نام پژوهشگر: سهیلا هاشمی
حسین چهارباشلو ابراهیم صالحی عمران
پژوهش حاضر با هدف میزان توجه به مولفه های فرهنگ کار در کتب درسی دوره آموزش ابتدایی ایران و همچنین روشهای تدریس مورد استفاده مربیان در فرایند یاددهی-یادگیری در ارتباط با پرورش مولفه های فرهنگ کار در دانش آموزان انجام شده است.این پزوهش به دو شیوه کمی(برای تحلیل محتوا) و کیفی (برای مصاحبه) اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق شامل دو گروه(کتب درسی و معلمان) می باشد که از 36 جلد کتب درسی دوره ابتدایی ، سی و یک جلد کتاب درسی دوره آموزش ابتدایی سال 88- 1387بررسی و تحلیل شده، نمونه آماری معلمان به حجم 25 نفر به صورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است.برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از کتب درسی،از جدید ترین روش تحلیل محتوا به نام آنتروپی شانون برای بدست آوردن ضریب اهمیت هریک از مولفه های فرهنگ کار ومقایسه ضرایب آنها استفاده شده است.همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه از تجزیه و تحلیل استقرایی استفاده شده است.براساس یافته های پژوهشی،توجه متعادل و جامعی به عناصر و مولفه های فرهنگ کار در میان کتابهای مورد بررسی نشده است. و در بین کتابهای درسی این دوره، کتاب فارسی (بخوانیم) با 215 صفحه بیشترین فراوانی و کتاب قرآن با 43 صفحه از کمترین فراوانی برخوردار بوده است. به طور کلی از 3467صفحه، 667 صفحه از صفحات درسی دوره ابتدایی به مولفه های فرهنگ کار اشاره داشته است..همچنین در ارتباط با روش تدریس مربیان،روشهای تدریس به کار گرفته شده از سوی مربیان در فرایند یاددهی –یادگیری به گونه ای نبوده که مولفه های فرهنگ کار را در دانش آموزان تقویت و پرورش دهد.
زینب رضایی قادی سهیلا هاشمی
پژوهش حاضر با عنوان « بررسی بکارگیری تدریس گروهی در دانشگاه مازندران» بوده است این پژوهش به دو شیوه کیفی و کمی ( از نوع توصیفی ) انجام شده است . جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه مازندران به تعداد 177 نفر بوده است . در بخش کیفی نمونه آماری اساتید 16 نفر به صورت هدفمند وبا استفاده از نمونه گیری تصادفی هدفمند انتخاب و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است . و در بخش کمی نیز پرسشنامه بین تمام اساتید توزیع گشته است . برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی (مصاحبه ) از تجزیه و تحلیل استقرایی استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل تحلیل داده های کمی ابتدا با استفاده از آمار توصیفی و جدول فراوانی میانگین و انحراف استاندارد مربوط به هردانشکده مشخص و سپس با استفاده ازروش تحلیل عاملی و ضریب توافقی بیشترین بارگذاری روی عامل ها و میزان توافق اساتید نسبت به عوامل و گویه ها مورد بررسی قرار گرفته است . نتایج پژوهش نشان داده است که میزان بکارگیری از این روش دردانشکده های مختلف دانشگاه مازندران متفاوت است وعلی رغم مزایای فراوان آن کاربرد چندانی در سطح دانشگاه ندارد که این امر می تواند در ارتباط با عوامل گوناگون ازجمله سیاست های کل نظام آموزشی دانست .
مایده حبیبی سهیلا هاشمی
یادگیری یکی از مباحث مهم حوزه علوم تربیتی است که بوسیله آن، انسان مهارت های خود را توسعه می دهد و به رشد فکری دست می یابد و توانایی هایی ذهنی خود را فعلیت می بخشد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی باورهای دانشجویان در خصوص ماهیت دانش، فرایند کسب دانش و یادگیری ( باورهای معرفت شناسی )و نقش آن در فعالیت های پژوهشی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه مازندران می باشد. در واقع به بررسی باورهای دانشجویان درباره ساده بودن دانش، قطعیت دانش، ذاتی تلقی کردن توانایی یادگیری و سریع دانستن فرایند یادگیری می پردازیم. کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد علوم انسانی و علوم پایه دانشگاه مازندران در سال88- 1387جامعه آماری مورد نظر را تشکیل داده اند به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه باورهای معرفت شناسی شومر( 1990) و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش پژوهش توصیفی و از روش آماری تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج نشان می دهد دانشجویان کارشناسی ارشد احتمالاً بر این باورند که دانش نسبتاً ساده و قطعی است و توانایی یادگیری نسبتاً سریع و ذاتی است. همچنین با توجه به مصاحبه ای که درخصوص پایان نامه صورت گرفته است ، دانشجویانی که نمره بالا ( یعنی فراگیرانی که دانش را نسبتاً ساده و قطعی می پندارند و یادگیری را نسبتاً سریع و توانایی ذاتی می دانند) معتقدند یک واحد درسی یا تکلیفی است که باید انجام دهند تا بتوانند مدرک را دریافت کنند. اما در مقابل دانشجویانی که نمره پایین را کسب کرده اند ( یعنی فراگیرانی که دانش را ساده و قطعی نمی پندارند و یادگیری را سریع و توانایی ذاتی نمی دانند) پایان نامه را یک پژوهش علمی در نظر می گیرند که باعث افزایش تجربه و بهبود روابط اجتماعی می شود.
بنت الهدی فتاحی مرتضی کرمی
چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییر برنامه درسی آموزش عالی(برنامه درسی رشته برنامه ریزی آموزشی) بود. جامعه آماری پژوهش شامل 49نفراز اعضای هیأت علمی و 176نفرازدانشجویان کارشناسی ارشد برنامه ریزی آموزشی تشکیل می داد که از این تعداد 32 نفراز اعضای هیأت علمی و93 نفراز دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، اصفهان و دانشگاه مازندران به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و ابزار پژوهش نیز پرسشنامه محقق ساخته به تفکیک اهداف کلی ارائه شده در سرفصل، ضرورت وجود دروس ارائه شده، واحد دروس ارائه شده، اهداف دروس، سرفصل دروس، راهبرد های یاددهی- یادگیری و روش های ارزشیابی براساس فهرست دروس بود. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه از نظر متخصصان و برای پایایی از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد. به منظورتجزیه وتحلیل داده ها علاوه براستفاده از شاخص های آمارتوصیفی از روش آمار استنباطی(آزمون کالموگوروف- اسمیرنوف تک نمونه ای، تی تک نمونه ای،تی مستقل وآزمون خی دو) استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر بیانگرآن است در رابطه باعنصر هدف، از دیدگاه اساتید اهداف 2 و 5 در رابطه با مولفه اهداف کلی ارائه شده در سرفصل نیازمند تغییر می باشد. همچنین از دیدگاه دانشجویان اهداف کلی 1، 2، 4 و 5 در مولفه اهداف کلی ارائه شده در سرفصل نیازمند تغییر می باشد.همچنین از دیدگاه اساتید ودانشجویان،در موردهدف 2و3 اهداف کلی ارائه شده در سرفصل تغییر ضروری نیست.هم چنین در مورد سایر اهداف که شامل 1،4،5می باشد تغییر ضروری است. در مورد اهداف دروس از دیدگاه اساتید به غیر از دروس پایان نامه و مکتب های فلسفی و آراء تربیتی بقیه دروس نیازمند تغییر می باشد. همچنین از دیدگاه دانشجویان همه دروس نیازمند بازنگری و تغییر است.از دیدگاه اساتید ودانشجویان به جز متغیر مکتب های فلسفی وآراء تربیتی بقیه دروس نیازمند تغییر نیست.در مورد عنصر محتوا از دیدگاه اساتید به جز درس تعلیم وتربیت اسلامی بقیه دروس بایستی حفظ شوند واز دیدگاه دانشجویان نیز به جز درس تعلیم وتربیت اسلامی بقیه دروس بایستی حفظ شوند. در مورد عنصر راهبرد یاددهی و یادگیری از دیدگاه اساتید غیر از دروس پایان نامه، روش تحقیق پیشرفته و کاربرد کامپیوتر در تحقیقات تربیتی، اصول برنامه ریزی آموزشی و درسی، روش تدریس پیشرفته و نظریه های اساسی در برنامه ریزی آموزشی بقیه دروس نیازمند بازنگری و تغییر است. همچنین از دیدگاه دانشجویان به غیر از پایان نامه بقیه دروس نیازمند بازنگری و تغییر است.از دیدگاه اساتید ودانشجویان کلیه دروس نیازمند تغییر است.در مورد عنصر روش های ارزشیابی از دیدگاه اساتید به غیر از درس پایان نامه بقیه دروس نیازمند بازنگری و تغییر است. همچنین از دیدگاه دانشجویان در عنصر روش های ارزشیابی همه دروس نیازمند بازنگری و تغییر است.هم چنین از دیدگاه اساتید ودانشجویان کلیه دروس نیازمند تغییر می باشند
زهرا جعفری کرفستانی ابراهیم صالحی عمران
تحقیق حاضر به بررسی سطح رفتار شهروندی سازمانی کارکنان دانشگاه مازندران پرداخته است. این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری این تحقیق را پرسنل بخش های مختلف دانشگاه تشکیل می دهند، که تعداد300نفربرآورد شدند. روش نمونه گیری دربخش کمی،سرشماری می باشد بنابراین حجم نمونه با حجم جامعه برابر است. برای نمونه گیری در بخش کیفی، از نمونه گیری هدفمندوازنوع تصادفی هدفمند ودرتحلیل اسناد نیز از برنامه های آموزشی سال 90-86 بهره گرفته شد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش مثلث سازی و سه ابزار پرسشنامه، مصاحبه نیمه ساختار یافته و بررسی اسناد ومدارک استفاده شده است. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که برابر با 76/0?= برآورد شده است. تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش آمار توصیفی، شامل؛ جداول فراوانی، درصد فراوانی و نمودار ستونی و دربخش آمار استنباطی شامل؛ آزمون فریدمن، آزمون کروسکال والیس و من ویتنی یو بوده است. نتایج حاصل از داده های پرسشنامه نشان می دهدکه؛ کارکنان از رفتار شهروندی سازمانی برخوردارندو بین میزان برخورداری از شاخص-های مختلف رفتارشهروندی سازمانی تفاوت معنی داری وجود دارد و از شاخص نوع دوستی بیشترین میزان و از شاخص فضیلت مدنی کمترین میزان برخوردارند. همچنین نتایج حاصل از مصاحبه نیز در راستای نتایج حاصل از پرسشنامه بوده است.در نهایت بررسی اسناد و مدارک نشان داده است که در زمینه آموزش رفتارهای شهروندی در دانشگاه دوره ی آموزشی خاصی برگزار نگردیده است.
