نام پژوهشگر: محمود قاسم نژاد
فاطمه ابری محمود قاسم نژاد
در این پژوهش، اثر آسکوربیک اسید (asa) و اسپرمیدین (spd) در به تاخیر انداختن پیری گل های شاخه بریده رز رقم ’رویال کلاس‘ بررسی گردید. گل های شاخه بریده رز با غلظت های مختلف asa (2، 4 و 6 میلی مولار) و spd (5 و 10 میلی مولار) و نیز ترکیب 4 میلی مولار asa و 10 میلی مولار spd (asa + spd) به مدت 18 ساعت تیمار گردید. نتایج نشان داد که 4 میلی مولار asa (asa2) بیشترین تاخیر را در پیری گل ها در مقایسه با شاهد (dw) داشت. برخلاف گزارش های قبلی، spd نه تنها ماندگاری گل ها را زیاد نکرد، بلکه باعث پیری زود هنگام گل ها در مقایسه با سایر تیمارها گردید. همچنین، وزن تر و قطر گل و جذب آب گل هایی که با asa2 تیمار شدند، بیشتر از سایر تیمارها بودند. میزان آنتوسیانین، پروتئین، پرولین، پراکسیده شدن لیپیدها (mda)، و نیز فعالیت آنزیم های پراکسیداز (pod)، لیپوکسی ژناز (lox) و سوپراکسید دیسموتاز (sod) گل ها طی 8 روز نگهداری تنها در گل های شاهد آب مقطر (dw) و ساکارز (suc + hqs) و گل هایی که با 4 میلی مولار آسکوربیک اسید (asa2) و 5 میلی مولار اسپرمیدین (spd1) تیمار شده بودند، اندازه گیری گردید. کاربرد 4 میلی مولار asa (asa2) باعث جلوگیری از کاهش آنتوسیانین و پروتئین در طی 8 روز نگهداری گل ها گردید. میزان پرولین در گل های تیمار شده با asaنیز به طور معنی دارای نسبت به شاهد پایین تر بود. استفاده از 4 میلی مولار asa (asa2) با کاهش غلظت mda و فعالیت آنزیم lox وpod و نیز افزایش فعالیت آنزیم sod پیری گل ها را به تاخیر انداخت. بنابراین، asa با نقش آنتی اکسیدانی خود و خنثی سازی رادیکال های آزاد باعث حفظ پایداری غشا سلولی، پروتئین ها و فعالیت بالای sod گردید که می تواند در محلول های نگهدارنده گل های شاخه بریده رز رقم ’رویال کلاس‘ اضافه گردد.
زهرا بلوچی غلامعلی پیوست
تنش اکسیداتیو یکی از مهمترین دلایل پیری است که در اثر عدم تعادل بین تولید و متابولیسم گونه های فعال اکسیژن(ros) اتفاق می افتد. در پژوهش حاضر ارتباط بین تنش اکسیداتیو و پیری 5 رقم هیبرید کلم بروکلی (’جنرال ‘، ’لیبرتی‘، ’پیلگریم ‘، ’رولوشن‘و ’میلادی‘) در دو شرایط دمایی سردخانه (دمای 1±0 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی %5±90) و اتاق (دمای 2±20 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی %5±70) بررسی گردیده است. گلچه ها در داخل کیسه های پلی اتیلنی در بسته قرار گرفته و انبار شدند. گلچه های انبار شده پس از 40 روز نگهداری در دمای پایین سردخانه به مدت دو روز اضافی تر به دمای بالا منتقل شدند. کاهش وزن، کلروفیل کل، کارتنوئید، ظرفیت آنتی اکسیدانی، فنل کل، فلاونوئید کل، پروتئین، پراکسیده شدن لیپید، آنزیم لیپوکسی ژناز (lox)، سوپراکسید دیسموتاز (sod) و پراکسیداز (pod) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد در دمای صفر درجه سانتی گراد ظرفیت آنتی اکسیدانی در کلیه ارقام به جز ’جنرال‘به طور معنی داری کاهش یافت، در صورتیکه در 20 درجه سانتی گراد ظرفیت آنتی اکسیدانی در کلیه ارقام افزایش یافت. میزان وزن، کلروفیل کل، کارتنوئید، فلاونوئید کل و پروتئین طی نگهداری در هر دو دما کاهش یافت. البته این کاهش در دمای بالا بیشتر از دمای پایین بود. پس از انتقال گلچه ها از سردخانه به دمای اتاق فعالیت sod در کلیه ارقام به جز ’جنرال‘ و ’لیبرتی‘ افزایش یافت. در دمای 20 درجه سانتی گراد تفاوت معنی داری در فعالیتsod تمام ارقام مورد مطالعه مشاهده نشد. فعالیت pod و lox در هر دو دما نیز با گذشت زمان افزایش یافت. اگرچه پراکسیده شدن لیپید در دمای بالا سریع تر از دمای پایین اتفاق افتاد، اما در هر دو دما تمامی ارقام از نظر پراکسیداسیون لیپید مشابه بودند و تفاوت معنی داری نداشتند. به طور کلی در بین ارقام مورد مطالعه رقم ’جنرال‘ مناسب انبار در دمای صفر درجه سانتی گراد بود. در دمای 20 درجه سانتی گراد بین ارقام اختلافی مشاهده نشد.
سارا نیکخواه بهرامی یوسف حمید اوغلی
در پژوهش حاضر، اثرات غلظت های مختلف سالیسیلیک اسید (50، 150،100 و 200 میلی گرم در لیتر) در 4 دوره نمونه برداری، بر ویژگی-های مورفولوژیک و فیزیولوژیک گل لیزیانتوس بررسی گردید. فاکتورهایی نظیر طول عمر گلجایی، جذب محلول، وزن تر، پروتئین کل، پرولین، آنزیم لیپوکسی ژناز و سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی شامل آنزیم سوپراکسید دیسموتاز اندازه گیری شد. کاربرد 100 میلی گرم در لیتر سالیسیلیک اسید در محلول نگهدارنده، باعث کاهش اثرات مخرب حاصل از پیری، کاهش پرولین آزاد، افزایش میزان جذب آب، وزن تر نسبی و در نهایت عمر پس از برداشت، نسبت به شاهد شد. سالیسیلیک اسید با کاهش فعالیت آنزیم لیپوکسی ژناز و همچنین به دلیل داشتن خاصیت آنتی اکسیدانی و افزایش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و در نهایت تولید پروتئین های مقاومت، پیری گل ها را به تأخیر انداخت.
زهرا جاودانی محمود قاسم نژاد
قهوه ای آنزیمی در سیب (malus × domestica borkh) دلیل اصلی کاهش کیفیت محصولاتی فرآوری شده مثل آب میوه، چیپس و برش های تازه می باشد. در این پژوهش، خصوصیات بیوشیمیایی قهوه ای شدن آنزیمی برش های تازه برخی از ژنوتیپ های سیب در ایران ارزیابی قرار گرفت. شدت قهوه ای شدن، فنل کل، فلاونوئید کل، نوع ترکیبات فنلی، فعالیت آنتی اکسیدانی (dpph)، فعالیت آنزیم پراکسیداز (pod) و فعالیت منوفنولازی و دی فنولازی آنزیم پلی فنل اکسیداز (ppo) در ژنوتیپ های سیب گزینش شده ایرانی تعیین گردید و با برخی از ارقام خارجی مقایسه شد. ژنوتیپ های آی آر آی1 (iri1)، آی آر آی 4 (iri4)، آی آر آی6 (iri6) و اهر2 کمترین شدت قهوه ای شدن آنزیمی را در مقایسه با ژنوتیپ های دیگر و ارقام تجاری نشان دادند. یک اختلاف معنی دار بین شدت قهوه ای شدن در بین ژنوتیپ های ایرانی مشاهده شد. شدت قهوه ای شدن یک ارتباط مثبت با فنل کل، فلاونوئید کل و کلروژنیک اسید در برش های سیب نشان دادند. هیچ ارتباطی بین میزان کاتچین، اپی کاتچین و فعالیت آنتی اکسیدانی با قهوه ای شدن در بین ژنوتیپ های مختلف سیب دیده نشده است. بعلاوه، هیچ ارتباط مثبتی بین فعالیت آنزیم های pod وppo با شدت قهوه ای شدن در ژنوتیپ های سیب دیده نشده است. در مجموع، ژنوتیپ های آی آر آی1 (iri1)، آی آر آی 4 (iri4)، آی آر آی6 (iri6) و اهر2 که کمترین شدت قهوه ای شدن آنزیمی را نشان دادند، می توانند برای تهیه برش های تازه سیب، آب میوه، پوره و چیپس خشک شده مناسبتر باشند.
سمیه زارع محمود قاسم نژاد
در این پژوهش، اثر آسکوربیک اسید و سیتریک اسید (asa+ca) در حفظ کیفیت دانه ی برخی از ژنوتیپ های انار ایرانی طی فرآوری حداقلی ارزیابی شد. در بیشتر ژنوتیپ ها میزان مواد جامد محلول (tss) و اسید قابل تیتر (ta ) دانه ها طی 14 روز نگهداری در دمای 4 درجه سانتی گراد افزایش یافت، تنها ژنوتیپ ’ترش سیاب لرستان‘ کاهش معنی داری را در tss همراه افزایش ta نشان داد. تغییرات میزان آنتوسیانین کل دانه ی انار طی نگهداری وابسته به ژنوتیپ است، به طوری که در برخی ژنوتیپ ها کاهش و در بقیه افزایش یافت. میزان فنل کل و کوئرستین دانه ی ژنوتیپ ها تفاوت معنی داری را نشان دادند، اما هیچ تفاوتی از نظر میزان سیانیدین-3- گلوکوزاید و کاتچین دیده نشد. در پایان نگهداری میزان فلاونوئید کل دانه ها افزایش یافت، به طوری که بالاترین میزان آن در تیمار asa+ ca در ’ملس یزدی‘و در شاهد در ’ترش سیاب لرستان ‘مشاهده شد. بالعکس، ظرفیت آنتی اکسیدانی کاهش یافت، اما اختلاف معنی داری بین ژنوتیپ ها مشاهده نشد. در اکثر ژنوتیپ ها کاربردasa+ ca فعالیت آنزیم پراکسیداز (pod) را طی انبارداری افزایش داد. فعالیت منوفنولازی آنزیم ppo (پیش ماده پیروگالول) بعد از 14 روز نگهداری افزایش یافت، تنها در ’ملس یزدی‘ کاهش یافت. فعالیت دی فنولازی آنزیم ppo (پیش ماده پیروکاتکول) طی نگهداری نیز افزایش یافت. بلعکس، فعالیت دی فنولازی آنزیم ppo (پیش ماده دوپامین هیدروکلراید) در بیشتر ژنوتیپ ها کاهش یافت.از نظر تراکم رشد قارچ و باکتری در دانه ها، تفاوت معنی داری بین ژنوتیپ ها دیده شد. تیمار دانه ها با asa+ca میزان رشد قارچ ها و باکتری ها را کاهش داد. در مجموع، تیمار دانه های انار با asa+ca با کاهش فعالیت منوفنلازی و دی فنلازی آنزیم ppo و کنترل پوسیدگی می تواند باعث حفظ کیفیت دانه های انار طی فرآوری حداقلی شود. همچنین ژنوتیپ ’ترش سیاب لرستان ‘ با داشتن میزان آنتوسیانین بیشتر و ماندگاری بهتر می-تواند طی فرآوری حداقلی مطلوب باشد.
شایان احمدیان رضا فتوحی قزوینی
تنش خشکی و دمای پایین (سرمازدگی و یخ زدگی) از مهمترین تنش های غیرزیستی در سراسر جهان محسوب می شوند. در این پژوهش، اثرات کاربرد گلایسین بتائین بر مقاومت گیاهچه های لیموآب شیراز نسبت به تنش های دمای پایین و خشکی ارزیابی گردید. گیاهچه ها با غلظت های مختلف گلایسین بتائین (0 (شاهد)، 5/2، 5، 5/7 و 10 میلی مولار) برگپاشی شدند. تنش خشکی در 4 سطح (fc (شاهد)، fc 75/0، fc 5/0 و fc 25/0) و تنش دمای پایین در 5 سطح (6-، 4-، 2-، 0 و 2 درجه سانتیگراد) اعمال شدند. گیاهان مربوط به تنش دمای پایین، قبل از اعمال تنش و تیمار گلایسین بتائین به مدت 1 هفته در دمای 10/15 (شب/روز) درجه سانتیگراد برای خوسرمایی قرار گرفتند. تنش خشکی به مدت 2 ماه اعمال گردید. 24 ساعت پس از پایان پذیرفتن تنش، نمونه گیری ها انجام شد. پراکسیداسیون لیپید، نشت یونی، پروتئین کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و فعالیت آنزیم های پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز ارزیابی گردیدند. نتایج نشان داد که تیمار 5/7 و 10 میلی مولار گلایسین بتائین سبب حداقل کاهش فعالیت پراکسیداز در تنش های خشکی و دمای پایین شده است. همچنین غلظت 10 میلی مولار سبب حداقل کاهش میزان پروتئین کل در هر دو تنش شده است. با اینحال، اثر غلظت های مختلف گلایسین بتائین بر صفاتی همچون سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداسیون لیپید، ظرفیت آنتی اکسیدان و درصد نشت یونی کم تاثیر و یا بی تاثیر بوده است و اختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد. در مجموع بین گیاهان تیمار شده با غلظت-های مختلف در تنش های دمایی مختلف تفاوتی از لحاظ ظاهری مشاهده نشد. در پایان، کاربرد گلایسین بتائین با غلظت های به کار رفته به عنوان محلول محافظت کننده اسمزی نتوانست مقاومت گیاهان را در برابر تنش های خشکی و دمای پایین افزایش دهد.
