نام پژوهشگر: ایران داودی
مرضیه فتاحی نیا ایران داودی
برآوردها حاکی از آن است که نیمی از بیماران مراجعه کننده به بخش مراقبت های اولیه را بیماران مبتلا به شکایات روده ای و یا درد معدی-روده ای تشکیل می دهند که شایع ترین آنها نشانگان روده تحریک پذیر (ibs) است .این سندرم که از اختلالات روان تنی محسوب می شود درعین شیوع بالا، یکی از ناشناخته ترین اختلالات بالینی است که تاکنون علی رغم تحقیقات پزشکی انجام شده، علت و درمان طبی خاصی برای آن مشخص نشده است. بر همین اساس نقش دیگر عوامل موثر از جمله عوامل روان شناختی در ابتلا به این بیماری پررنگ تر شده و لزوم بررسی و شناخت آن ها در تحقیقات مختلف مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش مقایسه متغیرهای روان شناختی (پنج عامل بزرگ شخصیت، کمال گرایی و الکسی تایمی) با کنترل سلامت روان در بین بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر (ibs) و افراد سالم مراجعه کننده به مطب های گوارش شهر اهواز است. نمونه پژوهش حاضر، شامل 144 نفر، 72 بیمار مبتلا به ibs و 72 فرد سالمی بود که به عنوان همراه بیمار در مطب حضور داشتند و با تکمیل فرم neo-ffi،aps ، tas-20و ghq در این تحقیق شرکت کردند. طرح تحقیق از نوع علی-مقایسه ای بود و جهت آزمون فرضیه ها از روش تحلیل واریانس و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در سطح معنی داری p<0/05 استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که بیماران ibs از نظر برخی ویژگی های شخصیتی با گروه افراد سالم تفاوت معنی دار دارند به طوری که افراد بیمار در مقایسه با افراد سالم، روان رنجورتر، کمال گراتر و الکسی تایمیک تر بوده و فراخ ذهنی و توافق جویی کمتری را نشان می دهند. به علاوه نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد در صورت کنترل سلامت روان، تنها تفاوت معنی دار موجود بین دو گروه از نظر ویژگی فراخ ذهنی است. برون گرایی و وجدان گرایی بین دو گروه، با و بدون کنترل سلامت روان، تفاوت معنی داری نشان نداد.
الهه شیروانیان ایران داودی
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی ادراک از بیماری، افسردگی، شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیرهای پیش بین پیروی از درمان و کیفیت زندگی بیماران همودیالیز شهر اصفهان اجرا گردید. نمونه شامل 200 بیمار کلیوی مرحله انتهایی تحت درمان همودیالیز شهر اصفهان بود، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل فرم مختصر شده پرسشنامه ادراک از بیماری (brief-ipq)، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی (hads)، پرسشنامه شیوه های مقابله با استرس (ciss)، پرسشنامه رفتار پیروی در بیماران کلیوی (rabq) و پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران کلیوی (kdqol) بود. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از همبستگی متعارف استفاده شد. یافته ها نشان داد که نه تنها ترکیب خطی پیروی از درمان و کیفیت زندگی بیماران کلیوی (شاخص بقا) به وسیله ترکیب خطی عوامل روان شناختی قابل پیش بینی است، بلکه شاخص ذهنی پیروی از درمان به وسیله شیوه مقابله اجتناب مدار، حمایت اجتماعی ادراک شده، شیوه مقابله مسأله مدار، اضطراب و طول مدت ادراک شده، شاخص عینی پیروی به وسیله طول مدت ادراک شده، افسردگی، مقابله اجتناب مدار و کنترل شخصی و کیفیت زندگی بیماران کلیوی به وسیله پیامدهای ناشی از بیماری، ماهیت، بازنمایی عاطفی، افسردگی، اضطراب و مقابله هیجان مدار قابل پیش بینی هستند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عوامل روان شناختی در پیش بینی پیروی از درمان و به ویژه کیفیت زندگی به عنوان شاخص های بقا واریانس قابل توجهی را تبیین می کند.
فهیمه پلویی شاپورآبادی سودابه بساک نژاد
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مادران بر کاهش اضطراب کودکان 6-4 سال مهدهای کودک اهواز بود. این بررسی یک مطالعه ی آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه مادران کودکان 6-4 سال مهدهای کودک شهر اهواز بود. روش نمونه گیری به روش خوشه ای چند مرحله ای بود. از بین 168 مهد کودک شهر اهواز، از هر یک از نواحی چهار گانه به صورت تصادفی، 7 مهد کودک و از این مهد کودک ها نیمی از کودکان 6-4 ساله به تصادف انتخاب شدند. پس از اجرا و نمره گذاری پرسشنامه، از بین کودکانی که نمره ی آن ها یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، 30 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب و به طور تصادفی، 15 نفر از آن ها در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار داده شدند. مادران کودکان گروه آزمایش مداخله ی آموزش شناختی رفتاری را دریافت کردند. مداخله شامل 10 جلسه بود که به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه برگزار می شد. گروه ها بلافاصله پس از درمان و یک ماه بعد از درمان مجددا مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده از طریق آزمون های آماری تحلیل کوواریانس یک متغیری (ancova) و تحلیل کوواریانس چند متغیری (mancova) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مداخله بر کاهش علائم اضطراب کودکان موثر است و تفاوت گروه ها پس از درمان از لحاظ آماری در سطح 05/0 معنی دار بود. نتایج در پیگیری یک ماهه همچنان پایدار بود. بنابراین آموزش شناختی رفتاری والدین درمان مناسبی برای کاهش علائم اضطرابی کودکان 6-4 سال است.