حمید حیدری اکبر علیوردی نیا
این پژوهش، مبتنی بر روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه، سودمندی به کار بردن اجزای انتخاب شده ی نظریه ی تقویت افتراقی ایکرز را، برای تبیین رفتارهای وندالیستی مورد آزمون قرار داده است. حجم نمونه ی تحقیق 392 نفر می باشد که از میان دانش آموزان سوم دبیرستانی شهر یاسوج، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب، انتخاب شده اند. اعتبار تحقیق با استفاده از روش تعیین اعتبار محتوی، و روایی تحقیق با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 درصد ارزیابی شده است. یافته های این پژوهش، بر اساس اظهارات آزمودنی ها نشان می دهد، 9/94 درصد به میزان پایین، 6/4 درصد به میزان متوسط و 5/0 درصد به میزان زیاد، مبادرت به رفتارهای وندالیستی نموده اند. با استفاده از تحلیل رگرسیون چند متغیره، همبستگی چندگانه (r) معادل 66 درصد، و ضریب تعیین (r2) معادل 43 درصد محاسبه شده است؛ یعنی حدوداً 43 درصد از تغییرات رفتارهای وندالیستی دانش آموزان از طریق ابعاد متغیر تقویت افتراقی توضیح داده می شود؛ و 47 درصد باقیمانده متعلق به عوامل دیگری می باشد که خارج از این بررسی می باشند؛ همچنین، تحلیل مبتنی بر رگرسیون چند مغیره، گویای آن است که از میان شش متغیر مستقل، متغیر تشویق با ضریب تاثیر استاندارد رگرسیونی (303 ?=) قویترین پیش بینی کننده ی رفتارهای وندالیستی است؛ متغیرهای پاداش، موازنه ی تقویت، عکس العمل، بازدارندگی و هزینه، به ترتیب به عنوان تبیین کننده های بعدی متغیر وابسته – رفتارهای وندالیستی - به شمار می روند.
حسن ولیزاده سهیلا هاشمی
مهمترین وجه تمایز بشر از دیگر مخلوقات قدرت و شیوه تفکر اوست . زیرا تفکر شکل پیچیده رفتار انسان و عالی ترین شکل فعالیت عقلی و ذهنی است که در قالب یک فرایند شناختی به کمک نمادها مشخص می شود . تفکر زمانی ارزشمند است که عمیق ، مستدل و روشمند باشد ، این چیزی است که در تفکر انتقادی خلاصه می شود . به نظر می رسد مهمترین نقطه شروع آموزش تفکر انتقادی ، نظام آموزش و پرورش هر جامعه می باشد . بنابراین این پرسش مطرح می شود که آیا اصولا در نظام آموزش و پرورش جامعه ما آموزش مهارت تفکر انتقادی مورد توجه می باشد ؟ در پژوهش حاضر به منظور پاسخگویی به پژوهش فوق تحلیل محتوای کتابهای درسی و بررسی روش تدریس معلمین مورد توجه قرار گرفته است . با توجه به ماهیت محتوایی موضوعی علوم اجتماعی در پرورش نقد و تفکر ، کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه رشته علوم انسانی و روش تدریس معلمین علوم اجتماعی دوره متوسطه تحلیل و بررسی شد . روش پژوهش توصیفی بوده است . داده ها با استفاده از تحلیل محتوای کتابهای درسی و مصاحبه معلمین جمع آوری گردید . لذا پژوهش از نوع کیفی می باشد . جامعه آماری، کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه رشته علوم انسانی و معلمین علوم اجتماعی دوره متوسطه شهرستان بابلسر بوده است . با توجه به هدف پژوهش همه کتابهای درسی علوم اجتماعی دوره متوسطه رشته علوم انسانی به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند و همچنین با توجه به محدود بودن تعداد معلمین علوم اجتماعی دوره متوسطه شهرستان بابلسربا کل جامعه آماری مورد نظر به عنوان نمونه پزوهش مصاحبه صورت گرفت . تحلیل کتابهای درسی علوم اجتماعی بر اساس شاخص های تفکر انتقادی ( تحلیل ، استنباط و ارزشیابی ) نشان داد که توجه بسیار اندکی نسبت به پرورش تفکرانتقادی در کتاب ها صورت گرفته است و تحلیل یافته های حاصل از مصاحبه با معلمین نیز مشاهده شد اکثر معلمین از معنای تفکرانتقادی آگاه نیستند و روش تدریسشان پرورش دهنده تفکرانتقادی نمی باشد.
لیلا برزمینی صمد ایزدی
هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثردر شاداب سازی مدارس مقطع راهنمایی دخترانه استان گلستان از دیدگاه دانش آموزان و اولیاء مدرسه (مدیران، معلمان، مربیان تربیتی) می باشد. مولفه های این پژوهش شامل عوامل شاداب سازی مدارس (فیزیکی -آموزشی- سازمانی-اجتماعی وفرهنگی)، وضعیت موجود مدارس و موانع شاداب سازی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمام دانش آموزان، مدیران، معلمان و مربیان تربیتی مدارس دوره راهنمایی تحصیلی دخترانه استان گلستان در سال تحصیلی 90-89 هستند که شامل33719 نفر دانش آموز،304 نفر مدیر، 2736 نفر معلم و304 نفر مربی تربیتی می باشد. از این تعداد بر اساس جدول مورگان380 نفردانش آموز،170 نفرمدیر،310 نفرمعلم و170 نفر مربی تربیتی به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. روش مورد استفاده در پژوهش توصیفی زمینه یابی و ابزار پژوهشی پرسشنامه محقق ساخته است که در سه بخش به ترتیب به بررسی عوامل شاداب سازی، وضعیت موجود مدارس و موانع موجود در تحقق شاداب سازی مدارس پرداخت. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برآورد شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمارتوصیفی (جداول فراوانی، درصد فراوانی و نمودار ستونی) و آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن و آزمون تحلیل عامل) استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که دانش آموزان و اولیاء مدرسه عوامل چهارگانه مورد بررسی را در شاداب سازی مدارس موثر می دانند ولی بین دیدگاه آنان تفاوت معناداری مشاهده می شود به این صورت که از نظر دانش آموزان عوامل اجتماعی-فرهنگی دارای بیشترین میزان تأثیر و عوامل سازمانی دارای کمترین میزان تأثیر در شاداب سازی مدارس و از نظر اولیاء مدرسه عوامل کالبدی دارای بیشترین میزان تأثیر و عوامل آموزشی دارای کمترین میزان تأثیر در شاداب سازی مدارس هستند. در مولفه وضعیت موجود مدارس نیز بین دیدگاه این دو گروه با عوامل موثر در شاداب سازی تفاوت معناداری وجوددارد. در مولفه موانع شاداب سازی از دیدگاه هر دو گروه، عوامل سازمانی بیشترین مانع را در شاداب سازی مدارس ایجاد کرده است. واژگان کلیدی: شادی- عوامل شاداب سازی– عوامل فیزیکی- عوامل آموزشی- عوامل سازمانی- عوامل اجتماعی و فرهنگی
سارا حسن پور رجبعلی رعیتی
teachers beliefs have usually been left unattended in the realm of educational research in iranian context. one of those beliefs which seems to impact teachers performance in the classroom is their sense of self-efficacy, which refers to teachers belief in their ability to enhance student achievement and in bringing about positive learning outcomes. the present study aimed to investigate the probable effects of teachers efficacy beliefs on their instructional skills. fifty senior ma students and ma graduates in tefl from mazandaran university filled in a teacher efficacy scale (tes) questionnaire. after analyzing the tes, six teachers, three with the high and three with the lowest self-efficacy scores were selected for classroom observation. their classes were observed, audio-taped, transcribed, and analyzed both quantitatively and qualitatively to investigate their questioning patterns and their tendency to have group work in class. the results indicated that the high-efficacy group outperformed the low-efficacy group in terms of providing opportunities for students’ involvement in class activities to promote l2 learning. this implies that in teacher preparation courses, the teacher educators are not just to help teachers to gain the knowledge necessary for language teaching; they are to attend to the affective aspects of teacher preparation as well by, for instance, learning about and improving the teachers’ self-efficacy, wherever needed, for better performance
منصوره ایرانژاد ابراهیم صالحی عمران
هدف اصلی این پژوهش تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ی آموزش ابتدایی بر اساس مولفه های شادکامی می باشد. مولفه های این پژوهش شامل عاطفه مثبت و رضایت از زند گی می باشد. بدین ترتیب در این پژوهش کتاب های درسی به عنوان مهم ترین منبع آموزشی موردتحلیل قرارگرفت تا مشخص شود تا چه حد در راستای مولفه های شادکامی می باشند. روش مورد استفاده در تحلیل محتوای پژوهش حاضر، آنتروپی شانون بوده و واحدتحلیل نیز صفحات(متن، پرسش ها، تمرین ها وتصاویر) می باشدکه درمجموع 3467 صفحه را شامل می شود. چهارچوب نظری این بررسی دیدگاه نظری آرگایل، مارتین و لو(1995) و مولفه های مربوطه بوده است. جامعه آماری، کلیه کتاب های پایه های دوره ی ابتدایی؛ شامل 36 جلدکتاب درسال تحصیلی 1390-1389 در هشت عنوان فارسی (بخوانیم)، فارسی(بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، هدیه های آسمانی (کتاب کار)، قرآن، ریاضی و تعلیمات اجتماعی و نمونه آماری این پژوهش، هفت عنوان فارسی (بخوانیم)، فارسی-(بنویسیم)، علوم، هدیه های آسمانی، هدیه های آسمانی(کتاب کار)، قرآن و تعلیمات اجتماعی را شامل می شود. علاوه بر این، برای تکمیل اطلاعات از روش کیفی جمع آوری اطلاعات یعنی مصاحبه با دانش آموزان استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهدکه به مولفه های شادکامی در کتاب های درسی توجه شده است و به مولفه ی عاطفه ی مثبت بیش از مولفه ی رضایت از زندگی توجه شده است. ضمن اینکه هر یک از شاخص های مولفه های مذکور بصورت متوازن مورد توجه قرار نگرفته است وکتب درسی به یک نسبت مولفه های شادکامی را تحت پوشش قرار نداده اند. همچنین نتایج حاصل از مصاحبه نشان می دهد که دانش آموزان از محتوای کتاب های درسی (مقوله های ارزشی، ساختاری، عاطفی و علایق) احساس لذت و رضایت داشتند. با این حال؛ از بین کتاب های مذکور کتاب بخوانیم بیش از سایر کتب درسی باعث شادکامی دانش آموزان شده است.
