نام پژوهشگر: محسن عدالت

اثر سامانه های مختلف خاک ورزی و روش های کنترل علف های هرز بر عملکرد گندم زمستانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  علی فرهادی   رضا حمیدی

خاکورزی رایج یکی از عملیات های پر انرژی در کشاورزی است که تقریبا50 درصدانرژی کل را به خود اختصاص داده است. با توجه به بحران انرژی در عصر حاضر و توجه به افزایش راندمان مصرف انرژی در تمام بخش های تولید، استفاده از روش های کم خاک ورزی و بی خاک ورزی جزو اولویت های تحقیقاتی دنیا می باشد. از طرف دیگر، امروزه به دلیل تمایل بیشتر کشاورزان به استفاده از روش های کم خاک ورزی و همچنین عدم امکان خاک ورزی به موقع به دلیل افزایش سطح مزارع نسبت به گذشته و کاهش تنوع گیاهان زراعی انتخابی جهت کشت و کار، کاربرد علف کش ها برای مبارزه با علف های هرز به طور روزافزون بیشتر شده است. به منظور بررسی تاثیر سامانه های مختلف خاکورزی و روش های کنترل علف های هرز بر عملکرد گندم زمستانه رقم شیراز آزمایشی در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال زراعی 91-90 انجام شد.کشت قبلی در مزرعه مورد آزمایش گندم بود. این مطالعه با استفاده از آزمایش کرت های یک بار خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. در این آزمایش فاکتور اصلی (روش خاک ورزی) شامل: بی خاکورزی، کم خاکورزی ( استفاده از خاک ورز مرکب) و خاک ورزی رایج ( شامل استفاده از گاوآهن سوکی، دیسک زدن و تسطیح کردن) و فاکتور فرعی (روش های مختلف کنترل علف های هرز) شامل: وجین دستی، استفاده از علفکش و شاهد(بدون کنترل) بود. بیشترین عملکرد دانه گندم به ترتیب در تیمار سامانه خاک ورزی رایج، کم خاک ورزی و بی خاک ورزی به دست آمد. در مقدار عملکرد دانه گندم بین روش های کنترل علف های هرز تفاوت معنی داری (p<0.05) دیده نشد. بیشترین تعداد علف هرز و همین طور بیشترین تنوع گونه ای علف های هرز در تیمار شاهد سامانه بی خاک ورزی مشاهده شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان استفاده از سامانه خاک ورزی رایج به همراه کاربرد علفکش را برای به دست آوردن عملکرد بیشتر توصیه کرد.

اثرات شوری بر توان رقابتی دو رقم گندم (triticum aestivum l) با دو علف هرز خردل وحشی (sinapis arvensis l) و یولاف وحشی (avena fatua l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  علی شرفی   حسین غدیری

مطالعه حاضر در قالب دو پژوهش گلخانه ای با هدف بررسی اثر شوری (شاهد، 5، 10 و 15 دسی زیمنس بر متر) بر رشد، عملکرد و قدرت رقابتی دو رقم گندم (triticum aestivum l.) قدس و بم در برابر دو علف هرز یولاف وحشی (avena fatua l.) و خردل وحشی (sinapis arvensis l.) در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در سال های 1391 و 1392 اجرا گردید. نتایج آزمایش اول نشان داد که با افزایش سطوح شوری سطح برگ، ارتفاع بوته، وزن تر، وزن خشک، تعداددانه، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در هر دو رقم گندم کاهش یافت. رقابت با یولاف وحشی باعث کاهش معنی دار سطح برگ، ارتفاع بوته، تعداد دانه و عملکرد دانه در هر دو رقم گندم نسبت به کشت خالص شد. اما رقابت با خردل وحشی کاهش معنی دار در این صفات نسبت به کشت خالص ایجاد نکرد. شوری بسته به شدت تنش باعث کاهش رشد خردل وحشی و یولاف وحشی شد. به طور کلی رقم بم از لحاظ سطح برگ، تعداد دانه و عملکرد دانه نسبت به رقم قدس برتری داشت؛ در حالی که ارتفاع بوته، وزن تر و وزن خشک در رقم قدس بیشتر بود. رقم قدس نسبت به رقم بم موجب کاهش بیشتر رشد علف های هرز گردید نتایج آزمایش دوم نیز نشان دادکه افزایش سطح شوری باعث کاهش سطح برگ، ارتفاع، طول پدانکل،طول سنبله، وزن خشک، تعداد دانه، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و پتاسیم و افزایش میزان سدیم شد. رقابت با یولاف وحشی باعث کاهش معنی دار ارتفاع بوته، سطح برگ پرچم، طول پدانکل، تعداد دانه، عملکرد دانه و وزن هزاردانه گندم نسبت به کشت خالص شد. وزن خشک، ارتفاع بوته و میزان پتاسیم یولاف وحشی با افزایش سطوح شوری کاهش و میزان سدیم افزایش یافت. به طور کلی نتایج این آزمایش بیان کرد که رقم بم رقابت کننده بهتری در هر دو حالت شور و غیرشور بود، همچنین شوری موجب کاهش قدرت رقابتی گندم در برابر با علف های هرز شد. مطالعات بیشتر در زمینه بررسی تاثیر شوری بر قدرت رقابتی گندم در تراکم های متفاوت علف های هرز توصیه می شود.

