نام پژوهشگر: محبوبه مباشری

گفتگو در خسرو وشیرین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1388
  فاطمه رمضان زاده   ذوالفقار علامی مهمان دوستی

چکیده گفت و گو از عناصرمهم داستانی است که نقش عمده ای در گسترش و پیشبرد عمل داستانی داردو باعث می شود خواننده درک درستی از شخصیت قهرمانان و باورها و عقاید آنان پیدا کند.همچنین گفت و گو روابط بین عناصر داستانی را استحکام بخشیده و گاه رابطه علت و معلولی کردارها را نمایان می سازد.حجم وسیعی از داستان خسرو و شیرین نیز به عنصر داستانی گفت و گو اختصاص دارد که اگر این عنصر به درستی در ذهن خواننده تبیین نشود،به درک و دریافت وی از داستان لطمه وارد می شود. برای بررسی عنصر گفت و گو در خسرو و شیرین،این پژوهش در چهار فصل تنظیم شده است: 1-فصل اول به تعاریفی از ادبیات غنایی،داستان و عناصر آن-خصوصا عنصر گفت و گو-اختصاص دارد. 2-فصل دوم به معرفی داستان خسرو و شیرین ، ویژگی های آن و معرفی سراینده آن می پردازد. 3-در فصل سوم به شرح گفت و گوها از نظر طرفین،موضوع و احوال عاطفی گفت و گو پرداخته شده است. 4-در فصل چهارم انواع گفت و گو،نقش،ساختار،کمیت و کیفیت گفت و گو در داستان خسرو و شیرین مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. و نتیجه آنکه گفت و گو در داستان خسرو و شیرین مثل هر اثر داستانی دیگر،نقش مهمی در شکل گیری آن دارد که به مناسبت در بین شخصیت های مختلف داستان برقرار می شود. این گفت و گوها در داستان نه تنها در تکمیل و انسجام طرح لازم است بلکه از روی آگاهی و مهارت تنظیم شده است و خصوصیات روحی و جهان بینی شخصیت ها را آشکار می کند و علاوه بر این از طریق همین گفت وگوها بر جذابیت داستان افزوده می شود.

بررسی نمادها درشعرکودک ونوجوان دفاع مقدس در دودهه(70-60)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1388
  معصومه نصرتی   محبوبه مباشری

چکیده این پژوهش به بررسی نمادهای شعر کودک و نوجوان دفاع مقدس در دو دهه 60 و 70 می پردازد و به این پرسش ها پاسخ می دهد:شاعران دفاع مقدس چه نمادهایی را بیشتر به کاربرده اند و تا چه اندازه با ذهن خلاق خود به خلق نماد شخصی پرداخته اند.دیگر اینکه چقدر توانسته اند از طریق نماد پردازی موقعیت کشور و حال و هوای جبهه های جنگ را برای کودکان و نوجوانانی که در آن برهه از زمان نوزاد بوده و یا اصلاً حضور نداشته اند توصیف کنند و در این زمینه چقدر موفق بوده اند. همچنین در این پژوهش به این مسأله پرداخته شده که زیر ساخت نمادهای شعر کودک و نوجوان چه بوده است و نمادها واقعیت گرایانه هستند یا فرا واقعی.برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها بیست ودو مجموعه شعر از شاعران کودک و نوجوان با موضوع دفاع مقدس منتشرشده در دو دهه 60 و 70 مطالعه و بررسی شد و انواع نمادهای به کار رفته در آن ها بر اساس کتاب« از این باغ شرقی» خانم پروین سلاجقه به این ترتیب استخراج گردید: نمادهای جهانی ،کهن الگویی ،ملی ، دینی-مذهبی ،نواسطوره ای ، شخصی ( و زیر مجموعه های آن ) و عرفانی. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در شعرهای گروه سنی نوجوانان نماد بیشتر استفاده شده است، نمادهای شخصی و زیر مجموعه های آن با 283 نمونه بالاترین بسامد و نمادهای عرفانی با 19 نمونه پایین ترین بسامد را دارند. زیر ساخت نمادها نیز بیشتر ملی و مذهبی هستند و نمادها واقعی اند. کلید واژه: نماد، شعر، کودک و نوجوان، دفاع مقدس

مقایسه و بررسی تطبیقی فلسفه تربیتی مولانا و حضرت امام خمینی (ره)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  بیتا جمشیدی   عزت خادمی

پژوهش حاضربا هدف بررسی مقایسه ای فلسفه تربیتی و تربیت عرفانی مولانا و حضرت امام خمینی (ره) انجام گرفته است درابتدا به بیان مقوله عرفان و تصوف و فلسفه پرداخته وهم چنین مثنوی وآثار امام خمینی (ره ) راکه شامل نکات اخلاقی مبتنی برمبانی عرفانی و تربیتی که درشرح چهل حدیث وتفسیرسوره حمد وسخنرانی های اخلاقی که در صحیفه نوروآثاردیگرایشان، با هدف تدوین یک فلسفه ی تربیتی درسه شاخه ی اصلی فلسفه معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی که مقولات دینی با صبغه ای عرفانیست مورد بررسی قرارگرفته است در ادامه به بیان مسائل تعلیم و تربیت از دو منظرمولانا و امام پرداخته شده است صحبت از عرفان و تصوف به سادگی و صراحت سایر موضوعات نیست چرا که هریک از اعتقادات دینی و مذهبی مستند به شواهد تاریخی و یا بیان شفاف و صریح ازسوی بانیان یا معتقدین بدانهاست. عرفان اعتقاد به عشق مطلق است. این اعتقاد خود را مقید به باورمشخصی ازادیان نمی نماید در عین حال بخاطر بهره مندی ازروح لطیف عشق همواره جایگاه ارزنده ای درتمام ادیان ومذاهب داشته و به نوعی با آنها سازگار شده بی آنکه از اصل خود عدول کرده باشد و رمزماندگاری عرفان نیزهمین است.هدف عرفان تربیت انسان کامل است، انسانی که اقوال و افعال و اخلاق نیک را به کمال داراست. در یک کلام عرفان وظیفه تربیت انسان های کامل و خود ساخته را برعهده دارد.عرفان همچون آیینی در جست و جوی حقیقت و درپی تأمین خواسته ی همیشگی آدمی ، دست یابی به سعادتی والا و حقیقی است . نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که تفاوت معناداری بین نظرات مولانا و امام خمینی وجود ندارد امااساس و پایه ی عرفان مولانا روی ذوق و وجد گذاشته شده است و توجهی به برهان و استدلال عقلی ندارد . ولی حضرت امام با قبول این ذوق و شهود به رد استدلال نمی پردازند .

شکوا در سه دفتر اول مثنوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1388
  سهیلا نوحی   مهین پناهی

شکوا از انواع ادبی است که به جهت احتوا بر احساسات و عواطف فردی از فروع ادب غنایی محسوب می شود . در طول تاریخ ادب فارسی ، شاعران و نویسندگان بی شماری به دلایل مختلف از جمله تخلیه ی روحی ، جلب توجه و ترحم دیگران و تعلیم و تربیت و سازندگی در آثار خود از این نوع ادبی بهره جسته اند .جلال الدین محمد بلخی یکی از شاعران و عارفان بزرگ قرن هفتم هجری که مهمترین اثر منظوم او مثنوی معنوی است .مولوی در این اثر، مسائل مهم عرفانی و دینی و اخلاقی را مطرح کرده است .از آنجا که مثنوی با شکایت آغاز می شود ، این سوالها پیش می آید که شکوا در مثنوی چه گستره ای دارد؟ مولوی از چه چیزهایی شکوا می کند ؟در راستای پاسخ گویی به این پرسش ها در این پایان نامه به تحلیل و بررسی شکوا در سه دفتر اول مثنوی پرداخته شده و جایگاه شکواهای مولوی در این اثر تبیین شده است.در پژوهش حاضر که به شیوه ی کتابخانه ای انجام گرفته ابتدا شعرهایی که مضمون شکایت را در برمی گیرند استخراج و سپس بر اساس شکوا کننده ها طبقه بندی شده است . در این پایان نامه، در آغاز نگاهی گذرا به شکوا در ادب فارسی شده و پس از آن شکواهای مولوی و دیگران بررسی و طبق فهرست الفبایی تدوین شده است.در پایان نگارنده با مطالعه و دسته بندی این شکواها به این نتیجه رسیده که مولوی به عنوان راهبر راه طریقت ، در مثنوی از هر آنچه که اسباب فریب و گمراهی سالکان را فراهم کرده و مانع سلوک آنها شده گله می کند .بنابراین شکواها و گلایه های او همه در جهت تعلیم و تربیت سالکان است. کلید واژه : شکوا ، گلایه ، مولوی ، مثنوی

معاد از دیدگاه مولانا جلال الدین محمد و ملاصدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1388
  ملیحه محمودی   زهره توازیانی

بحث از معاد و جاودانگی انسان یکی از مباحث مهم و بنیادین در تاریخ تفکر آدمی به شمار می آید. این مساله با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی، قرآنی مورد توجه اندیشمندان علی الخصوص عالمان و عارفان مسلمان واقع شده است. که در نهایت موضع صدرالمتألّهین شیرازی، مبدع حکمت متعالیه در این باب، فصل الخطاب است. با توجه به این که حکمت متعالیه ی صدرایی بی ارتباط با عرفان اسلامی نبوده و در ساختار کلی اش بخشی را وامدار اندیشه های عرفانی است، این پژوهش درصدد برآمده است تا اندیشه ی ملاصدرا، حکیم مسلمان را در باب معاد، خصوصاً در بخش چالش برانگیز آن یعنی معاد جسمانی و همچنین در باب شیوه ی ثواب و عقاب و خلود در عذاب، با آراء و افکار مولوی، عارف شهیر و نامی جهان اسلام مقابل و برابر گذارد. و آن چه در این پژوهش به شیوه ی تحلیلی، توصیفی معلوم شده است، این است که غالب معتقَداتی که ملاصدرا در این باره، بنابر مشربی فلسفی، آن ها را در قالب استدلالات برهانی تصویر می کند، دارای سابقه ی قبلی و صورتی لطیف و متمثّل و متخیَّل در قالب اشعاری عالی، در آثار مولانا هستند. والبته در این میان بعضاً مواضع مخالف نیز وجود دارد که در خلال متن بدان اشاره خواهد شد.

