نام پژوهشگر: حمید رضا پاکزاد
عاطفه جبالی سید جمال الدین خواجه الدین
تپه های ماسه ای از جمله رخساره های فرایند فرسایش بادی در مرحله رسوبگذاری می باشند که وسعت قابل ملاحظه ای از بیابانها را اشغال نموده اند. حرکت به عنوان چشمگیرترین خصوصیت تپه های ماسه ای و شاخصی مهم در فرایندهای بیابان زایی، عامل تهدیدی جدی برای اراضی کشـاورزی، سکونتگاههای بشر و راههای ارتباطی می باشد. بنابراین تعیین چگونگی گسـترش و جابجایی تپـه های ماسه ای از مهمترین اهداف مطالعات فرسایش بادی در مناطق رسوبگذاری می باشد. پژوهش مذکور به منظور پایش تغییرات تپه های ماسه ای منطقه حسن آباد ــ جرقویه استان اصفهان در طی سالهای 2008-1997 با استفاده از تصاویر ماهواره ای صورت پذیرفت. همچنین قابلیت باند پانکروماتیک تصویر ماهواره ای irs در استخراج مرفولوژی تپه های ماسه ای و تهیه نقشه پوشش اراضی منطقه مطالعاتی مورد بررسی واقع شد. در بخش مرفولوژی تپه های ماسه ای از باندهای پانکروماتیک تصویر etm+ و irs_p6 و موزاییک عکس های هوایی 1:20000 استفاده گردید. در ابتدای مطالعه تمامی تصاویر ماهواره ای و موزاییک عکس هوایی تصحیح هندسی گردیدند و rmse تمامی تصاویر کمتر از یک پیکسل بدست آمد. پس از این مرحله، مرفولوژی تپه های ماسه ای در سه تصویر موزاییک عکسهای هوایی، باند پانکروماتیک سنجنده etm+ و باند پانکروماتیک irs_p6 با فرمت وکتور استخراج گردید. در این بررسی پنج مرفولوژی تپه های عرضی، تپه های ستاره ای، سیلک، سیف و تپه های یال اسبی مشخص گردید. سپس مساحت مرفولوژی ها محاسبه و با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج این بررسی نشان داد که مساحت مرفولوژی های حاصل از تصویر ماهواره ای irs_p6 نزدیکی بیشتری را با مساحت مرفولوژی های حاصل از موزاییک عکس های هوایی دارد و در مناطق گسترده و دور از دسترس می تواند جایگزین مناسبی برای موزاییک عکس های هوایی باشد. در مرحله بعد پردازش تصاویر ماهواره ای به منظور تولید طبقات پوشش اراضی انجام پذیرفت. در بارزسازی تپه های ماسه ای تصاویر tm و etm+ از روش نسبت گیری و در تصویر lissiii از تفریق باندی استفاده شد. سایر طبقات پوشش اراضی با استفاده از عملیات طبقه بندی نظارت شده به روش حداکثر احتمال بر روی تصویر رنگی کاذب و تصاویر حاصل از آنالیز مولفه های اصلی معرفی گردیدند. در نهایت با رویهم گذاری طبقات تولیدی از تصاویر مختلف نقشه پوشش اراضی با ده طبقه شامل اراضی لخت، اراضی شور، مرتع، تپه های ماسه ای، پوشش گیاهی طبیعی، اراضی کشاورزی، منطقه مسکونی، اراضی حاشیه اطراف تالاب، تالاب و کوه سیاه تولید گردید. در برآورد صحت تمامی نقشه ها از ماتریس خطا استفاده شد. ضریب کاپای نقشه های تولید شده از تصاویر mss، tm، etm+ و lissiii به ترتیب 68/0، 82/0، 84/0 و 90/0 محاسبه گردید. به منظور پایش تغییرات تپه های ماسه ای از روش مقایسه بعد از طبقه بندی استفاده گردید. نتایج آشکارسازی تغییرات نشان داد که در طی 32 سال مطالعاتی مساحت تپه های ماسه ای از 14475 هکتار به 19561 هکتار رسیده است و با رشد 5086 هکتاری همراه بوده است. این گسترش مساحت در درون تپه های ماسه ای صورت پذیرفته است و این در حالی است که حرکت دینامیکی در تپه های ماسه ای مشاهده نگردید. با توجه به نتایج بدست آمده از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که تصاویر ماهواره ای قابلیت بررسی جابجایی و تغییرات تپه های ماسه ای را دارا می باشند و از این تصاویر می توان در آشکار سازی تغییرات پوشش زمین استفاده نمود.