اثر مالچ زنده لوبیا چشم بلبلی (vigna unguiculata l.) بر سرکوبی علف های هرز و پاسخ عملکرد آفتابگردان (helianthus annuus l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  معصومه قاسمی   حسین غدیری

به منظور ارزیابی اثرات مالچ زنده لوبیا چشم بلبلی بر وزن خشک علف های هرز و عملکرد آفتابگردان، پژوهشی مزرعه ای در سال زراعی 1391 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا گردید. فاکتور اصلی شامل تراکم-های مالچ زنده لوبیا چشم بلبلی در پنج سطح همراه با شاهد بدون مالچ و بدون علف هرز و فاکتور فرعی شامل زمان حذف مالچ در سه سطح بود. کمترین وزن خشک علف های هرز و بیشترین عملکرد دانه آفتابگردان در تیمار100 درصد مالچ زنده به دست آمد. کمترین وزن خشک علف های هرز و بیشترین عملکرد دانه آفتابگردان در زمان حذف مالچ در مرحله 12 برگی آفتابگردان به دست آمد. برای دستیابی به بهترین عملکرد دانه آفتابگردان، اجزاء عملکرد دانه و سرکوبی رشد علف های هرز، تراکم 100 درصد مالچ زنده لوبیا و حذف آن در مرحله 12 برگی آفتابگردان توصیه می شود.

تاثیر برگ زدایی و حذف دانه بر عملکرد و محتوی روغن دانه افتابگردان(helianthus annuus l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 0
  فاطمه صادقی مزیدی   سید عبدالرضا کاظمینی

به منظور بررسی اثر سطوح مختلف حذف برگ و حذف دانه آفتابگردان بر عملکرد دانه و درصد روغن آزمایشی در سال 1391 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در منطقه باجگاه اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف حذف برگ (0، 50، 75، 100 درصد) در مرحله ستاره ای شدن (r2) و حذف دانه (بدون حذف دانه، حذف 2/1 دانه های کناری و حذف 2/1 دانه های درونی طبق) در زمان گرده افشانی (r5.1) بود. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد، اعمال حذف برگ با تاثیر بر فعالیت فتوسنتزی و اسیمیلات انتقال یافته به دانه باعث کاهش وزن هزار دانه، تعداد دانه، نسبت مغز به پوسته و وزن مغز شد و به طور معنی داری عملکرد دانه را کاهش داد که نشان دهنده محدودیت منبع می باشد. نتایج برهمکنش حذف برگ و دانه نشان داد بیشترین کاهش عملکرد دانه به میزان64/49 درصد مربوط به تیمار 75 درصد حذف برگ و حذف 2/1 دانه های کناری نسبت به شاهد بدست آمد. با توجه به نتایج برهمکنش تیمارها، برگ زدایی و حذف دانه به طور معنی داری درصد روغن دانه را کاهش داد، به طوری که با حذف 50 درصد برگ و حذف 2/1 دانه های کناری عملکرد روغن به میزان 62/27 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. با اعمال حذف دانه ضمن کاهش تعداد کل دانه ها و مقصد، به نظر می رسد سهم دانه های باقی مانده از اسیمیلات فتوسنتزی افزایش یافته است و لذا وزن هزار دانه در مقایسه با تیمار شاهد (بدون حذف دانه) افزایش نشان داد. افزایش برگ زدایی ضمن کاهش سطح برگ منجر به افزایش سرعت فتوسنتز پس از باز شدن کامل گل شد به عبارت دیگر به نظر می رسد با کاهش سطح برگ آفتابگردان، افزایش سرعت فتوسنتز نسبت به اعمال برگ زدایی پاسخی در برابر کاهش سطح برگ باشد اما به طور کلی قادر به جبران خسارت مربوط به کاهش برگ نبود. برگ های آفتابگردان منبع مهم فعالیت فتوسنتزی گیاه می باشد و با افزایش خسارت به برگ، عملکرد دانه و درصد روغن کاهش غیر قابل جبرانی را در پی دارد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان اظهار نمود که آفتابگردان دارای هر دو محدودیت مبدا و مقصد می باشد. اما محدودیت مبدا بسیار شدیدتر و تعیین کننده نهایی عملکرد دانه می باشد.

ارزیابی معیارهای انتخاب ژنوتیپ های متحمل به خشکی در تریتیکاله
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  پریوش راسخ   هومن راضی

بیست ژنوتیپ تریتیکاله و یک رقم گندم نان در دو آزمایش مزرعه¬ای مجزا و در مجاور هم در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با دو سطح رطوبتی مطلوب و تنش خشکی و در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس در شرایط تنش و بدون تنش رطوبتی نشان داد که تفاوت بین ژنوتیپ¬ها برای بیشتر صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد کاملاً معنی¬دار بود. تنش خشکی اثر معنی¬داری بر صفات اندازه¬گیری شده به جز ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد سنبلک در سنبله و تعداد دانه در سنبلک داشت. در شرایط بدون تنش همبستگی عملکرد دانه با تعداد دانه در سنبله، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت مثبت و معنی¬دار بود. در شرایط تنش، عملکرد دانه با ارتفاع، تعداد دانه در سنبله و شاخص برداشت دارای همبستگی معنی¬دار بود. با توجه به همبستگی مثبت و معنی¬دار شاخص¬های sti، mp، gmp و k2sti با عملکرد دانه در شرایط مطلوب و تنش، این شاخص¬ها به عنوان معیارهای مناسب جهت شناسایی ژنوتیپ¬های متحمل به تنش شناخته شدند. بر اساس این شاخص¬ها ژنوتیپ elttcl21 متحمل¬ترین و ژنوتیپ¬های elttcl9 و elttcl19 حساسترین ژنوتیپ¬ها به تنش خشکی بودند