ذکر و سکوت در حدیقه الحقیقه و سه دفتر اول مثنوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1389
  ناهید سیم زاده   محبوبه مباشری

در مثنوی مولانا و حدیقه سنایی که آثاری تعلیمی – عرفانی هستند ابیاتی در مقوله ی ذکر و سکوت به چشم می خورد. مولانا ذکر را راه نجات آدمیان از زندان تاریک جسم و دنیا می داند. ذکر پاکی که آلودگی ها را می زداید و دل آدمی را صیقل می دهد و آینه صفات حق می گرداند. اما ذکری را موثر می داند که با اخلاص باشد و از دل برآید، ذکر زبانی بدون تذکر قلبی بی فایده است و یاد هیچ چیز و هیچ کس نباید در کنار یاد حق قرار گیرد. مولانا با وجود تاکید بسیاری که بر ذکر دارد اما در بیتی اندیشه ای والا را مطرح می کند: این ثنا گفتن زمن ترک ثناست کین دلیل هستی و هستی خطاست هستی عرفا حجاب آنان است و مولانای عاشق، یادکرد خداوند را دلیل بر وجود خود دانسته و آن ستایش را شایسته هستی مطلق نمی داند. در حالت فنا که هستی عارف مضمحل می شود، ذکر هم فراموش می شود، اما پس از آنکه از حالت محو به صحو باز می گردد، زبان به ستایش حق می گشاید. پس مولانا نیز دو گونه ذکر برای مبتدیان و منتهیان قائل است. ذکر در مثنوی اینگونه ترسیم می شود: 1- ذکر حق پاک است و پلیدی ها را می زداید. 2- ذکر حق نجات دهنده بندگان است. 3- رابطه ای متقابل میان ذاکر و مذکور برقرار است. 4- همه مخلوقات به تسبیح خداوند مشغولند. 5- خلوص نیت و حضور قلب باید در ذاکر وجود داشته باشد. 6- در حالت فنا ذکر منقطع می شود اما پس از آن و بازیافتن هوشیاری، خداوند زبان عارفان را به ثنای خویش می گشاید. سنایی مثنوی حدیقه را با ذکر خداوند آغاز می کند و فصلی نیز با نام ذکر دارد که این مساله بر اهمیت ذکر نزد سنایی صحه می گذارد. سنایی هر یک از نام های خداوند را راهبر ذاکر و راه گشای حاجتمندان می داند. ذکر حق باعث ایجاد شادمانی و انبساط روانی در وجود ذاکر می شود. او ذکر را از آن مبتدیان و ناپختگان و واصلان را بی نیاز از ذکر می داند. در واقع ذکر حق را رهبری می داند که دست سالکان را گرفته تا از غفلت رها شوند. دیدگاه سنایی را درباره ذکر می توان در این جملات خلاصه کرد: 1- ذاکر به اسمای خداوند در رحمت و بخشش خداوند وارد می شود. 2- ارزش عمر آدمی به یاد کرد خداوند است و دل بنده، به یاد خدا روشن و آیینه گون می شود. 3- مشاهده جمال و جلال حق، ذاکر را به حیرت می افکند و در این تحیر، ذکر خویش را فراموش می کند. 4- ذکر صفت غایبان و مجاهدان است نه حاضران و واصلان. 5- شرط قبولی اذکار و نیایش ها نزد خداوند، آن است که حقیقت «لا اله الا الله» در وجود ذاکر متحقق شده باشد. 6- عنایت خداوند زبان ذاکر را به ذکر می گشاید. با وجود اشتراکاتی که میان ابیات حدیقه و مثنوی درباره ی ذکر وجود دارد، (همانطور که گفته شد)، مولانا با نظری وسیع تر و سهل انگارانه تر به مقوله ذکر نگریسته است. دایره توسع ذکر نزد مولانا در تمام حالات و مقامات گسترده می شود؛ از بدایت امر سیر و سلوک تا نهایت آن و حتی پس از آن. اما نزد سنایی نقطه ای پایانی برای ذکر متصور می شود، همان جا که ذاکر دوستدار حق در مشاهدت خداوند حضور می یابد. اگر مولانا و سنایی ذکر را در سلوک مهم دانسته و ابعاد گوناگون آن را برای طالبان روشن کرده اند؛ سکوت را نیز به عنوان دیگر راه نجات، مورد توجه قرار داده اند. مولانایی که در غزلیات شمس به خموشی تخلص کرده و نام او با خموشی در تاریخ شعر و ادب عجین شده است، در مثنوی نیز در ابیات بسیاری به ابعاد گوناگون آن پرداخته است. از نظر وی سکوت همچون ذکر همیشه باید با سالک همراه باشد و در هر مقطعی از سفر روحانی سالک در وجود وی به شکلی و انگیزه ای خاص متجلی شود:از سالک مبتدی که به سکوت سفارش می شود تا از آفات زبان برهد، تا عارفی که به اسرار ربوبیت پی برده است و به رازداری می پردازد، تا افهام عوام دچار تزلزل نشود و عارف فانی در حق که هوشیاری خود را از دست می دهد و خاموش می شود تا زمانی که حق دوباره به وی هوشیاری دهد و از این پس او به واقع خموش است و خدا گویاست. کلام ولی حق کلام خداست. بس کنم آنچه بگفت او که بگو من گفتم و آنچه فرمود: بپوشان و مگو، پوشیدم علل خاموشی نزد مولانا در این جملات خلاصه می شود: 1- ظرفیت فهم و درک مردم 2- نداشتن همدم محرم 3- حجاب افکن بودن سخن 4- خاموشی جذب کننده حقیقت و رحمت حق است 5- خاموش ماندن تا زبان الهی یافتن 6- از آفات زبان رستن سنایی نیز همچون دیگر سخن گویان عرفان و تصوف به سالکان توصیه می کند از منزل سخن کوشان بر صدر خاموشان نشینند و از سخن بیهوده گفتن بپرهیزند. ابیات کمی که به این مقوله در کتاب حدیقه اختصاص داده شده است، به خوبی گویای اهمیت خموشی نزد سنایی است. اما سکوت نیز همچون ذکر در حدیقه الحقیقه بر خلاف مثنوی مولانا، چندان کامل مطرح نمی شود و تمامی ساحت های آن مورد بررسی قرار نمی گیرد. شاید بهتر است برای آشنایی دقیق تر با تفکر سنایی در این مورد، آثار دیگر وی نیز مورد مطالعه قرار گیرد. از نظر سنایی نارسایی لفظ و کلام در توصیف حق و نیز توصیف عشق او باعث خاموشی می شود. کسی که در ولایت معانی به سر می برد، دوستدار سخن نیست؛ زیرا سخن پوست است و معنا مغز و راه حق را باید رفت، نه آنکه به حرف و کلام اکتفا کرد. خاموشی باعث گشوده شدن نطق باطن می شود، پس سخن وی حیات بخش می شود. علل خاموشی نزد سنایی به طور خلاصه به شرح زیر است: 1- نارسایی کلام در بیان امور ملکوتی و وصف خداوند 2- خاموشی سالک برای تهذیب نفس 3- خاموشی انسان کامل راه یافته برای شنیدن سخن خداوند 4- لزوم رازداری در برابر نامحرمان و جایز بودن گفتن اسرار به دوستان حق 5- نکوهش گفتن سخنان بیهوده و ناروا سخن آخر اینکه ذکر و سکوت هر دو از اصول سلوک هستندو مولانا و سنایی در آثار تعلیمی خویش به طرح و بررسی آن پرداخته اند و نقاط مشترکی نیز در اندیشه آنان در این زمینه، دیده می شود که در این پژوهش مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفت.

