نام پژوهشگر: رسول بیدرام
اسماعیل امیدعلی مسعود تقوایی
بافت های فرسوده شهری دارای مشکلات متعددی در زمینه های کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی هستند، که زندگی ساکنان در این گونه بافت ها را با مشکل مواجه ساخته است. بر اساس بررسی های انجام شده، حدود %90 درصد جمعیت کشور در معرض خطرات ناشی از وقوع زلزله قرار دارند. از این رو، بافت های فرسوده به دلیل مشکلات موجود از آسیب پذیری بالایی در صورت وقوع زلزله برخوردارند. با این وجود در تهیه طرح های بهسازی بافت های فرسوده و سایر طرح های شهری، از نظریه های مدیریت بحران زلزله در خصوص راهکارهای کاهش آسیب پذیری شهر در برابر زلزله، استفاده نمی شود. راهکارهایی که مدیریت بحران زلزله به منظور کاهش آسیب پذیری بافت های شهری ارائه می دهد، در ارتباط با زمینه هایی است که در نظام شهرسازی و مخصوصاً برنامه ریزی بهسازی بافت های فرسوده، مورد بررسی قرار می-گیرد. زمینه هایی که به طور مشترک میان برنامه ریزی بهسازی و مدیریت بحران زلزله مورد توجه است، در چهار محور کاربری زمین، دسترسی، تراکم و فضای باز می باشد. هدف این تحقیق، بهسازی بافت های فرسوده شهری با بررسی راهکارهای مشترک میان دو رویکرد برنامه ریزی بهسازی و مدیریت بحران زلزله می باشد. تا از این طریق بتوان با تلفیق این دو رویکرد ضمن افزایش کیفیت زندگی در بافت های فرسوده، میزان آسیب پذیری آنها را در مقابل بحران زلزله کاهش داد. بدین منظور محله صوفیان شهرستان بروجرد که یکی از محله های واقع در بافت فرسوده شهر است، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. روش تحقیق از نظر روش به صورت توصیفی، تحلیلی و پیمایشی می باشد که در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش-های ahp و swot استفاده شده است. نتیجه های به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که محله صوفیان از آسیب پذیری بالایی در زمینه های مختلف در برابر وقوع زلزله برخوردار است. و با وجود اشتراک هایی که میان دو رویکرد برقرار است، در ارتباط با برخی از زمینه ها تفاوت ها و تناقض هایی مشاهده می شود. استفاده از راهکارهایی که به صورت متعادل، هم در شرایط عادی رفاه ساکنان را در نظر گیرد، و هم به شرایط بحرانی نظر داشته باشد، معقولانه به نظر می رسد.
اصغر حیدری محمد مسعود
با افزایش جمعیت در شهرهای ایران حجم تقاضا برای خدمات و کالاهای عمومی نیز افزایش یافت. ولی به علت ساختار اقتصادی- سیاسی خاص کشورمان همواره سرعت پاسخگویی به نیازها از سرعت رشد نیازها کمتر بوده است. در این میان کاربری های پر تقاضا مانند کاربری های آموزشی به دلایل زیادی مانند عدم هماهنگی نهادهای اجرایی شهرها، مشکلات مالی بخش آموزش و پرورش و عدم آشنایی مسئولین با موازین علمی مکانیابی فضاهای آموزشی در پاسخگویی به نیازهای جمعیت دانش آموزی با مشکلات زیادی مواجه بوده اند. عدم توزیع فضایی مناسب مکان های آموزشی شهر نورآباد مشکلات عدیده ای را بوجود آورده که از آن جمله می توان به عدم سازگاری، مطلوبیت و ظرفیت غالب فضاهای آموزشی شهر اشاره نمود که عاری از مشخصه های استاندارد یک محیط آموزشی مناسب است. هدف اصلی این رساله برنامه ریزی فضایی مراکز آموزشی شهر نورآباد ممسنی با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی است. برای روشن شدن نارسایی های مختلف فضاهای آموزشی لازم است که این فضاها با توجه به کیفیت، سازگاری، مطلوبیت و ظرفیت بررسی گردند. حجم و وسعت اطلاعات مربوط به چنین کاری با ابزارهای ساده مستلزم صرف وقت و هزینه های زیادی می باشد. استفاده از کامپیوتر و مدل سازی بانک های اطلاعاتی نه تنها تصمیم گیری را سهل می کند، بلکه از انعطاف پذیری خوبی برخوردار است. لذا با استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی فضاهای آموزشی مطابق با معیارهای کیفیت، سازگاری، مطلوبیت و ظرفیت مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت الگوی مطلوب برای سامان بخشی واحدهای آموزشی شهر ارائه و راهکارهایی برای دسترسی اصولی جمعیت دانش آموزی پیشنهاد گردید.
نجمه سادات مصطفوی مرتضی طلاچیان
برنامه ریزی به منظور توزیع و ساماندهی مطلوب جمعیت و فعالیت در سطح کشور امری ضروری می باشد. در این پژوهش با مطالعه تجارب خارجی و داخلی پیرامون آمایش سرزمین سعی شده است. سیاست های اتخاذ شده در جهت رسیدن به مطلوب ترین توزیع جمعیت و فعالیت در پهنه سرزمین ارائه گردد. بررسی تجربیات فوق بیانگر این است که توسعه شهرهای کوچک و میانی، کنترل مهاجرت ها، تمرکززدایی صنعتی و نیز احداث شهرهای جدید از جمله سیاست هایی آمایشی بوده اند. احداث شهرهای جدید در پیرامون مجموعه های شهری بزرگ در اقصی نقاط جهان با هدف تمرکززدایی از کلانشهرها و پاسخ به بحران مسکن و کاهش بار جمعیتی و فعالیتی آنها بوده است. بررسی عملکرد شهرهای جدید بیانگر تاثیر شهرهای جدید در آمایش مناطق بوده است؛ البته این در شرایطی است که شهر جدید بنابر ضرورت، اهداف و مکانیابی صحیح ایجاد شده باشد. چهار شهر جدید اندیشه، پرند، پردیس و هشتگرد در راستای کاهش بار جمعیتی و فعالیتی کلانشهر تهران طراحی و ساخته شدند. با ارزیابی عملکرد آمایشی شهرهای جدید حومه کلانشهر تهران در این پژوهش از طریق روش امتیاز استاندارد شده مشخص شد، شهر جدید اندیشه در مسیر تحقق اهداف در مقایسه با سایر شهرهای جدید موفق تر بوده است. در این پژوهش با بهره گیری از روش تاپسیس به مقایسه اهداف پیش بینی شده این شهر با عملکرد شهر جدید اندیشه پرداخته شد. بررسی های تفصیلی صورت گرفته توسط پژوهشگر نشان می دهد با وجود تحقق نقش و عملکرد پیش بینی شده برای اندیشه در جذب سرریز جمعیت کلانشهر تهران و کرج در صورت نبود برنامه ریزی دقیق و مناسب برای اشتغال زایی، این شهر در آینده با مشکلات عدیده ای روبرو خواهد شد. در این راستا نتایج این پژوهش نشانگر ضرورت و لزوم تهیه طرح آمایش سرزمین و خصوصا نقش آمایشی شهرهای جدید حومه کلانشهرها است.
یوسف حسن زاده محمود محمدی
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری همواره یکی از مهم ترین مسایل پیش روی شهرهای کشور بوده است، به طوری که در بسیاری از شهرها سطح قابل ملاحظه ای از مساحت ساخته شده شهر را بافت فرسوده تشکیل می دهد. ضرورت احیا و بهسازی و نوسازی این گونه بافت ها هم از جهت فرسودگی و ناکارآمدی بافت و هم از جهت استفاده از پتانسیل توسعه درونی بافت اهمیت بسیار دارد.اهمیت موضوع سبب شده تا نحوه برخورد و مداخله در این گونه بافت ها از حساسیت زیادی برخوردار باشد، به طوری که استفاده از روش ها و شیوه های نامناسب برای مداخله در بافت فرسوده سبب شده تا شرایط فرسودگی بافت ها همچنان به قوت خود باقی بماند و یا بهبود ناچیزی داشته باشد. یکی از ایرادات نحوه مداخله در بافت فرسوده ، انتخاب روش ها و شیوه های مداخله بدون درنظر گرفتن اندازه شهر می باشد. بر این اساس در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده تا با تجزیه و تحلیل نظریه ها، شیوه ها، روش ها و الگوهای مداخله در بافت فرسوده و همچنین شناخت ویژگی های کلی شهرها در زمینه های مختلف از نظر اندازه، نوع مداخله بر اساس اندازه شهر(نمونه موردی یک شهر کوچک) تعیین گردد تا از این طریق بتوان با جهت گیری و اتخاذ رویکرد مناسب در بافت فرسوده مداخله نمود. بر این اساس برای انتخاب شیوه و روش مناسب مداخله در بافت فرسوده شهر درچه، شاخص هایی تدوین شده و سپس پهنه های بافت فرسوده بر اساس این شاخص ها به لایه های مختلفgis تبدیل شده است. در نرم افزار gis با روی هم گذاری لایه های مختلف، شیوه و روش مناسب مداخله حاصل گردیده است تا به عنوان چارچوبی راهبردی، مبنای اتخاذ الگوها و مدل های مداخله در بافت فرسوده درچه قرار گردد.
