مدیریت ارتباط با مشتری یک راهبرد تجاری برای ایجاد ارزش دوسویه است که تمام جوانب مشخصات مشتری را شناسایی می کند، دانش مشتری را بــه وجود می آورد، روابط را با مشتری شکل می دهد و برداشت آنها را درباره محصولات یا خدمات سازمان ایجاد می کند. هدف از انجام این تحقیق تعیین ارتباط بین کاربرد مدیریت ارتباط با مشتری در سازمان بعنوان متغیر مستقل و 4 مولفه 1.خدمات مشتری 2.رضایت مشتری 3. وفاداری مشتری و 4. بازاریابی بعنوان متغیرهای وابسته تحقیق و ارایه پیشنهاداتی جهت ارتقاء زنجیره ارزش سازمان با استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری است. در فرایند ارتباط با مشتریان به آن دسته از فعالیتها در چارچوب زنجیره ارزش پرداخته می شود که دیدگاه مشتریان را در زمینه تلاش سازمان برای بهبود کیفیت و تاکید بر کنترل و کاهش هزینه ها تقویت می کند و بدینوسیله، مشتری به درکی شفاف از سیاستها، برنامه ها و روشهای اجرایی سازمان دست می یابد. این تحقیق از زمره تحقیقات کاربردی و توصیفی می باشد. در این تحقیق از روش نمونه‏گیری تصادفی ساده ، بعنوان ابزار گرد آوری داده ها از پرسشنامه و در تنظیم پرسشنامه از طیف لیکرت استفاده شده است. جامعه آماری، مشتریان بانک سامان در شهر تهران ، حجم نمونه 204 نفرو به همین تعداد پرسشنامه توزیع گردیده است .در آزمون فرضیات تحقیق از روشهای آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف معیار و ضریب همبستگی استفاده شده است. در نهایت ، ارتباط بین مدیریت ارتباط با مشتری و 4 مولفه خدمات،رضایت مشتریان ، وفاداری مشتریان و بازاریابی ارتباط کاملا" معنا داری تو صیف می گردد.

مساله ای که این پژوهش به آن می پردازد به رابطه تبلیغات و اینترنت مربوط می شود. این پژوهش می خواهد به این پرسش پاسخ دهد که شرکتهای تجاری و تبلیغاتی برای افزایش توجه مخاطبان و برخورداری تبلیغ از مولفه های اثربخش و تاثیر گذار، از کدام پارامترهای تاثیرگذار در تبلیغات اینترنتی باید استفاده کنند؟ از این نظر، این پژوهش بدنبال شناسایی و سپس اولویت بندی پارامترهای موثر بر تبلیغات اینترنتی می باشد. توضیح آنکه آگهی های تبلیغاتی که زمانی موثرترین و کارآمدترین روش مارک سازی و نیز موتور نفوذ محصولات جدید بودند، این روزها بدلیل رشد و گسترش خود، در معرض تهدید قرار گرفته اند. چراکه هرچه گستره تبلیغات بیشتر شده، توجه مردم به آگهی های بازرگانی کمتر شده است. تبلیغات مکرر سبب کاهش توانایی و ظرفیت کسب فضایی در ذهن مشتریان می شود. مساله مهم برای شرکتها نیز این است که تبلیغ آنها از مولفه های اثر بخش و تاثیر گذار برخوردار باشد. بدین ترتیب این پژوهش راههای افزایش بهره وری تبلیغات را با شناسایی عوامل موثر و رتبه بندی آنها معرفی می نماید.