مهرانگیز پاینده مهناز مهرابی زاده هنرمند
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مدیریت تعارض مدیران اداره های تربیت بدنی استان خوزستان بود. این تحقیق از نوع توصیفی، همبستگی است که روش میدانی انجام شد. نمونه آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران و معاونین اداره های تربیت بدنی و روسا و نایب رئیسان هیأت های ورزشی استان خوزستان بود (118=n). ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ویژگی های فردی، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو فرم کوتاه (neo-ffi) ساخته شده توسط کاستا و مک کری (1992) و پرسشنامه مدیریت تعارض رابینز (1991) بود. ضریب پایایی عوامل پنج گانه ویژگی های شخصیتی با روش آلفای کرونباخ از 42/0 تا 72/0 نوسان داشت و ضریب پایایی سه راهبرد مدیریت تعارض با روش آلفای کرونباخ از 51/0 تا 73/0 نوسان داشت. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و ضریب همبستگی ساده و رگرسیون چندگانه به روش ورود و مرحله ای استفاده شد و کلیه فرضیه های تحقیق در سطح معنی داری 05/0p? محاسبه شد. نتایج نشان داد، بین ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی با راهبرد عدم مقابله و کنترل رابطه مثبت معنی دار و با راهبرد راه حل گرایی رابطه منفی معنی دار وجود دارد. هم چنین بین ویژگی شخصیتی برونگرایی، خوشایندی و وجدانی بودن با راهبرد راه حل گرایی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. بین ویژگی شخصیتی خوشایندی با راهبرد عدم مقابله و کنترل رابطه منفی معنی دار و بین وجدانی بودن و راهبرد عدم مقابله رابطه مثبت معنی دار مشاهده شد. در بقیه موارد رابطه ای مشاهده نشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، ویژگی های پنج گانه شخصیتی ، 11/0 واریانس راهبرد عدم مقابله را در سطح معنی داری 016/0p= تبیین می کند. هم چنین ویژگی-های پنج گانه شخصیتی ، راهبرد راه حل گرایی را با ضریب تعیین 21/0 و در سطح معنی داری 001/0p= تبیین می کند. اما ویژگی های پنج گانه شخصیتی قابلیت پیش بینی راهبرد کنترل را ندارد. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود در انتخاب و انتصاب شایسته مدیران در سازمان های مختلف ورزشی ویژگی شخصیتی آنان مدنظر قرار بگیرد. کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی، راهبردهای مدیریت تعارض، مدیران اداره های تربیت بدنی
سکینه ایزدی مزیدی ایران داودی
چکیده: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روان درمانی گروهی زن محور بر نشانگان پیش از قاعدگی و کیفیت زندگی دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر ساکن خوابگاه های دانشجویی است. نمونه پژوهش به روش در دسترس (از طریق فراخوان) انتخاب شد. 40 نفر از بین 73 نفر دانشجویان دختر که با استفاده از فرم ثبت روزانه شدت مشکلات (drsp) تشخیص نشانگان پیش از قاعدگی دریافت کردنده بودند به صورت تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی ها علاوه بر drsp، پرسشنامه کیفیت زندگی را نیز تکمیل کردند. گروه آزمایش 10 جلسه روان درمانی گروهی زن محور را دریافت کردند. پس از پایان مداخله، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. سپس گروه درمانی بر روی گروه آزمایش اجرا شد ولی روی گروه کنترل هیچ درمانی صورت نگرفت. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری (mancova) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر این بود که مداخله مورد استفاده، در کاهش نشانگان پیش از قاعدگی (001/0 > p و27/333(f= و بهبود کیفیت زندگی (001/0 > p و 37/381? f) موثر واقع شده است. پیگیری با فاصله 2 ماهه، سودمندی روان درمانی گروهی زن محور را بر نشانگان پیش از قاعدگی (001/0> p و 20/406? f) و کیفیت زندگی (001/0 > p و 04/160? f) نشان داد.
طیبه عشرتی ایران داودی
پژوهش حاضر از مدل معادلات ساختاری برای بررسی روابط میان شیوه های فرزندپروری و آمادگی اعتیاد با میانجی گری متغیرهای نوجویی، راهبردهای مقابله و مشکلات رفتاری استفاده کرد. نمونه شامل 572 (328 پسر و 244 دختر) دانش سال سوم دبیرستان های مشهد بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه شیوه های فرزندپروری، سیاهه سرشت و منش، مقیاس خود گزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان، پرسشنامه مقابله با شرایط استرس زا و مقیاس آمادگی اعتیاد ایرانی بود. از روش الگویابی معادلات ساختاری (sem) و نرم افزار amos-16 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که مدل نهایی که با حذف مسیرهای غیر معنی دار و همبسته کردن چند خطا به دست آمد، از شاخص های برازندگی مطلوبی برخوردار است (cfi = .90, rmsea = .07). در مجموع، از 47 فرضیه مطرح شده، 38 فرضیه مورد تأیید قرار گرفت. 8 فرضیه از 9 فرضیه رد شده مربوط به شیوه فرزند پروری سهل گیر بود. مضامین بالینی و کاربردی نتایج و مدل ارائه شده در پژوهش حاضر به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است.
صبا حسنوندی ایران داودی
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان فراشناختی گروهی بر علائم افسردگی، باورهای فراشناختی و نشخوارفکری در دانشجویان دختر دارای علایم افسردگی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه شامل 40 دانشجوی دختر داوطلب بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) گمارش شدند. در آخر، به دلیل افت آزمودنی ها، 28 دانشجوی دختر (15 دانشجو در گروه آزمایش و 13 دانشجو در گروه کنترل) باقی ماندند. دانشجویان در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه-های افسردگی بک، باورهای فراشناختی و نشخوار فکری را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که تفاوت های معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ علائم افسردگی (001/. >, p05/15 f=)، باورهای فرا شناختی (012/. >, p4/7 f=) و نشخوار فکری (011/. >, p66/7 f=) وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ علائم افسردگی (001/. >, p35/24 f=)، باورهای فراشناختی(001/. >, p01/13 f=) و نشخوار فکری (043/. >, p58/4 f=) در مرحله ی پیگیری تفاوت های معنی داری وجود دارد. بنابراین، گروه درمانی فراشناختی در پیگیری یک ماهه تداوم داشت. نتایج این پژوهش می تواند به متخصصان و پژوهشگران در درک و درمان افسردگی کمک کند.
