نام پژوهشگر: ریوف قوامی
شاهد حسن پور کورنده غلامرضا خیاطیان
بخش اول روشی ساده، حساس، گزینش پذیر ودقیق برای گونه شناسی مقادیر ناچیز آهن (iii) و آهن (ii) محلول در نمونه های آب طبیعی به وسیله دیسک های غشایی اکتادسیل سیلیکای اصلاح شده با لیگاند دی متیل (e)- 2- ( 1- استیل- 2- اکسو پروپیل )- 2- بوتن دیوآت (daopb) ارائه شده است. آهن (iii) با لیگاند daopb تشکیل کمپلکس قرمزرنگی (?max = 482 nm) می دهد. آزمایشات اسپکتروفتومتری و هدایت سنجی نشان دادند که کمپلکس بین آهن (iii) و لیگاند به صورت ml3 می باشد و تشکیل این کمپلکس مسئول بازداری و استخراج فلز بر روی دیسک می باشد. تاثیر پارامترهای مختلفی از جمله ph محلول، مقدار لیگاند و سرعت نمونه بررسی شد و شرایط بهینه تعین شد. در 2/5 =ph آهن (iii) به طور گزینش پذیر توسط دیسک بازداری می شود و اما آهن (ii) از دیسک می گذرد. بنابراین آهن (ii) زا می توان توسط اکسیداسیون محلول نمونه به آهن (iii) و اندازه گیری آهن کل و سپس تفریق نمودن از آهن (iii) و یا با آنالیز مستقیم محلول عبوری از دیسک به وسیله طیف سنجی جذب اتمی شعله ای، اما بدون تغلیظ اندازه گیری کرد. ثابت یونش اسیدی ترمودینامیکی لیگاند daopb نیز اندازه گیری شد. ظرفیت جذب دیسک اصلاح شده 100 میکروگرم و فاکتور تغلیظ روش 166 می باشد. محدوده خطی دینامیک و حد تشخیص روش برای آهن (iii) در شرایط بهینه به ترتیب 40-1000 و 2/8 میکروگرم بر لیتر به دست آمد. روش مذکور برای اندازه گیری و گونه شناسی آهن (iii) و آهن (ii) در آب شیر، آب رودخانه، آب دریا و آب باران و اندازه گیری آهن کل موجود در شیر خشک به کار برده شد. نتایج به صورت آماری با روش استاندارد 1و10- فنانترولین مقایسه شد. آزمون t نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو روش وجود ندارد. بخش دوم یک روش تغلیظ و جداسازی همزمان برای اندازه گیری مقادیر ناچیز یون های +ag+، pb2 و +pd2 محلول در آب به-وسیله دیسک های غشایی اکتادسیل سیلیکای اصلاح شده با لیگاند دی بنزیل- دی آزا- 18- کراون- 6 ( dbzda18c6 ) ارائه شده است. فلزات کمپلکس شده به وسیله 10 میلی لیتر محلول kcl m 4 از روی دیسک شسته می شود و به وسیله طیف سنجی جذب اتمی شعله ای اندازه گیری می شود. چندین پارامتر از قبیل اثر آنیون، ph محلول نمونه، نوع شوینده، مقدار لیگاند و سرعت عبور محلول نمونه و شوینده مورد بررسی قرار گرفت. اثر یون های مختلف نیز روی تغلیظ یون های مذکور بررسی شد. فاکتور تغلیظی معادل با 110، به آسانی قابل دستیابی است که وابسته به حجمی از محلول نمونه است که برداشته می شود. زمانی که از 100 میلی لیتر محلول استفاده شد، گستره دینامیکی خطی به دست آمده به ترتیب در محدوده 30-1000 و 140-6000 و 60- 900 میکروگرم بر لیتر برای یون های ag، pb و pd تعین شد. حد تشخیص روش براساس ده مرتبه اندازه گیری سیگنال بلانک معادل با 1/8، 8 و 4/2 میکروگرم بر لیتر به ترتیب برای یون های +ag+، pb2 و +pd2 بود. ثابت تشکیل برای کمپلکس های 1 : 1 این یون ها با dbzda18c6 در ℃ 25 به وسیله داده های هدایت مولی برحسب نسبت مولی تعیین شد. روش مذکور برای اندازه گیری یون های ag، pb2 و pd در نمونه های آب های طبیعی، چای و خاک معدن به کار برده شد.
زهرا انفرادی عبداله سلیمی
امپرازول و پنتوپرازول، از مشتقات بنزیمیدازول بوده که به عنوان بازدارنده های پمپ پروتون برای معالجه بیماریهای گوارشی از جمله زخم معده و اثنی عشر به کار برده می شوند. با توجه به کاربرد گسترده این ترکیبات اندازه گیری دقیق و صحیح آنها بسیار حائز اهمیت است. در این کار، الکترود کربن شیشه ای با نانو ذرات اکسید نیکل به روش ترسیب الکتروشیمیایی اصلاح می شود که تصویر sem، اندازه نانو ذرات را در محدوده 100 تا 400 نانومتر نشان می دهد. در محلول قلیایی نانو ذرات نیکل اکسید رشد می کنند و یک زوج ردوکسniooh)/(ni(oh)2 در محدوده 480 تا 418 میلی ولت نسبت به الکترود مرجع ag/agcl به ترتیب برای فرآیند اکسایش و کاهش نشان می دهند. این الکترود اصلاح شده فعالیت الکترو کاتالیتیکی بسیار مناسبی برای اکسیداسیون پنتوپرازول، امپرازول، سایمتیدین، رانیتیدین و فاموتیدین در محیط قلیایی با ph 11 تا 13 از خود نشان می دهد. ولتامتری چرخه ای و آمپرومتری برای اندازه گیری های تجزیه ای داروهای فوق به کار رفته است. حد تشخیص روش آمپرومتری 6-10×19/1 و m 6-10×56/2 به ترتیب برای امپرازول و پنتوپرازول و همچنین7-10×2/4، 7-10×4/3 و m 6-10×91/8 به ترتیب برای سایمیتیدین رانیتیدین و فاموتیدین بدست آمده است. همچنین حساسیت و محدوده کالیبراسیون خطی برای آنالیز داروهای فوق با الکترود اصلاح شده به ترتیب برای پنتوپرازول و امپرازول 8/4 و na/µm 7/4 ، 4/41- 6/4 و 18- 25/2 میکرو مولار و برای رانیتیدین، سایمیتیدین و فاموتیدین به ترتیب 0/0151، 0/042 و µa/µm0/001 ، 6/5- /07، 8/3- /0634 و3/83 - 9/11 میکرو مولار به دست آمدند. این روش به طور موفقیت آمیزی برای آنالیز این داروها در نمونه های حقیقی به کار می رود. نتایج تجزیه ای بدست آمده با این روش قابل مقایسه یا حتی بهتر از روش های اسپکتروفوتومتری و کروماتوگرافی است.
منیرسادات مهدیون ریوف قوامی
بخش اول: در این کار نانوذرات اکسید نیکل به عنوان بستر مناسبی برای اتصال کمپلکس پورفیرین منگنز (iii) به عنوان حدواسط انتقال الکترون در محلول های آبی مورد بررسی قرار گرفته است. الکترود اصلاح شده رفتار تقریبأ برگشت پذیری را برای زوج ردوکس mn3+/mn4+ در محدوده ی وسیعی از ph از خود نشان می دهد. پایداری و رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده، ثابت سرعت انتقال الکترون هتروژن و ضریب انتقال بار آن با استفاده از تکنیک ولتامتری چرخه ای بررسی و محاسبه شده است. الکترود اصلاح شده فعالیت الکتروکاتالیزوری مناسبی برای اکسیداسیون آنیون سولفید از خود نشان می دهد. غلظت های میکرومولار سولفید با روش آمپرومتری با الکترود فوق اندازه گیری شده است. حد تشخیص µm3، محدوده ی خطی کالیبراسیون از µm 5 تا mm 2 با حساسیت µa/µm 0/0038 برای الکترود اصلاح شده بدست آمده که قابل مقایسه با سایر الکترود های ساخته شده برای اندازه گیری آنیون سولفید می باشد. بخش دوم: نانولوله های کربن تک دیواره به عنوان بستر مناسبی برای اتصال کمپلکس شیف باز منگنز(iii) به عنوان حدواسط انتقال الکترون بکار برده شد. یک جفت دماغه ی کاتدی و آندی واضح، پایدار و کاملأ برگشت پذیر برای الکترود اصلاح شده با کمپلکس شیف باز، مربوط به زوج mn+2/mn+3 ، مشاهده شد. رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده در محلول آبی در ph های مختلف با استفاده از تکنیک ولتامتری چرخه ای بررسی شد. ضریب انتقال بار ، ثابت سرعت انتقال الکترون هتروژن و غلظت سطحی الکترود اصلاح شده محاسبه شده و به ترتیب 41/0، 1-s84/48، mol/cm2 10-10×58/1 بدست آمد. الکترود اصلاح شده اثر الکتروکاتالیزوری چشمگیر و حساسیت بالایی برای احیای پراکسید هیدروژن در محلول بافر فسفات(1/0 مولار) نشان داده است. این الکترود به عنوان حسگر آمپرومتری برای اندازه گیری غلظت های میکرومولار و کمتر از پراکسید هیدروژن بکار رفته است. .