نقی عبدالهی صمد ایزدی
تحقیقحاضربهبررسیمیزانرضایتدانشجویانازکیفیتتدریساساتیددانشگاهمازندرانپرداختهاست. این تحقیق توصیفیازنوعپیمایشیمیباشد. جامعهآماریاینتحقیقرادانشجویاندانشگاهمازندرانتشکیلمیدهند. برایانتخابنمونهدربخشکمیتحقیق،ازنمونه گیریتصادفیسهمیهایوحجمنمونهنیزبراساسجدولمورگان 382نفربرآوردگردید،کهپسازپخشدرنهایت 346 پرسشنامهموردتحلیلقرار گرفتند. براینمونه-گیریدربخشکیفی،ازنمونهگیریهدفمندازنوعمواردعادیبهرهگرفتهشد. جهتجمعآوریاطلاعاتازابزارهایپرسشنامهومصاحبهنیمهساختاریافتهاستفادهشد. پایاییپرسشنامهبااستفادهازضریبآلفایکرونباخبرابربا 82 % برآوردگردید. تجزیهوتحلیلدادههادربخشآمارتوصیفیشاملجدولفراوانیدرصدفراوانیمیانگین....ودربخشاستنباطیشاملآزمونتی یکنمونهای،تیمستقلوآنالیزواریانسمیباشد. نتایجبهدستآمدهنشانمیدهدکهدانشجویانبهطورنسبیازکیفیتتدریساساتیدرضایتدارند،بهعبارتیدانشجویاندرسهشاخصمحتوایبرنامهدرسی،میزانونحوهارتباطاساتیدومیزانیادگیریرضایتداشتهودرشاخصروشتدریسناراضیبودهاند. همچنیندربیندانشکدههابهطورمعنیداریتفاوتوجوددارد. کلیدواژه:کیفیتتدریس – اعضایهیئتعلمی- ارزشیابی- محتوایبرنامهدرسی- یادگیری- روشتدریس- ارتباطبینفردی.
میمنت یزدانی سهیلا هاشمی
در این پژوهش قصد بر این است، تعهد سازمانی معلمان اعم از رسمی و حق التدریس و ارتباط آن با ارزش های کار و خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی مورد بررسی قرار گیرد. تعهد سازمانی با سه زیر مقیاس عاطفی، هنجاری، مستمر به عنوان متغیر وابسته، ارزش های کار با چهار زیر مقیاس محیط کاری، وظایف شغلی، آمادگی شغلی و فرصتهای شغلی و خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی با پنج زیر مقیاس اطلاعات شغلی، انتخاب هدف، برنامه ریزی، حل مسأله و خودارزیابی به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار گرفتند . روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه مورد مطالعه ، معلمان دوره ابتدایی در مدارس شهرهای نوشهر، چالوس، کلاردشت، کجور و تنکابن بوده اند. داده ها از طریق پرسشنامه( تعهد سازمانی- ارزش های شغلی- خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی) جمع آوری گردید. نتایج حاصل از داده های پرسشنامه با استفاده از آزمون t و ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در هر سه سوال اول طرح شده، ابتدا آزمون کولموگروف اسمیرنوف جهت آزمون نرمال بودن گروه مورد مطالعه انجام شد. با توجه به آزمون انجام شده سطح معنی داری در هر سه مورد بزرگ تر از سطح معنی داری 05/0 بوده و در آزمون t نیز سطح معنی داری برابر با 684/0 ،355/0. ، 679/0 به دست آمد،که در هر سه مورد بیشتر از سطح معنی داری 05/0بوده است ، لذا بررسی هر سه سوال گویای آن است، که میانگین تعهد سازمانی، ارزش های کار و خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی معلمان رسمی و حق التدریس با هم تفاوت معنی داری ندارند. در ضمن نتایج حاصل از آزمون آماری ضریب همبستگی پیرسون در بررسی سوالات چهارم و پنجم تحقیق نشان داد، شدت رابطه میان تعهد سازمانی و ارزش های کار51% و بین تعهد سازمانی و خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی 65% می باشد. از آنجایی که سطح معنی داری به دست آمده در هر دو موردکمتر از 05/0 بوده است مقدار آماره آزمون در منطقه h1 قرار گرفته و با اطمینان 95 درصد می توان گفت بین تعهد سازمانی و ارزش های کار و تعهد سازمانی و خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی رابطه وجود دارد. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون (427/0 (r2= )حاکی از آن است که 7/42 درصد واریانس تعهد سازمانی توسط متغیرهای مستقل خودکارآمدی در تصمیم گیری شغلی و ارزش های کار قابل تبیین می باشد.
فاطمه آخوندی سهیلا هاشمی
دروس عمومی معارف اسلامی از جمله دروسی هستند که پس ازپیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها، در برنامه درسی دانشجویان قرار گرفته اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تحقق اهداف آموزشی این دروس و چالش های موجود در راه تحقق اهداف آن در دانشگاه مازندران صورت گرفته است. جامعه آماری کلیه دانشجویان و اساتید دانشگاه مازندران را شامل می گردد. روش پژوهش حاضر روش کمی و کیفی است. نمونه آماری در بخش کمی، 366 نفر از دانشجویان و 120 نفر از اساتید می باشد و در بخش کیفی 9 نفر از اساتید دروس تخصصی، 9 نفر از دانشجویان و 11 نفر از اساتید دروس عمومی معارف اسلامی را شامل می گردد. ابزار گردآوری اطلاعات در روش کیفی، مصاحبه با اساتید و دانشجویان می باشد. سپس با توجه به پاسخ های داده شده و نکات کلیدی و مهمی که از این مصاحبه ها بدست آمد دو پرسشنامه تنظیم گردید. پرسشنامه اول مربوط به اهداف آموزشی این دروس و شامل 30 گویه می باشد که با توجه به نکات مهم حاصل از مصاحبه و همچنین اهدافی که برنامه ریزان برای این دروس عنوان داشته اند تنظیم گردیده است. پرسشنامه دیگر نیز مربوط به چالش های موجود در راه تحقق اهداف این دروس و شامل 23 گویه می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از جدول توزیع فراوانی، نمودار درصد، آزمون همبستگی تفکیکی، رگرسیون خطی و آزمون من ویتنی یو استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانشجویان نقش این دروس در شاخص دانشی و افزایش اگاهی و دانش خود نسبت به نقش این دروس در شاخص اعتقادی و بهبود مبانی اعتقادی خود بهتر ارزیابی کرده اند و مهم ترین چالش های موجود در راه تحقق اهداف این دروس را عوامل فرهنگی دانسته اند و در مقابل اساتید عامل محتوا و عامل انسانی را مهم تر ارزیابی کرده اند. همچنین با اساتید در زمینه تحقق اهداف و چالش های آن مصاحبه صورت گرفت و اساتید مهم ترین چالش ها در راه تحقق اهداف این دروس را در چهار عامل نقش دانشجویان، اساتید، دانشگاه و محتوای کتاب ها عنوان داشتند. واژگان کلیدی: دروس عمومی معارف اسلامی، اهداف آموزشی، چالش ها
حسین علی نژاد حکیمه السادات شریف زاده
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سلامت سازمانی مدارس و رضایت شغلی معلمان مقطع ابتدایی می باشد. روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بابلسر به تعداد 365 نفر می باشد که در سال تحصیلی 92- 91 مشغول تدریس هستند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 181 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی تعیین گردیدند. برای گرداوری داده ها از دو پرسش نامه سلامت سازمانی ohi و رضایت شغلی استفاده شده است که میزان آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 86/0 و94/0 حاصل شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون واسپیرمن، تحلیل واریانس یک طرفه وتحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که بین ابعاد سلامت سازمانی و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد. این تفاوت معنادار بین مدارس دولتی وغیر دولتی از لحاظ ابعاد سلامت سازمانی درشش بعد (یگانگی نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظه گری، پشتیبانی منابع، روحیه وتاکید علمی) دیده می شود. بین مولفه های سلامت سازمانی در مدارس شهری و روستایی در ابعاد(یگانگی نهادی، پشتیبانی منابع وتاکید علمی) رابطه معناداری وجود دارد. اما بین ابعاد سلامت سازمانی در مدارس دخترانه وپسرانه این تفاوت معنادار دیده نمی شود. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که دو بعد سلامت سازمانی یعنی رعایت وملاحظه گری وتاکید علمی پیش بینی کننده های معناداری برای رضایت شغلی هستند. هم چنین بین رضایت شغلی معلمان مدارس دولتی وغیر دولتی تفاوت معناداری وجود داشت. اما بین رضایت شغلی معلمان مدارس شهری و روستایی وجنسیت آنان این تفاوت معنادار مشاهده نشد. علاوه بر این، نتایج حاکی از آن است که بین رضایت شغلی معلمان مدارس دخترانه وپسرانه تفاوت معناداری وجود داشت که آزمون تعقیبی برای مقایسه گروه ها نشان می دهد که معلمان مدارس پسرانه بیشترین میزان رضایت شغلی دارند ومعلمان مدارس مختلط نیز در مقایسه با معلمان مدارس دخترانه از رضایت شغلی بالایی برخوردارند.
الهام حاتم زاده عربی صمد ایزدی
تحقیق حاضر به مقایسه عملکرد تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه دوره ی ابتدایی پرداخته است. این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه آماری این تحقیق را کل دانش آموزان پایه ی چهارم و پنجم ابتدایی دخترانه و پسرانه مدرسه ی معرفت شهرستان بابلسر که 152 نفر می باشد، تشکیل می دهند. حجم نمونه ی پژوهش برابر با جامعه ی آماری می باشد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج(1383) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی جینک و مورگان(1999) استفاده شده است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که به ترتیب برابر با 75/0 و 70/0 برآورد شده است. تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش آمار توصیفی، شامل؛ جداول فراوانی، درصد فراوانی و نمودار ستونی و دربخش آمار استنباطی شامل؛ آزمون تحلیل عامل وآزمون من ویتنی یو و آزمون تی مستقل بوده است. نتایج حاصل از داده های پرسشنامه ها نشان می-دهدکه از بین عوامل عملکرد تحصیلی تنها در عامل برنامه ریزی، تفاوت معناداری بین دانش آموزان دوزبانه و تک زبانه وجود دارد. و در بین عوامل خودکارآمدی تحصیلی در عامل استعداد تحصیلی،بین دانش آموزان دختر دوزبانه و تک زبانه تفاوت معنادار می باشد.
