نام پژوهشگر: اعظم فرح بیجاری

بررسی فرایند مفاهمه تصاویر نمادگرایانه در پوسترهای ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده هنر 1388
  الهه کارزاده   فهیمه دانشگر

بررسی چگونگی فهم و ادراک مخاطب از پیام تصویری نمادین که توسط فرستنده برای او ارسال شده، جهت برقراری ارتباط بهتر وعمیق تر، محور اصلی این پژوهش می باشد. توجه به مخاطب و زمینه و بافت فرهنگی جامعه ای که در آن زندگی می کند و انتخاب تصاویر نمادینی که برای او آشنا و قابل درک است ، می تواند در جذب او و انتقال پیام نقش مهمی داشته باشد .در این پژوهش سعی بر آن بوده ضمن بررسی چگونگی ادراک مخاطب از پیام دیداری، عواملی که در فرایند مفاهمه نقش دارند بررسی شود تا با توجه به آن ها در انتخاب تصاویر نمادین در پوستر ، ارتباط بهتری برقرار شود. در ابتدا به فراگرد ارتباط پرداخته شده ، زیرا اولین گام برای انتقال مفاهیم و ارسال پیام به مخاطب ، ارتباط می باشد . سپس فرایند فهم وادراک انسان ،چگونگی شکل گیری معنا در ذهن مخاطب و هم چنین زمینه های فرهنگی که در فهم و بازسازی معنا در ذهن گیرنده پیام نقش مهمی دارد ، بررسی شده است و این نتیجه حاصل شده است که : خوانش پیام (متن یا تصویر) در افراد گوناگون متفاوت است و زمینه های فرهنگی مخاطبان نیز تعیین کننده نوع برداشت آنان از تصاویر است. بر این اساس معنی و ادارک گیرنده از پیام به دو عامل اساسی بستگی دارد: عوامل فردی و عوامل جهان فیزیکی اطراف فرد یا بافت اجتماعی و فرهنگی او. در ادامه نمادگرایی در گذر تاریخ و حضور نماد در فرهنگ و هنر ایران بررسی شده و سپس مفهوم نماد ، انواع آن و نمادهای مرتبط با ناخودآگاه جمعی و اساطیر مورد مطالعه قرارگرفته است و در انتها به این نتیجه رسیده است که می توان نمادها را را به لحاظ تأثیر بر مخاطب به سه دسته کلی تقسیم کرد : یک دسته از نمادها بر ناخودآگاه انسان ها تأثیر گذاشته و با ناخودآگاه جمعی در ارتباط است. دسته دوم نمادهایی هستند که کاملاً جنبه شخصی داشته و با تجارب و ناخودآگاه فردی مخاطب در طول زندگی مرتبط است . دسته سوم که در این پژوهش در ارتباط با تصاویر نمادین در پوستر مورد توجه بیشتری قرارگرفته است شامل نمادهایی است که می تواند بر روی تعداد بیشتری از مردم یک فرهنگ خاص تأثیر گذارد و تقریباً جایگاهی میان دو دسته قبل داشته باشد .این نمادها معمولاً از فرهنگ و هنر و محیط زندگی مخاطبان گرفته شده به طوری که مخاطب با آنها احساس نزدیکی و آشنایی داشته و در عین حال می توانند مفاهیمی ضمنی برای او تداعی نماید. سپس استفاده از نماد در ارتباط تصویری ونقش آن در برقراری ارتباط بهتر با بیننده بررسی شده است. در ادامه با طراحی جدولی نمونه پوسترهای نمادین با هدف بررسی تصاویر نمادگرایانه در ارتباط با موضوع پوستر و چگونگی برداشت مخاطب از آن ها ، تجزیه وتحلیل شده است .سپس با تهیه پرسشنامه وتحقیق میدانی میزان اثربخشی استفاده از تصاویر نمادین در پوستر ، در جذب ، انتقال سریع و ماندگار و درک تصویر در ارتباط با موضوع ، مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته است. تعداد نفرات نمونه ها 15 نفر مرد و 15 نفر زن و در مجموع 30 نفر می باشد که هر کدام 9 پوستر را ارزیابی می کنند لذا تعداد کل پرسشنامه های تهیه شده 270 برگ است. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده و متغیرهای سن ،جنس و میزان تحصیلات در آنها کنترل شده است . (نمونه ها از شهر داران {استان اصفهان ، منطقه فریدن}، بین 30 تا 45 سال سن و میزان تحصیلات دیپلم ویا پایین تر انتخاب شده اند.) در پایان این نتیجه بدست آمده است که به طور تقریبی (ونه قطعی ،زیرا عوامل فردی و شخصی در ارتباط به عنوان مولفه های مزاحم قابل کنترل نیستند) می توان با استفاده از تصاویر نمادین آشنا و برگرفته از بافت فرهنگی مخاطب در پوستر، پیام را با موفقیت بیشتری به او منتقل نمود . هم چنین در بررسی جداگانه زنان و مردان مشاهده شد که موضوعاتی که در ارتباط بیشتر با هر جنسیت بوده ، بهتر و سریع تر آنان را جذب نموده است . اما میزان تحصیلات و سن در هر دو گروه زن و مرد به صورت یکسان در نظر گرفته شده است (بین 30 تا 40 سال سن ومیزان تحصیلات دیپلم ویا پایین تر) . بنابراین نتیجه بدست آمده این است که توجه به مخاطب ، نگرش ها، باورها و بافت فرهنگی این گروه می تواند فرستنده را در ارسال موفق تر پیام یاری رساند. بدین ترتیب فرضیات این پژوهش اثبات گردیده است .

