نام پژوهشگر: محمد سلطانی دلگشا
مانا آزرم میر علی سیدی
سازمان ها، سیستم هایی بازهستند در نتیجه، محیط روی آنها تاثیرگذار است. با گسترش پیچیدگی و نرخ تغییرات در محیطی که سازمان ها با آن در تماس هستند، نیاز به مطابقت با الزامات جدیدی که برای سازمان-ها پدید می آید، انکار ناپذیر است. سیستم هایی که در سازمان ها پیاده سازی می شود، بعد از مدتی، دیگر پاسخگوی آنها نبوده و نیاز به ارتقا یا تجدید نظر دارند. در این بین، چالش اصلی، توسعه سیستم های یکپارچه ای بود که به سرعت قابل به روز رسانی و تغییر باشند. برای این منظور، سازمان را باید به اجزای مستقلی که دارای اتصال سست با یکدیگر هستند، تقسیم نمود. در این راستا، دیدگاه های مختلفی از شئی گرایی گرفته تا سرویس گرایی، مطرح شده است. معماری سازمانی سرویس گرا به عنوان یک استراتژی it در پاسخ به نیاز چابکی سازمان ها، معرفی شد. برای استقرار هر چه بهتر یک معماری سازمانی سرویس گرا، شناسایی دقیق اجزای این معماری که همان سرویس ها هستند، از اهمیت به سزایی برخوردار است. سرویس های این معماری در دو فاز کسب وکار و فناوری اطلاعات مطرح می شوند. در این میان، همسویی سروس های کسب وکار با سرویس های فناوری اطلاعات، به عنوان یک عامل کلیدی مهم بوده و در ارتقای مزیت رقابتی سازمان ها تاثیر دارد. در این پایان نامه، تلاش شده است تا شناسایی سرویس ها و همسو نمودن کسب وکار با it از طریق ارائه متدی محقق شود. متد پیشنهادی در راستای تلاش های قبلی بهبود پیاده سازی معماری سازمانی سرویس گرا، ارائه شده است. اما مزیت کلیدی و منحصر به فرد این متد، برقراری رابطه بین سرویس های کسب وکاری با سرویس های فناوری می باشد. با دنبال کردن گام های پیشنهادی، سرویس های کسب وکار شناسایی شده و سپس سرویس های فناوری اطلاعات در سطح مستقل از سکو، برای تحقق هر سرویس کسب وکار، شناسایی و اختصاص داده می شود. برای ارائه متد، از مدل هایی از قبیل معماری مدل-رانه، چارچوب معماری سازمانی سرویس گرا، مدل تجرید لایه های سرویس گرایی استفاده شده است. متد پیشنهادی روی یک مطالعه موردی از دنیای واقع (شرکت بیمه ایران) پیاده سازی شده و میزان مقبولیت آن با نظرسنجی از خبرگان، بررسی شده است.
سمیرا یزدان پور مقدم بهروز زارعی
شرایط امروزی محیط سازمانی موجب گردیده تا سازمان ها توجه ویژه ای به مدیریت و توسعه یکپارچه سازمان و ارتقاء چابکی آن به روشی همبسته و سازگار داشته باشند. این امر باعث توجه سازمان ها به معماری سازمانی گردیده است. بر این اساس پروژه های معماری سازمانی در سازمان-های تولیدی و خدماتی مختلف تعریف شده و اجرا می شوند. مسلما به منظور حصول اطمینان از حرکت صحیح این پروژه ها در راستای اهداف مورد نظر، ضروری است تا محصولات معماری سازمانی که مهم ترین بخش از خروجی های این پروژه ها را تشکیل می دهند، مورد ارزیابی کیفیتی قرار گیرند. بنابراین در این پژوهش از یک پرسش نامه که حاصل یک چارچوب دوبعدی بوده است، برای ارزیابی کیفیت محصولات معماری سازمانی در سازمان های ایرانی بهره گرفته شد. به منظور جمع آوری اطلاعات،50 پروژه معماری سازمانی به اتمام رسیده در ایران، شناسایی گردید و از بین آنها 40 نمونه توسط آزمون های آماری مورد بررسی قرار گرفت تا نتایج آنها به جامعه تعمیم داده شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کیفیت محصولات معماری سازمانی را در سازمان های ایرانی متوسط به پایین می باشد. محصولات معماری سازمانی از نظر ساختاری و محتوایی در متوسط به پایین ارزیابی شده است و در حد متوسط به پایین توانسته اند به چابکی، یکپارچگی به روشی همبستگی، سازگاری، کمک نمایند. ویژگی های کیفی قابلیت بازگشت، قابلیت خواندن، دقت، ثبات، اختصار، پوشانندگی، قابلیت ارزیابی، قابلیت تغییر، همنوایی، قابلیت تفسیر، صحت، صراحت در محصولات معماری سازمانی در حد متوسط به پایین ارزیابی شده است. اما ویژگی تعامل، قابلیت هدایت، جذابیت و مطلوبیت و قابلیت اجرا، کمی بالاتر از متوسط برآورد شده اند.
سامیه خسروی منیژه حقیقی نسب
تعامل پذیری توانایی سیستم های مختلف برای فهم یکدیگر و یا عملیات با یکدیگر است. در تعامل-پذیری، سازمان ها و واحدها در سطوح مختلف می توانند با هم همکاری نمایند تا خدمات خود را به بهترین نحو به کاربران ارائه دهند. برای آنکه سازمان ها( واحدها) بتوانند با هم تعامل داشته باشند، ابتدا لازم است تا سطح تعامل پذیری در سازمان (واحدها) شناسایی شود تا با درک صحیح از وضعیت تعامل پذیری برای دستیابی به سطوح بالاتر و نیز افزایش کارائی عملیاتی در تبادل داده در سازمان تلاش شود. در این مقاله، مدل های بلوغ تعامل پذیری بررسی شده و مدل بلوغ تعامل پذیری سازمانی که توسط اتحادیه اروپا در سال 2005 ارائه شده، برای تعیین اندازه گیری سطح بلوغ انتخاب شده است. پرسشنامه طراحی شده در یک سازمان بزرگ اطلاعاتی و ارتباطی که از چهار واحد فناوری اطلاعات، امنیت، فناوری ارتباطات و مطالعات راهبردی تشکیل شده است توزیع و در پنج سطح مورد آزمون قرار گرفت و نتایج حاصل ،تجزیه و تحلیل و سطح بلوغ تعامل پذیری برای هر واحد سازمان مشخص شد و برای ارتقاء به سطوح بالاتر راهکارهای مناسب پیشنهاد شده است.