لقمان صادقی رسول بیدرام
چکیده: تغییر و تحول در محیط شهری امری اجتناب ناپذیر است، عوامل و نیروهای متعددی شامل نیروهای اجتماعی، اقتصادی، فناوری و زیست محیطی در شدت این تغییر و تحولات تاثیر گذارند. برنامه ریزی شهری به منظور رویارویی با این تحولات نیازمند برخورداری از انعطاف پذیری بالاو بهره گیری از مشارکت ساکنین به عنوان اصلی ترین بازیگران محیط شهری می باشد، مدیریت شهری نیز می باید از دیدگاه صرف بوروکراتیک و نخبه گرا به سوی دیدگاهی دموکراتیک و منعطف حرکت نماید. نظام برنامه ریزی در ایران که بر پایه طرح های جامع و تفصیلی بنا نهاده شده، فاقد دیدگاهی دموکراتیک است بدین منظور نیازمند اصلاح و بهره گیری از رویکرد های نوین برنامه ریزی در جهت بالا بردن مشارکت شهروندان می باشد. بنابراین راهبرد توسعه شهری که از قابلیت های بالایی در جهت ساماندهی محیط شهری، بهبود مدیریت شهری ودیدگاهی مشارکتی برخوردار است، به عنوان رویکردی نوین معرفی گردیده است، برای تست این رویکرد در نظام برنامه ریزی شهری کشور شهر سنندج به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید. بر این اساس شهر سنندج از جنبه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، توریسم، زیست محیطی و ... مورد بررسی قرار گرفت، در ادامه با تشکیل جلسات کارگروه و تلفیق آن با نظرات ساکنین شهر در قالب مدل swot نقاط قوت، ضعف، تهدید ها و فرصت های شهر شناسایی شد و اهداف کلان و خرد توسعه شهر مشخص گردید، بعد از آن با استفاده از مدلaida سناریوهای محتمل در تدوین چشم انداز آتی شهر مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت و سناریوی سوم، تدوین چشم اندازی تلفیقی با اولویت برنامه ریزی توریسم به عنوان سناریوی برتر جهت تدوین چشم اندازآتی توسعه شهرسنندج انتخاب گردید، پس از آن راهبرد ها، سیاستها و اقدامات لازم برای حصول به چشم انداز آتی شهر مشخص و برنامه اجرایی توسعه 5 ساله شهر در بخش های مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، توریسم و زیست محیطی تدوین گردید. کلید واژه: برنامه ریزی شهری، استراتژی توسعه شهری، سنندج
محمد رشیدی رسول بیدرام
مسکن به عنوان یک کالای مصرفی با دوام شناخته می شود که مصرف کننده هنگام مصرف کالاهای با دوام دو نوع مخارج را متحمل می شود . مخارج ثابت : مخارجی است که ارتباطی با مصرف فرد ندارد و در هر حال چه مصرف صورت پذیرد یا خیر این مخارج بر مصرف کننده تحمیل خواهد شد . مخارج متغییر : مخارجی است که با مصرف فرد ارتباط داشته و با افزایش سطح مصرف این مخارج نیز افزایش می یابد . مصرف کننده از آنجایی که مسکن در ردیف کالاهای ضروری و سرمایه ای زندگی او بشمار می رود در پی مطلوبیت آن می باشد و چون در ایران نسبت مخارج ثابت به مخارج متغییر نسبت به سایر کشورها بالاتر است در این طرح پژوهشی سعی می شود تا راهکاری به منظور کاهش نسبت مخارج ثابت به مخارج متغییر پیشنهاد گردد. اهداف تحقیق تدوین الگویی جهت تبیین مخارج ثابت و متغییر برای کالاهای مصرفی بادوام مسکن می باشد و بررسی اثرات اقتصادی به هم خوردن نسبت بهینه مخارج مسکن و بررسی شرایط بهینه شدن نسبت مخارج مسکن برای مصرف کننده می باشد . فرضیه های تحقیق عبارت است از نسبت مخارج ثابت به مخارج متغییر برای کالای مسکن در شهر اصفهان (در کل ایران) مناسب نمی باشد و رابطه معنی داری بین ویژگی های اقتصادی و تمایل مصرف کنندگان برای تحقیق در نسبت مخارج ثابت و متغییر وجود ندارد پرسش آن است که به هم خوردن نسبت بهینه مخارج ثابت و متغییر مسکن چه اثراتی را به عهده دارد . روشهای مختلفی برای تحقیق وجود دارد اعم از هدف ، روش هدف ، روش گردآوری داده ها ، روش تجزیه و تحلیل و فرآیند تجزیه و تحلیل آنها می باشد . نوع مطالعه و روش بررسی روش تحقیق از نظر نوع هدف کاربردی و توسعه ای و از نظر روش توصیفی است برای حالت توصیفی ترکیبی از سه روش پیمایشی ، هم بستگی و علی مقایسه ای استفاده شده است . مهمترین نتایجی که در این طرح پژوهشی بدست آمده عبارتند از : عوارض بر بازار مصرف یا بازار عوامل ، عوارض بر فروش یا خرید ، عوارض بر خانوار یا بنگاه ، عوارض نوسازی جایگزین مناسبی برای درآمد ، شناساندن دلیل پرداخت عوارض به مردم برای بهبود همکاری ارزیابی عملکرد مناطق مختلف ، لزوم ارائه خدمات رفاهی به اقشار پایین درآمدی ، اتخاذ درآمدهای مالی و دخالت در تقاضا برای به حرکت درآوردن بخش خصوصی ، تصدی گری برخی فعالیت ها ، راه های استفاده از سیاست های مالی برای حصول به هدف های تثبت و رشد اقتصادی ، هزینه اداره و دریافت عوارض مالیات ، مطالعه در خصوص نحوه ضمانت اجرایی ، مطالعه جامع در راهکارهای فرهنگ سازی عوارض نوسازی برای شهروندان کلید واژه ها : مخارج ثابت و متغییر ، اصفهان و کالای با دوام
امیر محمد معززی مهرطهران رسول بیدرام
در گذشته برنامه ها و طرح های توسعه به منظور بهبود کیفیت زندگی در بافت های فرسوده شهری با نگاهی دولت محور تهیه و به ساکنان این بافت ها تحمیل می شد. این طرح ها به دلیل عدم توجه به ابعاد مختلف زندگی شهری، نه تنها در حل مسایل و مشکلات موجود ناتوان بوده، بلکه بسیاری از آنها به مرحله اجرا نیز نرسیده اند که علت اصلی آن را می توان بی توجهی به خواسته ها و شرایط ساکنان و به طور کلی مقولات اجتماعی دانست. در دهه های اخیر با طرح دیدگاه توسعه پایدار اجتماعات محلی و گسترش رویکردهای شهرسازی نوین بحث واحدها یا سلول های شهری در قالب محله ها و توجه دولت ها به ایجاد بسترهای مشارکتی برای افزایش تأثیرگذاری سطوح پایین تر و ابعاد ملموس زندگی شهری مطرح شده است. از جمله این رویکردها، رویکرد دارایی مبنا است که توجه به دارایی های محلی(سرمایه اجتماعی) را به عنوان ظرفیت هایی بالقوه در محلات، اساس کار خود قرار داده است. در این تحقیق با هدف شناسایی و سنجش ظرفیت ها و دارایی های محله باغ آذری و ارائه طرح ساماندهی پیشنهادی، به شناخت رویکرد توسعه دارایی مبنا، بررسی و مطالعه متون مربوطه و تجربه های جهانی مرتبط با موضوع پرداخته شد و با روش توصیفی- تحلیلی، شاخص های تحقیق تعیین و تدوین گردید تا با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده از طریق پژوهش میدانی، به تحلیل شدت و ضعف، میزان اثرگذاری و ارتباط میان این شاخص ها پرداخته شود؛ همچنین به این پرسش ها که آیا محدوده مورد مطالعه واجد ظرفیتها و دارایی های(سرمایه اجتماعی) قابل ملاحظه ای می باشد؟ و چه رابطه ای بین ظرفیت ها و دارایی های محله و مشارکت اجتماعی ساکنان آن به عنوان عاملی مهم در تحقق پذیری طرح می توان قائل بود؟ پاسخ داده شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی در محله باغ آذری پایین نبوده و در سطح متوسط ارزیابی شده است به طوری که حتی برخلاف تصور اولیه، برخی از متغیرهای معرف سرمایه اجتماعی در سطح زیاد ارزیابی شدند؛ همچنین مشخص گردید که بین متغیر مشارکت اجتماعی و دارایی های محلی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد، که ضریب آن برابر با 7/0 است، یعنی به ازای تغییر یک واحد در میزان متغیر دارایی های محلی، 7/0 واحد مشارکت اجتماعی ساکنان در همان جهت تغییر خواهد کرد. در انتها با عنایت به نتایج حاصله از پیمایش محله و با استفاده از مدل مشارکتی دارایی مبنا طرح پیشنهادی ارائه شده است. با تحقق ساختار فضایی پیشنهادی، می توان زمینه بهبود تعاملات و روابط مناسب اجتماعی میان ساکنین را که از متغیرهای تأثیرگذار بر مشارکت اجتماعی می باشد، در چارچوب رویکرد اجتماعات محلی انتظار داشت.
احد رعنایی مهین ننسترن
گردشگری یه سبب حجم چشمگیر درآمدی که عاید کشورها می نماید و چرخه عظیم مالی که بطور غیرمستقیم حول محورآن می چرخد امروزه به صنعتی مهم در جهان تبدیل شده است. بنابر برآورد بانک جهانی درآمد جهانی گردشگری در سال 2020 رقمی درحدود 2000 میلیارد دلار خواهد بود.(پاپلی یزدی، 1385: 3) که به سبب درآمد ارزی قابل توجهی که به کشورهای میزبان تزریق می نماید و ضریب تکاثری بالای ناشی از این صنعت، امروزه ازگردشگری به عنوان صادرات نامرئی نام می برند.کشور ما نیز دارای سرمایه های فراوان جذب گردشگر از جنبه های گوناگون است که توسعه و بهره برداری مطلوب از این سرمایه ها نیازمند برنامه ریزی در سطوح ملی تا محلی و همچنین در بازه های زمانی بلندمدت تا کوتاه مدت می باشد. تلاش این پایان نامه بر این است تا به مطالعه همزمان برنامه ریزی راهبردی و برنامه ریزی گردشگری بپردازد و همچنین با نگاهی نقادانه به وضعیت فعلی طرح های مناطق نمونه بعنوان نمونه ای از طرحهای گردشگری وضع موجود که در مقیاس محلی توسط سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تهیه می شوند، به تدوین چارچوبی مناسب برای برنامه ریزی راهبردی توسعه منطقه نمونه گردشگری دیمه دست یابد و بر اساس این چارچوب به برنامه ریزی راهبردی منطقه نمونه گردشگری دیمه اهتمام ورزد. چشمه دیمه با فاصله 85 کیلومتری از شهر شهرکرد و دارا بودن آبی گوارا که یکی از گواراترین آبهای آشامیدنی جهان است از سرچشمه های اصلی زاینده رود بوده و از قدیم الایام یکی از تجمع گاههای مهم ایلات و عشایر بختیاری و پذیرنده گردشگران فراوان بوده است. علیرغم اهمیت فراوان طبیعی و زیست محیطی این چشمه و منطقه پیرامونی آن، به سبب نحوه استفاده فعلی از آن و استقرار کاربری های ناسازگار و عدم اعمال کنترل لازم بر حضور گردشگران در آن، نه تنها بهره برداری متناسب با قابلیت های آن به عمل نیامده بلکه موجب مخاطراتی برای آن نیز گشته است. لذا این منطقه به سبب دارا بودن ویژگی های محیطی قابل توجه و نیز وضعیت نه چندان مناسب فعلی آن مناسب برای انجام پژوهش و برنامه ریزی در جهت بهبود وضعیت و توسعه جاذبه های آن است. این پژوهش تلاش دارد به نقد شرح خدمات موجود مطالعات جامع منطقه نمونه گردشگری دیمه پرداخته و به تدوین شرح خدماتی مناسب که پوشش دهنده انواع جنبه های موثر در توسعه گردشگری در این منطقه باشد اهتمام ورزد و بر مبنای این شرح خدمات به برنامه ریزی راهبردی منطقه دیمه در راستای توسعه گردشگری بپردازد. توسعه پایدار در معنای عام آن در برگیرنده جنبه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بوده و استفاده از محیط بر اساس ارزیابی مناسب از ظرفیت ها و قابلیت های زیست محیطی مد نظر نگارنده این پایان نامه می باشد که این ا مر با استفاده از روش های تحلیلی کارا و انتخاب اهداف کلان مناسب برای توسعه محیط و به تبع آن تدوین استراتژی های متناظر با اهداف کلان و طی نمودن ادامه فرآیند برنامه ریزی راهبردی امکان پذیر خواهد بود.