ریحانه عارف نیا عبدالله حاتم زاده
در این پژوهش، اثر محلول پاشی قبل از برداشت بنزیل آدنین (ba) در بهبود کیفیت و به تاخیر انداختن پیری گل ها و برگ های سوسن هیبرید اورینتال رقم ’بلادونا‘ بررسی شد. گل ها در دو مرحله، آغاز غنچه دهی و قبل از رنگ گیری گل ها در مرحله غنچه با غلظت های مختلف بنزیل آدنین 25، 50، 75، 100، پی پی ام محلول پاشی شدند. از آب مقطر به عنوان تیمار شاهد استفاده شد. صفاتی نظیر ماندگاری گل ها، میزان پراکسیده شدن لیپیدها، میزان پروتئین، میزان کاروتنوئید و فعالیت آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز (sod) در روزهای هفتم و دوازدهم پس از برداشت در گلبرگ ها و برگ ها اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که محلول پاشی با 100 پی پی ام ba در مرحله قبل از رنگ گیری غنچه های گل بیشترین تاخیر را در پیری گل و برگ در مقایسه با تیمار شاهد داشته است. میزان پراکسیده شدن لیپیدها در برگ و گلبرگ در تیمار 100پی پی ام ba به طور معنی داری نسبت به تیمار شاهد کمتر بود، در مقابل میزان پروتئین و کاروتنوئید و فعالیت آنزیم sod در گلبرگ و برگ در تیمار 100پی پی ام ba بیشترین و در شاهد کمترین میزان بوده است. در مجموع، ba با حفظ پایداری غشاء سلولی، پروتئین ها و فعالیت بالای sod باعث افزایش ماندگاری گل های سوسن در مقایسه با گل های شاهد شده است.
محبوبه حدادیان رضا فتوحی قزوینی
از عوامل محدودکننده پرورش زیتون (olea europaea l.) در مناطق معتدله و سردسیر، مقاومت کم به دمای پایین است. دمای پایین یکی از تنش های غیرزنده است که منجر به تنش اکسیداتیو شده و با تخریب پروتئین ها، لیپیدها و اسیدهای نوکلئیک همراه است. این پژوهش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل تنش دمای پایین در سه سطح (5-، 10- و 15- درجه سانتیگراد) و محلول پاشی برگی با اسپرمین در چهار سطح (0، 125، 250 و 500 میکرومولار اسپرمین) در نهال های یکساله دو رقم "زرد" و "روغنی" زیتون اجرا گردید. خصوصیاتی مثل میزان مالون دی آلدئید (شاخص پراکسیداسیون لیپیدها)، پروتئین کل، کلروفیل کل، فعالیت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز، پراکسیداز، ظرفیت آنتی اکسیدان کل و نشت یونی برگ پس از تیمار دمای پایین و محلول پاشی اسپرمین اندازه گیری شدند. محلول پاشی برگی اسپرمین با اثر حفاظتی بر ترکیبات غشایی سبب کاهش نشت مواد از غشا در دمای 5- درجه سانتیگراد در رقم روغنی و در دمای 5- و 10- درجه سانتیگراد در رقم زرد زیتون شد. افزایش غلظت اسپرمین میزان کلروفیل کل و پروتئین محلول برگ را در هر دو رقم نسبت به گیاهان شاهد افزایش داد. افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپر-اکسید دیسموتاز و پراکسیداز تحت تنش دمای پایین نشان دهنده توانایی این آنزیم ها در تجزیه رادیکال های آزاد اکسیژن است. آنزیم پراکسیداز با کاربرد اسپرمین تحت تنش دمای پایین در رقم زرد زیتون افزایش یافت اما در رقم روغنی تأثیر معنی دار نداشته است. کاربرد اسپرمین در افزایش ظرفیت آنتی اکسیدان کل و کاهش پراکسیداسیون لیپیدها و افزایش فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز معنی دار نشد. کلید واژه ها: زیتون، پلی آمین، تنش، تنش اکسیداتیو
ایوب ملااحمد نالوس عبدالله حاتم زاده
کمبود آب از مهم ترین عوامل محدود کننده پرورش چمن در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری به شمار می آید. بنابراین، در پژوهش حاضر میزان تحمل به خشکی دو گونه چمن، اگروستیس (agrostis stolonifera) و فستوکا (festuca arundinacea) با کاربرد نیتریک اکسید (no) مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه فاکتور شامل دو گونه چمن، چهار سطح سدیم نیتروپروساید (snp) (صفر، 50، 100 و 150 میکرومول بر لیتر) و چهار سطح رطوبتی خاک (آبیاری در سطح رطوبتی با نیروی مکش 25-20 (شاهد)، 35-30، 55-50 و 75-70 سانتی بار) در سه تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد که خشکی موجب کاهش رشد رویشی شاخسارها در هر دو گونه چمن شد، اما با افزایش شدت تنش خشکی طول ریشه به طور معنی داری افزایش پیدا کرد. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز (pod)، سوپراکسید دیسموتاز (sod)، آسکوربات پراکسیداز (apx) و کاتالاز (cat) برگ با افزایش مکش رطوبتی خاک کاهش یافت، اما محلول پاشی با غلظت های مختلف snp، فعالیت این آنزیم ها را به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش داد. در هر دو گونه چمن محتوای نسبی آب برگ و میزان کلروفیل برگ با افزایش مکش رطوبتی خاک کاهش پیدا کرد، اما محلول پاشی با غلظت های مختلف snp، محتوای نسبی آب برگ و میزان کلرفیل برگ را در هر دو گونه نسبت به گیاهان تیمار نشده درسطح بالاتری حفظ کرد. تنش خشکی میزان نشت یونی را به طور معنی داری افزایش داد، ولی محلول پاشی با snp باعث کاهش نشت یونی در شرایط تنش خشکی شد. با افزایش نیروی مکش رطوبتی خاک تولید پرولین افزایش یافت، اگرچه محلول پاشی با غلظت های مختلف snp نیز میزان پرولین را در مقایسه با گیاهان تیمار نشده افزایش داد. تیمار snp در رشد بعد از تنش خشکی، توانایی گیاه را در جذب آب پس از یک دوره خشکی افزایش داد. در این زمان میزان پرولین برگ ها کاهش یافت، اگرچه گیاهان تیمار شده با snp میزان پرولین بیش تری داشتند. تیمار با snp میزان فعالیت آنزیم های pod، apx و cat برگ را پس از رشد مجدد افزایش داد. در مجموع، به نظر می رسد که نیتریک اکسید با افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی رادیکال های آزاد اکسیژن را خنثی کرده و در نتیجه با کاهش میزان نشت یونی، تخریب کلروفیل و افزایش محتوای نسبی آب برگ، خسارت ناشی از تنش خشکی را در چمن کاهش داده است.
مهسا عاشوری واجاری محمود قاسم نژاد
تغذیه نادرست درختان می تواند یکی از دلایل اصلی کاهش کیفیت و عمر پس از برداشت میوه ی کیوی باشد. در این پژوهش میوه های 70 باغ کیوی در شرق استان گیلان که مدیریت تغذیه متفاوتی داشتند در 10 هفته پس از تمام گل (مرحله میوه چه) و نیز در مرحله بلوغ تجاری (2/6 درجه بریکس) برداشت شدند. بلافاصله پس از برداشت، میزان نیتروژن، پتاسیم، فسفر، کلسیم، منیزیم و ماده خشک در میوه چه ها اندازه گیری شد. در میوه های بالغ علاوه بر عناصر معدنی، میزان سفتی بافت، ماده خشک، مواد جامد محلول (tss)، اسید قابل تیتر (ta) و نسبت مواد جامد محلول به اسید قابل تیتر (tss/ta) نیز اندازه گیری شد. جهت تعیین عمر انبارمانی، میوه های بالغ به سردخانه با دمای صفر درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 90 درصد منتقل شدند و پس از 105 روز میزان سفتی بافت، کاهش وزن، tss، ta، tss/ta، تولید اتیلن و شدت تنفس میوه ها ارزیابی شد. نتایج نشان داد که در میوه بالغ، همبستگی منفی معنی داری بین میزان ماده خشک، سفتی بافت در برداشت و در پایان انبارمانی با میزان نیتروژن، فسفر و پتاسیم و نسبت های نیتروژن به کلسیم (n/ca)، مجموع نیتروژن و پتاسیم به کلسیم (n+k/ca)، پتاسیم به کلسیم (k/ca) و پتاسیم و منیزیم به کلسیم (k+mg/ca) وجود دارد. بر اساس تجزیه خوشه ای، باغ های کیوی به دو گروه اصلی با اختلاف معنی دار در میزان ماده خشک، نیتروژن،n/ca ، n+k/ca، k/ca و k+mg/ca در میوه چه و میوه بالغ و هم چنین در میزان پتاسیم، فسفر، tss، ta،tss/ta و سفتی بافت در میوه بالغ در زمان برداشت و سفتی بافت میوه در پایان انبارمانی تفکیک شدند. رگرسیون گام به گام نشان داد که بین سفتی بافت میوه در پایان دوره انبارمانی با میزان سفتی بافت و ماده خشک میوه بالغ در زمان برداشت ارتباط مثبت، اما با نسبت n+k/ca، میزان فسفر و نیتروژن میوه بالغ ارتباط منفی وجود دارد. هم چنین، معادله تابع تشخیص نشان داد که به ترتیب متغیرهای سفتی بافت میوه در پایان انبارمانی، ماده خشک میوه بالغ، سفتی بافت در زمان برداشت و فسفر میوه بالغ بالاترین همبستگی را با تابع تشخیص دارند. در مجموع، نتایج نشان داد که میزان عناصر معدنی و نسبت های آنها در بافت میوه ی کیوی پس از بلوغ می تواند به عنوان عاملی موثر در ارزیابی عمر پس از برداشت میوه استفاده شود.
زینب جهانپور هدایت زکی زاده
سوسن چلچراغ lilium ledebourii)) یک گونه نادر سوسن است که در بخش های شمالی کشور می روید. هدف از این مطالعه بهبود پروتکلی برای تکثیر درون شیشه ای این گیاه بود. پیازهای خارج شده از خاک و پیازچه های به دست آمده از کشت درون شیشه ای به عنوان ریز نمونه مورد استفاده قرار گرفتند. ریزنمونه های فلس از پیازهای خارج شده از خاک روی محیط کشت موراشیگ و اسکوگ یا msبا کاربرد هورمون های نفتالین استیک اسید (naa) و بنزیل آمینوپورین (bap)، ریزفلس های تولید شده درون شیشه ای روی محیط کشتms با کاربرد هورمون-هایnaa و bap، کاینتین (kinetin) و ایزوپنتیل آدنین (2ip) کشت شدند. برای افزایش اندازه پیازچه های بدست آمده در شرایط درون شیشه ای از ساکارز با غلظت های 0، 15، 30 و60 گرم در لیتر به تنهایی یا در ترکیب با گلوکز با غلظت های 10، 20 و 40 گرم در لیتر و تیمارهای نوری با استفاده از لامپهای ال ای دی (led) استفاده شد. نتیجه اثر متقابل بین naa و bap نشان داد که زمانی که از فلس های پیازهای تولید شده در خاک استفاده شد، بیشترین تعداد پیازچه و ریشه در محیط حاوی 1/0 و 01/0 میلی گرم در لیتر naaبدون bap بدست آمد. از طرفی اثر متقابل بینnaa و bap روی وزن پیازچه نشان داد که بیشترین وزن پیازچه در محیط حاوی 1/0 میلی گرم در لیتر naa بدون bap بدست آمد، گرچه تفاوت معنی داری با کنترل نداشت. از طرف دیگر، زمانی که از ریزفلس های تولید شده در شرایط درون شیشه ای استفاده شد، بیشترین وزن پیازچه در محیط فاقد تنظیم کننده-های رشد و بیشترین تعداد پیازچه و ریشه در محیط حاوی 1/0 میلی گرم در لیتر naa به همراه 01/0 میلی گرم در لیتر bap به دست آمد. غلظت های مختلف 2ipدر این آزمایش تأثیری در باززایی از ریزفلس ها نداشت. همچنین نوع قند و غلظت آن تأثیری بر وزن پیازچه اصلی نشان نداد. در مورد تیمارهای نوری استفاده شده نیز تفاوت معنی داری بین سایز پیازچه های رشد یافته مشاهده نشد ولی بیشترین وزن پیازچه در تیمار لامپ فلورسنت و ال. ای. دی آبی به همراه قرمز مشاهده شد. این آزمایش نشان داد که ریز فلس های بدست آمده در شرایط درون شیشه ای می توانند به عنوان بهترین ریزنمونه برای تولید پیازچه در سوسن چلچراغ استفاده گردند.