عفیفه هادیزاده فریبا لطیفی
چکیده امروزه در بسیاری از سازمانها، طرح های برون سپاری و واگذاری فعالیت ها با هدف تمرکز بر قابلیت های پایه ای، کوچک سازی، دستیابی به بهترین عملکرد و کنترل و شفاف سازی هزینه ها پیگیری می گردد. از طرفی با مطرح شدن فناوری اطلاعات به عنوان یک عامل کلیدی موفقیت، سازمانها با تمرکز بر این فعالیتها، تلاش در کسب مزیت رقابتی بین رقبا را دارند و فعالیتهای این حوزه یکی از پرطرفدارترین فعالیت هایی است که سازمانها اقدام به برون سپاری آن می نمایند. در کشور ما هم برون سپاری پروژه های فناوری اطلاعات یکی از مباحثی است که در سالهای اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته است و منافع و مزایای آن باعث ایجاد جاذبه و دافعه نسبت به این موضوع شده است. عدم توجه به مدیریت ریسک در برون سپاری پروژه های فناوری اطلاعات، منجر به افزایش ضریب شکست در انجام این گونه پروژه ها می گردد. در این تحقیق به منظور شناسایی و اولویت بندی ریسک فاکتورهای تاثیر گذار بر برون سپاری فناوری اطلاعات در شرکت های ارتباطات سیار در ایران، با بررسی ادبیات مرتبط با حوزه برون سپاری فناوری اطلاعات، معتبرترین مدلها و تئوریهای طراحی شده برای ارزیابی ریسکهای برون سپاری فناوری اطلاعات شناسایی شدند و با توجه به اینکه در میان مدلهای معرفی شده، تنها مدل تئوری هزینه-تراکنش، فرآیند برون سپاری فناوری اطلاعات را در سطح تراکنش مورد توجه قرار داده، این مدل به عنوان مدل تحقیق انتخاب شده است. حوزه این تحقیق، شرکتهای ارتباطات سیار در ایران می باشد که برون سپاری فناوری اطلاعات را جزو استراتژیهای خود قرار داده اند و شرکت ارتباط سیار ایرانسل به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب شد. جامعه آماری این تحقیق شامل 132 نفر است که کارشناسان، مدیران و مدیران ارشد دپارتمان فناوری اطلاعات و واحد قراردادهای فناوری اطلاعات در دپارتمان تدارکات، به عنوان رابطان اصلی شرکت با پیمانکاران و دپارتمانهای مالی، فروش و پخش، منابع انسانی، ارتباط با مشتری و بازاریابی را شامل می شود. این دپارتمانها به عنوان واحدهای درگیر با خدمات برون سپاری شده توسط پروژه های برون سپاری فناوری اطلاعات در شرکت ارتباطات سیار ایرانسل می باشند. تعداد نمونه آماری 98 نفر و ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه می باشد که از پژوهش انجام شده توسط bahli & rivard در سال 2004 برگرفته شده است. این پرسشنامه پس از تغییرات جزئی بر طبق نظر خبرگان و اساتید، دوباره از لحاظ پایایی و روایی تست و مورد تایید قرار گرفت. پرسشنامه ها به صورت حضوری به افراد تحویل و در نهایت 80 پرسشنامه کامل باز پس گرفته شده است. متغیرهای کمی شده برای هر یک از سوالهای تحقیق با بهره گیری از نسخه 15 نرم افزار spss، و آزمونهای t استیودنت و فریدمن، مورد محاسبه، ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که "تعداد محدود پیمانکاران قابل انتخاب" و کم بودن گزینه های انتخابی بین پیمانکاران واجد شرایط برای شرکت ایرانسل به عنوان مهمترین ریسک فاکتور تاثیرگذار بر برون سپاری فناوری اطلاعات می باشد. از طرف دیگر "وابستگی داخلی"، "مشکلات اندازه گیری - سختی کار"، "دارایی خاص - میزان سرمایه گذاری پیمانکار"، "دارایی خاص – اختصاصی بودن منابع انسانی"، "دارایی خاص - میزان سرمایه گذاری کارفرما" و "عدم قطعیت"، به عنوان ریسک فاکتورهای کم اهمیت شناسایی شدند. در این تحقیق "میزان مهارت و تجربه پیمانکار در زمینه فعالیتهای برون سپاری" در رتبه دوم اهمیت، "مشکلات اندازه گیری – استاندارد سازی شغل" در رتبه سوم، "میزان مهارت و تجربه کارفرما در زمینه قراردادهای برون سپاری" در رتبه چهارم، "وابستگی خارجی" در رتبه پنجم، "میزان مهارت و تجربه کارفرما در زمینه فعالیتهای برون سپاری" در رتبه ششم، "میزان مهارت و تجربه پیمانکار در زمینه قراردادهای برون سپاری" در رتبه هفتم و "مشکلات اندازه گیری– پیچیدگی کار" در مرتبه هشتم اهمیت قرار گرفتند. واژه های کلیدی: برون سپاری (outsourcing)، فناوری اطلاعات (information technology)، برون سپاری فناوری اطلاعات (information technology outsourcing)، ریسک فاکتور (risk factor)، تئوری هزینه تراکنش (transaction cost theory).
سیده صبا باقری فریبا لطیفی
پژوهش حاضر در رابطه با شناسایی موانع پیاده سازی سیستم مدیریت امنیت اطلاعات (isms) در سازمان های ایرانی است. سیستم مدیریت امنیت اطلاعات (isms)، مجموعه ای از سیاست های مرتبط با مدیریت امنیت اطلاعات می باشد. مفهوم کلیدی isms برای سازمان، طراحی، پیاده سازی و نگهداری مجموعه ای منسجم از فرآیندها و سیستم ها به منظور مدیریت کردن دستیابی پذیری اطلاعات بطور موثر می باشد. در دنیای کنونی، مباحث مرتبط با امنیت اطلاعات و نحوه بکارگیری صحیح آن، تبدیل به یکی از مشکلات بخش های دولتی و خصوصی شده است که این امر در سازمان های ایرانی، بسیار قابل توجه می باشد. این پژوهش به دنبال دو هدف عمده شناسایی موانع پیاده سازی isms در شرکت های ایرانی و اولویت بندی این موانع می باشد. برای این منظور، ابتدا ادبیات موضوع در خصوص سیستم مدیریت امنیت مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و همچنین در خصوص استانداردهای مختلف در زمینه امنیت اطلاعات و سیستم مدیریت امنیت اطلاعات نیز مطالعاتی انجام شد که خلاصه آن در فصل دوم ارائه شده است. پس از آن، مقالات مختلف که به موانع پیاده سازی isms اشاره کرده بود، جمع آوری شد و این موانع استخراج گردید. به این ترتیب شناخت نسبتاً جامعی از وضع موجود در این زمینه حاصل شد. در مرحله بعد این موانع از طریق روش دلفی و در طی 4 راند تکمیل و نهایی گردید. در فرآیند دلفی از نظرات 19 صاحب نظر استفاده شد که این افراد از بین اساتید هیئت علمی دانشگاه های مختلف که دارای تحصیلات، تخصص و تجربه در زمینه امنیت اطلاعات بودند و همچنین محققان و مجریان در زمینه سیستم مدیریت امنیت اطلاعات انتخاب شدند. در مرحله بعدی نیز به اولویت بندی موانع مربوطه پرداخته شد. جامعه آماری این بخش را مشاوران و مجریان در زمینه اجرای isms تشکیل داده و از پرسشنامه به عنوان ابزار سنجش استفاده گردید. بدین ترتیب، موانع پیاده سازی این استاندارد و اولویت هر یک از موانع نسبت به یکدیگر حاصل گشت.
راحله عباسی قاسمعلی بازایی
با توجه به تغییر از اقتصاد کالا محور به اقتصاد دانش محور، تقاضا برای اجرای سیستم مدیریت دانش در سازمان ها رو به افزایش است. یک سیستم مدیریت دانش طبقه ای از سیستم های اطلاعاتی است که دانش سازمانی را اداره می کند. یکی از ابزار های موثر یک سیستم مدیریت دانش نقشه های دانش هستند، که یک نمایش دیداری از اطلاعات کسب شده و ارتباطات بین آن ها در سطوح چندگانه جزئیات می باشند. هدف این پژوهش بررسی رابطه تناسب نقشه دانش و موفقیت سیستم مدیریت دانش می باشد. بدین منظور در ابتدا بر طبق پژوهش های پیشین معیار های موفقیت سیستم مدیریت دانش شناسایی شده و اثر نقشه دانش بر این معیارها طبق مدلی ارائه گردید، که با پرسشنامه ای نظرات خبرگان نیز بر آن اعمال گردید. سپس رابطه تناسب نقشه دانش با معیارهای "کیفیت سیستم،کیفیت دانش،کیفیت خدمت، رضایت کاربر، منافع درک شده، سهولت استفاده درک شده و استفاده از سیستم مدیریت دانش" در سه سازمان ایرانی که دارای سیستم مدیریت دانش و نقشه دانش بودند به وسیله پرسشنامه ای بررسی گردید. تحلیل آماری به وسیله ضریب همبستگی و آزمون فریدمن انجام گرفت و نتایج نشان داد که تناسب نقشه دانش با همه معیارهای ذکر شده و در کل با موفقیت سیستم مدیریت دانش رابطه معناداری دارد.
فاطمه سادات مظفریان معصومه حسین زاده شهری
هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی موانع به کارگیری دولت الکترونیک و دسته بندی آن ها در قالب یک چهارچوب مفهومی، در سازمان تامین اجتماعی بود . در این مطالعه،، نخست به منظور شناسایی موانع اصلی به کارگیری دولت الکترونیک، به مطالعات کتابخانه ای پیرامون ادبیات موضوع پرداخته شدکه در نتیجه این بخش 27 عامل گردآوری گردید . در مرحله دوم تحقیق، از روش دلفی برای تایید موانع استفاده شد. در فرایند دلفی از نظرات 12 صاحب نظر استفاده گردید که در نهایت 23 عامل از عوامل گردآوری شده پذیرفته شد. همچنین از میان عوامل پیشنهادی خبرگان نیز 2 عامل مورد تایید قرار گرفت. در مرحله نهایی جهت ارزیابی میزان اهمیت و اولویت بندی این عوامل از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را روسا و کارشناسان ارشد فناوری اطلاعات سازمان تامین اجتماعی در سراسر کشور، تشکیل دادند. در این مرحله با استفاده از داده های گردآوری شده، صحت عوامل بدست آمده در روش دلفی، مجددا توسط آزمون مقایسه میانگین سنجیده و مورد تایید قرار گرفت. همچنین، پس از بررسی مدلهای مختلف، تفکیک عوامل در قالب چارچوب مفهومی ارائه شده توسط باکری و دیگران صورت گرفت. بر اساس این چهارچوب، موانع در پنج بخش استراتژی، تکنولوژی، فردی، سازمانی و محیطی تقسیم شد و صحت این تقسیم بندی توسط تحلیل عاملی تاییدی مورد آزمون قرار گرفت و تایید شد. در نهایت نیز با استفاده از رتبه بندی فریدمن به بررسی ترتیب اهمیت و اولویت بندی عوامل پرداخته شد.