رقیه شعبانی سهیلا هاشمی
پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتب درس پیام های آسمان دوره راهنمایی و دین و زندگی دوره متوسطه و بررسی روش تدریس معلمان دینی و عملکرد مربیان پرورشی در رشد دینداری پرداخته است.جهت جمع آوری داده ها از تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. روش پژوهش کیفی بوده و جامعه آماری در بخش تحلیل محتوا تمامی کتاب های دوره راهنمایی و متوسطه به تعداد 148 بوده است که از بین آنها 6 کتاب پیام های آسمان دوره راهنمایی و دین و زندگی متوسطه به دلیل مناسب بودن محتوای آنها با دینداری در پژوهش حاضر انتخاب گردید. مولفه های دینداری شامل شناخت دینی، باور دینی، عاطفه دینی و التزام به وظایف دینی بر اساس شاخص های دینداری انتخاب شدند. در بخش مصاحبه نیز جامعه آماری شامل کلیه معلمان دینی و مربیان پرورشی شهرستان بابلسر بوده است که از بین آنها 10معلم دینی و 8 مربی پرورشی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی هدفمند انتخاب شدند. داده های حاصل از تحلیل محتوا به شکل کیفی مورد تحلیل قرار گرفت. داده های حاصل از مصاحبه نیز با استفاده از روش استقرایی برحسب وجوه اشتراک و افتراق مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که میزان توجه کتاب های پیام های آسمان و دین و زندگی به شاخص های دینداری متفاوت است.در خصوص مقایسه شاخص های دینداری در کتاب های پیام های آسمان و دین و زندگی بیشترین توجه به التزام به وظایف دینی و کمترین توجه به شناخت دینی شده است. یافته های حاصل از مصاحبه ها نیز نشان می دهد که معلمان دینی تمایل کمی برای استفاده از روش های فعال دارند و از روش های سنتی مانند روش تدریس توضیحی استفاده کردند و مربیان پرورشی نیز وظایف و فعالیت هایی که از طرف اداره آموزش و پرورش بر آن ها محول شده بود برای رشد دینداری دانش آموزان استفاده کردند.
سهیلا هاشمی منیژه ظهوریان پردل
شرایط حاکم بر هوا، نوع اقلیم و توریسم سه پارامتر مهمی هستند که به طرق متفاوت با یکدیگر در ارتباط بوده و در دو مقیاس جهانی و محلی دارای اهمیت می باشند. گردشگری، صنعتی به شدت وابسته به آب و هوا و تغییرات آن می باشد. به لحاظ وابستگی این صنعت به آب و هوا، شاخه ای به نام آب و هوا شناسی گردشگری (tourism climatology) به وجود آمد که به بررسی نقش جایگاه آب و هوا به عنوان یک منبع جاذبه و دارایی اقتصادی در این صنعت می پردازد. ایران از لحاظ تنوع گردشگری در دنیا جزء پنج کشور برتر محسوب می شود، از اینرو آگاهی از جاذبه ها و توان های طبیعی به ویژه اقلیمی در گستره ی جغرافیایی ایران از اهمیت به سزایی برخوردار است. همچنین شناخت آسایش زیست اقلیمی در مناطق مختلف جغرافیایی، می تواند به فرآیند برنامه ریزی و توسعه منطقه کمک نماید. راحتی و سلامت انسان در محیط طبیعی، رابطه مستقیمی با وضعیت اقلیمی دارد. امروزه مطالعات و بررسی های بیوکلیمای انسانی، پایه و اساس برنامه ریزی های شهری، عمرانی، سکونتگاهی، معماری، جهانگردی و غیره می باشد. در این پژوهش شهرستان فریدونشهر از لحاظ آسایش اقلیمی با شاخص اقلیم گردشگری tci، بیکر، ترجونگ، اولگی، با استفاده از داده های آماری ایستگاه هواشناسی سینوپتیک فریدونشهر طی سالهای (2012 – 1983) مورد ارزیابی قرار گرفت، تا شرایط آسایش مطلوب ناحیه در مقیاس ماهانه تعیین گردد، که در استفاده بهینه از جاذبه های توریستی و توسعه صنعت گردشگری دارای اهمیت فراوان می باشد. این تحقیق از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی و تحلیلی است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که منطقه دارای یک دوره اوج آسایش زیست اقلیمی در ماههای می (اردیبهشت) تا اکتبر (مهر) بهترین ماه های سال از نظر اقلیم گردشگری در این شهر می باشد. این در حالی است که ماه های ژانویه، فوریه و دسامبر که برابر ماههای دی، بهمن و آذر در سطح شهرستان بدترین شرایط اقلیمی را برای انجام فعالیت های گردشگری داراست.
آمنه حسین زاده سهیلا هاشمی
نفوذ رسانه های جمعی و از جمله اینترنت در جوامع بشری، آنها را به جوامع اطلاعاتی تبدیل کرده است. امروزه استفاده از اینترنت بخش جدایی ناپذیری از زندگی نسل حاضر را تشکیل می دهد. اقبال رو به گسترش نوجوانان و جوانان به استفاده از این پدیده در عرصه های مختلف (علمی، سرگرمی، تجاری، اطلاعاتی و روابط بین فردی، ...) موجب شده است که تأثیر آن بر جنبه های گوناگون زندگی آنان مورد توجه قرار گیرد. نظام آموزشی نیز با استفاده از این فن آوری توانسته است گامهای موثری در جهت پیشبرد اهداف آموزشی بردارد. با اینحال همیشه نگرشی محطاطانه به استفاده از اینترنت در نوجوانان وجود داشته است. بر این اساس پژوهش حاضر با عنوان بررسی تأثیر اینترنت بر تحقق اهداف آموزش و پرورش(مطالعه موردی: دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان گرگان) انجام شده است. به این منظور از بین دبیرستانهای دخترانه شهر گرگان به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 362 نفر از دانش آموزان انتخاب شد و پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش اجرا شد. یافته های تحقیق به وسیله آزمون t test و آزمون pearson correlation با استفاده از نرم افزار spss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتایج تحقیق رابطه یا هم تغییری معناداری را بین استفاده از اینترنت و تحقق اهداف اجتماعی آموزش و پرورش(سه مولفه تقویت روابط خانوادگی، مشارکت اجتماعی، تقدم مصالح جمعی بر مصالح فردی) آشکار نکرد.
سیده فاطمه میری رمی سهیلا هاشمی
چکیده رویکردهای مطالعه و یادگیری دانشجویان به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر یادگیری و رضایت تحصیلی، همواره مورد توجه بوده است. یکی از عوامل مهم در آموزش، رویکرد یادگیری است. آگاهی از رویکردهای یادگیری دانشجویان، میتواند روشهای آموزشی را متناسب با رویکرد یادگیری دانشجویان تغییر داده و موجب بهبود آموزش ورضایت تحصیلی آنان از دانشگاه شود . بر این اساس پژوهش حاضر با عنوان بررسی تأثیر رشته تحصیلی بر رویکردهای عمقی دانشجویان به یادگیری و رضایت تحصیلی آنان در دانشگاه مازندران می باشد. به این منظور از بین اساتید و دانشجویان دانشگاه مازندران به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی 509 نفر از اساتید و دانشجویان انتخاب شدند و پرسشنامه استاندارد شده رویکردهای عمقی fsse و nsse برای جمع آوری اطلاعات مورد نیز پژوهش اجرا شد. یافته های تحقیق به وسیله آزمون های اسپیرمن، یومن ویتنی و کروسکال والیس با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتایج تحقیق نشان داد که بین رشته تحصیلی و رویکردهای عمیق دانشجویان رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین بین حوزه های رشته ای اعضای هیئت علمی بر رویکردهای عمیق رابطه معنا داری مشاهده نشده است. کلمات کلیدی رشته تحصیلی، رویکرد عمقی،رضایت تحصیلی.
سیده عاطفه موسی زاده موسوی سهیلا هاشمی
چکیده: هدف عمده این پژوهش آسیب شناسی رویکرد اقدام پژوهی معلمان دوره متوسطه شهرستان بابل در سال تحصیلی 93 – 92 می باشد. با توجه به سوالات و اهداف تحقیق از روش توصیفی از نوع پیمایشی سود جسته و منظور از آن شناسایی آسیب شناسی رویکرد اقدام پژوهی معلمان می باشد.جامعه آماری این تحقیق 312 نفر است که با استفاده از جدول کوکران تعداد 159 نفر معلمان زن و 156 نفر معلمان مرد بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه ی محقق ساخته است . پس از تایید اساتید راهنما و مشاور بصورت مقدماتی اجرا و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد که ضریب بدست آمده 81 /0و 87 /0است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از برنامه ی نرم افزاری کامپیوتری spss و از روشهای آماری توصیفی(فراوانی،درصد فراوانی،میانگین وانحراف معیار) و استنباطی (آزمونt تک نمونه ای ،آزمون فریدمن ) استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که : دانش و مهارت معلمان در زمینه اقدام پژوهی پایین است ولی نگرش معلمان در این زمینه بالا است . و در مورد چالش ها مولفه ی فرهنگی با ضریب 81/4 در اولویت قرار دارد، در نتیجه از دیدگاه معلمان این مولفه بیشترین سهم رادر چالش های اقدام پژوهی داراست. مولفه آموزشی با ضریب 4 در اولویت دوم قرار دارد و مولفه های فردی و سازمانی به ترتیب با ضرایب 04/3 و04/2 در رتبه های سوم و چهارم و مولفه ی مالی با ضریب 11/1 در اولویت آخر قرار دارد و در نتیجه به عنوان کم سهم ترین عامل در چالش های اقدام پژوهی آنان به شمار می رود. واژگان کلیدی: آسیب شناسی ، اقدام پژوهی ، معلم پژوهنده
زهرا تبرایی سهیلا هاشمی
بحث درباره مشارکت نه فقط در ادبیات توسعه اهمیت زیادی دارد بلکه اساسا می توان آن را فرایندی تلقی کرد که ریشه در زندگی اجتماعی انسان دارد و ابعاد آن در طی زمان و برحسب الزامات دوره های مختلف تاریخ دگرگون و متکامل شده است. مشارکت در امر آموزش و پرورش نیز نقش بنیادی دارد. مشارکت مردم شرط لازم برای پویندگی تعلیم و تربیت کشور به حساب می آید و اگر ما از این مشارکت غفلت بورزیم و کم بهره مند شویم، مسلماً بسیاری از ایده ها واهداف نظام اسلامی ما در ارتباط با آموزش و پرورش محقق نخواهد شد. لذا پرواضح است که ایجاد زمینه شرکت مردم در امر تعلیم و تربیت می تواند بسیار کارساز و حائز اهمیت باشد. پژوهش پیش رو با هدف بررسی میزان مشارکت خانواده ها در مدارس ابتدایی شهرستان بهشهر و چالش های موجود، انجام شده است. پژوهش کمی و روش آن توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق شامل مدیران و معلمان مدارس دوره ابتدایی و خانواده ها در سطح شهرستان بهشهر می باشد. تعداد 92 مدرسه ی ابتدایی(دولتی، غیرانتفاعی، مدارس خاص) و 450 آموزگار در این دوره مشغول به فعالیت هستند، که با بهره گیری از فرمول کوکران، نمونه ی این پژوهش، 285 نفر از فرهنگیان، شامل 57 مدیر و معاون و 228 معلم دوره ی ابتدایی در سطح شهرستان بهشهر می باشند. روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بوده است. در جمع آوری داده ها از پرسشنامه و به صورت سوالات محقق ساخته استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان مشارکت خانواده و مدارس ابتدایی بهشهر در حد مطلوب نمی باشد. 35 چالش مورد بررسی در این پژوهش، بر اساس آزمون فریدمن، در 4 عامل(جامعه، درون خانواده ای، وزارت خانه ای و درون مدرسه ای) رتبه گذاری شده اند.همچنین شرایط بومی تاثیر در میزان مشارکت خانواده ها در مدارس ندارد.