طیبه شجاع مجید مجیدیان
به منظور مطالعه تاثیر عناصر روی، بُر و گوگرد بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد، میزان جذب عناصر و فعالیت آنزیم-های آنتی اکسیدانی کلزا (هیبرید هایولا 401)، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار در سال زراعی 90-1389 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) به اجرا گذاشته شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل 1- شاهد (بدون مصرف کود) 2- روی 3- بُر 4- گوگرد 5- روی+ گوگرد 6- روی+ بُر 7- بُر + گوگرد و 8- گوگرد+ بُر+ روی بودند. کود گوگرد به صورت گُل گوگرد، 100 کیلوگرم در هکتار و قبل از کاشت و کودهای روی و بُر نیز به صورت سولفات روی و اسیدبوریک به میزان 30 و 8 کیلوگرم در هکتار به صورت خاکپاش و محلول درآب و در سه مرحله سه برگی، ساقه دهی و ابتدای گلدهی به زمین زراعی اضافه شدند. نتایج نشان داد که تاثیر تیمارهای کودی بر صفت های مورد مطالعه از جمله عملکرد دانه، میزان روغن دانه، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد زیستی، میزان جذب سه عنصر گوگرد، روی، بُر در برگ ها، سرعت رشد گیاه، شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک و میزان فعالیت آنزیم های پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز، اختلاف معنی داری داشت. تیمار (گوگرد+ روی+ بُر)، بیشترین عملکرد دانه (4965 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد روغن (35/2118 کیلوگرم در هکتار)، تعداد خورجین در بوته (7/319)، وزن هزاردانه (74/5 گرم) را دارا بود. بیشترین میزان عنصر روی در برگ ها در تیمار (گوگرد+ روی) به میزان 49/49 میلی گرم بر کیلوگرم و بیشترین تجمع عناصر گوگرد و بُر به ترتیب به میزان 6/802 و 24 میلی-گرم بر کیلوگرم در تیمار (گوگرد+ روی+ بُر) مشاهده شد. بالاترین میزان فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در تیمار (گوگرد+ روی+ بُر) به میزان های iu/g.fw 24/10 و µmol/g fw.min 14/0 و بالاترین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در تیمار (روی) به میزان µmol/g fw.min 87/0 مشاهده شد. بنابراین با توجه به نتایج این آزمایش مصرف کودهای روی، بُر و گوگرد همراه با کودهای پایه می تواند به افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه کلزا کمک کند.
یعقوب مامی غلامعلی پیوست
این پژوهش به منظور بررسی اثر پودر ذرت و پودر سویا در خاک پوششی در چهار سطح: صفر، 17، 34 و 51 گرم در زمان خاکدهی و اعمال پنج دز مختلف تحت باریکه الکترون شامل: صفر بعنوان تیمار شاهد، 5/0، 1، 2 و 4 کیلوگری و همچنین پنج دز مختلف تحت پرتوهای گاما شامل: صفر بعنوان تیمار شاهد، 5/0، 1، 5/1 و 2 کیلوگری روی ماندگاری و کیفیت پس از برداشت قارچ تکمه ای در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان و پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای ( پژوهشکده تحقیقات کشاورزی، پزشکی و صنعتی- کرج و پژوهشکده کاربرد پرتوها، یزد) در سال 1390 انجام گرفت. مواد افزودنی مختلف اثر معنی داری روی شاخص های ارزیابی شده داشتند. بعلاوه، بین تیمارهای پرتودهی شده با تیمار شاهد اختلاف معنی دار مشاهده گردید. در تیمار های 51 گرم پودر ذرت و سویا روند کاهش مواد جامد محلول با گذشت زمان نگهداری از سرعت کمتری در مقایسه با سایر تیمارها برخوردار بود. قارچ های برداشت شده از تیمار شاهد دارای کمترین میزان ویتامین ث در مقایسه با تیمار های غنی شده بودند. قارچ هایی که از کمپوست غنی شده با 51 گرم پودر سویا بدست آمدند در زمان های مختلف نگهداری حاوی میزان پروتئین بیشتری بودند. تیمار 34 و 51 گرم پودر ذرت بترتیب، بیشترین ظرفیت آنتی اکسیدانی و حجم فنل کل را در کل دوره نگهداری موجب شدند. در سایر شاخص ها نیز از جمله رنگ تیمار 34 گرم پودر سویا بهتر از سایر تیمارها بود. تجزیه ترکیبات فنولی نشان داد که قارچ های پرتودهی شده تحت باریکه الکترون در دزهای 2 و 4 کیلوگری و نیز نمونه های پرتودهی شده تحت پرتوهای گاما در دزهای 5/1 و 1 دارای میزان فنول بیشتر در مقایسه با قارچ های تیمار شده با سایر دز ها هستند. کمترین مقدار ظرفیت آنتی اکسیدانی در نمونه های شاهد مشاهده گردید. بعلاوه، تیمار 4 کیلوگری تحت باریکه الکترون و 5/1 کیلوگری تحت پرتوهای گاما بیشترین پروتئین قارچ را باعث شدند. قارچ های پرتودهی شده با دز 2و 5/1 کیلوگری تحت باریکه الکترون و پرتوهای گاما، بترتیب از سفیدی بیشتری در مقایسه با دیگر نمونه ها برخوردار بودند. همچنین میزان مواد جامد محلول ، سرعت نشت الکترولیت، ویتامین ث،کاهش وزن و فعالیت آنزیمی در زمان های مختلف نگهداری متفاوت بودند.
صادق کاظمی معظم حسن پور اصیل
به منظور بررسی امکان استفاده از اسانس های گیاهی به جای ترکیبات شیمیایی ضد باکتری در گل بریده لیزیانتوس (eustoma grandiflorum l.) رقم ?مائورین بلو? (maurine blue)؛ آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل 8-هیدروکسی کوئینولین در دو غلظت 200 و 300 میلی گرم در لیتر، اسانس های میخک هندی و رزماری در دو سطح 200 و 300 میلی گرم در لیتر و اسانس آویشن شیراز در دو غلظت 50 و 100 میلی گرم در لیتر که همراه با ساکارز 3 درصد مورد استفاده قرار گرفتند و سه تیمار آب مقطر، اتانول 500 پی پی ام و ساکارز 3 درصد نیز به عنوان تیمارهای شاهد در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد 8-هیدروکسی کوئینولین در غلظت 300 میلی گرم در لیتر بیشترین ماندگاری (4/18 روز) را در مقایسه با تیمارهای شاهد (آب مقطر 3/10، اتانول 8/10 و ساکارز 1/12) و اسانس ها به کار رفته داشت. در بین اسانس های گیاهی؛ اسانس میخک هندی در غلظت 300 میلی گرم در لیتر، اسانس رزماری در غلظت 200 میلی گرم در لیتر و اسانس آویشن شیراز در سطح 100 میلی گرم در لیتر به ترتیب با میانگین 8/15، 6/15 و 5/15روز اختلاف معنی داری را با تیمارهای شاهد داشتند اما با 8-هیدروکسی کوئینولین در غلظت200 میلی گرم در لیتر اختلاف معنی داری نداشتند. تیمار 8-هیدروکسی کوئینولین و اسانس میخک هندی در سطح 300 میلی گرم در لیتر به ترتیب بیشترین تاثیر را بر میزان جذب آب، وزن تر، محتوی نسبی آب و باکتری کشی داشتند. اسانس رزماری در غلظت 200 میلی گرم در لیتر بیشترین تاثیر را بر میزان کلروفیل کل داشته است. 8-هیدروکسی کوئینولین و اسانس میخک هندی در غلظت 300 میلی گرم در لیتر به ترتیب بیشترین تاثیر را بر میزان آنتوسیانین، پروتئین، مالون دی آلدئید و آنزیم ها داشتند.
مهتاب مرادی دیگه سرا عبدالعلی حسامی
در این پژوهش اثرات سه نوع سیستم تربیت شامل تی بار (t-bar) به عنوان سیستم تربیت رایج، تی وای تغییر یافته (mty) و وای شکل (y)، و دو شدت هرس (60 و 80 جوانه به ازای هر پیچ) بر رشد، گلدهی، عملکرد و کیفیت میوه کیوی رقم هایوارد مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در باغ تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان، واقع در شهر رشت در سال 1391 انجام شد. صفاتی مانند درصد شکوفایی جوانه ها، درصد تشکیل میوه، شاخص سطح برگ، کلروفیل کل برگ و میوه، درصد ماده خشک برگ و میوه، وزن میوه، طول و قطر میوه، عملکرد به ازای هر پیچ، سفتی بافت میوه، مواد جامد محلول (tss)، اسیدیته قابل تیتر (ta)، نسبت tss/ta، ویتامین c، فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی عصاره میوه ها در زمان برداشت اندازه گیری شد. علاوه بر آن، میزان تنفس میوه ها نیز پس از 30 روز نگه داری در دمای 5/0±1 درجه سانتی گراد و رطویت نسبی 5±90 درصد ارزیابی شد. نتایج نشان داد که بیش ترین درصد شکوفایی جوانه ها مربوط به شدت هرس با نگه داری 60 جوانه به ازای هر پیچ بود. بیش ترین شاخص سطح برگ، کلروفیل کل و درصد ماده خشک برگ در تیمار y60 مشاهده شد. درختان کیوی تربیت شده توسط سیستم y از بیش ترین درصد تشکیل میوه و عملکرد برخوردار بودند. بیش ترین میزان وزن میوه در تیمار mty60 و بیش ترین میزان سفتی بافت میوه، tss و tss/ta در y60 مشاهده شد. کم ترین درصد ماده خشک و طول میوه مربوط به تیمار mty60 بود. بیش ترین میزان کلروفیل کل و ویتامین c میوه مربوط به سیستم y بود. میزان فنل کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی عصاره میوه ها در زمان برداشت در درختان کیوی تربیت شده توسط سیستم های y و mty به طور معنی داری بالاتر از سیستم t-bar بود. قطر میوه، ta عصاره میوه ها و میزان تنفس در پایان 30 روز نگه داری میوه ها در انبار تحت تاثیر تیمارها قرار نگرفت. در مجموع، نتایج نشان داد که سیستم y، به دلیل افزایش عملکرد و کیفیت میوه های کیوی رقم هایوراد می تواند به عنوان یک سیستم تربیت جایگزین برای سیستم t-bar در شرایط آب و هوایی شهر رشت باشد.
مهرناز حاتمی عبدالله حاتم زاده
این پژوهش به منظور بررسی اثر نانو ذرات نقره و تیدیازرون در شرایط تاریکی در ارقام مختلف شمعدانی با حفظ کیفیت مطلوب انجام شد. در این مطالعه چهار آزمایش طراحی گردید. آزمایش اول به منظور بررسی حساسیت ارقام مختلف گل های شمعدانی نسبت به سطوح تاریکی و اتفن اجرا شد. نتایج نشان داد که ارقام فاکسی و آنتونی کمترین حساسیت و بلوواندر و فلاورفیری بیشترین حساسیت را نسبت به سطوح تاریکی و اتفن از خود بروز دادند. بطوریکه رنگیزه های فتوسنتزی و ریزش گلبرگ دستخوش تغییرات زیادی در ارقام حساس گردید. آزمایش دوم به منظور بررسی اثر تیمارهای نانوذرات نقره در سطوح (0-20-40-60-80 میلی گرم در لیتر) و تیدیازرون در سطوح (0-25-50-75-100 میکرومولار) بر کیفیت ظاهری و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در طی شرایط تاریکی انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که سطح 60 میلی گرم در لیتر نانوذرات نقره و سطح 75 میکرومولار تیدیازرون بیشترین تاثیر را بر صفات مورفولوژیک (درصد ریزش گلبرگ، سبزینگی برگ) و صفات فیزیولوژیک (رنگیزه های فتوسنتزی، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی، پایداری غشاء، محتوای پروتئین، پراکسیداسیون لیپید، فعالیت آیزوزایم ها) گذاشت و از این طریق با تاخیر در پیری برگ، ماندگاری آن را نیز افزایش داد. آزمایش سوم به منظور بررسی اثر ترکیبی تیمارهای آزمایش در بهترین سطوح تاثیر گذاری (60 میلی گرم نانوذرات نقره و 75 میکرومولار تیدیازرون) در شرایط تاریکی و نیز تنش اتفن (در سطح 60 میلی گرم در لیتر) اجرا گردید. نتایج آزمایش در شرایط تاریکی نشان داد که تیمار ترکیبی بیشترین تاثیر مثبت را در تمامی صفات اندازه گیری شده اعم از مورفولوژیک و فیزیولوژیک در تمامی ارقام نسبت به شاهد داشت. اما در شرایط تنش اتفن، با وجود خسارت فراوان در ارقام حساس (بلوواندر و فلاورفیری)، تیمار ترکیبی باعث کاهش شدت خسارت در این ارقام شد. آزمایش چهارم به منظور بررسی اثر تیمارهای نانوذرات نقره (0-20-40 میلی گرم در لیتر) و تیدیازرون (0-50-100 میکرومولار) بر عملکرد متابولیت های ثانویه شمعدانی معطر اجرا گردید. اسانس گیری با استفاده از دستگاه کلونجر و شناسایی ترکیبات با استفاده از دستگاه gc و gc/ms انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که اثر تیمارها بر صفات مورفولوژیک، درصد اسانس، عملکرد اسانس و ترکیبات آن تفاوت قابل ملاحظه ای داشت. بطوریکه تیمارهای نانوذرات نقره و تیدیازرون در بعضی سطوح n20t0 هر چند درصد اسانس را افزایش داد اما عملکرد اسانس تحت این شرایط کاهش یافت. در واقع بر آیند بین مقدار درصد اسانس و عملکرد آن دو مولفه مهم و تعیین کننده تولید اسانس در گیاهان دارویی می باشد. بطورکلی در این مطالعه، 26 ترکیب در اسانس گیاه شناسایی گردید. ترکیب عمده اسانس در تمام تیمارها citronellol بود که تقریباً نصف ترکیبات موجود در اسانس را به خود اختصاص داد و تغییرات آن در تیمارهای مختلف بین 1/46 درصد در تیمار n40t100 تا 4/51 درصد در تیمار n20t50 بوده است.
