نام پژوهشگر: اسماعیل بلالی

بررسی موانع فرهنگی اجتماعی مشارکت زنان در ورزش مقایسه زنان ورزشکار و غیر ورزشکار 20 تا 40 ساله شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1388
  پروین ایمانی هرسینی   اسدالله نقدی

این پژوهش به بررسی ومطالعه موانع فرهنگی اجتماعی مشارکت زنان در ورزش ،مقایسه زنان ورزشکار وغیرورزشکار40 تا 20 ساله شهر همدان در سال 1388 می پردازد. از آنجا که سلامت زنان بعنوان نیمی از اعضای جامعه بر سلامت افراد جامعه تاثیر گذاراست بررسی موانع فرهنگی اجتماعی مشارکت زنان در ورزش دارای اهمیت است . برای بررسی مشارکت ورزشی بعنوان یک رفتار از نظریه های فیش باین وآیزن ، نظر یه یادگیری اجتماعی ،سرمایه فرهنگی واز نظریه های فمنیستی بم وچافتز ودیدگاه نظری چو استفاده شده است . روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایش وتکنیک جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه است . برای تحلیل داده ها از آزمون تی گروههای مستقل و رگرسیون لجستیک متناسب با فرضیات تحقیق و مقایسه دو گروه استفاده شده است . نتایج این تحقیق از یک گروه 200 نفری از زنان غیر ورزشکار به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و یک گروه 50 نفری از زنان ورزشکار بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده از طریق فرمول کوکران از جامعه آماری 106404 نفری از زنان 40- 20 ساله شهر همدان بدست آمده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که زنان ورزشکار دارای پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتری نسبت به زنان غیر ورزشکار هستند . میزان سرمایه فرهنگی وتمایل فردی زنان ورزشکار بطور معنی دار بیشتر از زنان غیر ورزشکار است . حمایت اجتماعی بیشتری از زنان ورزشکار نسبت به زنان غیر ورزشکار بعمل می آید. نگرش خانواده زنان ورزشکار مثبت تر از نگرش خانواده زنان غیر ورزشکار است . میزان پذیرش باورهای قالبی زنان ورزشکار به طور معنی دار کمتر از زنان غیر ورزشکار است اما از نظر سودمندی ادراک شده تفاوت معنی داری بین زنان ورزشکار وغیر ورزشکار وجود ندارد نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیر های سرمایه فرهنگی تمایل فردی دو متغیر تاثیر گذار بر احتمال ورزشکار بودن افراد است .

بررسی وضعیت عرفی شدن آگاهی دانشجویان و عوامل موثر بر آن در میان دانشجویان دانشگاه بوعلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1380
  محمد علی سلیمانپور   جواد افشارکهن

این پژوهش به بررسی و مطالعه وضعیت عرفی شدن آگاهی دانشجویان و عوامل موثر بر آن در میان دانشجویان دانشگاه بوعلی در سال 1388 می پردازد. عرفی شدن با ابعاد بینشی، رفتاری، اهمیت نهادهای دینی، گزینش گری و مدارای دینی در حوزه فرهنگ و کار سنجیده شده است.روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایش و تکنیک جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه است. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج این تحقیق از یک نمونه 376 نفری، به صورت نمونه گیری ساده و از طریق فرمول کوکران از جامعه آماری 10714 نفری دانشجویان دختر و پسر مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به دست آمده است.

بررسی جامعه شناختی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و اختلالات شخصیتی دردانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهرستان شهرکرد درسال تحصیلی88-87
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1388
  الهام مردانپور شهرکردی   علی محمد قدسی

سرمایه اجتماعی موضوعاتی اعم از شدت و کیفیت روابط و تعاملات بین افراد و گروهها، احساس تعهد، اعتماد دوجانبه و هویت جمعی را در برگرفته و بعنوان یک حس تعلق و همبستگی، پایه بهم پیوستگی اجتماعی قرار میگیرد. در باب رابطه بین سرمایه اجتماعی و سطح سلامت روانی افراد، نه در بعد تئوریکی و نه در بُعد تجربی پیشرفت های چندانی حاصل نشده و یکی از دلایل این امر آن است که سرمایه اجتماعی بعنوان یک "مفهوم" هنوز دوران طفولیت خود را سپری می کند و ابعاد مختلف آن بطور دقیق مفهوم پردازی نشده است و نیازمند این است که توسط نظریه پردازان بطور شفاف مفهوم پردازی شود. در این پایان نامه دید ما به موضوع از دو بُعد جامعه شناسی و روانشناسی بود. به همین علت، جهت تبیین ارتباط بین سرمایه اجتماعی و اختلالات شخصیتی از 2 دسته نظریات استفاده شد. دسته اول: نظریات صاحبنظران حوزه سرمایه اجتماعی(کاواچی، برکمن، پوتنام، کلمن، الستاد و ...) و دسته دوم: نظریات مرتبط روانشناختی در این حوزه(بالبی و اریکسون). تحقیق حاضر از نظر کنترل شرایط پژوهش و به لحاظ محتوی کاری از نوع پیمایشی است. برای اندازه گیری متغیرها و گرد آوری اطلاعات و داده ها از پرسشنامه کتبی استفاده شده است. برای سنجش متغیر مستقل(سرمایه اجتماعی) 11 شاخص در نظر گرفته شد که در مجموع شامل 41 گویه بود. متغیر وابسته در این تحقیق وجود یا عدم وجود اختلالات شخصیتی در دانش آموزان است که توسط آزمون بالینی چند محوری میلونiii با 175 گویه مورد سنجش درآمد. این آزمون یک مقیاس خودسنجی با 175 گویه بلی/ خیر است که 14 الگوی بالینی شخصیت و 10 نشانگان بالینی را می سنجد و برای افراد 18 سال و بالاتر استفاده می شود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی در 5 ناحیه آموزش و پرورش شهرستان شهرکرد بودند که پس از تکمیل پرسشنامه ها و وارد کردن نمرات در نرم افزار مخصوص این تست، داده ها در spss 16 تجزیه و تحلیل شد. یافته نشان داد بین سرمایه اجتماعی و فراوانی های به دست آمده از میزان اختلالات شخصیتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد و در مجموع، متغیرهای مشارکت اجتماعی، تعهد اجتماعی، حمایت خانواده، تعلق، تضاد خانواده، احساس نابرابری و روابط اجتماعی 6/33 درصد از تغییرات اختلالات شخصیتی را تبیین می کنند و بقیه به عوامل دیگری برمی گردند که در اینجا مورد سنجش قرار نگرفته اند. از نتایج مهم بدست آمده در این تحقیق نرخ بالای مشاهده شده 2 نوع اختلال شخصیت نمایشی و خودشیفته در بین دانش آموزان است که بسیار بالاتر از میزان قابل انتظار در جمعیت عمومی است. نرخ اختلال شخصیت نمایشی تشخیص داده شده در این تحقیق 9/6 درصد است که بیش از 2 برابر نرخ مورد انتظار است و در مورد اختلال شخصیت خودشیفته این میزان قریب به 9 برابر است.