فرنگیس دمهری ایران داودی
چکیده این پژوهش به منظور مقایسه نمیرخ بالینی mmpi-2 دانشجویان با صفات طیف اوتیسم بالا و پائین شاغل به تحصیل در دانشگاه یزد اجرا گردید. نمونه شامل 738 دانشجو دانشگاه یزد بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های ضریب طیف اوتیسم، فرم بلند mmpi-2 و پرسشنامه شخصیتی نئوneo-ffi بود. برای تحلیل داده ها از روش مانوا استفاده شد. نتایج مانوا (14/15=f، 001/0>p ) حاکی از معنادار بودن روابط بود و تحلیل واریانس نشان داد که دانشجویان دارای صفات طیف اوتیسم بالا، نسبت به دانشجویان با صفات طیف اوتیسم پائین، در تمام خرده مقیاس های بالینی به جز مقیاس هیپومانیا، نمره بالاتری داشتند. می توان این گونه نتیجه گرفت که دانشجویان با صفات طیف اوتیسم بالا، نسبت به دانشجویان با صفات طیف اوتیسم پائین، نشانه هایی بیشتری از مشکلات جسمانی، اضطراب، وسواس جبری، افسردگی و اسکیزوفرنیا را گزارش می کنند. از سوی دیگر دانشجویان دارای صفات طیف اوتیسم بالا، در خرده مقیاس نابسامدی نمره بالاتر و در خرده مقیاس اصلاح از خرده مقیاس های روایی mmpi-2 نمره پائین تری می گیرند، اما در مقیاس دروغ یاب تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت.
فریده نرگسی ایران داودی
هدف این پژوهش مقایسه باورهای ناکارآمد، صفات شخصیتی و سابقه ابتلا به بیماری وخیم در معلمان مقطع ابتدایی دارا و فاقد اضطراب سلامتی اندیمشک بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 119 نفر، 60 معلم دارای اضطراب سلامتی و 59 معلم فاقد اضطراب سلامتی بود که با پر کردن پرسشنامه اضطراب سلامتی، آزمون شناخت هایی درباره ی بدن و سلامتی، پرسش نامه پنج عاملی نئو و پرسشنامه محقق ساخته سابقه ابتلا به بیماری وخیم در این پژوهش شرکت کردند. طرح تحقیق از نوع علی- مقایسه ای بود و جهت آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد(564/20f= ،001/0p< ). افراد دارای اضطراب سلامتی در متغیر باورهای ناکارآمد و خرده مقیاس های آن شامل باور مربوط به تعبیر فاجعه آمیز شکایات بدنی، احساس های خودمختار، ضعف بدنی، غیرقابل تحمل بودن شکایات بدنی، عادت های سلامتی و صفات شخصیتی شامل روان رنجورخویی، برون گرایی، توافق جویی، وجدانی بودن و متغیر سابقه ابتلا به بیماری وخیم با افراد فاقد اضطراب سلامتی تفاوت معنی داری داشتند و در نتیجه افراد دارای اضطراب سلامتی نسبت به افراد فاقد اضطراب سلامتی، دارای باورهای ناکارآمد ، روان رنجور خویی و سابقه ابتلا به بیماری بیشتر بوده و برون گرایی ، توافق جویی و وجدانی بودن کمتری نشان دادند. اما در ویژگی فراخ ذهنی تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد.
رقیه مزارعی ایران داودی
هدف این پژوهش مقایسه مهارت های اجتماعی، رضایت از زندگی و جایگاه مهار در دانش آموزان دارای دارای نقص شنوایی، نقص بینایی و عادی در مقطع راهنمایی و دبیرستان شهر اهواز بود. نمونه پژوهش حاضر 129 نفر، شامل 50 دانش آموز دارای نقص شنوایی، 28 دانش آموز دارای نقص بینایی و 51 دانش آموز عادی بود که با پر کردن پرسشنامه های مهارت های اجتماعی، رضایت از زندگی و جایگاه مهار در این پژوهش شرکت کردند. طرح تحقیق علی-مقایسه ای بود و جهت آزمون فرضیه ها از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها بیانگر این بود که بین سه گروه تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0? p، 36/4=f) . بین سه گروه در متغیرهای مهارت های اجتماعی و جایگاه مهار تفاوت معنی داری وجود داشت و در نتیجه افراد عادی نسبت به افراد دارای نقص شنوایی و نقص بینایی مهارت های اجتماعی بالاتری داشته و از جایگاه مهار درونی تری برخوردار بودند، در پیگیری نتایج این یافته به دست آمد که تفاوت مهارت های اجتماعی در مقایسه دانش آموزان دارای نقص شنوایی و بینایی معنی دار و به نفع گروه دارای نقص بینایی بود، در مورد جایگاه مهار نیز پیگیری نشان دهنده تفاوت معنی دار جایگاه مهار بیرونی در مقایسه گروه عادی و گروه دارای نقص شنوایی و به نفع گروه دارای نقص شنوایی بود . اما در متغیر رضایت از زندگی تفاوت معنی داری بین سه گروه مشاهده نشد.
زینب غفاری یدالله زرگر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ناگویی خلقی, عاطفه منفی، رویدادهای آسیب زا و علائم اختلالات شخصیت با علائم جسمانی سازی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پرستاران زن شاغل در بیمارستان های شهر اهواز می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 283 پرستار انتخاب و به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه چک لیست نشانگان استرس، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو، عاطفه منفی، رویدادهای آسیب زا و پرسشنامه چند محوری میلون-3 استفاده شد. طرح تحقیق از نوع همبستگی است و جهت آزمون فرضیه ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج داده از طریق همبستگی پیرسون نشان داد ناگویی خلقی، عاطفه منفی، رویدادهای آسیب زا و اختلالات شخصیت (اجتنابی، ضد اجتماعی، پارانوئید) با علائم جسمانی سازی رابطه مثبت و علائم اختلال شخصیت نمایشی با جسمانی سازی رابطه منفی دارد. نتایج رگرسیون چندگانه با استفاده از روش ورود مشخص شد که حدود 49 درصد از واریانس علائم جسمانی سازی توسط متغیرهای ناگویی خلقی, عاطفه منفی، رویدادهای آسیب زا و علائم اختلالات شخصیت تبیین می شود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به ترتیب ناگویی خلقی, عاطفه منفی، رویدادهای آسیب زا و علائم اختلال شخصیت اجتنابی توان بالاتری در پیش بینی علائم جسمانی سازی دارند.