بررسی مقایسه ای کمال گرایی مثبت و منفی دربیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی ، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  پروانه خالدیان   زهره خسروی

عنوان:بررسی مقایسه ای کمال گرایی مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی،اختلال دوقطبی و افراد بهنجار نام ونام خانوادگی : پروانه خالدیان رشته تحصیلی : روانشناسی عمومی استاد راهنما : دکترزهره خسروی استاد مشاور : دکتراعظم فرح بیجاری تاریخ دفاع : 14/12/89 در این پژوهش به بررسی مقایسه ای رابطه بین کمال گرایی مثبت و منفی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی ، دوقطبی و افراد بهنجار پرداخته شد. بدین منظور از بین جامعه آماری بیماران بیمارستان قدس سنندج و همچنین افراد بهنجار 120 نفر را به عنوان نمونه آماری با روش تصادفی ساده انتخاب کردیم هر گروه شامل 40 نفر بود که با کنترل اثرات جمعیت شناختی ، گروههابراساسجنس،سن، وضعیت تاهل ، شغل ، طبقه اقتصادی و سطح تحصیلات با یکدیگر مورد همتاسازی قرار گرفتند . بر روی بیماران گروه نمونه دارای پرونده ، توسط محقق یک مصاحبه اولیه براساس ملاک های تشخیصی dsm ( ویرایش چهارم ) انجام شد تا از تشخیص موجود در پرونده اطمینان حاصل شود ، در بین بیماران دوقطبی افرادی از جامعه آماری مد نظر بودند که در فاز بهبودی نسبی هستند بنابراین افراد نمونه ابتدا پرسشنامهghq را پر کردند و بعد از اطمینان از سلامتی نسبی پرسشنامه fpanps تکمیل گردید ، در گروه بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی نیز هدف بیمارانی بودند که در فاز افسردگی هستند بنابراین ابتدا پرسشنامه ghq اجرا شد و سپس پرسشنامه fpanps را تکمیل گردید. بعد از جمع آوری داده ها نتایج بدست آمده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه نشان دهنده این بود که میانگین نمرات کمال‏گرایی مثبت و منفی در بین مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی و افراد بهنجار تفاوت معناداری با یکدیگر دارند، بعبارت دیگر نمرات کمال‏گرایی مثبت افراد بهنجار بالاتر از مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی است و کمال‏گرایی منفی افراد بهنجار پایین‏تر از مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی است. علاوه بر این در فرضیه دوم میانگین نمرات کمال‏گرایی منفی و مثبت در بین مبتلایان به اختلال دوقطبی و افراد بهنجار نیز تفاوت معناداری با یکدیگر دارند ، در نتیجه این فرضیه های پژوهش تأیید می‏گردند . در فرضیه سوم میانگین نمرات کمال‏گرایی منفی در بین مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی نیز تفاوت معناداری با یکدیگر دارند، نمرات کمال‏گرایی منفی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بالا‏تر از مبتلایان به اختلال دوقطبی است این فرضیه پژوهش هم تأیید می‏گردد اما میانگین نمرات کمال‏گرایی مثبت در بین مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی و اختلال دوقطبی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند ، در نتیجه این فرضیه پژوهش رد می‏گردد. واژگان کلیدی : کمال گرایی ، افسردگی اساسی ، دوقطبی ، سلامت عمومی

