نام پژوهشگر: علی مهدی نیا
رامین امینی مینا ادیبی
در بخش اول، چهار مایع یونی مختلف شامل-1-اکتیل-3-متیل ایمیدازولیوم هگزافلوروفسفات [c8c1im][pf6] ، 1 - اکتیل - 3 - متیل ایمیدازولیوم تترا فلورو بورات [c8c1im][bf4] ، 1-بوتیل-3-متیل ایمیدازولیوم تترافلورو بورات [c4c1im][bf4] و 1-اتیل-3-متیل ایمیدازولیوم اتیل سولفات [c2c1im][etso4] سنتز شده و به طریق فیزیکی بر روی بستر سیلیکای مذاب ستون کروماتوگرافی گازی پوشش داده شدند. کارایی استخراج چهار مایع یونی برای ترکیب mtbe مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که [c8c1im][bf4] بیشترین بازده استخراج را نشان می دهد. در ادامه شرایط مختلف پوشش فیزیکی فیبرها و استخراج از جمله دما وزمان استخراج، دما و زمان واجذب و سرعت چرخش محلول بررسی شدند. پارامترهای کارایی روش شامل محدوده ی خطی پویا (ldr)، حد تشخیص (lod)، حد اندازه گیری (loq)، تکرارپذیری (rsd%, n=6) و ضریب همبستگی (2r) به ترتیب µg l-1 120-1، ?g l-1 09/0 ، ?g l-1 3/3، % 3/8 و 997/0 بدست آمد. به نمونه بنزین، دو سطح غلظتی مختلف 2 و ?g l-1 30 تزریق شد و بازیافت های مناسبی به ترتیب شامل 6/90 و 2/94 بدست آمد. در پایان، مقایسه ای بین فیبرپیشنهادی اصلاح شده با مایع یونی با فیبرهای تجاری به عمل آمد. نتایج قابل قبولی نسبت به فیبرهای تجاری مشاهده شد. در بخش دوم، چگونگی اتصال مایعات یونی به سطح بستر سیلیکای گداخته از طریق پیوند شیمیایی، جهت رسیدن به فیبرهای با پایداری حرارتی و مکانیکی بهتر، مورد بررسی قرار گرفت. مایع یونی جدیدی به نام 1-متیل-3-(3-تری متوکسیل پروپیل) ایمیدازولیوم بیس (تری فلورو متیل سولفونیل) ایمید سنتز شد و به دو طریق فیزیکی و پیوند شیمیایی از طریق اتصال عرضی بر روی سطح بستر سیلیکای گداخته پوشش داده شد. نتایج نشان دادند که فیبر اصلاح شده به طریق شیمیایی پایداری حرارتی تا حدود ?c 220 را از خود نشان داد. همچنین فیبر اصلاح شده ی شیمیایی برای غلظت مشخصی از mtbe، کارایی استخراجی خوبی را برای 16 بار استخراج از خود نشان داد. تاثیر عوامل دما و زمان استخراج، دما و زمان واجذب و سرعت چرخش محلول بررسی شدند. محدوده ی خطی پویا (ldr) بین µg l-1 240-2 بدست آمد. تکرارپذیری روش (rsd%, n=5) مقدار 9/8 % بدست آمدکه مقدار بهبودیافتهای را نسبت به فیبر اصلاح شده ی فیزیکی (12 %) از خود نشان داد.
