نام پژوهشگر: عباس امینی
آسیه حسنی نزاد سید هدایت اله نوری
استفاده از کشاورزی سنتی سبب کم شدن حجم تولید و کارایی ممنابع می گرد به همین دلیل لازم است که از کشاورزی پایدار استفاده کرد زیرا کشاورزی پایدار به محیط هیچ آسیبی نمی رساندد و علاوه بر آن شاهد افزایش راندمان آبیاری و تولید نیز باشیم.
سیده خدیجه طالبی سید هدایت الله نوری
کشاورزی به عنوان منبع اصلی تأمین درآمد و ایجاد کنند? فرصتهای شغلی نقش مهمی در حیات انسانی و توسعه آن دارد. کشاورزی از دیرباز در روستاهای منطقه نقش مهمی در اقتصاد روستایی داشته و امرار معاش بسیاری از روستاییان وابسته به این نوع فعالیت بوده است. شهرستان ابهر به دلیل قابلیتهای محیطی فراوان (بارش بالا و پتانسیل بالای خاک و داشتن آب و هوای مساعد جهت کشت اکثر محصولات زراعی و باغی) از مهمترین مناطق کشاورزی در استان زنجان و کشور به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی توسعه پایدار روستائی با تأکید بر بخش کشاورزی در دهستان حومه شهرستان ابهر انجام گرفته است. در این مطالعه، با بهره گیری از فنون پیمایش در روستاهای نمونه، اطلاعات با طراحی 2 پرسشنامه مجزا از جامعه کشاورزان و سرپرستان خانوار روستائی و همچنین یک پرسشنامه کلی آبادی جمع آوری گردید و سپس با انجام پردازش های مناسب آماری بر روی داده های جمع آوری شده، مجموعه شاخص های نهایی تحقیق در دو گروه عمده شاخص های توسعه روستائی و شاخص های توسعه کشاورزی شامل 32 شاخص ترکیبی به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک رویکرد آماری مدلسازی معادلات ساختاری (sem) انجام شد. به این منظور برای بررسی مقیاس های توسعه کشاورزی و توسعه روستائی از دو مدل یک عاملی (تحلیل عاملی تأییدی) cfa و برای بررسی رابطه بین توسعه کشاورزی و توسعه روستائی نیز از یک مدل دو عاملی مرتبه اول cfa استفاده شد. ازبین مجموعه شاخصهای تهیه شده برای توسعه کشاورزی و توسعه روستائی، با توجه به ساختار درونی کواریانسهای بین آنها، مقیاسهای معتبر از ترکیب شاخصهای شیوه بهره برداری از اراضی، یکپارچگی اراضی و سیستم آبیاری اراضی برای توسعه کشاورزی و شاخصهای اشتغال در روستا و امکانات موجود در روستا برای توسعه روستائی به دست آمدند. بر این اساس همبستگی معنی داری بین توسعه کشاورزی و توسعه روستائی نیز به میزان 47/0 درصد به دست آمد که ناشی از ارتباط دو مجموعه شاخصهای فوق می باشد. با توجه به جهت مثبت برای این ضریب می توان چنین نتیجه ای را منطقی تفسیر کرد و این ضریب نشان می دهد که توسعه کشاورزی و توسعه روستائی 47/0 درصد با هم همبستگی دارند. این مدل بیانگر وجود روابط مثبت بین عوامل دخیل در توسعه کشاورزی و عوامل اثرگذار بر توسعه پایدار روستایی می باشد. در پایان نیز پیشنهادات و راهکارهایی جهت گسترش و توسعه فعالیتهای کشاورزی در منطقه ارائه گردیده است.