کامران امیری نسب هدایت زکی زاده
کمبود آب و بروز تنش خشکی مهمترین عامل محدود کننده کشت و کار چمن در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می آید. پیش تیمار خشکی انجام آبیاری با تکرار کم و در فواصل طولانی، به منظور توسعه ی سیستم ریشه و کاهش خسارت خشکی در گیاهان می باشد. در این پژوهش، اثر پیش تیمار خشکی به مدت 30 روز در افزایش تحمل به تنش خشکی دو گونه چمن بنت گراس خزنده و فستوکای بلند ارزیابی شد. سپس گیاهان پیش تیمار شده و شاهد به مدت 50 روز تحت تاثیر تنش خشکی بر اساس سطوح مختلف نیروی مکش خاک (23-20 ،43-40، 53-50، 73-70 سانتی بار) قرار گرفتند، و در پایان این دوره به مدت 15 روز به منظور رشد مجدد، رطوبت خاک در حد ظرفیت زراعی حفظ شد. نتایج نشان داد که پیش تیمار خشکی به طور معنی داری سبب کاهش طول ساقه و همچنین کاهش وزن تر و خشک ساقه و افزایش طول ریشه در دو گونه چمن شد. بعلاوه این تیمار سبب کاهش میزان نشت الکترولیتی (el) در دو گونه چمن شده است. پیش تیمار خشکی در چمن فستوکای بلند میزان محتوای نسبی آب (rwc) برگ را در پایان 50 روز تنش خشکی کاهش داد، اما در بنت گراس خزنده سبب حفظ rwc تا سطح شاهد شد. در چمن بنت گراس خزنده گیاهان شاهد میزان کلروفیل بیشتری نسبت به گیاهان پیش تیمار شده داشتند، اما در فستوکای بلند پیش تیمار خشکی سبب حفظ میزان کلروفیل تا سطح شاهد شد. پیش تیمار خشکی میزان فعالیت آنزیم های پراکسیداز (pod)، سوپراکسید دیسموتاز (sod)، آسکوربات پراکسیداز (apx) و کاتالاز (cat) برگ را به طور معنی داری در دو گونه در مقایسه با شاهد افزایش داد. در چمن بنت گراس خزنده بر خلاف فستوکای بلند گیاهان پیش تیمار شده میزان فعالیت آنزیم بتاگلوکزیداز بیشتری در مقایسه با گیاهان شاهد داشتند. گیاهان پیش تیمار شده میزان فعالیت آنزیم های sod، apx، cat، pod و بتاگلوکزیداز بالاتری درمرحله رشد مجدد داشته اند. در مجموع پیش تیمار خشکی با گسترش طول ریشه، کاهش طول ساقه وel و تقویت سیستم های آنتی اکسیدانی آنزیمی توانسته است تحمل به تنش خشکی را در دو گونه چمن افزایش دهد.
سمیه افتخاری محمود قاسم نژاد
فاصله زمانی بین برداشت میوه های زیتون تا استخراج روغن یکی از مهمترین عوامل موثر بر کیفیت روغن است. بنابراین در این پژوهش اثر شاخص رسیدگی میوه بر پتانسیل انبارمانی میوه سه رقم زیتون زرد، روغنی محلی و آربکین در دمای اتاق قبل از استخراج روغن ارزیابی شده است. میوه های هر سه رقم پس از رسیدن به شاخص رسیدگی (5/3، 4و 5) مطابق فرمول انستیتوی ملی تحقیقات کشاورزی اسپانیا برداشت شدند. پس از برداشت میوه ها به دو گروه تقسیم شدند، درگروه اول بلافاصله بعد از برداشت استخراج روغن انجام گرفت و در گروه دوم به مدت 14 روز در دمای اتاق نگهداری شدند، پس از آن روغن استخراج شد. میزان درصد ماده خشک، اسیدیته آزاد (ffa)، ارزش پراکسید (pv)، ضریب خاموشی طول موج 232 و270 نانومتر (k232 و k270)، کلروفیل و کاروتنوئید کل، میزان فنل کل، فلاوونوئیدکل، خاصیت آنتی اکسیدانی و کیفیت حسی روغن های استخراج شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزانpv ، ffa، ضرایب k232 و k270 روغن زیتون هر سه رقم در پایان 14 روز نگهداری در دمای اتاق قبل از استخراج به طور قابل ملاحظه ای نسبت به زمان برداشت افزایش یافت، هرچند این افزایش در رقم روغنی بیشتر از رقم زرد و آربکین بوده است. بعلاوه میوه های که رسیده تر برداشت شدند میزان این صفات بالاتر بوده است. میزان کلروفیل کل و کاروتنوئید کل روغن زیتون هر سه رقم در پایان دوره نگهداری به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت و هر چقدر میوه ها رسیده تر برداشت شدند میزان کلروفیل کل و کارتنوئید کمتری را نشان دادند. میزان فنل کل و فلاونوئید کل، به دنبال آن ظرفیت آنتی اکسیدانی روغن زیتون هر سه رقم در پایان 14روز نگهداری در دمای اتاق به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت، و این کاهش در رقم آربیکین بیشتر بوده است. میوه هایی که رسیده تر برداشت شدند فنل کل و فلاونوئید کل کمتری در پایان دوره نگهداری نشان دادند. میوه های هر سه رقم زیتون که زودتر برداشت شدند (شاخص 5/3) خواص ارگانولیپتیکی خود را در پایان دوره نگهداری بهتر حفظ کردند. در مجموع، تاخیر در برداشت با کاهش ترکیبات آنتی اکسیدانی و حساسیت روغن به اکسیداسیون همراه بوده است. این کاهش کیفیت روغن زمانیکه میوه ها در دمای اتاق مدتی قبل از استخراج روغن نگهداری شدند، شدیدتر بود.
صدیقه رستمی اوزمچلویی محمود قاسم نژاد
درجه بلوغ و رسیدگی میوه در زمان برداشت، اصلی ترین عامل تعیین کننده کمیت و کیفیت روغن زیتون می باشد. بعلاوه، مهمترین دلیل کیفیت پایین روغن زیتون عدم برداشت به موقع میوه هاست. در این پژوهش، اثر شاخص رسیدگی میوه در زمان برداشت بر میزان کمیت و کیفیت روغن چهار رقم زیتون در منطقه رودبار، استان گیلان بررسی شد. خصوصیاتی مانند درصد روغن، اسید چرب آزاد، ارزش پراکسید، k232، k270، کلروفیل کل، کاروتنوئید کل، فنل کل، فلاونوئید کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی، ic50 و کارایی آنتی رادیکالی (ae) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد با پیشرفت رسیدگی میوه و تاخیر در برداشت، درصد روغن، اسید چرب آزاد، ارزش پراکسید و ic50 روغن افزایش یافت. در مقابل، میزان کلروفیل کل، کاروتنوئید کل، فنل کل، فلاونوئید کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی، کارایی آنتی رادیکالی و کیفیت حسی روغن زیتون به طور معنی داری کاهش یافت. به طور کلی، بالاترین کیفیت روغن از نظر ترکیبات فنلی و آنتی اکسیدانی در محدوده زمانی 15 تا 26 مهر ماه حاصل شد، ولی میوه های برداشت شده در این دوره زمانی درصد روغن کمتری داشتند. در همه ارقام بالاترین درصد روغن در 20 آبان ماه دیده شد، اگرچه میوه های برداشت شده در این زمان از کلروفیل، کاروتنوئید، فنل کل، فلاونوئید کل و ظرفیت آنتی اکسیدانی کمتری برخوردار بود. در مجموع، با توجه به کمیت و کیفیت روغن، بهترین زمان برای برداشت این چهار رقم در دوره زمانی 26 مهر تا 10 آبان ماه پیشنهاد می شود، زمانی که شاخص رسیدگی ارقام زرد، روغنی، آربیکین و کراتینا به ترتیب 4/21 -3/47، 5/2-4/42، 5-3/9و 4/25-3/9 رسیده باشد.
اعظم عیسی پره عبدالله حاتم زاده
زرد شدن زودهنگام برگ در گل های شاخه بریده آلسترومریا قبل از ریزش گلبرگ ها مهمترین عامل محدود کننده ماندگاری این گل ها است. هدف از پژوهش حاضر، افزایش ماندگاری و کیفیت ظاهری گل شاخه بریده آلسترومریای رقم بریدال بود. بدین منظور گل ها به مدت 24 ساعت با محلول هایی شامل جیبرلیک اسید و بنزیل آدنین و اسانس طبیعی کارواکرول در غلظت های 50 و 100 میلی گرم در لیتر، 5- سولفو سالیسیلیک اسید در دو غلظت 1 و 5/1 میلی مولار و ساکارز در دو غلظت 5 و 10 درصد و تیمارهای اتانول و آب مقطر بعنوان شاهد تیمار شدند. سپس گل ها تا پایان آزمایش در آب مقطر قرار گرفتند. صفات مورفولوژیک شامل: ماندگاری گل و برگ، وزن تر نسبی، جذب آب و صفات فیزیولوژیک شامل: میزان آنتوسیانین، میزان کلروفیل، کاروتنوئید، پروتئین، پراکسیداسیون لیپیدهای غشاء، فعالیت آنزیم های پراکسیداز و کاتالاز اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که جیبرلیک اسید 50 و 100 میلی گرم در لیتر بیشترین تأثیر را در به تأخیر انداختن پیری گل ها به ترتیب با 33/3 و 3 روز داشتند. وزن تر نسبی و جذب آب در تیمارهای ذکر شده نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. اسانس کارواکرول در دو غلظت 50 و 100 میلی گرم در لیتر بر ماندگاری گل تأثیر مثبتی نداشت. ریزش گلبرگ در تمامی تیمارها زودتر از زردی برگ مشاهده شد. در تیمارهای جیبرلیک اسید 50 و 100 میلی گرم در لیتر، بنزیل آدنین 100 میلی-گرم در لیتر و 5- سولفوسالیسیلیک اسید 5/1 میلی مولار زردی برگ دیرتر از سایر تیمارها اتفاق افتاد. همچنین در این تیمارها میزان آنتوسیانین و کلروفیل نسبت به سایر تیمارها بیشتر بود. بلعکس میزان کاروتنوئید، پراکسیداسیون لیپیدها، فعالیت آنزیم کاتالاز نسبت به شاهد کمتر بود. میزان پروتئین در تیمارهای جیبرلیک اسید 50 و 100 میلی گرم در لیتر بیشتر از سایر تیمارها و فعالیت آنزیم پراکسیداز در تیمار جیبرلیک اسید 100 میلی گرم در لیتر کمترین بود. در مجموع، کیفیت و ماندگاری گل های شاخه بریده آلسترومریا رقم بریدال در هر دو تیمار جیبرلیک اسید (50 و 100 میلی گرم در لیتر) بیشتر از سایر تیمارها افزایش یافت.
حکیمه درویژه محسن زواره
با هدف بررسی اثر محلول پاشی پرولین بر عملکرد کمی و کیفی بابونه آلمانی در شرایط تنش کم آبی، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور تنش کم آبی ( صفر، 25، 50 و 75 تخلیه از حد ظرفیت زراعی) و محلول پاشی پرولین (صفر، 50 و 100 میلی گرم در لیتر) و با سه تکرار در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان در سال 1391 انجام شد. تعداد، وزن تر و خشک گل ها، مقدار پرولین درونزاد، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی مانند کاتالاز (cat)، آسکوربات پراکسیداز (apx) و پراکسیدار (pod)، مقدار کلروفیل های a و bو مقدار کاروتنویید ها اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که کم آبی موجب کاهش معنی دار بلندی بوته، قطر ساقه و تعداد شاخه های فرعی گل دهنده گیاهان آزمایشی شده است. کم آبی به تنهایی روی مقدار کلروفیل a، فعالیت کاتالاز، پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و پرولین درونزاد هم تاثیر معنی دار داشت.کاربرد پرولین برونزاد بر همه ویژگی های اندازه گیری شده تاثیر معنی دار داشت. در این آزمایش، تعداد گل در بوته، وزن تر و خشک گل ها و تعداد شاخه های فرعی گل دهنده تحت تاثیر معنی دار برهمکنش کم آبی و کاربرد پرولین قرار گرفت. به علاوه، این برهمکنش، بر کلروفیل a، کلروفیل کل، فعالیت کاتالاز و پراکسیداز هم تاثیر معنی دار داشت. مقایسه میانگین ها نشان داد که با افزایش شدت کم آبی، فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، پراکسیداز و هم چنین، مقدار پرولین و اسانس زیاد شده ولی مقدار کلروفیل برگ ها کاهش می یابد. همچنین، مشاهد شده که افرایش شدت کمبود آب، مقدار پرولین درونزاد را هم بیشتر می کند که یک پاسخ دفاعی در برابر کمبود آب می باشد. در کل، افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان در کنار افزایش مقدار پرولین درونزاد در شرایط کم آبی و با کاربرد پرولین برونزاد بیانگر آن است که کاربرد پرولین برونزاد می تواند اثرات نامطلوب کم آبی را تا حدودی جبران کند.