معصومه کرد عبدالله سلیمی
چکیده قسمت اول: یک روش ساده برای اصلاح الکترودهای کربن شیشه ای با نانولوله های چند لایه کربن و ترکیبات فتالوسیانین-آهن پیشنهاد شده است. در این روش ابتدا سطح الکترود با 25میکرولیتر محلول dmf-mwcnts(4/0میلی گرم بر میلی لیتر) پوشیده شده سپس در هوای آزاد خشک شود تا فیلمی از نانولوله های کربن در سطح الکترود تشکیل شود. سپس الکترود اصلاح شده با نانولوله های کربن برای مدت زمان یک ساعت داخل محلول فتالوسیانین شناور می شود. در پایان الکترود اصلاح شده با نانولوله های کربن و فتالوسیانین را برای مدت زمان یک ساعت در محلول آهن(ii) شناور می شود. ولتاموگرام های الکترود اصلاح شده، یک زوج پایدار و برگشت پذیر برای زوج (fe(ii)/fe(i)) با سیستم جذب سطحی شده نشان می دهد. ضرایب انتقال بار(?) و ثابت انتقال الکترون هتروژن (ks) و غلظت سطحی برای الکترودهای کربن شیشه ای اصلاح شده با نانولوله های چند لایه کربن، فتالوسیانین و آهن(ii) با تکنیک ولتامتری چرخه ای محاسبه شد. الکترودهای اصلاح شده پاسخ الکتروکاتالیزوری مناسب، جوابدهی بسیار سریع و حساسیت بالا بر ای احیای تری کلرواستیک اسید و پراکسید هیدروژن در بافر فسفات (1/0 مولار) در ph های 11-2 نشان داده و این الکترودهای اصلاح شده به عنوان حسگر های آمپرومتری برای اندازه گیری غلظت های میکرومولارو کمتر تری کلرو استیک اسید و پراکسید هیدروژن بکار رفتند. قسمت دوم: یک روش ساده برای اصلاح الکترودهای کربن شیشه ای با نانوذرات سیلیکون کاربید و مایع یونی بکار رفته است. در این روش ابتدا 25 میکرولیتر از محلول نانو ذرات dmfو 1 -(3-aminopropyl)-3-methylimidazolium bromide و سیلیکون کاربید روی الکترود قرار داده می شود با خشک شدن سطح الکترود و تبخیر حلال ، کامپوزیتی از نانوذرات سیلیکون کاربید و مایع یونی روی سطح الکترود تشکیل می شود. سپس با اعمال چرخه پتانسیل در محدوده صفر تا 2ولت در محلول بافر فسفات، با اکسید شدن گروه های آمینی مایع یونی، il-nh2 به صورت پیوند کووالانسی د رسطح الکترود قرار می گیرد. الکترودهای اصلاح شده پاسخ الکتروکاتالیزوری عالی، جوابدهی بسیار سریع و حساسیت بالا بر ای اکسید نیتریت در بافر فسفات(1/0 مولار) در ph-های(11-1) نشان داده و این الکترودهای اصلاح شده به عنوان حسگرهای آمپرومتری برای اندازه گیری غلظت های 8-10مولار جهت آشکارسازی نیتریت بکار رفتند. مزاحمت گونه های متفاوت مانند گلوکز، اوره و ... در غلظتهای 100 برابر و بیشتر صرفنظر کردن است
رحیم نوایی ریوف قوامی
قسمت اول- یک روش حساس و ساده برای اندازه گیری بازهای dna، گوانین وآدنین (پورین)، تیمین وسیتوزین (پیریمیدین)، که بر اساس اکسیداسیون این بازها بر روی الکترود اصلاح شده با نانوذرات سیلیکون کاربید قرار دارد، پیشنهاد شده است. در این کار تکنیک دیفرانسیل پالس ولتامتری برای اندازه گیری انفرادی و همزمان این بازها در ph بیولوژیکی (4/7) به کار رفته است. پس از بهینه سازی شرایط دستگاهی و آزمایشی، مطالعه اثر ph بر الکترواکسیداسیون بازهای dna انجام گرفت و ph بهینه برای اندازه گیری انتخاب گردید. در ضمن، ثابت های یونیزاسیون (pka) برای این ترکیبات تعیین گردید. سپس، اثر غلظت این ترکیبات به صورت انفرادی و مخلوط دوتایی و چهارتایی با استفاده از تکنیک دیفرانسیل پالس ولتامتری مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به منحنی کالیبراسیون این ترکیبات به صورت انفرادی و در حضور همدیگر، حساست اندازه-گیری نسبت به روش های پیشین، به طور فوق العاده ای بالا رفته و گستره خطی اندازه گیری این بازها نیز گسترش یافته و حد تشخیص در حد نانومولار مشاهده شده است. مزیت این روش نسبت به روش های پیشین سادگی، حساسیت بالا و اندازه گیری همزمان مخلوط چهار باز در محدوده گسترده ای از ph می باشد. کلمات کلیدی: بازهای dna ، گوانین، آدنین، پورین، تیمین، سیتوسین، پیریمیدین، دیفرانسیل پالس ولتامتری، نانوذرات سیلیکون کاربید. قسمت دوم-الکترود اصلاح شده با نانوذرات سیلیکون کاربید برای اندازه گیری نمونه شیمیایی ترکیب ضد التهاب و درد نیمسولید و همچنین نمونه تزریق شده به سرم انسان با استفاده از تکنیک دیفرانسیل پالس ولتامتری به کار گرفته شد. این الکترود در احیاء گروه نیتروی این ترکیب دارویی در مقایسه با الکترود کربن اصلاح نشده از حساسیت نسبتا بالایی برخوردار است. در مراحل اولیه کار تاثیر ph و پارامترهای دستگاهی از قبیل بزرگی پالس، سرعت روبش و غیره بهینه شد و مشاهده شد که در2ph= بیشترین سیگنال دریافت می-شود و این احتمالا به خاطر حلالیت بالای نیمسولید در ph های با قدرت اسیدی بالا و تامین پروتون های لازم برای احیاء این ترکیب می باشد. با استفاده از منحنی ep بر حسب ph، ثابت یونیزاسیون این ترکیب، حدود 5/6 تا 7 بدست آمد. سپس، رفتار الکتروشیمیایی این ترکیب و محصولات حاصل از احیاء آن در ph های مختلف مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به منحنی کالیبراسیون بدست آمده، محدوده خطی کالیبراسیون حاصل از تزریق چندین غلظت (5/9-09/0 میکرومولار) از ضریب هبستگی بالایی (9925/0) برخوردار است. حد تشخیص در حدود 009/0 میکرومولار با s/n برابر با 3 بدست آمد. کلمات کلیدی: سیلیکون کاربید، نیمسولید، سرم انسان، دیفرانسیل پالس ولتامتری. قسمت سوم-احیای دو ترکیب دارویی ضد سرطان فلوتامید و متابولیت آن یعنی هیدروکسی فلوتامید بر روی الکترود اصلاح شده با نانوذرات سیلیکون کاربید با استفاده از تکنیک دیفرانسیل پالس ولتامتری مطالعه شد و یک روش جدید و حساس برای اندازه گیری این دو ترکیب پیشنهاد شد. پس از بررسی اثر ph بر روی احیاء الکتروشیمیایی این دو ترکیب مشاهده شد که در10ph=، بیشترین اختلاف در پیکهای دیفرانسیل پالس این دو ترکیب (حدود 20-16 میلی ولت) وجود دارد که با این اختلاف می توان دو ترکیب را با روشهای کمومتری به طور همزمان اندازه گیری نمود و در نتیجه 10= ph برای اندازه گیری این دو ترکیب انتخاب شد. محدوده رنج خطی مشاهده شده در اندازه گیری انفرادی این دو ترکیب، 3/41-5/0 و حد تشخیص در حدود 05/0 میکرومولار به دست آورده شد. سپس، با توجه به منحنی کالیبراسیون انفرادی این دو ترکیب، غلظت هایی از مخلوط دو ترکیب تهیه شد و ولتاموگرام پالس تفاضلی آن ثبت گردید. با استفاده از الگوریتم ژنتیک (ga)، پتانسیل های بهینه انتخاب گردید و ماتریس جریان – غلظت برای نمونه های مختلف تشکیل گردید. سپس با استفاده از آنالیز جزء اصلی (pca)، ماتریس تشکیل شده کاهش یافت و داده های ماتریس کاهش یافته برای آموزش شبکه هوش مصنوعی مورد استفاده قرار گرفت. در نتیجه این دو ترکیب با استفاده از مدل ga-pc-ann آنالیز شد و رنج خطی دو ترکیب در حضور هم، 5/20-5/0 و حد تشخیص 05/0 میکرومولار بدست آمد. کلمات کلیدی: ضد سرطان، فلوتامید، هیدروکسی فلوتامید، نانوذرات سیلیکون کاربید، دیفراسیل پالس ولتامتری، کمومتری.