سیاوش یگانه جاهد حمید رضا پاکزاد
در راستای مطالعه رسوب شناسی و بررسی فرآیند های رسوبی و غلظت فلزات سنگین و شناسایی زیستمندان در رسوبات بخش های دور از ساحل جنوب غرب دریای خزر تعداد 10 مغزه رسوبی با فاصله های پنج الی 23 کیلومتری از ساحل تهیه شد. مطالعات صورت گرفته شامل اندازه گیری پارامتر های آماری و سایر آزمایش های رسوب شناسی، شناسایی کانی های رسی به روش xrd، تعیین غلظت فلزات سنگین، مطالعه مقاطع نازک ذرات در اندازه ماسه و شناسایی زیستمندان منطقه است. رسوبات مطالعه شده شامل رخساره های سیلت ماسه دار، گل، رس، سیلت و گل ماسه دار است و بخش عمده رسوبات این بخش از دریا در محدوده رخساره گل قرار دارد. محتوی ماده آلی در رسوبات بین 33/0% و 67/38% در تغییر بوده و بطور میانگین 8% است. کانی های شناسایی شده شامل کلسیت، کوارتز، آلکالی فلدسپار و پلاژیوکلاز و کانی های اپک و کانی های رسی مونت موریونیت، ایلیت، کائولینیت، کلریت است. از میان عناصر سنگین مطالعه شده تنها مس و کادمیوم سمی تشخیص داده شدند. زیستمندان یافت شده شامل 15 گونه و زیر گونه از رده های ریشه پایان، مژکداران، دوکفه ای ها و شکم پایان است. در نتایج بدست آمده تطابق قابل ملاحظه ای بین اندازه ذرات، محتوی ماده آلی رسوبات و عمق آب مشاهده شد و روند توزیع رسوبات بیانگر نقش قابل توجه توپوگرافی بستر دریا و لیتولوژی مناطق احاطه کننده آن در توزیع رسوبات و ترکیب کانی شناسی این حوضه بسته می باشد. ترکیب کانی شناسی در دریای خزر به علت ویژگی های خاص این حوضه (به عنوان بزرگترین محیط آبی درون خشکی) دارای مشخصههای ناحیهای است. نتایج حاصل نشان از ارتباط نزدیک میان فلزات سنگین و تغییرات اندازه ذرات، درصد کربنات کلسیم و میزان ماده آلی رسوبات دارد. بطوریکه تمامی عناصر به غیر از روی ارتباط مشخصی با ذرات ریز دانه نشان می دهند. همچنین رسوبات این بخش از دریا حاوی مقادیر فراوانی از کربنات های بیوژنیک می باشند.
سید هادی خاتمی شال حمید رضا پاکزاد
کانسار بنتونیت تاقدیس آبگرم چاهریسه در 75 کیلومتری شمال شرق اصفهان واقع شده است. بکر بودن این کانسار به جهت مطالعه و همچنین تشکیل اکثر کانسارهای بنتونیت بزرگ جهان بصورت رسوبی، موجب گردید که این کانسار مورد بررسی قرار گیرد. مطالعات زمین شناسی این کانسار حاکی از آن است که بنتونیت ها فاقد لایه بندی، دارای ضخامت های متفاوت در مسافت های کوتاه و دارای ژیپس بصورت رگه ای و رزمانند در پیکره ی خود می باشند (ژیپس رز مانند فقط در بخش سطحی دیده می شود). طی بازدیدهای صحرایی، علاوه بر انجام بررسی های زمین شناسی، نمونه های بنتونیت و لیتولوژی های اطراف آن جهت مطالعات رسوب شناختی، کانی شناختی و ژئوشیمیایی برداشت شد. مطالعه مقاطع نازک تهیه شده از بنتونیت نشان داد که بیش از 80% آنها را شاردهای آتشفشانی (که به بنتونیت تبدیل شده اند)، بیش از 50% حجم ذرات ماسه ای داخل بنتونیت را پلاژیوکلاز و حدود 60-55% ذرات درشت (گراولی) را خرده سنگ های آندزیتی فرا گرفته است که می تواند آندزیتی بودن سنگ مادر را اثبات نماید. مطالعه گرد شدگی ذرات در زیر میکروسکپ و نمونه های دستی نشان دهنده زاویه دار تا نیمه زاویه دار بودن ذرات داخل بنتونیت است که این امر حمل نشدن سنگ مادر را تایید می نماید. آنالیز های کربنات سنجی و تعیین eh و ph اشاره به کلسیت کم و شرایط قلیایی و اکسیدان محیط تشکیل بنتونیت دارد. مطالعات پراش پرتو ایکس (xrd) نشان داد که بیش از 88% درصد حجم نمونه های بنتونیت را کانی رسی مونت موریونیت تشکیل داده است. البته در برخی از نمونه ها ایلیت نیز دیده شده است. مطالعات ژئوشیمیایی ثابت کرد