نگین عظیمی یدالله زرگر
چکیده در پژوهش حاضر اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر کاهش هراس رانندگی و دریافت های شناختی رانندگی در زنان ساکن شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفت. طرح این پژوهش از نوع آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. ابتدا با استفاده از روش تمونه گیری در دسترس، 40 نفر دو پرسشنامه دریافت های شناختی رانندگی و موقعیت های رانندگی را تکمیل نمودند. در مرحله دوم، 30 نفر که نمرات بالاتر داشتند و تشخیص هراس رانندگی دریافت کردند؛ پس از مصاحبه به طور تصادفی در دو گروه (آزمایشی و کنترل) گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت درمان انفرادی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه شانزدهم تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (manova) نشان داد که درمان شناختی- رفتاری به طور معنی دار باعث کاهش هراس رانندگی و شناخت های رانندگی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است (p<0/001). طبق این یافته، درمان شناختی- رفتاری می تواند برای زنان دچار هراس رانندگی مفید باشد.
ملیحه فراهانی سودابه بساک نژاد
در پژوهش حاضر اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس بر پرخاشگری، فشار روانی والدگری و سلامت روان مادران کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش مادران تمامی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری شهر اهواز بودند که در سال تحصیلی 1391-1390 در مدارس ویژه ی ناتوانی یادگیری مشغول به تحصیل بودند. ملاک انتخاب کودکان مورد نظر، ابتلا به انواع ناتوانی یادگیری تحصیلی بود. نمونه ی مورد نظر به روش تمام شمار انتخاب شد. نمونه اولیه شامل 52 مادری بود که مقیاس فشار روانی والدگری، سیاهه پرخاشگری اهواز و پرسشنامه سلامت عمومی 28 ماده ای را تکمیل کردند. از بین آنها، 30 مادر که بالاترین نمرات را در حداقل دو متغیر کسب نمودند انتخاب و سپس به طور تصادفی ساده به دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. سپس 8 جلسه ی 2 ساعته مداخله ی شناختی- رفتاری مدیریت استرس روی گروه آزمایش اجرا شد. پس از پایان مداخله از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (mancova) و در سطح معنی داری 05/0 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که آموزش گروهی مدیریت استرس موجب کاهش پرخاشگری، فشار روانی والدگری و افزایش سلامت روان مادران گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. این نتایج در دوره ی پیگیری در متغیرهای فشار روانی والدگری و سلامت روان، ادامه یافت اما در متغیر پرخاشگری نتایج پایدار نبود.
نرگس درویشی سودابه بساک نزاد
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر درمان شناختی – رفتاری چند مولفه ای بر علایم بی خوابی، باورهای ناکارآمد خواب، خودکارآمدی خواب و شاخص های شش گانه خواب است. جامعه آماری کارکنان روزکار شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری بودند. نمونه پژوهش 45 نفر از کارکنان مبتلا به بی خوابی بود که به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در گروه آزمایش، پلاسیبو و لیست انتظار گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل جدول گزارش خواب? مقیاس باورها و نگرش-های ناکارآمد خواب، مقیاس بی خوابی اتنس و مقیاس خودکارآمدی ادراک شده خواب بود. گروه آزمایش 6 جلسه مداخله گروهی دریافت کردند. گروه های کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و فقط از گروه پلاسیبو خواسته شد که به مدت 6 هفته برگه های گزارش خواب را تکمیل و هر جلسه برای بازبینی همراه بیاورند. داده ها با استفاده از 18 spss-در سطح 05/0 p< تحلیل شد. نتایج مانکوا و مقایسه های زوجی بونفرنی در پس آزمون و پیگیری نشان داد که میانگین نمره بی خوابی، باورهای ناکارآمد، تاخیر در شروع خواب و فراوانی بیداری شبانه گروه آزمایش در مقایسه با گروه پلاسیبو و گروه کنترل کاهش و خودکارآمدی خواب، مقدار کلی خواب و کارایی خواب افزایش معنی داری یافته بود، ولی بین دو گروه پلاسیبو و کنترل تفاوت معنی داری یافت نشد. اما از نظر مقدار بیداری شبانه در پس آزمون و مقدار کلی در بستر بودن در پیگیری تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه های کنترل مشاهده نشد.
بهمن زارع زادگان ایران داودی
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش فرزندپروری مثبت برمشکلات سلوک کودکان 4 تا 6 سال مهدهای کودک اهواز و تنیدگی مادران آنان بود. طرح پژوهش نیز از نوع تجربی میدانی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این مطالعه، از تمام کودکان دارای مشکلات سلوک و مادران آن ها تشکیل شده بود . برای انتخاب نمونه، ابتدا معلمان تعداد 120 پرسشنامه فرم معلم راتر را برای کودکانی که انتظار می رفت دارای علائم سلوکی هستند، اجرا کردند از این تعداد، به صورت تصادفی نمونه ای به حجم 15 نفر برای گروه آزمایش و 15 نفر نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسش نامه های مشکلات رفتاری راتر (فرم معلم) و شاخص تنیدگی والدینی استفاده شد و برای تحلیل داده ها، از نرم افزار spss16 و روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج تحلیل مانکوا نشان داد که: الف) مشکلات سلوک گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت(001/0>p). ب) تنیدگی والدین گروه آزمایش در مقایسه با گروه (001/0(p<. به علاو این نتایج به مدت 1 ماه در پیگیری ادامه داشتند.