نرگس سلیمانی سید هدایت الله نوری زمان آبادی
چکیده امروزه صنایع تبدیلی و تکمیلی و به تبع آن فرآوری محصولات بخش مهمی از فرایند تولید در بخش کشاورزی را تشکیل می دهد. فرآوری از یک سو ارزش افزوده محصولات اولیه را ارتقاء می دهد و از سوی دیگر مازاد تولید را با استفاده از تکنولوژی مدرن به سود تبدیل می کند. گذشته از این ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی، با توجه به استفاده از امکانات و قابلیت های موجود در روستاها، نقش موثری در توسعه روستایی ایفا می کند. شهرستان کازرون به دلیل تنوع اقلیمی دارای قابلیت های فراوانی در تولید همزمان محصولات سردسیری و گرمسیری می باشد. یکی از محصولات عمده این شهرستان خرما است که با تولید سالانه 30 هزار تن حدود 26 درصد از تولید خرمای استان را به خود اختصاص داده است. اما به دلیل عدم دسترسی بموقع به بازار یا تأخیر در حمل ونقل و نبود صنایع تبدیلی و تکمیلی در جوار مراکز تولید، بخش قابل توجهی از این محصول به صورت های مختلف به هدر می رود. لذا راهبرد ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در شهرستان کازرون با توجه به توان ها و پتانسیل های موجود در زمینه تولید محصول خرما می تواند به عنوان راهبردی در جهت توسعه پایدار روستایی در این منطقه باشد. در این پژوهش با بررسی میزان تولید محصول خرما در شهرستان، محاسبه میزان ضایعات، مصرف سرانه و ظرفیت صنایع موجود، مازاد تولید و میزان تولید قابل فرآوری خرما جهت ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی جدید و گسترش جریان فرآوری صنعتی این محصول در سطح شهرستان مورد ارزیابی قرار گرفته است. در ادامه برای تعیین مکان بهینه جهت استقرار صنایع جدید در منطقه مدل تحلیل سلسله مراتبی (ahp) مورد استفاده قرار گرفته است. داده های مورد نیاز با طراحی پرسشنامه مناسب و تکمیل آن از طریق مصاحبه با کارشناسان جهاد کشاورزی و صنایع روستایی شهرستان جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای excel و expert choice و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزار arc gis بهره گرفته شده است. بر اساس نتایج حاصل، بیشترین میزان اهمیت نسبی در بین شاخص های ارزیابی اولویت مکانی صنایع تبدیلی، به ترتیب مربوط به شاخص های دسترسی به مواداولیه، سودآوری اقتصادی، دسترسی به شبکه حمل ونقل، منابع انرژی، شرایط جغرافیایی، قیمت زمین و نیروی کار بدست آمد. در نهایت بهترین اولویت های مکانی برای صنایع تبدیلی و تکمیلی خرما در سطح شهرستان کازرون بر اساس شاخص های فوق به ترتیب برای بخش خشت، بخش مرکزی و بخش کنارتخته و کمارج بطور مشترک، جره و بالاده، چنارشاهیجان و کوهمره در بین بخش های ششگانه شهرستان مشخص گردید.
اسماعیل افشاری سید اسکندر صیدایی
ارزیابی نقش تعاونی های کشاورزی در ابعاد توسعه یک ناحیه می تواند در بهبود عملکرد فعالیتهای این سازمانها در آینده موثر باشد. در این راستا این پژوهش به بررسی نقش تعاونی های فعال کشاورزی شهرستان سمیرم در زمینه تثبیت فعالیت های کشاورزی و درآمدزایی و کاهش نابرابری اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی شهرستان سمیرم پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 21 نفر مدیران، مسئولین اجرایی تعاونی های کشاورزی و ادارات مربوطه است که از طریق تمام شماری مورد مصاحبه قرار گرفته و پرسشنامه مربوطه را تکمیل نموده اند، همچنین از میان 487 نفر اعضای تعاونی های فعال کشاورزی 77 پرسشنامه تکمیل شده است. روایی پرسش نامه ها با مشورت استادان راهنما، مشاور و چند تن از کارشناسان اداره تعاون روستایی شهرستان و استان حاصل شد و پایایی پرسشنامه ها نیز از طریق آزمون کرونباخ محاسبه و تأیید گردید. مقدار ضریب آلفا برای پرسشنامه اعضا 82/0 و برای پرسش نامه مدیران 87/0 بدست آمد که نشانه پا یایی قابل قبول پرسش نامه ها می باشد. برای اثبات فرضیات از طریق آزمون ناپارامتری کای اسکوئر استفاده شد. نتایج اجرایی آزمون برای نظرات هر دو جامعه نشان داد که عملکرد و فعالیتهای شرکتهای تعاونی فعال کشاورزی در دو مورد تثبیت فعالیتهای کشاورزی و درآمدزایی و کاهش نابرابری اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی شهرستان سمیرم به میزان متوسط موثر بوده است. لذا توجه به توسعه تعاونی های کشاورزی فعال و حل مشکلات این واحدهای تولیدی و خدماتی می تواند زمینه توسعه کل ناحیه بخصوص فعالیتهای کشاورزی و جامعه روستایی را فراهم آورد.
