نام پژوهشگر: محمد رضا پهلوان نژاد

بررسی و توصیف ساختواژی زبان فارسی بر اساس رویکرد صرف قاموسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  آزیتا خزاعی   محمد رضا پهلوان نژاد

رساله حاضر به معرفی رویکرد ساختواژه قاموسیlexical morphology) ) پرداخته است و آن را با داده های زبان فارسی مطابقت داده است.ازآن جایی که اساسا ساختواژه و نیز رویکرد صرف قاموسی، هم به موارد تصریف(inflection ) و اشتقاق(derivation) و هم به موارد ترکیب (compound ) می پردازد که بحث بسیار گسترده و مفصلی است ،نگارنده تنها به موارد وند افزایی بسنده کرده و موارد ترکیب را کنار گذاشته است . روش تحقیق توصیفی - داده بنیان است و واژه ها اکثرا از کتب معتبرمربوط به ساختار زبان فارسی در حوزه های آوایی ،ساختواژه و نحو انتخاب شده است . در نهایت پس از بررسی انجام شده می توان گفت ساخت بسیاری از واژه های زبان فارسی ازطریق این رویکرد قابل توجیه وتبیین می باشد، گرچه موارد استثنا هم وجود دارد که آنها نیز ذکر گردیده اند. این پایان نامه شامل 4 فصل می باشد . فصل اول به مقدمه و معرفی تحقیق پرداخته است. در فصل دوم مروری بر آثار و نظریات پیشینیان داشته و بسیاری از آنها را مورد بررسی قرار داده و سپس نظریه صرف قاموسی رابطور کامل معرفی کرده و جنبه های مختلف آن را مطرح کرده است.درفصل سوم نظریه فوق بر وندهای فارسی اعمال گردیده و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است .همچنین دراین باره که تا چه اندازه این نظریه بر داده های زبان فارسی مطابقت داشته و در چه مواردی آن را نقض می نماید، پرداخته است. در فصل چهارم نتیجه گیری تحقیق و جنبه های کاربردی آن بیان گردیده است و در پایان پیشنهادهایی برای مطالعات و تحقیقات بعدی مطرح شده است.

بررسی هنجارگریزی در شعر شفیعی کدکنی بر مبنای الگوی لیچ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  نسرین ظاهری بیرگانی   محمد رضا پهلوان نژاد

هنجارگریزی یکی از موثرترین شیوه های برجسته سازی و آشنایی زدایی در شعر است که بسیاری از شاعران از آن بهره برده اند. در شعر معاصر، نیما نقش زیادی در پایه ریزی این شیوه، داشته است و پیروان وی نیز از این روش، بسیار استفاده کرده اند. یکی از شاعرانی که از روش هنجارگریزی برای برجسته سازی شعر خود بهره گرفته است، شفیعی کدکنی (م. سرشک) است. این پژوهش سعی دارد تا با روش تحقیق توصیفی – تحلیلی در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ به بررسی هشت نوع هنجارگریزی (آوایی زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی، نوشتاری، واژگانی) در اشعار محمدرضا شفیعی کدکنی بپردازد. اشعار مورد بررسی در پژوهش حاضر، حاصل گزینش تصادفی از دوازده دفتر شعر شفیعی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بسامد وقوع هنجارگریزی معنایی در اشعار شفیعی، بیش از سایر هنجارگریزی هاست. هنجارگریزی زمانی، آوایی، نحوی، واژگانی، سبکی، نوشتاری و گویشی، به ترتیب در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند. از این رو می توان شعر شفیعی را شعری دانست که از طریق هنجارگریزی ها برجسته شده است.

بررسی زبان شناختی گزیده ای از تبلیغات بازرگانی گرفته شده از رادیو و تلویزیون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1390
  بهناز کوکبی سیوکی   محمد رضا پهلوان نژاد