علی اصغر فیروزی ایران داودی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و نگرانی درباره ی تصویر بدن با نشانه های اختلالات خوردن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بوده است. طرح پژوهش از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بوده که تعداد 302 نفر (240 دختر و 62 پسر) در مقطع کارشناسی و دکترا حرفه ای از طریق نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژهش شامل پرسش نامه های بازخورد خوردن، سبک های دلبستگی، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و نگرانی درباره تصویر بدن بوده است. جهت تحلیل داده ها، از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با روش ورود و گام به گام استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نگرانی درباره تصویر بدن، سبک دلبستگی اجتنابی و راهبردهای شناختی منفی تنظیم هیجان و سبک دلبستگی ایمن در معادله رگرسیون باقی ماندند؛ همچنین، نگرانی درباره تصویر بدن، سبک دلبستگی اجتنابی و راهبردهای شناختی منفی تنظیم هیجان قوی ترین پیش بین ها برای تبیین نشانه های اختلالات خوردن بودند. بر اساس یافته-های پژوهش حاضر سبک دلبستگی اجتنابی، نگرانی درباره تصویر بدن و راهبردهای شناختی منفی تنظیم هیجان نشانه های اختلالات خوردن در دانشجویان را افزایش می دهند.
سیمین غلامرضایی یداله زرگر
پژوهش کنونی به منظور بررسی تاثیر روان درمانی بین فردی بر علائم اختلال خوردن، عزت نفس حالت، عملکرد روانی- اجتماعی و ترس از ارزیابی منفی در دانشجویان دختر دانشگاه لرستان انجام شده است. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل دانشگاه لرستان در سال تحصیلی90-91 با جمعیت 4810 نفر بودند که از میان آنها تعداد 641 نفر دانشجو به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و از بین آنها 36 دانشجوکه نمره آنها بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین پرسشنامه نگرش خوردن بود انتخاب شدند. گروه آزمایش 14 جلسه مداخله گروهی دریافت کردند. گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل آزمون نگرش خوردن گارنر و گارفینکل، مقیاس عزت نفس هیترتون و پولیوی، پرسشنامه ارزیابی آسیب بالینی بن و فیربرن و مقیاس ترس از ارزیابی منفی لیری بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) انجام شد. نتایج نشان داد روان درمانی بین فردی باعث بهبود علائم اختلال خوردن، عزت نفس حالت، عملکرد روانی ـ اجتماعی و کاهش ترس از ارزیابی منفی در دانشجویان دختر گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است.
کیهان فتحی مهناز مهرابی زاده هنرمند
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت عمومی و علائم بالینی پسوریازیس در بیماران زن مبتلا به پسوریازیس شهر اهواز بود. در این پژوهش برای انتخاب آزمودنی ها، از نمونه در دسترس استفاده گردید. بدین صورت که از 51 نفر داوطلب جهت شرکت در پژوهش، 32 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) 16 نفری قرار گرفتند. همه ی شرکت کنندگان به پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری، شاخص کیفیت زندگی اسکیندکس 16، پرسشنامه سلامت عمومی 28 سوالی و شاخص وسعت و شدت پسوریازیس پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون و پیگیری، هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون آماری مانکوا و آنکوا مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری به طور معنی داری ادراک بیماری، کیفیت زندگی، سلامت روان و علائم بالینی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل، بهبود بخشیده است. این یافته ها نشان می دهد که مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری می تواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی در کمک به بیماران مبتلا به پسوریازیس در کنترل علائم بالینی بیماری و همچنین کاهش پیامدهای بیماری پسوریازیس سودمند باشد.
مهدی زمستانی ایران داودی
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی فعال سازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (شامل خودسرزنشی، پذیرش، نشخوار فکری، بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی) در دانشجویان افسرده بود. در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل، تعداد 41 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه درمان فعال سازی رفتاری (13 نفر)، درمان فراشناختی (14 نفر) و گروه کنترل (14 نفر) تخصیص یافتند. گروه های آزمایشی 8 جلسه درمان هفتگی فعال سازی رفتاری و یا فراشناختی را دریافت داشتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بودند که در سه مرحله ی قبل از مداخله، پایان مداخله و پیگیری 2 ماهه تکمیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که هر دو درمان فعال سازی رفتاری و فراشناختی به طور مساوی بر علایم افسردگی و اضطراب اثربخش بودند. با این حال، تکنیک های درمانی با توجه به اثربخشی شان بر جنبه های مختلف تنظیم هیجان مانند بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی به لحاظ آماری با هم متفاوت بودند؛ بدین صورت که درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعال سازی رفتاری در تعدیل این راهبردها اثربخش تر بود. در پیگیری 2 ماهه نیز نتایج درمانی کمابیش باقی مانده بودند؛ به جز متغیر پذیرش، که بازگشت نمره ها در گروه درمان فعال سازی رفتاری بیشتر از درمان فراشناختی بود. با توجه به اثربخشی هر دو درمان بر علایم افسردگی، اضطراب و نیز راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، درمان گروهی فعال سازی رفتاری و یا فراشناختی می توانند برای مراجعینی که جهت دریافت درمانی اثربخش و مقرون به صرفه به مراکز مشاوره دانشجویی مراجعه می کنند گزینه ی درمانی مناسبی باشند.
