نام پژوهشگر: محمد جواد زاهدی
سیده مریم حسینی پروانه دانش
در این تحقیق در جستجوی بررسی تاثیر رسانه های نوین (ماهواره و اینترنت)بر هویت جنسیتی در بین زنان هستیم بررسی مفهوم هویت جنسیتی بر اساس دیدگاه نظری جنکینز و نظریه استفاده و خشنودی کاتز از رسانه ها،چارچوب اصلی این تحقیق را شکل می دهد. سوال اصلی تحقیق عبارت بود از :آیا استفاده از رسانه های نوین بر نگرش افرادبه هویت جنسیتی تاثیردارد؟ وسوالهای فرعی تحقیق عبارت بودند از: 1- آیا بین انگیز? استفاده از رسانه های نوین و نگرش به هویت جنسیتی رابطه وجود دارد؟2- آیا بین دسترسی به رسانه های نوین و نگرش به هویت جنسیتی رابطه وجود دارد؟3-آیا بین متغیرهای زمینه ای و نگرش به هویت جنسیتی رابطه وجود دارد؟ جامعهی آماری این پژوهش شامل همه دختران سقزی است که در سال تحصیلی89- 1388 در دبیرستان تحصیل می کنند. با توجه به جامعهیآماری ، (3322نفر) ، نمونهای معادل 350نفر انتخاب شد نمونه گیری ما از نوع نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم است روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش روش پیمایشی است. ابزار گردآوری اطلاعات به صورت پرسشنامه کتبی حاوی 98 گویه است. برای سنجش موقعیت فرد از متغیرهای زمینه ای (تحصیلات مادر،نوع مسکن،سن،پایه تحصیلی ،معدل، رشته تحصیلی و پایگاه اقتصادی – اجتماعی) استفاده کردیم و برای سنجش تاثیر رسانه ها متغیر های دسترسی به رسانه، میزان استفاده از رسانه و انگیزه استفاده از رسانه را بررسی کردیم انگیزه استفاده را از حاصل جمع چهار بعد آگاهی ،فراغت ،کنش متقابل و هویت شخصی بدست آوردیم .متغیر نگرش به هویت جنسیتی را تحت تاثیر عوامل روابط قدرت ،فعالیتهای اقتصادی ، نقش های خانوادگی ، الگوی مرجع رفتاری و تصور از خود در نظر گرفتیم ، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از برنامه spssانجام شد.در این کار از جداول یک بعدی ودو بعدی وهمچنین شاخص هایی مانند:نما،میانگین ونمودارها وآزمون های مختلف استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین میزان استفاده از رسانه های نوین و نگرش به هویت جنسیتی و همچنین بین انگیزه استفاده از رسانه های نوین و نگرش به هویت جنسیتی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. اما بین دسترسی به رسانه های نوین و نگرش به هویت جنسیتی رابط?معنی داری وجود ندارد.بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده و نگرش به هویت جنسیتی و بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده وانگیزه استفاده از رسانه های نوین رابط?معنی داری وجود دارد.
احمد رییسی اردلی پروانه دانش
رساله حاضر به منظور بررسی پدیده فرمان پذیری، بعنوان یکی از موانع توسعه پایدار ارائه می گردد. مطالعه این پدیده از این جهت اهمیت دارد که منجر به بروز شخصیت فرمان پرست میگردد. شخصیتی که بدبین، فرد گرا، احساساتی، پیشوا گرا، متعصب و نهاد گریز است. وجود این شخصیت تهدیدی بزرگ برای سلامت جامعه است که به پشتیبانی آن دیکتاتورها در صحنه ظاهر میشوند. همچنین این پدیده باعث جدایی دولت از ملت و زمینه ساز وابستگی دولت به بیگانگان و سلب فرصتهای تاریخی از ملتها می گردد و به صورت مانعی محکم، سد راه کمال یک ملت می شود. در نتیجه با مطالعه پدیده فرمان پذیری می توان برخی از وجوه مهم توسعه نیافتگی ملتها را درک کرد. در این رساله ضمن بیان دیدگاههای گوناگون پیرامون پدیده فرمان پرستی و استبداد بعنوان دو پدیده همبسته با یکدیگر، زمینه های بروز استبداد وفرمان پذیری، نظریه های مربوط به توجیه فرمان پذیری، ابزارهای فرمان پذیر ساختن مردم و پیامدهای استبداد و فرمان پذیری مورد بحث قرار گرفته اند. در این تحقیق سعی شده است تا با کمک پرسشنامه استاندارد آدورنو که برای بررسی میزان گرایش به فاشیسم و فرمان پرستی طراحی شده بود، میزان گرایش جامعه آماری ( شهروندان شهر اصفهان ) به فرمان پرستی و همچنین چگونگی ارتباط این پدیده با متغیرهای مستقل تحقیق شامل: ساختار پدرسالارانه، موقعیت اقتصادی، سطح تحصیلات، میزان استفاده از انواع رسانه و سن، مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. پس از تعیین حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، پرسشنامه ها به روش نمونه گیری سهمیه ای میان پاسخگویان توزیع شد که بر اساس نتایج استخراج شده، میانگین امتیاز ارزشی 86 برای سطح فرمان پرستی نمونه مورد بررسی بدست آمد. امتیازی که می توانست از عدد 30 برای کمترین میزان فرمان پرستی تا عدد 120 برای بیشترین میزان آن در نوسان باشد و حکایت از بالا بودن نسبی سطح فرمان پرستی در میان جامعه آماری داشت. همچنین براساس یافته های این تحقیق ارتباط معناداری میان سطح فرمان پرستی پاسخگویان و متغیرهای سطح تحصیلات، میزان استفاده از رسانه ها و سن گزارش نشد. این درحالیست که فرمان پرستی و وجود ساختار پدرسالارانه در خانواده رابطه ای مستقیم با همبستگی 3/14 را نشان داده است. همچنین میان فرمان پرستی و موقیت اقتصادی شهروندان همبستگی معکوس 3/26 وجود داشته است. بدین معنا که با افزایش توان اقتصادی شهروندان، از میزان فرمان پرستی آنها کاسته می شود و بالعکس.
