نام پژوهشگر: هما رزمخواه
حمیدرضا راجع حمیدرضا فولادمند
چکیده یکی از مسایل مهم و اساسی در کشاورزی تأمین نیاز آبی گیاهان می باشد. با توجه به گرم شدن کره زمین ، خشکسالی های سال های اخیر و کاهش منابع آب، مشکل تأمین نیاز آبی چند برابر شده و به عنوان یکی از بحران های مسایل کشاورزی و مدیریتی از آن یاد می شود. بر این اساس در این تحقیق سعی بر آن شد تا با پیش بینی نیاز آبی گیاهان عمده زراعی دشت شیراز در چند سال آینده و توازن بین مقدار آب قابل دسترس و اراضی قابل کشت ، الگوی کشت مناسبی را ارایه داد. برای این منظور با استفاده از داده های میانگین ماهانه دمای حداقل و حداکثر و نقطه شبنم ایستگاه سینوپتیک شیراز برای سال های دارای آمار 1951 تا 2009، دماهای میانگین حداقل و حداکثر با توجه به غیر مرجع بودن ایستگاه سینوپتیک شیراز اصلاح شده و سپس با استفاده از این داده ها و با بکارگیری تکنیک های سری زمانی اقدام به پیش بینی دماهای حداقل و حداکثر برای سال های آینده شد و پیش بینی تا سال 2020 انجام شد. محاسبات نیاز آبی نیز از روش بلانی کریدل اصلاح شده (فولادمند و احمدی، 2009) انجام گردید. در این تحقیق چهار سناریوی 25، 50، 75 و 100 درصد تغییرات دما در نظر گرفته شد و برای هر سناریو نیاز آبی گیاهان زراعی عمده دشت شیراز بطور جداگانه محاسبه گردید. همچنین فرض شد که منابع آب دشت شیراز در آینده 5، 10، 15 و 20 درصد کاهش خواهد یافت. با این فرضیات سطح قابل کشت هر گیاه در سناریوهای مختلف تعیین گردید. نتایج نشان داد که سناریوهای مختلف افزایش دما تفاوت اندکی در سطح قابل کشت گیاهان عمده زراعی دشت شیراز داشت، اما اثر سناریوهای مختلف کاهش منابع آب بر سطح قابل کشت چشمگیر می باشد. واژه های کلیدی : نیاز آبی ، پیش بینی ، دشت شیراز، تبخیر تعرق، سری زمانی، الگوی کشت
زهره صافی هما رزمخواه
خشکسالی جلوه ای عادی از اقلیم است و در نواحی با رژیم های کاملاً مختلف اقلیمی، رخ می دهد. معمولا آنالیز خشکسالی های منطقه ای با استفاده از داده های بارندگی و یا جریان های رودخانه ای صورت می گیرد که به ترتیب توسط ایستگاههای باران سنجی و دبی سنجی اندازه گیری می شوند. در صورتی که محاسبات خشکسالی بر اساس داده های بارندگی انجام شود به آن خشکسالی متئورولوژیکی و در غیر اینصورت خشکسالی هیدرولوژیکی می گویند. در تحقیق حاضر آنالیز منطقه ای شدت خشکسالی هیدرولوژیکی در حوزه آبریز دریاچه بختگان در 20 ایستگاه مورد بررسی قرار گرفت. برای برآورد شدت خشکسالی هیدرولوژیکی، از تئوری ران استفاده شد و با استفاده از 17 متغیر حاصل از ویژگی های فیزیوگرافی و اقلیمی، تجزیه و تحلیل عاملی صورت گرفت. نتایج تحلیل عاملی نشان داد، که 4 عامل مساحت، ارتفاع متوسط، ضریب فشردگی و نسبت طول به عرض، عوامل موثر، در خشکسالی هیدرولوژیکی می باشند، که این 4 عامل، 824/89 درصد از تغییرات خشکسالی هیدرولوژیکی را توضیح می دهند. در تعیین مناطق همگن روش تجزیه و تحلیل خوشه ای مورد استفاده قرار گرفت، که منجر به شناسایی دو گروه همگن اصلی شد. این گروه ها به قرار زیر می باشند: 1) دشتبال، رحمت آباد، تنگ بلاغی، چمریز، تنگ براق کر و سد درودزن 2) تنگ براق دزدکر، بیدکل، ضرغام آباد، دهکده سفید- گاوگدار، دهکده سفید- سفید، جمال بیگ شورخارستان، جمال بیگ شوروشیرین، چوبخله، بادامک، منجان و دیدگان. به منظور تعیین رابطه بین شدت خشکسالی با دوره بازگشت و تداوم مشخص با خصوصیات حوزه، رگرسیون چند گانه استفاده شد و مناسب ترین مدل برای هر منطقه به دست آمد. در نهایت به منظور مقایسه و ارزیابی صحت و کارایی مدل ها اطلاعات دو ایستگاه شاهد مورد استفاده قرار گرفت و شدت خشکسالی بر اساس مدل های منطقه ای با مقادیر متکی بر ایستگاه های شاهد مقایسه شد. نتایج نشان داد، که مدل های گروه همگن یک نسبت به سایر گروه های همگن، در تداوم 9 ماه به بالا با دوره بازگشت های 10 و 5 ساله و در تداوم 1 تا 6 ماه با دوره بازگشت 5 ساله، مناسب تر می باشند.