واحدی کوجنق حسین یداله زرگر
هدف از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه اثر بخشی درمان نوروفیدبک و دارو درمانی در بهبود نشانه های مرضی و بهبود عملکرد مداوم پسران مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی(adhd) در شهر تبریز بود. در این مطالعه شبه تجربی، جامعه آماری این پژوهش، شامل دانش آموزان 7 تا 14 ساله مبتلا به adhd شهر تبریز بود. از بین کودکان adhd، پس از انجام ارزیابی های بالینی توسط روان شناس تعداد 30 کودک به شیوه در دسترس انتخاب شدند. این تعداد بر اساس رضایت خانواده، در دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. گروه اول یک دوره درمان نوروفیدبک را در طول 2 ماه و به صورت 3 جلسه 45 دقیقه در هفته، در مجموع 20 جلسه طی کرد. گروه دوم در طول همین مدت دارودرمانی را طی کرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل ملاک های dsmiv-tr ، پرسشنامه نشانه های مرضی csi-4 و نسخه ی رایانه ای آزمون عملکرد مداوم (tova) بود. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس مکرر و تحلیل کواریانس صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که درمان های نوروفیدبک و دارودرمانی موجب بهبود نشانه های مرضی و عملکرد مداوم کودکان مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی می شود. اثر بخشی این درمان در هر دو متغیر هم در مرحله پس آزمون و هم پیگیری مورد تایید قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بین اثربخشی دارو درمانی و درمان نوروفیدبک در بهبود نشانه های مرضی، و عملکرد مداوم کودکان مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی تفاوت وجود دارد. نتایج تحقیق نشان داد که نشانه های مرضی گروه درمان نوروفیدبک در پس آزمون کاهش بیشتری پیدا کرده است. در مقایسه اثرات دو روش درمانی در بهبود عملکرد مداوم، نتایج تحقیق نشان داد که عملکرد مداوم آزمودنی های گروه دارودرمانی به طور معنی داری نسبت به گروه درمان نوروفیدبک افزایش داشته است. در مقایسه اثربخشی دو درمان در مرحله پیگیری تفاوت در اثر بخشی دو رویکرد درمانی در مورد نشانه های مرضی تایید نشد. اما در مورد عملکرد مداوم همچنان دارو درمانی نتایج بهتری را به دنبال داشت. در بررسی بیشتری که بر روی اثرات دونوع مداخله درمانی بر روی عملکرد مداوم صورت گرفت، نتایج تحقیق نشان داد که درمان نوروفیدبک در کاهش خطاهای مربوط به توجه (خطای غفلت) و دارودرمانی در کاهش خطاهای مربوز به تکانش گری (خطای ارتکاب) اثرات بهتری داشته است.
پریسا گنجه ایران داودی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی مداخله شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی و خود کارآمدی پسران 15-10 سال دارای علائم آسم، مراجعه کننده به کلینیک های آسم و آلرژی شهر اهواز بود. در این پژوهش برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید و بر اساس تکمیل پرسشنامه بین المللی شیوع شناسی آسم و آلرژی (ایساک)، وجود علائم آسم در آن ها تایید گردید. 12 کودک شرکت کننده در پژوهش به طور تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) 6 نفری قرار گرفتند. همه ی کودکان شرکت کننده در پژوهش به پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با آسم کودکان و نوجوانان، مقیاس خود کارآمدی مرتبط با آسم کودکان و نوجوانان، پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت مداخله شناختی رفتاری قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون و پیگیری، هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون آماری یومان ویتنی در نرم افزار spss نسخه نوزدهم مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مداخله شناختی-رفتاری به طور معنی داری کیفیت زندگی و خود کارآمدی افراد گروه آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشیده است. اما در مولفه علائم آسم کیفیت زندگی، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل یافت نشد. این یافته ها نشان می دهد که مداخله شناختی- رفتاری می تواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی و مکمل درمان پزشکی برای کودکان دارای علائم آسم در کاهش پیامدهای بیماری سودمند باشد.
فاطمه پاکدامن ایران داودی
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر قصه درمانی بر اضطراب، درد و خشم از دندانپزشکی کودکان 8-4 ساله تحت مراقبت دندانپزشکی است. جامعه آماری کودکان مراجعه کننده به دندانپزشکی، مهدکودک ها، مراکز خلاقیت و مراکز بازی شهرستان های نکا و ساری بودند. نمونه پژوهش 39 کودک مراجعه کننده به پژوهشگر به روش در دسترس بود که، به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش، پلاسیبو و کنترل قرار گرفتند. ابزار های پژوهش شامل مقیاس اضطراب ونهام، مقیاس درد وونگ باکر و مقیاس خشم کودکان بود. گروه آزمایش 8 جلسه مداخله گروهی دریافت کردند. گروه های کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و فقط گروه پلاسیبو 8 جلسه قصه درمانی عامیانه دریافت کرد. داده ها با استفاده از spss 16 در سطح 0/05 p<، تحلیل شد. نتایج مانکوا و مقایسه های زوجی بونفرنی در پس آزمون و پیگیری نشان داد که میانگین نمره اضطراب، درد و خشم از دندانپزشکی گروه آزمایش در مقایسه با گروه پلاسیبو و گروه کنترل کاهش معنی داری یافته بود. این یافته ها نشان می دهد که قصه درمانی می تواند به عنوان یک شیوه روان درمانی انتخابی در کاهش علایم اضطراب، درد و خشم از دندان پزشکی کودکان موثر باشد.
سلیمه داستان ایران داودی
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت استرس بر غربت زدگی، مشکلات بین فردی و سازگاری خوابگاهی دانش آموزان دختر دبیرستان های شبانه روزی شهر شیراز بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های شبانه روزی شهر شیراز در سال تحصیلی 93-92، بود که به کل آن ها پرسشنامه های غربت زدگی، مشکلات بین فردی و سازگاری خوابگاهی داده شد، سپس در هر مدرسه افرادی که نمره آنها در یکی از دو آزمون غربت زدگی و مشکلات بین فردی بالاتر از میانگین و در آزمون سازگاری خوابگاهی پایین تر از میانگین بود، مشخص شدند، که 31 نفر در یک مدرسه و 40 نفر در مدرسه دیگر واجد این شرایط بودند. از این تعداد بر حسب بالاتر بودن نمرات غربت زدگی یا مشکلات بین فردی و پایین تر بودن نمره سازگاری، از هر مدرسه 17 نفر انتخاب گردید، سپس به تصادف یکی از مدارس به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. سپس گروه آزمایش تحت 10 جلسه ی 2 ساعت آموزش مدیریت استرس قرار گرفتند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند (001/0p< و 50/55f=). نتایج حاصل نشان داد که آموزش مدیریت استرس باعث کاهش غربت زدگی و مشکلات بین فردی و افزایش سازگاری خوابگاهی در دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. نتایج در مرحله پیگیری کماکان ادامه داشت(001/0p< و 16/33f=).