بررسی ساختاری داستان های الحاقی شاهنامه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1389
  آسیه کریمی   ذوالفقار علامی مهماندوستی

ساختار، مجموعه روابط عناصر و اجزای تشکیل دهنده یک اثر ادبی است که در پیوندی تنگاتنگ با یکدیگر و با کلیت اثر است. از این رو، در بررسی زبان شاعرانه و ساختارهای موجود در آن لازم است که عناصر به وجود آورنده ساختار شعر در ارتباط متقابل با یکدیگر و در ارتباط با کلیت ساختاری اثر بررسی شود. از مسائل مهم در حوزه ی شاهنامه پژوهی، تفکیک موارد الحاقی شاهنامه از قسمت های اصیل آن است. موارد الحاقی یا به صورت بیت های پراکنده است که در ضمن داستان ها وارد شده و یا به صورت داستان های مستقل (ملحقات) است که در پایان برخی از نسخه های چاپی شاهنامه آمده است. سه داستان: جمشید،کک کوهزاد وحکایت برزو از نوع اخیر است. این داستان ها در دوره های بعد که داستان ها و روایت های حماسی رو به ضعف و انحطاط نهاده و گرایش به قصه پردازی، جایگزین پرورش روح و تفکر ملی گردیده، سروده شده و به حماسه ملی ایران راه یافته است. این پژوهش از منظر بررسی ساختاری به تبیین و توضیح اجزا و عناصر سازنده این سه داستان پرداخته و نقش هر یک از عناصر را در ساختار کلیت و نیز ارتباط آنها را با یکدیگر نشان داده است. نتایج این پژوهش حاکی از هماهنگی جنبه های ساختاری و محتوایی با فضای داستان پردازی، بدون توجه به پرداخت هنری حماسه است که عواملی همچون تکرارهای گسترده و توصیف های زائد بر ضعف ساختاری آنها می افزاید.

خوانش هرمنوتیکی دفتر اول مثنوی معنوی مولانا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1389
  شکوفه پوریحیی ناوی   محبوبه مباشری

اهمیت مطالعه و آشنایی با تفکرات عرفانی و معنوی مولانا بر هیچ خواننده ای پوشیده نیست. مثنوی معنوی، یکی از آثار پر مغز مولانا، با زیبایی چشم گیری تفکرات عمیق وی را منعکس می کند و از این حیث بسیار مورد توجه است. این اثر، در طول زمان از نظرگاه های مختلفی واکاوی و برداشت ها و دریافت های گاه متفاوت و مختلفی از آن آشکار شده است. اما از آن رو که این گنجینه ی معنوی، گاه از عالم هشیاری و گاه از دریای متلاطم ناخودآگاه مولانا سرچشمه گرفته است، لایه های مختلفی به خود گرفته و خوانش های متفاوت و به ظاهر متضادی را می نمایاند. در این میان آنچه اهمیت می یابد، رسیدن به معنای صحیح ابیات و الفاظی است که مولانا برای به تصویر کشیدن دنیای متلاطم درونش از آن ها بهره گرفته است. برای دستیابی به این مهم و رسیدن به درک درست از مقصود مولف و متن توسط خواننده، آنچه می تواند راه گشا باشد، دیدگاه های نظریه پردازان علم هرمنوتیک است. این پژوهش برآن است تا با به کارگیری دو نظریه ی مولف محورِ شلایرماخر و خواننده محورِ گادامر، خوانش های متفاوتی را که از دفتر اول مثنوی صورت می گیرد، مورد بررسی قرار دهد. در پایان، آن چه به عنوان دستاورد پژوهش ارائه می گردد این است که برای رسیدن به معنایی درست از متن، هیچکدام از سه مولفه ی اساسیِ فهم متن، یعنی خواننده، نویسنده و متن نباید نادیده گرفته شوند.

وصف های شعر فروغ فرخ زاد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1389
  زهرا کیان بخت   محبوبه مباشری

پژوهش حاضر به بررسی چگونگی وصف در سروده های فروغ فرخ زاد می پردازد و به این پرسش ها پاسخ می دهد که وصف های وی چه مضامین و موضوعاتی را در بر می گیرند و سیر تحول این موضوعات در شعر او، چگونه است؟ هم چنین این توصیفات، در کدام دسته از انواع وصف، جای می گیرند و فراوانی استفاده از آن ها در هر یک از دفترها و دوره های شعری فرخ زاد به چه صورتی است؟ صفات، به عنوان جزئی جدایی ناپذیر از مقوله وصف، در شعر فروغ از دو دیدگاه دستور زبان و بلاغت چگونه اند؟ نیز، ابزارها و عناصر بیانی که شاعر، برای وصف های خویش، از آن ها استفاده کرده است، کدام اند؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها، موضوعات سروده های فروغ استخراج شد، و بسامد مربوط به هر یک از مجموعه ها و دوره های شعری وی، با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. هم چنین ابزارهای توصیف در شعر وی مورد بررسی قرار گرفت و براساس آن، نوع وصف های وی و فراوانی کاربرد آن ها به دست آمد. صفات به کار رفته در سروده های وی، براساس دستور زبان دکتر علی محمد حق شناس، تقسیم بندی شد و از لحاظ محتوایی، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که موضوعات شعری فروغ، دارای یک سیر رو به کمال بوده و شعر وی، در دوره دوم، در حال فاصله گرفتن از موضوعات محدود و نزدیک شدن به مسائل کلی تر و عام تر است که از مشخصات شعر شاعران جهانی به شمار می رود. از لحاظ انواع وصف، وصف های او بیش تر از نوع وصف های حسی هستند. در زمینه ابزارهای وصف نیز، شاعر بیش تر گرایش به استفاده از صنعت تشبیه دارد، و از میان انواع تشبیه نیز، تشبیه حسی به حسی، بیش تردر میان اشعار وی به چشم می خورد. در زمینه دستور زبان نیز، میزان استفاده از هر یک از ساختارها و افزایش و کاهش کاربرد آن ها در هر یک از دوره ها، مشخص گردید. در زمینه محتوایی نیز، مطالعه این صفات، نتایج جالبی را به همراه داشته که برخاسته از روح و شخصیت شاعر است.

نقد کهن الگویی سفر در آثار عطار(الهی نامه، مصیبت نامه، غزلیات، منطق الطیر، اسرارنامه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1388
  سهیلا مظاهری   مریم حسینی

نقد کهن الگویی از رویکردهای جدید نقد ادبی است که بر اساس آرای روان شناس معروف سوئیسی کارل گوستاو یونگ بنا شده است. در این نوع نقد به مطالعه و بررسی کهن الگوهای اثر می پردازند و نشان می دهند که چگونه ذهن شاعر و نویسنده، این آرکی تایپ ها را که محصول تجربه های مکرر بشر است و در ناخودآگاه جمعی بشر به ودیعه گذاشته شده جذب کرده و آن ها را به شیوه ای سمبلیک و تمثیلی به نمایش گذاشته است. هدف این رساله بررسی یکی از این مفاهیم کهن الگویی به نام سفر در پنج اثر از عطار نیشابوری است. سفر از مفاهیم مهم عرفان و به تبع ادبیات عرفانی است. منطق الطیر و مصیبت نامه دو اثر عطار که هر یک به ترتیب در ظاهر مبین یک دوره سفر بیرونی و درونی اند ولی در معنی نشان دهنده سیر و سلوک در عالم عرفان و معنویت هستند و الهی نامه هم داستان رهایی از بندهای دست و پاگیر روح برای پرواز و جدایی از این دنیاست. اسرارنامه حاوی مقالاتی است در پند و نصیحت های عطار به مشتاقان راه سلوک و غزلیات او هم سراسر در معنی دعوت به دل کندن و جدایی از هر آن چیزی است که آدمی را از راه حق جدا می کند و هدایت روح به سوی حقیقت الهی است. . منطق الطیر او که به ظاهر سخن از پرواز مرغان به سوی سیمرغ دارد، در معنی رمزی است از سلوک عارفان و سیر سلوک معنوی ایشان در طریق معرفت. مصیبت نامه نیز سفری است روحانی، با قلمروهایی دیگر و از مسیری دیگر. اما به سوی همان مقصد که در منطق الطیر دیده می شود پایان هر دو سفرنامه یکی است. در این پایان نامه نگارنده تلاش می کند ضمن جستجوی واژه سفر و وابسته های آن در آثار عطار، به تطبیق نگاه این شاعر با نقد یونگی بپردازد تا نشان دهد که چگونه شاعر توانایی چون عطار توانسته است در بیان اندیشه والای خود از این کهن الگو بهره گیرد. کلمات کلیدی: نقد کهن الگویی، سفر، اسرار نامه، الهی نامه، منطق الطیر، مصیبت نامه، غزلیات عطار.

نقد زیباشناختی شعر دفاع مقدس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1389
  صبورا محمودی   نسرین فقیه ملک مرزبان

در زیبایی شناسی شعر، موسیقی، صور خیال، عناصر بدیعی، معانی ثانوی جمله ها و بافت اثر، از مهم ترین عناصر موثر زیبایی شعر محسوب می شوند.در این پژوهش نیز، با گزینش سروده های مرتبط با موضوع دفاع مقدس در سروده های شاعران تأثیرگذار ادبیات پایداری، امین پور، حسینی و قزوهف و با استفاده از شیوه های آماری و تحلیلی، به موسیقی شعر، صور خیال،عناصر بدیعی، معانی ثانوی جمله ها، هماهنگی ساختار لفظ با معنا و چگونگی تأثیر آن بر مخاطب پرداخته شده است. در سروده های بررسی شده، لفظ در خدمت معنا است و در بسیاری موارد، تعدد لفظ و تنوع معانی، به موازات هم به کار می روند. صور خیال مورد استفاده در اشعار جنگ، به طور طبیعی به تصویرسازی عناصر جنگ می پردازد. میزان تأثیرگذاری این اشعار بر مخاطب به گونه ای است که خواننده بنا بر منش سیاسی و مذهبی خود، در بسیاری موارد، با این سروده ها همراه می شوند. شاعران دفاع مقدس با به کار گیری شیوه های متعددی نظیر ایهام، نماد و ...، و بهره ورزی از تغییرات نحوی و استفاده ی کامل از ارتباط متن با فرامتن، شعر خود را تأویل پذیر کردند. جملات عاطفی-انشایی، در انواع متعدد در شعر جنگ بسامد بالایی داشته، مفاهیمی چون اندوه، دعا، نفرین و ... را شامل می شوند. شعر جنگ در قالب های متعددی سروده شده، در سطوح وزن، زدیف و قافیه، تکرار، جناس و سجع قابل بررسی است که هر یک از سطوح، در موسیقی شعر،انسجام اثر، و ایجاد التذاذ در مخاطب تأثیرگذار بوده اند.