فرزانه افشارپور عباس امینی
هدف این تحقیق، ارزیابی تاثیرات توسعه گردشگری در منطقه باغبهادران از دیدگاه جامعه میزبان و بررسی تأثیر نگرش جامعه میزبان بر ارزیابی آنها از تأثیرات توسعه گردشگری می باشد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی می باشد و در آن از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. به لحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری شامل دو گروه ساکنین و کارشناسان صنعت گردشگری می باشد و از روش نمونه گیری ساده با حجم نمونه 121 نفر برای گروه ساکنین و 30 نفر برای گروه کارشناسان استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر بهره گیری از آمار توصیفی برای توصیف متغییرها، از آمار استنباطی برای بررسی رابطه بین متغییرها استفاده می شود و برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون مقایسه ی میانگین (t) استفاده کرده ایم. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری بهره می گیریم. نرم افزارهای مورد استفاده پژوهش، spss وgraphics amos می باشد. نتایج تحقیق نشان دادند یکدستی و همسانی بسیار قوی و یکپارچه ای بین ابعاد مختلف نگرش ساکنین محلی به گردشگری وجود دارد. بعبارتی در ذهنیت افراد محلی ابعاد و مولفه های مختلف توسعه گردشگری از هم جدا نبوده و نگرش این افراد نسبت به این پدیده یکپارچه است. بطور کلی بین نگرش ساکنین نسبت به گردشگری (در هر سه بعد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی) و ارزیابی تأثیرات محیطی توسعه گردشگری از نظر آنها رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. بنابراین ملاحظه می شود که ارزیابی ساکنین از اثرات اجتماعی و اقتصادی تأثیری از نگرش های آنها در این مورد نیز بوده است و همچنین فارغ از نوع و چگونگی نگرش آنها نسبت به گردشگری، اثرات زیست محیطی آنرا در منطقه خود منفی ارزیابی نموده اند که می تواند بیانگر تأثیرات واقعاً منفی زیست محیطی توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه باشد. نکته مهم در رابطه با مقایسه رابطه بین نگرش ها و ارزیابی اثرات توسعه گردشگری بین دو گروه کارشناسان و ساکنین محلی این است که علیرغم رابطه بسیار قوی و مثبتی که بین نگرش ها و ارزیابی تأثیرات در بین کارشناسان وجود دارد، در بین ساکنین چنین رابطه ای مشاهده نکردیم. بطوریکه بین نگرش ها و ارزیابی تأثیرات اقتصادی، اجتماعی هیچگونه رابطه ای –چه مثبت و چه منفی- وجود نداشت و رابطه بین نگرش ها و ارزیابی اثرات محیطی نیز به شدت منفی بود. بنابراین علیرغم نگرش های مثبت هر دو گروه به توسعه گردشگری اثرات محیطی آن در منطقه مورد مطالعه کاملاً متفاوت ارزیابی شده است. تفاوت آماره های گروهی همگی حاکی از برتری کارشناسان با نگرش مثبت به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توسعه گردشگری نسبت به نگرش ساکنین به توسعه گردشگری و ارزیابی مثبت از تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توسعه گردشگری در منطقه باغبهادران نسبت به ارزیابی ساکنین از تأثیرات توسعه گردشگری هستند، نکته قابل توجه ای که بدست آمده بیانگر این مهم می باشد که قسمتی از تأثیرات گردشگری ارزیابی شده به علت نگرش جامعه میزبان نسبت به گردشگری است و برگرفته از تأثیرات گردشگری نمی باشد.