بررسی کیفی عوامل موثر بر تعارض درون گروهی در گروههای آموزشی(مورد مطالعه دانشگاه بوعلی همدان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1388
  جلیل اعتباری   اسماعیل بلالی

چکیده بررسی کیفی عوامل موثر بر تعارض درون گروهی در گروه های علمی (مطالعه موردی دانشگاه بوعلی سینای همدان) بوسیله ی جلیل اعتباری هدف تحقیق حاضر بررسی کیفی عوامل موثّر بر تعارض درون گروهی در گروه های آموزشی با استفاده از روش کیفی است. جامعه ی آماری مورد مطالعه در این بررسی أعضای هیأت علمی در دانشگاه بوعلی همدان بوده است. در انجام این پژوهش و پاسخ به مسئله ی تحقیق از تئوری زمینه ای به عنوان یکی از روش های کارآمد در متد کیفی در این تحقیق استفاده شده است. در مجموع 36 مصاحبه ی عمیق با افراد مختلف در گروه های آموزشی با استفاده از روش نمونه گیری نظری صورت گرفت. سوال اساسی تحقیق این است که کدام عوامل و پدیده ها در بروز تعارض در گروه های آموزشی نقش دارند و نحوه ی تأثیرگذاری آنها به چه نحو است. هم چنین سعی کرده ایم به پیامدها و اثرات هر یک از آنها بر مجموعه ی گروه و دانشجویان هم بپردازیم. بررسی مصاحبه ها و تحلیل آنها نشان می دهد که مسئله ی تعارض در گروه های آموزشی یک مسئله ی جدّی و شایان توجّه است. در اکثر گروه های مورد مطالعه شدّت تعارض در سطح بالایی قرار داشت و به زعم اساتید این امر یکی از موانع عمده ی همکاری و انسجام درون گروهی به حساب می آید. مسائل و مشکلات منجر به تعارض را می توان به دو بخش درون گروهی و برون گروهی تقسیم کرد . مواردی از قبیل الگوهای تصمیم گیری چالش برانگیز، تعارض منافع، تبعیض، باندباری و خرده گروه ها، و تفاوت های افراد در زمینه های فرهنگی، سوابق کاری، نگرش های سیاسی و حرفه ای از جمله مسائل درونی موجود در گروه ها هستند. از مشکلات ساختاری و برون گروهی موثّر بر تعارض می توان به عدم شفافیت در آیین نامه های آموزشی، کمبود امکانات، امتیازگرایی در ساختار دانشگاهی و دخالت های مدیریتی از بالا در امور گروه اشاره کرد. ویژگی بارز این تعارض ها پنهانی بودن و انباشتی بودن آنهاست. از پیامدهای اساسی این تعارض ها می توان به کاهش رضایت شغلی و انگیزه، استرس و عدم امنیت و کاهش اعتماد بین فردی، در بین أعضای علمی اشاره کرد. تعارض درون گروهی، گروه های آموزشی، خرده گروه ها، همکاری گروهی.

هویت یابی قومی در فضای مجازی، مطالعه ی کاربران جوان اینترنتی در شهر سنندج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1389
  فرزاد صفی خان پور   اسماعیل بلالی

در پژوهش حاضر تلاش شده است تا چگونگی هویت یابی قومی در فضای مجازی مورد بررسی قرار گیرد. ابتدا نظریات و دیدگاه های موجود در رابطه با هویت قومی و هویت یابی قومی ارائه شدند؛ پس از آن نظریه های مرتبط با فضای مجازی مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نظریات موجود، روش کیفیِ نظریه ی زمینه ای(گراندد تئوری) برای روش تحقیق برگزیده شد. با 27 نفر از جوانان 18 تا 28 ساله ی شهر سنندج مصاحبه های عمیقی انجام گرفت؛ داده ها به صورت مکتوب درآمدند و در سه مرحله کدگذاری(باز، محوری و انتخابی) شدند. بر اساس تحلیل داده ها، مقولاتی دسته بندی شدند و در نهایت نظریه یِ نهاییِ پژوهش کشف گردید. مهم ترین یافته ی پژوهش، در تقابل با نظریات اندیشمندان عرصه ی فضای مجازی قرار گرفت؛ بیشتر این پژوهشگران بر بُعد ارتباطاتی فضای مجازی و به تبع آن هویت یابی مبتنی بر ارتباط تأکید داشته اند، در حالی که یافته های پژوهش نشان می دهند که در جامعه ی مورد مطالعه، استفاده از اینترنت و هویت یابی قومی بیشتر مبتنی بر کسب داده ها و اطلاعات است. همچنین کشف گردید که در جامعه ی مورد بررسی کانال های ماهواره ای به عنوان مکمل و رقیب اصلی هویت یابی قومی در فضای مجازی(اینترنت) به حساب می آیند.

مطالعه علل رفتارهای وندالیستی در شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1389
  آرزو نادری   اسدالله نقدی

چکیده: وندالیسم از پدیده های نوظهور در جوامع شهری است که نوعی چالش جدی برای مدیریت و توسعه پایدار شهری به حساب می آید و سالانه میلیون ها ریال هزینه مالی و پیامدهای اجتماعی بسیاری را بر جوامع شهری تحمیل می کند. تحقیق حاضر می کوشد به بررسی علل رفتارهای وندالیستی در شهر همدان بپردازد، وندالیسم تخریب عمدی و آگاهانه خدمات و امکانات شهری و عکس العملی خصمانه و کینه توزانه به برخی اشکال فشارها، ناملایمات و شکست های اجتماعی می باشد، که به تخریب آگاهانه تأسیسات، اموال عمومی و خصوصی در شهرها منجر می شود. این پژوهش با الهام برخی متغیرهای مستقل از نظریات آنومی دورکهایم، مرتن، کنترل اجتماعی هیرشی، مشارکت موریس هالبواکس، نظریه فراوانی فرصت های نابرابر، نظریه پنجره های شکسته، نظریه طراحی محیطی پدیده وندالیسم در شهر همدان را بررسی کرده است. با توجه به ماهیت موضوع، محقق بااستفاده از روش های کمی و کیفی به مطالعه موضوع پرداخته است. تعداد نمونه مورد بررسی 80 نفر که به تفکیک 40 نفر از گروه وندال، 40 نفر از گروه غیر وندال بوده است، همچنین برای تکمیل اطلاعات مورد نیاز با 30 نفر از مدیران و کارشناسان مرتبط با وندالیسم در شهر همدان مصاحبه های آزاد بعمل آمد. نتایج تحلیل آماری بر روی داده ها در دو بخش توصیفی و تبیینی بررسی گردید و طی آن معلوم گردید که میزان شدت رفتارهای وندالیستی در شهر همدان از نظر کارشناسان در حد متوسط ارزیابی شد. همچنین آزمون تفاوت میانگین ها و خی دو نشان داد که متغیرهای مشارکت، تعلق شهروندی، محله زندگی، وضعیت اقتصادی رابطه معنی داری با رفتارهای وندالیستی را دارند، و بین متغیرهای ناکامی اجتماعی و نگرش به توزیع نابرابر امکانات رابطه معنی داری با رفتارهای وندالیستی وجود ندارد. کلید واژه ها: رفتارهای وندالیستی، مشارکت، احساس تبعیض، ناکامی اجتماعی، تعلق شهروندی، پنجره شکسته، شهر همدان

