نام پژوهشگر: پروین رفیعی نیا

طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی در دانشجویان دارای تصویر بدنی مختل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان 1389
  سیده مریم بطحایی جوارشک   پروین رفیعی نیا

طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی از آن دسته مفاهیمی هستند که نوع نگرش افراد را نسبت به خود و جهان پیرامونشان تحت تأثیر قرار می دهند و هر دو نیز به نوعی ریشه در تجارب و تعاملات سال های نخستین کودک با والدین، همتاها و دنیای اطرافش دارند (پلتز و دیگران، 2002؛ ماسون و دیگران، 2005؛ به نقل از یانگ، 1384). به اعتقاد لنگتون و مارشال (2001؛ به نقل از حقیقت منش، 1386) ساختارهای شناختی آرایش و معماری خاصی از دانش ذخیره شده اند که توسط افراد پردازش می شوند، عمده ترین مواردی که می توان از آنها در این حوزه یاد کرد عبارتند از: نمونه های نخستین ، قالب های فکری ، متن های نمایشنامه و طرحواره ها، ساختارهای شناختی از طریق نقشی که در دریافت، پردازش اطلاعات و برانگیختن حالات هیجانی و واکنش های رفتاری دارند، می توانند با مشکلات متعدد شناختی، عاطفی و رفتاری ارتباط داشته باشند. طرحواره ها از دید یانگ (1384)، عبارتند از: "باورهای عمیق و مستحکم فرد در مورد خود و جهان که حاصل آموزه های سال های نخستین زندگی اند" آن دسته از طرحواره هایی که شکل گیری مشکلات روان شناختی را به دنبال دارند، طرحواره های ناسازگار اولیه نامیده می شوند. تحقیقات متعددی نشان می دهد که این ساختارهای شناختی یا طرحواره های ناسازگار در شکل دهی و رشد طیف وسیعی از مشکلات همچون اختلالات شخصیت، افسردگی های مزمن، اختلالات اضطرابی و... دخیل اند (یانگ، 1384). سبک های دلبستگی مفهوم دیگری است که در نظریه دلبستگی جان بالبی (1980) به آن به عنوان تعیین کننده نوع روابط شخص با دیگران و به خصوص" دیگران مهم" اشاره شده است. این سبک ها مجموعه قواعد عاطفی، شناختی و راهبردهایی را مشخص می کنند که هدایت کننده واکنش های هیجانی افراد در جریان روابط بین فردی می باشند و به طور کلی به دو نوع ایمن و ناایمن تقسیم می شوند (بالبی،1980؛ به نقل از بشارت، 1384). آنچه نقش کلیدی را در تعیین نوع سبک دلبستگی افراد بازی می کند نوع رفتار مراقبان اولیه و تجاربی است که کودک در تعامل با آنان کسب می کند تا آن جایی که بالبی معتقد است ماهیت روابط صمیمانه اولیه مادرـ نوزاد، ماهیت روابط صمیمانه یک فرد را در طول زندگی اش تعیین می کند (دیویس ،2004). الگوهای جدیدی که از دلبستگی به خصوص در سطح بزرگسالی مطرح شده اند، معتقدند کیفیت این روابط اولیه دو نوع از الگوها یا مدل های ذهنی را رشد می دهد، مدل اول که الگوی ذهنی فرد در مورد خودش را شامل می شود، نشان می دهد که او تا چه میزان خود را شایسته و لایق دریافت محبت، مراقبت، توجه و پذیرش دیگران می داند و معتقد است اساساً انسانی ارزشمند و دوست داشتنی است. مدل دوم الگوی ذهنی افراد در مورد دیگران را دربرمی گیرد. محتوای این الگو به این مطلب اشاره دارد که دیگران تا چه اندازه در هنگام نیاز و فشار روانی در دسترس، پاسخگو و آرامش بخش اند(دیویس،2004). این الگوها که از آنها تحت عنوان ابعاد دلبستگی (بعد اضطراب و بعد اجتناب ) یاد می شود، مبنای بسیاری از تحقیقات صورت گرفته در حوزه دلبستگی، به خصوص هنگامی که جامعه مورد بررسی یک جامعه بالینی است را شکل داده اند. مطالعات صورت گرفته در این حوزه نشان می دهند سبک دلبستگی ایمن که باز نماینده الگوهای ذهنی مثبت در مورد خود و دیگرانند با سلامت روانی و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی) که بیانگر الگوهای ذهنی منفی در مورد خود، دیگران و یا هر دو هستند با طیف وسیعی از مشکلات رفتاری و روان شناختی ارتباط دارند (دیویس،2004؛ ماسون و دیگران، 2005؛ به نقل از بشارت، 1385). در خلال زندگی، افراد در هر سنی روی ابعاد خاص و متفاوتی از وجود خود سرمایه گذاری کرده و بر مبنای میزان اهمیتی که برای این ابعاد قایل می شوند، ارزیابی دیگران را نیز در این جنبه ها مهم تلقی می کنند. یکی از جنبه های مهم شکل دهنده هویت و عزت نفس افراد، ظاهر جسمانی و تصویر بدنی است (پوپ و همکاران، 1383). تصویر بدنی تصویر شخصی فرد از بدنش است که عواطف را نیز در برمی گیرد. گاهی به تصویر بدنی به عنوان درک خود اشاره می شود. مطالعات تحقیقی بسیاری وجود ارتباط مثبت بین خودپنداره و تصویر بدنی را ثابت کرده اند. این ارتباط و پیوند به نظر می رسد که هم در جامعه آمریکایی و هم سایر فرهنگ ها وجود داشته باشد. تصویر بدنی می تواند مجموعه ای از نگرش هایی خود آگاه فرد نسبت به بدنش باشد، که شامل دریافت های حال و گذشته و احساساتی در مورد اندازه، عملکرد، ظاهر و توانایی های بالقوه می شود (برمادز و همکاران، 1998). کش و پروزینسکی (2004) نیز تصور از بدن را به عنوان یک دیدگاه نگرشی در هر فرد می دانند که به بدن آن فرد مربوط می شود، این دیدگاه شامل بخش های ارزیابی، شناختی و رفتاری می باشد. این تعاریف نشان می دهد سال های اولیه زندگی و روابط والدین با کودک در شکل گیری احساسات و اعتقادات او از خودش تأثیرگذار است زیرا که تمام ابعاد رشد فیزیکی، روانی و اجتماعی کودکان به یکدیگر وابسته است و نمی توان تصویر بدنی را از این حیطه جدا دانست. تصویر