تبلیغات، امروزه به عنوان یکی از موضوعات مهم بین رشته ای در تحقیقات و مطالعات ارتباط جمعی مورد توجه پژوهشگران است. در این پژوهش نگارنده پس از ضبط 100 تبلیغ بازرگانی رادیویی و تلویزیونی به مدت ده ماه از شبکه های سراسری، یک و دو و سه به بررسی زبان شناختی زبان تبلیغات از نظر "گای کوک" می پردازد. کوک زبان تبلیغ را نوعی گفتمان دانسته و آن را به زبان و فرازبان و متن و بافت تقسیم می کند، نگارنده این امر را با این پیش فرض که زبان تبلیغات دارای نقش ترغیبی بوده و این نقش از طریق هنجارگریزی زبان میسر است، هنجار گریزی های زبانی را از نظر لیچ مورد بررسی قرار داده است و قسمت فرا زبان تبلیغات را که مربوط به نشانه شناسی می گردد، از نظر سوسور و پیرس وبارت مورد بررسی قرار داد و به نتایج زیر دست پیدا کرد : زبان تبلیغات نوعی گفتمان است و زبان تبلیغات یک نوع زبان هنجارگریز می باشد و دارای نقش ترغیبی بوده و توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و آنها را ترغیب می نماید تا کالایی را انتخاب کرده و آن را بخرند. زبان تبلیغات از هنجارگریزی نحوی ساخت واژی و آوایی و معنایی استفاده نموده و صنایع ادبی که جزئی از هنجارگریزی معنایی می باشد مانند: استعاره، تلمیح، طنز، جان بخشی، ضرب المثل و تضاد در آن بکار می رود که پس از مقایسه هنجارگریزی ها در تبلیغات، پر بسامدترین هنجار گریزی ها بکار رفته در تبلیغات بازرگانی، هنجارگریزی معنایی می باشد. در قسمت نشانه شناسی در تبلیغات بازرگانی رادیویی از نشانه هایی مانند صدا، لحن، کلام، تکیه، موسیقی، کانال و زمان پخش و در تبلیغات تلویزیونی علاوه بر این نشانه ها از نشانه های فنی اجتماعی و ایدئولوژیکی استفاده می شود. این نشانه های فنی شامل: 1- اندازه نما (برای نشان دادن احساسات و عواطف) 2- زاویه فیلم برداری از بالا، تحقیرو زاویه فیلم برداری از پایین قدرت و حاکمیت را نشان می دهد 3- رنگ ها که هر کدام نشانگر لوکس و تجملی بودن، شادابی و سرزندگی، صلح و آرامش و غم واندوه می باشد. نشانه ی دیگر نشانه اجتماعی (سرو وضع ظاهری افراد، رفتار و گفتگو، فرهنگ سخن وری، پرگویی و همانند سازی) را نشان می دهد. نشانه ی استفاده شده ی دیگر در تبلیغات تلویزیونی نشانه ایدئولوژیکی می باشد که مرد سالاری، هوش و ذکاوت مردان، ناآگاه، حسود و شکاک جلوه دادن خانم ها، روابط قدرت بین مران و زنان، محدودیت های جنسیتی ،حجاب ?و تفاوت نسل جدید و قدیم را نشان می-دهد.

بررسی و توصیف گویش مشهدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1390
  حسین نجاتیان   محمد رضا پهلوان نژاد

هدف از این پایان نامه بررسی و توصیف گویش مشهدی می باشد. گویش مشهدی که یکی از گویش های فارسی دری است، با دارا بودن واژگان اصیل فراوان یکی از گرانبهاترین گنجینه های زنده ی ادبیات و فارسی اصیل دری است. گردآوری و نگهداشت این گویش و میراث ملی که به تدریج در حال میرایی است، امری ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر که اولین بررسی زبان شناختی و نظام مند درباره ی گویش مشهدی است، نظام آوایی این گویش را که شامل آواشناسی، فرایندهای واجی، ساخت هجا و واحدهای زبرزنجیری می شود، تجزیه و تحلیل می کند؛ به بررسی ساختواژه ی تصریفی و اشتقاقی و ساخت فعل می پردازد و در نهایت ساخت جمله و انواع آن (نحو) را در این گویش واکاوی می کند. مواد زبانی این پژوهش از طریق مصاحبه، مشاهده و ضبط گفتار گویشوران سالخورده و عموما کم سواد فراهم شده است؛ نگارنده از شم زبانی خویش نیز بهره جسته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گویش مشهدی با فارسی معیار تفاوت های واژگانی، آوایی و ساختواژی دارد.

بررسی نشانگرهای گفتمان در زبان فارسی و نقش آموزش آن در بهبود کیفیت نوشتاری غیر فارسی زبانان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1389
  گراناز نادرنژاد   محمد رضا پهلوان نژاد

چکیده: رساله حاضر بررسی نشانگر های گفتمان در زبان فارسی و نقش آنها به غیر فارسی زبانان است. با توجه به اهمیت روزافزون آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان، این پژوهش جهت ضرورت و چگونگی کاربرد نشانگرها در متون توضیحی زبان آموزان انجام گرفته است. ابتدا بر اساس تقسیم بندی هلیدی (1985) نشانگرهای زبان فارسی طبقه بندی شدند و در جهت تمایز نوشته های ضعیف و قوی رابطه بین کیفیت نوشتاری زبان آموزان و تنوع نشانگرهای استفاده شده مورد بررسی قرار گرفت. جهت تامین این هدف شناسایی نشانگرها در متون توضیحی 20 دانشجوی آموزش زبان فارسی بدون آموزش در تحلیل قرار گرفتند. پس از آموزش نشانگرها، زبان آموزان به توصیف موضوعات قبلی پرداختند. با جمع آوری نوشته های آنان با موضوعات مختلف به تحلیل و ارزیابی نوشته ها و برخی از خطاهای آنها پیش و پس از آموزش پرداخته شد و در نهایت نتایج با فارسی زبانان مقایسه شد. دستاورد حاصل از پژوهش تاکیدی بر اهمیت نشانگرها در تقویت مهارت های نوشتاری غیر فارسی زبان در حوزه آموزش است.

