نام پژوهشگر: رضا افهمی

راهبردها و رویکردهای روش شناسی معناگرا در طراحی صنعتی (با تکیه بر دیدگاه های آلساندرو مندینی در دهه 80)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  نسیم کوچکپور   رضا افهمی

با گذر از دوران انقلاب صنعتی و رسیدن به دوران پسامدرن، توسعه امکانات تولید و توزیع، توسعه ارتباطات، تغییر ساختارهای اقتصادی و توسعه جامعه وافر و عدم پاسخگویی طراحی صنعتی عملکردی به نیازهای روانی انسان، دیگر محصولات مبتنی بر پاسخ به نیازهای کاربردی دارای مولفه های محدود طراحی مانند پاسخگویی به اقتصاد، سلیقه عمومی جوامع، تناسب با مصالح جدید و... پاسخگوی نیاز انسان ها نیستند. تمامی تغییرات و تبعات آنها در مسایل فرهنگی، اجتماعی، زیبایی شناسانه و... در زندگی مردم شرایطی را پدید آورد که در آن پاسخگویی طراحی صنعتی به وجوه بیشتری از زندگی انسانی الزامی و ممکن شد. یکی از راهبردهای مورد استفاده در شاخه طراحی صنعتی تجهیزات طراحی داخلی توجه به خصیصه های روان شناسانه و معناگرا در این عرصه است. هدف این پروژه دستیابی به یک سری راهبردها و رویکردهای مطلوب و متناسب با دوره پسامدرن است که با گسترش دامنه روش شناسی و فراهم کردن ابزارهای تحلیلی آن در حوزه طراحی توان پاسخگویی به شرایط حاضر را داشته باشد. امری که درصدد یافتن روشی در طراحی برای ایجاد یک فرآیند طراحی معطوف به جنبه های فراعملکردی، فرهنگی و دارای رویکردهای معناگرای متناسب با شرایط گوناگون است. هدف از این امر درک تجارب پسامدرن و تبدیل آنها به روش شناسی های عامی است که ساختار و روش شناسی جدیدی را جایگزین روش های معمول عملکردی نموده و رویکردهای مورد استفاده در زمینه هر راهبرد طراحی را مشخص نمایند. از آنجا که برای بررسی هر روش و رویکردی در طراحی و رسیدن به راهبرد مورد نظر در آن باید نظریات و طرز فکر و شیوه کار طراح یا طراحانی را که تاثیرگذار در یک دوره و یا سبکی خاص هستند بررسی نمود، این پژوهش نیز قصد دارد با توجه به متدولوژی روش شناسی برایان تیلسون، کریس جونز و دیگران و بررسی نظریات، تجارب و رویکردهای طراحی مفهومی یکی از رهبران مهم این دوره در حدفاصل سال های 90-1980، هم در عرصه طراحی صنعتی و هم در عرصه تئوری، به سازماندهی تجارب در عرصه عمل و تئوری و کشف رهیافت هایی برای طراحی بپردازد. از آنجا که ایتالیا یکی از مهم ترین مراکز اشاعه طراحی پسامدرن است، از این رو سعی شده است تا با اتکا به تجارب پیشگامان در این عرصه، راهبردهای مورد استفاده این افراد در فرارفتن از پاسخگویی عملکردی به مسایل گوناگون طراحی مورد توجه قرار گیرد. از این رو آثار آلساندرو مندینی در عرصه های گوناگون طراحی با توجه به راهبردهای کلان و رویکردهای طراحانه وی مورد تحلیل قرار گرفته می گیرد. شیوه جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای انجام گرفته است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات بصورت کیفی و تحلیل محتوا بوده است. در نهایت مشخص شد که امکان آن وجود دارد تا برای وجوه گوناگون مورد توجه در طراحی پسامدرن، نوعی راهبردهای عام را انتخاب نمود که به واسطه تناسب با مولفه های انسانی، قابلیت تعمیم را دارا هستند و مجموعه رویکردهای متنوعی وجود دارد که این راهبردها را با تناسب وجوه گوناگون طراحی سازمان می بخشند. همچنین با بررسی تجارب پیشین مشخص شد که راهبردهای آنیمیسم (جان باوری)، طراحی مردمی، ایجاد هویت اجتماعی، احساس گرایی و به موازات آنها رویکردهای طراحی تعاملی، مفهومی، تجربه گرا و اسطوره بنیاد برای طراحی دوره پسامدرن کارآمدتر تلقی شده اند.

ریشه یابی باور تقابل خیر و شر در ایران باستان و تجلی آن در آثار هنری پیش از اسلام ( با تکیه بر نقش برجسته ها)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  اسما پردل   محمود طاووسی

تقسیم بندی عوامل پیرامونی به نیروهای خیر و شر مساله ای اساسی در اساطیر ملل بوده و بن مایه مشترک بسیاری از اسطوره ها را تشکیل داده است، این مساله در ایران به دلیل پیوند دو قوم بومی ساکن فلات ایران و اقوام مهاجر هندوایرانی که وجوه اشتراک بسیاری داشته و به پایداری جامعه و حفظ نظم بسیار نیازمند بوده اند، در این سرزمین نقشی محوری یافته است. بررسی آثار هنری ایران پیش از اسلام نشان می دهد که در ایران مسولیت این نبرد دایمی خیر و شر به گونه ای نمادین به شاه واگذار شده و بنابراین این آثار در طیف گسترده ای نشان دهنده مبارزه دایمی شاه با موجودات اهریمنی است که در دوره های گوناگون با تفاسیر خاص همان دوران از همین باور اولیه تجلی می یابد.

بررسی تجلی باورهای اساطیری و اعتقادی ایرانیان در معماری پل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  فرزانه فرشید نیک   رضا افهمی

چکیده ندارد.

بررسی سیر تحول نقوش هندسی در تزئینات معماری دوره ساسانی تا سلجوقی (رابطه میان هندسه و حکمت در ایران باستان و دوره اسلامی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر 1389
  مهسا خوارزمی   رضا افهمی

تزیینات معماری اسلامی به گمان بسیاری محققان، ماحصل منع تصویری دوران اسلامی بوده که هنرمندان را وادار نموده تا تلاش خود را معطوف استفاده از نقوش هندسی نموده و تزیینات منحصر به فرد و پیچیده موسوم به گره را خلق نمایند. اما پژوهش حاضر قصد بررسی سیر تحول نقوش هندسی تزیینات وابسته به معماری ایران، در دو دوره قبل و بعد از اسلام، با هدف نمایش تداوم یا گسست تزیینات را دارد؛ فرآیند بررسی با رهیافت های تاریخی، توصیفی و مبتنی بر تحلیل و استخراج ساختار هندسی تزیینات دوره های مذکور، به بررسی رابطه بین دانش هندسه و پیشینه کاربرد هندسه در تزیینات وابسته به معماری ایران قبل از اسلام و کاربرد هندسه پیشرفته در طراحی تزیینات معماری دوره اسلامی پرداخته است. در انتخاب نمونه های مورد بررسی، سعی شده تا موارد بررسی، بیانگر شیوه رایج دوره یا نشانگر پیشرفت در عرصه کاربرد هندسه در آن دوره باشد. در نهایت با تحلیل زیرساخت های هندسی بکار رفته در طراحی تزیینات در بازه زمانی مورد بررسی، مشخص گردید که نقوش هندسی بکار برده شده در هنر اسلامی را باید تداوم منطقی آثار تزیینی قبل از اسلام ایران محسوب نمود. بررسی نشانگر مجموعه قوانین در حال رشد هندسی است که در عصر باستان مورد استفاده و توجه هنرمندان قرار گرفته ولی این هندسه پنهان در پس نقش مایه-های طبیعی ظاهر شده ولی پس از اسلام، هندسه بگونه عیان، به عامل تزیین بدل می گردد. پیشرفت های هندسی طراحی نیز از نقش مایه های مجزا و تکرار ساده به مرور به طراحی پیچیده معطوف طراحی کل و دارای اهمیت فضاهای منفی بدل گشته است.

پژوهشی در عناصر تزیینی و کیفیت اجرای آنها بر روی آثار سیمین دوره ساسانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  حمیده یسن زاده   سید مهدی موسوی کوهپر

هنر فلزکاری یکی از کهن ترین صنایع در فرهنگ و تمدن ایران است که نمونه های برجسته ی بجای مانده از ادوار مختلف شاهد این موضوع است. در این میان دوران ساسانی به عنوان یکی از آخرین اعصار شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران قبل از اسلام، بخش عمده ای از آثار سیمین را برای ما به یادگار گذارده که می توان آن ها را یکی از پر مایه ترین هنرها به حساب آورد. از آنجایی که هنر این دوره عمدتاً وابسته به امور بزرگان و نمایش فرّ و شکوه ایزدیِ پادشاهان ساسانی است، بنابراین اغلب آثار سیمین بجای مانده از این دوران موضوعات و مضامینی مرتبط با حکومت و دربار داشته اند. هنرمند ساسانی در طراحی و اجرای این آثار باید نهایت ذوق و هنر خود را برای بازنمایی این شکوه و جلال بکار می گرفت. در بخشی از این پژوهش ظروف سیمین از منظر طراحی و دیدگاه اصول تعادل بصری گشتالت مورد واکاوی بصری قرار گرفته اند که منجر به دستیابی و کشف الگوهای رایج تناسباتی و ترکیبی در گروهی از بشقاب های سیمین (مدالیون، شکار و بزم) ساسانی شده است. البته این اصول در آثار اولیه و اوج دوران ساسانی (یعنی قرون3-6 م) رعایت شده و در نمونه های متأخر مشاهده نمی شود. همچنین بخش پایانی این پژوهش به تکنیک های اجرایی این تزیینات در نمونه های مورد بررسی پرداخته که در نتیجه ی این بررسی های میدانی و تحلیلی، اصول تکنیکی و ابزارهای رایج مورد استفاده در این دوران، در نمونه های اولیه و اوایل دوره ی ساسانی پیشرفته و رفته رفته با نزدیک شدن به اواخر دوره ی ساسانی مانند اصول طراحی، رو به افول می گذارند.

بررسی ساختار هندسی قالی های ایران در عصر صفویه(با تأکید بر نقوش فرش شهری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  مهلا تختی   صمد سامانیان

قالیهای دوره ی صفویه، به عنوان شاخصه ی تداوم اصول هنری ایران، با بهره گیری از نقوش منحصر به فرد و با ویژگی ها و ضوابط تعریف شده، همواره از شهرت جهانی برخورداربوده است. از آنجا که هنر ایران، خصوصاً در دوره اسلامی بنمایه های هندسی داشته و هندسه به عنوان مبنا و فلسفه کلی در زیرساخت هنرها مدنظر بودهاست، کاربرد آن در طراحی قالی، امری بدیهی به نظر می رسد که باید شناخته شود. در این راستا، پژوهش حاضر، تلاشی در جهت دستیابی به هندسه، تناسبات کلان حاکم بر نقوش، خطوط انتظام - دهنده و روابط هندسی حاکم بر طراحی اجزای قالی شهری در عصر صفویه می باشد. روند پژوهش شامل بررسی ساختار هندسی و تناسبات قالی های این دوره در بعد کلان و بررسی نقش خطوط انتظام دهنده در طراحی جزییات قالی و برقراری رابطه میان اجزا و ساختار کلی است. این پژوهش با دو روش بررسی تاریخی و بررسی توصیفی / تحلیلی انجام شده که شیوه گردآوری مطالب، کتابخانه ای بوده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که طراحان در گذشته با در نظر گرفتن هندسه به عنوان مبنای اصلی طراحی قالی ها، نقوش را بر بستری از هندسه ترسیم میکرده اند. آنها نسبتهای ویژه ای را در سازماندهی حاشیه ها، متن و طول و عرض قالی، مدنظر داشته اند. درواقع طراحی قالی ایران نیز همچون بسیاری از هنرهای دیگر، در بطن خود از روابط ریاضی و ساختارهای هندسی به عنوان عاملی برای سازماندهی کلیت و اجزای اثر هنری بهره برده است.

