نام پژوهشگر: سعیده غلامی
علی چراغعلی خانی فرید خوش الحان
در این تحقیق ابتدا مروری تحلیلی بر مدل های ارائه شده در سالیان اخیر برای مساله برنامه ریزی تولید ادغامی انجام شده و بر اساس این مرور تحلیلی، روند تحقیقاتی و گپ های تحقیقاتی شناسایی شده و مدل پیشنهادی ارائه شده است. مدل پیشنهادی، مدل یکپارچه برنامه ریزی تولید ادغامی با در نظر گرفتن هزینه و زمان نگهداری و تعمیرات می باشد. مدل یکپارچه پیشنهادی با درنظر گرفتن چندین خانواده محصول برای اولین بار در ادبیات موضوع ارائه می گردد. اعتبار سنجی مدل نیز در این تحقیق انجام شده است. به علت وجود محدودیت های زیاد در مدل پیشنهادی، به منظور حل آن، از بین الگوریتم های فرا ابتکاری موجود، الگوریتم تکاملی دیفرانسیلی به علت توانایی بالا در مواجهه با محدودیت ها، مورد استفاده قرار گرفته است. اصلاحاتی نیز بر روی الگوریتم تکاملی دیفرانسیلی برای حل مدل پیشنهادی انجام شده است. در پایان به منظور مقایسه چگونگی عملکرد الگوریتم، نتایج آن با یکی از نرم افزارهای بهینه ساز و هچنین الگوریتم ژنتیک مقایسه شده است. زمان رسیدن به جواب بهینه و میزان تابع هدف نشان از عملکرد خوب الگوریتم مورد استفاده در حل مدل پیشنهادی دارد.
سیده الهه عباسی عبداله آقایی
به دلیل افزایش پیچیدگی ها در بازار، مدیران با سیستم های چند متغیره ای مواجه هستند که تعداد زیاد متغیر و تاثیر آنها بر هم، تصمیم گیری را دچار مشکل می کند. همین مساله ضرورت استفاده از روش های آنالیز چندمتغیره را برای تصمیم گیری های صحیح اجتناب ناپذیر نموده است. در این راستا ابزارهای بسیاری توسعه یافته اند و در تحلیل سیستم ها مفید بوده اند. یکی از این ابزارهای نسبتا جدید برای آنالیز چندمتغیره، سیستم ماهالانوبیس تاگوچی است که این روش در زمینه های مختلفی از جمله تشخیص بیماری، پیش بینی زلزله، پیش بینی بحران مالی و بسیاری موارد دیگر استفاده شده است و نتایج قابل قبولی را نشان داده است. از طرفی یکی از نیازهای اساسی هر سازمانی، پیش بینی تقاضا است و اهمیت این موضوع برای باقی ماندن سازمان ها در بازار رقابتی امری اثبات شده می باشد. در این تحقیق سعی شده است تا با توجه به قابلیت های این روش، برای اولین بار در بهبود پیش بینی تقاضا به کار گرفته شود. در بحث تقاضا، یکی از مسائل مهمی که مدیران با آن مواجه هستند این است که بتوانند مشتریانی با ویژگی های خاص را از سایر مشتریان جدا نموده و بطور جداگانه در مورد تقاضای آن گروه های خاص تحلیل هایی را انجام دهند. با توجه به تحقیقات انجام شده در زمینه پیش بینی تقاضا، مشاهده می شود که تحقیق گسترده ای انجام نشده است. در این تحقیق، به عنوان یک مطالعه موردی این روش برای تحلیل یک شرکت بیمه، که امروزه جایگاه مهمی را در بین شرکت های خدماتی دارند استفاده گردید. در این پایان نامه به معرفی اجمالی سیستم ماهالانوبیس تاگوچی و کاربردهای مختلف آن پرداخته شده است. سپس به دلیل اهمیت بحث پیش بینی تقاضا، روش های موجود پیش بینی تقاضا و توانایی ها و محدودیت های آنها و کاربردهایی که داشته اند بررسی گردیده است. به عنوان یک مطالعه موردی با استفاده از این روش، به شناسایی مشتریان با ریسک بالا برای یک شرکت بیمه و برآورد تقاضای آن گروه از مشتریان پرداخته شده است. با این روش، ابتدا سیستم تصمیم گیری در شرکت بیمه بهینه گردید و 7 فاکتوری که کارشناسان بیمه آنها را در تصادفات موثر شناسایی کرده بودند، به 4 فاکتور کاهش یافت. سپس با استفاده از این 4 فاکتور و مفهوم فاصله ماهالانوبیس، مشتریانی با احتمال خسارت بالا مانند 82% و 76% شناسایی گردید و تخمینی برای تقاضای این گروه از مشتریان ارائه گردید. در نهایت برای مقایسه نتایج و نشان دادن قابلیت بالای این روش، با استفاده از روش شبکه های عصبی نیز شناسایی مشتریان پرریسک و تقاضای آنها برآورد گردیده است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان به این نتیجه رسید که سیستم ماهالانوبیس تاگوچی در تحلیل مشتریان و تقاضای آنها، ابزاری کارا می باشد.
مهدی آقامیرزایی سعیده غلامی
تاکنون تحقیقات زیادی در زمینه طراحی سیستم تولید سلولی انجام شده که هر یک از آنها برخی اهداف، محدودیت ها و پارامترهای تولیدی را در نظر گرفته اند. در این تحقیق، برخلاف اکثر مدل های موجود در ادبیات موضوع که نقش انعطاف پذیری در تولید را تنها با وارد نمودن پارامترهای تکثیر ماشین های گلوگاهی و یا مسیرهای پردازشی قابل جایگزین در نظر گرفته اند، یک قطعه می تواند همزمان در بیش از یک طرح تولیدی با تعداد عملیات یکسان یا متفاوت پردازش شود و هزینه و زمان بکارگیری ماشین ها در هر یک از آنها نیز با یکدیگر تفاوت داشته باشد بدین ترتیب که مجموع سهم تولید آن قطعه از کلیه مسیرها برابر یک شود. یک نوع ماشین نیز می تواند به چند سلول اختصاص یابد که در این صورت، خود مدل تعداد ماشین های لازم از هر نوع را با توجه به ظرفیت موردنیاز برای پردازش تمام عملیات مربوطه تعیین می نماید. همچنین یک عملیات خاص می تواند با تقسیم یک انباشته بزرگ به دسته های کوچک تر به صورت همزمان بر روی یک یا چند نوع ماشین و در چند سلول مختلف انجام گیرد. از سوی دیگر در مدل برنامه ریزی ریاضی پیشنهادی، علاوه بر موارد فوق در تشکیل سلول های تولیدی، به صورت همزمان نحوه قرارگیری ماشین آلات و چیدمان آنها در سلول ها و نیز چیدمان سلول ها در سیستم تولیدی مد نظر قرار گرفته اند. سپس مدل مذکور با استفاده از تبدیلات خطی سازی به یک مدل خطی تبدیل شده است و مثال های مختلفی از ادبیات موضوع انتخاب و با استفاده از الگوریتم شاخه و کرانه در نرم افزار لینگو حل گردیده اند. همچنین با توجه به طولانی بودن زمان حل مسائل با ابعاد بزرگ با استفاده از روش دقیق، یک الگوریتم ژنتیک پپیشنهادی نیز توسعه داده شده است. در نهایت نیز نتایج بدست آمده از حل مسائل مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته اند.