کاظم کشاورز امین رستمی راوری
شناخت پدیده های هیدرولیکی از قبیل پرش هیدرولیکی، اتلاف انرژی و... در مدیریت و اجرای سازه های آبی نظیر سدها از اهمیت زیادی برخوردار است. سازه های مستهلک کننده انرژی، عمدتا انرژی هیدرولیکی را به انرژی گرمائی تبدیل می نمایند . این سازه ها معمولا در جایی مورد استفاده قرار می گیرند که انرژی هیدرولیکی مازاد می تواند موجب ایجاد خساراتی از جمله فرسایش کانل پایین دست، سایش سازه های هیدرولیکی، تولید امواج و اغتشاش یا آبشستگی گردد. برای جلوگیری از خسارات ناشی از انرژی مخرب آب در پایین دست سرریزها از سازه ای به نام حوضچه آرامش استفاده می گردد که در این سازه، جریان فوق بحرانی ورودی، طی پدیده پرش هیدرولیکی به جریان زیر بحرانی تبدیل می شود و نتیجه آن استهلاک انرژی است. این سازه، بسته به نوع خود دارای ابعاد و اجزایی می باشد که شکل هندسی و آرایش قرارگیری این اجزاء نقش بسزائی روی عملکرد حوضچه و استهلاک انرژی در پرش هیدرولیکی دارد. در تحقیق حاضر به بررسی کنترل پرش هیدرولیکی به کمک دیواره پله ای در حوضچه آرامش نوع usbr iii در پایین دست سرریز اوجی پرداخته ایم و با اعمال تغییراتی در آرایش هندسی و شکل بلوک های میانی آزمایشات را انجام داده ایم. بدین منظور پس از ساخت مدل فیزیکی از یک سرریز اوجی استاندارد و حوضچه آرامشusbr iii، آزمایشات برای پنج مدل انجام شد. تفاوت این مدل ها در اندازه و شکل هندسی و فاصله قرارگیری بلوک های میانی حوضچه و تعداد آنها می باشد. پس از انجام اندازه گیری ها ، محاسبات و بررسی تغییرات انرژی نسبت به دبی در محیط ms-excel انجام شد. نتایج بدست آمده از محاسبات انرژی مقاطع مختلف هر مدل با یکدیگر مقایسه گردید و مقطعی که دارای کمترین مقدار انرژی بود انتخاب شد. نهایتا یک مقایسه کلی بین این مدل ها با مدل پیشنهادی usbr انجام شد و بهترین مدل انتخاب گردید. مدل پیشنهادی دارای بیشترین مقدار افت انرژی است که نشان دهنده بهترین آرایش قرارگیری بلوک های میانی می باشد و نتیجه آن بیشترین استهلاک انرژی است.
اسحاق رستمی هما رزمخواه
چکیده خشکسالی یکی از پدیده های آب و هوایی و از جمله رخدادهایی است که هر ساله خسارت های زیادی را باعث می شود. این پدیده در واقع از ویژگی های اصلی و تکرار شوند ه ی اقلیم های متفاوت به شمار می رود و اثرهای آن صرفاً به نواحی خشک ونیمه خشک محدود نمی شود، بلکه خشکسالی هم در نواحی خشک و هم در نواحی مرطوب به وقوع می پیوندد و باعث کمبود منابع آب می گردد خشکسالی بعنوان یک پدیده خزنده توصیف می شود و برخلاف سیل و بارندگی، توصیف زمانی و مکانی و همچنین پیش بینی خشکسالی بسیار مشکل و دارای اهمیت ویژه در مدیریت و برنامه ریزی منابع آب است. استان کهگیلویه و بویر احمد که در جنوب غربی ایران واقع است، با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از آب، حوزه آبریز سه رودخانه مهم کشور همچون کارون، مارون و زهره در استان کهگیلویه و بویراحمد تأمین می شود، پایش و پیش بینی خشکسالی در این استان امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. در دو دهه اخیر، استفاده از مدل های هوشمند در پیش بینی متغیرهای هیدرولوژیکی و اقلیمی مورد توجه محققان واقع شده است که از آن جمله مدل ها می توان به شبکه های عصبی مصنوعی اشاره نمود. توانایی ویژه شبکه های عصبی باعث استفاده روزافزون این ابزار در علوم آب گردیده است. شاخص استاندارد بارش (spi) نیز یکی از شاخص های بررسی و پایش خشکسالی هواشناسی می باشد که مورد توجه پژوهشگران خشکسالی قرار گرفته است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از شاخص spi اقدام به محاسبه شاخص های یک، سه، شش، نه، دوازده، بیست و چهار و چهل و هشت ماهه متحرک خشکسالی استان، طی دوره مهر ماه سال 1378 تا آذر ماه سال 1388پرداخته شد و پس از آن با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی کلیه تأخیرهای ممکن شاخص spi به عنوان ورودی شبکه و شاخص ماه آینده