بدن شامل حس درونی کودک در مورد خودش است، این احساس درونی از بدو تولد شروع شده و روش های تربیتی اعمال شده بر کودک تاثیر بسزایی دارند. در کودکانی که ارتباط گرم و امنی با دیگران و محیط شان دارند تصویر بدنی مناسب تری شکل می گیرد. در سال های بعدی تصویر بدنی مثبت وابسته به تجارب جابه جایی، تحرک و کنترل بدن در محیط است. وقتی که فرد تجربه ارزیابی منفی یا مسخره شدن توسط دیگران داشته باشد، یک تصویر بدنی منفی در او شکل می گیرد که همانند یک طرحواره عمل می کند. رویدادهای برانگیزاننده خاص مانند موقعیت هایی که فرد مجبور است بدن خود را در معرض دید دیگران قرار دهد، این گونه طرحواره ها را فعال می سازد. این مسأله به نوبه خود سبب مراقبت مفرط، تفسیر منفی رفتار دیگران، رفتار اجتنابی، تلاش برای پوشانیدن و مخفی کردن بدن خود، اطمینان جویی و اعمال جبرانی می شود. این گونه رفتارها زمینه ایجاد تجارب شناختی و عاطفی منفی درباره بدشکلی بدن و نگرانی در این مورد را فراهم می کند. این مسأله سبب تداوم و وخیم تر شدن نگرانی شده و شرایط شکل گیری اختلال روانی را فراهم می آورد و در نتیجه تاثیرات نامطلوبی بر جنبه های مختلف زندگی فرد می گذارد (محمدی،1386). شناخت آن دسته از عوامل زمینه سازی که به درک بهتر تصویر بدنی افراد منجر می شود اهمیت بسزایی در کاهش تصویر بدنی مختل دارد، شناخت این عوامل از دو جهت حایز اهمیت است: درمان تصویر بدنی مختل و پیشگیری از آن، شناسایی ساختارهای شناختی زیربنایی نظام باورهای این گروه می تواند گامی موثر در جهت موفقیت هر چه بیشتر رویکردهای شناختی- رفتاری در درمان تصویر بدنی مختل و کاربرد مدل های درمان شناختی نوین همچون درمان مبتنی بر طرحواره در این حوزه باشد.با توجه به اینکه در این زمینه مطالعات اندکی انجام شده است وهمانگونه که پیشینه پژوهش های انجام شده نشان می دهد،اغلب مطالعات ،تنها آثار یکی از متغیرهای طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی را بر تصویر بدنی بررسی نموده اند و هیچ کدام اثر این متغیرها را باهم بر تصویر بدنی بررسی نکرده اند.گرچه درباره اثر فرآیند های شناختی و سبک های دلبستگی بر اختلالات خوردن و نارضایتی از تصویر بدنی مطالعاتی صورت گرفته است (اوانس و ورتیم ،1998؛وندروال و تیلن،2000؛ پلتز و همکاران،2002؛ ملنیک،2004؛ هیلبرت و کافیر،2004؛ورپلانکن و ولزویک،2008؛ پری و سیلورا،2008 ؛لان چنج و مالینکرودت،2009؛ لدوکس و همکاران،2010؛ وودبارکالو و همکاران،2010)در نتایج آنها ناهمسوهایی به چشم می خورد. بنابراین در این پژوهش بررسی می شود که آیا بین طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی دانشجویان دارای تصویر بدنی مختل با دانشجویان بهنجار تفاوتی وجود دارد یا خیر؟ پژوهش حاضر مبتنی بر روش تحقیق توصیفی است. این روش دربرگیرنده مجموعه روش هایی می باشد که هدف از آنها توصیف شرایط یا پدیده های مورد بررسی است. روش علّی ـ مقایسه ای یا روش پس رویدادی یکی از انواع روش های توصیفی است. این روش در تحقیقاتی مورد استفاده قرار می گیرد که پژوهشگر قصد دارد با توجه به متغیرهای وابسته به بررسی علل احتمالی وقوع آن بپردازد. به عبارتی هدف از این روش تحقیق یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری از طریق مقایسه رفتار مورد مطالعه آن دسته از آزمودنی هایی که واجد آن هستند با آزمودنی هایی که این رفتار در آنها مشاهده نمی شود است (دلاور، 1384؛ سرمد و دیگران، 1381). روش علّی ـ مقایسه ای از این جهت پس رویدادی نیز خوانده می شود که در آن علت و معلول پس از وقوع مورد بررسی قرار می گیرند و از این رو، این روش گذشته نگر بوده و تلاش دارد تا با توجه به معلول به علل احتمالی وقوع آن بپردازد (دلاور، 1384). مطالعه حاضر در پی تبیین شکل گیری تصویر بدنی مختل از طریق بررسی الگوهای طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی دانشجویان دارای تصویر بدنی مختل و مقایسه آن با دانشجویان دارای تصویر بدنی بهنجار است. از آن جایی که رشد و شکل گیری این مولفه ها مربوط به گذشته است و در طول دوران کودکی افراد اتفاق افتاده و امکان دستکاری آنها به منظور کنترل اثرشان وجود ندارد این پژوهش از روش تحقیق علّی ـ مقایسه ای سود می برد. در این پژوهش دو گروه دانشجویان دارای تصویر بدنی مختل و بهنجار با هم مقایسه می شوند. جامعه آماری پژوهش مورد نظر را کلیه 8000 دانشجوی زن دانشگاه فردوسی مشهد که در سال تحصیلی 90-1388 مشغول به تحصیل هستند، تشکیل می دهند که از این میان یک گروه 197 نفری از دانشجویان دختر به طور تصادفی انتخاب گردید،میانگین و انحراف استاندارد اولیه به ترتیب برابر با63/37 و 69/13 به دست آمد؛ سپس از این گروه 80 نفر بر اساس تعاریف عملیاتی تصویر بدنی به عنوان نمونه نهایی که 40 نفر آنها دارای تصویر بدنی مختل بودند و 40 نفر دارای تصویر بدنی بهنجار بودند، انتخاب شدند. در مجموع تعداد 80 نفر نمونه این پژوهش را تشکیل می دهند. اندازه نمونه در روش های علّی ـ مقایسه ای حداقل 15 نفر برای هر گروه توصیه شده است ولی از آنجایی که هرچه حجم نمونه بزرگتر باشد، شاخص های آماری محاسبه شده برآورد دقیق تری را از پارامترهای جامعه به دست می دهند (دلاور، 1384)، حجم نمونه مورد بررسی برای این مطالعه در هر گروه 40 نفر انتخاب شد. نمونه گیری در این پژوهش در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام گرفت در این روش هریک از افراد جامعه، برای انتخاب شدن در نمونه دارای شانس برابر و مستقلی هستند (دلاور، 1384). به این صورت که اگر حجم افراد جامعه را n و حجم نمونه را n فرض کنیم، احتمال انتخاب هریک از افراد جامعه در نمونه n/n است (سرمد و دیگران، 1381).