اگر عملکردی اندازه گیری نشود، آن عملکرد درک نمی شود و نمی توان آن را کنترل و مدیریت کرد و چیزی هم که کنترل و مدیریت نشود بهبود پیدا نمی کند. با اندازه گیری درست عملکرد، تفاوت بین عملکرد واقعی و مطلوب روشن می گردد و تغییرات لازم برای رسیدن به بهبود عملکرد صورت می گیرد. بر این اساس تحقیق حاضر به بررسی شیوه ارزشیابی عملکرد کارکنان شرکت مخابرات کاشان می پردازد تا بتواند نقایص و اشکالات احتمالی موجود در آن را شناسایی کرده و پیشنهاداتی برای بهتر انجام شدن ارزشیابی عملکرد کارکنان ارائه نماید. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان شرکت مخابرات کاشان بودند که که از بین 137 نفر، 98 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه برای جمع آوری داده های مورد نیاز در این تحقیق استفاده شده و پس از جمع آوری اطلاعات و طبقه بندی و خلاصه کردن آن ها، در ادامه با استفاده از آزمون میانگین یک جامعه آماری، سوالات تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند که مشخص شد از نظر کارکنان بین اثربخشی و آموزش کارکنان با ارزیابی عملکردشان رابطه قوی وجود دارد ولی بین کارایی و انگیزش کارکنان با ارزیابی ارزیابی عملکردشان رابطه ضعیفی وجود دارد. در نهایت پیشنهاداتی مبتنی بر نتایج تحقیق برای بهبود سیستم فعلی ارزشیابی عملکرد کارکنان ارائه شد.

صنعت نساجی به دلیل اشتغال زایی و ایجاد ارزش افزوده بالا دارای اهمیّت زیادی می باشد،بنابراین شناخت مشکلات این صنعت نیز از اهمیّت ویژه ای برخوردار است . این تحقیق به دنبال شناخت مشکلات این صنعت که پس از بررسی عوامل تاثیر گذار بر آن وعوامل موفقیّت کشورهای پیشگام در این صنعت و با توجه به مصاحبه های انجام شده مشخص شد که مشکل اصلی کارخانجات نساجی بروجرد کاهش فروش می باشد،مشکلات صنعت نساجی را در دو حوزه مشکلات ناشی از عوامل محیطی ومشکلات ناشی از عوامل مدیریتی وتاثیر این عوامل را بر روی قیمت، محصول،توزیع وترفیع مورد بررسی قرار داده است .برای این منظور پرسشنامه ای تنظیم وبین 20 نفر از مدیران وکارشناسان این کارخانجات توزیع شدکه 17 عدد از آنها برگشت داده شد.پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن سوالات تحقیق مورد بررسی قرارگرفتند.نتایج حاصل از آزمون نشان می دهد که عوامل مدیریتی موثر بر محصول وقیمت وعوامل محیطی ومدیریتی موثر برتوزیع به ترتیب دلایل کاهش فروش این کارخانجات بوده اند در نهایت نیز پیشنهاداتی مبتنی بر نتایج تحقیق ارائه شده است .

چکیده: بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی مشاوران مدارس متوسطه با کاهش مشکلات تحصیلی، شغلی، شخصی و خانوادگی دانش آموزان پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی مشاوران مدارس متوسطه در کاهش مشکلات تحصیلی، شغلی، شخصی و خانوادگی دانش آموزان می پردازد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان در سال تحصیلی89-88 می باشد که تعداد 375 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای بوده و ابزار اندازه گیری شامل دو پرسشنامه عملکرد مشاوران (محقق ساخته) و پرسشنامه شخصیت نئو می باشد که اعتبار آنها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ در مرحله مقدماتی به ترتیب 95درصد و 79 درصد برآورد گردیده است.تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار و ...) و استنباطی(همبستگی پیرسون، رگرسیون) صورت گرفته است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که: بین ویژگی های شخصیتی مشاور مدرسه و تاثیر راهنمائی او، درکاهش مشکلات تحصیلی، شغلی، شخصی و خانوادگی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین، بین ویژگی های شخصیتی مشاور مدرسه با میزان اعتماد دانش آموزان به مشاور و برقراری تعامل مثبت و سازنده با دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد و بین ویژگی های شخصیتی مشاور مدرسه و توانایی او در حل ناسازگاری های دانش آموزان با همسالانشان رابطه معنی داری وجود دارد. فقط در یکی از تیپ های شخصیتی( تیپ شخصیتی انعطاف پذیری) رابطه معنی داری دیده نشد. کلمات کلیدی: مشاوران مدارس، تحصیلی، شغلی، شخصی، خانوادگی، اعتماد، ناسازگاری، شخصیت

