نام پژوهشگر: حجت اله رنجبر
محمد رضا میرابی بنادکی غلامرضا کمالی
محدوده مورد مطالعه، زیرپوشش ورقه 1:100000 زمین شناسی سیریز در شمال باختری شهرستان زرند، در استان کرمان جای دارد. در ابتدا مطالعه وضعیت زمین شناسی مد نظر قرار گرفت. در ادامه از تصویر etm+ و داده مغناطیس هوابرد منطقه برای اکتشاف کانی سازی اکسید آهن استفاده شد. در مطالعه دورسنجی پس از اعمال تصحیح اولیه بر روی تصویرetm+، برای شناسایی مناطق دارای دگرسانی از روش های مختلف پردازش تصویر (ترکیب کاذب رنگی، نسبت باندی، آنالیز مولفه اصلی و آنالیز خط-واره) استفاده گردید. برای بررسی مواد معدنی نواحی پوشیده در اعماق و سنگ میزبان مغناطیسی از داده مغناطیس هوابرد استفاده شد که در مطالعه آنومالی-های منطقه، برخی فیلترها (برگردان به قطب، مشتق اول، سیگنال تحلیلی و ادامه فراسو) روی این داده ها انجام گرفت. برای مطالعه آنومالی مغناطیسی اصلی در جنوب منطقه، تعدادی پروفیل مغناطیس زمینی برداشت شد که تخمین عمق توده با استفاده از روش تخمین عمق اتوماتیک اویلر انجام گردید. در نهایت با استفاده از منطق فازی لایه های اطلاعاتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی با یکدیگر تلفیق شده و نقشه پتانسیل کانی سازی آهن در منطقه تهیه گردید.
جواد فضل اللهی مله حجت اله رنجبر
از مهم ترین مراحل اکتشاف مواد معدنی مرحله اکتشاف مقدماتی می باشد که در این مرحله زمین شناسان و مهندسین معدن با استفاده از داده های سطحی به دنبال کشف مناطق امید بخش جهت انجام مراحل بعدی اکتشاف هستند. مهم ترین کاری که در این مرحله صورت می گیرد تلفیق لایه های گوناگون اطلاعات در سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) می باشد، که بدین ترتیب می توان مناطق امیدبخش معدنی را مشخص نمود. در این تحقیق نیز سعی بر این بوده است تا با استفاده از تلفیق اطلاعات اکتشافی موجود در برگه 1:100000 خوی، مناطق امیدبخش معدنی در ناحیه مورد مطالعه تعیین شوند. با مطالعه اطلاعات زمین شناسی ناحیه مورد مطالعه، مشخص شد کانی زایی در این ناحیه عمدتاً متاثر از توده های نفوذی، گدازه های بازالت بالشی و سنگ های اولترامافیک است. بنابراین انتظار سه رویداد شامل کانی زایی فلزات پایه متاثر از توده های نفوذی و گدازه های بازالت بالشی و کانی زایی کروم متاثر از سنگ های اولترامافیک دور از واقعیت نیست. به این منظور سایر اطلاعات اکتشافی موجود در ناحیه مورد مطالعه برای این سه رویداد، مورد پردازش و تفسیر قرار گرفتند. داده های ژئوشیمیایی آبراهه ای، با استفاده از روش-های آماری تک متغیره و چندمتغیره مانند جداسازی جامعه آنومالی از زمینه به دو روش ساختاری و غیر ساختاری، آنالیز خوشه بندی و آنالیز فاکتوری مورد پردازش قرار گرفتند و مناطق محتمل کانی زایی مرتبط با سه هدف مذکور تعیین شدند. با استفاده از داده های دورسنجی (تصاویر سنجنده های etm+ و aster)، مناطق حاوی اکسیدهای آهن، آلتراسیون های مرتبط با هریک از سه هدف و سنگ های اولترامافیک مشخص گردید. برای این منظور از روش های ترکیب رنگی، نسبت های باندی، آنالیز مولفه های اصلی استاندارد، روش انتخاب مولفه های اصلی جهت دار و تحلیل فاکتور خطوارگی استفاده شد. با استفاده از داده های مغناطیس هوایی، مناطق دارای بی هنجاری مغناطیسی در سطح و عمق با اعمال فیلترهایی مانند برگردان به قطب، مشتق قائم و ادامه فراسو بر روی داده ها تعیین شدند. در خاتمه نتایج حاصل از تمامی مطالعات انجام شده، با استفاده از روش منطق فازی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) برای سه هدف مذکور با یکدیگر تلفیق گردید و نقشه پتانسیل معدنی برای آن ها در ناحیه مورد مطالعه تهیه شد. در این نقشه ها مناطق با پتانسیل معدنی بالا، انطباق خوبی با اندیس ها و کانسارهای معدنی مرتبط با هر یک از اهداف، در ناحیه مورد مطالعه داشتند.