بیتا اصلانی سنگده سید هدایت اله نوری
چکیده نظام های زیستی در جهت حمایت از حیات کره ی زمین در تمامی سلسله مراتب حیاتی، نقش دارند و کشاورزی به عنوان یکی از محورهای اساسی رشد و توسعه، نقش مهمی در توسعه ی اقتصادی کشورها دارد. از سویی، یک نظام اقتصادی سالم تنها در صورت همزیستی و همگامی با یک نظام بوم شناختی سالم می تواند در دراز مدت پایدار بماند و شرط اساسی استفاده ی پایدار از طبیعت، رعایت ظرفیت منابع محیطی است. منابع محیطی مولد بخش اعظم کالاها و خدمات واقعی نظام های اکولوژیک می باشند. در این میان، آب و خاک از مهم ترین نهاده ها در فرآیند تولید محصولات کشاورزی هستند که کیفیت و کمیت آن ها نقش مهمی در میزان عملکرد محصول و رسیدن به امنیت غذایی و توسعه ی پایدار دارند. هدف از انجام این تحقیق، سنجش و ارزیابی پایداری کشاورزی، منابع آب و منابع خاک در شهرستان رضوانشهر از توابع استان گیلان می باشد. جامعه ی آماری در این تحقیق را، کشاورزان شالیکار شهرستان (10947 n=) تشکیل می دهند. برای انجام این تحقیق از داده های دسته اول و دسته دوم بهره گرفته شده است. داده های دسته اول شامل پرسشنامه ی فرد کشاورز (217 نفر به صورت تصادفی طبقه ای) و پرسشنامه ی آبادی (21 نفر از دهیاران روستاهای مورد مطالعه). برای پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریب آن بیش از 7/0 بدست آمد. روایی پرسشنامه ها نیز از نظر اساتید و مطالعه ی پرسشنامه ها و کتب سنجیده شد. داده های دسته دوم نیز شامل آمارها و اطلاعاتی است که از جهاد کشاورزی شهرستان و سازمان آب منطقه ای استان گیلان گرفته شده است. این آمارها و اطلاعات مربوط به ویژگی های آب و خاک منطقه ی مورد مطالعه می باشد که با اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه ی فرد کشاورز تلفیق شده و شاخص های ترکیبی مورد نیاز برای انجام این پژوهش را بدست داده-اند. بدین ترتیب، تعداد 13 شاخص اولیه از روی 23 شاخص ثانویه در 3 حوزه ی کلی پایداری منابع آب، پایداری منابع خاک و پایداری کشاورزی بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش، دارای 3 بخش تحلیل توصیفی، تحلیل استنباطی (t تک-نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه) و تحلیل های چند متغیره (روش وزن دهی آنتروپی شانون و topsis) می باشد. نتایج حاصل از t تک-نمونه ای نشان می دهد که در کل منطقه، شاخص "پایداری آب" (110/5- =t) و "پایداری کشاورزی" (074/4- =t) در شرایط پایین-تر از حد متوسط و شاخص "پایداری خاک" (885/0 =t) در شرایط حد متوسطی قرار گرفته اند. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که بین پایداری منابع آب، پایداری منابع خاک و پایداری کشاورزی تفاوت معناداری مشاهده نمی شود. در نهایت دهستان های مورد مطالعه با استفاده از آنتروپی وزن دهی و با روش topsis سطح بندی شدند و مشخص گردید به لحاظ کشاورزی دهستان گیلدولاب (506/0 =ci) در شرایط پایدار، دهستان خوشابر (468/0 =ci در شرایط نیمه پایدار و دهستان دیناچال (418/0 =ci) در شرایط ناپایدار قرار دارند.
عباس امینی زهرا(میلا) علمی
کشورهای برخوردار از نفت، مواد معدنی و به طور کلی ثروت منابع طبیعی، به طور متوسط، در نشان دادن عملکرد مناسب اقتصادی نسبت به همتایان خود که از چنین منابعی بیبهرهاند ناکام ماندهاند، که این امر عمدتاً به علت اثرات جانبی ناخوشایند چنین منابعی است. در این پژوهش با مرور ادبیات این حوزه، برخی از مهمترین سازوکارهای اثرگذاری منابع طبیعی نظیر: (1) روندهای بلندمدت در قیمتهای جهانی، (2) نوسانات قیمت، (3) کوچک شدن دائمی بخش صنعت، (4) نهادهای استبدادی و جرگهسالار (الیگارشی)، (5) فقدان نهادهایی که به ناپایداری و