فاطمه عظیمی ابراهیم صالحی عمران
کارورزی ابزاری است برای تبدیل زبان علم به تجربه و تلاشی است در جهت ایجاد حلقه هایی که مشکلات صنعت را به مراکز تحقیقاتی و آموزشی منتقل نماید. در واقع کارورزی خدمت متقابلی است که صنعت به خود می نماید چرا که دانشجوی امروز کارشناس فردای صنعت خواهد بود. از این رو هدف این پژوهش بررسی چالش های دانشجویان دختر در دوره های کارورزی بر اساس میزان برخورداری از مهارت های اشتغال زای بازار کار می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانشجویان دختر؛ مقطع کارشناسی و ترم هفتم دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل در سال تحصیلی 93-92 که دارای درس کارورزی بودند؛ می باشد. طی اطلاعات بدست آمده تعداد این دانشجویان 1355 نفر می باشد،که تعداد 300 نفر از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی بود. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ی بررسی چالش ها دوره های کارورزی در خصوص میزان توجه به مهارت های اشتغال زای بازار کار از دیدگاه دانشجویان بودکه شامل 3 بعد (مهارت های پایه، مهارت های کار گروهی و مهارت های مدیریت فردی) می باشد. داده های پژوهش به روش آزمون t تک گروهی و آزمون تحلیل واریانس یکراهه (آزمون f) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل آزمون t تک گروهی نشان داد که دوره های کارورزی زنان بر حسب مهارت های اشتغال زای بازار کار در سطح هر سه متغیر مهارت های پایه، مهارت های کارگروهی و مهارت های مدیریت فردی دارای ضعف می باشد. همچنین نتایج تحلیل واریانس یکراهه برای مشخص کردن تفاوت بین دانشکده ها از نظر میزان چالش در دوره های کارورزی زنان بر حسب مهارت های اشتغال زای بازار کار در مورد هر سه متغیر مهارت های پایه، مهارت های کارگروهی و مهارت های مدیریت فردی بیانگر این مسئله بود که این 5 دانشکده در مورد این چالش ها با یکدیگر تفاوت داشتند. این پژوهش نتایج مهمی را برای دست اندرکان بخش صنعت و آموزش عالی در پی دارد تا با چاره اندیشی های مناسب اقدام به حل مشکلات و ضعف های موجود در این دوره ها نمایند. کلمات کلیدی: دوره های کارورزی، چالش ها، مهارت های اشتغال زای بازار کار، آموزش عالی، صنعت
الهه شریفی سهیلا هاشمی
پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم دوره ی ابتدایی بر اساس مولفه های باور معرفتشناسی و بررسی روش تدریس معلمان دوره ی ابتدایی پرداخته است. جهت جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته و تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم دوره ابتدایی استفاده شده است؛ بنابراین روش پژوهش کیفی بوده است .جامعه ی آماری در بخش تحلیل محتوای تمامی کتاب های دوره ی ابتدایی بوده است که از بین آنها کتاب علوم پایه اول تا ششم ابتدایی به دلیل مناسب بودن محتوای آنها با مولفه های باور معرفت شناسی در پژوهش حاضر انتخاب گردید. در بخش مصاحبه نیز جامعه ی آماری شامل کلیه ی معلمان دروس علوم تجربی قائمشهر بوده است که از بین آنها 19 معلم با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی هدفمند انتخاب شدند. داده های حاصل از تحلیل محتوا در بخش کیفی با استفاده از تجزیه و تحلیل استقرایی، مورد تحلیل قرا ر گرفت. داده های حاصل از مصاحبه نیز با استفاده از کدگذاری موضوعی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل محتوا نشان داد که میزان توجه کتاب های علوم به مولفه های باور معرفت شناسی متفاوت است. به این صورت که کتاب علوم اول ابتدایی به بعد منبع و مشاهده بیشترین توجه را داشته است و کتاب های علوم کلیه ی پایه ها به ابعاد منبع، توجیه و قطعیت توجه داشتند و توجه چندانی به بعد قطعیت نداشتند. یافته های حاصل از مصاحبه نیز نشان می دهد که معلمان در آموزش باورهای معرفت شناسی تمایل دارند از روش های دانش آموز محور مانند روش کارگروهی و ایفای نقش استفاده کنند و اعتقاد دارند که به دلیل الگوبرداری دانش آموزان از یکدیگر این روش در مقایسه با سایر روش های تدریس در رشد باورهای معرفت شناسی تاثیرگذارتر است. بنابراین معلمان به ابعاد منبع، توجیه و تکوین از ابعاد معرفت شناسی توجه داشتند و به بعد قطعیت توجه نداشتند.
زهره پوراکبر صمد ایزدی
چکیده : هدف اصلی این مطالعه « آسیب شناسی مدارس خاص از نظر وضعیت آموزشی و تامین نیاز دانش آموزان مدارس دخترانه دوره متوسطه در شهرهای ساری، قائم شهر و بابل » می باشد . بیان و ضرورت مسئله: با گسترش علوم و فنون، افزایش جمعیت، کمبود منابع و امکانات، اهمیت آموزش و پرورش در رابطه با تعلیم و تربیت افراد اداره کننده فردای کشور، توجه افراد متمکن و خیّر به آموزش و پرورش معطوف گشت و افراد درصدد برآمدند تا اداره نهاد آموزشی کشور را با تاسیس مدارس خصوصی بدست گیرند. وضعیت اقتصادی آموزش و پرورش کشور، جمعیت کثیر دانش آموزی، توجه همه جانبه به لزوم پیشرفت علمی و تکنولوژیکی کشور، رشد گسترده ی مدارس تیزهوشان، نمونه دولتی، هیئت امنایی در سال های اخیر موجب شده است تا توجه بیشتری به این مدارس معطوف گردد در راستای این تحقیق فرضیه های زیر مطرح و مورد بررسی قرار گرفته است: ا - بین مدارس خاص در شهرهای مختلف از نظر میزان توجه برنامه های آموزشی به مهارت های اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد. 2 - بین مدارس خاص در شهرهای مختلف از نظر میزان توجه برنامه های آموزشی به ایجاد انگیزش تحصیلی دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد . 3- بین مدارس خاص در شهرهای مختلف از نظر میزان توجه به سیستم ارزشیابی متناسب با اهداف اموزشی تفاوت معناداری وجود دارد . 4ـ بین مدارس خاص در شهرهای مختلف از نظر میزان توجه به امکانات و تجهیزات مدرسه متناسب با اهداف اموزشی تفاوت معناداری وجود دارد . 5- بین مدارس خاص در شهرهای مختلف از نظر میزان توجه به کارکرد مدیران متناسب با اهداف آموزشی تفاوت معناداری وجود دارد . روش پژوهش در تحقیق حاضر، توصیفی - پیمایشی است . جامعه آماری آن شامل تمام دانش آموزان ، دبیران و مدیر- معاونین مدارس متوسطه که در مدارس خاص (استعداد درخشان، هیات امنایی و نمونه دولتی) در سال تحصیلی 92-91 و در شهر های ساری در دو ناحیه، قائم شهر و بابل مشغول به تحصیل و فعالیت می باشند ، بوده است . که شامل : 3896 دانش آموز، 400 دبیر و 76 مدیر و معاون است . برای برآورد حجم نمونه ، می بایست بر اساس جدول مورگان 352 دانش آموز را انتخاب می نمودم اما به دلیل تعداد زیاد دانش آموزان و علاقه محقق به پایین آوردن خطای نمونه گیری ، اقدام به نمونه گیری به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای نمودم و بدین ترتیب 585 دانش آموز ، 260 دبیر و کلیه مدیر و معاونین این مدارس در نظر گرفته شدند . ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از به دست آوردن روایی و پایایی سوالات ، اجرا شد . این پرسشنامه در پنج سطح : خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد به پاسخ دهندگان ارائه گردید. ضریب پایایی پرسشنامه که از روش آلفای کرانباخ بدست آمد 95% می باشد . پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها با استفاده از برنامه نرم افزاری spss در سطح آمار توصیفی با محاسبه فراوانی، درصد، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی از تحلیل واریانس یک راهه (anova) ، آزمون چند دامنه دانکن و آزمون باینومینال، با سطح اطمینان 95 درصد مورد ارزیابی قرار گرفت. در کل، افراد مورد بررسی معتقدند : برنامه هایی که در سطوح شهری ، مدرسه ای و گروهی ارائه شده 1- در مجموع توجه به افزایش مهارت های اجتماعی و ایجاد انگیزه در دانش آموزان داشته است . و این نتیجه در شهرها، گروه ها و مدارس مورد بررسی متفاوت می باشد 2- همچنین برنامه ها متناسب با سیستم ارزشیابی و با توجه به امکانات و تجهیزات آموزشی مدارس بوده است. 3- کارکرد مدیران با اهداف آموزشی تناسب داشته است .
سمیه قاضی صمد ایزذی
چکیده امروزه سازمان های آموزشی مانند سایر سازمانها با چالش های جدیدی روبرو هستند و برای ادامه حیاط و انطباق با محیط نیاز به تغییر و تحول اساسی دارند. یکی از راههای رودر رو شدن با فشارهای محیطی به کارگیری ویژگی های سازمان یادگیرنده است . در این پژوهش کیفی به دنبال بررسی این مسئله هستیم که آیا ابزار ژاپنی توسعه حرفه ای معلمان که درس پژوهی نامیده می شود ، قادر به ایجاد عناصر سازمان یادگیرنده در مدارس می باشد؟ این تحقیق یک مطالعه توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است که در سال تحصیلی 2013-2014 در مدارس ابتدایی به انجام رسید.جامعه آماری مدارس و پرسنل مدارس ابتدایی در سه شهرستان چالوس، نوشهرو نور می باشد. براساس فرمول کوکران حجم نمونه در مدارس عادی 177 نفر و در مدارس اجراکننده طرح درس پژوهی 163 نفر برآورد گردید. ابزار اصلی تحقیق ، پرسشنامه سازمان یادگیرنده بر اساس مدل پیتر سنگه با طیف لیکرت می باشد. روایی ابزار از نظر صوری و محتوایی تایید گردید. و پایایی ابزار به روش ضریب آلفای کرانباخ 77/0 برآورد گردیده است. همچنین از روش کیفی با استفاده از ابزار مصاحبه و ابزار مشاهده با استفاده از چک لیست نیز برای جمع آوری داده های تکمیلی استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه با استفاده از آزمون t دو گروه مستقل و شاخص های آمار توصیفی با نرم افزار spss انجام شد.یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین مدارس اجراکننده طرح درس پژوهی و مدارس عادی وجود دارد و این تفاوت با میانگین کل 57/123 و اختلاف میانگین 52/7 به نفع مدارس مجری درس پژوهی بوده است و نتایج آزمون t در این تفاوت معنی دار بوده است. در بین مولفه های سازمان یادگیرنده، مولفه توسعه قابلیت های فردی با میانگین 55/32 بالاترین میزان را به خود اختصاص داده است. نتایج حاصل از مصاحبه و مشاهده حاکی از این است که ازآنجا که بهبود و پیشرفت کلاس درس به طور مستقیم با رشد و پیشرفت معلم و دانش آموز در ارتباط است و توانمند سازی و توسعه حرفه ای معلمان لازمه ایجاد ظرفیت یادگیری سازمانی و تبدیل مدارس به سازمان های یادگیرنده است، فرایند درس پژوهی، با فراهم کردن زمینه برای توسعه حرفه ای معلمان ، نقش قابل توجهی در تبدیل مدارس به سازمان های یادگیرنده دارد. در مقایسه نتایج سه ابزار ، نتایج حاصل از پرسشنامه و دو ابزار کیفی مصاحبه و مشاهده در مولفه های توسعه قابلیت های فردی ، یادگیری گروهی و آرمان مشترک همدیگر را تایید کردند اما در زمینه دو مولفه دیگر با هم همخوانی نداشتند.