بررسی نقش هویت اجتماعی در تعیین سبک زندگی جوانان 29-15 ساله شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1390
  ملیحه رضایی کرماجانی   جواد افشار کهن

پرسش از ذات و ماهیت انسان و نیز نسبت او با دگر یا دگران یعنی مقوله هویت گوهر اصلی اندیشه و تفکر انسان در طول حیات روانی، فکری و تمدنی وی بوده و دغدغه ی اصلی بشر را تشکیل می داده است و امروزه نیز با توجه به چالش های تمدنی و دگردیسی های اجتماعی و فرهنگی، صاحب نظران عرصه های مختلف علوم انسانی و اجتماعی را به خود مشغول داشته است. از طرفی سبک زندگی نیز از مفاهیم امروزین علوم اجتماعی است که برای فهم شرایط پیش آمده در زندگی افراد، در شهرهای بزرگ به کار برده می شود؛ بنابراین با مد نظر قراردادن تحولات اخیر در حوزه جامعه و فرهنگ می توان گفت بدون توجه به سبک زندگی و هویت اجتماعی افراد، یعنی بدون در نظر گرفتن چارچوب های مشخصی که شباهت ها و تفاوت های افراد با یکدیگر را آشکار می سازد، اعضای یک جامعه امکان برقراری ارتباطی معنادار و پایدار با یکدیگر را نخواهند داشت. در چنین شرایطی از متغیرهای اجتماعی مناسب که می تواند به فهم این پیچیدگی های معاصر کمک کند، مفاهیم هویت اجتماعی و سبک زندگی هستند بر این اساس نگرش به هویت اجتماعی و بررسی نقش آن در تعیین سبک زندگی جوانان 29- 15 ساله شهر همدان موضوع اصلی مورد توجه در این پژوهش می باشد. تاکنون مطالعات متعددی در زمینه هویت اجتماعی صورت گفته است اما این پژوهش ها عمدتاً به بررسی رابطه بین مفاهیم و سازه های دیگر با هویت اجتماعی پرداخته اند. در این تحقیق هدف اصلی، بررسی هویت اجتماعی جوانان و تاثیر آن در سبک زندگی آنان می باشد.مبنای نظری این پژوهش تئوری های پیربوردیو، ماکس وبر و آنتونی گیدنز است. فرضیه های تحقیق ما این است که سبک زندگی جوانان با توجه به هویت اجتماعی آنان متفاوت می باشد و هویت خانوادگی و گروهی جوانان در تعیین سبک زندگی آن ها نقش برجسته تری دارد. شاخص های متغیر مستقل عبارتند از: هویت دینی، قومی، گروهی و خانوادگی. شاخص های متغیر وابسته نیز شامل فعالیت ها، علاقه مندی ها و نگرش های مدرن می باشد. جامعه آماری ما را جوانان (29-15) ساله شهر همدان تشکیل می دهند و حجم نمونه مورد بررسی 384 نفر می باشد. روش انجام این تحقیق پیمایشی و ابزار اندازه گیری آن پرسشنامه است. سپس توسط آمار استنباطی و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه به بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون فرضیات پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهند که جهت و شدت روابط هویت اجتماعی با ابعاد مختلف فعالیت ها (تفریحی، گروهی و دینی)، علاقه مندی ها (مذهبی، ورزشی و فرهنگی) و نگرش های مدرن متفاوت است. بنابراین فرضیه های اول، دوم و سوم تحقیق تأیید می شوند و می توان گفت که سبک زندگی جوانان با توجه به هویت اجتماعی آن ها متفاوت است. همچنین یافته ها موید این نکته هستند که هویت مذهبی و خانوادگی نقش برجسته تری در تعیین سبک زندگی جوانان دارند. بر این اساس فرضیه چهار تحقیق مبنی بر نقش غالب هویت خانوادگی و گروهی رد می شود.

مطالعه تطبیقی دیدگاه های آل احمد و نراقی درباره برنامه های توسعه و نوسازی در ایران قبل انقلاب.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1390
  زهرا عربی ستوده آرانی   اسداله نقدی