ایمان بدیعی محمود محمدی
لازمه قرار گرفتن یک سیستم در مسیر پایداری شناخت دقیق و برنامه ریزی صحیح آن مجموعه است. حال درصورتی که این سیستم ساختار پیچیده ای چون شهر بوده و هدف یافتن راهی برای رسیدن به الگوی ساختاری به منظور دستیابی به توسعه پایدار شهری باشد، برنامه ریزی راهبردی، ابزاری مناسب محسوب می گردد. در این تحقیق، سیستم مورد بررسی شهر زابل است که با چالش های متعددی مواجه است. شرایط سخت زیست محیطی، کمبود فضاهای گذران اوقات فراغت و کمبود محیط های سبز که بتواند سرزندگی و نشاط را به تعاملات شهری بازگرداند، از جمله اصلی ترین مشکلاتی هستند که این شهر و شهروندان همواره با آن دست و پنجه نرم می کنند و به عنوان مسائل اصلی تحقیق شناخته می شوند. این پایان نامه به دنبال آن است که با ارائه الگوی ساختاری مناسبی که با ویژگی های این منطقه تطبیق داده شده باشد، راهی برای کاهش اثرات سوء ناپایداری در شهر زابل بیابد. در همین راستا این پرسش مطرح می شود که چه نوع الگویی می تواند علاوه بر این که اثرات سوءشرایط سخت زیست محیطی را بر فضای شهری کاهش داده و امکان تلفیق زندگی شهری با فضاهای سبز را فراهم آورد، مانع از توسعه پراکنده اراضی پیرامونی نیز گردد. در پاسخ به این مسئله، این فرضیه کلی مطرح می شود که با ارائه طرح باغشهر در اراضی حاشیه ای شهر زابل و به ویژه در شمال این شهر، نه تنها می توان مانع از پراکنده رویی اراضی شهری به این سمت گشت، بلکه با تلفیق فضاهای سبز با پهنه های تفرجی و گردشگری، بخش اعظم توسعه پایدار زیست محیطی شهر زابل نیز مرتفع کرد. با عنایت به فرآیند تهیه طرح راهبردی این نتیجه حاصل گردید که با استفاده از تهیه طرح ساختاری باغشهر در اراضی شمالی شهر زابل می توان مشکلات مهمی اعم از اثرات سوء شرایط زیست محیطی شهر را بهبود بخشیده و با پهنه بندی مناسب این محدوده مانع از پراکنده رویی بافت کالبدی شهر به سمت اراضی حاشیه ای گردید.
مهران لاریجانی فیروز مهین نسترن
پدیدآمدن انقلاب صنعتی ، بهبود وضعیت اقتصادی و رفاهی مردم، تکیه بر اتومبیل و پیشرفت های حمل و نقل از دلایل رشد بی سابقه جمعیت شهرنشین و گسترش سریع شهرها بعد از جنگ جهانی دوم بوده است. از آن جا که این رشد شهری برپایه اتومبیل بوده است شهرها در مدت کوتاهی وسعت زیادی از سرزمین ها را اشغال کرده و محدوده خود را به چندین برابر افزایش دادند. در پی این گسترش سریع فیزیکی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در شهرها به وجود آمد. شهرهای ایرانی نیز مانند سایر نقاط جهان دستخوش این تغییرات قرار گرفتند. در حال حاضر یکی از مشکلات اکثر شهرهای کشور، رشد شهرنشینی و به تبع آن گسترش شهر براراضی پیراشهری است که پیامدهایی چون حاشیه نشینی، ازبین رفتن اراضی کشاورزی، افزایش بی رویه جمعیت شهرنشین، عدم پاسخگویی برخی از خدمات و کاربری ها در شهرها، توزیع نامتناسب و ناسازگاری کاربری ها، گسستگی بافت فیزیکی شهره، مسائل زیست محیطی و نابسامانی های سیمای شهر بوده است.شهرهای شمال کشور نیز مانند سایر شهرهای کشور دچار تغییرات و دگرگونی های بسیاری در بعد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شده اند. توریست پذیر بودن شهرهای شمالی به عنوان عاملی مهم در اقتصاد این منطقه مطرح می باشد. اما این محرک اقتصادی در ابعاد اجتماعی و محیطی(به دلیل فقدان نظارت و مدیریت صحیح) باعث بروز مشکلات بسیاری برای شهرها شده است. مسئله مهم در شهرهای شمالی و همچنین بابلسر وجود زمین های کشاورزی و باغی درون و بیرون محدوده شهر است که هر ساله به دلیل ساخت وسازهای بی رویه از مساحت آن ها کاسته می شود. مدت ها قبل ازکشور ما کشورهای پیشرفته با چنین مشکلاتی مواجه شده و برای حل این مشکلات راه حل ها و نظریات مختلفی تدوین شد. الگوهای مختلف توسعه شهری، نظریات گوناگون در مورد فضاهای شهری و چگونگی توسعه آن ها و همچنین مبحث توسعه پایدار از این دسته می باشند.توسعه پایدار از مفاهیم جدید است که در ارتباط با مسائل پیش آمده بروز کرده و هدف اصلی آن این است که از توان نسل های آینده در برآوردن نیازهایشان نکاهد تا آیندگان نیز بتوانند به میزان نسل های حاضر از منابع طبیعی و محیطی بهره ببرند. در زمینه مسائل شهری نیز نظریه توسعه پایدار شهری سعی دارد تا در سه بعد محیطی، اجتماعی و اقتصادی شهرها را زیست پذیر کند و سطح زندگی ساکنان را ارتقا دهد.برای ارائه الگویی پایدار برای توسعه شهر بابلسر، ابتدا ویژگی ها و مسائل شهر شناخته شدند. در ادامه برای تحلیل اطلاعات موجود از میان اصول و مبانی توسعه پایدار، معیارهایی نظیر دسترسی به خدمات شهری، دسترسی به مراکز اصلی شهر، دسترسی به فضاهای سبز شهری، همجواری با زمین های کشاورزی و ... معرفی شدند.برای شناسایی مناطق دارای پتانسیل توسعه در محدوده شهر از مدلahp و نرم افزار gisاستفاده شد و در نهایت در هر محله مناطق مستعد توسعه مشخص شدند. با توجه به پتانسیل زمین های داخل شهر و شرایط طبیعی اطراف و مفاهیم توسعه پایدار برای شهر بابلسر الگوی توسعه شهری فشرده پیشنهاد شده است.
نرگس سلطانی رسول بیدرام
رشد سریع شهر ها و توسعه کالبدی آن موجبات بروز بحران های مختلف در زندگی شهری نظیر مشکلات محیطی و نزول کیفیت محیط را حاصل می آورد. به دنبال این امر لزوم توجه به مفهوم کیفیت و ارتقاء آن در محیط های شهری در کنار توجه به مسائل کمّی بیشتر احساس گردید. در سال های اخیردر ادبیات شهرسازی و به ویژه در الگو های شهری بحث کیفیت محیط شهری مورد توجه قرار گرفته است ولی در اغلب برنامه ریزی فضا های شهری فقدان آن احساس می شود. توجه به ارزش های فرهنگی، اجتماعی، معیشتی و هویتی شهروندان و معیار های زیبا شناختی شهری که اصلی ترین معیار ها برای بالا بردن کیفیت یک محیط شهری به خصوص فضا های شهری که، هسته های اصلی و هویتی شهر هستند و توجه به منافع مشترک شهروندان، علاوه بر نتایج مثبت روانی که به دنبال دارد، رضایتمندی شهروندان از فضای شهری و حضور بیشتر در فضا را تشویق می کند. بنابراین یکی از مسایل مهم در برنامه ریزی توجه به ارزش های کیفیت محیط از دید شهروندان است. پارک صفه اصفهان از جمله فضا های شهری شهر اصفهان است که در سال های گذشته مورد توجه بسیاری از شهروندان به عنوان یک فضای عمومی کارآمد درآمده است. این درحالی است که به نظر می رسد این فضا به علت ویژگی های کالبدی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، تفریحی و خدماتی پتانسیل های زیادی را دارد که به عنوان یک فضای شهری با کیفیت شهری بالا ارتقاء پیدا کند. بدین منظور هدف از این پایان نامه سنجش میزان کیفیت محیط، نحوه رتبه بندی و میزان تمایل به پرداخت افراد مراجعه کننده جهت ارتقاء سطح کیفی هریک از ارزش های محیطی است تا زمینه مناسبی را در جهت ارتقاء کیفیت محیط از دید افراد مراجعه کننده به صفه فراهم کند. روش انجام این تحقیق بر مبنای روش های انتخاب تجربی (cem) و ارزیابی مشروط (cvm) است. در این روش ها بر مبنای بررسی متون نظری ارزش های کیفیت محیط مربوطه انتخاب گردید و در قالب پرسشنامه و بر اساس میزان تمایل به پرداخت، رضایتمندی و الویت بندی برای تمایل به پرداخت هریک از ارزش های محیطی توسط استفاده کنندگان از فضای شهری مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل های تحقیق نشان داد که کیفیت محیط در پارک صفه در آستانه پایین (3>83/1>1) و نسبتا رضایت بخش بوده است.نتایج حاصل از روش انتخاب تجربی نشان داد که همه متغیرهای ارزشی رابطه بالایی را در نظر افراد برای انتخاب فضای شهری خود داشته اند. (05/0>p) متغییر دسترسی بالاترین ارزش را از دید افراد مخاطب (با عدد52/1) داشت و همچنین نتایج حاصل از روش ارزیابی مشروط نشان داد افراد برای ورودی پارک صفه تمایل دارند مبلغ 150 تومان بپردازند و هیچ یک از ویژگی های اجتماعی- اقتصادی افراد بر این تمایل به پرداخت تاثیر گذار نیست.