فرناز رحیمی فریبا لطیفی
این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر پذیرش فن آوری rfidدر سازمانهای دولتی ایران ، انبارهای مرکزی شرکتهای گاز استانی را مورد بررسی قرار داده است. با بررسی تحقیقات پیشین چهار گروه عمده از عوامل که به منظور بررسی میزان آمادگی پذیرش فن آوری های جدید در سازمانهای مختلف ، مورد بررسی قرار گرفته اند ، به این ترتیب عنوان گردیده اند : عوامل سازمانی ، عوامل درون سازمانی ، عوامل تکنولوژیکی و عوامل محیطی.از آنجاییکه پژوهش حاضر در صنعتی انجام پذیرفته است که در انحصار دولت می باشد ، عامل محیطی که قوانین و مقررات ، رقبا و عواملی از این قبیل را مورد بررسی قرار می دهد در این تحقیق جایگاهی نخواهد داشت. از این رو در این تحقیق سه گروه دیگر از عوامل مورد بررسی قرار گرفته است: عوامل سازمانی ، درون سازمانی و تکنولوژیکی. فن آوری rfid مزایای قابل توجهی برای انبار و عملیات انبار داری دارد. از آن جمله می توان به ردیابی آسان کالا در سطح زنجیره تامین ، جلوگیری از خواب سرمایه ، کاهش نیاز به فضای گسترده به انبار ، دسترسی مدیران و تصمیم گیران به اطلاعات در لحظه و افزایش امنیت کالاها و موجودی انبار و کاهش خطای انسانی اشاره نمود. در این تحقیق پرسشنامه ای با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت به عنوان ابزار اصلی جمع آوری داده ها ، مورد استفاده قرار گرفت و برای کارکنان شاغل در انبارهای مرکزی در سراسر ایران(واحد تجزیه تحلیل) که از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند ، پست گردید. با تحلیل نتایج آماری حاصل از پرسشنامه ها مشخص گردید که : عامل اندازه سازمان که با معیارهای اقلام موجود در انبارها و تعداد کارکنان سنجیده شده است با پذیرش فن آوری rfid هیچ رابطه ای ندارد. میزان تمرکز سازمانی که با معیار میزان مشارکت کارکنان در تصمیم گیری و سلسله مراتب اختیارات سنجیده شده ، همچنین میزان منابع مالی سازمان ،فرهنگ خلاق سازمانی اعتماد و گرایشات درون شرکتی ( از عوامل درون سازمانی) مزایای حاصل از جدید بودن فن آوری و میزان برگشت سرمایه(عوامل تکنولوژیکی) با پذیرش فن آوری rfid رابطه مثبت داشته و عامل رفتار فرصت طلبانه با پذیرش فن آوری. rfid رابطه منفی دارد. با استفاده از آزمون دانکن ، عوامل مورد بررسی در این تحقیق اولویت بندی گردید.بنا به نظر کارکنان انبارها اولویت عوامل مورد بررسی در پذیرش فن آوری rfid به این ترتیب است : اعتماد درون سازمانی، میزان جدید بودن فن آوری،گرایشات درون شرکتی،فرهنگ سازمانی خلاق،رفتار منفعت طلبانه،منابع مالی ، میزان تمرکز و میزان برگشت سرمایه.
سروناز مهروانی نسترن حاجی حیدری
در چند سال اخیر کارکردهای های فناوری اطلاعات به سمت خدمت گرا شدن حرکت کردند تا با اهداف کسب و کار همسو شوند. بسیاری از کارکردهای فناوری اطلاعات این پارادایم شیفت را از طریق مدل های مدیریت خدمات فناوری اطلاعات که تأکید بر روی چرخه حیات خدمت دارند انجام می دهند. مدیریت خدمات فناوری اطلاعات به سازمان ها از طریق فراهم کردن مزایایی حقیقی مانند تطابق پذیری و انعطاف پذیری بیشتر، اثربخشی در هزینه ها، و سرویس گرا شدن ، کمک می کند. یکی از پذیرفته شده ترین و رایج ترین چارچوب های مدیریت خدمات فناوری اطلاعات در دنیا،مرجع زیرساخت فناوری اطلاعات (itil ) می باشد. itil ، برترین تجارب را برای برنامه ریزی و اجرای برنامه مدیریت خدمات فناوری اطلاعات جهت بهبود کیفیت ، کاهش هزینه و ریسک ارائه می دهد. با توجه به جذابیت های موجود در مزایایی که در پیاده سازی itil مانند افزایش بهره وری و کارایی ، کاهش زمان های وفقه و... وجود دارد سازمان ها بیشتر و بیشتر به سوی این چارچوب و پیاده سازی آن می روند.علیرغم اینکه itil یکی از رایج ترین چارچوب های مورداستفاده است ، عموماً سازمان ها در پیاده سازی آن با چالش هایی روبرو هستند. پذیرش کامل itil ممکن است سال ها طول بکشد و این نیازمند درگیری کارکنان و مدیران است، به خصوص کارکنان عملیاتی فناوری اطلاعات باید درباره عوامل تأثیرگذار بر روی پذیرش موفقیت آمیز itil آگاهی داشته باشند. سازمان ها اغلب باید تغییرات سازمانی مربوطه را انجام دهند که اثرات منفی روی ساختارها ، فرآیندها و فرهنگ می گذارد. معمولاً این تغییرات احساس بی انگیزگی و بی علاقگی در کاربران نسبت به ابزار یا چارچوب جدید ایجاد می کند. به این دلیل موفقیت یا شکست پیاده سازی itil به قصد رفتاری کارکنان برای استفاده بستگی دارد. هدف این تحقیق تمرکز برروی متغیرهای تأثیر گذار بر روی استفاده و پذیرش itil است. در این پژوهش ، ابتدا شش عامل حیاتی موفقیت بر اساس مطالعات پیشین شناسایی و طبقه بندی شده اند. سپس مدل تحقیق مبتنی بر مدل پذیرش فناوری اطلاعات برای نشان دادن اثر این عوامل برروی پذیرش itil براساس متغیرهای مدل پذیرش فناوری اطلاعات پیشنهاد شده است. عوامل حیاتی موفقیت مورد استفاده : (1) پشتیبانی مدیریت ارشد، (2) راهبری و مدیریت پروژه، (3) ارتباط و همکاری، (4) آموزش و شایستگی ذینفعان درگیر در پروژه، (5) مدیریت تغییر و فرهنگ سازمانی ، (6) پیاده سازی فرآیندهای itil و فناوری مورد استفاده ، می باشند. ازتکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار pls برای تست فرضیه های تحقیق استفاده شده است. مدل تحقیق پیشنهاداتی را درباره عوامل مهم پذیرش itil برای کمک به تنظیم رفتار کارکنان نسبت به این چارچوب ارائه می دهد. نتایج نشان داد که راهبری و مدیریت پروژه ، ارتباط و همکاری وآموزش و شایستگی ذینفعان درگیر در پروژه از مهمترین عوامل در پذیرش itil می باشد.
زهرا جمالی نسترن حاجی حیدری
با ثبات ترین مشخصه ای که می توان برای دنیای کنونی کسب و کار معرفی نمود، همانا تغییر حاکم بر آن است. چابکی توانایی بقا و پیشرفت در محیطی رقابتی با تغییرات پیوسته و غیر منتظره است. عوامل متعددی بر چابکی سازمانها موثر می باشد که یکی از آنها بکارگیری فناوری اطلاعات می باشد.گرچه پژوهش های بسیاری، تأثیر فناوری اطلاعات در توسعه و بهبود چابکی را ثابت کرده اند، اما این اثر در سطح فرآیندهای کسب و کار مورد ارزیابی قرار نگرفته است. چابکی فرآیند کسب و کار در این پژوهش، سازه ای متشکل از پاسخگویی، توانایی پیکره بندی مجدد، انطباق پذیری کارکنان و دید فرآیند محور در نظر گرفته شده است. بررسی تأثیر قابلیت های فناوری اطلاعات بر چابکی در سطح فرآیندهای کسب و کار، تمرکز اصلی این پژوهش است. پس از مرور ادبیات، مفهوم قابلیت فناوری اطلاعات در چهار بعد معماری فناوری اطلاعات ، زیرساخت فناوری اطلاعات ، منابع انسانی فناوری اطلاعات و منابع رابطه ای فناوری اطلاعات دسته بندی گشته و سپس تأثیر هریک از این ابعاد به همراه تأثیر جمعی آنها بر چابکی فرآیندهای کسب و کار، از دیدگاه کارشناسان، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که قابلیت های فناوری اطلاعات سازمان در جهت مثبتی بر چابکی در سطح فرآیندهای کسب و کار تأثیرگذار است. در ادامه مولفه های قابلیت فناوری اطلاعات بر اساس میزان تأثیر گذاری بر چابکی فرآیند کسب و کار رتبه بندی شده اند که نشان دهنده اولویت پرداختن به آنها در مسیر چابکی فرآیند است. در این رتبه بندی "منابع انسانی فناوری اطلاعات" در رتبه اول اهمیت قرار گرفته است و پس از آن به ترتیب مولفه های منابع رابطه ای فناوری اطلاعات، معماری فناوری اطلاعات و زیرساخت فناوری اطلاعات در رتبه های دوم تا چهارم اهمیت قرار دارند.