قنبر مهرعلی تبارفیروزجائی ابراهیم صالحی عمران
یکی از موضوع هایی که امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده است استفاده از انرژی های نو و قابل تجدید به جای استفاده از انرژی های فسیلی می باشد. به دلیل روند روبه رشد نیاز های انسانی به مصرف انرژی، با پدیده بحران انرژی در جهان نیز روبرو هستیم. مصرف بیش از اندازه انرژی حاصل از سوختهای فسیلی همزمان با رشد سریع اقتصادی جوامع می باشد که به دلیل تغییرات آب و هوا، امنیت زیست محیطی و توسعه اقتصاد ملی و کاهش انرژی فسیلی و نیاز روز افزون به انرژی باعث استفاده از انرژی های نو (به مانند خورشید، باد، بیوگاز، زمین گرمایی و.....)که از انرژی پاک هستند می شود. با توجه به سند چشم انداز توسعه بیست ساله ایران و سند تحول بنیادین نظام آموزشی، می بایست منابع جدید انرژی پاک تر و تجدید پذیرتر به غیر از سوخت های فسیلی مورد استفاده قرار گیرند. لذا هدف اصلی این پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ی ابتدایی برمبنای مولفه های انرژی های نو است. روش مورد استفاده در تحلیل محتوا، آنتروپی شانون می باشد.واحد تحلیل نیز، صفحات(متن، پرسش ها، تمرین ها و تصاویر) می باشد که در مجموع 2836 صفحه را شامل می شود. یافته های این تحقیق نشان داد که بیشترین فراوانی و ضریب اهمیت در زمینه انرژی های نو مربوط است به مولفه انرژی خورشیدی و به شاخص انرژی روشنایی خورشید مربوط می شود درحالی که به سایر مولفه ها به این نسبت توجه نشده است و همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که به مولفه انرژی فسیلی به نسبت انرژی های نو و تجدید پذیر بیشتر توجه شده است. واژگان کلیدی: تحلیل محتوا،انرژی های نو،دوره ی ابتدایی،کتاب های درسی،آموزش.
سیده مهسا باقری امریی عباسعلی شاهرودی
در نظام پولی و بانکی کشور چالش هایی مانند کنترل تورم ، مقررات گذاری، ثبات دارایی ها وجود دارد و کنترل تمام این مسائل باید با انطباق بانک با موازین اسلامی صورت پذیرد و این مهم یکی از دغدغه های اساسی نظام جمهوری اسلامی است. توجه به اصول بانکداری اسلامی در اجرای عملیات بانکی موجب جلب توجه بیشتر مشتریان در کشورهای اسلامی می گردد. پرواضح است که بین سیمای ظاهری و باطن تمامی پدیده های جاندار و بی جان هستی چون انسان، جمودات و آثار معماری ارتباطی قابل درک و منطقی وجود داشته و سیمای برون بر درون تاثیرگذار خواهد بود. چهره و نمای یک اثر نیز بازگو کننده شرایط درونی و عملکرد باطنی آن است و انسجام و پیوستگی بین اثر و درون آن را نمی توان نادیده انگاشت. این در حالی است که متاسفانه در طراحی بانک ها هیچگونه تفاوتی بین سیمای ظاهری بانک های اسلامی و مطابق با شریعت و بانک های غیر اسلامی دیده نمی شود. از طرفی در نظام بانکداری اسلامی نیز پس از پیروی از اصول شریعت، مشتریان و محور اصلی بوده و در فضای رقابتی بین بانکی، بانکهایی موفق ترند که بتوانند وفاداری بیشتر مشتریان را بدست آورند. افزایش احساس تطابق عملکرد موسسات و بانک ها، با اصول بانکداری اسلامی و توجه به نیازهای روانی و ترجیحات احساسی آنان و طراحی بر اساس این نیازها موجب افزایش اعتماد و رضایت مشتریان می گردد. پایان نامه ی پیش رو در دو بخش پژوهش و طراحی تنظیم گردیده است. در بخش پژوهش با استفاده از روش مهندسی کانسی یا طراحی احساس گرا، به استخراج ترجیحات احساسی کاربران و عوامل روانی مطابق با شریعت اسلامی و مهم برای مشتریان بانک های اسلامی پرداخته شد و این ویژگی های روانی در گام بعدی با استفاده از مهندسی کانسی به ویژگی های فیزیکی متناسب برای طراحی بازشوهای نما و سیمای ظاهری بانک اسلامی تبدیل -گردید. بررسی ها از طریق تنظیم پرسشنامه و انجام تحقیقات میدانی پیگیری گشته و در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این بخش در قالب الگوهایی فیزیکی چون استفاده از بازشوهای مستطیلی با کشیدگی عمودی و بازشوهای سنتی طاقی برای طراحی نمای بانک اسلامی در شهر ساری ارائه گردید. در بخش دوم پس از مطالعه ی مبانی نظری و شناخت بستر طراحی و برنامه فیزیکی پروژه بر اساس نتایج حاصل از تمامی این فصول روند طراحی انجام پذیرفته است.
لیلا حمیدیان عباسعلی شاهرودی
در سال های اخیر با توجه به رشد روزافزون و وسعت تغییرات روش های آموزشی، سازگار نمودن بستر یادگیری با تمامی جوانب نیازهای یادگیرنده به خصوص در مدارس دوره ی دبیرستان در کانون توجه متخصصین آموزشی قرار گرفته است. چرا که محیط فیزیکی به سبب ساختار خود می تواند تعاملات و در پی آن محیط یادگیری را تقویت و یا تضعیف نماید. در این میان طراحی مدارس دبیرستان از جمله مهم ترین ساخت و ساز بناها به شمار می آید، حال آن که در بیشتر موارد توجه به طراحی نمای ساختمان مدارس به خصوص در دوره ی دبیرستان متناسب با نیازهای سنی نوجوانان نادیده گرفته شده است. از این رو توجه به احساس کاربران(دانش آموزان) در انتخاب نمای مدارس امری ضروری و مهم تلقی می گردد. دانش روان شناسی محیطی دانشی است که در این میان به خوبی می تواند پلی میان نیازهای روان شناختی دانش آموزان و فضاهای فیزیکی مورد نیاز آن ها برقرار کند. در این راستا در پژوهش حاضر به معرفی و به کارگیری یکی از شاخه های دانش روانش شناسی محیطی به نام الگوی مهندسی کانسی یا طراحی احساس-گرا برای دست یابی به طراحی معماری متناسب با نیازهای روانی دانش آموزان پرداخته شده است. در این پایان نامه به توضیح مراحل مهندسی کانسی، تکنیک های مختلف مهندسی کانسی، انتخاب واژگان کانسی برای نما، انتخاب نمای ساختمان مورد نظر و نظرسنجی از طریق روش های مختلف برداشت احساس و استخراج احساس کاربران (به روش میدانی و پرسش و پاسخ از طریق پرسشنامه و نشان دادن تصاویر به دانش آموزان)حاصل آمده و سپس تجزیه و تحلیل آن از طریق نرم افزار spssپرداخته شده است. جامعه ی آماری انتخابی در این پژوهش از میان دانش آموزان رشته-های مختلف انسانی، تجربی و ریاضی مدارس هوشمند دولتی و غیر دولتی در شهر بابل انتخاب شده است که حدود 327 نفر می باشند. این پژوهش به منظور ارزیابی دقیق تر توسط دانش آموزان، به طور خاص بر روی فرم بازشوها در نما صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که که بین واژگان کانسی و ویژگی های فیزیکی تصاویر ارتباط معناداری وجود دارد. به این ترتیب که بازشوهای مثلثی و طاقی در نما از نظر دانش آموزان نامناسب ارزیابی شده اند. حال آن که بازشوهای شش ضلعی و شیشه های سراسری نیز در اکثریت واژگان کانسی نظیر باکلاس، زیبا، سبکی و متمایز، مدگرا، خفن، مشوق، خلاق، کنجکاو، آرمانگرا، صمیمی و به یاد ماندنی، از نظر دانش آموزان مناسب ارزیابی شده اند. هم چنین یافته ها حاکی از آن است که میان وضعیت اقتصادی دانش آموزان و نحوه ی انتخاب آن ها در نوع بازشو نیز تفاوت هایی وجود دارد .به این صورت که دانش آموزان با قشر ضعیف بازشوهای متعارف را ترجیح داده حال آنکه دانش آموزان قشر خوب و متوسط خواهان بازشوهای شش ضلعی بودند. هم چنین تفاوت هایی نیز میان دانش آموزان رشته های مختلف در مدارس دولتی و غیر دولتی مشاهده شد. در ادامه در بخش 2 به طراحی دبیرستان مبتنی بر پژوهش های انجام گرفته در بخش 1 پرداخته می شود.
