نام پژوهشگر: فاطمه تهرانی
زینب نبهانی فاطمه تهرانی
ترجمه روشی برای ایجاد ارتباط میان دو فرهنگ است. زبان و فرهنگ رابطه ای ناگسستنی دارند و وارد کردن یک عنصر فرهنگی در فرهنگ دیگر مستلزم این است که صورت زبانی آن عنصر نیز در فرهنگ دیگر وارد شود. برای سنجش سادگی یا دشواری یک ترجمه می توان به میزان تشابه دو فرهنگ مبدأ و مقصد توجه کرد. به طور کلی هر قدر ساختار دو زبان و نوع فرهنگ ها متفاوت باشد ترجمه مشکل تر می شود.مشکلاتی که مترجم با آنها مواجه می شود انواع گوناگون دارد؛ یکی از این مشکلات اشارات خاص فرهنگی است. گاه مترجم با عناصری از فرهنگ مبدأ روبرو می شود که در فرهنگ مقصد وجود ندارند. در هنگام مواجهه با این عناصر باید بکوشد به نحوی خلاء فرهنگی را پر کند و با آوردن لفظ یا عبارتی در زبان مقصد معنی عنصر متفاوت فرهنگی را به نحو مناسبی به خوانندگان منتقل کند. هدف این پایان نامه بررسی اشکال متفاوت فرهنگی و سدهایی است که در حین ترجمه ایجاد می کنند. نگارند در نظر داشت به مطالعه ی روش های ترجمه ی عناصر متفاوت فرهنگی بپردازد. بهتر است بدانیم که انتخاب روش مناسب برای ترجمه ی واژه ای با بار فرهنگی به ماهیت واژه ی مورد نظر و نقش ارتباطی آن بستگی دارد. در پایان نامه ی حاضر در سه فصل به مطالعه ی ترجمه، فرهنگ و ترجمه ی عناصر فرهنگی پرداختیم؛ پس از تعریف ترجمه، فرهنگ و اقلام فرهنگی، لازم دیدیم با ذکر مثال هایی به بررسی راهکارهای ترجمه ی عناصر فرهنگی بپردازیم. امید است این مبحث آغازی باشد برای ترجمه پژوهان و محققان آینده.در این پایان نامه سعی بر آن داشتیم به پرسش های زیر پاسخ دهیم: 1- چه رابطه ای بین فرهنگ و ترجمه وجود دارد؟ 2 - مترجم با چه نوع مشکلات فرهنگی روبرو می شود؟ 3 - مترجم در هنگام مواجهه با مشکلات فرهنگی چه راهکارهایی به کار می برد؟ و به نتایج زیر رسیدیم: انتخاب روش مناسب برای ترجمه ی واژه ای با بار فرهنگی به دو عامل بستگی دارد: الف) ماهیت واژه ی مورد نظر و بار معنایی آن. ب) نقش آن واژه در فرآیند ارتباطی. شکست مترجم در ترجمه عناصر فرهنگی معمولاً از دو عامل ناشی می شود: الف) خلأ فرهنگی موجود در زبان مقصد. ب) نگرش متفاوت به دنیا و عناصر آن و در نتیجه نام گذاری های متفاوت برای واقعیت های خارجی. برای ترجمه عناصر فرهنگی روش واحدی وجود ندارد. گاه مترجم ناگزیر است چند روش را با هم تلفیق کند تا معنای مناسبی برای واژه مورد نظر بیابد.
شهرزاد مغروری فاطمه تهرانی
در این پایان نامه اثر فرهنگ در ترجمه و ترجمه بین فرهنگی مورد مطالئه قرار می گیرد.این پایان نامه مشتمل بر چهار بخش است. در بخش اول به مفاهیم کلی در مورد فرهنگ و ترجمه وپرداخته شده است.بخش دوم اختصاص دارد به بعد تئوری انتقال فرهنگی و مشکلات آن و این که چگونه یک ترجمه می تواند ترجمه وفاداری با شد.همچین در این بخش به چند تئوری نیز اشاره می کند و تر جمه را از ورای این تئوری ها بر رسی می کند.بخش سوم مشکلات اصلی ترجمه را گروه بندی می کند و در بخش چهارم با قید مثال هایی بر گرفته از یک کتاب به زبان فرانسه و ترجمه فارسی آن مشکلات گروه بندی شده را به صورت عملی برسی می شود.در آخر که بخش نتیجه گیری است به چگونگی دست یفتن به یک ترجمه مناسب فرهنگی است اشاره می شود.