بررسی ساختاری رمان های بلقیس سلیمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1390
  آسیه کیا   محبوبه مباشری

چکیده یکی از شیوه های بررسی آثار ادبی، بررسی ساختاری است. در بررسی ساختاری هر اثری، تمامی عناصر موجود در متن تجزیه شده، ارتباط بین آنها با کلیت اثر مورد مطالعه قرارمی گیرد . در پژوهش حاضر سه رمان از نویسنده و منتقد معاصر، بلقیس سلیمانی بر اساس مطالعه اسنادی بررسی می شود. سلیمانی که قبل از نوشتن رمان هایش بیشتر به عنوان منتقد شناخته می شد با خلق رمان های درخشانی توانست مخاطبان زیادی را جذب کند . در دو رمان «بازی آخر بانو» و «خاله بازی» نویسنده شیوه ای جالب برای روایت برگزیده است؛ او روایت را بین دو و گاهی هم چند راوی تقسیم می کند . وی با بهره بردن از عناصر موجود در اطرافش و توجه به مسائل زنان ، موفق به خلق داستان هایی با مشخصه باورپذیری بالا شده است . سلیمانی در رمان آخرش «به هادس خوش آمدید» از شیوه ی روایتی قبل فاصله گرفته و روایت را به راوی خارج از داستان واگذار می کند . شخصیت پردازی خوب، خلق گفت و گو های درخشان و پیرنگ قوی از جنبه های مثبت این آثار است . به کار بردن شیوه ی تداعی معانی برای روایت گذشته ی شخصیت ها و رخدادها امکان بررسی رمان ها را بر اساس نظریه ی نظم ژرار ژنت – منتقد ساختارگرای فرانسوی- فراهم کرده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که زمان پریشی های موجود در رمان ها بیشتر از نوع گذشته نگر بیرونی است؛ به ویژه در رمان«به هادس خوش آمدید» ، روایت پیوسته بین گذشته و حال در نوسان است و تعداد گذشته نگر ها بیشتر از دو رمان قبلی است . زاویه روایت در دو رمان «خاله بازی» و«بازی آخر بانو» اول شخص – من روایتی – و در«به هادس خوش آمدید» زاویه دید سوم شخص به کار رفته است . واژگان کلیدی: بررسی ساختاری ، رمان، عناصر داستان ، ژرار ژنت، بلقیس سلیمانی .

مقایسه ی داستان های نادر ابراهیمی در 10 اثر منتخب کودک و نوجوان (قبل و بعد از انقلاب)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1390
  نسرین جهانگیری   محبوبه مباشری

چکیده ادبیات کودک و نوجوان، موضوعی است که ذهن بسیاری از پژوهشگران و روانشناسان را به خود مشغول داشته است. ارزیابی داستان های کودک، موجب شناخت نقاط قوّت و ضعف این آثار می شود و راهکارهای تازه ای را در اختیار نویسندگان و پژوهشگران این حوزه قرار می دهد. این پژوهش در صدد مقایسه ی داستان های کودک و نوجوان نادر ابراهیمی از لحاظ بررسی محتوایی، ساختاری و زبانی و همچنین یافتن تأثیر انقلاب اسلامی بر این آثار ، از این سه جنبه، است. به این منظور ده داستان کودک و نوجوان این نویسنده، شامل پنج اثر منتخب قبل از انقلاب و پنج اثر منتخب بعد از انقلاب مورد بررسی قرار گرفته است که از بهترین آثار او محسوب می شوند . این پایان نامه در سه فصل تنظیم شده است که فصل اول کلیات، فصل دوم بررسی و مقایسه ی داستان ها و فصل سوم نتیجه گیری را در بر می گیرد. در این پژوهش ابتدا به مطالعه ی کتاب های مربوط به ادبیات کودکان، نقد داستان ( به ویژه نقد داستان های کودک و نوجوان ) ، عناصر داستان، وضعیت اجتماعی و فرهنگی عصر نویسنده پرداخته و سپس ده داستان کودک و نوجوان نادر ابراهیمی با سه رویکرد تحلیل و بررسی شد. در پایان هر بررسی، داستان ها با هم مقایسه شده است. نتایج این پژوهش به طور مختصر چنین است: نادر ابراهیمی در زمینه ی داستان های کودک و نوجوان، نویسنده ای واقع گرا ( رئالیست ) است که اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان، تأثیر زیادی بر آثار او از لحاظ محتوایی، ساختاری و زبانی داشته و آثاری در زمینه ی موضوعات سیاسی – اجتماعی روز نوشته است. به این صورت که در قبل از انقلاب، اعتقادات سیاسی و انقلابی خود را در قالب داستان های نمادین و در بعد از انقلاب با بیان داستان های واقع نما، ابراز کرده است. او در داستان های قبل از انقلاب خود مثبت گرا است و امید به بهتر شدن اوضاع دارد و خوانندگان را جهت بهبود بخشیدن به شرایط خود و جامعه به پشتوانه ی اتّحاد و دانایی تشویق می کند. زبان این داستان ها، تحت تأثیر اوضاع سیاسی آن زمان است و در عین روان بودن و سادگی، زبانی نمادین است که ذهن کودک را به فعّالیت وا می دارد . در آثار بعد از انقلاب، او به تقویّت روحیه ی خود باوری، ایثار، مقاومت و نشان دادن شکوه انقلاب اسلامی به کودکان و نوجوانان پرداخته است. واژه ها و اصطلاحات انقلابی، مذهبی و اجتماعی در این آثار دیده می شود. سودمندی و آموزنده بودن در جای جای آثارش آشکار است و به طور عمده، داستان های کودک و نوجوان نادر ابراهیمی از نوع ادبیات تعلیمی محسوب می شود. او با صنایع و هنرهای ایرانی نیز آشناست و با آگاهی و اطّلاعات کامل، داستان هایی در مورد چگونگی پیدایش این هنرها آفریده است و بدین گونه کودکان را به شناخت و تحقیق در این زمینه تشویق می کند.

شخصیت و شخصیت پردازی در رمان های روح انگیز شریفیان( چه کسی باور می کند رستم و کارت پستال)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1390
  سمانه ایرانی مقدم   مهین پناهی

عنوان: شخصیت و شخصیت پردازی در رمان های روح انگیز شریفیان ( چه کسی باور می کند رستم و کارت پستال ) نام و نام خانوادگی: سمانه ایرانی مقدم رشته تحصیلی: زبان و ادبیات فارسی استاد راهنما: دکتر مهین پناهی استاد مشاور: دکتر محبوبه مباشری تاریخ دفاع: 20/12/1390 چکیده شخصیت و شخصیت پرداز ی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده ی رمان به حساب می آید. مهارتی که داستان نویس برای آفریدن شخصیت ها به کار می برد در کنار طرح منسجم، به خلق شخصیت های ماندگار می انجامد. این پژوهش بر آن است شخصیت ها و شیوه های شخصیت پردازی در رمانهای روح انگیز شریفیان "چه کسی باور می کند رستم" و "کارت پستال" را بررسی و تحلیل نماید. در این پژوهش ابتدا شخصیت ها از لحاظ اصلی و فرعی، جامعیت، تحول و نوع آنها تقسیم بندی شدند. سپس با توجه به دو شیوه ی شخصیت پردازی مستقیم و غیرمستقیم ، تمامی شخصیت ها با توصیف،کنش، گفتار، نام و افکارشان معرفی گشتند و شواهد متعددی برای وضوح نوع شخصیت آنها ارائه شد. در بررسی شاخص فردی واجتماعی (سن) نظریه رشد اریک اریکسون و در شاخص روحی و عاطفی (برون گرایی و درونگرایی )و توجه به آنیموس و سایه دیدگاه کارل گوستاو یونگ اعمال گردید. سپس به بررسی پروتوتیپ ها با ذکر دلیل مستند از متن کتاب پرداخته شد. در مبحث نتیجه گیری به شباهتهای شخصیت ها، مضامین مشترک، گفتارهای مشترک و نواقص شخصیت پردازی در دو رمان اشاره شد. در این پژوهش دریافته شد که شخصیت اصلی دو رمان، زن هستند و دارای ویژگی های مشترکی می-باشند. آنها درون گرا، احساساتی، منفعل، باسواد، متمکن و پیچیده هستند. از لحاظ کمی تعداد شخصیتهای مرد و زن برابر است. کودکان در هر دو داستان نقش مهمی دارند. در میان انواع شخصیت ها بیشترین درصد متعلق به شخصیت های نوعی است. شخصیت های اصلی شریفیان چندبعدی و پیچیده و شخصیت های فرعی او غالباً ساده و ایستا هستند. او در شیوه ی شخصیت پردازی بیشتر به شیوه غیرمستقیم ـ کنش و گفتار ـ توجه نموده است. نامگذاری شخصیت ها در رمان ها، بخصوص رمان "چه کسی باور می کند رستم" خالی از غرض نیست. نویسنده در رمان چه کسی باور می کند رستم، موفق تر عمل کرده است. گویا تمام توانایی نویسنده در این اثر به کار رفته است و کارت پستال با شباهت های فراوان به اثر قبلی، نگارش یافته است. کلید واژه: شخصیت، شخصیت پردازی، رمان، روح انگیز شریفیان، چه کسی باور می کند رستم، کارت پستال.