گذر از طبیعت به فرهنگ در اسطوره های انکیدو، کیومرث
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  حسین اکبری نسب   رضا افهمی

اسطوره ها چارچوبی برای بینش انسان ابتدایی و روایت هایی هستند که مضامین و بن مایه های مهمی در باره ی زندگی فردی و اجتماعی انسان، جهان پیرامون او و آغاز و انجام آن بیان می-کنند. در پس سادگی ظاهری آن ها ساختاری های پیچیده ای نهفته است که نشان دهنده ی کنش ذهن آفریننده ی آن ها است. یکی از بن مایه هایی که در اسطوره ها انعکاس یافته "گذرِ انسان از طبیعت به فرهنگ" است. در پژوهش حاضر، این موضوع در اساطیر حوزه های فرهنگیِ بین النهرین و ایرانِ باستان؛ در پهلوان-نامه ی گیل گمش و سرگذشت کیومرث و فرزندانش مورد بررسی قرارگرفته است. به قصد این که دانسته شود؛ گذر از طبیعت به فرهنگ در این اسطوره ها چگونه انعکاس یافته واین بن مایه ها چه نقشی در شکل گیری ساختار ادبی این اسطوره ها دارند؟ روش پژوهش حاضر مبتنی بر تحلیل ساختاری این اساطیر است که متکی به تحلیل های ساختارگرایانه ی لوی استروس و جستجوی بن مایه های تقابلی در ساختار این اساطیر است. نتایج تحلیل نشان می دهد که بن مایه های "طبیعت و فرهنگ " در ساختار این اسطوره ها به شکلی تقابلی عمل می کنند و این تقابل سویه های گوناگونی دارد که عبارتنداز: " نامحدودبودن(بی-قانونی)/ استقرار قانون و محدودیت"، "خام خواری/پخته خواری"، "برهنگی/پوشیدگی"، " ظاهر طبیعی/ آرایش کردن "، "زندگی بدون ابزار/ بهره گیری از ابزار" و ... . در ساختار ادبی این اسطوره ها تقابل "طبیعت/فرهنگ" به شکل زیرساخت عمل می کند و مابقی تقابل ها روساخت هایی هستندکه به شکلی گشتاری از این تقابلِ اصلی حاصل می شوند؛ به گونه ای-که شقّ اول این تقابل ها جِلوه های طبیعت و شقّ دوم آن ها جلوه های فرهنگ هستند. این روایت-های اسطوره ای شامل پاره هایی ممتد و فرگَردهای بیان گر این تقابل ها است و هر بخش به بسط این تفاوت و تقابل ها در ساختاری پیوسته می پردازد و ساختارِ کلی این روایت های اسطوره ای حاصل بسط یافتنِ همین مباحث است.

مطالعه و تحلیل نقوش و کتیبه های مسجد جامع قروه، بازسازی و کاربری گرافیکی آن- پروژه عملی: طراحی وب سایت مسجد جامع قروه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  اسدالله اجاقلو   محمد خزایی

مسجد جامع قروه از بناهای اولیه دوره اسلامی است. این بنا دارای دو کتیبه گچی با خط نسخ و یک کتیبه رنگی به خط کوفی است، هر کتیبه دارای تزئینات خاص خود است که در این میان کتیبه کوفی از ارزش هنری بالایی برخوردار بوده و نوع خط و نقش های گره زیبایی خاصی به آن بخشیده است. سایر نقش های تزئینی این بنا شامل نقش های هندسی و گیاهی در زمینه کتیبه ها، نقش های شمسه و تزئینات آجری می باشد. مهمترین هدف تحقیق همانا نگاه گرافیکی به آرایه ها جهت کشف روابط بصری و اصول تزئینی آن است. بی شک با بررسی و مطالعه نقش ها می توان علاوه بر مرمت، بازسازی و حفظ این نقش ها به مبانی تجسمی و زیبایی شناسی آن نیز پی برد. بی شک دسترسی طراحان گرافیک به این نقش ها و آشنایی هنرمندان با زیبایی های گرافیکی این آثار می تواند آنان را با وجوه جدید هنرهای اسلامی آشنا ساخته و طراحان گرافیک را به کاربرد این آثار ترغیب نماید

«نقش تکنولوژی در رابطه میان بازنمایی و واقعیت در رسانه های دیداری معاصر (بررسی موردی: سینما)»
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  مهدی ازهری راد   علی شیخ مهدی

پژوهش حاضر به تحلیلی پیرامون تکنولوژی سینما و سایر رسانه های دیداری معاصر و تأثیر این تکنولوژی بر نسبت بازنمایی تصویری در این رسانه ها و واقعیت آن چه نمایانده می شود، می پردازد. این تحلیل هم از حیث ماهیتی و هم چگونگی کارکرد ابزار تکنولوژیک رسانه های دیداری در جهت تحقق آن ماهیت، صورت می پذیرد و از این طریق این پژوهش معضل فلسفی معاصر، یعنی بحران بازنمایی را در حیطه این رسانه ها مورد واکاوی قرار می دهد. روش این پژوهش توصیفی_تحلیلی می باشد و نوع رویکرد آن در مباحث نظری، ساختارگرایی خواهد بود، این رویکرد به ما امکان می دهد که حوزه های گوناگون مرتبط با موضوع اصلی را از حیث اشتراکاتی که در مبنا دارند، مورد توجه قرار دهیم. مبنای این پژوهش اندیشه های مارتین هایدگر درباره تاریخ مندی ظهور هستی و ماهیت تکنولوژی می باشد، در حیطه مباحث فرهنگ ارتباطی، به نظریات مک لوهان توجه شده و اندیشه های ژان بودریار به عنوان نقطه تلاقی فلسفه و رسانه در دوران معاصر مورد استناد قرار گرفته است. در بخش تحلیل ابزارهای تکنولوژیک نیز از دو روش پدیدارشناسی و نشانه شناسی تکنولوژی رسانه ای استفاده گردیده است. این پژوهش روشن می گرداند که رسانه های دیداری معاصر در مسیری حرکت می کنند که هر چه بیشتر رابطه میان بازنمایی تصویری و مرجعش در واقعیت را، از طریق دو ویژگی مهم خود یعنی شبیه سازی دیجیتالی و قابلیت تکثیر فراوان تصویر، قطع کنند. که این مسیر توسط ماهیت تکنولوژی معاصر و در راستای تبدیل جهان به منبعی منعطف و تبدیل انسان به هویتی متکثر، معین می گردد.

بررسی سیر تکامل تزئینات ظروف از هزاره پنجم تا دوم ق.م (موارد بررسی:تپه سیلک، و تپه حصار)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  پریسا رضایی   سید ابوتراب احمدپناه

ایده بررسی سیر تکامل تزیینات ظروف تمدن سیلک و حصار، از بعد نقش مایه و ترکیب بندی، به دلیل وجود دوره های مختلف تمدنی در این مناطق که می توانند از یک سیر تکاملی برخوردار گردند ، شکل گرفت. با این پیش فرض که این دو تمدن با هم ارتباط داشته؛ دو فرضیه به این شکل مطرح شد: نوعی تکامل و پیشرفت در شیوه طراحی نقوش و ترکیب بندی آنها دیده می شود؛ و تاثیر دو تمدن نامبرده بر هم، از بعد طراحی نقوش، زیاد و از منظر ترکیب بندی، اندک است. برای بررسی این امر یک روش توصیفی مبنی بر تحلیل نقوش و یک سیر تاریخی، از هزاره پنجم تا دوم پ.م، درنظر گرفته شد و به تجزیه و تحلیل نقوش ظروف،بر مبنای یازده ویژگی که شامل روش اجرا، تعداد نقش، نقش یکتا یا تکراری، راستای نقش، پیوستگی نقوش، ریتم، فضای پر و خالی، کادر، خط زمینه، ترکیب بندی و کیفیت خطوط می باشد ، پرداخته شد. نتیجه نهایی این شد که نوعی تکامل و پیشرفت در طراحی و ترکیب بندی نقوش سه دوره اول سیلک، و دو دوره اول حصار دیده می شود؛ این تکامل از شیوه هندسی به سمت طبیعت گرایی و سپس سبک گرایی می باشد. در ضمن در دوره همزمانی اول و سوم تاثیر و تاثر این دو تمدن از لحاظ شیوه طراحی و نوع نقوش، از یکدیگر کم است ولی در دوره همزمانیدوم، چهارم و پنجم تاثیر و تاثر زیاد است.

جایگاه هنر گرافیتی از منظر مطالعات فرهنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  مرجان زارع هرفته   علی شیخ مهدی

هنر گرفیتی به منزله یک پدیده هنری متعلق به قرن بیستم میلادی، در اوایل دوره پسا مدرن آغاز و در نیویورک مرکزیت یافت. آثار این هنر غیر موزه¬ای، دارای هنرمند ناشناس و فارغ از معیارهای دنیای هنر همواره مورد مناقشه بوده و از منظرهای گوناگونی پیرامون این پدیده، ماهیت و دلایل شکل¬گیری آن صحبت شده¬است. پژوهش حاضر بارویکردی مبتنی بر نظریه¬های مطالعات فرهنگی به بحث پیرامون این پدیده پرداخته و سعی در واکاوی این پدیده از منظر رسانه¬ای و هنری داشته¬ است. تحقیق به صورت بنیادین و به شیوه توصیفی به بررسی گرفیتی در عصر پسامدرن پرداخته و نتایج تئوری¬های این عرصه را به حوزه گرفیتی ایران بسط و به مقایسه این دو پرداخته است. نتایج حاصل از پژوهش روشن می¬سازد که گرفیتی در حوزه رسانه در حالتی تقابلی در مقابل گفتمان غالب معنا می¬یابد و به ابزار بیانی اقلیت بدل می¬گردد. از این رو گرفیتی مرجع مناسبی برای درک رویه¬های گفتمانی غیررسمی درون جوامع است. در مورد خاص ایران، این تقابل در میان جامعه هنری و سنت هنری مورد پذیرش جامعه شکل گرفته است. در حوزه هنری نیز گرفیتی دارای روش¬های تجربی اجرا و دارای سبک¬های تعریفشده است. اما در حوزه ایران گرایش¬های تجربی این هنر بیشتر به الگوهای متداول آن وفادار مانده¬اند. کلمات کلیدی: هنر گرفیتی به منزله یک پدیده هنری متعلق به قرن بیستم میلادی، در اوایل دوره پسا مدرن آغاز و در نیویورک مرکزیت یافت. آثار این هنر غیر موزه¬ای، دارای هنرمند ناشناس و فارغ از معیارهای دنیای هنر همواره مورد مناقشه بوده و از منظرهای گوناگونی پیرامون این پدیده، ماهیت و دلایل شکل¬گیری آن صحبت شده¬است. پژوهش حاضر بارویکردی مبتنی بر نظریه¬های مطالعات فرهنگی به بحث پیرامون این پدیده پرداخته و سعی در واکاوی این پدیده از منظر رسانه¬ای و هنری داشته¬ است. تحقیق به صورت بنیادین و به شیوه توصیفی به بررسی گرفیتی در عصر پسامدرن پرداخته و نتایج تئوری¬های این عرصه را به حوزه گرفیتی ایران بسط و به مقایسه این دو پرداخته است. نتایج حاصل از پژوهش روشن می¬سازد که گرفیتی در حوزه رسانه در حالتی تقابلی در مقابل گفتمان غالب معنا می¬یابد و به ابزار بیانی اقلیت بدل می¬گردد. از این رو گرفیتی مرجع مناسبی برای درک رویه¬های گفتمانی غیررسمی درون جوامع است. در مورد خاص ایران، این تقابل در میان جامعه هنری و سنت هنری مورد پذیرش جامعه شکل گرفته است. در حوزه هنری نیز گرفیتی دارای روش¬های تجربی اجرا و دارای سبک¬های تعریفشده است. اما در حوزه ایران گرایش¬های تجربی این هنر بیشتر به الگوهای متداول آن وفادار مانده¬اند. گرفیتی،

عناصر اربعه و تجلی آن در معماری دوره اسلامی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  اعظم میرنسل بناب   علی اکبر تقوایی

عناصر اربعه به عنوان ماده ی آفرینش دنیای مادی، تا کنون بصورت منسجم مورد بررسی قرار نگرفته اند و بخشی از تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته است مربوط به بررسی تک تک این عناصر بوده و نقش هر کدام بصورت جداگانه در عرصه ی معماری بررسی شده است. توجه به بن مایه های اعتقادی ایرانیان و اهمیتی که برای عناصر اربعه قایل بوده اند یکی از مهم ترین اهدافی بوده که در این پایان نامه به دنبال تحقق آن هستیم. نیز تاثیر اندیشه و فلسفه ی اسلامی در اتحاد عناصر اربعه و ارتباط متقابل آنها با هم از مهم ترین مواردی است که مورد تحلیل قرار گرفته است و به این ترتیب به دنبال دستیابی به ساختار فکری و فلسفی منسجمی بوده ایم که از طریق آن بتوان وجود این عناصر و ارتباط آنها باهم را در کالبد معماری توجیه نمود. روش انتخابی پژوهش، مبتنی بر تحلیل محتوا، با استفاده از تدابیر تحلیلی ـ توصیفی بوده است و تلاش بر این است که عمق اندیشه و محتوای اثر شناسایی گردد.گرامی داشت عناصر اربعه و حضور آنها در معماری علاوه بر نقش عملکردی (هماهنگ بودن با وضعیت اقلیمی ایران) مبتنی بر سازوکاری فلسفی نیز بوده است، از این رو مراجعه به منابع فلسفه ی اسلامی ضروری و لازم بوده است. وحدت، عنصر نظم دهنده و مشترک هنر اسلامی و هنرهای سنتی است. و معماری نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین وحدت نه تنها در ساختار کلی تجلی پیدا می کند بلکه در تک تک اجزا نیز خود را بروز می دهد و نیت آفریننده خود را منعکس می کند. بنابراین هنرمندـ معمار به مثابه عالم صغیر در برابر طبیعت به مثابه ی عالم کبیر به آفرینش هنری دست می زند که تجلی عالم کبیر است در بعدی کوچکتر و با طرز نگرشی وحدت گرا.