هرج و مرج دامن میزنند و (6) چرخهای بودن بیماری هلندی، مورد بررسی قرار میگیرند. در این میان، تردیدگرایان، اساساً مفهومی به نام نفرین منابع طبیعی را به پرسش گرفته و به برخی از کشورهای صادرکننده کالا اشاره مینمایند که عملکرد موفقیتآمیزی داشته، و چنین استدلال میکنند که صادرات و رونق منابع الزاماً پدیدههایی برونزا نیستند. علاوهبراین، برخی نهادها و سیاستها که برگرفته از تجربه و پیشینه موفق کشورهایی است که به توانمندی استفاده مناسب از چنین منابعی دستیافتهاند پیشنهاد میگردد. در این میان، با بهکارگیری مدل مبتنی بر دادههای تابلویی، برای مجموعهای از کشورهای منتخب، طی دوره زمانی 2010-1996، اثر فراوانی منابع طبیعی بر رشد اقتصادی مورد آزمون قرار میگیرد. هر چند ضرایب برآوردی در مورد اثر نهادها موافق نظریه بوده است اما یافتههای پژوهش نشان میدهند که فراوانی منابع طبیعی، نهادها و تعامل نهادها و منابع طبیعی اثر معناداری بر متوسط نرخ رشد سالانه gdp ندارند. نتیجهگیری نهایی از سازوکارهای متعدد اثرگذاری منابع طبیعی چنین نیست که نیاز به ثروت مواد معدنی، ضرورتاً منجر به توسعه نیافتگی اقتصادی از طریق بسیاری از این سازوکارها خواهد شد. بلکه به جای آن، بهتر است به فراوانی منابع به عنوان یک شمشیر دو لبه نگاه کرد، که هم مزایا و هم خطرهایی را در پی دارد. به همان اندازه که میتواند صرف امور نابجا گردد، به کارگیری شایسته آن می تواند منافع بی شماری را به ارمغان آورد.
فرشته مختاری عباسعلی ولی
به کلیه راه هایی که به دست یابی مواد معدنی مورد نیاز بشر منتهی می شود معدنکاری می گوییم. تخریب و تغییر چشم انداز طبیعی، توده های باطله، ایجاد گودال ها و تغییرات شدید شکل اولیه ی طبیعت، نشست زمین، تسریع فرآیند فرسایش، جاده سازی و تغییر لندفرم های طبیعی، تخریب و نابودی سفره آب های زیرزمینی در اثر تخریب چینه ها و طبقات زمین، تخریب زمین و پوشش گیاهی، آزاد شدن مواد سمی، زهکش اسیدی معادن، کارخانه های ذوب، سروصدا، گرد و غبار، کانی های صنعتی، اثرهای زیست محیطی از جمله پیامدهای ژئومورفولوژیکی و زیست محیطی معدنکاری می باشند. هدف از این مطالعه بررسی اثرات زیست محیطی معدنکاری بر روی چشم اندازها و سکونتگاه ها، برآورد میزان تخریب و تهدید حاصل از بهره برداری معادن بر اثر عوامل متعدد در قالب سه سناریوی حفظ و مدیریت چشم انداز، حفظ و مدیریت منابع طبیعی و تعیین موقعیت مناسب معدنکاری و همچنین تأثیرات این عملیات بر روی شهر بهارستان در نزدیکی معادن لاشتر می باشد. بدین منظور دو روش در پیش گرفته شد. داده های دست اول که از پرسشنامه های سکونتگاه به دست آمد و با روش های آماری تحلیل شد و داده های دست دومی که با استفاده از تصاویر ماهواره ای گردآوری شد و با روش های تصمیم گیری چند شاخصه تحلیل گردید. از آمار توصیفی و تحلیل عاملی برای تحلیل داده های دست اول و از روش های تصمیم گیری چند شاخصه(ahp، topsis و vikor) به منظور تحلیل داده های دست دوم استفاده شد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و به صورت میدانی انجام شده است. در این پژوهش با استفاده از تکنیک ahp، topsis و vikor به ارائه یک مدل مکانی تخریب چشم اندازهای ژئومورفولوژی برای مناطقی که در آن بهره برداری معدنی صورت می گیرد پرداخته شده است. 8 معیار تخریب چشم انداز و 6 موقعیت معدنکاری در مجموعه معادن لاشتر شناسایی شد. در 3 سناریوی مختلف، معیارها با استفاده از ahp وزن-دهی شد و با رتبه بندی مناطق با مدل تاپسیس، اولویت های مختلف موقعیت های معدنکاری به نمایش گذاشته شده است. در نهایت مناطق 6 گانه از نظر تخریب چشم انداز، تخریب منابع طبیعی و موقعیت مناسب معدنکاری اولویت بندی شده است.