مینا آسیابی کندلجی علی مهدی نیا
پژوهش مندرج در این رساله شامل دو کار تحقیقاتی می باشد. 1)در این کار تحقیقاتی یک پوشش پلیمری اصلاح شده با ساختار نانو به عنوان فیبر برای میکرو استخراج با فاز جامد از فضای فوقانی نمونه های زئوپلانکتون جهت اندازه گیری اسید های چرب اشباع به کار گرفته شد. فیبر جدید با استفاده از کو پلیمریزاسیون آنیلین و متا-آمینو بنزوئیک اسید با روش الکتروشیمیایی سنتز شد. با وارد کردن گروه های –cooh در اسکلت پلی آنیلین پایداری حرارتی (تا °c 350) و طول عمر فیبر (بیش از 50 بار استفاده) به طور قابل توجهی افزایش یافت. پارامتر های استخراج مختلف از قبیل : دمای استخراج، زمان استخراج، قدرت یونی، سرعت چرخش و حجم فضای فوقانی بررسی و بهینه شدند. مقدار انحراف استاندارد نسبی(rsd) یک فیبر و فیبر به فیبر به ترتیب کمتر از 7/5 و 2/10 درصد بدست آمد و حد تشخیص روش از µg l-101/0 برای c14:0 تا µg l-1 07/6 برای c20:0 بدست آمد. همچنین محدوده ی ضریب همبستگی برای منحنی های کالیبراسیون از 992/0 برای c20:0 تا 998/0 برای c18:0 بدست آمد. راندمان 83% برای c16:0 تا 115% برای c14:0 بدست آمد. 2)در این کار روش میکرو استخراج با فاز جامد از فضای فوقانی (hs-spme) کوپل شده با کروماتوگرافی گازی – جرمی برای اندازه گیری نوعی ترپنوئید با نام کانتاریدین در سوسک های تاول زای ایرانی به کار برده شد. و پارامتر های تجزیه ای برای hs-spme و واجذب بهینه شدند. کانتاریدین در سوسک های oedemeridae تحت شرایط بهینه اندازه گیری شد. شش فیبر تجاری برای پیشنهاد روش hs-spme مورد ارزیابی قرار گرفتند و فیبر دی وینیل بنزن/کربوکسن/پلی دی متیل سیلوکسان برای آنالیز کانتاریدین بهترین نتیجه را داد. منحنی کالیبراسیون در محدودهmg l-1 50-001/0 با ضریب همبستگی 992/0 خطی بود. حد تشخیص روشµg ml-101/0 بدست آمد. مقدار rsd کمتر از% 4/3 و بازده استخراج %9/96 بدست آمد.
فاطمه روحی علی مهدی نیا
پژوهش مندرج در این پایان نامه شامل دوکار تحقیقاتی در قالب دو فصل مجزا می باشد. فصل اول در زمینه ساخت و ارزیابی کارایی استخراج فیلم های نانو ساختار پلی آنیلین خوددوپه ((span به عنوان جایگزینی برای پلی آنیلین متداول، جهت میکرواستخراج فاز جامد (spme) 1و4-دی اکسان در نمونه های آبی می باشد. نتایج نشان داد که پلی آنیلین خوددوپه پایداری حرارتی بالاتری نسبت به پلی آنیلین متداول مورد استفاده در spme دارد. فیبرهای جدید با استفاده از پلیمریزاسیون آنیلین و متا-آمینو بنزوسولفونیک اسید به روش الکتروشیمیایی سنتز شدند. با وارد کردن گروه های –so3– در اسکلت پلی آنیلین پایداری حرارتی آن تا °c 350 و طول عمر آن تا 50 بار استفاده، افزایش یافت. مقادیر بهینه پارامتر های مختلف استخراج شامل: دمای استخراج °c40، زمان استخراج min3، غلظت نمک (w/v) % 15، سرعت چرخش rpm200 و حجم فضای فوقانی ml 23 بدست آمد. مقادیر انحراف استاندارد نسبی(rsd%) برای یک فیبر و یک فیبر نسبت به فیبر دیگر به ترتیب %4 و %4/10 و حد تشخیص روش ng ml-110/0 بدست آمد. همچنین گستره خطی روش ng ml-1 100-1 با ضریب همبستگی 993/. برای استخراج و اندازه گیری 1و4 دی اکسان بدست آمد. فصل دوم در زمینه ساخت و ارزیابی کارایی استخراج نانو ذرات اکسید آهن اصلاح شده با پلی آنیلین (fe3o4/pani) به عنوان جاذب برای تکنیک استخراج با فاز جامد (spe)می باشد. نانو ذرات fe3o4/pani به روش همرسوبی شیمیایی تهیه شدند. اندازه ذرات پلیمرهای ساخته شده کمتر از nm100تخمین