چکیده تعاونی های کشاورزی در بهبود نظام بهره برداری و همچنین افزایش تولید و درآمد، ایجاد اشتغال، تأمین نیازهای اساسی و توزیع عادلانه امکانات نقش مهمی را ایفا می کنند. بر این اساسی هدف اصلی این مطالعه بررسی اثر شرکت های تعاونی کشاورزی بر افزایش تولید واشتغال در استان فارس می باشد. داده های مورد نیاز در این مطالعه از طریق پر کردن 196 پرسش نامه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی دو مرحله ای گردآوری گردید. بمنظور تحلیل ریاضی این اثرات از دو روش رگرسیون فازی و اقتصاد سنجی لاجیت استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل لاجیت نشان می دهد که متغیر های عضویت و وام های اعطایی در تعاونی گاوداران اثر مثبت بر اشتغال داشته و آموزش های ترویجی اثر منفی بر اشتغال داشته همچنین در مدل رگرسیون فازی وام های اعطایی اثر متوسط به بالا و تنوع محصولات تولیدی اثری خیلی زیاد بر اشتغال داشته و سایر متغیرهای مورد بررسی در مطالعه از دیدگاه اعضاء اثری در حد هیچ بر اشتغال تعاونی های گاوداران داشته است. در پایان پیشنهاداتی شامل گسترش تعاونی های کشاورزی، اعطای وام کم بهره ونظارت بر آن، آموزش های ترویجی، پرداخت به موقع قیمت محصولات تولیدی و افزایش قیمت محصولات کشاورزی متناسب با افزایش قیمت نهاده های کشاورزی برای بهبود شرایط موجود ارائه شد. کلمات کلیدی: تعاونی های کشاورزی، رگرسیون فازی، مدل لاجیت، اشتغال، تولید

چکیده دنیای امروز، دنیای اطلاعات است. یکی از وظایف اساسی حسابداران، تأمین اطلاعات صحیح و به موقع است تا مدیران تصمیم های خود را بر اساس این اطلاعات اتخاذ نمایند. در راه نیل به این اهداف، استفاده از رایانه جهت تحلیل های مالی و رایانه ای کردن سیستم های حسابداری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با به خدمت گرفتن رایانه می توان صحت و دقت اطلاعات را افزایش داد و مدت زمان به دست آوردن اطلاعات را به-طور قابل توجهی کاهش داد. این تحقیق به مطالع? دلایل عدم توسع? سیستم های اطلاعاتی حسابداری رایانه-ای در شرکت های تولیدی استان بوشهر پرداخته است. بدین منظور هشت عامل به عنوان عوامل موثر در توسع? سیستم های حسابداری رایانه ای در شرکت های تولیدی استان مورد بررسی قرار گرفته و هر یک از عوامل در قالب یک فرضیه آزمون شده است. علاوه بر فرضیه های اصلی، تأثیر اندازه شرکت نیز سنجیده شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که عدم استفاد? مدیران از خروجی های سیستم، پایین بودن دانش it مدیران، پایین بودن دانش حسابداری مدیران، عدم تعهد مدیران، پایین بودن مهارت حسابداران در زمین? رایانه، مشکلات مربوط به یافتن طراحان ذیصلاح و عدم استفاده از متخصصین (داخلی و خارجی) مانع توسع? سیستم های اطلاعاتی حسابداری رایانه ای شده ولی بالا بودن هزینه های پیاده سازی مانعی برای توسع? سیستم های مذکور نبوده است. هم چنین نتایج نشان داد که استفاد? مدیران از خروجی های سیستم، دانش it مدیران، دانش حسابداری مدیران، تعهد مدیران، مهارت حسابداران در زمین? رایانه، یافتن طراحان ذیصلاح و استفاده از متخصصین در شرکت های با بیش از 150 کارمند، تفاوت معنی داری با شرکت های کمتر از 150 کارمند دارد؛ و در شرکت های با بیش از 150 کارمند، سیستم ها توسعه یافته تر هستند. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان داد که پایین بودن دانش it مدیران و عدم استفاده از متخصصین به ترتیب رتبه های یک و دو را در بین عوامل عدم توسعه دارا می باشند.

بررسی عوامل موثر بر تقاضای واردات مواد غذایی در ایران چکیده شناسایی رفتار واردات محصولات کشاورزی و مواد غذایی، برای طرح ریزی سیاست های مناسب امنیت غذایی همواره مورد توجه محققین اقتصادی بوده است. همچنین انتخاب استراتژی مناسب واردات منوط به در نظر گرفتن عوامل موثر بر آن می باشد. این مطالعه با هدف شناسایی و بررسی عوامل موثر بر تقاضای واردات مواد غذایی ایران طی دوره زمانی 1386-1350انجام شد. به منظور بررسی رابطه میان متغیرها ازالگوی خود توضیح با وقفه های گسترده (ardl) ، استفاده گردید. عوامل موثر بر تقاضای واردات موادغذایی نیز شامل قیمت نسبی مواد غذایی، تولید ناخالص داخلی بدون نفت، درآمدهای حاصل از صادرات نفت، نرخ واقعی ارز و درجه باز بودن اقتصاد انتخاب گردید. نتایج حاصل از برآورد الگو نشان داد که در بلند مدت واردات با تولید ناخالص داخلی بدون نفت، درآمدهای حاصل از صادرات نفت و درجه باز بودن اقتصاد رابطه مثبت و با قیمت نسبی مواد غذایی و نرخ واقعی ارز رابطه منفی دارد. همچنین نتایج حاصل از برآورد رابطه کوتاه مدت بین متغیرها با استفاده از الگوی تصحیح وخطا بیانگر آن بود که در هر دوره 55% از عدم تعال از بین می رود و تعدیل در جهت بلند مدت صورت می گیرد. واژه های کلیدی: تقاضای واردات، بخش کشاورزی، مواد غذایی، الگوی خود توضیح با وقفه های گسترده (ardl) ، ایران.

در مطالعه حاضر، رابطه میان انتشار گاز گلخانه ای co2 و رشد بخش کشاورزی در قالب تئوری زیست محیطی کوزنتس و با استفاده از داده های سری زمانی دوره 1386-1359 ایران بررسی شد. با توجه به نتایج ایستایی، از مدل خود توضیح با وقفه های گسترده (ardl) بهره گرفته شد. نتایج حاصل از برآورد نشان داد که متغیرهای ارزش افزوده بخش کشاورزی، مصرف سرانه انرژی، نرخ رشد جمعیت، درجه باز بودن اقتصاد و شرکت در برنامه های جهانی زیست محیطی، اثر معنی داری بر میزان انتشار دارند. هم چنین نتایج حاکی از وجود یک رابطه درجه دوم بین تولید ناخالص داخلی سرانه و میزان انتشار است. به عبارت دیگر نظریه زیست محیطی کوزنتس در رابطه با انتشار co2 در ایران صادق می باشد.