هانیه دلیران چمن زمین محمد سلطانی دلگشا
در این پژوهش سعی شده ابتدا با بررسی ادبیات پژوهش در زمینه ی شناسایی عوامل موثر بر موفقیت مدیریت دانش در سازمان ها و کشورهای مختلف، این عوامل بر اساس یک دسته بندی تعیین گردند. در گام بعدی این پژوهش، به مطالعه ی مدل های ارائه شده توسط سایر پژوهشگران پرداخته می شود؛ سپس بر اساس مطالعات انجام شده مدل مفهومی مدیریت دانش در بانک های ایرانی ارائه می گردد. به منظور تعیین تناسب مدل مفهومی ارائه شده پرسشنامه ای تهیه شد و به 250 نفر از کارکنان و مدیران بانک ملت ارسال گردید؛ از این تعداد 143 پرسشنامه ی قابل تحلیل بازگردانده شد. با استفاده از تحلیل آزمون میانگین یک جامعه و تحلیل عاملی معادلات ساختاری با نرم افزار های spss و lisrel، نتیجه گرفتیم که یک رابطه ی مثبت و معناداری بین ابعاد درون سازمانی و افراد درون سازمان با فرایند مدیریت دانش در بانک های ایرانی وجود دارد؛ ولی فرض سوم مبتنی بر رابطه ی مثبت و معنادار ساختار و منابع دانشی با فرایند مدیریت دانش در بانک های ایرانی رد شد. هم چنین بر اساس خروجی لیزرل، مدل مفهومی پژوهش تناسب نسبتأ خوبی دارد.
فاطمه عباسی محمد سلطانی دلگشا
در محیط های متلاطم که سازمانها با تهدیداتی برای بقاء و عملکرد موفق مواجهند، رویکرد های مبتنی بر مدیریت ریسک می تواند در بسیاری موارد اثربخش باشد. در آمریکا بسیاری از پروژه ها و طرح های فناوری اطلاعات به دلایل تغییر در اهداف، انحراف از هزینه های پیش بینی شده (بالا بودن هزینه های مستقیم و غیر مستقیم پروژه های فناوری اطلاعات)، تاخیر در زمان تحویل و پیچیدگی این پروژه ها و طرح ها مجددا برنامه ریزی شده اند و یا با شکست مواجه شده اند. در بودجه سال 2009 ایالت متحده 66 % از کل پروژه های فناوری اطلاعات با ریسک مواجه بوده اند که از این میان 31% با موفقیت به پاین نرسیده اند. هزینه شکست پروژه های فناوری اطلاعات در کل دنیا, ایالت متحده, نیوزیلند و انگلیس به ترتیب 6180 , 1222 , 3.9 و 200 بیلیون دلار بوده است. جهت بهبود در تکمیل پروژه ها و طرح های فناوری اطلاعات به دستور رئیس جمهورایالت متحده، مدیر ارشد تکنولوژی برای پروژه های فناوری اطلاعات فدرال منصوب گردید که از اولین اولویتهای وی مقابله با پیچیدگی پروژه های فناوری اطلاعات و طبقه بندی طرح های فناوری اطلاعات در سطوح دولت، نهادهای محلی و بخش خصوصی می باشد . در ایران نیزچندین طرح کلان فناوری اطلاعات در حال پیاده سازی می باشد، از جمله این طرح ها می توان به طرح سامانه نظارت الکترونیک (سنا)، طرح جامع امور مالیاتی کشور، طرح توسعه گمرک نوین و طرح کارت هوشمند ملی اشاره نمود. برای هر یک از این طرح ها میلیاردها تومان هزینه شده است که هنوز غالب این طرح ها در حال تکمیل می باشند. با اینکه تاکنون مباحث متعدد و متنوعی در خصوص مدیریت پروژه و همینطور مدیریت ریسک مطرح گردیده است اما هیچکدام به بررسی مدیریت ریسک به عنوان یکی از عوامل حیاتی دخیل در نتایج و عملکرد طرحهای کلان فناوری اطلاعات نپرداخته است. مدیریت ریسک طرح کلان فناوری اطلاعات، هماهنگی فعالیت های مدیریت ریسک را برای پروژه های فناوری اطلاعات که در یک طرح کلان هستند و به یکدیگر وابسته هستند را تسهیل می کند و از برنامه ریزی بهینه برای طرح کلان فناوری اطلاعات پشتیبانی می کند. با توجه به اهمیت اینگونه طرح ها و نبود پژوهش پیرامون ریسک ها و مخاطراتی که منجر به شکست این طرح ها می شود، تحقیق پیش رو تلاش دارد تا با گام نهادن در این مسیر بستری را برای تحقیقات بیشتر علاقمندان و خبرگان این حوزه فراهم نماید. در پژوهش حاضر با استفاده از روش متاسنتز به پایش و استخراج ریسک های طرح های کلان فناوری اطلاعات پرداخته شد که چهل و هشت شاخص با استفاده از تکنیک فوق استخراج گردید که مورد تائید خبرگان این حوزه قرار گرفت و ریسک های شناسایی شده با استفاده از روشهای فریدمن و تحلیل سلسله مراتبی رتبه بندی گردید و گروهبندی نیز جهت طبقه بندی این ریسک ها پیشنهاد گردید که مورد تائید قرار گرفت. در ادامه روشی جهت سنجش ریسک های طرح های کلان فناوری اطلاعات با توجه به وجود وابستگی میان این ریسک ها پیشنهاد گردید و روش فوق در طرح سامانه نظارت الکترونیک (سنا) پیاده سازی گردید . با توجه به شاخص های شناسایی شده , چک لیست ارائه شده می تواند در سازمان هایی که در حوزه طرح های کلان فناوری اطلاعات فعال هستند به عنوان مبنایی برای شناسایی ریسک ها مورد استفاده قرار گیرند و روش پیشنهادی نیز می تواند برای اندازه گیری ریسک های طرح های کلان فناوری مورد استفاده قرار گیرد که مبنایی برای پیشگیری و کنترل این ریسک ها می باشد.
سحر فرشادخواه محمد سلطانی دلگشا
در دنیای کنونی، با رشد فناوری ها و تغییرات سریع محیط، توان سازمان ها در تطبیق با محیط و سرعت پاسخگویی آنها به نیازهای بازار بسیار حائز اهمیت است. با وجود اینکه پارادایم سرویس گرایی مدت هاست که در دنیا مطرح شده است و در حال حاضر بسیاری از سازمان های بزرگ معماری سرویس گرا را پیاده سازی کرده اند، ولی هنوز پذیرش آن در سازمان ها با چالش هایی روبروست. در این تحقیق برآنیم تا با مطالعه ادبیات پیشین پیرامون سرویس گرایی و بررسی تجارب سازمان ها در این زمینه، عوامل موثر بر پذیرش موفقیت آمیز معماری سرویس گرا را شناسایی کنیم. بدین منظور در ابتدا به روش متاسنتز به بررسی تحقیقات انجام شده پرداختیم و پس از شناسایی 39 عامل و دسته بندی آنها در سه گروه سازمان، فناوری و افراد، طی پرسشنامه ای آنها را در اختیار خبرگان قرار دادیم. نتایج به دست آمده از نظرسنجی خبرگان 29 عامل را موثرتر نشان داد و شامل عواملی چون حمایت مدیریت، حاکمیت معماری سرویس گرا، همراستایی it و کسب وکار و ... می شد. سپس عوامل تایید شده را در چند سازمان بررسی کردیم. به امید آنکه نتایج حاصل از این تحقیق، گامی موثر و کمکی شایان به موفقیت سازمان ها در پذیرش معماری سرویس گرا باشد.