در بین صادرات غیر نفتی ، پوشاک از اهمیت بسزایی برخوردار است ، چرا که ارزش افزوده زیاد این صنعت و بالا بودن سطح اشتغال در آن و ... ، ضرورت کار کردن جهت تولید کالای صادراتی را برای ما در این رشته از صنعت بیش از پیش ایجاب می نماید . نگاهی به نسبت صادرات پوشاک (انواع تریکو و البسه آماده) به صادرات صنعتی و همچنین نسبت صادرات پوشاک به کل صادرات غیر نفتی بیانگر میزان اهمیت پوشاک نسبت به سایر کالاهای صادراتی است . از طرفی با توجه به اهمیت بسته بندی در افزایش و توسعه صادرات محصولات مختلف تولیدی کشور ، این دو متغیر جهت بررسی بیشتر در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند . در ابتدای امر موضوع با عنوان بررسی تاثیر بسته بندی بر توسعه صادرات محصولات پوشاک کشور تعریف ، و از 5 تولید کننده و صادر کننده ی منتخب کشور به عنوان جامعه آماری استفاده شد . این پژوهش سعی نموده رابطه ی معناداری بین میزان صادرات پوشاک و تاثیر بسته بندی بر ان پیدا کند . توزیع پرسشنامه در جامعه ی آماری تعریف شده ( 5 تولید کننده و صادر کننده ی منتخب) صورت پذیرفت و نتایج حاصله علی رغم تایید نظر کلیه کارشناسان و مصاحبه شوندگان مبنی بر تاثیر بسته بندی بر توسعه صادرات ، این مغوله (بسته بندی) را در حال حاضر بر توسعه ی صادرات محصولات پوشاک بی تاثیر دانستند و تاکید داشتند که می بایستی بسته بندی جایگاه خود را در روند صادرات پوشاک بیشتر پیدا کند .

بسیاری از شرکت های تجاری هنوز در نخستین مرحله سیر تکاملی می باشند و تنها از درصد ناچیزی از توان بالقوه خود استفاده می کنند که با شکست های مرگبار روبه رو می شوند. تعداد اندکی از شرکت ها می توانند عمری دراز مدت داشته و کماکان پررونق باقی بمانند. مدارک و شواهد بسیاری نشان می دهد که علت مرگ شرکت ها تاکید بیش از حد زبان و نگرش مدیریت بر روی مفاهیم اقتصادی است. به بیان دیگر بدان سبب شرکت ها می میرند که نگرش رهبرانشان برای تعالی سازمان عمدتاً در وجه مالی متمرکز است و صرفاً سود بیشتر را دلیل عملکرد خوب سازمان و سلامت آن تلقی می کنند که در نتیجه از ماهیت طبیعی سازمان (که مجموعه ای زنده و متشکل از انسانهاست) غافل می مانند. این پژوهش با طرح سایر وجوه که در زمره شاخصهای تاخیری تعالی سازمانها هستند، رهبران سازمان را به جای تک بعدی بودن به چند بعدی اندیشیدن هدایت می کند و با استفاده از نظریه های مدیریت تحول سازمانی و همچنین با الهام از مدل کارت امتیازی متوازن به ارائه طرح مفهومی ای جهت شناسایی عوامل کلیدی موثر در بقاء سازمانها در شرایط رقابتی کنونی می پردازد. جامعه آماری تحقیق شرکتهای سازنده قطعات و مجموعه های منفصله خودرو استان تهران که با شرکت سازه گستر سایپا همکاری دارند، می باشد. فرضیه اصلی تحقیق اثبات می کند که رابطه معناداری بین منابع(مشهود ، نامشهود)، فرایندها(داخلی، خارجی) و ساختار یک سازمان و بقاء آن وجود دارد. در بخش میدانی این تحقیق از پرسشنامه و مصاحبه باز استفاده شده است. همچنین به منظور آزمون فرضیات از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده گردید. واژه های کلیدی : سازمان ، بقاء ، کارت امتیازی متوازن ، سازندگان قطعات خودرو