الهام بخشایش مجید صامتی
انجام وظایف و خدمت رسانی مناسب شهرداری ها به شهروندان نیازمند تأمین اعتبارات و منابع مالی است. در طول دو دهه ی اخیر، درآمد حاصل از فروش مازاد تراکم و یا به عبارت بهتر، درآمد حاصل از اعطای مجوزهای رانتی به زمین های شهری پایه ی اصلی درآمد شهرداری های کشور را تشکیل داده است. وابستگی مالی شهرداری ها به این منبع درآمدی و عدم برخورداری از منابع مستمر درآمدی، حداقل برای پاسخگویی به هزینه های دائمی، برنامه ریزی مالی و بودجه ای میان مدت و بلند مدت شهرداری ها را مختل می کند. همچنین اجرای پروژه های سرمایه گذاری غیر اقتصادی و بدون توجیه اجتماعی، تدارک پروژه های سرمایه گذاری با کیفیت پایین، گسترش پروژه های نیمه تمام، طولانی شدن مدت زمان بهره برداری از پروژه ها و بهره برداری زیر ظرفیت از پروژه ها، هزینه هایی به دنبال دارد که به خاطر عدم شفافیت تخصیص اعتبار به طرح های سرمایه گذاری می باشد. توجه به شیوه های نه چندان منطقی و غیرکارا و فروش غیر منطقی تراکم، ایجاب می کند تا اهتمام بیشتری به مطالعه ی ساختار درآمدی و هزینه ای شهرداری ها صورت گیرد و با بررسی زمینه های رانت جویی در این ساختار، کمک موثری به این نهاد فراگیر و مردمی شود. هدف این پژوهش، شناسایی و معرفی کدهای درآمدی و هزینه ای ایجاد کننده رانت در شهرداری ها است، که بدین منظور شاخصی برای محاسبه ی رانت جویی در بودجه ی شهرداری ها معرفی و مقدار آن برای سال ها ی 1382 تا 1387 با استفاده از داده های آماری مربوط به اسناد مالی شهرداری اصفهان محاسبه گردید. نتایج مبین آن است که گذشته از ساختار رانتی شهرداری ها که ناشی از تکیه بیش از حد مخارجش بر عواید حاصل از فروش تراکم است، ساختار هزینه ای بودجه و به خصوص ساختار هزینه ای مربوط به امور عمرانی نیز هزینه زا و رانت جویانه است. در این صورت، اطلاع رسانی، شفافیت در امور، مردم داری، دقت کامل در نوع و میزان هزینه ها و ارتباط برقرار کردن بین درآمدهای وصول شده و هزینه ها از اموری است که شهرداری باید به آن بپردازد.
کبریا صداقت رستمی رسول بیدرام
مسئله ی بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی و استفاده ی مجدد از آنها، در سالهای اخیر به یکی از مهمترین مسائل و مباحث در نظام شهری کشور تبدیل شده است. این امر بدان علت است که با گذشت زمان و افزایش جمعیت شهرها (به علت نرخ بالای زاد و ولد و مهاجرت از روستاها)، شهرهای کشور گسترش افقی یافته و زمینهای اطراف و به ویژه اراضی کشاورزی به زیر ساخت و ساز رفته است و برای جلوگیری از این امر، توجه به توسعه درونی اهمیت ویژه ای یافته است. این در حالی است که با توجه صرف به بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی، از وسعت زیادی از بافتهای ناکارآمد شهری چشم پوشیده می شود. علت این امر را می توان در نبود مفاهیم مرتبط با این نوع بافتها و همچنین فقدان شناسه هایی برای شناخت آنها جستجو نمود. هدف این پژوهش آن است که از سویی به معرفی شناسه هایی برای شناخت بافتهای ناکارآمد پرداخته و از سوی دیگر یکی از مفاهیم نوین شهرسازی در زمینه رسیدگی به بافتهای ناکارآمد با عنوان "توسعه مجدد" را معرفی کرده و در یک نمونه موردی به کار گیرد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش در زمره ی پژوهشهای توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد؛ ضمن آنکه در تجزیه و تحلیل از روش سوات و در ارائه پیشنهادها از روش آیدا استفاده شده است. فرضیه مطرح آن است که با استفاده از طرح توسعه مجدد می توان به توسعه درونی دست یافت و با افزایش مشارکت ساکنان، میزان تحقق پذیری طرح را افزایش داد. همچنین تلاش می شود تا به این سوالها پاسخ داده شود که چه شناسه هایی برای شناخت بافتهای ناکارآمد وجود دارد؟ و چگونه می توان شرایط ناحیه ناکارآمد را ارتقا و میزان تحقق پذیری طرح را افزایش داد؟مهمترین نتایج این پژوهش را می توان دستیابی به شناسه هایی برای شناخت بافتهای شهری ناکارآمد و ارائه ی راهکارها، سیاستها و پروژه هایی برای رفع شرایط ناکارآمدی ناحیه 5 از منطقه 8 اصفهان دانست. شناسه های تدوین شده به صورت خلاصه عبارتند از: جزئیات خیابانی ناقص؛ کاربری زمین ناخوشایند از نظر اقتصادی یا اجتماعی؛ درصد بالای زمینهای بایر یا توسعه نیافته که هیچ مالیات و عوارضی به شهر بر نمی گردانند؛ وجود بافت فرسوده مصوب؛ وجود ساختمانهای غیرایمن برای زندگی و کار افراد؛ نا کافی بودن فضاهای باز و خدمات عمومی؛ کمبود تسهیلات عمومی مناسب در ناحیه؛ ارزش بسیار پایین املاک؛ وجود قطعات کوچک با شکل و اندازه ی نا مناسب و چند مالکیتی؛ عدم پرداخت عوارض شهرداری و مالیات در محدوده مطالعاتی حداقل به مدت سه سال متوالی؛ وجود واحدهای صنعتی مزاحم شهری و واحدهای صنعتی متروکه؛ وجود محدوده های فاقد خدمات و تسهیلات شهری (تأسیسات و تجهیزات شهری)؛ وسعت آلودگیهای زیست محیطی در محدوده؛ وجود کاربری های خطرناک که زندگی یا اموال مردم را به علت آتش سوزی یا سایر دلایل به خطر اندازد؛ نادیده گرفتن پستی و بلندی-ها، زهکشی ها و سایر ویژگی های فیزیکی زمین و شرایط اطراف آن در طراحی خیابان ها در اراضی توسعه؛ نا کافی بودن خیابانها و سایر مسیرها؛ وجود املاک، زمین یا سایر نواحی که در معرض آبگرفتگی قرار دارند؛ کاهش جمعیت در سالهای اخیر بر اثر شدت زوال محدوده مطالعاتی؛ وجود تعداد زیادی ساختمانهای متروکه و خالی. در این میان، 13 شناسه اول برای ناحیه مورد مطالعه صادق هستند.
وحید بشیرزاده پراپری رسول بیدرام
وجود ده ها هزار طرح عمرانی نیمه تمام که از این میان حدود 10 هزار طرح نیمه تمام صنعتی است در کنار رکود و بحران در صنایع موجود که اکثراً زیر ظرفیت خود کار می کنند و تولیدات آنها عموماً قابلیت صادرات و رقابت در بازارهای جهانی را ندارد، از وجود مدیریتی ناکارآمد خبر می دهد. در پی رشد جمعیت و ناکارآمدی مدیریت اقتصادی کشور، چه در زمینه تولید اندیشه و دانش توسعه اقتصادی بومی و چه در مدیریت اجرایی با وجود از دست دادن امکان های عظیم ارزی و ریالی، بیکاری گسترده ای به ویژه در میان جوانان پدید آمده است که افزایش فاصله طبقاتی و افزایش انتظارات را باعث گردیده است. با توجه به این مسائل در این تحقیق سعی شده است بخش های اقتصادی ایران از نظر میزان ارزش افزوده به دست آمده رتبه بندی گردند. هدف از این کار شناسایی بخش های با ارجحیت نسبی است. در این خصوص با استفاده از آمارهای بانک مرکزی ایران در خصوص موجودی سرمایه خالص به قیمت های ثابت سال 1376 ، ابتدا در دوره زمانی 86-1353 با استفاده از تحلیل آماری تاکسونومی عددی به رتبه بندی بخش های اقتصادی کشور پرداخته شده و سپس با استفاده از تحلیل عاملی به بررسی عوامل موثر بر ارزش افزوده بخش پیشرو پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که بخش املاک و مستغلات دارای بیشترین ارزش افزوده و بخش معدن دارای کمترین ارزش افزوده است. همچنین بخش نفت و گاز به دلیل سیاست های حمایتی دولت از این بخش از سایر بخش ها در وضعیت مطلوب تری به سر می برد. در بررسی عوامل موثر بر ارزش افزوده بخش پیشرو املاک و مستغلات مشخص گردید که نیروی کار زیر دیپلم در این بخش بیشترین تأثیر در ایجاد ارزش افزوده این بخش دارد. و رشد ظاهری این بخش نه تنها نتایج مثبت داخلی و خارجی نداشته بلکه موجب بروز اختلال در سایر بخش ها و حتی گاهی تبعات اجتماعی در کشور شده است. کلید واژه ها: ارزش افزوده، تاکسونومی عددی، تحلیل عاملی، بخش های اقتصادی
سحر امانی کلاریجانی رسول بیدرام
