نام پژوهشگر: بهمن فیروزمندی
داود عدالت میناآباد نگین میری
این شهرستان در طول اعصار متأثر از طالش و همسایگان شمالی خود بوده، سکونت و رفت و آمد عده ی کثیری از اقوام پیش از تاریخ و تاریخی را شاهد بوده است، کما اینکه در دوران اسلامی نیز از سابقه ی خوبی برخوردار است. آنچه در مطالعات ومنابع حاصل می شود نشانگر ردپایی ازتمدن اقوام پیش از تاریخ و تاریخی ، به خصوص در ارتفاعات این شهرستان است. وجود خنجری از هزاره ی اول قبل از میلاد از این منطقه در مجموعه ی موزه ملی باستان این ادعا را ثابت می کند حفاریهای هیئت فرانسوی تحت سرپرستی ژاک دومرگان در آستارا و لنکران روسیه سابق نیز هم عصر و همزمان با این منطقه است و این هیئت صراحتاً نتایج کار خود را به آستارای ایران نیز تعمیم داده اند و طالش روسیه را با طالش ایران در یک دوره ی زمانی مطرح می نمایند. به هرحال از لحاظ باستان شناسی منطقه ی آستارا همزمان با طالش ایران در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره ی اول پیش از میلاد مسیح و عصر آهن مطرح می باشد و آثار بدست آمده در مناطق مذکور را باید باهم مشابه دانست. اهداف این پایان نامه بررسی سوابق پیش از تاریخ ـ تاریخی و فرهنگی این شهرستان بوده و با روش های کتابخانه ای و میدانی به اجرا در آمده است. نتیجه این که این شهرستان دارای سوابق تاریخی و آثار بدست آمده از آن متعلق به دوران های مختلف تاریخی به خصوص تاریخ اسلامی بوده و در مجموع عصر آهن 3 را تدایی می کند.
رضا غفاری هریس بهمن فیروزمندی
تالش نام سرزمین پر رمز و رازی است؛ این نام در روزگار باستان به منطقه وسیعی اطلاق می شد که شامل سواحل غربی دریای کاسپین در داخل مرزهای فلات ایران تا حوالی رودخانه قره سو در استان اردبیل در غرب و در جنوب تا دره رودخانه سفید رود که مرز بین منطقه کوهستانی تالش نشین در غرب سفید رود و گالش نشین در شرق این رودخانه می شد اما امروزه به شهرستان کوچکی در غرب میانه استان گیلان محدود می شود اما هنوز اکثر ساکنان غرب گیلان از حدود سفید رود تا عنبران و نمین در استان اردبیل خود را تالش می نامند و کمابیش به این زبان و فرهنگ آشنایی دارند. کاوشها و مطالعات باستان شناختی در این منطقه دارای سابقه ای حدود 110 ساله است که با مطالعات ژاک دمرگان و بردارش هنری از سال 1899 میلادی در محوطه های گورستانی چون داش کپرو، لاله زار، حسن زمینی و آق اولر آغاز شده و با چاپ و انتشار این مطالعات در آن زمان نوعی نگرش خاص به عصر آهن و تحولات خاص این دوره در فلات ایران پدیدار شد. این نگرش با طرح سوالاتی چون نحوه حضور و چگونه گی حضور و زندگی اقوام ایرانی و غیر ایرانی که در مناطق شمال و شمال غرب حضور داشتند سعی در تبین آثار هنری و دست ساخته ها و گورستانهای وسیع بجای مانده از این اقوام پرداخت. در این زمینه کاوشها و مطالعات زیادی صورت گرفت که شاید بتوان کاوشهای دره سفید رود در بین سالهای 1340 تا 1350 را نمونه بارز آن دانست که منجر به کشف جالب ترین مجموعه اشیاء هنری باستانی از گورستانهای این منطقه بخصوص مارلیک گردید. کاوشها و بررسی های منطقه تالش نیز بصورت کوتاه و زودگذر در سال 1352 بوسیله مرحوم شهیدزاده در