پیش بینی گردید. نتایج حاصل از این پیش بینی ها با استفاده از دو شاخص خطا (rmse) و شاخص دقت (r2) مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. نتایج در بخش پیش بینی خشکسالی های کوتاه مدت حاکی از این بود که تعداد ورودی های بیشتر در دقت نتایج موثر می باشد و در خشکسالی های بلند مدت تعداد ورودی-های کمتر نتایج بهتری تولید کرد. در بخش پایش هم تأکید نتایج بر وجود خشکسالی های ممتد و گاهی طولانی مدت خشکسالی می باشد. کلمات کلیدی: شبکه های عصبی مصنوعی، شاخص استاندارد بارشspi ، استان کهگیلویه و بویراحمد، پیش بینی خشکسالی، پایش خشکسالی
عیسی محمدی هما رزمخواه
چکیده پهنه بندی کیفی آبهای زیرزمینی دشت خفر شهرستان جهرم به کوشش عیسی محمدی توجه به تغییرات کمی وکیفی منابع آب زیرزمینی، به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک ضروری است. هدف این تحقیق پهنه بندی کیفی آب زیرزمینی دشت خفر می باشد. درجداول آنالیزواریانس بیشترین پارامتری که عامل شوری را تحت تاثیر قرارمی دهد عبارتند از سختی، کلسیم، سدیم قابل جذب به صورت خیلی قوی وعناصر پتاس، سدیم، منیزم، به صورت مثبت می باشد. و با استفاده ازجداول مولفه های اصلی pc های حساس pc1وpc2 می باشد که بیشتر عناصر تاثیرگذار درمولفه های اصلی درpc1 وpc2 خود را نشان می دهند. عناصرهایی که pc1 وpc2 را بیشتر تحت تاثیر قرار میدهد سختی، کلسیم، منیزیم، پتاس، سولفات وعناصرهایی که عامل شوری هستند. (کلر، سدیم، سدیم قابل جذب ). درpc های پا ییزه هدایت الکتریکی وکل املاح محلول به صورت خیلی قوی ظاهرشدند. ولی درpc های بهاره به صورت ضعیف می باشند. بعد ازتجزیه pcها، نقشه پهنه بندی مولفه های اصلی استخراجی با استفاده از تکنیکهای درون یابی به سه روش idw، اسپیلاین، کریجینگ تهیه شد و با استفاده از معیارهای ارزیابی متقاطع مقایسه گردید. rmse)،mae (. ومدل کریجینگ،exponential به عنوان روش برتر معرفی شد ودرمناطق دیگراین مدل بدلیل اینکه ازدقت بالایی برخودار بوده به عنوان روش مطلوبی معرفی شده است به طورکلی نقشه های پهنه بندی شده کلیه pc ها درمدلهای مختلف درpc1 وpc2 به دلیل برداشت بی رویه آبهای زیرزمینی، منشاء زمین زاد، نفوذ آب شور به منطقه حضوریک نقطه داغ و آلوده درآبهای زیرزمینی دشت خفر از مرکز بخش شروع وتا جنوب شرقی ادامه دارد. مقدارph درشمال و شمال غربی و مقدار hco3ازجنوب به سمت شمال دشت افزایش، و به صورت قوی ظاهرشده است
هما رزمخواه بهرام ثقفیان
با توجه به تاثیر بارز روش تلفات نفوذ، پارامترهای عدم قطعی و تغییرات مکانی بارش بر خروجی مدل، و عدم استفاده از نمونه گیری همبسته مونت کارلو - کاپولا در بررسی همبستگی و تاثیر متقابل پارامترها بر یکدیگر و عدم قطعیت مدل هیدرولوژیک، به منظور کاهش خطا و واریانس خصوصیات سیلاب مدلسازی شده، با انتخاب روش شبیه سازی پیوسته بارش – رواناب در مدل hec-hms، به بررسی تاثیر کاربرد روش تلفات نفوذ sma بر کاهش خطای پاسخ هیدرولوژیک حوزه، عدم قطعیت پارامترهای حساس مدل تلفات و همبستگی مکانی بارش بر خروجی مدل، به روش مونت کارلو – کاپولا پرداخته شد. مقایسه عملکرد مدلهای نفوذ سازمان حفاظت خاک آمریکا(scs)، گرین و امپت (ga)، تلفات اولیه-مقدار ثابت(ic)، نسبت ثابت(cf)، مدل اکسپوننشیال(exp) و sma در مدلسازی بارش – رواناب حوزه آبریز کارون 3، مدل sma را با بیشترین میانگین ضریب ناش ساتکلیف 0.81 در کالیبراسیون و 0.69 در تایید، برتر از سایرین نشان داد. این مدل از کمترین مجموع مربعات خطای وزنی متناسب با مقادیر دبی، برابر 148 و 143 در کالیبراسیون و احیا برخوردار بود. این نتیجه می تواند ناشی از ساختار کاملتر مدل در لحاظ تلفات برگاب و چالاب و محاسبات مرتبط با نفوذ آب در لایه اولیه خاک، آب زیرزمینی لایه اول و دوم باشد. مقایسه متغیرهای کلیدی شبیه سازی شده با مقادیر مشاهداتی نیز نشان داد، مدل sma از کمترین درصد خطای شبیه سازی حجم و دبی پیک شبیه سازی شده در کالیبراسیون و احیا برخوردار