زینب شریف روحانی عبدالمحمد مهدوی
سازمان های زیادی به سمت پیاده سازی سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان (erp) رفته اند. در این میان لزوم ارزیابی تأثیراتی که عوامل موفقیت این سیستم ها بر شاخص های عملکرد دارند، حائز اهمیت می باشد. از طرف دیگر، فرآیندهای بهبود مستمر از جمله مدیریت دانش می تواند در پیشبرد موفقیت سازمان ها نقش مهمی را ایفا کند. لزوم پژوهش در مورد یکپارچگی مفهوم فرآیند مدیریت دانش با سیستم های erp، امری ضروری است. تحقیق توصیفی- مقطعی حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل کلیدی موفقیت erp و مدیریت دانش این سیستم بر عملکرد انجام شد. شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان که تجربه نسبتا موفقی از پیاده سازی erp را داشته است به عنوان مورد پژوهشی انتخاب گردید. با بررسی در ادبیات موضوع، پرسش نامه ای با هدف اعتبارسنجی عوامل موفقیت erp و ابعاد مدیریت دانش این سیستم، میان 15 خبره دانشگاهی و صنعت توزیع شد که با انجام آزمون t یک طرفه، تمام عوامل مدل پژوهش تأیید گردید. پرسش نامه ای نیز به منظور مطالعات میدانی طراحی و روایی آن توسط خبرگان و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ با ضریب 96/0تأیید و میان 65 نفر توزیع شد و به منظور آزمون فرض های پژوهشی از تحلیل همبستگی و رگرسیون در نرم افزار spss19 استفاده گردید. طبق یافته ها در سازمان مربوطه، مدیریت دانش سیستم erp و مدیریت دانش بومی سازی در پروژه erp و مدیریت دانش آموزش کارکنان در پروژهerp ، دارای بیشترین رابطه مثبت و معنی دار با عملکرد بودند و از میان عوامل موفقیت، وجود ارتباطات مناسب، باز مهندسی فرآیندهای کسب و کار و آموزش فرآیندها و نرم افزار جدید به کارکنان دارای این ویژگی بودند. نتایج نشان داد که برخلاف آن چه مورد انتظار است، مدیریت دانش erp نمی تواند نقش متغیر میانجی را در تقویت رابطه عوامل موفقیت erp با عملکرد، ایفا کند و شاید مدیریت دانش erp یکی از عوامل موفقیت باشد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، تغییرات عملکرد می تواند توسط عوامل موفقیت و مدیریت دانش erp بیان شود که تأثیر مدیریت دانش erp بیش از دیگر عامل است.
الهام اسکندری محمد سلطانی دلگشا
چکیده امروزه دنیای فناوری اطلاعات و اینترنت روز به روز در حال گسترش است و همسو با آن، نیازهای اعضای جامعه از جمله صرفه جویی در هزینه و زمان اهمیت زیادی یافته است. بنابر این سازمان ها سعی می کنند به سمت تکنولوژی های مجازی از جمله رایانش ابری روی بیاورند . رایانش ابری جدیدترین پارادایم رایانشی است که امکان برخورداری از کلیه منابع رایانشی، از زیرساخت فناوری اطلاعات گرفته تا نرم افزارهای کاربردی را از طریق یک طرف سوم فراهم میسازد. در این پژوهش علاوه بر معرفی رایانش ابری ، ارزش های کسب و کاری رایانش ابری و هم چنین ارزش های کسب و کاری مهم ترین سرویس های آن از دیدگاه خبرگان فناوری اطلاعات استان تهران بررسی شده و در نهایت برای رایانش ابری و هر یک از سرویس های آن (زیرساخت به عنوان سرویس ، بستر به عنوان سرویس و نرم افزار به عنوان سرویس) جدولی متشکل از مهم ترین ارزش های کسب و کاری ارائه شده است. بنابراین جامعه آماری در این پژوهش شامل خبرگان فناوری اطلاعات استان تهران اعم از دانشگاهی و غیر دانشگاهی است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و نمونه ای شامل 30 خبره، مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار spss نشان می دهد که تمامی ارزش ها(به جز یک ارزش) مورد تایید واقع شدند.برای رایانش ابری و مدل های زیرساخت به عنوان سرویس، بستر به عنوان سرویس و نرم افزار به عنوان سرویس به ترتیب ارزش های "پرداخت در ازای استفاده"، "کاهش موانع ورود سرویس های جدید"، " کاهش تدارکات و مدیریت زیرساخت فناوری اطلاعات " و " کاهش زمان ایجاد و کسب ارزش" از بالاترین رتبه در میان ارزش های کسب و کاری برخوردار بودند. کلمات کلیدی: ارزش کسب و کاری – رایانش ابری – زیرساخت به عنوان سرویس – بستر به عنوان سرویس – نرم افزار به عنوان سرویس
پریسا بیگلربگیان عبدالمحمد مهدوی
امنیت در سازمان ابعاد وسیعی دارد:امنیت مشتریان، امنیت محیطی، امنیت اطلاعات و غیره. اطلاعات یکی از با ارزش ترین دارائی های هر سازمان محسوب می شود اما همواره در معرض تهدیدهای بسیاری قرار دارد. بنابراین بحث امنیت اطلاعات برای هر سازمان از اهمیت چشمگیری برخوردار است. به منظور ارتقا سطح امنیت اطلاعات در سازمان بایستی تدابیری اندیشیده شود. هدف از این پژوهش، ارائه مهمترین شاخص های موثر در ارزیابی امنیت اطلاعات سازمان است، شاخص هایی که بتوانند سازمان را در امر ارزیابی وضعیت کنونی امنیت اطلاعات خود و آگاهی از نقاط قوت و ضعف آن یاری رسانند و زمینه ای برای ارتقاء نقاط قوت و برطرف نمودن نقاط ضعف ایجاد نمایند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، در زمره تحقیقات میدانی به شمار می رود. محقق در سه مرحله (مطالعه کتابخانه ای، نظرسنجی خبرگان، و مطالعه میدانی) به جمع آوری اطلاعات پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، در مرحله نظرسنجی خبرگان، متخصصانی است که در موضوع امنیت اطلاعات دارای تجربه کار نظری یا عملی هستند، همچنین در مرحله مطالعه میدانی، کارکنان بخش فناوری اطلاعات سازمان بورس و اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش به ترتیب از روش های نمونه گیری گلوله برفی و در دسترس استفاده شده است و حجم نمونه در مرحله نظرسنجی خبرگان، 28 و در مطالعه میدانی، 13 بود. پس از انجام مراحل پژوهش و انجام تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار spss، تمامی شاخص های ارائه شده برای ارزیابی امنیت اطلاعات سازمان، مورد تائید قرار گرفتند. همچنین از نظر کارکنان بخش فناوری اطلاعات سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، شاخص های فنی، سازمانی، انسانی به ترتیب از اهمیت برخوردار بودند. بنابراین نتایج این پژوهش، لزوم توجه بیشتر مدیران سازمان ها را به موضوع امنیت اطلاعات و ارزیابی آن آشکار می سازد تا سازمان بتواند علاوه بر آگاهی از وضعیت کنونی خود در زمینه امنیت اطلاعات، برای بهبود آن و حرکت به سوی وضعیت مطلوب برنامه ریزی نماید. واژگان کلیدی: امنیت اطلاعات، شاخص، ارزیابی امنیت اطلاعات.