محمد شفاعتی پور حجت اله رنجبر
منطقه مورد مطالعه شامل ورقه چهارگنبد می باشداطلاعات شامل داده های ژئوفیزیک هوایی، سنجش از دور و داده های ژئوشیمیایی می باشند. پردازش تصاویر ماهواره ای و پردازش داده های ژئوشیمیایی و داده های ژئوفیزیکی در منطقه مورد مطالعه به صورت جداگانه انجام شد. در نهایت با استفاده از منطق فازی و عملگر گاما و شبکه عصبی مصنوعی نقشه پتانسیل کانی زایی مس در منطقه مورد مطالعه تهیه شد.
ایمان معصومی حجت اله رنجبر
منطقه مورد مطالعه ورقه زمین شناسی 100000/1 کوه سیاسترگی واقع در جنوب باختر ایران را شامل می گردد. هدف از این مطالعه، بررسی داده های سنجنده های etm+ و aster جهت تعیین قابلیت های هر یک در شناسایی مناطق دارای دگرسانی می باشد. همچنین از داده های aster، با توجه به قدرت تفکیک طیفی مناسب، برای بارزساری کانی های مسکویت، کائولینیت و کلریت در روش های مختلف پردازش تصویر استفاده شده است. از روشهای پردازش تصویر مانند ساخت ترکیبات رنگی کاذب، نسبت گیری باندی ، آنالیز مولفه های اصلی ، آنالیز مولفه های هدایت شده، نقشه برداری زاویه طیفی، طبقه بندی تصویر، عملکرد کاهش نویز، شاخص خلوص پیکسل، فیلترگذاری تطبیقی، فیلتر تطبیقی تعدیل شده و نا آمیختگی طیفی خطی استفاده گردید. نسبت باندی 1/3 داده های etm+ مناطق دارای اکسیدآهن را بارزسازی کرد. همچنین از نسبت های باندی متنوعی جهت بارز سازی دگرسانی ها با استفاده از داده های aster استفاده شد که از آن جمله نسبت باندی 8/9+7 برای بارزسازی دگرسانی پروپیلتیک و نسبت باندی 6/4+7 برای بارزسازی دگرسانی فیلیک استفاده شدکه نتایج آن منطقه معدنی آساگی و منطقه ای دیگر در شمال غرب نقشه را آشکار نمود. آنالیز استاندارد و هدایت شده مولفه اصلی روی داده های استر انجام گرفت که بر اساس آن تصاویر، مولفه های اصلی برای داده های استر جهت بارزسازی محدوده های دگرسانی و آنالیز مولفه های هدایت شده برای بارزسازی کانی های خاص کلریت، مسکویت و کائولینیت مفید واقع شدند. تصاویر mnf منطقه مورد نظر تهیه و به کمک روش شاخص خلوص پیکسل طیف خالص برای کانی های کائولینیت و مسکویت از تصویر استخراج و در روش های پردازش مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین از روش نقشه برداری زاویه طیفی به کمک طیف کانی مرجع از کتابخانه طیفی jpl1 و طیف استخراج شده از تصویر جهت بارزسازی کانی های دگرسان شده استفاده شد. از روش های مختلف طبقه بندی نظارت شده برای ارزیابی امکان تهیه نقشه زمین شناسی از منطقه با استفاده از داده های aster استفاده شد. روش بیشترین شباهت به عنوان بهترین روش جهت طبقه بندی تصویر معرفی شد. از روش فیلتر تطبیقی برای بارزسازی کانی های کائولینیت، مسکویت و کلریت استفاده شد. از روش فیلتر تطبیقی تعدیل شده با استفاده از طیف کتابخانه ای jpl1 و طیف استخراج شده از تصویر استفاده شد. مناطق بارز شده در این روش منطبق با منطقه معدنی آساگی و منطقه شمال غرب و برای کلریت منطبق بر سنگ های پریدوتیتی در منطقه است. روش ناآمیختگی طیفی برای بررسی ناهمگنی سطح زمین در ارتباط با کانی های مسکویت، کائولینیت در دوبخش جداگانه شامل طیف کتابخانه ای و طیف تصویر انجام شد. نتایج به لحاظ فراوانی کانی های دگرسانی مورد نظر در منطقه ارائه شده است. کلید واژگان: سیاسترگی، استر، etm+ ، دگرسانی گرمابی، پردازش تصویر
محمد ملکی حجت اله رنجبر