دوخالکوه اسالم دوباره آغاز گردید که این مطالعات عمری زودگذر داشت. اما از سال 1375 و با حضور دوباره پژوهشگران باستان شناسی کشور در منطقه میانرود و وسکه در حوضه رودخانه شفارود شهرستان رضوانشهر در بخش شرقی تالش این مطالعات جانی دوباره گرفت. این هیات باستان شناسی به سرپرستی محمدرضا خلعتبری از سال 1379 کارهای پژوهشی خود را در شهرستان تالش متمرکز نمود و بواسطه بررسی های اولیه با انتخاب حوزه رودخانه کرگانرود به عنوان مرکز ثقل مطالعات خود رهگشای بسیاری از سوالات مطرح شده در زمینه های گوناگون حیات فرهنگی منطقه در طی اعصار و قرون گذشته گردید. در طی کاوشهای منظمی که بین سالهای 1379 تا 1385 در حوزه رودخانه کرگانرود صورت گرفت محوطه های گورستانی وسیعی از قبیل اسب سرا، تندوین، تول، ویل و مریان مورد بررسی و کاوش باستان شناختی قرار گرفت که حاصل تمامی این کاوشها در قالب کتابهایی بصورت منظم چاپ و منتشر گردیده است. با انجام این مطالعات و آغاز کشفیات صورت گرفته شاید بتوان دستبند مفرغی منقور به خط میخی اورارتو را که در گورستان تول و در طی کاوشهای سال 1381 کشف گردید، مهمترین کشف ارزشمند این مطالعات باستان شناختی نامید؛ سوالاتی در زمینه نحوه سکونت و معماری مسکونی و نحوه معیشت این اقوام مطرح گردید. به تبع وجود این گورستانهای وسیع با معماری کلان سنگی و گورهای بزرگ خانواده گی که در این منطقه به وفور یافت می شوند این نکته را به ذهن متبادر می نماید که این گورها دارای صاحبانی با سکونت و معیشتی در خور توجه در این منطقه بوده اند که با توسعه جامعه و ایجاد طبقات مرفه سعی در تقویت جنبه پایداری و ماندگاری فرهنگ و تمدن خود می نموده است. در این پژوهش با کنکاش حوزه آبریز این رودخانه بزرگ و دایمی سعی در بررسی، کشف و معرفی محوطه های مسکونی این فرهنگ در این حوزه شده است که منجر به شناسایی محوطه های مسکونی ارزشمندی چون تول، مکش، آق اولر، رازان و ... شد. بی شک انجام مطالعات و کاوشهای میدانی در روشن نمودن هرچه بیشتر نحوه سکونت و معیشت این اقوام ما را یاری خواهد نمود. واژگان کلیدی: تالش، باستان شناسی، عصر آهن، گورستان، سکونت.
مهناز کاشانی بهمن فیروزمندی
فلات پهناور ایران از دیرباز تاکنون محل گذر اقوامی گوناگون در طی دوره های مختلف تاریخی بوده است. چه بسا ممکن است در این بین برخی از دسته های قومی، برای همیشه دشت های سرسبز و دره های حاصلخیز را جهت سکونت در اختیار بگیرند. براساس مدارک زبان شناسی و دستاوردهای باستان شناسی، حضور قومی به نام کاسیها در فلات ایران در طی مهاجرت اقوام ( قفقازی ، آسیایی ) به اواخر هزاره چهارم یا اوایل هزاره سوم پیش از میلاد باز می گردد. قدیمی ترین سند در اشاره به کاسیها، مربوط به پادشاه ایلامی « کوتیک اینشوشیناک » در نیمه دوم هزاره سوم پیش از میلاد ( 2400 ق . م ) است. به نظر می رسد که قوم مذکور در ابتدا نیروی چندانی برای مقابله با قدرت های بزرگ آن زمان مانند ( ایلام ، میانرودان ، هیتیت ، مصر و ... ) را نداشته است، اما با گذر زمان و کسب مهارت در زمینه های گوناگون به ویژه در طی روند روابط منطقه ای با سرزمین میانرودان، به چنان قدرت و شکوهی دست پیدا نمود، که توانست