که mg+، ca+ و na+ در بین کاتیون ها و باریم، زیرکنیم و استرانسیم در بین عناصر سنگین بیشترین فراوانی را در بنتونیت دارند که منشا اصلی آنها را می توان به سنگ مادر بنتونیت نسبت داد. نمودار های شیمیایی حاصل از داده های xrf نیز نشانگر حدواسط و آهکی- قلیایی بودن سری ماگمایی سازنده بنتونیت ها و کم پتاسیم بودن خود بنتونیت ها هستند. از این امر می توان کلسیک- سدیک و درنتیجه تورم پذیری متوسط این بنتونیت ها را دریافت که این امر با انجام آزمایش تورم پذیری به اثبات رسید. شواهد صحرایی و آزمایشگاهی، از جمله حضور ژیپس، اثر فسیلی daimonelix (شاخص محیط های قاره ای و دریاچه ای) و ph (65/9-9/7) نشان دادند که محیط تشکیل بنتونیت احتمالا یک محیط کولابی بوده است. خاکستر آتشفشانی با ترکیب آندزیتی بعد از رسوبگذاری در این محیط، توسط رسوبات ماسه و کنگلومرایی مدفون شده و پس از تدفین، دچار دگرسانی شده اند.
مریم سلیمانی طادی مهرداد پسندی
با توجه به اهمیت دریای عمان به عنوان یکی از مهمترین اکوسیستم های آبی در قاره آسیا، رسوب شناسی و بررسی توزیع فلزات سنگین در رسوبات و آب دریایی این منطقه از اهمیت زیست محیطی خاصی برخوردار است، چرا که افزایش غلظت این فلزات در آب از حد مجاز باعث ایجاد محیط نامناسبی برای اکوسیستم های طبیعی می گردد. هدف اصلی این تحقیق بررسی توزیع فلزات سنگین در رسوبات ماسه ای بخش فلات قاره دریای عمان و تعیین منشا هر یک از این عناصر می-باشد. منطقه مورد مطالعه فلات قاره دریای عمان در محدوده استان سیستان و بلوچستان می باشد. این محدوده دو زون ساختاری عمده نهبندان- خاش و زون فرورانش مکران را پوشش می دهد که غالبا اجزای متشکله واحدهای زمین شناسی زون مکران از طریق حوضه های آبریز منطقه به دریای عمان وارد می گردند. بر اساس تقسیمات درجه 3 شرکت مدیریت منابع آب ایران، محدوده مورد بررسی به 7 حوضه آبریز تقسیم می گردد. در این مطالعه نمونه برداری در 16 نقطه از رسوبات سطحی بستر دریای عمان و توسط دستگاه گرب انجام پذیرفت. مطالعات میکروسکوپی نمونه های مورد مطالعه حاکی از وجود کانی های کوارتز، فلدسپاتها، مسکویت و کانی های سنگین پیروکسن، آمفیبول، بیوتیت، تورمالین، گارنت، کلریت، گلوکونیت، اسفن، زیرکن، هماتیت، مگنتیت و...، و انواع خرده سنگ های آذرین، رسوبی و دگرگونی در رسوبات ماسه ای منطقه می باشد. منشا کانی ها متفاوت بوده ولی کانی های سنگین غالبا از کالروملانژهای موجود در ناحیه منشا می گیرند. خرده سنگ های رسوبی منطقه غالبا از ماسه سنگ ها و فلیش های ائوسن سازند مکران منشا گرفته و خرده سنگ های آذرین از افیولیت ملانژهای واقع در شمال مکران به رسوبات دریایی وارد می گردند. واحدهای دگرگونی منطقه نظیر کمپلکس-های بجگان و دیادر، خرده سنگ های دگرگونی این رسوبات را تامین می نمایند. اندازه گیری غلظت فلزات سنگین و تطابق آن با فراوانی اجزای تشکیل دهنده رسوبات مورد مطالعه نشان می دهد که غلظت عنصر روی غالبا با فراوانی کانی بیوتیت، عنصر مس با کانی های بیوتیت و خصوصا مسکویت و عناصر کادمیوم، سرب و استرانسیم با کربنات کلسیم و عناصر کروم و کبالت به ترتیب با کانی های پیروکسن و آمفیبول ارتباط دارند. به دلیل ورود کم برخی از کانی های سنگین از جمله پیروکسن و کانی های فاقد آهن و منیزیم نظیر مسکویت در منطقه، عناصر cu, cr و mn در این محدوده تمرکز بسیار پایینی دارند. تعیین شاخص های غنی شدگی و زمین انباشتگی نشان می دهند که عنصر cd با توجه به فراوانی بالای کربنات کلسیم در منطقه مطالعاتی از تمرکز بالایی برخوردار بوده و عناصر sr, co, zn, pb و ni تمرکز پایین تا متوسطی را نشان می دهند.