چکیده مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش شرکت های تعاونی تولید روستایی در بهبود وضعیت کشاورزان گندم کار شهرستان مرودشت صورت گرفت . داده های مورد استفاده از طریق تکمیل پرسشنامه و جمع آوری اطلاعات از کشاورزان گند مکار عضو و غیر عضو تعاونی های تولید روستایی شهرستان مرودشت برای سال زراعی 89-1388 بدست آمد. به منظور بررسی اثر عوامل فردی ( سن ، سطح سواد ، سابقه کار کشاورزی و تعداد افراد خانوار ) ، عوامل اجتماعی ( شرکت در کلاس های ترویجی ، وام های اعطایی ) و عوامل اقتصادی ( سطح زیر کشت ، عملکرد ) زارعین بر عضویت یا عدم عضویت در شرکت های تعاونی تولید از الگوی لاجیت استفاده شده است . نتایج حاصل از مدل لاجیت حاکی از آن است که سابقه کشاورزی ، سطح تحصیلات ، وام اعطایی ، تنوع محصولات و شرکت در کلاس های ترویجی رابطه مثبت و معنی داری با عضویت در تعاونی تولید دارند . به بیانی دیگر کشاورزانی که دارای تجربه ، تحصیلات و نیز از کلاس های ترویجی بیشتر استفاده می کنند ، تمایل بیشتری به عضویت در شرکت های تعاونی تولید دارند . سن کشاورز ، تعداد اعضای خانوار و سطح زیر کشت دارای رابطه منفی با عضویت در شرکت های تعاونی تولید است ولی از آن جایی که دو متغیر تعداد افراد خانوار و سطح زیر کشت از لحاظ آماری معنی دار نشده اند نمی توان اثر این دو عامل را بر روی عضویت یا عدم عضویت در شرکت های تعاونی تجزیه و تحلیل کرد . سن کشاورز همان طور که گفته شد دارای رابطه منفی و معنی داری با عضویت در تعاونی تولید است که این نشان می دهد که کشاورزان مسن علاقه و تمایلی به عضو شدن در تعاونی تولید نداشته اند . همچنین در این مطالعه به منظور بررسی اثر عضویت یا عدم عضویت گندمکاران در شرکت های تعاونی بر روی تولید ، تابع تولید گندمکاران تخمین زده شد . فرم های تابع تولید به کار رفته در این تحقیق فرم های خطی و کاب – داگلاس است که متداول ترین فرم تابع تولید در مطالعات به شمار می رود . پس از تخمین بین توابع خطی و کاب – داگلاس ، بر اساس ضریب تعیین و معیارهای آکائیک و شوارتز و همچنین سازگاری علامت ها ، تابع کاب – داگلاس دارای انطباق و سازگاری بیشتری با داده های مورد بررسی می باشد . از این رو تمامی تجزیه و تحلیل ها بر اساس فرم تابع کاب – داگلاس انجام گرفت . با توجه به آماره f محاسباتی ( f = 1.1 ) ، فرضیه عدم وجود خطای تصریح را نمی توان رد کرد . بنابراین مدل تخمین زده شده مشکل خطای تصریح ندارد . نتایج حاصل از تخمین تابع تولید نشان داد که تولید در بین بهر ه بردارانی که در شرکت های تعاونی عضو هستند بطور معنی داری از تولید زارعینی که عضو نیستند بیشتر است . لذا می توان گفت عضویت در شرکت های تعاونی رابطه مثبت و معنی داری با میزان تولید دارد و می تواند نقش بسزایی در فعالیت های کشاورزی زارعین داشته باشد . واژه های کلیدی : الگوی لاجیت - تابع کاب – داگلاس - تست تشخیص خطای تصریح - شرکت های تعاونی تولید روستایی – شهرستان مرودشت

در این مطالعه به بررسی اثرات کاهش یارانه انرژی بر سودو تقاضای نهاده ها در واحدهای مرغداری ، عرضه و تقاضای مرغ پرداخته شده است. داده ها ، ارقام و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مصاحبه حضوری،و تکمیل پرسشنامه از مرغداران استان فارس بدست آمده است. داده های مورد نیاز برای تخمین تابع عرضه و تقاضای مرغ از پایگاه آماری سازمان خواربار وکشاورزی (fao) و نشریه های مختلف بانک مرکزی برای دوره زمانی88-1350 جمع آوری گردیده است. در راستای اهداف مطالعه از تابع سود ترانسلوگ و تابع تولید کاب-داگلاس و همچنین بمنظور تخمین اثر افزایش قیمت مرغ بر تقاضای مصرف کننده وعرضه از برآورد همزمان تابع عرضه و تقاضا و داده های سری زمانی اسستفاده کردیم. نتایج مطالعه نشان می دهد که کاهش یارانه انرژی و افزایش قیمت گازوئیل موجب افزایش هزینه و کاهش سود مرغداران شده است. نتایج بررسی نشان می دهد که تقاضای نهاده ها و نیز تولید با کاهش یارانه انرژی، کاهش پیدا کرده است.برآورد تابع تقاضای مصرف و عرضه مرغ نشان می دهد که ده درصد افزایش قیمت مرغ موجب کاهش تقاضای مرغ و افزایش عرضه به ترتیب به میزان 1 و 9 درصد می گردد.

برنامه ریزی تفریحی، همچنین اجرای طرحهای مختلف زیست محیطی و ایجاد تفرجگاههای متنوع و مراکز تفریحی گوناگون برای مردم یکی از مسائل مهم در مدیریت در سطح کلان و منطقه ای در هر کشور است. آبشار و محوطه تفریحی خفر به عنوان یکی از جاذبه ای اکوتوریستی و ژئوتوریستی استان فارس، از مناطق مهم گردشگری می باشد. لذا مطالعه ارزش اکوتوریستی آن می تواند در پیش بینی نیازها و رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه موثر باشد. هدف این پژوهش برآورد ارزش اکوتوریستی آبشار و محوطه تفریحی با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط است. برای بررسی عوامل موثر بر میزان تمایل به پرداخت افراد، الگوی لوجیت به روش حداکثر راستنمایی برآورد گردید. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 222 بازدیدکننده از منطقه مذکور جمع آوری گردید

چکیده واردکردن شرایط ریسک و عدم قطعیت در بخش کشاورزی امری اجتناب ناپذیراست. این موضوع سیاست گذاران بخش کشاورزی را برآن داشته است تا به برنامه ریزی و مدیریت درست منابع موجود بپردازند. در این مطالعه با استفاده ازکاربرد برنامه ریزی ریاضی به کمک روش برنامه ریزی توأم با ریسک، موتاد و تارگت موتاد در قالب الگویی سعی شده است با در نظر گرفتن محصولات زراعی موجود در بخش زراعت شهرستان ری الگوی بهینه کشتی ترسیم شود، که با استفاده از آن به حداکثر سود ناخالص قابل دسترس برای کشاورزان دست یافت. همچنین کوشش شده است اثر منافع اجتماعی حاصل از فعالیت های کشاورزی در مدل دخالت و اندازه گیری شود. آمارگیری از محصولات زراعی کشاورزی در سال های زراعی 90-1389 از طریق تهیه پرسشنامه و مصاحبه حضوری در چهار بخش فشاپویه، حسن آباد، کهریزک و قلعه نو که کلیه مساحت بخش زراعت شهرستان ری را در بر می گیرد انجام شده است. نتایج به دست آمده با توجه به محدودیت های الگوی بهینه برنامه ریزی شده نشان می دهد، در تمامی الگوها محصول ذرت علوفه ای به دلیل هزینه تولید بالا از مدل حذف، همچنین در مدل های ریسکی مشخص گردید محصولات یونجه، پنبه و آفتابگردان دارای بازده ناخالص بیشتری هستند. همچنین اگر کشاورزان از سطح ریسکی متوسطی بهره می برند بهتر است از ترکیب محصولات کم ریسک تر که گندم و جو می-باشد، استفاده نمایند. برای حداکثرسازی منافع اجتماعی بهتر است محصول پنبه و آفتابگردان در سطح زیر کشت قرار گیرد و این به دلیل بهره وری بالاتر اجتماعی این محصولات می باشد. در پایان پیشنهاد می گردد آن دسته از کشاورزانی که از قدرت مالی بیشتری برخوردارند از محصولات یونجه، پنبه و آفتابگردان در سطح زیرکشت مزرعه خود استفاده کنند و کشاورزانی که از قدرت مالی کمتری برخوردارند محصولات گندم و جو را در سطح زیر کشت مزرعه خود وارد کنند. کلمات کلیدی: الگوی بهینه کشت ، برنامه ریزی ریاضی، ریسک، محصولات زراعی