زهرا فلاح ابراهیم کاظمی اسفه
حافظه یکی از مهمترین عوامل موثر در ترجمه ی شفاهی است. داشتن یک حافظه ی قوی و سریع از لازمه ها ی یک مترجم شفاهی ماهر است چراکه به علت کمبود وقت، سرعت پردازش اطلاعات و بازگویی آنها به زبان مقصد امری است اجتناب نا پذیر. بطور کلی حافظه ی انسان را میتوان به سه نوع تقسیم کرد: 1-حافظه ی حسی: این حافظه نسبت به محرک های محیطی که توسط حواس پنجگانه ما دریافت می شود حساس است و گنجایش آن نامحدود است اما اطلاعات را فقط کمتر از یک ثانیه در خود نگه میدارد و اگر به آنها دقت کافی شود وارد حافظه ی کوتاه مدت میشوند. 2-حافظه ی کوتاه مدت : این حافظه ، اطلاعات موجود در حافظه حسی را به صورت الگوی تصویری یا صوتی وبه صورت رمز حفظ می کند . مدت باقی ماندن این اطلاعات حدود 30 ثانیه است. با تکرار می توان اطلاعات موجود در حافظه کوتاه مدت را به حافظه بلند مدت منتقل نمود . 3 – حافظه بلند مدت :برای این که اطلاعات وارد حافظه بلند مدت شود یکی از موثر ترین راه های تکرار وتمرین زیاد است . اطلاعاتی که در عرض چند دقیقه وارد حافظه بلند مدت شود تا پایان عمر در آن باقی می ماند . تکرار و تمرین اطلاعات دریافتی باعث ماندگاری آنها در حافظه ی بلند مدت میشود در غیر اینصورت آنها فراموش خواهند شد. فراموشی در حافظه ی بلند مدت به معنای عدم امکان دسترسی به اطلاعات ذخیره شده در مغز میباشد. یکی از عوامل دیگر فراموشی تداخل در حافظه هنگام یادگیری مطلب جدید و یا بازیابی مطالب قدیمی مشابه میباشد. تداخل زبانی از پدیده های رایج در هنگام ترجمه ی شفاهی و یا هنگام یادگیری دو زبان است که از نظر ساختاری یا واژگانی به هم شباهت دارند. تداخل زبانی در هرکسی با هر میزان توانایی هوشی ممکن است اتفاق بیافتد و فقط با تمرین تکنیک های ترجمه میتوان با آن مقابله کرد.دانیل ژیل برای ترسیم تداخل زبانی در حافظه ی بلند مدت آنرا به دو قسمت فعال و غیر فعال تقسیم کرده است که در آن کلماتی که بطور دایم استفاده میشوند در بخش فعال و کلماتی که به ندرت استفاده میشوند در بخش غیر فعال آن جا میگیرند. صحبت کردن بیش از هر چیز باعث جایگیری کلمات در بخش فعال حافظه میشود. کسی که کلمات یک زبان را در بخش غیر فعال حافظه اش دارد برای جستجو و بازیابی آنها به انرژی و وقت بیشتری نیاز دارد بنابراین هنگام گوش دادن به یک متن شفاهی به زبان خارجی ممکن است دچار مشکل در فهم معنی آن شود در صورتیکه اگر همام متن را بصورت کتبی بخواند کاملا آنرا میفهمد. علت این پدیده این است که سرعت شنیدن کلمات از سرعت پردازش آنها و باز یابی آنها از حافظه ی بلند مدت بیشتر است و با هم همخوانی ندارد ، چراکه کلمات در قسمت غیر فعال حافظه واقع شده اند و دسترسی به آنها وقت بیشتری میبرد، درصورتیکه اگر فرد از این کلمات و ساختارها استفاده ی فعال کرده بود ( آنها را در صحبت هایش بطور شفاهی تولید کرده بود) در قسمت فعال حافظه اش جای میگرفتند و سریعا قابل بازیابی و پردازش بودند.
