نام پژوهشگر: فریدون اللهیاری
معصومه سمائی دستجردی فریدون اللهیاری
قضاوت و دادرسی از روزگار قدیم که به صورت ساده و ابتدایی و در قالب داوری و قضاوت خصوصی جریان داشته تا امروز که به صورت نظامی پیچیده درآمده است، متناسب با درجه تمدن ، نوع حکومت و مقتضیات و ملاحظات سیاسی ، اجتماعی و مذهبی جوامع تغییر و تحول یافته و در هر دوره ای ویژگی های خاصی را داشته است. یکی از این دوره ها، عصر حاکمیت تیموریان بر مناطق مختلف از جمله ایران و ماوراءالنهر است. در دوران حکومت این سلسله نظیر سایر حکومت های قبل از آن ، نهادهای ویژه ای برای دادرسی و قضاوت وجود داشت و این امر ویژگیها و شرایط خاص خود را دارا بود. قضاوت در این دوره مبتنی بر قوانین منسجم و یکنواختی نبود و قضات بر اساس قوانین شرعی، عرف و احکام و فرامین سلاطین به قضاوت می پرداختند. یاسای چنگیزی (مجموعه قوانین و مقررات مغولی) نیز تا سال 815 ق. از مبانی مهم قضاوت عرفی در این دولت به شمار می آمد. برخورد عرف و شرع در این دوره نظیر ادوار قبل از آن در ایران، منجر به دو نوع قضاوت عرفی و شرعی شده بود و این امر موجب تشکیل دو نوع محکمه عرفی و شرعی گردیده بود.در این دوره نهادهای نیمه قضایی همچون نهاد حسبه و دیوان مظالم نیز در کنار نهاد دادرسی فعال بودند و مقامات ویژه ای در این محاکم و نهادها به امور قضایی مردم رسیدگی می نمودند. مسأله اصلی در پژوهش حاضر، بررسی سیر تحول نظام قضایی دوره تیموریان از سال 807 تا 911 ق.است. مهمترین تحولی که در نظام قضایی این دوره طی سالهای مذکور رخ داد،لغو یاسا توسط شاهرخ بود. بدین لحاظ در پژوهش حاضر، نگارنده به روش توصیفی و تحلیلی و با استناد بر منابع کتابخانه ای و اسناد موجود سعی دارد ضمن بررسی مسأله فوق، تشکیلات قضایی، جرائم و مجازاتها، نحوه رسیدگی به شکایات و جرائم و جایگاه و کارکرد قضات در نظام سیاسی و اجتماعی این دوره را نیز مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
زهره چراغی فریدون اللهیاری
قنات یا کاریز یکی از روش های استحصال آب های زیرزمینی است. این سیستم سنتی تأمین و انتقال آب بر تاریخ سیاسی،اقتصادی واجتماعی یزد، به عنوان یکی از مناطق شاخص در نواحی خشک و نیمه خشک ایران تأثیر گذار بوده است. به منظور بررسی این اثرات، پژوهش حاضر با تکیه بر روش کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه های شفاهی به تحلیل داده های تاریخی پرداخته و نقش قنات در حیات تاریخی یزد از دوره ایلخانان تا پایان دوران پهلوی اول یعنی در طول سال های 674-1320 ش /1295-1941 م را بر اساس اهداف ذیل مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهد: - شناخت نقش متقابل قنات و نظام حکومتی - تبیین نقش قنات در فعالیت های کشاورزی - شناخت و تبیین نظام های مالکیت، تقسیم و توزیع آب - تبیین تأثیر متقابل قنات و جامعه بر اساس اهداف مذکور نتایج به دست آمده در این پژوهش به ترتیب ذیل است: - بررسی ها نشان می دهند که هرچه حاکمان محلی از استقلال عمل و پایداری سیاسی بیشتری برخوردار بوده اند، وجه توفیقات آنان نسبت به بسط و توسعه قنوات بشتر بوده است و این امر توسعه اقتصادی را نیز در پی داشته است. - میزان آب حاصل از قنوات در یزد موجب محدودیت در سطح کشت گردیده و با افزایش جمعیت، شیوه های دیگر معیشت مانند تجارت و صنایع دستی خانگی رشد یافته است. محدودیت منابع آب بستر لازم را برای اقتصاد خرد در این مناطق ایجاد نموده است. - وقف یکی از عوامل مهم در توسعه، پایداری و نگه داری از قنوات محسوب می گردیده است و هم مالکیت افراد را تا حدی بیمه می نموده و موجبات پایداری این سازه های آبی را فراهم آورده است. - اداره قنوات به صورت غیر دولتی و با مشارکت سهام داران، مالکین و شاربین در طی قرون و اعصار انجام می شده است. موضوعی که کاربرد فرضیه شیوه تولید آسیایی را در مناطق فلات مرکزی ایران به چالش کشیده است