شهرت مطلوب کارفرما، باعث ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار می شود، چرا که موجب می گردد کارفرما، افراد مستعد را سهل تر جذب و نگهداری نماید و در نتیجه موجب افزایش بهره وری و بالارفتن سطوح خدمات پشتیبانی گردیده و تعهد شرکت در قبال مشتریان بیش از پیش عملی می گردد. در واقع، همچنانکه برند سازمان تأثیر متقابلی بر کالاها و خدمات عرضه شده دارد، بر کارکنان فعلی و بالقو? سازمان نیز موثر است، چون برند کارفرما یک دارایی ناملموس برای آن تلقی شده و به شرکت هویت می بخشد. در این پژوهش سعی شده است از زاویه جدیدی به مبحث برند نگریسته شود و برای نخستین بار، برند کارفرما در ایران معرفی گردد. رویکرد پژوهش از نوع توصیفی/پیمایشی و جامعه آماری آن، شامل کارکنان شاغل در شرکت بیم? آسیا در شهر تهران بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 243 مورد انتخاب گردید. برای گردآوری داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای، اسناد و مدارک درون سازمانی و روش میدانی استفاده شده است. پس از جمع آوری و تلخیص داده ها، کلیه فرضیه های مدل پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری پارامتریک و ناپارامتریک مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش موید آنست که از گزاره های ارزش برند کارفرما، ارزش اجتماعی و ارزش شهرت به ترتیب بیشترین تأثیر را بر بازاریابی داخلی شرکت و ارزش توسعه و پیشرفت، ارزش اقتصادی و ارزش تنوع در اولویتهای بعدی قرار می گیرند.

مرحله افول ، به عنوان آخرین مرحله از چرخه حیات یک برند، همواره مستلزم توجه ویژه مدیران به منظور تدوین و اجرای راهبردهایی ارزش آفرین بوده است. البته، اثربخشی راهبردهای ارائه شده منوط به شناسایی عوامل تأثیرگذار بر افول محصول یا برند می باشد. لذا، هدف اصلی این تحقیق، ارائه رویکردی است که بتوان به کمک آن درک بهتری از دلایل افول برند داشت. دلایل افول برند در میان صنایع مختلف متفاوت بوده و اکثر شرکت ها، بویژه شرکت های بزرگ جهانی، بطور مستمر توجه خود را به این مسئله معطوف کردند. در ایران نیز، گسترش بازارهای رقابتی، توجه مدیران را بیش از پیش به معقوله ایجاد برند در سال های اخیر به خود معطوف کرده است. با وجود این هنوز در ایران چارچوب علمی و پذیرفته شده ای برای شناسایی عوامل موثر بر افول برند در دسترس نیست و امید است این پژوهش بتواند تا اندازه ای راه گشای پژوهش های آتی در این زمینه باشد. در این تحقیق، عوامل تأثیرگذار در دو مقوله سازمانی و محیطی مورد بررسی قرار گرفته اند که برای بررسی دلایل سازمانی افول برند از عناصر مدل آمیخته بازاریابی و همچنین، برای ارزیابی علل محیطی از ابعاد مدل تجزیه وتحلیل کلان پِست بهره گرفته شده و بر این اساس فرضیاتی ارائه گردیده است. از سویی دیگر، علل انتخاب برند کفش ملی ایران را می توان در موارد زیر خلاصه نمود: 1) وجود رو به افزایش بحران های متعدد برای رهبر سابق بازار کفش در ایران و خاورمیانه، 2) تمایل فراوان مدیران شرکت به موضوع. رویکرد پژوهش از نوع توصیفی/پیمایشی و جامعه آماری آن، شامل کلیه مدیران شاغل در صنعت کفش در استان تهران بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 107 مورد انتخاب گردید. برای گردآوری داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای، اسناد و مدارک درون سازمانی و روش میدانی استفاده شده است. پس از جمع آوری و تلخیص داده ها، کلیه فرضیه های مدل پژوهش با استفاده از آزمونهای آماری پارامتریک و ناپارامتریک مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش موید آنست که از عوامل داخلی (سازمانی)، عناصر بسته بندی، فعالیتهای ترفیعی و کیفیت محصول به ترتیب بیشترین تأثیر را بر افول برند داشته و همچنین عناصر قیمت و توزیع نیز، تأثیر قابل ملاحظه ای نداشته اند. از سویی دیگر، از عوامل خارجی (محیطی)، عوامل سیاسی، فن آوری، اقتصادی و اجتماعی/فرهنگی نیز، به ترتیب اولویت تأثیرترین عوامل بر این مهم می باشند. در واقع، عوامل محیطی موثرتر از عوامل سازمانی ارزیابی شده اند.