پژوهش حاضر، در جهت روشن ساختن مقایسه ی اهمیت رفتار های مدیریتی و رفتار های رهبری از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی مدیران و معلمان مدارس متوسطه ی ناحیه دو شهر زاهدان می باشد. برای نمونه گیری 59 مدیر با روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک و 118 معلم از زیر مجموعه ی همان مدیران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی پیمایشی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی رفتار رهبری کوزس و پاسنر و پرسشنامه ی رفتار مدیریتی پیترسون استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t همبسته و t مستقل استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که به طور کلی مدیران و معلمان به رفتار های مدیریتی و رهبری به یک میزان اهمیت می دهند. اما در مولفه های رهبری، از نظر مدیران مولفه ی الگوسازی در رهبری اهمیت بیشتری از رفتار های مدیریتی دارد. از طرف دیگر از نظر معلمان و مدیران رفتار های مدیریتی از مولفه ی چالش در رهبری اهمیت بیشتری دارد. همچنین، مدیران زن بیشتر از مدیران مرد، هم به رفتار های مدیریتی و هم رفتار های رهبری اهمیت می دهند.

یکی از ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری کمک به استفاده کنندگان در پیش بینی جریانات نقد آتی ورودی به واحد اقتصادی و به تبع آن پیش بینی بازده سرمایه گذاری است .طبق مفروضات بازار کارا در سطوح ضعیف کارایی ، اطلاعات حسابداری می تواند با بازده و قیمت سهام رابطه معنی داری داشته باشد . در این تحقیق رابطه بین برخی از نسبت های مالی و بازده سهام که با روش قیمت گذاری دارایی سرمایه ای محاسبه می گردد ، در بورس اوراق بهادار تهران و بورس کوالالامپور (1386 و 1387 ) مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است . نسبت های مالی مورد بررسی از دو گروه نسبت های نقدینگی و نسبت های فعالیت بودند . بازده سهام با استفاده از مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای ( capm ) محاسبه گردید . برای آزمون فرضیات در ارتباط با وجود رابطه خطی از تحلیل همبستگی و رگرسیون یک و چند متغیره استفاده شده است .

خصوصی سازی بنگاههای دولتی، از اواخر دهه هفتاد به عنوان یکی از راه حلهای بحران اقتصادی و افزایش رشد اقتصادی، در بیشتر کشورهای دنیا (بویژه انگلستان) آغاز شد. پس از سقوط و شکست اقتصاد دولتی متمرکز در اروپای شرقی، خصوصی سازی در کشورهای مختلف، سرعت فزاینده ای یافت. خصوصی سازی در این کشورها و دیگر کشورهای در حال توسعه، اغلب متاثر از فشارهای سازمانهای بین المللی از جمله بانک جهانی و صندوق بین المللی پول می باشد. این سازمانها، کمک به کشورهای در حال توسعه را در گرو اقدامی اساسی در جهت تسهیل فرآیند خصوصی سازی نموده اند. خصوصی سازی در ایران، به عنوان یکی از سیاستهای تعدیل اقتصادی از سال 1368، و در شرکت برق منطقه ای زاهدان از سال 1382 تا کنون دنبال شده است. این حرکت که در جهت بازگردانیدن فعالیتهای بخش دولتی شده، به بخش خصوصی صورت می پذیرد، تحولاتی بنیادین را در نحوه فعالیت و ماهیت حرکتهای اقتصادی بوجود می آورد. در تحقیق حاضر ضمن ارائه تعاریفی از خصوصی سازی، به مطالعه مبانی نظری، دلائل، اهداف، روشها، موانع و آثار خصوصی سازی می پردازیم. سپس تجربه برخی کشورها (انگلستان و ایران) در زمینه خصوصی سازی و روند عملکرد آنها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در بخشی دیگری از این تحقیق 24 شاخص (12 شاخص کارایی و 12 شاخص اثربخشی)، جهت مطالعه و ارزیابی اثرات خصوصی سازی ارائه می گردند، در ادامه با استفاده از این شاخصها، بهره وری شرکت و بهره وری هر یک از بخش های خدمات مشترکین را با دوره قبل از خصوصی سازی مورد مقایسه و مطالعه قرار می دهیم و در پایان، راهکارهایی جهت هر چه بهتر اجرایی شدن خصوصی سازی، پیشنهاد می گردد. امید است این تحقیق مفید و موثر واقع شود.