سیر تحول شهرنشینی و مسائل ناشی از آن، همچنین آثار زیست محیطی از بین رفتن اقلیم های طبیعی ناشی از افزایش توان تاثیر مردم بر محیط، باعث شده تا فعالیت هایی برای آگاهانه کردن دخالت انسان در طبیعت و مفاهیمی چون کیفیت زندگی برای مطلوب تر نمودن محیط های مصنوع شکل گیرد. در این میان، فضاهای سبز شهری دارای ویژگی هایی است که آنها را به فضاهای مناسبی برای ارتقا کیفیت زندگی انسان تبدیل می کند. حضور مکان و اجزای طبیعی مثل پارک ها، درختان و آب در زمینه شهری، خدمات زیست محیطی، اجتماعی و فیزیولوژیکی فراهم می کند که در قابل زیست نمودن شهرها اهمیت بسیار دارد. این امر زمانی اتفاق خواهد افتاد که این فضا خود دارای ساختار و ویژگی های کمی و کیفی مناسب بوده و بتواند نقش های واگذار شده و مورد انتظار را به خوبی ایفا کند. هدف از این تحقیق تدوین شاخص هایی جامع برای بررسی وضعیت ساختار سبز شهری و در نتیجه برنامه ریزی درخور برای این فضا با استفاده از مفهوم کیفیت زندگی است. برای این منظور ضمن تعریف فضای سبز و کیفیت زندگی و رابطه متقابل این دو، به بررسی تاثیر فضاهای سبز در ارتقا کیفیت زندگی از طریق بررسی ابعاد عملکردی فضاهای سبز شهری پرداخته شده است. ابعاد عملکردی این فضا در چهار گروه زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، برنامه ریزی و مدیریت تقسیم بندی و بر اساس این ابعاد، شاخص هایی در چهار گروه کمّی، کیفی، مکانی(استفاده از فضا) و مدیریتی در قالب 33 معیار و 62 شاخص برای اندازه گیری و بررسی این معیارها، تدوین شده است. انتظار است با بررسی این شاخص ها از طریق سنجه ها و روش های ارائه شده و ارزیابی هر کدام از آنها به ساختار کلی فضاهای سبز شهری و برنامه ریزی اصولی بر مبنای آن دست یافت. در ادامه به منظور نشان دادن چارچوب کلی بررسی شاخص ها، با ابزارهای مختلف جمع آوری داده چون پرسشنامه و با استخراج آمار و اطلاعات مورد استفاده و با استفاده از نرم افزارهایauto cad و excel فضای سبز شهر اصفهان در قالب شاخص های تدوین شده مورد بررسی قرار گرفته است، نتیجه آن که فضاهای سبز در سیمای شهر و دیدگاه مردم شهر اصفهان از جایگاه خوبی برخوردار بوده و شهروندان اصفهانی این فضاها را به عنوان جزء جدایی ناپذیر زندگی خود و ارتقاء دهنده کیفیت آن ذکر کرده اند برنامه ریزی به منظور استفاده از این اهمیت می تواند نقش موثری در ارتقا نقش فضاهای سبز شهری اصفهان داشته باشد. نتیجه آن است که با استفاده از شاخص های تدوین شده و بر پایه ارزیابی چارچوب کلی ساختار این گروه معیارها، رهیافت کلی از ویژگی های مورد انتظار از شهرها در قالب این چارچوب برای رسیدن به شهری سبز ارائه شده است. در ادامه به منظور دستیابی به شهری سبز با استفاده از اطلاعات به دست آمده، فرایند برنامه ریزی کارآمد حاصله از فرایند استفاده از شاخص ها مشخص شده است
صفورا مختارزاده رسول بیدرام
بر اثر توسعه پراکنده و بی سامان شهرها، الگوی سازمان فضایی اولیه و ساختار اصلی آن ها دگرگون گشته است. این عوامل موجب از بین رفتن ساختار واحد در کل شهر، انزوای فضایی بخش های مختلف شهر به ویژه بافت های مرکزی و قدیمی شهر و در نتیجه انزوای اقتصادی- اجتماعی آن ها شده است. از طرفی افزایش وسعت شهرها موجب پیچیدگی های کالبدی – فضایی در آن ها گردیده، به طوری که شناخت ساختار و استخوان بندی اصلی شهرها و ریخت شناسی آن بر اساس تحلیل تمام اجزای شهرها امری مشکل و غیرممکن می باشد. از جمله نظریه ها و روش هایی که به مطالعه ساختار و پیکربندی فضای شهری می پردازد و توانسته به نیازهای تحلیل ساختار فضایی شهرها پاسخ دهد، نظریه چیدمان فضا است. بنابراین مسأله اصلی این تحقیق این است که چگونه با تحلیل ساختار فضایی بافت تاریخی شهرها به روش چیدمان فضا می توان به توسعه یافتگی این بافت ها کمک نمود؟ و آیا میان تغییرات ارزش همپیوندی فضایی حاصل از تحلیل چیدمان فضا و تغییرات سطوح توسعه ی اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی شهرها رابطه معناداری وجود دارد یا خیر؟ در راستای پاسخگویی به سوالات مطرح شده، محلات شهر مشهد به ویژه محلات بافت قدیم آن مورد آزمون قرار گرفتند که برای تحلیل ساختار فضایی آن ها از روش چیدمان فضا و برای تعیین سطح توسعه یافتگی محلات، از روش تحلیل عاملی و تاکسونومی استفاده شده است. در این تحلیل 20 شاخص در زیرگروه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و رفاهی با یکدیگر ترکیب شده اند و به عنوان بک شاخص به نام توسعه یافتگی، در تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی محلات و تغییرات سطح توسعه یافتگی آن ها، وارد شده اند. نتایج پژوهش در ارتباط با استفاده از روش چیدمان فضا در تحلیل ساختار فضایی بافت های فرسوده به ویژه بافت های فرسوده قدیمی، نشان می دهد که انزوای اجتماعی – اقتصادی و فرسودگی کالبدی این بافت ها، رابطه مستقیمی با کاهش همپیوندی ساختار درونی این بافت ها با بافت های اطراف و کل شهر دارد. بر این اساس این نظریه با بررسی رابطه فرم شهر و شناخت آسیب های فضایی و همچنین بررسی رابطه بین تغییرات فضایی و ویژگی های اجتماعی – اقتصادی و فعالیتی در شهرها می تواند به شناخت آسیب های ساختاری ایجاد شده در بافت های تاریخی و قدیمی و توسعه و احیای این بافت ها کمک نماید. علاوه بر این، با توجه به اینکه این نظریه می تواند اثرات اقتصادی و اجتماعی را نیز پیش بینی نماید از آن می توان برای ارزیابی برنامه های نوسازی و بهسازی استفاده کرد.
یونس چنگلوایی محمود محمدی
سیر تحولات در عرصه راهبردها و سیاست های توسعه سکونتگاه های انسانی همواره شاهد تغییر نگرش ها و تغییرات شگرفی در عرصه اندیشه توسعه ساخت و ساز این سکونتگاه ها بوده است.در خلال سال های اخیر همواره تلاش های خستگی ناپذیری از سوی شهرها برای ترسیم تصویری مطلوب از خود،در حال شکل گرفتن است .از دهه 1990 میلادی به بعد با تغییر نگرش در مباحث کلان فلسفی و هنری، مباحث توسعه شهری همراه و همراستا با این تغییر نگرش ها رویکردی رقابت محور به خود گرفته و رفته رفته راهبردها و سیاست های توسعه شهری از محتوای سنتی خود پای فراتر نهاده و اندیشه ای فراگیرتر مبتنی بر رقابت را سرلوحه مبانی تفکر توسعه خود قرار داده اند.در این میان با ظهور فرهنگ در محتوای ادبیات توسعه و به عنوان بعد چهارم توسعه پایدار،رفته رفته جای خود را در شهر به عنوان ظرف عملیاتی و اجرایی پارادایم نوین توسعه پایدار،مستحکم می یابد و به عنوان عنصری تأثیر گذار در راهبردهای توسعه شهری به ایفای نقش می پردازد.فرهنگ با بهره گیری از ماهیت توسعه ای خود تحت عنوان مضامینی چون اقتصاد فرهنگی و خلاق ،صنایع فرهنگی و خلاق،خوشه ها و نواحی فرهنگی و... که در برگیرنده دانش و مهارت های خلاق انسان ها می باشد، به عنوان راهبردی مکمل و گاه جایگزین برای راهبردها و سیاست های سنتی و هزینه محور و گاه کلان صنعتی و یا صرفاً کالبدی معطوف به شهرها که گاه محیط زیست شهری و یا مقولات عدالت اجتماعی شهرها را به مخاطره می اندازد،مطرح می باشد. شهرهای جدید نیز به عنوان گونه ای از سکونتگاه های انسان ساخت برنامه ریزی شده ،هرچند که در ظاهر به دلیل برخورداری از نظام طرح ریزی و ساخت یکپارچه و برنامه ریزی شده می بایست از نظمی منسجم و متفاوت تر از شهرهای کلاسیک برخوردار باشند ،لیکن با بررسی و پژوهش در واقعیت وجودی این سکونتگاه ها(با تأکید بر شهرهای جدید ایران مورد پژوهی شهرهای جدید مجلسی و بهارستان) چیزی جز رکود ،ناکامی،چهره ای خاکستری و سرانجام شکست قابل ملاحظه نمی باشد.با توجه به اشارات مختصری که از روند تحولات تفکرات توسعه شهری و چالش توسعه ای شهرهای جدید مطرح گردید،این پژوهش در پی یافتن راه چاره ای برای بازتولید فضایی و خلق نسل جدیدی از شهرهای جدید با توجه به نقش فرهنگ در راهبردهای توسعه شهری با تمرکز بر برنامه سازی و ترسیم خطوط راهنما ی توسعه برای ایجاد شهر جدید چهارم اصفهان می باشد.در مسیر دست یافتن به این هدف لازم است که برای این سوالات که کلید ارزشمندی برای رسیدن به اهداف پژوهش است پاسخی داده شود.برخی از این سوالات عبارتند از: فرهنگ چگونه و از طریق چه مفاهیمی(کاربردهای فرهنگ)در معادلات توسعه حضور می یابد؟تأثیر فرهنگ و موضوعات مرتبط با آن بر راهبردهای توسعه شهری چگونه است و در برگیرنده چه مفاهیم و رویکردهای نظری می باشد؟فرهنگ چگونه می تواند در برطرف کردن چالش های شهرهای جدید موثر باشد و مدل نوینی از ایجاد نسل جدیدی از شهرهای جدید ارایه دهد؟ و دیگر پرسش هایی که این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای آن هاست. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و مقایسه ای(تطبیقی)می باشد که با رویکرد بین رشته ای و متکی بر بررسی و تحلیل اسنادی است.بدین نحو که با استفاده از مفاهیم و نظریه های مرتبط با چهارچوبه نظری پژوهش در قالب متون و اسناد کتابخانه ای و نیز تحلیل و بررسی میدانی شهرهای جدید ایران با مورد پژوهی شهرهای جدید بهارستان و مجلسی به ارایه راهبردهای توسعه و ایجاد شهر جدید چهارم اصفهان پرداخته خواهد شد.