نرجس سلیمی خورشیدی سهیلا هاشمی
توانمند سازی به معنای تفویض و یا اعطای قدرت به کسی است. در دهه های اخیر توانمندسازی به عنوان مکانیزمی برای افزایش کیفیت زندگی کاری و شخصی زنان مطرح شده است. تحصیلات و اشتغال از ابزارهای موثر تحقق توانمندسازی زنان است اما نمی توان نقش فرهنگ را در این زمینه نادیده انگاشت. هنجارهای اجتماعی می توانند به طور مستقیم و یا غیر مستقیم، میزان توانمندسازی زنان را محدود نمایند. در این پژوهش نقش عوامل فردی، سازمانی و فرهنگی در توانمندسازی روانشناختی زنان عضو هیأت علمی در دانشگاه های مازندران، گلستان و الزهرا مورد کنکاش قرار گرفت. علاقه مندی زنان به کسب مدارج تحصیلی بالا و اشتیاق آن ها به فعالیت آموزشی در دانشگاه واقعیت انکارناپذیر جامعه ایران در دوران کنونی است. با این وجود زنان عضو هیأت علمی دانشگاه مانند بسیاری دیگر از زنان غیر دانشگاهی با مسائل و مشکلاتی مواجه هستند که می تواند بر سطوح عاطفی، نگرش و عملکرد آن ها تأثیر بگذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توانمندی روانشناختی زنان هیأت علمی و نقش عوامل فردی، سازمانی و فرهنگی در توانمندسازی روانشناختی اعضای هیأت علمی زن انجام شده است. نمونه پژوهش حاضر شامل 296 نفر از زنان عضو هیأت علمی دانشگاه های الزهرا(225نفر)، مازندران(48نفر) و گلستان(23نفر) است. که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه¬ی استاندارد توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و پرسشنام? محقق ساخته جهت بررسی عوامل فردی، سازمانی و فرهنگی در توانمندسازی روانشناختی استفاده شده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و همچنین آزمون t تک نمونه ای، آزمون رتبه ای فریدمن و آزمون تحلیل واریانس تحلیل شده اند. یافته¬ ها نشان داده است زنان در آموزش عالی دارای توانمندسازی روانشناختی بالایی هستند و موانع فرهنگی به عنوان نخستین مانع برای دست¬یابی زنان به پست های کلیدی و حساس عنوان شده است و موانع فردی در جایگاه دوم و عامل سازمانی در جایگاه سوم قراردارند. با توجه به پیشرفت قابل توجه زنان در آموزش عالی و توانمندی روانشناختی بالایی که در این قشر از جامعه وجود دارد اما حضور زنان در پست های کلیدی و تصمیم ساز هنوز چشم گیر نیست. با توجه به نتایج پژوهش حاضر این نگرش فرهنگی جامعه است که باعث می شود حضور زنان عضو هیأت علمی در موقعیت های مهم کمرنگ تر باشد. اصلاح فرهنگ سازمان ها از مهم ترین راه های حضور زنان توانمند در پست های تصمیم ساز در جامعه است. ایجاد بستری مناسب و به دور از نگرش های جنسیتی می تواند راه¬گشای بسیاری از مشکلات کنونی جامعه¬ی ایران باشد.
مائده محمدپور مهدی خبازی
این پژوهش با هدف تحلیل محتوای کتابهای درسی فارسی دوره ابتدایی و شیوه تدریس معلمان بر اساس پرورش قوه تخیل در دانش آموزان انجام شده است.روش پژوهش این تحقیق به صورت کیفی و توصیفی بوده و با استفاده از تحلیل محتوا و مصاحبه با معلمان دوره ابتدایی داده های مربوط جمع آوری گردید. تخیل بر اساس دو مولفه فهم اسطوره ای و فهم رمانتیک که هر کدام از آنها دارای زیر مولفه هایی می باشند، بررسی گردید.. نتایج پژوهش نشان داد، محتوای کتابهای درسی فارسی ابتدایی بر فهم اسطوره ای به میزان بیشتری در مقایسه با فهم رمانتیک پرداخته است
قاسم احمدی فیروزجایی ابراهیم صالحی عمران
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان شکاف بین سواد اطلاعاتی دانشجویان، با سواد اطلاعاتی مورد نیاز کارکنان از نظر مدیران شرکت های صنعتی استان مازندران است.جامعه آماری مورد مطالعه این تحقیق را دو گروه تشکیل می دهند گروه اول کلیه مدیران شرکت های صنعتی واقع در استان مازندران و گروه دوم را کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه مازندران تشکیل می دهند.حجم نمونه شامل ??? نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران و 77 نفر از مدیران شرکت های صنعتی استان مازندران است. که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی است. تکنیک جمع آوری اطلاعات تحقیق حاضر متناسب با پیمایشی بودن روش تحقیق، پرسش نامه است. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از دو پرسشنامه استفاده شد. بدین صورت که در پرسشنامه اول برای گردآوری داده های مربوط به سنجش سواد اطاعاتی دانشجویان از پرسشنامه خود سنجی سواد اطلاعاتی دانشجویان که توسط داورپناه، حسین قاسمی و سیامک در سال (1387) بر مبنای استاندارد قابلیت های سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی تدوین شده بود استفاده شد. استاندارد قابلیت های سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی حاوی 87 سنجه برآیندی ذیل 22 شاخص عملکردی است. با اعمال تغییراتی در پرسشنامه خود سنجی سواد اطلاعاتی دانشجویان پرسشنامه ای طراحی گردید که انتظارات مدیران را از سواد اطلاعاتی مورد نیاز کارکنان بسنجد. داده های گردآوری شده به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی همچون ویل کاکسون و سیمرنف کولموگروف تجزیه و تحلیل شد. تجزیه تحلیل نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بین مهارت تشخیص نیاز اطلاعاتی دانشجویان با تشخیص نیاز اطلاعاتی مورد نیاز کارکنان از نظر مدیران، مهارت دست یابی و مکان یابی اطلاعات دانشجویان با مکان یابی اطلاعات مورد نیاز کارکنان از نظر مدیران و مهارت ارزیابی منتقدانه اطلاعات دانشجویان با ارزیابی منتقدانه اطلاعات مورد نیاز کارکنان از نظر مدیران شکاف وجود دارد. اما بین مهارت در استفاده موثر از اطلاعات دانشجویان با استفاده موثر از اطلاعات مورد نیاز کارکنان از نظر مدیران و مهارت در رعایت اصول اخلاقی و قانونی دسترسی به اطلاعات دانشجویان با رعایت اصول اخلاقی و قانونی دسترسی به اطلاعات مورد نیاز کارکنان از نظر مدیران شکافی وجود ندارد.
مریم سهرابی اکبر علیوردی نیا
قلدری در مدارس مسأله ی پیچیده ای است که سالهاست دانش آموزان را درگیر کرده است . با این وجود این موضوع روان شناختی - اجتماعی تنها از دهه ی 1980 توجه محققین و محافل آکادمیک را برانگیخته است . اکثر تحقیقات درباره ی قلدری رویکردی روان شناختی دارند ، از این روی این پایان نامه به دنبال بررسی عوامل اجتماعی موثر بر آن است. با نظر به اهداف پژوهش، سه نظریه ی مطرح جرم شناسی : نظریه ی عمومی جرم، هم نشینی افتراقی و نظریه ی فشار عمومی به عنوان چهارچوب نظری در نظر گرفته شدند.
مریم صادقی سهیلا هاشمی
پژوهش حاضر با عنوان " بررسی رابطه پیچیدگی شناختی مدیران متوسطه و کارکرد برنامه¬ریزی آموزشی آن¬ها" بوده است. این پژوهش به دو شیوه کمی( از نوع توصیفی) و کیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مدیران و معلمان مناطق 22 گانه شهر تهران بوده است. با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از مناطق شمال(منطقه 3)، مرکز(منطقه6)، جنوب(منطقه 19)، غرب( منطقه 9)، شرق(منطقه14) 20 مدرسه انتخاب شد . پرسشنامه بولمن جهت بخش پیچیدگی شناختی مدیران مدارس مربوطه بین 225 نفر از معلمان توزیع گردید. و با استفاده از شیوه نمونه¬گیری هدفمند از نوع نمونه¬گیری کرانه¬¬ای 20 مدیر با نمره پیچیدگی شناختی بالا و پایین انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. که از مصاحبه نیمه ساختار یافته جهت جمع آوری داده¬ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها کمی (پرسشنامه پیچیدگی شناختی) از آمار توصیفی و استنباطی و برای تجزیه و تحلیل داده¬های کیفی (مصاحبه) از تجزیه و تحلیل استقرایی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده¬ها بر اساس آمار توصیفی نشان می¬دهد که تعداد کمتری از مدیران دارای پیچیدگی شناختی بالا و تعداد بیشتری دارای پیچیدگی شناختی پایینی هستند و نتایج آزمون tتک نمونه ای وt مستقل نشان داد که بین پیچیدگی شناختی مدیران و رتبه کارآمدی کلی آنان به عنوان مدیر و رهبر رابطه معناداری وجود دارد. از سوی دیگر یافته¬های حاصل از مصاحبه¬ها نشان می¬دهد که بین پیچیدگی شناختی مدیران و کارکرد برنامه¬ریزی آنان رابطه وجود دارد.
رزا حسین نژاد حجت صفار حیدری
هدف این پژوهش بررسی وضعیت عدالت آموزشی و شناسایی موانع عدم تحقق و گسترش آن و ارائه راهکارهای مطلوب برای رفع این موانع می باشد. این پژوهش به دو شیوۀ کمی و کیفی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل سه گروه( معلمان، کارشناسان و مدیران) و نمونه آماری معلمان به حجم 290 نفر و با استفاده از فرمول کوکران و به صورت نمونه گیری طبقه ای به تفکیک جنسیت، ناحیه (1و2) و منطقه( شهری و روستایی) و نمونه آماری کارشناسان به حجم 162 نفر نیز با استفاده از فرمول کوکران به تفکیک جنسیت می باشد که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته داده ها جمع آوری شد. نمونه آماری مدیران به حجم ده نفر به صورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری زنجیره ای انتخاب و سپس داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که وضعیت عدالت در شهرستان ساری در ابعاد سیاست گذاری، نیروی انسانی، امکانات، توزیع خدمات پایین تر از حد متوسط و در ابعاد برنامه ریزی و فرهنگ و جو سازمانی بالاتر از حد متوسط می باشد. اما موانع عدم برقراری عدالت در تمام ابعاد مشاهده شد. یافته های حاصل از مصاحبه نیز نشان داد که از دیدگاه مدیران، بیشترین موانع در ابعاد نیروی انسانی، امکانات و سیاست گذاری ها می باشد و سرانجام برای رفع این موانع و برقراری عدالت در نظام آموزشی، راهکارهای مناسب ارائه گردید .
زینب ثابتی راد سهیلا هاشمی
در عصر حاضر که تکنولوژی با سرعت سرسام آوری پیش می رود، جامعه بیش از هر زمان دیگر نیازمند افرادی هوشمند، خلاق و نوآور است. آموزش مهارت های تفکر و یادگیری به دانش آموزان، بعنوان نیروی های انسانی آینده، از طریق روش های یاددهی- یادگیری فرایند مدار و مبتنی بر پژوهش ضروری به نظر میرسد. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی و مقایسه تاثیر روش یادگیری مسئله مدار و روش تدریس مبتنی بر فعالیت گروهی در آموزش علوم بر کیفیت فعالیت های کلاسی و باورهای معرفتی دانش آموزان دختر پایه پنجم دوره ابتدایی شهرستان شاهرود انجام شده است. این پژوهش به شیوه شبه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان شاهرود به تعداد 29 مدرسه بوده است و با استفاده از مشاهده و همچنین پرسشنامه باورهای معرفت شناسی، داده ها جمع آوری شد. مشاهده در مدت 3هفته و در هر هفته 3 ساعت از هر دو کلاس بر طبق شاخص هایی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کمی نشان می دهد بین گروه آزمایش (کلاس مسئله مدار) و گروه کنترل (کلاس گروهی) از نظر باورهای معرفت شناسی تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین تجزیه و تحلیل فعالیت های کلاسی هر دو گروه نشان می دهد کیفیت فعالیت های کلاسی گروه آزمایش بسیار بهتر و بالاتر از گروه کنترل می باشد.