از آغاز قرن حاضر شمسی تلاش دولت های پیش از انقلاب برای پیاده کردن الگوی نوسازی از بالا بر اساس مدل برینگتون مور و پیاده کردن برنامه های گوناگونی برای عبور دادن جامعه روستائی و سنتی ایران به سمت تجدد و شهری شدن، همراه با گسترش دیوانسالاری دولتی و بسط آموزش وپرورش ، دادگستری، نظام بهداشتی جدید و نیز استقرار صنایع و...سبب شد، جلال آل احمد این الگوی توسعه را وارداتی و ناهمگون با نظام اجتماعی و فرهنگی ایران ارزیابی و در برابر آن در قالب ادبیات روشنفکری قد علم کند و در عین حال نراقی به دفاع از الگوی توسعه و نوسازی کشور بر خاست، او اعتقاد دارد توسعه یافتگی غرب بر اساس کاروتلا ش است و برخلاف بعضی از سیاستمداران ایرانی و شرقی که توسعه ی غرب را بر اساس توطئه و چپاول می دانند، مدعی است که توسعه غرب عقل مدار است. بدین لحاظ امکان بهره گیری و مانند غرب شدن نیز وجود دارد. اندیشه های آل احمد و تاثیر افکار او بر نقد مدل توسعه فوق الذکر از جمله مهمترین واکنش ها محسوب می گردد، آل احمد تاثیرگذاری های عمیق و گسترده در نقد الگوی توسعه برونزا و گرته برداری از الگوی آلمان و امریکا در نظام برنامه ریزی توسعه داشته و توانست فضای فکری ایران را در دهه ی 1340 با طرح اندیشه ی غربزدگی تحت نفوذ و تاثیر خود در آورد،«در باب اینکه مشکلات اجتماعی جامعه ی ما در کجاست و چه باید شود کم و بیش آگاه ایم اما درباب اینکه چگونه و از کجا باید شروع به حل معضلات کرد، توفیق چندانی نداشته ایم، غالباً و به طور خاص( آل احمد ) گناه این ناکامی ها را به گردن بیگانگان و غربیان انداخته ایم»(کاظمی ،1382: 76). اما احسان نراقی از جمله جامعه شناسانی بود که ضمن تائید الگوی توسعه برون زا حتی مشاور چنین روند توسعه ایی بود. در دوران تجدد یعنی از زمان برخورد ایران با اندیشه و تفکر غرب و مدرنیته، بذرهای بالقوه سازنده سنت روشنگری و طی کردن دوران گذار به نوگرائی به تعبیر لرنر نتوانست در زمین عقیم سنت استبدادی ایران از یکسو و بافت اجتماعی و فرهنگی از سوی دیگر همانند تجربه ژاپن یا کره و نیز ترکیه انجام گردد و محصول آن جزء سرخوردگی، بدبینی و بی تفاوتی چیزی نبود.(لرنر،1383).تجربه سایر کشور های در حال توسعه نیز نشان می دهد که با ورود مدرنیته و نوسازی بسیاری از نهادها و مناسبات اجتماعی-سیاسی و فرهنگی و... این ملل دستخوش تغییرات عمده ای شده است و در عین حال به دلیل بروز نوعی تاًخر فرهنگی در جریان اصلاحات اقتصادی و اجتماعی شاهد بروز واکنش های مختلف در برابر نوسازی بوده ایم که می توان آنها را به چهار نوع پاسخ ایدئولوژیک به نوسازی در کشور های درحال توسعه تقسیم کرد: 1- ایدئولوژی هایی که به طور صریح نوسازی را تصدیق و توجیه می کنند و امید به پیشرفت و آرزوها موجب می شود تا مدرنیته با آغوش باز پذیرفته شود، این برداشت رسمی دولت های پیش از انقلاب بوده است. 2- ایدئولوژی هایی که در مخالفت با نوسازی یا مقاومت در برابر آن به وجود آمده اند (ضد نوسازی) و به صورت جنبش های بومی گرایانه ظاهر می شوند، نظریات نقد غربزدگی آل احمد و بازگشت به خویشتن شریعتی در این دسته جای می گیرند0 3-ایدئولوژی هایی که با پذیرش برخی وجوه مدرنیته خواهان مهار یا محدود کردن آن هستند. 4- پست مدرنیسم: ایدئولوژیی که به مخالفت با نوسازی در کشورهای صنعتی بوجود آمده است. این ایدئولوژی خواستار بازگشت به زندگی مسالمت آمیز دوران گذشته است ( برگر و دیگران،1380). بنابراین با توجه به تقسیم بندی فوق آل احمد و افکار و آثار او به مثابه ایدئولوژی هایی که در مخالفت با نوسازی یا مقاومت در برابر آن به وجود آمده اند (ضد نوسازی) و به صورت جنبش های بومی گرایانه ظاهر می شوند واکنشی بود به این تغییرات و از آنجا که می دانیم یکی از ویژگی های جوامع رو به رشد مقاومت در برابر تغییرات است که با ورود مدرنیته این موج مخالفت با مدرنیته و جریان نوسازی آغاز شد این مخالفت ها توسط قشر تاثیرگذاری چون روشنفکران علیه نوسازی پیامد های بسیاری به همراه دارد. از سوی دیگر عده ای نوسازی را به عنوان روندی گریز ناپذیر اقدام عاقلانه ی هر جامعه می دانند و مدرنیته چیزی است که چه بخواهیم وچه نخواهیم خودش را به ما تحمیل میکند(کاظمی ،1382). اما آل احمد با ابداع مفهوم غربزدگی که تعبیر دیگری از غرب ستیزی است روند توسعه و نوسازی را در جامعه ما با نقد جدی مواجه کرد و با ابداع مفاهیم استعمار زده، امپریالیسم فرهنگی، قدرت قهریه غرب، و غربزدگی به این جریان دامن زد. و در برنامه های بعدی توسعه (پس از پیروزی انقلاب) و ادبیات روشنفکری این سنت نوسازی زدائی بعنوان ادبیات غالب توسعه درآمد و گروهی حتی توسعه را به اسب تروا تشبیه کردند(رفیع پور،1377: 547). و افکار جامعه شناسانی چون نراقی در زمره ی ایدئولوژی هایی که به طور صریح نوسازی را تصدیق و توجیه می کنند و امید به پیشرفت و آرزوها موجب می شود تا مدرنیته با آغوش باز پذیرفته شود، این برداشت رسمی دولت پیش از انقلاب نیز بوده است. نراقی راه برون رفت از مشکلات ایجاد شده در ایران را، استفاده ی بیشتر علم و دانش و تکنیک غربی و توجه به بنیان های فرهنگی ایرانی می داند و اعتقاد دارد اینکه یکسره غرب را تخطئه کنیم نادرست است و علاوه بر ا ین برخلاف راه حل جلال آل احمد (گذشته گرایی) نراقی اعتقاد دارد که بازگشت به گذشته ممکن نیست و فقط می توان از گذشته پند گرفت برای آماده شدن برای آینده. با توجه به مطالب فوق در این پژوهش سعی خواهد شد بر اساس تئوری نوسازی و مکتب وابستگی جنبه های نوسازی و توسعه ایران که در آثار آل احمدو نراقی مورد نقد و بررسی قرار گرفته را مرور و برای هر یک مصادیقی ذکر شود. می توان گفت: آنچه آل احمد می گوید به غرب ستیزی می رسد، اما نگاه نراقی در تقابل جلال آل احمد است، علاوه بر این، نراقی برخلاف آل احمد دیدگاه ایدئولوژیک نداشته است در حالی که آل احمد بازگشت به دین را به عنوان راه حل در برابر غرب ارائه میدهد، از سوی دیگر بازگشت به اصل و دغدغه گذشته از دست رفته برخلاف آل احمد در نراقی دیده نمی شود، و علاوه بر این نراقی خیلی از عناصر فرهنگ غرب را می پذیرد و همه را به یکباره رد نمی کند. در کل می توان با استفاده از آراء این دو متفکر و واکنش های این دو به مباحث توسعه و نوسازی و بیان نقطه ضعف ها و قوت های این دو متفکر سیاست های بهتری را در پیش گرفت، سیاست هایی که( ضمن برخورداری از نقطه ی مثبت آراء جلال آل احمد ) از دچار شدن ما به غرب زدگی و افتادن در دام تقلید بدون توجه به توانایی خود(که در گذشته شاهد آن بوده ایم ) و همچنین از تخطئه کردن غرب به طور کامل (چنانکه در حال حاضر و مقطع کنوتی شاهدآن بوده ایم) خودداری کند و بتواند در سیاست گذاری بهتر ما را برای رسیدن به توسعه مطلوب یاری رساند.

بررسی تطبیقی تعیین کننده های سلامت سالمندان مقیم سرای سالمند و همتایان آن ها در خانواده های ساکن در شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  کاظم خانی اشتلق   حاتم حسینی