روضان ویسی محمد جواد زاهدی
چکیده: پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی اعتماد اجتماعی در بین دبیران زن و مرد مقطع راهنمایی شهر ایلام می پردازد. امروزه در جوامع شاهد گسترش ارتباطات هستیم و با توجه به این که دامنه کنش های اجتماعی از حد روابط با آشنایان و دوستان فراتر رفته و به تعامل با کنشگران غربیه و نا آشنا گسترش یافته است، لزوم وجود اعتماد، بیش از پیش احساس می شود. اما با توجه به نقش دبیران در نهادهای آموزشی، در انتقال ارزش ها و ایجاد نگرش های مثبت و یا منفی نسبت به امور پیرامون به دانش آموزان، اهمیت بررسی اعتماد اجتماعی به عنوان یک مسأله مضاعف می گردد. زیرا که دبیران در جامعه هم در امر آموزش ارزش ها و انتقال هنجارها به صورت رسمی موثر هستند و هم به صورت غیر رسمی، چون جزء گروه های مرجع برای نوجوانان و جوانان و حتی قشرهای اجتماعی دیگر محسوب می شوند و با عملکردی بی طرفانه به تعمیم اعتماد کمک می کنند، از طرف دیگر، در جوامع امروزی اعتماد و نهادها، دوام و قوام دهنده یکدیگر هستند نهادها زمانی می توانند فعال و اثر گذار باشند که پشتوانه ای از اعتماد را در پی داشته باشد. اگر ارتباط متقابل و پیوسته ای میان اعتماد و نهادها «مخصوصاً نهاد آموزش و پرورش» برقرار باشد سرمایه ای را ایجاد خواهد کرد که بر همکاری و مشارکت روز افزون منجر خواهد شد. با این حال، این تحقیق به بررسی تأثیر متغیر «جنس» و اثر انتزاعی آن بر اعتماد پرداخته است. این مطالعه با عطف توجه به اهمیت حضور زنان در عرصه اجتماع درصدد آن است که ضمن شناسایی ابعاد و سطوح اصلی اعتماد اجتماعی و بررسی عوامل موثر بر آن، تأثیر عامل جنسیت در آن را با سایر متغیرهای مورد نظر مقایسه و بررسی کند. جامعه آماری مورد مطالعه دبیران زن و مرد شاغل در مقطع راهنمایی آموزش و پرورش شهر ایلام بوده که از این جمعیت 214 نفر براساس جدول کرجسی و مورگان به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. روش تحقیق به پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش spss علاوه بر آمار توصیفی از آمار استنباطی استفاده به عمل آمده است. یافته های پروهش حاکی از آن است که بین جنسیت و اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد و میانگین اعتماد اجتماعی دبیران مرد از میانگین اعتماد اجتماعی دبیران زن بیشتر است. همچنین ضرایب بتا (beta) نشان می دهد که سنت گرایی با ضریب بتا 384/0 و امنیت اجتماعی با ضریب بتا 173/0 به ترتیب abstract the present paper is a comparative study of social trust among male and female teachers of junior high schools in ilam. nowadays you can notice the expansion of communication in societies. given that the range of social activities has extended beyond the relations with acquaintances and friends and it has developed into interactions with strangers as well, trust is reckoned to be more necessary than before. thus, social trust is a socio cultural fact the presence of which has numerous functions at different levels and its relative reduction leads to passivity, reclusion, aggressive behavior, not commitment to promises, and not adhering to social norms. however, regarding the role of teachers in ilams educational institutions to transfer the values to students and create positive or negative judgments in them about peripheral affairs, the significance of investigating social trust as an issue is doubled. formally, teachers are effective in instruction of values and transmission of norms in society and since they are one of the reference groups for teenagers, young adults, and other social groups, they can informally help expand trust with an objective performance. therefore, the relative reduction of trust among teachers can cause irreparable damages to social relations, individual relations, teachers, and other groups in society. on the other hand, in todays societies, institutions and trust are interrelated and they sustain and support each other. institutions can be active and effective only if they enjoy the support of trust. if there is a mutual and constant relationship between trust and institutions, especially the education organization, it will create a capital which results in increasing collaboration and cooperation. hence, it can be said that deliberation and investigation of social trust and evaluation of society in this regard and attempts to explain the present conditions should be among the cultural priorities of those in charge of cultural affairs. however, the present study investigated the effect of gender and its abstract impact on trust. paying attention to the importance of womens attendance in society, this study aims at identifying the main dimensions and levels of social trust and the factors affecting it. in addition, it attempts to compare the effect of gender on social trust with that of other variables. the statistical sample included the male and female teachers teaching at junior high schools of ilam from among whom 214 teachers were selected as the study sample, based on kerjsey and morgans table. the study was conducted as a survey and a questionnaire was employed to collect data. spss was used for the analysis of data. in addition to descriptive statistics inferential statistics were also used. the findings of the study indicate that theres significant relationship between gender and social trust. but male teachers mean of social trust is higher than that of female teachers. there is a significant relationship between variables of traditionalism, social security, altruism, opinion about the social- professional status and the dependant variable of social trust. beta indices also show that traditionalism and social security with respective beta indices of 0.384 and 0.173 had the highest regressional effect on social trust, respectively. distribution of scores based on analysis of respondents indicated that individuals social trust in regared of the general community members, in comparison with social trust of close relatives is very low. بالاترین تأثیر رگرسیونی را روی اعتماد اجتماعی داشته اند. توزیع نمرات پاسخ گویان بر مبنای تحلیل گویه ای نشان می دهد که اعتماد اجتماعی افراد نسبت به کل اعضای جامعه در مقایسه با اعتماد اجتماعی به نزدیکان بسیار پایین است.
محمدآرام فردوسی احمد محمدپور
چکیده : پژوهش حاضر به « بررسی جامعه شناختی پارامترهای ذهنی- فرهنگی زمینه ساز توسعه در منطقه اورامانات شهرستان پاوه » پرداخته است . در پژوهش حاضر جامعه آماری عبارت از کلیه ساکنان شهرها وروستاهای منطقه اورامانات می باشد در این پژوهش از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده گردید و 378 نفر از ساکنان شهرها و روستاهای منطقه اورامانات با استفاده از فرمول کوکران بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از پرسش نامه براساس ماهیت متغییر ها وبنا به ضرورت کاربرد از هرکدام از آزمون های رایج در علم آمار مانند x2 ، t-test، anova، tb،tc و تحلیل عامل و تحلیل رگرسیون ، جداول متقاطع ودیگر روش های آماری استفاده شد نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که: - نمره علم گرایی پاسخگویان بیشتر از حد وسط است و پاسخگویان علم گرا تر هستند. - نمره نوپذیری پاسخگویان بیشتر از حد وسط است و پاسخگویان نوپذیرتر هستند. - نمره ارزش دهی به زمان پاسخگویان بیشتر از حد وسط است و پاسخگویان ارزش بیشتری به زمان می دهند. - نمره قبیله گرایی پاسخگویان کمتر از حد وسط است و پاسخگویان کمتر قبیله گرا هستند. - نمره پارامترهای ذهنی – فرهنگی در پاسخگویان بیشتر از حد وسط است و پاسخگویان دارای این پارامترها هستند . - علم گرایی با هیچکدام از متغیرهای مستقل یعنی پایگاه اقتصادی – اجتماعی ، سن وتحرک اجتماعی رابطه ای ندارد. - نوپذیری با پایگاه اجتماعی - اقتصادی دارای رابطه مستقیم ولی با سن رابطه معکوس دارد. - ارزش دهی به زمان با هیچکدام از متغیرهای مستقل یعنی پایگاه اقتصادی– اجتماعی ، سن رابطه ای ندارد. - قبیله گرایی با پایگاه اجتماعی - اقتصادی دارای رابطه مستقیم است ، با سن هیچ رابطه ای ندارد. - متغییر سن تاثیر معناداری بر نوپذیری افراد داشته است. - متغییر سن تاثیر معناداری بر قبیله گرایی افراد داشته اند . - متغییر پایگاه اقتصادی - اجتماعی تاثیر معناداری بر پارامترهای ذهنی - فرهنگی به طور کلی داشته است. - میان میانگین های دو جنس از نظر علم گرایی، ارزش دهی به زمان ،نوگرایی تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر جنسیت یعنی زن یا مرد بودن بر علم گرایی، ارزش دهی به زمان ،نوگرایی پاسخگویان تاثیر داشته است و علم گرایی ، ارزش دهی به زمان ،نوگرایی زنان بیش از مردان بوده است - میان میانگین های دو جنس از نظر قبیله گرایی تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد. به عبارت دیگر جنسیت یعنی زن یا مرد بودن بر قبیله گرایی پاسخگویان تاثیر نداشته است. - بین سطوح تحصیلی مختلف از نظر علم گرایی ، نوپذیری ، ارزش دهی به زمان تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد. یعنی تحصیلات هیچ تاثیری در شدت علم گرایی، نوپذیری ، ارزش دهی به زمان نداشته است - بین نوپذیری در افراد، با علم گرایی آنها رابطه معنی داری وجود دارد.این رابطه مثبت است . یعنی با افزایش علم گرایی ، نوپذیری در افراد نیز افزایش نشان می دهد و با کاهش آن ، نوپذیری نیز کاهش می یابد. - بین ارزش دهی به زمان در افراد، با علم گرایی آنها رابطه معنی داری وجود دارد. این رابطه مثبت است . یعنی با افزایش علم گرایی ، ارزش دهی به زمان در افراد نیز افزایش نشان می دهد و با کاهش آن ، ارزش دهی به زمان نیز کاهش می یابد. - بین قبیله گرایی در افراد، با علم گرایی آنها رابطه معنی داری وجود دارد.این رابطه مثبت است . یعنی با افزایش علم گرایی ، قبیله گرایی در افراد نیز افزایش نشان می دهد و با کاهش آن ، قبیله گرایی نیز کاهش می یابد. - بین نوپذیری در افراد، با قبیله گرایی آنها رابطه معنی داری وجود ندارد. - بین ارزش دهی به زمان در افراد، با قبیله گرایی آنها رابطه معنی داری وجود دارد.این رابطه معکوس است. یعنی با افزایش ارزش دهی به زمان در افراد، قبیله گرایی در آنها کاهش می یابد و بالعکس، با کاهش ارزش دهی به زمان در افراد، قبیله گرایی در آنها افزایش می یابد.