بررسی الگوهای ساخت اطلاعی در رمان سمفونی مردگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  ساره مختاری جغتای   محمد رضا پهلوان نژاد

پایان نامه حاضر مطالعه ای است بر چگونگی توزیع واحد اطلاعی در زبان فارسی. از آنجا که هلیدی و دیگر محققان پیش از این الگوهای متعددی را برای بررسی نحوه ی قرار گیری اطلاع نو و کهنه در جمله معرفی نموده اند نگارنده سعی بر این داشته است که الگوهای آنها را در زبان فارسی بسنجد و در صورت لزوم به موارد جدیدتری نیز بپردازد.در فصل اول چهارچوب تحقیق مشخص شده است و در فصل دوم به پیشینه مطالعات انجام شده درباره ساخت اطلاعی و اطلاع کهنه و نو و مفاهیم اساسی آن پرداخته شده است. در فصل سوم به طور اجمالی دیدگاه هلیدی و الگوهای وی معرفی شده و سپس با ارائه 100 جمله انتخابی از رمان سمفونی مردگان و بخش کوتاهی از متن داستان علاوه بر الگوهای هلیدی، موارد دیگری نیز بر اساس داده های جمع آوری شده لحاظ شده اند. در فصل چهارم بسامد توزیع هر کدام از الگوها در داده های گردآوری شده مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرند و چگونگی و چرایی رفتار الگوها بر اساس نمونه های داده شده از این رمان نیز بیان می شوند و در نهایت نتیجه تحقیق این خواهد بود که الگوهای معرفی شده توسط محققان پیشین در زبان فارسی کاربردی هستند و علاوه بر آنها 4 الگوی دیگر نگارنده بر اساس جملات بررسی شده یافت که تمامی آنها کمک بیشتری به درک نحوه ی توزیع اطلاع نو و کهنه در زبان فارسی می کند.

بررسی ساخت کلان داستان بیژن و منیژه شاهنامه فردوسی براساس الگوی لباو و والتسکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1396
  فاطمه شریعتی   محمد رضا پهلوان نژاد

در این تحقیق به بررسی ساخت کلان یا چارچوب فکری داستان بیژن و منیژه شاهنامه فردوسی براساس الگوی لباو و والتسکی(1967) پرداخته شده است. داستان بیژن و منیژه شامل ده روایت کوچک است که هر کدام از آنها توجیه کننده ضرورت وجود دیگری است. این روایت بر زیر بخش های عمده الگوی فوق که شامل مقدمه، روند و پایان بندی است، انطباق داده شده است. در این داستان مقدمه از دو روایت«رفتن گروهی از آرمانیان به درگاه کیخسرو» و«رفتن گرگین و بیژن و آرمان شهر برای نبرد با گرازان» تشکیل شده است. روند از یک روایت«آشنایی بیژن و منیژه» که در داخل آن پنج روایت «دیدار بیژن و منیژه»، «بازگشتن گرگین میلاد تنها به ایران و پرسیدن شاه و گیو از روزگار بیژن»، « فاش شدن حضور بیژن در کاخ منیژه»، «کمک خواستن شاه از رستم» و «رفتن رستم به توران در لباس بازرگانان» روند سازی شده اند. پایان بندی از سه روایت «حمله رستم و بیژن به کاخ افراسیاب و شکست او» ، « بازگشت سپاه ایران» و « ازدواج بیژن و منیژه» تشکیل شده است و باعث یکپارچگی داستان های متوالی شاهنامه می شوند. این گونه طرح بندی، از کلیت الگو پیروی می کند، ولی در موارد جزئی تر دارای تفاوت هایی است که عبارتند از: الف) دارا بودن پیشدرامد؛ ب) نحوه و محل ارزیابی. در نهایت، کلیه بندهای موجود در خدمت نقش اصلی«ارجاعی»و «ارزیابی» هستند که لباو و والتسکی معرفی کرده اند.