اهمیت صادرات غیر نفتی وقتی است که بدانیم اقتصاد کشورمان به شدت به درآمد نفت وابسته بوده و صاحب نظران معتقدند درآمد نفتی می بایست بعنوان سرمایه تلقی و به جای مصرف در بودجه های جاری صرف کارهای عمرانی شده تا نسلهای آینده نیز از منافع آن منتفع شوند . هدف این تحقیق شناسایی موانع توسعه صادرات خرما از نگاه صادرکنندگان و سپس تعیین میزان رتبه هریک از موانع در مقایسه زوجی با موانع دیگر و در نهایت یافتن راه حل ها و تعیین اولویت برای آنان با استفاده از تکنیک ahpبدین منظور منطقه کرمان بعنوان جامعه آماری انتخاب شد و با تدوین پرسش نامه با بیش از 120 سوال بین صادر کنندگان استان در بم و کرمان و جیرفت توزیع شد که تمامی 20 نفر صادرکننده از مجموعه ای در همین حدود (23نفر)پاسخ خود را مرقوم فرمودند و با کمک نرم افزار اکسپرت چویس (expert choice)وزن هر معیار مشخص و رتبه بندی گردید .که بدین ترتیب در بخش تهدید خارجی باشش شاخص با ا همیت ترین و کم ترین مانع بترتیب وجود رقبای قوی در بازار خارج و تحریم های مالی ابراز شدند و در اولویت بندی راه حل های این بخش لزوم کمک دولت بعنوان اولویت اول و استفاده از کشورهای واسطه بعنوان اولویت آخر اعلام گردید . در بخش ضعف داخلی از مجموع 11ضعف اصلی اعلام شده مهم ترین ضعف بالا بودن قیمت تمام شده هزینه تولید خرما و کمترین ضعف فراوری اعلام گردید و راه حل این بخش نیز بترتیب بازاریابی بعنوان اولویت اول و گسترش سردخانه و آزمایشگاه بعنوان آخرین اولویت ارزش گذاری شدند. کلید واژه ها : موانع توسعه صادرت – تکنیک ahp- ضعف ها و تهدیدها - رتبه بندی

اگرچه خدمات بانکداری اینترنتی به طور گسترده در کشورهای توسعه یافته مورد پذیرش و استفاده گرفته ، اما میزان پذیرش و استفاده از این خدمات در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران در سطح پایین می باشد . هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل موثر بر پذیرش خدمات بانکداری اینترنتی در استان گیلان با استفاده از مدل تجزیه شده رفتار برنامه ریزی شده می باشد . در این تحقیق از پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است که تعداد 400 نفر از استفاده کنندگان از خدمات بانکداری اینترنتی در استان گیلان به این پرسشنامه پاسخ دادند . تحقیق حاضر از تحقیقات توصیفی – پیمایشی با تاکید بر شاخه همبستگی می باشد . در این تحقیق جهت آزمون فرضیه های تحقیق از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است . نتایج این تحقیق نشان داد که نگرش ، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتار درک شده تاثیر معنادار و مثبتی بر پذیرش خدمات بانکداری اینترنتی دارند . همچنین این تحقیق نشان داد که برداشت ذهنی از مفید بودن ، اعتماد ، خطر درک شده و آگاهی می توانند تاثیر معنادار و مثبتی بر نگرش مشتریان نسبت به استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی داشته باشند . یافته های این تحقیق نشان داد که رسانه های جمعی می توانند تاثیر معنادار و مثبتی بر هنجارهای ذهنی مشتریان داشته باشد . همچنین این یافته ها نشان داد که خودکارامدی ، حمایت دولت و حمایت تکنولوژی می تواند تاثیر تاثیر معنادار و مثبتی بر کنترل رفتار درک شده داشته باشند .