شاداب فهام ریوف قوامی
بخش اول- رویکردهای ارتباط کمی ساختار- بازداری (qsrr) مبتنی بر اندیس های اتصال مولکولی برای پیش بینی اندیس های بازداری نسبی کواتس کروماتوگرافی گازی (gc-rri) 132 ترکیب آلی فرار بر روی 12 (4 تا غیرقطبی و 8 تا قطبی) فاز ساکن مختلف، (c67، c78، c103، c?، poh، tif، mtf، pcl، pbr، tmo، psh، pcn) در دمای ?130 مفید هستند. بهینه سازی هندسی کامل براساس روش نیمه تجربی اوربیتال مولکولی am1 انجام شد. مجموعه ای از 30 توصیف گر مولکولی مستقیماً از ساختارهای توپولوژیکی ترکیبات از برنامه dragon به دست آمدند. به وسیله روش انتخاب متغیر نهایی الگوریتم های رگرسیون مرحله به مرحله حذف گزینشی، سه توصیف گر بهینه برای توسعه مدل qsrr برای پیش بینی rriهای ترکیبات آلی بر روی هر فاز ساکن با ضریب همبستگی بین 9378/0 و 9673/0 و ضریب همبستگی ارزیابی تقاطعی یکی در بیرون بین 9325/0 و 9653/0 انتخاب شدند. خطاهای ریشه میانگین مربعات بر روی 12 فاز ساکن مختلف در گستره 0333/0 تا 0458/0 قرار دارند. به علاوه، صحت تمام مدل های توسعه یافته با استفاده از روش های تصادفی کردن-y ، ارزیابی خارجی از طریق زوج و فرد کردن و تقسیم سری داده های ورودی به سری های آموزشی و آزمایشی تأیید شد. تفسیر موفقی از روابط پیچیده بین gc-rri های ترکیبات آلی فرار و ساختارهای شیمیایی استفاده شده در روش های qsrr حاصل شده است. سه شاخص اتصالی در مدل ها به طور منطقی قابل تفسیرند، که نشان می-دهند rri های تمام ترکیبات آلی به طور دقیق با استفاده از شاخص های اتصال مولکولی ارائه می شود. کلمات کلیدی: رابطه کمی ساختار- بازداری، اندیس های بازداری کواتس، اندیس های اتصالی، الگوریتم های رگرسیون مرحله به مرحله حذف گزینشی. بخش دوم- مطابق رده های فرعی مشتقات فلاون، فلاونوئیدهای شناسایی شده در میوه های خانواده مرکبات بیش از 60 نوع از فلاونوئیدها را پوشش می دهند. از میان رده های فرعی فلاون ها، یک سری آنالوگ های پدید آمده به طور طبیعی یا سنتزی از فلاون های پلی متوکسیله در مطالعات زیادی نشان داده اند که عملکرد های ضدتکثیری قوی در مقابل تعدادی از سلول های سرطانی انسان از خود نشان می دهند. تجزیه و تحلیل روابط کمی ساختار- فعالیت (qsar) برای یک مجموعه هفده تایی از فلاونوئیدهای پلی متوکسیله در مقابل 6 نوع سلول های سرطانی انسان شامل ریه، پروستات، روده، پوست و سرطان سینه با گیرنده استروژن مثبت (er+) و گیرنده استروژن منفی (er-) جهت ایجاد روابط همبستگی و پیش بینی کردن فعالیت های ضدتکثیری (غلظت مهارکنندگی 50% یا 90% از واکنش آنزیم یا رشد سلول ic50 و ic90) انجام شده است. مدل سازی فعالیت های ضدتکثیری این ترکیبات به عنوان تابعی از توصیف-گرهای محاسبه شده تئوری با استفاده از آنالیز رگرسیون خطی چندگانه (mlra) ساخته شد. از الگوریتم ژنتیک (ga) برای انتخاب متغیرهای مورد استفاده در بهترین مدل های برازش شده استفاده شد. معادلات به دست آمده شامل توصیف گرهای مولکولی محاسبه شده بر مبنای ویژگی های ساختار مولکولی با استفاده از نرم افزار دراگون و روش های شیمی- کوانتومی می باشند. به وسیله روش انتخاب متغیر الگوریتم ژنتیک، تعدادی از توصیف گرهای مولکولی براساس روش انتخاب مرحله به مرحله برای هر کدام از انواع سلول های سرطانی انسانی به دست آمدند. کارآیی مدل qsar برای هر نوع سلول سرطان انسان به وسیله مقادیر r2 به دست آمده برای مدل اصلی بررسی شدند. هم چنین رفتار مدل ها در هر دو ic50 و ic90، با محاسبه پارامترهای آماری خطای اریب میانگین (mbe)، خطای مطلق میانگین (mae)، خطای ریشه میانگین مربعات (rmse) و شاخص توافق (d2 یا ia) ارزیابی شدند. کلمات کلیدی: فعالیت های ضدتکثیری؛ فلاونوئید؛ فلاون های پلی متوکسیله؛ qsar؛ مرکبات؛ سرطان؛ ریه؛ پروستات؛ سینه؛ روده؛ پوست.
مهدی هاشمی غلامرضا خیاطیان
روشی ساده و حساس برای تشخیص مقادیر بسیار کم آهن کل بعد از جداسازی و پیش تغلیظ به روش استخراج نقطه ابری ارائه شده است. با نزدیک شدن دما به بالای دمای نقطه ابری (c? 42) اجزای آهن(iii) وارد فاز عنی از سورفکتانت می شود. مقدار آهن استخراج شده به فاز غنی از سورفکتانت توسط دستگاه جذب اتمی شعله ای اندازه گیری شد، تاثیر پارامترهای مختلفی از جمله غلظت سورفکتانت triton x- 114، ph محلول، دمای تعادل بررسی شد. تحت شرایط بهینه نمودار معیارگیری برای آهن(iii) بین بازه 800- 10 نانوگرم بر میلی لیتر خطی بود. حدتشخیص روش و انحراف استاندارد نسبی برای آهن(iii) به ترتیب برابر 6/8 نانوگرم بر میلی لیتر و 1/2% بودند. روش برای اندازه گیری و تشخیص مقادیر آهن کل در نمونه آب آشامیدنی و آب دریا به کار برده شد. صحت روش مقادیر اندازگیری شده توسط آزمایش بازیابی توسط دستگاه جذب اتمی شعله ای بررسی شد. یک روش پیش تغلیظ ساده و سودمند با استفاده از پدیده استخراج نقطه ابری و به کمک دستگاه التراسونیک برای استخراج و پیش تغلیظ cu2+ ارائه شده است. آنالیت در محلول آبی اولیه با لیگاند 2- مرکاپتوپیریدین- n- اکساید کمپلکس شد و triton x- 114 بعنوان سورفکتانت اضافه شد. بعد از جداسازی فاز در دمای c°50 در نقطه ابری مخلوط و رقیق کردن فاز غنی از سورفکتانت توسط نیتریک اسید متانولی، فاز غنی از سورفکتانت توسط طیف سنجی جذب اتمی شعله ای با استفاده از مکش معمولی و طول موج تجزیه ای در 8/324 نانومتر اندازه گیری شد. چندین پارامتر موثر بر کمپلکس شدن مورد بررسی قرار گرفت و تحت شرایط بهینه، پیش تغلیظ 5 میلی لیتر از نمونه در حضور (v/v) 15/0% از triton x- 114، حد تشخیص 2/2 نانوگرم بر میلی لیتر برای مس(ii) بدست آمد. نمودار تجزیه ای بین بازه غلظتی 1000- 5 نانوگرم بر میلی لیتر خطی بود و انحراف استاندراد نسبی برای آن کمتر از 64/1% محاسبه شد. درصد بازیابی نمونه ها بین 101- 5/99% بود و روش به طور موفقیت آمیز برای اندازه گیری یونهای cu2+ در نمونه آب آشامیدنی و چندین نمونه آب معدنی به کار برده شد.