بررسی برخی طرح واره های تصویریداستان سیاوش شاهنامه بر اساسنظریه ی جانسون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1390
  سارا جلالیان   محمد رضا پهلوان نژاد

پژوهش حاضر به منظور بررسی طرح واره های تصویری (حجمی، حرکتی و قدرتی) در داستان سیاوش شاهنامه ی فردوسی بر اساس نظریه ی معنی شناسی شناختی جانسون (1987) انجام شده است. نسخه ی مورد مطالعه مربوط به جلال خالقی مطلق بوده که از جمله معتبرترین نسخه هاست. در بررسی معانی ابیات از یادداشت ها ی شاهنامه که توسط خود ایشان (جلال خالقی مطلق) تنظیم و گردآوری شده، بهره برده شد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و توصیف آماری این سه نوع طرح واره ی تصویری در داستان مذکور و نیز تحلیل کاربرد آن ها توسط فردوسی می باشد. به این منظور تمام داستان سیاوش که شامل 2500 بیت است، مورد بررسی قرار گرفت و ابیاتی که دارای هر کدام از این سه نوع طرح واره بودند استخراج گردید. برسی های آماری نشان دادند که طرح واره ی حجمی به طور معناداری بیشترین میزان بسامد (54%) را در مقایسه با دو نوع دیگر طرح واره ها داشتند .بعد از طرح واره ی حجمی، طرح واره های قدرتی با (25%) و کمترین میزان بسامد مربوط به طرح واره ی حرکتی با (21%) بود. طرح واره های قدرتی که طبق نظریه ی جانسون هفت نوع هستند و در این داستان نگارنده موفق شد سه نوعِ مانع، رفع مانع و توانایی را استخراج کند که (25%) ابیات را شامل می شد. بسامد بالای طرح واره ی حجمی در داستان سیاوش که این داستان جزو بخش حماسی- پهلوانی شاهنامه است، می تواند به این دلیل باشد که فردوسی در داستان های پهلوانی- حماسی خود تمایل بیشتری به کاربرد حجم ها دارد؛ به این معنی که ذهن حجم گرای او در متن حماسی تجلی می یابد. او که شاعری حماسه پرداز است، با بزرگ نمایی و پُر نشان دادن مقولات در این داستان که با ژانر حماسی سنخیت دارد بیش از همه ذهن حجم گرای خود را نمایان می کند.

بررسی فرآیندهای واجی در گفتار کودکان ناشنوای کاشت حلزون شنوایی شده براساس چارچوب نظریه بهینگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - پژوهشکده ادبیات 1393
  آیدا فیروزیان پوراصفهانی   محمد رضا پهلوان نژاد

در این پژوهش که به شکل مقطعی و توصیفی-تحلیلی انجام شد، 30 کودک نا شنوای کاشت حلزون شنوایی شده که قادر به برقراری ارتباط شفاهی بودند با بافت اجتماعی و فرهنگی نسبتاً یکسان مورد ارزیابی قرار گرفتند. حداقل سن کودکان 3 سال و حداکثر 6 سال بوده است. هیچ کدام از آزمودنی ها مشکل ذهنی و جسمی دیگری که مانع از یادگیری شود، نداشتند. مشکلات شنوایی در این کودکان قبل از زبان آموزی اتفاق افتاده بود. در این تحقیق جنس کودکان ملاک و معیار انتخاب واقع نشد.

بررسی جملاتِ مرکب در زبان فارسی برپایه نظریه ی « دستورزبان نقش و ارجاع».
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1388
  حسین رسول پور حسنلویی   محمد رضا پهلوان نژاد

دستورحاضر برخلاف دستور های سنتی،ساختگرا و زایشی سه نوع رابطه را تحت عنوان «همپایگی»(coordination)،«ناهمپایگی»(subordination)و«هم وابستگی»(cosubordination) بین بند ها در جملات مرکب مطرح می سازد و سه سطح اولیه ی پیوند را« بند»،«کانون» و«هسته» معرفی می نماید. سه نوع رابطه ی احتمالی بین «واحدها» برقرار است. همه این روابط در تمام صورت های پیوند ممکن می باشندکه از ترکیب آنها نه رابطه در دستور همگانی این نظریه حاصل می شود..در این پژوهش جملات مرکب در زبان فارسی را تحت دو رابطه ی کلیِ «همپایگی» و «ناهمپایگی» بررسی نموده و دو نوع رابطه را برای «همپایگی» و نه رابطه را برای «ناهمپایگی» معتبر دانسته ایم . مزیّت تحلیل و بررسی های جملات در این دستور نسبت به نظریه های دستوری دیگررا می توان توجهِ همزمان به سه سطح «نحوی»، «معنایی»،«کاربرد شناختی»دانست.