سپس در مرحله دوم از روش نمونه گیری هدفمند از نوع کرانه ای برای انتخاب نمونه نهایی استفاده شد. (گال و بورگ،382 1). نمونه دانشجویان دارای تصویر بدنی مختل براساس متغیرهای سن، جنس، تحصیلات و شاخص توده بدنی (bmi) با نمونه دانشجویان دارای تصویر بدنی بهنجار هم تراز شدند. هدف از هم تراز کردن یا جور کردن، کنترل اثر این متغیرها از طریق ثابت نگه داشتن آنهاست (دلاور، 1384؛ سرمد و دیگران، 1381). در روش جور کردن اگر برای هر عضو همتایی یافت نشد و یا آن عضو به هر دلیل کنار رفت، عضو دیگر آن زوج نیز کنار گذاشته می شود. در این پژوهش بر اساس میانگین و انحراف استاندارد به دست آمده از نمونه 197 نفری و تعاریف عملیاتی برای نمونه گیری نهایی در ابتدا نمونه دانشجویان دارای تصویر بدنی مختل از این تعداد انتخاب گردید،سپس از تعداد باقی مانده نمونه دانشجویان بهنجار بر حسب تعاریف عملیاتی انتخاب و با نمونه دانشجویان دارای تصویر بدنی مختل جور گشت.تا حد امکان تلاش گردید تا هردوگروه با همدیگر هم تراز گردند؛ در نهایت از آزمون های t مستقل، برای عدم تفاوت معنادار بین گروه ها برای شاخص های قد،وزن،سن و تحصیلات استفاده گردید که نشان داد بین دوگروه از لحاظ این متغیرها تفاوت معنادار وجود ندارد ، همچنین برای هم تراز کردن دو گروه از لحاظ شاخص bmi ، از شاخص مطلوب bmiکه بین 5/18 تا 9/25 در طبقه بندی ها ذکر شده است استفاده گردید. دراین پژوهش از سه پرسشنامه به منظور سنجش طرح واره های ناسازگار اولیه، سبک های دلبستگی و تصویر بدنی استفاده شدابتدا به توصیف شاخص های آماری داده های حاصل از اجرای پرسشنامه (میانگین، انحراف استاندارد و ...) پرداخته شده و سپس مفروضات مطرح شده مورد آزمون قرار گرفته است . در سطح استنباطی از t-test یک متغیره و چند متغیره برای مقایسه متغیرهای وابسته دو گروه بهنجار و مختل استفاده شده است. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند همانطور که فرض شده بود، دانشجویان دارای تصویربدنی مختل در مقایسه با دانشجویان دارای تصویر بدنی بهنجار دارای میزان بیشتری از طرح واره های ناسازگار اولیه هستند. این اختلاف بیش از همه در طرح واره های ناسازگار اولیه معیارهای سرسختانه، محرومیت هیجانی، استحقاق، خود تحول نیافته/ گرفتار و بی اعتمادی به چشم می خورد. نتایج به دست آمده با نتایج پژوهش های مختلفی در زمینه تصویر بدنی مختل همسو می باشد. به طور مثال، پژوهش های والر (2000)،هیلبرت وکافیر(2004)، لئونگ (2007)،ورپلانکن و ولزویک(2008) و وودبارکالو و همکاران (2010) نشان داد زنان مبتلا به بی اشتهایی و پراشتهایی روانی در مقایسه با زنان گروه شاهد، طرح واره های ناسازگارتری درباره خود، دنیا و دیگران دارند.همچنین این مطالعات نشان می دهد تفکرات منفی و عادات فکری غلط یکی از عوامل مهم در پدید آمدن تصویر بدنی مختل و نارضایتی از تصویر بدنی است. طبق نتایج به دست آمده، دانشجویان دارای تصویر بدنی مختل در مقایسه با دانشجویان بهنجار میزان کمتری از بعد دلبستگی ایمن (نزدیک بودن) را تجربه می کنند. همان طور که در بخش چهارم نیز مشاهده شد، دانشجویان دارای تصویربدنی مختل در مقایسه با دانشجویان بهنجار میانگین نمرات کمتری رادر بعد دلبستگی ایمن (نزدیک بودن) به دست آورده اند. به این ترتیب این فرضیه مورد تأیید قرار می گیرد. دراین راستا، تعداد قابل ملاحظه ای از مطالعات مربوط به نوجوانان و بزرگسالان، حاکی از رابطه بین شیوه فرزندپروری والدین و اختلالات خوردن و یا نگرانی هایی در مورد تصویر بدنی است (تاسکا و همکاران (2009).به طور خاص شواهدی وجود دارد که نشان می دهد،سبک دلبستگی ناایمن با اضطراب و اختلالات بدنی ،اعتماد به نفی پایین ، تنهایی و گوشه گیری اجتماعی همراه است (اُرزلک ( 2004)، پلتز و همکاران (2002) براون ( 2001). دانشجویان دارای تصویر بدنی مختل در مقایسه با دانشجویان بهنجار میزان بیشتری از بعد دلبستگی اضطرابی (دوسوگرا) را تجربه می کنند و این اختلاف از لحاظ آماری معنادار است. این یافته ها، با یافته های پژوهش مورای و همکاران (2010) نیز همسو است. آنان نشان دادند استرس و سبک دلبستگی اضطرابی نقش عمده ای در شکل گیری تصویر بدنی مختل بازی می کند. علاوه بر این تحقیقات آنان نشان داد زنان دو برابر بیشتر نسبت به مردان از تصویر بدنی خویش ناراضی بوده اند و سطوح استرس و اضطراب بالاتری داشته اند. نتایج به دست آمده حاکی ار آن است، دانشجویان دارای تصویر بدنی مختل در مقایسه با دانشجویان بهنجار میزان کمتری از بعد دلبستگی وابستگی (عدم اجتناب) را تجربه می کنند. این نتیجه مشابه نتایج به دست آمده توسط گرین وود و پتروموناکو (2004) بود که نشان دادند، زنانی که دارای سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی بوده اند تمایل بیشتری به لاغر بودن داشته اند و علاوه بر این به میزان بیشتری معیارهای جذابیت جسمانی ارائه شده توسط رسانه ها را درونی می کردند