اثر تنش آبی و سطوح نیتروژن بر رشد، عملکرد و اجزای عملکرد گندم در سامانه های مختلف خاکورزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  احسان مهاجرانی   محسن عدالت

پژوهش حاضر به صورت آزمایش کرت های دو بار خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های 92-1391 و 93-1392 در مزارع تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا گردید. فاکتور اصلی نوع سیستم خاکورزی (متداول، کاهش یافته و بدون خاکورزی)، فاکتور فرعی رژیم آبیاری (آبیاری مطلوب و قطع آبیاری در مرحله گلدهی) و فاکتور فرعی فرعی مقدار کود نیتروژن (0، 69 و 138 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص) بود. نتایج مشخص کرد تنش خشکی موجب کاهش و کاربرد نیتروژن موجب افزایش معنی دار رشد و عملکرد گندم می گردد. تاثیر مثبت نیتروژن از مرحله ساقه رفتن مشاهده شد. تنش خشکی و نیتروژن رابطه معنی داری داشتند، یعنی در شرایطی که هر دو عامل در سطح بهینه خود قرار داشتند حداکثر رشد و عملکرد به دست آمد، در حالی که در شرایط تنش خشکی عدم مصرف کود تاثیر منفی تنش را افزایش داد.در اغلب موارد تفاوت معنی داری بین خاکورزی متداول و کاهش یافته نبود، ولی رشد و عملکرد بوته های گندم در سامانه بدون خاکورزی به طور معنی داری کمتر از دو سامانه خاکورزی متداول و کاهش یافته بود. نتایج نشان داد که کاربرد کود نیتروژن و افزایش مقدار آن در هر دو شرایط آبیاری و هر سه سامانه خاکورزی موجب افزایش معنی دار بهره وری آب گردید. به طور کلی، با توجه به عدم معنی دار بودن تفاوت بین سامانه های خاکورزی متداول و کاهش یافته از یک سو؛ و مزایای زیست محیطی و بلند مدت خاکورزی های حفاظتی؛ به نظر می رسد خاکورزی کاهش یافته با مقدار 138 کیلوگرم در هکتار نیتروژن برای دستیابی به عملکرد مطلوب، قابل توصیه باشد. کلمات کلیدی: خاکورزی حفاظتی، عملکرد دانه، بهره وری آب

بررسی کارایی علف کش های آپیروس، توتال، آتلانتیس و شوالیه در گندم زمستانه (triticum aestivum l.) در باجگاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  بابک ملکیان   حسین غدیری

به منظور بررسی کارایی علف کش های آپیروس، توتال، آتلانتیس و شوالیه در گندم زمستانه، یک آزمایش مزرعه ای دو ساله در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه شیراز واقع در منطقه ی باجگاه در دو سال زراعی 91-1390 و 92-1391 انجام شد. طرح آزمایشی مورد استفاده، بلوک کامل تصادفی با 4 تکرار بود. تیمارها عبارت بودند از علف کش آپیروس با غلظت های 24، 26 و 30 گرم در هکتار، توتال با غلظت های 35، 40 و 45 گرم در هکتار، آتلانتیس با غلظت های 2/1، 5/1 و 8/1 لیتر در هکتار، شوالیه با غلظت های 300، 400 و 500 گرم در هکتار و دو تیمار شاهد بدون علف هرز و علف هرزی. نتایج نشان داد، اعمال علف کش در مقایسه با شاهد علف هرزی در هر دو سال زراعی، زیست توده ، سطح برگ و تراکم بوته های علف های هرز را کاهش داد. در میان تیمارهای علف کش، توتال با غلظت های 35، 40 و 45 گرم در هکتار موجب حصول بیشترین عملکرد بیولوژیک و دانه ی گندم شد و در مقایسه با شاهد علف هرزی نسبت به سایر علف کش ها، اجزای عملکرد گندم را به میزان بیشتری افزایش داد. همچنین کمینه ی تراکم بوته ای علف های هرز جودره، دم روباهی، خاکشیر طبی و غربیلک در تیمارهای علف کش توتال به خصوص در تیمار مربوط به غلظت 45 گرم در هکتار این علف کش مشاهده شد. اعمال علف کش شوالیه با هر سه غلظت (به ویژه با غلظت 300 گرم در هکتار)، عملکرد و اجزای عملکرد گندم را نسبت به شاهد بدون علف هرز کاهش داد و نتوانست در تمام طول فصل رشد علف های هرز را به طور قابل قبولی کنترل کند. اگرچه علف کش های آپیروس و آتلانتیس زیست توده ی علف های هرز را کاهش دادند و در مقایسه با شاهد علف هرزی موجب افزایش عملکرد و اجزای عملکرد گندم شدند، ولی میزان عملکرد بیولوژیک و دانه ی گندم در این تیمارها کمتر از تیمارهای علف کش توتال بود. مطالعه ی حاضر نشان داد، علف-کش توتال از منظر کنترل علف های هرز، حتی در غلظت های کمتر نیز نسبت به سایر علف کش ها از کارایی بیشتری برخوردار بود و استفاده از این علف کش در شرایط آب و هوایی منطقه ی باجگاه به کشاورزان توصیه می گردد. به علاوه، مطالعات بیشتر در زمینه ی بررسی کارایی این علف کش ها درگندم در تراکم های مختلف علف های هرز توصیه می شود.