نقد روانکاوانه رمان های گاوخونی، بیژن و منیژه و شاه کلید از جعفر مدرس صادقی (با تکیه بر آرای یونگ و فروید)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1391
  الناز خجسته زنوزی   محبوبه مباشری

علم نوین روان کاوی، با شناخت ضمیر ناخودآگاه و کشف «من» دوگانه انسان، توانسته است ساحت های پنهان و کشف ناشدنی روان وی را تحلیل کند. نقد روان کاوانه نیز با اتّکا بر مبانی این دانش در صدد است با کشف همپیوندی های موجود بین ادبیات و روان انسان، تفسیری روان شناختی از آثار ادبی ارائه دهد. در این میان به نظر می رسد قابلیت های نقدهای روان کاوانه در آثار جعفر مدرس صادقی، به ویژه گاوخونی، بیژن و منیژه، و شاه کلید درخور توجه است؛ تا جایی که می توان آرای دو روان کاو بزرگ، یعنی فروید و یونگ را همزمان در آنها بررسی کرد. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، قصد دارد میزان تأثیرپذیری از اندیشه این دو دانشمند را در سه اثر فوق بررسی کند تا انواع ساز و کارهای دفاعی، تحلیل روان شناختی رویا، تابوها و کهن الگوها را مورد نقد قرار دهد. با توجه به پژوهش های انجام شده، به نظر می رسد در داستان گاوخونی، تحلیل رویا، تابوهای روانی و تأثیر عقد? ادیپ برجسته است. در بیژن و منیژه نیز انواع ساز و کارهای روانی از جمله «فرافکنی»، «تداعی» و تأثیر عقد? ادیپ به چشم می خورد. در داستان شاه کلید نیز برجسته ترین و مهم ترین ساز و کارهای روانی در ساختار روانی داستان قابل نقد است. علاوه بر این، سه اثر فوق بستری از برجسته ترین کهن الگوهای ناخودگاه جمعی بشر به شمار می رود.

فرهنگ توصیفی علوم طبیعی ( پزشکی، جانورشناسی، کانی شناسی و گیاه شناسی) در شاهنامه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1391
  سمیرا ستاری   ذوالفقار علامی مهماندوستی

موضوع این پایان نامه« فرهنگ توصیفی علوم طبیعی (پزشکی، جانورشناسی، کانی شناسی و گیاه شناسی) در شاهنامه ی فردوسی» است. شیوه ی پژوهش، کتابخانه ای بوده است. نخست شاهنامه چاپ مسکو به طور کامل و با دقت مورد مطالعه قرار گرفت،ضمن آن که در برخی موارد،شاهنامه به کوشش خالقی مطلق نیز ، بررسی شد، شاهد مثال های هر بخش به صورت جداگانه یادداشت برداری گردید و بر حسب موارد کاربرد، طبقه بندی شد، فرهنگ نامه های کهن و جدید،اوستا ومتون پهلوی و همچنین کتب جنبی دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت و نتیجه ی کاردر چهار بخش ارائه گردید. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد؛ با وجود این که شاهنامه، یک اثر حماسی و پهلوانی است؛ امّا در آن، علاوه بر اشاره به فراز و فرود زندگی ایرانیان باستان و تشکیل ملیّت و تکوین مدنیّت و دفع تجاوزدشمن، به موضوعاتی از قبیل نجوم، فلسفه، کلام، موسیقی و علوم طبیعی نیز پرداخته شده است، که بررسی موضوع اخیر، هدف این پایان نامه است.

نقد جامعه شناختی آثار مصطفی مستور کتاب های (استخوان خوک و دست های جذامی، روی ماه خداوند را ببوس، حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه، تهران در بعد از ظهر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1391
  مینا گلبازخانی پور   محبوبه مباشری

نقد و بررسی متون ادبی از مواردی است که به واسط? آن، آثار مورد سنجش و ارزش‏گذاری قرار می‏گیرند و رموز آن‏ها گشوده می‏شود. نقد جامعه شناسی از جمله نقدهایی است که بین دو حوز? ادبیات و جامعه شناسی پیوند برقرار می‏کند و از این طریق به تحلیل و بررسی اثر از منظر جامعه شناسی می‏پردازد؛ از سوی دیگر، رمان، به عنوان نوع ادبی، بازتابی از جامعه و زندگی اجتماعی است. از این رو، با دیدی جامعه شناسانه و رویکردهای جامعه شناختی می‏توان به بررسی متون پرداخت و به شناختی از جامعه دست یافت. لوسین گلدمن یکی از جامعه شناسان ادبیات است که اندیشه‏های استاد خود جورج لوکاچ را تکامل بخشید و با بهره‏گیری از آموخته‏های مکتب او، نظریات جامعه شناسی و معرفتی خویش را مطرح کرد. او توجه همزمان به صورت و محتوای اثر را مد نظر دارد و در صدد تبیین رابط? ساختار ادبی، ساختار اجتماعی و فضایی است که اثر در آن شکل گرفته است. مصطفی مستور از نویسندگانی است که نگرش و بینش وی در کتاب‏هایش، اجتماعی است؛ زندگی و روابط انسان‏های طبقات گوناگون را در جامع? شهری مدرن ایرانی روایت می‏کند و تصویری واقعی از جامعه ارائه می‏دهد. پژوهش حاضر در صدد بررسی جامعه شناسی چهار کتاب -روی ماه خداوند را ببوس ، استخوان خوک و دست‏های جذامی، حکایت عشقی بی‏قاف بی‏شین بی‏نقطه و تهران در بعدازظهر- مصطفی مستور است تا با بهره‏گیری از نظریات لوسین گلدمن، از خلال متن و صورت آن‏ها به بازتاب جامعه بپردازد. براساس نتایج به دست آمده، جامعه‏ای که مستور معرفی می‏کند جامع? شهری معاصر است که افراد گرفتار و درگیر مشکلات به دنیای فردی خویش پناه جسته‏اند و برای معنابخشی و سامان زندگی‏شان در جست و جوی معانی فردی هستند. شاید تنها، ایمان و معنویت رنگ باخته و فراموش شده در زندگی و دنیای پرتلاطم امروز انسان‏ها، روزن? امیدی‏است که در بن بست زندگی به آن‏ها جان می‏بخشد و دنیای درونشان را آرام می‏کند. واژگان کلیدی: نقد جامعه شناختی، رمان، داستان کوتاه، مصطفی مستور، لوسین گلدمن

نقد تصوف در دیوان شیخ بهایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  عادله رحمانی   مهدی نیک منش

چکیده تصوف از مفاهیمی است که از قرن دوم هجری در میان مسلمانان متولد گشت و پس از عبور از فراز و نشیب ها، در طول حیات خویش با آسیب هایی نیز روبه رو شد. پایان نامه ی حاضر، با عنوان "نقد تصوف در دیوان شیخ بهایی"، در صدد بررسی اوضاع تصوف و صوفیان در زمانه ی شیخ بهایی، عالم دینی و شاعر قرن دهم و یازدهم هجری، از رهگذر دیوان اوست. زمانه ای که در آن افراط و تفریط دامان جامعه ی صوفیان و سایر قشر های اجتماع را گرفته و مردم در هر دسته و با هر عنوان به انحرافاتی دچار شده بودند. در این پایان نامه با استناد به آثار فارسی شیخ بهایی، که توسط سعید نفیسی گردآوری شده، به نظریات و دیدگاه این حکیم و شاعر عصر صفوی در تأیید یا ردّ تصوف، پرداخته شده است. ابتدا شواهد مثالی از موضوعاتی نظیر: عشق، عزلت، خرقه پوشی، سماع، رد علوم رسمی و ... که نشان دهنده ی نگاه مثبت شیخ بهایی به تصوف است مورد بررسی قرار گرفته سپس به نگاه انتقادی وی که عمدتاً شامل کج روی هایی نظیر: شکم بارگی، بنگ و خمر، افراط و تفریط و لاف و کرامات می شود، پرداخته شده است. نتیجه آن که شیخ بهایی عارفی شریعت مدار است که علاوه بر قدم زدن در مسیر طریقت، از جاده ی شریعت نیز منحرف نشده است. بنابراین برای حفظ اعتدال جامعه ی متصوفان، ضمن تشویق بر عرفان و عشق الهی، نگاه منتقدانه ای به صوفی نمایانی دارد که موجب بدنامی تصوف در اذهان عمومی و نیز در میان اقشار عالم و مذهبی گردیده اند.