رحیم ربیعی نژاد یداله زرگر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی برنامه رایانهای تعدیل سوگیری شناختی بر تحریف شناختی، اجتناب شناختی و علائم اضطراب اجتماعی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. در این پژوهش ابتدا از کسانی که بصورت داوطلبانه اعلام آمادگی کردند، مصاحبه نیمه ساختار یافته در مورد اضطراب اجتماعی و تکلیف رایانهای سوگیری تفسیر به عمل آمد. در نهایت 34 نفر جهت شرکت در پژوهش به طور تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل) 17 نفری قرار گرفتند. همه ی افراد شرکت کننده در پژوهش به مقیاس تحریف شناختی، پرسشنامه اجتناب شناختی و مقیاس اضطراب اجتماعی، پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت 4 جلسه تحت برنامه رایانهای تعدیل سوگیری شناختی قرار گرفت و سپس در مرحله پس آزمون ، هر دو گروه به پرسشنامههای پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری در نرم افزار spss نسخه نوزدهم مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تعدیل سوگیری شناختی باعث کاهش معنی دار تحریفهای شناختی و علائم اضطراب اجتماعی در افراد گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. اما در متغیر اجتناب شناختی، تفاوت معنی داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل یافت نشد. این یافته ها نشان می دهد که برنامه رایانهای تعدیل سوگیری شناختی می تواند به عنوان یک مداخله مبتنی بر رایانه مفید و نو، در کنار سایر رویکردهای بالینی موجود در حوزه درمان اضطراب اجتماعی بکار گرفته شود.
محسن دوستکام مهناز مهرابی زاده هنرمند
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ذهن خوانی از طریق تصویر چشم، سوگیری ادراکی و ناگویی عاطفی در دانشجویان دارای خصیصه شخصیتی پارانویید بود. جامعه آماری، دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره نهاد رهبری مستقر در دانشگاه فردوسی مشهد بودند. طرح پژوهش حاضر از نوع تجربی می باشد. نمونه پژوهش 40 نفر از دانشجویان دارای خصیصه شخصیتی پارانویید بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب و به طور مساوی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس میلون 3، ناگویی عاطفی تورنتو، مقیاس ذهن خوانی از طریق تصویر چشم و تصاویر چهره های مبهم بود. گروه آزمایش 8 جلسه مداخله گروهی دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل هیچگونه مداخله دریافت نکرد. داده ها در سطح p<0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج مانوا در پس آزمون نشان داد که بین نمره های پیش آزمون و پس آزمون دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد و نمره های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در سوگیری ادراکی و ناگویی عاطفی کاهش و در توانایی ذهن خوانی افزایش داشت.
صادق ضرغامی ایران داودی
پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه مولفه های معنویت با نیمرخ روانی بر اساسmmpi-ii در دانشجویان دانشگاه شهیدچمران اهواز اجرا گردید. نمونه شامل 321 نفراز دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود، که از طریق فراخوان و به روش نمونه گیری در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا-2 و مقیاس سنجش نگرش معنوی بود. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از همبستگی متعارف استفاده شد. یافته ها نشان داد که ترکیب خطی مقیاس های بالینی پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا 2 به وسیله ترکیب خطی متغیرهای پیش بین قابل پیش بینی است. نتایج تحلیل های رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که همه خرده مقیاس های بالینی mmpi-ii به صورت جداگانه توسط مولفه های معنویت قابل پیش بینی هستند.
کرامت کرامتی عبدالزهرا نعامی
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر درمان شناختی – رفتاری گروهی کودک و مادر – کودک بر علائم اضطراب اجتماعی، عزت نفس و جرات ورزی دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم بودند که ابتدا از طریق نمونه گیری در دسترس 62 نفر از دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی شناسایی و بعد از مصاحبه تشخیصی 36 نفر به طور تصادفی در سه گروه (کودک، مادر – کودک و گواه) گمارده شدند.گروه کودک در 10 جلسه درمان گروهی شناختی – رفتاری هفتگی شرکت کردند و مادران گروه مادر – کودک علاوه بر این 10 جلسه در 6 جلسه هفتگی حاضر شدند. در حالی که گروه گواه در هیچ جلسه درمانی شرکت داده نشدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اضطراب اسپنس فرم کودک، خرده مقیاس جرات ورزی سیاهه اضطراب و فوبی اجتماعی و مقیاس عزت نفس روزنبرگ بود. شیوه های آماری مورد استفاده شامل شاخص های توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و فراوانی)،ضریب همبستگی، تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس یک راهه بود. دانش آموزان در سه مرحله (قبل از مداخله، پس از مداخله و دو ماه بعد از اتمام درمان) بر اساس سه متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که هر دو گروه درمانی از نظر هر سه متغیر وابسته نسبت به گروه گواه عملکرد بهتری داشتند. و در مرحله پیگیری اثر هر دو شیوه درمان بر اضطراب اجتماعی پایدار بود ولی در مورد متغیر عزت نفس درمان شناختی - رفتاری گروهی مادر – کودک موثر واقع شده بود. اثر شیوه های درمانی بر جرات ورزی در هر دو گروه در مرحله پیگیری تداوم نداشت.
