نام پژوهشگر: سیدعلی اصغر میرباقری فرد

نقد و بررسی شروح دیوان ناصرخسرو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  شکوه السادات تابش   سیدمهدی نوریان

چکیده ناصرخسرو قبادیانی (394-481) شاعر، جهانگرد، متکلم و مبلغ فرقه اسماعیلیه، آثار متعددی به نثر و نظم از خود به جا گذاشته است. دیوان او از نظر مباحث کلامی، اجتماعی، تاریخی و ادبی قابل توجه و مطالعه است. در مجموع می توان دیوان این شاعر را یکی از آثار نشان دهنده فرهنگ توانای ایرانی ـ اسلامی در سده پنجم به شمار آورد. این دیوان به دلیل مسائلی همچون کهنگی زبان و نبود نسخه قابل اعتماد نزدیک به دوران زندگی شاعر، محل اختلاف فراوان از لحاظ معنی و ضبط درست ابیات است. این پژوهش به معرفی، بررسی، مقایسه و نقد شروح نوشته شده بر دیوان ناصرخسرو می پردازد. در این مسیر ابتدا ویژگی?های یک شرح به نسبت جامع ارائه شده، و بر اساس آن به بررسی شروح مورد بحث پرداخته می? شود. در این پایان نامه سعی شده تنها ابیاتی مورد بحث واقع شود که شارحان در آن اختلاف نظر داشته اند. شروحی که برای این پژوهش انتخاب شده بر اساس ترتیب الفبائی نام خانوادگی شارحین عبارتند از: ادیب پیشاوری، حلبی، درگاهی، دزفولیان، شعار، طاهری مبارکه، غلامرضایی، محقق، محمدی?ـ برزگر خالقی. نتیجه این که تا کنون شرح کامل و منسجمی بر دیوان ناصرخسرو نوشته نشده و گزیده های موجود نیز ضعف ها و اشکالاتی دارند. کلیدواژه?ها: ناصرخسرو قبادیانی، نقد، شرح، شارح، گزیده.

تبیین و تحلیل جایگاه علم معانی در متون منثور عرفانی بر اساس محبت نامه، عبهرالعاشقین، عشق و عقل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  فاطمه جمالی   محمود براتی

چکیـده بی تردید عارف برای انتقال تجربیّات باطنی و ابلاغ پیام های متعالی خود، از همه شگردهای زبانی و بلاغی بهره می برد. در این زمینه، علم معانی به دلیل آنکه بیشتر به ظرایف و ظرفیّت های درونی سخن می پردازد، می تواند از کارآمدترین ابزارهای بلاغی، برای بررسی و تحلیل متون عرفانی باشد. اما سهم این بخش از تحقیقات عرفان پژوهی، بسیار محدود و اندک است. با توجه به قابلیّت های این علم در زمینه کشف دقایق و حقایق ژرف متون از یک سو و لزوم شناخت و شناساندن متون عرفانی ادب فارسی از سوی دیگر ضرورت این تحقیق آشکار می شود. با توجه به موضوع، حوزه و معیارهای بررسی در این تحقیق، باید آهمیت آن را در سه محور اساسی زیر جستجو کرد: 1. اهمیت زبان عرفان و ضرورت پژوهش در این حوزه 2. جایگاه نثر در متون نثر عرفانی 3. اهمیت بلاغت در پیام رسانی به ویژه جایگاه «علم معانی» هدف از این پژوهش، تبیین و تحلیل جایگاه علم معانی در تحلیل متون منثور عرفانی است. به تعبیر ساده تر، از طریق کشف قواعد علم معانی که مولّف به یاری آن تجربیّات باطنی و دریافت های متعالی خود را مطابق با مقتضای حال مخاطب، در قالب جملات گنجانده است و به تحلیل و شناخت جایگاه علم معانی در این حوزه می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این حقیقت است که قابلیّت های بلاغی این فنّ با ماهیّت و محتوای متون عرفانی و هدف عارف ارتباط مستقیم دارد و به همین دلیل علم معانی یکی از کارآمدترین شیوه های بررسی و تحلیل آثار عرفانی است که می تواند در کنار دیگر وجوه بررسی آثار عرفانی، فصل جدیدی از تحقیقات عرفان پژوهی را بر محققان این عرصه بگشاید. واژه های کلیدی: علم معـانی، متـون منثور عرفـانی، محبت نامه، عبهرالعاشقین، عشق و عقل

بررسی شخصیت های داستان سمک عیار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  راضیه یاقوت   محسن محمدی فشارکی

ادبیات عامیانه، سرچشمه بسیاری از شاهکارهای ادبی است که با الهام از دانش های مردمی، رنگ ابدیت به خود گرفته است و به دلیل پیوندی که با جامعه و واقعیت دارد، ارزش و اهمیت بسیار دارد. داستان های عامیانه به عنوان جزئی از ادبیات عامیانه، روایت اجتماعی تمام جامعه است و پیشینه ای به قدمت تاریخ و زندگی جمعی انسان دارد. «سمک عیار»، پرارزش ترین و قدیم ترین داستان عامیانه بلند منثور فارسی است که علاوه بر داشتن نکات مفید و گرانبها در حوزه ادبیات، گنجینه ای از اطلاعات مردم شناسی و آداب و رسوم اجتماعی ایران تا قرن ششم را دربرمی گیرد. از آنجا که آفرینش هر اثر داستانی بر پایه شخصیت آن بنا می شود و گردانندگان اصلی جهان داستان، شخصیت های آن است، در این رساله با بررسی، تحلیل و طبقه بندی شخصیت های داستان سمک عیار، تصویری کلی از اقشار مختلف جامعه آن روزگار به دست آمد و با برشمردن ویژگی ها و عملکرد افراد هر طبقه، شناخت تازه ای از شخصیت های این اثر عامیانه حاصل شد. همچنین موثرترین طبقات شخصیتی در این داستان مشخص و جداول و نمودارهایی ارائه شد.