احمد علی نژلد عباسی غلامرضا غفاری
رغبت و تمایل ذهنی به مشارکت و عضویت و همکاری افراد جامعه در تشکل های غیردولتی و فعالیتهای دسته جمعی سازمان یافته تحت تاثیر زمینه ها و عوامل متعددی می باشد. هدف ما در این تحقیق بررسی ساختار قدرت در خانواده براساس نحوه تصمیم گیری اعضای آن و رابطه آن با مشارکت اجتماعی در ابعاد ذهنی و عملی(در سنین 20 تا 40 سالگی) می باشد. براساس رویکرد نظری تحقیق، وجود الگوهای دموکراتیک در لایه های زیرین اجتماعی بویژه خانواده در دوران مدرنیته به بازتولید و گسترش این الگوها در عرصه های اجتماعی می انجامد و موجبات افزایش رغبت به مشارکت در فعالیتهای جمعی می گردد. که داده های آن براساس روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری و مورد بررسی و تجزیه تحلیل آماری قرار گرفت. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 345 نفر شد که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و به صورت تصادفی انتخاب گردیده اند. یافته های تحقیق نشانگر آنست که بین ساخت قدرت در خانواده و مشارکت اجتماعی ذهنی همبستگی معنادار وجود دارد. در واقع با دموکراتیک شدن ساخت قدرت در خانواده و امکان مشورت و شرکت تمامی افراد در تصمیم گیریهای آن، موجب افزایش تمایل آنها به فعالیتهای جمعی و تقاضای مشارکت می شود. اما رابطه معناداری بین ساخت قدرت در خانواده با مشارکت عملی مشاهده نگردید. براساس یافته های تحقیق، مردان جامعه آماری بیشتر از زنان مشارکت اجتماعی عملی رسمی دارند. همچنین تفاوتهای معناداری بین میزان تحصیلات پاسخگویان و میانگین مشارکت ذهنی شان مشاهده گردید.
زهرا آریایی نسب محمد توکل
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رضایت شغلی معلمین ناحیه سه آموزش و پرورش شهر قم است در این تحقیق مولفه های سرمایه اجتماعی ( اعتماد– مشارکت– حمایت– تعامل اجتماعی وعضویت شبکه ای ) در نظر گرفته شد. چارچوب نظری این تحقیق بر پایه دیدگاه های نظریه پردازان سرمایه اجتماعی جمعی مانند ( بوردیو-پاتنام-کلمن-فوکویاما ) ونظریه پردازان سرمایه اجتماعی فردی ( گرانووتر-نان لین-بارت- ولمن ) است. با توجه به نظریه های افراد نامبرده شده پرسشنامه و فرضیه های تحقیق مدون شد. جامعه آماری این تحقیق شامل معلمان ناحیه 3 آ. پ شهر قم است که در کلیه مقاطع آموزشی مشغول به خدمت بوده اند و با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 350 نفر از افراد جامعه آماری به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند.روش تحقیق در این مطالعه پیمایش است و اطلاعات لازم از طریق مصاحبه و پر کردن پرسشنامه از معلمان ناحیه 3 شهر قم به دست آمد و اطلاعات بدست آمده با کمک نرم افزار آماری spss وارد رایانه شدند و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند، نتایج توصیفی حاصل از تحقیق نشان می دهد بطور کلی میزان سرمایه اجتماعی بر رضایت شغلی معلمان در ناحیه 3 شهر قم تاثیر دارد میانگین مشارکت اجتماعی معلمان مرد بیشتر از معلمان زن و در مقطع ابتدایی بیشتر از مقاطع دیگر آموزشی است. میانگین تعامل در میان دبیران مرد بیشتر از زنان و در مقطع ابتدایی بیشتر ازمقاطع دیگر آموزشی است. میزان عضویت شبکه ای دبیران در رشته ادبیات فارسی و زبان خارجه ( انگلیسی و عربی ) بیشتر از رشته های دیگر و در مقطع راهنمایی بیشتر از مقاطع دیگر آموزشی است. میزان حمایت عاطفی در معلمان زن بیشتر از مردان است. میزان حمایت مالی در معلمان رشته علوم انسانی بیشتر از رشته های دیگر است و بطور کلی میزان حمایت اجتماعی در زنان بیشتر از مردان و در رشته مشاوره و علوم تربیتی بیشتر از رشته های دیگر است. میزان رضایت شغلی معلمان مجرد از معلمان متاهل بیشتر، و در رشته فنی و حرفه ای بیشتر از رشته های دیگرآموزشی است. میزان اعتماد اجتماعی دبیران مرد بیشتر از زنان و دبیران متأهل بیشتر از مجردان و در مقطع ابتدایی بیشتر از مقاطع دیگر است.میزان حمایت اطلاعاتی زنان بیشتر از مردان و در رشته مشاوره بیشتر از رشته های دیگرتحصیلی است. نتایج تحلیلی این تحقیق نشان می دهد که رابطه معناداری میان سرمایه اجتماعی و مولفه های آن با رضایت شغلی معلمان وجود دارد. در این راستا فرضیه هایی مطرح و به اثبات رسید. رابطه معناداری بین سرمایه اجتماعی وابعادآن با رضایت شغلی معلمان وجود دارد .