منصوره پورغریب شاهی شهربابک ناهید جلیلی
هدف این پایان نامه، مطالعه تبلیغات و مشکلات مترجم برای انتقال آن به زبان و فرهنگی دیگر است. امروزه تبلیغات به عنوان یک پدیده بین رشته ای در تمام ابعاد زندگی بشری حضور چشمگیر دارد. همگام با جنبش جهانی سازی و ظهور رسانه های مختلف، ارتباط بین زبان ها و ترجمه تبلیغات اهمیت پیدا کرد. تبلیغات زبانی ساده و ویژه دارد و سرشار از صنایع بلاغت و سبک شناسی است و با توجه به تفاوت های فرهنگی و روان شناختی جوامع مختلف، ترجمه متون تبلیغاتی مشکلاتی را برای مترجم به همراه دارد. درواقع مترجم باید ترجمه ای ارائه دهد که با اعتقادات، احساسات و عادات مخاطب در تضاد نباشد و بتواند توجه او را به سمت محصول مورد نظر جلب کند. پس برای اینکه پیام از سوی مصرف کنندگان کشور مخاطب بهتر پذیرفته شود، اعمال تغییرات و اصلاحاتی بر روی متن اصلی لازم به نظر می رسد. در این صورت، در مورد تبلیغات بهتر است از اقتباس سخن گفت تا ترجمه. ترجمه شناسان چهار راهبرد برای ترجمه تبلیغات پیشنهاد می کنند که مترجمان می توانند از آن ها کمک بگیرند : انتقال، اقتباس، استانداردسازی و بومی سازی. به واقع الزامات و هنجارهایی هم بر سر راه مترجم وجود دارد که به تفاوت های زبانی و فرهنگی مربوط می شود و به نظام سیاسی هر کشور بستگی دارد؛ معیارهایی که مترجم هنگام ترجمه باید مد نظر قرار دهد. کلید واژه ها : تبلیغات، فرهنگ، زبان تبلیغات، ترجمه تبلیغات، انتقال، اقتباس، استاندارد سازی، بومی سازی.
زهرا کاظمی صالح فاطمه تهرانی
با توجه به اینکه دنیای امروز دنیای ارتباطات است، سینما به عنوان یکی از موثرترین ابزارهای ارتباطات، تبادل فکر، فرهنگ و زبان اهمیت بسزایی دارد. در نتیجه ترجمه سینما یکی از پرطرفدارترین و مهم ترین ترجمه ها می باشد. با توجه به اینکه سینما ابزاری پیچیده است ترجمه آن نیز با پیچیدگی های فراوانی روبروست. سئوال مطرح شده این است که ترجمه فیلم چه تفاوت هایی باترجمه های دیگر دارد؟ پیچیدگی های ترجمه فیلم چه چیز هایی هستند؟ چگونه می توان سطح کیفی ترجمه فیلم به خصوص در زیرنویس فیلم ها را ارتقا داد؟ در تشکیل معنا در فیلم چه عناصری نقش دارند؟ خصوصیات و نقش یک مترجم زیرنویس فیلم چه چیزهایی هستند؟ چه عناصری در ترجمه زیرنویس فیلم باید در اولویت قرار بگیرند؟ در این قسمت از نظرات محققان بسیاری همچون باگوکی، بیکر، شم، دلاباستیتا، گامبیر و ...استفاده کرده ایم . واحد معنا در فیلم بسیار پیچیده است و عناصربسیاری در شکل دهی معنا در فیلم نقش دارند همانند عناصر داخلی چون تصویر، صدا، دیالوگ ها، حرکت دوربین و ...و عناصر خارجی فیلم همانند ارجاعات فرهنگی هنری و ...اما این واحد معنا در زیر نویس فیلم ها با محدودیت هایی روبروست که شامل محدودیت های زمانی و مکانی در زیرنویس، محدودیت در تبدیل زبان گفتار به نوشتار و محدودیت در همزمانی زیرنویس با عناصر فیلم می باشد. در ترجمه فیلم مترجم باید همزمان به عناصر داخلی و خارجی (ارجاعات فرهنگی و فرهنگ زبان مقصد و...)