اثر کاهش یارانه حامل های انرژی بر تقاضای خانوارهای شهری و روستایی در ایران چکیده از مهمترین مباحث در خصوص حذف یا کاهش یارانه ها، اثر آن بر روی خانوارها می باشد. از این رو مطالعه حاضر با هدف تحلیل اثر کاهش یارانه حامل های انرژی بر تقاضای خانوارهای شهری و روستایی در ایران صورت گرفت. برای این منظور از تقاضای تقریباً ایده آل (aids) و داده های درآمد- هزینه خانوار سال های 1388-1367 استفاده شد. تأثیر کاهش یارانه حامل های انرژی منتخب بر روی تقاضای خانوارها به کمک سناریوهای مختلف افزایش قیمت ارزیابی شد. با توجه به برآورد های صورت گرفته در این پژوهش کلیه حامل های انرژی کم کشش شناخته شدند. مقادیر کشش های قیمتی متقاطع نیز حاکی از وجود رابطه جانشینی و مکملی ضعیفی میان حامل های انرژی بود. همچنین مشخص شد با حذف یارانه حامل های انرژی بیشترین کاهش تقاضا در مورد گاز طبیعی رخ می دهد اما تغییر تقاضای برق، نسبت به افزایش قیمت آن اندک ارزیابی شد. نتایج نشان داد با کاهش یارانه، تقاضای گاز مایع افزایش می یابد. واژه های کلیدی: یارانه، انرژی، تابع تقاضای تقریباً ایده آل (aids)

چکیده بررسی عوامل موثر بر بازپرداخت اعتبارات کشاورزی در استان کهگیلویه و بویراحمد هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل موثر بر بازپرداخت اعتبارات بانک کشاورزی در استان کهگیلویه و بویر احمد است. آمار و اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از بانک کشاورزی و همچنین تکمیل 120 پرسشنامه با استفاده از روش نمونه گیری ساده تصادفی در سطح استان کهگیلویه و بویر احمدبدست آمد. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق و با تفکیک کشاورزان به دو گروه بازپرداخت کننده و قصور کننده از مدل توبیت استاندار نوع اول (سانسور شده) با متغیر وابسته نرخ تاخیر در بازپرداخت وام استفاده شد. نتایج نشان داد که نرخ تاخیردر بازپرداخت در سطح کل استان کهگیلویه و بویر احمد 6/29 درصد است.نتایج بدست آمده از مدل توبیت نشان داد که از بین متغیرها، متغیر سن مدت دوره ی بازپرداخت اثرمعنی دار بر نرخ تاخیر در بازپرداخت دارند. در پایان پیشنهاداتی جهت افزایش توانایی و تمایل به بازپرداخت وام گیرندگان ارائه گردیده است. لغات کلیدی: بازپرداخت، اعتبارات، نرخ تاخیر، توبیت. کهگیلویه وبویر احمد.

این مطالعه با هدف تحلیل اثرات جهانی شدن اقتصاد بر انتشار آلودگی صورت گرفت. برای این منظور از شاخص درجه باز بودن اقتصاد که بصورت نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی می باشد، استفاده شد. تعقیب هدف فوق با استفاده از دو گروه از مشاهدات صورت گرفت. گروه اول شامل برخی از کشورهای خاورمیانه می باشد که عبارتند از مصر، ایران، پاکستان، عربستان صعودی، سوریه، ترکیه و امارات متحده عربی. در گروه دوم نیز بر تحلیل عمیق تر رفتار انتشار آلودگی در ایران تمرکز صورت گرفت. داده های قابل دسترس برای کشورهای متخب شامل دوره 2008-1990 بود. در حالی که برای تحلیل مجزای ایران داده ها دوره 2008-1970 به کار گرفته شد.

چکیده تأثیر مخارج دولت بر رشد بخش کشاورزی در چند دهه اخیر توجه زیادی از اقتصاد دانان را به خود جلب کرده است.سیاست‎های مالی و پولی ابزار هایی هستند که دولت ها می توانند از طریق آن‎ها بر متغیر های کلان اقتصادی همانند سرمایه گذاری، تولید، اشتغال، مصرف بخش خصوصی، صادرات، واردات و سطح عمومی قیمت ها و در نتیجه بر رشد بخش کشاورزی به صورت مستقیم و غیر مستقیم اثر گزارند .اهداف اصلی در این پژوهش تعیین میزان تاثیر مخارج دولت بر رشد بخش کشاورزی می باشد،.اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از منابع کتابخانه ای و پایگاههای اطلاعاتی بانک مرکزی ایران و مرکز آمار ایران برای دوره 1355 تا 1389 جمع آوری شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در بلندمدت تأثیر ضریب متغیر نسبت مخارج سرمایه گذاری بخش دولتی در بخش کشاورزی به ارزش افزوده این بخش بر رشد بخش کشاورزی مثبت و به لحاظ آماری معنی دار می باشد. مطابق نتایج بلند مدت و کوتاه مدت، ضریب متغیر رشد اشتغال نیروی کار بخش کشاورزی، مثبت و از لحاظ آماری معنی دار بدست آمده است . همچنین تاثیر متغیر مجازی جنگ بر رشد کشاورزی در بلندمدت دارای ارزش آماری است . نتایج الگوی تصحیح خطای رشد بخش کشاورزی نشان داد که در کوتاه مدت متغیر های نسبت مخارج سرمایه گذاری بخش خصوصی در بخش کشاورزی به ارزش افزوده این بخش، مخارج سرمایه گذاری بخش دولتی در بخش کشاورزی به ارزش افزوده این بخش و متغیر رشد اشتغال اثر معنی داری به لحاظ آماری بر رشد بخش کشاورزی دارند و سایر متغیر ها فاقد تاثیر معنی دار هستند.

پرورش ماهی و میگو به طور مصنوعی به خصوص در کشورهایی که توانایی گسترش منابع دریایی خود را ندارند ویا اینکه برای آنها پرهزینه است، راه مناسبی برای تأمین بخشی از نیازهای غذایی و پروتئینی محسوب می شود. این پژوهش با هدف بررسی آثار رفاهی حذف یارانه انرژی در میان خانوارهای بهره بردار شیلاتی در استان فارس و بوشهر انجام شد. برای این منظور از داده های مقطعی بهره برداران شیلات استان فارس و بوشهر در سال 1389 استفاده و تابع هزینه، تابع تقاضای نهاده ها و تابع تولید این محصولات برآورد گردید. نتایج نشان داد که در سطح استان فارس و بوشهر حذف یارانه سوخت، منجر به کاهش تقاضای سوخت و کاهش تولید می گردد.که این کاهش تولید منجر به کاهش درآمد و درنتیجه کاهش سودآوری در دو استان به ترتیب به اندازه ی حدود 16/0 و 08/0 درصد می شود. همچنین یافته ها نشان داد غذا مهمترین نهاده در تولید است به گونه ای که انتظار می رود به ازاء 10 درصد افزایش در مقدار مصرف غذا، در دو استان به ترتیب تولید 8/4 و 3درصد افزایش یابد. از سوی دیگر مقدار قدرمطلق کشش تقاضای سوخت کوچکتر از یک بدست آمد که نشان دهنده ی کشش ناپذیر بودن تقاضای این نهاده است همچنین حساسیت تقاضا نسبت به تغییر قیمت در مورد نهاده ی غذا پایین بدست آمد. بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود با توجه به اهمیت غذا در تولید روی افزایش بهره وری این نهاده تمرکز بیشتری صورت گیرد.

امنیت غذایی به صورت دسترسی همه مردم در تمام اوقات به غذای کافی برای داشتن یک زندگی سالم تعریف می شود. از آنجایی که نان به عنوان غذای اصلی در سفره مردم ایران است، بررسی جایگاه آن در امنیت غذایی دارای اهمیت است. در این مطالعه ابتدا با استفاده از مدل سیستم تقاضای تقریبا" ایده آل و داده های درآمد- هزینه خانوار سال 1389 الگوی مصرفی نان خانوارهای شهری و روستایی بررسی شد. در ادامه کشش های قیمتی انواع نان و همچنین شاخص امنیت غذایی ahfsi در قیمت های مختلف محاسبه گردید. نتایج نشان داد که شاخص امنیت غذایی در جامعه شهری و روستایی در سطح پایین قرار دارد و با افزایش قیمت نان، این شاخص به مقادیر بحرانی نزدیک می شود. در پایان پیشنهاد شد با توجه به سهم زیاد نان درکالری دریافتی خانوارها هر گونه اقدام در جهت افزایش قیمت آن با احتیاط بیشتری صورت گیرد.