امیر نوروزی عیسی نخعی کمال آبادی
در سالیان اخیر توجه خاصی به زمانبندی ماشین های پردازشگر دسته ای شده است، زیرا انجام عملیات و پردازش روی کارها به صورت دسته ای، سریعتر و ارزانتر از حالت تکی است. یک ماشین پردازشگر دسته ای در صورتی که مجموع اندازه کارهای داخل دسته از ظرفیت ماشین بیشتر نشود، می تواند به طور همزمان چند کار را در یک دسته پردازش کند. در این پژوهش مدلی برای یک محیط جریان کارگاهی با m ماشین پردازشگر دسته ای ارائه شده است که m حداقل 2 است. هدف کمینه کردن کل هزینه-های ماکزیمم زمان تکمیل، زودکرد و دیرکرد کارهاست. زمان پردازش هر دسته، ماکزیمم زمان پردازش کارها از میان کارهای داخل دسته است. زمانهای پردازش و اندازه کارها معلوم و غیر یکسان است. به منظور پژوهش بیشتر، دو مدل دیگر، اولی با هدف کمینه کردن ماکزیمم زمان تکمیل کارها و دومی با هدف کمینه کردن کل هزینه های زودکرد و دیرکرد از مدل اول اقتباس شده است که در جای خود بنا به نظر تصمیم گیرنده می تواند بسیار کاربردی باشد. از آنجایی که مدل های پیشنهادی، مدل هایی با پیچیدگی سخت هستند، الگوریتم های فراابتکاری بر مبنای الگوریتم های ژنتیک، بهینه سازی گروه ذرات و شبیه سازی تبرید برای حل توسعه داده شدند. برای ارزیابی کارایی الگوریتم های پیشنهادی، ساختار ایجاد مسائل نمونه در پژوهش های پیشین شناسایی و مسائل نمونه ای ایجاد شد. هر کدام از مدل ها با تعدادی از الگوریتم-های پیشنهادی و الگوریتم های ابتکاری و فراابتکاری موجود در پژوهش های پیشین حل و نتایج با هم مقایسه و بررسی شده است. در راستای توسعه ی این الگوریتم ها، دو ویژگی مهم الگوریتم بهینه سازی گروه ذرات که منجر به افتادن این الگوریتم در دام بهینه محلی می شود، بررسی شده و دو الگوریتم بهینه سازی گروه ذرات بهبود یافته جهت رفع این دو مشکل پیشنهاد شد که نتایج حاصل از اجرای این دو الگوریتم روی مدل ها، کارایی بالای آنها و رفع دو مشکل ذکر شده را نشان می دهد. همچنین جهت پژوهش بیشتر، یک روش جستجوی قوی با دو الگوریتم ژنتیک و شبیه سازی تبرید ترکیب شد که نتایج اجرا، عملکرد خوب الگوریتم ژنتیک را در حل مدل ها نشان می دهد. از آنجایی که کیفیت عملکرد الگوریتم های فراابتکاری تا حد زیادی به پارامترها و عملگرهای انتخابی بستگی دارد، در این تحقیق، همه ی پارامترها و عملگرهای الگوریتم های پیشنهادی برای حل هر مدل، به طور جداگانه با استفاده ازروش طراحی آزمایش های تاگوچی تنظیم شده است.
محسن بهرمانی سعیده غلامی
امروزه کاربرد مهندسی صنایع در سیستمهای بهداشت و درمان و مراقبت از سلامت رو به افزایش می باشد که از مهمترین کاربردهای آن، استفاده از تحقیق در عملیات در سیستم های بهداشت و درمان است. همچنین شرایط اضطراری یکی از مهمترین مباحث در سیستم های بهداشت و درمان و مراقبت از سلامت می باشد. عامل های اصلی شرایط اضطرای در سطح کلان جامعه فاجعه های طبیعی و یا حملات تروریستی است که نیازمند به برنامه ریزی دقیق جهت مهار یا کنترل بعد از فاجعه می باشد. بنابراین پاسخ گویی اضطراری به فاجعه بعد از وقوع آن یکی از مهمترین وقایع بشریت است. در ایران سازمان هلال احمر به کمک شهرداری، کمیته امداد، وزارت بهداشت وکشور، متولی پاسخ گویی اضطراری می باشند از این ابزار مناسب می توانند استفاده نمایند. این تحقیق به دنبال راه حلی مناسب برای پاسخ گویی اضطراری تخصیص منابع به نقاط آسیب دیده می باشد. مدل این تحقیق بر اساس برنامه ریزی خطی مختلط اعداد صحیح سه هدفه توسعه داده شده است و برای حل آن از برنامه ریزی آرمانی در مسایل با ابعاد کوچک استفاده شده، این برای حل در ابعاد برزگ زمان بسیار زیادی را به خود اختصاص می دهد، برای رفع این نقص از الگوریتم ژنتیک استفاده شد. استفاده از الگوریتم ژنتیک باعث کاهش زمان در حل مدل شد که این کاهش زمان عامل اصلی در نجات افراد است. همچنین جواب های بدست آمده از دقت کافی برخوردار بود.
حیدر اسکندری سعیده غلامی
طراحی شبکه لجستیک معکوس به عللی نظیر افزایش هزینه ها، نگرانی های زیست محیطی و قوانین دولتی، در بسیاری از بخش ها مورد توجه قرار گرفته است. طراحی یک شبکه لجستیک معکوس خوب، می تواند باعث صرفه جویی در هزینه های کسب و کار و دستیابی به خطوط اصلی در محیط رقابت جهانی گردد. شبکه لجستیک معکوس مدیریت فعالیت هایی نظیر جمع آوری، مرتب سازی، انبارسازی، حمل و نقل، احیاء، انهدام وتوزیع مجدد کالاهای برگشتی را در برمی گیرد. فرایند محصولات برگشتی بدلیل چندگانه بودن کانال های توزیع به مراتب پیچیده تر از لجستیک رو به جلو می باشد. در این تحقیق یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح آمیخته برای طراحی شبکه لجستیک معکوس چند کالایی با دوهدف حداقل سازی هزینه ها و کمینه سازی تاخیرات زمانی ارائه شده است. با توجه به اینکه مدل ارائه شده به دسته مسائل np-hard تعلق دارد، سه الگوریتم فراابتکاری برای حل تک هدفی مدل توسعه داده شده است. همچنین برای حل دو هدفی مدل ارائه شده، سه الگوریتم تکاملی بکار گرفته شده است. در ادامه با استفاده از روش طراحی آزمایش های تاگوچی بهترین پارامترها و عملگرهای الگوریتم ها شناسایی گردیده و در پایان نیز برای اثبات کارآیی الگوریتم های پیشنهادی، نتایج محاسباتی به دست آمده از اجرای الگوریتم ها با جوابهای دقیق مقایسه شده است.
