نام پژوهشگر: مهدی ضیایی

مکانیابی مراکز توسعه صنعتی مبتنی بر اصول توسعه پایدار با استفاده از متدهای فازی و ahp در محیط gis(نمونه موردی شهرک صنعتی بیرجند)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1389
  فاطمه حاجی زاده   سید سعید رضا احمدی زاده

نحوه قرار گیری مناطق صنعتی در مجاورت شهرها عامل کلیدی در برنامه ریزی منطقه ای محسوب می شود و اثرات و تبعات منفی اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی این نوع مناطق دربرنامه ریزی توسعه ناحیه ای باید مورد توجه قرار گیرند. مکان مناسب جهت استقرار صنایع با طیف وسیعی از عوامل مواجه است چرا که منافع اقتصادی، اجتماعی واثرات زیست صنایع محیطی پایدار همزمان باید مورد توجه قرار گیرند،. تجزیه و تحلیل و ترکیب این مجموعه عوامل با استفاده از gis امری اجتناب ناپذیر است. دراین تحقیق برای مکانیابی و ارزیابی مکان تعیین شده از روش منطق فازی و روش ahp فضایی در محیط gis استفاده گردید. در این پژوهش ابتدا فاکتورها و معیارهای مناسب جهت مکانیابی شهرکهای صنعتی با نظر متخصصین شهرسازی و محیط زیست تعیین و سپس با استفاده از دو روش فازی و ahp وزن دهی گردیدند و با ترکیب نقشه های وزنی به تعیین مکان مناسب توسعه صنعتی پرداخته شد. پس از آن نتایج و دقت عملکرد این دو متد از طریق انطباق مناطق تعیین شده با مناطق فعلی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. بطور کلی دو مدل مورد استفاده 53% با یکدیگر تطابق داشتند. مطابق نقشه های حاصل شده، به ترتیب 62/99 %، 98/56% از شهرک صنعتی فعلی، در کلاس خیلی خوب فازی و ahp قرار گرفته است.که بیانگر آنست که محل فعلی بر اساس مدلهای مورد بررسی و اجرا شده، منطبق بر اصول توسعه پایدار زیست محیطی می باشد. به دلیل اینکه روش فازی انعطاف بیشتری دارد مکان تعیین شده با این روش بیشتر بر واقعیت فعلی تطابق دارد اما روش ahp تطابق کمتری با واقعیت موجود دارد و این موضوع بواسطه ناسازگاری در تعیین وزن عوامل و مقایسه ارجحیت ها توسط متخصصین مختلف است که قضاوت ها با انعطاف کمتر و ناسازگاری بیشتری مواجه می گردند.

تهیه نقشه پتانسیل مطلوب ژئوترمال ورقه 100000 مشگین شهر با استفاده از روش داده محور در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده معدن و ژئوفیزیک 1390
  مهدی ضیایی   ابوالقاسم کامکار روحانی