چکیده روش مورد استفاده برای برآورداین ارزش روش ارزشگذاری مشروط می باشد. اطلاعات لازم از طریق 180 پرسشنامه انتخاب دوتایی جمع آوری گردید. مبالغ پیشنهادی برای حفاظت از پارک جنگلی مورد نظر 5000، 10000، 15000 ریال بوده است. برای سنجش میزان تمایل به پرداخت افراد جامعه و تعیین عوامل موثر بر این تمایل به پرداخت از مدل رگرسیونی لاجیت استفاده شده ضمن اینکه پارامترهای این مدل با استفاده از روش حداکثر راستنمایی برآورد شدند. براساس یافته های تحقیق 6/75درصد افراد نمونه حاضر به پرداخت مبلغی برای حفاظت از پارک تفریحی مورد بررسی بودند. میزان متوسط تمایل به پرداخت ماهانه هر خانوار حدود 8000ریال تعیین گردیده است. در بررسی تعیین عوامل موثر مشخص شدکه متغیرهای میزان پیشنهاد، درآمد و آموزش و سن بر پذیرش مبلغ پیشنهادی جهت ارزش حفاظتی پارک مورد بررسی تأثیر می گذارند. متغیرهای میزان پیشنهادو سن دارای اثر منفی و متغیرهای سطح درآمد و آموزش دارای اثر مثبت بر متغیر پذیرش مبلغ پیشنهادی می باشند. همچنین متغیرهای اندازه خانواروعضویت در سازمانهای زیست محیطی بر پذیرش مبلغ پیشنهادی برای ارزش حفاظتی پارک مذکور تأثیر معنی داری نداشتند.

مطالعات مباحث نشان می دهد که نمی توان به یک نتیجه قطعی در مورد تاثیر تورم بر رشد اقتصادی دست یافت. به دلیل اهمیت رابطه این دو شاخص (تورم و رشد) و همچنین اهمیت بخش کشاورزی ، که می تواند جایگزین مناسبی برای محصولات نفتی در عرصه صادرات و ایجاد درآمد برای کشور باشد، بر آن شدیم تا نوع پیوند میان تورم و رشد بخش کشاورزی در ایران را مورد بررسی قرار دهیم. در این تحقیق سعی شده که با استفاده از تکنیک های اقتصاد سنجی و آماره های سری زمانی، تاثیر متغیرهای، برآورد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای هدف یاد شده از الگوی var و داده های سری زمانی 88- 1368 و نرم افزار eviews استفاده شد. نتایج نشان داد که در دوره مطالعه، در بلند مدت تورم کل بر ارزش افزوده اثر معکوس دارد. همچنین یک انحراف معیار شوک از طرف تسهیلات کل باعث افزایش ارزش افزوده می شود.

افزایش تقاضا به دلیل رشد جمعیت و از سوی دیگر محدودیت اراضی قابل کشت، مسیر حرکت بشر را از تلاش در جهت افزایش سطح زیرکشت به سمت افزایش عملکرد در واحد سطح سوق داده است. در این راستا مدیریت واحدهای تولیدی نقشی موثر در بازده (عملکرد) هر بنگاه دارد. به این منظور بررسی میزان تاثیر مدیریت بر افزایش عملکرد و ارائه راهکارهایی جهت افزایش نقش آن در تولید انار یزد هدف اصلی مطالعه پیش رو بوده است. اناریکی از اقلام مهم صادراتی استان یزد محسوب می شود. شرایط خاص اقلیمی و دانش بومی کشاورزان منطقه از عوامل بسیار مهم رشد و توسعه تولید انار در این استان به شمار می آید. صادرات انار به طور مستقیم سبب تحصیل ارز خارجی، افزایش اشتغال در تولید و صنایع جنبی آن و به طور غیرمستقیم سبب رشد و توسعه روستایی و فقرزدایی وکوی زدایی و در نتیجه، رسیدن به توسعه پایدار شده است. برای منظور از مفاهیم تابع تولید، کارایی، سودآوری و بهره وری کل عوامل تولید استفاده شد. با توجه به نتایج جدول متغیرهای معنی دار عبارتند از آب مصرفی،کود حیوانی،کود شیمیایی، نیروی کار، سن درخت و شوری آب و متغیر غیرمعنی دار شامل نیروی کار وسم مصرفی است. تحقیق حاضر برمبنای تحلیل داده های فراگیر بود. آمار و اطلاعات سال 90-1389 ازطریق مراجعه مستقیم به باغداران و تکمیل 1?? پرسشنامه درباره هزینه تولید ازشهرستان های استان یزد به روش خوشه ای تصادفی به دست آمده است. در این مطالعه، تحت فروض بازده ثابت ومتغیربه مقیاس، به ترتیب میانگین کارایی فنی باغداران انار 6/79 و 9/67 درصد و متوسط کارایی مقیاس نیز 1/66 درصد براورد شده است. تحت فرضیه بازده متغیر به مقیاس وحداقل سازی هزینه، میانگین کارایی های فنی، تخصیصی و اقتصادی به ترتیب 1/68، 2/68 و 48 درصد به دست آمده است. اختلاف بین بهترین باغدار انار و میانگین نمونه ها از نظر کارایی فنی وتخصیصی به ترتیب برابر با 7/31 و 6/31 درصد بوده که چنانچه این اختلاف ازطریق افزایش کارایی فنی به صفربرسد، تحت شرایط موجود و بدون افزایش مصرف نهاده ها، میزان تولید 7/31 درصد قابل افزایش است. اما اگر این اختلاف از طریق تخصیص بهینه عوامل تولید به صفر برسد، تحت شرایط موجود می توان 6/31 درصد هزینه ها را کاهش داد. شایان ذکراست ازمجموعه 120 نمونه موجود، 13 درصد (15 مورد) درسطح بهینه مقیاس، 78 درصد(94 مورد) پایینتر و فقط 9درصد (11 مورد) بالاترازحد بهینه وسعت باغی فعالیت می کنند. این واقعیت تأکید براین نکته دارد که به لحاظ سیاستگذاری، توجه به افزایش وسعت باغ های انار راهکار بهتری برای افزایش تولید و عملکرد و کاهش هزینه تولید می باشد. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که با فرض بازه ی ثابت به مقیاس تنها هفت واحد دارای کارایی 100 درصد بودند و بقیه واحدها دارای درجات متفاوت ناکارایی بودند. ولی با فرض بازدهی متغیر به مقیاس هفده واحد دارای کارایی 100 درصد بودند. میانگین کارایی واحدها با استفاده از روش بازدهی ثابت به مقیاس 6/48 درصد می باشد و با روش بازدهی متغیر به مقیاس برابر 90 درصد می باشد. یکی از اهداف دیگر بررسی میزان تاثیر مدیریت بر افزایش عملکرد بود که از مدل لوجیت برای تعیین عوامل موثر بر کارایی فنی به منظور بررسی میزان تاثیر مدیریت بر افزایش عملکرد استفاده شد که نتایج نشان داد که متغیرهای سن، تحصیلات، برخورداری از پوشش بیمه ای، شرکت در کلاس های ترویجی، اعتبارات و تسهیلات بانکی، آزمون خاک، مصرف کود شیمیایی، در سطح معنی داری 5 درصد بر کارایی فنی انارکاران منطقه مورد مطالعه تأثیرگذار می باشند. هم چنین، متغیرها ی تجربه بهره برداری و عضویت در تعاونی در سطح معنی داری 10 درصد بر کارایی فنی انارکاران تأثیر داشتند.