نیما بابایی کلیجی سعیده غلامی
امروزه با توجه به نیاز صنعت برای دست یابی به توان تولید بالا و با کیفیت و با قیمت مناسب برای مقابله با بازار رقابتی شدید جهانی، بحث اتوماسیون صنعتی به یکی از مباحث مهم تبدیل شده است. در این تحقیق یکی از زیر شاخه های این بحث مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است که هدف از آن استفاده از روبات های صنعتی به جای نیروی انسانی برای جا به جایی قطعات سنگین و خطرناک و . . . می باشد تا تولید در زمان کمتری انجام بگیرد و از خطراتی که در محیط کار نیروی انسانی را تهدید می کند جلوگیری بشود. در این تحقیق از یک روبات که به صورت یک بازوی مکانیکی می باشد با دو نگهدارنده برای جا به جایی قطعات در یک سلول با سه ماشین cnc استفاده شده است که این ماشین ها دارای انعطاف پذیری بالایی می باشند طوری که هر یک می توانند تمام عملیات های مربوط به تولید یک قطعه را انجام بدهند. به این نوع فرآیند تولیدی چرخه خالص گفته می شود که در آن با توجه به تعداد ماشین های موجود در سلول، قطعه تولید می شود. از جمله بررسی هایی که در این تحقیق انجام شده است بررسی چرخه ها در دو حالت قطعات مشابه و متفاوت می باشد که هر یک به نحوی تحلیل می شوند و با توجه به محاسباتی، چرخه های بهینه بدست می آیند. همچنین از الگوریتمی استفاده شده است که چرخه های بهینه را با توجه به مقدار پارامترهای تخصیصی به ما می دهد. در نهایت به مقایسه بهره وری روبات های یک نگهدارنده و دونگهدارنده پرداخته شده است که نشان داده شده است در اکثر موارد استفاده از روبات دو نگهدارنده بهتر است.
فاطمه شاپوری مصطفی ستاک
یکپارچه کردن تصمیمات در زنجیره تامین، مسأله ای چالشی برای تولیدکنندگانی است که قصد بهینه کردن هزینه های زنجیره تامین خود را دارند. مدیریت موجودی توسط فروشنده یکی از استراتژی های محبوب برای مدیریت یکپارچه زنجیره تامین است. در این استراتژی، مشتریان اطلاعات خود را در اختیار فروشنده قرار می دهند و فروشنده از این اطلاعات برای مدیریت موجودی آنها استفاده می کند. به عبارت دیگر کلیه ی تصمیمات تامین (زمان تحویل و مقدار موجودی) توسط فروشنده اتخاذ می شوند. یکی از مسائل اصلی که در زمان پیاده سازی مدیریت موجودی توسط فروشنده حل می شود، مسأله مسیریابی موجودی می باشد. هدف مسأله ی مسیریابی موجودی تعیین زمان، مقدار موجودی و مسیر های تحویل موجودی است. در این تحقیق به بررسی بعد عملیاتی مسأله مدیریت موجودی توسط فروشنده یعنی مسأله مسیریابی موجودی پرداخته می شود. مسأله مسیریابی موجودی در حالت مجاز بودن کمبود از نوع پس افت، به صورت برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط فرموله می شود. با توجه به اینکه فقط مسائل کوچک را می توان در یک زمان معقول با روش های دقیق حل نمود، بنابراین یک الگوریتم شبیه سازی تبرید چند جمعیتی برای حل مسأله پیشنهاد می شود. نتایج عددی به دست آمده، موثر بودن رویکرد پیشنهادی را به خصوص در مسائلی با ابعاد بزرگ نشان می دهند. همچنین در این تحقیق رویکردی جهت حل بی درنگ مسأله در زمان سرویس دهی و پس از تغییر فاکتور هزینه ی سفر ارائه می شود.
وحید موسی لو سعیده غلامی
مساله زمانبندی جریان کارگاهی ترکیبی شامل مجموعه ای از مراحل تولیدی است که هر کدام چندین ماشین موازی عملیاتی دارند. تعدادی از این مراحل ممکن است فقط یک ماشین داشته باشند، اما در حداقل یکی از مراحل بیش از یک ماشین وجود دارد. هر کار توسط یک ماشین در هر مرحله پردازش می شود و می بایست از میان یک یا چندین مرحله دیگر عبور کند. ماشین های هر مرحله می توانند یکسان، با سرعت های مختلف یا غیرمرتبط باشند. در این تحقیق مساله زمانبندی جریان کارگاهی ترکیبی با زمان های راه اندازی وابسته به توالی و ماشین های غیرمرتبط و محدودیت ظرفیت انبارهای میانی در نظر گرفته شده است. با توجه به اینکه این مساله اکیداً np-hard است و فقط برای مسائل بسیار کوچک امکان حل بهینه آن وجود دارد. همچنین برای روش های دقیق زمان های محاسباتی بسیار طولانی و برای مسائل نسبتاً کوچک، عملی نیست. بر همین اساس الگوریتم های فراابتکاری بر مبنای الگوریتم های ژنتیک، رقابت استعماری، بهینه سازی گروه ذرات و شبیه سازی تبرید برای حل توسعه داده شدند. از آنجایی که کیفیت عملکرد الگوریتم های فراابتکاری تا حد زیادی به پارامترها و عملگرهای انتخابی بستگی دارد، در این تحقیق، همه پارامترها و عملگرهای الگوریتم های پیشنهادی، به طور جداگانه با استفاده از روش طراحی آزمایش های تاگوچی تنظیم شده است.