رحمان حلاج عبدالله سلیمی
حسگرها و بیو حسگرهای الکتروشیمیایی به دلیل حساسیت زیاد، انتخاب گری بالا، زمان پاسخ دهی سریع، قیمت مناسب و قابل حمل بودن بسیار مورد توجه قرار دارند. از طرف دیگر حسگرهای الکتروشیمیایی دارای محدودیتهای نیز هستند، که از جمله آنها می توان به پایداری کم در مدت زمانهای طولانی، تداخلات با سایر گونه ها در نمونه های حقیقی و همچنین به مشکلات انتقال بار در سطح الکترود اشاره کرد. اخیرا بکار گیری نانوساختارها تاثیر قابل توجهی در توسعه حسگرهای شیمیایی و زیست جسگرها و افزایش کاربردهای محیط زیستی، کلینیکی و صنعتی شده است. از میان انواع نانوساختارها ، اکسیدهای فلزی و نانولوله های کربنی کاربردهای ویژه ای در الکتروشیمی و الکتروآنالیز گونه ها دارند. از طرف دیگر روش ساخت نانوذرات فلزات و اکسیدهای فلزی تاثیر قابل توجهی بر خواص فیزیکی، شیمیایی و الکتروشیمیایی آنها دارند. از میان روشهای متنوع ساخت نانو ذرات اکسیدهای فلزی، انباشت الکتروشیمیایی به دلیل سادگی روش، سازگار بودن با محیط و انجام پذیری در دمای پایین(کمتر ازc 200 ?) بیشتر مورد توجه هستند. به عنوان مقدمه ابتدا مکانیسم الکتروکریستالیزاسیون و اثر عوامل مختلف موثر بر آن و در نهایت تاثیر عوامل مختلف بر شکل ، اندازه، خواص فیزیکی ، شیمیایی و الکتریکی آنها مورد مطالعه قرار می گیرد. در فصل دوم ساخت سه نوع از نانوذرات اکسیدهای فلزی شامل اکسید کبالت، اکسید روی و اکسید ایریدیوم مورد مطالعه قرار گرفته است. ساخت نانوذرات اکسید فلزات فوق به روش انباشت الکتروشیمیایی و در سطح الکترود کربن شیشه ای انجام شده است. تهیه نانوذرات اکسیدهای ایریدیوم و کبالت به روش روبش پتانسیل و تهیه نانو ذرات اکسید روی به روش اعمال پتانسیل ثابت انجام شده است. تغییرات دامنه پتانسیل اعمال شده به عنوان متغییری موثر در تغییر شکل و ساختار نانو ذرات اکسید کبالت مورد موطالعه قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که با افزایش دامنه روبش پتانسیل شکل نانوذرات اکسید کبالت از کروی و با ابعاد حدود 30 نانومتر تا اشکال کرم مانند با نسبت طول به عرض زیاد و تا چند صد نانومتر تغییر می کند. ساختار ، شکل و ابعاد نانوذرات تولید شده به روشهای مختلفی مانند میکروسکوپ اکترونی، میکروسکوپ نیروی اتمی روبشی و همچنین تکنیکهای ولتامتری و اسپکتروسکوپی امپدانس مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. خواص الکتروکاتالیزوری انواع نانو ذرات تولید شده در فرایند اکسیداسیون الکتروشیمیایی آب اکسیژنه و ارسنیک محلول در آب مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفته است. پتانسیل و با تغییر ماهیت اکسید های کبالت از اکسیدهای با ظرفیت کبالت پایین به اکسیدهای کبالت با اعداد اکسایش مشاهدات بدست آمده نشان داده است که با افزایش دامنه روبش بالاتر، خواص الکتروکاتالیزی این نانو ساختارها برای آب اکسیژنه افزایش و برای ارسنیک کاهش می یابد. همچنین در فصل سوم رفتار الکتروشیمیایی اکسید کبالت در سطح الکترود کربن شیشه در ph های مختلف و در سرعتهای روبش مختلف مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داده است که انباشت الکتروشیمیایی نانوذرات اکسید کبالت در سطح کربن شیشه ای موجب استقرار یک زوج پایدار اکسید و احیای برگشت پذیر با ثابت سرعت انتقال الکترون زیاد و در محدوده ای وسیع از ph بر سطح الکترود شده است. این نتایج نشان می دهد که اکسید کبالت انباشته شده بر سطح الکترود می تواند به عنوان حد واسط انتقال الکترون در فرایند الکتروکاتالیز مورد استفاده قرار گیرد. این قابلیت با بررسی رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده با نانوذرات اکسید کبالت در غیاب و حضور گونه های مانند، آب اکسیژنه، انسولین، گوانین ویون ارسنیت مورد ارزیابی قرار گرفته است. با توجه به کارایی بالای الکترود اصلاح شده در فرایند الکترواکسیداسیون گونه های فوق، حسگرها و بیوحسگرهای برای آنالیز گونه های فوق طراحی و ساخته شد که هر کدام در نوع خود از ویژه گیهای جدیدی نسبت به موارد مشابه برخوردار هستند. علاوه بر این به دلیل خلل و فرج وسطح تماس زیاد الکترود اصلاح شده، وجود گروهای عاملی زیاد مانند هیدروکسید و نیز انطباق پذیری زیاد این نانو ذرات با بیومولکولها نانوذرات اکسید کبالت بستر مناسبی برای انباشت انواع آنزیمها و بیومولکولها هستند. در بخش دیگری از این پروژه تحقیقاتی بیومولکولهای مانند فالووین آدنین دی نوکلوئتید(fad)، هموگلوبین(hb) و آنزیم کلسترول اکسیداز(chox) با استفاده از اعمال سیکلهای پی درپی بر سطح نانوذرات اکسید کبالت مستقر در سطح الکترود کربن شیشه ای مستقر شده اند. الکترود های اصلاح شده با بیومولکولهای فوق به وسیله تکنیکهای مختلفی از جمله ولتامتری چرخه ای، اسپکتروسکوپی امپدانس و اسپکتروسکوپی uv-vis مورد ارزیابی قرار گرفته اند. کارایی الکترود های اصلاح شده با این دسته از بیومولکولها در اندازه گیری گونه های مختلف مورد آزمایش قرار گرفته است. ولتاموگرامهای ثبت شده از الکترودهای اصلاح شده ی gc/coox-nps/fad ، gc/coox-nps/hb و gc/coox-nps/chox به ترتیب در حضور و غیاب گونه های نیتریت، آب اکسیژنه و کلسترول ثبت شده است. شواهد نشان دهنده رفتار الکتروکاتالیزی بسیارخوبی برای الکترودهای فوق است. کارایی این الکترودهای اصلاح شده بوسیله ثبت ولتاموگرامهای چرخه ای در حضور غلظتهای مختلف از گونه های آنالیزی مورد ارزابی قرار گرفته است. برای بدست آوردن بهترین نتایج آنالیزی، روشهای هیدرودینامیک همانند روش مرسوم آمپرومتری و روش فلو اینجکشن مورد استفاده قرار گرفته است. قابلیت کاربرد نانوذرات اکسید روی و اکسید ایریدیوم در طراحی حسگرها و زیست حسگرها در فصل چهارم مورد بررسی قرار گرفته است. انباشت الکتروشیمیایی نانوذرات اکسید روی تحت شرایط اعمال پتانسیل ثابت انجام گرفته است. تصویر بر اداری با میکروسکوپ الکترونی نشان می دهد که سطح الکترود کربن شیشه ای بوسیله لایه یکنواختی از نانوذراتی به شکل کروی و با ابعادی در حدود 30 تا 50 نانومتر پوشیده شده است. به دلیل بر همکنش ویژه بسیاری از زیست مولکولها با اکسید روی، انباشت الکتروشیمیایی گوانین و محصولات اکسیداسیون آن در سطح نانوذرات اکسید روی بوسیله تکنیک ولتاموگرام چرخه ای و با اعمال ولتاموگرامهای پی در پی مورد مطالعه قرار گرفته است. ارزیابی تشخیصی نشان دهنده انباشت 8- اکسو-گوانین به عنوان یکی از محصولات اکسیداسیون گوانین در سطح الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو ذرات اکسید روی است. الکتروشیمی زوج رودکس مستقر بر روی الکترود بوسیله تکنیک ولتامتری چرخه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین زوج رودکس مستقر شده بر سطح الکترود به عنوان حد واسط انتقال الکترون مورد استفاده قرار گرفته آزمایشهای انجام شده در غیاب و در حضور غلظتهای متفاوتی از اسید آمینه ی ال- سیستئین، نشان دهنده افزایش قابل ملاحظه ای در سیگنال اکسیداسیون ال- سیستئین نسبت به الکترود اصلاح نشده است. شواهد بدست آمده از این مطالعات نشان دهنده رفتار الکتروکاتالیزی خوب این الکترود در الکترو اکسیداسیون ال- سیستئین است. برای دست یابی به کمیت های آنالیزی بهتر از روش آمپرومتری به عنوان یک روش کاراتر نسبت به روش ولتامتری چرخه ای استفاده شده است. در قسمت دیگری از این پروژه ازانباشت اکسید ایریدیوم به روش اعمال ولتاموگرامهای چرخه ای برای اصلاح سطح الکترود کربن شیشه ای استفاده شده است. تصویر برداری با استفاده از میکروسکوپ الکترونی و نیز میکروسکوپ روبش نیروی اتمی استقرار نانوذرات اکسید ایریدیوم را در سطح الکترود نشان می دهد. از آنجاییکه الکتروشیمی اکسید ایریدیوم شناخته شده است، رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده با نانوذرات اکسید ایریدیوم با استفاده از تکنیک ولتامتری چرخه ای مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور طراحی حسگری مناسب برای آنالیز اکسو آنیونهای یدات و پریدات که آنالیز آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده در حضور و غیاب این اکسو آنیونها مورد ارزیابی قرار گرفته و با رفتار الکترود اصلاح نشده در همان شرایط مقایسه شده است. نتایج بدست آمده کارایی فوق العاده ی الکترود اصلاح شده با نانوذرات اکسید ایریدیوم را در فرایند کاهش الکتروشیمیایی اکسو آنیونهای فوق را نشان میدهد. کاهش فوق العاده پتانسیل احیای (v 0.7 ) این دو گونه در سطح الکترود اصلاح شده با نانوذرات اکسید ایریدیوم و نیز افزایش شدید جریان ااحیاء ، نشان دهنده مکانسیم احیای الکتروکاتالیزی گونه های یدات و پریدات در سطح الکترود اصلاح شده است. برای کسب نتایج بهینه از حسگر طراحی شده از تکنیکهای حساس آمپرومتری مرسوم و فلواینجکشن استفاده شده است. نتایج بدست آمده کارایی بسیار بالای الکترود اصلاح شده را نشان میدهد. از طرف دیگر با توجه به کارایی پریدات در اکسیداسیون دی ال های مجاور، از الکترود اصلاح شده با نانوذرات اکسید ایریدیوم می توان در اندازه گیری دی ال های مجاور همانند اتان دی ال و نیز انواع قندها استفاده کرد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که سیگنال مربوط به کاهش پریدات با افزایش حضور قندها و اتیلن گلیکول در محلول کاهش می یابد. روش آمپرومتری و فلواینجگشن برای رسیدن به نتایج آنالیزی بهینه مورد استفاده قرار گرفته است. در فصل پنجم این پروژه تحقیقاتی از کربن نانوتیوب و کمپلکسی از فلز رودیوم برای طراحی و ساخت حسگری حساس برای اندازه گیری یون نیتریت مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا الکترود اصلاح شده بوسیله کربن نانوتیوب اصلاح شده و سپس این الکترود در محلولی از کمپلکس رودیوم در حلال استونیتریل شناوزرسازی شده است. رفتار الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده با نانولوله کربنی و کمپلکس رودیوم به وسیله ثبت ولتاموگرامها در سرعتهای روبش و همچنین در ph های مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. ثابت سرعت مبادله الکترون بالا و استقرار زوج ردوکس کاملا پایداردر سطح الکترود نشان دهنده کارایی این سیستم به عنوان حد واسط انتقال الکترون است. رفتار الکتروکاتالیزی الکترود اصلاح شده با نانولوله کربن و کمپلکس رودیوم بوسیله ثبت ولتاموگرامها در حضور و غیاب نیتریت و با مقایسه آن با الکترود کربن شیشه ای و الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با کربن نانوتیوب مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان دهنده کارایی بسیار خوب سیستم فوق در احیا و اکسیداسیون الکتروشیمیایی یون نیتریت است. به این ترتیب الکترود اصلاح شده فوق قابلیت اندازه گیری یون نیتریت را بر اساس الکترو اکسیداسیون و احیاء الکتروشیمیایی دارد. به منظور بدست آوردن نتایج آنالیزی بهینه از روشهای آمپرومتری و نیز فلواینجکشن استفاده شده است نتایج بدست آمده نشان دهنده کارایی بسیار خوب الکترود اصلاح شده به عنوان حسگری مناسب، حتی در حضور انواع یونهای مزاحم است. همچنین کارایی این حسگر برای اندازه گیری یون نیتریت در نمونه کالباس به عنوان یک نمونه حقیقی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان دهنده همخوانی بسیار خوب بین نتایج بدست آمده از این روش و روش های استاندارد اندازه گیری یون نیتریت است.