مرضیه بیگی زاده حسین میرجعفری
ایل قاجار در تحولات سیاسی –نظامی دوره ی صفویه حضور پررنگی داشته به طوری که نام تعداد زیادی از آنها در منابع عصر صفوی آمده است که از زمان تشکیل حکومت صفویه تا زمان انقراض این سلسله در کنار شاهان صفوی بوده اند و هر چند شورشی یا قیامی از جانب ایل قاجار علیه صفویان دیده نشده است اما بعضی از سرکردگان این ایل قربانی جاه طلبی شاهان صفوی شده اند. تعدادی از افراد ایل قاجار داری مقامات مهمی در دستگاه صفوی بوده اند از جمله؛ فرماندهی کل سپاه ایران (سپهسالار)، فرماندهی لشکریان در نبرد با دشمنان داخلی و خارجی، حکام ایالات مختلف، للگی شاهزادگان صفوی، ، و مناصبی همچون داروغه، قورچی باشی، یساول صحبت شاهان صفوی و ... شناخت خاندان ها و شخصیت های مهم قاجاری و نقش آنها در تحولات دوره ی صفویه از جمله اهدافی است که در این پژوهش مد نظر است. به نظر می رسد ایل قاجار به طور کلی حضور پررنگی در تحولات سیاسی-نظامی این دوره از تاریخ ایران داشته اند. نفوذ ایل قاجار در دوره ی شاه طهماسب اول نسبت به دوران سایر شاهان صفوی بیشتر بود به طوریکه در حوادث جانشینی شاه طهماسب اول و بر تخت نشاندن اسماعیل دوم توانستند نقش آفرینی کنند و به نظر می رسد شاه عباس اول نیز بیشتر از دیگر شاهان صفوی آنها را محدود نمود و از قدرت و نفوذ آنها کاست. از خاندان های مهم قاجاری که حضور فعالی در دوره ی صفوی داشتند خاندان زیاداغلی بودند که فعالیت خود را از زمان شاه اسماعیل اول با شخصی به نام امت بیگ آغاز نمودند. سپس در دوره ی سایر شاهان صفوی، فرزندان و نوادگان شخص مذکور دارای مقامات مهمی در دستگاه و دربار صفویه گردیدند.
سعید زمانی سده فریدون اللهیاری
تقدیرگرایی و باور مبتنی بر اندیشه قضا و قدری یکی از علل آسیب پذیری و شکست ایرانیان دربرابر تهاجم و ایلغار مغولان بوده است. باید دانست که زمینه های انحطاط و انقراض درجامعه ایران از دو قرن پیش از هجوم مغول (قرن های پنجم و ششم) آغاز شده بود. همچنین خرد ستیزی، نومیدی و کشتن روحیه ملی و نژادی، جهل و تعصب موجبات ضعف اخلاقی و معنوی و انحطاط اجتماعی و فرهنگی درجامعه ایرانی را فراهم ساخته بود. هجوم برق آسای مغول و درهم ریختن ساختارهای سیاسی تأثیر فزاینده ای بر روحیه ایرانیان باقی گذاشت این اوضاع ویرانگر و دردناک سیاسی باعث رسوخ و نفوذ روحیه محافظه کاری و انفعال در نخبگان و توده مردم جامعه ایران گردید. بدین سان روحیه تسلیم پذیری و تقدیرگرایی درجزء جزء رفتار ایرانیان رسوخ و نفوذ یافت، بسیاری از نخبگان دیوانی هم نظیر جوینی و رشیدالدین از این روحیه بدور نبودند. چنانچه جوینی با دیدگاههای توجیه گرایانه خودسعی درخودی نشان دادن مغولان دارد و تلاش می کند که هجوم و ایلغار آنان را ناشی از تقدیر الهی و مشیت «حکیمی مختار» نشان دهد و در دایره باورهای تقدیرگرایانه حاکم برخود و جامعه اش حمله چنگیز و بلیه مغول را «عذاب الهی» و «باد بی نیازی خداوند» قلمداد کند. در این پژوهش به شناخت نقش تقدیرگرایی ایرانیان و تأثیرآن در تهاجم مغول و همچنین تأثیر آن در تاریخ نگاری این دوره پرداخته می شود ضمن این که به بررسی تقدیر گرایی به عنوان پدیده فکری و اعتقادی درایران و بازتابهای آن در حیات سیاسی و اجتماعی جامعه ایران پرداخته می شود. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع اسنادی و کتابخانه ای تدوین گردیده است.
