نام پژوهشگر: لیلی خبازی
آرزو هاوشکی لیلی خبازی
چکیده: بخش مهمّی از ادبیّات پهلوی را، ادبیّات اندرزی تشکیل می دهد که اهمّیت فراوان آنرا می توان از تأثیری که بر ادبیّات اسلامی گذاشته است، دریافت. به گونه ای که گاهی این اندرزها بی کم و کاست و یا با اندک تغییراتی وارد کتابهای دوران اسلامی شده اند. اندرزهای پهلوی از لحاظ حجم یکسان نیستند، ولی اکثر آنها از چند صفحه تجاوز نمی کنند. یکی از مهم ترین کتابهایی که مفصّل ترین اندرزها را دربر دارد ، کتاب ششم دینکرد است که بیش از صد صفحه است. واژه ی اندرز که ریشه باستانی دارد، به سخنان نغز و کوتاه بزرگان ، اعم از پادشاهان و بزرگان دینی، گفته می شود که حاوی دستوراتی برای درست زیستن است که به نزدیکان یا عامه مردم گفته می شود و دارای ماهیّت آموزشی و اخلاقی است و لحنی مهربانانه و بسیار گیرا چاشنی آن است. از لحاظ موضوعی اندرزهای پهلوی به دو بخش اندرزهای دینی و اندرزهای عملی_ تجربی تقسیم می شوند. یکی از مهم ترین مجموعه ی اندرزی دوره ی میانه که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته، اندرز آذرباد مارسپندان است که در دسته ی اندرزهای عملی_تجربی قرار می گیرد. بسیاری از اندرزهای این مجموعه امروزه به صورت ضرب المثل در میان عامه ی مردم کاربرد پیدا کرده است، مانند:« هر که برای رقیبان چاه کند، خود در آن می افتد»(بند 109، آذرباد مارسپندان) دیگر متن مورد بررسی، اندرز دستور بهدینان است که در دسته ی اندرزهای دینی قرار می گیرد. و محتوای آن در مورد نحوه ی اجرای آداب مذهبی است. اندرز دیگر مورد بررسی، اندرز خیم و خرد فرخ مرد، از جمله ی اندرزهای تجربی است و پرداختن به خرد یکی از مهم ترین مضامین این متن است. پس از ظهور اسلام، اندرز به حیات خود، در شکل و چارچوبی دیگر ادامه می دهد. هماهنگی تدریجی با فرهنگ ایرانی_ اسلامی یکی از بارزترین شاخصه های این گونه ی ادبی است. اندرزهای فارسی در این دوره به دو بخش منظوم و منثور تقسیم می شوند. در این پژوهش شاهنامه به عنوان نمونه ای از ادبیّات منظوم دوران اسلامی و قابوسنامه به عنوان یک اثر منثور مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت، با مشاهده ی شباهت های موجود بین متون پهلوی و دو اثر دوره اسلامی، به گردآوری نمونه های مشابه پرداخته شد و تحت عناوین مناسب، دسته بندی گردید. رساله ی حاضر شامل سه فصل، به شرح زیر است: فصل اوّل: شامل متن پهلوی، حرف نویسی، آوانویسی، ترجمه و یادداشتهای سه اندرز پهلوی فصل دوّم: بررسی تطبیقی اندرزهای پهلوی با دو متن شاهنامه و قابوسنامه فصل سوم: واژه نامه
نادیا نقوی آزاد چنگیز مولایی
«وندیداد» نام یکی از بخش های پنج گانه ی اوستا است. لغت وندیداد «کسی که قانونش جدایی و دوری از دیوان است» معنی می دهد. وندیداد تنها نسک اوستایی است که بطور کامل به دست ما رسیده و نوزدهمین نسک به شمار می رفته است. این بخش از اوستا مجموع قوانین طهارتی و مجازات انواع گناهان است که انسان علیه موجودات خوب مرتکب می شود و جرایم و تاوان آنهاست و همچنین طریقه ی مقابله با پلیدی ها و امراضی است که روح پلید یا انگره مینو و گروه دیوان در جهان اشاعه داده اند. مجموع این تعالیم و آموزه ها در 22 فرگرد تدوین یافته است. مطالب و مضامین وندیداد 1 متفاوت از مضامین دیگر فرگردهاست. این فرگرد که دارای 20 بند است، شرحی از آفرینش بهترین سرزمین ها توسط اهورامزداست. در مقابل هر یک از آفرینش های اهورامزدا، اهریمن دست به ضدآفرینش زده که به واسطه ی آن، سرزمین مذکور مورد تهاجم یک یا چندین بلا و مصیبت قرار می گیرد. در این فرگرد از 16 