بررسی شیوه های تداخل کاربر در شکل گیری طراحی محصولات صنعتی -( مطالعه موردی : پوشاک)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  روشنک داوری   رضا افهمی

کشورهای در حال توسعه با چالش بسیار مهمی در زمینه مد پوشاک روبرو هستند. حجم عظیمی از منابع اقتصادی آنها صرف رفتار فرهنگی مردم طبقه متوسط برای دستیابی به محصولات برندهای گوناگون به ویژه سیستم های مد شتابان می گردد. در مقابل، این کشورها توانی برای مقابله با این پدیده یا رقابت با آن از طریق تولید انبوه صنعتی را ندارند. پایان نامه حاضر، به بررسی شیوه هایی می پردازد که توسط آن بتوان مصرف کننده را در جهت مداخله و شکل دهی به محصول، مطابق نیازهای شخصی خود، وارد فرآیند طراحی و تولید نمود و از این طریق، شیوه ای جدید را برای طراحی در زمینه پوشاک در کشورهای درحال توسعه که فاقد بنیانهای صنعتی و اصول تولیدی کشورهای پیشرفته و ناتوان از رقابت با شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها هستند، به وجود آورد. به این دلیل، ضمن بررسی این موضوع در بستری تاریخی، زمینه های چگونگی مشارکت این کشورها و مصرف کنندگان آنها در پدیده مد مورد کنکاش قرار گرفته و راهکارهایی در زمینه استراتژیهای طراحی مد در این کشورها ارایه شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که پای گذاردن به عرصه جهانی شدن و عصر فراصنعتی، این کشورها را قادر خواهد ساخت تا بدون نیاز به زیرساختهای صنعتی و با اتکا به صنایع بومی، حمایت از کارگاه های کوچک و خلاق، به برنامه ریزی سیستم های تولیدی بپردازند و رویکردهای طراحی مشارکتی و تداخل مصرف کننده در طراحی و تولید محصول و افزایش اطلاع او، توانایی آن را دارد که به نوعی سبک طراحی و مد آرام بدل گردد که در آن طراح بعنوان مددکار و تسهیل کننده طراحی در فرآیند وارد می شود.

گل و مرغ در هنرهای کاربردی ایران (عصر صفوی متاخر تا دوره قاجار آغازین)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  فریبا بختیاری   رضا افهمی

آغاز رسمی نقاشی گل و مرغ ایرانی به دوره صفوی باز می گردد. در این عصر، بواسطه پایان حمایت دربار از نقاشی و ظهور حامیان خصوصی، آغاز به کار مستقل هنرمندان، تأثیرپذیری از نقاشی هند و هنرمندان ایرانی بازگشته از کشمیر و نقاشی اروپایی و رگه هایی از نقاشی چینی عصر تیموری، نوعی نقاشی عینیت گرایانه موسوم به گل و مرغ در قالب تک برگ آغاز گشت و در انتهای دوره به محصولات کاربردی همچون قلمدان ها راه یافت. در دوران زندیه این شیوه در قالب شیوه ای تزیینی در معماری و محصولات کاربردی به شکل گسترده ای تداوم یافت. این فرآیند در دوران قاجار با بازگشایی کارگاه های دربار در عصر فتحعلی شاه و کارگاه های خصوصی هنرمندان ادامه یافت و در قالب هنرهای زیبا و کاربردی و با ترکیب بندی و رنگ های مشخص و طرح هایی تکراری تا پایان دوره قاجاریه ادامه یافت. پژوهش حاضر قصد بررسی تغییرات این نقاشی را از دیدگاه سبک شناسی دارد و به این منظور تحلیل نشانه شناسانه ای را مبتنی بر نظریه نشانه شناسی چارلز سندرس پیرس بر روی آثار این سه دوره که از نمونه های برجسته نوعی و قابل تعمیم هر دوره بوده انجام داده است تا بتواند پاسخگوی این سوال باشد که سیر تحول این نقاشی در هنرهای کاربردی سه دوره به چه شکل بوده و انتقال آن از رقعه به فضای معماری و وسایل کاربردی چه تاثیری بر شیوه اجرای آن نهاده است و نتیجه تحلیل نشانگر آن است که این نقاشی پس از شروع، به مرور از یک هنر پویا و عینیت گرا به یک هنر نمادین دارای سنن قراردادی بدل شد که این تغییرات از تبدیل آن از یک هنر تجربی به رسمی و پیوند آن با هنر معماری و کاربردی ناشی شده است. این سه دوره، نحوه تبدیل یک نوآوری به یک هنر سنتی را آشکار و می توانند مبدأ فرضیه ای درباب سیر تحول هنر ایران باشد.

ارجاع به خود در عکاسی معاصر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  بهناز صادق پناه   رضا افهمی

خود ارجاعی از خصیصه های مهم هنر معاصر است، به این معنی که در عصر حاضر بسیاری از متون هنری به گونه ای مستقل و خودبسنده، به بازنمایی خودشان یا متون هنری دیگر می پردازند. در عرصه ی عکاسی نیز از دهه های 70-1960 طیف وسیعی از عکس ها از عکس بودن خود می گویند و به خودشان، رمزگان عکس یا عکس های دیگر ارجاع می دهند که در دو گونه ی اصلی فراعکس و فراعکس خودارجاعانه قرار می گیرند. با توجه به جایگاه ویژه ی فراعکس ها و فراعکس های خودارجاعانه در جریان عکاسی معاصر، پژوهش حاضر قصد دارد به واکاوی مقوله های بازنمایی و نشانه شناسی در عکس های مذکور پرداخته و از دیدگاه نشانه شناسی، تغییرات ساحت نشانه ها و ارجاع را در این حوزه نشان دهد. چهارچوب نظری پژوهش بر نظریه ی نشانه شناسی و پساساختارگرایی متکی است و پژوهش به روش توصیفی بوده و با اتکا به بررسی های کتابخانه ای انجام شده و پس از استخراج اطلاعات، تحلیل و پالایش یافته ها، فرضیه مورد سنجش و بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد، پیش از ظهور فراعکس، بازنمایی در عکس ها معطوف به واقعیات بیرونی یا واقعیت ذهنی عکاس و بیرون از حوزه خود رسانه عکاسی است؛ اما در فراعکس ها بازنماییِ گفتمان عکاسی در لایه ی اول تولید معنا و بازنمایی واقعیت بیرونی در صورت اعتنا، در لایه های بعدی تولید معنا قرار می گیرد از اینرو فراعکس ها زبان و گفتمان ویژه خود را بازنمایی نموده و بازنمایی بازنمایی محسوب می شوند.همچنین در نشانه شناسی دوگانه ی سوسوری و سه گانه ی پیرسی، میان نشانه و آنچه نشانه به آن ارجاع می دهد تمایز وجود دارد، اما فراعکس ها نشانه هایی هستند که به خود یا وجوهی از خود، ارجاع می دهند و ابژه و نشانه با هم پیوند خورده و نوعی فرانشانه را پدید می آورند.

شیوه های استفاده از دودل در فرایند هنر درمانی (مطالعه موردی: افزایش خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش-آموزان دوره راهنمایی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  مریم تدین   رضا افهمی

دودل بیانی گرافیکی از حالتی ناخودآگاه است و در شرایطی یکنواخت در حالی که ذهن فرد در جای دیگری درگیر است پدید می آید.در پژوهش های اخیر نقش این فرآیند در افزایش بهره وری آموزشی و به عنوان بخشی از فرآیند هنر درمانی به اثبات رسیده است. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف تبدیل دودل به یک فرآیند کمک آموزشی، در دو بخش، به سنجش تاثیردو نوع آزمون دودل آزاد و نظام مند، بر افزایش خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی؛ در دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی، درگروه سنی11 تا 12 سال می پردازد. طرح پژوهش مداخله ای و با گروه کنترل است و در مورد خودکارآمدی؛ از نوع پیش آزمون –پس آزمون می باشد. جامعه ی آماری در آزمون دودل آزاد 136دانش آموز و در آزمون دودل نظام-مند 28 دانش آموز یک مدرسه ی راهنمایی می باشد. پس از تکمیل پرسشنامه ی خودکارآمدی شرر و با توجه به کارنامه ی تحصیلی و محاسبه ی میانگین معدلِ تحصیلی، از میان420 دانش آموز مقطع اول،136 دانش آموز که کمترین معدل تحصیلی را داشتند انتخاب شدند و نمونه به دو گروه 68 نفره تقسیم شد.در بخش دوم و در مورد دودل نظام مند به دلیل محدودیتهای پژوهش ، 28 دانش آموز که کمترین معدل تحصیلی را داشتند انتخاب شدند و نمونه به دو گروه 14 نفره تقسیم شد. گروه آزمایش طی ده جلسه تدریس درس علوم، هر بار به مدت 20 دقیقه؛ به دودل پرداختند و در انتهای هر جلسه آزمونی جهت تعیین میزان یادگیری دانش آموزان گرفته شد. در پایان، آزمودنی ها پرسشنامه ی خودکارآمدی را تکرار کردندو از روش مقایسه ی میانگین دو جامعه توسط آزمون t تاثیر هر دو آزمون دودل بر خودکارآمدی وپیشرفت تحصیلی مورد سنجش قرار گرفت. در آزمون دودل آزاد میزان خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزانی که آزمون دودل آزاد را انجام داده بودند، در سطح معنا داری (p<0/05) در درس علوم، نسبت به دانش آموزانی که دودل نکرده بودند افزایش یافته است. در آزمون دودل نظام مند نیز تنها میزان خودکارآمدی دانش آموزانی که دودل نظام مند را انجام داده بودند در سطح معناداری (p<0/05) در درس علوم، نسبت به دانش آموزانی که دودل نکرده بودند افزایش یافته است و دودل نظام مند تاثیری بر پیشرفت تحصیلی نداشته است.در نتیجه به نظر می رسد آزمون دودل باعث تمرکز بیشتردانش آموزان و روانی و یکپارچگی احساسی آنها می شود.این آزمون به طور کلی می تواند برای کاهش تنش ذهنی در دانش آموزان با افت تحصیلی موثرواقع شود.

بررسی تطبیقی شکل کلی ظروف سفالین در تمدن های عصر آهن فلات مرکزی (مطالعه موردی: صرم، خوروین، سیلک، قیطریه، قلی درویش)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  فرزانه فاتح   رضا افهمی

یکی از ادوار پیش از تاریخ که در ساختار فرهنگی، دینی و معیشتی ساکنان فلات مرکزی تأثیر چشـمگیری داشت، عصـرآهن است. هرچند نسبت به ادوار قبل، محدوده زمانـی کوتاهتـری را در بـر می گرفت اما تحولات و رخدادهای این دوره آنقدر سریع پیش رفت که در ادوار بعد راه را برای تشکیل اولین امپراطوری در ایران فراهم ساخت. بسیاری از پژوهندگان که در این زمینه کار کرده اند، معتقدند که فرهنگ های عصرآهن به طور ناگهانی در فلات مرکزی ایران به ظهور رسیده و تغییرات به وجود آمده در ساختار فرهنگی ایران توسط اقوام مهاجر ایرانی در اواسط هزاره دوم قبل از میلاد بوده است که از این لحاظ، سنت ساخت و استفاده از سفال های منقوش که قبل از ورود ایرانیان تقریباٌ در سرتاسر ایران معمول بوده، به یکباره منسوخ گردید و ساخت و استفاده از سفال های خاکستری صیقل داده شده جایگزین آن گردید. ایده ی بررسی تطبیقی شکل کلی ظروف سفالین در تمدن های عصرآهن فلات مرکزی از جمله: صرم، خوروین، سیلک، قیطریه و قلی درویش با این پیش فرض بوده است که عمده آثار هر منطقه مربوط به عصرآهن i و ii و همزمان با منسوخ شدن نقاشی روی سفال ها و تولید سفال خاکستری می-باشد. لذا به منظور تعیین دلایل توسعه نقوش حجمی، کشف روابط میان محوطه های عصرآهن در مرکز فلات ایران و تأثیر فرهنگی آن ها بر یکدیگر، به طبقه بندی و تجزیه و تحلیل مجموعه ای از سفال های مکشوفه از مناطق فوق الذکر که دارای نقوش حجمی بودند، پرداخته شد.