منیره نادری آمنه خدیور
حاکمیت اثربخش فناوری اطلاعات همراستایی بین فناوری اطلاعات و کسب و کار را جهت حداکثرسازی منافع، کسب اهداف سازمانی و استفاده بهینه از منابع فناوری اطلاعات را تضمین می کند. با این تفاسیر در صنایعی همچون صنعت بانکداری که به دلیل ماهیت فعالیت های خود وابستگی بسیاری به فناوری اطلاعات دارند، حاکمیت فناوری اطلاعات خوب، یک باید و نه یک شاید به شمار می رود. از آنجا که برای داشتن حاکمیت اثربخش فناوری اطلاعات، بکارگیری مکانیزم هایی مناسب ضروری است در این پژوهش با استفاده از مرور ادبیات موضوعی و رویکرد کیفی فراترکیب، فهرست جامعی از 30 مکانیزم در سه گروه تدوین گردید که عبارتند از: ساختارهای تصمیم گیری، فرایندهای همراستایی و مکانیزم های ارتباطی. در گام بعدی به منظور مشخص نمودن آنکه از نظر خبرگان کدامیک از 30 مکانیزم شناسایی شده بر حاکیمت اثربخش فناوری اطلاعات در صنعت بانکداری ایران موثر می باشند، پرسشنامه ای در اختیار گروهی از خبرگان این حوزه قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های دوجمله ای و فریدمن مورد تحلیل قرار گرفتند و در نهایت فهرستی از 26 مکانیزم موثر بر حاکمیت اثربخش فناوری اطلاعات در صنعت بانکداری ایران شناسایی و اولویت بندی گردید که در بین آنها سه مکانیزم تعهد و مشارکت مدیریت ارشد، تشکیل کمیته استراتژی فناوری اطلاعات و تشکیل کمیته راهبری فناوری اطلاعات دارای بیشترین تاثیر در اثربخشی حاکمیت فناوری اطلاعات می باشند. در گام آخر پرسشنامه ای نیز به منظور مطالعات میدانی طراحی و میان مدیران فناوری اطلاعات 25 بانک توزیع گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های t تک نمونه ای، همبستگی و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. با استفاده از آزمون t تک نمونه ای مشخص گردید، 12 مکانیزم به صورت قوی در صنعت بانکداری ایران وجود دارد. بر طبق یافته های حاصل از تحلیل همبستگی مشخص گردید میان مکانیزم های تشکیل کمیته استراتژی فناوری اطلاعات، تشکیل کمیته راهبری فناوری اطلاعات، تشکیل کمیته راهبری پروژه فناوری اطلاعات، چگونگی مدیریت/حاکمیت پروژه، پی گیری روند پیشرفت پروژه های فناوری اطلاعات (کنترل بودجه و زمانی)، تعهد و مشارکت مدیریت ارشد و رهبری فناوری اطلاعات با حاکمیت اثربخش فناوری اطلاعات در صنعت بانکداری ایران، رابطه مثبت معنادار وجود دارد و همچنین تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد مکانیزم های تشکیل کمیته استراتژی فناوری اطلاعات، تشکیل کمیته راهبری پروژه فناوری اطلاعات، پی گیری روند پیشرفت پروژه های فناوری اطلاعات (کنترل بودجه و زمانی) و ایجاد انگیزه و محرک هایی برای پیروی از اصول حاکمیت فناوری اطلاعات دارای تاثیر مثبت بر حاکمیت اثربخش فناوری اطلاعات در صنعت بانکداری ایران می باشند.
آسیه یزدخواستی آمنه خدیور
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی همکاری های بین سازمانی بر اساس مدل مرجع همکاری آرکن در میان سه سازمان وابسته به شرکت نفت در ایران با استفاده از علم منطق فازی بوده است. این مدل در سال 2008 توسط کامارینها و افسرمنش مورد مطالعه و تائید قرار گرفت که دارای سه بعد اصلی می باشد. برای انجام پژوهش، دو پرسشنامه تهیه و تنظیم گردید. در اولین پرسشنامه از خبرگان حوزه همکاری و تعامل پذیری درخواست گردید با امتیازدهی به ابعاد و شاخص های مدل مرجع آرکن، آنها را اولویت بندی نمایند. سپس با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی 16 معیار استخراج شده از این مدل وزن دهی شد. به منظور انجام مطالعه میدانی، پرسشنامه میدانی بین مدیران و کارشناسان واحدهای فاوای سه سازمان وابسته به صنعت نفت که عبارت بودن از شرکت ملی نفت ایران، شرکت نفت فلات قاره ایران و شرکت ملی صادرات گاز ایران، توزیع گردید. ملاک انتخاب این افراد آشنایی و مشارکت آنها در انجام امور تعاملی بین سازمان خود با شرکای همکارشان بود. پس از تعیین وزن معیارها با استفاده از fahp، گزینه ها با استفاده از روش ftopsis اولویت بندی شدند و مشخص گردید شرکت نفت فلات قاره ایران از دیدگاه شاخص های همکاری گزینه بهینه بوده و پس از آن، شرکت ملی نفت ایران و شرکت ملی صادرات گاز ایران جای گرفته اند. همچنین با استفاده از میانگین وزنی معیارهای مدل آرکن، نتایج مشابهی در مورد ارزیابی سطح همکاری سه سازمان مورد مطالعه در شبکه همکاری تشکیل شده توسط آنها حاصل گردید.
مریم جبرئیلی زهرا رزمی
با افزایش تهدیدات امنیتی، سازمان ها شروع به سرمایه گذاری در زمینه امنیت اطلاعات کردند. سازمان ها منابع محدودی برای سرمایه گذاری در امنیت اطلاعات دارند در نتیجه باید به آنها کمک کرد تا برای تخصیص منابع، درست تصمیم گیری کنند. اولین گام در رویکرد پژوهش تعریف مسأله است که مسأله این پژوهش این است که چرا سازمان ها با وجود سرمایه گذاری در زمینه امنیت اطلاعات به اهداف خود که همان برقراری سطح مطلوب امنیت اطلاعات در سازمان است دست پیدا نمی کنند. مسأله پژوهش منجر به مروری بر ادبیات مرتبط به امنیت اطلاعات می شود، بر اساس مطالعه پژوهش های انجام شده در این زمینه، پرسش اصلی پژوهش شکل می گیرد: "روش مناسب ارزیابی اقتصادی پیاده سازی امنیت اطلاعات چیست؟" برای پاسخگویی به این پرسش، متدی برای این ارزیابی در نظر گرفته شده است که شامل چند مرحله است: ارزیابی ریسک اولیه قبل از سرمایه گذاری، برآورد هزینه هر راه حل، ارزیابی سود هر راه حل و در نهایت هم ارزیابی اقتصادی انجام می شود و با توجه به نتایج به دست آمده، راه حل بهینه و یا ترکیبی از راه حل ها انتخاب می گردد. پژوهش دارای دو جامعه آماری است یکی برای خبرگان و دیگری برای سازمانی که مطالعه موردی در آن انجام خواهد شد. در رابطه با جامعه اول باید از خبرگانی کمک گرفت که در زمینه فناوری اطلاعات صاحب نظر هستند و برای جامعه دوم باید تمامی کارکنان بخش امنیت اطلاعات سازمان مورد نظر را در نظر گرفت. برای جامعه اول باید به طور گلوله برفی خبرگان را انتخاب کرد که در این پژوهش اندازه نمونه 15 نفراست. در رابطه با نمونه دوم، پرسشنامه ها به سه سازمان تحویل داده شده است که در نهایت از سه سازمان 32 پرسشنامه جمع آوری شد. برای آزمون پایایی این متد از خبرگان این حوزه نظرخواهی شده است و در پایان هم روش معرفی شده به صورت مطالعه میدانی در سه سازمان بورس، شرکت بورس کالا و مدیریت فناوری بورس اجرایی شده است. - بر اساس این متد می توان آنالیز دقیق و جامعی از گزینه های مختلف سرمایه گذاری و همچنین ارزیابی های کمی را انجام داد که منجر به ارائه پیشنهادهایی می گردد که فرایند تصمیم گیری و انتخاب بهترین سرمایه گذاری را تسهیل می کند. - همچنین ارزیابی های کمی ریسک، امکان بررسی دقیقی از تهدیدات موجود را فراهم می آورد. در پایان پژوهش هم، بر اساس یافته های پایان نامه، پیشنهادهایی ذکر شده است: - مدیریت کسب وکار باید در حوزه ی امنیت اطلاعات مشارکت داشته باشد، امنیت اطلاعات نباید تنها به عنوان یک موضوع فنی و در حوزه ی فناوری اطلاعات تلقی شود. - برای انجام آنالیز اقتصادی روی امنیت اطلاعات وقت کافی اختصاص داده شود.
کیمیا غفاری محمد سلطانی دلگشا
برنامه ریزی منابع سازمان یک راهکار مبتنی بر فناوری اطلاعات جهت ایجاد یکپارچگی عملیات کسب و کار است. رایانش ابری نیز یک مدل جدید ارائه سرویس است که نرم افزارهای کسب و کاری را به صورت برخط از طریق مرورگر وب و رایانه های اختصاصی فراهم می کند. استفاده از راهکارهای ابری برای سیستم erp به تازگی معرفی شده است. در زمینه پذیرش سیستم erpابری، بیشتر پژوهش های پیشین صورت گرفته به صورت کیفی ارائه شدند؛ پژوهش حاضر به صورت کمی و میدانی پذیرش را بررسی کرده است. عوامل زیادی بر پذیرش erp ابری موثر هستند و سازمان ها باید به طور نظام مند این عوامل را پیش از تصمیم گیری به پذیرش ارزیابی کنند. به دلیل پیچیدگی و هزینه بر بودن فرآیند پیاده سازی سیستم erp، استفاده از سیستم erp ابری در ایران جایگزین مناسبی برای سیستم erpخواهد بود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر پذیرش erp ابری در شرکت های ایرانی صورت گرفته است. به این منظور از روش فرا ترکیب جهت شناسایی عوامل استفاده شده است؛ بعد از انتخاب عوامل با بیشترین درصد فراوانی در مطالعات، 15 عامل شناسایی شده بر مبنای چارچوب toe در 3 گروه دسته بندی شدند و سپس به منظور ارزیابی به خبرگان ارائه شدند. برمبنای عوامل تایید شده، یک مدل پژوهش با ترکیب تئوری انتشار نوآوری و چارچوب فناوری- سازمان- محیط ایجاد شد. جهت آزمودن مدل، یک مطالعه موردی در بخش صنایع تولیدی انتخاب شد و از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار پی.ال.اس جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها بیانگر آن هستند که تمام عوامل شناسایی شده، به جز فشار رقابتی و پشتیبانی قانون گزاران دولتی بر پذیرش erp ابری موثر هستند. بر مبنای نتایج، حمایت مدیریت ارشد، ریسک های امنیتی و کاهش هزینه، تعیین کننده ترین عوامل در پذیرش erp ابری شناخته شدند. همچنین یافته ها نشان دادند که نرخ پذیرش erp ابری در سازمان های ایرانی در حال حاضر بسیار پایین است.