مقایسه ابعاد خودپنداره و سازگاری در افراد خودشیفته سازگار و ناسازگار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  زهرا ظریف جلالی   اعظم فرح بیجاری

در این پژوهش به بررسی ابعاد خودپنداره و سازگاری در افراد خودشیفته سازگار و ناسازگار پرداخته شده است.بدین منظور از بین جامعه آماری دانشجویان دوره کارشناسی داشنگاه تهران 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش مقیاس شخصیت خودشیفته، مقیاس خودپنداره راجرز و پرسشنامه سنجش سازگاری بل بود.

بررسی رابطه بین عقاید پارانرمال، بهزیستی روانی و ویژگی های شخصیتی در فرزندان جانبازان اعصاب و روان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  فرشته چراغیانی   اعظم فرح بیجاری

چکیده همانطور که واضح است هر جنگی مشکلات جسمی و روانی را برای افرادی که به طور مستقیم و غیر مستقیم با جنگ در ارتباط بوده اند، به وجود می آورد. فرد آسیب دیده نه تنها از نظر روانی دچار اختلال می گردد بلکه محیط خانواده نیز به تاثیر وی در معرض خطر قرار دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین عقایدپارانرمال، ویژگی های شخصیتی و بهزیستی روانی فرزندان جانبازان اعصاب و روان است سوال اصلی تحقیق بدین شرح مطرح گردید که آیا رابطه معنی داری بین عقایدپارانرمال، ویژگی های شخصیتی و بهزیستی روانی وجود دارد ؟ جامعه تحقیق حاضر شامل کلیه فرزندان دختر جانبازان اعصاب و روان بازمانده جنگ ایران و عراق در شهرستان شهریار بوده است که از این بین تعداد 64 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در پژوهش حاضر شرکت نمودند. در این پژوهش از پرسشنامه های، الف) بهزیستی روانشناختی ریف، جهت سنجش بهزیستی روان شناختی ب) مقیاس سنجش عقاید پارانرمال برای سنجش عقاید پارانرمال و ج) پرسشنامه شخصیتی نئو برای اندازه گیری ویژگی های شخصیت استفاده شده است. برای بررسی نتایج جمع آوری شده،روش همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان به کار گرفته شد. همچنین در ابتدای این پرسشنامه ها جمعیت شناختی شامل سن، تحصیلات و درصد جانبازی پدر مورد سوال قرار گرفت. در نهایت، یافته های تحقیق نشان داد رابطه معنی داری بین برون گرایی و انعطاف پذیری با عقاید پارانرمال وجود دارد. و بهزیستی روانی با انعطاف پذیری نسبت به تجربه، برون گرایی و روان رنجوری رابطه معناداری دارد. در نهایت نتایج نشان داد که در فرزندان جانباز اعصاب و روان رابطه بین عقاید پارانرمال و بهزیستی روانی رابطه مثبت و در ابعاد مختلف نتایج مختلفی دارد. عقاید پارانرمال در فرزندان جانبازان اعصاب و روان بیشتر کارکرد انطباقی دارد (مانند عقاید مذهبی) و با بروز علایم شخصیتی آسیب زا همراه نیست. کلید واژه: عقاید پارانرمال، ویژگی های شخصیتی، بهزیستی روانی، فرزندان جانبازان اعصاب و روان

بررسی و مقایسه تمایز یافتگی و انسجام خود در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  زهرا کربلایی مهریزی   اعظم فرح بیجاری

هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه تمایز یافتگی و انسجام خود در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و افراد بهنجار در چارچوب نظری رویکرد روان پویشی می باشد. پژوهش از نوع پس رویدادی (علی– مقایسه ای) می باشد. به منظور بررسی فرضیات پژوهش، 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، 27 نفر فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی از درمانگاه ها و بیمارستان های امام حسین (ع)، طالقانی و لقمان استان تهرانبه روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.افراد بهنجار نیز به تعداد 30 نفر نیز از جمعیت عمومی استان تهران انتخاب شدند. برای ارزیابی تمایز یافتگی از پرسش نامه 45 سوالی تمایز یافتگی خود (اسکورون و فریدلندر، 1998)و برای ارزیابی انسجام خود از پرسش نامه 12 سوالی خودشناسی انسجامی (قربانی، 1385) استفاده شد.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تحلیل واریانس یک راهه به کار گرفته شد.نتیجه به دست آمده از این پژوهش نشان داد که انسجام خود بین هر سه گروه افراد از نظر آماری تفاوت معناداری دارد. تمایز یافتگی خود بین دو گروه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و افراد دو قطبی تفاوت معناداری نشان نداد ولی این مولفه بین دو گروه اختلال شخصیت مرزی و بهنجار تفاوت معناداری در دو خرده مقیاس گریز عاطفی و هم آمیختگی با دیگران نشان داد. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مشکلات بیشتری در تمایز یافتگی و انسجام خود و در مجموع هسته خود، نسبت به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دارند و این دو اختلال بیشتر متفاوتند تا مشابه.

رابطه تاب آوری با ابعاد پنجگانه شخصیت و اختلالات بالینی افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی در دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا (س)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  مهدیه سادات صدر   مهرانگیز پیوسته گر

چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تاب آوری با ابعاد پنجگانه شخصیت و اختلالات بالینی افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی، در دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا (س) است. برای این منظور از بین جامعه آماری ???? نفره دانشجویان مقطع کارشناسی این دانشگاه، ??? نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردیدند. جهت جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه تاب آوری کوباسا، مدی و کاهن (????)، پرسشنامه شخصیت نئو (??neo-ffi-) کاستا و مک کری ???? و پرسشنامه خلاصه علائم مرضی (??bsi-) دروگاتیس ????، استفاده گردید. این تحقیق از نوع همبستگی بوده و برای تحلیل آماری داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج تحلیل داده های این پژوهش نشان دادند که بین تاب آوری با افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی و روان رنجور خویی رابطه معنی دار منفی در سطح ????/. p< وجود دارد و میان تاب آوری با توافق پذیری، برونگرایی و وجدان گرایی رابطه معنی دار مثبت در سطح ????/. p< مشاهده گردید اما بین تاب آوری و تجربه پذیری رابطه معناداری یافت نشد. کلید واژه ها: تاب آوری، افسردگی، اضطراب، جسمانی سازی، روان رنجور خویی، برونگرایی، توافق پذیری، تجربه پذیری، وجدان گرایی

بررسی و مقایسه سبکهای دلبستگی، کیفیت روابط صمیمانه و تجربه خشم در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی-ii
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  پروین رحمتی نژاد   زهره خسروی

مرزبندی دقیق بین اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی به ویژه اختلال دوقطبی -ii به علت شباهت بالای علائم، از موضوعات بحث انگیز درمیان متخصصان حوزه آسیب شناسی و طبقه بندی اختلالات روانی است. شواهد مختلف این سوال را مطرح می نمایند که آیا اختلال شخصیت مرزی اختلال جداگانه ای است یا در اختلال های طیف دوقطبی مفهوم پردازی بهتری خواهد داشت؟ هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه سبک دلبستگی به عنوان یک عامل آسیب شناختی بنیادین در ایجاد علایم اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی -ii بوده و با مقایسه وجه شباهت و تمایز پدیدارشناختی کیفیت روابط صمیمانه و تجربه خشم در میان افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی -ii، اعتبار طبقه بندی سازه اختلال شخصیت مرزی در رویکرد مقوله ای dsm مورد ارزیابی مجدد قرار گرفت. در این پژوهش 27 بیمار مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و 31 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی- ii مراجعه کننده به بخش روانپزشکی بیمارستان کامکار- عرب نیا شهر قم که به شیوه در دسترس انتخاب شده بودند به سوالات سه پرسشنامه سبک دلبستگی، کیفیت روابط صمیمانه پیرس (qri) و مقیاس خشم چند بعدی سیگل (mai)پاسخ دادند. میانگین نمرات دو گروه با استفاده از آزمونt مستقل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمونt مستقل نشان داد که بین افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی و اختلال دو قطبی –ii در سبک دلبستگی تفاوت معناداری وجود ندارد و میزان سبک دلبستگی اجتنابی، اضطرابی و ایمن مشاهده شده در هر دو گروه یکسان است. بعلاوه تفاوت معناداری بین میانگین نمرات دو گروه در کیفیت روابط صمیمانه و تجربه خشم وجود نداشت و فقط در زیر مقیاس «حمایت دریافتی از والدین» و «تعارض با والدین» در پرسشنامه کیفیت روابط و نیز «انگیختگی» در مقیاس خشم چند بعدی تفاوت میانگین دو گروه معنادار بود.