اردشیر رومیانی مهرداد پسندی
تالاب انزلی در استان گیلان و جنوب غربی دریای خزر واقع شده و توسط رشته کوه های البرز و تالش، احاطه گردیده است. این تالاب به دلیل داشتن شرایط فیزیکوشیمیایی و رسوبی خاص، مکانیسم موثری را برای تمرکز فلزات سنگین فراهم می کند. برای مطالعه رسوب شناسی و بررسی توزیع فلزات سنگین در رسوبات گلی تالاب انزلی، نمونه برداری در 22 ایستگاه از رسوبات سطحی تالاب، رودخانه های ورودی به تالاب و کانال های ارتباطی تالاب با دریا انجام گرفت و آزمایشات دانه بندی، تعیین مقدار ماده آلی، eh ,ph و مقدار کربنات بر روی رسوبات دانه ریز صورت پذیرفت. بررسی ها نشان می دهد که تالاب انزلی ph خنثی و eh اکسیدان دارد و میزان کربنات کلسیم رسوبات در تالاب آبکنار و کانال-های ارتباطی با دریا بیش تر از رودخانه های ورودی به تالاب و تالاب های هندخاله و سیاه کشیم است. همچنین در تالاب های آبکنار و هندخاله و کانال های ارتباطی با دریا، رس و ماده آلی تجمع بیش تری پیدا کرده است. رخساره های موجود در رسوبات تالاب شامل سیلت رسی (cz) در تالاب آبکنار، سیلت ماسه ای (sz) در اکثر رودخانه های ورودی به تالاب و کانال های ارتباطی تالاب با دریا، سیلت (z) در رودخانه سیاه درویشان و ماسه سیلتی (zs) در رودخانه پسیخان می-باشند. همچنین کانی های رسی شناسایی شده توسط xrd شامل کائولینیت و کلریت با منشاً آواری و ایلیت و مونت موریونیت حاصل از واکنش های شیمیایی در رسوبات تالاب می باشند. نتایج حاصل از اندازه گیری غلظت فلزات سنگین نشان می دهد که میانگین مقادیر فلزات آهن، منگنز، نیکل، کبالت، کروم، استرانسیوم و روی کم تر و میانگین مقادیر عناصر مس، سرب و کادمیم بیش تر از حد معمول این عناصر در شیل استاندارد است. همچنین بررسی میزان آلودگی نشان می دهد که تالاب انزلی از نظر کادمیم کمی آلوده تا غیر آلوده است و کانال شنبه بازار نسبت به مس ، سرب و روی کمی آلوده می باشد.