یکی از اهداف روشهای اکتشافات نفت، گاز و مخازن هیدروکربنی، شناسایی تله های چینه ای و تعیین رخساره های رسوبی می باشد. برای رسیدن به این اهداف در زمینه روش های مطالعاتی و تفسیر داده ها تکنیک های جدیدی هر روزه ابداع می شود و این امر سبب توسعه روش های مطالعاتی در زمینه اکتشاف نفت و گاز شده است. روش های برگردان لرزه ای جهت تعیین تخلخل و توزیع خواص مخزنی استفاده می شود و روش های کلاسه بندی لرزه ای جهت شناسایی تغییرات لیتولوژی مانند وجودکانال های مدفون بکار می رود. استفاده از این روش ها ریسک حفاری را کاهش داده و شانس حفاری موفق را افزایش می دهد. منطق? مورد مطالعه در فرو افتادگی دزفول در جنوب باختری راندگی اصلی زاگرس واقع شده است. فرو افتادگی دزفول توسط سه پدید? مهم ساختمانی محصور شده است که به لحاظ ساختمانی، زمین شناسی و تکتونیکی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. اکثر میدان های نفتی ایران در ناحیه فرو افتادگی دزفول قرار گرفته اند. میدان مورد مطالعه در 40 کیلومتری جنوب میدان اهواز واقع شده است و فاقد هر گونه ساختمان سطحی و ساختاری است. میدان منصوری در ناحیه دزفول شمالی به فاصله 60 کیلومتری جنوب اهواز، 50 کیلومتری غرب بندر ماهشهر و 40 کیلومتری شرق آب تیمور واقع شده است. این میدان در سال 1341 به وسیله روش های لرزه نگاری مشخص شده است و دارای چند سازند مخزنی است. از جمله سازند های مخزنی می توان به مخزن آسماری، بخش ماسه سنگی اهواز، سازند ایلام و سازند سروک اشاره نمود. در این پروژه پس از تفسیر افق های مخزنی، نشانگرهای لرزه ای سه بعدی از حدفاصل های تفسیر شده مورد نظر استخراج شد و نقشه های نشانگر لرزه ای تهیه گردید. با استفاده از نقشه های مذکور، یک سیستم کانالی در افق مخزنی میدان مورد مطالعه شناسایی شد. تجمع کانال در جنوب میدان فوق می باشد که باید در فعالیت های تولید از میدان مورد توجه قرار داد و تأثیر سیستم کانالی بر روی افزایش تولید مورد مطالعه قرار گیرد، سپس نقشه های تخلخل برای کانال های شناسایی شده توسط نرم افزار ترسیم گردید.
مصیب مرادی پور آزاده حجت
از مسائل مهمی که در رابطه با عملیات فروشویی توده ای وجود دارد، نیاز به آگاهی از سطح محلول باردار مس در قسمت های مختلف سازه، تعیین مناطق اشباع و غیراشباع و بررسی کیفیت و غلظت محلول در قسمت های مختلف سازه می باشد. در این پایان نامه، با استفاده از اندازه گیری های آزمایشگاهی مقاومت ویژه الکتریکی و همچنین برداشت های صحرایی ترکیبی ژئوفیزیک (شامل روش های مقاومت ویژه الکتریکی، پلاریزاسیون القایی و رادار نفوذی به زمین)، به بررسی ساختار داخلی سازه فروشویی توده ای شماره 3 معدن مس سرچشمه پرداخته شد. بدین منظور، ابتدا مطالعات آزمایشگاهی بر روی نمونه های متعدد خاک سولفیدی معدن (مورد استفاده در سازه فروشویی توده ای شماره 3) و همچنین ماسه سیلیسی اشباع از اسید سولفوریک (ph=2) و آب مقطر انجام گرفت. سپس، پس از قطع پاشش بر روی پد شماره 903 سازه فروشویی توده ای شماره 3 به مدت 10 روز، برداشت های صحرایی در طول پنج پروفیل موازی انجام شد. حداکثر عمق بررسی در برداشت های مقاومت ویژه و پلاریزاسیون القایی به دلیل مساحت کم پد شماره 903 برای گسترش آرایه الکترودی، به 20 متر محدود شد. همچنین جذب امواج رادار در محیط های با رسانندگی بالا، باعث کاهش عمق نفوذ در برداشت های ژئورادار گردید. در نهایت، با استفاده از نتایج حاصل از تفسیر داده های صحرایی با کمک نتایج آزمایشگاهی، مناطق اشباع از محلول باردار مس، مناطق خشک، مسیر های عبور محلول و نیز مناطق با رطوبت کم مشخص گردید. در بین روش های ژئوفیزیکی انجام شده، روش مقاومت ویژه الکتریکی بهترین روش برای پایش سازه فروشویی توده ای می باشد.