محمد رضا محمدی محمود محمدی
سالیانه پروژه های فراوانی در کلان شهرهای کشور به اجرا در می آیند که حجم بالایی از اعتبارات بودجه ای کشور را به خود اختصاص می دهند؛ با این حال هرساله شاهد پروژه هایی هستیم که علیرغم نیاز شدید جامعه شهری سهم کافی از بودجه شهری به آنها تخصیص نمی یابد، یا آنکه زمان بهره برداری از آنها با تاخیر فراوان مواجه می شود. تعداد زیاد پروژه های نیمه تمام و تاخیری در سطح کلان شهرها، باعث ایجاد رکود و افزایش تورم در اقتصاد ملی می گردد. علاوه بر کمبود بودجه، دومین مساله عمده که پروژه های شهری را تهدید می کند، کیفیت پایین اجرا است. کیفیت اجرا نقشی اساسی در تعیین هزینه ی تمام شده پروژه، زمان ساخت و ایمنی پروژه را ایفا می کند. تجربه مدیریت و اجرای پروژه های شهری نشان می دهد که مدیریت دولتی به دلیل محدودیت های خاص سازمان های دولتی، ضعف کارشناسی و بوروکراسی حاکم بر آنها، انعطاف و توانایی لازم برای مدیریت اجرایی اینگونه پروژه ها را ندارند. در سال های اخیر، مجموعه مدیریت شهری نیز با توجه به کمبود بودجه برای اجرای پروژه ها، به سوی کاربرد مدل های مشارکتی روی آورده است؛ ضمن اینکه پروژه های شهری قابلیت بالایی از درآمدزایی را داشته و به علت تقاضای بالا برای آنها، دسترسی مناسب، حجم کم منابع مورد نیاز و دوره ساخت کوتاه، سرمایه گذاران مشتاق زیادی را در بخش خصوصی می توان برای آنها سراغ گرفت. لازم است با توجه به خصوصیات پروژه های شهری و محدودیت های اجرایی و بهره-برداری از آنها، قابلیت های مدل های مشارکتی به نحوی توسعه یابد که امکان پذیرش ویژگیها و توانایی های استقرار در پروژه های شهری را داشته باشد. روشی که در این تحقیق به عنوان روش مناسب جهت مشارکت بخش خصوصی در پروژه های شهری انتخاب و معرفی گردید، روش bot می باشد؛ در این راستا لازم به ذکر است که در مسیر اجرا و پیاده سازی سیستم bot در پروژه های شهری موانع و مشکلاتی وجود دارد،که در شرایط موجود کشور، موجب توقف و عدم اجرای این سیستم در پروژه های شهری شده است. این مشکلات از جنبه های متفاوت بوده که در مراحل مختلف پروژه نمود می یابد و متولیان و دست اندرکاران اجرا را به چالش می کشاند. شناخت این موانع، بررسی آنها و پیدا کردن راه کاری مناسب برای آن ها به نحوی که ساختار مناسبی را در پیاده سازی bot در محیط پروژه های شهری ممکن سازد؛ هدف اصلی تحقیق می باشد. لذا برای شناسایی این موانع مراحل اجرای یک طرح bot در محیط پروژه های شهری پیگیری شد، به این معنا که تمام گام هایی که در اجرای یک پروژه bot لازم است پیاده سازی شود با الزامات و خصوصیات پروژه های شهری و محیط اجرای آن مقایسه و منطبق گردید؛ نهایتاً با این روند بررسی ارتباط موانع و راه حل های پیشنهادی و راه کارهای تجربه شده با یکدیگر مقایسه شده و الگوی مناسب پروژه های شهری ارائه گردید. این الگوها ، ساختاری را در مقایسه با ساختار استاندارد پروژه های bot ارائه می دهند که قابلیت انطباق با محیط اجرای شهری و ویژگی های آن را داشته باشند. الگوی ارایه شده، راهنمایی خواهد بود که با اجرای الزامات و خواسته های آن می تواند اجرای پروژه شهری را با سیستم bot تحت مدیریت شهری محقق سازد. کارفرمایان و متولیان شهری در صورت تمایل به استفاده از سیستم تامین مالی- اجرای پروژه در محیط شهری، می بایست این راه کارها را اجرایی کرده و موانع را بر این اساس مرتفع سازند.
زهرا فخری تزنگی محمود محمدی
تنظیم مجدد زمین به عنوان رویکردی در بازسازی بافتهای فرسوده فاقد ارزش تاریخی و همچنین بافتهای فرسوده حاشیه ای به کار می رود. این رویکرد مزیتهای بسیاری، نسبت به سایر رویکردها در احیای بافت دارد. قابل اجراتر از سایر رویکردهاست و سه مشکل اساسی در احیای بافتهای فرسوده را حل کرده است: عدم مشارکت همه جانبه ساکنین این گونه از بافتها، کمبود زمین برای ارائه خدمات در بافتهای فرسوده و کمبود زمین برای ارائه مسکن. کشورهای زیادی حدود یک قرن از این روش استفاه کرده و نتایج قابل قبولی بدست آورده اند. این تحقیق به دنبال شناخت و ارزیابی طرح های موجود در تأمین مسکن و خدمات شهری بافتهای فرسوده و یافتن عوامل موثر و شرایط موردنیاز یک محله در اجرای روش یکپارچه سازی و تنظیم مجدد زمین است. همچنین در پی پاسخگویی به سه پرسش است: علل ناکارآمدی طرحهای موجود در تأمین مسکن و خدمات شهری بافت فرسوده گلکوب کدامند؟ عوامل فضایی- کالبدی و عوامل اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی که در اجرای روش یکپارچه سازی و تنظیم مجدد موثر است، کدامند؟ شرایط یک محله در انجام روش یکپارچه سازی و تنظیم مجدد زمین چیست؟ در نهایت این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی نتیجه می گیرد که استفاده از این روش در بافت فرسوده گلکوب امکانپذیر می باشد.
علی جوادی نسب رسول بیدرام
چکیده امروز در کشور، ما با چالش های فراوانی در حوزه مدیریت و سیاست گذاری از جمله تعارضات بین برنامه های عمرانی و تحقق پذیری آن ها،عدم قطعیت و ناهماهنگی ها در حوزه مدیریت شهری،عدم مدیریت واحد یکپارچه وغیره روبروهستیم که بسیاری ازآن ها ناشی از وابستگی به طرح ها و برنامه های منسوخ گشته دهه 1960 میلادی می باشد و ریشه و علل اصلی آن را می توان در ضعف روابط بین تصمیم سازان با تصمیم گیران و مدیران شهری دانست . پایان نامه حاضر پژوهشی کاربردی و در زمره پژوهش های علمی استفاده از برنامه نوین راهبردی است که سعی دارد با تحلیل برنامه راهبردی اصفهان 95 چگونگی ارتباط بین پارادایم های الگوساز مدیریت شهری را در ارتباط با طرح بازنگری طرح تفصیلی بررسی و به نتایجی مستدل و کاربردی جهت ارتقاء استراتژی ها و سیاست های پس از آن دست یابد. برای این منظور، ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به بررسی دیدگاه های نظری مرتبط با موضوع پژوهش پرداخته شده است. بررسی مکاتب برنامه های راهبردی،ریشه یابی مفهوم استراتژی، تفکرات راهبردی،سرشت شناسی و ماهیت شناختی استراتژی از نتایج و خروجی های اصلی این مطالعات می باشند. پس از دیدگاه های نظری، مروری گسترده بر ابعاد و ادبیات پژوهش شده که به اجمال می توان گفت، در مطالعات پیشین مولفه های برنامه ریزی از جمله توجه به ساختارها و برنامه های کالبدی و طراحی،به عنوان متغیرهای اصلی برنامه ریزی مطرح و همراه با تفکرات عمرانی پا به عرصه شهر می نهادند و متغیرهای وابسته ای مانند مباحث مربوط به الکترونیک، انرژی و ... فراموش می شدند. در واکاوی ارتباط بین این متغیرها و جمع آوری داده ها و نیز رویکرد جزءنگر که از واجبات برنامه ریزی راهبردی می باشند ما به مبحث استراتژی به معنای استراتژی های اصیل پی برده که از مهمترین و پرکاربردترین رویکردها در بین رویکردهای موجود می باشد.در واقع هسته و بنیان و ریشه ی تمام برنامه راهبردی، استراتژی های آنان می باشند. (روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش ترکیبی از روش زمینه ای و روش ترکیبی چند جانبه لحاظ گردیده است).در ادامه مباحث فوق، پس از درک جایگاه فعلی این استراتژی ها با کمک طرح بازنگری و تحلیل عوامل محیطی گذشته با بررسی نتایج متنوع مطالعات پیشین و حال با ابزار تحلیلی و فراتحلیل و بکارگیری دو معیار کلان "درس از گذشته و توجه به آینده" که جزء جدایی ناپذیر برنامه ریزی استراتژیک می باشد،نتایج حاصل از آن بصورت الگویی متاثر و کارآمد را در سطح کلان ملی برای تمام شهرداری های کشور مطرح گردیده و تعمیم داده شده است.شایان ذکر است این پژوهش از نظر هدف بصورت کاربردی می باشد.