فاطمه سلیمانپور ملیحه شیانی
خانواده کوچکترین و مهم ترین واحد سازنده ی جامعه است که از پیوند زندگی مشترک میان زن و مرد آغاز می گرددد .تعریفی که شکل غالب خانواده های امروز در آن می گنجد و بر حسب معمول فرزندانی نیزبه این جمع کوچک افزوده می گردد .که بر اثر مراقبت برای حضور و فعالیت در جامعه هنجار ها ارزش ها و قوانین حاکم بر جامع آموزش می بیند نباید فراموش کرد که آغاز زندگی هر زن و مردی از هگام تولد در کنار یک زن صورت میگیردو طبیعی است که اولین و مهمترین تجربه از دنیا را هر کسی از طریق مادر خویش کسب می کند .بنابراین سلامت جسمی و روحی خودباوری و عقلانیت یک مادر در جریان امر تربیت فرزند نهادینه میگردد بدیهی است جامعه که مجموعه ای از افراد در جایگاهها و مسئولیت های مختلف قرار دارد متاثر از نگرش ها و عقاید اعضای تشکیل دهنده ی آن است اگر زنان از اهمیت درخور و جایگاه شایسته برخوردار نباشند و در نگرش مردان موجودی ضعیف وابسته و منفعل نمود یابند چگونه میتوان انتظار داشت جامعه ای مبتنی بر عدالت و دموکراسی شکل گیرد که مبنای دست یابی به توسعه پایدار گردد که گفته اند "جوکشته گندم ندرود"
وحیده علی پور عیسی ابراهیم زاده
کوهن اعتقاد دارد که پارادایمها عوض نخواهند شد مگر با تغییر دنیای انسانها .در عصر ظهور انقلاب دیجیتالی و ورود فناوری اطلاعات و ارتباطات در کلیه جوانب زندگی ،دنیای انسانها تغییر پیدا کرده است..آموزش مجازی بعنوان یکی از شیوه های آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) می تواند با داشتن ویژگیهایی چون دائمی کردن فرآیند آموزش و به وجود آوردن یادگیری های مادام العمر ،تحقق عدالت و.... سبب تغییر در دنیای انسانها و عوامل اجتماعی -فرهنگی هستنددر این میان عوامل اجتماعی -فرهنگی نیز در توسعه و گسترش آموزش مجازی می توانند موثرباشند. راهبرد اصلی تحقیق در این رساله کیفی است. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه ساختار نیافته استفاده شده است .جامعه مورد بررسی در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان و اساتید مشغول در فرایند یاددهی –یادگیری در آموزشهای مجازی کشور ایران می باشد.تعداد افراد نمونه بامعیار اشباع نظری تعیین گردیدند.روش نمونه گیری از اساتید مدرس در آموزش های مجازی بصورت هدفمند ودر مورد دانشجویان به روش دسترس بوده است .یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها شامل تئوری زمینه ای است که بر طبق آن عوامل اجتماعی -فرهنگی چون جهانی شدن ،جنسیت و جغرافیا عامل توسعه آموزش مجازی و در مورد سایر عوامل چون ارزشها و باورهای دینی اقتصاد ،فاوا ،هویت و زبان ملی ،فرایندهای یاددهی –یادگیری نیاز به سیاستگذاری وتعیین خط مشی هاو برنامه ریزی های آگاهانه جهت توسعه آموزش مجازی وجود دارد
نسرین عزیزیان یعقوب احمدی
انجام رفتارهای تخریب گرایانه توسط دانش آموزان از جمله کشیدن نقاشی روی صندلی ها و نوشتن بر روی دیوار و شکستن شیشه ها و قفل کلاس ها و ... گویای این واقعیت است که این رفتارها در بلند مدت می تواند سبب فرسوده شدن ساختمان ها، از بین رفتن وسایل و امکانات آموزشی برای مدرسه گردد و از آثار آن پایین آمدن کیفیت تدریس، ایجاد اختلال در یادگیری و عدم انگیزه در دانش آموزان گردد و ادامه رفتارهای تخریب گرایانه دانش آموزان می تواند هزینه گزافی را بر سیستم آموزشی کشور وارد نموده و به جای این که در راستای توسعه مدرسه اقدام گردد، می بایست در راستای تعمیرات مدرسه هزینه نمود. وندالیسم عبارت است از تخریب ارادی اموال و متعلقات عمومی به صورت مکرر و مداوم. این پژوهش، به مقایسه میزان رفتارهای وندالیستی در بین دانش آموزان دختر در مقطع متوسطه شهرستان سنندج در مدارس دولتی و غیر انتفاعی در سال تحصیلی 90-89 و بررسی عوامل فردی و اجتماعی موثر بر آن پرداخته است. براساس آمار سازمان آموزش و پرورش استان کردستان 6236 نفر دانش آموز دختر در مقطع متوسطه در شهرستان سنندج مشغول به تحصیل هستند. درتحقیق حاضر از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای متناسب استفاده شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. در پایان یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیر پایگاه اجتماعی- اقتصادی، بیگانگی اجتماعی، ارتباط با هم مدرسه ای، تعلق و پیوستگی و بعد خانوار بیشترین تاثیر را در بروز رفتارهای وندالیستی دارد، اما از لحاظ وجود تفاوت، تفاوت معنی داری از لحاظ رفتارهای وندالیستی در مدارس دولتی و غیر انتفاعی وجود ندارد
سجاد نامور محمد جواد زاهدی
سیر جرایم در جامعه روند پر شتابی به خود گرفته و انجام اقداماتی برای پیشگیری در این زمینه ضروری است. از جمله این جرایم که در استان خراسان شمالی به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده، شرارت می باشد. در برخورد با شرارت اولین اقدام متوجه پلیس می شود. در این تحقیق بررسی شده است که آیا پلیس خراسان شمالی از طریق برخورد با شرارت در سال های 1385 تا 1389 توانسته است از بسیاری نابهنجاری های دیگر که در آینده بروز خواهند کرد، پیشگیری نموده و امنیت را برای جامعه به ارمغان آورد. هدف از بررسی موضوع با استفاده از نظریه آشفتگی اینست که با شناسایی وتقویت الگوهای رفتاری وساختاری مناسب(فراکتال های اجتماعی زیبا) از کوچکترین جزء جامعه تا کل آن، می توان جامعه را به سمت پیشرفت وزندگی بهتر(آشفتگی اجتماعی پیش رونده) هدایت نمود. روش انجام این تحقیق ازطریق تحلیل ثانوی آمار وقوع و کشف شرارت در سال های 1385 تا 1389 می باشد. در نتیجه تحقیق مشاهده می شود پلیس خراسان شمالی با همکاری سایر سازمان های متولی امور فرهنگی در برخورد با شرارت(فراکتال های اجتماعی زشت) در سال های 1385 تا 1389 موفق بوده و افزایش امنیت اجتماعی(آشفتگی اجتماعی پیش رونده) بوجود آمده است.
صفورا کریمی کمال آباد محمد جواد زاهدی
امروزه مسأله اشتغال زنان به عنوان یکی از مهمترین مسائل اجتماعی- اقتصادی، اهمیت فوق العاده ای یافته است. لذا لزوم برنامه ریزی جهت استفاده بهینه از امکانات، توانمندی ها و شکوفایی استعدادهای بالقوه این افراد که مسئولیت پرورش نسل آینده را نیز دارا می باشد اجتناب ناپذیر است.اهمیت اشتغال زنان روستایی در توانمند سازی و فقر زدایی جوامع روستایی موجب گردید که این تحقیق با هدف بررسی تاثیر سیستم اعتبارات خرد بر اشتغال زنان روستایی انجام پذیرد. برای این منظور با 72 عضو صندوق های اعتبارات خرد زنان روستایی استان تهران مصاحبه و پرسشنامه مربوطه تکمیل گردیده پس از استخراج آمار و اطلاعات جمع آوری شده در نرم افزار spss از مفاهیم آمار استنباطی و توصیفی برای آزمون فرضیات و همچنین تحقق اهداف استفاده شد. از جمله نتایج این تحقیق آن است که زنان روستایی در صورت داشتن درآمد و فعالیت اقتصادی تمایلی به مهاجرت به شهر را ندارند. اکثر زنان روستایی با توجه به موانع و مشکلات موجود، موفق به اخذ وام از منابع بانکی نشده اند و آسان بودن مراحل اخذ وام، اخذ بهره کم، عدم نیاز به وثیقه را به عنوان اصلی ترین دلیل پیوستن به این صندوقها معرفی نموده اند. همچنین نتایج مبین آن است که از لحاظ آماری اختلاف معنی داری بین درآمد اعضاء قبل و بعد از شروع فعالیت اقتصادی منتج از اخذ وام از صندوقهای اعتبارات خرد وجود دارد بعبارت دیگر اخذ وام موجب شده درآمد اعضاء بطور معنی داری افزایش یافته است. از سوی دیگر میزان درآمد اعضاء پس از شروع فعالیت اقتصادی ارتباط مستقیم معنی داری با میزان وام اخذ شده داشته و با افزایش میزان وام، درآمد اعضاء افزایش یافته و زمینه لازم برای ایجاد شغل دائمی برای سایرین فراهم خواهد داشت. با توجه به نتایج حاصله پیشنهاد می گردد؛ به منظور حمایت از زنان و فراهم آوردن امکانات لازم برای اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و رفاهی زنان روستایی از برنامه های سیستم اعتبارات خرد در سطح وسیعتری استفاده شود. با افزایش میزان سرمایه اولیه که توسط دولت تامین می گردد و همچنین ارتقاء موجودی صندوقها زمینه لازم برای افزایش میزان تسهیلات را فراهم نمود. در نهایت با ارائه آموزشهای لازم زمینه های افزایش بازدهی فعالیتهای تولیدی فراهم خواهد شد.