مقایسه باورهای فراشناختی، تجربیات آسیب زای کودکی و سبک های فرزند پروری ادارک شده در افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و افراد بهنجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  لیلی عباسی   سید ابولقاسم مهری نژاد

مقدمه: اختلال وسواسی- اجباری یکی از اختلالات شایع روانشناسی است، سبب شناسی این اختلال اهمیت زیادی دارد، به همین دلیل این پژوهش با هدف مقایسه باورهای فراشناختی، سبک های فرزند پروری ادراک شده و تجربیات آسیب زای کودکی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری و افراد عادی انجام شده است. روش: پژوهش از نوع علی- مقایسه ای می باشد و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشگاه های تهران است، که از بین آن ها ، به صورت تصادفی 7 دانشگاه انتخاب و430 نفر پرسشنامه های وسواس فکری- عملی مادزلی و ییل براون را تکمیل کردند، از بین آن ها 70 نفر که دارای نمرات بالا در دو پرسشنامه بودند انتخاب شدند، و70 نفرگروه گواه با گروه وسواسی اجباری همتا شدند. هر دو گروه سبک های فرزندپروری ادراک شده، باورهای فراشناختی و تجربیات آسیب زای کودکی را تکمیل کردند. به علاوه برای اطمینان گروه وسواسی چک لیست نشانه های اختلال وسواس را نیز تکمیل کردند. در نهایت تجزیه و تحلیل آماری بر روی 140 نفر انجام شد. یافته ها: داده ها توسط نرم افزار spss تحلیل شد، یافته ها نشان داد، که بین گروه وسواسی اجباری و گروه بهنجار از لحاظ سبک های فرزند پروری ادرک شده، تجربیات آسیب زای کودکی و باورهای فراشناختی تفاوت معناداری به سمت گروه مبتلا به اختلال وسواسی اجباری وجود دارد (p<0, 05). به علاوه یافته های نشان داد، که ترتیب تولد در بین دختران و پسران مبتلا به وسواس متفاوت است. تجربیات آسیب زای کودکی در هر دو گروه وسواسی و گروه عادی بین دختران و پسران متفاوت و در دختران بیشتر از پسران است.نتیجه گیری: بر پایه یافته ها افراد گروه وسواسی دارای ادراک سبک فرزند پروری سخت گیر هستند، در حالی که افراد بهنجار بیشتر سبک قاطع را گزارش دادند، به علاوه تجربه آسیب زای جنسی، جسمی، عاطفی و کلی در افراد مبتلا به وسواس بیش از افراد بهنجار است، و در زمینه باورهای فراشناختی نیز گروه وسواسی باورهای فراشناختی ناکار آمد بیشتری نسبت به گروه بهنجار گزارش دادند. در زمینه جنسیت نیز در باورهای فراشناختی و سبک های فرزند پروری ادراک شده تفاوتی بین دختران و پسران دیده نشد، در حالی که در زمینه تجربیات آسیب زای کودکی تفاوت به نفع دختران وجود داشت. در نتیجه تجربیات آسیب زای کودکی، باورهای فراشناختی و سبک های فرزند پروری ادراک شده می توانند از عوامل اثر گذار در اختلال وسواس باشند.