ارزیابی عملکرد نسل m4 گندم نان رقم شیراز تحت شرایط تنش خشکی و بدون تنش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  مرضیه شبانی   عباس عالم زاده

بذور هشت لاین نسل m4 حاصل از پرتودهی گندم نان رقم شیراز (triticum aestivum l.) تحت شرایط تنش خشکی و بدون تنش بررسی شدند. این آزمایش در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد. در این پژوهش هشت لاین نسل m4، رقم شیراز، به عنوان شاهد و رقم چمران، به عنوان رقم متحمل به خشکی، بررسی و صفات مختلف مورفولوژیک و فیزیولوژیک مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که جهش سبب افزایش عملکرد تمامی جهش یافته ها نسبت به رقم شیراز شده است. همچنین جهش سبب یک هفته تأخیر در گلدهی و افزایش معنی دار صفات ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد دانه در سنبله از طریق افزایش تعداد سنبلچه و تعداد گلچه های بارور سنبلچه های میانی در هر سنبله شده است. جهش سبب افزایش تعداد پنجه بارور در مقایسه با رقم شیراز، به عنوان شاهد، شد. بر اساس نتایج بدست آمده می توان این را استنباط نمود که دز ها ی gy 100، gy150 و gy200 بهترین تأثیر را بر عملکرد و سایر صفات داشتند و دزهای کمتر از gy100 تغییر مهمی را ایجاد نکردند و نسبت به شرایط کنترل بدون آبیاری اثر معنی داری نداشتند، در حالی که دزهای بالاتر از gy 200 اثرات مخربی داشتند. دز ها ی gy100 وgy 150 سبب افزایش تحمل به خشکی شده و این دزها باعث کرک دار شدن سطح پوشینه در نتیجه کاهش تعرق و افزایش کارایی مصرف آب در جهش یافته ها، شدند. طبق نتایج کلی بدست آمده بر اساس شاخص های gmp، mp و sti می توان ژنوتیپ های شماره 7، 9 و 12 را به عنوان متحمل ترین ژنوتیپ ها معرفی کرد. ژنوتیپ های شماره 17 و 20 نیز در شرایط بدون تنش بیشترین عملکرد را نسبت به رقم شیراز، به عنوان شاهد، داشتند. به علاوه در مقایسه با رقم شیراز، جهش یافته ها دارای کاه و کلش سخت تری بوده و به نظر می رسد نسبت به ریزش بذر مقاوم تر باشند.

پاسخ رشد و عملکرد ارقام جو به تنش آبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  سارا سماک   الهه توکل

تنش خشکی یکی از عوامل اصلی کاهش عملکرد محصولات زراعی در دنیا می باشد. به منظور ارزیابی واکنش 74 رقم خارجی جو به همراه دو رقم ایرانی (ریحان و نصرت) به تنش خشکی انتهای فصل و شناسایی ارقام حساس و مقاوم در شرایط تنش آبی، پژوهشی در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز، در دو سال زراعی 92- 91 و 93-92 انجام شد. طرح بصورت کرت های یک بار خردشده که تیمارها شامل تنش آبی به عنوان فاکتور اصلیبر پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار ارقام جو به عنوان فاکتور فرعی اجرا گردید و .نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت معنی داری بین ارقام از نظر کلیه صفات مورد بررسی در تیمار تنش آبی وجود داشت، که نشان دهنده تنوع ژنتیکی بین رقم های مورد آزمایش می باشد. با توجه به ضرایب همبستگی، در شرایط آبیاری نرمال و تنش آبی در هر دو سال همبستگی مثبت و معنی داری بین عملکرد دانه با صفات تعداد سنبله ی بارور، طول سنبله و عملکرد زیست توده مشاهده شد. براساس نتایج حاصل از بای پلات در دو حالت نرمال و تنش آبی ارقام شماره 17، 23، 24، 41، 47، 71 جزو ارقام متحمل شناخته شدندکه این بیانگر آن است که ارقام در هر دو شرایط دارای عملکرد بالایی در هر دو سال بودند. همچنین ارقام 15، 45، 48 و 62 به عنوان حساس ترین و ارقام نصرت و ریحان ، جز ارقام نیمه متحمل قرار گرفتند. تجزیه دندروگرام ارقام در دو شرایط نرمال و تنش نشان داد که ارقام 41 و 24 در گروه اول و ارقام 17، 23، 47 و 71 در گروه سوم جای گرفتند.