تشکیل دهنده معنا توجه ویژه ای داشته باشد. مترجم فیلم باید همانند یک محقق به کشف این رابطه ها بپردازد تا بتواند معنا را به طور صحیح و کامل انتقال دهد. به دلیل محدودیت هایی که در ترجمه زیرنویس فیلم وجود دارد خلاصه کردن، یکی از وظایف اصلی و مهم مترجم زیر نویس است . مترجم زیر نویس در تصمیم گیری برای حذف عناصر اصلی تر و فرعی تر نقش مهمی ایفا می کند. همچنین قوانین ترجمه زیرنویس که به تازگی تبیین شده است می توانند به مترجم در حل مشکلات ومحدودیت های زمانی و مکانی کمک کند.
زهرا شکری فاطمه تهرانی
la notion d’équivalence est un concept clé de la pratique et de la théorie de la traduction. cependant, l’équivalence reste toujours une notion confuse. en effet, peu de chercheurs en théorie de la traduction continuent de nos jours à rechercher les principes de l’équivalence au niveau des signes de deux langues comme le faisait déjà sain augustin au quatrième siècle et comme le faisait encore, dans les années soixante, george mounin. il faut noter que la traduction n’est pas la recherche d’équivalences statiques au niveau des signes et de leurs signifiés, mais qu’il s’agit d’un phénomène pragmatique qui met en jeu des facteurs extralinguistique dynamiques. la traduction vise à fournir des équivalences à des signes insérés dans des situations spécifiques. le premier chapitre, en s’appuyant sur les travaux des différents théoriciens, sera consacré aux diverses perceptions de la notion de traduction et d’équivalence. nous allons définir ce qu’est la traduction. nous aborderons plus particulièrement les problèmes posés par l’équivalence lexicale et la place qu’elle occupe au sein de l’activité traduisante. parmi les catégories du lexique, on va se focaliser sur les adjectifs et leurs traductions en persan. le deuxième chapitre porte sur les particularités des adjectifs en français et en persans. dans les textes littéraires, les adjectifs semblent constituer une part non négligeable du vocabulaire mis en jeu. dans le troisième chapitre, on a choisi comme corpus une œuvre littéraire, l’argent d’emile zola, puisque c’est une œuvre descriptive qui emploie de nombreux adjectifs. en analysant les trois premiers chapitres de ce roman et sa traduction en persan (le corpus étant volumineux, on s’est limité aux 200 premières pages du roman), on cherchera à identifier les stratégies que le traducteur a employées pour traduire en persan les adjectifs français.