آرزو ایزدی محمود محمدی
بررسی و مطالعه فرآیند رشد و توسعه کلانشهرهای جهانی، نمایانگر شکل گیری شرایط کیفی نابسامان و در پاره ای موارد بحرانی در محیط های سکونتی به عنوان یکی از مهمترین آثار و پیامدهای سیاست های توسعه شهری است. این واقعیت در کشورهای در حال توسعه در اشکال حادتری بروز و ظهور یافته است و زمینه ساز پدیدار شدن مسائل عدیده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده است. از سوی دیگر نگاهی به مباحث مطرح در ادبیات شهرسازی سال های اخیر و نگارش مقالات و کتاب های متنوع و متعددی در این زمینه نشانگر توجه متفکرین و نظریه پردازان شهری به مفهوم «کیفیت محیط سکونت» می باشد. در ایران نیز به دنبال افزایش شهرنشینی و سرعت بالای تغییرات در بافت های شهری به دلایل مختلف، کیفیت محیط در نواحی شهری به شدت افول پیدا کرده است. در این پژوهش با هدف تحلیل محیط های مسکونی مطلوب شهر اصفهان سعی بر آن است که با شناخت مفهوم کیفیت محیط، بررسی و مطالعه ادبیات مربوطه و تجربیات جهانی و نیز جوانب و مولفه های خاص مفهوم کیفیت در محیط های شهری، معیارها و شاخص های تأثیرگذار بر کیفیت این محیط ها را شناسایی کرده تا بتوان با تحلیل شاخص ها در محیط های سکونتی مطلوب ، پیشنهادهایی در راستای ارتقای کیفیت محیط مسکونی شهر اصفهان ارائه کرد. بدین منظور ابتدا محیط های مسکونی مطلوب شهر شناسایی شدند که برای این منظور 22 شاخص در محیط های مسکونی تدوین شده است. شاخص هایی همچون سبزینگی و سرسبزی محیط، تراکم جمعیت محله، امنیت عمومی محله، درصد مهاجرین و متوسط عوارض ارزش افزوده بر تراکم در سطح محیط و .... سپس تأثیر هر یک از شاخص های تحقیق در این محیط ها بررسی و تحلیل شده است. محدوده مورد مطالعه تحقیق، 14 منطقه شهر اصفهان است که به منظور تجزیه و تحلیل آن از اطلاعات آماری استفاده شده است. قسمتی از اطلاعات نیز در قالب پرسشنامه از مدیران ارشد شهرداری جمع آوری گردیده است. داده های تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و علی-مقایسه ای تجزیه و تحلیل شده اند. برای رتبه بندی محلات مطلوب از تکنیک تاپسیس و به منظور گروه بندی این محلات از تحلیل خوشه ای در نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج تحقیق محلات آبشار، ناژوان، مهرآباد، عباس آباد و دشتستان را به عنوان 5 محیط مسکونی برتر در شهر اصفهان از دید مدیران ارشد شهرداری معرفی می کند. محیط های مسکونی مطلوب دارای تراکم جمعیتی و تراکم خانوار در واحد مسکونی پایین تر و عوارض ارزش افزوده بر تراکم بالاتر نسبت به سایر محیط های مسکونی شهر می باشند. به منظور محاسبه تأثیر عوامل بر کیفیت محلات از رگرسیون چند متغیره گام به گام استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان از ارتباط قوی بین متغیرها می باشد. در مجموع نتایج تحلیل رگرسیون 98 درصد از کیفیت مطلوب محلات را مربوط به شاخص های سودآوری اقتصادی، خدمات رسانی، آرامش محیطی، دسترسی به رودخانه زاینده رود، عرض مناسب معابر و دسترسی به سایر مناطق معرفی می کند و سایر شاخص ها فقط 2 درصد از مطلوب بودن محلات را تبیین می نمایند.
عبدالله بختیاری رنانی رسول بیدرام
از ابتدای بوجود آمدن یکجانشینی و تمدن های اولیه شهری تا عصر ماشینی حاضر، سرپناه یا به عبارت امروزی مسکن مهمترین و ضروری ترین نیاز انسان به شمار می رود. با افزیش بی رویه جمعیت و کمبود زمین در شهرها مباحث مسکن پایدار که در آن هدف ایجاد مسکن با توجه به اصول توسعه پایدار شهری بود دریچه ی جدیدی را در برنامه ریزی مسکن برای ما گشوده است.برنامه ریزی مسکن به عنوان یک جزء اساسی از توسعه پایدار شهری مورد توجه ویژه سیاستمداران و برنامه ریزان قرار گرفته است. از آنجا که در فرایند برنامه ریزی شهری توجه به برنامه ریزی مسکن اجتناب ناپذیر و جزء جدایی ناپذیر برنامه ها و طرح های شهری محسوب می شود، با تعیین راهکار های مناسب می توان رویه های موثر برمباحث مسکن جامعه را مورد بررسی و شناسایی قرار داد. به عبارت دیگر، برنامه ریزی مسکن می تواند به عنوان یکی از مهم ترین و کلیدی ترین ابزار در برنامه ریزی و سیاست گذاری های شهری مورد استفاده قرار گیرد. یکی از راهکارهایی که در راستای توجه به موضوع توسعه پایدار در زمینه مسکن مطرح شده و به سرعت در حال اجراست، توسعه عمودی شهرها با هدف آزاد سازی زمین برای دیگر نیازهای انسانی است. این راهکار اگرچه در ابتدا با هدف کمک به توسعه پایدار شهری مطرح شد لیکن در گذر زمان در تقابل با آن قرار گرفته است. افزایش تراکم در آپارتمان سازی و مسائل تراکم فروشی در شهرداری ها باعث شد تا آلودگی هوا در مناطق با تراکم بالا روز به روز بیشتر شده و مسائل زیست محیطی مردم بیش از پیش در معرض خطر قرار گیرد. همچنین این افزایش تراکم باعث بروز مسائل اقتصادی در بخش مسکن از قبیل ایجاد حباب قیمتی در زمین و مسکن شد. از دیگر پیامدهای این راهکار می توان به کاهش تعاملات اجتماعی، افزایش جرم و از بین رفتن محلات به عنوان مهمترین پایگاه های اجتماعی اشاره کرد. در این پژوهش که هدف آن بررسی راهکار ایجاد مجتمع های مسکونی باغ آپارتمانی است سعی گردیده ویژگی ها و شاخص ها و نیز تراکم بهینه مجتمع های مسکونی باغ آپارتمانی در شهر اصفهان را با نمونه موردی منطقه دو مورد کنکاش قرار دهد. بر این اساس ابتدا به بررسی مسائل مربوط به باغ آپارتمان ها و گونه ها و مزایای هر یک پرداخته و در ادامه به بررسی تراکم و عوامل موثر بر آن در سطح منطقه دو شهر اصفهان می پردازد. در ادامه با استفاده از نظر کارشناسان و بکارگیری برنامه ای رایانه ای(c++)،تراکم بهینه ساختمانی در سطح حوزه های منطقه دو بر اساس رویکرد برنامه ریزی و مقایسه هزینه و درآمد مجتمع های مسکونی باغ آپارتمانی تعیین می شود. در نهایت حوزه هابه لحاظ برخورداری از شرایط ایجاد باغ آپارتمان در آنها مورد بررسی قرار گرفته و به ارائه راهکارهایی جهت رسیدن به مسکن پایدار در قالب مجتمع های مسکونی باغ آپارتمانی در منطقه مورد مطالعه پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. همچنین روش یافته اندوزی براساس مطالعات کتابخانه ایی و اسنادی و مصاحبه با کارشناسان و مسئولان بوده است. براین اساس پس از ارزیابی داده ها در حوزه های منطقه و با توجه به تعریف تراکم که از ضرب سطح اشغال روی زمین در تعداد طبقات به دست می آید و در نظر گرفتن سطوح اشغال 10، 15، 20 و 25 درصد این نتیجه به دست آمده که، حوزه اول با تراکم معادل 200 تا 225 درصد، حوزه چهارم با تراکم معادل 280 تا 300 درصد و حوزه دوم با تراکم معادل 470 تا 480 درصد به ترتیب، مناسب ترین حوزه ها برای ایجاد باغ آپارتمان در تحقق مسکن پایدارخواهند بود. و در بین سه حوزه مطرح شده، حوزه یک بیشترین امکانات را برای اجرای باغ آپارتمان دارد.
حامد علی محمدنسل محمد مسعود
تلاش برای حفظ و نگهداری ازمیراث فرهنگی هر کشوری ازرشد بلوغ فکری وفرهنگی شهروندان حکایت می کند و علاوه بر این یکی از منابع اقتصادی پایان ناپذیر توسعه صنعت گردشگری است. در این تحقیق سعی شده است از این مسئله برای رسیدن به توسعه پایدار در مجموعه شهری مشهداستفده کرد. یکی ازدلایل شکل گیری شهر مشهد وجودقبر مطهر امام هشتم شیعیان درروستای سناباد است که باافزایش زائران قبر مطهر امام هشتم به تدریج شهر مشهد به شکل امروزی شکل گرفته است. این مطلب بیانگر اهمیت توسعه گردشگری در شهرمشهداست. با توجه به این مسئله باید تدابیری اندیشیده شودکه اولا کمک به جذب گردشگر در سطح داخلی و هم در سطح کشورهای مسلمان به خصوص کشورهای شیعه منطقه کند و ثانیا پس از جذب گردشگر امکانات موجود بتواند پاسخگوی نیازهای زائرین و گردشگران باشد تا گردشگر بتواند با خاطره ای خوش وبرآورده شدن اهداف مسافرتی خود به شهر یا وطن خویش بازگردد. اگر بتوان به چنین هدفی دست یافت مطمئنا توسعه پایدار مجموعه شهری مشهد، هدفی دور از انتظار نیست.