زلیخا رسولی ریوف قوامی
بخش دوم: روش رگرسیون حداقل مربعات جزئی یک ابزار کالیبراسیون چند متغیره است که در ترکیب با انواع روش های اسپکتروسکوپی برای تعیین غلظت چندین آنالیت در نمونه های مختلف به کار می رود. یک روش اسپکتروفتومتری حداقل مربعات جزئی - مرئی فرابنفش برای اندازه گیری همزمان فاموتیدین و دومپریدون با ثبت داده های جذبی بینnm 400-200 به کار گرفته شد. به علت اینکه طیف های جذبی این داروها شدیداً همپوشانی دارند، فاموتیدین و دومپریدون نمی تواند به طور مستقیم با روش های اسپکتروفتومتری تعیین شوند. اثرات متغیرهای شیمیایی و دستگاهی بر روی کارایی تجزیه ای روش مورد مطالعه گرفت. برای هر یک از ترکیبات، یک کالیبراسیون خطی در محدوده خطی ?gml-154/46-34/1 و ?gml-1 65/58-69/1 به ترتیب برای فاموتیدین و دومپریدون بدست آمد. طراحی مجموعه کالیبراسیون در شش سطح غلظتی مختلف با استفاده از طرح آزمایش متعامد صورت گرفت. شیوه ارزیابی تقاطعی ترک یک خروجی، برای انتخاب تعداد فاکتورها مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت روش پیشنهادی به طور موفقیت آمیزی برای اندازه گیری همزمان اسپکتروفتومتری، فاموتیدین و دومپریدون در فرمولاسیون دارویی به کار گرفته شد. چکیده بخش اول: آنالیز اسپکتروفتومتری -فرابنفش مخلوط های دوتایی و سه تایی شامل وانیلین، وانیلیک اسید و سرینج آلدهید با استفاده از روش های کالیبراسیون چند متغیره از قبیل حداقل مربعات جزئی و شبکه های عصبی مصنوعی شرح داده شده است. اندازه گیری همزمان مخلوط های دوتایی و سه تایی این ترکیبات با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری، به علت تداخل های طیفی مشکل است. برای هر یک از ترکیبات، یک کالیبراسیون خطی در محدوده خطی ?gml-199/20-61/? ، ?gml-119/23-67/? و ?gml-112/25-73/? به ترتیب برای وانیلین وانیلیک اسید و سرینج آلدهید بدست آمد. پارامترهای کنترل کننده رفتار سیستم مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه انتخاب شد. مجموعه های کالیبراسیون به ترتیب برای مخلوط های دوتایی و سه تایی شامل 49 و 27 نمونه مرجع بودند. از آموزش یک مدل هوش مصنوعی پیش رونده سه لایه جهت اندازه گیری مخلوط سه تایی تحت شرایط بهینه استفاده شد. مدل های حداقل مربعات جزئی و شبکه های عصبی مصنوعی با هم مقایسه شدند و کارایی پیش بینی این روش ها برای اندازه گیری همزمان نمونه های سنتزی سه جزئی مورد آزمایش قرار گرفت و به طور کلی نتایج رضایت بخشی بدست آمد.
حمید حسینی سلیمان بهار
بخش اول: یک روش میکرواستخراج مایع- مایع پخشی (dllme) همراه با طیف سنجی جذب اتمی شعله برای تعیین مقادیر ناچیز یون های نقره (i) با استفاده از معرف دی فنیل تیوکاربازون (دی تیزون) به عنوان عامل کمپلکس کننده، ارائه شده است. عوامل مختلفی که بر روی کارآیی استخراج یون های نقره تأثیرگذار هستند از جمله ph، نوع و حجم حلال های پخش کننده و استخراجی، غلظت لیگاند و زمان استخراج مورد بررسی قرار گرفتند و شرایط تجربی بهینه برای روش بدست آمد. پس از استخراج، فاکتور تغلیظ، حد تشخیص و درصد انحراف استاندارد نسبی برای ده مرتبه اندازه گیری (در غلظت 1/0 میلی گرم بر لیتر) به ترتیب برابر با 21/73، 4/30 نانوگرم بر میلی لیتر و19/3 % به دست آمد. روش برای اندازه گیری یون های نقره در نمونه های آب محیطی نظیر آب آشامیدنی، آب چاه و آب معدنی و همچنین فلفل سبز و چای بکار گرفته شد و صحت روش با آزمایش های بازیافت تأیید گردید. بخش دوم: در این کار تحقیقاتی از روش میکرواستخراج تجمع القای سرمایشی بر پایه مایع یونی برای جداسازی و پیش تغلیظ یون های ag+ از نمونه های مختلف و اندازه گیری به وسیله دستگاه اسپکتروفتومتر استفاده شده است. در این کار برای استخراج یون های نقره از لیگاند 8-هیدروکسی کینولین (اکسین) به عنوان عامل کمپلکس کننده استفاده گردید. در این روش مقدار بسیار کمی از یک مایع یونی (il) آب گریز 1-هگزیل 3-متیل ایمیدازولیوم هگزافلوئوروفسفات ([pf6][hmim]) به عنوان حلال استخراجی در 10 میلی لیتر محلول نمونه با غلظت 01/0 میکرو گرم بر میلی لیتر و حاوی مقداری تریتون x-114 (به عنوان عامل ضدچسبندگی) استفاده شد. سپس محلول را در یک حمام آب گرم با دمای ملایم قرار می دهیم تا حلالیت il در محلول نمونه افزایش یابد. پس از همگن شدن محلول آن را در حمام یخ قرار می دهیم و به دلیل کاهش حلالیت il، قطرات ریزی از آن ایجاد و محلولی ابری تشکیل می-شود. تحت شرایط بهینه حد تشخیص و فاکتور تقویت به ترتیب برابر با26/0 نانوگرم بر لیتر و 4/44 حاصل شد، انحراف استاندارد نسبی برای ده مرتبه اندازه گیری برابر با 3/2 % بدست آمد. روش پیشنهادی برای اندازه گیری یون نقره در نمونه های مختلف فیلم رادیولوژی و عکاسی، و همچنین موی سر زن و مرد مورد استفاده قرار گرفت. بخش سوم: در این کار تحقیقاتی از خواص جذبی نانو صفحات گرافن احیایی برای جداسازی و پیش تغلیظ یون های pd2+ از نمونه های مختلف و اندازه گیری به وسیله طیف سنجی جذب اتمی شعله استفاده شده است. نمونه های پالادیم با غلظت 02/0 میکروگرم بر میلی لیتر را در یک ارلن مایر می ریزیم و سپس گرافن احیایی را به آن اضافه کرده و برای پخش شدن گرافن در سراسر محلول آن را در دستگاه التراسونیک قرار می دهیم تا یون ها کاملاً جذب گرافن شوند. پس از سانتریفیوژ کردن محلول به منظور جمع آوری نانوصفحات گرافن و دور ریختن محلول بالایی، با استفاده از محلول 5/1 مولار سدیم سولفیت یون های پالادیم را واجذب می کنیم. اثر عوامل مختلفی از قبیل دما و زمان دستگاه التراسونیک، ph محیط و مقدار گرافن مورد نیاز بررسی شدند. پس از بهینه سازی شرایط، محدوده خطی100-5 میکروگرم در لیتر و حد تشخیص برابربا 1/2 نانوگرم در میلی لیتر به دست آمد. این روش برای اندازه گیری یون های پالادیم در نمونه های مختلف آب ، عدس، جگر گاو و چای مورد استفاده قرار گرفت.