در این مطالعه به بررسی اثرات کاهش یارانه بر تولید، قیمت و تقاضای محصول شیر پرداخته شده است. داده ها، ارقام و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از مصاحبه حضوری و تکمیل پرسش نامه، در گاوداری های صنعتی حومه استان فارس، بدست آمده است. داده های مورد نیاز برای تخمین عرضه و تقاضای محصول شیر از پایگاه آماری خواروبار کشاورزی (fao) و نشریه های بانک مرکزی ایران برای دوره ی زمانی1370-1389 جمع آوری گردید. در راستای اهداف مطالعه، از تخمین تابع تولید ترانسلوگ، به روش حداقل مربعات معمولی (ols) استفاده شد و نتایج حاکی از آن است که یکی از عوامل مهم در تابع تولید انرژی که با افزایش 10درصدی انرژی، میزان تولید ?/?درصد افزایش می یابد. برای بررسی اثرات کاهش یارانه بر تقاضای نهاده انرژی از مشتق جزئی تابع هزینه، تابع تقاضا برای هر نهاده به دست آمد. نتایج برآورد کشش های خود قیمتی و متقاطع نشان داد که کشش های خود قیمتی انرژی دارای علامت منفی است یعنی با افزایش قیمت تقاضا برای انرژی کاهش نمی یابد و بین انرژی و سرمایه رابطه مکمل ضعیفی برقرار است. بررسی سهم انرژی در کل هزینه ها نشان داد که ??درصد از هزینه های تولید مربوط به انرژی است که بعد از آزادسازی انرژی به ??درصد افزایش می یابد و این امر باعث افزایش قیمت شیر به میزان 2652ریال گردید. نتایج حاصل از تخمین تابع عرضه و تقاضای شیر نشان داد که چون شیر یک کالای کم کشش است به ازای یک درصد افزایش قیمت شیر، مصرف کنندگان به میزان ?/??? درصد تقاضای خود را کاهش می دهند. و در نهایت پیشنهاد به افزایش قیمت انرژی به صورت تدریجی می شود.

چکیده : مقوله زنجیره تامین شیر و کارایی آن به دلیل شائبه مدیریتی بودن آن تا کنون در تحقیقات اقتصاد کشاورزی بسیار مغفول مانده است. بخش عمده ای از شیر تولیدی در چرخه صحیح قرار نمیگیرد و همین امر موجبات زیان تولید کننده و عدم دسترسی آسان مصرف کننده را فراهم می آورد. تحقیق حاضر با هدف شناساییعواملی که بر توزیع و کارایی زنجیره تامین محصول شیر موثر هستند انجام شده است . در این تحقیق کارآیی نسبی زنجیره تامین لبنیات استان فارس مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور استفاده از روش ناپارامتریک برای سنجش کارآیی زنجیره ها، مدل مضربیccr ورودی محور و مدل حداقل کردن ماکزییم انحراف معیار(minmax به علت توانایی بالاتر در مشخص کردن واحد های کارا از ناکارا)، مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند در تخمین تابع تولید شیر متغیر های لگاریتم تعداد گاوشیری ، لگاریتم هزینه سوخت ، لگاریتم هزینه کنسانتره ، اثر متقابل تعداد گاوشیری و نسبت هزینه علوفه به تعداد گاوشیری و هزینه سوخت ، هزینه نیروی کار و اثر متقابل هزینه نیروی کار و سوخت معنادار بودند. در خصوص زنجیره تامین شیر نتایج نشان می دهد از 17 زنجیره تامین مورد بررسی 13 زنجیره دارای کارایی کمتر از 50 درصد بوده اند، پیشنهاد می شود عوامل و روش های افزایش کارایی زنجیره تامین شناسایی و رتبه بندی شود و کارایی هر بخش از زنجیره تامین لبنیات به صورت جدا گانه مورد بررسی قرار گیرد. کلید واژه:زنجیره ،اقتصاد کشاورزی ،هزینه

چکیده در جوامع روستا یی کشور های توسعه نیا فته، فقر یکی از مسا ئل و معضلات مهم و اساسی به شمار می رود، شرا یط و مقتضیا ت و امکا نات حا کم بر روستا های این کشورها، این منا طق را از منا طق شهری متفا وت می سا زد. این تمایز به دلا یل مختلف از جمله تفا وت در زیر ساخت های ارتبا طات، فر صت های شغلی، نا برابری ها و دستر سی به خدمات مختلف وجود دارد سرما یه گذاری های دولتی در امور زیر بنا یی مخصو صا ً در روستا ها به دو دلیل ضروری به نظر می رسد : اول آن که پتا نسیل فراوانی درراستا ی رشد بخش کشاورزی و اشتغا ل روستا یی ایجاد می کند.در نتیجه به میزان زیا دی رشد کل اقتصاد را در بیشتر کشورهای در حا ل توسعه تسریع می کند و دوم آنکه اکثریت فقرا در منا طق روستایی این کشورها زند گی می کنند . در ایران نیز، هر چند آمار و اطلاعات دقیق برای بر آورد میزان یا حجم فقر روستا یی وجود ندارد، اما بررسی های پراکنده موید گسترده بود ن فقر روستا یی در کشور است . از آنجا که مسأله فقر و برنامه های فقر زدایی مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان قرار گرفته است، شناسایی دقیق این پدیده در موفقیت این برنامه ها و حل این مساله مهم ضرورتی انکار ناپذیر خواهد بود. به رغم تمام تلاش های جمهوری اسلامی ایران در راستای حذف فقر از جامعه، اولین برنامه ی تدوین شده مبارزه با فقر در جمهوری اسلامی ایران در عمل از سال 1380 با هدف به حداقل رساندن فقر در ایران به اجرا در آمده است. به تازگی کاهش فقر به یکی از مباحث مهم در متون توسعه تبدیل شده است. تعدادی از پژوهشگران اقتصاد توسعه نظیر ، بر این عقیده هستند که مبارزه با فقر شرط لازم برای رشد است. برنامه های مبارزه با فقر به کارآیی سیاست گذاری و نحوه اجرای برنامه نیاز دارد. تحقیق حا ضر با هدف اثر رشد بخش کشاورزی بر روی فقر انجام شد. در این راستا نیل به این هدف ابتدا با استفاده از آمار های سری زما نی برای دوره (87 – 50 ) به روش خود توزیع برداری صورت گرفته است و به این نتیجه رسیده است که مخارج دولتی و رشد بخش کشاورزی باعث کاهش فقر در جوامع روستایی ایران شده است.

بررسی بسیاری از تحولات روستاهای امروز و برنامه‏ریزی برای آینده آنها، بدون توجه به نقش و اهمیت توسعه فن‏آوری اطلاعات و ارتباطات، تصور ناشدنی است. به همین دلیل امروزه تدوین و تنظیم سیاست‏ها و استراتژی‏های توسعه فاوا به مقوله‏ای مهم برای بسیاری از کشورها و به ویژه کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. نظر به اینکه الگوی شفافی در راستای گذار از الگوی سنتی توسعه روستایی به الگوی نوین توسعه وجود ندارد و با توجه به اهمیت توسعه روستایی مبتنی بر فن‏آوری اطلاعات و لزوم شناخت نقاط ضعف و قوت این راهبرد، تلاش می‏گردد با بکارگیری شاخص‏های فن‏آوری اطلاعات و ارتباطات از یک سو و شاخص‏های رشد بخش کشاورزی از سوی دیگر، اثر فن‏آوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به این هدف از داده‏های پانل برای دوره زمانی 2008 -1996 برای 20 کشور منتخب شامل 10 کشور در حال توسعه (عضو منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا معروف به "منا") و 10 کشور توسعه یافته استفاده ‏گردید سپس با استفاده از رگرسیون (پانل دیتای پویا)، رابطه علی بین شاخص‏های فن‏آوری اطلاعات و ارتباطات (شامل تعداد کاربران کامپیوترهای شخصی، کاربران تلفن همراه و کاربران اینترنت) به عنوان متغیر مستقل و شاخص های رشد بخش کشاورزی (شامل میزان ارزش افزوده، رشد سالانه ارزش افزوده و سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی در gdp) به عنوان متغیر وابسته در سه مدل جداگانه مورد براورد، تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تعداد کاربران کامپیوترهای شخصی در سطح 10 درصد رابطه معنی‏داری با میزان و رشد سالانه ارزش افزوده بخش کشاورزی دارند ولی با سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی در gdp رابطه معنی‏دار نشد. در مورد متغیر تعداد کاربران تلفن همراه نیز روابط مشابه بالا مشاهده گردید. متغیر تعداد کاربران اینترنت رابطه معنی‏داری با میزان و رشد ارزش افزوده در سطح یک درصد داشت.