بررسی ساختارگرایانه شاهنامه تهماسبی (با تأکید بر پیکره بندی نگاره ها)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  سیده بنت الهدا احمدیان   رضا افهمی

تصاویر نسخ خطی مصور ، حاوی اطلاعات ارزشمندی پیرامون ساختار و ارتباط میان اجزای تصویری است و به گونه ای مبدل به اسنادی مهم برای بررسی های پژوهش گرایانه شده اند. "شاهنامه تهماسبی" جزء نسخی است که می توان آن را در حوزه های فرهنگی ، هنری ، سیاسی و سطوح مختلفِ بصری بررسی کرد. این اثر، ابهاماتی پیرامون هنرمندان و نگاره ها و ساختارشان بر جای گذاشته است. خوانش بصری چنین مجموعه تصاویری، اهمیت ساختار بصری را آشکار می سازد. بخش اعظم کار به بررسی و تحلیل ترکیب نگاره ها اختصاص یافته است . در این پژوهش، از منظری تحلیلی به ساختار نگاره ها پرداخته می شود . شیوه کار به طور مستقیم به روی نگاره ها می باشند. (کتابخانه ای- میدانی) در روش توصیفی-تاریخی داده های از پیش موجود در نسخ خطی جمع آوری شده و در نهایت اهداف اثر استخراج می گردد. در نهایت، خوانش تصاویر با ساده سازیِ فرم ها آغاز شده و در ادامه با تکیه بر اصول تشابه و گروه بندی، تفکیک و طبقه بندی شکل گرفته و تحلیل نهایی با تکیه بر الگوسازیِ بصری بیان می شود. با تمرکز بررسی ها بر ساختار نگاره ها و عنایت به اصول و قواعد بصری، ساختار اجرایی نگاره ها؛ قواعد و قالب های بصری، الگوها و ارتباط درونی آن ها درکل اثر آشکار می گردد. در نهایت الگوی ساختاری تصاویر به دست می آید . به طور همزمان تطبیق نگاره ها ، جزییات بصری حاکم بر سبک ها و تضادها و مشابهت ها را عیان می سازد . بدین ترتیب با کنارهم قرار دادن این اصول و توجه همزمان به محتوا، موضوع و نشانه های تصویری و اطلاعات پیشینی، تحلیل نهایی همه ی وجوه اثر هنری را در بر می گیرد و در نهایت ساختارمندی تصاویر آشکار گشته و الگوهای اولیه ِی بصری ارایه می گردد.

بررسی تناسبات و تزئینات ورودی مساجد صفوی اصفهان (بررسی موردی: مساجد علی، جامع عباسی، شیخ لطف الله، حکیم و چهارباغ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  زهرا یارعلی   حسنعلی پورمند

مسجد به عنوان یکی از شاخص ترین گونه ها، در مطالعات معماری همیشه از جایگاه ویژه ای برخوردار است. توجه به ساخت مسجد و دقت معماران در به کارگیری حد اعلای فن و هنر موجب شده تا همیشه بهترین نمونه جهت مطالعه ی سیر تحول و تطور کلیت معماری ایرانی اسلامی و یا جزییاتی از آن باشد. از مهمترین بخش های تشکیل دهنده ی کالبد مسجد فضای ورودی است. این عنصر از سویی رابط بین فضای درون و بیرون بنا و از سوی دیگر دارای کارکرد شهری و معیاری جهت تشخیص ارزش و هویت معماری مسجد به حساب می آید؛ از همین رو نسبت به سایر بخش ها از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با انتخاب پنج نمونه از مساجد دوره ی صفوی در شهر اصفهان، ابعاد گوناگون فضای ورودی مورد بررسی، تحلیل و مقایسه قرار گیرد. این پژوهش بر مبنای الگوهای نظری معماری و به روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است؛ با اتکا به بررسی های کتابخانه ای و میدانی داده های اولیه ی مورد نیاز به دست آمده و سپس نمونه ها به روش تطبیقی مقایسه شده اند. در نهایت پس از استخراج اطلاعات، تحلیل و پالایش یافته ها، فرضیه ها مورد سنجش و بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل نشان می دهد عنصر ورودی از جنبه های گوناگون در دوره ی صفوی دستخوش تغییرات بنیادین گردیده است. "درک بیشتر معماران از تأثیر فضا بر روی انسان" و نیز "کاربرد هندسه و تناسبات معین در خلق فضاها و ساخت اجزا"، تغییرات چشمگیری را در نحوه ی ورود به بنا، فضاهای ورودی، تناسبات پلان و نما و نیز تزیینات ایجاد نمود که می توان از آن ها اصول و قوانین خاصی را در طراحی ورودی این دوره استخراج کرد؛ بسیاری از این اصول به عنوان الگو در دوره های بعد نیز تکرار شدند.

تدوین اصول طراحی مفصل بین بافت شهری و مجموعه قدسی حرم مطهر رضوی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1391
  سارا جلالی   محمد سعید ایزدی

هر پدیده در جهان هستی، جزئی از یک ابر سیستم جهانی است. وقتی سخن از اجزاء به میان می آوریم نظر به پیوند آن با یک کل داریم. در چنین تعریفی شهر نیز مانند هر سیستم طبیعی دیگر نظیر بدن انسان، شامل اجزاء و عناصری است که دارای وحدت بوده و با همپیوندی آن ها، هدف خاصی را دنبال می نماید. به این معنا که هر بنایی به منزله جزئی از یک کل به تدریج و با پیروی از قواعد خاص و در ارتباط با دیگر بناها شکل می گیرد. در این بین مفاصل شهر که می توانند شامل توده و فضا باشند در ایجاد این ارتباط نقشی اساسی دارند و می توانند عاملی منسجم کننده در شهرها باشند. در بررسی شهرهای تاریخی ایران ارتباط و انسجام به شکلی واضح دیده می شود. پیوند روشن شهر و مراکز محلات از طریق گذرهای اصلی نشان دهنده این موضوع است. ساختار شهر ایرانی مبتنی بر وحدت شکلی بوده اما در جریان خیابان کشی های جدید در دهه های اخیر این ترکیب هماهنگ و منسجم از هم گسیخته شدو مفاصل شهری در این میان با بی توجهی فراوان مواجه گشتند. این رساله تلاشی است در جهت یافتن اصولی برای مفصل که به عنوان یکی از اجزاء شهر نقش اساسی در انسجام آن داشته و پیونددهنده دو فضای شهری متفاوت در یک مرز مشخص می باشد. موضع مورد بررسی این پژوهش مفصل ارتباط دهنده حرم مطهر رضوی و بافت اطراف آن است و هدف آن دستیابی به اصولی است تا با آنها بتواند دوباره این پیوند را که همواره در طول زمان تا دوره معاصر وجود داشته بازیابی نماید. برای رسیدن به مولفه های اصلی مورد بررسی و تشکیل چارچوب نظری از نظریات مرتبط با انسجام شهر شامل نظریات کل گرایی، سازمندگرایی، ساختارگرایی، زیبایی شناسی و زمینه گرایی بهره گرفته شده است و برای تحلیل های تاریخی از شیوه تحلیل محتوا جهت خوانش نقشه های قدیمی استفاده شده است. در نهایت نتیجه کار اصولی خواهد بود که با اتکا به مبانی نظری، تحلیل های تاریخی و مطالعات مربوط به پیوند عناصر مذهبی در بافت شهر ایرانی استخراج شده و امید است تا بتواند گسست و انفصال موجود بین حرم مطهر و بافت شهر مشهد را از بین برده و فضایی باشد تا زائرین با حضور در آن جهت تشرف به فضای معنوی حرم قدسی آمادگی روحی و ذهنی لازم را کسب نمایند.

بررسی تاثیر طراحی مجموعه گنجعلیخان بر فرایند توسعه سازمان فضایی شهر کرمان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1391
  مریم یاراحمدی   محمد سعید ایزدی

دوره صفویه مقطع مهمی در تاریخ ایران می باشد که ایرانیان با آن برای کسب هویت خود به تکاپو پرداختند. این دوره، دوران بلوغ طرح های عظیم طراحی شهری با هدف سازماندهی و هویت بخشی به شهرها است. اما غالب اندیشه ها پیرامون مکاتب شهرسازی این عصر به شهر اصفهان محدود می شود و کمتر التفاتی به تحولات و نوآوری های این مکتب در تجارب خارج از اصفهان وجود داشته است. از اینرو پژوهش حاضر قصد دارد به بررسی استراتژی های طراحی در مجموعه گنجعلیخان کرمان پرداخته تا علاوه بر واکاوی ساختار این فضای شهری، به تاثیر طراحی این مجموعه بر توسعه سازمان فضایی شهر کرمان و هم چنین به تاثیر این شیوه طراحی بر مجموعه های قاجاری بعد خود دست یابد. چهارچوب نظری پژوهش بر رویکردهای شکل شهر منسجم با تاکید بر ساختارگرایی متکی می باشد و پژوهش تاریخی وبه روش تحلیلی هرمونتیک است و با اتکا به بررسی های کتابخانه ای و میدانی انجام شده و پس از استخراج اطلاعات، تحلیل و پالایش یافته ها سوالات پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته و جمع بندی ارائه گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تا قبل از ساخت مجموعه گنجعلیخان و حاکم شدن تفکر شهرسازی صفوی بر شهر کرمان این شهر فاقد هرگونه نظم و انسجامی بود که حاکی از تفکر انسجام بخش باشد. ساخت این مجموعه منجر به شکل گیری ساختاری منسجم برای شهر شد به گونه ای که در ادوار بعدی مجموعه سازی های قاجاری با تاثیر پذیری از این مجموعه سازی و در تکمیل اندیشه صفوی در ایجاد شهر منسجم احداث می گردند و کلیه اجزا در ارتباط با این ساختار در راستای ایجاد یک کل منسجم شکل می گیرند.

اخلاقیات معماری در عصر جهانی شدن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  زهرا عبدی پور   حسنعلی پورمند

چکیده پدیده جهانی شدن، با دگرگونی هایی در ساختارهای سیاسی و حکومتی، تغییرات اقتصادی، افزایش ارتباطات و تلاش برای ایجاد یک توازن جهانی، با تشدید و افزایش آگاهی از جهان به مثابه یک کل همراه بوده است. جهانی شدن که فرآیندی همگون ساز و متمایز ساز است همواره متضمن خلق و جذب امر محلی نیز بوده است. این پدیده به رابطه متقابل فرهنگ ها، توجه به برخی پدیده های جهانی به ویژه در حوزه های زیستی و اخلاقی متعهد بوده است. در این میانه پدیده های فرهنگی هم تحت تآثیر این شرایط قرار دارند و به ویژه معماری بعنوان یک نمود فرهنگی مهم با چالش های مهمی در حوزه طراحی روبروست. اخلاقیات حرفه ای در زمینه معماری نیز، که در اعصار گوناگون در قالب پاسخ به الگوهای دینی، فرهنگی و خلاقیت معمارانه بعنوان ابزار ارایه راهبردهایی برای زندگی بهتر در قالب کارکرد گرایی بود، دچار تحولات بسیار عظیمی شد؛ به دنبال آن اخلاقیات پسامدرن در قالب توجه به الگوهای چندفرهنگی، باز زنده سازی هویت های حاشیه ای و احترام به محیط زیست و پاسخ به تکنولوژی های نو شکل گرفت. درنتیجه ی تحولات بوم شناختی جهانی، مسایل زیست محیطی در متن بحث امنیت، به مفهوم گسترده آن در دنیای معاصر، اهمیت خاصی پیدا کرده است. امروزه جوامع باید در تعامل میان فرهنگ محلی و جهانی شکل گرفته و پاسخگوی هر دوی آن ها باشند. در این پایان نامه بر آن هستیم تا با روش توصیفی- تحلیلیِ نظریه ها به مقوله اخلاقیات طراحی در معماری عصر حاضر بپردازیم. این پژوهش روشن می کند که طراحی معماری امروز متناسب با اخلاقیات و ارزش های جهانی به سمت احترام به محیط زیست، تجلیل از چندفرهنگی، تکثر در همه ابعاد و تعهد به توسعه پایدار در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی متمایل شده است. همچنین با ظهور تکنولوژی های جدید نیز سیما و روند طراحی معماری همسو با نیاز های جهانی دگرگون شده است و در این میان "خلاقیت اشتراکی" میان انسان(معمار) و ماشین(رایانه) بروز کرده است که جایگاه معمار را به جای فرد حاکم بر طراحی به فرد "همکار" در حوزه تبلور اندیشه ها و اخلاقیات کنونی تبدیل کرده است.