هادی سرمدی سعیده غلامی
اهمیت مدیریت ابزار برای استفاده موثر از سیستمهای مکانیزه تولید در سالهای اخیر توسط محققان زیادی بررسی شده است. مسأله اصلی مدیریت ابزار برای ماشینهای انعطاف پذیر تصمیم گیری در مورد چگونگی توالی قطعات (کارها) برای تولید و نحوه بارگذاری ابزار بر روی ماشین می باشد، به گونه ای که تعداد راه اندازی (تعویض) ابزار کمینه شود. به خصوص مسأله زمانی حیاتی می شود که زمان لازم برای تعویض ابزار در برابر زمانهای پردازش قطعات (کارها) قابل توجه بوده و یا در مواقعی که قرار است تعداد زیادی از دسته های کوچک از قطعات مختلف به طور متوالی پردازش شوند. این مسأله اولین بار در صنایع فلزکاری مشاهده و بررسی شده است اما در صنایع الکترونیک در مونتاژ تخته های مدار چاپی نیز کاربرد دارد. اغلب کارهای گذشته در زمینه مسأله تعویض ابزار بر روی یک ماشین منفرد انعطاف پذیر انجام شده و از پرداختن به این مسأله در یک سلول و در نظر گرفتن چند ماشین به طور همزمان برای این مسأله خودداری شده است. در این تحقیق، هدف بررسی و مدلسازی این مسأله در یک سلول انعطاف پذیر تولیدی با بیش از یک ماشین انعطاف پذیر می باشد که این مسأله می تواند از اهمیت زیادی به خصوص در صنایع فلزکاری داشته باشد. با توجه به مرور ادبیات، مسأله تعویض ابزار بر روی یک ماشین منفرد برای ظرفیتهای مخزن ابزار بزرگتر و یا مساوی دو، مسأله با پیچیدگی سخت می باشد. با توجه به این مهم و با درنظر گرفتن ابعاد مسأله جدید، که شامل سه مسأله به ترتیب مسأله افراز و همچنین مسائل تعیین توالی عملیات مناسب و همچنین توالی تعویض ابزار مربوط به توالی عملیات می باشد، مسأله تعویض ابزار در یک سلول با حداقل دو ماشین نیز مسأله با پیچیدگی سخت می باشد. در این تحقیق از الگوریتم ژنتیک برای حل این مسأله استفاده شده و چندین مورد مطالعه نیز حل و بررسی می شود.
راهله ایرجی سعیده غلامی
به دلیل افزایش جمعیت و محدود بودن منابع طبیعی موضوع حائز اهمیت این است که از اکنون به بعد، باید محصولاتی را تولید کرد که امکان استفاده مجدد و بازیافت منابع وجود داشته باشد.لجستیک معکوس، مدیریت فعالیت هایی نظیر جمع آوری، مرتب سازی، انبارسازی، حمل و نقل، احیاء، انهدام و توزیع مجدد را در بر می گیرد. نمونه های از کاربردهای موثر لجستیک معکوس در صنایع عبارتند از: صنایع باتری سازی، کاغذ سازی، تجهیزات الکترونیکی، بازیافت، خودرو .... در دنیای واقعی، پارامترهای بحرانی مانند تقاضا و محصولات برگشتی بصورت غیر قطعی می باشند در نتیجه در این بررسی سعی بر آن است که یک مدل برای شبکه لجستیک معکوس بصورت احتمالی کهبه صورت برنامه ریزی عدد صحیح می باشد با در نظر گرفتن مراکز بازار ثانویه و مراکز بازار مواد بازیافتی با ساختاری مستقل طراحی گردد. مدل ارائه شده در این بررسی در مقایسه با مدل های گذشته این قابلیت را دارا می باشد که در یک زمان چندین نوع محصول را از مراکز مشتریان جمع آوری شود و برای مراکز موجود در شبکه، چندین سطح ظرفیت در نظر گرفته شده است. در ادامه برای حل و بدست آوردن جواب بهینه، مدل برنامه ریزی فوق را بصورت دو هدفه و سه هدفه با استفاده روش های دقیق حل گردیده است. مدل ارائه شده با افزایش ابعاد مسأله مدت زمان طولانی برای بدست آوردن جواب بهینه لازم می باشد، به این منظور برای بدست آوردن جوابهای بهینه در زمان مناسب به ارائه و توسعه تکنیکهای جدید پرداخته شده است. الگوریتم های مبتنی بر جمعیت در بهینه سازی مسائل چند هدفه به دلیل آنکه با یکبار اجرای الگوریتم، می تواند مجموعه جوابهای پارتو را بدست آورند بسیار کاربرد دارندکه برای نمونه می توان به الگوریتم nsga-ii اشاره کرد. این الگوریتم در مقایسه با سایر الگوریتم ها به دلیل آنکه از عملگر مقایسه فاصله ازدحامی، نخبه گرایی که به وسیله آن از پارامترهای اضافی صرف نظر می شود، کارایی بالاتری دارد .
سینا ستوده سعیده غلامی
اتوماسیون صنعتی یکی از مباحث مهم در سلول های تولیدی می باشد. این گرایش شامل استفاده از ماشین های کنترل کامپیوتری و وسایل حمل و نقل مکانیزه قطعات می باشد. در این تحقیق یکی از شاخه های این بحث مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است که هدف از آن استفاده از روبات های صنعتی به جای نیروی انسانی به منظور حمل قطعات سنگین و خطرناک می باشد تا تولید در زمان کمتری انجام گیرد و از بخشی از هزینه ها از قبیل هزینه نیروی انسانی جلوگیری شود. در سلول تولیدی مورد بررسی از تعدادی ماشین های cnc استفاده شده است که این ماشین ها دارای انعطاف پذیری بالایی می باشند. به طوری که هریک می توانند تمام عملیات های مربوط به تولید یک قطعه را انجام بدهند. به این نوع فرآیند تولیدی، چرخه خالص گفته می شود که در آن با توجه به تعداد ماشین های موجود در سلول، قطعه تولید می شود. در این تحقیق از یک روبات با دونگهدارنده برای جابجایی قطعات در این سلول انعطاف پذیر استفاده شده است و ارزیابی چرخه ها در حالتی که ماشین ها توانایی کنترل شدن سرعتشان را دارند می باشد. در این تحقیق یک مدل جدید برای حل این مساله پیشنهاد شده است. این مدل انعطاف پذیری بالایی دارد و به ازای تعداد ماشین های متفاوت قابل حل می باشد. این مدل برای اولین بار برای سلول روباتیک با روبات با دونگهدارنده در محیط چرخه خالص با درنظر گرفتن اینکه تا کنون مدل جامعی برای سلول با روبات دونگهدارنده به علت پیچیدگی آن ارائه نشده بود بیان شده است. در این تحقیق علاوه بر تابع هدف زمان چرخه، تابع هدف هزینه تولید نیز در نظر گرفته شده است و سپس با استفاده از روش فراابتکاری، مدل برای تعداد ماشین های متفاوت حل و جوابها مورد تحلیل قرار گرفته شده است و در انتها کارایی و صحت مدل نشان داده شده است.