چکیده در برگه 100000 زمین شناسی مشگین شهر بیش از 20 چشمه آبگرم فعال شناخته شده است. بنابراین با توجه به حضور فعالیت های آتشفشانی و چشمه ها و منابع آبگرم، این منطقه از نظر حضور منابع زمین گرمایی از پتانسیل مطلوبی برخوردار است. هدف از این تحقیق، شناسائی و معرفی مناطقی از محدوده است که پتانسیل بالاتری از نظر منابع زمین گرمایی دارند. کاربرد روش های متداول برای اکتشاف منابع زمین گرمایی از جمله گرانی، مغناطیس، زمین شناسی، ... با محدودیت هایی همراه هستند. لذا برای ارائه مدل یا تشخیص الگوی مناسب جهت تهیه نقشه پتانسیل مطلوب از ترکیب روش های متداول و نوین با استفاده از ابزار سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. برای تهیه بانک داده از برگه 100000 مشگین شهر، تمامی اطلاعات و نقشه هایی که در سالهای گذشته توسط شرکتهای داخلی و خارجی تهیه شده بود، رقومی شد. این اطلاعات در سه زیرمجموعه سطحی (زمین شناسی، دگرسانی و ژئوشیمی)، زیرسطحی (گرانی، مغناطیس و میکرولرزه) و ساختارها تقسیم بندی شد. برای تهیه نقشه آلتراسیون از تصویر لندست هفت استفاده شد. همچنین پردازش داده های ژئوشیمیائی رسوبات آبراهه ای با روش زونالیته و تکیه بر تحقیقات گذشته انجام گرفت. آنومالی باقی مانده گرانی به صورت نقشه توسط شرکت تهران- برکلی تهیه شده بود، که این نقشه با تلاش فراوان و صرف وقت بسیار زیاد رقومی و به بانک داده اضافه شد. از مشتق اول داده مغناطیس و همچنین نقشه چگالی پراکندگی نقاط میکرولرزه به عنوان لایه های بعدی به بانک داده اضافه شدند. نقشه ساختار از نقشه زمین شناسی رقومی شد و با استفاده از دیگر منابع، از جمله تصاویر ماهواره و کارهای انجام شده در منطقه سبلان تصحیح شد. بانک داده تولیدی از نظر سیستم مختصات و دیگر شرایط تکنیکی تصحیح شد. در نهایت مدل سازی و تلفیق داده های اکتشافی به روش وزن های نشانگر و رگرسیون لجستیکی با استفاده از نرم افزار arcgis10 انجام شد. نقشه های پتانسیل مطلوب متفاوتی برای منطقه مورد مطالعه ارائه شد. براساس نتایج حاصله چهار منطقه مستعد شناسایی و جهت انجام مطالعات تکمیلی تر معرفی گردید. با توجه به اینکه هزینه برداشت مگنتوتلوریگ و اجرای حفاری های عمیق اکتشافی برای منابع زمین گرمایی بسیار قابل توجه هستند اعتبار سنجی نقشه پتانسیل مطلوب (مدل پیشگو) با نتایج پروفیلهای مگنتوتلوریک و چاه های حفاری شده در منطقه شمالغرب سبلان و بوشلی نشان انجام شد و نتایج حاصله بیان کننده این موضوع است که مدل پیشگو ارائه شده نقش مهمی در مکان سنجی بهینه پروفیل های مگنتوتلوریک دارند. بر این اساس اولویت اول اکتشافی به منطقه شمال غرب سبلان تعلق گرفت که هم اکنون اولین نیروگاه زمین گرمای در این منطقه احداث شده و چاه های متعددی با موفقیت در این منطقه حفر شده است. منطقه دوم از نظر اولویت منطقه بوشلی است که در حال بررسی و انجام مطالعات تکمیلی می باشد. منطقه سوم از نظر عمیق بودن منبع مورد تردید قرار گرفت، همچنین منطقه چهارم که شمال شهرستان سراب را در بر گرفته از نظر مناطق مستعد با پتانسیل بالا فقیر تشخیص داده شد. لذا پیشنهاد شد که در مناطق انتخاب شده به صورت خیلی محدود سونداژ مگنتوتلوریک برداشت شود و نتایج مورد مقایسه و بررسی قرار گیرد و درصورت هماهنگی بین نتایج، محل حفاری تعیین شود.

بررسی تاثیر خشکسالی بر روند تغییرات پوشش گیاهی در دشت بیرجند با استفاده ازداده های بارندگی و تصاویر ماهواره ای landsat و irs
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1390
  رستم رستمی چاوشلو   سید سعید احمدی زاده