بررسی و نقد «اقتضای حال» و تحلیل «مثنوی» بر مبنای آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  محبوبه همتیان   سید مرتضی هاشمی

مطالعه و بررسی در سیر مباحث بلاغت نشان می دهد در منابعی نظیر صناعتین و البیان و التبیین، توجه به موضوع اقتضای حال از نخستین تعاریف نقل شده برای بلاغت و از اساسی ترین معیارهای بلاغت کلام و متکلم به شمار رفته است. در دوره های بعد نیز در تألیفات مربوط به حوزه بلاغت چه در آثاری که بر مبنای نقد و تحلیل شعر شاعران گوناگون تألیف شده نظیر الموازنه و الوساطه و چه آثاری که در پی اثبات دلایل اعجاز قرآن بوده، این موضوع کم و بیش مطرح شده است. همچنین این بحث در آثار متعددی که توسط بزرگانی چون ابن سنان و سکاکی در شرح و تفصیل آراء و اندیشه های بلاغی جرجانی تألیف شده مورد توجه قرار گرفته و نیز در سلسله آثاری که به صورت مطول و مختصر در تبیین مبانی نظری علوم بلاغی و در تکرار و تأیید کتب بلاغی متقدم تألیف شده بسط و توسعه یافته است. در برخی از تألیفات بلاغی دوران معاصر با الهام گرفتن از مباحث برخی نظریه های زبان شناسی چون کاربرد شناسی و تحلیل گفتمان نکات سازنده و قابل تأملی در جهت تکمیل و رفع کاستی های موضوع اقتضای حال در علم معانی مطرح شده که زمینه را برای تبدیل این مبحث مهم بلاغی به یک نظریه زبانی فراهم ساخته است. اگرچه به نظر می رسد موضوع «اقتضای حال» و اهمیّت توجه به مقتضیات احوال در دوره های مختلف از محوری ترین مبانی مباحث بلاغی است؛ اما در هیچ یک از منابع متقدم و متأخر مبانی نظری آن به صورت مدون و دقیق تبیین نشده است. در بخش اول این پژوهش دیدگاه های متفکران، در دوره های متقدم و متأخر، درباره این موضوع بررسی و نقد شده است. سپس براساس مبحث اقتضای حال و با توجه به عوامل چهارگانه (متکلم (گوینده)، مخاطب، کلام، بافت موقعیتی) تشکیل دهنده یا موثر در شکل گیری کلام، الگویی برای تحلیل متون تدوین شده است. این الگو یا نظریه تبیین شده بر اساس اقتضای حال، دارای اصول و مبانی است که می توان با کاربست آن به تحلیل چگونگی زبان در یک کلام پرداخت و نحوه شکل گیری آن را بررسی کرد. در نهایت کارایی این طرح در بخش های گوناگون مثنوی راستی آزمایی شده است. در این بخش سعی شده است تأثیر موضوع اقتضای حال (بر مبنای اصول پیشنهادی در این پژوهش) در چگونگی دیباچه ها، پیش گفتارها و داستان های مثنوی بررسی شود و چرایی ویژگی های این بخش های گوناگون مثنوی بر اساس این الگو تببین شود. واژه های کلیدی: اقتضای حال، متکلم (گوینده)، مخاطب، کلام، بافت موقعیتی، مثنوی مولوی، دیباچه ها، پیش گفتارها، داستان ها.

مقدمه،تصحیح و تحشی? «منشآت» شهاب الدین عبد الله مروارید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  اسراء السادات احمدی   سیدعلی اصغر میرباقری فرد

چکیده شهاب الدین عبد الله مروارید(متوفی922ه.ق)متخلص و ملقب به بیانی دبیر دربار تیموری و وزیر شاه اسماعیل صفوی است. وی با بسیاری از شاعران و بزرگان و سیاستمداران دور? خویش نشست و برخاست داشته است. او را آثار متعددی است از مشهورترین آنها منشآت است. منشآت شامل 164 نامه است که در موضوع های مختلف به رشت? تحریر در آمده است. از ویژگی های این اثر نثر برجست? آن است که در زمان مولف نیز مشهور و معروف بوده و به عنوان سرمشقی برای نویسندگی به کار می رفته است. بسیاری از معاصران بیانی نمونه ای از نامه های او را در آثار خود آورده اند از جمله صاحب حبیب السیر که به ذکر چند نامه پرداخته است. آشنایی بیانی با قرآن و حدیث و ادب عـربی و فارسی و احاط? او بر آثار پیشینیان سبب شده است که نثر منشآت از بسیاری از سستی های رایج در نثر دور? تیموری به دور ماند.بنابراین تحقیق و تدقیق در این اثر از ضروریات به نظر می رسد. کلید واژه ها: بیانی کرمانی، شهاب الدین عبد الله مروارید، مروارید کرمانی، منشآت، نثر دور? تیموری.