وجیهه معصوم پروانه دانش
موضوع اصلی این تحقیق بررسی رابطه سرمایه های اجتماعی ،فرهنگی و اقتصادی بر نگرش زنان به هویت مدرن خویش میباشد. زنان در جامعه امروزی ایران میان عناصر شکل دهنده هویت و رابطه ان با ساختارهاو قالب های حقوقی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی رشد متوازنی را می جویند. از سوی دیگر ادبیات جدید توسعه ، سرمایه های اچتماعی و فرهنگی جایکاه بالایی در معادلات اجتماعی یافته اند به طوری که مولد شبکه های روابط جمعی وانسجام بخش میان انسان ها و سازمان ها دانسته شده اند. در بخش ادبیات تحقیق به تحقیقات مرتبط با موضوع تحقیق اشاره شده است . جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان 25 تا 50 سال شهر مشهد (443847)نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر تعیین گردیده است. برای نمونه کیری با توجه به اهداف تحقیق و ویژگی های جامعه آماری ، از شیوه نمونه گیری به روش خوشه ای متناسب با حجم نمونه استفاده شده است.جمع آوری داده های کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گردید. در نهایت با استفاده از برنامه spssابتدا توصیف جامعه اماری انجام شده و سپس از آماره های متناسب وآزمون هایی نظیر رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر برای سنجش و ارزیابی چگونگی روابط بین متغیر ها استفاده شده است. نتایج حاصل از سنجش ربطه بین متغیر ها نشان می دهد که بین متغیر های مستقل سرمایه اجتماعی ، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی با متغیر وابسته هویت ودرن زنان رابطه مثبتو معناداری وجود دارد. در نهایتبر اساس مدل تصحیح شده از طریق تحلیل مسیر ، فرضیات اصلی تحقیق تاییدو نفش هر سه سرمایه به نوعی در میزان نمره هویت مدرن زنان مشخص ونمایان شده است.
معصومه شفعتی محمد جواد زاهدی
رابطه ی پزشک-بیمار یکی از مسئله برانگیزترین انواع روابط اجتماعی است. علی رغم اشتراکات جهانی در مورد این مفهوم، تفاوت های بسیار زیادی در این زمینه، جوامع را از هم متمایز می کند. به همین دلیل در این مطالعه برای فهم تجربه ها و تفسیر نظر مشارکت کنندگان از روش کیفی استفاده شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی پزشک و بیمار از دید بیماران و به روش «نظریه پردازی داده محور» انجام شده است. اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با 21 نفر از بیماران مراجعه کننده به مطب های خصوصی متخصصان زنان و زایمان شهر اهواز و مشاهده جریان مشاوره های پزشکی در این مطب ها جمع آوری و به روش کد گذاری نظری تحلیل شده است. بر اساس تحلیل صورت گرفته در کدگذاری باز و محوری 5 مقوله «ویزیت گروهی»، «محدودیت زمانی»، «بار بالای بیماران»، «عدم آمادگی بیماران» و «رفتار اجتنابی پزشکان» به عنوان شرایط علّی «رابطه ی غیر مشارکتی و درمان محور» بدست آمد، که الگوی ارتباطی غالب میان پزشک و بیمار در قلمرو تحقیق حاضر شناخته شد. شرایط میانجی نیز در محدوده ای وسیع تر در قالب فرهنگ، الگو های ذهنی، آگاهی و اقدامات حمایتی مادی مورد بررسی قرار گرفت که از آن میان، «تحصیلات» نقش بسیار پررنگی را ایفا می کرد. بیماران در برابر پدیده محوری با توجه به شرایط زمینه ای و میانجی به طور کلی راهبردهای «سازگاری»، «تحمل»، «خودیاری» و «ضدیت» را اتخاذ می کردند که هر کدام از این استراتژی ها ی رفتاری نه تنها ممکن است به دلیل تأثیر عوامل مداخله گر به دیگری تغییر وضعیت بدهند، بلکه هر کدام پیامد های خاصی را برای بیماران در پی دارند که مهم ترین آنها «افزایش خطای پزشکی»، «آسیب مادی و روانی»، «دلسردی از همکاری» و «خوددرمانی» هستند و چنانچه برای بهبود این رابطه تدبیری اندیشیده نشود، چرخه ی تولید و «بازتولید رابطه ای نابرابر»، همچنان به حیات خود ادامه می دهد و منجر به تداوم «رابطه ای غیر مشارکتی و درمان محور» می شود که خود پیامد شرایط خاص اجتماعی جامعه کلی است. بینش گسترش یافته ی ما می تواند برای بنا نهادن یک مدل ارتباطی پزشک-بیمار مقتضی جامعه و فرهنگ ایرانی، رهنمون باشد. از آنجا که پدیده ی ویزیت گروهی در حال حاضر در ایران و به ویژه در مطب های خصوصی متخصصان زنان و زایمان، رو به افزایش است، تحقیقات بیشتری را در این زمینه ی خاص می طلبد چرا که با توجه به یافته های این تحقیق، تاثیر شدیدی بر رابطه ی پزشک-بیمار و نحوه ی عملکرد بیماران می گذارد.
روح انگیز ملاپور احمد بخارایی
مفهوم شهروندی به دلیل ماهیت پویایش، منطق مساوات گرایانه اش و ناظر بودنش بر یک سری از حقوق و تعهدات ملازم با آن در جهت فراهم نمودن زمینه و بستر مناسب برای توسعه ی پایدار و همه جانبه امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان آگاهی شهروندی معلم های منطقه 11 شهر تهران انجام شد. متغیر وابسته که به عنوان مسأله اصلی تحقیق در نظر گرفته شده بود توصیف آگاهی شهروندی معلم ها بود که در دو بعد حقوق و تعهدات سنجیده شده و با متغیرهای مستقلی هم چون سرمایه اجتماعی، پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی و عوامل فردی چون جنس، سن، ... در ارتباط گذاشته شده است. در بررسی حاضر پس از مرور نظریه ها و تاریخچه شهروندی براساس مدل مارشال میزان آگاهی شهروندی معلم ها به تفکیک به صورت آگاهی از حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی مورد سنجش قرار گرفته است و سرمایه اجتماعی به عنوان متغیری تأثیرگذار طبق مدل نظری پاکستون با مولفه های اعتماد و وابستگی (بده بستان) در نظر گرفته شد. لازم به ذکر است که در سال 2002 مدل سرمایه اجتماعی برای بررسی شهروندی و درگیری مدنی توسط چارلزپتی و همکاران مورد استفاده قرار گرفت. جامعه ی آماری شامل 1492 نفر معلم های شاغل در منطقه 11 شهرتهران است که نمونه ای 305 نفری از آنها به روش تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است و گردآوری داده ها به وسیله پرسش نامه انجام شده است. در این بررسی برای تعیین روایی از اعتبار صوری و برای تعیین پایایی سوال ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. در قسمت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، تحلیل های آماری رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد که عمده ترین نتایج به دست آمده به شرح زیر می باشد. در میان ابعاد مختلف حقوق شهروندی، بیشترین میزان آگاهی مربوط به بعد اجتماعی و کمترین میزان آگاهی مربوط به بعد سیاسی حقوق شهروندی بوده است. هم چنین بیشترین درصد پاسخ گویان در حد زیاد و بعد از آن در حد متوسط از آگاهی شهروندی برخوردار بوده اند. دیگر اینکه زنان نسبت به مردان از میزان آگاهی شهروندی بالاتری برخوردار بوده اند. در ادامه از نتایج دیگر تحلیل دو متغیره می توان به اثر مثبت و معنادار سرمایه اجتماعی بر میزان آگاهی شهروندی معلم ها اشاره کرد. ضریب همبستگی آنها 322/0 می باشد یعنی با افزایش یکی دیگری نیز افزایش می یابد. در تحلیل های چند متغیره، مدل منتخب این تحقیق با حضور دو متغیر مستقل می تواند 53.6 درصد و با حضور سه متغیر مستقل می تواند 20درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نماید. با توجه به نتایج تحلیل مسیر، بیشترین تأثیر مستقیم مربوط به متغیر سرمایه اجتماعی و کمترین آن مربوط به متغیر جنس می باشد.