با حملات متعدد خود به سلسله حمورابی و جانشینانش ( دوره بابل قدیم ) پایان دهد. پادشاهان کاسی پس از فتح بابل با درایت کافی در امر جذب فرهنگ ساکنان منطقه و احترام به باورهای دینی و اعتقادی آنان، و همچنین توسعه روابط دیپلماتیک با تمدن های بزرگ، توانستند به مدت 576 سال و 9 ماه به عنوان طولانی ترین دوران تاریخی بر بابل و بخشهای مختلفی از سرزمین میانرودان حکمرانی نمایند. سرانجام در سال 1159 ق . م ، پادشاه « سلسله اوان » ایلام ( شوتروک ناهونته ) به اقتدار طولانی کاسیها در میانرودان، پایان داد. کلید واژگان : فلات پهناور ایران ، مهاجرت ، کاسی ، میانرودان ، بابل
موسی حسینی یان بهمن فیروزمندی
معماری و مصالح مربوط به آن یکی از داده های مهم باستان شناسی است.یکی از شاخصه های مهم معماری در عصرمفرغ قدیم ،معماری با پلان مدور می باشد که در خلال عصر مفرغ قدیم در شمال غرب ایران،قفقاز و لوانت و بیشتر محوطه های مربوط به کورا ارس شناخته شده است. در این پایان نامه سعی شده است معماری مدور کورا_ارس درعصر مفرغ قدیم بطور کامل بررسی و نحوه ی انتقال این شیوه ی معماری از دوره مس و سنگ جدید به دوره مفرغ و چگونگی گسترش این گونه معماری در دوره مفرغ قدیم در تمامی محوطه های کورا_ارس مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد بطوریکه ویژگی معماری با پلان مدور عصر مفرغ قدیم در همه محوطه های حفاری شده در شمال غرب ایران ،قفقاز و لوانت را شامل می شود و لذا مناطق مذکور توضیح داده شده است. اما آنچه در معماری با پلان مدور فرهنگ کورا-ارس اهمیت دارد فرضیات و نظرات باستان شناسان در زمینه های مهاجرت و نوع کاربری این ساختارها می باشد که در فصل پنج پایان نامه با تکیه بر مطالعات و کاوش های باستان شناسی تپه زرنق و مقایسه آن با سایر محوطه های کورا-ارسی در داخل و خارج ایران مورد برسی قرار گرفته است.
قربانعلی سولقانی بهمن فیروزمندی
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): نظر به توسعه و افزایش روز افزون تحقیقات و مکشوفات نو در حیطه علوم مختلفه و انباشت حجم معلومات واطلاعات جدید ، اندیشمندان عرصه های گوناگون علوم را وادار به تعریف و ایجاد رشته های متنوع علمی نموده است که در این بین دانش فراگستر مدیریت و شاخه های متنوع آن ازجمله مدیریت پروژه از این قاعده مستثنی نبوده و یکی از اهم آن بشمار می رود. امّا آنچه همیشه ذهن بشر را بخود معطوف داشته جستجو و کنکاش در منشاء ظهور و پیداش این دانش می باشد که در این خصوص و در پاسخ به آن می توان براساس یافته های باستان شناسی و باستان شناختی و همچنین مانده های مواریث مادی و معنوی ،سرنخ دانش کهن مدیریت پروژه را در پروژه های دوران باستان همچون اهرام مصر،دیوار چین، پاسارگاد ،تخت جمشیدو... دنبال کرد . مدیریت پروژه : مجموعه ای از فعالیت هاست که برای دستیابی به منظور یا هدف خاص انجام می گیرد. این جمع اقدامات و عملیات ویژه دارای روابط منطقی با یکدیگر می باشد که برای نیل به هدف یا اهداف معینی تعریف وانجام می شود. پروژه های عصر باستان که هریک پروژه های عظیم و پیچیده ای درتاریخ زندگی بشر به شمار می آیند با کیفیت ،استاندارد بالا ،دقیق و منطبق بر نظام های مهندسی و معماری آن هم با بکارگیری نیروی عظیم انسانی ماهر و غیرماهر ساخته شدهاند. در این بین مجموعه پاسارگاد به عنوان قدیمی ترین مکان عصر هخامنشی از جایگاه ویژه ای در پژوهش های باستان شناسی و باستان شناختی دوره تاریخی در ایران برخوردار است.