فریبا کلانتری سودابه بساک نژاد
هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر درمان عقلانی- هیجانی رفتاری بر نمایه ی توده ی بدن، باورهای غذایی غیرمنطقی، خودکارامدی وزن، تصویر بدن و پذیرش خود در نوجوانان دختر دارای اضافه وزن بود. از جامعه آماری که نوجوانان دختر 18-14 سال دارای اضافه وزن بودند، 36 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از ارزیابی های اولیه و تشخیص داشتن اضافه وزن به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش، پلاسیبو و لیست انتظار گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باورهای غذایی غیر منطقی، سبک خودکارآمدی وزن، چک لیست تصویر بدن و پرسشنامه پذیرش خود بود. گروه آزمایش در 12جلسه 90 دقیقه ای، مداخله روان شناختی دریافت کردند. گروه پلاسیبو نیز در 12 جلسه گروهی برای بررسی فرم های پایش شرکت کردند. اما گروه لیست انتظار هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 20 در سطح ( 05/0(p< تحلیل شد. نتایج مانکوا (76/4=f و 001/0 ≥α) و مقایسه های زوجی بونفرونی در مرحله پس آزمون نشان داد که نمایه ی توده ی بدن گروه آزمایش در مقایسه با لیست انتظار کاهش یافت، اما در مقایسه با گروه پلاسیبو تفاوت معنی داری مشاهده نشد. ولی در مرحله ی پیگیری نمایه ی توده ی بدن گروه آزمایش در مقایسه با لیست انتظار و پلاسیبو تفاوت معنی دار داشت. همچنین نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری به جز متغیر تصویر بدن که بین دو گروه در مرحله ی پیگیری تفاوت معنی دار مشاهده نگردید، میانگین نمره باورهای غذایی غیرمنطقی کاهش و خودکارآمدی وزن و پذیرش خود افزایش معنی داری یافت.
مهسا مبصری ایران داودی
هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر باورهای مربوط به درد، کیفیت زندگی و بروز خشم درونی و بیرونی در زنان مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر اهواز بود. از بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر اهواز از طریق فراخوان، 18 نفر به روش نمونه گیری دردسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب گردید. روش این پژوهش نیمه تجربی، از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین صورت که بیماران پس از مصاحبه اولیه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های باورها و ادراک های درد، کیفیت زندگی و حالت- صفت بیان خشم را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه تکمیل کردند. گروه آزمایش 8 جلسه روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت نمود. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری (mancova) حاکی از آن است که این روش درمانی باعث کاهش باورهای مربوط به درد (f= 17,24 , p= 0/001) و ارتقای کیفیت زندگی (f= 5,33 , p= 0/04) در آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و مرحله پیگیری گردید. اما در بروزخشم بیرونی (f= 1,12 , p= 0/31) و درونی (f=0,000 , p= 0/99) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که روش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی روشی مناسب برای کاهش باورهای مربوط به درد و ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید می باشد.
لیلا شاملی عبدالزهرا نعامی
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان (eft) بر خودتنظیمی هیجانی، اجتناب تجربه ای و شدت علائم وسواس در زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری شهر اهواز بود. طرح پژوهش، نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال وسواسی اجباری مراجعه کننده به کلینیک ها و مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1393 بود. جهت انتخاب گروه نمونه واجد شرایط، ابتدا 34 نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که تعدادی از آنان به دلیل عدم گذرانیدن کامل هشت جلسه درمان حذف شدند. در نهایت، گروه نمونه 24 نفری زنان مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری در گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) گمارده شدند.
مریم گل شکوه مهناز مهرابی زاده هنرمند
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی عاطفه مثبت، عاطفه منفی و نگرانی براساس سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) در دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دهد. نمونه پژوهش حاضر شامل 200 دانشجو بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: پرسشنامه ی سبک های دلبستگی سیمپسون، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی panas و پرسشنامه حیطه های نگرانی. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش های آماری رگرسیون چندمتغیری و چندگانه مورد آزمون قرار گرفتند. سطح معنی داری برای آزمون فرضیه(p < 0/05) در نظر گرفته شد. یافته ها بیانگر این بودند که سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی، دوسوگرا) به طور معنی داری می توانند عاطفه مثبت، عاطفه منفی و نگرانی را پیش بینی کنند.
لیلا بخشی سورشجانی عبدالزهرا نعامی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری توأم با مدیریت رفتار مادران در کاهش افسردگی مادران و علائم نارسایی توجه-بیش فعالی کودکان 10-7 سال است. جامعه آماری شامل مادران افسرده کودکان 10-7 سال مبتلا به اختلال نارسایی توجه –بیش فعال است. شرکت-کنندگان پژوهش 24 نفر از مادران مبتلا به افسردگی هستند که کودکان آنان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی می¬باشند¬. این نمونه با روش تصادفی چند مرحله¬ای انتخاب و در گروه آزمایش وگروه گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک¬، پرسشنامه کانرز والدین و مصاحبه تشخیصی و مشاهده طبیعی رفتار کودک بودند. گروه آزمایش 18 جلسه مداخله گروهی دریافت کردند. نتایج مانکوا در پس¬آزمون نشان داد، میانگین نمره¬ افسردگی مادران گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته ولی میانگین نمره¬های علائم اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی کودکان کاهش معنی¬داری نداشته است. علاوه برآن، میانگین نمره¬های افسردگی و علائم اختلال نارسایی توجه –بیش فعالی در پی¬گیری در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی دار نشان داده است.
یحیی حسین زاده فیروآباد سودابه بساک نژاد
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اهمال کاری رفتاری، اهمال کاری تصمیم گیری و اجتناب شناختی با مولفه های اضطراب امتحان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. نمونه این پژوهش شامل 200 نفر از دانشجویان دانشگاه شهیدچمران اهواز بودند که به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گرداوری داده ها از مقیاس اهمال کاری عمومی، مقیاس اهمال کاری تصمیم گیری، پرسشنامه اجتناب شناختی و پرسشنامه اضطراب امتحان استفاده شد. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از همبستگی متعارف استفاده شد. یافته ها نشان داد که ترکیب خطی مولفه های اضطراب امتحان به وسیله ترکیب خطی متغیر های پیش بین قابل پیش بینی است. نتایج تحلیل های رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه های اضطراب امتحان به صورت جداگانه توسط متغیرهای پیش بین قابل پیش بینی هستند.
سپیده جلوداران زاده موسی کافی
چکیده ندارد.