برآورد پارامترهای ژنتیکی و شاخص های تحمل خشکی در تلاقی های f3:4 و f2:3 دای آلل گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1393
  مجیب الرحمان سپاهی   بهرام حیدری

این پژوهش به منظور بدست آوردن پارامترهای ژنتیکی و بررسی نحوه ی توارث برخی از صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد 5 ژنوتیپ گندم با استفاده از طرح تلاقی های دای آلل یکطرفه انجام شد. در این پژوهش نتاج 3f و 4f تلاقی ها به همراه والدین آن ها به صورت مجزا طی دوسال در سال های زراعی 91-92 و 92-93 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش بر پایه ی طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب سه محیط نشان داد که میانگین مربعات اثر ژنوتیپ × محیط برای صفات تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه، وزن سنبله، عملکرد دانه و شاخص برداشت معنی دار بود، اما برای بقیه صفات معنی دار نبود. برای تعیین قابلیت های ترکیب پذیری عمومی و خصوصی از تجزیه و تحلیل دای آلل به روش 2 مدل گریفینگ و برای برآورد نوع عمل و تعداد ژن از تجزیه و تحلیل جینکز-هیمن استفاده گردید. میانگین مربعات ترکیب پذیری عمومی برای همه صفات بجز تعداد دانه در سنبله در سال دوم معنی دار گردید. میانگین مربعات ترکیب پذیری خصوصی برای همه صفات مورد مطالعه بجز تعداد دانه در سنبله و تعداد پنجه بارور در سال دوم معنی دار بود. نسبت میانگین مربعات gca به میانگین مربعات sca در صفات طول سنبله، روز تا گلدهی و وزن هزاردانه معنی دار بود که بیانگر سهم زیاد اثر افزایشی ژن ها در کنترل ژنتیکی صفات است. رقم کراس عدل برای صفات ارتفاع بوته، تعداد پنجه بارور، تعداد دانه در سنبله، تعداد روز تا گلدهی، طول سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله، وزن هزار دانه و عملکرد دانه بهترین ترکیب پذیری عمومی را داشت. همچنین محاسبه اثر sca تلاقی ها نشان داد که تلاقی کراس عدل×مرودشت برای صفات ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه و تلاقی شیراز×مرودشت برای صفات تعداد پنجه بارور وزن هزار دانه، وزن سنبله و عملکرد دانه بهترین ترکیب پذیری خصوصی را داشتند. بر اساس نتایج آزمون مدل جینکز- هیمن برآورد میانگین درجه غالبیت و نتایج تجزیه و تحلیل گرافیکی نشان داد که صفات ارتفاع بوته، روز تا گلدهی، طول سنبله و عملکرد دانه در هر دو محیط و تعداد دانه در سنبله در آزمایش دوم توسط غالبیت نسبی کنترل می شوند در حالی که عمل ژن برای صفات دانه در سنبله، سنبلچه در سنبله و وزن هزار دانه از نوع فوق غالبیت بدست آمد. نتایج شاخص های تحمل نشان داد که رقم چمران و نتاج تلاقی شیراز × مرودشت مقاوم ترین و کراس عدل × مرودشت و رقم داراب2 حساس ترین ژنوتیپ ها مواجهه با شرایط کمبود آب بودند.

شبیه سازی های مونت کارلو و بهینه سازی آنها در پیش بینی خواص pvt هیدروکربن ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1387
  نیما شایان مهر   محسن عدالت

چکیده ندارد.

بررسی و بهبود معادلات حالت به منظور پیش بینی بهتر رفتار فازی گازها در فشارهای 5000 تا 10000 psi
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1387
  امیراحمد شیرازی منش   محسن عدالت

چکیده ندارد.

بسط یک معادله حالت بر پایه تابع تقسیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1387
  پیمان پور مقدم قزوینی   محسن عدالت

چکیده ندارد.

محاسبات تعادلی در ترمودینامیک پیوسته
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شریف 1369
  محمودرضا پیشوایی   محسن عدالت

این واقعیت انکارناپذیراست که مرکزیت ترمودینامیک کلاسیک ، براساس اجزای متجزا می باشد و الگوریتم های محاسباتی موجود، نمی توانند قابل کارکرد به سیستم های پیوسته با تعدادی اجزای بسیار زیاد باشند. در این پروژه براساس ترمودینامیک گیبسین و فرآیند حدگیری، جهت حل محاسبات تعادلی در سیستم های کاملا پیوسته، سه الگوریتم : -1 مینیمم سازی مستقیم تابع گیبس کل -2 تساوی توابع مولد پتانسیل شیمیایی -3 استفاده از نسبت توزیع تعادلی، ارائه شده است که عملا تعمیم ترمودینامیک کلاسیک به این گونه سیستم ها می باشد . تمامی الگوریتم ها برای مخلوطهای سنتزی به خوبی عمل می کنند . همچنین مثال ها و گراف های مربوطه برای دو معادله حالت p.r. و v.d.w. و قوانین اختلاط متفاوت آورده شده اند و همچنین اطمینال از همگرایی و زمان حل کامپیوتری، در مقایسه باروش شبه جزء بسیار بهتراست .