است. مدل scs در شبیه سازی دبی پیک در مرحله تایید با sma برابری کرد، اما ic و ga در زمان رسیدن به دبی پیک در مقام اول قرار گرفتند. از دیگر نتایج حصول به مقادیر مختلف شاخص های عملکرد روش های نفوذ در وقایع مختلف بود، که می تواند ناشی از اختلاف مقادیر عمق، شدت و تغییرات زمانی و مکانی بارش و تاثیر متقابل پارامترهای مذکور در یک حوزه بزرگ باشد. برخی از پارامترهای کالیبره شده مدل sma در مدل سازی تک واقعه با پیوسته متفاوت بود. از دلایل آن می توان به کالیبره شدن مدل پیوسته برای تعداد بیشتری واقعه بارش با خصوصیات زمانی و مکانی متفاوت و رفع حساسیت مدل پیوسته نسبت به شرایط اولیه پس از دوره warm up اشاره کرد. تحلیل عدم قطعیت همبستگی مکانی بارش نشان داد، در نظر همبستگی مکانی بارش به روش کاپولای دو متغیره سبب کاهش sharpness 80% و بیشترین مقدار شبیه سازی شده توسط مدل می گردد. تحلیل عدم قطعیت همبستگی پارامترها نیز ثابت کرد در نظر گرفتن همبستگی پارامترها به روش کاپولای دو متغیره نیز به طور متوسط سبب کاهش sharpness 80% و بیشترین مقدار شبیه سازی شده می شود. با افزایش ضرایب همبستگی تاثیر لحاظ همبستگی بر کاهش sharpness، مقدار بیشینه و میانه مقادیر شبیه سازی شده بیشتر می شود، بطوریکه لحاظ همبستگی کاپولا برای پارامترهای r و tc که از بیشترین میزان همبستگی برخوردارند، سبب بیشترین میزان کاهش sharpness، بیشینه و میانه شده است. برای پارامترهای k و tc که از ضریب همبستگی بالاتری نسبت به k و r برخوردارند نیز کاهش مقدار بیشینه در حالت کاپولا مشاهده شد. بررسی reliability نتایج نشان داد، در کلیه حالات reliability مدل به طور متوسط برای داده های بالای نرمال بیشتر از نرمال و در داده های نرمال بیش از زیر نرمال است. درصد reliability کل در حالت پارامترهای تصادفی k و tc بیشتر از k و r و k و r بیش از r و tc است. از علت های حصول این نتیجه می توان به نحوه تهیه توزیع پارامترهای فوق اشاره کرد. از دیگر نتایج افزایش reliability مدل در حالت لحاظ همبستگی کاپولا برای پارامترهای r و tc نسبت به حالت پارامترهای مستقل است. وجود بالاترین میزان همبستگی بین این دو متغیر را می توان از دلایل نتیجه حاصله برشمرد. نتیجه فوق به صورت متوسط برای حالت پارامترهای k و r که از ضریب همبستگی بالاتری نسبت به k و tc برخوردار بوده اند، نیز حاصل شد.
جمشید نوربخش امین رستمی راوری
اثر رسوبات در ، تغییر عرض بستر رودخانه ها ، مخازن سدها -توسعه اقتصادی در حاشیه رودخانه ها یکی از پارامترهای مهم به شمار می رود. به همین دلیل ارزش اقتصادی پروژ ه ها وسرمایه گذاری در زمینه های مذکور به این پارامتر بستگی زیادی دارد . در این گزارش علاوه بر آشنایی با روش های تئوری، وآنالیز روشهای مذکوردر رودخانه سیوند، با استفاده ازداده های آماری واقعی مورد بررسی قرار گرفته ،ونهایتاروش مناسب و نزدیک به روش واقعی محاسبه و ارائه می گردد. داده های واقعی که طی پنج سال از رودخانه سیوند(ایستگاه تنگه بلاغی) توسط سازمان آب منطقه ای برداشت گردیده مورد بررسی و داده هایی همچون (شیب رودخانه ،دانه بندی رسوب، چگالی رسوب ) با انجام عملیات میدانی و آزمایشگاهی ومحاسباتی به دست آمد. با اعمال داده ها در روابط مورد این تحقیق نظیر: (دوبوی 1879)،( مییر پیتر 1934)، (کیسی1935)، (شیلدز1936)،(شوکلیچ1934و1943)، (فریجلینک1952)، ( بگنولد1966)، (ون راین1971)، ( بایکر1971) محاسبات هر یک از روش ها مورد بررسی قرار گرفت . تحلیل روشهای آماری صورت گرفته بوسیله نرم افزار spssاز خروجی داده های برداشت شده به منظور محاسبه رسوب بار بستر بیانگر نزدیکی روشهای محاسباتی فریجلینک وبایکر نسبت به مقادیر مشاهداتی می باشد . به منظور کالیبره کردن ، رابطه ای بین مقادیر مشا هد ه ای دبی ورسوب با ربستر ایجاد که رابطه خطی بصورت qs=0.619qw-0.2621با ضریب همبستگی r²=.467 و رابطه توانی درجه دو به صورت qs=0.0969qw²-0.0694x+0.5262 باضریب همبستگیr²=.5345 می باشد.