رابطه ی حافظه آینده نگر و گذشته نگر با میزان وسواس وارسی و نقش میانجی اضطراب و افسردگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان 1389
  فاطمه سادات قربانی نیا   پروین رفیعی نیا

چکیده : هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عملکرد حافظه ی آینده نگرعینی و ذهنی و حافظه ی گذشته نگر با میزان وسواس وارسی و بررسی نقش میانجی اضطراب و افسردگی در رابطه ی بین عملکرد حافظه ی آینده نگر و میزان وسواس وارسی بود. بدین منظور 100 نفر از دانشجویان دانشگاه کاشان(60 نفر دختر و 40 پسر) به طور تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. این افراد به صورت فردی تحت بررسی قرار گرفتند. آزمودنی ها به مقیاس پادوآ(ساناویو،1988)، مقیاس حافظه ی آینده نگر(هانون و همکاران،1995)، مقیاس حافظه ی آینده نگر و گذشته نگر(اسمیت و همکاران،2000) و مقیاس (لووی بند،1995) پاسخ دادند و تکالیف اشاره به زمان حافظه ی آینده نگر عینی و تکالیف اشاره به رویداد حافظه ی آینده نگر عینی را نیز انجام دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل های رگرسیون تک متغیری، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که نقص حافظه ی آینده نگر و گذشته نگر با میزان وسواس وارسی رابطه ی مستقیم معناداری دارد و اضطراب و افسردگی در رابطه ی بین نقص حافظه ی آینده نگر و میزان وسواس وارسی، نقش میانجی ایفا نمی کند و همچنین نتایج نشان دادند که نقص در عملکرد تکالیف اشاره به رویداد حافظه ی آینده نگر با میزان وسواس وارسی رابطه ی معناداری دارد اما بین نقص در عملکرد تکالیف اشاره به زمان حافظه ی آینده نگر و میزان وسواس وارسی رابطه ی معناداری یافت نشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد، یکی از حوزه هایی که وارسی کنندگان وسواسی در آن نقص دارند و باعث ادامه یافتن رفتارهای وارسی می شود نقص حافظه ی آینده نگر و گذشته نگر وارسی کنندگان است و این یافته چشم انداز های نوینی را در رابطه با درمان وسواس وارسی ارائه می دهد. واژه های کلیدی: حافظه ی آینده نگر ذهنی و عینی، حافظه ی گذشته نگر، وسواس وارسی، اضطراب، افسردگی

اثر بخشی رابطه درمانی والد - کودک بر استرس و پذیرش والدینی و اختلال کمبود توجه / بیش فعّالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان 1389
  معصومه بدیهی   پروین رفیعی نیا

در پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی رابطه درمانی بر استرس و پذیرش والدینی و علائم اختلال کمبود توجه/ بیش فعّالی کودکان پرداخته شد. بدین منظور از بین کلیه ی کودکان مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 40 نفر از این کودکان انتخاب شدند. والدین به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند، در ابتدا کودکان پس از مصاحبه بالینی طبق dsm-iv-tr به عنوان کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه / بیش فعّالی انتخاب شدند. اعضای گروه آزمایش در 10 جلسه ی 120 دقیقه ای با اصول اساسی رابطه درمانی و چگونگی بازی با کودکان آشنا شدند، اما گروه کنترل درمان خاصی را دریافت نکردند و تنها در لیست انتظار قرار گرفتند. آزمودنی های دو گروه، همزمان در سه موقعیت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، مقیاس پذیرش والدینی پورتر ( ppas؛ پورتر، 1954)، شاخص استرس والدین ( psi؛ آبیدین، 1990) و پرسشنامه علائم مرضی کودکانcsi-iv) ؛ اسپیرافکن،1984) را پاسخ دادند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون مقایسه های جفتی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که رابطه درمانی منجر به کاهش علائم اختلال کمبود توجه/ بیش فعّالی کودکان می شود، همچنین این درمان بر استرس والدین تأثیر داشته ولی تأثیر از لحاظ آماری معنادار نبوده است ودر آخر پذیرش والدین پس از اتمام دوره ی درمان به شکل معناداری افزایش یافت. بنابراین این پژوهش شیوه ی درمانی جدیدی را برای اختلال کمبود توجه/ بیش فعّالی ، مورد بررسی قرار داده است. واژه های کلیدی: رابطه درمانی والد-کودک، اختلال کمبود توجه/بیش فعّالی، استرس والدینی و پذیرش والدینی.

رابطه خودپنداره تحصیلی و انگیزش پیشرفت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پایه دوم متوسطه منطقه 18 تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان 1389
  الهه سابوته   معصومه خسروی

چکیده مطابق نظریه یادگیری آموزشگاهی بلوم، موفقیت و تایید و یا شکست و عدم تایید در تعدای از تکالیف یادگیری در مدتی نسبتا طولانی به نگرشی کلی درباره آموزشگاه و یادگیری آموزشگاهی می انجامد. در همین راستا این پژوهش با هدف پرداختن به تاثیر نقش پیش بینی کنندگی انگیزش پیشرفت و خودپنداره تحصیلی در ارتباط با پیشرفت تحصیلی، انجام گرفت. این پژوهش، به روش همبستگی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر منطقه 18 شهر تهران که در پایه دوم دبیرستان تحصیل می کنند می باشد. نمونه پژوهش به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند و شامل 368 نفر دانش آموز دختر که در پایه دوم دبیرستان تحصیل می کردند بود. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهشی، از همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون تک متغیری و چند متغیری استفاده گردید. با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، انگیزش پیشرفت 10 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین می کند و خودپنداره تحصیلی 21 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین می نماید. در نهایت به نظر می رسد که خودپنداره تحصیلی و انگیزش پیشرفت نقش مهمی در پیشرفت تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایفا می کنند. واژگان کلیدی: خودپنداره تحصیلی، انگیزش پیشرفت، پیشرفت تحصیلی.

تاثیر عدالت ادراک شده و هنجار سازمانی بر رفتارهای فرانقشی با توجه به ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی و توافق جویی در کارکنان یک شرکت صنعتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  پرویز صباحی   ابوالقاسم نوری

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عدالت ادراک شده و هنجار سازمانی با توجه به ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی و توافق جویی بر رفتارهای فرانقشی اجرا شد. به این منظور تعداد 240 نفر از کارکنان مرد شرکت عقاب افشان به صورت تصادفی ساده انتخاب و در گروه های آزمایشی گمارده شدند. به منظور دستکاری عدالت و هنجار سازمانی از متن های کوتاهی که توسط هالند (2002) تهیه و تنظیم شده بود استفاده شد. برای سنجش ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی و توافق جویی از مخزن بین المللی پرسشنامه شخصیت (گلدبرگ، 1992) و برای رفتارهای فرانقشی از فهرست وارسی رفتار ضد تولید (اسپکتور و همکاران، 2006) و فهرست وارسی رفتار مدنی سازمانی (اسپکتور، باوئر و فاکس، 2010)، استفاده شد. برای تحلیل داده-ها آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که وقتی عدالت در سطح سازمان دستکاری شد با کنترل اثر توافق جویی، تنها اثر هنجار تأیید بر رفتارهای ضد تولید معطوف به سازمان و رفتارهای ضد تولید معطوف به افراد معنادار می گردد. با کنترل اثر وظیفه شناسی و دستکاری عدالت در سطح سازمان، اثر عدالت (بر رفتار ضد تولید معطوف به سازمان) و هنجار (بر رفتار ضد تولید معطوف به سازمان) معنادار شد. در رابطه با رفتار مدنی سازمانی نیز در حالتی که توافق جویی کنترل و عدالت در سطح سازمان دستکاری شد، اثر عدالت (بر رفتارهای مدنی معطوف به سازمان و معطوف به افراد)، هنجار (بر رفتارهای مدنی معطوف به سازمان)، وظیفه شناسی (بر رفتارهای مدنی معطوف به سازمان و معطوف به افراد)، و اثر تعاملی عدالت و هنجار تأیید (بر رفتارهای مدنی معطوف به سازمان) معنادار بود. همچنین در موقعیتی که توافق جویی کنترل شده و عدالت در سطح بین فردی مورد دستکاری قرار گرفت، تنها اثر عدالت (بر رفتارهای مدنی معطوف به سازمان) معنادار بود. همچنین در رابطه با رفتارهای مدنی سازمانی در موقعیتی که وظیفه شناسی کنترل شده و عدالت در سطح سازمان دستکاری گردید، اثر عدالت (بر رفتارهای مدنی معطوف به سازمان و معطوف به افراد)، هنجار (بر رفتارهای مدنی معطوف به سازمان)، و توافق جویی (بر رفتارهای مدنی معطوف به سازمان و معطوف به افراد) معنادار بود. با کنترل وظیفه شناسی و دستکاری عدالت در سطح بین فردی، تنها اثر عدالت (بر رفتارهای مدنی معطوف به سازمان) معنادار شد. یافته های حاصل از پژوهش حاضر با الگوها و نظریه های ارائه شده در رابطه با رفتارهای فرانقشی همخوان بوده و نقش عدالت ادراک شده، هنجار سازمانی و ویژگی های شخصیتی وظیفه شناسی و توافق جویی را در رفتارهای فرانقشی نشان می دهد. واژگان کلیدی: عدالت ادراک شده، هنجار سازمانی، رفتار فرانقشی، وظیفه شناسی و توافق جویی.