رابطه آخرت نگری با امیدواری و رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه الزهرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  نفیسه آزادخانی   زهرا درویزه

امروزه با افزایش مطالعات درباره ارتباط دین با به زیستی روانی و گسترش شواهد تاثیر معنویت بر رفتار سالم، بررسی ارتباط میان سازه های مهم در ادبیات این حوزه اهمیت یافته است. هدف این پژوهش بررسی رابطه آخرت نگری با امیدواری و رضایتمندی زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه الزهرا می باشد. جامعه آماری، همه دانشجویان متاهل دانشگاه الزهرا هستند. نمونه شامل 117 نفر از دانشجویان متاهل دانشگاه الزهرا می باشند. نمونه گیری به روش نمونه گیری در دسترس انجام شده است. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر مقیاس آخرت نگری بهرامی و ابراهیمی (1389) و پرسشنامه اسپانیر (1976) برای سنجش رضایتمندی زناشویی و پرسشنامه میلر (1988) برای سنجش امیدواری است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss و روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون t تحلیل شد. نتایج به دست آمده مؤید وجود رابطه معنادار بین آخرت نگری با رضایتمندی زناشویی و امیدواری در دانشجویان متاهل دانشگاه الزهرا بود. در ضمن میان آخرت نگری و متغیر سن و تحصیلات رابطۀ معناداری مشاهده نشد.

نقش پیش بینی کنندگی ذهن آگاهی و سبک های مقابله در اختلالات بالین دانشجویان دانشگاه فنی مهندسی شهرستان گلپایگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  منصوره شفقی   اعظم فرح بیجاری

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی ذهن آگاهی(مشاهده، توصیف، عمل آگاهانه، عدم قضاوت و عدم واکنش) و سبک های مقابله (مقابله مساله مدار، مقابله هیجان مدار، مقابله اجتناب مدار) در اختلالات بالینی (افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی) دانشجویان دانشگاه فنی و مهندسی گلپایگان است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی این دانشگاه می باشد. بدین منظور تعداد 222 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی این دانشگاه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه ذهن اگاهی(ffmq)، سبک های مقابله (ciss) و خلاصه علایم مرضی 18-(bsi) مورد استفاده قرار گرفت. این تحقیق از نوع همبستگی بوده و برای تحلیل آماری داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج تحلیل داده های این پژوهش نشان داد بجز عامل توصیف تمام مولفه های ذهن آگاهی با اختلالات بالینی رابطه معنادار داشته و از بین سبکهای مقابله، مقابله مساله مدار با بروز اختلالات بالینی رابطه منفی و مقابله هیجان مدار با بروز اختلالات بالینی رابطه مثبتی را نشان داد. یافته ها هم چنین نشان داد عمل اگاهانه (از مولفه های ذهن آگاهی) و سبک مقابله مساله مدار و مقابله هیجان مدار می توانند به عنوان پیش بین اختلالات بالینی(افسردگی، اضطراب و جسمانی سازی) مطرح شوند.

مقایسه همدلی و مسئولیت پذیری مادران و دختران و پیش بینی سازگاری دختران بر اساس همدلی و مسئولیت پذیری مادران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  مهرانگیز آزاد آرخازلو   اعظم فرح بیجاری

نهاد خانواده به عنوان مهمترین نهاد در انتقال ارزش های اجتماعی به فرزندان و نسل بعد می باشد. هدف پژوهش مقایسه همدلی و مسئولیت پذیری مادران و دختران و پیش بینی سازگاری دختران در میان ??? دانش آموز دختر و مادران آنها بود. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه های سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (aiss)، پرسش نامه ی شخصیتی کالیفرنیا و همدلی درویزه بودند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های t همبسته، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان داد که بین همدلی و مسئولیت پذیری مادران و دختران آنها تفاوت معنی داری وجود دارد. مادران از همدلی و مسئولیت پذیری بیشتری نسبت به دختران برخوردارند. همچنین ارتباط معنی داری بین «مسئولیت پذیری مادران» با «سازگاری دختران» در سطح 001/0=? وجود دارد و توان پیش بینی «سازگاری دختران» از طریق «مسئولیت پذیری مادران» امکان پذیر است. به عبارت دیگر، این متغیر توانسته است 5/1 درصد واریانس سازگاری دختران را پیش بینی کند.