حسن دانایی فرد حجت اله رنجبر
منطقه معدنی سرچشمه در بخش جنوبی کمربند آتشفشانی-رسوبی ایران مرکزی در جنوب غربی استان کرمان قرار دارد. بدلیل حضور تعداد زیادی از کانسارهای مس پورفیری و رگهای شناخته شده در این منطقه، اندیس معدنی حسین آباد برای بررسی تفضیلی انتخاب شد. تعیین نواحی امید بخش از لحاظ پتانسیل اقتصادی با استفاده از مطالعات زمین شناسی، دورسنجی، ژئوشیمی و ژئوفیزیک اکتشافی از اهداف اصلی این تحقیق بوده است. کمپلکس آتشفشانی-رسوبی ائوسن مهمترین واحد سنگشناسی منطقه را تشکیل میدهد و تودههای الیگوسن-میوسن در آن نفوذ کردهاند. این تودههای نفوذی باعث کانسارسازی و دگرسانی شدهاند. بازدیدهای میدانی، تهیه مقاطع نازک و طیفنگاری از جمله کارهای انجام شده این تحقیقاند. سایر دادههای هدفی شامل دادههای ژئوشیمی( مس، مولیبدن، سرب و روی) میباشد که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. روش نقشه بردار زاویه طیفی مناطق دگرسان شده را نسبت به دیگر روشهای پردازش تصویر با دقت بیشتری بارزسازی نمود. در حالیکه داده های ژئوفیزیک هوایی به شکل مجزا با مناطق دگرسان شده همبستگی معنی داری ندارند، اما استفاده از نسبت k/th ، روش مولفه اصلی و نسبت کوادروس می توانند مناطق دگرسان شده را بارزسازی نمایند. پلارزاسیون القایی ارتباط نزدیکی با مناطق دگرسان شده نشان می دهد. با توجه به اینکه مناطق دگرسان شده محدوده وسیعی را شامل می شوند.
حجت اله رنجبر
هدف از این پژوهش، تفکیک سنگهای کربناته اطراف شهر کرمان و بهینه نمودن عملیات پیجویی سنگهای کربناته می باشد. برای نیل به این هدف دادههای زمین شناسی، دورسنجی و دادههای ژئوشیمی منطقه مطالعه و تحلیل شدند. به منظور شناسایی سنگهای کربناته، از دادههای دورسنجی (تصاویر asterوlandsat8) استفاده شده است. به این منظور از روشهای مختلف پردازش تصاویر ماهوارهای از جمله نسبتهای باندی و تکنیک نقشه برداری زاویه طیفی استفاده شد. همچنین برای تعیین ارتباط بین نتایج پردازش تصاویر ماهوارهای و عیار اکسید کلسیم درسنگهای کربناته، با مقادیر زاویه طیفی تصویر sam آنالیز شده و معادله رگرسیون بین این دو متغیر بدست آمد.