به منظور بررسی میزان پایداری باغات پسته در استان کرمان، تحقیقی در سال 93-1392 انجام شد. اطلاعات مربوط به این باغات شامل متغیرهای اجتماعی- اقتصادی، کود و مواد شیمیایی، آب و آبیاری، و مدیریت علف های هرز در دو شهرستان شهربابک و رفسنجان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار اصلی برای جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. روایی آن با استفاده از نظر استادان و صاحبنظران مدیریت کشاورزی و اکولوژی تأیید گردید. جهت تعیین اعتبار (پایایی) پرسشنامه مذکور از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. شاخص پایداری بعد از رفع اختلاف مقیاس شاخص ها به روش تقسیم بر میانگین از طریق تحلیل مولفه های اصلی محاسبه گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد نیمی از باغات پسته از نظر شاخص پایداری در حد ناپایدار و نسبتاً ناپایدار بودند. همچنین نگرش پسته کاران مورد مطالعه به اصول کشاورزی پایدار نسبتاً منفی بود. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که مهم ترین عوامل تعیین کننده شاخص پایداری در این نظام زراعی، سن، سابقه پسته کاری، تحصیلات، میزان مصرف کود ارگانیک، میزان مصرف کود دامی، عملکرد، مبارزه با علف های هرز و میزان مصرف آب بوده است، در حالی که مصرف کودهای شیمیایی اثر تعیین کننده ای بر شاخص پایداری نداشت.

چکیده: با توجه به اهمیت گوشت به عنوان یک ماد غذایی مهم واساسی در اغذیه مردم، در این مطالعه کارایی فنی واحدهای گوساله پرواربندی صنعتی در شهرستان کوار مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس از طریق تکمیل 29 پرسشنامه از گاوداری های شهرستان کوار اطلاعات اولیه جمع آوری شد. در ادامه کارایی فنی، مدیریتی و مقیاس واحدهای پرواربرندی به روش تحلیل پوششی داده ها محاسبه شد. برای این منظور از نرم افزار deap 2.1 استفاده شد. نتایج محاسبه کارایی فنی گاوداری های گوشتی منطقه کوار نشان داد ، میانگین کارآیی فنی واحدهای مورد بررسی در حدود 84 درصد است و می توان از طریق تغییرات مدیریتی و تغیرات مقیاس، کارآیی در گاوداری های گوشتی منطقه کوار از طریق کاهش نهاد و بدون تغییر در محصول تولیدی، تا 16 درصد است. همچنین کارایی فنی واحدها از 59 درصد تا 100 درصد در نوسان است. همچنین متوسط کارایی مدیریتی و مقایس واحد های مورد بررسی 98/0 و 86/0 است. با توجه به متوسط کارایی مدیریتی واحد های مورد بررسی (98 درصد)، می توان گفت کارایی مدیریتی این واحدها بالا بوده و عدم کارایی واحدها از طریق مدیریت را تنها می توان تنها به میزان 2 درصد بهبود بخشید. این نتیجه نشان دهنده کارا بودن مدیران واحدهای گاوداری منطقه کوار است. همچنین کمترین مقدار کارایی مدیریتی مربوط به واحد شماره 3 می باشد که مقدار آن 81/0 است. لذا این واحد می تواند از طریق تغییر برنامه های مدیریتی خود 19 درصد کارایی را افزایش دهد. با توجه به متوسط کارایی مقیاس واحد های مورد بررسی (86 درصد)، می توان گفت کارایی مقیاس این واحدها را می توان از طریق تغیر مقیاس به میزان 14 درصد بهبود بخشید. کمترین مقدار کارایی مقیاس واحد های مورد بررسی 59 درصد است که مربوط به واحد شماره 23 است. به بیان بهتر درصورت تغییر مقیاس در این واحد، کارایی مقیاس می تواند تا 41 درصد افزایش یابد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد، بطور متوسط گاوداری های مورد بررسی دارای 3/5 راس گاو مازاد، 04/0 نیروی کار مازاد و 7/0 تن علوفه مازاد می باشند. مقادیر مازاد در واقع آن مقدار از نهاده است که اگر کاسته شود، انتظار می رود تولید کماکان در همان سطح باقی بماند وواحد ها از لحاظ فنی کارا شوند. همچنین از میان واحدهایی که بعنوان مرجع انتخاب شده اند واحدهای شماره 24، 20، 27 و 4 دارای بیشتر دفعات انتخاب بعنوان واحد مرجع بوده اند. لذا این واحدها می توانند بعنوان واحدهای الگو برای سایر واحدها انتخاب شودند. در پایان با توجه به نتایج مطالعه، پیشنهاداتی ارایه شد. در ادامه عوامل موثر بر کارایی مورد بررسی قرار گرفت. از میان عوامل مورد بررسی، شرکت در کلاس ترویجی ارتباط مثبت و معنی داری بر کارایی واحد دارد. با توجه به ضریب بدست آمده، شرکت در کلاس ترویجی می تواند 04/0 درصد کارایی را افزایش دهد. همچنین استفاده از متخصص تاثیر مثبت و معنی داری بر کارایی واحد دارد. بر اساس ضریب برآورد شده، استفاده از متخصصین دامپروری می تواند کارایی واحد را 16/0 درصد افزایش دهد. عرض از مبداء مدل نیز مثبت و معنی دار می باشد. واژه های کلیدی: کارایی فنی، گوساله پرواری، تحلیل پوششی داده ها، کوار

چکیده در سال های اخیر کشور در زمینه آموزش کشاورزی رشد قابل توجهی را (حداقل از بعد کمیت) تجربه کرده است. سوال این است که چقدر این آموزش ها توانسته یا می تواند بر ارتقای ارزش افزوده بخش کشاورزی تاثیر داشته باشد. و همچنین با توجه به رشد روزافزون جمعیت و افزاش تقاضا برای مواد غذایی و همچنین، با توجه به محدودیت های عوامل تولید، براساس مدل های رشد درون زا، بهترین راه افزایش عملکرد در هکتار بخش کشاورزی عبارت است از توجه به فعالیت های تحقیق و توسعه، جذب سر ریز تحقیق و توسعه شرکای تجاری، و افزایش هزینه های آموزش و ترویج از این رو، مطالعه حاضر در قسمت اول به بررسی متغیرهای دانش (تأثیر انباشت هزینه های تحقیق و توسعه داخلی و خارجی، انباشت هزینه ترویج و آموزش) بر رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی طی سال های 1360 تا 1390 و در هدف در قسمت دوم این مطالعه بررسی تاثیر آموزش بر ارزش افزوده بخش کشاورزی می باشد. بدین منظور با استفاده از داده های سرشماری عمومی کشاورزی در سال 1392 برای استان های مختلف، تاثیر چند عامل از جمله آموزش بر ارزش افزوده بخش کشاورزی بررسی شد. برای اندازه گیری نقش آموزش (سرمایه انسانی) از چهار شاخص استفاده شده است. نسبت افراد با سواد به کل بهره برداران، نسبت بهره برداران با مدرک فوق دیپلم و بالاتر رشته های کشاورزی به بهره برداران، نسبت بهره برداران با مدرک فوق دیپلم و بالاتر رشته های غیرکشاورزی به بهره برداران باسواد و یک شاخص وزنی بر اساس تعداد سال های تحصیل بهره برداران. نتایج مطالعه بیانگر تأثیر اندک انباشت تحقیق و توسعه داخلی و انباشت تحقیق و توسعه خارجی بر رشد ارزش افزوده بخش کشاورزی است؛ تأثیر ضریب متغیر انباشت هزینه ترویج و آموزش کشاورزی بر رشد ارزش افزوده این بخش نیز معنی دار معکوس دارد، در حالی که ضریب متغیرهای سنتی تولید (انباشت سرمایه مادی و نیروی کار) معنی دار است و همچنین در بررسی تاثیر متغیرهای آموزش بر ارزش افزوده بخش کشاورزی هر چهار شاخص از برازش مدل خوبی برخوردار بودند و شاخص سرمایه انسانی در تمامی رگرسیون ها به جز در رگرسیون سوم معنی دار بودند و همچنین نتایج بر تاثیر آموزش بر ارزش افزوده بخش کشاورزی حکایت می کند. کلید واژه ها: آموزش، بخش کشاورزی، ارزش افزوده، مولفه های دانش، سرمایه انسانی، تحقیق و توسعه