هاجر ناصری اصفهانی رسول بیدرام
میراث فرهنگی هر ملتی از نشانه های هویتی و سرمایه های فرهنگی جامعه است. گاه در قالب شعر و موسیقی و گاه در کالبد خشت و گل تصویری از تفکر نیاکان ارائه می کند. تصویری که گویای ارزشهای معنوی، فرهنگی، اجتماعی، زیباشناختی، ... و روند تحولات آن از گذشته تا به امروز می باشد. خانه های تاریخی مصداقی از میراث فرهنگی است که تجسم کالبدی از شیو? زندگی، منش و اعتقادات، دانش و هنر مردمان زمان خود را به رخ می کشد. از این رو حفاظت از آن، پاسداشت ارزشها و تفکر سازندگان آن می باشد. خانه های تاریخی روزگاری به واسطه کارکرد سکونت، در زمره املاک شخصی بوده اند اما امروزه به عنوان میراث فرهنگی غیر منقول همانند کالای عمومی هستند که استفاده شخصی مانع از بهره مندی سایر افراد جامعه از ارزشهای نهفته درآن نمی شود. بدین خاطر منافع آن، جامعه را نیز در برمی گیرد. از طرفی اکنون با گذر زمان و با تغییر و تحولات شیوه زندگی، کالبد دیروز ممکن است جوابگوی کارکرد امروز نباشد و منجر به عدم استفاده مستمر و پویا و نگهداری نامطلوب آن شود و همین امر موجب آن شده که در شرایط کنونی حفاظت خانه های تاریخی، ماهیتاً هزینه زا باشد. مالکان خانه های تاریخی، به تنهایی هزینه های مستقیم و غیر مستقیم آن را متحمل می شوند. از یک سو هزینه های تعمیر و نگهداری اثر و از سوی دیگر هزینه فرصت حفاظت به علت محدودیت حقوق مالکیت و به واسطه قوانین حفاظتی آثار تاریخی، منجر به تهدید منافع فردی مالکان شده است. یکی از وظایف برنامه ریزان و مدیران شهری در مقام تصمیم سازان و تصمیم گیران شهر، توجه به منافع فردی و رعایت حقوق شهروندی در راستای حفاظت و افزایش منافع اجتماعی است. از این جهت پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش منافع فردی و اجتماعی در حفاظت خانه های با ارزش تاریخی با رویکرد سطح مداخل? احیا، در پی پاسخگویی به چگونگی برآورد و عوامل موثر بر منفعت فردی و اجتماعی حفاظت خانه های تاریخی و رفع تعارض میان منافع فردی و اجتماعی در این زمینه می باشد. این پژوهش از نظر هدف در زمر? پژوهشهای کاربردی و از لحاظ روش در دسته پژوهشهای پیمایشی، علی ـ تحلیلی و همبستگی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای کمی و کیفی و با استفاده از نرم افزارهای spss و eviews و expert choice انجام شده است. محدوده مطالعاتی پژوهش، محله تاریخی جلفا می باشد. هزینه فرصت امکان بهره وری ملک به عنوان منفعت از دست رفته مالکان در حفاظت خانه های تاریخی، بر اساس تحلیل هزینه – فایده محاسبه گردید که مقدار آن متناسب موقعیت و ویژگیهای هر قطعه پلاک تاریخی متفاوت بود. بر اساس تحلیلی از سیاست حمایتی مدیریت شهری، مبنی بر ارزش افزا کردن ابنیه تاریخی با بخشش عوارض بر ارزش افزوده تغییر کاربریها، مشخص شد این رویکرد در مورد بسیاری از املاک تاریخی (حدود 50% املاک تاریخی محدوده مطالعاتی) جوابگوی هزینه فرصت مالکان نمی باشد و غالباً ارزش افزوده حاصل از تغییر کاربریها در مقابل هزینه فرصت عارض شده به مالکان، ناچیز است. منفعت اجتماعی خانه های تاریخی بر اساس مفهوم مطلوبیت و ارتباط آن با تمایل به پرداخت مردم با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط (cvm) بررسی شد. نتایج حاکی از آن بود که 90% شهروندان علاقه مند به خانه های تاریخی بودند و بیش از 70% از آنها ابراز کردند در صورت توان مالی تمایل به خرید خانه های تاریخی در محدوده مطالعاتی دارند و متوسط ارزش خانه های تاریخی این محدوده را در مقایسه با املاک غیر تاریخی مجاور، 7/4% بیشتر ارزیابی کردند. بر اساس برآورد مدل رگرسیون معمولی و متغیر وابسته تمایل به پرداخت و متغیرهای مستقل سن، جنس، سطح تحصیلات، بعد خانوار، مخارج ماهانه و شناخت ابنیه تاریخی مشخص شد متغیر بعد خانوار و شغل افراد با سطح اطمینان 99% و متغیر مخارج ماهانه با سطح اطمینان 90% معنی دار است. بدین مفهوم که این سه متغیر بر تمایل به پرداخت افراد تأثیر گذار هستند. و بر اساس نتایج برآورد مدل لوجیت و متغیر وابسته تمایل به خرید و متغیرهای مستقل سن، جنس، سطح تحصیلات، بعد خانوار، مخارج ماهانه و شناخت ابنیه مشخص گردید سطح تحصیلات و شغل افراد با سطح اطمینان 99درصد و بُعد خانوار و سن افراد با سطح اطمینان 90درصد معنی دار می باشد.
علیرضا حسینی رضا نصر اصفهانی
پیدایش فرصت های نوین توسعه محلی و منطقه ای، عمدتاً درگرو توسعه صنعتی است. یکی از زمینه ها و ابعاد مهم این گونه از توسعه، احداث شهرک های صنعتی در مجاورت سکونتگاه های انسانی است. از جمله عواملی که در میزان دستیابی شهرک های صنعتی به اهداف توسعه منطقه ای تأثیر مستقیم دارد، مقوله مکان یابی احداث این شهرک ها است. مکان یابی نامناسب، مواردی همچون افزایش هزینه های حمل و نقل و جابجایی و در پی آن، افزایش هزینه تولید و نیروی کار را برای واحدهای صنعتی مستقر در شهرک های صنعتی به دنبال دارد. هدف از پژوهش حاضر آسیب¬شناسی شهرک های صنعتی اصفهان می¬باشد،بعد از دسته بندی و رتبه بندی شهرک¬ها به آسیب¬شناسی پرداخته شده است و از این طریق الگوی مناسب برای مکان¬یابی شهرک¬ها ارایه گردیده است. در این پژوهش، که دارای روش تحقیق توصیفی –تحلیلی است سعی گردیده پس از بررسی ادبیات موضوع مشکلات 12 شهرک صنعتی از نظر مکان یابی تجزیه و تحلیل قرار گیرد که برای این منظور مشکلات این قبیل شهرک ها به عنوان معیارها و زیر معیارهایی در نظر گرفته شده و از طریق پرسشنامه و نظرات کارشناسی و ، با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای (anp) هر شهرک از این منظر مورد رتبه بندی قرار گرفته است. با توجه به اینکه در الگوهای به کار رفته پیشین در مکان یابی شهرک های صنعتی شهرستان اصفهان، معیارهای تعیین کننده¬ای از جمله الزامات تولید، دسترسی های منطقی، پتانسیل رشد منطقه، زیرساخت های صنعتی منطقه مورد غفلت واقع شده است. در این پژوهش سعی شده است که با لحاظ موارد فوق در مکان یابی الگوی مناسب ارایه گردد ، نتایج پژوهش نشان می دهد سه شهرک جی، سگزی و محمدآباد مرغ، به لحاظ مکان یابی و موقعیت استقرار و همچنین تأثیر در توسعه و رونق اقتصادی سکونتگا های پیرامون، در رتبه های اول قرار دارند و سه شهرک سپید دشت، ورزنه و اژیه در رتبه های آخر قرار می¬گیرند. آسیب¬¬شناسی مکان¬یابی شهرک¬ها نشان می-دهدشهرک ¬هایی که در رتبه¬های آخر مکان¬یابی قرار دارند دارای موقعیت جغرافیایی مناسبی نیستند و در الگویی که براساس آن مکان یابی این شهرک ها صورت گرفته خیلی از زیرمعیارهای تاثیرگذار بر مکان یابی را نادیده گرفته شده است.
حانیه ابوطالبی علیرضا خواجه احمد عطاری
در نیم قرن گذشته صنایع دستی به عنوان یکی از زمینههای فعالیت اقتصادی، فرهنگی اجتماعی در جوامع مختلف، یکی از عوامل موثر توسعه کشورهای در حال رشد شناخته شده است. در بین این جوامع، ایران جزء معدود کشورهایی است که از دیرباز درزمینه صنایع دستی سر آمد و صاحب شهرت بوده است. با توجه به مزیت های صنایع دستی، همواره تولیدات صنایع دستی و سرمایه های انسانی فعال در این حوزه از مهم ترین امکانات و منابع ارزشمندی است؛ که توجه صاحب نظران و برنامه ریزان اقتصادی و فرهنگی را به خود جلب کرده است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مشکلات هنرمندان صنایع دستی چوبی و رتبه بندی این مشکلات است. برای این منظور با استفاده از پرسشنامه ای مشتمل بر6بخش؛ سوا لاتی درخصوص تولید، فروش، بازاریابی، صادرات و واردات، آموزش و تعامل با سازمان های دولتی و غیردولتی طرح گردید؛ودر اختیار60 نفر از هنرمندان صنایع دستی ساکن در شهرهای اصفهان ،شهرکردوتهران قرار گرفت. بر اساس داده های به دست آمده از این پرسشنامه ها عمده ترین مشکلات شناسایی شده عبارتند از: بازاریابی نامناسب، تهیه مواد اولیه، عدم نظارت بر تولید محصولات، واردات کالاهای مشابه، عدم فرهنگ سازی و آگاهی مصرف کننده از کالاهای تولیدی، عدم وجود یک انجمن برای تبادل نظر بین هنرمندان. سپس با استفاده ازنظر کارشناسان و صاحب نظران، معیار های جامعیت بیشتر، سود، بهره وری و سهم بازار تعیین گردید؛ و به رتبه بندی مشکلات بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی ahp اقدام شد. بر این اساس نتایج پژوهش نشان می دهد، در بین مشکلات شناسایی شده بازاریابی نامناسب در اولویت اول و تهیه مواد اولیه، واردات کالاهای مشابه، عدم نظارت بر تولید محصولات، عدم فرهنگ سازی و آگاهی مصرف کننده از کالاهای تولیدی وعدم وجود یک پایگاه یا انجمن برای تبادل نظر به ترتیب در اولویت های بعدی قرارگرفته اند. مهم ترین مشکلاتی که هنرمندان صنایع دستی چوبی درزمینه فروش آثار خود با آن روبرو هستند، بازاریابی نامناسب و واردات کالاهای مشابه می باشند.
مرضیه حسینی رسول بیدرام
در این پژوهش به بررسی روندپژوهی و وضعیت سنجی مشارکت نقاشی معاصر ایران در حراجی های داخلی( تهران) و خارجی (کریستیز در دبی) پرداخته شده است. مسئله ی مورد نظر در رابطه با چگونگی مشارکت هنرمندان نقاش معاصر ایران در این حراجی ها از سال 1379 تا 1392 بوده است و اینکه چه کسانی و چه عواملی در موفقیت ورود اثر هنرمند به حراجی ها تأثیرگذار بوده اند. سعی محقق بر این بوده است که با مطالعه در این حوزه روند و وضعیت تاریخی حضور هنرمند از مرحله ی اول تولید تا فروش در حراجی ها بررسی گردد و مشخص شود روند کنونی مشارکت ها به چه گونه ای است و در حقیقت از چه وضعیتی برخوردار است.
مریم مولازاده هما جمشیدی
مد لباس کالای کاربردی نیست چون علاوه بر ارزش اقتصادی واجد ارزش فرهنگی نیز هست و از این رو تقاضای آن متفاوت از کالاهای مرسوم است. این تحقیق به دنبال شناسایی عوامل موثر بر تقاضای مد لباس ایرانی بوده است. بررسی ها نشان می دهند که عوامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و عوامل سمت عرضه در تقاضای مد لباس موثر هستند. عوامل شناسایی شده، از طریق پرسشنامه و مصاحبه در رابطه با زنان متقاضی مد در شهر اصفهان مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل توصیفی نشان می دهند که شیوه های مدپذیری و انواع مد برای مصرف کنندگان روشن نیست و سایر عوامل شناسایی شده در رابطه با تقاضای افراد نمونه بر تقاضای مد لباس تأثیرگذار هستند.
رسول بیدرام هوشنگ شجری
چکیده ندارد.