سعید مجدی فر غلامرضا کمالی
این تحقیق بنا دارد به منظور تخمین تخلخل یک مخزن ماسه سنگی گازدار، یک مدل تجربی ریاضی معرفی کند. این مدل در نقش یک مدل مستقیم عمل می کند و نشانگر لرزه ای شباهت را به تخلخل سازند تبدیل می نماید ولی از آنجاییکه این مدل، داده محور و تجربی می باشد به عنوان مدل شبه مستقیم نشانگر شباهت نام گذاری می شود. این تحقیق، ابتدا با استفاده از یک رابطه ی تجربی آماری که از نشانگر مقاومت صوتی استخراج شده است، تخلخل یک مخزن ماسه سنگی گازدار را تخمین می زند سپس از سه سیستم فازی عصبی مختلف، برای تخمین پارامتر تخلخل استفاده می نماید تا در کنار مدل نشانگر شباهت توسعه یافته ی خود ارزیابی قابل قبولی را ارائه دهد. در ابتدا روش کمترین مربعات برای برگردان سازی مدل ریاضی مذکور به کار گرفته می شود ولی مدل به دست آمده پایداری لازم را ندارد و نمی توان آن را به کل مخزن تعمیم داد بنابراین از روش های تجزیه مقادیر منفرد کاهش یافته و پایدار ساز تیخونوف برای بهبود ضرایب مدل نشانگر شباهت استفاده می شود. ضریب همبستگی رابطه ی آماری و سیستم های فازی عصبی از 7/0 و 8/0 به ترتیب در مجموعه داده ی آزمون به 4/0 و 5/0 در مجموعه داده ی اعتبار کاهش پیدا می کنند اما مدل نشانگر شباهت در هر دو مجموعه داده ی آزمون و اعتبار ضریب همبستگی 7/0 را از خود نشان می دهد که این عامل نشان از تعمیم یافتگی مناسب مدل تجربی در مقابل سایر مدل ها دارد. نتایج این ارزیابی، نشان از برتری مدل نشانگر شباهت در مقابل سیستم های فازی عصبی و رابطه ی آماری مقاومت صوتی در سازندهای ماسه سنگی دارد. از دیدگاه ساختاری، مدل نشانگر شباهت توانایی شناسایی دودکش های گازی و آنومالی لکه ی روشن را دارد که بیشتر در مخازن گازدار مشاهده می شود.
سید رضا آل نبی حمیدرضا مهاجرانی عراقی
هدف از این تحقیق این است که با در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی و فنی – مهندسی، مناطق مطلوب برای دفن پسمانهای اتمی تعیین شود. در این تحقیق سعی شده با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و با بهرهگیری از لایههای اطلاعاتی زمینشناسی، لرزهخیزی، خاکشناسی، هیدرولوژی و هیدروژئولوژی، شیب، کاربری اراضی، گسل، پوشش گیاهی، مناطق مسکونی و صنعتی، خطوط ارتباطی، مناطق چهارگانه محیط زیستی و با توجه به شرایط مساعد استان کرمان از لحاظ جغرافیایی و اقلیمی (واقع شدن در پهنه کویری ایران)، مکانهای مطلوب با استفاده از روشهای تحلیل سلسله مراتبی(ahp) و منطق فازی جهت دفن زبالههای اتمی در سطح استان تعیین شده و سپس مناطق انتخاب شده، بر اساس روش بیشترین شباهت به گزینه ایده آل مثبت اولویت بندی شوند.
افشین رحمانی حجت اله رنجبر
پی جویی جهت اکتشاف آهن به وسیله تکنیک دورسنجی و با استفاده از تصاویر etm+ در برگه 1:100000 ابهر صورت گرفت.در منطقه مورد مطالعه کانی زایی آهن به شکل منیتیت بین طول های شرقی 1312°49 تا 3913°49 و عرض های شمالی 2821°36 تا 1122°36 وجود دارد که برداشت زمینی مغناطیس سنجی روی این کانسار صورت گرفت. بعد از انتقال داده های خام به نرم افزار oasis montaj)geosoft) و انجام تفسیرهای کیفی (نقشه پتانسیل کل و فیلترهای گوناگون مورد نیاز) مشخص شد که منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل آهن منیتیتی مناسبی می باشد. جهت بررسی کمی و بدست آوردن هندسه کانسار (شکل، عمق و شیب) و خواص فیزیکی آن (خودپذیری مغناطیسی، دانسیته) مدلسازی و تخمین عمق بر روی داده های مغناطیس سنجی انجام شد.
حامد فضلیانی غلامرضا رحیمی پور
چکیده ندارد.
امید یوسفی غلامرضا رحیمی پور
چکیده ندارد.