حسن جعفرزاده سعیده غلامی
یکی از موضوعات چالش برانگیز در طراحی مسیر حرکت ربات در یک محیط ناشناخته با موانع ثابت و متحرک، یافتن یک مسیر بهینه جهانی از نقطه شروع به نقطه هدف و بدون برخورد است. این پایان نامه یک روش جدید بهنگام برای ایجاد مسیر بهینه بدون برخورد برای رباتهای متحرک حسگر محور که یک هدف متحرک را با وجود موانع ثابت و متحرک دنبال میکند، ارائه میدهد. فرض میشود که حرکت موانع و هدف برای ربات کاملا ناشناخته می باشد و همه اینها بهنگام محاسبه خواهد شد. الگوریتم ارائه شده برای اجتناب از برخورد با موانع هنگام حرکت به سمت هدف مسیرهای شدنی کوتاه را با استفاده از روش ابتکاری و جدید و با کمک محاسبات هندسی پیدا میکند. در ادامه کوتاهترین آنها را برای حرکت انتحاب میکند. مشخصه های مهم که در طراحی مسیر حرکت ربات در نظر گرفته میشود: 1- زمان لازم برای واکنش ربات در شرایط پیش بینی نشده است که زمان اجرای الگوریتم استفاده شده نقش اساسی در این مورد بازی میکند. 2- طول مسیر طی شده از نقطه شروع به نقطه هدف است که کارایی الگوریتم مورد استفاده برای هدایت ربات را نشان میدهد. الگوریتم ارائه شده عملکرد مطلوبی با توجه به دو عامل فوق نشان میدهد. نتایج شبیه سازی شده نشان میدهد که مسیر پیموده شده کمترین طول را دارد و زمان اجرای آن بطور چشمگیری کمتر از الگوریتم های ارائه شده تاکنون هستند. این نتایج نشان میدهد که الگوریتم جدید و کارای پیمایش ربات برای مسیریابی بهنگام در محیط های پویا و ناشناخته و پیچیده مسیرهای کوتاه را در زمان کمتری ارائه میدهد.
فواد فواد سعیده غلامی
از جمله بررسی هایی که در این تحقیق انجام شده است بررسی چرخه ها در حالت قطعات متفاوت میباشد که این چرخه ها تحلیل میشوند و چرخه های بهینه بدست می ایند
سعید طسوجی حسن پور رضا بشیرزاده
امروزه با توجه به تغییرات تعداد و نوع تقاضای مشتریان، استفاده از رویکرد های قدیمی مانند تولید کارگاهی یا سیستم خط تولید در همه موارد نمی تواند پاسخگو باشد و باید از سیستم های نوینی که انعطافپذیری بیشتری دارند استفاده شود. سیستم های تولیدی سلولی یکی از این رویکرد های نوین میباشند که دارای ویژه گیهای خاصی برای جوابگویی به تقاضای مشتریان است. در این رساله در مورد ازمانبندی سیستم های تولیدی سلولی مجازی صحبت به عمل میآید که در آنها برای سلولها ماهیت فیزیکی درنظر نمیگیرند. در این پایاننامه از تکنیکهای فراابتکاری الگوریتم ژنتیک و الگوریتم تبریدشبیهسازی شده برای حل مساله زمانبندی سلولهای تولیدی مجازی با در نظرگرفتن تابع هدف کمینه سازی مجموع موزون جریمهی دیرکرد و مجموع مسافت سفر استفاده شده است. مسئله به دو دسته ابعاد بزرگ و ابعادکوچک تقسیم شده است. با توجه به نیاز زمانهای بسیار طولانی برای حل دقیق مسایل بزرگ، جوابهای بدست آمده از الگوریتمهای پیشنهادی با یکدیگر در محدودیت زمانی 3600 ثانیه مقایسه خواهند شد. نتایج محاسباتی بیانگر این مطلب هستند که هردوی الگوریتمهای ژنتیک و تبرید شبیهسازی شده بخوبی عمل میکنند ولی در کل بخصوص در مسایل با ابعاد بزرگتر الگوریتم تبریدشبیه سازی شده عملکرد بهتری دارد.
مهران صالحی شهرابی رسول شفایی
در دنیای واقعی, در اثر خطاهای بوجود آمده, معمولا موجودی واقعی با موجودی سیستم اطلاعاتی متفاوت است. در بین خطاهای مذکور, بر خلاف اکثر خطاها که بر روی موجودی فیزیکی تاثیر میگذارند, خطاهای معاملاتی بر روی موجودی سیستم اطلاعاتی تاثیر میگذارند, که به ندرت مورد مطالعه قرار گرفته اند. از سوی دیگر یکی از راهکارهایی که در سال های اخیر از نظر محققین و صنعتگران به عنوان یک ابزار موثر برای بهبود عملکرد زنجیره تامین از جمله برای حذف خطاهای موجودی مورد توجه قرار گرفته است, تکنولوژی شناسایی با کمک فرکانس رادیویی است که بوسیله الصاق برچسب به کالاها و ارتباط از طریق امواج رادیویی, کنترل دقیقی بر روی موجودی خواهد داشت. در قسمت اول این پژوهش, یک زنجیره تامین دوسطحی دو کالایی همراه با موجودی نادقیق ناشی از خطاهای معاملاتی مورد بررسی قرار می گیرد. از آنجایی که خطاهای معاملاتی امکان افزایش موجودی را نیز دارا می باشند, ابتدا نشان داده می شود که فقط در نقطه بهینه سفارش اقتصادی, همواره سود ناشی از عدم وجود خطاهای معاملاتی بیشتر از سود ناشی از وجود خطاهای معاملاتی می باشد. در همین راستا, تعیین مقدار بهینه سفارش اقتصادی تحت شرایط با و بدون استفاده از تکنولوژی rfid مدلسازی و حل می شود. از آنجایی که استفاده از تکنولوژی rfid نیز هزینه ای را در بر خواهد داشت, تحلیل حساسیت هر کدام از پارمترها بمنظور تعیین شرایط اقتصادی بکارگیری rfid انجام می شود. همچنین برای شناسایی مهمترین عامل در تعیین بکارگیری هزینه rfid, تحلیل حساسیت مقایسات زوجی پارامترها نیز انجام می شود. در قسمت دوم این پژوهش, مسئله کنترل موجودی یک خرده فروش که دچار خطای معاملاتی می باشد, در طول زمان مورد بررسی قرار می گیرد. بدین منظور از یک مدل تک-کالایی چند دوره ای که از سیاست مرور دوره ای پیروی می کند, استفاده می شود. از آنجایی که موجودی در اثر خطاهای معاملاتی دجار خطا می شود, تاثیر دو راهکار شمارش موجودی و استفاده از تکنولوژی rfid برای حذف یا کاهش خطا مورد ارزیابی قرار می گیرد. در قسمت شمارش موجودی, برخلاف اکثر مقالات که یک سیکل را برای شمارش موجودی در نظر می گیرند, در اینجا با بدست آوردن توابع سود و پارامترهای آن, تعیین می شود که در پایان چه دوره هایی شمارش موجودی می بایست انجام شود. در قسمت بکارگیری تکنولوژی rfid نیز, با توجه به آنکه این تکنولوژی در ردیابی محصولات می تواند دچار خطا شود, با در نظر گرفتن این میزان خطا, تابع سود محاسبه می شود. در این قسمت, برای حذف خطاهایی که در طول زمان جمع شده اند, تعیین می شود که موجودی سیستم اطلاعاتی را در چه دوره ای باید صفر کرد. از آنجایی که استفاده از هر دوی این راهکارها مستلزم صرف هزینه ای می باشد, با استفاده از شبیه سازی به مقایسه آن دو پرداخته می شود. بدین منظور با توجه به پارامترهای گوناگون, تعیین می شود که تغییرات توابع سود ناشی از بکارگیری دو راهکار فوق به چه صورت خواهد بود
