اکنون به سوی ما می آید یا ما به سوی آن حرکت می کنیم ، آینده ای غریب است، هیچ سنخیت و شباهتی با امروز و دیروز ندارد. اگر همین امروز و به مدد علم آینده پژوهی نتوانیم چنین آینده ای را شناسایی کنیم، آینده ما را خواهد بلعید. آینده نگاری در حقیقت پاسخی خردمندانه و حکیمانه به چالش های پدید آمده درپی دگرگونی هاست. این تحقیق با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی با چهارچوب نظری پارادایم هنجاری به بحث درباره توسعه آتی مسکن شهری به ویژه مسکن غیر رسمی شهر سنندج می پردازد. روش تحقیق از لحاظ هدف بنیادی - کاربردی است و از نظر ماهیت براساس روشهای جدید آینده پژوهی، توصیفی - تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای - میدانی ، پرسشنامه و تکنیک پویش محیطی استفاده شده است. در راستای انجام پژوهش بکارگیری تکنیکهای متعدد آینده پژوهی، از جمله پویش محیطی، تحلیل اثرات متقابل و سناریو نویسی ترکیب جامع در ارائه روش جدید آینده نگاری مسکن ارائه داده است. همچنین از نرم افزارهای تخصصی آینده پژوهی از جمله micmac و scenariowizard برای اولین بار در برنامه ریزی و توسعه مسکن شهری به ویژه مسکن غیررسمی، در این پژوهش بکار گرفته شده است.
اکبر اصغری زمانی محمدرضا پورمحمدی
چکیده ندارد.
سعید ملکی کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
علیرضا سلطانی کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
صمد مدادی کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
علی مصیب زاده محمدرضا پورمحمدی
چکیده ندارد.
رضا جهان بین محمدرضا پورمحمدی
چکیده ندارد.
علی اکبر تقی پور محمدرضا پورمحمدی
چکیده ندارد.
مجتبی ولی بیگی محمدرضا پورمحمدی
چکیده ندارد.
علیرضا سلطانی کریم حسین زاده دلیر
چکیده ندارد.
ابوالفضل قنبری فیروز جمالی
چکیده ندارد.
حامد حکیم وند محمدرضا پورمحمدی
پایداری و ایمنی سکونت گاهها در مقابل خطرات طبیعی همواره فکر برنامه ریزان شهری را به خود مشغول کرده است. زمین لرزه یکی از این خطرات طبیعی است که همواره سکونتگاههای بشر و جان انسانها را تهدید میکند و در مدت بسیار کوتاهی میتواند خسارات و تلفات بسیار گسترده ای بجای گذارد. در واقع زلزله به عنوان یک پدیده طبیعی به خودی خود نتایج نا مطلوبی در پی ندارد آنچه از این پدیده یک فاجعه میسازد عدم پیشگیری از تاثیر آن و عدم آمادگی جهت مقابله با عواقب آن است. غالبا تحقیقات بعمل آمده در رابطه با کاهش خسارات ناشی از زلزله حول محور روشهای ساخت و ساز واحد های ساختمانی جهت افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است . لیکن در این تحقیق اعتقاد بر این است که با کار برد روشهای برنامه ریزی بویژه کار بری زمین می توان از آسیب پذیری مناطق شهری در برابر خطرات زلزله کاست . در این تحقیق به بررسی رابطه کاربری زمین و میزان آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله و بررسی راههای کاهش آسیب پذیری محدوده شهرک باغمیشه شهر تبریز پرداخته شده است . برای آغاز بررسی و دستیابی به روشهای کاهش آسیب پذیری محدوده مورد مطالعه نسبت به تشکیل پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری arc gis اقدام و سپس برای تحلیل میزان آسیب پذیری متغییر هایی انتخاب و بدوا به تفکیک هر متغییر و نهایتا با توجه به شرایط محدوده مورد مطالعه با اختصاص ضرایبی به هر متغییر (ترکیب عوامل) مدلی جهت تحلیل ارایه گردیده است . در ادامه با توجه به تحلیلهای انجام شده راههای کاهش آسیب پذیری بررسی و نتایج بررسی ها بصورت گزارشی ارایه شده است . این تحقیق خواستار نشان دادن رابطه بین کاربری زمین از جنبه های همجواری و سازگاری کاربریها و شدت و تراکم توسعه و فضاهای باز و دسترسی های فراهم شده و مساحت قطعات تفکیکی و تراکم ساختمانی و ارتفاعی و میزان آسیب پذیری در برابر زلزله در مناطق توسعه یافته میباشد .