شبیه سازی برجهای تقسیر پیچیده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شریف 1369
  محسن نصراصفهانی   محسن عدالت

مدلهای مختلفی برای شبیه سازی برجهای تقطیر در مراجع وجود دارند. این مدلها را می توان به دو دسته مهم تقسیم کرد : دسته اول براساس حل همزمان کلیه معادلات مدل قرار دارد. دسته دوم براساس دسته بندی معادلات مدل و حل جداگانه هر دسته از معادلات برای بدست آوردن متغیرهای خاص در چند حلقه تکرار قرار دارد. بررسیهای پژوهشگران نشان داده است که مشخصات همگرایی روشهای دسته دوم از یک مساله به مساله دیگر تغییر می کند. ولی روشهای دسته اول مشخصات همگرایی خوب و قابل اتکایی برای کلیه مسائل دارند و همگرایی آنها از مساله یی به مساله دیگر دستخوش تغییر نمی شود. از روشهای دسته اول روش ishii & otto به علت نیاز به محاسبه مشتقات پاره ای کمتر ودر نتیجه نیاز به حافظه کمتر کامپیوتر و همچنین داشتن مشخصات همگرایی خوب ، برای مسائل مختلف انتخاب شده و باایجاد تغییراتی برای محاسبات تقطیر مخلوطهای مختلف ازجمله مخلوطهای غیرایده آل به کاربرده شده است . برنامه شبیه سازی تهیه شده، قادر به استفاده از مدلهای ترمودینامیکی مختلف برای محاسبات تعادلی می باشد. درتهیه برنامه شبیه سازی ازجمله از معادلات حالت درجه سوم srk و p-k و p-r برای محاسبه فوگاسیته فاز بخار و نیزازهمین معادلات حالت ، معادله nrtl، رابطه chao-seader برای محاسبه اکتیویته فاز مایع استفاده شده است . برنامه شبیه سازی تهیه شده روی کامپیوترهای ibm-xt و کلیه کامپیوترهای سازگار باآن حداقل k 640 حافظه ram قابلیت استفاده دارد. بنابراین مشکلات استفاده از سیستمهای اصلی) (main frame برای شبیه سازی برجهای تقطیر را حذف می کند. برنامه شبیه سازی تهیه شده قادراست برجهای تقطیر پیچیده با هرتعداد خوراک و جریان جانبی و منابع حرارتی داخلی را شبیه سازی کند.

طراحی و ساخت راکتورفلودایزبد جهت تهیه تری اکسیداورانیوم از محلول نیترات اورانیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شریف 1369
  حمیدرضا رضایی   محسن عدالت

دی اکسیداروانیوم (بصورت غنی شده و یاطبیعی) به عنوان سوخت دراکثر راکتورهای قدرت مورد استفاده قرار می گیرد و برای تهیه آن، روشهای مختلفی وجود دارد. یکی از این روشها تجزیه حرارتی محلول نیترات اورانیل به تری اکسیداورانیوم و احیاء تری اکسید اورانیوم به دی اکسیداورانیوم می باشد. این روش ، درمقایسه باروشهای دیگر تهیه دی اکسیداورانیوم، منجر به حذف بعضی از مراحل می گردد. نظر به اینکه خصوصیات فیزیکی و شیمیائی تری اکسید اورانیوم و محلول نیترات اورانیل روی تری اکسید اروانیوم تولید شده تاثیر می گذارد، بنابراین مطالعه تئوری برروی خواض شیمی فیزیکی نیترات اورانیل و تری اکسید اورانیوم به عمل آمده است . برای تولید تری اکسید اورانیوم از محلول نیترات اورانیل راکتورهای شیمیایی مختلفی بکار می رود که طی بررسی و مقایسه انجام شده، بهترین آنهارآکتور فلودایزبد تشخیص داده شده است . باانتخاب راکتور فلودایزبد، حرکت ذره با سیال و پدیده فلودایزیشن مورد بررسی تئوریک قرار گرفته است . نظر به اینکه برای طراحی سیستم فلودایزبد بدست آوردن مشخصات فیزیکی پودر و محلول ضروری می باشد، بنابراین بدست آوردن دانسیته ظاهری و tab، شکل ذرات و توزیع تری اکسید اورانیوم به منظور محاسبه قطر متوسط ذرات صورت گرفته است . با درنظرگرفتن اطلاعات بدست آمده، طراحی راکتور فلودایزبد بااستفاده از برنامه کامپیوتری انجام شده است . به منظور بدست آوردن پارامترهای فلودایزیشن به صورت تجربی راکتور از جنس شیشه (پیرکس) ساخته شد. بدلیل مشکلات که درموقع عملیات با راکتور شیشه ای وجود داشت اقدام به ساخت راکتور فلزی گردید دبی فلودایزشدن و باعاد راکتورهای ساخته شده، برمبنای اطلاعات استخراج شده ازمحاسبات تئوریک و برنامه کامپیوتری صورت گرفته است . محاسبات گرمایی جهت گرم کن اولیه و گرم کن اصلی صورت گرفته و برمبنای محاسبات انجام شده، سیستم های گرمایی ساخته شد و بطو عملی مورد آزمایش قرار گرفتند. به منظور کنترل درجه حرارت در محلهای مناسب از ترموکوپلها و سیستمهای کنترل درجه حرارت استفاده شده است .