فائزه شه دوست فرد عبدالله سلیمی
آپتامرها توالی های الیگونوکلئوتیدی dna یا rna سنتز شده ای هستند که در اشکال سه بعدی تاخوردهاند و بصورت اختصاصی و با قابلیت بالا با مولکول های هدف برهمکنش می دهند. آپتامرها با استفاده از فرایند in vitro که selex (فرایند تکامل سیستماتیک لیگاندها توسط غنی سازی نمایی) نامیده می شود، بدست می آیند. در سال های اخیر آپتامرها به علت قابلیت بالا، عملکرد اختصاصی و پایداری شان به عنوان معرف های تشخیصی ایده آل و جایگزین آنتی بادی در توسعه نانوحسگرهای زیستتشخیصی بکار می روند. آدنوزین نوکلئوزیدی درون زاست که دارای فعالیت بیولوژیکی قوی ای از جمله انبساط رگهای خونی، افزایش جریان خون سرخرگها، خاصیت ضدآریتمایی و تسهیل تأمین اکسیژن ماهیچه کاردیاک قلب می باشد. شواهد چندی نشان می دهد که آدنوزین دارای برخی کارکردهای حائز اهمیت در سیستم ایمنی بدن است. غلظت نرمال آدنوزین در نمونه سرم خون انسان بین mµ 1/0 -05/0 می باشد. از این رو اندازه گیری و سنجش مقادیر آدنوزین بسیار حائز اهمیت است. هدف این پروژه طراحی زیست حسگر الکتروشیمیایی جهت اندازه گیری آدنوزین، بر پایه تثبیت آپتامر بر روی الکترود اصلاح شده با نانوکامپوزیت مایع یونی، چیتوسان و نانولوله های کربن چندلایه می باشد. ابتدا مولکول آمینو آپتامر بر روی الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانوکامپوزیت" مایع یونی، نانولوله های چند دیواره ای کربن و چیتوسان"، تثبیت می شود. برهمکنش کووالانسی آمین های آپتامر با آمین های چیتوسان به کمک گلوتارآلدهید بعنوان عامل اتصال دهنده انجام شده است. سپس آپتامر آدنوزین با آمینوآپتامر تثبیت شده بر روی سطح، هیبرید می شود. در بخش اول از متیلن بلو به عنوان گونه ی ردوکس استفاده شده است که با اتصال به نوکلئوتید گوانین می تواند نشانگر خوبی برای تغییرات غلظت آدنوزین باشد. با استفاده از این سیستم، اندازه گیری کمی آدنوزین، برحسب پاسخ های پالس تفاضلی متیلن بلوهایی که به بازهای گوانین آپتامر متصل شده است، بررسی شده است. جریان پیک متیلن بلو بطور خطی با افزایش غلظت آدنوزین در محدوده nm 400- 5/0، با حد تشخیص pm 154 کاهش مییابد. در بخش دوم، از نانوذرات پلاتین به عنوان کاتالیستی برای انجام واکنش احیای الکتروکاتالیتیکی هیدروژن پراکسید استفاده شده است. به کمک این سیستم، اندازه گیری کمی آدنوزین، برحسب پاسخ های ولتامتری چرخه ای مربوط به پیک احیای h2o2، با حساسیت بسیار بالا انجام شده است. جریان پیک احیایh2o2 با افزایش غلظت آدنوزین در محدوده nm 750-1، با حد تشخیص nm 1 کاهش مییابد. گزینش پذیری این سیستم با سیتیدین، یوریدین و گوانوزین که از خانواده نوکلئوزیدها می باشند و دارای ساختار مشابهی با آدنوزین است، بررسی می شود. در نهایت آپتاحسگر پیشنهادی برای آنالیز آدنوزین موجود در سرم خون مورد استفاده قرار گرفت. صحت داده های بدست آمده در سرم خون بررسی شده و نتایج بسیار نزدیکی بدست آمد. کلمات کلیدی: آپتامر، آدنوزین، نانولوله های چنددیواره ای کربن، چیتوسان، مایع یونی، متیلن بلو، نانوذرات پلاتین.
بختیار سپهری ریوف قوامی
چکیده: بخش اول: پلی کلرو بی فنیل ها دسته مهمی از آلاینده های سمی هستند که در محیط زیست موجودند و در تعداد زیادی از گونه های زیستی تجمع می یابند. در این تحقیق بر اساس توصیفگر های تابع برهمکنش خصوصیات عمومی، که در سطح b3lyp/6-31g* ودر نرم افزار گوسین 98 محاسبه شدند مدل هی ارتباط کمی ساختار – بازداری تک متغیره برای پیش بینی زمان بازداری نسبی کروماتوگرافی گازی 209 پلی کلرو بی فنیل بر روی 18 فاز ساکن متفاوت با استفاده از رگرسیون خطی چند گانه به-دست آمد. با استفاده از الگوریتم رگرسیون مرحله ای انتخاب – حذف میانگین انرژی های یونش میانگین محلی در سطح مولکول به عنوان توصیفگر برای ساختن مدل ها به کار گرفته شد. گستره مجذور ضریب همبستگی و جذر خطای مربعات میانگین برای مدل های ساخته شده به ترتیب 9819/0-8691/0 و 0494/0-0135/0 به دست آمد. همچنین ثابت می شود که رابطه ای خطی بین میانگین انرژی های یونش میانگین محلی در سطح مولکول و تعداد اتم های کلر در موقعیت های مختلف حلقه های بنزن وجود دارد. صحت همه مدل ها توسط روش های اعتبار سنجی داخلی (تصادفی کردن – y ویکی رابیرون گذاشتن) و خارجی (زوج – فرد و کالیبراسیون- پیش بینی) تایید شده است. کلمات کلیدی: پلی کلرو بی فنیل،تابع خصوصیات برهمکنش عمومی،انرژی های یونش میانگین محلی در سطح مولکول، زمان بازداری نسبی، کروماتوگرافی گازی، ارتباط کمی ساختار – بازداری ((qsrr. بخش دوم: تابع خصوصیات برهمکنش عمومی برای سیستم هایی به کار می رود که برهمکنش های آنها غیر کووالانس والکترواستاتیک هستند. بر همین اساس این رویکرد برای پیش بینی پارامتربازداری طول زنجیر هم ارز (ecl) ترکیبات متیل استر های اسید های چرب با یک استخلاف متیل (fames) که دارای 4 تا 23 اتم کربن در زنجیره خود هستند بر روی فاز ساکنmethylsilicone ov-1 که به نیرو های غیرکووالانس بستگی دارد، بکار برده شد. هر مولکول در سطح hf/sto-3g بهینه و پتانسیل های الکترواستاتیکی در سطح آن با hf/6-31g* محاسبه شد. تابع خصوصیات برهمکنش عمومی برای پیش بینی بازداری این ترکیبات به کار برده شد. انتخاب توصیفگر gipf با الگوریتم رگرسیون مرحله ای انتخاب – حذف انجام شد و صحت وپایداری مدل با استفاده از روش های اعتبار سنجی داخلی ( تصادفی کردن – y ویکی رابیرون گذاشتن ) و خارجی (زوج – فرد و کالیبراسیون- پیش بینی) تایید شد. براساس مدل به دست آمده، بازداری این ترکیبات به نیرو هایی بستگی دارند که دارای سرشت الکترواستاتیکی هستند. کلمات کلیدی: متیل استر های اسید های چرب با یک استخلاف متیل، تابع خصوصیات برهمکنش عمومی، پتانسیل الکترواستاتیکی در سطح مولکول، طول زنجیر هم ارز، کروماتوگرافی گازی، ارتباط کمی ساختار – بازداری ((qsrr. بخش سوم: در این تحقیق مدل های رابطه کمی ساختار – بازداری (qsrr) برای شاخص های بازداری کواتس 89 استر اشباع بر روی 10 فاز ساکن با قطبیت متفاوت با استفاده از رگرسیون خطی چند گانه ایجاد شد. ده فاز ساکن عبارتند از se-30، ov-7، dc-710، ov-25، 100% phenyl ، dc-230، dc-530، xe-60، ov-225 و silar-5cp.در تحقیق حاضر بهینه کردن و محاسبه پتانسیل-های الکترواستاتیکی در سطح مولکول برای همه استر ها در سطح نظری b3lyp/6-31g* با استفاده از نرم افزار گوسین محاسبه شد. تعدادی پارامتر آماری بر اساس پتانسیل های الکترواستاتیکی و انرژی های یونش میانگین محلی محاسبه شده در سطح مولکول به دست آمدند. سپس رابطه ای خطی بین این پارامتر ها و شاخص های بازداری کواتس نسبی کروماتوگرافی گازی با روش رگرسیون چند گانه خطی برقرار شد. بر اساس این مدل ها نیرو های پراکندگی مسئول جداسازی استر ها هستند و صحت این مدل ها با روش های مختلف اعتبار سنجی خارجی و داخلی اثبات شد. کلمات کلیدی: استر اشباع?، تابع خصوصیات برهمکنش عمومی، پتانسیل الکترواستاتیکی در سطح مولکول، شاخص بازداری کواتس? کروماتوگرافی گازی، ارتباط کمی ساختار – بازداری ((qsrr. بخش چهارم: بنزنوئید ها ترکیباتی آلاینده محیط زیست هستند و در این تحقیق با استفاده از تابع خصوصیات برهمکنش عمومی مدل های ارتباط کمی ساختار – (بازداری، فعالیت) خصوصیت برای پیش بینی 13 خصوصیت از این ترکیبات بر اساس رگرسیون خطی چند گانه ساخته شد. در همه مدل های به دست آمده، توصیفگر ها به درستی تفسیر شدند و بر این اساس معلوم شد این خصوصیات به نیرو های الکترواستاتیکی مرتبط می شوند. در این مدل ها نسبت تعداد ترکیب به توصیفگر 4 رعایت شده است و مجذور ضریب همبستگی برای آنها بین 66/0 تا 99/0 است. سپس این مدل ها برای پیش بینی ترکیباتی از بنزنوئید ها که دارای داده نبودند به کار گرفته شد. کلمات کلیدی: بنزنوئید? تابع خصوصیات برهمکنش عمومی، پتانسیل الکترواستاتیکی در سطح مولکول، ارتباط کمی ساختار –بازداری/ فعالیت/خصوصیت.