زده شد. نانو ذرات تهیه شده جهت استخراج مقادیر بسیار کم متیل جیوه در نمونه های آبی با تکنیک کروماتوگرافی گازی- اسپکترومتری جرمی بکار رفتند. مقادیر بهینه پارامتر های مختلف استخراج شامل: زمان استخراج min 15، دمای استخراج °c40، جرم جاذب mg20 ، حجم عامل مشتق ساز ml2، ph حدود 5، غلظت نمک (w/v) 0% و حلال استخراج کننده هگزان بدست آمد. مقادیر انحراف استاندارد نسبی% 11/4 و حد تشخیص روش ng ml-1 11/0 بدست آمد. همچنین گستره خطی روش ng ml-1 300-5/. با ضریب همبستگی 993/. بدست آمد. جهت اعتبارسنجی روش نمونه crm-407 با روش پیشنهادی مورد آنالیز قرار گرفت و مقدار بدست آمده برای متیل جیوه (µg ml-1 178/. ) در گستره انحراف استاندارد گزارش شده برای نمونه crm µg ml-1) 021/. ± 20/.( بود.
فرزانه باشعور علی مهدی نیا
پژوهش های انجام شده در این پایان نامه، شامل ساخت و ارزیابی کارایی استخراج پوشش های نانو-ساختار پلی تیوفن خود دوپه(spt)و پلی پیرول خود دوپه (spp) است که می توان آن ها را به عنوان جایگزین مناسبی برای پلی تیوفن و پلی پیرول متداول استفاده کرد. از این فیبرها به ترتیب، جهت میکرواستخراج فاز جامد از فضای فوقانی (hs-spme) فتالات استرها در نمونه های آبی و آفت کش های آلی کلردار در نمونه های شیر و آب میوه استفاده شد. برای آنالیز فتالات استرها از دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکارساز یونش شعله ای (fid) و برای آنالیز آفت کش های آلی کلردار از دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکارساز ربایش الکترون استفاده گردید. پلی تیوفن و پلی پیرول خود دوپه پایداری حرارتی بالاتری نسبت به پلی تیوفن و پلی پیرول متداول مورد استفاده در spme نشان دادند. وارد کردن گروه های –so3– در اسکلت پلیمرها منجر به افزایش پایداری حرارتی آن ها تا °c 350 و طول عمر آن ها تا 60 بار گردید.
مریم احمدی فر علی مهدی نیا
چکیده سنتز پلیمر های قالب مولکولی در سطح و کاهش اندازه ابعاد آن در حد نانو دو عملکرد موثر جهت غلبه بر مشکل انتقال جرم کند مولکول های الگو به داخل پلیمر های قالب مولکولی است. در این تحقیق با به کار بردن سطوح سیلیکای مزوپور به عنوان یک نانوراکتور تلاشی موثر جهت رفع این مشکل صورت گرفته است. بارهای منفی نانوکانال های شش وجهی sba-15 می توانند به عنوان یک تکیه گاه برای اقامت گزیدن مولکول های آنیلین با بار مثبت به عنوان مونومر و4,2-دی نیتروفنل به عنوان الگو عمل نماید. بررسی خصوصیات نانوکامپوزیت های قالب مولکولی پلی آنیلین بر سطح sba-15 و همچنین نانوکامپوزیت های بدون قالب (nip) با اسپکترومتر زیر قرمز (ft-ir)، میکروسکوپ الکترون عبوری (tem) و میکروسکوپ الکترون روبشی ( (sem ساخته شدن مولکول الگو را ثابت می نماید. جذب رقابتی 4,2-دی نیتروفنل و بقیه ترکیباتی که از لحاظ ساختمانی شبیه به آن می باشند شامل: فنل، 2-نیتروفنل و 4-نیتروفنل ثابت تفکیک (kd)3/2±4/301 میلی لیتر بر گرم برای mip و 0/1±2/101 میلی لیتر بر گرم برای nip نشان داد. استخراج فاز جامد با mip با ارزیابی نوع حلال شستشو ، حجم و ترکیب حلال واجذب کننده و زمان جذب بهینه شد. mip تهیه شده به عنوان جاذب انتخاب پذیر برای استخراج انتخابی 4,2-دی نیترو فنل در حضور ترکیبات فنلی در آب شیر و آب دریا به کار گرفته شد. مقادیر بازیافت برای mip بیشتر از 96% بود در صورتی که این مقدار برای nip تنها 38% به دست آمد. مقادیر r.s.d کمتر از 2/3% و6/4% به ترتیب برای mip و nip به دست آمد. .