پوشش گیاهی یکی از شاخص های اصلی و اساسی در حیات اکولوژیکی محیط زیست می باشد؛ که به طور مستقیم با شرایط رطوبتی منطقه در ارتباط است. مقایسه پوشش گیاهی در دو دوره زمانی با شرایط رطوبتی مختلف در یک منطقه به خوبی می تواند میزان تنش خشکی ناشی از وقوع یک دوره خشکسالی را بر مجموعه پوشش سبز یک منطقه روشن سازد. هدف اصلی از اجرای این تحقیق بررسی تغییرات به وجود آمده در پوشش گیاهی دشت بیرجند که نشات گرفته از خشکسالی ها است؛ می باشد؛ که به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و شاخص خشکسالیspiانجام شد. برای انجام این تحقیق از داده های حاصل از نمونه گیری های صحرایی از درصد تراکم تاج پوشش گیاهی منطقه و داده های بارندگی و تصاویرماهواره لندست مربوط به سالهای 1365tm، 1377tm، 1380etm، 1389tm و 1385lissiii ماهواره irsاستفاده شد. کلیه عملیات پیش پردازش و پردازش تصاویر ماهواره ای و ساخت شاخص های گیاهی و نیز انجام فرایند آشکارسازی تغییرات در محیط نرم افزار های اردس 9.2و ادریسی کلیمانجارو 14انجام شد. به منظور بدست آوردن شاخص گیاهی که بالاترین رابطه رگرسیونی را با درصد تاج پوشش گیاهی منطقه برقرار کند از نرم افزار های spss و excelاستفاده شد. نتایج نشان دهنده این بود که شاخص msavi2 بالاترین رابطه رگرسیونی را با درصد تاج پوشش گیاهی منطقه داشت؛ که از این شاخص برای تهیه نقشه درصد تاج پوشش گیاهی در سال های مورد مطالعه استفاده شد. با استفاده رویه آشکار سازی تغییرات به روش پس از طبقه بندی تغییرات رخ داده در درصد تاج پوشش گیاهی منطقه مشخص شد و با قطع دادن نقشه مناطقی که در آنها تغییرات رخ داده بود با نقشه کاربری ارضی منطقه کاربری هایی را که تحت تاثیر قرار گرفته بودند بدست آمد. نتایج نشان داد که پوشش گیاهی منطقه شدیدآً تحت تاثیر خشکسالی و ترسالی ها قرار دارد به طوری که بر اثر خشکسالی های رخ داده از سال 1365 تا 1389 در 21 درصد از منطقه شاهد کاهش درصد تاج پوشش گیاهی بوده ایم. و از میان کاربری-های منطقه مراتع و دیم زار ها بیشترین آسیب را دریافت کرده بودند.

بررسی روند تغییرات فضای سبز شهری و پارک ها و نیازسنجی فضاهای جدید با استفاده از تکنیک فازی و rs در محیط gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  ابوالفضل شهباز   سید سعید احمدی زاده

امروزه مفهوم شهر ها بدون فضای سبز در اشکال گوناگون آن، غیرقابل تصور است .گسترش شهر ها باعث تشدید عوارض توسعه ی شهری بی رویه و ناپایدار شده است، که تشدید آلودگی های محیطی از مهم ترین این عوارض به شمار می آیدکه خود زمینه ساز از بین رفتن فضا های سبز درون شهری و تغییر کاربری این گونه اراضی است. اهمیت فضاهای سبز شهری تا بدان حد است که امروزه وجود این کاربری به عنوان یکی ازشاخص های توسعه یافتگی جوامع به حساب می آید. فضاهای سبز، بازمانده طبیعت در محیط شهرها می باشند و نقش کلیدی در ارتقا کیفیت محیط زیست و شکل گیری شهر پایدار ایفا می کنند. بنابراین شناخت پویایی مکانی و زمانی فضاهای سبز به طور کمی، پیش نیاز برنامه ریزی و مدیریت پایدار فضای سبز شهری می باشد. در این پژوهش اثرات شهر نشینی و توسعه شهری بر روی فضاهای سبز شهر بیرجند در 4 ناحیه به صورت کمی در دو مقطع زمانی سال های 1378 و سال 1390، با استفاده از تفسیر بصری عکس های هوایی، تصویر google earth و سیستم اطلاعات جغرافیایی(gis) مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین با استفاده از تکنیک فازی در محیط gis به مکان یابی فضا های جدید برای احداث پارک پرداخته شده است. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که تراکم نسبی فضای سبز شهری ناحیه 1 بیشترین تغییرات را طی دوره زمانی 12 ساله مذکور داشته است. بدین صورت که مساحت آن در سال 1378 از 237648 مترمربع به 606910 مترمربع در سال 1390 افزایش یافته است. کمترین تغییرات فضای سبز عمومی مربوط به ناحیه 4 می باشد که مساحت آن در سال 1378 از 131343 مترمربع به 193927 مترمربع در سال 1390 رسیده است. تحلیل های صورت گرفته در مورد مکان یابی در سه شبکه استنتاجی، نشان داد که عملگر های اشتراک و گامای فازی نتایج بهتری را دارند؛ بدین صورت که شبکه های استنتاجی دو و سه مکان های مناسب جهت احداث پارک را در چهار ناحیه با پراکندگی مناسب نشان داده است. تحقیق حاضر نشان می دهد که روند توسعه فیزیکی شهر و افزایش جمعیت به مراتب سریع تر از روند افزایش فضای سبز است، لذا شهرداری و سازمان پارک ها و فضای سبز باید توجه ویژه ای به توسعه فضا های سبز داشته و اقدام به افزایش سرانه فضای سبز عمومی شهر در مکان های مناسب نماید.