بی بی عفت سرمدی هما زنجانی زاده
تغییر ارزشها در جوامع در حال گذاری چون ایران تحولات وسیع اجتماعی, فرهنگی و سیاسی را در پی خواهد داشت که بستر ساز چالشها , درگیریها و مسائل اجتماعی فراوانی خواهد بود. از رسانه ها نیز به عنوان عوامل مهم و موثر بر این تغییر ارزشی یاد می شود. دانش آموزان متوسطه بعنوان گروه مهم تحت تاثیر این شرایط و نیز آینده سازان جامعه فردا هدف این مطالعه کیفی با عنوان " سنجش ایستار دانش آموزان ناحیه چهار آموزش و پرورش مشهد نسبت به حجاب و عوامل موثر بر آن " می باشند. به این منظور نه تن از دانش آموزان متوسطه این ناحیه که با نمونه گیری" هدفمند و گلوله برفی " انتخاب گردید بودند در تحقیقی کیفی و با رویکردی زمینه ای در مصاحبه ای گروهی متمرکز به همراه پرسشنامه ای تلفیقی تحت مطالعه و بررسی قرار گرفتند. یافته ها حاکی از این است که رسانه هایی چون ماهواره و اینترنت بر ارزشی چون حجاب تاثیر گذار بوده ولی رسانه ی ملی در این زمینه ناموفق عمل نموده است. با این وجود مهمترین عواملی که این سه و نتیجتا ایستار دانش آموز نسبت به حجاب را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهند بر طبق یافته های تحقیق نخست پایگاه اجتماعی - اقتصادی دانش آموزان و سپس عملکرد نامناسب , خشن و توهین آمیز نهادهای مختلفی است که به نام ترویج ارزشها در جامعه مشغول بکار می باشند.
مهرانه عزیزی شهناز صداقت زادگان
چکیده زنان به عنوان نیمی از جامعه که دارای نقش شان نسبت به مردان کم رنگ تر دیده شده است ، به این دلیل در این رساله مورد توجه قرار گرفته اند که در موارد بسیاری به عنوان جنس دوم و یا جنس ضعیف انگاشته شده اند و به مرور زمان این تصور در خود زنان نیز پرورش یافته است . در این میان خانواده و میزان سرمایه اجتماعی که در خانواده وجود دارد می تواند عامل موثری در تغییر میزان این فرودستی باشد . این پژوهش با هدف تعیین چگونگی تأثیر سرمایه اجتماعی خانواده بر پذیرش فرودستی در زنان صورت گرفته است . به منظور دست یابی به این هدف از بین عوامل و متغیرهای گوناگونی که در سرمایه اجتماعی خانواده بر وضعیت فرودستی زنان تأثیرگذار است ، متغیرهای اعتماد ، تعامل ، همکاری و فردگرایی به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب گردیده است . مبانی نظری متغیرها و پارامترهای این پژوهش برمبنای نظریات گیدنز ، هابرماس و پارسونز تدوین شده است . روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است . جامعه آماری پژوهش زنان 20 تا 40 ساله شهرستان قروه در سال 1391 می باشد . حجم نمونه 400 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری متناسب با حجم به دست آمده است . روش اصلی در تحلیل داده ها رگرسیون و آزمون های t و f و ضرایب همبستگی می باشد . نتایج نشان می دهد بین سرمایه اجتماعی خانواده یعنی سطح اعتماد ، تعامل ، همکاری و فردگرایی در خانواده و میزان پذیرش نگرش فرودستی در زنان رابطه وجود دارد . کلیدواژه ها : سرمایه اجتماعی ، زن ، خانواده ، اعتماد ، تعامل ، همکاری ، فردگرایی .
صدراله محتشم احمد بخارایی
تحقیق حاضر، به شناسایی عوامل موثر بر نشاط اجتماعی (به عنوان یکی از پارامترهای توسعه ی اجتماعی) می پردازد. مجموعه ی مطالعات نشان داد که تقویت نشاط اجتماعی در جامعه به صورت تک علتی نمی باشد بلکه مجموعه ای از عوامل فردی و فرا فردی ( نظیر سن، جنس، تاهل، دینداری و اعتماد اجتماعی)، در تقویت و یا کاهش نشاط در افراد جامعه تاثیر دارند. به لحاظ روش شناختی، تحقیق حاضر در دو سطح توصیفی و تحلیلی (همبستگی) انجام شده و برای شناخت عوامل مرتبط با نشاط اجتماعی از آزمون های شدت همبستگی و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. جامعه ی آماری تحقیق حاضر افراد 15 تا 65 سال ساکن در شهر بوشهر است و حجم نمونه تحقیق 383 نفر می شود. هدف از این پژوهش انجام و آزمودن مدلی است که عوامل موثر بر نشاط اجتماعی را بررسی می کند. داده ها از 400 پرسشنامه جمع آوری شد که توسط مردم شهرستان بوشهر به عنوان نمونه تکمیل شد.جامعه آماری این پژوهش تعداد 240هزار نفر بود بودند. نمونه در این پژوهش شامل تعداد 383نفربود که به روش تصادفی ساده انتخاب گردید . تعداد نمونه در این پژوهش از راه فرمول کوکران بدست آمد. به منظور گردآوری اطلاعات در این پژوهش از 3 پرسشنامه (محقق ساخته) استفاده شد.پرسشنامه ها شامل معیارهایی برای سنجش نشاط اجتماعی واعتماد اجتماعی و دینداری بود.پرسشنامه اول نشاط اجتماعی با پایایی (0.93) پرسشنامه دوم اعتماد اجتماعی با پایایی(0.81) ودینداری با پایایی (0.84) بود. فرضیه ها در این پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس رگرسیون مورد آزمون قرار گرفته شد.چنین نتایجی از این پژوهش بدست آمد: اول : بین نشاط اجتماعی و سن تفاوت معنی داری وجود دارد.واین رابطه عمدتا مستقیم بود. دوم : بین نشاط اجتماعی و جنسیت تفاوت معنی داری وجود دارد. واین رابطه عمدتا مستقیم بود. سوم : بین نشاط اجتماعی و وضعیت تاهل تفاوت معنی داری وجود دارد. واین رابطه عمدتا مستقیم بود. چهارم: بین نشاط اجتماعی و دینداری رابطه معنی داری وجود دارد واین رابطه عمدتا مستقیم بود.. پنجم: بین نشاط اجتماعی و اعتماد اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد. واین رابطه عمدتا مستقیم بود.
زهرا مزارعی محمد جواد زاهدی
چکیده دین در جامعه ایران حضوری برجسته و فعال داردو در تمامی عرصههای اجتماع به نحوی اثر و نفوذ خود را داراست. از آنجا که دین در نگهداشت پایههای اخلاقی فرد و جامعه نقش مهمی را دارد، می تواند در مردمی که پیش زمینه مذهبی نیرومند دارند، به عنوان حافظی برای ارزشهای اخلاقی و فکری بکار رود. نظریههای چندی در مورد دینداری در عرصه جامعه شناسی دین مطرح گردیده است که در آنها، اندیشمندان کوشیدهاند علل و سرچشمههای پیدایش ادیان و عوامل موثر بر دینداری را از جوامع اولیه تاکنون تبیین نمایند. پژوهش حاضر، سعی نموده است دینداری را در دختران مقطع پیش دانشگاهی که در سالهای آخر نوجوانی بسر میبرند، تبیین نماید. زمینه موثر بر انتخاب این قشر به نقش تأثیرگذار نوجوانان و جوانان در اجتماع بر میگردد. در این تحقیق عوامل چندی برای دینداری در دختران مقطع پیش دانشگاهی مطرح گردیده و از مدل گلاک و استارک برای سنجش دینداری دختران نوجوان استفاده گردیده است. رویکرد کارکرد گرایان درباره دین که به ریشهها و پیامدهای اجتماعی دین میپردازد چارچوب نظری سه فرضیه تأثیر پایبندی دینی والدین، رسانه تلویزیون و قومیت دانشآموز بر دینداری وی را تشکیل میدهد. چراکه خانواده و بالاخص والدین از مهمترین عناصر محیط اجتماعی پیرامون یک نوجوان به شمار میآیند. رسانه تلویزیون نیز در دنیای امروز به عنوان پر مخاطبترین رسانه ارتباطی مطرح است که امکانات دارا بودن نوع و شکل آن را نیز خانواده در اختیار فرزند نوجوان خود قرار میدهد. و بالاخره قومیت در یک اجتماع قومگرا مانند شهر اهواز بدون شک تأثیری ژرف بر نگرشها و رفتارهای افراد باقی میگذارد. رویکرد معناگرایان درباره دین چارچوب نظری فرضیه تأثیر پایگاه اجتماعی– اقتصادی خانواده بر دینداری دانشآموز را تشکیل میدهد. معناگرایان معتقدند که دین در ساخت معنا برای انسان نقش دارد و پاسخی برای بیعدالتیها و دشواریها در زندگی بشر میباشد. در پژوهش حاضر با توجه به اطلاعات جمعآوری شده، مشخص گردید که دختران مقطع پیش دانشگاهی شهر اهواز دارای میانگین دینداری بالایی هستند. خصوصاً در حیطه اعتقادات دینی و عواطف و احساسات دینی قویتر از مناسک و رفتارهای دینی میباشند. درباره فرضیههای تحقیق مشخص گردید که تأثیر خانواده و پایبندی دینی آن بر دینداری دانشآموز انکارناپذیر است. تماشای برنامههای تلویزیونهای داخلی اثری مثبت بر دینداری دانشآموزان دارد. تاثیر قومیت بر دینداری در شهر اهواز نیز جالب توجه است. بر طبق نتایج بدست آمده در این تحقیق دختران قوم عرب بالاترین حد دینداری را دارا هستند در حالی که دختران قوم لر (لرهای بختیاری) پایینترین رتبه دینداری را در میان قومیتهای ساکن در شهر اهواز دارند و بالاخره از میان گزینههای تشکیل دهنده پایگاه اجتماعی – اقتصادی، درآمد خانواده و تحصیلات والدین بردینداری اثر معنادارمیگذارد.