علی اکبر رحمانپور نفیسه مرصوصی
یافتن مکانیزم های توسعه و کاهش نابرابری سطوح آن در داخل ناحیه مرند، مهمترین هدف پژوهش حاضر است به تبع این امر، شناخت مکانیزم های حاکم بر پویایی سازمان فضایی ناحیه و عناصر تاثیر گذار بر پایداری تحوّلات ناشی از این پویایی، اساسی ترین ضرورت در فرآیند تحلیل توسعه ی یکپارچه ناحیه مورد مطالعه محسوب می شود. برای تبیین ضرورت های مذکور و پاسخ به سوالات شکل گرفته در این زمینه، فرضیه هایی مبنی بر وجود همبستگی معنادار میان، شدّت ارتباط فضایی با شدّت پویایی سازمان فضایی، شدّت ارتباط فضایی با شدّت ناپایداری تحوّلات و شدّت ارتباط روستایی با پایداری ارتباط فضایی در شبکه شهری ارائه شد. برای پاسخگویی به سوالات مطرح شده و اثبات فرضیه ها، با روش های توصیفی، تحلیلی و علّی به تحقیق در زمینه گفتارهای سازنده ی فرضیه های مذکور و متغیّرهای اندازه گیری آنها پرداخته شد، برای جمع آوری اطلاعات از روشهای میدانی و کتابخانه ای، برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری، تکنیک های برنامه ریزی شهری و ناحیه ای و برای آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی استفاده شد. نتایج استنتاج شده به شرح زیر می باشد: میزان ارتباط فضایی با شهر اصلی ناحیه، برحسب اعداد تی کشکسرای(616/4)، یامچی(445/5)، زنوز(200) و بناب جدید(149)؛ میزان کارکردها براساس شاخص مرکزیّت وزنی در کشکسرای (1725)، یامچی (1545)، زنوز (1064) و بناب جدید(791)؛ سرانه تحوّلات در کشکسرای(1/47)، یامچی(0/92)، زنوز(0/62) و بناب جدید (0/88)؛ نرخ پویایی سازمان فضایی کشکسرای( 35/8)، یامچی(26/9)، بناب(19) و زنوز(18/3)؛ میزان پایداری تحوّلات براساس روش موریس در کشکسرای(0/52)، یامچی(0/19)، بناب (0/16) و زنوز(0)؛ نرخ ارتباط روستایی کشکسرای(35/4)، یامچی(21)، بناب (10/1) و زنوز(33/5). با استنباط از نتایج فوق فرضیه اول و سوم به دلیل داشتن همبستگی مستقیم بالا ، میان گفتارهای سازنده آنها به اثبات رسید و فرضیه دوّم به دلیل داشتن همبستگی منفی بالا میان گفتارهای سازنده آن مردود اعلام شد و نهایتاً به دلیل معناداری کامل همبستگی های موجود، پیش بینی روندهای آتی ناحیه امکان پذیر است.
لقمان یوسفی محمدرضا پورمحمدی
یکی از مشکلات شهرهای امروزی ، عدم مکانگزینی مناسب فعالیتهای شهری می باشد که حیات شهرها را با مشکل مواجه ساخته است . تعیین مکان بهینه این فعالیتها به عهده برنامه ریزی کاربری اراضی شهر می باشد که از طریق طرحهای مختلف شهری ( مثل طرح جامع ، طرح تفصیلی ، و طرح توسعه شهر ) باید تبیین و به مرحله اجرا گذاشته شود . طرحهای توسعه شهری که به جزئیات نیز می پردازند بایستی کمال دقت را در مکانگزینی کاربری های شهری داشته باشند تا مشکل ساز نشوند و در این راه ، هر از چندگاهی یابد مورد تجدید نظر قرار گیرند. ارزیابی یکی از راههایی است که به تجدید نظر و بررسی طرحهای توسعه شهری پرداخته ، عوامل قوت و ضعف آن را مشخص کرده و می تواند در کاهش خطاهای این طرحها موثر و مفید واقع شود. در راستای موارد فوق ، پژوهش حاضر به ارزیابی کاربری اراضی شهری پیرانشهر - در چارچوب طرح توسعه سال 1374- می پردازد.