فائزه دیمه سعیده غلامی
در عالم واقعیت عدم قطعیت به دلیل نبود اطلاعات کافی محیطی، امری شایع است. از این رو توسعه روشهای نظاممند برای حل مسائل در شرایط غیرقطعی از اهمیت بسزایی برخوردار است تا به این ترتیب جوابهای قابل قبول و مناسبی فراهم آیند. یکی از این روش ها بهینه سازی استوار است. این نوع برنامه ریزی به دنبال یافتن راه حلی است که به نوسانات پارامترها حساس نباشد. در این پژوهش بررسی در مورد سلول رباتیک در شرایط عدم قطعیت صورت گرفته است. عواملی مانند خرابی ماشین آلات، تاخیر در رسیدن مواد، سفارشات ناگهانی، لغو یک سفارش و ... سبب بروز اختلال در برنامه اصلی می گردند. بنابراین برآورد دقیق زمان پردازش قطعه روی ماشین با توجه به این اختلالات در بسیاری موارد دشوار است. علاوه براین در اغلب موارد، اطلاعی از توزیع داده های مربوط به زمان پردازش وجود نداشته و بنابراین استفاده از روش های تصادفی ممکن نیست. در این تحقیق، ابتدا تحقیقات انجام شده در زمینه زمانیندی سلول رباتیک، بهینه سازی استوار و زمانبندی استوار، بررسی و طبقه بندی شده اند. سپس مدل ریاضی سلول رباتیک سه ماشینه، در شرایط قطعیت زمان پردازش نوشته شده است. آنگاه با استفاده از روش حداقل سازی حدکثر تاسف همتای استوار مدل قطعی نگاشته شده است. با توجه به حدود در نظر گرفته شده برای زمان پردازش، تعدادی سناریو تعریف گردیده است. سپس با استفاده از الگوریتم ژنتیک و شبیه سازی تبرید، زمان چرخه در حالت های قطعی و غیرقطعی بدست آمده و مقایسه گردیده اند. نتایج حل بوسیله الگوریتم های پیشنهادی، نشان دادند که با افزایش تعداد قطعات، زمان چرخه افزایش یافته، که این افزایش برای مسأله استوار بیشتر از حالت قطعی می باشد. از طرف دیگر، مشاهده می شود که الگوریتم ژنتیک در مقایسه با الگوریتم شبیه سازی تبرید، جواب های بهتری در زمان حل بیشتر ارائه می کند.
نیلوفر رضوانی سعیده غلامی
چکیده به طور کلی جریان کارگاهی به دو نوع جایگشتی و غیر جایگشتی تقسیم بندی می شود. مسئله جریان کارگاهی که درآن ترتیب کارها در همه ماشین ها یکی نباشد به مسئله جریان کارگاهی غیر جایگشتی معروف است. جریان کارگاهی غیر جایگشتی انعطاف پذیری بیشتری دارد اما به دلیل پیچیده تر بودن، کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. در دنیای واقعی امروزی در حوزه های مختلف، به دلیل مسائل رقابتی بین تولید کننده ها، راضی نگه داشتن مشتری امری مهم اطلاق می شود، لذا زمان تحویل، یکی از نکاتی است که به شدت مورد توجه تولید کننده و مشتری قرار می گیرد. و چون برای محاسبه سود یک تولید کننده، به زمان تحویل و زمان تاخیر توجه می شود، لذا یکی از توابعی که در این تحقیق مطالعه و بررسی شده است، تابع هدف، سود و تابع هدف دیگر به علت حایز اهمیت بودن زمان، زمان تکمیل در نظر گرفته شده است. در یک محیط تولیدی واقعی ممکن است یک کار برای پردازش به همه ماشین ها نیاز نداشته باشد لذا یکی از فرض هایی که در این مسئله در نظر گرفته شده است، عملیات از دست رفته (حذف شده) است. اثر، تاثیر یادگیری یکی از فرض هایی است که به تازگی مورد توجه محققین قرار گرفته است، باعث میشود تا مدل نزدیک تر به دنیای واقعی شود. با توجه به np-hard بودن مسئله نیاز است تا مسئله را با یکی از الگوریتم های فراابتکاری حل کرد و سپس بعد از حل مسئله توسط الگوریتم فراابتکاری باید جواب های بدست آمده را اعتبار سنجی کرد.
محسن نیک فر سعیده غلامی
مسائل زمانبندی یکی از گسترده ترین زمینه های بررسی و تحقیق در حوزه تحقیق در عملیات و برنامه ریزی ریاضی است. امروزه بسیاری از سازمان ها جهت افزایش توانایی رقابت شان از سیستم تولید انعطاف پذیر استفاده می کنند. از آن جایی که ابزارهای مورد نیاز برای انجام کلیه عملیات ها بیشتر از تعداد ممکن در مخزن ابزار دستگاه هاست بنابراین باید ابزارها را مدام تغییر داد تا بتوان کارهای مختلف را انجام داد. به این علت که در صورت کم بودن کارایی سیستم مدیریت ابزار، عملکرد کلی سیستم تولید انعطاف پذیر به شدت کاهش می یابد؛ حل مساله جا به جایی بین ابزار ها می تواند نقشی کلیدی در ارتقاء کارایی یک سیستم تولید انعطاف پذیر ایفا کند. کارهای بسیاری کمی در زمینه زمان بندی کارها در چنین محیطی انجام شده است. در این پایان نامه مساله جا به جایی ابزار در حالت چند ماشینه و در حالت ایستگاه کاری انعطاف پذیر بررسی می شود. از ربات ها جهت جا به جایی قطعات بین ماشین ها و انبارها استفاده می شود. در ایستگاه کاری انعطاف پذیر هر دستگاه در هر زمان با یک ابزار کار می کند. بعد از مرور ادبیات و تبیین مساله، مدل ریاضی حل این مساله ارائه شده است که با توجه به بررسی های انجام شده این مدل از جمله نخستین تلاش ها برای حل دقیق این مساله می باشد. در ادامه با استفاده از روش فراابتکاری تبرید شبیه سازی شده مسائل بزرگ تر بررسی شده اند. برای تنظیم پارامتر های این الگوریتم از روش طراحی آزمایش تاگوچی استفاده شده است. در پایان نیز مسائلی که تاکنون به آن پرداخته نشده است ارائه شده، که می تواند راهنمای خوبی برای محققانی باشد که علاقه مند به بررسی این زمینه اند.