بیتا رضایی دولت آباد امیر ملکی
تحقیقات جامعه شناختی کمتر به بررسی نشانگان فرهنگی فردگرایی و جمع گرایی و انواع آن پرداخته است . پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط میان نشانگان فرهنگی فردگرایی و جمع گرایی با متغیرهای زمینه ای و برخی متغیرهای اجتماعی در دنبال می کند . اول بررسی توزیع الگوهای فرهنگی فردگرایی – جمع گرایی در سطح خرد و سپس بررسی روابط عللی در میان سازه های فردگرایی - جمع گرایی افقی وعمودی با برخی متغیرهای زمینه ای و متغیرهای اجتماعی ( سرمایه اجتماعی ، احساس عدالت اجتماعی ، احساس امنیت اجتماعی ، ذهنیت مذهبی ، تحرک جغرافیایی ، قانون گرایی ، عام گرایی – خاص گرایی ) در بعد علل و پیامدها . این تحقیق به روش پیمایشی میان دانشجویان دانشگاه پیام نور ( مراکز دانشگاهی چهارگانه مرکز تهران ) انجام شده است . نتایج توصیفی نشان می دهد الگوی بارز شخصیتی در میان دانشجویان جمع گرایی افقی می باشد . همچنین نتایج تبیینی نشان می دهد متغیرهای ذهنیت مذهبی با فردگرایی افقی و احساس عدالت اجتماعی با فردگرایی عمودی و احساس عدالت اجتماعی ، ذهنیت مذهبی و جنسیت با جمع گرایی عمودی و سرمایه اجتماعی و ذهنیت مذهبی با جمع گرایی افقی رابطه معنادار دارند .
سید مجید افضلی محمد جواد زاهدی
این تحقیق با هدف بررسی رابطه جدایی گزینی سکونتی وپایگاه اجتماعی وتمرکز به روی میزان ونوع مصرف کالای فرهنگی در شهر ساری انجام گردید. جامعه آماری آن خانوار های شهر ساری بود. که از طریق آزمون کوکران به حجم نمونه 387 نفر انجام شد.روشتحقیق پیمایشی و روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای میباشد. اساس کار بر جمع اوری اطلاعات سه محله در شهر بوده است. بدین صورت که برای این منظور بر پایه شهرت محله در بین مردم، محله غفاری در جنوب شهر ساری به عنوان نماد احتمالی محلات فقیر نشین، محلات بلوار امیر مازندرانی وبازار ساری در مرکز شهر به عنوان نماد احتمالی محلاتی که طبقه متوسط در آن متمرکز هستند و محله کوی پیوندی و خیابان 15 خرداد وفدک در خیابان فرهنگ ساری به عنوان نماد محلات مرفه انتخاب شده اند. روایی آن بصورت محتوی صوری وپایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار spss وآزمون های آماری کروسکال والیس وضریب همبستگی رو اسپیرمن انجام گرفت .نتایج تحقیق نشان دهنده ارتباط وثیق بین متغییر مستقل محله مسکونی وتمرکز پایگاه اجتماعی می باشد. همچنین رابطه بین مولفه های سه گانه درآمد وتحصیلات وپرستیژ شغلی افراد با چدایی گزینی بر قرار است. همچنین رابط بین جدایی گزینی و میزان مصرف کالای فرهنگی و نوع کالای مصرفی بر قرار است. از دیگر روابط به آزمایش گذاشته شده رابطه بین میزان مصرف کالای فرهنگی و نوع کالای مصرفی می باشد که این ارتباط نیز به اثبات رسید.
مریم حسینی حاصللو امیر ملکی
مهاجرت، به ویژه مهاجرت تحصیلکردگان یکی از مسائلی است که اهمیت آن در کشورهای کم رشد بیشتر است، زیرا برای رشد و توسعه نیازمند نیروی انسانی متخصص هستند. در همین راستا بررسی عوامل مرتبط با تمایل به مهاجرت ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه ی نظام ارزشی افراد و تمایل به مهاجرت می باشد. روش تحقیق به صورت پیمایش است که با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا درآمده است. حجم نمونه شامل 351 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، در رشته های هنر، فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم اجتماعی و مدیریت می باشد. پس از بررسی نظرات حوزه نظام ارزشی (آلپورت، روکیج و شوارتز)، برای سنجش ساختار نظام ارزشی از نظریات و تست "ارزش ها شوارتز" (svs) ، استفاده شده است. از بین نظریات مطرح در زمینه مهاجرت (راونشتاین، لی، منگالام و شوارزوللر و گیدنز)، نظریه "لی" مورد استفاده قرار گرفت، و با استفاده از نظریات لی عوامل دافعه ی مبدأ و جاذبه ی مقصد نیز در کنار نظام ارزشی مورد بررسی قرار گرفت. فرضیات اصلی پژوهش عبارتند از: 1)به نظر می رسد، بین ارزش محافظه کاری و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. 2) به نظر می رسد، بین ارزش توجه به ماورای خود و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. 3) به نظر می رسد بین ارزش آمادگی برای تغییر و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. 4) به نظر می رسد بین ارزش توجه به خود و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. 5) به نظر می رسد بین عوامل دافعه ی مبدأ و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. 6) به نظر می رسد بین عوامل جاذبه ی مقصد و تمایل به مهاجرت رابطه وجود دارد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین ارزش محافظه کاری با تمایل به مهاجرت رابطه ی معکوس وجود دارد، بین ارزش آمادگی برای تغییر و تمایل به مهاجرت رابطه ی مستقیم وجود دارد. اما بین ارزش های توجه به خود و توجه به ماورای خود با تمایل به مهاجرت رابطه معناداری وجود ندارد. عوامل دافعه ی مبدأ برای تبین تغییرات تمایل به مهاجرت مدل خوبی بوده و از بین این عوامل، فشار آداب و رسوم سنتی بر تحصیلکردگان، کنترل اندیشمندان، بی ثباتی نظام اقتصادی و منزلت پایین اندیشمندان در جامعه با تمایل به مهاجرت دارای رابطه مستقیم می باشند. عوامل جاذبه ی مقصد نیز مدل خوبی برای تبیین تغییرات تمایل به مهاجرت می باشد که از بین این عوامل، آزادی فردی و تجهیزات و امکانات رفاهی و دانشگاهی در کشورهای پیشرفته با تمایل به مهاجرت دارای رابطه مستقیم می باشند و درآمد مناسب در کشورهای پیشرفته به عنوان عامل جاذبه ی مقصد تأثیر معناداری بر تمایل به مهاجرت ندارد.