سیده معصومه حیدری برکادهی محمود قاسم نژاد
هرس تابستانه و محلول پاشی با کلریدکلسیم می تواند باعث بهبود کیفیت میوه های کیوی در زمان برداشت و در طی مدت انبارمانی شود. در این پژوهش، اثر هرس تابستانه در دو زمان مختلف، 2 روز و 15 روز بعد از ریزش گلبرگ ها به تنهایی یا همراه با محلول پاشی کلریدکلسیم برکیفیت و عمر انبارمانی میوه ی کیوی رقم ’هایوارد‘ بررسی شد. محلول پاشی با کلسیم 90 روز بعد از ریزش گلبرگ ها، با فاصله 15 روز یک بار، جمعا چهار مرحله با غلظت 1 درصد انجام شد. میوه ها در مرحله بلوغ تجاری با درجه بریکس 2/6 برداشت شدند، بلافاصله صفاتی مانند وزن، طول و قطر میوه، سفتی بافت، مواد جامد محلول (tss)، اسیدیته قابل تیتر (ta)، نسبت قند به اسید (tss/ta)، ویتامین ث، ماده خشک، مقدار عناصر معدنی مانند نیتروژن، پتاسیم، فسفر، کلسیم و منیزیم میوه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین خصوصیاتی مانند کاهش وزن، سفتی بافت، tss، ta، tss/ta، ویتامین ث و شدت تنفس پس از 90 روز نگهداری میوه ها در سردخانه با دمای 1 درجه سانتی گراد و رطوبت 90 درصد، ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که هرس تابستانه، به ویژه 2 روز بعد از ریزش گلبرگ ها قطر و وزن میوه ها و میزان tss را به طور معنی داری افزایش داده است. همین طور، گیاهان شاهد بدون هرس و محلول پاشی با کلسیم کمترین میزان ویتامین ث و ماده ی خشک را داشته اند. مقدار کلسیم و منیزیم میوه ها و همچنین نسبت بین عناصر غذایی به طور معنی داری تحت تاثیر هرس تابستانه و تیمار کلسیم قرار گرفته اند، برعکس، مقدار نیتروژن، فسفر و پتاسیم تحت تاثیر آنها قرار نگرفته اند. بالاترین مقدار منیزیم، نسبت نیتروژن به کلسیم (n/ca)، پتاسیم به کلسیم (k/ca)، مجموع پتاسیم و منیزیم به کلسیم (k+mg/ca) و مجموع نیتروژن و پتاسیم به کلسیم (n+k/ca) در درختان شاهد بدون انجام هرس و محلول پاشی دیده شده است. برعکس، بالاترین مقدار کلسیم در میوه-ی گیاهانی مشاهده شد که تحت تیمار قرار گرفته بودند، در نتیجه چنین میوه هایی در پایان دوره ی انبارمانی میزان سفتی بافت، ویتامین ث و ta بالاتر، اما کاهش وزن و شدت تنفس کمتری را نشان دادند. در مجموع، هرس تابستانه و محلول پاشی با کلسیم توانسته است با بهبود تعادل عناصر غذایی و افزایش ماده ی خشک میوه موجب حفظ کیفیت پس از برداشت میوه های کیوی رقم هایوارد شود.
فائزه پیروزمحمدی محمود اثنی عشری
پرتقال (citrus sinensis l.)، گیاهی نیمه گرمسیری و همیشه سبز می باشد و میزان مقاومت آن به سرما نسبت به گونه های دیگر مرکبات متوسط است. یکی از مشکلات مربوط به صادرات و واردات پرتقال، آفت مگس میوه ی مدیترانه ای است که طی سال های اخیر در ایران گسترش زیادی پیدا کرده است. برای حل این مشکل، قرنطینه های گمرکی خاص و از جمله سرمادهی پیش بینی شده است که با توجه به دمای نزدیک به انجماد سردخانه، میوه های قرنطینه شده با آسیب سرمایی مواجه می شوند. هدف این پژوهش، بررسی اثر غوطه وری میوه ها در چهار غلظت از محلول اسید سالیسیلیک قبل از ورود به انبار سرد، بر تحمل به سرمای میوه ی دو رقم پرتقال تامسون ناول و سانگوینلو بود که در یک آزمایش فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. به این منظور میوه ها در چهار غلظت صفر (شاهد)، 1، 2 و 4 میلی مولار اسید سالیسیلیک غوطه ور شد. برای تعیین میزان اثر سرما بر پرتقال، دو شاخص نشت یونی و میزان سرمازدگی ظاهری اندازه گیری شد. علاوه بر دو شاخص فوق، خصوصیات کیفی میوه شامل مواد جامد محلول، پی اچ، اسیدیته قابل تیتراسیون، شاخص طعم، میزان فعالیت آنتی-اکسیدانی، فنول کل، آنتوسیانین، ویتــامین ث و کاهش وزن نیز اندازه گــیری شد. ارزیابی ها در سه مرحله ی پایان دوره قرنطینه، پایان انبارداری و پایان مرحله ی شبیه سازی بازار انجام شد. نتایج نشان داد که بین دو رقم در همه ی شاخص ها به جز شاخص طعم، تفاوت معنی دار مشاهده شد. در مرحله ی پایان قرنطینه، در هر دو رقم اثر تیمارهای اسید سالیسیلیک بر میزان نشت یونی نسبت به شاهد تفاوت معنی داری نشان داد. در رقم سانگوینلو تیمارهای 2 و 4 میلی مولار اسید سالیسیلیک بهترین نتایج را در رابطه با صفت فوق عرضه کردند و این در حالی بود که در رقم تامسون بین تیمارهای اسید سالیسیلیک تفاوت معنی داری وجود نداشت. کاربرد اسید سالیسیلیک در دو رقم پرتقال در پایان دوره ی نگهداری در سردخانه و همچنین پایان دوره ی مشابه بازار بر میزان نشت یونی تاثیر گذار نبود. در بررسی سرمازدگی ظاهری، مشاهده شد که رقم سانگوینلو تا پایان آزمایش ها هیچ گونه آثار سرمازدگی از خود نشان نداد. در رقم تامسون تیمارهای 1 و 4 میلی مولار کمترین میزان سرمازدگی را از خود بروز دادند. اسید سالیسیلیک روی مواد جامد محلول، پی اچ، شاخص طعم، ویتامین ث و کاهش وزن در هر دو رقم پرتقال اثر معنی دار نگذاشت. میزان اسیدیته قابل تیتراسیون در تیمار 2 میلی مولار اسید سالیسیلیک به طور معنی داری افزایش پیدا کرد. اثر تیمارهای مختلف در مراحل سه گانه روی میزان فعالیت آنتی اکسیدانی متفاوت بود. در شاخص میزان فنول کل اثر تیمار 4 میلی مولار تنها در مرحله سوم در رقم تامسون تفاوت معنی دار نشان داد. میزان آنتوسیانین که فقط در رقم سانگوینلو، به دلیل داشتن رنگدانه ی قرمز اندازه گیری شد، تنها در مرحله ی اول تحت تأثیر تیمار 2 و 4 میلی مولار اسید سالیسیلیک افزایش یافت.
فاطمه همایون رضا فتوحی قزوینی
کیفیت میوه انار تحت تأثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و اقلیمی است. در مناطق مختلف ایران ارقام انار بدون توجه به سطح شاخص های کیفی آنها در محل تولید می شود. در این پژوهش برخی از صفات مرفولوژی و شیمیایی میوه از سه رقم انار متداول در منطقه فاروق شهرستان مرودشت به اسامی اتابکی، رباب و شیرین شهوار بر مبنای طرح اسپلیت پلات در زمان، در قالب کاملاً تصادفی با سه تکرار و چهار زمان برداشت (15شهریور،4مهر، 24مهر و 15آبان) مورد ارزیابی قرار گرفت. با پیشرفت نمو و رسیدن میوه وزن، طول، قطر، ضخامت پوست، درصد آب میوه، درصد دانه، وزن بذر، سختی دانه، ظرفیت آنتی اکسیدانی، فنل کل، ویتامین c، پیش آنزیم های آنتوسیانین و درصد مواد جامد افزایش یافت. اگر چه برهمکنش اثر وزن و طول میوه ارقام در مراحل مختلف برداشت معنی دار بود ولی تفاوتی بین ارقام ازحیث وزن و طول میوه در آخرین مرحله برداشت نبود. به علاوه همبستگی مثبتی بین وزن میوه با طول میوه (0/88=r) مشاهده شد. بین ارقام از حیث ضخامت پوست در مرحله رسیدن اختلاف معنی دار بود. بهعلاوه همبستگی مثبت بین ضخامت پوست با وزن میوه، قطر و طول میوه دیده شد. بیشترین آب میوه از میوه های شیرین شهوار اندازه گیری شد که با دو رقم دیگر اختلاف معنی دار داشت. سختی پوسته داخلی دانه دو رقم شیرین شهوار و اتابکی در یک سطح وکمتر از رباب بود. پائین ترین سطح ta در میوه رقم شیرین شهوار با 0/27 در مرحله برداشت اندازه گیری شد در حالیکه بیشترین میزان در ارقام دیگر مشاهده شد. تفاوت معنی داری در مقدار tss بین ارقام نبود. بر اساس نسبت tss/ta مزه و طعم شیرین شیرین شهوار نسبت به دو رقم دیگر بالاتر بود. رنگ آریل یا آنتوسیانین که یکی از مهمترین شاخص های کیفی انار است در شیرین شهوار در پائین ترین سطح بود و اتابکی با اختلاف معنی دار نسبت به دو رقم دیگر بیشترین آنتوسیانین را داشت. در میزان فعالیت آنتی اکسیدانی و فنل کل میوه سه رقم در محل آزمایش هنگام برداشت نهایی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد ولی ویتامین c در شیرین شهوار نسبت به دو رقم دیگر کمتر بود. در این پژوهش برخلاف عنصر نیتروژن در میزان عناصر کلسیم، منیزیم و فسفر میوه سه رقم در آخرین مرحله برداشت تفاوت معنی داری نبود. به علاوه بین نیتروژن و فسفر با صفاتی مانند درصد آب میوه و وزن بذر همبستگی منفی مشاهده شد.
لعیا رضازاد باری رسول جلیلی مرندی
انگور از جمله مهمترین محصولات باغی است که در ایران سطح زیر کشت وسیعی داشته و بخش عمده ای از آن به صورت تازه خوری مصرف می شود. ازدست دهی آب و پوسیدگی های قارچی از مهمترین عوامل محدود کننده عمر انبارمانی میوه انگور هستند. ازدست دهی آب باعث نرم شدن و چروکیدگی حبه ها و به دنبال آن افزایش فعالیت آنزیم ی باعث قهوه ای شدن چوب خوشه می شود، همچنین پوسیدگی های قارچی نیز عامل مهمی در کاهش عمرانبارمانی خوشه های انگور تازه خوری می شود ] artés-hern?ndez et al., 2004 [. پوسیدگی خاکستری botrytis cinerea و همچنین پوسیدگی های دیگر ناشی از قارچ های penicillium sp. و rhizopus stolonifer از جمله بیماریهای قارچی شایع پس از برداشت انگور هستند ] artés-hern?ndez et al., 2004 [. استفاده از دی اکسیدگوگرد (so2) روش معمول کنترل پوسیدگی های انگور طی انبارداری است. این ماده علاوه بر تولید مواد خطرناک برای انسان، در غلظت های بالا به حبه ها و خوشه های انگور آسیب می رساند artés-hern?ndez et al., 2004] [. پژوهشهای مختلفی به منظور یافتن مواد ایمن تر که جایگزین استفاده از مواد شیمیایی شوند، انجام گرفته است. در گذشته، برای کنترل پوسیدگی در حین انبارداری از گاز دی اکسیدگوگرد استفاده می شد، که در این مورد برای افزایش اثرگذاری از 5 تا 10 درصد دی اکسیدکربن نیز استفاده می شود. امروزه ترکیب گازی انبارهای با اتمسفرکنترل شده برای انگور شامل 2 تا 5 درصد اکسیژن و 1 تا 5 درصد دی اکسیدکربن است crisosto and smilanick., 2007] [. برای کنترل بهتر پوسیدگی بسته به ارقام مختلف، از 15-10 درصد دی اکسیدکربن به مدت 4-2 هفته استفاده می شود crisosto and smilanick., 2007] [. استفاده از پوشش های خوراکی (واکس های خوراکی) برای محصولات تازه که باعث کاهش تغییرات متابولیکی می شود راهی برای افزایش عمر تازه خوری محصولات است. پوشش خوراکی که به عنوان مانعی در مقابل انتقال گازها و بخار آب عمل می کند، لایه نازکی از مواد خوراکی (قابل خوردن) برای مصرف کننده است که به صورت های مختلف استفاده می شود wu et al., 2002] [. حذف اکسیژن از بسته های مواد غذایی بوسیله جاذب های اکسیژن و آزاد سازید یاکسیدکربن به وسیله ی بالشتک های تعبیه شده از جمله روشهای مفید برای افزایش عمر انبار مانی انگورها است vermeiren et al., 2001] [. بسته بندی مناسب یکی از راههای مهم جهت کاهش و کنترل ضایعات محصولات باغی به حساب می آید. امروزه استفاده از فناوری نانو در صنعت بسته بندی به عنوان یک روش جدید شناخته شده است. از مزیت های این فناوری می توان به افرایش عمر انبار مانی، حفظ کیفیت محصول در طی حمل و نقل، افرایش کیفیت محصولات پس از برداشت و افزایش ضریب اطمینان مصرف کننده در زمان خرید را نامبرد ]مردانی و همکاران، 1389[. دی اکسیدتیتانیوم (tio2) در باغبانی به عنوان عاملی برای از بین بردن اتیلن موجود در هوای انبارهای میوه و گلهای بریده استفاده می شود. گزارش شده که واکنش های فتوکاتالیکی tio2 جهت تجزیه اتیلن می تواند تحت شرایط رطوبت بالا (90 تا 95 درصد) و در هر دو دمای اتاق و دمای پایین موثر واقع شود [maneerat et al., 2006]. ظروف پلاستیکی پوشش داده شده با tio2 دارای قابلیت ضدمیکروبی و ضدقارچی بالا می باشد [maneerat et al., 2006]. همچنین اثر ضدقارچی tio2 پوشش داده شده درسطح بسته بندی های پلاستیکی به اثبات رسیده و استفاده از این ترکیب جهت کنترل بیماریهای پس از برداشت محصولات باغی پیشنهاد شده است [maneerat et al., 2006]. همچنین گزارش ها نشان داده است که tio2 می تواند روش مناسبی برای کنترل بیماریهای پس از برداشت میوه کیوی باشد [hur et al., 2005]. استفاده از ترکیب ساختار های نانوی tio2 با کاهش غلظت مصرفی و همچنین پوشش دادن مواد بسته بندی با نانو ذرات باعث بالا بردن امنیت غذایی وصرفه جویی در زمان و هزینه خواهد شد[chorianopoulos et al., 2011]. در مناطقی از کشور مان که فصل رشد کوتاه و یا پاییزهای زودرس دارند و همچنین در ارقامی از انگور که به روش خوابیده پرورش داده می شوند، نه تنها کیفیت لازم در زمان رسیدن کامل انگور فراهم نمی شود، بلکه عمر انبار مانی آنها نیز کوتاه می باشد. بنابراین، هدف این پژوهش، بررسی اثرات کاربرد نانوذرات دی اکسید تیتانیوم در به حداقل رساندن میزان ضایعات و آلودگی انباری وحفظ حداکثر کیفیت محصول انگور تا رسیدن به دست مصرف کننده می باشد.