سمیه دارابی غلامرضا خیاطیان
بخش اول یک روش میکرواستخراج مایع- مایع پخشی (dllme) ترکیب شده با طیف سنجی جذب اتمی شعله برای تعیین مقادیر ناچیز یون های مس (ii) با استفاده از نمک سدیم 2-مرکاپتوپیریدین n-اکساید به عنوان عامل کمپلکس کننده، ارائه شده است. عوامل مختلفی که بر روی بازده استخراج یون های مس تأثیرگذار هستند از جمله ph، نوع و حجم حلال های پخش کننده و استخراجی، غلظت لیگاند و زمان استخراج مورد بررسی قرار گرفتند و شرایط تجربی بهینه برای روش بدست آمد. پس از استخراج، فاکتور تغلیظ، حد تشخیص و درصد انحراف استاندارد نسبی برای ده مرتبه اندازه گیری (در غلظت 5/0 میلی گرم بر لیتر) به ترتیب برابر با 9/9، 7/1 نانوگرم بر میلی لیتر و 8/1% بودند. نمودار کالیبراسیون غلظتی مس در گستره 1200-20 میکروگرم بر لیتر به صورت خطی می باشد. روش برای اندازه گیری یون های مس در نمونه های آب محیطی مانند آب آشامیدنی، آب چاه، آب رودخانه، چای، نسکافه و نمونه سنگ تایید شده بکار گرفته شدکه صحت، بازیابی و کاربرد روش پیشنهادی را نشان می دهند. کلمات کلیدی: میکرواستخراج مایع- مایع پخشی؛ طیف سنجی جذب اتمی شعله؛ مس (ii)؛ آب های محیطی بخش دوم یک روش میکرواستخراج مایع- مایع پخشی سریع و ساده برای اندازه گیری گزینش پذیر مقادیر ناچیز یون های آهن(?ii) بوسیله اسپکتروفوتومتر فرابنفش-مرئی ارائه شد. در این روش از لیگاند استیل استون به عنوان معرف کمپلکس کننده استفاده گردید. عوامل مهم تأثیرگذار بر بازده استخراج مانند ph محلول نمونه، مقدار لیگاند، نوع و حجم حلال پخش کننده و حلال استخراجی و زمان استخراج و سانتریفیوژ به روش dllme بهینه سازی شدند. تحت شرایط بهینه، منحنی کالیبراسیون آهن بوسیله این روش در محدوده 900-20 میکرو گرم بر لیتر خطی بود. درصد انحراف استاندارد نسبی(10=n)، حد تشخیص و فاکتور تغلیظ به ترتیب برابر با 1/1 %، 2/1 میکروگرم بر لیتر و 8/32 بودند. این روش بطور موفقیت آمیزی در تعیین مقدار آهن در نمونه آب چاه و آب آشامیدنی و نمونه سنگ تایید شده مورد استفاده قرار گرفت. کلمات کلیدی: میکرواستخراج مایع- مایع پخشی ؛ آهن(?ii)
کژال قنبری ریوف قوامی
بخش اول: الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانو ورقه های گرافن برای اندازه گیری همزمان فاموتیدین و دمپریدون بر اساس اکسیداسیون این داروها، با استفاده از تکنیک دیفرانسیل پالس ولتامتری به کار گرفته شد. به علت اینکه طیف های ولتاموگرام این داروها شدیدا همپوشانی دارند، فاموتیدین و دمپریدون را نمی توان به طور مستقیم با روش های الکتروشیمیایی تعیین کرد. روش-های رگرسیون حداقل مربعات جزئی و توابع پایه ای شعاعی-حداقل مربعات جزئی از فرآیندهای کالیبراسیون چند متغیره هستند که در ترکیب با تکنیک های الکتروشیمیایی برای تعیین غلظت چندین آنالیت در نمونه های مختلف به کار می روند. پس از اینکه اثر ph و پارامترهای دستگاهی بهینه شد، یک کالیبراسیون خطی در محدوده?g ml-1 2/5-067/. و ?g ml-1 78/8-085/. به ترتیب برای فاموتیدین و دمپریدون بدست آمد. طراحی مجموعه کالیبراسیون در شش سطح غلظتی مختلف با استفاده از طرح آزمایش فاکتوریل کامل صورت گرفت، شیوه ارزیابی تقاطعی تک خروجی برای انتخاب تعداد فاکتورها مورد استفاده قرار گرفت. به منظور ارزیابی اعتبار روش مورد نظر برای تعیین همزمان الکتروشیمیایی فاموتیدین و دمپریدون، روش پیشنهادی به فرمولاسیون های دارویی اعمال شد. بخش دوم: فاموتیدین یک بازدارنده موثر ترشح گاستریک اسید می باشد. یک روش سریع و حساس بر اساس فعالیت الکتروشیمیایی کمپلکس مس(ii)-فاموتیدین بر روی الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده با نانوورقه های گرافن، با استفاده از ولتامتری پالس دیفرانسیلی برای تعیین فاموتیدین در فرم خالص و دارویی، پیشنهاد شده است. پارامترهای آزمایشگاهی مختلف موثر بر موج های کاتدی مس (ii) به دقت بررسی و بهینه شده اند. فعالیت مولی واکنش بین مس(ii) و فاموتیدین با به کار بردن روش نسبت مولی به وسیله تغییر دادن غلظت فاموتیدین با یک غلظت اکی مولار ثابت از مس(ii) مورد مطالعه قرار گرفت. یک نقطه شکست تیز در نسبت مولی یک بدست آمد که نشان-دهنده تشکیل کمپلکس 1:1 می باشد. ارتباط بین غلظت فاموتیدین و جریان حدی رسم شد، جائیکه یک خط مستقیم در محدوده غلظتی ?g ml-1 64/4–36/0 بدست آمد. اعتبار روش پیشنهادی بوسیله تکنیک افزایش استاندارد با اضافه کردن فاموتیدین به داروهای آنالیز شده قبلی، بررسی شد.
محمد حسن پور غلامرضا خیاطیان
یک روش میکرواستخراج مایع -مایع پخشی زوج یون (ip-dllme) ترکیب شده با طیف سنجی جذب اتمی شعله برای تعیین مقادیر ناچیز یون های مس (ii) با استفاده از لیگاند پیروکاتیکول بنفش به عنوان عامل کمپلکس کننده و معرف ستیل تری متیل آمونیم بروماید به عنوان عامل تشکیل دهنده ی زوج یون ارائه شده است. عوامل مختلفی که بر روی بازده استخراج یون های مس اثرگذار هستند از جمله ph، نوع و حجم حلال های استخراج کننده و پخش کننده، غلظت لیگاند و معرف تشکیل دهنده ی زوج یون، زمـان استخراج و زمـان سانتـریفیـوژ مورد بررسی قرار گرفتند. مکانیزم این استخـراج را می توان با تشکیل یک کمپلس یونی توجیه نمود. این گونه وارد فاز آلی کلروفرم می شود و سپس، حلال استخراجی تبخیر شده و باقی مانده با حل شدن در 5/0 میلی لیتر دی متیل فرمامید جهت شناسایی مس (ii) به دستگاه طیف سنج جذب اتمی شعله تزریق می شود. تحت شرایط بهینه برای حجم 5 میلی لیتر نمونه فاکتور تغلیظ 10 و حد تشخیص 75/3 میکروگرم بر لیتر بدست آمد. درصـد انحراف استاندارد نسبی برای ده مرتبه انـدازه گیـری غلظت 04/0 میلی-گرم بر لیتـر برابر 9/1% بود. منحنـی کالیبـراسیـون به وسیله ی این روش در محـدوده ی 0/100-0/6 میکـروگـرم بر لیتـر با ضـریب همبستگی 998/0 خطـی بـود. این روش به طـور موفقیت آمیزی در تعیین مقدار مس در خون، قرص مولتی ویتامین، خاک، چای و نمونه های آب مورد استفاده قرار گرفت.
بهزاد قوامی عبدالله سلیمی
در این کار نانوکامپوزیت جدیدی شامل نانوورقه های گرافن و نانوذرات مس که در مایع یونی 1-بوتیل-3-متیل ایمیدازولیوم هگزا فلوئوروفسفات تهیه شده، روی سطح الکترود کربن شیشه ای، به روش انباشت الکتروشیمایی قرار می گیرد. خصوصیات الکتروشیمیایی الکترود اصلاح شده با استفاده از تکنیکهای ولتامتری چرخه ای و ولتامتری پالس تفاضلی درون محلول های آبی با ph های متفاوت مورد بررسی قرار گرفت. الکترود اصلاح شده بر پایه gc/gns/cunps فعالیت الکتروکاتالیزوری خوبی برای احیای پریدات و اکسایش هیدرازین و هیدروکسیل آمین از خود نشان می دهد و جداسازی همزمان هیدرازین و هیدروکسیل آمین در 7=ph با روش ولتامتری پالس تفاضلی به خوبی توسط این الکترود اصلاح شده انجام پذیرفت. از این الکترود برای اندازه گیری مقادیر میکرومولار پریدات به روش آمپرومتری و مقادیر میکرومولار هیدرازین و هیدروکسیل آمین به روش ولتامتری پالس تفاضلی استفاده شده است. روش تهیه آسان، حساسیت بالا، گستره غلظتی خطی خوب، حد تشخیص پایین، زمان پاسخ دهی سریع و پایداری بالا از مزایای این الکترود اصلاح شده به شمار می آید.