سرزمین یاد شده است؛ توصیفاتی که در این بخش از اوستا درباره ی این سرزمین ها ارائه شده، و نیز دیگر قراینی که در کتاب های جغرافی نویسان دوره ی باستان درباره ی آنها آمده تردیدی بجای نمی گذارد که این سرزمین ها بخش های شرقی و شمال شرقی فلات ایران را تشکیل می داده اند. از فرگرد اول وندیداد ترجمه هایی به زبانهای انگلیسی، فرانسه و آلمانی در دست است. ترجمه ی انگلیسی آنرا دارمستتر در سال 1880 در مجموعه ی «کتب مقدس مشرق زمین» جلد 4 منتشر کرد؛ ترجمه ی فرانسوی آن 12 سال بعد توسط همین دانشمند در جلد دوم زند اوستا در سال 1892 انتشار یافت. فریتس ولف در سال 1910 در کتاب خود با عنوان «اوستا، کتاب مقدس پارسیان» آنرا به آلمانی ترجمه کرد؛ در سال 1943 آرتور کریستین سن، دانشمند فقید دانمارکی ترجمه ی جدیدی از این متن را همراه با تحلیل محتوایی آن به زبان فرانسه ارائه کرد. از وندیداد ترجمه هایی به زبان فارسی هم در دست است که از آن میان ترجمه ی وندیداد سید محمد علی حسنی (معروف به داعی الاسلام) به سال 1327 و ترجمه هاشم رضی به سال 1376 قابل ذکر است. درباره ی موقعیت جغرافیایی سرزمین های مذکور در فرگرد اول وندیداد، گراردو نیولی در کتاب «زمان و زادگاه زرتشت» (1980) و ویتزل طی مقاله ای که به سال 2003 منتشر شده، تحقیقات سودمندی به عمل آورده اند. پژوهش حاضر که به بررسی همین فرگرد اختصاص یافته، مشتمل بر سه بخش به شرح زیر است: 1- بخش اول حاوی متن اوستایی فرگرد اول وندیداد و ترجمه ی فارسی آن با تکیه بر تحقیقات اوستاشناسان، بویژه اثر اخیرالذکرِ کرستین سن است، 2- بخش دوم شامل یادداشتهایی است درباره ی مسائل لغوی و دستوری فرگرد اول وندیداد و تعیین موقعیت جغرافیایی ایالات مذکور در آن، 3- بخش سوم به واژه نامه ی بسامدی اوستایی به فارسی این فرگرد اختصاص دارد.
انیس صایب لیلی خبازی
بی گمان نامه ها و مکاتبات در ادوار مختلف دارای اهمیّت و جایگاه خاصّی بوده اند و دلیل آن این بوده که نامه ها یکی از وسایل مهم ارتباطی به شمار می رفته اند. از این رهگذر، بخش مهمی از ویژگیها و مختصات ادب و زبان یک تمدن در فراز و فرود زمانهای مختلف را از خلال بررسی نامه ها میتوان بدست آورد. با توجه به اهمیت نقش و جایگاه نامه نگاری در شناساندن ویژگیهای زبانی و ادبی دوره های گذشته، انجام مطالعات گسترده و عمیق در این زمینه از ضرورتهای انکار ناپذیر است. نکته دیگر اینکه ورود اسلام به ایران برهه مهمی در تاریخ این مرز و بوم به شمار میرود که باید در زمینه تأثیرات و پیامدهای آن کنکاش صورت گیرد. از این رهگذر، پژوهش حاضر با تلاش برای مقایسه مکاتیب و رسالات دوره پیش از اسلام و پس از اسلام سعی در پرکردن این خلأ دارد. به این منظور در بخش اول به بررسی آیین نامه نگاری در دوره پیش از اسلام میپردازیم و در بخش دوم آداب نگارش نامه ها در دوره پس از اسلام را مورد بررسی قرار میدهیم. هدف ما در بخش اول تبیین نظام مراسلات، آیین نگارش نامه ها و آیین کتابت و دبیری در دوره پیش از اسلام و در بخش دوم بررسی آیین نامه نگاری، دیوان رسالت، آئین دبیری و انواع مکاتیب در دوره پس از اسلام تا پایان قرن پنجم هجری است. برای ایجاد امکان مقایسه محورهایی یکسان طرح شده است تا تحلیل و مقایسه میان دو دوره روشنتر گردد. این محورها در پی پاسخ به این سوالات تدوین شدهاند: دیوان رسالت چه ویژگیها و مشخصه هایی داشته، آداب نامه نگاری چگونه بوده و بلاغت در ترسّل و کتابت نامه ها چه جایگاهی داشته و همچنین شرایط و جایگاه دبیر چه بوده است تا از این طریق امکان مقایسه زبان و ادبیات این دوره با دوره پیش از اسلام ممکن شود.