الهه فرازی منش محمود قاسم نژاد
کیفیت پایین آب آبیاری و تنش شوری مهمترین عامل محدود کننده گسترش فضای سبز شهری در برخی از نقاط جهان و به خصوص در ایران است. شوری منجر به تنش اکسیداتیو در یاخته های گیاهی می شود، که با تخریب ماکرومولکول ها مثل پروتئین ها، لیپیدها و اسیدهای نوکلوئیک همراه است. در این پژوهش، اثر توام تنش شوری حاصل از کلرید سدیم (صفرو 50 و 100میلی مولار) و تیمار سدیم نیتروپروساید (صفر و 50 میکرو مولار) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار روی گل های اطلسی و مینا پابلند بررسی شد. خصوصیاتی مثل طول ریشه، ارتفاع ساقه، وزن خشک ریشه و ساقه، تعداد برگ، وزن کل زیست توده، محتوی نسبی آب برگ ، نشت الکترولیت ، میزان کلروفیل، فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که با افزایش سطح شوری شاخص های رشد رویشی گل های اطلسی و مینا به طور معنی داری کاهش یافت. کاربرد توام سدیم نیتروپروساید توانست تا حدودی اثرات منفی شوری روی رشد رویشی را کاهش دهد. افزایش غلظت کلریدسدیم باعث کاهش مقدار کلروفیل برگ شده است، ولی این کاهش معنی دار نبوده است. همچنین تیمار سدیم نیتروپروساید به کار رفته تاثیری در جلوگیری از کاهش میزان کلروفیل در شرایط شوری نداشت. میزان نشت یونی برگ ها در شرایط تنش شوری افزایش یافت و تیمار سدیم نیتروپروساید نتوانست اثرات منفی تنش شوری را بر روی نشت یونی را کاهش دهد. افزایش غلظت کلریدسدیم تا 50 میلی مولار میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز را افزایش داد و بعد از آن فعالیت این دو آنزیم کاهش یافت.
حسن دهقان هدایت زکی زاده
پژوهش های قبلی نشان داد که سیلیسیم می تواند در متحمل نمودن گیاهان به تنش ها به خصوص تنش شوری موثر باشد. لذا در این مطالعه اثر تیمار سیلیسیم در سه سطح ( 0، 50 و 100 میلی گرم در لیتر) بر روی خصوصیت های فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی گیاهان بنفشه فرنگی و میخک، تحت شرایط تنش شوری کلرید سدیم ( 0، 70 و 120 میلی-مولار) مورد ارزیابی قرار گرفت. برخی شاخص های رویشی از جمله طول، وزن تَر و خشک ریشه و اندام هوایی و صفت های فیزیولوژیکی مانند درصد نشت الکترولیت ها، کلروفیل کل، محتوای نسبی آب برگ و فعالیّت آنزیم های گایاکول پراکسیداز (pod)، اسکوربات پراکسیداز (apx) و کاتالاز (cat) در طول دوره ی آزمایش اندازه گیری شدند. در پایان آزمایش کل گیاهان از خاک خارج شدند و برخی از ویژگی های مرفولوژیکی آنها ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که تیمار سیلیسیم مانع کاهش معنی دار وزن تَر و خشک و عمق نفوذ ریشه در میخک و بنفشه فرنگی در شرایط تنش شوری شده است؛ ولی تأثیر معنی داری روی طول اندام هوایی نداشته است. همچنین تیمار سیلیسیم مانع افزایش نشت یونی برگ ها در شرایط تنش شوری شد. محتوای نسبی آب برگ و کلروفیل کل برگ های میخک نسبت به بنفشه فرنگی در شرایط شوری با کاربرد سیلیسیم بالاتر بوده است. کاربرد سیلیسیم در گیاه میخک باعث افزایش فعالیّت آنزیم apx گردید، از طرفی فعّالیّت آنزیم های pod و cat را هم در برگ های بنفشه فرنگی و میخک افزایش داده است. به نظر می رسد، تیمار سیلیسیم تحمل به تنش شوری را با افزایش رشد ریشه ها و تقویت سیستم آنتی اکسیدان های آنزیمی همچنین حفظ محتوای نسبی آب و کلروفیل برگ افزایش داده است.
ساسان علاقمند نیک جمالعلی الفتی چیرانی
گرده¬افشانی موثر و انتخاب منبع گرده مناسب، یکی از عوامل مهم موفقیت در کسب محصول اقتصادی کدو به شمار می-رود. اثر منابع مختلف دانه¬گرده بر برخی خصوصیات کمی و کیفی کدو (cucurbita pepo l.) با استفاده از آزمایشی در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با 3 تکرار، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان در سال 1391 مورد مطالعه قرار گرفت. گرده¬ها از 5 لاین 1289، 1300، 1301، 7863 و 1307 تهیه شدند و از دو لاین 1289 و 1307 به عنوان پایه¬های مادری استفاده شد. در پایان دوره برداشت، صفاتی مانند وزن میوه، طول و عرض میوه از دو جهت، طول دمگل، قطر پوست، قطر گوشت، میزان کاروتنوئید میوه، مواد جامد محلول کل، ظرفیت آنتی¬اکسیدانی گوشت خام و پخته، وزن و تعداد بذر موجود در هر میوه، وزن 100 بذر، طول، عرض و قطر بذر و همچنین ظرفیت آنتی¬اکسیدانی بذر خام و سرخ کرده، درصد روغن بذر و میزان پروتئین کنجاله به جای¬مانده اندازه¬گیری شدند. نتایج حاصله نشان داد که منبع دانه¬¬گرده بر کلیه صفات به جزء عرض بذر، کاروتنوئید کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی بذر و میوه اثر معنی¬داری داشت. خودگشنی برای صفاتی از قبیل وزن، طول و عرض میوه، طول دمگل، تعداد بذر میوه، قطر گوشت، طول، عرض بذر، مواد جامد محلول، درصد روغن بذر و پروتئین کنجاله بذر و تلاقی¬های دگرگشنی برای صفاتی مانند قطر بذر، قطر پوست و وزن صددانه، کراس¬های مناسبی برای هر دو لاین می¬باشند. بر اساس نتایج گرده افشانی، به کارگیری لاین 1307 به عنوان پایه برای بهبود صفات بیوشیمیایی بذر از جمله مقدار پروتئین کنجاله و چربی بذر و استفاده از لاین 1289 به عنوان بهترین والد گرده دهنده در افزایش اندازه میوه، قابل توصیه است.
ابوذر هاشم پور محمود قاسم نژاد
در این پژوهش ارتباط بین ویژگی های بیو شیمیایی و مولکولی با میزان تحمل به تنش یخ زدگی 11 رقم زیتون تجاری از طریق نمونه های برگ، شاخه های جدا شده و نهال بررسی شد. بعلاوه، اثر کاربرد خارجی سالیسیلیک اسید (sa) بر میزان تحمل به یخ زدگی نهال های زیتون رقم زرد نیز ارزیابی شد. برای این منظور، چهار آزمایش مختلف طراحی و اجرا شد. آزمایش اول، ارتباط بین ویژگی های بیو شیمیایی با میزان تحمل به یخ زدگی (lt50) 11 رقم مختلف زیتون در مرحله سازگاری و عدم سازگاری به سرما از طریق نمونه های برگ ارزیابی شد. برگ های جدا شده به دو گروه تقسیم شدند، گروه اول جهت اندازه گیری ویژگی های بیوشیمیایی بلافاصله با نیتروژن مایع منجمد شدند و گروه دوم برای تعیین lt50 در معرض دماهای مختلف یخ زدگی (5-، 10-، 15- و 20- درجه سانتی گراد) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام فیشمی، میشن و شنگه متحمل ترین و ارقام زرد، مانزانیلا و آمیگدالولیا حساس ترین بودند. سازگاری به سرما فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز (sod)، پراکسیداز (pod)، آسکوربات پراکسیداز (apx)، کاتالاز (cat) و پلی فنل اکسیداز (ppo) و مقدار پروتئین کل را نسبت به مرحله عدم سازگاری افزایش داد. بعلاوه، بین lt50 با فعالیت cat، ppo و podدر هر دو مرحله سازگاری و عدم سازگاری به سرما همبستگی معنی داری وجود داشت. در آزمایش دوم، ارتباط بین ویژگی های بیو شیمیایی با میزان lt50 11 رقم مختلف زیتون در مرحله سازگاری به سرما از طریق شاخه های جدا شده ارزیابی شد. بدین منظور شاخه جدا شده در معرض دماهای یخ زدگی (5-، 10-، 15- و 20- درجه سانتی گراد) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام میشن، فیشمی و لچینو متحمل ترین و ارقام مانزانیلا، زرد و آمیگدالولیا حساس ترین به تنش یخ زدگی بودند. با کاهش دمای یخ زدگی پراکسیداسیون لیپید (mda) برگ ها افزایش یافت و این افزایش در ارقام حساس بیشتر از ارقام متحمل بود. با کاهش دما میزان فعالیت آنزیم های sod، apx و cat در بیشتر ارقام زیتون کاهش یافت. آنزیم ppo و پروتئین کل در همه ارقام با کاهش دما تا 10- درجه سانتی گراد افزایش یافت، اما پس از آن کاهش نشان داد. هم چنین بین lt50 با میزان فعالیتcat و ppo همبستگی معنی داری دیده شد. در آزمایش سوم، سطح بیان ژن های بتاگلوکوزیداز (bglc) و فتی اسید دساچورازها fad7)، fad6 و (fad2 را در دو رقم فیشمی و زرد پس از 1، 4 و 8 ساعت مواجهه شدن با دمای یخ زدگی (10- درجه سانتی گراد) و نیز در مرحله ریکاوری ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که بیان ژن bglc نسبت به شاهد در رقم فیشمی در 8 ساعت پس از تنش یخ زدگی کاهشی معنی دار و در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری داشت. در حالی که در رقم زرد بیان این ژن در 8 ساعت پس از تنش و در مرحله ریکاوری کاهش معنی داری را نشان داد. بیان ژن fad2 در رقم فیشمی در 1و 4 ساعت پس از تنش و در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری را نشان داد. بیان fad6 تنها در رقم فیشمی در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری نسبت به شاهد نشان داد. هم چنین، بیان ژن fad7 تنها در رقم فیشمی در 8 ساعت پس از تنش کاهشی معنی دار و در مرحله ریکاوری افزایش معنی داری را نسبت به شاهد نشان داد. در آزمایش چهارم، نهال های زیتون رقم زرد با غلظت های مختلف sa تیمار شدند و سپس در معرض دمای مختلف یخ زدگی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تنش یخ زدگی باعث افزایش معنی دار نشت یونی و میزان mda شد. تیمار 1 میلی مولار sa باعث کاهش نشت یونی و mda از طریق افزایش فعالیت pod، apx، cat و ppo و نیز افزایش غلظت پرولین، پروتئین و ظرفیت آنتی اکسیدانی شده است.