عباس بادلی رسول شفایی
در مسئله مسیریابی (vrp)، هدف یافتن بهترین مسیرها برای وسایلی است که باید به یک مجموعه مشخص از مشتریان خدمت دهند. این مسیرها باید حداقل هزینه را داشته باشند، همزمان باید محدودیت هایی نظیر حداکثر ظرفیت هر وسیله، حداکثر مسافت طی شده توسط یک وسیله، بازه زمانی محدود و مشخص برای رسیدن به یک مشتری مشخص (پنجره زمانی) و محدودیت هایی از این قبیل را ارضاء نمایند. اکثر سازمان ها ناوگان حمل و نقل ناهمگون دارند و یا وسایل گوناگونی را کرایه می کنند تا به مشتریان خود سرویس دهند، ناوگان حمل و نقل ناهمگون به حالتی اشاره دارد که وسایل نقلیه متفاوت ظرفیت های متفاوت، هزینه ثابت متفاوت و هزینه متغیر متفاوتی دارند. براساس مطالعات انجام شده تمامی تحقیقات انجام شده در این زمینه، با هدف کمینه کردن زمان سفر و هزینه های سفر مورد بررسی قرار گرفته اند درحالی که یکی از مهم ترین موضوعات موجود در دنیای واقعی تأخیر می باشد. در مطالعه زمان تأخیر یک موعد مقرر را به عنوان حد بالای زمان قرار داده ایم، در صورتی که لحظه رسیدن وسیله نقلیه به مشتری پس از زمان مقرر باشد، تاخیر بوجود خواهد آمد. علاوه بر این، موضوع مهم دیگر در مسائل مسیریابی با ناوگان حمل و نقل ناهمگون هزینه نگهداری وسیله نقلیه می باشد. مسأله مورد نظر این تحقیق در حالتی حل خواهد شد که در صورت انتخاب یک وسیله هزینه نگهداری آن نیز در نظر گرفته شود و در واقع برای انتخاب وسیله نقلیه یک تعادل بین هزینه نگهداری و هزینه سفر بوجود آید. بنابراین در این تحقیق ما یک مسئله دو هدفه مسیریابی با ناوگان حمل و نقل ناهمگون را با هدف کمینه نمودن مجموع زمان سفر و زمان های تأخیر، و کمینه کردن هزینه نگهداری را مورد بررسی قرار داده ایم. مسأله مورد نظر با استفاده از الگوریتم ژنتیک مرتب سازی نامغلوب و الگوریتم بهینه سازی انبوه ذرات چند هدفه حل شده و نتایج آن ها ارائه شده است. در پایان نتایج دو الگوریتم با یکدیگر مقایسه شده است.
سحر تدینی راد رسول شفایی
در این تحقیق مسأله زمانبندی خط جریان مونتاژ دو مرحله¬ای با در نظر¬گرفتن ویژگی عدم قطعیت محیط واقعی از نظر خرابی ماشین¬آلات مورد بررسی قرار¬گرفته و برای این منظور از روش بهینه¬سازی استوار جهت حل مسأله استفاده شده است. با توجه به پیچیدگی ساختاری در مسأله فوق¬الذکر، از طرح ایجاد شکست و ساختار شبیه¬سازی جهت ایجاد طرح شکست و تعمیر ماشین¬آلات استفاده شده است. همچنین الگوریتم¬های فراابتکاری ga و ica جهت حل مسأله به کار گرفته شده است . پارامترهای الگوریتم¬های پیشنهادی با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی (ann) تعیین شده است . جهت تحلیل پارامتر¬های مسأله از رویکرد تاگوچی استفاده شده است. بررسی نتایج محاسباتی بیانگر برتری الگوریتم ica نسبت به الگوریتم ga می¬باشد.
علی اکبر کردی سعیده غلامی
ایجاد هماهنگی میان تولید کننده و مصرف کننده همواره یکی از مهم¬ترین چالش¬ها پس از ابداع و تولید هر کالایی است. در واقع این هماهنگی تعادل میان عرضه و تقاضا را در پی دارد. به گونه¬ای که کلیه¬ی ذینفعان تولید و مصرف یک کالا منتفع گردند. مدیریت زنجیره تامین به ایجاد این توازن کمک می¬کند. ایجاد توازن اشاره شده، در مورد کالاهای زوال¬پذیر با چالش¬های فراوانی روبه¬رو است. توازن میان کالاهای و امکانات حوزه¬ی سلامت، از قبیل دارو، ظرفیت بیمارستان¬ها، مکانیابی بیمارستان¬ها و سایر امکانات پزشکی از اهمیت بسیاری برخوردار است و امروزه توجه بسیاری از پژوهشگران مهندسی صنایع و تحقیق در عملیات را به خود جلب نموده¬است. خون هم به عنوان یکی از کالاهای بسیار مهم که قابلیت تولید آن به روش¬های شیمیای وجود نداشته و از طرفی تامین آن نیز با محدودیت روبه¬روست و مشخصه¬ی فاسد شدنی بودن را نیز در خود دارد نیاز به توجه ویژه¬ای در مدیریت زنجیره¬ی تامین خود دارد. از این رو در این مطالعه مسئله¬ی مدیریت زنجیره تامین خون به صورت کلی و بحث تولید، تامین و سفارش پلاکت به صورت ویژه مورد بررسی قرار می¬گیرد. برای مدلسازی ریاضی این زنجیره¬ی حیاتی از برنامه¬ریزی عدد صحیح غیرخطی استفاده گردیده است. سپس مدل¬های ارائه شده با استفاده از تکنیک¬های خطی سازی به منظور امکان حل به روش دقیق به فرم خطی تبدیل شده است. سپس برای افزایش بیشتر بهره¬وری و کاهش بیشتر هزینه¬ها انتقال بین بیمارستان¬ها مجاز دانسته شده و مدل آن ارائه شده¬است. در پایان نیز برای نشان دادن عملکرد مناسب مدل ارائه شده از مطالعه موردی استفاده شده و نتایج آن ارائه گردیده است.