حشمت فتاحی رضا جعفری
تالاب ها اکوسیستم های مهمی می باشند که عمدتاً به دلیل مدیریت نادرست خشک شده اند. طی فرآیند دراز مدت خشک شدن، تالاب ها شرایطی شبه بیابان پیدا می کنند. در این پژوهش به بررسی اثر خشک شدن تالاب بین المللی گاوخونی بر فرآیند بیابانزایی در شرق استان اصفهان پرداخته شده است. نقشه های کاربری و پوشش اراضی در منطقه مورد مطالعه، شامل آبهای سطحی، اراضی بدون پوشش، اراضی نمک و اراضی دارای پوشش گیاهی با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای لندست سنجنده mss سال 1976، etm+ سال 2006 و tm سال 2011 و بر اساس روش طبقه بندی نظارت شده با حداکثر احتمال، تولید شد. در این پژوهش، همچنین روش مدالوس برای تولید نقشه توزیع مکانی بیابانزایی بر اساس شش شاخص معیار خاک(سنگریزه سطحی، هدایت الکتریکی، مواد آلی، بافت خاک، نسبت جذب سدیم و عمق خاک) و سه شاخص معیار اقلیم (بارندگی، تبخیر و تعرق و شاخص خشکی) استفاده گردید. سرعت آستانه فرسایش بادی و مقاومت برشی خاک هم با استفاده از روش ویلکانوف و دستگاه پنومتر در منطقه تعیین شد. نتایج طبقه بندی تصاویر نشان داد که به ترتیب مساحت چهار کلاس کاربری و پوشش اراضی، طی 36 سال از 01/468 کیلومتر مربع به 39/0 کیلومتر مربع، از 54/5168 کیلومتر مربع به 45/5478، از 05/205 کیلومتر مربع به 42/368 کیلومتر مربع و از 16/84 به 5/78 رسیده است. با توجه به نقشه های طبقه بندی، بیشتر تالاب خشک شده است؛ بنابراین، 9 پروفیل خاک از دشت سر تا پلایا برای ارزیابی معیار خاک و همچنین معیار اقلیم برای تعیین وضعیت بیابانزایی در قسمت شمال شرقی تالاب، بکار رفته ومورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که پروفیل 1 در کلاس بیابانزایی خفیف، پروفیل 2 در کلاس متوسط، پروفیل 3 در کلاس شدید و پروفیل 4 تا 8 در کلاس خیلی شدید قرار دارند. سرعت آستانه فرسایش بادی و مقاومت برشی خاک، در طول ترانسکت از واحد دشت سر تا واحد پلایا روندی کاهشی داشته است، بیانگر آن است که با خشک شدن تالاب بین المللی گاوخونی این منطقه می تواند کانون ایجاد ریزگردها در سطوح استانی و ملی گردد.
مرجان رزاق زادگان حسین وزیری مقدم
در این پایان نامه رسوبات سازند سروک از مخازن اصلی نفت از یکی از چاه های میدان هنگام مورد مطالعه قرار گرفته است. این میدان در شمال شرق خلیج فارس، 40 کیلومتری جنوب جزیره قشم واقع گردیده است. سازند سروک در خلیج فارس از پایین به بالا شامل 3 ممبر مودود ، خاتیا و میشریف می باشد. این سازند در چاه مورد مطالعه حدود 216 متر ضخامت دارد. بیش از 100 مقطع نازک از مغزه های گرفته شده از این چاه توسط میکروسکوپ بینوکولار و پلاریزان از نظر ریزرخساره، محیط رسوبی و دیاژنز مورد بررسی قرار گرفت. پس از مطالعه داده های موجود، یک ناپیوستگی در میان سازند سروک تشخیص داده شد که به همین دلیل به طور غیر رسمی سازند سروک را به دو بخش زیرین و بالایی تقسیم کردیم. سنگ شناسی عمده سازند سروک سنگ آهک گاهی با میان لایه های شیلی است. مرز زیرین این سازند با سازند شیلی کژدمی به صورت تدریجی و مرز بالایی آن با شیل های لافان، ناپیوسته می باشد. 7 ریز رخساره در سازند سروک زیرین تشخیص داده شد که در زیر محیط های رسوبی از رمپ خارجی و رمپ میانی تا داخلی در تغییر می باشند. ریزرخساره ها به ترتیب از عمیق به کم عمق شامل: رمپ خارجی دارای ریزرخساره های مادستون حاوی کلسی اسفر و فرامینیفرهای پلانکتونیک، بخش پایینی رمپ میانی وکستون -پکستون حاوی کلسی اسفر، سوزن اسفنج و اوربیتولین مسطح، بخش بالایی رمپ میانی وکستون-پکستون حاوی اوربیتولین ، پلوئید و بایوکلاست و ریزرخساره سد شامل: گرینستون حاوی پلوئید و بایوکلاست، ریزرخساره های رمپ داخلی شامل: پکستون- گرینستون حاوی اوربیتولین مخروطی، پلوئید و بایوکلاست، پکستون-گرینستون تا رودستون حاوی پلوئید و بایوکلاست، پکستون-گرینستون پلوئید دار حاوی فرامینیفرهای بدون منفذ و بایوکلاست می باشد. مدل محیط رسوبی این سازند پلاتفرم کربناته از نوع رمپ تشخیص داده شد. بعد از ناپیوستگی سنومانین - تورونین رسوبات سازند سروک بالایی دارای 3 ریزرخساره می باشند که در زیر محیط لاگون ته نشست پیدا کرده اند. ریزرخساره ها شامل فلوتستون حاوی فرامینیفرهای بدون منفذ و بایوکلاست، مادستون فسیل دار، پکستون-گرینستون حاوی میلیولید, بایوکلاست و پلوئیددال می باشند. از انجا که هر سه در زیر محیط لاگون ته نشست پیدا کردند مدل محیط رسوبی خاصی برای آن در نظر گرفته نشد میکریتی شدن، سیمانی شدن، انحلال، انواع جانشینی ها (پیریتی شدن، دولومیتی شدن) از مهمترین فرآیندهای دیاژنزی شناسایی شده هستند که رخساره های سازند سروک را تحت تأثیر قرار داده اند.