فرزانه معمار محمد رحیم احمدی
در کشور ما از دیرباز، همواره فیلم ها در جهت دوبله شدن و نه زیرنویس شدن، ترجمه می شده اند. ولی این دوبله ها در سالهای اخیر، از کیفیت مطلوبی برخوردار نبوده اند و عموماً روی آنها کار تحقیقاتی ای انجام نشده است. حتی در مواردی، حذف بخشهایی از فیلم، فهم جریان آن را دشوار ساخته است. نکت? دیگری که توجه به آن ضروری به نظر می رسد، این است که ترجم? سمعی-بصری با سایر انواع ترجمه متفاوت است و در آن نشانه ها صرفاً زبانی نیستند؛ ضمن اینکه در دوبل? فیلم، عوامل دیگری همچون همزمانی لبی دخیل اند. در این تحقیق، فیلم ژرمینال ساخت? کلود بری، کارگردان فرانسوی و دوبل? آن در واحد دوبلاژ سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان پیکر? کار انتخاب شده اند و قصد بر آن بوده است تا با تقسیم مسائل در سه بخش ترجم? عوامل زبانی، ترجم? عوامل غیرزبانی وترجم? عوامل فرهنگی، به مشکلات این پیکره ها پرداخته شود و به سوالاتی از قبیل اینکه چرا کیفیت دوبله ها در این سالها پایین آمده اند یا اینکه چرا دوبله به زیرنویس ارجحیت دارد، پاسخ داده شود. فرضی? ما این بوده است که دلیل ارجحیت دوبله نسبت به زیرنویس این است که هم کودکان و هم افراد مسن که توانایی پایین تری در خواندن زیرنویسها دارند نیز بتوانند از آن استفاده کنند، هرچند که در سالهای اخیر علاقه به زیرنویس در بین قشر جوان به علت بالا بردن توانایی هایشان در یک زبان خارجی و یا دیدن نسخ? اصلی بیشتر شده است. فرضی? دیگر این است که کیفیت فیلمهای دوبله شده در ایران به دلیل محدودیت زمانی تحویل کار، پایین آمده و در اغلب ترجمه ها، قوم مداری تا حدی داستان و معنای اصلی فیلم را تغییر می دهند. نظریه ای که در این راستا معرفی می شود، نظری? اسکوپوس است و برطبق آن انتخابهای مترجم باید براساس هدف ترجمه و سفارش دهند? ترجمه، سنجیده و قضاوت شود. در پایان کار این دو فرضیه ثابت شده اند. در فرضی? اول در مطالع? بیشتر موارد متوجه شدیم، مشکلات ترجمه بیشتر ناشی از کمبود وقت بوده اند که منجر به بی دقتی شده است و در مورد دوم با مشاهد? حذفهای صورت گرفته، این امر را تعمیم دادیم که دوبله های ایرانی عمدتاً قوم مدار هستند و قسمتهایی را که با فرهنگ ایرانی سازگار نیستند، نمایش نمی دهند.
شبنم جفرزاده فاطمه تهرانی
امروزه به دلیل پیشرفت فمنیسم، مساله جنسیت بحث های جدیدی را در علوم انسانی مطرح کرده است، از جمله نقش قهرمان زن در تولیدات ادبی، ژانرهای ادبی مورد توجه زنان نویسنده، جنسیت زبان، نوشتار و مترجم... تمامی بحث ها در این تحقیق حول محور "جنسیت" می گردد : جنسیت نوشتار که در واقع ساختار نویسنده را نیز در خود دارد و همچنین جنسیت مترجم. فرض بر این است که جنسیت نوشتار و مترجم در تولید اثر ادبی موثر است. برای بررسی این مساله از نظریات فمنیستی الن سیکسوس که مطرح کننده "نوشتار زنانه" است، استفاده شده و در زمینه ترجمه نیز به نظریه ی بینامتنیت در ترجمه و نظریه ی کاربردی اشاره شده است. در فصل اول به ترتیب به بیان مفهوم نوشتار از نظر بارت، نوشتار زنانه و نیز ذکر ویژگی های آن، ترجمه و بینامتنیت پرداخته شده است. و در فصل دوم نمونه ایی از دو نوشتار زنانه، مارگاریت دو راس )نویسنده ی فرانسوی( و زویا پیرزاد )نویسنده ایرانی( آورده شد که هم ویژگی های نوشتارشان را بیان کردیم و بعد از قیاس این دو، در نهایت به این نتیجه رسیدیم که نوشتار زنانه جهانی نیست و همچنین در ترجمه ی آثار ایشان که توسط آقایان قاسم روبین و کریستف بلئی صورت گرفته می توان گفت که جنسیت مترجم تاثیری در ترجمه ندارد و این فقط بسته به توانایی و مهارت مترجم دارد چه زن، چه مرد