ذخیره سازی گاز طبیعی در مایعات هیدروکربنی مطالعه در حلالیت در محصولات پالایشگاه تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1380
  محمد آب شناس   محسن عدالت

در این تحقیق متدی جهت ذخیره سازی گاز طبیعی در دما و فشار متوسط به شیوه انحلال مورد بررسی قرار می گیرد، به نحوی که محدوده دانسیته انرژی مخلوط حاصل در گسترده قابل قبولی قرار بگیرد. این شیوه شامل، معرفی یک تانک ذخیره، انحلال گاز طبیعی در یک حلال و نگهداری محلول در دما و فشار متوسط به گونه ای که دانسیته انرژی سوخت حاصل حدودا ‏‎kcal/lit 3000-6000‎‏ باشد. اهدافی که توسط این متد دنبال می شوند عبارتند از: 1)دست یافتن به مخلوطی که شامل متان و یک حلال دیگر باشد ودانسیته انرژی آن از ‏‎cng‎‏ در فشار ‏‎24 mpa‎‏ بالاتر باشد. 2)دست یافتن به مخلوطی که شامل متان و یک حلال دیگر باشد و میزان متان ذخیره شده در واحد حجم محلول از میزان متان ذخیره شده در ‏‎cng‎‏ در شرایط دما و فشار یکسان بیشتر باشد. 3) فشار خطوط لوله انتقال را می توان بدون کاهش دادن میزان انرژی منقل شده کاهش داد و یا می توان میزان بیشتری انرژی را در فشارهای بالای سیستم منتقل کرد. 4) فراهم کردن یک مخلوط با دانسیته انرژی بالا که می توان از آن در نیروگاهها، ژنراتورهای اضطراری و یا پشتیبانی استفاده نمود. برخی نیروگاههای تولید نیروی الکتریکی از نفت سوخت به عنوان سوخت جایگزین و پشتیبان استفاده می کنند زیرا در فصول سرد گاز طبیعی به تنهایی پاسخگوی نیاز حرارتی کوره های نمی باشد همچنین در این فصول قیمت نفت سوخت بالا می رود مخلوط متان و یک حلال هیدروکربنی نظیر c5 دارای دانسیته انرژی بالاتری نسبت به ‏‎cng‎‏ می باشد.

پیشگوئی رفتار فازی اسفالتین در نفت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1380
  مجید قانعی   محسن عدالت

تشکیل رسوب اسفالتین به هنگام تولید و فرآیند هیدروکربنهای طبیعی و سنتزی به عنوان یک مشکل بنیادی در سراسر دنیا شناخته شده است. رسوب اسفالتین از مخازن نفت تا تجهیزات فرایندی مشاهده شده که با توجه به تمایل صنعت نفت به مخازن عمیقتر و سنگین تر و در نتیجه محتوای اسفالتین بیشتر، همچنین کاربرد روزافزون روشهای بازیابی افزایشی نفت ‏‎(eor)‎‏ برای تولید بیشتر، نقش اسفالتین و مشکلات ناشی از تشکیل رسوب آنرا بسیار مهم و قابل توجه کرده است. مطالعات گسترده ای طی 60 سال اخیر برای شناسائی -حالت حقیقی اسفالتین در نفت قبل از هر گونه اقدام برای جداسازی آن انجام گرفته است. بطور کلی اسفالتین به جامدات رسوب کرده حاصل از افزودن هیدروکربنهای سبک نظیر نرمال پنتان اطلاق می شود که بیانگر یک گروه حلالیت از ترکیبات نفتی است. از آنجا که توسعه مدل های ترمودینامیکی برای پیشگوئی رفتار فازی اسفالتین، حلال های مناسب و متوقف کنند های تشکیل رسوب اسفالتین در مخازن نفتی نیاز به مشخص نمودن قطعی ماهیت وجودی اسفالتین در نفت داشت، لذا مشخص نمودن آن رکن اساسی این تحقیق قرار گرفت. مطالعات گسترده و دقیق روی نتایج تجربی و پیشگوئی مدل های ترمودینامیکی انجام گرفت. مطالعات گسترده و دقیق روی نتایج تجربی و پیشگوئی مدل های ترمودینامیک انجام گرفت. بدلیل تغییر وزن مولکولی اسفالتین محلول و رسوب، همچنین سرعت بسیار آهسته فرآیند انحلال مجدد اسفالتین و رسوب ناخاصی ها به همراه آن یک هیسترزیس بین دو فرآیند تشکیل رسوب و انحلال مجدد آن مشاهده شده است. مشاهدات عینی تشکیل اسفالتین در نمونه های نفتی، تغییرات فشار تاج چاه در میادین نفتی، تغییرات نفوذپذیری به هنگام تزریق هیدروکربنها به نفت، تزریق نفت تازه به مخلوط رسوب اسفالتین و نفت و کاربرد روشهای مافوق صوت برای اختلاط. اندازه گیری ‏‎ri‎‏ در نقطه آغاز تشکیل رسوب اسفالتین، تبخیر رسوب دهنده از مخلوط نفت و اسفالتین و کاربرد روشهای ‏‎state-of-the-art‎‏ برای اندازه گیری قدرت نور عبور کرده از نمونه نفت و افت فشار نشان داد که فرآیند تشکیل رسوب اسفالتین بازگشت پذیر است و به این ترتیب ماهیت مولکولی مورد تایید قرار گرفت. نهایتا نتایج بدست آمده برای نقطه آغاز تشکیل رسوب اسفالتین و حلالیت مولکولی آن در نفت و توسعه پارامتر حلالیت فاز مایع بصورت یک بردار برای در نظر گرفتن اثر نیروهای مخلتف در اثر متقابل بین مولکولها توانست نتایج پیشگوئی مدل را تا دقت بسیار خوب بهبود دهد. مکان هندسی پارامتر حلالیت فاز مایع در نقاط آغاز تشکیل رسوب اسفالتین یا مقادیر آن برای تشکیل مقدار معینی از رسوب در نفت های مختلف توسط حرکت انتهای این بردار مشخص گردید. علاوه بر آن محدودیت مدل به محلول های غیر قطبی در مرتفع گردید.