بهاره اناری انارکی محمود قاسم نژاد
هیومیک اسید به عنوان یک کود آلی می تواند برای تولید محصولات ارگانیک توصیه کرد. در این پژوهش، اثر محلول پاشی برگی و کاربرد خاکی هیومیک اسید بر عملکرد، خصوصیات کمی و کیفی میوه انار رقم ملس ساوه بررسی شد. هیومیک اسید با غلظت های مختلف 0، 1.7، 3.4، 5.1 گرم هیومیک اسید خالص بازای هر درخت همراه آب آبیاری از مرحله گلدهی تا زمان برداشت میوه ها صورت گرفت. همچنین محلول پاشی با همان غلظت ها در سه زمان، قبل از گلدهی، مرحله زیتونی شدن میوه و یک ماه پس از آن انجام گرفت، ویژگی های عملکرد، درصد ترکیدگی و آفتاب سوختگی میوه، خصوصیات فیزیکی میوه و آریل، مواد شیمیایی مرتبط با طعم میوه، ترکیبات آنتی اکسیدانی میوه و عناصر معدنی آریل و پوست میوه انار اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد محلول پاشی با هیومیک اسید به خصوص 5.1 گرم به ازای هر درخت عملکرد میوه را افزایش داد، اما میانگین وزن تک میوه کمتر از شاهد بود. همچنین، محلول پاشی برگی و کاربرد خاکی با هیومیک اسید درصد ترکیدگی میوه انار را کاهش داد. محلول پاشی یا کاربرد خاکی با هیومیک اسید به ترتیب باعث کاهش معنی دار فلاونوئید و فنل کل میوه شد. بالعکس، ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه های تیمار شده با هیومیک اسید به هر دو صورت برگی یا خاکی بالاتر بود. محلول پاشی با هیومیک اسید مقدار منیزیم پوست میوه، و فسفر و نیتروژن دانه را افزایش داد، اما کاربرد خاکی مقدار کلسیم، منیزیم و نیتروژن پوست میوه ها را افزایش داد. مقدار منیزیم و نیتروژن دانه ی میوه های اناری که با هیومیک اسید تیمار شده بودند، به خصوص غلظت 5.1 گرم، بطور معنی داری بیشتر از شاهد بود. در مجموع، به نظر می رسد تغذیه درختان با هیومیک اسید ، به خصوص نوع برگی، توانست با تغییر وضعیت تغذیه و هورمون درون زا عملکرد و کیفیت میوه های انار رقم ملس ساوه را بهبود بخشد.
میثم احمدی محمود قاسم نژاد
تغذیه قبل از برداشت می تواند عملکرد و کیفیت میوه های در زمان برداشت و پس از برداشت را تحت تاثیر قرار دهد. در این پژوهش، اثر مدیریت تغذیه ارگانیک، تلفیقی و متداول بر عملکرد و کیفیت میوه ها در زمان برداشت و عمر انبارمانی میوه ها بررسی شد. خصوصیات فیزیکی میوه و آریل، مواد شیمیایی مرتبط با طعم میوه، ترکیبات آنتی¬اکسیدانی میوه و عناصر معدنی آریل و پوست میوه انار اندازه¬گیری شدند. نتایج نشان داد که نوع تیمار کودی بر وزن میوه، وزن پوست و وزن آریل تاثیر داشت، اما هیچ اختلاف معنی داری بین تیمارها روی نسبت پوست به میوه، و آریل به میوه مشاهده نشد. خصوصیات شیمیایی مانند میزان ph و ta و tss/taمیوه های ارگانیک، تلفیقی و متداول اختلاف معنی¬داری نداشتند، اما درصد tss میوه¬های ارگانیک کمتر از سایر تیمار¬های بود. مصرف کودهای شیمیایی تاثیری بر میزان آنتوسیانین کل و فلاونوئید کل نداشت، اما بر میزان فنل کل و ظرفیت آنتی¬اکسیدانی کل تاثیر منفی گذاشت. نسبت¬های نیتروژن به کلسیم، پتاسیم به کلسیم، مجموع پتاسیم و منیزیم به کلسیم، مجموع پتاسیم و نیتروژن به کلسیم در آریل میوه¬های ارگانیک تولید کمتر بود. نتایج همچنین نشان داد که درختان اناری که با کود شیمیایی تیمار شدند کاهش وزن میوه بیشتری در مقایسه با میوه¬های ارگانیک در طی انبارداری نشان دادند. در طی دوره انبارداری میزان فنل کل و ظرفیت آنتی¬اکسیدانی کل میوه¬های ارگانیک به طور معنی¬داری بیشتر از کشت تلفیقی و مرسوم بود، اما از آنتوسیانین کل کمتری برخوردار بودند. بطورکلی، اگرچه اندازه میوه¬های ارگانیک انار اندکی کوچکتر شد، اما از ظرفیت آنتی¬اکسیدانی بالاتر و نسبت عناصر غذایی بهتری برخودار بود و در نتیجه عمر انبارمانی بالاتری داشتند.
زینب طورانی محمود قاسم نژاد
روش برداشت میوه ها و فاصله زمانی بین برداشت میوه تا استخراج روغن یکی از مهم ترین عامل تعیین کننده کیفیت روغن زیتون است. در این پژوهش، اثر آسیب دیدگی میوه ها در زمان برداشت و مدت زمان نگهداری میوه ها قبل از استخراج روغن بر کیفیت روغن زیتون دو رقم زرد و روغنی محلی بررسی شد. میوه ها به دو صورت، با دست و با چوب دستی (روش متداول) برداشت شدند. سپس میوه های برداشت شده با دست به دو زیر گروه تقسیم شدند: بدون آسیب دیدگی (شاهد) و آسیب دیدگی مصنوعی. پس از آن، میوه ها به مدت 21 روز در دمای اتاق نگهداری شدند و با فاصله زمانی هر 7 روز یک بار کیفیت روغن ارزیابی شد. ویژگی هایی مانند درصد کاهش وزن میوه، اسید چرب آزاد (ffa)، ارزش پراکسید (pv)، ضرایب k232، k270، کلروفیل کل، کاروتنوئید کل، فنل کل، فلاونوئید کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی کل، ic50 و کارایی آنتی رادیکالی (ae) روغن در زمان برداشت و در طول دوره نگهداری ارزیابی شدند. نتایج نشان داد روغن میوه های آسیب دیده در هر دو رقم پس از برداشت و در طول دوره نگهداری ffa، pv، ic50 و درصد کاهش وزن میوه بالاتری را نشان داد. در عوض، مقدار کلروفیل کل، کاروتنوئید کل، فنل کل، فلاونوئید کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی و ae کم تری را در مقایسه با شاهد داشتند. تفاوتی بین میوه های آسیب دیده و سالم از لحاظ ضرایب k232 و k270 روغن وجود نداشت. در مجموع، آسیب مکانیکی به میوه ها در حین برداشت و هم-چنین تاخیر در استخراج روغن میوه های برداشت شده، فرایند اکسیداسیون روغن را افزایش داده، به دنبال آن باعث کاهش کیفیت، ترکیب های آنتی اکسیدانی و ارزش تغذیه روغن زیتون می شود.
صفورا اسکندری شهرکی اصغر موسوی
به منظور ارزیابی تنوع خصوصیات مورفولوژیکی خشک میوه و مغز برخی از ارقام و ژنوتیپ¬های امید بخش بادام، آزمایشی روی 35 رقم و ژنوتیپ بادام ایرانی و خارجی انجام گرفت. در این مطالعه 39 صفت مربوط به خشک میوه و مغز، بر اساس توصیفگر جهانی بادام اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس و مقایسه میانگین¬ها نشان داد که ارقام و ژنوتیپ-های مورد بررسی از نظر کلیه صفات مورد مطالعه دارای تفاوت معنی داری هستند. ضرایب همبستگی ساده بین صفات نشان داد که بین برخی از صفات اندازه گیری شده خشک میوه و مغز همبستگی مثبت یا منفی معنی داری وجود دارد. نتایج تجزیه خوشه ای براساس صفات اندازه گیری شده، ارقام و ژنوتیپ¬ها را در فاصله اقلیدوسی 5 به 8 گروه اصلی تقسیم کرد. تجزیه به عامل¬ها توانست صفات مورد ارزیابی را به 11 عامل اصلی کاهش دهد که مجموعاً 86 درصد واریانس کل را توجیه نمودند. با استفاده از سه عامل اصلی در تجزیه پلات ارقام و ژنوتیپ¬ها تفکیک شدند .ارقام شاهرود13، شاهرود21، شاهرود6 ، سهند، پریمورسکی، یلدا، فیلیپچو، شاهرود 10 ، شاهرود 8 ، نپلوس اولترا و ژنوتیپ¬هایaim2 ،aim1 ،gm1 ، ahn2، ahyu و ahn1 از نظر خصوصیات خشک میوه و مغز برتری نسبی نسبت به دیگر ارقام و ژنوتیپ-ها داشتند. درصد روغن مغز در ارقام و ژنوتیپ¬ها بین 50 تا 60 درصد متغیر بود، بیش¬ترین درصد روغن در ژنوتیپ gmt1 (93/59 درصد) و رقم پریمورسکی (13/58 درصد) و کم¬ترین آن در رقم ربیع (13/50 درصد) و ژنوتیپ a230 (13/51 درصد) دیده شد. بیش¬ترین میزان کربوهیدرات در رقم شاهرود 8 (01/22 درصد)، بیش¬ترین میزان پروتئین در رقم تونو (44/23)، بیش¬ترین میزان پتاسیم در ژنوتیپahn1 (31/725 میلی¬گرم در صد گرم ماده خشک) و کم¬ترین میزان پتاسیم در رقم آذر (22/402 میلی¬گرم در صد گرم ماده خشک)، بیش¬ترین میزان فسفر در رقم تونو (21/464 میلی¬گرم در صد گرم ماده خشک) و کم¬ترین میزان فسفر در ژنوتیپ aim3 (02/111 میلی¬گرم در صد گرم ماده خشک)، مشاهده شد. طبق نتایج مقایسه میانگین داده¬ها بالاترین ظرفیت آنتی¬اکسیدانی، فنول و فلاونوئید به ترتیب مربوط به عصاره¬های رقم یلدا، شاهرود6 و شاهرود 12 بود. در مجموع، ارقام پریمورسکی، تونو، یلدا، شاهرود6، شاهرود7، شاهرود12، نپلوس اولترا و ژنوتیپ¬هایgm1 ,gmt3 ,gmt2 ,gmt1 از نظر خصوصیات مورفولوژیکی خشک میوه و مغز و هم¬چنین خصوصیات کیفی مغز برتری نسبی نسبت به دیگر ارقام و ژنوتیپ¬ها نشان دادند.
جواد جاویدفر محمدحسن علی بیگلویی
به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی بر عملکرد و خصوصیات کیفی گوجه¬¬فرنگی، آزمایشی درسال زراعی1393-1392 درمزرعه¬ی آزمایشی ایستگاه تحقیقاتی ساعتلو واقع در استان آذربایجان غربی انجام شد. آزمایش در قالب طرح آماری اسپیلت پلات بر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. عامل اصلی در این طرح دو رقم گوجه¬فرنگی که شامل پرسی اناری و سوپرچیف و عامل فرعی شامل چهار سطح آبیاری (تبخیر از تشتک کلاس a به میزان 40، 60، 80 و 100 میلی متر) بود. روش آبیاری به صورت جوی پشته¬ای بوده و فاصله بین ردیف¬ها 120 سانتی¬متر و فاصله بین بوته-ها روی هر ردیف 30 سانتی¬متر در نظر گرفته شد. حجم آب داده شده به هر کرت توسط کنتور آب با دقت 1/0 لیتر اندازه¬گیری شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تنش خشکی باعث کاهش عملکرد گوجه¬فرنگی، عملکرد بازارپسند، طول میوه، قطر میوه، ماده خشک میوه، مساحت سطح برگ، ماده خشک بوته و ویتامین ث شد. از طرفی تنش خشکی باعث افزایش مواد جامد محلول و سفتی گوجه¬فرنگی شد. همچنین نتایج نشان داد که تنش خشکی تاثیری در عملکرد بازارناپسند، فنول، ph و درصد آنتی¬اکسیدان گوجه¬فرنگی نداشت. مقدار خطای نرمال شده در مقایسه¬ی عملکرد مشاهده¬ای و پیش¬بینی شده با مدل aquacrop در گوجه¬فرنگی کمتر از 10 درصد بدست آمد. با مقایسه عملکرد ارقام پرسی اناری و سوپرچیف محصول گوجه¬فرنگی در شرایط تنش خشکی یکسان، عملکرد رقم پرسی اناری بیشتر از رقم سوپرچیف بود. مدلaquacrop تحت شرایط تنش خشکی عملکرد گوجه¬فرنگی رقم پرسی اناری را با دقت بیشتری نسبت به رقم سوپرچیف پیش¬بینی کرد.