مهناز بهرامی علی مهدی نیا
یکی از کاربردهای نانو ذرات سیلیکای مزوپور مغناطیسی به عنوان جاذب در استخراج فاز جامد است که به عنوان روشی نوین برای جداسازی پارابن ها به عنوان آلاینده های زیست محیطی در محصولات بهداشتی، آرایشی و دارویی به کار برده می شود. در این تحقیق برای اندازه گیری پارابن ها ابتدا سه جاذب: سیلیکای مزوپور نانو مغناطیسی ( 3o4@mcm-41 (fe، سیلیکای مزوپور مغناطیسی عامل دار شده با گروه آمین (fe3o4@mcm-41-nh2) و سیلیکای مزوپور مغناطیسی عامل دار شده با گروه آمین گرافن اکسید (fe3o4@mcm-41-nh2-go) سنتز شدند و کارایی آن ها به عنوان جاذب در روش استخراج فاز جامد مقایسه شد که ظرفیت جذبی به ترتیب زیر به دست آمد: fe3o4@mcm-41< fe3o4@mcm-41-nh2-go< fe3o4@mcm-41-nh2 پس از مرحله استخراج، مشتق سازی با استیک انیدرید انجام شد و نمونه به دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به ستون موئینه و آشکار ساز یونش شعله ای تزریق شد. پارامترهای موثر بر روش استخراج فاز جامد از جمله مقدار 50 میلی گرم جاذب، 100 میکرو لیتر حلال شویشی n-هگزان، زمان جذب 5 دقیقه و واجذب 7 دقیقه و افزودن 30درصد وزنی– حجمی سدیم کلرید جهت افزایش قدرت یونی بهینه شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. عملکرد روش از نظر دقت، صحت، خطی بودن و حد¬تشخیص مورد بررسی قرار گرفت. با تزریق 1 میکروگرم از محلول مشتق سازی شده حد تشخیص کمتر از 9/0 نانو گرم بر میلی لیتر و گستره خطی بین1000-10 میکرو گرم بر لیتر و انحراف استاندارد نسبی کمتر از 6/5 % به دست آمد. چند نمونه حقیقی با محیط های پیچیده و متفاوت حاوی گونه های مختلف پارابن شامل مواد آرایشی و بهداشتی مورد آنالیز قرار گرفت و مقدار پارابن موجود در آن ها اندازه گیری شد. نتایج نشان دهنده این است که روش استخراجی ارائه شده دارای گستره خطی دینامیک قابل قبول می باشد.