احمد حق بین مهدی قمشی
زمانی که مجموعه ای از موانع در مسیـر حرکت سیال قرار گیرد در اثر عبـور جریان از میان این موانع در لبه بالادسـت مانـع لایه مـرزی شکل می گیـرد ودر لبـه پاییـن دست مانـع جداشدگـی جریـان اتفاق می افتد.این جداشدگی بسته به رینالدز موانع سبب ورتکس های نوسانی پشت موانع می گردد که دارای فرکانس و طول موج های منظمی هستند. در کانال های روباز در حالاتی که عرض کانال بر مشخصات طول موج ورتکس های ناشی از موانع منطبق گردد پدیده تشدید شکل گرفته و موج های سطحی روی سطح آب عبوری ایجاد می شود. این موج ها از نوع عرضی بوده و دامنه آنها ممکن است تا 40 در صد عمق جریان نیز برسد. در این مطالعه اثر این امواج بر رسوب دهانه آبگیرهای رودخانه مورد مطالعه قرار گرفته است. آزمایش ها در یک کانال آزمایشگاهی با عرض 120 سانتی متر که کانال آبگیر به عرض 68 سانتی متر به آن وصل شده انجام شده است. آبگیر با زاویه 90 درجه به کانال اصلی وصل شده و موانع در ابتدای کانال آبگیر و در محور اصلی آن نصب شدند. قطر موانع 30 میلی متر و فواصل آنها از یکدیگر متفاوت در نظر گرفته شد. تعداد 25 آزمایش در شرایط مختلف انجام گردید. رسوبات در نظر گرفته شده ذرات ماسه طبیعی با قطر متوسط 0.7 میلی متر بودند. رسوبات به عنوان ذرات بستر در کانال اصلی قرار داده شدند. آزمایش ها در دو حالت بدون حضور موج های عرضی و با حضور موج های عرضی انجام گردیدند. مدت انجام آزمایش ها تا زمان تعادل کامل شرایط بستر در دهانه آبگیر ادامه داشت. در تمام آزمایش ها بستر رسوبی در محوطه دهانه آبگیر با استفاده از دستگاه لیزری برداشت گردید. نتایج حالات مختلف بستر در دو حالت با و بدون موج های عرضی با هم مقایسه شدند. نتایج نشان دهنده اثر چشمگیر موج های عرضی در الگوی رسوبگذاری بستر در دهانه ورودی آبگیر دارد. آنالیز آماری اثر موج های عرضی بر الگوی رسوبگذاری را به اثبات رسانده است.
مجتبی حامدی امین رستمی راوری
برآورد بار رسوبی در رودخانه ها یکی از مهمترین ومشکلترین قسمتهای مطالعات انتقال رسوب و مهندسی رودخانه است وبا وجود تلاشهای زیادی که محققین در قرن گذشته انجام داده اند، هنوز روابط جامع ودقیقی برای معادلات انتقال بار بستر ومعلق ارائه نگردیده است. باتوجه به تفاوت آشکار نتایج بدست آمده از روابط مختلف حتی درشرایط مشابه، انتخاب معادله ای که بتواند نتیجه واقعی تری داده وقابل کاربرددر امور طراحی باشد مشکل میباشد.در این تحقیق تلاش شده تا بهترین رابطه انتقال بار معلق با استفاده از داده های اندازه گیری شده برای رودخانه رودبال بدست آید. سپس نتایج معادلات کالیبره شده،با آمار دراز مدت ایستگاهها وداده های اندازه گیری شده مقایسه و صحت آن مورد بررسی قرار میگیرد. ازروابط کالیبره شده نیزمی توان در رودخانه های مشابه استفاده نمود.