اثربخشی درمان فراشناختی بر اضطراب، فرانگرانی و باورهای فراشناختی بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان 1390
  سمیه شفیعی سنگ آتش   پروین رفیعی نیا

مدل فراشناختی اختلال اضطراب فراگیر با فرایند شناختی که با نگرانی آسیب شناختی خصوصاً نقش باورهای مثبت و منفی درباره نگرانی مرتبط است توسعه پیدا کرد. در پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر اختلال اضطراب فراگیر پرداخته شد. این مطالعه شبه آزمایشی با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. از میان همه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر که به کلینیک روان شناسی در شهرستان مشهد مراجعه کرده بودند، 20 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان با استفاده از مصاحبه ساختار یافته بالینی (scid) و بر اساس اختلال های محور یک انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه تحت درمان فراشناختی ولز قرار گرفتند و در این مدت بر گروه گواه هیچ گونه مداخله درمانی انجام نگرفت. پرسشنامه اضطراب بک (bai)، پرسشنامه فراشناخت (mcq-30) و پرسشنامه فرانگرانی (mwq) به عنوان ابزار ارزشیابی در پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که میانگین اضطراب، فرانگرانی و مولفه های باورهای فراشناختی در مداخله درمانی فراشناختی در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کرده است. یافته های این پژوهش با نتایج سایر پژوهش ها در این حیطه همخوانی داشته و نشان دهنده اثربخش بودن درمان فراشناختی بر اختلال اضطراب فراگیر بود.

مقایسه عملکرد اجرایی در افراد با اختلال شخصیت ضداجتماعی و افراد سالم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  سمیرا زحمت بر   پروین رفیعی نیا

چکیده ندارد.

اثربخشی هنردرمانی گروهی بیانگر بر خودپنداره، خودکارآمدی تعاملی و تمایل به کنترل کودکان دختر مقیم مراکز شبه خانواده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  شیوا زارع زاده خیبری   پروین رفیعی نیا

ا

اثر بخشی واقعیت درمانی برسازگاری و رضایت زناشویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  محبوبه قربانیان فهندری   پروین رفیعی نیا

هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی واقعیت درمانی گروهی بر رضایت و سازگاری زناشویی زنان متاهل بود. روش پژوهش: این پژوهش شبه آزمایشی بر روی 24 زن (متشکل از 12 نفر گروه کنترل و 12 نفر گروه آزمایش) که به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند، انجام گرفت. گروه آزمایش در 8 جلسه واقعیت درمانیگروهی شرکت نمودند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که واقعیت درمانیگروهی ، سازگاری زناشویی و رضایت زناشویی گروه آزمایش را نسبت به قبل از درمانگری و نسبت به گروه گواه افزایش داده است. نتیجه گیری: واقعیت درمانی گروهی می تواند بر سازگاری زناشویی و رضایت زناشویی زنان موثر باشد.

مقایسه نظریه ذهن در بیماران مبتلابه اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی با افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  لیلا زراعتکار   محممود نجفی

نظریه ذهن توانایی قضاوت درباره ی حالت های ذهنی خود و دیگران است که در عملکردهای اجتماعی و رفتاری نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی با افراد بهنجار بود. پژوهش حاضر یک مطالعه علّی-مقایسه ای بود. آزمودنی های پژوهش شامل 25 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی، 27 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی و 30 فرد بهنجار بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها بوسیله آزمون های scid-i و فرم خلاصه شده wais-r و آزمون ذهن خوانی از طریق چشم های بارون-کوهن مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و افراد بهنجار به طور معناداری متفاوت است. همان گونه که نتایج پژوهش حاضر نشان داد نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی در مقایسه با افراد بهنجار آسیب دیده است. این آسیب در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بیشتر می باشد. همچنین نتایج بیانگر این بود که بهره هوشی نمی تواند نقص نظریه ذهن را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی تبیین کند.

مقایسه نظریه ذهن و پرخاشگری در کودکان تک فرزند و کودکان دارای خواهر و برادر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  روژان خورشیدی نژاد   پروین رفیعی نیا

در روند زندگی انسان، دوره ی کودکی همواره از جایگاه خاصی برخوردار بوده است. یکی از مفاهیم شناختی مهم در ارتباط با این سنین، مفهوم نظریه ذهن است و تسهیل رشد شناختی کودکان در مقابله با مشکلات روان شناختی و رفتاری همچون پرخاشگری ضروری است. طرح پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای و هدف این پژوهش نیز، مقایسه نظریه ذهن و پرخاشگری در کودکان تک فرزند و کودکان دارای خواهر و برادر بود. در این پژوهش، یک گروه 34 نفری از کودکان تک فرزند و یک گروه 39 نفری از کودکان دارای خواهر و برادر از میان کودکان دختر دبستانی مناطق 13 و 14 شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و آزمون نظریه ذهن و فرم کوتاه هوش وکسلر کودکان بر روی آنها اجرا گردید. پرسشنامه پرخاشگری نیز توسط معلمین آنها تکمیل شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره، تحلیل واریانس تک متغیره و آزمون کروسکال والیس تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین این دو گروه از کودکان فقط در سطح اولیه نظریه ذهن تفاوت معنادار وجود دارد و بین سطوح دوم و سوم تفاوت معنادار وجود ندارد. در پرخاشگری نیز این دو گروه تنها در بعد پرخاشگری رابطه ای تفاوت معنادار داشتند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کودکان تک فرزند در سطح اول نظریه ذهن عملکرد پایین تری داشتند و پرخاشگری رابطه ای بیشتری را در ارتباط با همسالان نشان می دهند.