شهرام انتظاری سعیده غلامی
زمان بندی جریان کارگاهی انعطاف پذیر یکی از مسائلی است که به شرایط دنیای واقعی بسیار نزدیک است و در دهه گذشته مطالعات زیادی را به خود اختصاص داده است. در این تحقیق هدف استفاده از یک سیستم جریان کارگاهی انعطاف پذیر برای طراحی یک مکانیزم عمل جراحی و همچنین تعین توالی بیماران استفاده شده است. این تحقیق شامل دو فاز است که فاز اول با نام فاز استراتژیک یا طراحی و فاز دوم با نام فاز عملیاتی یا برنامه ریزی عنوان شده اند. در مرحله اول هدف انتخاب تیم های مناسب برای سیستمی که قرار است پیاده سازی شود و مرحله دوم با استفاده از اطلاعات و نتایج بدست آمده در فاز اول به برنامه ریزی بیمارانی که قرار است جراحی شوند می پردازد. فاز اول که یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح مختلط دو هدفه است در یکی از دو معیار پارامتر زمان، غیر قطعی در نظر گرفته می شود و به همین خاطر از زمان بندی استوار برای فرموله کردن تابع هدف مربوط به زمان استفاده شده است. حل مدل دوهدفه فاز اول با استفاده از رویکرد ?-محدودیت صورت پذیرفته است.. در فاز دوم نیز از رویکردی بر مبنای قابلیت اطمینان استفاده شده است که برای نیل به این به این هدف سه معیار در تابع هدف بکار برده شده است. برای حل فاز دوم چون مسأله حالت np-hard دارد برای مسائل بزرگ دو الگوریتم فرا ابتکاری معرفی شده است. در ابتدا نتایج حاصل از حل دقیق مسائل کوچک و متوسط با استفاده از نرم افزار gams و الگوریتم های فرا ابتکاری معرفی شده با هم مقایسه شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که که نتایج حاصل از اعتبار سنجی آن ها رضایت بخش است به این صورت که الگوریتم های فرا ابتکاری در کمتر از نصف زمان حل دقیق به جواب بالاتر از 90 درصد نزدیک به جواب بهینه می رسند. همچنین الگوریتم جستجوی فاخته نیز نسبت به الگوریتم ژنتیک از کارایی بیشتری در این مسائل برخوردار است.
سعیده غلامی کوروش عشقی
چکیده ندارد.
سعیده غلامی محمدرضا حیدریان شهری
اسکارن آهن شترسنگ در فاصله 110 کیلومتری شمال غرب مشهد، 82 کیلومتری شمال شرق سبزوار و در زون ساختاری بینالود قرار دارد. در این منطقه اولین پدیده مرتبط با تشکیل اسکارن، نفوذ توده های ساب ولکانیک حدواسط با ترکیب غالب مونزودیوریت و دیوریت پورفیری پس از ائوسن در بین توالی کربناته (به طور غالب آهکی) کرتاسه زیرین قابل قیاس با سازند تیزکوه در البرز مرکزی می باشد. توده های مذکور مشخصه متا آلومینوس وابسته به سری کالک آلکالن دارند. بر اساس شواهد صحرایی و مطالعات میکروسکوپی، اسکارن منطقه شامل دو زون اندواسکارن محدود و اگزواسکارن گسترده است. در اندواسکارن بافت پورفیری توده نفوذی حفظ شده است، با این تفاوت که پلاژیوکلاز ها آلتراسیون شدیدتری دارند. اگزواسکارن 5 زون مشخص شامل 1- گارنت اسکارن 2- گارنت- ایدوکراز اسکارن 3- پلاژیوکلاز اسکارن 4- زوئیزیت- اپیدوت اسکارن 5- اکتینولیت اسکارن دارد. این زون ها به ترتیب فاصله از توده های نفوذی به وجود آمده اند. بر اساس شواهد پتروگرافی فرایندهای متاسوماتیکی پیشرونده و پسرونده اسکارنی منطقه در سه مرحله جداگانه و مشخص به وقوع پیوسته اند. مرحله پیشرونده بعد از جایگزینی و با شروع تبلور توده نفوذی در عمق و یا آزاد شدن سیالات هیدروترمالی مشتق شده از آن شروع می شود. در این مرحله کانسارسازی انجام نمی شود و در حکم آماده سازی زمینه محسوب می گردد. در این مرحله کالک سیلیکات های بدون آب مانند گارنت در زون اسکارنی تشکیل شده اند. بررسی شرایط فیزیکوشیمیایی تشکیل اسکارن نشان می دهد که دمای مرحله اصلی تشکیل زون گارنت c=550-420 و 25-10- 22-10= o2ƒ بوده است. افزایش محلی فوگاسیته اکسیژن (22-10<) مانع تشکیل همزمان دو کانی گارنت و پیروکسن گردیده است. در مرحله پسرونده آغازی حجم عمده ای از کالک سیلیکات های بدون آب اسکارنی همانند گارنت و پیروکسن که در حرارت های نسبتاً بالا تشکیل شده اند، به مجموعه ای از سیلیکات های آبدار مثل اپیدوت، ترمولیت- اکتینولیت یا کانی هایی مثل کلسیت، کوارتز، مگنتیت و ... تبدیل شده اند. با توجه به دیاگرام پایداری کانی ها، این دگرسانی ها در دمای c=420-400 رخ داده و این محدوده دمایی 1/0=xco2 و 7-10< s2ƒ و 25-10 >o2ƒ را برای اسکارن مورد مطالعه پیشنهاد می کند. در مرحله پسرونده تأخیری کالک سیلیکات های آبدار و بدون آب تشکیل شده در مراحل قبلی به مجموعه های ریزدانه شامل کلریت، کلسیت، کوارتز و کانی های رسی تبدیل شده اند. مرحله اصلی نهشت اکسیدها و بخصوص سولفیدها، بعد از مرحله تشکیل اسکارن پیشرونده یعنی در طی مراحل آغازی دگرسانی پسرونده رخ داده است. مگنتیت مهم ترین و فراوانترین کانه اکسیدی منطقه است. بافت جانشینی مگنتیت در بین بلورهای گارنت نشان می دهد که مگنتیت بعد از تشکیل اسکارن اولیه نهشته شده است. پیریت فراوانترین کانه سولفیدی است که در حفرات، شکستگی ها و مرز بلورهای مگنتیت به وجود آمده است. بنابراین تشکیل پیریت بعد از مگنتیت رخ داده است. فرایند تشکیل پیریت در مراحل انتهایی آلتراسیون کالک سیلیکات های اولیه (مرحله پسرونده تأخیری) رخ می دهد. کالکوپیریت دیگر کانه سولفیدی می باشد که به مقدار بسیار اندک همراه با مگنتیت و پیریت مشاهده می شود. مقایسه طلا، مس و عناصر نادر خاکی منطقه شترسنگ با مهمترین کانسارهای fe oxides cu-au ثابت نمود که کانسار شترسنگ از لحاظ عناصر مورد قیاس در حد کانسارهای fe oxides cu-au نبوده و تنها کانه اقتصادی در آن مگنتیت است. نقشه های مغناطیسی انتقال به قطب آنومالی های مغناطیسی هماهنگ با توده های کانی سازی مگنتیت را آشکار کردند. آنومالی های مغناطیسی نسبت به توده های معدنی اصلی رخنمون یافته بیشتر به سمت شمال تمایل دارند. این تمایل دلالت بر این دارد که وسعت کانی سازی از توده معدنی که در سطح رخنمون دارد، بیشتر است. نقشه مشتق اول قائم داده های مغناطیسی سطحی بودن منابع آنومالی که به وسیله توده های مگنتیت روی سطح آشکار شدند، نشان دادند. نقشه ادامه به سمت بالا تا عمق 50، 100 و 150 متر نشان دادند که آنومالی های مغناطیسی اصلی a و b تا عمق 150 متر همچنان ادامه دارند که چنین عمق وسعتی را برای منایع آنها (توده های معدنی) پیشنهاد می کند.