سمیرا طالب پور مهرداد پسندی
خلیج فارس، تنگه?ی هرمز و دریای عمان به عنوان کانون همگرایی و اشتراک منابع هشت کشور ساحلی بصورت یک منطقه جغرافیایی، شاهراه بازرگانی و مرکز بزرگ تولید انرژی در سطح جهان مطرح است و آنچه مسلم است خطر زیست محیطی ناشی از تمرکز آلاینده?های سمی در آب?های این منطقه است. نمونه برداری از رسوبات دریایی کف بستر دریای عمان از تنگه?ی هرمز به سمت شرق منطقه در 20 ایستگاه انتخابی توسط گراب از اعماق 10 الی 48 متری از سطح دریا و حدود 8 کیلومتر میانگین فاصله از ساحل، به منظور بررسی تمرکز فلزات سنگین و تعیین پارامترهای موثر بر آن انجام شد. بر اساس اندازه?ی دانه?های تشکیل دهنده?ی رسوبات، 5 رخساره رسوبی به ترتیب فراوانی شامل؛ سیلت رسی، سیلت ماسه?ایی، ماسه سیلتی، سیلت و رس سیلتی شناسایی شد. کانی?های رسی موجود در رسوبات به ترتیب فراوانی شامل کائولینیت، کلریت، ایلیت و مونت موریونیت می?باشند که فراوانی کانی?های رسی کلریت، ایلیت و مونت موریونیت به سمت شرق منطقه روند کاهشی و کائولینیت روند افزایشی نشان می?دهند. بررسی غلظت کل فلزات سنگین با استفاده از روش aas نشان می دهد که در بین فلزات مورد مطالعه، کادمیوم با میانگین غلظت ppm67/1، کمترین و آهن با میانگین غلظت ppm 19510 بیشترین مقدار را دارا هستند و میانگین غلظت منگنز ppm 68/578، نیکل ppm 68/112، روی ppm 36/62، استرانسیم ppm 51/38، سرب ppm 13/33، کروم ppm 06/29، مس ppm 06/26 و کبالت ppm 61/24 می?باشد. فراوانی استرانسیم، آهن و کبالت با کربنات کلسیم، فلزات مس، کروم، منگنز و نیکل با کربن آلی و عناصر سرب، روی با هر دو پارامتر کربن آلی و کربنات کلسیم ارتباط مستقیم نشان می?دهند. تغییرات غلظت در رده?های گل و ماسه نشان می?دهند که فلزات سنگین منگنز، استرانسیم، مس و کروم تمرکز بیش?تری در رده گل داشته در حالیکه فلزات روی، کادمیوم، کبالت، نیکل، آهن و سرب بیش?تر در رده ماسه تمرکز یافته اند. نتایج حاصل از محاسبه فاکتور غنی شدگی و شاخص زمین انباشتگی نشان می?دهند که به استثناء فلزات سنگین سرب و نیکل که دارای حداقل تا متوسط غنی شدگی هستند و کادمیوم که غنی شدگی متوسط تا زیاد دارد، سایر فلزات از حداقل غنی شدگی برخوردارند و بر اساس شاخص زمین انباشتگی، رسوبات مورد مطالعه به ترتیب در محدوده?ی شدیداً آلوده از آهن، کمی آلوده تا خیلی آلوده از کادمیوم، غیر آلوده تا کمی آلوده نسبت به سرب، کبالت و نیکل و غیر آلوده به روی، کروم، منگنز، مس و استرانسیم قرار می?گیرند.