با توجه به اهمیت این موضوع در این تحقیق کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه کردستان ودانشگاه پیام نور استان کردستان مطالعه و میزان رضایتمندی مشتریان براساس مدل سروکوآل مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل مقایسه گردید این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی واز لحاظ هدف کاربردی می باشد جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول تحصیل در نیمسال دوم تحصیلی 91/90 دانشگاه کردستان و مراکز اصلی دانشگاه بیام نور استان کردستان (دو جامعه مجزا) می باشد. که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای از هر کدام از جامعه ها 380 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه گیری نیز پرسشنامه محقق ساخته با اقتباس از مدل سرکوآل بود همچنین برای آزمون فرضیه ها از آزمون کولموگروف اسمیرنف (فرض نرمال بودن)و آزمون t استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان دادکه بین کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه کردستان و موصوع رضایتمندی مشبربان و همچنین بین کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه بیام نور استان کردستان و موضوع رضایتمندی مشتریان اختلاف معنی داری وجود دارد.و همچنین مشخص گردید میان کیفیت حدمات آموزشی دانشگاه کردستان و دانشگاه بیام نور استان کردستان و موضوع رضایتمندی مشتریان احتلاف معنی داری وجود ندارد.

سیاستگذاری واژه ای است که معمولاً با مفهوم دولت همراه است. هدف سیاستگذاری، همواره شتاب بخشیدن یا کند کردن جریان تغییر در یک بخش میباشد ، پژوهشگرپس از بررسی 30 الگوی سیاستگذاری ،" مدل فرایندی" را بعنوان الگو جهت دستیابی به رسالت این تحقیق که "طراحی الگوی سیاستگذاری جامع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران" به منظور دستیابی به امنیت نرم ملی در نظرگرفته شده است را، انتخاب نمود. برخورداری از قدرت نرم در راستای دستیابی به اهداف امنیت نرم ملی ازدیدگاه "جوزف نای" ، از سه معیار اصلی: 1 - جاذبیت فرهنگی 2- ایده آلهای سیاسی داخلی 3- سیاستهای خارجی یک کشور به منظور توانایی "کسب مطلوبیت" نظام داخلی و جوامع خارجی از طریق جاذبه، نه اجبار یا تطمیع، تشکیل می گردد. معیارهای شاکله قدرت نرم از دیدگاه امام خمینی (ره) در وصیتّنامه سیاسی الهی ایشان به ترتیب عبارتند از: 1- فرهنگی، معنوی، اجتماعی 2- علم و صنعت 3 - اقتصادی 4- سیاسی و نظامی و این معیارها در پیکره بندی قدرت نرم از منظر آیت ا... امام خامنه ای نیز طی عوامل چهارگانه بدینصورت معین شده است: 1- فرهنگی 2- علمی – فناوری 3 - وحدت و هویت ملی، ثبات سیاسی 4- اقتصادی و دفاعی. در الگوی چهار بعدی پیشنهادی این تحقیق، معیارهای اصلی منابع قدرت نرم در راستای تأمین امنیت نرم ملی عبارتند از: 1-فرهنگی – اجتماعی 2- علمی – فناوری 3 - سیاسی 4- اقتصادی روش تحقیق : 1-استخراج منابع چهارگانه قدرت نرم برای تامین امنیت نرم ملی ومولفه های مربوطه ahp وهمچنین تلخیص و اولویت بندی واندازه گیری رابطه آنها نسبت به هم از طریق دلفی و -3 آزمون فرضیه ها از طریق ahp -2 تعیین پایائی وروایی پاسخها از طریق محاسبه نرخ سازگاری ضریب گشتاوری پیرسون 4- ارائه پیشنهادات با روش رتبه بندی فرید من. یافته های این تحقیق نشان می دهد که :اولویت اصلی معیارهای منابع قدرت نرم ، منبع فرهنگی - اجتماعی است که بالاترین امتیاز را کسب نموده است .اولویت دوم معیارهای منابع قدرت نرم با منبع علمی - فناوری است که دومین منبع تأمین کننده قدرت نرم محسوب می شود. سومین منبع در اندازه گیریها به منبع سیاسی(داخلی و خارجی) تخصیص یافته وضعیف ترین منبع چهارگانه قدرت نرم، منبع اقتصادی بعنوان تسهیل کننده،تعیین گردید. در پایان ،الگوی فرایندی سیاستگذاری چهار بعدی "فرهنگی– اجتماعی" ، "علمی– فناوری" ، "سیاسی(داخلی و خارجی)" و "اقتصادی" طراحی وسپس پیشنهاداتی منتج از تحقیق ارائه گردید .