سالمندان همیشه یکی از زیرجمعیّت های مهم هستند که به دلیل شرایط خاصّ زندگی از دیگر زیرجمعیّت ها آسیب پذیرترند. پدیده ی سالخوردگی جمعیّت، همزاد با تحولّ جمعیّت و در بستر گذار جمعیّت شناختی شکل می گیرد، به مسأله ای چند وجهی تبدیل می شود و ابعاد اقتصادی، پزشکی، اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی و خانوادگی دارد. با توجّه به این که جمعیّت سالمند (جمعیّت 60 ساله و بالاتر) ایران رو به افزایش است و در نیم قرن اخیر 4/4 برابر شده است، سلامت این بخش از جمعیّت، بایستی بیش از پیش مورد توجّه سیاست گذاران بخش سلامت قرار گیرد و این نیز به نوبه ی خود نیازمند تحقیقاتی است که بتواند میزان سلامت و عوامل تعیین کننده ی آن را در میان جمعیت سالمند مورد مطالعه قرار دهد. در این راستا، پژوهش حاضر متمرکز بر بررسی وضعیّت سلامت سالمندان و رابطه ی آن با عوامل اجتماعی اثرگذاری چون حمایت اجتماعی، کنش های مذهبی و عوامل جمعیّتی چون وضعیّت زناشویی و جنسیّت می باشد. سنجش میزان سلامت سالمندان و عوامل موثّر بر آن از جنبه ی کاربردی حایز اهمیّت است، زیرا می توان با شناخت متغیّرهای موثّر بر سلامت از نتایج آن در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها برای ساماندهی و حلّ مسایل اجتماعی حال و آینده ی سالمندان سود جست. در این پژوهش، از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. میزان سلامت با استفاده از فرم 14 سوالی ghq که توسّط ملکوتی و همکاران از فرم 28 سوالی ghq (گلدبرگ) استخراج شده است و سایر اطّلاعات مربوط به میزان حمایت-های اجتماعی و کنش های مذهبی و دیگر مشخصّات جمعیّتی، همگی در قالب یک پرسشنامه، مستقیماً با مراجعه ی پرسشگر به سالمند نسبت به تکمیل آن اقدام گردید. جمعیّت آماری شامل افراد 60 ساله و بالاتر شهر تهران است که خود از دو گروه افراد مقیم آسایشگاه های سالمندان و آن هایی که خارج از آسایشگاه و در کنار خانواده یا به تنهایی زندگی می کنند تشکیل شده است. حجم نمونه 384 نفر تعیین شد. نمونه ها با استفاده از روش های نمونه گیری تصادفی ساده، نمونه گیری هدفمند و نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تفاوت میانگین ها نشان می دهد سالمندانِ ساکن سرای، هم از میزان پایینی از سلامت عمومی و هم از حمایت اجتماعی پایینی نسبت به همتایان خود در خانه برخوردار می باشند. هم چنین، سالمندانِ ساکن سرای، کنش های مذهبیِ جمعی بسیار پایینی نسبت به سالمندانِ مقیم خانه دارند. با افزایش کنش های مذهبیِ جمعی سالمندان شاهد بالارفتن میزان سلامت عمومی آن ها می باشیم. هم چنین، نتایج حاکی از بهره مندی از سلامت بیش تر سالمندانِ برخوردار از حمایت اجتماعی بالا در مقایسه با سالمندانی که از حمایت اجتماعی پایینی برخوردارند می باشد. قابل ذکر است که تفاوت های جنسیّتی در سلامت سالمندان ساکن در سرای سالمند و همتایان آن ها در خانه مشاهده نشد. هم چنین، سالمندان دارای همسر در مقایسه با سالمندانی که همسرشان فوت کرده است از سلامت بیش تری بهره مند می باشند. سالمندانِ دارای پایگاه اجتماعی بالا، در مقایسه با سالمندانی که پایگاه اجتماعی پایینی دارند از سلامت بیش تری برخوردارند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رابطه بین پایگاه اجتماعی و سلامت عمومی مستقیم می باشد، به این معنی که سالمندان دارای پایگاه اجتماعی بالا از سلامت بیش تری نسبت به سایر سالمندان با پایگاه اجتماعی متوسّط و پایین برخوردارند. تحلیل چند متغیّره با استفاده از تکنیک تحلیل مسیر نشان داد که در جمعیّت نمونه ی سرای سالمند، بیش ترین تأثیر کلّی را وضعیّت زناشویی بر سلامت عمومی سالمندان داشته است. در مقابل، در جمعیّت نمونه ی ساکن در خانه، کنش های مذهبیِ جمعی بیش ترین تأثیر کلّی را بر سلامت عمومی دارا می باشد.

بررسی عوامل موثر بر تضاد نقش های زنان و رابطه آن با تعارضات خانوادگی در شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1390
  زهره بختیاری سفر   اسماعیل بلالی

چکیده: زنان در مسیر توسعه، خواهان ورود بیشتر به عرصه اجتماع و تجربه نقش های مدرن و رهایی از چارچوب نقش های سنتی بوده اند. با وجود افزایش سطح تحصیلات و توانمندی های زنان در عرصه های شغلی و اجتماعی، نقشهای سنتی آنان (به ویژه خانه داری و بچه داری) هم چنان بر دوش آنان سنگینی می کند. حاصل انجام کلیه وظایف مربوط به نقش های مدرن و سنتی، برای زنان شاغل، می تواند خستگی، فرسایش و احساس ناکامی و یا در روابط زناشویی منجر به تنش های ارتباطی و مشاجرات خانوادگی باشد.در این تحقیق که بر روی زنان 25-50 ساله در سطح شهر همدان انجام شده، سعی بر آن بوده که با سنجش میزان تضاد نقش های آنها، رابطه بین تجربه تضاد نقش را با تعارضات خانوادگی مورد بررسی و اندازه گیری قرار دهیم. این پژوهش به روش پیمایشی بر روی گروه نمونه 260 نفری انجام شده و ابزار اندازه گیری آن پرسش نامه بوده است. با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس به بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون فرضیات پرداخته ایم. مطابق یافته های پژوهش، جامعه پذیری جنسیتی (متغیر اصلی مستقل) با ابعاد تقسیم کار جنسیتی، نقش مادری، نوع نگرش زن و شوهر به اشتغال زنان و هم چنین میزان باورمندی زنان به کلیشه های جنسیتی، رابطه مثبت و مستقیم با تجربه تضاد نقش در زنان داشته و تضاد نقش نیز عامل موثر در تجربه تعارضات خانوادگی زنان مورد تحقیق بوده است.

بررسی تطبیقی عوامل موثر بر تعارض درون گروهی در گروه های آموزشی دانشگاه های بوعلی همدان و کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  فرهاد رشیدی   اسماعیل بلالی

مسئله تحقیق عبارت است از مهمترین عواملی که بر تعارض درون گروهی در گروههای آموزشی تاثیرگذارند، تعیین این رابطه ها و وزن هر کدام از عوامل می باشد. این پژوهش با بهره گیری از نظریه های«اعتماد جانسون»، «تعهد کوزر و شاو»، «پردازش اطلاعات پوندی و همکاران»، «عدم تجانس اعضا چانگ و همکاران»، «توجه به هدف دوگانه بلیک و موتون» و... به بررسی تطبیقی عوامل موثر بر تعارض درون گروهی در گروههای آموزشی دانشگاههای بوعلی و کردستان می پردازد. شدت تعارض شامل میزان جروبحث های جزئی و شدید و ... اعضا و تعداد اعضایی که با هم تعارض دارند می باشد. با توجه به افزایش تعارض های درون گروهی در گروههای آموزشی از یک سو و تغییر الگوی تعارض های درون گروهی، این پژوهش در پی بررسی تأثیر میزان این متغیرهای مستقل فوق بر میزان شدت تعارض درون گروهی می باشد. روش تحقیق هم از نوع همبستگی و علی- مقایسه ای، «پیمایشی» با استفاده از نرم افزار spss می باشد. جامعه آماری این پژوهش 495 نفر از اعضای هیات علمی گروههای آموزشی دانشگاههای بوعلی و کردستان می باشند که سعی بر این بود تا جایی که امکان داشته باشد جامعه آماری تمام شماری شود که از این تعداد 357 نفر مورد پرسش قرار گرفتند. طبق نتایج به دست آمده، بین «میزان شدت تعارض درون گروهی» با شش متغیر «میزان توزیع نابرابر منابع درون گروهی»، «میزان الگوی تصمیم گیری غیر مشارکتی درون گروهی »، «میزان پارتی بازی و تبعیض در گروه»، «میزان ازدیاد گرایش های علمی درون رشته ای در گروه»، «میزان ضعف اعتماد درون گروهی»، «میزان تقابل نسل ها در گروه» رابطه معنی دار و البته مثبت به دست آمده است، یعنی هر چه میزان متغیر های مستقل فوق در گروه بیشتر باشد میزان شدت تعارض درون گروهی بیشتر خواهد بود. اما بین «میزان تعدد باندها و خرده گروهها در گروه»، «میزان اندازه گروه»، «میزان وجود دوره های تکمیلی در گروه»، «میزان تفاوت های زمینه ای در گروه» رابطه معنی داری وجود ندارد.