مقایسه سبک های اسناد و باور به دنیای عادلانه در افرادی با ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی، برونگرایی با افراد عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  حوریه بهارلو هوره   پرویز صباحی

هدف از پژوهش حاضر مقایسه سبک های اسناد و باور به دنیای عادلانه در افراد برونگرا، روان رنجور و افراد عادی بود. بر همین اساس سه گروه 30 نفری از افراد برونگرا، روان رنجورو افراد عادی از میان دانشجویان دانشگاه سمنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به پرسشنامه های سبک های اسناد، باور به دنیای عادلانه برای خود و برای دیگران و فرم کوتاه نئو پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها میان سبک های اسنادی منفی درونی، مثبت درونی و مثبت کلی در بین افراد روان رنجور و عادی تفاوت معناداری نشان داد. همچنین نتایج بیانگر آن است که بین افراد برون گرا و روان رنجور به لحاظ سبک های اسنادی مثبت درونی، مثبت با ثبات، مثبت عمومی و مثبت کلی تفاوت معناداری وجود دارد. در رابطه با باور به دنیای عادلانه برای خود و دیگران بین هر سه گروه عادی، روان رنجور و برون گرا تفاوت معناداری وجود داشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که افراد با گرایش های شخصیتی برون گرایی، روان- رنجورخویی تمایل به استفاده از سبک های اسنادی متفاوتی داشته و همچنین میزان متفاوتی از باور به دنیای عادلانه را نشان می دهند و از این طریق خود را با وقایع زندگی سازگار می کنند.

اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر امیدواری و احساس تنهایی زنان مطلقه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  سمانه علیمرادی   پروین رفیعی نیا

طلاق رویداد استرس زایی مبنی بر خاتمه قانونی به زندگی با شریک طولانی میباشد که می تواند اثرات جدی بر سلامت روان بر جای گذارد. در این میان زنان نسبت به مردان آسیب پذیرتر هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر امیدواری و احساس تنهایی زنان مطلقه انجام شده است. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی،از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترلو دوره پیگیری میباشد. نمونه آماری شامل20 نفر می باشند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند و به وسیله ی پرسشنامه امیدواری میلر و احساس تنهایی راسل مورد پیش آزمون قرار گرفتند، سپس گروه آزمایش به مدت 12جلسه تحت درمان با فنون شناختی - رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند، در پایان اطلاعات از هر دوگروه مجدداً گردآوری و یک ماه پس ازمداخله نیز آزمون پیگیری انجام شد.داده ها با نرم افزارspssنسخه 16و روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای گروه درمانی شناختی- رفتاری تفاوت معناداری وجود دارد)001/0>.(pبا توجه به یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی –رفتاری در کاهش احساس تنهایی و امیدواری زنان مطلقه موثر بوده و با استفاده از این روش درمانی می توان سلامت روان زنان مطلقه را بهبود بخشید.

اثر بخشی امید درمانی بر کیفیت زندگی و بهزیستی ذهنی همسران جانبازان دچار اختلال استرس پس از سانحه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  آرزو یوسفی   پروین رفیعی نیا

چکیده جنگ علاوه بر عوارض و اختلالات جسمی و روانی برای رزمندگان، خانواده آنان را نیز در معرض خطر و مشکلات قرار می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی امید درمانی بر کیفیت زندگی و بهزیستی ذهنی همسران جانبازان دچار اختلال استرس پس از سانحه انجام شد. طرح پژوهش حاضر به صورت شبه آزمایشی است که در آن 30 نفر از همسران جانبازان دچار اختلال ptsd شهر دهلران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزش گروهی امید درمانی برای گروه آزمایش طی هشت هفته و در هشت جلسه دو ساعته انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی (sf-36)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی (panas) و مقیاس رضایت از زندگی دینر بود. پرسشنامه ها در سه مرحله، قبل، بعد و دو ماه پس از مداخله(مرحله پیگیری) در دو گروه اجرا شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد. بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس اندازه های تکراری، میانگین مولفه های کیفیت زندگی(به جز درد بدنی و عملکرد اجتماعی) و تمامی مولفه های بهزیستی ذهنی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه ، در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معنا داری افزایش یافت. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش که مبین تأثیر امید درمانی بر کیفیت زندگی و بهزیستی ذهنی است، پیشنهاد می گردد جهت ارتقاء کیفیت زندگی و بهزیستی ذهنی افراد جامعه، به ویژه خانواده جانبازان، از برنامه امید درمانی استفاده گردد.

اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر تصویر بدنی مختل و اختلال بدشکلی بدن دختران دبیرستانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1393
  الهه امیدیان   پروین رفیعی نیا

امروزه نارضایتی از بدن و تصویر بدنی مختل در بین جوامع و به خصوص در زنان و نوجوانان بسیار شایع است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی- ¬¬¬¬رفتاری بر تصویر بدنی مختل و اختلال بدشکلی بدن دختران دبیرستانی انجام شد. طرح پژوهش حاضر شبه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. نمونه آماری شامل 27 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس از یکی از دبیرستان ها انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (13 نفر) تقسیم شدند. پرسشنامه تصویر بدنی فیشر و مقیاس اصلاح شده وسواس فکری– عملی یل- براون برای اختلال بدشکلی بدن پیش از مداخله بر روی همه آزمودنی ها اجرا شد؛ سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان با فنون شناختی - رفتاری قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه درمانی دریافت نکردند؛ در پایان هر دو گروه مورد پس آزمون و پیگیری (2 ماه بعد از مداخله) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین تصویر بدنی مختل و اختلال بدشکلی بدن در دو گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای گروه درمانی شناختی- رفتاری و در مرحله پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج این مطالعه نشان داد که گروه درمانی شناختی¬¬- رفتاری بر کاهش تصویر بدنی مختل و اختلال بدشکلی بدن دختران دبیرستانی اثرگذار می باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود اجرا و تداوم این برنامه ها مورد توجه متخصصان سلامت روان قرار بگیرد.