زهرا صادقی حمیدرضا فولادمند
چکیده برآورد دقیق آب مصرفی گیاه از طریق محاسبه تبخیرتعرق در بهبود مدیریت آب در مزرعه اهمیت بسیار زیادی دارد. معادله پنمن- مانتیت رایج ترین معادله برای برآورد تبخیرتعرق پتانسیل گیاه مرجع می باشد. با این حال این معادله نیاز به داده های هواشناسی کامل دارد، اما تعداد کمی از ایستگاه های هواشناسی با داده های کامل در استان هرمزگان وجود دارد. برای این منظور از داده های هواشناسی ایستگاه های سینوپتیک استان هرمزگان تا آخر سال 1390 استفاده شد و برای کلیه ایستگاه ها و ماه های سال تبخیرتعرق از روش پنمن- مانتیت محاسبه شد. در ادامه مقدار تبخیرتعرق از چند روش مختلف مبتنی بر دما نیز محاسبه شد و نتایج هر روش در هر ایستگاه با معادله پنمن- مانتیت مقایسه شد تا روش مناسب ساده تر تخمین تبخیرتعرق در هر ماه و سال و هر ایستگاه تعیین گردد. روش های به کار رفته در این تحقیق به صورت زیر می باشند: روشهای 1r تا 4r که برای تخمین فشار بخار واقعی و تشعشع ورودی خورشید با طول موج کوتاه از معادله های ساده تر مبتنی بر دما استفاده شده و از چهار ضریب 16/0، 17/0، 18/0 و 19/0 در معادله تخمین تشعشع ورودی خورشید با طول موج کوتاه استفاده شده است. روشهای 1nتا 4n که به جای استفاده از داده های واقعی ساعات آفتابی روزانه از چهار روش مختلف تخمین ساعات آفتابی مبتنی بر دما استفاده شده است. روشهای 1g تا 8g که برای تشعشع ورودی خورشید با طول موج کوتاه از معادله های ساده تر مبتنی بر دما از چهار ضریب 16/0، 17/0، 18/0 و 19/0 استفاده شده و مقدار ساعات آفتابی نیز از چهار حالت مختلف تخمین زده شده است. روش h نیز معادله هارگریوز می باشد که مبتنی بر داده های دما است. نتایج به طور کلی نشان داد که یکی از روش ها که در آن مقدار ساعات افتابی تخمین زده می شود (حالت 3n ) مناسب ترین حالت ممکن برای ایستگاه های انتخابی در سطح استان هرمزگان می باشد.
داود اورنگ هما رزمخواه
داده های ناقص دبی یکی از مشکلات متخصصان و طراحان پروژه های منابع آب است وباعث بروز خطا در نتایج مطالعات طرح ها شده و اجرای پروژه ها را دچار مشکل می نماید، در مناطقی که ایستگاههای هیدرومتری از نظر تعداد محدود می باشند این مسأله حادتر میباشد، بنابراین لازم است این نواقص آماری به طریقی برطرف گردد. ساده ترین روش بازسازی ordinary least squares regression ((ols (رگرسیون به روش مینیمم مربعات) می باشد که در این برآورد صدک به طور نرمال توزیع شده است و روش correlation (loc) line of organic (خط همبستگی) و kendall-theil robust line (ktrl) (خط kendal-theil) نیزازاین روش پیروی می کند. یکی از مناسبترین روشها (rloc) correlation of organic robust line (خط همبستگی -بنیانی) است، که روشی جدید می باشد و در کاهش میزان اریبی در برآورد واریانس اثر زیادی دارد. با اینکه rloc شبیه loc میباشد ولی بر سه روش دیگر برتری دارد. برای استفاده از روش های معرفی شده و باز سازی داده ها بعد از مرتب کردن داده ها بر اساس تاریخ و انتخاب داده های مشترک بر اساس ماه، مقادیر آن ها از طریق معادلات حاصله برآورد گردید. هدف این تحقیق مقایسه روش های بازسازی ols، ktrl ، loc، rloc با استفاده از شاخص های آماری ریشه دوم میانگین مربعات خطا (rmse)، میانگین خطای مطلق (mae) و میانگین خطای bias (mbe) جهت انتخاب بهترین روش برای بازسازی داده های دبی و کلر (cl) رودخانه کر می باشد.طبق نتایج بدست آمده مقدار rmse, mae, mbe روش ols از دیگر روشها کمتر بوده و به عبارت دیگر به علت پایین بودن خطا نسبت به دیگر روشها بهترین روش برای بازسازی داده های دبی و cl رودخانه کر شناخته شد. و بعد از آن به ترتیب روش های ktrl و loc و rloc داری کمترین خطا بودند.
ایمان فرهادی امین رستمی راوری
سرریز جانبی یکی از معمولترین سازه های کنترل و انحراف جریان در آزمایشگاه های هیدرولیک، شبکه های آبیاری و زهکشی، کانال های انتقال آب و فاضلاب است. در سرریزهای لبه پهن، لبه سرریز به اندازه کافی پهن بوده و در مقایسه با سایر ابعاد دارای اندازه قابل ملاحظه ای می باشد. تاج سرریزهای لبه پهن افقی و یا دارای انحناء خاصی بوده و اگرچه برای اندازه گیری دبی نیز مورد استفاده قرار می گیرند اما بیشتر به عنوان سرریز سدها و گاه به عنوان خود سد (در صورتی که آب مجاز به گذشتن از روی آن باشد) به کار می روند و در هر حال می توان در مواقع لزوم برای ذخیره نمودن حجم های زیاد آب و ارتفاع های بالا، از سرریزهای لبه پهن استفاده نمود. در این پژوهش برای برآورد ضریب دبی سرریز جانبی، آزمایش هایی بر روی یک سرریز جانبی با تاج بدون شیب ویک سرریز جانبی که تاج آن با زاویه یک درجه شیبدار شد انجام گرفت. برای این منظور سرریز جانبی طراحی شده wes در فلوم آزمایشگاه هیدرولیک دانشگاه آزاد مرودشت ساخته شد. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان دهنده آن است که ضریب دبی سرریز جانبی بدون شیب با افزایش دبی و عمق بالادست سرریز جانبی به صورت خطی رو به افزایش می باشد. اما با افزایش دبی و عمق بالادست بر روی سرریز جانبی شیبدار تطابق بیشتری بین داده های برداشت شده و داده های محاسباتی در آزمایشات ملاحظه می گردد. علاوه بر این نتایج بدست آمده نشان دهنده آن است که دبی سرریز جانبی شیبدار با افزایش 25 درصدی نسبت به سرریز جانبی بدون شیب روبه رو است.