شرح تفصیلی ابنیه و نقاط باستانی و تاریخی این محوطه در دوره کوروش کبیر هخامنشی از نگاه مدیریت پروژه به ما این اجازه را می دهد تا ارزش واقعی آثاری که یادگار و یاد آور ایام پر افتخار ایران در این عصر است را بهتر درک وشناسایی نماییم. وقتی پا به نخستین مرکز تجمع و استقرار ساختار حکومتی – مردمی هخامنشیان یعنی پاسارگاد می گذاریم با همان نگاه نخست و با دیدن سازه یا پروژه تمام سنگی آرامگاه کوروش بزرگ هخامنشی و دیگر آثار این محوطه باستانی دچار حیرت و بهت میشویم و این نکته در ذهن آدمی بالاخص از منظر مدیریت پروژه متبادر می شود که چگونه چنین پروژه عظیمی قریب دو هزار و پانصد سال پیش با چنین کیفیت منحصر به فردی ساخته شده و علی رغم ویرانی پیاپی بواسطه تسخیر کنندگان بیگانه این سرزمین و عوامل فرسایشی خشن وسخت طبیعت و.. به عنوان نخستین نمادهای شاخص پروژه های ایرانی بر تارک تاریخ این سرزمین می درخشد وهمچنان استوار و پابرجاست.لذا درپاسخ به این چراها و چگونگی ها درصددیم دراین پایان نامه «مدیریت پروژه مجموعه پاسارگاد» را با استفاده از اسناد ومدارک باستان شناسی و باستان شناختی از منظر مهندسی و معماری و مشخصاٌ با کمک عناصر نظری و عملی در چرخه حیات مدیریت پروژه در 5 فصل با شرح کلیات ،پیشینه تحقیق و روش کار مدیریت کوروش کبیر در مجموع پاسارگاد ،تحلیل مدیریت پروژه جلگه و مجموعه پاسارگاد ،تحلیل مدیریت پروژه ابنیه ها و سازه های پاسارگاد و خلاصه جمع بندی و نتیجه گیری علمی از تشریح مباحث و موضوعات مطروحه در این پایان نامه ،کارکرد این دانش مدیریتی (مدیریت پروژه) را در عصر کوروش کبیر هخامنشی هویدا و شفاف سازیم./
محمدرضا زاهدی بهمن فیروزمندی
قیر طبیعی ماده ای است که در خاور نزدیک بویژه در جنوب غربی ایران بوفور یافت می شود. مردم این ناحیه از دوره نوسنگی به شیوه های گوناگون همچون اندود کردن ظروف، کف و دیوار خانه ها و در ساخت ابزارهایی چون داس های ترکیبی ، کج بیلها و حتی درامور پزشکی جهت درمان بسیاری ازامراض عفونی و دردهای رماتیسمی استفاده می کردند. قیر طبیعی بعنوان یک ماده معدنی ، همانند ایسیدین و فیروزه سهم مهمی را در تجارت منطقه ای و برون منطقه ای به خود اختصاص داده بود. استفاده از قیر در دوران ایلام قدیم بویژه در زمان سلسه (سوکل مخ ها) رونق فراوانی یافت و آنها با مخلوط کردن قیر با ماسه بادی، مواد معدنی و گیاهی و حرارت دادن آن در 220 تا 240 درجه سانتیگراد به مدت 6 تا 8 ساعت ماده ای جدید بنام مصطکی قیر(خمیر قیر) تولید کرده و با این ماده اشیایی نظیر ظروف مصرفی، آئینی، مهره ها و زیورآلات تزئینی، مهرهای مسطح و استوانه ای و غیره را در این دوره تولید کردند. استفاده از قیر پس از فروپاشی ایلام در 640 ق.م به یکباره کاهش یافت. از این زمان به بعد از قیر طبیعی فقط در ساخت و سازه های معماری و اندود تابوتها و خمره های سفالی استفاده شده است.