حمزه رحیمی سید هدایت ا... نوری
با توجه به اینکه معیشت اکثر ساکنین روستایی وابسته به بخش کشاورزی است و همچنین نگرانی هایی که طی سال های اخیر پس از انقلاب سبز در نهاده های جدید از جمله کودها و سموم شیمیایی و ... بوجود آمد.توجه به مفهوم توسعه پایدار با توجه به فشارهای زیادی که طی سالهای گدشته به منابع کشور، بویژه در سطوح روستایی وارد و به تخریب آنها منجر شده است، به عنوان یک ضرورت اساسی مطرح می باشد. هدف از انجام این تحقیق، تحلیلی بر توسعه پایدار روستایی بر پایه توسعه کشاورزی پایدار در مناطق روستایی شهرستان فسا از توابع استان فارس است. نوع پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش انجام تحقیق، توصیفی و تحلیلی می باشد. جامعه ی آماری در این تحقیق را، سرپرست خانوار شهرستان فسا (18891 n=) تشکیل می دهند. برای انجام این تحقیق از داده های دسته اول و دسته دوم بهره گرفته شده است. داده های دسته اول شامل پرسشنامه ی که شامل دو بخش کشاورزی پایدار و توسعه پایدار روستایی (285 نفر به صورت تصادفی طبقه ای)، و داده های دسته دوم نیز شامل آمارها و اطلاعاتی است که از جهاد کشاورزی شهرستان و سازمان آب منطقه ای استان فارس گرفته شده است. پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ بالای(75/0) است. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش، دارای 2 بخش تحلیل توصیفی، تحلیل استنباطی (تحلیل عاملی،t تک-نمونه ای و تحلیل رگرسیون و تحلیل خوشه ای، t مستقل) می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد بین توسعه پایدار روستایی و توسعه کشاورزی پایدار ارتباط معناداری وجود دارد که شاخص کشاورزی پایدار حدود 54 درصد واریانس را تبیین می کند و شاخص توسعه پایدار روستایی نزدیک به 18 درصد واریانس را تبیین می کند. و همچنین از نظر شاخص های آب، خاک، اشتغال و درآمد و رعایت اصول پایداری، کشاورزی شهرستان فسا در حالت پایدار قرار دارند.
عباس امینی فرشید نمامیان
امروزه، سرمایه اصلی بسیاری از کسب وکارها، نام های تجاری آنهاست.گرچه کارخانه ها ونیروی انسانی ممکن است از بین بروند، ولی نام شرکت ها همچنان باقی می ماند، نامی که سابقه ی آن نزدعموم، یکی از ارزش های پایدار است. یکی از با ارزش ترین دارایی-های هر شرکت نام و نشان تجاری آن شرکت می باشد. هر چه ارزش نام و نشان تجاری در ذهن مصرف کنندگان بیشتر باشد ، شرکت می تواند در سایه آن منافع بیشتری را از مصرف کنندگان کسب کند. نظارت و کنترل مداوم این مفهوم به عنوان یک گام ضروری در مدیریت اثر بخش آن می باشد. در شرایط پر رقابت بازارهای کنونی به دست آوردن جایگاه مناسب در ذهن مصرف کننده به گونه ای که مصرف کننده وفادار شرکت باشد، از اهمیت به سزایی برخوردار است. لذا این پژوهش به بررسی تاثیر نام و نشان ملی بر نام و نشان شرکت های ایرانی در بازار هدف درشرکت ایران خودرو در استان کرمانشاه می پردازد.
عباس امینی عزیزالله معماریانی
مسائل تصمیم گیری چند شاخصهmadm ، مسائلی انتخاب گر بوده که برای انتخاب مناسبترین گزینه از بین m گزینه موجود و یا رتبه بندی گزینه ها به کار می رود. گزینه های مسئله madm توسط n شاخص ارزیابی سنجیده می شوند و با توجه به ارزش شاخصها برای هرگزینه و همچنین میزان اهمیت هر شاخص برای تصمیم گیرنده، گزینه برتر انتخاب می شود و یا اینکه گزینه ها رتبه بندی می شوند. از آنجائیکه اغلب داده های یک مسئله تصمیم گیری چند شاخصه ، نادقیق و قابل تغییر می باشند، در نتیجه یک تحلیل حساسیت بعد از حل مسئله می تواند کمک موثری برای اتخاذ یک تصمیم صحیح باشد.