چکیده بدلیل وجود نوسانات بسیار زیاد و پیچیده، اغلب فرایندهای مولد سری زمانی مربوط به بخش کشاورزی به صورت فرایندهای تصادفی در نظر گرفته می‏شوند. نظریه آشوب، در پی جستجوی نظم در رفتار به ظاهر تصادفی سیستم‏های دینامیک غیرخطی معین است. این نظریه در تولیدات کشاورزی دلالت بر این دارد که این متغیرها بطور کامل از یک رابطه معین غیرخطی پیروی کرده و در صورت آگاهی دقیق از شرایط آغازین، قابل پیش بینی خواهند بود. این تحقیق، آشوبناکی در تولید غلات ایران را با استفاده از آزمون بزرگترین نمای لیاپونوف، طی سال‏های 1357تا 1389 مورد بررسی قرار می‏دهد. برای تخمین نمای لیاپونوف از الگوریتم ژاکوبین مبتنی بر شبکه عصبی، که توسط نیچکا و همکاران (1992) ارائه شد، استفاده می‏شود. نتایج حاصل از این الگوریتم بیانگر وجود آشوبناکی ضعیف در سری زمانی تولید غلات ایران می‏باشد. واژگان کلیدی: تولید غلات، آشوب، بزرگترین نمای لیاپانوف

در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین کیفیت محیط زیست و آزاد سازی تجاری در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه پرداخته شد. در این راستا، از دو شاخص انتشار گاز دی اکسید کربن (آلودگی هوا) و مواد آلی (آلودگی آب) برای نشان دادن کیفیت محیط زیست استفاده شد. نتایج بدست آمده از الگوسازی داده های ترکیبی برای دو گروه کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته نشان داد که بین متغیرهای شاخص کیفیت محیط زیست و آزادسازی تجاری رابطه بلندمدت وجود دارد. همچنین، وجود منحنی زیست محیطی کوزنتس برای هر دو نوع آلودگی در گروه کشورهای توسعه یافته و برای آلودگی هوا در کشورهای در حال توسعه مورد تأیید قرار گرفت. از سوی دیگر، نتایج حاصل بیانگر عدم وجود منحنی یادشده برای آلودگی آب در کشورهای در حال توسعه می باشد.

یکی از مهمترین فعالیت های بانک ها وصول به موقع تسهیلات پرداختی است چرا که از محل وصول مطالبات جریان گردش پول تامین منابع جدید در بانک به شکل مناسبی برقرار خواهد شد. در این راستا، در مطالعه حاضر تلاش شده است تا عوامل موثر بر بازپرداخت به موقع تسهیلات از سوی مشتریان بانک مورد شناسایی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بدین منظور از الگوی لاجیت بهره گرفته شده است. آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق بررسی پرونده مشتریان شعبه مرکزی بانک کشاورزی شهرستان سپیدان از طریق نمونه گیری تصادفی از دریافت کنندگان تسهیلات در سال 1393 گردآوری شده است.

متولی اصلی انتقال دانش و مهارت و همچنین تغییر بینش و نگرش ها در جوامع روستائی بخش ترویج کشاورزی می باشد. یک سازمان ترویج با برنامه ریزی مناسب وکارا، می تواند فعالیت های خود را بر روی نتایج قابل اندازه گیری متمرکز سازد و از هدر رفتن وقت، انرژی و منابع جلوگیری نماید. بدیهی است برای تحقق چنین آرمانی بایستی کارکرد کلی یک نظام ترویجی را با دقت کافی مورد ارزیابی قرار داد . در همین راستا در هدف از این مقاله بررسی عوامل موثر بر احتمال پرداخت غلات کاران برای دریافت خدمات ترویجی است. برای رسیدن به این هدف از الگوی لاجیت در چارچوب الگوی لاجیت با استفاده از داده های مقطع زمانی سال زراعی 1393-1392 مربوط به 308 نفر از غلات کاران انتخاب شده به روش نمونه گیری تصادفی ساده در شهرستان رامهرمز مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق برنامه های ترویج باید مشوق توسعه و بکار گیری محلی فن آوری کشاورزی باشد به عنوان الویت اول دیدگاه کشاورزان در مورد سیاست های مناسب برای تمایل پرداخت جهت دریافت خدمات ترویج کشاورزی مهم می باشد معرفی گردید و همچنین افزایش کیفیت خدمات ترویجی مهمترین الویت کشاورزان در اولویت بندی نگرش کشاورزان نسبت به تمایل پرداخت جهت دریافت خدمات ترویج کشاورزی شناخته شد. همچنین نتایج الگو لاجیت نشان داد متغیرهای سن، درآمد، مالکیت، تعداد افراد خانوار، استفاده از فناوریهای نوین، شغل اصلی کشاورزی، نیاز به خدمات ترویجی و رضایت از خدمات ترویجی بر احتمال پرداخت غلات کاران برای دریافت خدمات ترویجی تأثیر داشته اند، که متغیرهای سن، تعداد افراد خانوار تاثیر منفی و مابقی متغیرها تاثیر مثبت بر متغیر وابسته داشته اند.

صنا?ع تبد?ل? به عنوان صنا?ع? وابسته به محصو?ت کشاورزی از جمله مهمتر?ن گروه های صنعت? است که م? تواند در توسعه ی اقتصادی کشورها به و?ژه کـشورهای در حـال توسعه نقش کارآمدی ا?فاء کند. ایجاد و گسترش صنایع تبدیلی دارای برخی اثرهای اقتصادی از جمله ایجاد ارزش افزوده، ایجاد اشتغال، ایجاد درآمد های ارزی و هم چنین استفاده بیشتر از محصولات کشاورزی و به این ترتیب جلوگیری از اتلاف و ضایع شدن محصولات می گردد. سرمایه گذاری در این صنایع تبدیلی می تواند بسیار مهم و حیاتی باشد. شناخت عوامل موثر در این خصوص و تأثیرات آن ها و شناخت جوانب مختلف تأثیر گذاری آن ها می تواند راه گشای فعالیت های اقتصادی در این حوزه و همچنین روشن کننده مسیر سیاست گذاری های کلان در این حوزه باشد.

در این مطالعه به منظور بررسی تأثیر افزایش قیمت آب بر میزان آب مصرفی و سایر نهاده های کشاورزی در منطقه جم در استان بوشهر، تغییرات تابع تقاضای آب، زمین، کود، سم و نیروی کار پس از افزایش قیمت آب با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده های معکوس (idea) تخمین زده شد. جهت بررسی نحوه تأثیرپذیری کشاورزان با کارآیی و اندازه زمین متفاوت، کشاورزان نمونه را به گروه های مختلف تقسیم و واکنش آنها به افزایش قیمت آب با یکدیگر مقایسه گردید.

هدف کلی توسعه، رشد و تعالی همه جانبه جوامع انسانی است. از آنجایی که کیفیت توسعه و زیرساخت های آن در اثر برنامه ریزی های نامطلوب و نامتمرکز گذشته مسائل عمده ای را در روند توسعه روستاهای بخش خفر شهرستان جهرم ایجاد کرده است، بر این اساس این تحقیق با هدف بررسی تأثیر کیفیت زیرساخت ها و خدمات روستایی بر میزان توسعه یافتگی روستاها(مورد مطالعه: شهرستان جهرم: بخش خفر) طراحی گردیده است. روش تحقیق در مطالعه حاضر پیمایش می باشد برخی از نتایج آن عبارتند از: در حدود 56 درصد از تغییرات در متغیر وابسته میزان توسعه یافتگی روستا در اثر متغیرهای مستقل متغیرهای اعتماد اجتماعی، کیفیت توان طبیعی روستا، کیفیت معابر، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و سابقه کار کشاورزی می باشد. به عبارتی متغیرهای معرفی شده بر روی میزان توسعه یافتگی روستاهای بخش خفر اثر مثبت دارند، بر این اساس پیشنهاد می گردد ظرفیت سازی نهادی و قانونی برای تسهیل و افزایش مشارکت مردمی در روند توسعه کالبدی نقاط روستایی و تخصصی اعتبار کافی به منظور بهبود مساکن روستایی صورت گیرد.