بررسی ماهوی ارزش ها و ضدارزش های انسانی در مثنوی مولوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  حسین فقیهی

چکیده هر موجودی دارای ویژگی خاص درونی است که هویت آن موجود را تشکیل می دهد. از میان موجودات، انسان بالاترین هویت یعنی هویت فطری و الهی را دارا است که باید بر پایه این فطرت عمل کند در غیر این صورت دچار بحران یا فقدان هویت می شود. هویت انسان یکی از مباحث بسیار مهمی است که پیروان مکاتب مختلف آن را دنبال کرده اند ونظریه های گوناگونی در باب هویت انسان و بحران هویت وی وجود دارد. در دین مبین اسلام ـ به عنوان یکی از مکاتب الهی ـ که در اختیار بشر قرار دارد، این موضوع به تمام و کمال بررسی شده و انسان نمونه ی این مکتب از طریق قرآن کریم و همینطور سیره ی معصومین، معرفی شده است. در آثار شاعران و ادیبان ایران اسلامی به تبعیت از دین اسلام، انسان ارزش خاص خود را دارد. جلال الدین محمد مولوی از جمله ی این شاعران است. در مثنوی او روح دینی و اسلامی به شیوه ی زیبایی با مفهوم هویت و بحران هویت انسان، گره خورده است. نگارنده در این پژوهش با دقّت در کتاب مثنوی مولوی، مبحث هویت انسانی و فقدان آن را مورد تحلیل و تبیین قرار داده است. مفاهیم اشعار مولانا در مثنوی شریف نشان می دهد که او شاعری عارف و مردمی است که سعی دارد با بیان اهمیت رابطه ی انسان با خدا و همین طور بیان نکته های انسان گرایانه و اخلاقی، انسان ها را به شهر آرمانی که در ذهن خود ساخته است، وارد کند. در اشعار او صفات مذموم و ناپسند مانعی است بر سر راه هویت انسانی و انسان هایی که به این صفات مذموم متصّف شوند نمی توانند به این شهر آرمانی راه یابند.

روایت شناسی چهار اثر از سیدمهدی شجاعی (سقای آب و ادب، پدر،عشق و پسر،آفتاب در حجاب و کشتی پهلو گرفته) با تکیه بر ادب آیینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  زهرا زمانی   محبوبه مباشری

چکیده سیدمهدی شجاعی از جمله نویسندگان معاصر است که با شیوه های نوین داستان پردازی به خلق آثاری می پردازد که در زمره ی ادبیات آیینی به شمار می آید. در این پژوهش سعی شده است به بررسی روایت شناسانه ی چهار اثر آیینی شجاعی (سقای آب و ادب، پدر، عشق و پسر، آفتاب در حجاب و کشتی پهلو گرفته) که در قالب روایت داستانی نگاشته شده اند، پرداخته شود. روش کار از نوع تحلیلی-توصیفی است. با توجه به نظریات ژرار ژنت، روایت شناس فرانسوی، مولفه های روایی لحن، وجه، زمان، شخصیت و پیرنگ در این آثار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس به کارکرد این مولفه ها و ابتکاراتی که شجاعی در به کارگیری آنها داشته، توجه شده است. نتیجه نشان می دهد، شجاعی در این آثار به ذکر واقعه ی تاریخی و سرگذشت شخصیت های دینی با استناد به منابع معتبر پرداخته است و کاربست مولفه های روایی او را در پیشبرد ارائه ی روایتی هنرمندانه و جذاب به مخاطبی که با وقایع داستان آشناست، کمک کرده است. همچنین با بررسی عناصر و ظرفیت های ادبی آنها در این آثار، مشخص شد که نویسنده به انحای مختلف، سعی دارد خواننده را در سطح روایتی کنشگران (شخصیت های داستان) ببرد، تا روایت زندگی این قهرمانان را به شکلی ملموس و زنده جلوه دهد. اینگونه با افزایش باورپذیری خواننده، زمینه برای بیان حقایق و انگیزه های عملکردهای قهرمانان و بیان رویکرد متفاوت نویسنده نسبت به وقایع و روایات دیگر، فراهم می شود.

جلوه های مادی و معنوی خوردن در آثار مولانا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  طاهره کریمی   ذوالفقار علامی

قلمرو پژوهشی «خوردن» در برگیرنده¬ی موضوعات گسترده¬ای است: آرای فقهی و کلامی خوردن، الگوهای اجتماعی و فرهنگی شیوه¬ی خورد و خوراکِ انسان، آداب و رسوم سفره، قصه¬ها و تمثیل¬های مربوط به خوردن، باورها و تابوهای مربوط به خوراک¬ها و اندیشه¬ها و باورهای عرفانی به مثابه¬ی خوردن. «خوردن» از پرکاربردترین واژه¬هایی است که در آثار مولانا برای نمایاندن تمامی ساحت¬های مادی و روحانی استفاده شده، و واژه¬های دیگری از خانواده¬ی آن، در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. این رساله در چند حوزه¬ی کلامی، فرهنگی و شناختی- عرفانی پژوهش شده است. پیش از شروعِ فصل¬های اصلی، فصلی با نامِ «کلیّات» قرار دارد که در آن روش پژوهش، پیشینه، اهداف، مفاهیم و مبانی نظری تحقیق طرح شده است. این پژوهش در شش فصل اصلی و حول شش موضوع تنظیم شده است. «خوردن در زندگی مولانا» نیز یک فصل فرعی است که در ادامه¬ آمده است. روش پژوهش به صورتِ توصیفی- تحلیلی، و جمع¬آوری داده¬ها به روش کتابخانه¬ای است. مطابقِ نتایج این پژوهش، مولانا مجموعه¬ی مسائل کلامی در باب «خوردن» را در مسیر سلوک عرفانی خود قرار دهد و بر تمامی اختلاف¬نظرهای کلامی، صبغه¬ای عرفانی می¬افشاند. نگرگاه وی در این مسائل معطوف بر جنبه¬ی عرفانی و سبکِ نگاهِ او است. مولانا برای نشان دادن جهان عرفانی خود از همه¬ی مظاهر آداب و سنن خوردن، قصه¬ها و تمثیل¬های خوردن بهره گرفته است. تفاوت در انگاره¬ها (نگاشت¬ها) ناشی از تفاوت در «تجربه¬ی زیستی» و پایه¬های تفکر استعاری هر شخص است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آن¬ها به تقلیلِ طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه¬ی توکّل، سبب برگزیدن چنین استعاره¬های مفهومی برای مولانا می¬شود. با بررسی خوشه¬های استعاری مولانا و انگاره¬های نهفته در آن به این مسأله خواهیم رسید که وی این استعاره¬ها¬ را بر اساس ایدئولوژی خود پایه¬گذاری می¬کند. بر این اساس هشت مقوله¬ی جمال، حکمت، ذکر، راز، سماع، شادی، عشق و نور به مثابه¬ی خوراک تفهیم می¬شوند. در این رساله با استفاده از نظریه¬ی شناختی استعاره معاصر – در چارچوب نظری لیکاف و جانسون- به تبیین این استعاره¬ها پرداخته می¬شود. و در نهایت روشن می¬گردد که استعاره¬ی «عرفان خوراک است»، گزاره¬ی بنیادینِ متن است که یک ذهنیّت استعاری خوراک¬انگار را در آثار مولانا منتشر کرده است. سرانجام این¬که مولانا نشان می-دهد که عرفان نیز مانند کنش حسی «خوردن» فعالیت و نیازی روزانه برای هر فرد به ویژه سالکان است.

ساختار نثرهای عرفانی عاشقانه، با تأکید بر سوانح العشّاق، عبهرالعاشقین و لمعات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  مسروره مختاری   محبوبه مباشری

نثرهای عرفانی، بخش قابل توجّهی از متون منثور فارسی را تشکیل می دهند. این آثار با تمام جلالت قدری که دارند، از نظر شکل، زبان، اسلوب بیان، موضوع و محتوا، یکسان نیستند. گاه تخطّی از اصول تثبیت شده ی یک ژانر، آن چنان برجسته است که مخاطب، در صدد مطالعه یِ دوباره یِ ارزش های آن نوع ادبی می شود.؛ چرا که هنگام مطالعه، بین آثار پیشین و آثاری که پیش رو دارد، تفاوت های قابل ملاحظه ای مشاهده می کند. از سوی دیگر نظریه های ادبی معاصر پایبندی و وفاداری مطلق را به تقسیم بندی های ساده ی انواع ادبی بر نمی تابد. از جمله الهام بخش ترین مطالعات ساختارگرایان تتبّعات آن ها در تغییرات انواع ادبی است. انواع ادبی غالباً بر اساس الگوهای زبانی، میزان تأثیر بر مخاطبان، الگوهای زیباشناختی و... تقسیم بندی می شوند. پژوهش حاضر به میانجیِ درآمیختن آراء نظریه پردازان ساختارگرا (مخصوصاً مناسبات تعالی دهنده متن «ژرار ژنت» و تحلیل روایت متن «رولان بارت») و با به کار بستن روش مطالعه ی توصیفی ـ تحلیلی و کتابخانه ای، ساختار سه اثر: سوانح العشاق، عبهرالعاشقین، لمعات و برخی دیگر از آثار مشابه را به طور همزمان مورد مطالعه قرار داده و وجوه شباهت و تفاوت این آثار را با ذکر دلایل و مستندات به طور منسجم ارائه داده است. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که آثاری مانند: کشف المحجوب، الّلمع فی التّصوّف و...، گرچه مجموعه ای گرانبها از کارنامه ی درخشان نثرهای عرفانی هستند، با آثاری که مورد مطالعه قرارگرفته اند، تفاوت های آشکاری دارند. در آثار مورد تأکید، نگرش خاصِّ نویسندگان به موضوع «عشق»، تمام ساختار و محتوای آثار را تحت الشّعاع قرارداده است. این آثار، به دلیل داشتن ساختی تازه، بن مایه ای غنایی (محوریّت «عشق»، «حُسن» و«جمال»)، زبان و بیانی بدیع، استعاری، نمادین و رمزی، حضور پررنگ دو عنصر «عاطفه» و «خیال» و غالب بودن جنبه های هنری و عاطفی آثار، استفاده از منطق شعر، به کارگیری عناصر موسیقایی و زیباشناختی، امتزاج با ابیات، اشعار، آیات و احادیثِ متناسب با محتوا، تلفیق سنّت گفتار و نوشتار، و همچنین به دلیل روایی بودن و حضور کنش گرانه ی «عشق» و اختلاط با حکایت هایی متناسب با تصوّف عاشقانه، داشتن رابطه ی بینامتنی با آثار متقدّم (به اشکال صریح، غیرصریح و ضمنی در ساختار و محتوا) و...، از دیگر نثرهای عرفانی، ـ که غالباً دارای منطق نثر هستند ـ تفاوت های چشمگیری دارند. از این رو در این پژوهش، در قالب یک گونه ی ادبی مستقل، تحت عنوان: «نثرهای عرفانی عاشقانه» (غنایی) نام گرفته اند