این پژوهش در راستای بررسی رابطه ی منبع کنترل دانش آموزان و گرایش آن ها به انواع سبک های انضباطی معلمان می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی اول مقطع متوسطه ی ناحیه یک شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 89-88 می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. از بین 4368 نفر دانش آموز دختر و پسر پایه ی اول مقطع متوسطه 351 نفر دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای 47 سوالی بود که از دو قسمت الف (پرسشنامه ی سبک های انضباطی) و ب (پرسشنامه ی منبع کنترل) تشکیل شده است. پرسشنامه توسط چند صاحب نظر مورد بررسی و به تأیید آنان رسیده و ضریب پایایی پرسشنامه الف در سه بعد مداخله گرایانه 77/0 و تعامل گرایانه 82/0 و همچنین در بعد غیرمداخله گرایانه 84/0 و در پرسشنامه "ب" ضریب پایایی منبع کنترل بیرونی 80/0 به دست آمد و پایایی پرسشنامه ی منبع کنترل درونی نیز به دلیل معکوس بودن سوال ها 80/0 بوده است. در تجزیه و تحلیل داده ها، برای تعیین رابطه ی متغیرها از روش همبستگی پیرسون استفاده شده است. همچنین با استفاده از روش رگرسیون گام به گام متغیرهای پیش بینی کننده ی منبع کنترل دانش آموزان مشخص شد. نتایج نشان داد که بین نوع منبع کنترل دانش آموزان و گرایش آن ها به سبک انضباطی تعامل گرایانه و غیرمداخله گرایانه همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد؛ اما بین نوع منبع کنترل دانش آموزان و سبک انضباطی مداخله-گرایانه رابطه ی معنی داری وجود ندارد. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان می دهد که سبک انضباطی تعامل-گرایانه بیشترین پیش بینی را از منبع کنترل دانش آموزان دارد. با بررسی نقش جنسیت یافته ها نشان می دهد که بین نوع منبع کنترل دانش آموزان دختر و سبک های تعاملی و غیرمداخله رابطه ی معنادار وجود دارد؛ اما بین منبع کنترل آنان و گرایش به سبک انضباطی مداخله گرایانه معلم رابطه ی معناداری وجود ندارد؛ و سبک انضباطی تعامل گرایانه بیشترین پیش بینی را از نوع منبع کنترل دانش آموزان دختر دارد. نتایج همچنین نشان می دهد که بین هر یک از سبک های انضباطی و نوع منبع کنترل دانش آموزان پسر رابطه ی معناداری وجود ندارد؛ و هیچ یک از سبک های انضباطی عامل پیش بینی کننده ای برای نوع منبع کنترل دانش آموزان پسر نمی باشد.