عماد قهرمانی هما رزمخواه
خشکسالی یکی از پدیده¬های آب و هوایی و از جمله رخدادهایی است که هر ساله خسارت¬های زیادی را باعث می¬شود. این پدیده در واقع از ویژگی¬های اصلی و تکرار شوند¬ه¬ی اقلیم¬های متفاوت به شمار می¬رود و اثرهای آن صرفاً به نواحی خشک ونیمه خشک محدود نمی¬شود، بلکه خشکسالی هم در نواحی خشک و هم در نواحی مرطوب به وقوع می¬پیوندد و باعث کمبود منابع آب می¬گردد خشکسالی بعنوان یک پدیده خزنده توصیف می شود و برخلاف سیل و بارندگی، توصیف زمانی و مکانی و پیش¬بینی خشکسالی بسیار مشکل و دارای اهمیت ویژه در مدیریت و برنامه¬ریزی منابع آب است. استان کهگیلویه و بویر احمد در جنوب غربی ایران واقع است. با توجه به اینکه بخش قابل¬توجهی از آب، حوزه آبریز سه رودخانه مهم کشور همچون کارون، مارون و زهره در استان کهگیلویه و بویراحمد تأمین می¬شود، پایش و پیش¬بینی خشکسالی در این استان امری اجتناب ناپذیر به¬نظر می¬رسد. هدف از این پژوهش بررسی تطابق خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی حوضه ی آبخیز رودخانه زهره در استان کهگیلویه و بویراحمد است. بدین منظور تغییرات روزانه، ماهانه و سالانه میزان دبی، بارش و سطح آب های زیرزمینی در حوضه آبخیز رودخانه زهره مورد بررسی قرار گرفت. خشکسالی هواشناسی با استفاده از روش spi(شاخص بارش استاندارد) برای ایستگاه های هواشناسی در طی دوره های موجود محاسبه و وجود روند و یا عدم وجود آن نیز با استفاده از روش kendall-mann محاسبه شد. همچنین شاخص swi (شاخص سطح آب استاندارد) برای ایستگاه های هیدرومتری برای کل دوره آماری موجود محاسبه شد. در پایان مقایسه بین رخداد خشکسالی هواشناسی و خشکسالی هیدرولوژیک در سطح حوضه آبریز رودخانه زهره انجام پذیرفت. هر زمان که شاخص بارش استاندارد شده دارای مقادیر منفی (خشکسالی) می باشد، سطح آب زیر زمینی افت بیشتری را نشان می دهد. این کاهش در سطح آبهای زیرزمینی با تاخیر زمانی همراه بوده است که با افزایش مقیاس زمانی خشکسالی تاخیر زمانی اندکی بیشتر بوده است. در سالهای اخیر تداوم و شدت خشکسالیها با افزایش توام بوده است. با افزایش مثیاس زمانی خشکسالی ها، تداوم خشکسالی ها بیشتر و تکرار آنها کمتر شده است. به همین دلیل با افزایش مقیاس زمانی خشکسالی، تعداد دوره های کمتر با تداوم بیشتر به چشم می خورد. آزمون منکندال جهت بررسی وجود روند بر داده های دبی جریان رودخانه در ایستگا ه های هیدرومتری و همچنین چاه های پیزومتری مورد مطالعه انجام شد، نتایج نشان داد که در داده های دبی سالانه ایستگاه های هیدرومتری وجود روند مشاهده می شود. در بررسی چاه های پیزومتری روند صعودی افت سطح آب در چاه ها از نظر آماری تایید نمی شود.