تاثیر غزلیات شمس بر غزلیات هوشنگ ابتهاج از نظر صورت و معنا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  سمیه پورقاسمی   محبوبه مباشری

غزل مولانا در پهنه ی ادب فارسی به دلیل شیوه ی بیان متفاوت از جایگاهی ویژه برخوردار است. سبک و سیاق مولانا در نحوه ی بیان حالات درونی خویش در قالب غزل، چه از جهت صورت و زبان و چه از نظر معنا، هرچند با ساختار شکنی و هنجار گریزی همراه بوده، بدون تردید به غزلیات او تشخّص و اصالت داده است. ابداع و ابتکار در صورت و زبان غزل، اصالت مضمون، تازگی درون مایه و غنای موسیقایی، از ویژگی های برجسته ی غزل های مولاناست. در سراسر غزلیات وی، کلمات، ترکیبات، تصاویر، وزن، قافیه و همه ی اجزا، در یک مسیر گام بر می دارند؛ این هماهنگی، به غزل او، یکپارچگی و وحدت خاصّی بخشیده است. از سویی دیگر، هوشنگ ابتهاج، به عنوان یکی از مشهورترین غزل سرایان معاصر، از فضای غالب شعر دوره خود، تا حدّ زیادی فاصله گرفته و به نوعی ساختار شکنی دست زده است. غزل ابتهاج، به سمت غزل سنّتی و کلاسیک تمایل پیدا کرده، لکن در ورطه ی تقلید گرفتار نشده است. بارزترین ویژگی غزل های او کهنگی و تازگی همراه با هم هستند. ابتهاج در عرصه ی غزل، چه از جهت صورت و چه از نظر معنا، به میزانِ قابل توّجهی به شیوه ی مولانا در غزل سرایی نزدیک شده است. عناصری چون موسیقی، تشخیص، کاربردهای کهن دستوری، تکرار، واژگان ابداعی و... در سطح صورت و زبان و مضامینی چون، شادی گرایی، غلبه ی عشق بر عقل و دعوت به خاموشی در سطح فکر و اندیشه ، از تأثیرپذیری غزل او از غزلیات شمس حکایت می کند. این پژوهش با بهره گیری از روش تطبیقی ،توصیفی و تحلیلی، به مقایسه ی غزل مولانا و ابتهاج پرداخته تا ضمن ارائه ی شاخصه های سبکی غزل مولانا و بر شمردن شباهت ها و تفاوت ها، چگونگی تأثیر پذیری ابتهاج از مولانا را تبیین و تحلیل نماید.

فرهنگ دربار و اجتماعیات در تاریخ بیهقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - انتخاب کنید 1392
  محبوبه غفاری   محبوبه مباشری

فرهنگ واژة دامنه داری است که شامل موضوعاتی نظیر سنن اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می شود تا روزگار بیهقی کتب تاریخی معتبری همچون تاریخ بلعمی، تاریخ سیستان، تاریخ گردیزی و ... نوشته شد ولی هیچ کدام به دقّت و کمال اثر بیهقی نبود . از آنجا که آداب و رسوم هر ملّتی نمودار فرهنگ آن ملت است بنابراین با بررسی این آداب و رسوم از خلال متون گذشتگان می توان به آراء و اندیشه ها، رفتارها و سلیقه ها و در نتیجه آیین های اجتماعی آنان پی برد . با توجه به اینکه بیهقی به عنوان دبیر دربار غزنوی از نزدیک شاهد رخدادها و حوادث بوده است و دقّت و جزئی نگری وی از یک سو و قدرت توصیف بالای او از سوی دیگر، به نقل وقایع و مناسبات اجتماعی پرداخته است؛ بی تردید بازتاب شرایط و مقتضیات اجتماعی و فرهنگی جامعه دورة غزنویان از خلال تاریخ بیهقی قابل شناسایی است. به همین دلیل و با توجه به ویژگی های خاص موجود در این تاریخ و خصوصیات فردی بیهقی به عنوان یک مورّخ، ادیب و جزئی نگرِِ صادق و نویسنده ای توانا، این موضوع انتخاب شد تا از خلال این اثر، باورها، عقاید و خرافات و آداب و رسوم ، ارکان مشاغل دیوانی و ... که در اجتماع قرن پنجم جاری بوده و در سایر کتاب ها امکان نقل آن نبوده و یا کمتر به آن پرداخته شده است ، بازخوانی گردد.روش تحقیق در این پزوهش به صورت توصیفی و در بسیاری موارد کتابخانه ای است و با بررسی های انجام شده می توان نتیجه گرفت که تاریخ بیهقی می تواند برشی دقیق از جامعه ای باشد که نویسنده در آن زندگی می کرده است وبی تردید بازتاب فرهنگ دربار و اجتماعیات جامعه دوره غزنویان از خلال آن قابل شناسایی است.

بررسی ساختاری ده ترکیب بند عاشورایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  مریم ارسلان   محبوبه مباشری

موضوع پژوهش در این پایان نامه نقد و بررسی ساختاری ترکیب بندهای عاشورایی 10 شاعر (محتشم کاشانی، فدایی مازندرانی، وحشی بافقی، ملا عبدالرزاق لاهیجی، سروش اصفهانی، وصال شیرازی، وقار شیرازی، صباحی بیدگلی، حزین لاهیجی و عاشق اصفهانی) است. در این پایان نامه ساختار ظاهر، زبان شناسی، لغوی، بلاغی، دستوری و محتوایی ترکیب بندهای مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. این ترکیب بندها به لحاظ ساختارگرایی، موضوعی مشخص و متمرکز را بازسازی و توصیف می کنند. تمام واژه های ترکیب بندها، وزن شعر، قافیه ها، استعاره ها، تشبیهات و صنایع دیگر ادبی در خدمت برجسته کردن مفهوم محوری شعر قرار می گیرند و یک مدل و الگوی بسیار خوب و مناسب از مرثیه های سنتی و اصیل را به ما نشان می دهند.با بررسی محتوایی ترکیب بندهای مورد بحث دریافتیم که قصد هر 10 شاعر از سرودن این ترکیب بندها بیان واقعه ی شورانگیز عاشورا و اثرگذاری بر جامعه بوده است.

بررسی نماد در دیوان شاه نعمت الله ولی
thesis دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1393
  معصومه معارف وند   مهین پناهی

چکیده نماد از منظر علوم بلاغی، کلمه، عبارت یا جمله ای است که علاوه بر معنای ظاهری، طیف معنایی گسترده ای را به خواننده القا کند. نمادپردازی، بهترین شیوه برای بیان اندیشه های غامض عرفانی و انعکاس غیرمستقیم افکار و عقاید یک شاعر است. بررسی نمادهای اشعار عرفانی، هم گره گشای ابهام حاکم بر آن هاست و هم راهی برای ورود به عالم اندیشه و هنرِ شاعر. در این پژوهش، نمادهای موجود در شعر "شاه نعمت الله ولی"، عارف و صوفی مشهور قرن هشتم و نهم هجری، از سه دیدگاه عناصر شکل دهنده، میزان تأثیر و میزان ابداع بررسی شده است. از دیدگاه عناصر شکل دهنده، نمادها به دو گروه طبیعی(شامل پدیده های طبیعی، اسامی حیوانات و اعضای بدن) و انسانی (شامل عناصر جاندار و بیجان مشتق از حیات بشری) تفکیک شده که از آن میان، پدیده های طبیعی بیشترین موارد استعمال را دارند. نمادها از دیدگاه میزان تأثیر، به دو دسته ی "خُرد" و "کلان" تقسیم شده اند. اکثر خرده نمادهای موجود در اشعار او، تحت تأثیر سه کلان نماد نقطه، خط و دایره شکل می گیرند. از نظر میزان ابداع و درصد تشعشعات معنایی، نمادها به دو گروه ملتهب و خاموش، تقسیم شده اند. غالب نمادهای موجود در اشعار او، خاموش و برگرفته از تصاویر متداول در ادب عرفانی و صوفیانه است. از این منظر تنها چند نماد بدیع و تازه در کل دیوان، وجود دارد که بیشتر، متأثر از شرایط اقلیمی و محیط زندگی شاعر است. نتایج نشان می دهد که "شاه نعمت الله ولی" در عرصه ی شعر، بیشتر شاعری نمادشکن است تا نمادپرداز. در اکثر اشعارش، نمادها قربانی تحلیل ها و اشارات مستقیم معنایی می شوند. توجه بیش از حد به بُعد معنا، وجه بلاغی و تصویری نمادهای او را به شدت ضعیف کرده است.