سیر تحول سیمای زن در نقاشی ایران (مورد مطالعاتی: نقاشی عصر قاجار)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  پردیس بختیاری   علی اصغر فهیمی فر

نقاشی ایران در طول دوره های مختلف تاریخی به مرور دستخوش تغییرات گشته است که این تغییرات بر اثر عوامل مختلفی چون عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگ جامعه، سلیقه پادشاهان و دیگر سفارش دهندگان آثار هنری، عوامل مذهبی و ارتباط با شرق دور و غرب صورت گرفته است. در دوره قاجار به سبب ارتباط با غرب، تمایل دربار به تجربه دنیای مدرن و اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق، نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد که این روند بر وضعیت زنان و حضور آنها در عرصه های اجتماعی نیز تاثیرگذار بود. در این تحقیق، که پژوهشی است تاریخی- توصیفی و تحلیلی، فرض بر این بوده که این تحولات منجر به ارایه تصویری متفاوت از زن به لحاظ شکل ظاهری و جایگاهش در آثار هنری شده است. به علت عدم کار پژوهشی بروی تصویر زن در نقاشی های دوره ی قاجار، هدف در این تحقیق بررسی این تصاویر در دوره ی مورد نظر، به عنوان دوره ای که به علت روابط گسترده با غرب تحولی چشمگیر در آثار پدید آمده، می باشد. طی مطالب مندرج در فصول پنج گانه ی این پایان نامه با شناخت ویژگی ها و تحولات تصویر زن در دوره های مختلف نقاشی ایران و با استناد به برخی آثار و گاه با مقایسه ی آنها به بررسی تصاویر می پردازیم. زن در آثار دوره های نگارگری پیش از قاجار، غالبا جایگاهی مثالی و اسطوره ای داشته و از نظر نوع طراحی، غیر طبیعتگرایانه ترسیم می شده و ارزش بصری آن همچون دیگر عناصر نگاره بوده است ولی در اواخر دوره صفوی در اثر ارتباط با غرب شاهد تغییری در نوع نگرش به نقاشی و درنتیجه توجه به طبیعت گرایی در ترسیم پیکره زنان و همچنین شکلگیری آثار تک نگاره بودیم که این تغییرات منجر به ارائه تصویری نو از زن در نقاشی ایرانی گشت. در دوره قاجار، که دوره ی مورد مطالعه در این تحقیق می باشد، به علت تاثیرات شدید هنر غرب و شیوه طبیعتگرایی و تکنیکهای نقاشی غرب، نوع جدیدی از تصاویر زنان درنقاشی پدیدار شد که در اواخر این دوره آنها را بصورت واقعی در آثار می بینیم.

واکاوی نگاره و انگاره نگهبان در شرق نزدیک باستان (مطالعه موردی: نیایشگاه اینشوشیناک شوش، کاخ کپره، کاخ خرساباد، تخت جمشید)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده هنر 1391
  فریبا فرزان فر   بیتا مصباح

یکی از تصاویر پایدار در هنر شرق باستان، نگاره موجوداتی است که در نقش نگهبان ظاهر می شوند. این تصویر در ادوار گوناگون شمایل مختلفی می یابد و تصویر و الگوی ذهنی آن با تطور این تصویر بیرونی ادامه می یابد. در بسیاری از موارد محققان برای کارکرد نگهبانی آن ها دلیلی جز قرارگیری آن ها در درگاه ها بیان نمی کنند. اما مسئله این است که آیا هر نقشی که در درگاه قرار می گرفته است به عنوان نگهبان آن مکان بوده است. بنابر این، در این پژوهش سعی شده است با انتخاب چند نمونه ماهیت این نقوش بررسی شود. روش پژوهش حاضر، شمایل شناسی در سه لایه است. این سه لایه عبارتند از نوع شناسی، داده های فرهنگی و تاریخی و در نهایت واکاوی نگاره و انگاره می باشد. پس از تحلیل نقوش در این سه مرحله، یافته های مرتبط با کارکرد نگهبانی تحلیل شده است. مهم ترین نتیجه پژوهش بدین شرح است که موجودات تلفیقی دارای شاخ گاو و صورت انسانی که در درگاه ها قرار می گرفته اند به منظور حمایت از سمبل های حیات بوده اند و نقش حیوانات واقع در درگاه ها، عموماً به منزله پیشکشی برای اجابت درخواستهایشان از خداوندگار بوده است.

خوشه بندی نگاره ها بر اساس مشخصه های فنی به وسیله ی نرم افزارهای پردازش تصویر (مطالعه موردی: شاهنامه ی تهماسبی) -پروژه عملی: زنان شاهنامه در میدان آزادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1392
  فاطمه شیرسپهر   مرتضی حیدری

امروزه در قلمرو هنر، پردازش دیجیتالی آثار امکان شناسایی هنرمند، تعیین اصالت و مانند آن را فراهم ساخته است. پژوهش حاضر بر اساس نتایجی که از پردازش تصویر نگاره های آقامیرک، سلطان محمد و میرمصور به دست می آورد، به دنبال شناسایی چگونگی کاربرد رنگ و سبک خطی آنهاست. با توجه به اینکه کاربر اصلی روش رایانه ای که در این پژوهش ارائه می شود در نهایت اهالی هنر هستند، باید از روش ها و اصطلاحاتی استفاده می شد که برای هنرپژوهان قابل درک باشد. بدین منظور روش پیشنهادی این پایان نامه بر اساس همان اصطلاحات و شیوه ای پایه ریزی شده است که متخصصان هنر، نقاش یک نگاره را شناسایی می کنند. از بین ویژگی هایی که هنرپژوهان برای طبقه بندی سبکی آثار به کار می برند ویژگی های صوری نقاشی در آنالیز و طبقه بندی سبکی دیجیتالی نقشی عمده بر عهده دارند. اما مشکل دیگر وجود شکافی عمیق بین دو دنیای هنر و علوم رایانه است؛ هنرپژوهان و دانشمندان علوم رایانه از واژه نامه ای منحصربفرد و متفاوت استفاده می کنند. با توجه به تمام این مسئله ها پژوهش با دو روش خوشه بندی نگاره ها بر اساس هیستوگرام رنگ با اندازه گیری کمینه فاصله اقلیدسی و بررسی لرزش خط به کمک فرکانس خط انجام گرفته است. در نخستین گام با پردازش نگاره هایی منسوب به هر نقاش، پالت رنگی و سبک خطی او به سامانه آموزش داده می شود سپس سامانه با گروه دیگری از نگاره ها آزموده شده و نهایتأ نیز نتایج به دست آمده تحلیل می شود. این پژوهش نشان می دهد که آقا میرک و سلطان محمد و میرمصور دارای پالتی مشخص بوده که آن را در بسیاری از آثارشان تکرار کرده اند. نتایج مربوط به رنگ با میزان درستی 75درصد است و سبک خطی این سه نقاش نیز با میزان درستی 53درصد بازشناسی شد.

طراحی معیارهای ارزیابی و ابزارهای سنجش مخاطب محور زیبایی شناسی صفحات وب (ارایه مدل برای سنجش صفحات وب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1392
  سمیه مهریزی ثانی   محمد خزایی

زیبایی شناسی در جهان دو فضایی شده امروز، متاثر از بازخوردهای جهانی و محلی است. تقلید و عدم پیروی از الگوهای زیبایی شناسی بومی با توجه به بازخورد مخاطبان، موجب آشفتگی در صفحات وب ایران گشته که به نظر می رسد از پسند مخاطب ایرانی فاصله دارد. بررسی زیبایی در عرصه ی وب و فرهنگ حاکم بر آن، به معنایی توجه به مخاطب به مثابه ی کنش گری فعال و تاثیرگذار است که نوع رفتار او بر دگرگونی ساختار وب اثرگذار است. ایده ی آغازین پژوهش، با نگاهی به سیر تحول صفحات وب شکل گرفت. در ابتدا صفحات وب متشکل از متن و تصویرهای مجزا، و تفاوت اصلی آنها با سایر رسانه ها برخورداری از پیوندهای فرامتنی بود. اما پیشرفت فناوری و ورود هنر، این فضای اطلاع محور یک سویه را به فضایی تعاملی و چندسویه بدل نمود. به این ترتیب به سپهری زیستی وارد شده و با جهانی دوفضایی شده مواجه گشتیم که در آن، گاه احساس لذت و زیبایی، بیش از کسب اطلاعات و کاربری اهمیت می یابد. بر این اساس می توان گفت که مهم ترین تحول جهان معاصر که بنیان تغییرات آینده ی جهان را می سازد ظهور فضایی جدید در بستر اینترنت است که می توان آن را جهان مجازی نامید. جهانی که هرچند صفت مجازی را به همراه دارد اما فضایی زیستی است که وجوهی از جهان واقعی را نیز به درون خود فرا می خواند. زیبایی شناسی در این جهان دو فضایی شده متاثر از بازخوردهای جهانی و محلی است. این رساله در مجموعه ی تحقیقات میان رشته ای قرار دارد. از آنجایی که رویکردی جدید را در باب بررسی طراحی صفحات وب می گشاید، گستره ی متنوعی از مفاهیم را به یکدیگر پیوند می دهد. روش پژوهش مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر اطلاعات پیمایشی است. این پژوهش با محور قرار دادن مخاطب، در پی یافتن ساختاری است که در آن مخاطب ارتباط میان خود و اثر هنری را درک نموده و نحوه ی بهره گیری از آن را بیاموزد. این مهم با تکیه بر سطوح ارتباطی و نوع تعامل مخاطب، به عنوان یک رویکرد کلیدی مورد توجه قرار گرفت. هدف اصلی یافتن شیوه ای جهت اخذ بازخورد مخاطب و تحلیل نتایج جهت تبیین روشی برای اخذ بازخورد مخاطبان و دست یافتن به معیارهای زیبایی شناسی مخاطب محور است. مرحله ی نخست شامل تدوین معیارهای زیبایی شناسی گرافیک وب و ارایه فرضیه هایی برای سنجش است. مرحله دوم به ارزیابی وب گاه های منتخب با تاکید بر طراحی زیبا و خلاقانه به منظور ارزیابی معیارها می پردازد. پس از آن به شناسایی تفاوت های الگوی تجربی مخاطب ایرانی با هدف اصلاح معیارها و ابزارهای سنجش پرداخته خواهد شد. مرحله ی آخر، اجرای مدل ارزیابی برای یک گروه از مخاطبان و سنجش بازخوردهای آنها به منظور تعیین سامانه ارزیابی برخط وب گاه های ایرانی است. نتایج این پژوهش در قالب تفسیری و طراحی مجدد، قابلیت تولید وب گاه هایی با توان پاسخگویی به نیازهای ادراکی مخاطب ایرانی و تسهیل رفتار ایشان در فضای وب را دارد. سنجش مکرر آن می تواند به الگویی بهینه و متغیر در این زمینه منجر گردد.