ببرسی اختلالات شخصیت در زنان ویژه بر اساس مصاحبه بالینی stipo
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  سولماز اسکندری   شاهرخ مکوندحسینی

مقدمه: زنان ویژه، مجموعه ای از زنان آسیب دیده ی اجتماعی هستند که معضلات خاصی را برای جامع و خانواده ها به وجود می آورند. بررسی ابعاد شخصیتی این زنان و آشنایی با ویژگی ها و صفات شخصیتی آنها و در سطح وسیع تر آشنایی با آسیب های شخصیتی این جامعه خاص راهی است برای کاهش تبعات و پیامدهایی که این گروه بر دوش جامعه می گذارد. هدف: هدف این تحقیق بررسی فراوانی اختلالات شخصیت در زنان ویژه بر اساس نظریه کرنبرگ بوده است. روش مطالعه: افراد مورد مطالعه 40 نفر از زنان زندانی و زنان مورد پذیرش در مراکز بازپروری بهزیستی تهران بودند که به جرم رابطه ی نامشروع و تشکیل خانه ی فساد در زندان به سر می برند یا به صورت خود مراجع به مراکز بهزیستی مراجعه کرده بودند. پس از ترجمه متن مصاحبه ساختار یافته شخصیت (stipo) و اجرای آن بر روی یک نمونه 10 نفری به صورت آزمایشی، فرم نهایی بر روی جامعه فوق اجرا شد. طرح تحقیق: از نوع همبستگی بوده و با توجه به اهداف آن از مصاحبه ساختار یافته stipo استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درصد بالایی از زنان ویژه دارای هویت آشفته هستد، در مقوله های روابط بین فردی، سرمایه گذاری کلی، احساس انسجام خود، پرخاشگری نسبت به خود و دیگران، ارزش های اخلاقی و.. آسیب شدید دیده اند. عموماً از دفاع های اولیه استفاده می کنند و خشکی شدید شخصیتی دارند.اکثریت زنان ویژه دارای آسیب شدید شخصیت می باشند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که تشخیص اختلال های سطحی و شدید شخصیت بر اساس نظریه روابط موضوعی کرنبرگ امکان پذیر است. مصاحبه ساختار یافته شخصیت (stipo) قادر است به خوبی اختلالات شخصیت را در زنان ویژه نشان دهد البته تشخیص اختلالات شدید شخصیت بسیار راحت تر از تشخیص اختلالات سطحی شخصیت می باشد.

مقایس? کارکردهای اجرایی و حافظ? کاری افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  علی کاظم پور جهرمی   ایمان اله بیگدلی

این پژوهش با هدف مقایس? کارکردهای اجرایی و حافظ? کاری افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری– عملی با افراد بهنجار در شهر ستان سمنان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای می باشد. جامع? آماری این پژوهش شامل کلی? افراد مراجعه کننده به مرکز سلامت ایرانیان در شهر سمنان در سال 1393 بودند، که از این تعداد 30 نفر مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی، به شیو? نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای انتخاب گروه مقایسه نیز 30 نفر از افراد بهنجار که از لحاظ متغیرهای سن، جنس، تحصیلات، طبقه اجتماعی- اقتصادی همتا با گروه مبتلا به این اختلال بودند، به شیو? نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. برای انتخاب افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی از افرادی که توسط روانشناس بالینی، مبتلا به این اختلال تشخیص داده شده بودند، مصاحب? تشخیصی (scid) به عمل آمد و همچنین از پرسشنام? وسواس فکری- عملی مادزلی (moci) استفاده شد. در این پژوهش از آزمون های فراخنای ارقام وکسلر، آزمون عملکرد پیوسته، شاخص آزمون کارت های ویسکانسین، شاخص آزمون برج لندن، آزمون عملکرد پیوسته، برای جمع آوری داده ها استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمونهای کلوموگروف اسمیرنوف، آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و تک متغیری، آزمون تی مستقل بهره گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که کارکرد افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی در مولفه های حافظ?کاری، توانایی نگهداری توجه، توانایی جابجایی زمینه و توانایی برنامه ریزی ضعیف تر از افراد بهنجار است. همچنین با وجود عملکرد ضعیف تر افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی نسبت به افراد بهنجار، تفاوت معناداری بین دو گروه مورد بررسی در مولفه خطای ارائه پاسخ یافت نشد.

نقش ابعاد شخصیتی برونگردی و نوروزگرایی و خلق مثبت و منفی در پردازش اطلاعات هیجانی و پاسخ های قلبی-عروقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  پروین رفیعی نیا   کاظم رسول زاده طباطبایی

چکیده ندارد.

رابطه سبکهای ابراز هیجان با سلامت عمومی در دانشجویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  پروین رفیعی نیا   کاظم رسول زاده طباطبایی

پژوهشهای زیادی نقش برونریزی و تخلیه هیجانی را به عنوان یک شیوه مقابله با تجارب تنیدگی زا، در سلامت روانی، جسمانی و اجتماعی تائید نموده اند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین ابزارگری هیجانی، کنترل هیجانی و دو سوگرایی در ابراز گری هیجانی به عنوان سبکهای ابراز هیجان در موقعیتهای هیجانی معمولی و سلامت عمومی و بررسی نقش تعدیل کننده جنسیت در این رابطه طراحی شده است.