عبدالرفیع رحیمی حسین میر جعفری
هدف کلی این پژوهش، بررسی تحلیلی تاریخ سیاسی و اقتصادی آل برید (316تا349ه.ق. ) وتأثیر آن بر حکومتهای هم عصر (آل بویه، آل حمدان، قرمطیان) می باشد که به اهداف جزئی منقسم می گردد. یکی از اهداف جزئی آن، بررسی وضعیت بریدیان در خوزستان، قبل از حضور رسمی آنان درساختار حکومت عباسی است که به عنوان معلمان، ضمان داران، دبیران، کاتبان، ُدراعه پوشان و صاحب منصبانی چون برید به خدمات دولتی اشتغال داشته و بعدها به ولایتداری خوزستان نائل گردیدند. هدف دیگر بررسی خاندان بریدی، طرح تبارشناسی آنان و ویژگی های فضای سیاسی موجود است که در حوزه داخلی یعنی خلافت و جنبش های فکری - فرهنگی و رقابت های داخلی و خارجی قرار می گیرد. هدف دیگر، بررسی مناسبات بریدیان با خلفای عباسی، امیرا ن، وزیران، سرداران وسپاهیان و سایر دست اندرکاران دولتی و شیوه ترقی و تعالی آنان در دیوان سالاری وحکومت داری است که در این دوران از مقام ولایتداری به مقام وزارت رسیدند و سه بارهم به عنوان وزارت، در بغداد نقش آفرینی کردند. هدف دیگر، بررسی اوضاع اقتصادی- فرهنگی و.. بریدیان و تعامل و تقابل آنان با مردم وگروههای رقیب وآحاد نیروهای علمی است. یقیناً در این راستا تأثیر عوامل اقتصادی و علمی با گروههای رقیب، مطرح خواهدشد. روش کار در این پژوهش به شکل توصیفی- تحلیلی با استفاده از گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای و با تکیه بر منابع اصلی می باشد. علاوه بر آن با ارزیابی از برخی نوشته های پژوهشگران، نظرات جدیدی در شیوه و نوع فعالیتهای همه جانبه بریدیان و حضور آنان در بسیاری از نهادهای حکومتی به خصوص با تکیه بر اقدامات شیخ و رهبر آنان ( ابوعبدالله بریدی) ارائه شده است. در تبیین ضعف نهاد خلافت و وزارت و ظهور پدیده امیرالامرایی، سعی می گردد به عمل کرد امیرالامرا ها اشاره و سپس نقش آنان در حاکمیت و تقابل و تنازع آنان با یکدیگر بررسی و پیامدهای حضور امیرالامرا ها و تحریک سایر نیروهایی که به قدرت چشم دوخته بودند از جمله بریدیان، ثابت گردد. سرانجام با توجه به عدم کارایی امیرالامراها، زمینه رشد و تعالی همه گروههای رقیب از جمله آل بویه فراهم گردید و در واقع با نبرد کیل و درتنازع باآل حمدان و سپاهیان ترک، تقریباً خاندان بریدی حاکمیت منطقه ای و اداری خود را برای همیشه، به قدرت بزرگی چون آل بویه واگذار کرد.
فاطمه عبدالهی سروستانی علی اکبر کجباف
شیراز به عنوان یکی از مهمترین شهرهای کشور در دوره رضاشاه شاهد تحولات قابل توجهی در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود. در زمینه سیاسی، این مقطع دوره ثبات و تمرکزگرایی بود. اقتصاد نیز به تبع آن اوضاع نابسامانی را تجربه می کرد. اما مسائلی که در این تحقیق، بیشتر قابل بررسی است، اقداماتی است که توسط دولت در جهت بهبود فضای فرهنگی و اجتماعی شهر انجام شد. این اقدامات در زمینه های آموزشی، بهسازی و زیباسازی شهر، ایجاد و گسترش اماکن فرهنگی نظیر مدارس و کتابخانه ها انجام شد که در بهبود و عمران شهر شیراز بسیار موثر واقع شد. در این مقطع موسسات جدیدی مانند سازمان پرورش افکار، سازمان پیشاهنگی، جمعیت شیر و خورشید سرخ ، انجمن تربیت بدنی ایجاد شدند. با توجه به اهمیت این اقدامات، این پژوهش بر آن است تا با استفاده از منابع و نتایج موجود به بررسی و تجزیه و تحلیل این موارد بپردازد.