در عصر حاضر،کارآفرینی در سطح سازمانی و گرایش کارآفرینانه در سطح فردی می تواند به عنوان مزیت رقابتی جهان امروز تلقی شود.سازمان ها برای بقا در عرصه رقابت،به لحاظ مولفه هایی مانند خلاقیت،نوآوری،ریسک پذیری و پیش گامی هم در امور پرسنلی و منابع انسانی و هم در زمینه ساختار و فرایندها ملزم هستند.در این پایان نامه گرایش کارآفرینانه کارکنان(در سطح سازمانی)،به عنوان متغیر وابسته و هوش هیجانی و سازمانی،به عنوان متغیرهای مستقلی که ممکن است با گرایش کارآفرینانه ارتباط داشته باشند،در نظر گرفته شده است.به عبارت دیگر،هدف اصلی،بررسی ارتباط میان هوش هیجانی و سازمانی با میزان گرایش کارآفرینانه کارکنان صنایع غذایی است.میزان هوش هیجانی 248 نفر از کارکنان صنایع غذایی،با استفاده از پرسش نامه هوش هیجانی گلمن،که ابعاد خودآگاهی،خود تنظیمی،خود برانگیختگی،همدلی و ارتباط اجتماعی را شامل شده است، و هوش سازمانی با استفاده از پرسش نامه آلبرشت که شامل هفت بعد(چشم انداز راهبردی،سرنوشت مشترک،روحیه،تمایل به تغییر،صف بندی و تجانس،به کارگیری دانش و فشار عملکردی)و همچنین گرایش کارآفرینانه آنان توسط پرسش نامه محقق ساخته که شامل سه بعد ریسک پذیری،نوآوری و پیش گامی است، سنجیده شد.نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین هوش هیجانی و گرایش کارآفرینانه و همچنین هوش سازمانی و گرایش کارآفرینانه رابطه ی معناداری وجود دارد.آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین تمامی ابعاد هوش هیجانی و سازمانی با گرایش کارآفرینانه رابطه ی معناداری وجود دارد.تحلیل عاملی تأییدی توسط لیزرل حاکی از برازش مناسب مدل ها می باشد کلمات کلیدی:هوش هیجانی،هوش سازمانی،گرایش کارآفرینانه،ابعاد هوش هیجانی،ابعاد هوش سازمانی،ابعاد گرایش کارآفرینانه

این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مولفه های سبک های تفکر و رضایت شغلی با تعهد سازمانی انجام شد. در این پژوهش روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی می باشد.یافته ها نشان داد که همبستگی بین سبک تفکر درونی نگر و تعهد سازمانی منفی و معنادار استو همبستگی بین سبک تفکر آزاداندیش و رضایت شغلی مثبت و معنادار است .رضایت شغلی با ضریب بتای استاندارد 52/. بهترین پیش بینی کننده تعهد سازمانی و سبک درونی نگر با مقدار بتای استاندارد 43/.- دومین پیش بینی کننده تعهد سازمانی است.

چکیده هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی عوامل موثر بر روخوانی، روان خوانی و انس با قرآن دانش آموزان دوره ی ابتدایی شهرستان هیرمند است. این تحقیق در دو مرحله انجام گرفته است؛ مرحله ی اول به صورت پایلوت جهت استخراج و استنباط مهم ترین عوامل موثر بر روخوانی، روان خوانی و انس با قرآن از دیدگاه معلمان انجام شده است. در مرحله ی دوم، روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح چهار گروه آزمایش و یک گروه کنترل و پیش آزمون و پس آزمون بوده است. در این مرحله از پژوهش، به بررسی تأثیر چهار روش تدریس قرآن کریم پرداخته شده است. این چهار روش شامل: (الف) آموزش به شیوه ی بخش بخش خوانی. (ب) تدریس و ارزشیابی مثبت بر اساس تفاوت های فردی. (ج) تمرین و تکرار. (د) تشویق های کلامی و غیرکلامی بوده اند. جامعه ی آماری در مرحله ی اول کلیه ی معلمان شاغل در دوره ی ابتدایی شهرستان هیرمند به تعداد 412 نفر، و در مرحله ی دوم، کلیه ی دانش آموزان دوره ی ابتدایی شهرستان هیرمند به تعداد 9570 نفر بوده اند؛ نمونه ی آماری در مرحله ی اول 200 نفر با روش نمونه گیری هدفمند و در مرحله ی دوم، نمونه گیری به روش چند مرحله ای هدفمند (انتخاب پایه ی چهارم،انتخاب پنج کلاس تقریبا همتا)ابزار اندازه گیری این پژوهش دو مقیاس بوده است آزمون روخوانی و روان خوانی محقق ساخته، برای سنجش متغیر روخوانی و روان خوانی بوده است. اعتبار این آزمون با محاسبه ی دو نیمه کردن برابر با0/86 میباشد و یک پرسشنامه ی محقق ساخته ی انس با قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفت که اعتبار آن با محاسبه ی ضریب آلفا برابر با 0/83 دست آمد. عمل آزمایشی، به مدت هشت هفته، و هر هفته سه جلسه، جمعا 24 جلسه، روی آزمودنی ها اجرا شد. قبل و بعد از عمل آزمایشی، همه ی گروهها پرسشنامه و آزمون های تحقیق را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس یکطرفه و (t) گروههای مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که با حذف تأثیر پیش آزمون، در زمینه ی روخوانی و روان خوانی، بین دو گروه کنترل و گروه آزمایش مربوط به روش بخش بخش خوانی و نیز بین گروه کنترل و گروه آزمایش مربوط به روش تمرین و تکرار، تفاوت معنی داری مشاهده شد؛ در این تفاوت میانگین روخوانی در گروههای آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین میانگین روان خوانی در گروههای آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود؛ اما در متغیر انس با قرآن بین این گروهها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین با حذف تأثیر پیش آزمون در زمینه ی روخوانی و روان خوانی، بین دو گروه کنترل و گروه آزمایش مربوط به روش تدریس و ارزشیابی مثبت، و نیز بین گروه کنترل و آزمایش مربوط به روش تشویق های کلامی و غیرکلامی تفاوت معنی دار مشاهده نشد؛ اما در زمینه ی انس با قرآن بین گروه کنترل و گروه های آزمایش مربوط به روش تدریس و ارزشیابی مثبت و روش تشویق های کلامی و غیر کلامی تفاوت معنی داری مشاهده شد. در این تفاوت میانگین انس با قرآن در هر دو گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود. کلمات کلیدی: روخوانی، روان خوانی، انس با قرآن، عوامل موثر