استفاده از روشهای بیوتکنولوژی جهت جلوگیری از رسوب واکس در نفت خام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1379
  ایوب صادق آزاد   محسن عدالت

نشست واکس یکی از مسائل مهم و معضلات اصلی در عملیات تولید از مخازن هیدروکربوری است که سالانه میلیونها دلار به صنعت نفت خسارت وارد میکند. این پدیده ممکن است در داخل سازند (اطراف چاه تولیدی)، داخل چاه تولیدی، خطوط لوله انتقال سطح الارضی، و مخازن پالایشگاهی پدیدار گردد که در اکثر موارد در داخل چاه تولیدی، خطوط لوله انتقال سطح الارضی و مخازن پالایشگاهی اتفاق می افتد. در این پایان نامه، تاثیر تخریب میکروبی میکروارگانیسمها بر روی اجزا سنگین پارافینی نفت خام بویژه نرمال آلکانها، مورد بحث و بررسی تئوری و آزمایشی قرار میگیرد. بر خلاف نظر دیگر محققین که عامل اصلی مسئله رسوب واکس را دمای محلول می دانند، دمای کریستالی شدن واکس است که تعیین کننده می باشد. آزمایشاتی در جهت شناسایی عوامل کنترل کننده رسوب واکس و مکانیسمهای موثر در نشست و تجمع آن به انجام رسید و در مطالعه روشهای پیش بینی مقدار رسوب واکس، به این نتیجه رسیدیم که دمای نقطه ذوب بکار رفت در رابطه تئوری محلول ایده ال، باید با دمای نقطه ابری شدن محلول (نفت خام) یا دمای نقطه کریستالی شدن واکس جایگزین گردد. در هیچ مرجعی رابطه ای برای محاسبه دمای نقطه ابری شدن محلول پیدا نشد و رابطه ای براساس درصد ترکیبات نفت خام برای پیش بینی دمای نقطه ابری شدن نفت خام یا کریستالی شدن واکس ارائه داده شد. دقت رابطه ارائه شده، از روشهای حل عددی هم بالاتر می باشد. در تمامی روشهای پیش بینی رسوب واکس، دمای نقطه ابری شدن نفت خام نقش اساسی دارد. چرا که همین دما است که تعیین کننده حد و مرز و زمان رسوب واکس می باشد. بنظر میرسد که تغییرات در ترکیب محلول یعنی نفت خام، راه حلی مطمئن و اساسی تری برای دور شدن از نقطه کریستالی شدن و رسوب واکس باشد. استفاده از بیوتکنولوژی بویژه مکانیسم تخریب میکروبی، یکی از جدیدترین شیوه ها می باشد که در صنعت نفت از این روش در جهت جلوگیری از رسوب پارافین-واکس و تمیز کردن تجمعات آن استفاده می شود. با تخریب میکروبی و شکسته شدن مولکولهای پارافینی بلند زنجیره ای ‏‎(c16)‎‏ و تبدیل آنها به مولکولهای سبکتر، زمان رسوب و جدا شدن واکس از نفت خام به تعویق خواهد افتاد. سه سویه باکتری و ترکیبات مختلفی از آنها در آزمایشات مربوطه استفاده شده اند که بنامهای سئودومانوس آیرجینوزا، باسیلیوس لیکنی-فورمیس، و باسیلیوس سوبتلیس می باشند. آنالیز طیف های ‏‎ir,gc‎‏ و ‏‎nmr‎‏ قبل از انجام آزمایشات میکروبی و بعد از آن بر روی نمونه ها انجام شد و خصوصیات فیزیکی آنها نیز اندازه گیری شد. نتایج آنالیز طیف های فوق و خصوصیات فیزیکی نمونه ها نشان می دهند که سویه سئودومانوس آیرجینوزا در تخریب نرمال آلکانهای بین ‏‎c16‎‏ و ‏‎c25‎‏ و سویه باسلیوس لیکنی-فورمیس هم در تخریب سیکلو و ایزوآلکانهای بین ‏‎c20‎‏ ‏‎‎‏و ‏‎c30‎‏ از همه موفق تر بوده و تاثیر فوق العاده ای داشتند. برعکس اینها، سویه باسیلیوس سوبتلیس تقریبا هیچ نقشی در تخریب میکروبی هیدروکربنهای سنگین پارافینی نداشت و یا تاثیر آن بقدری کم بود که چشمگیر نبود.