سحر نعمتی فریدون اللهیاری
تظاهر و چاپلوسی از جمله رذیلت های اخلاقی است که در فرهنگ ایرانی و دین اسلام مورد مذمّت قرار گرفته است و به عنوان منشاء بسیاری رذایل اخلاقی و انحرافی شناخته می شود. با این وجود، در دوره هایی از تاریخ ایران و به سبب شرایط ویژه ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در جامعه وجود داشت، زمینه ی گسترش این رذایل اخلاقی فراهم می شد. سده های هفتم و هشتم ه ق یعنی دوران پرالتهاب تهاجم مغول و ناپایداری های پس از آن، از ادواری شناخته می شود که این ویژگی در جامعه ی ایرانی گسترش یافت. متون ادبی و تاریخی این دوره نیز؛ این شرایط را به روشنی آشکار می نماید. در این متون هم می توان اشاره به این خصایص را به عنوان آسیبی اجتماعی شناسایی کرد و هم می توان چنین پدیده ای را در رفتار و گفتار شاعران و نویسندگانی مشاهده کرد؛ که برای حفظ مقام و موقعیت و دستیابی به امتیازات مختلف به چنین روشی متوسل می شدند. در این بین مردم جامعه نیز که فضای شکل گرفته را این چنین می یافتند به پیروی و تأسی از نخبگان جامعه به این پدیده گرایش پیدا کرده و به واسطه ی همین، به خود اجازه ی مخالفت با حاکمان مغول را نمی دادند. در این پایان نامه پس از ذکر مقدمه و کلیات، به اوضاع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران در سده های هفتم و هشتم ه ق، بازتاب تظاهر و چاپلوسی در متون ادبی و متون تاریخی این دوره و علل و پیامدهایی که تظاهر و چاپلوسی می تواند در جامعه داشته باشد پرداخته شده است. و نیز این پایان نامه در پی آن است که نشان دهد مورخان و ادیبان ریاکار و چاپلوس سده های هفتم و هشتم ه ق چه کسانی بوده اند و نتایج و پیامدهایی که این رفتارهای چاپلوسانه و ریاکارانه آنان می توانست بر اوضاع جامعه داشته باشد؛ چگونه بروز و ظهور یافته است؛ هم چنین پرداختن به این موضوع که نویسندگان و ادیبان این دوره چگونه اوضاع متملقانه و چاپلوسانه را در آثارشان بازتاب داده اند از اهداف دیگر می باشد. روند انجام این پژوهش بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه ی منابع کتابخانه ای و تحقیقات نوین صورت گرفته است.
الهام شفیعی الویجه فریدون اللهیاری
حیات اجتماعی اقوام و ملل مختلف در درون شهرها نمود پیدا کرده و میزان تجارت با رشد شهرنشینی ارتباط مستقیم داشته است. اصفهان به عنوان یکی از شهرهای مهم و پویا در عرصه ی تاریخ ایران و با توجه به موقعیت مناسب جغرافیایی اش، همیشه مورد توجه جهانگردان، مورخان و جغرافیدانان بوده است، همین مسأله باعث گردیده تا در کتاب های تاریخی و جغرافیایی همیشه به این شهر پرداخته شود. این شهر در طول حیات پرفراز و نشیب خود، بارها مورد حمله قرار گرفته و تا مرز نابودی پیش رفته است؛ ولی به علت موقعیت مناسب جغرافیایی و تلاش مردمان سخت کوش خود، توانسته است به حیات خود ادامه دهد و به سرعت شرایط را به نفع خود دگرگون سازد. عصر ایلخانی نیز یکی از دورانی است که اصفهان بعد از ضربات ناشی از حمله مغولان، فرصت یافت تا به ترمیم خود بپردازد و حیات خود را از سر گیرد. این شهر با استفاده از موقعیت مناسب خود و قرارگرفتن در مسیر راه های تجارتی اصلی، توانست در زیر سایه ی حمایت ایلخانان از تجارت و بازرگانی، حیات اقتصادی و تجاری خود را بازیابد و از هنر مردم خود به عنوان عاملی برای توسعه اقتصادی بهره گیرد. از این رو مطالعه مختصری درباره ی ساختار شهری اصفهان و روند رشد اقتصادی و چگونگی حیات شهری آن، در جهت فهم بهتر جایگاه این شهر در دوران ایلخانی بسیار موثر است. بررسی زمینه های رشد اقتصادی این شهر وعوامل مژثر در این رشد، مسائلی هستند که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرند.
ندا عظیمی فریدون اللهیاری
چکیده ندارد.
مجید صادقانی حسین میرجعفری
چکیده ندارد.
هادی کردی حسین میرجعفری
چکیده ندارد.
منصور داداش نژاد محمدعلی چلونگر
چکیده ندارد.