وجیهه انصاری نسترن حاجی حیدری
مدل های کسب و کاری مهمترین عامل در موفقیت سازمان ها می باشند و تغییر روز به روز فناوری اطلاعات و فناوری های موبایل و ظهور پدیده هایی همچون زمینه آگاهی ، باعث می شود که سازمان ها به فکر به روز رسانی و تغییر مدل های کسب و کاری خود باشند . از همین رو در صدد این برآمدیم تا مدل کسب و کاری طراحی کنیم که عوامل موثر بر روی پدیده زمینه آگاهی در آن لحاظ شود . در این تحقیق عوامل موثر بر روی پدیده زمینه آگاهی به طور کلی و بالاخص در ایران بررسی گردیده است . همچنین مدل های کسب و کاری متفاوت بررسی شده و از میان تمامی این مدل ها ، از مدل فابر و هاکر و بومن برای قرار دادن عوامل موثر بر روی پدیده زمینه آگاهی در قالب این مدل که همان مدل stof است ، بررسی گردید. این عوامل به دو طریق کیفی (انجام مصاحبات با خبرگان it ) و کمی ( پرسشنامه ) تایید گردیده است . تمامی عوامل در دو اپراتور بزرگ کشور یعنی همراه اول و رایتل بررسی و عوامل مورد تایید بیان شده است . نتیجه تحقیق این است که عواملی از قبیل هدف گذاری ، امنیت ، مدل های در آمدی و بررسی انواع آن ها در مدل های کسب و کاری و موارد دیگر تایید شد. از میان تمامی عوامل ، عواملی از قبیل شخصی سازی و یا اعتماد سازی برای مشتریان رد گردید که باید این عوامل بیشتر بررسی گردد. در مورد پیشنهادات، بهتر است که این مدل واقعا به صورت عملی در بیاید و در اپراتورهای بزرگ کشور اجرایی شود تا نتیجه حاصل از آن بررسی گردد.
زهره مرادی زهرا رزمی
چکیده با توجه به بحران های اقتصادی که امروزه همه شرکت ها در گیر آن هستند و همچنین ساختار متمرکز بیشتر سازمان های کشور، شاهد کاهش بهره وری سازمان ها، کاهش رضایت مشتریان، حذف شدن از صحنه رقابتی، نارضایتی کارکنان و... می باشیم که به دلیل اثر بخش نبودن تصمیم های استراتژیک ایجاد شدند. هدف اصلی این پژوهش شامل بررسی نقش مدیریت دانش در اثر بخشی تصمیم گیری استراتژیک با استفاده از ارزیابی فرآیند مدیریت دانش شامل ایجاد دانش، اکتساب دانش، سازماندهی دانش، ذخیره سازی دانش، به اشتراک گذاری و بکارگیری دانش می باشد. بر همین اساس در این پژوهش سعی شده ابتدا با بررسی ادبیات پژوهش، ابزارها و روش های موثر بر مدیریت دانش شناسایی شوند. در گام بعدی، به مطالعه مدل های مدیریت دانش ارائه شده توسط سایر پژوهشگران و نقش مدیریت دانش بر تصمیم گیری پرداخته می شود. سپس بر اساس مطالعات انجام شده مدل مفهومی پژوهش ارائه می گردد. جهت تأیید مدل، نظر سنجی از خبرگان با روش دلفی فازی انجام شده است. پس از تعیین و تأیید شاخص های مرتبط با متغیرهای مستقل و وابسته توسط خبرگان، پرسشنامه تهیه شده در نمونه آماری توزیع گردید. با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (anova )، کلیه فرضیه های پژوهش پذیرفته شده و نتیجه گرفتیم مدیریت دانش به طور مثبت موجب اثر بخشی تصمیم گیری استراتژیک می شود.
زهرا موسوی کیاسری محمد سلطانی دلگشا
در طول دهه¬های گذشته، سیستم برنامه¬ریزی منابع سازمان(erp)، به عنوان یکی از مهم¬ترین پیشرفت¬ها در استفاده از فناوری اطلاعات شناخته شده¬است. سیستم erp جهت رقابت در بازارهای به سرعت در حال گسترش و یکپارچه، باید به منظور اطمینان از دستیابی به کارآیی، اثربخشی و زیرساخت¬های اطلاعاتی قابل اطمینان بکارگرفته شوند. پیاده¬سازی سیستم erp که حجم عظیمی از منابع انسانی و سایر منابع سازمانی را دربرمی¬گیرد ، معمولاپروژه¬ای بزرگ و پیچیده است. علیرغم مزایایی که پیاده¬سازی موفق این سیستم به همراه دارد شواهدی زیادی نیز وجود دارد که حاکی از شکست پروژه¬های erp است. بدین منظور پژوهش حاضر در پی حل مشکل مربوط به شکست این پروژه¬ها از منظر حاکمیت است. نقش حیاتی فناوری اطلاعات در سازمان¬ها منجر به شکل¬گیری این رویکرد شده¬است که حاکمیت در جهت پشتیبانی از اهداف کسب وکار و توانمندنمودن آن در راستای کاهش ریسک مرتبط با پیاده سازی فناوری اطلاعات باید مدیریت شود.علیرغم اینکه تاثیر مستقیم اقدامات مدیریتی بر پیکره¬بندی فناوری اطلاعات شناخته شده است، اثر مستقیم آن¬ها در سودمندی فناوری اطلاعات و عملکرد سازمان ناشناخته باقی مانده¬است. تمرکز ما در این پژوهش بر ارتباط مستقیم حاکمیت و موفقیت سیستم erp است و فرض ما این است که با پیاده سازی اقدامات کلیدی حاکمیت، موفقیت سیستم erp نیز افزایش پیدا می¬کند. از جمله اقدامات حاکمیتی که مورد نظر این مطالعه است، بکارگیری راهبرد فناوری اطلاعات/سیستم اطلاعاتی، دستیابی به همراستایی راهبردی، ارائه ارزش بواسطه سیستم erp، تعهد مدیریت به کل پروژه ، بکارگیری فرم مشارکتی تصمیم¬گیری وفرآیند پیاده-سازی¬ای که در برگیرنده کلیه ذی¬نفعان اصلی سیستم باشد، می باشد. همچنین در این پژوهش از یک ابزار جامع،کامل ،چند متغیره و معتبر برگرفته از مدل پرکاربرد موفقیت سیستم¬های اطلاعاتی دیلان و مکلین(2003) جهت ارزیابی سیستم erp استفاده شده-است. با در نظر گرفتن روابط بین ابعاد حاکمیت و همچنین متغیرهای برگرفته از مدل دیلان و مکلین مدل مفهومی پژوهش توسعه یافت که با جمع¬آوری داده¬ از شرکت¬های گروه مپنا و تجزیه و تحلیل آن¬ بواسطه نرم افزار smart pls مورد آزمون قرارگرفته¬است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که حاکمیت می¬تواند اثر قابل توجهی بر موفقیت سیستم erp داشته باشد. واژگان کلیدی: سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، حاکمیت ، همراستایی راهبردی، موفقیت erp، ارائه ارزش بواسطه¬ی erp ،همراستایی راهبردی.