بررسی تأثیر نوع دین داری بر سرمایه اجتماعی مردان بالای 30 سال شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  مجتبی اباذری محمودآباد   اکرم محمدی

دین به عنوان یک نهاد اجتماعی، نیروی جاودانه ایست که در طول تاریخ با زندگی انسان ها آمیخته بوده است. عزم افراد به رعایت هنجارهای گروهی توسط دین تقویّت می شود به گونه ای که این هنجارها برتر از منافع صرفاً خصوصی قرار می گیرد. دین موجب انسجام اجتماعی، تقویّت اخلاق جمعی، مثبت اندیشی بوده و وجوه مشترکی با سرمایه ی اجتماعی دارد و موجب افزایش آن در جامعه می شود. از سویی دیگر سرمایه ی اجتماعی نیز زمینه ساز شبکه های ارتباطی و عامل همبستگی اجتماعی است. بنابراین می توان گفت که سرمایه ی اجتماعی و دین از نظر نقش و کارکرد در جامعه، وجوه مشترکی دارند. باورهای دینی چون کمک به هم نوع و تلاش برای سود رساندن به دیگران باعث می شود که افراد منافع شخصی را رها کرده و به سود جمعی فکر و عمل کنند و سرمایه ی اجتماعی خود را بالا ببرند. محقّق بر این باور است که در جامعه ی ایران چندین نوع دین داری وجود دارد و تعلّق افراد به هر یک از این انواع، بر سرمایه ی اجتماعی شان اثر می گذارد. بر این اساس، این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش می باشد که چه رابطه ای بین نوع دین داری و سرمایه ی اجتماعی مردان بالای 30 سال شهر همدان وجود دارد. تاکنون مطالعات فراوانی در زمینه ی رابطه ی دین و سرمایه ی اجتماعی صورت گرفته است اما این پژوهش ها صرفاً ارتباط دین و سرمایه ی اجتماعی را مدنظر قرار داده و تأثیر انواع دین داری ها را بررسی نکرده اند. در این پژوهش، هدف اصلی بررسی تأثیر نوع دین داری مردان بالای 30 سال شهر همدان بر سرمایه ی اجتماعی آنان می باشد. این تحقیق از نظریات دورکیم، وبر، سروش، ملکیان، کلمن، پاتنام و ... استفاده کرده است. فرضیات پژوهش حاضر این است که انواع دین داری مناسک گرا، زهدگرا و روشنفکرانه در بین مردان باعث افزایش سرمایه ی اجتماعی هنجاری و ارتباطی آنان می شود. متغیّر مستقل این پژوهش نوع دین داری است که شامل انواع مناسک گرا، زهدگرا و روشنفکرانه است. متغیّر وابسته، سرمایه ی اجتماعی است که به دو دسته ی هنجاری و ارتباطی تقسیم می شود که دسته ی هنجاری شامل اعتماد (بنیادین، تعمیم یافته، بین شخصی و نهادی) می باشد. دسته ی ارتباطی شامل مشارکت، همیاری و شبکه ی ارتباطات می باشد. حجم نمونه ی این پژوهش 384 نفر از مردان بالای 30 سال شهر همدان است. روش انجام این پژوهش پیمایش و ابزار اندازه گیری آن پرسشنامه می باشد. در این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss به تحلیل داده ها پرداخته شده و رابطه ی بین متغیّرها و آزمون فرضیّات توسط آمار استنباطی، ضریب همبستگی و تحلیل واریانس یک طرفه مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که فرضیّات اوّل و سوّم مورد تأیید قرار می گیرند به طوری که نوع دین داری مناسک گرا و روشنفکرانه باعث افزایش سرمایه ی اجتماعی هنجاری و ارتباطی می شود. هم چنین، نوع دین داری زهدگرا باعث افزایش سرمایه ی اجتماعی ارتباطی و باعث کاهش سرمایه ی اجتماعی هنجاری می شود. بنابراین فرضیّه ی دوّم رد می شود.

برسی تاثیرات سرمایه های فرهنگی و اقتصادی بر فرودست همسری زنان قزوین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  نرمین امانی   اسماعیل بلالی

دانشگاه بوعلی سینا مشخصات رساله/پایان نامه تحصیلی عنوان: بررسی تاثیرات سرمایه های فرهنگی و اقتصادی بر فرودست همسری زنان قزوین نام نویسنده: نرمین امانی نام استاد/اساتید راهنما: دکتراسماعیل بلالی نام استاد/اساتید مشاور: دکتر اسداله نقدی دانشکده: اقتصاد و علوم اجتماعی گروه آموزشی: علوم اجتماعی رشته تحصیلی: علوم اجتماعی گرایش تحصیلی: جامعه شناسی مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد تاریخ تصویب پروپوزال: 5/4/1390 تاریخ دفاع: 5/7/1391 تعداد صفحات: 136 چکیده: این پژوهش با هدف بررسی، چگونگی تاثیر گذاری سرمایه های فرهنگی و اقتصادی بر فرودست همسری زنان انجام شده است. برای نیل به این هدف به بررسی رابطه متغیر های اصلی و مداخله گر (الگوهای تربیتی، نگرش جنسیتی،اشتغال قبل از ازدواج، نوع تحصیلات(دیپلم و دانشگاهی)، پایگاه اقتصادی اجتماعی و فاصله طبقاتی زوجین) و متغیر وابسته تحقیق، با تکیه بر نظریه سرمایه های پیر بوردیو پرداخته خواهد شد. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه و با انتخاب نمونه ای 350 نفری از زنان متاهل شاغل و غیر شاغل ساکن قزوین انجام گرفته است. نتایج ارزیابی فرضیات تحقیق بیانگر آن است که بین سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی و فرودست همسری رابطه ضعیف، معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی تحقیق حاکی از آن است که متغیر سرمایه فرهنگی، الگوهای تربیتی(مستبدانه) و اشتغال قبل از ازدواج با مقدار r (0.146) در تبیین تغییرات متغیر وابسته اثرگذار بوده اند. این میزان نشان می دهد که سه متغیر باقی مانده در معادله رگرسیون(متغیر اشتغال قبل از ازدواج، سرمایه فرهنگی و الگوی تربیتی) با همدیگر 0.14 درصد از واریانس متغیر وابسته فرودست همسری زنان را تبیین می کند واژه های کلیدی: فرودست همسری، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی.