بررسی ساختار گرافیکی در نقوش اشیاء تمدن جیرفت - پروژه عملی: پوستر با موضوع معرفی تمدن جیرفت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1392
  زینب اسدی   سید ابوتراب احمدپناه

پس از کشف اتفاقی تمدن جیرفت در سال 1381 تعداد بسیار زیادی ظروف و اشیاء گوناگون در قالب های مختلف و با جنسیت های متفاوت با قدمتی نزدیک به پنج هزار سال پیش، به دست آمد. این آثار از حیث تنوع ظاهری چه در فرم و چه از لحاظ نقش و نگار در نوع خود بی نظیر هستند. نمونه های به دست آمده سبک جدیدی را به دنیای هنر ارائه دادند که بهتر است آن را سبک جیرفتی بنامیم. این سبک به خصوص در اشیای سنگ صابونی دارای ویژگی های ظاهری خاصی است. این پژوهش به بیان این خصلت های بصری میپردازد. در ابتدا این ظروف به لحاظ فرم ظاهری در دوازده گروه شناسایی و معرفی شدند و پس از آن انواع نقوش به کار گرفته شده بر روی ظروف در قالب شش گروه کلی تشریح شدند. برای بررسی نقوش روشی مبتنی بر تحلیل نقوش در نظر گرفته شد. این تحلیل شامل تشریح خصوصیات ظاهری نقشمایه ها و بیان ویژگی های ساختاری و گرافیکی آنان است. در برخی موارد نیز به کارکردهای معنایی اثر اندک اشاره ای شده است. در نهایت به این نکته پی میبریم که به نظر میرسد این نقوش دارای جنبه های اسطوره ای بوده و جنبه ی کاربردی ظروف مد نظر نبوده است، اگر چه در بسیاری موارد به خصوص در تشریح پیکره ی حیوانات اهلی هنرمندان به طبیعت بسیار وفادار بوده اند. نکته ی دیگر در نقوش کمرنگ بودن جنبه ی روایی و برجسته بودن جنبه های تزیینی و آیینی است. با تجزیه و تحلیل این نمونه ها پی به دانش و علم پیشرفته ی مردمان پنج هزار سال پیش در پیاده کردن نقوش بر روی ظروف می بریم.

مصادیق و مفاهیم هنر هخامنشی آغازین (مطالعه موردی: بررسی نقوش درگاه های ورودی کاخ بارعام، پاسارگاد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1389
  نرگس شیربانی   محموود طاووسی

دولت هخامنشی به عنوان اولین امپراطوری باستانی جهان، برای نمایش بزرگی و شکوه شاهنشاهی خود، از زبان گویای هنر، بویژه معماری و حجاری سود جست و با بهره گیری از ریشه های هنری اقوام و ملل متمدنی که تحت تابعیت و در ارتباط با هخامنشیان بودند، به هنری ترکیبی و در عین حال منحصر به فرد دست یافت. مجموعه تاریخی پاسارگاد، به عنوان نخستین پایتخت هخامنشیان، نمود این تعامل فرهنگی در مذهب، تفکر و باور اسطوره ای مردمان این دوره، می باشد. در این پژوهش، به منظور شناخت و احیاء هنر هخامنشی آغازین، پس از بررسی شاخصه های هنری این دوره و بقایای به جای مانده محوطه پاسارگاد، به مطالعه موردی نقوش برجسته کاخ بارعام (s) و چهار درگاه آن پرداخته شده است. با توجه به از بین رفتن قسمت عمده ای از این درگاهها - به منظور تکمیل و بازسازی نقوش آن- ابتدا به ریشه یابی و بازشناسی مفاهیم و مصادیق آنها، در تمدنهای همجوار پرداخته و سپس فرضیه هایی در مورد نقوش احتمالی ارایه گردید؛ در نهایت با در نظر گرفتن احتمالات نزدیک به واقعیت، بازسازی این درگاهها انجام شد.

تاثیر سرعت حرکت پیاده در ادراک منظر شهری ( نمونه موردی : بررسی محور امام خمینی اردبیل )
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1391
  شهلا سلیمانی   قاسم مطلبی

چکیده ادراک منظر شهری ، ادراکی محسوس است که موجب لذت ، نشاط ، آزردگی ، ترس و سایر واکنشهای حسی آدمی می شود . ادراکات محسوس از منظر شهر ، تنها در زمینه عناصر بصری نبوده ، بلکه سر و صدای محیط ، بو و سایر عوامل تاثیرگذار بر حواس انسانی نیز در شکل دهی به آن ایفای نقش می کنند . درک و دریافت پیامهای متنوع یک محیط مستلزم حرکت بیشتر ناظر در فضاهای متوالی شهرو سود جستن از تمامی حواس اوست . از آنجا که برای فرد پیاده آزادی در ایستادن و سطوح مختلف درگیری با محیط وجود دارد لذا منجر به آشکار شدن ارزشهای منظر شهری در ابعادی دینامیک می شود . مسئله قابل بحث اینست که دیدن مناظر و ادراک محیط وقت می گیرد ، بنابراین ما باید ارتباط سرعت حرکت ناظر ( در اینجا پیاده ) و ادراک او از محیط را نیز در نظر بگیریم . به همین منظور در این تحقیق سعی بر اینست که عوامل تاثیرگذار بر ادراک محیطی از دیدگاه روانشناسی بوم شناختی گیبسون شناخته شود ، شاخصه های موثر بر سرعت حرکت فرد پیاده در محیط شهری بررسی و به عوامل تاثیرگذار در ادراک منظر شهری پرداخته شود . سپس با تجزیه و تحلیل آنها بر روی محور مورد نظر به رابطه میان درک منظر شهری و سرعت حرکت پیاده پی برد . در این راستا به بررسی محور امام خمینی اردبیل به روش تحلیلی ( با تکنیکی جدیددر عکاسی ) پرداخته می شود . با توجه به این مسئله که این محور پرتردد جایگاه ویژه ای در استخوانبندی شهر دارد و عامل ارتباطی دو تقاطع و گره مهم بازار تاریخی اردبیل و چهارراه امام خمینی نیز می باشد ، به بررسی میزان فعالیتهای مختلف ، عوامل کالبدی محیط و نسبت حضور و سرعت حرکت پیاده درمحور مذکور پرداخته و در نتیجه به کشف رابطه میان این عوامل و درک منظر محور پرداخته می شود . در نهایت برخی اصول و راهکارهای طراحی در قالب راهنمای طراحی تدوین می گردد . کلمات کلیدی : ادراک ، روانشناسی بوم شناختی گیبسون ، حرکت ، سرعت پیاده ، منظر شهری

مبانی ترکیب بندی عکاسی دوران قاجار (مطالعه موردی: عکسهای یادگاری دوره ناصری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1392
  نسرین معصومی بدخش   حسنعلی پورمند

در هنر ایران نوعی از تداوم پایدار در بکاربردن برخی مفاهیم و اصول در رسانه های هنری گوناگون مشاهده می شود. از این رو در پژوهش حاضر تمرکز بر بررسی تداوم سنت بصری ایرانی و نحوه ی بازتکرار آن در رسانه نوین عکاسی که در دوره قاجار به ایران وارد شد، انجام می گیرد. این پژوهش با بررسی مقوله ی ترکیب بندی در نقش برجسته ها و نگاره های ایرانی و بازنمایی های مشابه در عکس های دوره ی ناصری در صدد یافت نوع تداوم و دگردیسی بصری در ترکیب بندی عکس های مذکور می باشد. روش تحقیق به شیوه بررسی ترکیب بندی های موجود در نگارگری و تصاویر عکاسی درباری این دوران و مقایسه آن ها با هم است. نمونه های مورد مطالعه از عکس های دوره ناصر الدین شاه قاجار انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در این آثار نیز سنت پرسپکتیو مقامی بازنمایی موجود در ادوار پیشین تداوم یافته، اما محدودیت های فنی و نیازهای رسانه نوین موجب تغیراتی در نحوه بازنمایی آن شده است.

مطالعه تحلیلی آثار نقاشی هنرمندان خودآموخته معاصر ایران (مطالعه موردی: مکرمه قنبری و کنیز عباس پناه) - پروژه عملی: "لحظه گمشده"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1392
  فاطمه محمدی   مرتضی حیدری

هنرمندان خودآموخته ی ایرانی، همچون دیگر نقاط جهان، آثار ارزشمندی آفریده اند، که درباره اندیشه و فرآیند شکل گیری آنها، اطلاعات مستند یا نگاه دقیق و موشکافانه و تحلیلی به این آثار وجود ندارد. از اینرو در کنار شناسایی و معرفی تعدادی از آنها و گشودن بابی در زمینه پژوهش درباره ی هنرمندان خودآموختهی معاصر ایران، پرسش پژوهش حاضر بررسی رابطه آثار هنرمندان مزبور با ویژگی شخصیتی و کشف انگیزشهای اولیه ی آن ها برای خلق اثر هنری و فرضیه پژوهش حاضر رابطه معنادار میان این ویژگی ها و مضامین و نمادهای مورد استفاده در آثار آنها است. افراد مورد مطالعه در این پژوهش، مکرمه قنبری، کنیز عباس پناه کوهستکی، زهرا سهرابی و علیرضا دزواره می باشند. روش جمعآوری مطالب به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی و مصاحبه با هنرمندان مذکور بوده است. برای تحلیل آثار نقاشی، روش تحلیل صوری و ترکیب تحلیل شمایل-شناسانه اروین پانوفسکی و پیرس و واکاوی شمایل ها، نمایه ها و نماد ها بوده و برای فهم و ایجاد رابطه با ویژگی های شخصیتی، از اجرای تست شخصیت نئو، و تست مقیاس استرس هولمز، استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل، نشانگر بی اعتنائی به مبانی بصری، تابعیت عناصر بصری از احساسات و تجربه های درونی، عدم استفاده از پرسپکتیو و نورپردازی به شیوه ی اصولی، تمایل به رنگ های خالص، روایت گری و تأثیرات مضمونی و بصری محیط زندگی بر آثار آنهاست. ماحصل تحلیل روانشناسانه نیز نشانگر همگرایی ابعاد شخصیتی آزمودنی ها و تشویق اطرافیان به عنوان محرک تولید اثر هنری می باشد.

طراحی جواهرات چوبی با تکیه بر نقوش تزئینی مسجد کبود تبریز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اسلامی تبریز - دانشکده هنرهای کاربردی 1392
  سارا سازگار   محمدرضا گرامی

پژوهش حاضر با تکیه بر پتانسیل های موجود در نقش مایه ها و تزئینات وابسته به معماری ایرانی-اسلامی با تاکید بر ویژگی های معمارانه بنای مسجد کبود و بررسی نقش مایه های موجود در این بنا در طراحی و ساخت جواهرات چوبی، سعی بر تداوم و صیانت هنر ظریف و روح جاری در هنر اسلامی و تلفیق آن با صنعت جواهرسازی که از نیازهای جامعه امروز به شمار می رود را دارد. در این راستا ضرورت شناخت همه جانبه صورت و معنی و مفاهیم این نقوش احساس می شود زیرا درک معانی بنیادین پدیدآورنده آن ها به شناخت تقارب آن با اندیشه ایرانی – اسلامی و همچنین نحوه تداوم گفتمان آن یاری رسانده و استفاده کاربردی از آن ها، باعث مصون ماندن از نابودی و تأثیرات گذر زمان می شود. بررسی و تأمل در تزئینات و نقش مایه های این بنا و طبقه بندی آن ها می تواند آلبوم تصویری غنی ای از یکی از مهم ترین بناهای تاریخ معماری ایران محسوب شود که در کارهای پژوهشی و آفرینش های هنری مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به ماهیت پژوهش، تحقیق در زمره تحقیقات بنیادی و کاربردی قرارگرفته و روش انجام آن توصیفی و تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از دو روش کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است که در بخش کتابخانه ای به بررسی تاریخی، مستندسازی و بررسی تکنیک ها پرداخته شده و در روش میدانی از عکاسی بهره گرفته شده است. در این پژوهش ضمن بررسی نقوش و مطالعه ی ویژگی های شاخص تزئینات در بنای مسجد کبود تبریز با تأملی در ماهیت آن ها،به نظر می رسد که تفکر هنری و فلسفه ی حاکم بر این نقوش مبین این پیام است که تزئینات صورت گرفته بیانگر گفتمانی درباره ی شرایط حاکم اجتماعی و مذهبی باشد.