زهرا یوسفیان پور علی مهدی نیا
نرم تنان به دلیل توزیع جغرافیایی گسترده، فراوانی بالا در محیط بستر دریا، جذب انتخابی یون های خاص و طبیعت ساکن خود، به طور قابل ملاحظه ای برای شاخص بودن زیستی مناسب می باشند. کیتون، نرم تنی از شاخه ی بسپار صدفیان است و گونه ی lamyi آن روی صخره های ساحلی خلیج چابهار به وفور یافت می شود. بر اساس مطالعات صورت گرفته، این موجود می تواند به عنوان یک شاخص بالقوه برای سلامت بوم سازگان معرفی گردد، از این رو در این تحقیق نرمتن کیتون lamyi انتخاب شد تا میزان تجمع فلزات کادمیم، مس، آرسنیک، نیکل، سرب و جیوه روی آن در خلیج چابهار بررسی شود. نمونه برداری ها از 4 ایستگاه در محدوده خلیج چابهار در پاییز سال 1392 صورت گرفت، نمونه ها بلافاصله به آزمایشگاه منتقل شدند. سپس آماده سازی نمونه ها انجام شد، دستگاه جذب اتمی بخار سرد برای اندازه گیری جیوه و کوره گرافیتی برای سایر فلزات به کار گرفته شدند. با مقایسه مقادیر فلزات سنگین در کیتون با آب و رسوب فاکتورهای baf و bsaf محاسبه گردید که بیشترین و کمترین مقدار baf، 56/157 برای آرسنیک در ایستگاه 1 و 88/1 برای برای جیوه در ایستگاه 2 بود و هم چنین بیشترین و کمترین مقدار برای bsaf مربوط به کادمیم با مقدار 28/3 در ایستگاه 3 و 04/0 مربوط به آرسنیک در ایستگاه 4 بود. برای تحلیل آماری نتایج، از two-way anova در سطح اطمینان 05/0 استفاده شد. مشخص گردید کیتون می تواند برای فلزات بررسی شده مخصوصا نسبت به آب به عنوان شاخص زیستی سودمندی معرفی گردد.
لیلا خالقی علی مهدی نیا
خلیج چابهار به دلیل موقعیت راهبردی، که نزدیک ترین راه دسترسی کشورهای محصور در خشکی آسیای میانه به آب های آزاد است از اهمیت فراوانی برخوردار است و سازندگی و سرمایه گذاری فراوانی در آن صورت می گیرد. از این رو ارزیابی مستمر منابع آلاینده، به خصوص هیدروکربن های نفتی در آن ضروری به نظر می رسد. هیدروکربن های آروماتیک حلقوی (pahs)، به علت پراکندگی سریع در محیط زیست و اثرات سرطان زایی و جهش زایی برای موجودات زنده یکی از مهم ترین آلاینده های شیمیایی به حساب می آیند. در این تحقیق میزان و منشأ pah ها و فاکتور تجمع زیستی (baf) در آب و زئوپلانکتون های خلیج چابهار مورد مطالعه قرار گرفت. زئوپلانکتون ها به دلیل نقش کلیدی که در زنجیره غذایی دارند مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های زئوپلانکتون از 6 ایستگاه در خلیج چابهار جمع آوری، درون یونولیت حاوی یخ به آزمایشگاه منتقل و در دمای 20- درجه سانتیگراد تا زمان آنالیز نگه داری شدند. جهت استخراج pah ها از نمونه ها از روش التراسونیک و جهت آنالیز عصاره های حاصل، از دستگاه کروماتوگرافی گازی با آشکار ساز انتخابگر جرم (gc-ms) استفاده شد. نمونه های آب توسط بطری های نیسکین جمع آوری و در دمای 4 درجه سانتیگراد نگه داری و به آزمایشگاه منتقل شد. استخراج pah ها از نمونه های آب به کمک روش استخراج مایع-مایع (lle) و با استفاده از حلال هگزان انجام شد. در نهایت عصاره ها به gc-ms تزریق شد. بیشترین مقدار مجموع 14 pah اندازه گیری شده در آب برابر 04/26 نانوگرم بر لیتر از ایستگاه شهید بهشتی و در زئوپلانکتون برابر 60/1478 نانوگرم بر گرم وزن خشک از ایستگاه شهید بهشتی مشاهده شد. بیشترین میزان baf از ایستگاه شهید بهشتی و برابر 78/51 مربوط به تجمع فنانترن تعیین گردید. با استفاده از نسبت های مولکولی نتایج نشان داد منشأ ورودی ترکیبات pah در زئوپلانکتون های ساحلی خلیج چابهار پیرولیتیک (سوختی) می باشد.
محمدحسین بنی طباء بیدگلی سعید سیدحسینی داورانی
چکیده ندارد.