تحلیل محتوای تطبیقی آموزه های اجتماعی عرفان های هندی و سرخ پوستی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  فضه اکبری ارباطان   اسماعیل بلالی

در ادیان گوناگون، اعتقادات و شیوه های دستیابی به آن ها به اشکال متنوعی ابراز می شود که منجر به کثرت گرایی دینی می گردد. کثرت گرایی دینی در دوران معاصر در قالب معنویت جویی های جدید بروز کرده است. این موضوع از جهت پیوند ناگسستنی با حیات اجتماعی نظر جامعه شناسان را به خود معطوف ساخته است. در ایران نیز که موقعیت و جایگاه دین علاوه بر انسجام بخشی و انضباط آفرینی دارای پیامدهای سیاسی و امنیتی است، ظهور این گروه ها مسأله ای مهم تلقی می گردد. در تحقیق حاضر، عرفان های هندی و سرخ پوستی که از جمله عرفان های فعال در کشور هستند، با هدف بررسی آموزه های اجتماعی آن ها با روش تحلیل محتوا و به صورت تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا ابتدا به مطالعه ی نظری دلایل شکل گیری عرفان های نوپدید پرداخته شد و سپس آموزه های کتاب های اوشو و سای بابا از عرفان های هندی و کتاب های پائولوکوئلیو و کاستاندا از عرفان های سرخ پوستی بصورت تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفت. بر پایه ی نتایج این بررسی، در تحلیل عرفان ها بر اساس فراوانی و درصد مقوله ها بیشترین درصد در کتاب های اوشو و کوئلیو متعلق به مقوله ی اجتماعی، در کتاب های سای بابا متعلق به مقوله ی معنویت و در کتاب های کاستاندا متعلق به مقوله ی شناختی می باشد. با توجه به نتایج تحقیق، آموزه های مسئولیت پذیری، عدم خشونت، آزادی، عدالت، هدفمندی در زندگی، صلح، کار و تولید و ... به عنوان آموزه های اجتماعی و آموزه های آرامش، آگاهی، یادگیری و کسب معرفت، غلبه بر ترس، خودشناسی و ... به عنوان آموزه های فردی در این عرفان ها مورد تأکید قرار گرفته اند. سنجش معنی دار بودن یا نبودن اختلاف فراوانی مقوله ها نیز با استفاده از آزمون آماری کای اسکویر انجام گرفت و نتایج نشان داد که اختلاف فراوانی مقوله ها هم در کتاب های هر نویسنده و هم به صورت کلی در عرفان های هندی و سرخ پوستی معنی دار است.

مطالعه برخی عوامل جامعه شناختی مرتبط با بی اشتهایی عصبی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  فرشته بهروز   علی محمد قدسی

اگر چه در قرون گذشته شاخص یک زن سالم، جذاب و نرمال، داشتن بدنی فربه و درشت بود، امّا ارزش های شایع در زمان حال بنا به عوامل ترویج دهنده آن ها الگوی دیگری را ارائه می دهند. داشتن بدن لاغر، ظریف وکشیده ارزشی است که زنان برای داشتن آن بنا به نسبت ممارست شان در پی آن هستند. طلب این شکل خاص از بدن بر اساس ارزش های اجتماعی منسوب به بدن نرمال و متوازن، باعث بروز نارضایتی از بدن و همچنین نرخ شیوع بی اشتهایی عصبی را برای نوجوانان که جزء آسیب پذیرترین گروه ها هستند، افزایش می دهد. این پژوهش با هدف بررسی برخی عوامل جامعه شناختی مرتبط با بی-اشتهایی عصبی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان انجام شده است. در تبین این تحقیق از نظریاتی مانند نظریه کاشت ، نظریه یادگیری اجتماعی و نظریه مقایسه اجتماعی استفاده شده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه و با انتخاب نمونه ای 300 نفری از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان انجام گرفته است. با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیره به بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون فرضیات پرداخته ایم. مطابق یافته های پژوهش، بی اشتهایی عصبی (متغیر اصلی مستقل) با متغیرهای مقایسه اجتماعی، فشار والدین، فشار دوستان، نفوذ رسانه ها و شاخص توده بدنی رابطه مستقیم و مثبت داشته و هم چنین تصور از بدن رابطه منفی و معکوس با بی اشتهایی عصبی در دانش آموزان دختر داشته است. همچنین متغیرهای فشار دوستان و شاخص توده بدنی عوامل موثر در تبیین بی اشتهایی عصبی دانش آموزان دختر مورد تحقیق بوده اند.

بررسی جامعه شناختی درماندگی آموخته شده در مراجعه کنندگان به سازمان ها و ادارات شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1391
  زهرا صمدی اخی جان   علی محمد قدسی

بر اساس نظریه ی سلیگمن و نتایج حاصل از این پژوهش، درماندگی آموخته شده در اشخاص مستلزم یادگیری این نکته است که «هر کاری که انجام بدهم، اثری ندارد». این افراد منفی نگر و بدبین به احتمال بیشتری در برابر درماندگی تسلیم می شوند و احتمال بروز افسردگی در آن ها نیز بیش از سایرین است. بدبینی، حتی مقاومت افراد را در برابر بیماری های جسمانی کاهش می دهد. درماندگی آموخته شده ریشه در عوامل اجتماعی مختلف دارد. لذا به منظور مهار موثر آن نیز لزوماً باید به تدابیری متوسل شد که کلیه ی زمینه های ظهور درماندگی آموخته شده را مورد توجه قرار دهد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، چنانچه فرد احساس کند که توانایی کنترل بر شرایط را ندارد، از دست یابی به هدف یا اهداف خویش باز می ماند. احساس ناکامی در وی شکل گرفته و در عملکردهای آتی دچار تزلزل و بی ثباتی می شود. او به این نتیجه می رسد که تلاش و پی گیری های وی هیچ فایده ای ندارد. لذا در مرحله ی ذهنی، درماندگی را می آموزد و آن را به عملکردهای بعدی تعمیم می دهد. زیرا بین پیامد نتیجه و عمل هیچ پیوندی مشاهده نمی کند. به دنبال آن در سطوح وسیع تر یعنی سطوح اجتماعی نیز منفعل عمل می کند. چون درماندگی را آموخته است و بر این باور است که بین عملکردها و نتایج تلاش خود رابطه ای وجود ندارد.