رضا روشندل محمدمهدی سوهانی
آنزیم گیاهی استریکتوسیدین سینتاز (ss) ، یک آنزیم کلیدی در بیوسنتز آلکالوئید گیاهی است. همولوگ دومین پروتئینی استریکتوسیدین سینتاز در ارگانیسمهای مختلفی یافت شده است. یک گروه چهارتایی از ژنهای شبه استریکتوسییدین سیینتاز در آرابیدوپسیس یافت شده اند که به سبب شباهت به همومیوسین، یک میوسین سطح سلولی دروزوفیلا با نام شبه همومیوسین (hml) نیز نامیده می شوند. در این آزمایش از ژنوتیپ های etr3، over ، hml4، rnai-5 و col-0 گیاه آرابیدوپسیس جهت اعمال تنش زیستی و غیر زیستی استفاده شد. میزان بیان ژن hml4 در ژنوتیپ over نسبت به ژنوتیپ col-0 (ژنوتیپ مادری) 12برابرافزایش یافت و همچنین مشخص گردید که میزان بیان ژن hml4 در ژنوتیپ hml4نسبت به ژنوتیپ col-0 (ژنوتیپ مادری) سرکوب شد (suppress). در گیاهان پنج هفته¬ای آرابیدوپسیس جهش یافته سرکوب شده و همچنین فرابیان شده حساسیت آشکاری نسبت به b. cinerea در مقایسه با فرم طبیعی col-0 نشان دادند.همچنین ژنوتیپ ناک اوت(hml4) نسبت به فرم طبیعی col-0 در 48 و 72 ساعت پس از تلقیح با قارچ b. cinerea نشان ندادند. در جهش¬یافته over در نقطه زمانی 48 ساعت پس از تلقیح، نکروز¬های ریز عموماً نکروز¬های محدود¬شده هستند اما درcol-0 نکروز¬های ریز، پیش¬رونده هستند. درژنوتیپ over ژن hml4 افزایش بیان دارد اما جلوی فعالیت سایر ژن¬های خانواده گرفته نمی¬شود در حالی که درcol-0 بیان hml4 حالت طبیعی دارد. بنابراین می-توان نتیجه گرفت که ژن hml4 برای بروز مقاومت موفق است. درخصوص صفت طول ریشه ژنوتیپ¬های hml4 و over توانسته¬اند از خود مقاومت بیشتری نسبت به بقیه ژنوتیپ¬ها نشان دهند و ژنوتیپ etr-3 کم¬ترین مقاومت را در برابر تنش خشکی از خود نشان داده است. درخصوص صفت وزن تر ژنوتیپ over مقاومت بیشتری نسبت به سایر ژنوتیپ¬های موجود در مقابل 12 روز تنش خشکی از خود نشان داده است. این دو صفت مورفولوژیک نشان داد که دو ژنوتیپ over و hml4 نسبت به wild type خود که همان col-0 می باشد مقاوم و دو ژنوتیپ rnai-5 وetr-3 از wild type خود حساس تر بودند. می توان نتیجه گرفت که نبود کامل ژن¬های خانواده hml باعث حساس¬¬تر شدن این ژنوتیپ نسبت به ژنوتیپ col-0 شد و از طرفی فقدان بیان ژن hml4 باعث مقاومت بیشتر در برابر تنش خشکی شد. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز (pod) در ژنوتیپ rnai-5 کمتر از میزان فعالیت آن در گیاهان مادری (col-0) بود، لذا می توان نتیجه گرفت که حذف تمام ژن های خانواده hml که در ژنوتیپ rnai-5 اتفاق افتاده است سبب کاهش فعالیت این آنزیم در گیاهان موتانت rnai-5شده است. نتایج بدست آمده با نتایج بررسی صفات ظاهری و مورفولوژیک تطابق دارد. از لحاظ مورفولوژی هم گیاهان ژنوتیپ etr-3 زودتر از سایر ژنوتیپ¬ها خشک شدند وگیاهان ژنوتیپ hml4 مقاومت خوبی از خود نشان دادند.
علی عظیم پور جواد هادیان
به منظور بهبود کیفیت اسانس و عمر پس از برداشت گل محمدی (rosa damascena mill) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در منطقه کاشان اجرا شد. تیمارها شامل مصرف هیومیک اسید (در دو مرحله همراه آب آبیاری محلول پاشی کلسیم کلرید در سه مرحله قبل از باز شدن گل ها، هنگامی که انتهای کاسبرگ ها به شکل فتیله ای بوده، زمانی که انتهای کاسبرگ ها شروع به جدا شدن از هم کرده و زمانی که گلبرگ ها شروع به شکفتن کرده، بوده است. نتایج نشان داد که استفاده از هیومیک اسید با غلظت 4 گرم در لیتر توأم با10 و 20 میلی مولار کلسیم کلرید، بیشترین تاثیر را روی خصوصیاتی مانند درصد وزن خشک گل ها، آنتوسیانین کل و مقدار سیترونلول و ژرانیول گل ها داشتند، همچنین کمترین میزان کاهش وزن گلبرگ ها پس از برداشت تا زمان تقطیر گل ها، مربوط به تیمار 8 گرم در لیتر هیومیک اسید و 20 میلی مولار کلسیم کلرید بود. در غلظت های 6 گرم در لیتر هیومیک اسید و 10 میلی مولار کلسیم کلرید نیز کمترین میزان پراکسیده شدن لیپیدهای غشاء (مقدار mda) و بیشترین مقدار نونادکان مشاهده شد. بعلاوه، با افزایش غلظت کلسیم کلرید بیشترین مقدار هنی کوزان و کمترین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز مشاهده شد. به طور کلی، با کاربرد همزمان هیومیک اسید در غلظت های 4 و6 گرم در لیتر و کلسیم کلرید در غلظت های بالا، 20 و 10 میلی مولار به ازای هر بوته می توان کیفیت پس از برداشت گل های محمدی را بهبود بخشید.
محمد رضا زارع بوانی غلامعلی پیوست
در این پژوهش ویژگی های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهچه های 26 رقم فلفل گلخانه ای پس از قرار گرفتن در معرض شوری با یکدیگر مقایسه شدند. برای این منظور، پنج آزمایش مختلف طراحی و اجرا شد. نتیجه هانشان داد که در بین رقم ها اختلاف معنی داری از نظر تحمل به شوری وجود داد. همچنین پیش تیمار شوری می تواند باعث افزایش تحمل به شوری در مرحله رشد رویشی و زایشی در فلفل گردد.
محمد علی شیری محمود قاسم نژاد
بمنظور بدست آوردن اطلاعات پایه ای و قابل اعتماد جهت برنامه های تغذیه ای باغات کیوی رقم ’هایوارد‘، دو آزمایش مزرعه-ای جداگانه ای در دو باغ تجاری کیوی واقع در شهر رشت و رامسر طی فصل رشدی 1392 اجرا گردید. در آزمایش اول، تغییرات مقدار عناصر غذایی در برگ و میوه کیوی طی فصل رشد اندازه گیری گردید. نمونه های برگ و میوه همزمان با هم در 8 مرحله (بلافاصله پس از ریزش گلبرگ ها، 3، 6، 9، 12، 15، 18 و 21 هفته بعد از تمام گل) جمع آوری و سپس مقدار عناصر غذایی آن ها اندازه گیری شد. در آزمایش دوم، اثر زمان و تعداد دفعات محلول پاشی با کلرید کلسیم 5/1 درصد بر مقدار و نسبت عناصر غذایی میوه و همچنین بر ویژگی های کمی و کیفی آن مورد بررسی قرار گرفت. میوه های هر دو باغ در یک، دو یا سه نوبت (35، 85 و 125روز پس از تمام گل) با کلریدکلسیم 5/1 درصد محلول پاشی شدند. سپس میوه ها بلافاصله 7 روز پس از محلول پاشی در طول دوره نمو (گروه اول) و همچنین در مرحله بلوغ فیزیولوژیکی (گروه دوم) مورد ارزیابی قرار گرفتند. بعلاوه، بخشی از میوه ها تیمار شده در طول 90 روز انبارداری در دمای صفر درجه سانتی گراد با رطوبت نسبی 95 درصد و نیز به مدت 5 روز اضافی تر در شرایط مشابه بازار (گروه سوم) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که مقدار نیتروژن، کلسیم و منیزیم برگ کیوی بیشتر از میوه بود، در عوض مقدار پتاسیم میوه بیشتر از برگ می باشد. مقدار فسفر الگوی ثابتی را در دو باغ نشان نداد. بنابراین، مقدار عناصر غذایی برگ نمی تواند نشان دهنده مقدار عناصر غذایی در میوه کیوی باشد. با پیشرفت نمو میوه مقدار نیتروژن، فسفر، پتاسیم و منیزیم میوه کاهش یافت، اما مقدار کلسیم افزایش پیدا کرد. بالعکس، مقدار نیتروژن و پتاسیم برگ طی فصل رشد کاهش معنی داری را نشان داد، اما مقدار فسفر و منیزیم افزایش یافت. الگوی تغییر مقدار کلسیم برگ بسته به موقعیت باغ متفاوت بود. همچنین نتایج نشان داد با پیشرفت نمو میوه کارآیی جذب کلسیم در پاسخ به محلول پاشی کلرید کلسیم کاهش پیدا کرد. بطوری که بیشترین درصد تجمع کلسیم میوه یک هفته بعد از تیمار، زمانی مشاهد شد که میوه ها در اوایل فصل رشد (35 روز پس از تمام گل) محلول پاشی شدند. اگرچه محلول پاشی در یک نوبت در اوایل فصل رشد بیشترین تأثیر را در افزایش تجمع کلسیم میوه در طول دوره نمو نشان داد، اما در زمان بلوغ فیزیولوژیکی، میوه هایی که در یک نوبت یا در دو نوبت محلول پاشی شده بودند، از نظر مقدار کلسیم تفاوت معنی داری را در مقایسه با شاهد نشان ندادند. محلول پاشی در سه نوبت (35، 80 و 125 روز پس از تمام گل) بطور معنی داری مقدار کلسیم، پتاسیم و منیزیم میوه های بالغ را افزایش، اما مقدار نیتروژن میوه را کاهش داد. در نهایت، نسبت بین این عناصر با کلسیم در میوه کاهش یافت، در نتیجه تعادل بین عناصر غذایی میوه بهبود یافت. محلول پاشی با کلرید کلسیم در سه نوبت بطور معنی داری صفات مرتبط با اندازه و رشد میوه کیوی را کاهش داد. بطوری که میوه ها کمی کوچک تر، سفت تر و تیره تری بودند، اما چنین میوه هایی ارزش غذایی و ترکیبات آنتی اکسیدانی از جمله ویتامین ث، کلروفیل، کاروتنوئید، ترکیبات فنلی و کیفیت حسی بالاتری داشتند. بعلاوه، محلول پاشی میوه های کیوی در سه نوبت با کلرید کلسیم با کاهش فعالیت آنزیم پلی-گالاکتروناز توانست سفتی میوه ها را در پایان دوره انبارداری حفظ کند. چنین میوه هایی میزان از دست دهی آب، درصد پوسیدگی، تولید اتیلن و شدت تنفس کمتری را نشان دادند. در مجموع، محلول پاشی در سه نوبت (35، 85 و 125 روز پس از تمام گل) با کلرید کلسیم (5/1درصد) توانست بطور معنی داری تعادل عناصر غذایی میوه را بهبود بخشد، رسیدن میوه را به تأخیر اندازد و باعث حفظ کیفیت میوه کیوی رقم هایوارد طی دوره انبارداری شود. بنابراین، این تیمار می تواند برای استفاده در برنامه های محلول پاشی باغ های کیوی رقم هایوارد بسیار مناسب باشد.
صغری اخگری معظم حسن پور اصیل
به منظور تعیین اثر کاربرد نیتروژن آمونیومی بر برخی ویژگی های کمی و کیفی سه ژنوتیپ گل حنا (impatiens hawkeri bull.)، به نامهای pure beauty purple, barbados, paradise violet ، آزمایشی در قالب طرح پایه کاملا تصادفی نامتعادل به شکل فاکتوریل در سال 1393 در گلخانه دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان اجرا شد. گیاهان در بستر مساوی از پیت و پرلایت 1:1 کشت شدند. تیمارها در چهار سطح نیتروژن آمونیومی 0، 5/0، 1 و 5/1 میلی اکی والان در لیتر اعمال گردید و در پایان آزمایش صفاتی مانند ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد جوانه گل و تعداد شاخه فرعی، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن تر و خشک ریشه، شاخص کلروفیل در برگ، میزان آنتوسیانین و کاروتنوئید در گلبرگ و میزان عناصر ماکرو در اندام هوایی و بستر کشت ارزیابی شد. نتایج آنالیز داده ها نشان داد که غلظت های بکاربرده شده از نیتروژن آمونیومی در هر سه ژنوتیپ اثر معنی داری بر ارتفاع گیاه، قطر ساقه، تعداد شاخساره جانبی، تعداد جوانه گل و وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی به همراه داشت. همچنین نتایج نشان داد که میزان عناصر ماکرو در اندام هوایی گیاه و بسترهای کشت مختلف نسبت به نوع ژنوتیپ متغیر بود، به نحوی که در ژنوتیپ pink به میزان 5/1 میلی اکی والان بر لیتر از آمونیوم تاثیر معنی داری بر آنتوسیانین داشت و این معنی داری به دلیل رنگ تیره و جلوه ی گل بوده است و در ارزیابی کاروتنوئید و کلروفیل نیز میزان آمونیوم بالا بیشترین مقدار رنگریزه را به همراه داشت. رشد این گیاه با کاربرد محلولهای غذایی توصیه شده در این پژوهش اگر نتواند جایگزین بهتری نسبت به کودهای وارداتی ارائه شود حداقل می توان گفت که با آنها برابر است و با بررسی بیشتر پیشنهاد و ارائه خواهد شد. لذا به نظر می رسد با افزایش غلظت نیتروژن آمونیومی ضمن افزایش فاکتورهای مورد بررسی می توان به گیاهانی مطلوب تر و بازار پسندی بالا تر و بدون بکارگیری کودهای وارداتی در ژنوتیپ های مورد بررسی حنا دست یافت.
مرتضی سلیمانی اقدم یونس مستوفی
چکیده ندارد.
سهیلا کمری شاهملگی غلامعلی پیوست
چکیده ندارد.
محمد شرافتی محمود قاسم نژاد
چکیده ندارد.
مهرناز حاتمی عبدالله حاتم زاده
چکیده ندارد.
شروین وحدت محمود قاسم نژاد
چکیده ندارد.
انسیه قربانی محمود قاسم نژاد
چکیده ندارد.
نسرین طاهری شیوا عبدالله حاتم زاده
چکیده ندارد.