مکانیزاسیون در برنامه ریزی های کلان کشاورزی مورد توجه تمامی برنامه ریزان زیر بخش-های مختلف کشاورزی است. در واقع افزایش تولید وابسته به افزایش سطح کاربرد فن آوری و ماشین های مورد نیاز بخش کشاورزی است. در این مطالعه تاثیر عوامل مختلف اقتصادی - اجتماعی بر پذیرش انواع تکنولوژی های کاشت گندم در بخش بیضاء با استفاده از مدل لاجیت مورد بررسی قرار گرفت. تکنولوژی های کاشت مورد بررسی بعنوان متغییر وابسته موهومی عبارت اند از تکنولوژی ماشینی شامل استفاده از خطی کار و بذر پاش سانتریفیوژ در مقابل تکنولوژی سنتی می باشند

امروزه امکان سنجی توسعه بخش های اقتصادی با استفاده از مدلهای تحلیلی رواج گسترده ای یافته است. لذا بخش کشاورزی به عنوان یکی از زمینه های توسعه اقتصادی هر منطقه باید مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد .هدف این پژوهش شناسایی قابلیتهای شهرستان خرامه در بخش کشاورزی بوده و با پیشنهاد استراتژیهایی در پی توسعه بخش کشاورزی این شهرستان می باشد . در واقع توانمندی های بخش کشاورزی شهرستان خرامه با هدف توسعه این بخش با استفاده از مدل swot مشتمل بر چهار ؛مفهوم قوت ها، ضعف ها، فرصتها و تهدیدها مورد سنجش قرار گرفته و پس از ان از مدل مکمل qspm برای اولویت بندی استراتژیها و تعیین مناسبترین استراتژی بهره گرفته شده است . روش پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. برای تعیین، وزن دهی و رتبه بندی مولفه های بخش کشاورزی از نظر 15 کارشناس بخش کشاورزی شهرستان استفاده شده است و نقاط مثبت و منفی کشاورزی منطقه برای رسیدن به توسعه ای پایدار شناخته شد. بر اساس نتایج تحقیق ، افزایش بهره وری از منابع آبی و تدوین الگوی کشت ، توسعه سطح مکانیزاسیون بخش کشاورزی و افزایش مهارتهای حرفه ای کشاورزان در استفاده از ماشین آلات و ادوات نوین کشاورزی ، ایجاد میدان فروش محصولات کشاورزی به ترتیب مهمترین استراتژیهای توسعه بخش کشاورزی شهرستان خرامه می باشند .

خاک بیشتر مناطق کشاورزی ازنظر مواد آلی فقیر است، لذا برای بهبود باروری این خاک ها افزودن مواد آلی ازجمله کود کمپوست به آن ها ضروری است. با توجه به مطالعات محدودی که درزمینه عوامل موثر بر تمایل به استفاده از کود کمپوست انجام شده است، مطالعه ای باهدف بررسی عوامل موثر بر تمایل به استفاده از کود کمپوست توسط بهره برداران شهرستان مرودشت صورت گرفت. در این راستا برای جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه از 160 بهره بردار جمع آوری شد و با استفاده از مدل اقتصادسنجی لاجیت مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

چکیده با افزایش برنامه های مدیریت استراتژیک در سازمان های کشور، ضرورت ارائه روشی جامع جهت تدوین استراتژی در بخشهای مختلف اقتصادی بیش از همیشه آشکار شده است. این تحقیق به ارائه مدلی برای تدوین استراتژی پرداخته است که ابتدا با انجام تحلیل swot به تدوین یکسری استراتژی های اولیه می پردازد. سپس از متد qfdاستفاده میکند که در آن استراتژیهای کاهش ریسک تولید به عنوان «چگونه ها/ معیارها» و استراتژی های اولیه حاصل از swot نقش «چه چیزها/ گزینه ها» را دارند، این استراتژی های اولیه باتوجه به معیارها (استراتژیهای کاهش ریسک تولید) وبا استفاده از تکنیک غربال سازی فازی، غربال و انتخاب می گردند. روش پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است.

امروزه یکپارچگی اراضی یکی از عوامل عمده توسعه کشاورزی و طرح های آبیاری تحت فشار به شمار می رود. زمین یکی از مهمترین عوامل موثر در تولید بخش کشاورزی محسوب می شود. وجود واحدهای خرده مالکی، به دلیل عدم استفاده موثر از فناوری، ماشین آلات و عوامل تولید کشاورزی، عامل محدود کننده بهره وری و بازدهی تولید در بخش کشاورزی محسوب می شود. هدف این نوشتار بررسی عوامل موثر بر مشارکت کشاورزان در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی شهرستان مرودشت است. در این پژوهش اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، و آماره های توصیفی و استنباطی در قالب تحلیل های یک متغیره و دو متغیره مورد بررسی قرار گرفته اند. اطلاعات مربوطه از کشاورزان شهرستان مرودشت در سال زراعی 94-1393 با استفاده از تکمیل 300 پرسشنامه به دست آمده است. نتایج نشان داد اختلاف زیاد بین قیمت اراضی منطقه و وجود تفاوت در کیفیت اراضی و میزان دسترسی به منابع آب و جاده، از مهمترین موانع کشاورزان برای پذیرش یکپارچه سازی می باشد همچنین در بررسی عوامل موثر بر پذیرش یکپارچه سازی اراضی نشان می دهد، سن کشاورزان، تحصیلات کشاورزان، سطح زیر کشت، میزان اعتماد کشاورزان به دولت، درآمد کشاورزان، میزان کیفیت اراضی، آگاهی از مفهوم یکپارچه سازی، برنامه های آموزشی و ترویجی و حمایت های فنی دولت با پذیرش یکپارچه سازی اراضی رابطه معنی داری وجود دارد. همچین تمام متغیرها به جز سن، سطح زیر کشت و میزان کیفیت اراضی اثر مثبت بر متغیر وابسته دارند.

از مهمترین اهداف توسعه کشاورزی در کشور ارتقاء کارایی تولید و بالا بردن کارایی محصولات کشاورزی است. ذرت دانه ای یکی از مهم ترین محصولات استان خوزستان است. هدف از این مطالعه بررسی محاسبه ی کارآیی فنی ذرت کاران در استان خوزستان است. داده های مورد نیاز این مطالعه با به کارگیری روش نمونه گیری چند طبقه ای تصادفی و تکمیل پرسشنامه از 85 نفر از کشاورزان نمونه این استان در سال زراعی 93-1392 به دست آمده است. برای بررسی کارایی فنی محصول ذرت دانه ای از روش تحلیل پوششی داده ها (نهاده گرا) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که اکثر واحدهایی که اقدام به کاشت محصول ذرت دانه ای می کنند در کارایی واحدهای تولیدی شان تفاوت چندانی ندارد و اکثراً به صورت کارا عمل می کنند. این در حالیست که تمامی نهاده های مورد بررسی به غیر از بذر بیش از میزان مقدار بهینه استفاده می کنند و همگی به صورت مازاد در تولید نقش دارند. بیشترین اختلاف مصرف در نهاده های نیروی کار با 67/19 نفر، آب 77/1858 متر مکعب، مکانیزاسیون 88/11 ساعت، کود 123 کیلوگرم، سموم با 9/1 لیتر و سطح زیر کشت با 61/1 هکتار می-باشد. بنابراین با توجه به مازاد بودن نهاده های گفته شده و لزوم صرفه جویی در نهاده های مصرفی با توجه به محدود بودن منابع قابل دسترسی و بروز مشکلات از طریق مازاد مصرف، پیشنهاد می گردد از منابع موجود به صورت بهینه استفاده شود.