قابلیت هنر مفهومی برای بیان شکل معاصر هنر اسلامی( با تکنیک سفال)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اسلامی تبریز - دانشکده هنر 1392
  علی جمالی   رضا افهمی

رسانه های هنر و تفکر پست مدرن هویت متمرکز و ثبات متون هنری را برهم زده اند و تصویری را به ما ارائه می دهند که دارای ابعادی فکری، فلسفی، دارای عدم اتکا به زیبایی شناسی سنتی، مبهم و بی ثبات است. به موجب این نگرش، داوری بایسته درباره اثر هنری، باید خارج از حوزه زیبای شناسی سنتی قرار گرفته و اثر هنری را با معیارها و موازین گسترده تر مورد سنجش قرار گیرد. انهدام هرچه گسترده تر اشکال هنر سنتی و روند فروپاشی و احتضار هنر سنتی به عنوان رسانه ای ناکارامد برای بیان مفاهیم معاصر، امر غامضی است که تولید هنرهای سنتی به همانند گذشته، نمایانگر عدم قرارگیری آنها در بدنه هنر معاصر ما و زوال این هنر محسوب می شود، زیرا که این آثار نه توان ارایه معنای نوین را دارند و نه واجد معانی سنتی خود هستند و به همین دلیل تنها می توان به آنها صنایع دستی اطلاق نمود. امروزه هنرمند معاصر در هنر خود بیشتر مفاهیم فرهنگی و رسانه ای را دنبال می کند و این امر را باید فرصتی برای صنایع دستی ما برای بدل شدن به رسانه های نوین و ابزاری برای برتری های فرهنگی هنر و فرهنگ ایرانی دانست. لذا پژوهش حاضر با بررسی بنیادی و کاربردی متغیرهای این عصر و جستجوی آثار هنرمندان معاصر به ویژه هنرمندان مفهومی سعی نموده تا قابلیتهای این هنر سنتی برای بدل شدن به رسانه ای مدرن را فراهم ساخته و نحوه استفاده از قابلیت های این هنر را برای بیان پیام های هنری و ارزشی ایرانی اسلامی و در قالب رمزینه های نوین و نشانگان مورد استفاده در هنر مفهومی را به نمایش بگذارد.

کاربرد هندسه در معماری هخامنشی (بررسی موردی کاخ های تخت جمشید)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  سمیه مهاجروطن   علیرضا هژبری نوبری

چکیده تاکنون مطالعات زیادی در رابطه با هنر و معماری هخامنشیان انجام گردیده است. این معماری از دیرباز مورد توجه پژوهشگران باستان شناسی و هنر قرار داشته و همواره جایگاهی برای ارائه ی نظرات موافق و مخالف در راستای هنر و معماری این دوره بوده است. در میان انبوه مطالعات به جا مانده اطلاعاتی کمی وجود دارد که منحصر به توصیف هنر و معماری این دوره نبوده باشد و در جهت شناسایی اصول و قواعد حاکم بر ساخت و ساز معماری این دوره راهکاری را به ما ارائه دهد. مطالعه درباره¬ی ریاضیات و اصول هندسی حاکم بر معماری هخامنشی هیچ¬گاه مورد توجه قرار نگرفته است و پژوهشگران همواره به عنوان«تلفیقی بودن» هنر هخامنشی بسنده نموده، هندسه و اصول ساخت آن را به سایر کشورها نسبت داده¬اند. با توجه به اینکه ریاضیات و هندسه از دیرباز مورد توجه تمدن¬های باستانی نظیر مصر، بین¬النهرین، یونان و ... بوده است پر¬بیراه نمی¬باشد که این هندسه را در معماری هخامنشی با روش¬های ریاضی پیگیری نمائیم و به تفکر هندسی سازندگان این معماری دست یابیم. در پژوهش حاضر به دلیل عدم وجود فضای کلی از معماری هخامنشی عناصر به جای مانده آن نظیر پلان-ها، ستون¬ها، درگاهی¬ها، پنجره¬ها مورد بررسی قرار گرفته و ابعاد و اندازه¬های آنها در چارچوب¬های ریاضی تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج حاصل حاکی از تغییر پلان از مستطیل به مربع می¬باشد که می¬توان آن را یک تکامل خودجوش در معماری هخامنشی دانست که بیانگر پویا بودن تفکر این معماری در جهت تکامل هنر خود می¬باشد. بدست آوردن نسبت¬های هندسی 1.6 و 1/2 در ستون¬ها و درگاهی¬ها گویای تأثیر اصول هندسی حاکم بر تفکر معماری مصری در معماری هخامنشی می¬باشد، و پس از آن بدست آوردن نسبت¬های عددی 2.6، نسبت 1/13 در ستون¬ها و نسبت 0.6 در فاصله¬ی ستون¬ها که ساخته¬ی دست خود هنرمندان هخامنشی می¬باشد، بیانگر حرکت فعالانه¬ی معماران هخامنشی به سوی تکامل آنچه که از مصر کسب نموده¬اند می¬باشد. نتایج عملیات ریاضی بر روی آنچه که اشمیت به عنوان اندازه¬های عناصر باقی مانده ثبت نموده است به جسارت معماران هخامنشی برای خلق آثاری بی¬نظیر در امر ستون¬سازی و چینش ستون در عرصه¬ی جهانی اشاره دارد. در انتها ارائه¬ی این نظریه که آنچه به عنوان عدد طلایی یا همان 1.6 از سری فیبوناچی شناخته شده است، (در واقع همان عددی که مصریان باستان به وفور از آن استفاده کرده¬اند). یک عدد تزیینی بوده¬است و آنجا که پای تزیینات صِرف در میان نبوده و عناصر به سوی کاربردی شدن پیش می¬روند از تناسب دیگری که در سری فیبوناچی حاکم است یعنی 2.6 استفاده گردیده¬است. کلمات کلیدی: هخامنشی، معماری، نسبت¬های هندسی، عدد¬طلایی، ریاضی، تخت¬جمشید

بررسی مفهوم واقعیت و وانمایی در انیمیشن براساس نظریات بودریار؛ پروژه عملی "وین خانه را قیاس اساس از حباب کن"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1392
  یاسمن حسنی   امیرحسن ندایی

انیمیشن چیست؟ آیا انیمیشن هنر است؟ در این صورت آیا انیمیشن حائز دستگاه زیباشناسی خاص خود است؟ پاسخ مدلل به پرسش هایی از این دست از طریق تلاش برای فراهم کردن مقدمات نظری لازم و کافی هدف مطلوب پژوهش پیش رو است.نگارنده مدعی است این مهم از طریق طرح پرسش های دیگری از دل سوالات ماهوی فوق امکان پذیر خواهد شد.و چگونگی تحقق این امر بسته به رویکرد یا رویکردهای اتخاذ شده متفاوت خواهد بود.بنابر آن چه گفته شد مسئله ی تحقیق پیش رو تاسیس و پیشنهاد نوعی مقدمات نظری برای دسته بندی،تبیین و نقد آثاری است که با توجه به تعاریف مقدماتی در زمره ی آثار هنری و فکری قرار می گیرند.از آنجا که طیف وسیعی از رویکردهای نظری در مواجهه با آثار هنری و فکری وجود دارد به تاسیس نوعی نظام زیباشناسی موسع و درخور نیاز خواهیم داشت.بنابراین پژوهش حاضر می کوشد پدیده ی انیمیشن به طور اعم و کارتون به نحو اخص را از میانه ی این طیف وسیع و چه بسا منشور رنگارنگ آرا و مناظر،تنها از یک منظر خاص یعنی در چشم انداز نقد فرهنگی پسامدرنیستی بفهمد و به پرسش کشد.این بدان معناست که پدیده ی انیمیشن را به مثابه ی یک رسانه فرض کرده و آن را در متن نظام نمادین و از طرق نشانه شناختی زبان شناختی و نیز نوعی تفسیر اجتماعی دلالت نشانه ها مورد بازاندیشی و نقد قرار دهیم. دلیل انتخاب این رویکرد ویژه علاوه بر علاقه ی شخصی، توان فکری و اندیشگی مولف و به عبارت ساده سواد او است.وگرنه ناگفته پیدا است که انیمیشن را می توان از مناظر دیگری هم نگریست،برای مثال می توان از انواع نگرش ها و نقدهای روانکاوانه،جامعه شناسانه،زیباشناسانه و فلسفه ی هنر و حتی نقد تکنولوژیک و فنی نام برد که ورود به این حوزه ها نیاز به تخصص های متفاوت خواهد داشت.در این تحقیق توصیفی-تبیینی از نام ها و آرای گوناگونی سخن خواهد رفت از افلاطون و ارسطو تا لاکان و بودریار و آرایی که بازخوانی و بازبینی شان اگر نه سودمند و آموزنده که دست کم جذاب خواهد بود.و کلام آخر این که این پایان نامه تنها گام نخست یک پژوهش کلاسیک در باب نقد آثار هنری در این رشته است،گامی که برای اصلاح نیازمند پژوهش ها و نقدهای دیگر است.

نقش هنر محیطی در بهبود سطح فرهنگی تعامل با محیط (مطالعه موردی: ایران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1393
  زهرا ترکی باغبادرانی   رضا افهمی

در ادامه جنبش های هنری قرن بیستم در دهه 60 و 70 میلادی، در فضای اجتماعی و سیاسی جامعه پس از جنگ جهانی، اولین آثار هنر محیطی به نشانه اعتراض به قوانین موزه¬ها و انتخاب زمین بعنوان زمینه ای غیرقابل خرید و فروش برای اثر و بیشتر با رویکردهای زیبایی شناسانه ساخته شدند. محیط بعنوان بستر و زمینه کار نوعی بازگشت به روش انسان اولیه برای آفرینش اثر و ارتباط دیرین انسان با طبیعت نیز بود. در کنار مفاهیم فلسفی و پس از آن اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، رویکردهای زیست محیطی نیز در آثار هنر محیطی پدیدار شدند. بحرانهای زیست محیطی که زاییده تفکرات مدرن در دوران صنعتی بودند، تفکرات انتقادی پست مدرن را متوجه خود کردند. این تفکرات انتقادی به همراه دیگر اندیشه های نقدگرا بر رویکردهای زیست محیطی هنر محیطی بسیار تاثیرگذار بود. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش آثار هنر محیطی در افزایش توسعه فرهنگ زیست محیطی در درون جوامع صورت گرفته است. روش تحقیق پژوهش حاضر از طریق بررسی مفاهیم نظری و مبانی نهفته در آثار هنرمندان برتر این دوره و مقایسه آنها با هنرمندان ایرانی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی و از طریق مطالعه کتابخانه ای و میدانی به صورت مصاحبه با هنرمندان سعی شده تا نگرش های آنها به هنر محیطی مورد بررسی قرار گیرد. از طریق بررسی نظری و آثار هنرمندان پیشگام و ایرانی در این زمینه، مشخص گردید که رویکردهایی که در آنها نگاه به منظر به مثابه یک سیستم، مکان و تاریخ وجود داشته باشد و در طرح آنها مبانی فرهنگی جامعه هدف بازتاب یابند و همچنین در ساخت یا تجربه آنها مشارکت مخاطبان نیز وجود داشته باشد، قادر خواهند بود تا دانش جامعه در مورد محیط زیست را توسعه دهند.

طراحی مخاطب محور زیورآلات ایرانی با اتکاء به زمینه های اجتماعی مصرف (مطالعه موردی: تهران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1393
  سمیرا نیکزاد   رضا افهمی

یکی از ویژگی های تولید در عصر پساصنعتی، توان تولید متنوع در ضمن حفظ ساختار اقتصادی تولید است ، امری که منجر به تحول در ساختار فرآیندهای طراحی از صنعت محوری و توجه به مولفه های تولید و ساختار بازگشت سرمایه از طریق تولید انبوه، به نظام های مبتنی بر پاسخگویی به نیازهای مخاطب و تداخل آن در فرآیندهای تولید شده است. به تبع این امر، نیاز به سنجش رفتار مخاطب به منظور ورود به ساختار طراحی، به عنوان ابزاری برای طراحی توسعه یافته است. از این رو در پژوهش حاضر، با هدف شناسایی رفتار مخاطبان زیورآلات در ایران و شناسایی رابطه میان وضعیت اقتصادی و دیگر متغیرهای مستقل بر روی رفتار خرید آن ها در دو بعد مفاهیم و فرم های مورد استفاده، پژوهشی میدانی با استفاده از پرسشنامه، در شهر تهران و بر روی دویست نفر انجام شده است. هدف آن بوده تا مشخص شود که افراد گوناگون در خرید جواهرات از چه مولفه هایی در مصرف بهره می برند و این مولفه به تبع تغییرات جنسی، سنی و قومیتی چه میزان متفاوت می گردد. نتایج تحلیل پرسشنامه نشانگر تأثیرات متغیرهای سطوح اقتصادی گوناگون، قومیت و میزان تحصیلات بر روی مفاهیم مورد انتظار در جواهرات و نحوه مصرف نمادین آنها تأثیر دارد و نتایج این مدل و تحلیل های تصویری قادر است تا به ما در برنامه ریزی تولید و طراحی جواهرات کمک نماید.