هدف پژوهش حاضر امکان سنجی استقرار مهندسی مجدد از نظر وضعیت زیرساخت های لازم در اداره کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – پیمایشی بوده و جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان ستادی اداره کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان در سال 1392-1391 به تعداد 299 نفر می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و تجزیه و تحلیل براساس 169 پرسشنامه انجام گرفت. ابزار پژوهش 4 پرسشنامه شامل پرسشنامه فرهنگ سازمانی و پرسشنامه مقاومت منابع انسانی در برابر تغییر براساس پرسشنامه عبدالوند و همکاران( 2008 ) با اعمال تغییرات و اضافه کردن تعدادی سوال، پرسشنامه ساختار سازمانی فرانک ( 2006 ) و پرسشنامه محقق ساخته فناوری اطلاعات می باشد که روایی پرسشنامه با استفاده از دیدگاه تعدادی از اساتید مورد ارزیابی قرار گرفت و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای فرهنگ سازمانی 96/0 ، فناوری اطلاعات 96/ 0 ، مقاومت منایع انسانی در برابر تغییر 76/ 0 و ساختار سازمانی 83/ 0 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، آزمون tتک گروهی و آزمون تحلیل واریانس فریدمن استفاده گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که استقرار مهندسی مجدد در اداره کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان از لحاظ ابعاد فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات، مقاومت منابع انسانی در برابر تغییر و ساختار سازمانی در سطح متوسط و ضعیفی است. همچنین براساس یافته ها، بعد فرهنگ سازمانی دارای بالاترین رتبه و بعد مقاومت منابع انسانی در برابر تغییر دارای پایین ترین رتبه می باشد.

داده های به دست آمده بااستفادهاز میانگین،ضریب هم بستگی پیرسون،آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین سبک تفکر مورد استفاده توسط مدیران به ترتیب عبارت است از: سبک تفکر قضایی و محافظه کار، بیشترین و کمترین سبک های انضباطی مورد استفاده توسط مدیران نیز به ترتیب استبدادی و غیر مداخله گر بوده است.بین سبک تفکر محافظه کار و جزیی نگر مدیران و افزایش رفتارهای پرخطر نوجوانان رابطه مثبت و معنادار مشاهده شد. اما بین تفکر برون نگر و آزاد اندیش مدیران و رفتارهای پرخطر نوجوانان رابطه منفی و معنی داری مشاهده شد. بین تفکر قانون گذار، قضایی، کلی نگر، اجرایی و درون نگر مدیران و رفتارهای پرخطر نوجوانان رابطه معناداری مشاهده نشد.در گام اول رگرسیون سبک تفکر محافظه کار و در گام دوم سبک تفکر جزیی نگر بیشترین تغییرات رفتارهای پرخطر نوجوانان را پیش بینی کرده است. بین سبک انضباطی استبدادی مدیران و رفتارهای پرخطر نوجوانان دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. همچنین بین سبک انضباطی مشارکتی مدیران و رفتارهای پرخطر نوجوانان نیز رابطه منفی و معناداری مشاهده شد. بین سبک انضباطی غیر مداخله گر مدیران و رفتارهای پرخطر نوجوانان رابطه معناداری مشاهده نشد. سبک انضباطی استبدادی مدیران تنها متغیری است که وارد الگوی پیش بینی شده است و توانسته است بیشترین تغییرات رفتارهای پرخطر نوجوانان را پیش بینی کند. بین سبک انضباطی استبدادی مدیران و سبک تفکر اجرایی، محافظه کار و درون نگر رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد.همچنین بین سبک انضباطی استبدادی مدیران و سبک تفکر برون نگر رابطه منفی و معناداری مشاهده شد.