محسن حلاجیان هما رزمخواه
پیش بینی جریان رودخانه ها نقش مهمی در برنامه ریزی، مدیریت و بهره برداری از منابع آب دارد. بررسی و پیش بینی سیلاب موضوعی است که به علت اهمیت آن در طراحی پروژه های آبی همواره مورد نظر متخصصان بوده و آنها را بر آن داشته است که با ابداع روش های مختلف در صدد دستیابی به حداکثر دقت در پیش بینی جریان رودخانه ها باشند. لذا در این پژوهش نیز سعی شده است با استفاده از روش های نوین شبیه سازی و قابلیت های شبکه عصبی مصنوعی در مدلسازی و پیش بینی مقادیر آتی، مدلی جهت پیش بینی جریان ماهانه رودخانه کر با استفاده از اطلاعات مربوط به دبی، بارش و دما ارائه شود. به همین منظور از داده ها و اطلاعات ایستگاه هیدرومتری چمریز واقع در رودخانه کر در بازه زمانی سال 1389-1380استفاده گردید
مهدی بخشی هما رزمخواه
پخش سیلاب در رسوب گذاری در سطح خاک با توجه به کمیت و کیفیت املاح که توسط سیل حمل می شود می تواند موجب تغییراتی در خاک گردد. این تحقیق با هدف بررسی اثر پخش سیلاب بر روی برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک (درصد رس، درصد سیلت، درصد شن، درصد اشباع خاک(sp) ، اسیدیته (ph)، هدایت الکتریکی (ec) بر روی منطقه پخش سیلاب واقع در حوزه آبخیز بزیجان شهرستان محلات انجام گرفته است. در این تحقیق از سه نوار پخش سیلاب که در هر نوار اقدام به نمونه برداری به صورت تصادفی از عمق 45-0 سانتیمتری خاک و یک منطقه شاهد در مجاورت آن منطقه که از سه قسمت بالادست، میان دست و پایین دست آن به صورت تصادفی نمونه برداری انجام گرفت سپس نتایج در قالب طرح کاملاً تصادفی تجزیه و تحلیل گردید، نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که درصد شن در سطح احتمال 1% در منطقه شاهد نسبت به منطقه پخش سیلاب بیشتر می باشد، همچنین درصد رس، هدایت الکتریکی و درصد اشباع خاک در سطح احتمال 1% در منطقه شاهد نسبت به پخش سیلاب بیشتر است.
سید محمد مهدی مصطفوی مسعود نجابت
چکیده در آبخیزداری سه برنامه اجرایی بیولوژیک، مدیریتی و سازه ای برای کنترل سیل و نفوذ آب به سفره های زیرزمینی استفاده می شود.این تحقیق به صورت موردی به ارزیابی اثربخشی پروژه های آبخیزداری در زیرحوضه کلستان از سرشاخه های حوزه آبخیز رودخانه خشک شیراز پرداخته است. روش انجام این تحقیق بر پایه استفاده از مدلشماره منحنی scsبا استفاده از نرم افزارhec-hms و اجرای آن در شرایط قبل و بعد از عملیات آبخیزداری وسناریوهای دوگانه به منظور ارزیابی تاثیر پروژه های آبخیزداری بر سیلاب و زمان تاخیر حوضه می باشد. مقایسه نتایج شبیه سازی قبل و بعد از اجرای پروژه های آبخیزداری نشان داد که تاثیر آنها بر کاهش دبی اوج نسبتا قابل توجه است که ناشی از تاثیر بهبود شرایط هیدرولوژیک حوضه (کاهش cn ) و افزایش زمان تاخیر حوضه می باشد اما این تاثیر با افزایش دوره بازگشت کاهش می یابد به نحوی که در تحقیق حاضر بیشترین درصد تغییر دبی اوج نسبت به زمان مبداعملیات آبخیزداری مربوط به دوره بازگشت 25 ساله و کمترین آن مربوط به دوره بازگشت 100 ساله بوده است. همچنین در مقابل کاهش شماره منحنی وشیب متوسط آبراهه اصلی ، زمان تاخیر زیرحوضهافزایش یافته و پاسخ حوضه کندتر شده است . مقایسه نتایج شبیه سازی مدل حوضه در سناریوها مشخص نمود که تاثیر عملیات مکانیکی بر کاهش دبی سیل به تنهایی چشمگیر نبوده و عملیات بیولوژیکی موفقتر بوده اما تاثیر پروژه های مکانیکی در افزایش زمان تاخیر حوضه بیشتر بوده است. کلید واژه ها: سیل، عملیات آبخیزداری، hec-hms، کلستان.
ویدا پسندی پور هما رزمخواه
رودخانه کر یکی از منابع بزرگ آب سطحی استان فارس است که درصد بالایی از آب آشامیدنی شهرهای شیراز و مرودشت مسیر را تأمین می کند. به دلیل فعالیت های کشاورزی و وجود کارخانجات بزرگ صنعتی، رودخانه کر یکی از آلوده ترین رودهای کشور است. در این تحقیق روند کیفیت آب و دبی رودخانه کر مورد ارزیابی قرارگرفت. بدین منظور از داده های دبی و کیفیت آب در ایستگاه های پل خان و چمریز در سالهای 1392-1346 استفاده گردید.نتایج نشان داد که در ایستگاه پل خان کلیه متغیرها دارای روند بوده که پارامترهای ph و دبی دارای روند نزولی و سایر پارامترها از جمله کلر، سولفات، کلسیم، منیزیم، سدیم، نسبت جذب سدیم، کل جامدات محلول، سختی کل، بی کربنات و هدایت الکتریکی دارای روند افزایشی می باشند و در ایستگاه چمریز دو پارامتر سدیم و نسبت جذب سدیم بدون روند بوده و پارامترهای دبی، ph و سولفات دارای روند کاهشی و بقیه پارامترها شامل کلر، کلسیم، منیزیم، کل جامدات محلول، سختی کل، بی کربنات و هدایت الکتریکی دارای روند افزایشی می باشند.