نقد فمینیستی رمان رازهای سرزمین من اثر رضا براهنی
thesis دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1393
  پروین سلاجقه تذرجی   محبوبه مباشری

در این پایان نامه، رمان "رازهای سرزمین من" اثر رضا براهنی با گرایش نقد فمینیستی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور سعی شده تا با استفاده از مولفه های مهمی، از جمله مردسالاری، خشونت علیه زنان، شئ انگاری و تملک طلبی و ... با استناد به کتب جامعه شناسی، به نقد و بررسی این اثر، پرداخته شود. زن، در رمان "رازهای سرزمین من" ، نمودی قابل توجه یافته و به عنوان شخصیتی مستقل، صاحب اراده، آگاه و فعال به تصویر کشیده شده است . در این رمان، زنان بر خلاف کلیشه های تصویر زنان در ادبیات فارسی، زنانی فعال و غیرمنفعل هستند و نقش پررنگی در سطح جامعه ایفا می کنند. پررنگ کردن نقش سیاسی زنان در انقلاب، تأکید بر اهمیت حضور زنان و نیز اقتدار، روشن بینی و آزاداندیشی سیاسی آن ها علت دیگری که سبب نمود آشکار تحول شخصیت زن در این رمان شده است.

تحلیل ادبی نگاره های محمود فرشچیان بر دیوان حافظ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1393
  فرنگیس خانزاده   محبوبه مباشری

نگارگری ایرانی هنری برگرفته از مفاهیمی چون تعالی روح، رسیدن به عالم معنا و جاودانگی است که در سراسر دنیا به هنری با نگرشی حقیقت گرا مشهور شده است. نگارگری و نقاشی ایرانی ریشه در ادبیات کلاسیک ایران دارد. از آنجا که پشتوانه¬¬های ادبی سرشار از معنا و مفهوم است، نگارگری ایرانی نیز نسبت ذاتی با معنا پیدا کرده، زبان و فرم خود را نیز از معنا گرفته است. نگارگر ایرانی تصویرساز معانی و مفاهیمی است که از منابع غنی ادبی دریافته است. بنابراین برای دست یابی به حقیقت این معنا، نیاز به مطالعه¬¬ی پشتوانه¬¬های ادبی است. با این وصف، در تحلیل مضمون و عناصر بصری نگاره¬ها، تأثیرپذیری آنها از منبع سرشار ادبیات نادیده گرفته شده است. محمود فرشچیان، نگارگر ایرانی، در آفرینش آثار ماندگار خود به بسیاری از ویژگی¬های نقاشی و رمز پردازی¬های نهفته در آن که برگرفته از ادبیات و عرفان است، توجّه داشته است. برای درک مفاهیم و باورهای پنهانی در این نقاشی¬ها، مطالعه¬ی ادبیات فارسی به ویژه اشعار حافظ ضروری است. تحلیل ادبی نگاره¬های فرشچیان بر دیوان حافظ، قابلیت¬های تصویری متن ادبی را آشکار می¬نماید. از سوی دیگر، بررسی منابع سرشار ادبی به ویژه دیوان حافظ در این پژوهش، به درک معنای اصیل نگاره¬ها کمک شایانی می¬کند. شیوه¬ی کار در این پایان نامه توصیفی – تحلیلی است. از طریق جمع آوری داده¬ها و انطباق تصویری و معنایی نگاره با متن، میزان اثر پذیری نگاره از متن بررسی شده است. هدف اصلی این پژوهش نگاهی تحلیلی- ادبی به نگاره¬های محمود فرشچیان است.

نقد روان شناختی دو رمان از بلقیس سلیمانی "به هادس خوش آمدید" و "بازی آخر بانو"
thesis دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1393
  صدیقه پهلوانی قمی   محبوبه مباشری

علم روان کاوی، با شناخت ضمیر ناخودآگاه و کشف سطوح مختلف شخصیت انسان، توانسته است ساحت های پنهان روان را تحلیل کند. نقد روان کاوانه با کمک این علم تلاش می کند تا با بررسی پیوندهای میان ادبیات و روان انسان، تحلیلی روان شناختی از آثار ادبی ارائه دهد. در این میان به نظر می رسد که دو اثر بلقیس سلیمانی یعنی به هادس خوش آمدید و بازی آخر بانو قابلیت نقد روان شناختی دارند. این پژوهش به شیوه ی کتابخانه ای با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، قصد دارد با رویکردی از نظریات فروید و یونگ دو اثر فوق را بررسی کند تا انواع ساز و کارهای دفاعی، تحلیل روان شناختی رویا، انواع عقده و کهن الگوها را مورد نقد قرار دهد. با توجه به بررسی یافته های پژوهش پیش رو در رمان به هادس خوش آمدید، انواع مکانیسم های دفاعی مانند «سرکوبی»، «دلیل تراشی» و «فرافکنی» و تأثیر عقده ی الکترا به چشم می خورد و در رمان بازی آخر بانو انواع سازوکارهای دفاعی و تأثیر عقده ی حقارت برجسته است.علاوه بر این در دو اثر نام برده اشاره هایی درخور توجه به انواع کهن الگوهای جمعی بشر شده است.

تحلیل و نقد ساختاری و محتوایی پنج رمان دفاع مقدس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1386
  گلناز زارع   محبوبه مباشری

چکیده ندارد.

بررسی مقایسه ای آثار نویسندگان جنوب ایران (صادق چوبک، احمد محمود، زویا پیرزاد) از دیدگاه نقد جامعه شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1385
  عطیه یگانه   نسرین فقیه ملک مرزبان

چکیده ندارد.

بررسی سبک شناختی آثار منثور مولوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1386
  فاطمه اصل سلیمانی   نسرین فقیه ملک مرزبان

چکیده ندارد.

بررسی بازتاب عناصر بومی شناختی در 5 مجموعه ی برجسته ی داستانی 5 اقلیم (سالهای 57-40)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1386
  نسرین خواستار   محبوبه مباشری

چکیده ندارد.

تحلیل و نقد ساختاری رمان های مصطفی مستور با تکیه بر داستان های کوتاه وی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1387
  عاطفه سروش نژاد   محبوبه مباشری

چکیده ندارد.

بررسی سیمای حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) در شعر بیست شاعر پس از انقلاب اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1387
  اعظم ذبیحی هدک   محبوبه مباشری

چکیده ندارد.

نقد اجتماعی کتاب های روشنان و هراس از جمال میرصادقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1387
  الهه پلوئی   محبوبه مباشری

ورود ماشین چاپ به ایران (1227 هـ. ش ) و آشنایی ایرانیان با ادبیات اروپاـ از جمله ادبیات رئالیستی ـ و بعد از آن انقلاب مشروطه ، زمینه را برای خلق داستان هایی با مضامین اجتماعی مهّیا کرده و به مرورزمان گرایش به خلق اینگونه رمان ها رواج بسیاری یافت به گونه ای که بعد از سال 1340 هـ .ش با نویسندگان اجتماع نگار مواجه هستیم که در آثار خود شرایط اجتماعی روزگار خود را به تصویر می کشند . از جمله این نویسندگان ، جمال میرصادقی است . او در آثار خود ، بیش تر به زندگی عادّی افراد توجّه کرده و حوادث عادّی و معمولی و گفت و گوی افراد با یکدیگر را بیان می کند و از طریق آن ، آداب و رسوم ، فرهنگ ،اعتقادات مذهبی و خرافی ، ترانه های کودکانه، ضرب المثل و حتّی بینش های نشأت گرفته از مباحث اساطیری را که در لایه های ضمیر ناخودآگاه افراد رسوخ کرده و به شکل های گوناگون در زندگی افراد نمود پیدا می کند، به تصویر می کشد . در آثار او ، اختلاف نسل ها و جایگاه افراد در جامعه و خانواده و از سویی شرایط اقتصادی و فرهنگی آن ها ، در لابه لای داستان ها مطرح می شود . همچنین شرایط سیاسی حاکم بر جامعه را در دایره بسیار محدودی مطرح می کند. او در آثار خود ، بیش تر زندگی قشر کارمند و فرهنگی و ضعیف جامعه را با مشکلات و معضلات حاکم بر آن بیان می کند . او در ترسیم زندگی افراد گویی بخشی از جنبه های سطحی و ظاهری و یا بخشی از اتفاقات عادّی و پیش پا افتاده زندگی آن ها را برش زده و در قالب داستان کوتاه ریخته و در معرض دید خوانندگان قرار می دهد. به همین جهت آثار او از از جهت اجتماعی قابل نقد و بررسی می باشد.

ساختارگرایی در دیوان فدایی مازندرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1388
  مریم کاظمی   حسین فقیهی

موضوع مورد پژوهش در این رساله نقد و بررسی دیوان فدایی مازندرانی است که براساس مبانی نظریه نقد نوین ساختارگرایی می باشد. این منظومه مقتل و درحدود 4029 بیت است به دلیل ویژگی نوع اثر (مذهبی – دینی ) دورویکرد، موسیقیایی و محتوایی در این مجموعه مورد بررسی قرارگرفته است. - بحث موسیقیایی (اعم از موسیقی بیرونی – کناره – درونی ) وانواع دیگر از توازنهای (آوایی– واژگانی) ، موسیقی معنوی (صنایع حاصل از تناظر یا تقابل معنایی )وبررسی زبان شناختی واژگانی ودستوری از مسایلی است که در این اثر به آن پرداخته شده است . 2- در این فصل به ویژگی محتوایی آن توجه شده است .