سارا صداقتی محمد سلطانی دلگشا
هوش تجاری مجموعه ای از کاربردها، زیرساخت، ابزار، و بهترین تجربیاتی که منجر به دسترسی و تحلیل بهتر اطلاعات جهت بهبود و بهینه سازی تصمیمات و عملکرد می گردد. بنابراین، داده و اطلاعات نقش مهمی را در کاربردهای هوش تجاری ایفا می نمایند. در همین راستا، این پژوهش به بررسی عوامل بیرون و درون سازمانی که بر استراتژی های جمع آوری داده در هوش تجاری اثر می گذارند، پرداخته است، و اهداف هوش تجاری را نیز به عنوان میانجی قرار داده است. در این پژوهش، استراتژی های انبار داده به عنوان استراتژی های جمع آوری داده، مدنظر قرار گرفته اند. عوامل برون سازمانی در نظر گرفته شده در این پژوهش عبارتند از هم ریختی نهادی و فشار رقابتی. عوامل درون سازمانی نیز شامل وابستگی متقابل اطلاعات، دیدگاه استراتژیک، محدودیت در منابع و مهارت کارکنان it می باشند. اهداف پیاده سازی هوش تجاری نیز شامل بینش، سازگاری و تحول سازمانی می باشد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران مسئول فناوری اطلاعات و درگیر در هوش تجاری می باشند. داده ها از طیف وسیعی از شرکت های دارای هوش تجاری در استان تهران و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. و در نهایت با استفاده از روش معادلات ساختاری، بر روی داده ها تحلیل صورت گرفته است. در این مطالعه، وجود ارتباط مثبت میان هم ریختی نهادی و وابستگی متقابل اطلاعات با هدف کسب بینش از کسب وکار موجود، تایید گردید. این مطالعه همچنین، نشان داد که رابطه ای مثبت میان دیدگاه استراتژیک و مهارت کارکنان it و پیاده سازی هوش تجاری با هدف تحول سازمانی، وجود دارد. همچنین مشخص گردید که میان محدودیت در منابع و کسب بینش از وضعیت موجود کسب وکار نیز رابطه ای مثبت وجود دارد. در این پژوهش، وجود رابطه مثبت میان پیاده سازی هوش تجاری با هدف سازگاری و تحول سازمانی و استراتژی جمع آوری داده بالا به پایین، نیز تایید گردید. در نهایت یافته های این مطالعه، به ارائه یک بینش نظری جهت درک بهتر عوامل موفقیت مرتبط با جمع آوری حجم عظیمی از داده های مورد نیاز برای هوش تجاری منجر می گردد و همچنین یک مدل ذهنی به مدیران، جهت تصمیم گیری بهتر درباره استراتژی های جمع آوری داده جهت پیاده سازی هوش تجاری، ارائه می دهد.
نیلوفر حسنی محمد سلطانی دلگشا
با پیشرفت فناوری اطلاعات در دنیای رقابتی امروز، سازمانها برای بقاء در بازار جهانی به دنبال کسب مزیت رقابتی هستند، یکی از شاخههای فناوری اطلاعات که امروزه بیش از پیش مورد توجه مدیران قرار گرفته، هوش تجاری است اما بسیاری از سازمانها به دلیل هزینههای هنگفت، زیرساختهای موردنیاز و .... از پیادهسازی این سیستم اجتناب میکنند لذا می توان برای رفع این مشکل آن را با نرم افزار به عنوان سرویس ادغام نمود. نرم افزار به عنوان سرویس بخشی از رایانش ابری است که یک مدل جدید ارائه سرویس میباشد که برنامههای کاربردی را از طریق اینترنت برای مشتریان فراهم میکند. در زمینه پذیرش هوش تجاری به عنوان یک سرویس تا بحال پژوهشهای بسیار کمی انجام شده که اغلب بصورت کیفی بوده است؛ در این پژوهش سعی شده به صورت کمی و مطالعه میدانی پذیرش هوش تجاری به عنوان سرویس مورد بررسی قرار گیرد. عوامل زیادی در پذیرش هوش تجاری به عنوان یک سرویس موثر هستند و سازمانها باید بطور نظاممند این عوامل را پیش از تصمیمگیری به پذیرش، ارزیابی نمایند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر پذیرش هوش تجاری به عنوان یک سرویس در شرکتهای ایرانی صورت گرفتهاست. در این پژوهش، برای بررسی مطالعات پیشین و شناسایی عوامل از روش فرا ترکیب استفاده شدهاست؛ بعد از شناسایی عوامل آنها را در سه گروه فناوری، سازمان و محیط طبق چارچوب toe طبقهبندی کردیم. پس از آن به وسیله نظر سنجی خبرگان 4 عامل حذف و در نهایت 38 عامل به عنوان عوامل تاثیرگذار در پذیرش هوش تجاری به عنوان یک سرویس، در مدل مفهومی پژوهش قرار گرفتند. جهت آزمودن مدل، مطالعه موردی در چندین شرکت که در حال پیادهسازی و یا اجرای هوش تجاری بودند،انجام گردید و در نهایت با استفاده از تکنیکهای مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها بیانگر آن است که تمام عوامل شناسایی شده در پذیرش هوش تجاری به عنوان سرویس، موثر هستند.
لیلا شوندی عباس کرامتی
امروزه ایران با سرعت به سوی اینترنتی شدن پیش می رود. بانک هایی که در مقابل پدیده های نوظهور عصر فنآوری همچون بانکداری اینترنتی مقاومت می کردند، اکنون تنها راه بقاء خود را استفاده از بانکداری الکترونیکی و به ویژه اینترنتی می دانند. با گسترش بانکداری اینترنتی ضرورت توسعه یا آزمون سنجه هایی برای بررسی رضایت مشتریان بسیار احساس می شود. چرا که اغلب تحقیقات انجام شده در ایران بر روی پذیرش بانکداری اینترنتی متمرکز بوده و کمتر رضایت کاربر و حفظ مشتری مورد توجه قرار گرفته است. برای این منظور در این پژوهش سنجه رضایت نرم افزاری کاربرنهایی (eucs) که در برای سنجش رضایت از سیستمهای اطلاعاتی و برنامه های کاربردی بسیار معتبر است، برای رضایت کاربران وب سایتهای بانکداری اینترنتی در ایران تأیید اعتبار شد. بعلاوه با سنجش رضایت کاربران بانکداری اینترنتی رابطه آن با عوامل مردم شناسانه (دموگرافیک) مانند جنسیت و تحصیلات و نیز میزان استفاده از خدمات مورد بررسی قرار گرفت. با جمع آوری 1994 نمونه از سراسر ایران از طریق اعضاء یک جامعه مجازی، نتایج تحلیلها با روش تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل eucs (شامل فاکتورهای محتوا، صحت، دقت، فرمت، راحتی کاربرد و به موقع بودن) در ایران در زمینه بانکداری اینترنتی مورد تآیید است. و محتوای اطلاعات ارائه شده و راحتی استفاده از وب سایت مهمترین فاکتور و دقت اطلاعات کم اثر ترین آنها بوده است. و میزان رضایت از بانکداری اینترنتی در سراسر ایران کمی بیش از متوسط بود. از دیگر نتایج اینکه بین میزان استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی و رضایت در بانک های سامان و ملت رابطه وجود داشت. اما بین جنسیت و میزان تحصیلات با میزان رضایت از بانکداری اینترنتی در دو بانک سامان و ملت رابطه ای بدست نیامد.
کبری اسلام پرست شعبان الهی
افزایش ریسک جهانی نیازمند مدیریت ریسک و ارائه راه حل هایی در این زمینه می باشد. این پایان نامه هدایت گرآن است که چارچوب کارت امتیازی متوازن می تواند جهت مدیریت ریسک به کار گرفته شود.دراین پژوهش به بررسی این موضوع می پردازدیم که به طور اصولی به منظور دستیابی به اهداف تعریف شده در هر بعد کارت امتیازی متوازن ، توجه به چه عوامل ریسک زایی حیاتی است وچگونه استفاده از کارت امتیازی متوازن به عنوان یک چارچوب استراتژیک دیدی کلی و جامع را به مدیر در جهت شناسایی و دسته بندی ریسک می دهد.در این پژو هش اهداف و معیار های کارت امتیازی متوازن و معیار های ریسک و چگونگی دسته بندی و ارتباط آنها به صورت مطالعه موردی در شرکت مگفا مورد بررسی قرار گرفته است و اهداف کارت امتیازی متوازن در هر بعد از طریق استفاده از روش تحلیل محتوا و استفاده از فن ریاضی آنتروپی شانون شناسایی شد. با بررسی ارتباط بین این اهداف با معیار های ریسک استخراجی از ادبیات موضوع ، معیارهای ریسک مهم و حیاتی نیز از طریق استفاده از آمار توصیفی از قبیل میانگین ،انحراف معیار، مد و نما که دراکثر اهداف دارای میانگین ضریب اهمیت بالایی بودند عبارتند از: عدم وجود تفکر استراتژیک و برنامه ریزی ناکافی ، رهبری ضعیف ، مدیران پروژه با دانش تکنیکی ناکافی ، تیم پروژه ضعیف و سیستم های تکنولوژی اطلاعات ناکافی . بر اساس نتایج به دست آمده کارت امتیازی متوازن ریسک شرکت مگفا طراحی شد که از این چارچوب می توان جهت ایجاد یک دید جامع نسبت به مدیریت ریسک و کنترل اهداف و معیارهای ریسک شرکت بهره برد . واژگان کلیدی : مدیریت ریسک ، کارت امتیازی متوازن ،مدیریت پروژه های فن آوری اطلاعات ،مدیریت استراتژیک