مطابق سند چشم انداز"ایران کشوری است دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی با تاکید بر جنبش نرم افزاری و تولید علم".با عنایت به اینکه محور سند مذکور دانایی محوری است، در پژوهش حاضر ،جهت محقق شدن این مهم، بخش علم و فناوری بر مبنای دانایی محوری، مورد پژوهش واقع شده و پژوهشگر به دنبال طراحی مدل استراتژیک دانایی محوری در بخش علم و فناوری در راستای سندچشم انداز 20ساله جمهوری اسلامی ایران بوده است. دانایی محوری متشکل از سه لایه انسان ، سازمان و جامعه می باشد. هریک ازاین سطوح دارای ابعاد جداگانه ای است. برای هریک از این ابعاد، شاخص های سنجش پیشنهاد گردیده و جهت شناسایی شاخص ها، طی فرآیندی، شش گام برداشته شده است. ابتدا شاخص های فرهنگی، اقتصادی ،اجتماعی ،سیاسی، علمی، مالی، مجموعا 2100 شاخص شناسایی شد. پس از تجزیه وتحلیل، تعداد 1178 شاخص استخراج گردید؛ سپس شاخص ها در20 گروه طبقه بندی شد و از بین این شاخص ها تعداد 313 شاخص بر اساس شیوه های تحلیل متمرکز بر معنا مورد توجه قرار گرفت و در نهایت با روش گروه کانونی از بین شاخص های مورد نظر40 شاخص مربوط به دانایی محوری شناسایی و مطابق فراوانی هریک اولویت بندی و بر اساس نتایج و یافته ها مدل تحقیق استوار شد. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش تحلیل محتوا، دلفی، مصاحبه و پرسشنامه می باشد. پس از جمع آوری داده ها، نتایج آن با استفاده از نرم افزارهای آماری مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. طبق نتایج به دست آمده از تحقیق، انسان دانا، سازمان دانا و جامعه دانا ، ابعاد اصلی مدل تحقیق را تشکیل می دهند. زیرگروه های ابعاد مذکور بر اساس نتایج حاصل از پرسشنامه از آزمون فریدمن و میانگین رتبه ای طبقه بندی شد و در نهایت مدل استراتژیک دانایی محوری در بخش علم و فنآوری طراحی و ارایه گردید. آنچه در این پژوهش مورد توجه قرارگرفته ، شناسایی و دستیابی به شاخص های تازه ای است که علاوه بر قدرت سنجش، دربسیاری از کشورهای پیشرو در عرصه علم و فناوری، در حال استفاده است. در این مورد می توان گفت این مدل و شاخص های مذکور در اجرای برنامه¬ها و سیاست ¬های آینده کشور در راستای سند چشم انداز مفید بوده و به شناخت دقیق وضع موجود کمک شایانی می نماید.

این تحقیق سعی در بررسی تاثیر مدیریت استراتژیک منابع انسانی بر قابلیت انعطاف پذیری صنعت دریا نوردی در یکی از بنادر جنوبی کشور دارد. در ابتدا به طور وسیعی در مدل ها و تحقیقاتی که برای قابلیت انعطاف پذیری سازمان ارائه گردیده است ، بررسی هایی صورت گرفته و با راهنمایی نخبگان و همکاری مدیران و کارکنان اداره کل بنادر و دریا نوردی استان بوشهر مراحل ابتدایی تحقیق آغاز شد. . بر پایه اطلاعات بدست آمده ، کلیه متغییرها : مدیریت استراتژیک منابع انسانی، کارمندیابی انتخابی، آموزش مستمر، توانمند سازی کارکنان، تعامل و ارتباط موثر با کارکنان، ارزیابی عملکردکارکنان، شرح شغل، وهمچنین نظام حفظ ونگهداری منابع انسانی برقابلیت انعطاف پذیری سازمان تاثیر معناداری داشته اند.