رقیه وثوقی فرد صمد ایزدی
این پژوهش با هدف نیازسنجی آموزشی اعضای هیأت علمی جدیدالورود دانشگاه مازندران صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نظر نوع هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، از جمله طرح های توصیفی می باشد یافته ها نشان داد بیشترین نیاز در حیطه ی آموزش و یادگیری در «شیوه های پرورش خلاقیت دانشجو» و کمترین نیاز آموزشی «مدیریت کلاس»؛در حیطه ی مهارت های عمومی بیشترین نیاز آموزشی در «اخلاق حرفه ای» و در حیطه ی فناوری اطلاعات بیشترین نیاز آموزشی در «استفاده از کامپیوتر در آموزش» و در حیطه ی پژوهش بیشترین نیاز آموزشی در «مقاله نویسی به زبان انگلیسی» و در حیطه ی ارزشیابی آموزشی بیشترین نیاز آموزشی در «شیوه های ارزشیابی دانشجو» و به عنوان نیاز آموزشی قلمداد شدند و در اولویت بندی حیطه های شش گانه، با توجه به میانگین امتیازات، اولویت اول مربوط به حیطه ی آموزش و یادگیری و اولویت آخر مربوط به فناوری اطلاعات بوده است.
حمیرا ترجانی ابراهیم صالحی عمران
امروزه از چالش های عمده موسسات آموزش عالی ایجاد تعادل بین هزینه های روبه افزایش و حفظ و نگهداشت و توسعه منابع، سرمایه ها ودارایی های مشهود و نا مشهود این سازمان ها می باشد. بنابه ماهیت خاص این مراکز که نیروی انسانی در آن نقش بی بدیلی را بازی می کند، بهسازی و ارتقاء کیفیت منابع نیروی انسانی به ویژه اعضای هیأت علمی از اهمیت بسیاری بر خوردار است.
محسن براری حکیمه السادات شریف زاده
چکیده ندارد.
رقیه ولی پور سهیلا هاشمی
چکیده ندارد.
میرمرتضی موسوی سهیلا هاشمی
چکیده ندارد.
رقیه زحمتی ایرج حجت صفار حیدری
چکیده ندارد.
لیلا قنواتی ابراهیم صالحی عمران
تحقیق حاضر با عنوان «بررسی کمیت و کیفیت وظایف آموزشی اعضای هیات علمی» در پی آگاهی از میزان بار آموزشی اعضای هیات علمی، ارتباط بار آموزشی با تخصص اعضای هیات علمی و همچنین ارتباط بین رضایت استادان و کمیت و کیفیت وظایف آموزشی اعضای هیات علمی بر حسب سه متغیر دانشکده، جنسیت و مرتبه علمی است. این پژوهش به دو شیوه کمی و کیفی (بررسی اسناد و مدارک) و کیفی (مصاحبه) انجام شده است. ابزار اندازه گیری داده ها شامل اسناد و مدارک و مصاحبه است. جامعه آماری تحقیق، اساتید دانشگاه مازندران هستند و نمونه آماری برای بررسی اسناد و مدارک، اسناد و مدارک مربوط به 222 نفر عضو هیات علمی دانشگاه مازنداران در سال 1386- 1385 است. نمونه آماری اساتید به حجم 16 نفر به صورت هدفمند و با استفاده از نمونه گیری مواد مطلوب انتخاب و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از اسناد و مدارک از آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از تجزیه و تحلیل اسقرایی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از اسناد و مدارک نشان می دهد که میانگین بار آموزشی اعضای هیات علمی در دو نیمسال فوق در کل دانشگاه 68/50 بوده که دانشکده شیمی با 81/56 بالاترین و پس از آن دانشکده های علوم اقتصادی و اداری و علوم پایه قرار داشته اند. نتایج به دست آمده در مورد بار آموزشی بر حسب جنسیت نشان داده که میانگین بار آموزشی زنان عضو هیات علمی کمتر از بار آموزشی مردان عضو هیات علمی می باشد. اطلاعات مربوط به مازاد نیز به همین شکل می باشد. بار آموزشی بر حسب مرتبه علمی نشان داده که بار آموزشی و مازاد تدریس مرتبه علمی استاد بیش از سایر مرتبه های علمی بوده است. نتایج در مورد تنوع دروس نشان داده که تعداد عنوان درس در کل دانشگاه 3293 می باشد، با احتساب حدود 228 عضو حق التدریس و 222 عضو هیات علمی رسمی در دانشگاه هر عضو به طور متوسط حدود 7 عنوان درس بر عهده دارد. بیشترین تعداد عنوان درس مربوط به دانشکده علوم انسانی (696) می باشد و کمترین تعداد مربوط به دانشکده هنر و معماری(41) است. از نظر جنسیت نیز تعداد عنوان درس برای مردان (3000) و برای زنان (293) است. همچنین از نظر مرتبه علمی بیشترین تعداد عنوان درس بر عهده استادیاران(2241) است. نتایج مربوط به تنوع دروس نشان می دهد که ارتباط معناداری بین تخصص اعضای هیات علمی و تنوع دروس آنها وجود ندارد. از طرف دیگر اساتید در نظرات خود در مورد میزان بار آموزشی، تنوع دروس و کمیت و کیفیت وظایف آموزشی شان نظرات مشابهی داشتند و از نظر متغیرهای دانشکده، جنسیت و مرتبه علمی تفاوتی در نظرات اعضای هیات علمی وجود نداشت. همچنین اساتید در مورد کمیت و کیفیت وظایف آموزشی شان اظهار نارضایتی کردند.
معصومه علمی چگنی صمد ایزدی
تحقیق حاضر با هدف« بررسی رابطه جو سازمانی با میزان فرسودگی شغلی اعضای هیات علمی دانشگاه مازندران(پردیس) انجام شده است. این پژوهش به شیوه کمی(از نوع توصیفی) انجام شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه مازندران(پردیس) بوده است و نمونه آماری به حجم100 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند و با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد داده ها جمع آوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که رابطه معنی داری بین جو سازمانی و فرسودگی شغلی اعضای هیات علمی وجود ندارد و همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که فرسودگی شغلی در میان اساتید این دانشگاه وجود ندارد.
ویدا چمنی سهیلا هاشمی
چکیده: پژوهش حاضر با عنوان «تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره راهنمایی بر اساس مولفه های هوش هیجانی » بوده است. این پژوهش به شیوه کیفی ( از نوع تحلیل محتوا ) انجام شده است . جامعه آماری پژوهش شامل کتاب های دوره ی راهنمایی بوده است و نمونه آماری 9 مورد از کتاب های دوره ی راهنمایی(فارسی سال اول، دوم و سوم، تاریخ سال اول، دوم و سوم و تعلیمات دینی سال اول، دوم و سوم) می باشد. مولفه های هوش هیجانی نیز از نظریه ی مایر و سالوی انتخاب شده است و شامل تشخیص هیجان، درک هیجان، کاربرد هیجان و مدیریت هیجان می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا تمام دروس کتاب ها انتخاب و جملاتی که حاوی پیام هیجانی بودند نوشته شده و سپس میزان و چگونگی پرداختن به مولفه های هوش هیجانی در متن دروس، پرسش هاو... توضیح داده شده است. همچنین پرسش ها، تمرینات و تصاویر موجود در دروس نیز بررسی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داده است که میزان توجه به هریک از مولفه های هوش هیجانی متفاوت می باشد. به گونه ای که تشخیص هیجان بیشتر از مولفه های درک، کاربرد و مدیریت هیجان مورد توجه قرار گرفته است. همچنین دروس ادبیات بیشتر از دروس تاریخ و بینش اسلامی در برگیرنده ی مولفه های هوش هیجانی بوده است. در رابطه با مهارت شناسایی هیجان، فارسی سال اول راهنمایی دارای فراوانی 16، فارسی سال دوم 14 و فارسی سال سوم 17، فرهنگ اسلامی و تعلیمات دینی سال اول دارای فراوانی 14، سال دوم 8 وسال سوم 4 بوده است. درکتاب های تاریخی پیام های هیجانی وجود نداشت و محتوای کتاب های تاریخ صرفا به شرح مختصری از رویدادهای تاریخی پرداخته است. در زمینه ی درک و فهم هیجانات توسط دانش آموز باید گفت،کتاب های فارسی سال اول، دوم و سوم به ترتیب دارای فراوانی 2، 5 و 2 و کتاب تعلیمات اسلامی سال اول، دوم و سوم به ترتیب دارای فراوانی 0، 0 و 1 می باشند. در زمینه ی کاربرد هیجان کتاب های فارسی سه پایه به ترتیب دارای فراوانی 0، 4 و 2 و کتاب های تعلیمات اسلامی سال اول، دوم و سوم راهنمایی به ترتیب،دارای فراوانی 0 ، 0 و 1 می باشند. در تحلیل کتاب های ادبیات سال اول در زمینه ی تنظیم واداره ی هیجان فراوانی 4، سال دوم 4 و سال سوم 2 به دست آمده است و درکتاب تعلیمات اسلامی سال اول فراوانی 0 ، سال دوم فراوانی 1 و سال سوم راهنمایی فراوانی 1 به دست آمده است.
زینب کرمخانی سهیلا هاشمی
پژوهش حاضر با عنوان « بررسی وضعیت مهارت تفکر انتقادی در دانشجویان و چگونگی آموزش آن از سوی اساتید دانشگاه درنظام آموزش عالی ( مطالعه موردی دانشگاه مازندران مجموعه پردیس» بوده است. این پژوهش به دو شیوه کمی ( از نوع توصیفی ) و کیفی انجام شده است . جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه (اساتید و دانشجویان ) بوده است و نمونه آماری دانشجویان به حجم 345 نفربا استفاده از فرمول کوکران و به صورت نمونه گیری طبقه ای به تفکیک سال ورودی ،جنس و دانشکده انتخاب و با استفاده از آزمون مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا داده ها جمع آوری شد . نمونه آماری اساتید 15 نفر به صورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری موارد مطلوب انتخاب و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شده است . برای تجزیه و تحلیل داده های کمی (آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا) از آمار توصیفی و استنباطی و برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی( مصاحبه) از تجزیه و تحلیل استقرایی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که میانگین مهارت تفکر انتقادی دانشجویان پایین تر از حد متوسط است . نتایج آزمون تی تست برای مقایسه مهارت تفکر انتقادی دانشجویان ورودی سال 87و84 بیانگر آن است که تفاوت معنا داری بین آن ها وجود ندارد .. ازسوی دیگر یافته های حاصل از مصاحبه با اساتید بیانگر آن است که آموزش عالی در پرورش مهارت تفکر انتقادی موفق نبوده است .