بررسی عوامل اجتماعی موثر بر جامعه ‏پذیری سازمانی (مورد مطالعه ادارات منتخب شهر همدان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1392
  هادی نجفی   اسداله نقدی

سازمان ها به عنوان جزء ضروری جوامع مدرن محسوب می‏شوند اگرچه نمی‏توان انکار کرد که در گذشته نیز اشکال ساده تر دیوان سالاری مرتفع کننده نیازهای مردم بودند و به مرور زمان بر ابعاد آنها افزوده شد. سازمان های سنتی در حجم، محدوده و پهنه‏ای قابل مقایسه با سازمان های امروزی نبودند .فلسفه وجودی این نهادها ارائه خدمات گوناگون به مردم به بهترین روش ممکن است و در کنار یکدیگر سیستمی را تشکیل می‏دهند که هر گونه اختلال در یک جزء، در عملکرد سایر اجزاء تأثیر می‏گذارد. هر سازمانی متشکل از ارکانی است از جمله مدیر، اعضا، تشکیلات و غیره. افراد و اعضا در فرایندی به نام جامعه‏پذیری، قواعد و ارزش های سازمان را اخذ و درونی می کنند. اگر سازمان ها بتوانند اهداف و مأموریت های خود را به کسانی که وارد سیستم اداری می شوند به درستی منتقل کنند، افراد چشم‏انداز خود را تعیین کرده و از تمام ظرفیت‏های بالقوه خود برای موفقیت در کار بهره می‏گیرند. عواملی مانند رشد سریع جمعیت و شهرنشینی، افزایش تقاضا برای خدمات اداری موجب رشد و گسترش سازمان ها شده است. از طرف دیگر عدم تعلق کارمندان به سازمان نتایج مخربی بر سازمان، مردم و جامعه دارد .جامعه‏پذیری ناقص موجب پیامدهایی همچون استفاده شخصی از امکانات سازمان، مقررات گریزی، گزینش و استخدام بر اساس آشنایی و نه شایستگی یا قانون می شود. روش تحقیق مورد استفاده، روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری 47212 و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 381 نفر انتخاب شد. نتایج نشان می دهد تفاوت معنی داری بین سازمان های صرفاً اداری و خدماتی از نظر جامعه پذیری وجود ندارد. بین چشم‏انداز آتی خود در سازمان و جامعه‏پذیری سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج بیانگر آن است که افراد دارای سرمایه فرهنگی بالاتر در برابر جامعه‏پذیری سازمانی مقاومت بیشتری نشان می دهند. انگیزه های انطباق کارکنان و متغیر جامعه‏پذیری سازمانی، حمایت همکاران در سه مرحله قبل از ورود، مواجهه و دگردیسی رابطه معناداری وجود دارد. به عنوان نتیجه‏گیری کلی نیز مشخص شد سطح جامعه‏پذیری کارکنان و مدیران در ادارات همدان در سطح پایین و متوسط پایین قرار دارد.

تحلیل کیفی الگوهای جامعه پذیری اقتصادی کودکان شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1392
  راهله جعفری   اسماعیل بلالی

رفتارهای اقتصادی کودکان، همانند سایر رفتارهای آن ها تحت تأثیر عوامل خاصی هستند. از مهمترین عوامل مهم و اثرگذار بر رفتار اقتصادی کودکان می توان به نحوه و نوع یادگیری آن ها، میزان خودکنترلی، سبک زندگی والدین و فرهنگ اجتماعی حاکم بر خانواده آن ها نام برد. لذا این پژوهش با استفاده از نظریات روانشناختی، روانشناسی اجتماعی، جامعه-شناختی و اقتصاد به مطالعه ی درک، استدلال و نگرش کودکان و توانایی آن ها به انجام فعّالیّت ها و رفتارهای اقتصادی می پردازد و در پی آن است تا دریابد مسائل اقتصادی چگونه و طی چه روندی به کودکان آموزش داده شده و آن ها جامعه پذیر می شوند. از این رو پژوهش حاضر به مطالعه ی زمینه ی رشد کودکان در خانواده و تأثیر آن بر رفتارهای اقتصادی کودکان می پردازد. زیرا در همه ی فرهنگ ها خانواده به عنوان یک نهاد، نخستین منبع یادگیری اجتماعی و عامل اصلی اجتماعی شدن کودک در دوران طفولیّت است. امّا از طرفی نظام های خانواده بسیار متفاوتند و دامنه ی تماس هایی که کودک تجربه می کند، در فرهنگ های مختلف به هیچ وجه یکسان نیست؛ از جمله طبقه والدین، درآمد آن ها، سطح تحصیلات و سبک زندگی آن ها متفاوت است و همه این موارد بر درک فرزندان از اطّلاعات اقتصادی به طور عام و پول به طور خاص تأثیرگذار است. پژوهش حاضر بدنبال آن است که با استفاده از روش کیفی، فرایند جامعه پذیری اقتصادی را در بین کودکان شهر همدان تحلیل نماید. بنابر این از مهمترین اهداف این تحقیق بررسی شکل گیری الگوهای خاصی از جامعه پذیری اقتصادی در متن، سبک و مقطع خاصی از سیکل زندگی یک خانواده، موقعیّت طبقاتی آن، ساختار تصمیم گیری در خانواده و آثار و نتایج این نوع جامعه پذیری در کودکان ابتدایی شهر همدان است. نتایج حاصل از این بررسی پس از چندین مرحله مصاحبه ی عمیق و گسترده با افراد مصاحبه شونده و رفت و برگشت های متعدّد میان مشاهدات و تحلیل های نظری و حصول اطمینان از رسیدن به حد اشباع بدست آمد. تفکیک الگوهای رفتار اقتصادی بر اساس معانی و چگونگی شکل گیری این رفتارها است. در ابتدا از مصاحبه ها، سه مقوله اصلی تحت عنوان «ارزش های اقتصادی»، «نگرش های اقتصادی» و «رفتارهای اقتصادی» بدست آمد و با توجه به آن ها دو الگو تحت عنوان «جامعه پذیری پنهان» و «جامعه پذیری آگاهانه» کشف گردید. تفکیک الگوهای رفتار اقتصادی بر اساس معانی و چگونگی شکل گیری این رفتارها است. نتایج حاکی از آن است که آگاهی و شناخت کودکان از پول و به طور کلی از مسائل اقتصادی، طی فرایند جامعه پذیری شکل گرفته، تکوین، تغییر و تثبیت می شود و آنان بیشترین تأثیر را در جامعه پذیری از والدین شان می پذیرند و انگیزه اصلی برای انجام فعّالیّت های اقتصادی توسط والدین شان القاء می گردد.

مطالعه مدارای اجتماعی و رابطه آن با سرمایه فرهنگی در بین افراد 50-15 ساله شهر همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1387
  محمدجواد علیزاده   اسماعیل بلالی

چکیده ندارد.

بررسی نقش سرمایه اجتماعی والدین در عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهرستان همدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1387
  مجتبی محبی میمندی   علی محمد قدسی

چکیده ندارد.

بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر فعال شدن احساس شکاف قومی در بین دبیران مقطع متوسطه شهر سنندج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1387
  خالد علیزاده   اکرم محمدی

چکیده ندارد.

تأثیر پایگاه اجتماعی-اقتصادی والدین بر چگونگی استفاده دانش آموزان از اینترنت (با تأکید بر دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان همدان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1387
  سعید حسینی   جواد افشارکهن

چکیده ندارد.