چکیده: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین هوش سازمانی با نقش های مدیران(ارتباطی، تصمیم گیری، اطلاعاتی) مدارس ابتدایی شهرستان جیرفت می باشد. روش انجام این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی مدیران و معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی شهرستان جیرفت در سال تحصیلی92-1391 تشکیل می دهند. حجم نمونه برای مدیران به صورت سرشماری 100 نفر می باشد و برای هر مدیر 3 معلم زیر مجموعه آن به منظور ارزیابی نقش های مدیران به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. با استفاده از دو پرسشنامه هوش سازمانی و نقش های مدیران سنجیده شد. جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد که بر این اساس ضریب پایایی پرسشنامه هوش سازمانی 92/0 و برای پرسشنامه نقش های مدیران 70/0 بدست آمد. داده های بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که: بین هوش سازمانی و نقش های مدیران(اطلاعاتی، ارتباطی و تصیم گیری) رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. همچنین در گام اول اتحاد و توافق و در گام دوم سرنوشت مشترک بیشترین پیش بینی را از نقش های مدیران داشته است، چشم انداز استراتژیک تنها متغیری است که وارد الگوی پیش بینی شده است و توانسته است نقش اطلاعاتی مدیران را پیش بینی کند، روحیه تنها متغیری است که وارد الگوی پیش بینی شده است و توانسته است نقش ارتباطی مدیران را بیشتر پیش بینی کند، اتحاد و توافق تنها متغیری است که وارد الگوی پیش بینی شده است و توانسته است به تنهایی بیشترین تغییرات نقش تصمیم گیری مدیران را پیش بینی کند.

هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین نگرش های فرهنگی و خلاقیت دبیران زن بوده است. روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش موردنظر، کلیه دبیران زن مقطع متوسطه آموزش وپرورش ناحیه 2 شهرستان زاهدان بوده اندکه تعدادکل آنها برابر با 253 نفر می باشد . بر اساس جدول مورگان تعداد 153 نفر از دبیران زن از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه نگرش های فرهنگی هافستد، نگرش های فرهنگی سنجیده شد و پرسشنامه خلاقیت رندسیپ برای توصیف خلاقیت به کار گرفته شد. جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرنباخ استفاده شد که بر این اساس میزان پایایی پرسشنامه های نگرش های فرهنگی 81/. و خلاقیت 73/0به دست آمد. داده-های به دست آمده با استفاده از شاخص های آماری توصیفی( جدول فراوانی ،میانگین وانحراف معیار) و استنباطی (t تک متغیره،ضریب همبستگی پیرسون ،رگرسیون گام به گام)مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان که نگرش های فرهنگی حاکم بر دبیران زن مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه 2شهرزاهدان عبارت است از مرد سالاری، فردگرایی، اجتناب از عدم اطمینان و فاصله قدرت زیاد می باشد و خلاقیت دبیران زیر متوسط به دست آمد. بین نگرش های فرهنگی با خلاقیت رابطه منفی و معناداری مشاهده شد. همچنین بین نگرش مردسالاری، فرد گرایی، اجتناب از عدم اطمینان و بین فاصله قدرت زیادبا خلاقیت رابطه منفی و معناداری مشاهده شد. نگرش اجتناب از عدم اطمینان تنها متغیری است که وارد الگوی پیش بینی شده است و توانسته است بیشترین پیش بینی را از خلاقیت دبیران داشته است.