جایگاه حافظه هنرمند در خلق و ادراک هنر معاصر (مطالعه ای بر هنرهای مفهومی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1392
  مهسا عسگری   علی اصغر فهیمی فر

بسیاری از هنرمندان معاصر به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از ایده و مفهوم حافظه در خلق و آفرینش آثار خود استفاده کرده اند. نظر به انتزاعی بودن مفهوم حافظه و قابلیت انطباق و هماهنگی آن با نظریات و قالب های گوناگون فکری، این موضوع به خوبی توانسته است ذهن پرسشگر هنرمند معاصر را به چالش بکشد و راه های مختلفی برای تأویل و تفسیرهای گوناگون برای مخاطبان این آثار ارائه دهد. ضمن آن که هم حافظه و هم هنر مفهومی هر دو مبنایی بصری دارند و به طور تقریبی، تاریخ به وجود آمدن هنرهای مفهومی با آغاز رواج مطالعات بر روی حافظه و حافظه اجتماعی همزمان است.و هدف از این تحقیق دستیابی به معنای نوین و امروزی مفهوم حافظه پس از گذر و تامل در سیر تاریخی مفهوم حافظه است که از طریق نمونه های آثار تجسمی معاصر در عرصه هنرهای مفهومی بدان پرداخته شده است و همچنین در این راه از نظرات و اندیشمندان معاصر نیز در تحلیل و خوانش آثار در حوزه های گوناگون بهره گرفته است.

طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد ارتقای تعاملات اجتماعی
thesis دانشگاه پیام نور مرکز بین الملل قشم - دانشکده معماری 1393
  راضیه جعفری   احمدمیرزا کوچک خوشنویس

الگوهای رفتاری و تعاملات اجتماعی میان ساکنین مجتمع های مسکونی نقشی از کالبد عناصر محیطی همان مکان را در خود دارند و نیز همین سنت سکونت باعث تغییراتی در کالبد عناصر محیطی می گردند. ادراک انسان تحت تأثیر عناصر محیطی مکان سکونتی و فرهنگ رایج بین ساکنین شکل می گیرد. بنابراین، زندگی و ادراک انسانی تعامل یا تفاعل مستمر بین ساختار ادراکی و عوامل محیطی و فرهنگی او است. بخش های مربوط به درک فضا اختصاص به حواس انسانی دارد که پایه روانشناختی مشترک بین تمام انسانها است ولی فرهنگ بدان ساختار و مفهوم می بخشد. همین پایه حسی پیش فرهنگی است که محقق بایستی در مقایسه الگوهای همجواری یک فرهنگ با همان الگوهای فرهنگ دیگر به کار گیرد. هدف این پژوهش جستجوی رابطه میان ویژگی های تأثیرگزاری عناصر کالبدی مجتمع مسکونی و تعاملات اجتماعی میان ساکنین آنها و استخراج احکام تاثیر گذار بر این فاکتور می باشد. بدین منظور تأثیرگزاری عناصر کالبدی مجتمع مسکونی در شهر سیرجان همچون عرصه بندی ، راه دسترسی، اشرافیت، مجاورت و ... در نسبت با آرامش روانی، حس تعلق به مکان، امنیت و بسترفعالیت ساکنین مورد توجه قرار گرفت و احکام تاثیر گذار بر این فاکتور استخراج گردید. اطلاعات مربوط به مباحث سکونت و تعاملات اجتماعی و اطلاعات مربوط به بستر طراحی که مبانی تئوریک طرح را تشکیل می دهند از طریق مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شد و در پایان تحقیق چهار عامل امنیت , آرامش روانی , حس تعلق به مکان و سیستم فعالیت مولفه های تاثیرگذار بر تعاملات اجتماعی شناسایی شدند. و در انتها با استفاده از نتایج حاصل از تحقیق مواردی را که باید در معماری و شهرسازی رعایت نمود تا باعث افزایش ارتقاء تعاملات اجتماعی گردد ذکر شده است.

متافیزیک حضور در عکاسی (نقد دریدایی از مفهوم بازنمایی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1392
  ساره محمدی   اکبر عالمی

پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی میان متافیزیک حضور و عکاسی از منظر دریدا می پردازد. بسیاری صاحبنظران عقیده دارند که عکاسی در میان دیگر شیوه های بازنمایی رابطه ی نزدیکتری با واقعیت دارد. در این میان، ژاک دریدا فیلسوف پسامدرن و بنیانگذار شالوده شکنی، رابطه میان واقعیت و عکس را مورد واکاوی قرار داده و عکاسی را از منظر "حضور و غیاب" مورد بررسی قرار می دهد. در بستر فلسفی پیشادریدایی، بازنمایی عینیت گرا در عکاسی برترین نوع بازنمایی دانسته شده و این امر از نتایج چیرگی متافیزیک حضور در آن دوران است. اما در اندیشه ی دریدا، عکس به منزله ی نوعی نوشتار دانسته می شود و تغییراتی را در حوزه ی ارجاع و قلمرو نشانه ها به همراه داشته است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی، و چهارچوب نظری، مبتنی بر رویکرد شالوده شکنی و نظریه پساساختارگرایی است. با اتکا به بررسی های کتابخانه ای، ابتدا به بررسی فلسفه ی پسامدرن و آراء برجسته ترین اندیشمندان آن و به ویژه نظریات ژاک دریدا بنیانگذار شالوده شکنی پرداخته شده و سپس مفاهیم بازنمایی و تحولات نظریه های عکاسی مورد تحلیل قرار گرفته است و در انتها به خوانش و تفسیر مصاحبه ی دریدا (در کتاب ژاک دریدا: رونوشت، بایگانی، امضاء؛ گفتمانی در باب عکاسی)، به منظور دستیابی به نظریات وی در حیطه ی بازنمایی در عکاسی پرداخته شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، به عقیده ی دریدا عکس به تنهایی از اعتبار و هویتی مستقل و یکتا برخوردار است. او عکس را وانموده ای از حقیقت می داند که به هیچ مورد ارجاعی بیرونی دلالت ندارد.

راهبردها و رویکردهای طراحی گرافیک زیست پایدار(مطالعه موردی: گرافیک تجاری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1394
  غزل بیرامی   رضا افهمی

پایداری زیست محیطی در معنای وسیع خود به توانایی و تداوم کارکرد محیط زیست در آینده دلالت می کند.افزایش گستره دسترسی انسان بر عرصه های محیط زیست و توسعه فناوری منجر به ایجاد فضایی سرشار از مباحثات زیست محیطی در نیمه دوم قرن بیستم شده و به دنبال آن مقوله پایداری به رکنی اساسی در حوزه هایگوناگون طراحی مانند طراحی گرافیک بدل شده است.در جهت حفظ محیط زیست، توسعه باید پایدار باشد و این به معنای موازنه ای میان اصول پایداری و فعالیت های جوامع صنعتی است.در شرایطی که منابع زیست محیطی کمیاب تر می شوند، طراحی می تواند نقش مهمی در ابلاغ راهکارهایی برای تعدیل این فرآیند ایفا نماید. گرافیک زیست پایدار، امر به کار بستن اصول پایداری در طراحی گرافیک به منظور کاهش آثار زیان بخش آن بر محیط زیست است. پژوهش حاضر با تمرکز بر گرافیک تجاریبه سبب طراحی و تولید محصولاتی با تولید انبوه و کاربرد عمده در سطح اجتماع، به تبیین راهبردها و رویکردهای گرافیک زیست پایدار می پردازد. با توجه به محدودیت تحقیقات پیشین در این حوزه، چارچوب نظری این حوزه بر پایه گراندد تئوری بنا شده است. بنابراین تجارب موجود جمع آوری و پژوهش بر زمینه ای مستند از داده های واقعی بنیان نهاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داده است کهراهبردهای عمومی طراحی گرافیک زیست پایدار، ماده زدایی، کاهش مصرف مواد و منابع، استفاده از مواد طبیعی و قابل بازیافت و افزایش طول عمر محصول هستند. همچنین کاربرد راهبردها و رویکردهای پایداری در شیوه های طراحی و مواد مرتبط با تولید آثار، علاوه بر بعد فنی و فیزیکی، در بعد فرهنگی به مثابه عنصری آگاهی بخش با توسعه اندیشه زیست محیطی منجر به تغییر اندیشه زیبایی شناختی مخاطب شده و در نهایت با تغییر اهداف و وظایف طراحی موجب دگردیسی طراحی گرافیک می شود.

نقش مخاطب درهنر تعاملی (مطالعه موردی: چیدمان تعاملی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1394
  بهاره سیدین   رضا افهمی

این مطالعه مروری بنیادین بر روی مفاهیم هنر تعاملی، با مطالعه موردی بر روی چیدمان تعاملی دارد و با استفاده از روشهای بسیار متعدد موجود تعامل انسان ـ کامپیوتر (hci) برای ارزیابی تجربه و نقش مخاطب با چنین آثار تعاملی ای، به بررسی معیارهای زیبایی شناختی حاکم بر تجارب هنر تعاملی می پردازد. رویکرد نظری این مطالعه مبتنی بر چارچوب تقسیم بندی تجربه مخاطب با سیستم تعاملی، به چهار دست? روابط "تجسم یافتگی شیء و خود" سیدنی فلز (sidney fels) می باشد. این مطالعه متکی بر تئوریها و مشاهده های تجربی موجود یافت شده در زمینه hci برای هنرهای چیدمان تعاملی، نقش مخاطب در تجربه دو چیدمان منتخب موجود در چهارمین نمایشگاه سالانه هنر دیجیتال تهران (tadaex04) را مورد ارزیابی قرار می دهد. نتایج ارزیابی ها، انطباق نشانه های حرکتی و نظری تجربه مخاطبان با چیدمانهای تعاملی با هر چهار مرحله پاسخ، کنترل، مکاشفه و تعلق سیدنی فلز را برای چیدمان باران (کینکت رین) و سه مرحله اول را برای چیدمان میرا نشان دادند. همچنین با گسترش این نظریه "تکانه" و "قضاوت هیجانی" به عنوان مولفه های دیگر زیبایی شناختی تجارب هنر چیدمان تعاملی معرفی گردید.

دگرگونی گفتمان شهریاری در آثار هنری دربار ساسانیان (با تأکید بر نقوش برجسته، ظروف، سکه ها و معماری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1394
  ایلناز رهبر   رضا افهمی

زمینه ها و تغییرات اجتماعی نقش مهمی در شکل دادن به آثار هنری وابسته به حکومت هر دوره دارند. مسأله اصلی در رساله حاضر این است که با تغییرات قدرت در طول تاریخ هنر دوره ساسانی، آثار هنری دستخوش چه تغییرات و یا حتی عدم تغییراتی شده اند. از اینرو پژوهش حاضر، با هدف تبیین رابطه میان آثار تصویری ساسانی و تغییر گفتمان های به وجود آمده در این دوران سعی دارد جایگاه رسانه تصویری در بازتاب و انتقال این مفاهیم و تحول آنها در سیر تغییرات اجتماعی را آشکار سازد.

بررسی ساختار هندسی نقوش تذهیب در ده نسخه از قرآن های دوره ایلخانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1394
  محبوبه ابراهیمیان   سید سعید سید احمدی زاویه

چکیده کتابت و تذهیب قرآن یکی از مهم ترین هنرهایی است که در دوره ایلخانی با تلاش و حمایت شاهان و وزیران هنر دوست، به دوران اوج و شکوفایی خود در زمینه استنساخ قرآن رسیده است. نقوش هندسی در این دوره پرکاربردترین نقوش برای تزیین در بیشترهنر ها از جمله معماری و به ویژه تذهیب قرآن می باشد. هدف این پژوهش بررسی ساختار هندسی نقوش تذهیب در قرآن های دوره ایلخانی می باشد که در این راستا ارتباط تناسبات، ساختار، اجزای تزیین و کادر کلی و همچنین رابطه جزء با کل در ساختار هندسی تذهیب مورد بررسی قرار می گیرد. گردآوری مطالب و تصاویر این پژوهش کتابخانه ای و انجام آن به روش توصیفی- تحلیلی و به صورت کیفی می باشد.

مدارس پیش ساخته
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1378
  رضا افهمی   محمدیوسف نیلی

پیشرفتهای دانش و علم و تکنولوژی در آستانه سده بیست و یکم و وابستگی متقابل و فرآیند ملل مختلف در این عصر و بدنبال آن همکاری بی سابقه بین المللی از یک طرف و اختلافها و ناهماهنگیها در جوامع مختلف شرایط پیچیده و وسیعی را فراهم می آورد که به انسان امروزی خطرها و انحرافها را گوشزد می کند و این مهم ما را به عنوان جزیی از جامعه کنونی کره زمین به اهمیت مسئله آموزش و پرورش با توجه به پیچیدگی وضعیت زندگی امروزی پی ببریم.