زهرا دهنوی ریوف قوامی
یکی از گروه های مهم از لحاظ اقتصادی ترکیبات نیترو آروماتیکی هستند که در ردیف مهمترین مواد اولیه و محصولات شیمی صنعتی قرار می گیرند. از این ترکیبات برای تهیه ی داروها، کودهای شیمیایی، رنگ های نساجی و مواد منفجره استفاده می شود. سری داده ها شامل مجموعه ای از انواع مختلف ترکیبات نیترو آروماتیکی است که برای توسعه ی مدل های روابط کمی ساختار-خاصیت برای پیش بینی مقادیر ثابت سرعت های احیایی شامل ثابت سرعت های کاتالیزوری (kcat) و دو مولکولی (kcat/km) به وسیله ی آنزیم کینون اکسیدوردوکتاز nqo1 استفاده می شود. مدل سازی ها با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره (mlr) و رگرسیون اجزای اصلی (pcr) انجام می شود. در رگرسیون خطی چند متغیره، ابتدا توصیف گرهای ساختاری بر اساس نرم افزار دراگون دسته بندی می شوند، سپس انتخاب مرحله ای روی هر گروه انجام می شوند (mlr1)، یکبار هم انتخاب مرحله ای روی تمام توصیف گرهای محاسبه شده اعمال می شود (mlr2). به شیوه ای مشابه، توصیف گرهای ساختاری برای مدل سازی های pcr به کار گرفته می شوند، ابتدا مبتنی بر انتخاب اجزای اصلی از هر کدام از دسته های مختلف توصیف گرها (pcr1) و در مرحله بعدی انتخاب اجزای اصلی بر اساس مجموعه کل توصیف گرها (pcr2). در هر دو مرحله تعداد اجزای اصلی به صورتی می باشند که بیشتر از 95% واریانس کل داده ها را در بر داشته باشند. مدل های ایجاد شده با استفاده از ارزیابی تقاطعی ( یکی را در بیرون گذاشتن) و ارزیابی خارجی (کالیبراسیون-پیش بینی) مورد ارزیابی قرار می گیرند. هر دو روش mlr نتایج دقیقی نشان می دهند هر چند مدل های qspr ایجاد شده توسط mlr1 از جنبه ی آماری با اهمیت تراز mlr2 می باشند. روش pcr1 نسبت به تمام روش ها، نتایج دقیق تری به دست می دهد در حالیکه نتایج حاصل از روش pcr2بسیار ضعیف تر می باشد. به طور کلی ضرایب همبستگی ارزیابی تقاطعی و پیش بینی حاصل از روش های mlr1و mlr2 و pcr1 نزدیک به %90 می باشد که بیان گر توانایی بالای این روش ها در پیش بینی و ارزیابی ثابت های سرعت مورد مطالعه می باشد.
امیر نجفی ریوف قوامی
چکیده ندارد.
فاطمه فلاحتگر خمیران ریوف قوامی
چکیده ندارد.
فرض اله خانمحمدی ریوف قوامی
قسمت اول- الگوریتم ژنتیک (ga) به صورتی افزاینده ای، به منظور انتخاب طول موج ها، برای بهبود توانایی پیش بینی کالیبراسیون چند متغیره حداقل مربعات جزئی (pls) با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری مورد استفاده قرار می گیرد. یک روش اسپکتروفتومتری برای اندازه گیری همزمان fe(iii)، al(iii) با استفاده از کارمینیک اسید(7-آلفا-d- گلیکوپیرانوزیل 9،10 -دی هیدرو-3،5،6،8–تتراهیدروکسی-1-متیل-9،10-دی اکسو-2-آنتراسن کربوکسیلیک اسید) به عنوان عامل کی لیت دهنده، در محیط مایسلی ctab مورد استفاده قرار گرفت. پارامترهای کنترل کننده رفتار سیستم مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه انتخاب شد. محدوده دینامیک خطی هر یک از یون های فلزی آنالیت مشخص گردید. حد تشخیص بدست آمده برای fe(iii) و al(iii) به ترتیب، ngml-10/28 و 0/25 بود. آنالیز فاکتوری پیش رونده (efa) و آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه (rafa) برای آنالیز داده های اسپکتروفتومتری تعادلی دو بعدی برای تعیین ثابت های پایداری کمپلکس ها بکار گرفته شد. تعداد گونه ها، بوسیله آنالیز فاکتوری داده های جذبی تعیین شد. اندازه گیری همزمان مخلوط های آهن و آلومینیوم با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری، به علت تداخل های طیفی مشکل است. توانایی پیش بینی رگرسیون حداقل مربعات جزئی (pls) و الگوریتم ژنتیک- حداقل مربعات جزئی (ga-pls)، برای اندازه گیری همزمان مخلوط های دو تایی fe(iii) و al(iii) به ترتیب در محدوده ngml-1 230-50 و ngml-1 220-40 مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های جذبی، بین nm 800-200، در محیط مایسلی ثبت شد. بکارگیری این روش برای اندازه گیری همزمان این یون های فلزی، در نوزده نمونه سنتزی، با خطای استاندارد نسبی کمتر از %5 اعتبار روش پیشنهادی را مورد تائید قرار داد. کلمات کلیدی: اسپکتروفتومتری، حداقل مربعات جزئی، الگوریتم ژنتیک، آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه، مایسل ها، آهن، آلومینیوم و کارمینیک اسید. قسمت دوم - الگوریتم ژنتیک (ga) به صورتی افزاینده ای، به منظور انتخاب طول موج ها، برای بهبود توانایی پیش بینی کالیبراسیون چند متغیره حداقل مربعات جزئی (pls) با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری مورد استفاده قرار می گیرد. یک روش اسپکتروفتومتری برای اندازه گیری همزمان be(ii)، al(iii) با استفاده از کارمینیک اسید(7-آلفا-d- گلیکوپیرانوزیل 9،10 - دی هیدرو-3،5،6،8–تتراهیدروکسی-1-متیل-9،10-دی اکسو-2-آنتراسن کربوکسیلیک اسید) به عنوان عامل کی لیت دهنده، در محیط مایسلی ctab مورد استفاده قرار گرفت. پارامترهای کنترل کننده رفتار سیستم مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه انتخاب شد. محدوده دینامیک خطی هر یک از یون های فلزی آنالیت مشخص گردید. حد تشخیص بدست آمده برای be(ii) و al(iii) به ترتیب، ngml-1 0/55 و 0/25 بود. آنالیز فاکتوری پیش رونده (efa) و آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه (rafa) برای آنالیز داده های اسپکتروفتومتری تعادلی دو بعدی برای تعیین ثابت های پایداری کمپلکس ها بکار گرفته شد. تعداد گونه ها، بوسیله آنالیز فاکتوری داده های جذبی تعیین شد. اندازه گیری همزمان مخلوط های آهن و آلومینیوم با استفاده از روش های اسپکتروفتومتری، به علت تداخل های طیفی مشکل است. توانایی پیش بینی رگرسیون حداقل مربعات جزئی (pls) و الگوریتم ژنتیک- حداقل مربعات جزئی (ga-pls)، برای اندازه گیری همزمان مخلوط های دو تایی be(ii) و al(iii) به ترتیب در محدوده ngml-1 215-50 و ngml-1 220-40 مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های جذبی، بین nm 800-200، در محیط مایسلی ثبت شد. بکارگیری این روش برای اندازه گیری همزمان این یون های فلزی، در نوزده نمونه سنتزی، با خطای استاندارد نسبی کمتر از %5 اعتبار روش پیشنهادی را مورد تائید قرار داد. کلمات کلیدی: اسپکتروفتومتری، حداقل مربعات جزئی، الگوریتم ژنتیک، آنالیز فاکتوری کاهش مرتبه، مایسل ها، بریلیوم، آلومینیوم و کارمینیک اسید. قسمت سوم - یک روش سنتیکی کاتالیتیکی اسپکتروفتومتری حساس و گزینش پذیر برای تعیین کبالت(ii) مورد بررسی قرار گرفته است. اساس روش اثر کاتالیتیکی کبالت (ii) بر واکنش کارمینیک اسید با پراکسید هیدروژن در محلول آبی با 7 = ph است. کاهش در جذب مخلوط واکنش در 546 نانومتردر زمان ثابت متناسب با غلظت کبالت در محدوده ppm1/1-025/0 است.pls به عنوان یک روش آماری چند متغیره قدرتمند برای تعیین و مقایسه کبالت در محلول آبی به کار رفته است. ماتریس تجربی برای کالیبراسیون روشpls با 15 نمونه طراحی شد. روش ارزیابی متقاطع برای انتخاب تعداد فاکتورها استفاده شده است. اختلاف مربع ریشه میانگین (rmsd) و خطای نسبی پیش بینی rep(%) به ترتیب 03/0 و %99/4 است. اثر کاتیون ها و آنیون های گوناگون بر تعیین کبالت مورد تحقیق قرار گرفته است. توانایی روش برای آنالیز نمونه حقیقی با تعیین کبالت در ویتامین b12 مورد ارزیابی قرار گرفته است. کلمات کلیدی: سنتیکی کاتالیتیکی اسپکتروفتومتری، کارمینیک اسید، ویتامین b12 ، کبالت (ii) ، کمترین توانهای دوم جزیی، پراکسید هیدروژن.