محمد جواد زاهدی سعید شجاعی باغینی
امروزه با پیشرفت دانش بشری و ساخت سازه های پیچیده، از روش های تحلیلی و تقریب های مهندسی در مسائل پیچیده کمتر استفاده می شود. از این رو حل چنین مسائل پیچیده ای به طور روز افزون به روش های حل عددی وابسته می شوند و در این راستا روش های عددی زیادی در چند دهه اخیر پیشنهاد شدهاست.در ادامه توسعه روش های عددی، اخیرا تحلیل هم هندسی توسط پروفسور هیوز و همکاران ایشان در دانشگاه تگزاس ارائه شده است. تحلیل هم هندسی، یک روش نوین در مکانیک محاسباتی است که با هدف یکپارچه سازی تحلیل و طراحی در یک مدل و با استفاده از یک نمایش هندسی واحد برای تحلیل و طراحی به وجود آمده است. نربز (بی-اسپلاین های غیریکنواخت نسبتی ) پرکاربردترین تکنولوژی در نرم افزارهای مدلسازی طراحی کامپیوتری امروزی است و بنابراین به عنوان توابع پایه در تحلیل هم هندسی به کار گرفته شده است. دراین پایان نامه،به شرح روشی برای مدلسازی تغییر شکل های بزرگ مبتنی بر تحلیل هم هندسی پرداخته می شود.فرمول بندی مورد استفاده براساس روش تحلیل هم هندسی همراه با فرمول بندی لاگرانژی با همه عبارت های خطی وغیرخطی کرنش گرین-لاگرانژ برای حذف تقریب محاسبه تنش کوشی جهت بررسی تغییر شکل های بزرگ می باشد. از فرمول بندی هایپرالاستیک و الاستوپلاستیک در چارچوب تحلیل هم هندسی جهت مدلسازی رفتار غیر خطی مصالح استفاده شده است .
ناصر احمدی گرده احمد بخارایی
چکیده مفهوم شهروندی به دلیل ماهیت پویایش، منطق مساوات گرایانه اش و ناظر بودنش بر یک سری از حقوق و تعهدات ملازم با آن در جهت فراهم نمودن زمینه و بستر مناسب برای توسعه پایدار و همه جانبه مورد توجه قرار گرفته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان پایبندی به تعهدات شهروندی در میان شهروندان مناطق 2، 6و18 شهر تهران انجام شد. متغیر وابسته که به عنوان مساله اصلی تحقیق در نظر گرفته شده بود توصیف تعهدات شهروندی شهروندان تهرانی بود که در چهار بعد مشارکت جویی، رعایت قوانین و مقررات، رعایت حقوق دیگران و حفظ محیط زیست سنجیده شده و با متغیرهای مستقلی چون احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و عوامل فردی چون جنس، سن و. . . در ارتباط گذاشته شده است. در بررسی حاضر پس از مرور نظریه ها و تاریخچه شهروندی براساس مدل صاحبنظرانی چون مارشال و ترنر میزان پایبندی افراد به تعهدات شهروندی در انجام وظایف وتکالیف مورد انتظار شهروندی مورد سنجش قرار گرفته است و احساس محرومیت نسبی به عنوان متغیری تاثیرگذار طبق مدل نظری تد رابرت گر با مولفه های محرومیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در نظر گرفته شد. جامعه آماری شامل 532722 نفر شهروندان ساکن در مناطق 2-6-18 شهر تهران است که نمونه ای 394 نفری از آنها به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است و گردآوری داده ها به وسیله پرسش نامه انجام شده است. در این بررسی برای تعیین روایی از اعتبار صوری و برای تعیین پایایی سوال ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، تحلیل آماری رگرسیون و آزمون های آماری پیرسون و t مستقل استفاده شد که عمده ترین نتایج به دست آمده به شرح زیر می باشد. در میان ابعاد مختلف تعهدات شهروندی، بیشترین میزان پایبندی به وظایف شهروندی به بعد مشارکت جویی و کمترین میزان پایبندی به وظایف شهروندی به بعد حفاظت از محیط زیست بوده است. در مورد متغیر مستقل محرومیت نسبی نیز این نتیجه بدست آمد که هر چه محرومیت نسبی افراد بیشتر باشد میزان پایبندی به تعهدات شهروندی کاهش می یابد. رابطه بین عدم محرومیت نسبی افراد و میزان پایبندی به تعهدات شهروندی 51/0 =r به دست آمد. کلید واژه ها:شهروندی، تعهدات شهروندی، حقوق شهروندی و احساس محرومیت نسبی
ناهید هاشمی فاطمه توکلی رستمی
موضوع پایان نامه بررسی نمودهای بازار و بازرگان در ادبیات فارسی است که به دلیل گستره و حجم وسیع آثار نظم و نثر ادبیات فارسی، عرصه مطالعه و تحقیق در این پایان نامه، به فاصله زمانی میان قرن های سوم و هشتم محدود شده است. همچنین نظر به شمارگان آثار دوره و محدودیت زمان و توان نگارنده، آثار شاخص نظم و نثر دوره منتخب، از جمله تاریخ طبری؛ شاهنامه فردوسی؛ مرزبان نامه؛ کلیله ودمنه؛ تذکره الاولیاء عطار؛ مثنوی مولوی، گلستان سعدی؛ جوامع الحکایات عوفی و ... مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است. تحقیق حاضر با هدف دستیابی به کارکردهای دو واژه بازار و بازرگان در ادبیات دوره منتخب با استناد بر نمونه های یافت شده در آثار، آشنایی با اصطلاحات وترکیبات دو واژه یاد شده و در نهایت تسهیل در درک بهتر متون ادبی به انجام رسیده است. روش انجام تحقیق کتابخانه ای بوده و گردآوری داده های تحقیق از طریق فیش برداری انجام شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز شیوه توصیفی – تحلیلی به کار رفته است.
محسن مرادحاصلی پروانه دانش
این پژوهش به بررسی مشارکت اقتصادی زنان روستایی وپیامدهای اجتماعی آن در شهرستان چرداول می پردازدبه منظور دستیابی به اهداف مورد نظر پژوهشگر، ابتدا بر پایه مطالعات کتابخانه ای به بررسی مبانی نظری وپیشینه پزوهش در داخل وخارج اقدام گردید وسپس با استفاده از مطالعات میدانی به بررسی پاسخ های آزمونها پرداخته شد. رویکرد غالب این تحقیق پیمایش می باشد البته به منظورگردآوری داده های تکمیلی ونیل به نتایج دقیق تر از رهیافت های دیگراز جمله رویکرداسنادی ومیدانی بهره گرفته شد.جامعه آماری شامل شامل 370 نفر از زنان شهرستان بین سنین 55-15چرداول می باشد وچون پزوهش میدانی است کل جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفت ابزار تحقیق شامل پرسشنامه وپرسشنامه ها از روایی وپایایی مطلوبی برخوردار بوده اند داده های حاصل با استفاده از روش آماری ، فراوانی و درصد، استفاده شده است فرضیات تحقیق با استفاده از نرم افزار spss پردازش گردید ننایج نشان می دهد که بین مشارکت اقتصادی زنان روستایی وپیامدهای اجتماعی آن رابطه معنی داری وجود دارد.
فروزنده شفیعی محمد جواد زاهدی
چکیده ندارد.
احمد پور صدری محمد جواد زاهدی
چکیده ندارد.
مهران صولتی محمد جواد زاهدی
روش این تحقیق بیمایشی است .به لحاظ معیار زمان این بیمایش از نوع مقطعی بوده و به لحاظ معیارژرفایی از نوع بهنانگر است که داده های آن با استفاده از برسشنامه گردآوری شده است .